چیکار کنم که بتونم به آرامش برسم؟

تب‌های اولیه

387 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

sarahh;582663 نوشت:
مثلا من در یه مورد مراجعه کرده بودم یکی از راهکاراشون برای اینکه همش آدم به یه موضوع فکر نکنه این بود که یه ساعتی تعیین کن بگو فکرامو تو اون ساعت میکنم بقیش رو کارای دیگت تمرکز داشته باشی
حتما به بخش مشاوره برید تو این بخشای روان شناختی کمکتون میکنن که امیدوار و با انرژی باشید
بخش اعتقادی که فووووووق العاده است واقعا کارشناسایی که گذاشتن همیشه براشون دعا میکنم برید از اونا بپرسید دعاتون مستجاب نمیشه ناراحتید انقدر براتون حرف میزنن که چرا دعات مستحاب نشده امیدواری واقعی میدن بهتون

من چیزی که دیدم، وقتی این سوال پرسیده میشه، چه کارشناسان مذهبی برنامه های تلویزیونی، چه کارشناسان مذهبی سایتهای اینترنتی، چه امام جماعت ها و روحانی هایی که حضورا ازشون خودم یا دیگران این سوال رو پرسیدن که چرا دعاهامون مستجاب نمیشه قریب به اتفاق جواب همشون این چیزی هست که پایین مینویسم:
اکثرا خواهند گفت: یکی از این علل رو داره: 1- دعا شرایطی داره که شما شرایط رو رعایت نمی کنید مثلا باید فقط از خدا بخواهید،در زمانها و مکانهای خاصی دعا کنید و...2- دعا باید با حال تضرع و زاری باشه 3- باید برای دعا از توسل به ائمه و معصومین هم استفاده کرد 4- ممکنه بعضی گناهان انسان باعث بشه آدم دعاش مستجاب نشه 5- ممکنه چیزی که دعا میکنید به صلاحتون نیست 6- ممکنه خدا میخواد اجابت دعاتون رو به تاخیر بندازه تا بیشتر باهاش حرف بزنید 6- باید یقین داشته باشد که خداوند جواب شما رو خواهد داد
و اینا جواب منه به این موردها: 1-شرایط رو سعی کردم رعایت کنم، در مسجد و مکانهای زیارتی میرم دعا میکنم، بعد از نماز صبح دعا میکنم،موقع اذان دعا میکنم،و ... 2- در بیشتر موارد موقع دعا با گریه بودم 3- همیشه متوسل میشم به ائمه 4- خوب من که سعی کردم گناه نکنم تا حد امکان.نگاه به نامحرم نکنم، غیبت نکنم، دروغ نگم،و... خیلی هم استغفار میکنم و هروقت برای هر موضوعی و هر زمان خواستم دعا کنم اول گفتم خدایا من رو ببخش مورد 5و 6_ حالا از کجا بدونیم کدومشه؟به اضافه اینکه من توی یه پست دیگه گفته بودم که،آخه چطور ممکنه وقتی کلی حدیث و روایت از معصومین وجود داره که توصیه کردن به زود ازدواج کردن،چطور ممکنه زود ازدواج کردن و کلا ازدواج کردن به صلاح کسی نباشه؟ و همچنین درباره مورد آخر هم فکر نمیکنم اون قدر بنده پاک و خالصی برای خدا بوده باشم..اگر بودم و واقعا تقوا داشتم مرتکب گناهان هر ازچند گاهی نمی شدم

pzahra;582699 نوشت:
خوشبحالت که شرایط ازدواج داری
من که نه کار دارم نه پول
برای همین تا آخرعمر باید پاکدامنی کنم
لعنت بر روزگار

حالا منم که اینا رو داشتم مگه تونستم ازدواج کنم...
مشکل چیزی فراتر از اینجاهاست
شاید شما به کار و درآمد دست پیدا کنی مشکلت حل بشه ولی من با داشتن اینا هم نتونستم...

