جمع بندی کتاب «سفر روح» نوشته دکتر مایکل نیوتن

تب‌های اولیه

164 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

به نام خدا
سلام

فاتح;557755 نوشت:
از جمع مطالب شما چنین بر می آید که الان شما دارید در مورد برزخ بعنوان یک عالم دیگر کوانتومی بحث میکنید و چنین فرض میکنید که این ارواح میرود در عالم مادی برزخ تا عدالت مادی در آن شکل بگیرد

نه دوست گرامی جناب آقای فاتح، عالم ارواح یا برزخ رو یه عالم مادی در نظر نگرفتم اصلا در کتاب کاملا مشخص است که عالم برزخ یه عالم مادی به هیچوجه نیست، بلکه گفته من از زبان سوژه های این کتاب است که گفته اند به غیر از کره زمین، کرات و سیارههای دیگری نیز وجود دارد که دارای حیات است و آنها حالت مادی دارند.

فاتح;557755 نوشت:
هرچند سعی دارید از جهان بینی تناسخ فاصله بگیرید ولی معیارهای شما در برابری و عدالت یک معیار کاملا مادی و همان معیارهای معتقدین به تناسخ است ؛و عدالت و برابری باید بشکل مادی اش صورت بگیرد والا عدالتی وجود نخواهد داشت.

دوست گرامی در واقع اگر خوب بنگیرد میبینید که در دین اسلام نیست اعمال و گناهان کاملا مادی به آنها جواب داده شده است، در واقع بهشت و نعمتهای آن کاملا مادی است یا جهنم کاملا مادی است و در اصطلاح این جسم انسان است که بخاطر گناهانش عذاب میکشد.
در مورد تناسخ هم گفتم طبق این کتاب تناسخ به شکلی که شما در ذهن دارید رخ نمیدهد، در اینجا فقط بجای یک روح جدید، از روحهای قبلی در جسم جدید استفاده شده است
فاتح;557755 نوشت:
عالم برزخ عالمی برای ایجاد برابری معیارهای مادی متناسخین نیست و معیارهای مادی در آن دخلی ندارد و این مساله از بنیان با جهان بینی توحیدی در تضاد است

بله دوست گرامی منم اینو منکر نشدم که عالم برزخ مادی نیست، و در کتاب به صراحت به این موضوع اشاره شده که برزخ اصلا مادی نیست.
فاتح;557755 نوشت:
مطمئن باشید این ادعا اگر توسط دانشمندان مختلف قابل انجام بود این ادعا در حداقل نظر به ارزش و اعتبار یک نظریه علمی دست می یافت.
ولی مشکل این است که این ادعا چون قابل اثبات و تکرار بشکل فوق نیست میتواند نهایتا ارزشی در حد نوشتن یک رمان و یا یک فیلم در عالم علم بیابد

در این مورد من هم اینو یه نظریه دونستم نه یه قانون که صد در صد اینطوری است ولی چیزی که اینجا مهمه اینه که در این نظریه جوابهایی رو پاسخ میده که دین بهش میگه حکمت خداست، اگر دین معنی بی عدالتیهای این کره خاکی رو کاملا روشن کنه اون موقع دیگه احتیاجی بقول شما این رمانها نیست.

سلام علیکم

reza;557809 نوشت:
دوست گرامی در واقع اگر خوب بنگیرد میبینید که در دین اسلام نیست اعمال و گناهان کاملا مادی به آنها جواب داده شده است، در واقع بهشت و نعمتهای آن کاملا مادی است یا جهنم کاملا مادی است و در اصطلاح این جسم انسان است که بخاطر گناهانش عذاب میکشد.

نعمات بهشت که از ارزش های قرار دادی دنیوی و مادی پیروی نمی کنند

مثلا در آیه ای سراغ دارید که فرموده باشد ان اکرمکم عندالله اجملکم ( زیبا روترین شما ) یا اغنیکم ( ثروتمندترین شما ) یا اقویکم ( قدرتمند ترین شما ) و ...

در اسلام حتی مجسمه هم معتقد به بهشتی با معیارهای قراردادی و یا ظاهری دنیوی نیستند یعنی نعمت و خوشی را پولدار شدن در آن دنیا نمیدانند یا عزتمندی را دارای قدرت سیاسی و یا امثالهم شدن تعبیر نمی کنند.

