جمع بندی کمک کردن به کشورهای دیگر با وجود اوضاع نابسامان اقتصادی کشور

تب‌های اولیه

244 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

روزنه;990363 نوشت:
متاسفانه در این تاپیک پاسخ کارشناس محترم کاملا دور از واقعیت و گریز خیلی تابلو بود.

سرکار خانم روزنه من از نزدیک به 20 سالی که در حوزه بوده ام، بیش از ده سال آن را در رشته اعتقادات تحصیل و تدریس کرده و به مناظرات دینی و اعتقادی اشتغال دارم، کارم بحث کردن است، خیلی خوب از زیر و بم بحث تاکتیک های طرف مقابل آگاه هستم.
قبلا هم عرض کرده ام اینگونه پاسخ گفتن فقط می تواند یک تاکتیک روانشناختی برای کشاندن نتیجه بحث به سمت دلخواه و ایجاد یک حس کاذب در دل خوانندگان باشد، وگرنه قطعا نمیتواند پاسخ علمی به شمار برود.

قبلا در پست اول هم اشاره کردم:

مسلم;989825 نوشت:
یکی از بهترین تاکتیک ها برای این که کسی را نسبت به یک حرف یا نظریه بدبین کنیم بدون اینکه حتی یک استدلال به کار برده باشیم دقیقا همین است، بدون هیچ استدلالی، بدون هیچ سخن منطقی، فقط چنان بطلان پاسخ را واضح نشان بدهیم که مخاطب اصلا گمان هم نکند ممکن است غیر این باشد!!!

من این نحوه سخن گفتن را برخی آثار کلامی و اعتقادی دیده ام، که چنان نظر رقیب را دروغ بزرگی می شمارند که دیگر مخاطب حتی حاضر نیست ادله را بخواند، و آنها هم بدون اینکه هیچ دلیلی بر حرفشان اقامه کرده باشند با یک تاکتیک روانشناختی مقصودشان را اثبات کرده و به هدفشان رسیده اند



من خیلی راحت میتوانستم در همان پست ابتدایی به جای نوشتن شش دلیل در پاسخ به پرسشگر بگویم آقا این حرفها چیه؟ از شما بعیده! این که جوابش خیلی روشنه، هر کسی بلده! و از این حرفها...!!
و همین حس را به خوانندگان منتقل کنم که این چه سوالیه واقعا! جواش روشنه که!

بنابراین من اسیر این جوّ سازی ها نمیشوم، شما اگر میخواهید علمی بحث کنید بفرمایید: اسلام با کمک به مسلمین مخالف است، اسلام با تألیف قلوب مخالف است، امنیت ما در برون مرزی تأمین نمیشود و...
یعنی با دلیل ادله بنده را رد کنید.

این که می بینید من در برابر پست های برخی دوستان سکوت می کنم و جواب نمیدهم چون یا بحثشان خروج از موضوع تاپیک است، یا یک بار پاسخشان را داده ام و دوباره همان را با بیان دیگری تکرار کرده اند، یا مطالبی است که اصلا ارزش پاسخگویی ندارد(نه این تاپیک، به طور کلی مشی بنده این است)

مثلا بعضی از دوستان خود را به آب و آتش می زنند بعضی از چیزها را اثبات کنند، من قضاوت در خصوص سند آن را بر عهده خوانندگان می گذارم،
یا مثلا برای اثبات ممنوعیت تحقیق و تفحص در مورد رهبری دلیلشان این است که مجلس حق ورود به آن را ندارد! خب این شد دلیل؟ مثل این است که بگوییم چون مجلس حق اجرای قوانین ندارد پس ما قوه مجریه در کشور نداریم!

خب بطلان اینها روشن تر از آن است که من ورود کنم، علاوه بر اینکه خروج از بحث است، و اگر بخواهم به این جزئیات ورود کنم محور بحث از دست میرود.

یا حق

مسلم;990372 نوشت:

بنابراین من اسیر این جوّ سازی ها نمیشوم، شما اگر میخواهید علمی بحث کنید بفرمایید: اسلام با کمک به مسلمین مخالف است، اسلام با تألیف قلوب مخالف است، امنیت ما در برون مرزی تأمین نمیشود و...
یعنی با دلیل ادله بنده را رد کنید.

سلام و عرض ادب

برادر گرامی بنده بار ها گفتم

مساله رد کمک به دیگران نیست( حتی غیر مسلمانان)

مساله این است که در حال حاضر مساله ای شبیه حکمیت ایجاد شده است !

اگر امیر مومنان (ع) با حکمیت مخالفت می کرد ، اکنون اسلامی وجود نداشت !

مساله انتخاب بین بد و بدتر است

همه مسلمانان خواهان گسترش اسلام و کمک به هم نوع هستند

اما اکنون اگر فکری به حال وضعیت داخلی نکنیم ، دیگر نظام اسلامی در داخل نخواهد بود که به فکر گسترش آن باشیم !

تالیف قلوب و کمک به مسلمین داخل نظام بر خارج نظام ارجحیت دارد !

با سلام و احترام

شروحیل;990375 نوشت:
برادر گرامی بنده بار ها گفتم
مساله رد کمک به دیگران نیست( حتی غیر مسلمانان)
مساله این است که در حال حاضر مساله ای شبیه حکمیت ایجاد شده است !
اگر امیر مومنان (ع) با حکمیت مخالفت می کرد ، اکنون اسلامی وجود نداشت !
مساله انتخاب بین بد و بدتر است
همه مسلمانان خواهان گسترش اسلام و کمک به هم نوع هستند
اما اکنون اگر فکری به حال وضعیت داخلی نکنیم ، دیگر نظام اسلامی در داخل نخواهد بود که به فکر گسترش آن باشیم !
تالیف قلوب و کمک به مسلمین داخل نظام بر خارج نظام ارجحیت دارد !


خدا پدر و مادر شما را بیامرزد، خدا به شما جزای خیر بدهد، ما هم همین را می گوییم...

من که نمیگویم رفتار مسئولین درست بوده که به اینجا منتهی شده! من هم معتقدم مسئولین نسبت به مردم کم کاری هایی کرده اند، اگرچه خدماتی هم بوده است اما کافی نبوده و نیست.
من هم می گویم نباید در ایران فقیر اشته باشیم، من هم می گویم نباید سطح زندگی مسئولین از سطح متوسط مردم بالاتر باشد...
من همه اینها را قبول دارم و خودم از منتقدین به رفتار برخی مسئولین هستم
قطعا باید مسئولین خدمت به مرد ایران را در اولویت قرار بدهند، باور کنید من مخالف حرف شما نیستم؛ من هم همان حرف شما را میزنم

اما معتقدم مشکلات داخلی به خاطر این پول هایی که در خارج هزینه میشود نیست. می گویم یک اشتباه را نباید با اشتباه دیگر جبران کرد، بودجه هایی که در خارج از ایران هزینه میشود کلیّتش درست است البته ممکن است اشتباهاتی هم در جزئیاتش باشد

میشود با یک مدیریت جهادی و خالصانه هم مشکلات داخل را حل کرد هم در منطقه نفوذ داشت.
ان شاالله خداوند دست کسانی را که لایق مقام و منصبشان در این کشور اسلامی نیستند از مسئولیت کوتاه کند، و بهترین افراد، خالص ترین، دلسوز ترین و کارآمدترین آنها را بر سر کار آورد.

مسلم;990386 نوشت:
با سلام و احترام


خدا پدر و مادر شما را بیامرزد، خدا به شما جزای خیر بدهد، ما هم همین را می گوییم...

من که نمیگویم رفتار مسئولین درست بوده که به اینجا منتهی شده! من هم معتقدم مسئولین نسبت به مردم کم کاری هایی کرده اند، اگرچه خدماتی هم بوده است اما کافی نبوده و نیست.
من هم می گویم نباید در ایران فقیر اشته باشیم، من هم می گویم نباید سطح زندگی مسئولین از سطح متوسط مردم بالاتر باشد...
من همه اینها را قبول دارم و خودم از منتقدین به رفتار برخی مسئولین هستم
قطعا باید مسئولین خدمت به مرد ایران را در اولویت قرار بدهند، باور کنید من مخالف حرف شما نیستم؛ من هم همان حرف شما را میزنم

اما معتقدم مشکلات داخلی به خاطر این پول هایی که در خارج هزینه میشود نیست. می گویم یک اشتباه را نباید با اشتباه دیگر جبران کرد، بودجه هایی که در خارج از ایران هزینه میشود کلیّتش درست است البته ممکن است اشتباهاتی هم در جزئیاتش باشد

میشود با یک مدیریت جهادی و خالصانه هم مشکلات داخل را حل کرد هم در منطقه نفوذ داشت.
ان شاالله خداوند دست کسانی را که لایق مقام و منصبشان در این کشور اسلامی نیستند از مسئولیت کوتاه کند، و بهترین افراد، خالص ترین، دلسوز ترین و کارآمدترین آنها را بر سر کار آورد.

برادر گرامی

اگر به دست های پشت پرده این کمک ها دقت کنید

خواهید دید

که بسیاری از این ها هدفش چیزی جز ایجاد تنفر در مردم نیست !

بسیاری از این کمک ها نیز در کشور های هزینه شده که اکنون دشمن ما شده اند !

کمک به پاکستان ، افغانستان ، اریتره ، گامبیا و حماس و ...

از این دست کمک هاست

همین سوریه نیز همه ما می دانیم که فردا روز که ما خرجشان کردیم و کشورشان را ساختند دوباره کالای ایرانی را تحریم خواهند کرد مثل گذشته !

در حالی که روسیه از همین الان با قرار دادی 49 ساله هزینه بسیار اندکی که کرده است را گرفته

اما ایران همچنان مانند این 40 سالی که به سوریه کمک بی برگشت کرده ، لنگ در هواست !!!!

در واقع این کمک ها بدون برنامه ریزی صحیح و فقط با کوتاه نگری مبارزه با آمریکا بوده !!!!!

در حالی که اسلام با کوتاه نگری مخالف است و دور اندیشی از ویژگی های بارز یک حاکم عادل و مدبر باید باشد !

سلام
یک بار جواب من را بدهید به شهروند خرمشهر که دچار بی آبی هست چی بگیم خرمشهر سال 1361 آزاد شد در صورتی که جنگ لبنان در سال 2006 میلادی مطابق با سال 1385 بود شما الان جنوب لبنان آبادتر است یا خرمشهر؟
همان قرآن هم گفته کمک کنید اول ذاالقربیرا می گوید بعد کمک به دورترها. شما که طلبه ای که بهتر از من میدانید مگه حدیث نداریم حب الوطن من الایمان.
این حرفهای سوسبیالیستی که مرزها جعلی هستند مال اسلام نیست خود اسلام هم مرز خانه شخص را و هم نزدیکان شخص و هم همسایه ها و هموطن را در اولویت قرار داده همیشه مالکیت شخصی و جمعی در اسلام محترم شمرده شده است پس با این دید جنابعالی پس اگر شما هم به زور وارد خانه من شدید این مرزها که جعلی هستند من حقی ندارم انتظار نداشتم از یک سایت دینی مروج افکار سوسیالیستی و مارکسیستی باشد.

با سلام و احترام

س.سعید;990402 نوشت:
یک بار جواب من را بدهید به شهروند خرمشهر که دچار بی آبی هست چی بگیم خرمشهر سال 1361 آزاد شد در صورتی که جنگ لبنان در سال 2006 میلادی مطابق با سال 1385 بود شما الان جنوب لبنان آبادتر است یا خرمشهر؟
همان قرآن هم گفته کمک کنید اول ذاالقربیرا می گوید بعد کمک به دورترها. شما که طلبه ای که بهتر از من میدانید مگه حدیث نداریم حب الوطن من الایمان.
این حرفهای سوسبیالیستی که مرزها جعلی هستند مال اسلام نیست خود اسلام هم مرز خانه شخص را و هم نزدیکان شخص و هم همسایه ها و هموطن را در اولویت قرار داده همیشه مالکیت شخصی و جمعی در اسلام محترم شمرده شده است پس با این دید جنابعالی پس اگر شما هم به زور وارد خانه من شدید این مرزها که جعلی هستند من حقی ندارم انتظار نداشتم از یک سایت دینی مروج افکار سوسیالیستی و مارکسیستی باشد.

سعید آقای گل اگر بدون پیش فرض و بدون ناراحتی، متن بنده را یک بار دیگر درست بخوانید متوجه میشوید که در همان پست اول پاسخ شما را داده ام.
به روی چشم، من وظیفه ام پاسخگویی است، وپاسخم را بار دیگر با یک بیان دیگرعرض می کنم، اما پیش از آن خواهش می کنم بدون قضاوت و بدون ناراحتی وارد مطالعه شوید، نه اینکه نتیجه تان را از قبل گرفته باشید و بخواهید بنده را محکوم کنید! من واقعا سعی کرده ام با چنین رویکردی وارد پاسخگویی نشوم و همواره سعی کرده ام نگاه و احساس مثبتم را نسبت به پرسشگران حفظ کنم.

نکته ای که رعایت آن در بحث های اعتقادی بسیار مهم است این است که دوستان عزیز باید برای نتیجه گیری درست جلوی احساساتشان را بگیرند! تا زمانی که این احساسات رهزنی کند نمیتوانید تصمیم درستی بگیرید؛ مثل گروه ها و کانال های تلگرامی که عکسی یک خانواده فقیر و کپر نشین را میزنند و میدانند چنان احساسات خواننده را تحریک خواهد کرد که در ذیل آن هر حرفی علیه نظام بزنند دربست آن را خواهد پذیرفت!

اول: من هرگز نگفتم جنوب لبنان باید آبادتر از خرمشهر باشد، شهروند خرمشهر روی سر ما جا دارد، اما باور کنید، خواهش می کنم باور بفرمایید هزینه آبادسازی خرمشهر نیست که به لبنان میرود، ما در ایران کمبود منابع نداریم که بگوییم کمبودها به خاطر ارسال آنها به لبنان و فلسطین است، این کمبودهایی که مردم عزیز خرمشهر با آن دست به گریبان هستند نشأت گرفته از عوامل دیگری چون سوء مدیریت های داخلی یا مسائل دیگر است.

دوم:
علاوه بر اینکه تأمین امنیت همین مردم خرمشهر لازم نیست، این مردم یک بار طعم جنگ را چشیده اند و قطعا اگر از همین مردم سوال شود آیا حاضرند پولی که خرج امنیتشان میشود را خرج اقتصادشان کنند خودشان هم زیر بار نمیروند.
ما چون الان در امنیت هستیم از ارزش آن غافل شده ایم، اگر ما غرق داخل شده و هیچ نگاهی به بیرون نداشته بودیم الان معلوم نبود واقعا وضع منطقه و وضع ما چگونه بود! من واقعا نمی دانم چرا دوستان از این مسئله غفلت می کنند! نمیدانند نزدیک شدن داعش تا 40 کیلومتری ایران یعنی چه! نمیدانند داعش فقط برای ایران تأسیس شده بود!
نمیدانند آنچه که مانع پیشروی جبهه باطل و صهیونیسم شده است و موب شده این جبهه نه به فکر پیشروی، بلکه نگران امنیت خودش باشد حمایت های مادی و معنوی ایران از جبهه مقاومت در لبنان و فلسطین و سوریه وعراق است.

سوم:
آنچه که بنده گفتم که اسلام دینی فرامرزی است ربطی به سوسیالیسم و کمونیسم ندارد! من که مالکیت خصوصی را نفی نکردم. من که نگفتم مرزها هیچ اعتباری ندارد، من که نگفتم نباید از مرزها مراقبت کرد که شما مثال کسی را می زنید که با اجبار و زور وارد خانه ما شود! نه من، بلکه هیچ عاقلی این حرف ها را نمیزند. قطعا مرزها حریم یک کشور هستند، و ما هم همواره باید از این حریم مراقبت نموده و دشمن بیگانه را به آن راه ندهیم، سخن از این است که آیا اسلام که در آیه 10 سوره حجرات مسلمانان را برادر یکدیگر دانسته است فقط مسلمانان داخل کشورمان را به عنوان خواهران و برادران ما معرفی می کند؟ آیا اسلام وقتی فرمان میدهد به یاری مسلمانان، فقط مسلمانان داخل مرز را اراده کرده است؟ آیا وقتی می گوید مسلمانیکه نسبت به مسلمانان دیگر دغدغه نداشته باشد مسلمان نیست، فقط مسلمانان کشور خودمان منظور است؟!
مگر نه این است که اسلام امت اسلامی را یک امت واحده می داند؟ و مگر نه این که یک مسلمان غیر هموطن به ما نزدیک تر از یک غیر مسلمان هم وطن است!

این که خرمشهر آباد نشده قطعا اشتباه بزرگی است که اتفاق افتاده، و بنده مطلقا از این مسئله خوشحال نبوده و از آن هیچ دفاعی نمیکنم،خلاصه عرض بنده این است که اصلاح این اشتباه از طریق ارتکاب یک اشتباه بزرگتر صحیح نیست! کمبودهای مردم خرمشهر یک مسئله است، حمایت های مادی و معنوی ایران به جبهه مقاومت در منطقه هم یک مسئله؛ هر دو ضرورت دارند و با هم شدنی هستند، اگر در یک عرصه کم کاری شد باید همان عرصه را جبران کرد، نه این که عرصه موفق دیگر را هم خراب کرد!

یا علی(سلام الله علیه)@};-

[="Times New Roman"][="Black"]

مسلم;990423 نوشت:

سعید آقای گل اگر بدون پیش فرض و بدون ناراحتی، متن بنده را یک بار دیگر درست بخوانید متوجه میشوید که در همان پست اول پاسخ شما را داده ام.
به روی چشم، من وظیفه ام پاسخگویی است، وپاسخم را بار دیگر با یک بیان دیگرعرض می کنم، اما پیش از آن خواهش می کنم بدون قضاوت و بدون ناراحتی وارد مطالعه شوید، نه اینکه نتیجه تان را از قبل گرفته باشید و بخواهید بنده را محکوم کنید! من واقعا سعی کرده ام با چنین رویکردی وارد پاسخگویی نشوم و همواره سعی کرده ام نگاه و احساس مثبتم را نسبت به پرسشگران حفظ کنم.
نکته ای که رعایت آن در بحث های اعتقادی بسیار مهم است این است که دوستان عزیز باید برای نتیجه گیری درست جلوی احساساتشان را بگیرند! تا زمانی که این احساسات رهزنی کند نمیتوانید تصمیم درستی بگیرید؛ مثل گروه ها و کانال های تلگرامی که عکسی یک خانواده فقیر و کپر نشین را میزنند و میدانند چنان احساسات خواننده را تحریک خواهد کرد که در ذیل آن هر حرفی علیه نظام بزنند دربست آن را خواهد پذیرفت!