mehrant;582695 نوشت:
عذر میخوام بابت دیر جواب دادن...چون همین امروز هم در بیمارستان کشیک هستم و وقتی فرصت آزاد پیدا کنم و بیماران کاری نداشته باشن وقت میکنم بیام توی اینترنت.
بله این هم یه روش هست که قبلا هم چند دفعه بهم توصیه شده ولی خانواده اصلا این روش رو قبول نمیکنن
به محض اینکه بهشون این پیشنهاد رو بدید عصبانی میشن و میگن نه این راهش نیست ما دختر از اینجور جاها نمیگیریم
دلیلشون هم اینه که میگن چون اصلا ندیدیم و نمیشناسیم شون
به عبارت دیگه پدر و مادرم فقط پیشنهادات کسانی رو که قبولشون داشته باشن و بشناسن شون میپذیرن
فرضا اگه یکی از دوستان مورد اعتماد پدرم یا آشنایان مورد اعتماد یه دختر رو معرفی کنه قبول دارن
ولی اگه مثلا فلان استاد دانشگاه یا مثلا همین نهاد نمایندگی یه نفر رو معرفی کنه میگن نه ما از کجا بشناسیم شون

خواهش میکنم
درسته منم برا برادرام به مادرم گفتم به نهاد بگیم که مادرم قبول نکردن دقیقا همین حرفا رو زدن سر همین شناخت و میگفتن اصلا این روش رو قبول ندارن ولی اگه یکی بخواد زودتر ازدواج کنه خب اینجوری سریع تر بود یعنی احتمالش میرفت بالا
هرچند من کاملا حق میدم که خیلی براشون مهم باشه که شناخت داشته باشن اما اگه یکی حواسش باشه که شخصی که معرفی کردن فقط معرفی بوده بلکه دلیلی بر تاییدش نبوده و درست حسابی بره تحقیق کنه و پرس و جو کنه و تلاش کنه بشناسدشون مشکلی پیش نمیاد به نظرم
من خودم دیدم خیلیا تو همین معرفی های نهاد رهبری به مشکل بر خوردن چون به اشتباه فکر میکردن چون نهاد رهبری معرفی کرده طرفشون تایید شده است و زیاد نمیرفتن تحقیق کنن و بشناسن دیگه نمیدونن اون خانومی هم که تو نهاد نشسته از روی چند تا مشخصه ظاهری و چند تا شرط مختصر معرفی میکنه مثلا سن و تحصیلات و حجاب و رابطه با نامحرم و اینا و شناختی عملا نسبت به دختر ندارن و معرفیش میکنن بعدشم همیشه اینطور بوده که از دختره تعریف و تمجید مردن بعد اونایی که فکر میکنن طرف تایید شده است ازدواج میکنن به مشکل بر میخورن من حالا زیاد نه ولی یه نمونه اینجوری دیدم به مشکل خوردن
میگم خب شما با این شرایطتون دیگه کار رو که سپردید به خانودادتون خدا رو شکر اونا هم حواسشون جمعه و سخت گیریای لازم رو میکنن و حساسن
شما فقط همینجوری که خودتون گفتین برین دنبال یه افرادی که درست راهنماییتون کنن که افکار درستی داشته باشین نسبت به این مشکلات و وضعتون که اون افکار نه بذاره ناامید بشید نه ناراحت نه اینکه اعتماد به نفستون کم شه و کارای دیگتون رو تحت تاثیر قرار نده
برید تو بخش سایت پاسخگویی آنلاین به سوالات اونا خیلی خوب راهنمایی میکنن یا همینجا ریشه یابی کنید به مسالتون روان سناختی نگاه کنید چون به نظرم با این چیزایی که شما رعایت میکنید نیاز به یک مشاورمذهبی دارید که دیدتون رو عوش کنه بهتون انرژی و امیدواری بده و راههای جلوگیری از ناامیدی و این مشکلات رو بهتون نشون بده
اینا هم راهکار داره
ان شاالله که موفق باشید

pzahra;582699 نوشت:
خوشبحالت که شرایط ازدواج داری
من که نه کار دارم نه پول
برای همین تا آخرعمر باید پاکدامنی کنم
لعنت بر روزگار