تنها ادیانی که ممکن است این نظریه را بپذیرند ادیانی هستند که اولا به معاد معتقد نیستند و ثانیا قائل به تجسیم در همه شئونات معنوی هستند مانند یهود و نصارا

والا برزخی که در اسلام توصیف شده نه جای تعالی در ارزشهای دنیوی است و نه عیارها و ارزشهای دنیوی در بهشت یا برزخش جایگاهی دارند.
و نه جائی برای جبران مافات معنوی و تعالی معنوی

reza;557809 نوشت:
در مورد تناسخ هم گفتم طبق این کتاب تناسخ به شکلی که شما در ذهن دارید رخ نمیدهد، در اینجا فقط بجای یک روح جدید، از روحهای قبلی در جسم جدید استفاده شده است

تناسخ یعنی حلول روح جسم قبلی , در جسم جدید . کسی از روح جدید حرف نزد .

یاحق

سلام

فاتح;557911 نوشت:
نعمات بهشت که از ارزش های قرار دادی دنیوی و مادی پیروی نمی کنند

مثلا در آیه ای سراغ دارید که فرموده باشد ان اکرمکم عندالله اجملکم ( زیبا روترین شما ) یا اغنیکم ( ثروتمندترین شما ) یا اقویکم ( قدرتمند ترین شما ) و ...

در اسلام حتی مجسمه هم معتقد به بهشتی با معیارهای قراردادی و یا ظاهری دنیوی نیستند یعنی نعمت و خوشی را پولدار شدن در آن دنیا نمیدانند یا عزتمندی را دارای قدرت سیاسی و یا امثالهم شدن تعبیر نمی کنند.

تنها ادیانی که ممکن است این نظریه را بپذیرند ادیانی هستند که اولا به معاد معتقد نیستند و ثانیا قائل به تجسیم در همه شئونات معنوی هستند مانند یهود و نصارا

والا برزخی که در اسلام توصیف شده نه جای تعالی در ارزشهای دنیوی است و نه عیارها و ارزشهای دنیوی در بهشت یا برزخش جایگاهی دارند.
و نه جائی برای جبران مافات معنوی و تعالی معنوی


جناب فاتح عزیز، در این کتاب چیزی در مورد جسم بیان نکرده که مثلا جسم به عالم برزخ میرود بلکه در اینجا فقط روح است که وارد برزخ میشود پس اصلا حالت مادی ندارد در ثانی بهر حال بهشت و جهنم حالات مادی دارد به هر نوعی که شما فکر میکنید شاید کمی با زمین فرق داشته باشد ولی باز حالت مادی است، در صورتی که در این کتاب جسم را فقط و فقط ابزاری برای روح برای رسیدن به سعادت میداند نه اینکه جسم به سعادت برسد این روح است که جسم را تسخیر میکند و در واقع روح به خودی خود کامل است و این جسم است که با بودن روح کامل میشود، اعمالی شیطانی و گناه باید به صورت جسمی به آنها پاسخ داده شود، به مثال جهنم طبق دین اسلام و زندگیهای زمینی بر اساس این کتاب،

فاتح;557911 نوشت:
تناسخ یعنی حلول روح جسم قبلی , در جسم جدید . کسی از روح جدید حرف نزد

جناب فاتح اگر گفته های کارشناس محترم آقای صدیق را در پستهای قبلی مطالعه بفرمایید میبینید که ایشون فرمودند که اسپرم و تخمک خود روح نیستند پس روحی به آنها حرکت وجودی میدهد به عبارت دیگر روح جدیدی به آن اضافه میشود، پس اگر روح جدید بتواند ساخته شود و وارد جسم شود پس روحهای قبلی هم میتوانند وارد جسم شود پس تناسخ بوجود نمی آید، البته باز میگویم با بودن برزخ تناسخ اتفاق نمی افتد، بهرحال بهتر است بجای کلمه تناسخ از زندگیهای متوالی استفاده شود چون معنی تناسخ با بودن برزخ تناسخ به حساب نمی آید.