خدا شاهد هست که چیزی جز حقیقت و عقل و منطق در حرف های شما نمی بینم

در اینکه شما عالی پاسخ می دهید شکی نیست

ولی من بعد از مرور تاپیک های گذشته و بحث هایی که با کارشناسان دیگر داشتم

متوجه شدم که چقدر حرفهای آنها الان برای من قابل قبول و قابل فهم هست

و این بخاطر این است که تا حدود زیادی احساسات را کنار گذاشتم و منطقی و عقلانی به مسائل نگاه میکنم

مثلا من در رمضان سال 93 بخاطر بحثی که در یه تاپیک با استاد محراب داشتیم اینقدر از صحبت های ایشان ناراحت شدم که

بقیه ماه رمضان را روزه نگرفتم و حس کردم اسلام دارد به برخی ظلم میکند

ولی الان که آن تاپیک را دوباره مرور کردم برخی از حرفهایم به نظرم خیلی غیر منطقی می آیند و آنها را شدیدا رد میکنم

احساساتی شدن ، وسواس فکری ، منفی بافی ، تعمیم افراطی ، ندیدن جنبه های مثبت ، استدلال احساسی و ...

همه ی اینها خطاهای فکری هستند که باعث می شوند انسان تمام درها را بسته ببیند و فکر کند که هر آنچه احساس میکند همان حقیقت است.

اینجور خطاهای فکری باعث می شود انسان در تمام زمینه ها چه ارتباط موثر چه وضع اقتصادی و چه... بسیار آسیب ببیند.

این را بدانید ما جوانان انقلابی هرگز پشت ملت و مملکتمان و دینمان را خالی نمی کنیم

و می دانیم که می توانیم و ان شاء الله با تمام توان تا جایی که می توانیم گره های مردم و کشورمان را باز میکنیم

و هم خودمان خوشبخت می شویم و هم باعث خوشبختی دیگران می شویم New russian

[SPOILER]
این ویدئو رو هم گذاشتم که دوستان هم بخندند هم کمی فکر کنند
[/SPOILER][/]

فایل: 

سلام
اگر توانستید حرف دل ما را به مسئولین برسانید ما بخیل نیستیم با کمک به کشورهای دیگر هم مخالف نیستیم ولی نمی توانیم چنین صحنه هایی را در داخل ببینیم به خدا یک عده دوستان جمع شدند آب معدنی خریدند و به استان خوزستان فرستادند وگرنه هیچ وقت ته دل خیلیها دشمنی نیست.

مسلم;990372 نوشت:
سرکار خانم روزنه من از نزدیک به 20 سالی که در حوزه بوده ام، بیش از ده سال آن را در رشته اعتقادات تحصیل و تدریس کرده و به مناظرات دینی و اعتقادی اشتغال دارم، کارم بحث کردن است، خیلی خوب از زیر و بم بحث تاکتیک های طرف مقابل آگاه هستم.
قبلا هم عرض کرده ام اینگونه پاسخ گفتن فقط می تواند یک تاکتیک روانشناختی برای کشاندن نتیجه بحث به سمت دلخواه و ایجاد یک حس کاذب در دل خوانندگان باشد، وگرنه قطعا نمیتواند پاسخ علمی به شمار برود.

قبلا در پست اول هم اشاره کردم:


من خیلی راحت میتوانستم در همان پست ابتدایی به جای نوشتن شش دلیل در پاسخ به پرسشگر بگویم آقا این حرفها چیه؟ از شما بعیده! این که جوابش خیلی روشنه، هر کسی بلده! و از این حرفها...!!
و همین حس را به خوانندگان منتقل کنم که این چه سوالیه واقعا! جواش روشنه که!

بنابراین من اسیر این جوّ سازی ها نمیشوم، شما اگر میخواهید علمی بحث کنید بفرمایید: اسلام با کمک به مسلمین مخالف است، اسلام با تألیف قلوب مخالف است، امنیت ما در برون مرزی تأمین نمیشود و...
یعنی با دلیل ادله بنده را رد کنید.

این که می بینید من در برابر پست های برخی دوستان سکوت می کنم و جواب نمیدهم چون یا بحثشان خروج از موضوع تاپیک است، یا یک بار پاسخشان را داده ام و دوباره همان را با بیان دیگری تکرار کرده اند، یا مطالبی است که اصلا ارزش پاسخگویی ندارد(نه این تاپیک، به طور کلی مشی بنده این است)

مثلا بعضی از دوستان خود را به آب و آتش می زنند بعضی از چیزها را اثبات کنند، من قضاوت در خصوص سند آن را بر عهده خوانندگان می گذارم،
یا مثلا برای اثبات ممنوعیت تحقیق و تفحص در مورد رهبری دلیلشان این است که مجلس حق ورود به آن را ندارد! خب این شد دلیل؟ مثل این است که بگوییم چون مجلس حق اجرای قوانین ندارد پس ما قوه مجریه در کشور نداریم!

خب بطلان اینها روشن تر از آن است که من ورود کنم، علاوه بر اینکه خروج از بحث است، و اگر بخواهم به این جزئیات ورود کنم محور بحث از دست میرود.

یا حق


با سلام
من منظورم فقط پست اول پاسخگویی شما بود و نسبت به پست های دیگر شما و پاسخ های دقیق و قابل استفاده ی شما در بسیاری از تاپیک ها این نظر و ندارم.

دلیل اینکه کلی گفتم بدون استدلال این بود که نخواستم زیاد وارد بحث طولانی بشم چون تجربه کردم بیشتر همون پست اول توجیه و در نهایت جمع بندی میشه وگرنه کاملا مخالف نیستم و قصد سیاه نمایی ندارم.

منظورم از حرفم این بود شاید من پست شما رو چند سال پیش میخوندم برام قابل قبول بود اما الان ممکنه افرادی قبول نکنند.
دلیلش هم اینه
آیا پیامبر برای وحدت کشورهای مختلف و دعوت دیگر کشورها بودجه ی ماهانه یا سالانه اختصاص میدادند آیا در کشورداری یا مابقی سیاسات مثل ما بودن ؟

آیا با این شرایط داخلی که اعتقادات ضعیف شده و بسیاری در شرایط بد مالی هستند و شایبه هایی در مورد علت قطع برق و کمبود آب هست حدای از درست یا غلط بودنشون، من میتونم به پاسخ شما که اولویت اول نیستند و باید دیگران و به اسلام دعوت کنیم اکتفا کنم؟

دلیل دیگری که وارد بحث نشدم مواردی بود که شما مطرح کردین و نخواستم در برابر چنین اعتقاداتی باشم

به نظر من باید از سمت کشور ما به مردم مظلوم دیگر بلاد کمک بشه منتها اگر مسئولین کشور عرضه داشتند و 4 تا مدیر درست و حسابی داشتیم این کمک ها اصلا به چشم مردم نمی آمد. بنده متوجه نمیشم که چرا به قول آقای ازغدی "عثمان ابن حنیف" در 1400 سال پیش یکبار از سوی ثروتمندان به مهمانی دعوت شده و گویا اصلا شرکت هم نکرده ولی باز هم به اون شدت از طرف حضرت امیر علیه السلام مورد عتاب قرار گرفته به شکلی که 1400 ساله هر کس این نامه را میخونه آبروی عثمان ابن حنیف میره اما در مملکت ما مهره های کلیدی برادران و خواهران و پسرها و دخترهاشون هر غلطی که میخوان میکنن ،بعد میان میگن ما خیالمون از پرونده های بچه ها راحته ، بچه ها پاکن!

مگر امریکا هر غلطی که میخواد در هرگوشه از جهان نمیکنه؟ از زیمباوه و کنگو و مالی و ... تا ژاپن و کره جنوبی و ... از این طرف هم که خاورمیانه را اتش زده ،حالا ملت امریک اصلا ککشان گزیده که این رفاهی که دارند از کجاست و دارند نان در خون ملل بدبخت میزنند؟ ملت در رفاه اند و بنابراین برایشان مهم نیست که کجا چه خبره. اما وقتی ملتی یک بگ کراند دینی قوی داره، کلی خون جوان برای آن ریخته شده و حالا میبینن که دخترها و پسرهایشان کار ندارند در سنین بالا همسر ندارند، مملکت زیر ساخت نداره، کارخانه ها در حال ورشکستی هستند و ... کاملا کاملا طبیعی هست که نسبت به هر ریالی که در خارج خرج بشه حساس بشن و اگر حساس نشن باید تعجب کرد و گفت چه مردم شوتی!

روزنه;990453 نوشت:
آیا پیامبر برای وحدت کشورهای مختلف و دعوت دیگر کشورها بودجه ی ماهانه یا سالانه اختصاص میدادند آیا در کشورداری یا مابقی سیاسات مثل ما بودن ؟

در مورد قسمت سبز پیامتون باید عرض کنم خب در زمان پیامبر(ص) تمام سرزمین اسلام یک کشور بودند، چنین شرایطی پیش نیامده بود، اما اگر بر فرض یک کشور مسلمان که به عنوان سپر دفاعی و خط مقدم جبهه مقاومت در برابر دشمنان پیامبر(ص) ایستاده بود قطعا پیامبر(ص) به او کمک می کردند، هم کمک مادی وهم کمک معنوی!
اما در مورد قسمت قرمز پیامتون پاسخ منفی هست، خیلی از سیاست های ما رو انجام نمیدادند، حاکمین حکومت نبوی و علوی نباید سطح زندگی شان بالاتر از متوسط مردم باشد و این به دست انتخاب مردم است..
من نواقصی چون رانت و اختلاس و کم کاری ومانند آن را قبول دارم و خودم هم نسبت به نها منتقدم.

اما نباید به خاطر قسمت قرمز رنگ که در آن کم کاری شده و خلاف سیره پیامبر(ص) است، قسمت سبز رنگ رو هم که درست بوده و موافق سیره پیامبر(ص) است خراب کرد؛ باید اون قسمت قرمز رنگ رو هم سبز کرد، نه آنکه قسمت سبز رو هم قرمز کرد!

روزنه;990453 نوشت:
آیا با این شرایط داخلی که اعتقادات ضعیف شده و بسیاری در شرایط بد مالی هستند و شایبه هایی در مورد علت قطع برق و کمبود آب هست حدای از درست یا غلط بودنشون، من میتونم به پاسخ شما که اولویت اول نیستند و باید دیگران و به اسلام دعوت کنیم اکتفا کنم؟

قطعا کمک به مردم ایران در اولویت است نسبت به کمک به دیگران، من نگفتم دیگران در اولویت هستند، عرض کردم دو چیز بر دیگری اولویت دارند:
ظلم بیشتر بر ظلم کمتر
امنیت بر اقتصاد

اما در مورد این شبهه "فقر داخلی و کمک خارجی" که خیلی شبهه رایجی هست و شما تقریب در تمام کانال های ضد دین و ضد نظام و خلاصه تمام کانال های منفی می بینید باید نکته ای عرض کنم.

من از شما میپرسم فرض کنید شما یک دشمنی هستید که متاثر از تفکرات فلسفه غرب بوده و برای رسیدن به خواسته های سیاسی تون هیچ خط قرمزی ندارید، و دارید به سمت یک کشوری پیش میرید، وقتی به خط مقدم مستحکم دشمن برخورد می کنید راه چاره برای نابود آن خط چی هست؟ این که راه های تغذیه اون جبهه رو مسدود کنید.

یعنی از درون تحت فشارشون بگذارید، کاری کنید خودشون به این خط مقدم بودجه نفرستند، تا بتونید خط رو بشکنید و به مرکزشون نزدیک تر بشید!
به عنوان مثال باید کاری کنید که مردم به مدافعان حرم که برای دفاع از کشور و ناموس خودشان از مرزها فراتر رفتند تا در خارج از خاکشون دشمن رو زمینگیر کنند بگویند: محافظان اسد!!
کاری کنید که مردم خودشون اعتراض کنند که چرا دارید پولمون رو از مرزها میفرستید بیرون!!

این یک تاکتیک ساده است!
باید شایعه درست کنند، باید هم این پولها و هم این مشکلات رو بزرگنمایی کنند و به مردم نشون بدهند! باید تلقین کنند که این فقرها ناشی از این کمک هاست...
ما درگیر جنگیم، به پیر به پیغمبر ما درگیر جنگ هستیم، اگر نریم جلو اونها میان جلو! چرا گاهی مردم خطر رو احساس نمی کنند؟!
چرا باور نمیکنند؛ حتی وقتی خود مقامات امریکا می گویند ما داعش را برای ایران ایجاد کردیم، بعضی ها باز باور نمیکنند و می گویند به ما چه!!!

خواهش می کنم از این پایین نگاه نکنید، بیایید بالا مانند نقشه، با نگاه کلان نگاه کنید ما کجا هستیم، دارند با ما چه می کنند؟

خودشان مستقیم و غیر مستقیم به ما حمله میکنند، و ما دشمنی شان را خیلی راحت با یک لبخند یا سفره هفت سین فراموش می کنیم...
ما را تحریم می کنند و ما برای خرید کالاهایشان صف می کشیم...
ما را تحقیر می کنند و ما آنها را بالا می بریم...و دستاوردهای خودمان را به تمسخر می گیریم...
می گویند انتخابات ایران سالم نیست، اما لیست انتخاباتی میدهند، و ما هم هر دو حرفشان را باور می کنیم...!
خودشان مشکل درست می کنند و سپس مردم را بر علیه نظام می شورانند...
مردم را نسبت به نقاط مثبت کشور چون سپاه بدبین می کنند در حالی که نقش سپاه در امنیت، و خدمت رسانی قابل توجه است...
مردم را نسبت به کمیته امداد بدبین می کنند تا با قطع حمایت ها بر قشر فقیر بیشتر فشار وارد شود...
خودشان ریشه مشکلات ما هستند اما در شبکه هایشان برای ما تحلیل و ریشه یابی مشکلات می کنند،
و...

خلاصه هر گونه که به فکرتان برسد ضربه میزنند! ما باید بیدار باشیم بازیچه این سیاست بازی هایشان نشویم
ما باید بدانیم این کمک های بین المللی ما ضرورت دارد و مسئولین هم وظیفه دارند در عین این کمک ها فقر را ریشه کن کنند، وظیفه دارند موجبات رفاه عمومی را فراهم کنند، وظیفه دارند به مردم ما خدمت کنند، اگر مکردند مردم باید آنها را در انتخابات تربیت کنند، این لازمه ی ساختار جمهوری است.

خیلی حرف های دیگر ته دلم هست که به شفافیت آنها قوانین سایت اجازه ابراز آنها را نمی دهد، به هیمن مقدار بسنده می کنم

یا حق

مسلم;990460 نوشت:
در مورد قسمت سبز پیامتون باید عرض کنم خب در زمان پیامبر(ص) تمام سرزمین اسلام یک کشور بودند، چنین شرایطی پیش نیامده بود، اما اگر بر فرض یک کشور مسلمان که به عنوان سپر دفاعی و خط مقدم جبهه مقاومت در برابر دشمنان پیامبر(ص) ایستاده بود قطعا پیامبر(ص) به او کمک می کردند، هم کمک مادی وهم کمک معنوی!
اما در مورد قسمت قرمز پیامتون پاسخ منفی هست، خیلی از سیاست های ما رو انجام نمیدادند، حاکمین حکومت نبوی و علوی نباید سطح زندگی شان بالاتر از متوسط مردم باشد و این به دست انتخاب مردم است..
من نواقصی چون رانت و اختلاس و کم کاری ومانند آن را قبول دارم و خودم هم نسبت به نها منتقدم.

اما نباید به خاطر قسمت قرمز رنگ که در آن کم کاری شده و خلاف سیره پیامبر(ص) است، قسمت سبز رنگ رو هم که درست بوده و موافق سیره پیامبر(ص) است خراب کرد؛ باید اون قسمت قرمز رنگ رو هم سبز کرد، نه آنکه قسمت سبز رو هم قرمز کرد!

قطعا کمک به مردم ایران در اولویت است نسبت به کمک به دیگران، من نگفتم دیگران در اولویت هستند، عرض کردم دو چیز بر دیگری اولویت دارند:
ظلم بیشتر بر ظلم کمتر
امنیت بر اقتصاد

اما در مورد این شبهه "فقر داخلی و کمک خارجی" که خیلی شبهه رایجی هست و شما تقریب در تمام کانال های ضد دین و ضد نظام و خلاصه تمام کانال های منفی می بینید باید نکته ای عرض کنم.

من از شما میپرسم فرض کنید شما یک دشمنی هستید که متاثر از تفکرات فلسفه غرب بوده و برای رسیدن به خواسته های سیاسی تون هیچ خط قرمزی ندارید، و دارید به سمت یک کشوری پیش میرید، وقتی به خط مقدم مستحکم دشمن برخورد می کنید راه چاره برای نابود آن خط چی هست؟ این که راه های تغذیه اون جبهه رو مسدود کنید.

یعنی از درون تحت فشارشون بگذارید، کاری کنید خودشون به این خط مقدم بودجه نفرستند، تا بتونید خط رو بشکنید و به مرکزشون نزدیک تر بشید!
به عنوان مثال باید کاری کنید که مردم به مدافعان حرم که برای دفاع از کشور و ناموس خودشان از مرزها فراتر رفتند تا در خارج از خاکشون دشمن رو زمینگیر کنند بگویند: محافظان اسد!!
کاری کنید که مردم خودشون اعتراض کنند که چرا دارید پولمون رو از مرزها میفرستید بیرون!!

این یک تاکتیک ساده است!
باید شایعه درست کنند، باید هم این پولها و هم این مشکلات رو بزرگنمایی کنند و به مردم نشون بدهند! باید تلقین کنند که این فقرها ناشی از این کمک هاست...
ما درگیر جنگیم، به پیر به پیغمبر ما درگیر جنگ هستیم، اگر نریم جلو اونها میان جلو! چرا گاهی مردم خطر رو احساس نمی کنند؟!
چرا باور نمیکنند حتی وقتی خود مقامات امریکا می گویند ما داعش را برای ایران ایجاد کردیم، بعضی ها باز باور نمیکنند و می گویند به ما چه!!!