خب شما برید دنبال کار بالاخره یه کاری پیدا میشه وضعتون خوب میشه ان شاالله
به نظر من آقایون سه چهار سال برن دنبال یه کار و پس انداز کنن میتونن با حداقل چیزا یعنی با آسون گرفتن ازدواج ازدواج کنن

http://www.javab.ir/09640/
این لینک پاسخگویی آنلاینه با مشاوراش میتونین چت کنید بگید راههای امیدوار بودن و شاد بودن و آرامش داشتن نسبی رو بهتون بگن راهکار میدن
البته مشاورای اعتقادیش بی نظیرت راجع به استجابت دعا و اینا باهاشون حرف بزنید

sarahh;582703 نوشت:
با آسون گرفتن ازدواج ازدواج کنن

انصافا پسرا خیلی آسون تر میگیرن در برابر دخترها

دختر ها، نمیگم همه، اما خیلیاشون توقعاتشون زیاده

اصلا آسون رو یه چیز دیگه تعریف میکنن

mehrant;582700 نوشت:
من چیزی که دیدم، وقتی این سوال پرسیده میشه، چه کارشناسان مذهبی برنامه های تلویزیونی، چه کارشناسان مذهبی سایتهای اینترنتی، چه امام جماعت ها و روحانی هایی که حضورا ازشون خودم یا دیگران این سوال رو پرسیدن که چرا دعاهامون مستجاب نمیشه قریب به اتفاق جواب همشون این چیزی هست که پایین مینویسم:
اکثرا خواهند گفت: یکی از این علل رو داره: 1- دعا شرایطی داره که شما شرایط رو رعایت نمی کنید مثلا باید فقط از خدا بخواهید،در زمانها و مکانهای خاصی دعا کنید و...2- دعا باید با حال تضرع و زاری باشه 3- باید برای دعا از توسل به ائمه و معصومین هم استفاده کرد 4- ممکنه بعضی گناهان انسان باعث بشه آدم دعاش مستجاب نشه 5- ممکنه چیزی که دعا میکنید به صلاحتون نیست 6- ممکنه خدا میخواد اجابت دعاتون رو به تاخیر بندازه تا بیشتر باهاش حرف بزنید 6- باید یقین داشته باشد که خداوند جواب شما رو خواهد داد
و اینا جواب منه به این موردها: 1-شرایط رو سعی کردم رعایت کنم، در مسجد و مکانهای زیارتی میرم دعا میکنم، بعد از نماز صبح دعا میکنم،موقع اذان دعا میکنم،و ... 2- در بیشتر موارد موقع دعا با گریه بودم 3- همیشه متوسل میشم به ائمه 4- خوب من که سعی کردم گناه نکنم تا حد امکان.نگاه به نامحرم نکنم، غیبت نکنم، دروغ نگم،و... خیلی هم استغفار میکنم و هروقت برای هر موضوعی و هر زمان خواستم دعا کنم اول گفتم خدایا من رو ببخش مورد 5و 6_ حالا از کجا بدونیم کدومشه؟به اضافه اینکه من توی یه پست دیگه گفته بودم که،آخه چطور ممکنه وقتی کلی حدیث و روایت از معصومین وجود داره که توصیه کردن به زود ازدواج کردن،چطور ممکنه زود ازدواج کردن و کلا ازدواج کردن به صلاح کسی نباشه؟ و همچنین درباره مورد آخر هم فکر نمیکنم اون قدر بنده پاک و خالصی برای خدا بوده باشم..اگر بودم و واقعا تقوا داشتم مرتکب گناهان هر ازچند گاهی نمی شدم

