گره گشايي

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
گره گشايي

برای انسان‌های نیکوکار، هیچ لذتی همچون خدمت به هم‌نوعان و گشودن گره از کار دردمندان نیست.

آنان، پاک کردن غبار اندوه را از چهره انسان‌های دیگر، برترین شادی خود و موجب خشنودی خدا می‌دانند

آری، خداوند چنین توفیق بزرگی را مخصوص بندگان خاص خود می‌کند تا در سایه آن، گره‌گشای مشکلات مردم باشند.

امیرمؤمنان علیه‌السلام در این باره می‌فرماید:

« همانا خدا را بندگانی است که به آنان نعمت‌های ویژه‌ای می‌دهد تا آن را به سود مردمان به کار گیرند. پس تا هنگامی که از آن ببخشند، نعمت‌ها را در دست آنها باقی می‌گذارد و چون از بخشش باز ایستند، نعمت‌ها را از ایشان می‌گیرد و دیگران را به آن مخصوص می‌گرداند.»

دوست و دوستی، بخشی از وجود آدمی است و بدون آن، انسان، ناقص و ناتمام است، از این رو، آدمی باید برای یافتن دوستان خوب همّت گمارد. چگونه ممکن است انسان عاقل برای این امر مهم برنامه نداشته باشد و در وادی پر فراز و فرود زندگی، غریب و تنها باشد؟!

امیرمؤمنان علیه السلام می‌فرماید: «انسانِ غریب کسی است که دوست و هم نشین ندارد».



باید سختیِ دوست‌یابی را به جان خرید و بهای نگهداری آن را نیز پرداخت؛ چرا که از دست دادن دوستان، بازگشت به غربت است. امیرمؤمنان علیه‌السلام در این باره می‌فرماید:« ناتوان ترین مردم کسی است که نیروی به دست آوردن دوستان را ندارد و ناتوان تر از او کسی است که دوستی به دست آرد و او را از دست دهد».همان گونه که ارزش جسم آدمی و طراوت آن از روح سرچشمه می‌گیرد، ارزش رفتار او نیز با نیتش سنجیده می‌شود. در ترازوی خدا، وزن هر عملی به اندازه پاکی نیت آن است و آنچه پروردگار عالم از ما می‌خواهد، خلوص و طهارت نیت‌هاست.

امیرمؤمنان علی علیه السلام در سخنانی می‌فرماید:«ارزش و شایستگی هر عمل، به اندازه پاکی انگیزه انجام آن است». نیز در نامه معروفش به مالک اشتر می‌نویسد: «هرچه را با انگیزه پاک انجام دهیم، از آن خداست؛ گرچه کار روزانه و وظیفه شغلی باشد.»

http://armandaily.ir/?News_Id=7361
برچسب: 

صفوان در محضر امام صادق نشسته بود، ناگهان مردی از اهل مكه وارد مجلس شد و گرفتاریی كه برایش پیش آمده بود شرح داد، معلوم شد موضوع كرایه ای در كار است و كار به اشكال و بن بست كشیده است . امام به صفوان دستور داد:فورا حركت كن و برادر ایمانی خودت را در كارش مدد كن . صفوان حركت كرد و رفت و پس از توفیق در اصلاح كار و حل اشكال ، مراجعت كرد. امام سؤ ال كرد:چطور شد؟. خداوند اصلاح كرد.
بدانكه همین كار به ظاهر كوچك كه حاجتی از، كسی برآوردی و وقت كمی از تو گرفت ، از هفت شوط طواف دور كعبه محبوبتر و فاضلتر است . بعد امام صادق به گفته خود چنین ادامه داد:مردی گرفتاری داشت و آمد حضور امام حسن و از آن حضرت استمداد كرد. امام حسن بلافاصله كفشها را پوشیده و راه افتاد. در بین راه به حسین بن علی رسیدند در حالی كه مشغول نماز بود. امام حسن به آن مرد گفت :تو چطور از حسین غفلت كردی و پیش او نرفتی گفت :من اول خواستم پیش او بروم و از او در كارم كمك بخواهم ، ولی چون گفتند ایشان اعتكاف كرده اند و معذورند، خدمتشان نرفتم . امام حسن فرمود:اما اگر توفیق برآوردن حاجت تو برایش دست داده بود، از یك ماه اعتكاف برایش بهتر بود.