خواهش می کنم از این پایین نگاه نکنید، بیایید بالا مانند نقشه، با نگاه کلان نگاه کنید ما کجا هستیم، دارند با ما چه می کنند؟
خودشان مستقیم و غیر مستقیم به ما حمله میکنند، و خودشان ما را از دفاع سست می کنند، خودشان برای ما لیست انتخاباتی ارائه می دهند، خودشان ما را تحریم میکنند، خودشان ما را تشویق به شورش میکنند! خودشان ما را ناامید می کنند، خودشان ما را تحقیر می کنند، نقاط قوت ما مثل سپاه را تضعیف می کنند، خودشان که ریشه مشکلات ما هستند برای ما تحلیل و ریشه یابی مشکلات می کنند، و...

ما باید بیدار باشیم بازیچه این سیاست بازی هایشان نشویم
ما باید بدانیم این کمک های بین المللی ما ضرورت دارد و مسئولین هم وظیفه دارند در عین این کمک ها فقر را ریشه کن کنند، وظیفه دارند موجبات رفاه عمومی را فراهم کنند، وظیفه دارند به مردم ما خدمت کنند، اگر مکردند مردم باید آنها را در انتخابات تربیت کنند، این لازمه ی ساختار جمهوری است.

خیلی حرف های دیگر ته دلم هست که به شفافیت آنها قوانین سایت اجازه ابراز آنها را نمی دهد، به هیمن مقدار بسنده می کنم

یا حق

حرف های شما رو قبول دارم ولی عده ای با تخلفات و فعالیت های سوء خودشون همین رسانه های معاند و تقویت کردند که باعث میشه این نوع تفکرات از بین بره.

روزنه;990461 نوشت:
حرف های شما رو قبول دارم ولی عده ای با تخلفات و فعالیت های سوء خودشون همین رسانه های معاند و تقویت کردند که باعث میشه این نوع تفکرات از بین بره.

بله قطعا حرف شما درست است و من هم کاملا حرفتان را قبول دارم
همانطور که مقام معظم رهبری می فرمایند:
«دشمنان مانند مگس روی زخم ناشی از مشکلات و ضعف‌ها می‌نشینند، بنابراین باید زخم را خوب کنید و نگذارید به وجود آید چرا که اگر مشکل داخلی نداشته باشیم، تبلیغات و فضاسازی بیگانه اثر نمی‌گذارد و آمریکایی‌ها هم نمی‌توانند هیچ غلطی بکنند»

بالاخره کم کاری هایی هست، سو مدیریت هایی هست، اختلاس ها و دست اندازی هایی به بیت المال هست، فسادهایی هست، اما کسی که در ایران مسئولیت میپذیرد باید بداند بسیار وظیفه اش سنگین تر از کسی است که در سایر کشورها دارای مسئولیت است، چون این انقلاب به اسلام گره خورده، به خون صدها هزار شهید گره خورده است؛ اگر کسی کم کاری کند فقط خودش آسیب نمی بیند، به دین و نظام و خون هایی که ریخته شده دارد خیانت می کند.
قطعا بسیاری از مسئولین در قیامت حسابرسی بسیار سنگینی خواهند داشت.

با سلام

مشکلات اقتصادی و اوضاع و احوال ایران در اثر عدم سوق دولت مرکزی در مسیر درست می‌باشد
دولت و اقتصاد ایران به صورت بسیط و متمرکز اداره میشود و به قول میلتون که از نوابغ اقتصادی تاریخ است اگر نگهداری صحرایی را به دولت بسپاری بعد از پنج سال با کمبود شن مواجه خواهی شد.
بنابراین اقتصاد ایران و فقر مردم با مواردی فراتر از کمک به سایر کشورها که به تبع مسلمان بودنمون و همنوع بودن آنها وظیفه انسانی ماست به این ورطه بحران رسیده است
اگر سیاستمداری سرمایه دار کشور هم باشد به نظر شما قوانین فساد اقتصادی را سفت و سخت میگیرد؟؟؟؟
ایران در اثر فرایند انجام بعضی امور در زمان نادرست توسط افراد نادرست در مکان نادرست صورت گرفته
مسئولینی که تخصص کافی در امور نداشتن و تدابیر درست انجام نشده

متاسفانه عده ای از مسئولین ما نه همه فاصله ای بس دور و دراز با زندگی عادی مردم دارند و علی گونه از رنج مردم باخبر نیستند مسئولی فرزندش خارج از ایران تحصیل میکند لباس مارکدار تن میزند چگونه میتواند از کالا و اقتصاد ایران حمایت و مدیریت کند
درد از جای دیگریست عده ای در این نظام جمهوری اسلامی که در اثر خون‌های شهدای ۸ سال دفاع مقدس و جان فشانی سردارانی چون باکری یا بزرگوارانی مثل رجایی و باهنر یا بهشتی به اینجا رسیده متاسفانه فقط به فکر منافع شخصی بوده و عملکردهای درستی نداشتند و متاسفانه هدف ملی را فدای هدف شخصی کردند وگرنه کمک به همنوع وظیفه هر انسانی هست همانطور که بانو فاطمه زهرا شام خودشان را به فقرا داده و خود گرسنه میخوابیدند

avatbz;990470 نوشت:

درد از جای دیگریست عده ای در این نظام جمهوری اسلامی که در اثر خون‌های شهدای ۸ سال دفاع مقدس و جان فشانی سردارانی چون باکری یا بزرگوارانی مثل رجایی و باهنر یا بهشتی به اینجا رسیده متاسفانه فقط به فکر منافع شخصی بوده و عملکردهای درستی نداشتند و متاسفانه هدف ملی را فدای هدف شخصی کردند وگرنه کمک به همنوع وظیفه هر انسانی هست همانطور که بانو فاطمه زهرا شام خودشان را به فقرا داده و خود گرسنه میخوابیدند

شما با ابزارهایی که یک حکومت دینی در اختیارتون قرار میده نمیتونید انسانهایی درست کنین که به فکر منافع شخصیشون نباشند و به فکر منافع جمعی باشند . حتی اگر ایشان میرن و شهید میشن به خاطره منافع شخصیشون هست . ( البته از نظره من )

مثلا همین جناب (...) که یکی از کارشناسان سایت در زمینه روانشناسی بودند و سالها در درون سایت بودند ؛ ناگهان خدافظی کردند و دیگه ازشون پستی نمیبینیم ؛ پول نمیدن بهشون ... ایشون هم پست نمیزاره ... به همین شیکی و خشگلی .

در حالیکه هر کارشناسی اگر دقدقه داشته باشه ... با این که از اینجا میره ... بعدش میاد و هفته ای یا ماهی ... یکی دو تا پست میزاره ... که حداقل بتونه دید دیگران رو درست کنه ... ولی خوب ... اینجوریه دیگه ؛

تنها راه این هستش که ملی گرایی و علم گرایی در درون جامعه رونق پیدا کنه ... این مسیر ابزارهایی داره که میتونه باعث بشه انسانها از خودگذشتگی کنند ؛ پاک دست باشند ؛ منافع ملی رو به منافع شخصیشون ترجیح بدن و ....

چند وقت پیش داشتم در مورد رییس بانک ملی که اختلاس کردن و به کانادا فرار کرد تحقیق میکردم ( جناب خاوری ) که فهمیدم پسر ایشون یک میلیونر در کانادا هستش ... و با پولهایی که پدرش براش فرستاده رفته در درون کانادا و در زمینه بساز بفروشی برای خودش دم و دستگاهی به هم زده .... همین آقا پسر نزدیک چند صد میلیون دلار ( خیلی پول هست ) به شریکش میده ( شریکش یهودی بوده که با هم ساختمان بسازن ) و ایشون هم سره ایشون کلاه میزاره و همه پولهای ایشون رو ازش کلاه برداری میکنه ... خوب جالب هست که بدونیم ایشون با این پولها چی کار میکنه ؛ همین آقای یهودی که اتفاقا خیلی هم جوان هستند سالیانه میلونها دلار به کشور اسراییل کمک مالی میکنند .

ببینیم چی شد !!!
خاوری .... کسی که همیشه چپیه بسیجی ها رو رویه دوشش مینداخت ؛ سالها در صف مقدم نماز میایستاد ؛ سالها در محضر اساتید بود ؛ و با هزاران نیروی انقلابی دم خور بود .... مردم کشورش رو بدبخت میکنه و پولها رو از کشور میدزده و میبره بیرون ....

یک یهودی اسراییلی که هیچ بویی از دین و آیین زندگی نبرده ... همین پولها رو میدزده ... و همین شخص سالیانه میلیونها دلار از جیب خودش به جساب کشور اسراییل کمک میکنه ....

چرا اینجوری میشه ... چرا دین نمیتونه از خاوری که باتبع کارش مجبور هست ... دایما در نماز جمعه باشه ... دایما در حال نماز خوندن و رکوع باشه .... دایما در حال برخورد با آدم های انقلابی باشه .... یک انسان بسازه ...

ولی ملی گرایی میتونه چنین کاری رو بکنه ....

ملی گرایان همشون پاک دسته پاک دستن ....

1. مصدق
2. بازرگان
3. زیبا کلام
4. خاتمی
و ...

در صحبتهام به غیر از ملی گرایی ... به علم محوری هم اشاره کردم ... و به نظرم رکن دوم برای موفق شدن کشورمون این هستش که کشورمون علم محور بشه ...

الان در درون کشوری مانند ژاپن شنیدم که تا کلاس چهارم بهشون تنها تعلیمات اجتماعی یاد میدن .

1. اینکه فرهنگ آپارتمان نشینی چی هست
2. اینکه مثلا وقتی شب هست و دارن میرن خونه ... آرام قدم بردارند تا دیگران رو اذیت نکنند
3. روش احترام به پدر و مادر رو بهشون یاد میدن
4. روش احترام به دیگران رو بهشون یاد میدن
5. روش هایی مانند در درون صف ایستادن و قرعه کشی کردن و رای گیری کردن رو بهشون یاد میدن
6. روشهایی برای تیم گروپ شدن رو بهشون یاد میدن .
7. راستی و درستی و ... رو بهشون یاد میدن
و ....

حالا فرض کنین در ایران بیایم و این کار رو بخوایم بکنیم ...
دیگه چه جایی برای دین میمونه ...
باید همه این مشگلات باشه .... تا ما با برخورد با این مشگلات نیاز به دارویی داشته باشیم .... اگر این مشگلات حل بشن که اونوقت مردم با خودشون میگن دین میخواریم چی کار ....

...

هر وقت اولویت های اولیه ما شد ملی گرایی و علم گرایی ...
تمام مشگلات حل میشه ...

ولی اگر بخوایم این مسیر رو نریم و بخوایم این مسایل رو با دین حل کنیم ... به علت پیچیدگی هایی که در درون دین وجود داره ... به علت هزاران شبهه ای که در درون دین وجود داره ... به علت اینکه در بسیاری از جاها شفاف نیست و به علت اینکه هر کسی میتونه ازش سو استفاده کنه .... و به علت اینکه در درونش تهجر و بی فکری هایی بوجود میاد
مشگلات همینجوری میمونه .

مثالش : جهاد فی سبیل الله ... که داعشی ها هم جهاد میکردند و ما هم جهاد میکردیم ؛ برین درون آپارات و تا دلتون بخواد داعشی میبینید که داره ذکر قرآن میگه ؛ به خودش نارنجک بسته و قاشق چنگال برداشته تا ظهر بره خودش رو بین مردم بترکونه و نهار رو در مسجد الجرام با پیامبر بخوره ( تعبیرش از دین این بوده ؛ یا اینکه حداقل تونستن اینجوری بهش بقبولونن ؛ ولی آیا اگر همون شخص مهندس بود ... تحصیلکرده بود ... علم محور بود میتونستند بهش این چیزها رو بقبولونن ... )

این مثال رو هم میزنم و دیگر تمام .

چندین سال پیش کشاورزان حجم زیادی سیب زمینی کشت میکنند ؛ و سیب زمینی خیلی خیلی زیاد میشه ؛ در درون مجلس تصمیم میگیرند که سیب زمینی های اضافی رو بسوزنند و سپس اونها رو دفن کنند ... که در نهایت شخصی به نام آقای کوچک زاده که باید معرف حضورتون باشه ناگهان از خودشون یک حرکت انقلابی در میکنند که این رسم مسلمانی نیست و مسلمان غذا نمیسوزونه و از اینجور حرفها ... و ایشون تهدید میکنند که اگر این کار رو بکنند از مجلس استعفا میدن و ...

دلیل هم مشخص بود ... سیب زمینی اضافی رو اگر میخواستند به بازار عرضه کنند ... بازار عرضه و تقاضا رو به هم میزد ... اگر میخواستند صادر کنند خریده نمیشد ( چون همش اوره هست و کشورهای خارجی ازشون آزمایش میگیرند ) و شاید هم صرفه اقتصادی برای صادرات وجود نداشته و ....

ولی خوب یک انسان انقلابی که تحجر گرا هست ... به تبع تحجر گراییش علم محور نیست ... و آدم اینجوری هم کم نداریم و نخواهیم داشت ...

و بالاجبار باید تحملشون کنیم دیکه ....

سلام علیکم

این تصور که انسانی اسلام بیاورد یا ایمان بیاورد کفایت میکند او به اعلی درجه رسیده و معصوم است از او هیچگونه خطایی سر نمیزند و .. تصور اشتباهی است و هیچ پایه و اساسی ندارد.

غزالی تیغ نقدش را به سمت این موضوع هم گرفت و در رساله ای چنین مینویسد

در اینکه مسلمانان اگر اوامر خدا را بجای نیاورند و به شهوات آلوده گردند اگر چه در زبان و عقاید مسلمان هستند ولی در غرور با کفار شریک می باشند.

مسلمانان که با زبان و عقاید خود ایمان آورده اند،اگر اوامر خدا را که همان اعمال صالحه می باشد بجای نیاورند، و آنرا ضایع سازند و به شهوت آلوده گردند، در واقع در این نوع فریب و غرور با کفار شریک هستند.

(غزالی / رساله کشف انگیزه های غرور و فریب در انسان / فصل اول ، صفحه ۹ )

یکی از سخنرانان میگفت ( نقل بمضمون ) ، اهل دین نه سفیدند نه سیاه ، یعنی نه معصومند از هر خطا و لغزشی و نه مطلقا اهل خطا و اهل جهل و ِلغزش هستند . خاکستری اند بین این دو اند .

در کل انسان از حیث جسمانی و نفسانی یک امر ثابت و پایدار نبوده و نیست . همواره در حال تغییر و به سمت نیک و بد است .
و العاقبه للمتقین

مبنای 2;990478 نوشت:
شما با ابزارهایی که یک حکومت دینی در اختیارتون قرار میده نمیتونید انسانهایی درست کنین که به فکر منافع شخصیشون نباشند و به فکر منافع جمعی باشند . حتی اگر ایشان میرن و شهید میشن به خاطره منافع شخصیشون هست . ( البته از نظره من )

مثلا همین جناب (...) که یکی از کارشناسان سایت در زمینه روانشناسی بودند و سالها در درون سایت بودند ؛ ناگهان خدافظی کردند و دیگه ازشون پستی نمیبینیم ؛ پول نمیدن بهشون ... ایشون هم پست نمیزاره ... به همین شیکی و خشگلی .

در حالیکه هر کارشناسی اگر دقدقه داشته باشه ... با این که از اینجا میره ... بعدش میاد و هفته ای یا ماهی ... یکی دو تا پست میزاره ... که حداقل بتونه دید دیگران رو درست کنه ... ولی خوب ... اینجوریه دیگه ؛

تنها راه این هستش که ملی گرایی و علم گرایی در درون جامعه رونق پیدا کنه ... این مسیر ابزارهایی داره که میتونه باعث بشه انسانها از خودگذشتگی کنند ؛ پاک دست باشند ؛ منافع ملی رو به منافع شخصیشون ترجیح بدن و ....

چند وقت پیش داشتم در مورد رییس بانک ملی که اختلاس کردن و به کانادا فرار کرد تحقیق میکردم ( جناب خاوری ) که فهمیدم پسر ایشون یک میلیونر در کانادا هستش ... و با پولهایی که پدرش براش فرستاده رفته در درون کانادا و در زمینه بساز بفروشی برای خودش دم و دستگاهی به هم زده .... همین آقا پسر نزدیک چند صد میلیون دلار ( خیلی پول هست ) به شریکش میده ( شریکش یهودی بوده که با هم ساختمان بسازن ) و ایشون هم سره ایشون کلاه میزاره و همه پولهای ایشون رو ازش کلاه برداری میکنه ... خوب جالب هست که بدونیم ایشون با این پولها چی کار میکنه ؛ همین آقای یهودی که اتفاقا خیلی هم جوان هستند سالیانه میلونها دلار به کشور اسراییل کمک مالی میکنند .

ببینیم چی شد !!!
[="#FF0000"]خاوری .... کسی که همیشه چپیه بسیجی ها رو رویه دوشش مینداخت ؛ سالها در صف مقدم نماز میایستاد ؛ سالها در محضر اساتید بود ؛ و با هزاران نیروی انقلابی دم خور بود .... مردم کشورش رو بدبخت میکنه و پولها رو از کشور میدزده و میبره بیرون .... [/]

یک یهودی اسراییلی که هیچ بویی از دین و آیین زندگی نبرده ... همین پولها رو میدزده ... و همین شخص سالیانه میلیونها دلار از جیب خودش به جساب کشور اسراییل کمک میکنه ....

چرا اینجوری میشه ... چرا دین نمیتونه از خاوری که باتبع کارش مجبور هست ... دایما در نماز جمعه باشه ... دایما در حال نماز خوندن و رکوع باشه .... دایما در حال برخورد با آدم های انقلابی باشه .... یک انسان بسازه ...

ولی ملی گرایی میتونه چنین کاری رو بکنه ....

ملی گرایان همشون پاک دسته پاک دستن ....

1. مصدق
2. بازرگان
3. زیبا کلام
4. خاتمی
و ...

در صحبتهام به غیر از ملی گرایی ... به علم محوری هم اشاره کردم ... و به نظرم رکن دوم برای موفق شدن کشورمون این هستش که کشورمون علم محور بشه ...

الان در درون کشوری مانند ژاپن شنیدم که تا کلاس چهارم بهشون تنها تعلیمات اجتماعی یاد میدن .