ببخشید ولی به نظرم صبرتون کمه باور کنید از همین آقایون بپرسید خیلیا خیلی صبر کردن یعنی من شما رو با بعضیای دیگه مقایسه میکنم (هرچند مقایسه درست نیست چون هرکس شرایط روحی و موقعیت خاص خودش رو داره) میبینم شما باید هنوز صبر کنید خدا صلاحتون رو میدونه شاید الان صلاحتون نیست
هر جوری هم که باشید بالاخره دارید همه تلاشتون رو میکنید که به گناه نکنید و به خدا نزدیک بشید حتما که نباید عالم دینی بود تا خدا توجه کنه خدا حواسش به همه هست
اون همه حدیث توصیه کردن به زود ازدواج کردن در صورت امکان نه به هر شکلی که شده دیگه آیه قرآنه که اگه نشد ازدواج کنید پاکدامنی پیشه کنید بعدشم شما شرایطتون خوبه خودتون که میبینید ناشکری نکنید الان یه لحظه فکر کنید اصلا شرایط ازدواجم نداشتید حتی مورد مناسبم بود شما چند سال طول میکشید شرایطتون محیا بشه ببینید چه حالی میشید؟ خدا رو شکر کنید در هر حالی
حضرت معصومه(س) ازدواج نکردن چون شخصی در شانشون نبود

دین ما عقل کامله
هیچ دستوریش اینجوری نیست که روح ادمو بهم بریزه و ناامید و ناراحت کنه اگر اینجوری شدیم حتما برداشتمون اشتباه بوده باید بریم از اهلش بپرسیم و راه درست رو نه راهی که فکر میکنیم درسته پیدا کنیم
نظر من اینه از مشاورا در مورد این چیزا بپرسید تا ناراحتیتون رفع بشه

ابن-الخمینی;582710 نوشت:
انصافا پسرا خیلی آسون تر میگیرن در برابر دخترها

دختر ها، نمیگم همه، اما خیلیاشون توقعاتشون زیاده

اصلا آسون رو یه چیز دیگه تعریف میکنن


بله ولی دخترای مومن زیادی هم هستن که با حداقل شرایط میسازن
به شرطی که ببینن پسره اهل کار و تلاشه تنبل نیست تلاششو میکنه اگرم اولش پسره چیزی نداشته باشه سخت نمیگیرن
یعنی حداقل باید پسره بتونه شده یه خونه ای هرچند خیلی کوچیک اجاره کنه یه درآمدی هم داشته باشه که بتونه حداقل هزینه های زندگی رو بده
اگه پسرا زرنگ و اهل کار باشن ناامیدم نباشن میتونن ولی اکثر پسرا تنبلن

mehrant;582701 نوشت:
حالا منم که اینا رو داشتم مگه تونستم ازدواج کنم...
مشکل چیزی فراتر از اینجاهاست
شاید شما به کار و درآمد دست پیدا کنی مشکلت حل بشه ولی من با داشتن اینا هم نتونستم...

تازه میرسم به شما اگه کار و درامد پیداکنم بعدشم پیدا کردن دختر مومن خیلی سخته

وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (آیه 32 سوره انعام)
زندگی دنیوی جز بازیچه و سرگرمی نیست و مسلّما خانه آخرت برای کسانی که پروا پیشه می کنند بهتر است ، آیا نمی اندیشید؟! [ نظرات / امتیازها ]
نباید این احادیث ازدواج زود رو انقدر بزرگ کنیم و همه چیز بدونیم و فقط این حدیث رو ببینیم چون اگه شرایط زود ازدواج کردن محیا نشه روحیه آدم بهم میریزه یکم بی خیال تر باشید سپردید به خانواده دیگه زیاد فکر نکنید واقعا ازدواج زود اینقدر مهم نیست که آدم رو ناامید کنهو تلاش که میکنید بقیش با خداست
الان شما برید از یه عالم بپرسید ببینید بهتون میگه شما باید چیکار کنید
آدم نباید تو زندگی انقدر یه چیزی رو برا خودش بزرگ کنه که نرسیدن بهش حالش رو خراب کنه تلاشش رو بکنه به چیزی که خدا پیش پاش میذاره راضی باشه

mehrant;582567 نوشت:
سلام.
متشکرم.
آره اونها هم خانواده های مذهبی بودن...
درمورد اتفاقات موارد قبلی توی اون تاپیک قبلی بیشتر توضیح داده بودم.

حرف شما درسته درمورد تلقین، اما چیزی که آرامش منو بهم زده فقط بهم خوردن موردهای قبلی نیست..بلکه بیشترش هم بخاطر اینه که الان هیچ گزینه ای مطابق با معیارهای من اصلا پیدا نمیشه که بخوام حالا مجدد برم خواستگاری و بررسی کنیمو...و هرچقدر هم که دعا میکنم که خدا ازدواجم رو فراهم کنه، دعاهام به اجابت نمیرسن. ..