سلام علیکم

reza;557942 نوشت:
جناب فاتح عزیز، در این کتاب چیزی در مورد جسم بیان نکرده که مثلا جسم به عالم برزخ میرود بلکه در اینجا فقط روح است که وارد برزخ میشود پس اصلا حالت مادی ندارد در ثانی بهر حال بهشت و جهنم حالات مادی دارد به هر نوعی که شما فکر میکنید شاید کمی با زمین فرق داشته باشد ولی باز حالت مادی است، در صورتی که در این کتاب جسم را فقط و فقط ابزاری برای روح برای رسیدن به سعادت میداند نه اینکه جسم به سعادت برسد این روح است که جسم را تسخیر میکند و در واقع روح به خودی خود کامل است و این جسم است که با بودن روح کامل میشود، اعمالی شیطانی و گناه باید به صورت جسمی به آنها پاسخ داده شود، به مثال جهنم طبق دین اسلام و زندگیهای زمینی بر اساس این کتاب،

1- روح به خودی خود کامل است
2- جسم بوسیله روح کامل میشود
3- جسم مجازات میشود

نتیجه از آنجائیکه جسم تاثیری بر روح کامل ندارد پس صرفا جسم تاوان رفتار شیطانی خودش را داده مجازات میشود !!

1- جسم ابزار روح برای سعادت است
2- روح کامل است
نتیجه جسم ول معطل است !!

!

بجای خواندن این کتاب این صفحه را مطالعه فرمائید
http://www.askdin.com/thread42336.html#post557400

صفحات ارزشمند دیگر هم هستند در این سایت که حقیقتا مانع از تلف شدن وقت اند آنها را هم ورق بزنید

reza;557942 نوشت:
جناب فاتح اگر گفته های کارشناس محترم آقای صدیق را در پستهای قبلی مطالعه بفرمایید میبینید که ایشون فرمودند که اسپرم و تخمک خود روح نیستند پس روحی به آنها حرکت وجودی میدهد به عبارت دیگر روح جدیدی به آن اضافه میشود، پس اگر روح جدید بتواند ساخته شود و وارد جسم شود پس روحهای قبلی هم میتوانند وارد جسم شود پس تناسخ بوجود نمی آید، البته باز میگویم با بودن برزخ تناسخ اتفاق نمی افتد، بهرحال بهتر است بجای کلمه تناسخ از زندگیهای متوالی استفاده شود چون معنی تناسخ با بودن برزخ تناسخ به حساب نمی آید.

استاد صدیق فرمودند, اسپرماتوزوئید و اوول روح نیستند خب صحیح است . پس از لقاح , قالب روح جدید اند و معنای این هیچ یک از وجوه تناسخ نیست.
اگر ادعا شود روح جسم مرده ای در این قالب نطفه قرار گرفته , معنایش تناسخ ملکی انسانی ( نسخ ) است و از دید اسلام مردود

اگر صرفا ادعاهای این کتاب را مطرح میکردید و برداشت ها و تصحیحات خودتان بر ادعاها را ذکر نمیکردید هم نقد ادعاهای این کتاب ممکن میشد و هم
این امکان را به خود میدادید که راحت تر از مساله صحیح تبعیت نمائید .