1. اینکه فرهنگ آپارتمان نشینی چی هست
2. اینکه مثلا وقتی شب هست و دارن میرن خونه ... آرام قدم بردارند تا دیگران رو اذیت نکنند
3. روش احترام به پدر و مادر رو بهشون یاد میدن
4. روش احترام به دیگران رو بهشون یاد میدن
5. روش هایی مانند در درون صف ایستادن و قرعه کشی کردن و رای گیری کردن رو بهشون یاد میدن
6. روشهایی برای تیم گروپ شدن رو بهشون یاد میدن .
7. راستی و درستی و ... رو بهشون یاد میدن
و ....

حالا فرض کنین در ایران بیایم و این کار رو بخوایم بکنیم ...
دیگه چه جایی برای دین میمونه ...
باید همه این مشگلات باشه .... تا ما با برخورد با این مشگلات نیاز به دارویی داشته باشیم .... اگر این مشگلات حل بشن که اونوقت مردم با خودشون میگن دین میخواریم چی کار ....

...

هر وقت اولویت های اولیه ما شد ملی گرایی و علم گرایی ...
تمام مشگلات حل میشه ...

ولی اگر بخوایم این مسیر رو نریم و بخوایم این مسایل رو با دین حل کنیم ... به علت پیچیدگی هایی که در درون دین وجود داره ... به علت هزاران شبهه ای که در درون دین وجود داره ... به علت اینکه در بسیاری از جاها شفاف نیست و به علت اینکه هر کسی میتونه ازش سو استفاده کنه .... و به علت اینکه در درونش تهجر و بی فکری هایی بوجود میاد
مشگلات همینجوری میمونه .

مثالش : جهاد فی سبیل الله ... که داعشی ها هم جهاد میکردند و ما هم جهاد میکردیم ؛ برین درون آپارات و تا دلتون بخواد داعشی میبینید که داره ذکر قرآن میگه ؛ به خودش نارنجک بسته و قاشق چنگال برداشته تا ظهر بره خودش رو بین مردم بترکونه و نهار رو در مسجد الجرام با پیامبر بخوره ( تعبیرش از دین این بوده ؛ یا اینکه حداقل تونستن اینجوری بهش بقبولونن ؛ ولی آیا اگر همون شخص مهندس بود ... تحصیلکرده بود ... علم محور بود میتونستند بهش این چیزها رو بقبولونن ... )

این مثال رو هم میزنم و دیگر تمام .

چندین سال پیش کشاورزان حجم زیادی سیب زمینی کشت میکنند ؛ و سیب زمینی خیلی خیلی زیاد میشه ؛ در درون مجلس تصمیم میگیرند که سیب زمینی های اضافی رو بسوزنند و سپس اونها رو دفن کنند ... که در نهایت شخصی به نام آقای کوچک زاده که باید معرف حضورتون باشه ناگهان از خودشون یک حرکت انقلابی در میکنند که این رسم مسلمانی نیست و مسلمان غذا نمیسوزونه و از اینجور حرفها ... و ایشون تهدید میکنند که اگر این کار رو بکنند از مجلس استعفا میدن و ...

دلیل هم مشخص بود ... سیب زمینی اضافی رو اگر میخواستند به بازار عرضه کنند ... بازار عرضه و تقاضا رو به هم میزد ... اگر میخواستند صادر کنند خریده نمیشد ( چون همش اوره هست و کشورهای خارجی ازشون آزمایش میگیرند ) و شاید هم صرفه اقتصادی برای صادرات وجود نداشته و ....

ولی خوب یک انسان انقلابی که تحجر گرا هست ... به تبع تحجر گراییش علم محور نیست ... و آدم اینجوری هم کم نداریم و نخواهیم داشت ...

و بالاجبار باید تحملشون کنیم دیکه ....

سلام.
از قدیم گفتند که برای حکومت و سروری از جهل و تعصب مردم استفاده کنید ، بنابراین تا زمانی که مردم ما عقلشون به چشمشون باشه و خرافه گرا نتیجه همین خواهد بود
مسئله دیگه این هستش که مادام که مقوله دین و سیاست در یک کرسی بنشینه نتایج مطلوب نخواهد بود امروزه چیزی که باعث پیشرفت اهداف و تضمین آینده یک کشور میشه سیاست و دیپلماسی درست هست و قرار گرفتن افراد ذی صلاح در جایگاه اصلیشون که متاسفانه در ایران ما نصب و عزل افراد نه از سر علم اونها که بلکه بر اساس رزومه فعالیت حاشیه ای اونها هست که جناب خاوری هم یکی از این افراد هست در صورتیکه من افراد عالم و فعالی رو میبینم تو جامعه که بی هیچ توقعی با علم و پشتکاری که دارند پروژه های ملی و صنعتی طراحی و ارایه میدن که چون برای همین مسئولین ضرر داره رد میشه در حالیکه آینده کشور رو تضمین می‌کنه

من هم مثل شما معتقدم کشور باید یک تغییر اساسی فرهنگی علمی بشه و استراتژی درست و تحقیق شده ای بر اساس علم و سیاست درست پیش رو گرفته بشه

متاسفانه عامل احوال امروز ایران خود ملت نیز هست چون از قدیم گفتند که در ظلم ایجاد شده رضایت و سکوت مظلوم هم موثر هست

آقایان در مسایل دینی همواره اهل بیت و پیامبر رو پیش رو میکشن و مرتب مسند عملشون رو رفتار این بزرگواران قرار میدم اما وقتی به زیر ذره بین میگذاری میبینی در عمل به وظایف مقام و منصبی که دارند علی گونه و اسلامی نیستند . بین مردم نیستند نه طریق زندگیشان و نه عمل انجامیشان شبیه اهل بیت و اسلام نیست

در سیل ژاپن ریس جمهور ژاپن بین مردم و در بطن مردم بودن و با لمس به عین زندگی آنها در آن شرایط باعث دلگرمی و امید ملت خود شدند اما مسئولین ما در زلزله اخیرچه کردند؟!!!!!!!

در جواب این مورد اون باید به سخن اسطوره تاریخ خودمون امیر کبیر اشاره کنم :

از امیر كبیر پرسیدند : در مدت زمان محدودی که داشتی چطور این مملکت رو از هرچی دزده پاک کردی؟
گفت: من خودم دزدی نمی کردم و نمی گذاشتم معاونم هم دزدی کند. اونم از این که من نمی گذاشتم اون دزدی کنه، نمی گذاشت معاونش دزدی کنه و ....
تا آخر همین طور...
اگه من دزدی میکردم تا آخر دزدی میکردن و کشور می شد دزدخونه همه هم دنبال دزد میگشتیم و چون همه مون دزد بودیم هیچ دزدی هم محکوم نمی کردیم مردم هم گیج و ویج می شدن

خانه از پای بست ویران است
خواجه در بند نقش ایوان است

مبنای 2;990478 نوشت:
مثلا همین جناب (...) که یکی از کارشناسان سایت در زمینه روانشناسی بودند و سالها در درون سایت بودند ؛ ناگهان خدافظی کردند و دیگه ازشون پستی نمیبینیم ؛ پول نمیدن بهشون ... ایشون هم پست نمیزاره ... به همین شیکی و خشگلی .
در حالیکه هر کارشناسی اگر دقدقه داشته باشه ... با این که از اینجا میره ... بعدش میاد و هفته ای یا ماهی ... یکی دو تا پست میزاره ... که حداقل بتونه دید دیگران رو درست کنه ... ولی خوب ... اینجوریه دیگه ؛

مبنای 2;990478 نوشت:
جهاد فی سبیل الله ... که داعشی ها هم جهاد میکردند و ما هم جهاد میکردیم ؛ برین درون آپارات و تا دلتون بخواد داعشی میبینید که داره ذکر قرآن میگه ؛ به خودش نارنجک بسته و قاشق چنگال برداشته تا ظهر بره خودش رو بین مردم بترکونه و نهار رو در مسجد الجرام با پیامبر بخوره ( تعبیرش از دین این بوده ؛ یا اینکه حداقل تونستن اینجوری بهش بقبولونن ؛ ولی آیا اگر همون شخص مهندس بود ... تحصیلکرده بود ... علم محور بود میتونستند بهش این چیزها رو بقبولونن ... )


کار به حرف های بالا ندارم، هیچ کدومشون رو قبول ندارم اما ازشون عبور می کنم، فقط خواستم بگم سکوت من به این معنا نیست که پستتون رو نخوندم، بدونید خوندم...اما به نظرم در سطحی نیستند که شبهه ای برای مخاطب ایجاد کنند...

اما در مورد این کلامتون که خیلی با ژست روشنفکری بیان کردید و با یک اعتماد به نفس عجیبی از علم گرایی و ملی گرایی صحبت کردید:

مبنای 2;990478 نوشت:
چرا اینجوری میشه ... چرا دین نمیتونه از خاوری که باتبع کارش مجبور هست
ولی ملی گرایی میتونه چنین کاری رو بکنه ....
ملی گرایان همشون پاک دسته پاک دستن ....

اثبات این که حرف های به ظاهر زیبای شما هیچ پایه واساسی ندارد خیلی آسان است:
ملی گرایی یعنی تعصب روی ملیت و وطن و از این جور چیزها که ثمره اش میشه وجدان کاری و پرهیز از خوردن حق ملت و ...
دین گرایی هم یعنی تبعیت از دستورات دینی، یعنی داشتن وجدان و شایسته سالاری و پرهیز از دست اندازی به بیت المال و دلسوزی برای ملت و...

حالا اگر یک مدعی ملی گرایی به بیت المال خیانت کرد و اهل رانت و فساد بود نتیجه شما از این شخصیت چیست؟ آیا ملی گرایی زیر سوال می رود یا چنین نتیجه می گیرید که این آقا ملی گرا نیست؟! قطعا دومی خواهد بود؛ پس چرا نتیجه گیری شما در دین متفاوت است؟ چرا اگر یک مدعی دیندار اگر چنین کرد آن را به دین نسبت می دهید به جای این که بگویید این آقا ادای دینداران را در می آورد؟
اگر همین آقای خاوری به جای چفیه کراوات میزد و ادای ملی گراها رو در می آورد شما همین نتیجه امروزتان را می پذیرفتید؟!

فکر می کنید آقای خاوری زمانی که چفیه می انداخته دین دار بوده؟ چنین اشخاصی از همون اول هم دیندار نیستند و از ظاهر دینی شون برای سوء استفاده از موقعیت ها بهره می برند، از من و شما بعید است که فریب اینها را بخوریم!!

دین دار واقعی شهید چمران بود که نفر اول دکترای فیزیک پلاسما از یکی از معتبرترین دانشگاه های جهان بود، اما در عین حال مومن، عارف، و مجاهد در راه خدا...
کسی که در دانشگاه های آمریکا انجمن اسلامی تأسیس کرد،
دین دار واقعی شهید دکتر پاکنژاد بود که در طول دوران تحصیلش در آلمان هیچ روزی زیارت عاشورایش ترک نشد...
دین دار واقعی شهید مهندس باکری بود...
دین دار واقعی خلبان عباس بابایی بود....
این ها همه در نهایت علم و ایمان بودند
خواهش می کنم دین را با امثال خاوری نسنجید، دین لطمه ای از این سنجش نمی بیند، بلکه فهم شما از دین در نگاه مخاطبانتان به شدت کاهش می یابد...

یا حق

[="Times New Roman"][="Black"]

مسلم;990490 نوشت:

اثبات این که حرف های به ظاهر زیبای شما هیچ پایه واساسی ندارد خیلی آسان است:
ملی گرایی یعنی تعصب روی ملیت و وطن و از این جور چیزها که ثمره اش میشه وجدان کاری و پرهیز از خوردن حق ملت و ...
دین گرایی هم یعنی تبعیت از دستورات دینی، یعنی داشتن وجدان و شایسته سالاری و پرهیز از دست اندازی به بیت المال و دلسوزی برای ملت و...

حالا اگر یک مدعی ملی گرایی به بیت المال خیانت کرد و اهل رانت و فساد بود نتیجه شما از این شخصیت چیست؟ آیا ملی گرایی زیر سوال می رود یا چنین نتیجه می گیرید که این آقا ملی گرا نیست؟! قطعا دومی خواهد بود؛ پس چرا نتیجه گیری شما در دین متفاوت است؟ چرا اگر یک مدعی دیندار اگر چنین کرد آن را به دین نسبت می دهید به جای این که بگویید این آقا ادای دینداران را در می آورد؟
اگر همین آقای خاوری به جای چفیه کراوات میزد و ادای ملی گراها رو در می آورد شما همین نتیجه امروزتان را می پذیرفتید؟!

فکر می کنید آقای خاوری زمانی که چفیه می انداخته دین دار بوده؟ چنین اشخاصی از همون اول هم دیندار نیستند و از ظاهر دینی شون برای سوء استفاده از موقعیت ها بهره می برند، از من و شما بعید است که فریب اینها را بخوریم!!

دین دار واقعی شهید چمران بود که نفر اول دکترای فیزیک پلاسما از یکی از معتبرترین دانشگاه های جهان بود، اما در عین حال مومن، عارف، و مجاهد در راه خدا...
کسی که در دانشگاه های آمریکا انجمن اسلامی تأسیس کرد،
دین دار واقعی شهید دکتر پاکنژاد بود که در طول دوران تحصیلش در آلمان هیچ روزی زیارت عاشورایش ترک نشد...
دین دار واقعی شهید مهندس باکری بود...
دین دار واقعی خلبان عباس بابایی بود....
این ها همه در نهایت علم و ایمان بودند
خواهش می کنم دین را با امثال خاوری نسنجید، دین لطمه ای از این سنجش نمی بیند، بلکه فهم شما از دین در نگاه مخاطبانتان به شدت کاهش می یابد...
یا حق


سلام و عرض احترام خدمت استاد مسلم عزیز

کسب علم در اولویت است یا عبادت ( ان شاء الله که کسب علم )

کمک به خلق خدا در اولویت است یا عبادت ( ان شاء الله که کمک به خلق خدا )

انسانیت به تنهایی خودش یک دین است که پیروان چندانی ندارد

اگر بین روزه گرفتن و کسب علم گیر کردیم روزه بگیریم یا برویم کتاب بخوانیم

در دهه ی اول محرم کسب علم و کمک به خلق خدا مهم تر است یا عزاداری

علم گرایی ملی گرایی انسانیت گرایی و انسان دوستی .....

تمام این مدل ژست های روشنفکری فقط یک هدف را دنبال میکنند: فرار از اسلام

طرف تمام عمرش یا توی قهوه خانه قلیون میکشیده یا با رفقا میرفته پارک سیگار میکشیده

بعد الان دغدغه اش اینه که روزه بگیرم بهتره یا کتاب بخونم. عزاداری کنم یا به مردم کمک کنم.

می خواهد به هر بهانه ای شده روزه نگیرد و چند صفحه کتاب بخواند و بگوید خب سهمیه امروزم را پرداخت کردم

حالا بریم یه قلیونی چاق کنیم تا فردا.

یا اینکه طرف می گوید من نماز نمی خوانم و روزه هم نمی گیرم ولی امام علی گفته که کار کردن جهاد در راه خداست و من هم دارم جهاد میکنم.

طرف بخاطر عمل نکردن به اسلام موش آزمایشگاهی صد ها پسر بوده و همه جوره تحقیرش کردند و خوار و ذلیل شده

و حالا وقتی می بیند بقیه دخترها بدون اینکه گندکاری های او را انجام بدهند زندگی بهتری دارند حسرت می خورد

و چون حسرت می خورد و حسادت میکند و زورش می آید می خواهد از آنها انتقام بگیرد

که چرا من این همه گندکاری کردم و در نهایت به اهدافم نرسیدم و شما پاک و سالم ماندید و رسیدید

حالا من هم می آیم و هر کاری کردم را به اسلام نسبت می دهم


طرف با یکی مشکل پیدا کرده آمده میگه: تقصیر منه که ده سال پیش که اومد خونم رفتم واسه صبحانه اش نون سنگگ خریدم.

همین شخص مسلمانان را به ریاکاری متهم میکند.

خودش سلطان ریاکاری هست. بعد هرچه را که خودش مرتکب می شود به مسلمانان و بچه مذهبی ها نسبت می دهد

طرف با زن متاهل همسایه رابطه نامشروع برقرار کرده و بعد وقتی شوهر و پسرش فهمیدند و می خواستند او را بکشند اسباب کشی کرد و رفت شهر دیگری.

حال آمده با کمال پررویی و وقاحت می گوید فلانی و فلانی چشمشان ناپاک است.

طرف خودش در مهمانی های شبانه و زد و بند و حال دادن به این و آن در فیلم های سینمایی نقش می گیرد

بعد همین فرد می گوید مدافعان حرم برای پول می روند می جنگند.

همانطور که می بینید اینها چیزی جز شخصیت خودشان را در دیگران نمی بینند

آنچه می بینند مسلمانی خودشان است نه مسلمانی دیگران

یعنی می گوید

اگر من مسلمان بودم تا پول بهم نمی دادند نمی رفتم بجنگم. پس حتما اینها هم برای پول می روند

اگر من مسلمان بودم بابت هر خوبی که می کردم همه جا آن را جار میزدم.

پس حتما بقیه هم همینکار را میکنند و ریاکار هستند

اگر من مسلمان بودم با زنان کسانی که به من اعتماد داشتند ارتباط برقرار می کردم

پس حتما دیگران هم همین نیت را دارند.

خلاصه اینکه هرکاری که خودشان در آن شرایط انجام می دهند را به دیگران نسبت می دهند.

از نظر هوش و یادگیری گاگول ترین افراد روی کره ی زمین هستند.

بعد بچه مذهبی ها را به ناآگاهی و بی سوادی و ... متهم می کنند

وقتی هم با دیگران بحث های اعتقادی میکنند و دستشان خالیست از یک ترفند نخ نما شده برای اعتبار بخشیدن به حرفهایشان استفاده میکنند.

من خودم قبلا توی بسیج بودم

من خودم قبلا قاری قرآن بودم

من خودم قبلا توی سپاه بودم

من خودم قبلا توی حوزه بودم

بعد وقتی بررسی میکنی می بینی یک روز رفته توی مسجد از آبسرد کن آب بخورد و آنجا چند تا بسیجی دیده.

یا اینکه سر صف مدرسه سوره ی حمد را با هزار غلط و غلوط تلاوت می کرده و فکر میکرده عبدالباسط است

ولی بخاطر غلط هایش یک نوار آموزش قرائت بهش هدیه دادند و اسمش را گذاشتند عبدالکاست

یا اینکه پانزده سال پیش دو ماه آموزشی سربازی اش را در سپاه بوده و معتقد است که همه چیز را دیده و می داند

و....