داستان راستان/استاد مطهري

باسمه تعالی
با سلام:
از توفیقات مهم یک انسان آن است که گشایش معضلات مردم به دست او باشد

اینک به روایاتی در این زمینه می پردازیم:

پيامبر اكرم(ص) فرمود: والله لقضاء حاجة المؤمن خير من صيام شهر و اعتكافه(1

به خدا قسم، برآوردن حاجت مردم از روزه و اعتكاف يك ماه بهتر است

امام رضا علیه السام می فرمایند:من فرج عن مومن فرج الله عن قلبه بوم القیامه(2

هرکس اندوه و مشکلی را از مومن برطرف نماید خداوند در روز قیامت اندوه را از قلبش برطرف سازد

پيامبر اكرم(ص) فرمودند:إنّ الله في عون المؤمن مادام المؤمن في عون أخيه المؤمن(3

تا زماني كه مؤمن در ياري برادر مؤمن خود باشد، خدا هم در كمك و ياري او خواهد بود

پی نوشت:

1-بحارالانوار، ج74، ص285

2- اصول کافى، ج 3، ص 268

3-بحارالانوار، ج74، ص312

رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند: من سرّ مؤمناً فقد سرّني و من سرّني فقد سرّ الله(1

كسي كه مؤمني را خوشحال كند، مرا خوشحال كرده و كسي كه مرا خوشحال كند، خدا را خوشحال كرده است.

و در حديث ديگري فرمودند:
محبوب‌ترين اعمال در پيشگاه الهي سه چيز است: ايجاد خوشحالي در دل مؤمن، رفع گرسنگي، زدودن غم و اندوه از چهره او(2

چه زدودن غمي بالاتر از اينكه انسان، مشكل شخصي را كه گرفتار تنگناهاي زندگي است، حل و او را خوشحال كند و غم و اندوهش را برطرف سازد و آسايش او را تأمين كند


امام صادق علیه السلام فرمودند:مشی المسلم فی حاجة المسلم خیر من سبعین طوافا بالبیت الحرام (3
حركت مسلمان در مسير برآوردن حاجت مسلمان ديگر از هفتاد طواف خانه خدا بهتر است

پی نوشت:
1- بحارالانوار ،ج 74،ص 287
2- فروغ حدیث ،ص 187
3- همان، ص193، ح20

البته رفع گرفتارى برادران مؤمن، در رفع گرفتارى دنيوى نيز مؤثر است.

مرحوم مرشد چلويى معروف، خدمت شيخ رجبعلی خیاط رسيد و از كسادى بازارش گله كرد و گفت: اين چه وضعى است، روزى بود كه سه چهار ديگ چلو مى فروختيم و مشتريها فراوان بودند.

ولى اكنون روزى يك ديگ هم مصرف نمى شود. شيخ تأملى كرد و گفت: تقصير خودت است كه مشتريها را ردّ مى كنى!

مرشد گفت: من كسى را ردّ نكردم؛ حتى از بچه ها هم پذيرايى مى كنم و نصف كباب به آنها مى دهم. شيخ گفت: آن سيّد چه كسى بود كه سه روز غذاى نسيه خورده بود بار آخر او را هل دادى و از درِ مغازه بيرون كردى؟!

مرشد سراسيمه در پى آن سيد مى رود و از او عذرخواهى مى كند و بعد از آن، تابلويى به اين صورت نصب مى كند: نسيه داده مى شود؛ حتى به شما، وجه دستى به اندازه و سعمان پرداخت مى شود و آن گاه وضعش به حالت اوّل بر مى گردد. (1)


پی نوشت:
1-کیمیای محبت

اسحاق بن عمار می‌گوید: امام صادق علیه السلام فرمودند:

يَا إِسْحَاقُ مَنْ طَافَ بِهَذَا الْبَيْتِ طَوَافاً وَاحِداً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَيِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ وَ غَرَسَ لَهُ أَلْفَ شَجَرَةٍ فِي الْجَنَّةِ وَ كَتَبَلَهُ ثَوَابَ عِتْقِ أَلْفِ نَسَمَةٍ حَتَّى إِذَا صَارَ إِلَى الْمُلْتَزَمِ فَتَحَ اللَّهُ لَهُ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَيُقَالُ لَهُ ادْخُلْ مِنْ أَيِّهَا شِئْتَ؛(1)

اي اسحاق! هركه اين خانه (كعبه) را يك بار طواف كند خداوند براي او هزار حسنه مي‌نويسد و هزار سيئه از او محو مي‌كند و هزار درجه او را بالا مي‌برد و هزار درخت براي او در بهشت مي‌كارد و ثواب آزاد كردن هزار بنده برايش مي‌نويسد، تا به ملتزم مي‌رسد هشت در بهشت را براي او مي‌گشايد و سپس به او مي‌فرمايد: از هر كدام از آنها كه خواستي وارد شو.

گفتم: فدايت شوم. همه اينها براي كسي است كه طواف مي كند؟ فرمودند:بله. آيا به تو خبر ندهم از چيزي كه از اين هم با فضيلت تر است؟


عرض كردم: آري. فرمودند: مَنْ قَضَى لِأَخِيهِ الْمُؤْمِنِ حَاجَةً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ طَوَافاً وَ طَوَافاً حَتَّى بَلَغَ عَشَرَةَ؛(2)

هر كس حاجتي براي برادر مؤمنش برآورده كند، خداوند براي او ثواب طوافي و طوافي و طوافي مي نويسد. [حضرت همين طور شمرد] تا به ده طواف رسيد


پی نوشت:

1-وسائل الشیعه، ج 13، ص304

2-همان

موضوع قفل شده است