یاحق

reza;557791 نوشت:
با سلام
نوشته اصلی توسط صدیق
مگر این تقسیمات جغرافیایی را خداوند به وجود آورده است و خداوند انسانها را از مسافرت و مهاجرت به جاهای بهتر و با امکانات بیشتر منع کرده است
جناب صدیق شما به صورت کلی به مسئله نگاه میکنید، در حال حاضر رو من میگم فرزندی که همین حالا در سومالی به دنیا میاد رو میگم، اون بچه که گناهی نداره که سومالی به دنیا اومده، میتونست روح اون در وجود یه نفر در یک جای بهتر باشه ولی نشده، بعضی از این مثال های نقص است که کار رو خراب میکنه، وگرنه دین که مشکلی نداره اگر همه یجور بودن تقریبا در یک سطح بودن اون موقع میتونستیم بگیم که اعمال انسان در روز قیامت حساب کتاب میشه، باز میگم خیلی از گناهان بخاطر فقره، نداری گرسنگیه و هزاران چیز دیگه،
نوشته اصلی توسط صدیق
عدالت رعایت نشده؟ عدالت یعنی چه؟ یعنی تساوی؟
بله آقای صدیق از نظر من عدالت یعنی برابری، یعنی مساوات، چیزی که دورو برمون نیست
نوشته اصلی توسط صدیق
چه کسی گفته بر اساس شانس بوده است؟ خیر دوست عزیز بر اساس حکمت خداوند و به میزان طاقت هر فرد بوده است
جناب صدیق حکمت یعنی چی؟! طاقت یعنی چی؟! جناب صدیق همه ما از خدایم نمیتونیم بگیم در بدو تولد یک انسان روح اون مثلا بهتر یا بدتر بوده بلکه این شرایط محیطه که انسانها رو تغییر میده، جناب صدیق هر جا که دین کم میاره و جوابی نداره میگه حکمت خداست، ولی این جواب نیست، تا معنی این عدالت معلوم نشه نمیشه گفت که در روز قیامت هم عدالت وجود داره، معنی عدالت باید کاملا روشن باشه برای هر کس، اینجوری نیست که بگیم مثلا تویی که زشتی اگر زیبا بودی الان کلی گناه میکردی، اینجا ما اختیار رو نقص کردیم دیگه اینجا اختیار نیست، بلکه شرایط نه وجود نیومده برای گناه، نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه.
نوشته اصلی توسط صدیق
بله معلوم است که دردها و رنجها برای انسان سخت است و گاه تحملش خیلی مشکل. اما ایا به حدی است که اختیار از کف برباید. اگر در این حد باشد که حرفی نیست و از نظر دین، خودکشی نیست.
اما اگر در حدی است که با اختیار خود خودکشی میکند، خودکشی است و عذابش را دارد.
مگر هر کسی که مریض میشود خودکشی میکند یا هر کسی که مشکل مالی حتی بسیار شدید دارد خودکشی میکند.
اگر بدبختی مالی علت اصلی خودکشی باشد، پس بیشتر مردم افریقا باید خودکشی کرده باشند و اگر مریضی مجوز و علت خودکشی است پس تمام مریضهای صعب العلاج باید تا کنون خودکشی کرده باشند.
جناب صدیق این گونه هستش که در هر روز توی همین ایران خودمون بیش از 50 مورد خودکشی داریم یه نگاه به روزنامه های بخش حوادث بندازید، کسی که مشکل بزرگی نداشته باشه که نمیره خودکشی کنه، وقتی از همه جا بریده میشه و هیچ راه نجاتی نمیبینه میره خودکشی میکنه.
نه جناب صدیق بعضی براشون مهم نیست، بعضی آرزوی مرگ میکنن ولی خودکشی نمیکنن چون از دین و خدا میترسن، میترسن که اون دنیا مستقیم برن جهنم برای همین فقط هستن و میشن یه مرده متحرک در واقع این زندگی در کره خاکی براشون میشه جهنم، اینا واقعیته، و دین جوابی نمیده و فقط میگه حکمت خداست، خدا اون دنیا جبران میکنه.

باسلام
با عرض معذرت بحث از موضوع تاپیک خارج است و از پاسخگویی معذورم.
در صورت ضرورت یا تاپیک مستقلی ایجاد کنید یا به صورت پیام خصوصی سوال خود را ارسال کنید.
باتشکر
یاعلی

[=microsoft sans serif]

reza;557942 نوشت:
میبینید که ایشون فرمودند که اسپرم و تخمک خود روح نیستند پس روحی به آنها حرکت وجودی میدهد به عبارت دیگر روح جدیدی به آن اضافه میشود

بله اینها روح نیستند، به تنهایی روح هم ندارند و روح به انها حرکت میدهد، روح مرد و زن.
اما روح جدید به خود اینها اضافه نمیشود بلکه زمانی که در چهار ماهگی به صورت و شکل جنین در آمدند، روح در آنها حلول میکند یا روح دار میشوند.

با سلام

فاتح;558098 نوشت:
نتیجه از آنجائیکه جسم تاثیری بر روح کامل ندارد پس صرفا جسم تاوان رفتار شیطانی خودش را داده مجازات میشود !!
نتیجه جسم ول معطل است !!