خب چیزی که هست مت تاپیک قبلی رو یا ندیدم یا یادم نمیاد که چی بوده ؟ اما اینکه میگید گزینه ای با معیارهای شما اصلا" گیر نمیاد این حرف اصلا" منطقی نیست . همونطور که گفتم اگر بخواهید می تونید . پس باید
این باور رو داشته باشید که اگر دختری با معیار شما هنوز سر راهتون قرار نگرفته بخاطر اینه که خداوند برای شما هنوز زود میدونه و منتظره تا شما تجربتونو و شناختتونو بالا ببرید . پس بجای اینکه بگید چرا دعای من مستجاب
نمیشه بگید مصلحت خدا هنوز نشده که من بخوام ازدواج کنم . دیدتونو برای اتفاقات مثبت کنید .

sarahh;582721 نوشت:
وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (آیه 32 سوره انعام)
زندگی دنیوی جز بازیچه و سرگرمی نیست و مسلّما خانه آخرت برای کسانی که پروا پیشه می کنند بهتر است ، آیا نمی اندیشید؟! [ نظرات / امتیازها ]
نباید این احادیث ازدواج زود رو انقدر بزرگ کنیم و همه چیز بدونیم و فقط این حدیث رو ببینیم چون اگه شرایط زود ازدواج کردن محیا نشه روحیه آدم بهم میریزه یکم بی خیال تر باشید سپردید به خانواده دیگه زیاد فکر نکنید واقعا ازدواج زود اینقدر مهم نیست که آدم رو ناامید کنهو تلاش که میکنید بقیش با خداست
الان شما برید از یه عالم بپرسید ببینید بهتون میگه شما باید چیکار کنید
آدم نباید تو زندگی انقدر یه چیزی رو برا خودش بزرگ کنه که نرسیدن بهش حالش رو خراب کنه تلاشش رو بکنه به چیزی که خدا پیش پاش میذاره راضی باشه

خیلی شرمنده ام ولی اون تاپیک قبلی من و دلایلی که برای ازدواج کردن تو این سن رو آورده بودم واقعا خوندید؟
آخه نظرات تون اینجوری میرسونه که نخوندید...
من دلیل آورده بودم که چرا الان نیاز دارم.
توی همین تاپیک فعلی هم در پستهای اول خدمتتون گفتم که کسی که میدونه یه روزی بهرحال ازدواج میکنه دیر و زود شدنش براش مهم نیست اما کسیکه نیاز داره اگه ببینه جور نمیشه خوب براش مهم میشمنم خانواده اوایل دنبالش نبودن و مبگفتن باید دوره پزشکی عمومی رو تموم کنی بری دوره تخصص هم بگذرونی بعد تازه دنبال ازدواج باشی
اما وقتی بهشون گفتم من نیاز دارم و نمیتونم صبر کنم از اون به بعد بود که پیگیر شدن

mehrant;582754 نوشت:
خیلی شرمنده ام ولی اون تاپیک قبلی من و دلایلی که برای ازدواج کردن تو این سن رو آورده بودم واقعا خوندید؟
آخه نظرات تون اینجوری میرسونه که نخوندید...
من دلیل آورده بودم که چرا الان نیاز دارم.
توی همین تاپیک فعلی هم در پستهای اول خدمتتون گفتم که کسی که میدونه یه روزی بهرحال ازدواج میکنه دیر و زود شدنش براش مهم نیست اما کسیکه نیاز داره اگه ببینه جور نمیشه خوب براش مهم میشمنم خانواده اوایل دنبالش نبودن و مبگفتن باید دوره پزشکی عمومی رو تموم کنی بری دوره تخصص هم بگذرونی بعد تازه دنبال ازدواج باشی
اما وقتی بهشون گفتم من نیاز دارم و نمیتونم صبر کنم از اون به بعد بود که پیگیر شدن