این ترفند ها هم خیلی قدیمی شده و دیگر جواب نمی دهد.[/]

مبنای 2;990478 نوشت:
ملی گرایان همشون پاک دسته پاک دستن

Im_Masoud.Freeman;990507 نوشت:
اگر من مسلمان بودم تا پول بهم نمی دادند نمی رفتم بجنگم. پس حتما اینها هم برای پول می روند

بله قطعا این نتیجه گیری ها به پیش فرض های انسان در مورد دین بر میگردد، یک سوال ساده پاسخ را روشن می کند:

من کاری به دینداران ظاهری و ملی گراهای ظاهری ندارم، کاری به مسئولین و اینها هم ندارم، سوالم در مورد ملی گراها و دینداران واقعی در توده مردم است، سوالم هم از یک مسئله دینی نیست، بلکه مربوط به یک سری مسائل کاملا ملی هست:

آیا برای دفاع از خاک و ناموس این وطن، شهدای ملی گرا بیشتر داریم یا شهدای دین دار؟
آیا آمار بیش از 6 میلیون مهاجری که خاک وطن را رها کرده اند و رفته اند بیشتر از ملی گراها بوده اند یا دینداران؟
آیا اگر تحریم ها شدت یابد ملی گراها بیشتر تحمل می کنند یا دین داران؟
آیا ملی گراها بیشتر ارز مسافرتی و تفریحی از کشور خارج می کنند یا دینداران؟
آیا لوازم خانگی و به طور کلی محصولات شایسته ایرانی در خانه ملی گراها بیشتر است یا دینداران؟

نمیخواهم این بحث تبدیل به یک بحث مستقل بشود، فقط میخواستم به سرکار خانم مبنای 2 اشاره ای کرده باشم که بدون پیش فرض و منصفانه قضاوت کنند
بگذریم...

مبنای 2;990478 نوشت:

ملی گرایان همشون پاک دسته پاک دستن ....

1. مصدق

سلام و عرض ادب

واقعا چنین دیدگاهی جای تامل داره

بهتره به رزومه کاری آقای مصدق نگاهی بندازید و ببینید که ایشون زمانی که والی فارس بودن چه ستمی بر زیردستان خودشون اعمال کردند و خون مردم بسیاری رو ریختن !

اون هم برای جلب رضایت انگلیس ،نه حفظ کشور !!!!!

نمونه ای بارز تر از هیتلر هم در ملی گرایی نداریم !!!!!!

واقعا خیلی اشتباه هست که حق و باطل رو از روی شخصیت ها بشناسیم

نه از روی قوانین !

در قوانین اسلام هر انسان متمدن و غیر محاربی حق زندگی داره

اما در قوانین ملی گرایانه فقط ملت یک کشور حق زندگی دارند ! و بقیه مردم دنیا باید برده این ملت باشند !!!!

شروحیل;990510 نوشت:
سلام و عرض ادب

واقعا چنین دیدگاهی جای تامل داره

بهتره به رزومه کاری آقای مصدق نگاهی بندازید و ببینید که ایشون زمانی که والی فارس بودن چه ستمی بر زیردستان خودشون اعمال کردند و خون مردم بسیاری رو ریختن !

اون هم برای جلب رضایت انگلیس ،نه حفظ کشور !!!!!

نمونه ای بارز تر از هیتلر هم در ملی گرایی نداریم !!!!!!

واقعا خیلی اشتباه هست که حق و باطل رو از روی شخصیت ها بشناسیم

نه از روی قوانین !

در قوانین اسلام هر انسان متمدن و غیر محاربی حق زندگی داره

اما در قوانین ملی گرایانه فقط ملت یک کشور حق زندگی دارند ! و بقیه مردم دنیا باید برده این ملت باشند !!!!

سلام .
من در درون پستم توضیح دادم که برای موفق شدن کشور نیاز به دو پارامتر توامان وجود داره ... یکی ملی گرایی و دیگری علم گرایی ؛
حتی در بحث علم گرایی اومدم و کشور ژاپن رو مثال زدم که چجوری به کودکان احترام به بزرگتر ؛ احترام به دیگران ؛ احترام به رای گیری ؛ احترام به دموکراسی و ... رو یاد میدهند .

و مهم این هستش که این دو با هم جمع شدنی هست . یعنی اگر پرنده ای داشته باشیم که دو بال علم گرایی و ملی گرایی رو با هم داشته باشه ؛ این پرنده میتونه پرواز کنه . مطمینا منتظر پاسخ شما هست . ولی در ادامه ترجیح میدم که با چند مثال دیگر به تببن دیدگاهم بپردازم .

مبنای 2;990543 نوشت:
سلام .
من در درون پستم توضیح دادم که برای موفق شدن کشور نیاز به دو پارامتر توامان وجود داره ... یکی ملی گرایی و دیگری علم گرایی ؛
حتی در بحث علم گرایی اومدم و کشور ژاپن رو مثال زدم که چجوری به کودکان احترام به بزرگتر ؛ احترام به دیگران ؛ احترام به رای گیری ؛ احترام به دموکراسی و ... رو یاد میدهند .

و مهم این هستش که این دو با هم جمع شدنی هست . یعنی اگر پرنده ای داشته باشیم که دو بال علم گرایی و ملی گرایی رو با هم داشته باشه ؛ این پرنده میتونه پرواز کنه . مطمینا منتظر پاسخ شما هست . ولی در ادامه ترجیح میدم که با چند مثال دیگر به تببن دیدگاهم بپردازم .

سلام و عرض ادب

هیتلر هم ملی گرایی رو داشت و هم علم گرایی !

بهتره نگاه اسلام به وطن دوستی و علم دوستی رو هم ببینیم !


دوست داشتن وطن از ایمان است .

انسان ها سه دسته اند
یا عالم یا در جستجوی علم یا خاشاک روی آب !

یک مطلب جداگانه که میخواستم عنوان کنم و میبینم جناب مسلم خیلی دارن روش مانور میدن ... بحث احساس هست ...
همچین جناب مسلم در مورد احساس صحبت میکنند که گویی احساس کم ارزش و بی ارزش هست ؛ و عقل هست که ارزش محسوب میشه .

برادر مذهبی جناب مسلم ؛
از نظره من عقل برده و نوکر احساسات هست .
همه ما برای داشتن یک حس خوب هستش که عقلانیت خودمون رو به کار میگیریم . عقلانیت میسوزونیم تا احساسی خوب داشته باشیم .
عقل رو خرج میکنیم ؛ خرج میکنیم ؛ تا در نهایت صاحب یک احساس خوب و درست باشیم .
و از نقطه نظر احساسی در جاییگاهی درست ایستاده باشیم .

و یه خاطره همین هم هست که اختیار تعریف میشه .

اگر انتخاب من بین خوب و بد باشد ... من که انتخاب و اختیار ندارم ... یکی خوب هست و دیگری بد .... ماشینی هستم که بهتره رو انتخاب میکنم .
اگر انتخاب من میان دو چیز خوب باشد .... باز من که انتخاب نمیکنم ... به هر حال از این دو یکی بهتر هست . و من بهتره رو انتخاب میکنم .... باز ماشینی هستم که بهتره رو انتخاب میکنم .
اگر انتخاب من میان دو چیز بد باشد .... باز من که انتخاب نمیکنم ... یه هر حال یکی از این دو بهتر هست و من بهتره رو انتخاب میکنم ... و باز ماشینی هستم که بهتره رو انتخاب میکنم .

بحث این هست ...
که اگر کسی غذایی مانند فست فود رو جلو یه من بزاره که بسیار لذیذ هست و بوعی مطبوع هم ازش بلند میشه و دیگری غذایی رژیمی جلوم بزاره که حاوی سبزیجات و ماهی و کربوهیدارت به اندازه باشه . من غذای دوم رو انتخاب کنم .

یعنی اینکه من لذت بلند مدت تر رو انتخاب کنم .
یعنی اینکه من احساس ماندگار تر رو انتخاب کنم .
یعنی اینکه احساس های زودگذر رو با عقلم قربانی کنم تا به احساس های بهتر و طولانی مدت تر برسم .

اگر میخواهید در درون بحثهاتون احساس رو لگد مال کنین ...
بگید که چه احساس ارزشمند تر دیگری رو میخواهید به جاش بدست بیارید ...

اگر عکسی رو میبینیم که یک خانوم 50 ساله که 200 کیلو جنس به خودش بسته و داره جابهجاش میکنه ... تا اینکه شب پول داشته باشه و بچه هاش رو سیر کنه ... و زیرش نوشته شده این چه مملکتی هست و ....

و شما این عکس رو تقبیح میکنین ...

بگید که میخواهید چه احساس زودگذری رو برای این خانوم با عقل جلوش رو بگیرید که احساسی بهتر و شایسته تر برای این خانوم در آینده ایجاد بشه .

مثلا با متور عقلانیت ثابت کنین که اون خانوم 4 سال دیگه احساس بهتری رو تجربه میکنه ...

وگرنه گوبیدن احساس که مسخره هست ...

با سلام و احترام

مبنای 2;990543 نوشت:
من در درون پستم توضیح دادم که برای موفق شدن کشور نیاز به دو پارامتر توامان وجود داره ... یکی ملی گرایی و دیگری علم گرایی


این آخرین پستی است که در این خصوص پاسخ میدهم چون نمیخواهم تاپیک از کمک به کشورها به مقایسه دین گرایی و ملی گرایی تبدیل شود، ان شالله که با این پست بنده موضوع برایتان روشن شود وگرنه باید آن را در تاپیک دیگری دنبال بفرمایید.

ببینید خواهرم علم گرایی که هم با دین گرایی و هم با ملی گرایی سازگار است و از این جهت تفاوتی ندارند، می ماند خود ملی گرایی و دین گرایی
من سوالم از شما این است که منظورتون از کارآمدی ملی گرایی، ملی گراهایی هستند که ادای ملی گراها رو در بیارن، یا نه کسانی که واقعا ملی گرا باشند؟ قطعا پاسخ شما باید گزینه دوم باشد.
خب در مورد دین هم همینطور است، مشکل از کسانی است که ادای دینداری رو در میاورند اما دین ندارند، وگرنه ملی گرایی چه خصوصیت ویژه ای دارد که خوب باشد و دین به آن فرمان نداده باشد؟ وجدان کاری؟ احساس مسئولیت پذیری؟ احترام به حقوق مردم؟ تلاش و مجاهدت؟ ممانعت و پیشگیری از فسااد و رانت و مانند آن؟ ملی گرایی چه چیزی دارد که دینداری واقعی ندارد؟

مبنای 2;990545 نوشت:
همچین جناب مسلم در مورد احساس صحبت میکنند که گویی احساس کم ارزش و بی ارزش هست

من هرگز چنین حرفی نزدم! هر چیزی که خداوند در انسان قرار داده ارزشمند است، منتهی باید در جای خودش به کار گرفته شود، یعنی من با احساسات مخالف نیستم، با این جمله ی شما مخالف هستم:

مبنای 2;990545 نوشت:
عقل برده و نوکر احساسات هست

شما اصلا متوجه منظور بنده نشدید، احساس خوب از زندگی را که من رد نکردم، من می گویم استدلال در حیطه عقل است، و در استدلال نباید احساساتی شد، این جمله شما ربطی به بحث ندارد:

مبنای 2;990545 نوشت:
همه ما برای داشتن یک حس خوب هستش که عقلانیت خودمون رو به کار میگیریم . عقلانیت میسوزونیم تا احساسی خوب داشته باشیم .
عقل رو خرج میکنیم ؛ خرج میکنیم ؛ تا در نهایت صاحب یک احساس خوب و درست باشیم

شما اگر قاضی باشید و دو نفر به شما مراجعه کنند، یک آقای گردن کلفتی که شال گردن دور گردنش هست و تسبیح می چرخونه و یک خانمی که زار زار داره گریه میکنه و میگه این آقا حق من رو خورده، اگر احساساتی بشید کار تمومه! اینجا جای عقل است، نه احسااست؛ به همین خاطر اسلام با قضاوت زنان که از احساسات قوی تری برخوردار هستند مخالف هست، اینجا جای عقلانیت خشک محض هست، هرگز جای ترحّم و دلسوزی نیست، باید تابع ادله بود که آیا واقعا این آقا حق این خانم را خورده است یا خانم دارد فیلم بازی می کند.

وقتی قرار است در مورد یک حکومت قضاوت کنیم، نشان دادن یک عکس از خانواده فقیر رهزنی می کند، احساسات انسان را تحریک می کندف انسانی که از نظر احسااستی برانگیخته شده تصمیم گیری هایش منطقی نخواهد بود! به همین خاطر همین علمی که اینقدر از ان دم می زنید در حوادث طبیعی اولین چیزی که می گوید لازم است رعایت کنید حفظ خونسردی است، چون اگر خونسرد نشده و نتوانید احساساتتان را کنترل کنید نمیتوانید کار درست را انجام بدهید.

آنچه بنده از احساس بیان کردم فقط در این حوزه بود

سه داستان ....

1. چند وقت پیش داشتم روزنامه میخوندم که در درون روزنامه داستان مردی رو خوندم که گرفته بودنش و به علت جرمی انداخته بودنش زندان ؛ حکمش هم مرگ بود ؛ از اون طرف خانومی بوده که شغلش روزنامه نگاری بوده و برادر ایشون هم در درون همون زندان گرفتار بوده . این خانوم به خاطره برادرش بارها و بارها به زندان سر میزده ... تا اینکه این خانوم و اون آقای محکوم به مرگ از هم دیگه خوششون میاد و با هم ازدواج میکنند !!! همینکه با هم ازدواج میکنند گویی یک اعتماد به نفس بسیار زیادی برای اون آقا بوجود میاد .... دنبال کارهاش میره ... و اونقدر کارهاش رو پیگیری میکنه تا میتونه حکم آزادی و تبرئه شدنش رو بگیره و ....

2. چند وقت پیش رفته بودم بقالی محلمون . بقالی محلمون خیلی خیلی شلوغ هست و بالاجبار باید 10 دقیقه ای وای سی تا نوبت حساب کردن اجناست بشه ؛ یک پسر تقریبا 22 ساله مسئول اون بقالی هست .... از اون ترکهای 4 سیلندر .... یه آقایی میاد و بهش میگه سیگار فلان مارک داری ... ایشون هم میگه دارم و از همه جا هم ارزون تر میدم . چون زیاد خریدم و در درون انبارم داره .... هر پاکت سیگار رو در حدود 1000 تومن ارزون تر میداد ....

تا اون آقاهه فهمید که هر پاکت سیگار 1000 تومن ارزون تر هستش ... گفتش به جای اینکه 2 بسته بهم بدی ... یک باکس ( یک جعبه کامل بهم بده ) !!! دیدم پسر بقاله خوشش نیومد ... و با همون لهجه غلیظ ترکیش گفت نمیدم ... من تعجب کردم که چرا این حرف رو زد ....

وقتی ادامه داد ... گفتش که ....
سیگار گرون شده ... برای همه گرون شده .... بزار این ارزونی سیگار برای همه باشه .... تو هم برو این سیگارها رو مصرف کن ... بعدش بیا ..... اگر بودش ... دوباره تقاضا کن ....

3- خیلی پیشترها داشتم رویه پروژه ای کار میکردم ؛ کسایی که کار پروژه ای انجام میدن ... میدونن که در کنترل پروژه .... مباحث مدیریت زمان خیلی خیلی مهم هست ... در مباحث مدیریت زمان ... باید بتونی مدت زمان انجام کار رو تخمین بزنی و اون کار رو دقیقا در همون مدت زمان انجام بدی .... این پروژه به نحوی بود که باید چند کار با هم دیگه ادغام میشدند و در نهایت من اون ها رو به هم وصل میکردم و چیزهایی بهش اضافه میکردم و پروژه رو تحویل میدادم .

روش این هست که یک پروژه بزرگ رو قسمت قسمت میکنند .
قسمتهای زیادیش رو به دیگران تفویض میکنند و قرار دادهایی رو باهاشون به امضا میرسونند
و در نهایت همه اون قسمتها رو از پیمانکارها تحویل میگیرند و با هم Join میکنند و تبدیل به پروژه نهایی میشه .

قراردادها میبایست حتما حتما دارای جریمه دیرکرد باشه ....
اگر یک پروژه 10 تا قسمت داشته باشه و قرار باشه پیمانکارها هر وقت دوست داشته باشند تحویل بدهند ... که اون پروژه هیچ وقت تموم نمیشه ....
و از این رو در تمامی قرار دادها ... جریمه دیرکرد در نظر گرفته بودم .

تا اینکه در درون روزنامه خوندم ... یکی از مراجع تقلید عنوان کرده که جریمه دیرکرد غیر شرعی هستش و ....
یعنی بعد از اون صحبت .... به راحتی پیمانکارها میتونستند زیر قرار داد بزنند و بگن درسته که با هم قرار داد داریم ولی به جایه اینکه 3 ماهه تحویلت بدم میخوام 30 سال دیگه بهت تحویل بدم . و من واقعا موندم که الان چی کار میکنند ... در درون قرار دادها چی مینویسند ... قسم حضرت ابولفضل مینویسند ... تو رو خدا تو رو خدا مینویسند .... چی مینویسند که مطمین باشند که پیمانکارها در مدت زمان تعیین شده کار رو به اتمام برسونند .

بگذریم .

1. آیا در درون داستان اول ... اون خانوم کاری اسلامی انجام داد ... آیا اصلا فکرش اسلامی بود ... آیا تئوری های اسلامی باعث بوجود اومدن چنین نگرشی میشوند .
2. آیا در درون داستان دوم ... بقال محلمون فکرش اسلامی بوده که اون کار رو کرد .... اگر همه جامعمون به اندازه و درست مصرف میکردند شاهد این گرونی ها بودیم ؟؟؟
3. در درون داستان سوم که یک مرجع تقلید میاد و یک دفعه یک استنباط فقهی رو میگه ... میفهمه که چه تبعاتی داره ... میفهمه که این حکمی که میخواد عنوان کنه .... باید از صدها بعد مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیره ... تا نهایتا تبدیل به یک قانون بشه ...

میخوام چی بگم .
ابزارها و روشهایی که باعث موفقیت یک جامعه میشن .... لزوما اسلامی نیستند ....
دیدی فرا دینی هست که میتونه یک جامعه رو خوشبخت کنه ....