جناب فاتح، از نظر زندگیهای متوالی چیزی به غیر از روح وجود ندارد که در عالم برزخ وارد شود، جسم تنها وسیله ای است برای آزمایش و بالاتر بردن سطح روح.
در مورد نتیجه دوم شما هم باید بگم بله چون جسم بدون روح هیچ است، و روح خودش کامل است و نیازی به جسم ندارد، چون اصلا جسم فانی است در صورتی که روح فانی نیست.

فاتح;558098 نوشت:
بجای خواندن این کتاب این صفحه را مطالعه فرمائید
تقسیم بندی وجودات

صفحات ارزشمند دیگر هم هستند در این سایت که حقیقتا مانع از تلف شدن وقت اند آنها را هم ورق بزنید


بله ممنون مطالعه کردم ولی این در مورد انواع عالم داره صحبت میکنه که مربوط به بحث ما نیست اصلا، در مورد بحث خودمون جناب فاتح دوست گرامی، تا جوابی قانع کننده بر عدالت خدا در این کره خاکی داده نشود، این تراژدی زندگیهای متوالی بهترین قضیه قابل بحث است.
با تشکر

صدیق;558135 نوشت:
اما روح جدید به خود اینها اضافه نمیشود بلکه زمانی که در چهار ماهگی به صورت و شکل جنین در آمدند، روح در آنها حلول میکند یا روح دار میشوند.

جناب صدیق، منظور شما این است که در چهار ماهگی جسم خودش روح درست میکند؟!!! و روی از جایی نمی آید؟!

جناب صدیق در کل در دین اسلام تکلیف روح بعد از مرگ چی میشه؟! چون تمام اعمال از بهشت گرفته تا جهنم به نوعی جسمانی و مادی است در اون موقع روح کجاست؟!

reza;558354 نوشت:
جوابی قانع کننده بر عدالت خدا در این کره خاکی

سلام علیکم و رحمه الله

این مطلبی که اشاره فرمودید شاید دلیل اصلی پذیرش مطالب این کتاب از طرف شما دوست گرامی و دیگری ای است که آن را ممکن است بخواند ولی گفتگو در این رابطه از حوصله موضوعیت این تاپیک خارج است
تاپیک هائی با عنوان و محتوی عدالت خداوند مرتبط با اشکال شما در این سایت موجود است این صفحه عدل الهی است اگر عنوانی ار قریب به مضمون مثل این تاپیک
http://www.askdin.com/thread41313.html

پسندیدید این بحث در آنجا ادامه یابد و اگر خیر موضوعی ایجاد کنید اساتید هستند بنده هم دلایلی بر ضعف این ارزش ها سراغ دارم که عرض میکنم.

و من الله التوفیق
یاحق

[=microsoft sans serif]

reza;558361 نوشت:
جناب صدیق، منظور شما این است که در چهار ماهگی جسم خودش روح درست میکند؟!!! و روی از جایی نمی آید؟!

[=microsoft sans serif]در اینجا میان کسانی که قائل به حدوث روح هستند، دو نظر عمده وجوددارد.
[=microsoft sans serif]تا قبل ازملاصدرا، فلاسفه بر آن بودند که زمانی که بدن استعداد و قابلیت پذیریش روح را پیدا کرد، روح وارد بدن میشود و زمان ورود روح را نیز دین در 4 ماهگی بیان کرده است.
[=microsoft sans serif]اما با نگاهی که صدرا به این مسئله دارد این بدن است که با حرکت جوهری، روح متناسب با خود را می سازد.
[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]
reza;558361 نوشت:
جناب صدیق در کل در دین اسلام تکلیف روح بعد از مرگ چی میشه؟! چون تمام اعمال از بهشت گرفته تا جهنم به نوعی جسمانی و مادی است در اون موقع روح کجاست؟!

