کسي که از ذکر من اعراض کند، معيشت او در سختي و تنگنا خواهد بود
تبهای اولیه
خداوند در سوره طه مي فرمايد:کسي که از ذکر من اعراض کند، معيشت او در سختي و تنگنا خواهد بود؛ در حالي که بسياري از افراد ذکري از خداوند ندارند، ولي رفاه و آسايش فراوان هستند؟
دوست عزیز ، همیشه تنگی زندگی به کمی مال و ثروت و نداشتن رفاه وتجملات زندگی که نیست.بلکه گاهی ،برخی از خصلتها که در درون آدمی در اثر غفلت از یاد خدا پدید می آید ، ادمی را در تنگناه قرار می دهد وزندگی را بر آدمی تنگ میکند.مثلا همین بخل وحسادت و...که این خصلتها در وجود آدمی بسیاری از آرامشهای روحی را از آدمی میگیرد.
برخی از همین زندگی های مرفه را می بینیم که در خانواده های آنها هیچ محبتی بین آنها وجود ندارد ویک محیط سرد وبی روح دارند.آیا این از تنگی زندگی نیست؟ آیا در اثر غفلت از یاد خدا پدید نیامده؟
البته این تنگی که تا اینجا عرض شد گوشه ای از تنگناه هایی است که در دنیا به سر برخی می آید...در آخرتش بماند.که دوری از یاد خدا زندگی آخرتی را چگونه تنگ میکند.چرا که در ادامه آیه داریم وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى (یعنی کسی که از یاد خدا اعراض کرده علاوه بر اینکه زندگی تنگی خواهد داشت. در روز قيامت نابينا محشورخواهد شد)
[QUOTE=محمد;3859]خداوند در سوره طه مي فرمايد:کسي که از ذکر من اعراض کند، معيشت او در سختي و تنگنا خواهد بود؛ در حالي که بسياري از افراد ذکري از خداوند ندارند، ولي رفاه و آسايش فراوان هستند؟[/QUOTE]
با سلام و تشکر از محمد و مشارکت دیگر دوستان:Gol:
مقصود از معیشت و روزی در آیۀ شریفه، تنها معیشت و روزی های مادی و دنیوی نیست، بلکه معیشت، روزی معنوی و هدایت های خاصۀ الهی را نیز شامل می شود و بی شک، در حیات دنیا، انسانی که مسافر حیات آخرت است و باید به سرمنزل مقصود، یعنی "کمال الی الله" برسد، بیش از روزی های مادی و دنیوی به روزی های معنوی محتاج است.
زیرا چه بسیارند کساني كه با عدم پيروي از دعوت حق و برنگزيدن و عدم اتخاذ احكام شريعت الهي ، از ياد خدا روي گرداندند، ایشان، هر آينه در دنيا زندگي دشوار و مشقت باري خواهندداشت ، چون كسي كه خدا را فراموش كند غير دنيا چيزي نخواهد داشت كه به آن دل ببندد، در نتيجه همه كوششهاي خود را مصروف دنيا مي كند و روز به روز در تحصيل دنيا و توسعه بيشتر آن مي كوشد، بدون آنكه به حدي خود را محدود كند و هيچ چيزي او را آرام نمي كند و حرصش را فرو نمي نشاند لذا هر قدر هم كه دارايي كسب كند بازفقير و محتاج است و دلش علاقه مند به چيزهايي است كه ندارد و دائما سينه اش احساس تنگي مي كند و ترس و اضطراب او را رها نمي سازد، چون هميشه نگران رسيدن ناملايمات وآفات و غم و اندوهي است كه عيش او را زايل كند و همچنين از بيم حسودان و كيددشمنان آرامش نخواهد داشت؛ از طرف ديگر بيم مرگ و بيماري و از دست دادن آنچه در دنيا كسب كرده لحظه اي او را رها نمي كند، پس او همواره در ميان آرزوهاي برآورده نشده و ترس از دست دادن داشته هايش دست و پا مي زند.
این شخص، شاید به حسب ظاهر، همه نوع اسباب آسایش و رفاه مادی برایش فراهم باشد، اما به قدر ذره ای و برای لحظه ای، حظ و مزۀ آرامش و اطمینان قلبی را نخواهد کشید و با همین حالت، و در بدترین وضعیت، دنیا و داشته هایش وی را و او دنیا و داشته هایش را ترک خواهد گفت.
در حاليكه اگرخداشناس بود و ياد خدا را در لحظه لحظۀ عمر، فراموش نمي كرد، مي دانست كه هر چه دارد از آن خداست، مالک حقیقی جز خدا نیست، بدون اذن او هيچ اتفاقي در عالم حادث نمي شود (لا مؤثر فی الوجود الا الله) و حيات واقعي و لذات دائمي تنها و تنها در نزد اوست. از اینرو نه نیازی به اینهمه دست و پا زدن می بیند و نه برای دنیای بی ارزش و آسایش و رفاه ظاهری آن، ارزشی قائل می شود و نه آرامش و اطمینان واقعی را که در گرو بندگی و عبودیت خداوند است با حتی لحظه ای خوشی دنیا معاوضه می کند.
در آخر آیه هم مي فرمايد: او را كور محشور مي كنيم، يعني همانطور كه در دنيا ديده حق بين نداشت در قيامت نيز او را طوري زنده مي كنيم كه راهي بسوي سعادت ابدي وبهشت جاويد نيابد. (بنقل از تفسیر اطیب البیان، با تغییرات و اضافات)
موفق باشید ...:Gol:
خداوند در سوره طه مي فرمايد:کسي که از ذکر من اعراض کند، معيشت او در سختي و تنگنا خواهد بود؛ در حالي که بسياري از افراد ذکري از خداوند ندارند، ولي رفاه و آسايش فراوان هستند؟
منظور از ذکر ، فطرت و سرشت خدایی است که در نهاد تمام انسانها نهاده شده است نه ذکر زبانی