[h=3]موش از شکاف دیوار سرک کشید تا ببینه این همه سر و صدا برای چیه . مرد مزرعه دار تازه از شهر رسیده بود و بسته ای با خودش آورده بود و زنش با خوشحالی مشغول باز کردن بسته بود .
موش لب هاشو را لیسید و با خود گفت : کاش یه غذای حسابی باشه .

اما همین که بسته را باز کردن ، از ترس تمام بدنش به لرزه افتاد ؛ چون صاحب مزرعه یه تله موش خریده بود .

موش با سرعت به مزرعه برگشت تا این خبر جدید رو به همه ی حیوانات مزرعه بده . اون به هرکسی که می رسید ، می گفت : توی مزرعه یک تله موش آوردن ، صاحب مزرعه یک تله موش خریده ...

مرغ با شنیدن این خبر بال هاشو تکون داد و گفت : آقای موش ، برات متأسفم . از این به بعد خیلی باید مواظب خودت باشی ، به هر حال من کاری به تله موش ندارم ، تله موش هم ربطی به من نداره .

میش وقتی خبر تله موش رو شنید ، صدای بلند سرداد و گفت : آقای موش من فقط می تونم دعات کنم که توی تله نیفتی ، چون خودت خوب می دانی که تله موش به من ربطی نداره . مطمئن باش که دعای من پشت و پناه توئه.

موش که از حیوانات مزرعه انتظار همدردی داشت ، به سراغ گاو رفت . اما گاو هم با شنیدن خبر ، سری تکون داد و گفت : من که تا حالا ندیدم یک گاوی توی تله موش بیفته . !

گاو اینو گفت و زیر لب خنده ای کرد و دوباره مشغول چریدن شد .
سرانجام ، موش ناامید از همه جا به سوراخ خودش برگشت و در این فکر بود که اگه روزی تو تله موش بیفته ، چی می شه ؟
در نیمه های همون شب ، صدای شدید به هم خوردن چیزی توی خونه پیچید . زن مزرعه دار بلافاصله بلند شد و به سمت انباری رفت تا موش رو که تو تله افتاده بود ، ببینه .

زن تو تاریکی متوجه نشد که چیزی که تو تله موش تقلا می کرده ، موش نبود ، بلکه یه مار خطرنکی بود که دمش به تله گیر کرده بود . همین که زن به تله موش نزدیک شد ، مار پاشو نیش زد و صدای جیغ و فریادش به هوا بلند شد . صاحب مزرعه با شنیدن صدای جیغ از خواب پرید و به طرف صدا رفت ، وقتی زنشو در این حال دید اونو فوراً به بیمارستان رسوند . بعد از چند روز ، حال زن بهتر شد . اما روزی که به خونه برگشت ، هنوز تب داشت . زن همسایه که به عیادت بیمار اومده بود ، گفت : برای تقویت بیمار و قطع شدن تب اون هیچ غذایی مثل سوپ مرغ نیست .
مرد مزرعه دار که زنش را خیلی دوست داشت فوراً به سراغ مرغ رفت و ساعتی بعد بوی خوش سوپ مرغ توی خونه پیچید .
اما هرچه صبر کردن ، تب بیمار قطع نشد . بستگانش شب و روز به خونه اونا رفت و آمد می کردن تا جویای سلامتی زن بشن . برای همین مرد مزرعه دار مجبور شد ، میش رو هم قربانی کنه تا با گوشت میش برای میهمانان عزیزش غذا بپزه .

روزها می گذشت و حال زن مزرعه دار هر روز بدتر می شد . تا این که یک روز صبح ، در حالی که از درد به خود می پیچید ، از دنیا رفت و خبر مردن اون خیلی زود تو روستا پیچید . افراد زیادی تو مراسم خاک سپاری زن شرکت کردن . بنابراین ، مرد مزرعه دار مجبور شد ، از گاوش هم بگذره و با گوشت گاو غذای مفصلی برای میهمانان دور و نزدیک تدارک ببینه .
حالا ، موش به تنهایی توی مزرعه جلوی لونش نشسته بود و به حیوانات زبون بسته ای فکر می کرد که کاری به کار تله موش نداشتن ![/h]

مبنای 2;990550 نوشت:

1. آیا در درون داستان اول ... اون خانوم کاری اسلامی انجام داد ... آیا اصلا فکرش اسلامی بود ... آیا تئوری های اسلامی باعث بوجود اومدن چنین نگرشی میشوند .

سلام و عرض ادب

از نگاه اسلام بسیاری از قوانین کنونی و زندان و اعدام های بدین شکل جایگاهی ندارد

بیشتر این قوانین قضایی برگرفته از علوم غربی است نه اسلام !

اما در مورد ان خانم

آیا اون خانم اگر مسلمان باشه ، انسانیت در درونش خشکیده می شه !!!!

دیگه قدرت فکر کردن و کمک به دیگران نخواهد داشت !!!

این تفکرات چطور به ذهن شما رسیده که یک مسلمون واقعی انسانیت رو فراموش می کنه !!!!!

مبنای 2;990550 نوشت:

2. آیا در درون داستان دوم ... بقال محلمون فکرش اسلامی بوده که اون کار رو کرد .... اگر همه جامعمون به اندازه و درست مصرف میکردند شاهد این گرونی ها بودیم ؟؟؟

آیا اسلام گفته اجناس رو احتکار کنید؟

آیا اسلام گفته اسراف کنید ؟

آیا اسلام گفته قناعت نکنید ؟

مبنای 2;990550 نوشت:

3. در درون داستان سوم که یک مرجع تقلید میاد و یک دفعه یک استنباط فقهی رو میگه ... میفهمه که چه تبعاتی داره ... میفهمه که این حکمی که میخواد عنوان کنه .... باید از صدها بعد مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیره ... تا نهایتا تبدیل به یک قانون بشه ...

آیا اسلام نگفته ملاک حق خود حق هست نه افرادی که خودشون رو داعیه دار حق معرفی می کنند ؟

آیا اسلام افراد رو از تبعیت کورکورانه نهی نکرده ؟

آیا همین مراجع تقلید نگفتن تقلید در اصول دین جایز نیست ؟

آیا اسلام نگفته قرادادتون رو مکتوب کنید و شاهد بگیرید تا اگر هر یک از طرفین قرارداد رو نقض کرد بتونید احقاق حق کنید؟

امروز میگین مشکلات مردم فلسطین به ما ربطی نداره ، فردا که پول بهتون رسید میگین مشکلات همسایه ی فقیرمون ( هم میهن ) به ما ربطی نداره ، یه روزم که توی گرداب مشکل گرفتار شدید خدا میگه مشکلات شما به من ربطی نداره !

به من بیاموز;990556 نوشت:
امروز میگین مشکلات مردم فلسطین به ما ربطی نداره ، فردا که پول بهتون رسید میگین مشکلات همسایه ی فقیرمون ( هم میهن ) به ما ربطی نداره ، یه روزم که توی گرداب مشکل گرفتار شدید خدا میگه مشکلات شما به من ربطی نداره !

سلام و عرض ادب

برادر گرامی

کسی منکر کمک به دیگران نیست

مساله اینجاست که کمک به کسانی که برای این انقلاب خون دادند واجب تر هست

یا کمک به کسانی که امروز که به ما احتیاج دارند با ما هستند و فردا که احتیاج اون ها مرتفع شد روبروی ما خواهند بود !

موضع اسد و فلسطینی ها رو در گذشته مطالعه کنید ، به نتایج درستی خواهید رسید .

هنگامی که جنگ ایران و عراق آغاز شد، موجودیت‌های سیاسی از جمله سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف)، که آن را رویداد اثرگذاری بر منافع و موقعیت خود تصور می‌کردند، به موضع‌گیری در برابر آن پرداختند. یاسر عرفات، رهبر این سازمان، تنها دو هفته پس از آغاز جنگ به بغداد رفت و در دیدار با صدام،‌ وی را همچون یک برادر به گرمی در آغوش گرفت و به روشنی، نقشش را در مسائل منطقه‌ای مورد ستایش و تمجید قرار داد. ستایش رهبر ساف از نقش صدام در امور منطقه‌ای در واقع، به طور غیرمستقیم، به معنای اعلام پشتیبانی از جنگی بود که وی به تازگی، علیه ایران به راه انداخته بود. این موضع‌گیری به آنچه برخی آن را دورة ماه عسل در روابط ایران و ساف می‌دانستند، پایان داد. به تدریج و در طول سال‌های بعد، دو طرف با موضع‌گیری علیه یکدیگر هر چه بیشتر از هم دور شدند،‌ به طوری که اندک روابط باقی مانده دو طرف نیز در سال 1363 از هم گسست. در این سال، جمهوری اسلامی با انتشار بیانیة کوتاهی ساف را به اتخاذ مواضع غیراصولی در قبال ایران متهم و بر همین اساس، از صدور روادید برای نمایندگان ساف به منظور شرکت در جشن‌های ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی خودداری کرد.

یا باید یه کمک اساسی کرد که فلسطین و کل مظلومین جهان آزاد بشن که فعلا ظاهرا در توان ما نیست ، یا باید یجوری تحمل کرد و مقاومت کرد تا خدا خودش یه کاری بکنه ، دومی شاید سریعترین گزینه نیست اما فعلا بهترین گزینه است مثل اینکه با توان ما !

پس به نظرم بهتره به جای اینکه دوربین رو زوم کنید روی فقیر های مملکتمون ، زومش کنید روی اونایی که حق اینارو میخورن ، منظورم هموناست که ثروتشون حساب و کتاب نداره ولی به جای حمایت از مظلوم هنوزم اونارو میچاپن !

به من بیاموز;990559 نوشت:
یا باید یه کمک اساسی کرد که فلسطین و کل مظلومین جهان آزاد بشن که فعلا ظاهرا در توان ما نیست ، یا باید یجوری تحمل کرد و مقاومت کرد تا خدا خودش یه کاری بکنه ، دومی شاید سریعترین گزینه نیست اما فعلا بهترین گزینه است مثل اینکه با توان ما !

پس به نظرم بهتره به جای اینکه دوربین رو زوم کنید روی فقیر های مملکتمون ، زومش کنید روی اونایی که حق اینارو میخورن ، منظورم هموناست که ثروتشون حساب و کتاب نداره ولی به جای حمایت از مظلوم هنوزم اونارو میچاپن !

برادر گرامی

روی اون ها طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران ! نمی شه زوم کرد

مصونیت سیاسی !

شروحیل;990558 نوشت:
سلام و عرض ادب

برادر گرامی

کسی منکر کمک به دیگران نیست

مساله اینجاست که کمک به کسانی که برای این انقلاب خون دادند واجب تر هست

یا کمک به کسانی که امروز که به ما احتیاج دارند با ما هستند و فردا که احتیاج اون ها مرتفع شد روبروی ما خواهند بود !

سلام ، تا جایی که بنده این تایپک رو خوندم دیدم کسایی بودن که گفتن به ما ربطی نداره وضعیت مردم سوریه و لبنان و ...

پس نگین کسی نگفته ...

ببینید اینکه کمک به چه کسی ضروری تره تشخیصش با کسی هست که مسئول مملکته و از دید وسیع تری مساله رو میبینه ! اگه قرار باشه ما هم مثل بعضی ها که اولویت بندی میکنن و میگن آقا امروز من اگه قاشق طلا داشته باشم بیشتر لذت میبرم از اینکه همسایه ام نون داشته باشه ! پس اولویت با قاشق طلای منه ! این راهی که شما میگی اگرچه اولش منطقیه ولی اخرش به همین ختم میشه !

شروحیل;990558 نوشت:
موضع اسد و فلسطینی ها رو در گذشته مطالعه کنید ، به نتایج درستی خواهید رسید .

هنگامی که جنگ ایران و عراق آغاز شد، موجودیت‌های سیاسی از جمله سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف)، که آن را رویداد اثرگذاری بر منافع و موقعیت خود تصور می‌کردند، به موضع‌گیری در برابر آن پرداختند. یاسر عرفات، رهبر این سازمان، تنها دو هفته پس از آغاز جنگ به بغداد رفت و در دیدار با صدام،‌ وی را همچون یک برادر به گرمی در آغوش گرفت و به روشنی، نقشش را در مسائل منطقه‌ای مورد ستایش و تمجید قرار داد. ستایش رهبر ساف از نقش صدام در امور منطقه‌ای در واقع، به طور غیرمستقیم، به معنای اعلام پشتیبانی از جنگی بود که وی به تازگی، علیه ایران به راه انداخته بود. این موضع‌گیری به آنچه برخی آن را دورة ماه عسل در روابط ایران و ساف می‌دانستند، پایان داد. به تدریج و در طول سال‌های بعد، دو طرف با موضع‌گیری علیه یکدیگر هر چه بیشتر از هم دور شدند،‌ به طوری که اندک روابط باقی مانده دو طرف نیز در سال 1363 از هم گسست. در این سال، جمهوری اسلامی با انتشار بیانیة کوتاهی ساف را به اتخاذ مواضع غیراصولی در قبال ایران متهم و بر همین اساس، از صدور روادید برای نمایندگان ساف به منظور شرکت در جشن‌های ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی خودداری کرد.

به نظر شما الان مسئولین مملکت ما اینارو میدونن یا نمیدونن ؟ اگه نمیدونن چرا بهشون خبر نمیدین ؟ اگه میدونن پس چرا اینکارو میکنن بهش فکر کردید ؟

شروحیل;990560 نوشت:
برادر گرامی

روی اون ها طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران ! نمی شه زوم کرد

مصونیت سیاسی !

بین حق و باطل، بیش از چهار انگشت، فاصله نیست

تا چیزی رو به چشم خود ندیدین و ازش مطمئن نیستین بهش تکیه نکنید !

مبنای 2;990550 نوشت:
1. آیا در درون داستان اول ... اون خانوم کاری اسلامی انجام داد ... آیا اصلا فکرش اسلامی بود ... آیا تئوری های اسلامی باعث بوجود اومدن چنین نگرشی میشوند .
2. آیا در درون داستان دوم ... بقال محلمون فکرش اسلامی بوده که اون کار رو کرد .... اگر همه جامعمون به اندازه و درست مصرف میکردند شاهد این گرونی ها بودیم ؟؟؟
3. در درون داستان سوم که یک مرجع تقلید میاد و یک دفعه یک استنباط فقهی رو میگه ... میفهمه که چه تبعاتی داره ... میفهمه که این حکمی که میخواد عنوان کنه .... باید از صدها بعد مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیره ... تا نهایتا تبدیل به یک قانون بشه ...

میخوام چی بگم .
ابزارها و روشهایی که باعث موفقیت یک جامعه میشن .... لزوما اسلامی نیستند ....
دیدی فرا دینی هست که میتونه یک جامعه رو خوشبخت کنه ....

هر سه داستانی که فرمودید اتفاقا اسلامی و دینی بودند...!

اولی اعتماد به نفس، عدم ناامیدی، و تلاش پایان ناپذیری است که اسلام فوق العاده بر آن سفارض کرده است؛ امام حسن(ع) می فرمایند طوری برای دنیا کار کن که انگار تا ابد در دنیا هستی، و طوری برای آخرت کار کن که انگار فردا خواهی مُرد. (من این حدیث را عصاره اسلام می دانم)

یا حرکت امام حسین(ع) که یک لشگر 70 نفره را در برابر یک لشکر 30000 نفره چنان ساماندهی کرد و چنان جناح چپ و راست ایجاد کرد و پشت خیمه ها را گودال کند که این جنگ با این تفاوت نفرات از صبح تا بعد از ظهر طول کشید، همان موقع نگفت ما که امیدی به زنده ماندن نداریم و قراره بمیریم بزنید به قلب دشمن خودمون رو نفله کنیم!!!

دومی: اصرار دین بر حرمت احتکار و اینکه آنچه برای دیگران نمی پسندیم برای خودمان هم نپسندیم.
امام صادق(ع) غلامش را برای خرید گندم فرستاد و وقتی غلام آمد بیشتر گندم خریده بود، به امام(ع) گفت چون شنیدم گندم کم شده بیشتر خریدم! اما به شدت ناراحت شده و غلام را مجبور کرد که مقدار اضافه را به بازار برده و بفروشد. به تعبیری فرمود تا گندم هست همه با هم می خوریم و وقتی نبود همه با هم نمی خوریم!

سوم: هم اگر پیمانکاران پروژه وجدان دینی داشته باشند، و بدانند بدقولی حرام است و موجب حق الناس در قیامت است، لزومی به گرفتن ربا برای بازدارندگی نیست!! انسان های ضعیف هستند که باید آنها را با عوامل بیرونی کنکترل کرد، انسان با وجدا حتی اگر بداند می توان حقی راضایع کند و کسی نمی فهمد، باز هم چنین نخواهد کرد.
الگوی دینداران علی(ع) است که فرمود اگر تمام دنیا را به من بدهند که از سر ظلم یک دانه کاهی را از دهان مورچه ای بگیرم، چنین نخواهم کرد!!

خواهرم همانطور که گفتم عمده مشکل از فهم ناقص ما از دین است، وگرنه خداوند در برنامه جامع خود برای بشر کمبودی نمیگذارد که برای جبران آن نیازمند افزودن چاشنی هایی چون ملی گرایی باشیم!!!
یا حق

شروحیل;990104 نوشت:
مساله این است که شروع این موضوع صرفاً از طرف یهودیان نبوده است که حال ما بخواهیم کاسه داغ تر از آش شویم !

سلام برادر عزیز
عرض شد این موضوع خارج از تاپیک است
مایل بودید، تاپیکی بزنید تا گفتگو کنیم که اصلاً یهودیان (به عبارت بهتر صهیونیست‌ها) از کجا و چگونه وارد فلسطین شدند که حالا ادعا کنند شروع موضوع از طرف ما نبوده است!

شروحیل;990104 نوشت:
همین امروز نیز فلسطینیان چند دسته هستند
و آن دسته ای که حمایت ایرانیان را می پذیرند ، کمتر از 50 درصد این جمعیت هستند
یعنی اگر مساله جمهوریت را لحاظ کنیم هم باز دخالت در این زمینه اشتباه است
اولاً شما از کجا آمار گرفتید که فهمیدید کمتر از 50 درصد هستند؟

ثانیاً شما کشوری را به من نشان دهید که تمام مردمش عقیده‌ای مشابه داشته باشند. مگر در زمان پیامبر(ص) هر تصمیمی ایشان می‌گرفتند تمام افراد موافق بودند؟!