[=microsoft sans serif]در دین اسلام، روح بعد از مرگ در عالمی به نام عالم برزخ قرار میگیرد تا زمانی که قیامت کبرا برپا شود. آنگاه که تمام بشر برانگیخته میشوند تا برای حساب و کتاب نزد قادر متعال حاضر شوند. این حضور همراه با یک بدنی برای روح خواهد بود. حال یا بدن مادی جسمانی باجسم عنصری(که متکلمان معتقدند) یا بدنی با جسم مثالی(که فلاسفه متعالیه معتقدند).
[=microsoft sans serif]در مورد نعمتها و عذابهای جسمانی، روح بدون بدن نخواهد بود و آن بدن است که این نعمتها را درک میکند.
[=microsoft sans serif]اما تمام نعمتها و عذابها، مادی و جسمانی نیست و بعد روحانی مجازات و پاداش الهی بسیار بیشتر از بعد جسمانی ان است و اصلا قابل مقایسه با هم نیست.

با سلام

صدیق;558135 نوشت:
اما روح جدید به خود اینها اضافه نمیشود بلکه زمانی که در چهار ماهگی به صورت و شکل جنین در آمدند، روح در آنها حلول میکند یا روح دار میشوند

جناب صدیق شما خود میگویید روح دار میشوند، معنی روح دار شدن یعنی روی به آن می پیوندد، یا به گفته شما حرکت وجودی میدهد اینجا هم یعنی قسمتی از روح پدر و مادر تشکیل یک روح را میدهد، که باز به نوعی تناسخ است، به هر حال بحث در این موضوع با بودن برزخ و پیوستن یک روح به یک جنین امری شدن است و دور از عقل نیست.

reza;560961 نوشت:
اینجا هم یعنی قسمتی از روح پدر و مادر تشکیل یک روح را میدهد، که باز به نوعی تناسخ است

باسلام
روح پدر و مادر در تشکیل نطفه و تخمک و حرکت و ترکیب آنها موثربوده است.
بعد از این مرحله، این ماده ترکیب یافته به کمک روح مادر و تغذیه شدن از ناحیه بدن اوست که به رشد خود ادامه میدهد تا 4 ماهگی که استعداد می یابد روحی از جانب پروردگار بر او دمیده شود یا تبدیل به روح مجرد انسانی شود.

پرسش:
نظر شما در مورد کتاب سفر روح نوشته دکتر مایکل نیوتن چیست؟ در
این کتاب دکتر مایکل نیوتن که یه روانشناس است، با استفاده از هیپنوتیزم، بیماران خود را که در حدود سی و خورده ای نفر است که در این کتاب بیان شده را به عالم قبل از رحم مادر یعنی به برزخ برگردانده است و سیر ورود و خروج به برزخ را به طور کامل از زبان خود بیماران تشریح می کند. در واقع در این کتاب از بیان تمام بیماران بیان شده است که روح بعد از پاک سازی در برزخ دوباره وارد جسم جدیدی می شود و هیچ وابستگی به جسم خود بعد از دفن شدن ندارد و با توجه به کارهایی که در جهان مادی داشته است در سطوح مختلفی در عالم برزخ به سر می برد و اصلا سخن از رنج و عذاب و سوختن در آتش که در دین های توحیدی بعد از مرگ آمده است نیست و در واقع جسمی که در این دنیا با آن سر و کار داریم در واقع اعمالی است که در جسم های قبلی خود داشته ایم است و خداوند فطرت و ذاتی را که به روح بخشیده پاک است و این خودمان هستیم که روح خودمان را با انجام کارهای ناپسند آلوده می کنیم و روح خود را ضعیف می کنیم، و خداوند خیلی خیلی مهربان تر از این حرف هاست و بندگان خود را خیلی خیلی دوست دارد.

اگر بگویید که این مسئله، تناسخ است که از نظر عقلی و دینی باطل است، با مسئله تشکیل نطفه از ترکیب یک اسپرم و تخمک چه می کنید. از آن جا که هر موجودی -هر قدر هم که کوچک باشد- دارای روح است، وقتی این دو به هم می رسند، دو روح تشکیل یک روح را می دهند. بنا بر این وقتی این مورد اشکالی ندارد و روی داده است، پس روح سومی نیز می تواند بیاید و جسم قبلی را هدایت کند.