ثالثاً اصل اقدام ایران درمورد کمک به برخی کشورها یک استراتژی دینی/سیاسی است. ما برای پیشبرد اهداف خود اقدام به این کمکها می‌کنیم. نه برای اینکه کسی از ما تشکر کند!

شروحیل;990104 نوشت:
ما خودمان با مجامع جهانی مشکل در حقوق بشر داریم!
چگونه می توانیم از مجامع جهانی خواستار نگرش حقوق بشری باشیم !!!
با کدام متر؟ اگر متر شما اسلام است، بله مشکلات زیادی داریم (این را در پاراگراف بعد توضیح می‌دهم)
اما اگر متر شما دموکراسی غربی است که باید عرض کنم از شما بعید است چنین متر و معیاری را ملاک قرار دهید

شروحیل;990104 نوشت:
وقتی شخصی درون خانه خود با زن و فرزند خود مشکل دارد ، نمی تواند مشاور و مصلح خوبی برای دیگران باشد !!!!
وقتی فرزند شخص شب گرسنه می خوابد در حالی که تامین او بر او واجب است و شخص در تامین خانه خود ناتوان است
کمک به دیگران امری صحیح نیست !
مثال شما چندان بر موضوع منطبق نیست
همان خانواده را برایتان مثال می‌زنم

تصور کنید پدر یک خانواده، با زن و فرزند خود بداخلاقی می‌کند، اما با همسایه خوش‌رفتار است
آیا عجیب نیست که به او بگوئیم، لطفاً با همسایه‌هایت بدرفتاری کن تا ابتدا اخلاقت با خانواده را اصلاح کنی
بعد که اخلاقت با خانواده را اصلاح کردی، آنگاه به همسایه‌ها محبت کن!!

خیر برادر گرامی، بلکه بخش رفتار با همسایه را تحسین می‌کنیم و بخش رفتار با خانواده را مذمت
و به او می‌گوئیم رفتار درستت را ادامه بده (با همسایه‌ها) اما رفتار غلطت را نیز اصلاح کن


ادامه در پست بعدی....

شروحیل;990252 نوشت:
وقتی فرزند شخص شب گرسنه می خوابد در حالی که تامین او بر او واجب است و شخص در تامین خانه خود ناتوان است
کمک به دیگران امری صحیح نیست

یکی از اشتباهاتی که ما در زمان تفسیر یک موضوع انجام می‌دهیم این است که شباهت ظاهری آن موضوع به موضوعی دیگر را به معنای یکی بودن آن دو موضوع برداشت می‌کنیم
مثلاً در همین موضوع کمک به مردم فلسطین یا سوریه یا.... فکر می‌کنیم اگر پولی صرف
غذای فلسطینی‌ها شد، حتماً از غذای ایرانی‌ها گرفته شده!
یا فکر می‌کنیم اگر پولی صرف لباس فلسطینی‌ها شد، حتماً از لباس ایرانی‌ها گرفته شده!

ببینید برادر عزیز، بودجه و هزینه‌ای که برای کارهای مختلف در کشور اختصاص داده می‌شود و همچنین متولیان هرکدام از این بخش‌ها، عملکرد و سهم مخصوص به خود را دارند
مثلاً فرض کنید بودجه کل کشور ما 1،000،000 تومان است که باید به 5 بخش 1 - کشاورزی، 2 - آموزش و پرورش، 3 - صنعت، 4 - غذا و بهداشت، و 5 - امور دفاعی، اختصاص داده شود (فرضاً بطور مساوی)
یعنی به هرکدام از اینها 200،000 تومان می‌رسد. طبق این مثال، محور بحث ما می‌شود موارد 4 و 5

ابتدا استراتژی بخش 5 را توضیح می‌دهم. بخش دفاعی تشخیص می‌دهد که یکی از راههای مقابله با دشمن، ایجاد لایه‌های دفاعی است و این موضوع از طریق تجهیز هم پیمان‌های ما صورت می‌گیرد
لذا این بخش بجای آنکه بیاید سلاح‌های گران قیمت خریداری کند یا بسازد، با مبلغی بسیار کمتر، یک مکانیزم دفاعی در منطقه ایجاد می‌کند و دور کشور کمربند امنیتی رسم می‌کند
حالا ممکن است بخشی از این کمک‌ها، صرف غذا و لباس و مسکن و.... نیز بشود. اما معنایش این نیست که این غذاها و لباس‌ها از بخش شماره 4 کم شده است!
آن 200،000 تومان بخش 4 سر جایش است و بخش دفاعی از 200،000 تومان خودش برای کمک به کشورهای همسایه استفاده کرده

حال اگر می‌بینید مردم از امکانات رفاهی و اجتماعی برخوردار نیستند و مشکلات زیادی در این زمینه داریم، اشکالش در این نیست که چرا بخش 5 ، آن 200،000 تومان سهم خود را به درستی خرج کرده!
بلکه اشکال کار در این است که بخش 4 نتوانسته از 200،000 تومان خودش به درستی استفاده کند

یعنی حتی اگر آن 200،000 تومان بخش دفاعی را هم بگیرید و به بخش غذا و بهداشت بدهی، تا زمانی که ساختارش اصلاح نشده، باز هم کارایی نخواهد داشت
فقط این بار بجای 200،000 تومان، 400،000 تومان را از بین خواهد برد!!

به من بیاموز;990564 نوشت:
بین حق و باطل، بیش از چهار انگشت، فاصله نیست

تا چیزی رو به چشم خود ندیدین و ازش مطمئن نیستین بهش تکیه نکنید !

سلام و عرض ادب

برادر گرامی دیدم که دارم می گم

شما برید از یه مقام سیاسی شکایت کنید ببینید چی جوابتون رو می دن !

Reza-D;990583 نوشت:
سلام برادر عزیز

تصور کنید پدر یک خانواده، با زن و فرزند خود بداخلاقی می‌کند، اما با همسایه خوش‌رفتار است
آیا عجیب نیست که به او بگوئیم، لطفاً با همسایه‌هایت بدرفتاری کن تا ابتدا اخلاقت با خانواده را اصلاح کنی
بعد که اخلاقت با خانواده را اصلاح کردی، آنگاه به همسایه‌ها محبت کن!!

خیر برادر گرامی، بلکه بخش رفتار با همسایه را تحسین می‌کنیم و بخش رفتار با خانواده را مذمت
و به او می‌گوئیم رفتار درستت را ادامه بده (با همسایه‌ها) اما رفتار غلطت را نیز اصلاح کن


ادامه در پست بعدی....

سلام و عرض ادب

برادر گرامی مساله اینجا هزینه کرد و بعد اقتصادی است !

کسی نگفته ایران با دیگر کشور ها بد اخلاقی کند !

اتفاقا حرف بنده این است دلیلی ندارد با همه دنیا بجنگیم !

اگر هم می خواهیم بجنگیم اول باید تدارکات لازم را در داخل کشور اتخاذ کنیم بعد به مسائل بیرونی هزینه کنیم .

ما نمی توانیم به فرزندانمان بگوییم شما خاک بخورید و گشنگی بکشید

فعلا باید از مسلمان های سکولار دفاع کنیم !

Reza-D;990587 نوشت:
یکی از اشتباهاتی که ما در زمان تفسیر یک موضوع انجام می‌دهیم این است که شباهت ظاهری آن موضوع به موضوعی دیگر را به معنای یکی بودن آن دو موضوع برداشت می‌کنیم
مثلاً در همین موضوع کمک به مردم فلسطین یا سوریه یا.... فکر می‌کنیم اگر پولی صرف
غذای فلسطینی‌ها شد، حتماً از غذای ایرانی‌ها گرفته شده!
یا فکر می‌کنیم اگر پولی صرف لباس فلسطینی‌ها شد، حتماً از لباس ایرانی‌ها گرفته شده!

ببینید برادر عزیز، بودجه و هزینه‌ای که برای کارهای مختلف در کشور اختصاص داده می‌شود و همچنین متولیان هرکدام از این بخش‌ها، عملکرد و سهم مخصوص به خود را دارند
مثلاً فرض کنید بودجه کل کشور ما 1،000،000 تومان است که باید به 5 بخش 1 - کشاورزی، 2 - آموزش و پرورش، 3 - صنعت، 4 - غذا و بهداشت، و 5 - امور دفاعی، اختصاص داده شود (فرضاً بطور مساوی)
یعنی به هرکدام از اینها 200،000 تومان می‌رسد. طبق این مثال، محور بحث ما می‌شود موارد 4 و 5

ابتدا استراتژی بخش 5 را توضیح می‌دهم. بخش دفاعی تشخیص می‌دهد که یکی از راههای مقابله با دشمن، ایجاد لایه‌های دفاعی است و این موضوع از طریق تجهیز هم پیمان‌های ما صورت می‌گیرد
لذا این بخش بجای آنکه بیاید سلاح‌های گران قیمت خریداری کند یا بسازد، با مبلغی بسیار کمتر، یک مکانیزم دفاعی در منطقه ایجاد می‌کند و دور کشور کمربند امنیتی رسم می‌کند
حالا ممکن است بخشی از این کمک‌ها، صرف غذا و لباس و مسکن و.... نیز بشود. اما معنایش این نیست که این غذاها و لباس‌ها از بخش شماره 4 کم شده است!
آن 200،000 تومان بخش 4 سر جایش است و بخش دفاعی از 200،000 تومان خودش برای کمک به کشورهای همسایه استفاده کرده

حال اگر می‌بینید مردم از امکانات رفاهی و اجتماعی برخوردار نیستند و مشکلات زیادی در این زمینه داریم، اشکالش در این نیست که چرا بخش 5 ، آن 200،000 تومان سهم خود را به درستی خرج کرده!
بلکه اشکال کار در این است که بخش 4 نتوانسته از 200،000 تومان خودش به درستی استفاده کند

یعنی حتی اگر آن 200،000 تومان بخش دفاعی را هم بگیرید و به بخش غذا و بهداشت بدهی، تا زمانی که ساختارش اصلاح نشده، باز هم کارایی نخواهد داشت
فقط این بار بجای 200،000 تومان، 400،000 تومان را از بین خواهد برد!!

سلام و عرض ادب

بله برادر گرامی

هر چیزی باید در جای خود هزینه شود

به طور مثال وظیفه سازمان نیروی ایران تامین برق ایران است ، نه عراق !

اگر دقت کرده باشید در این مدت اخیر برق در بسیاری از مناطق چند ساعت قطع می شود

یعنی کشور ما مشکل تامین برق دارد

اما در عین حال برق را به عراق صادر می کنیم و همین طور 500 مگاوات نیروگاه نیز در عراق تاسیس کرده ایم !!!!

هر دو این ها هم تا به حال رایگان بوده !

مانند همان خسارات جنگ با عراق که بعد از این همه سال هنوز پرداخت نشده !

مانند این همه سال هزینه کرد برای جنگ با داعش که قرار نیست هیچ وقت پرداخت شود !

اگر نگاهی به اقتصاد ایران بی اندازید می بینید که مریض است

اکثریت بنگاه های تجاری یا دردست آقازاده هاست یا در دست روحانی زاده ها یا در دست سپاه یا در دست آستان قدس !

مشکل اینجاست !

شما برای 10 میلیون وام برای راه اندازی یک بنگاه اقتصادی باید شناسنامه مادربزرگتان را نیز ارائه کنید
و بعد از چند سال نوبت شما خواهد رسید !

اما قشرهایی هستند که بدون هیچ دردسری به وام های کلان میلیاردی بدون بازگشت دسترسی دارند
که اتفاقا ایرانی نیز نیستند ! شاید عراقی ، شاید لبنانی و شاید سوری باشند ، شاید هم سرلانکایی !!!

مشکل اینجاست !

در داخل مهم ترین مساله تامین هزینه های سیاسیون ، سپاه ، نیرو های انتظامی و روحانیت است

اینها شاید نهایت 10 درصد جمعیت این کشور باشند

اما بیشتر بودجه به صورت محسوس و نا محسوس برای این مسائل هزینه می شود

چون قدرت دست اینهاست و تامین اینها کفایت می کند

اگر آشوبی هم شد قرآن و مسجدی آتش می گیرد و وا اسلاما بلند می شود و صدای مردم می خوابد !!!

مسلم;990509 نوشت:
بله قطعا این نتیجه گیری ها به پیش فرض های انسان در مورد دین بر میگردد، یک سوال ساده پاسخ را روشن می کند:

من کاری به دینداران ظاهری و ملی گراهای ظاهری ندارم، کاری به مسئولین و اینها هم ندارم، سوالم در مورد ملی گراها و دینداران واقعی در توده مردم است، سوالم هم از یک مسئله دینی نیست، بلکه مربوط به یک سری مسائل کاملا ملی هست:

آیا برای دفاع از خاک و ناموس این وطن، شهدای ملی گرا بیشتر داریم یا شهدای دین دار؟
آیا آمار بیش از 6 میلیون مهاجری که خاک وطن را رها کرده اند و رفته اند بیشتر از ملی گراها بوده اند یا دینداران؟
آیا اگر تحریم ها شدت یابد ملی گراها بیشتر تحمل می کنند یا دین داران؟
آیا ملی گراها بیشتر ارز مسافرتی و تفریحی از کشور خارج می کنند یا دینداران؟
آیا لوازم خانگی و به طور کلی محصولات شایسته ایرانی در خانه ملی گراها بیشتر است یا دینداران؟

نمیخواهم این بحث تبدیل به یک بحث مستقل بشود، فقط میخواستم به سرکار خانم مبنای 2 اشاره ای کرده باشم که بدون پیش فرض و منصفانه قضاوت کنند
بگذریم...

من هم نمیخواهم که در مورد این مساله بجث جداگانه ای باز شود فقط به اختصار توضیح میدهم .
ملی گرایی هم مانند مذهب گرایی نیاز به تحریک ذائقه داره . ملی گرایی اگر یک تانک باشه .... مذهب گرایی نهایتش یک متور هست ؛

هم کارکردهای بهتری داره و هم راحت تر قابل کنترل هست ...
آنچنانچه در جام جهانی ... سیستم ثبت زلزله کشوری ارتعاعاشات شبه زلزله ای رو ثبت میکنه و وقتی بررسیش میکنند میبینند که این ارتعاشات همون زمانی اتفاق افتاده که کشورشون دروازه تیم حریف رو تهدید کرده و ....

1. در برخورد با دشمنان کشور ؛ بیشتر افراد مذهبی کشته شدن تا افراد ملی گرا ؛ دلایل زیادی هم براش وجود داره . یکی اینکه اصلا ذایقه ایرانی ها رو با ملی گرایی تحریک نکردن . دیگری اینکه اصلا ملی گراها نمیتونند چنین اقداماتی بکنند ... مثلا برن ریش بزارن و حاجی حاجی کنن و برن درون مساجد بشینن و سید سید کنن و بعدش هم بگن ما هم میخوایم بریم چبهه و از این جور حرفها ؛ اصلا بازیشون نمیدن ؛ سپاه فقط خودی ها رو بازی میده و ...

ثانیا : اصلا فرض میکنیم تمام این کسایی که رفتن و شهید شدن مذهبی بودن .... بیایم و بررسی کنیم که کدوم ایدیولوژی بوده که این دشمنی ها رو ایجاد کرده ... ایدیولوژی هایی که پایشون ملی گرایی بوده ... یا ایدیولوژی هایی که پایشون مذهب گرایی بوده ...

1. جنگ 8 ساله
2. جنگ درون سوریه
3. جنگ درون لبنان
4. جنگهای درون یمن
5. جنکهای با داعش
6. جنگهای سایبری با آمریکا
7. جنگ با عربستان و متحدانش

بریم قبل از انقلااب .
1. عهد نامه های ترکمنچای و گلستان ؛ که به تشویقهای روحانیون انجام شد
2. به توپ بستن مجلس ؛ که به تشویق روحاینت انجام شد .
و ....

2 - اکثر کسایی که از ایران گذاشتن و رفتن ملی گرا بودند ؛ چون کاری نمیتونستند بکنند . و تحمل کردن شرایط براشون سخت بوده .

3. اگر تحریم ها شدت پیدا کنه ؛ در شرایط کنونی ؛ یه جمعی در حدود100 هزار نفر میتونند شرایط رو تحمل کنند ؛ که اکثرشون هم مذهبی هستند ؛ ولی اگر ذایقه ملی گرایی مردم رو تقویت میکردند ... چنین شرایط مشابهی بوجود میومد ... یک جمعی در حدود 80 میلیون نفر شرایط رو تحمل میکردند و نیمیشون مذهبی و نیمیشون ملی گرا بودند .

4. ملی گراها بیشتر ارز مسافرتی دریافت میکنند ؛

5. در مورد لوازم خانگی ؛ اگر ملی گرایی در درون ایران تقویت میشد ... حتی یک دونه ماشین یا یک دونه چرخ گوشت خارجی هم در درون بازار ایران نمیتونستید پیدا کنید ... چون ماشین ایرانی ... همون ارق ملی شناخته میشد و دیگه سایپا خودش رو به پراید و ... راضی نمیکرد و الان چیزیی مثله آستون مارتین تولید میکرد . ولی از نقطه نظر اسلامی ماشین چیزی است که اتاق دارد و چهار چرخ زیرش و قادر به جابجایی انسانهاست . و چه لزومی دارد که ماشین پر هزینه تولید کنیم .

جناب مسلم یک سوال هم از شما میپرسم .
من نمیدونم که درآمد ماهیانه شما چقدر هست ... مثلا فرض میکنیم که تدریس میکنید و در جاهایی عهده دار وظایفی هستید و خرج و مخارجی دارید .

مثلا ...

برجی 3.5 میلیون تومن درآمد دارید ...
از این 3.5 میلیون تومن
برجی 1.5 میلیون تومن اجاره میدید و یک خونه دو خوابه رو اجاره کردید
برجی 1 میلیون تومن خرج خودتون و همسرتون میشه ؛ خوراک و پوشاک و اینترنت و آب و برق و گاز و هزینه های منزل و شارژ ساختمان و هزینه های تحصیلیتون و خرید کتاب و ...
برحی 500 هزار تومن خرج کمکتون به پدر و مادرتون میشه
برجی 500 هزار تومن هم برای روز مبادا کنار میزارید . دندون درد و تامین ازدیاد پول پیشی که مالک ساختمون میخواد سال بعد بزاره رویه ساختمونتون و ....

خوب ...
من بهتون یک آدرس میدم ... آدرس بیمارستانی رو بهتون میدم
وقتی شما پاتون رو درون این بیماستان میزارید ... جمعیت خیلی خیلی زیادی رو میبینید که شیمی درمانی کردند ... دارن برق درمانی میکنند و ....