پاسخ:
مطالبی که در این کتاب بیان شده، مخلوطی از مباحث درست و نادرست و باطل است. مسئله باقی ماندن روح بعد از بدن و مجرد بودن آن از مسائل صحیح این کتاب است ولی مسئله تناسخ و زندگانی انسان قبل از بدن جدید، در کالبد و بدنی دیگر، مسئله است که نه عقل آنرا صحیح میداند و نه شرع.(1)
با این وجود، برخی از مسائلی که نگاشته شده است و از قول چندین بیمار این روان شناس، نقل شده است، عقلا نادرست است و دلایل قطعی عقلی بر نادرست بودن آن داریم.
بنا بر این، چند احتمال می تواند وجود داشته باشد.
احتمال اول: جعل این داستان ها از سوی این روان شناس.
احتمال دوم: دروغ پردازی این افراد که به اصطلاح هیپتونیزم شده اند. البته گفته شده که شخص در این حالت، اراده ای ندارد تا بخواهد دروغ بگوید ولی شاید اصلا به خواب نرفته باشند و به اصطلاح به حالت نیمه آگاه یا ابراگاه نرسیده باشند و به دروغ خود را به خواب زده باشند.
احتمال سوم: بر فرض احتمال دروغ در اصل این داستان و اشخاص وجود نداشته باشد، کما کان این احتمال وجود دارد که این بیماران در تفسیر و تعبیر این افراد از چیزهایی که می بینند، اشتباه کرده باشند. البته این چند احتمال، اشکالاتی است که بر مکاشفات افراد مدعی مکاشفه وارد می شود. در آن جا نیز گفته می شود در مکاشفاتی که مطلبی بر خلاف عقل سلیم و نقل معتبر و صحیح دیده می شود، بر فرض شخص واقعا مکاشفه کرده باشد، اشکال در تفسیر و تعبیر رویدادی است که مکاشفه شده است. به همین جهت، عدم مخالفت با دلیل عقلی مسلّم و نقل معتبر و مسلّم به عنوان ملاکی برای اعتبار مکاشفاتی و تشخیص رحمانی بودن یا شیطانی بودن مکاشفه ای که صورت گرفته، معرفی شده است. بنا بر این، چنین مطالبی، توان مقابله با ادله عقلی را ندارد و نمی توان به صرف سخن چند بیمار، مطلبی را قبول کرد که عقلا نادرست و محال است.
اما در مورد تشکیل نطفه از اسپرم و تخمک: اسپرم و تخمک مانند سایر بخش ها و اعضا و فرآورده های بدن انسان، جزیی از بدن هستند و روح انسان (مذکر و مونث) یا آن ها را مدیریت می کند و از آن ها استفاده می کند (مانند دست و پا و سایر اندام ها) یا از طریق مغز به اعضای سازنده دستور می دهد که آن ها را بسازد (مانند اسیدهای معده و پلاکت های خونی و همین اسپرم و تخمک)نه این که آن ها جزیی از روح باشند یا خودشان روح داشته باشند.

البته حتما دقت دارید، بحث ما روح به اصطلاح فلسفی است نه اصطلاح عامیانه. چون در اصطلاح عامیانه هر چه که جان داشته باشد (یعنی علائم حیاتی را داشته باشد) روح دار اطلاق می شود. مثلا پایی که از ملخ جدا می شود تا زمانی که حرکت می کند را عوام می گویند روح دارد یعنی جان دارد.
بنا بر این، این ها خودشان روح ندارند. بلکه چون جزیی از بدن هستند، همان روحی که بدن را مدیریت و تدبیر می کند، مدیریت این ها را نیز بر عهده دارد. روح است که به اعضای تناسلی دستور می دهد تا اسپرم یا تخمک را بسازد. شاهد روح نداشتن این ها این است که این ها به مجرد این که از بدن جدا می شوند از بین می روند و می میرند، مگر این که در بدن دیگری (طبیعی یا مصنوعی) قرار بگیرند.

ــــــــــــــــ
(1) برای اطلاع از اقسام تناسخ و نقدهای عقلی و شرعی بر آن: ر.ک: الاهیات علی هدی الکتاب و السنه و العقل، صص298-312( جعفر سبحانی، قم، مرکز العالمی للدراسات الاسلامیه، 1412، چاپ سوم).

موضوع قفل شده است