برخیشون تمام موهاشون رو کوتاه کردن
برخیشون شیمی درمانی تمام بدنهاشون رو آب کرده
برخیشون دارن از پنجره به دور دستها نگاه میکنند و اصلا صحبتهای شما رو نمیشنوند
برخیشون اینقدر بهشون برق وصل کردند که تمام بدنهاشون کبود هست
برخیشون مدام دارن اعضای بدنشون رو قطع میکنند ...

دختر 12 ساله ای رو میبینید که یکی از جشمانش رو تخلیه کردن ؛ و رویه اون استریل قرار دادند ؛ میبینید که یکی از پاهاش رو قطع کردن و تمام دندونهاش رو از دست داده و تنها 4 تا دندون جلوش رو داره ... و لی لی کنان داره با یک پا به سمت آبخوری میره که با مسواک همون 4 تا دندون باقیموندش رو مسواک بزنه .

میرید به سمت مادرش و از مادرش جویای حالش میشید ... ایشون هم میگه در جنگ میان ایران و عراق متواری شده بودند ... و دو تا دختر داشته .... اونها رو بر میداره و به کوه و کمر میزنه .... بچه هاش تشنه بودن و هی میگفتن مامان آب بده ... مامان هم به رودی میرسه و با دستش یک جرعه آب به هر کدوم از دخترهاش میده ... غافل از اینکه صدام وقتی بمباران شیمیایی کرده مقدار قابل توجهی خردل وارد آب شده ....

همشون هم دارن درد میکشند و همشون هم مشگلات پولی دارند ؛ همشون از شهرستان به تهران اومدن و سریعا پولهاشون تموم شده و نگاهشون به دست این و اون هست .

شماچی کار میکنید .
1. اصلا به چنین بیمارستانی سر نمیزنید .
2. به این بیمارستان میرید و عیادتشون میکنید و در حد وسعتون مثلا 100 هزار تومن به بیمارستان کمک میکنید .
3. به خدا توکل میکنید و ثروتی که جمع کرده بودید برای اینکه روی پول پیش خونتون بزارید رو به ایشان کمک میکنید . و هر سال فقیر تر و بدبخت تر میشید .
4. خونه دوخوابه رو تبدیل به خونه یک خوابه میکنید ؛ به پدر و مادرتون کمک نمیکنید چون نیاز جدی بهش ندارند ؛ تمام ثروتی رو که جمع کرده بودید رو هم به پای ایشان میریزید . و با خودتون میگید مشکل از این هستش که مدیریتی رویه 3.5 میلیون تومن ندارم ... من میتونم خرجم رو 2 میلیون تومن بکنم .... ولی هنوز از نقطه نظر مدیریتی به این جایگاه نرسیدید

سوال رو جدی پرسیدم . اگر احساس کنم که جواب منطقی بهم ندادین ... بهتون آدرس بیمارستان رو میدم ... و خودتون میمونین و دروغی که بهم گفتین ....

مبنای 2;990638 نوشت:
ملی گرایی اگر یک تانک باشه .... مذهب گرایی نهایتش یک متور هست

مبنای 2;990638 نوشت:
هم کارکردهای بهتری داره و هم راحت تر قابل کنترل هست

مبنای 2;990638 نوشت:
سپاه فقط خودی ها رو بازی میده و ...

مبنای 2;990638 نوشت:
کدوم ایدیولوژی بوده که این دشمنی ها رو ایجاد کرده

مبنای 2;990638 نوشت:
بریم قبل از انقلااب .
1. عهد نامه های ترکمنچای و گلستان ؛ که به تشویقهای روحانیون انجام شد
2. به توپ بستن مجلس ؛ که به تشویق روحاینت انجام شد .

من با کمال احترامی که برای شما قائل هستم، اما حرف هایی که از شما نقل قول رو گرفتم رو قبول ندارم، اما ادامه بحث و اینکه چرا قبول ندارم رو اگر بخوام عرض کنم باز بحث ملی گرایی ادامه پیدا می کنه و میترسم به عنوان یک حاشیه از متن پررنگ تر بشه.
بنابراین مشتاقانه حاضر هستم در یک تاپیک جدیدی در مورد آنها بحث کنیم اما در این تاپیک اجازه بدید به همان چند پستی که با هم گفتگو کردیم اکتفا کنیم. ممنونم

مبنای 2;990650 نوشت:
شماچی کار میکنید .

اما در مورد سوالتون از بنده در خصوص اون بیمارستان...
من بهتون پاسخ نمیدم...! چون من نه نماینده دینداران هستم، و نه نماینده ملی گراها؛ پاسخ بنده دردی رو دوا نمی کنه! پاسخ من فقط موضع من به عنوان آقای مسلم رو تعیین میکنه که به درد هیچ کسی نمیخوره جز خودم! شما اگر به دنبال شاخت بنده هستید خب این پرسش خوب هست، اما اگر به دنبال شناخت دین یا ملی گرایی هستید این پرسش اصلا به درد نمیخوره!

زمانی میتونیم از رفتار یک شخص، نتیجه گیری در خصوص دین و باورهای او داشته باشیم که 100% به اون باورهاش عمل کنه! یعنی فقط انسان کامل و انسان معصوم. شما برای اینکه نقش دین رو در کمک به دیگران از رفتار یک نفر بفهمید یا باید خود دین رو مطالعه کنید یا یک کسی که دین مجسم باشه، مثل علی(ع) و فاطمه(س)

شما هرگز نمیتونید تجسم کنید که یک عروس شب عروسیش که بهترین شب زندگیش هست و با لباسش از بقیه مهمان ها متمایز شده، لباس عروسیش رو به یک فقیر هدیه بده و با یک لباس معمولی به خانه بخت بره! خواهش می کنم یک لحظه چشمانتون رو ببندید و این رو تجسم کنید. اصلا باور نکردنیه! اما چیزی است که در زندگی فاطمه(س) اتفاق افتاد...

من هرگز ادعای دینداری ندارم، من کجا و دینداران واقعی کجا...!

شروحیل;990592 نوشت:
ما نمی توانیم به فرزندانمان بگوییم شما خاک بخورید و گشنگی بکشید
فعلا باید از مسلمان های سکولار دفاع کنیم !

باز هم که برگشتید سر خانهء اول!
عرض کردم هزینه‌ای که برای کمک‌های برون مرزی در نظر گرفته می‌شود، جدای از هزینه‌های داخلی است
یعنی اگر این پول را به فلسطین و.... هم ندهیم، باز هم مردم ما مشکلاتشان پابرجاست، چون ریشهء مشکل در عملکرد ضعیف در بخش‌های داخلی است

شروحیل;990593 نوشت:
در داخل مهم ترین مساله تامین هزینه های سیاسیون ، سپاه ، نیرو های انتظامی و روحانیت است
ببینید برادر من متوجه حرف شما هستم و کاملاً با شما موافقم
به نظر من هم سیاست در کشور ما بر دین اولویت دارد. اتفاقاً حتی اگر حرف بنده را هم مبنا قرار بدهیم (رفتار درست با همسایگان و غلط با فرزندان) باز سوالی مطرح می‌شود
اینکه چگونه است که وقتی بحث امنیت و حفظ نظام به میان میاید، مدیریت به بهترین شکل ممکن انجام می‌شود؟
چرا نمی‌توانیم همان مدیریت و دقت نظر را در سایر ابعاد به کار ببریم؟

پاسخش از نظر من همین است که شما گفتید. اینکه ما تمام ابعاد اسلام و کشور را رها کرده‌ایم و فقط چسبیده‌ایم به حفظ نظام
غافل از اینکه حتی حفظ نظامی که ادعای اسلامی بودن دارد، تنها در پایبند بودن به شعارها ممکن خواهد بود
و از مهمترین پایه‌های حکومت دینی، توجه به نیازهای اقشار آسیب‌پذیر است


تا اینجا با هم اختلاف نظری نداریم
منتهی حرفم این است که مشکل عدم جلب رضایت مردم، بطور مستقیم به اصل کمک به سایر کشورها مربوط نمی‌شود
بلکه در خودِ این صحبتی است که شما گفتید، یعنی جابجا کردن اولویت‌ها و این است که باعث شده به یک طرف توجه زیاد داشته باشیم و به سایر ابعاد بی‌توجه باشیم

Reza-D;990725 نوشت:
باز هم که برگشتید سر خانهء اول!
عرض کردم هزینه‌ای که برای کمک‌های برون مرزی در نظر گرفته می‌شود، جدای از هزینه‌های داخلی است
یعنی اگر این پول را به فلسطین و.... هم ندهیم، باز هم مردم ما مشکلاتشان پابرجاست، چون ریشهء مشکل در عملکرد ضعیف در بخش‌های داخلی است

ببینید برادر من متوجه حرف شما هستم و کاملاً با شما موافقم
به نظر من هم سیاست در کشور ما بر دین اولویت دارد. اتفاقاً حتی اگر حرف بنده را هم مبنا قرار بدهیم (رفتار درست با همسایگان و غلط با فرزندان) باز سوالی مطرح می‌شود
اینکه چگونه است که وقتی بحث امنیت و حفظ نظام به میان میاید، مدیریت به بهترین شکل ممکن انجام می‌شود؟
چرا نمی‌توانیم همان مدیریت و دقت نظر را در سایر ابعاد به کار ببریم؟

پاسخش از نظر من همین است که شما گفتید. اینکه ما تمام ابعاد اسلام و کشور را رها کرده‌ایم و فقط چسبیده‌ایم به حفظ نظام
غافل از اینکه حتی حفظ نظامی که ادعای اسلامی بودن دارد، تنها در پایبند بودن به شعارها ممکن خواهد بود
و از مهمترین پایه‌های حکومت دینی، توجه به نیازهای اقشار آسیب‌پذیر است


تا اینجا با هم اختلاف نظری نداریم
منتهی حرفم این است که مشکل عدم جلب رضایت مردم، بطور مستقیم به اصل کمک به سایر کشورها مربوط نمی‌شود
بلکه در خودِ این صحبتی است که شما گفتید، یعنی جابجا کردن اولویت‌ها و این است که باعث شده به یک طرف توجه زیاد داشته باشیم و به سایر ابعاد بی‌توجه باشیم

سلام و عرض ادب

برادر گرامی حرف بنده جلب رضایت مردم نیست

حرف بنده ایجاد نکردن نارضایتی است !

همان به خیر تو امیدی نیست ، شر مرسان !!!!

برادر گرامی حرف این است که به طور مثال چرا باید وزارت نیروی ایران تابع سپاه باشد

چرا هر ارگانی وظیفه خود را انجام نمی دهد ؟

بودجه دفاعی و نظامی تعیین شده

هر خرجی خارج یا داخل انجام گیرد باید از این باشد

نه این که بگوییم فلان مقدار بودجه سپاه

بعد بودجه های عمرانی کشور را بواسطه سپاه برای کشور های دیگر مصرف کنیم !!!!!

سپاه خودش نا امنی بوجود می آورد

بعد همه بودجه های عمرانی کشور را صرف رفع نا امنی می کند !!!

اگر عربستان داعش می سازد باید ببینیم ریشه اش کجاست !

اگر سوریه محل نا امنی می شود باید ببینیم ریشه اش کجاست !

اگر مذاکرات صلح فلسطین از هم می پاشد باید ببینیم ریشه اش کجاست

فرض کنید بنده مسئول نظافت یک اتاق هستم

می روم اتاقی دیگر را خواسته یا ناخواسته کثیف می کنم و حیطه فعالیتم گسترش می یابد !

شاید این رفتار ها ناخواسته و فقط از سر اعتقادات نادرست باشد

اما نتیجه آن چیزی جز به هدر رفتن منابع نخواهد بود

شروحیل;990729 نوشت:
بودجه دفاعی و نظامی تعیین شده
هر خرجی خارج یا داخل انجام گیرد باید از این باشد
نه این که بگوییم فلان مقدار بودجه سپاه
بعد بودجه های عمرانی کشور را بواسطه سپاه برای کشور های دیگر مصرف کنیم !
خب این حرف درستی است و من هم گفتم که با صحبت شما موافقم
دلیلش را هم توضیح دادم، اینکه متاسفانه از تمام ابعاد حکومت داری، بیشتر چسبیده‌ایم به یک بُعد. آن هم شاید بتوان گفت بطور افراطی

شروحیل;990729 نوشت:
سپاه خودش نا امنی بوجود می آورد
بعد همه بودجه های عمرانی کشور را صرف رفع نا امنی می کند !!!

اگر عربستان داعش می سازد باید ببینیم ریشه اش کجاست !
اگر سوریه محل نا امنی می شود باید ببینیم ریشه اش کجاست !
اگر مذاکرات صلح فلسطین از هم می پاشد باید ببینیم ریشه اش کجاست

ریشهء هرکدام را که مایل هستید بفرمائید تا بررسی کنیم
درخواستی از شما دارم برادر، لطفاً از طرح چند بحث مختلف در چند سطر، آن هم بصورت تیتروار خودداری کنید برادر
یکیک‌یکی بفرمائید تا با مستندات گفتگو کنیم

Reza-D;990725 نوشت:
باز هم که برگشتید سر خانهء اول!
عرض کردم هزینه‌ای که برای کمک‌های برون مرزی در نظر گرفته می‌شود، جدای از هزینه‌های داخلی است
یعنی اگر این پول را به فلسطین و.... هم ندهیم، باز هم مردم ما مشکلاتشان پابرجاست، چون ریشهء مشکل در عملکرد ضعیف در بخش‌های داخلی است

ببینید برادر من متوجه حرف شما هستم و کاملاً با شما موافقم
به نظر من هم سیاست در کشور ما بر دین اولویت دارد. اتفاقاً حتی اگر حرف بنده را هم مبنا قرار بدهیم (رفتار درست با همسایگان و غلط با فرزندان) باز سوالی مطرح می‌شود
اینکه چگونه است که وقتی بحث امنیت و حفظ نظام به میان میاید، مدیریت به بهترین شکل ممکن انجام می‌شود؟
چرا نمی‌توانیم همان مدیریت و دقت نظر را در سایر ابعاد به کار ببریم؟

پاسخش از نظر من همین است که شما گفتید. اینکه ما تمام ابعاد اسلام و کشور را رها کرده‌ایم و فقط چسبیده‌ایم به حفظ نظام
غافل از اینکه حتی حفظ نظامی که ادعای اسلامی بودن دارد، تنها در پایبند بودن به شعارها ممکن خواهد بود
و از مهمترین پایه‌های حکومت دینی، توجه به نیازهای اقشار آسیب‌پذیر است


تا اینجا با هم اختلاف نظری نداریم
منتهی حرفم این است که مشکل عدم جلب رضایت مردم، بطور مستقیم به اصل کمک به سایر کشورها مربوط نمی‌شود
بلکه در خودِ این صحبتی است که شما گفتید، یعنی جابجا کردن اولویت‌ها و این است که باعث شده به یک طرف توجه زیاد داشته باشیم و به سایر ابعاد بی‌توجه باشیم

سلام

برادر با این نظر شما موافقم چون خودم به تبع جریانات و شغلی که قبلاً داشتم به عین شاهد این بودم که بودجه داخلی تمام و کمال صرف پروژه های داخلی نیست و اینجا هر کابینه درصدی برای خود در نظر میگیرد شورای شهر یک طرف شهرداری یک طرف مدیریت اداره مجری یک طرف مسئول xیک طرف در واقع سیستم اداری ایران سیستم دارای فساد مافیایی سیستماتیک شده و اگر اینگونه نبود امروز نه تنها مردم راضی بودند بلکه خود پیش قدم به کمک برای سایر ملتها میشدند که ما بارها شاهد این فداکاری مردممان بودیم .

سلام علیکم

دوستان مثل اینکه عادت دارن بی پایه و اساس ادعا مطرح کنند . اینطور تاپیک ها رو مکرر در مکرر منحرف کرده اند و نتیجه گیری از اینهمه موضوع بی ربط هم مشکل است .

در مورد میزان سرمایه گذاری در موضوع امنیت ، این موضوع مانند رانتخواری و فساد نیست که جای بحث و انتقاد داشته باشد هر کشوری در این مساله سرمایه گذاری نکند هزار بار بیشتر را باید تاوان این مساله حیاتی باید بکند .

افزایش بوجه نظامی امریکا امسال امریکا رو که رسما اعلام شده و در سنا تصویب گردیده ، نمونه و شاهدی است بر این مساله هرچند که مستله امریکا با ما متفاوت است .
https://ir.voanews.com/a/us-military-budget/4444809.html

یک آمار مقطعی از میزان هزینه کرد تغییر رژیمها و حکومتها از طرف امریکا از سال ۲۰۰۱ به بعد در چند کشور :

آمریکا از سال ۲۰۰۱ حدود ۴ تریلیون دلار برای دخالت مستقیم در خاورمیانه و شمال آفریقا هزینه کرد و در نهایت حکومت‌های عراق، لیبی، افغانستان و حتی دولت غرب گرای مصر نیز ساقط شد.

http://sedayiran.com/fa/news/152477/%DB%B3-%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DA%AF%D8%B4%D8%AA-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1-%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

فاتح;990754 نوشت:
یک آمار مقطعی از میزان هزینه کرد تغییر رژیمها و حکومتها از طرف امریکا از سال ۲۰۰۱ به بعد در چند کشور :

آمریکا از سال ۲۰۰۱ حدود ۴ تریلیون دلار برای دخالت مستقیم در خاورمیانه و شمال آفریقا هزینه کرد و در نهایت حکومت‌های عراق، لیبی، افغانستان و حتی دولت غرب گرای مصر نیز ساقط شد.

http://sedayiran.com/fa/news/152477/%DB%B3-%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DA%AF%D8%B4%D8%AA-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1-%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

سلام و عرض ادب

بد نیست نگاهی هم به در آمد آمریکا پس از هزینه کرد این 4 تریلیون داشته باشید !!!

در آمد ایران پس از این هزینه کرد ها چه بوده؟

به طور مثال 330 میلیون دلار به پاکستان کمک کردیم

و اکنون پاکستان اظهار کرده آماده اشاره عربستان است تا با بمب اتم ایران را از روی نقشه محو کند !!!!

در عراق میلیاردها دلار هزینه کردیم و از طلب خود گذشتیم

حال دولت جدید عراق خواستار حذف دخالت ایران از معادلات سیاسی عراق است !

موضوع قفل شده است