دشمنتون شرمنده نه کامل نخوندم اون تاپیک رو اولاشو یه نگاهی انداختم دیگه نخوندم

حالا حتما باید دختر مورد نظرتون چادری باشه ؟ Fool کی گفته هر کی چادریه آدم خوبیه و میره بهشت ؟ :/ اینقدر هم خست نگیرید که زندگی زهر مر شه ...
همه نماز هاتونو اول وقت بخونید بعدش هم دعا کنید کافیه والـــا

afshan;582724 نوشت:
خب چیزی که هست مت تاپیک قبلی رو یا ندیدم یا یادم نمیاد که چی بوده ؟ اما اینکه میگید گزینه ای با معیارهای شما اصلا" گیر نمیاد این حرف اصلا" منطقی نیست . همونطور که گفتم اگر بخواهید می تونید . پس باید
این باور رو داشته باشید که اگر دختری با معیار شما هنوز سر راهتون قرار نگرفته بخاطر اینه که خداوند برای شما هنوز زود میدونه و منتظره تا شما تجربتونو و شناختتونو بالا ببرید . پس بجای اینکه بگید چرا دعای من مستجاب
نمیشه بگید مصلحت خدا هنوز نشده که من بخوام ازدواج کنم . دیدتونو برای اتفاقات مثبت کنید .

اون تاپیک که اسمش "چرا نمی تونم ازدواج کنم؟ " بود رو میگم.
چرا منطقی نیست؟ خوب من پدر و مادرم، سه تا از دوستان پدرم و سه تا از آشنايان مادرم دنبال گزینه برای من هستن اما همش میگن با اون شرایطی که من میخوام کسی رو هنوز پیدا نکردن.بجز چند موردی که معرفی کردن و رفتیم خواستگاری ولی به توافق نرسیدیم.
توی اون تاپیک نوشتم که به چه دلایلی نیاز دارم که ازدواج کنم
اگه اون دلایل نبود که خوب اهمیتی نداشت برام که کی ازدواج برام جور بشه

یا مهـدی;582759 نوشت:
حالا حتما باید دختر مورد نظرتون چادری باشه ؟ Fool کی گفته هر کی چادریه آدم خوبیه و میره بهشت ؟ :/ اینقدر هم خست نگیرید که زندگی زهر مر شه ...
همه نماز هاتونو اول وقت بخونید بعدش هم دعا کنید کافیه والـــا

اصلا شرط ورود به معیارهای من چادری بودن و مذهبی بودنه.اگه اینجوری بود اونموقع تازه میریم شروع به بررسی که آیا سایر معیارها و ویژگیهای مورد نظر رو داره یا نه.
منم نگفتم هرکی چادریه خوبه.ولی برای اینکه یه دختر جزو گزینه هام باشه نظر شخصی من اینه که همسر من حتما باید یه خانم چادری باشه.
والا ما که هرجا مشکل رو مطرح کردیم میگن باید ارتباط با خدا رو بیشتر کن، دعا های مختلف رو بخونی .. در همین سایت کلی دعا مطرح شده که گفتن بخونید از جمله اینکه گفتن هرشل دعای توسل و زیارت عاشورا بخونید که منم بعد از دیدن این مطلب دارم همین کار رو میکنم

تو نماز هاتو اول وقت بخون بعد نماز دعاتو بگو وسلام ؛ بقیشو برو به زندگیت برس Fool حوسلت هم سر رفت یه زیارت عاشورایی چیزی بخون
با سختگیری عبادتو برات خودت خسته کننده نکن

یا مهـدی;582766 نوشت:
تو نماز هاتو اول وقت بخون بعد نماز دعاتو بگو وسلام ؛ بقیشو برو به زندگیت برس Fool حوسلت هم سر رفت یه زیارت عاشورایی چیزی بخون
با سختگیری عبادتو برات خودت خسته کننده نکن

اینکار رو که از همون اول هم میکردم
ولی میگن باید ارتباطت رو با خدا بیشتر کنی.
منم الان طبق اون چیزایی که بهم گفتن بعد از نماز صبح هفتاد بار ذکر " یا فتاح" میگم بعدش 110 بار صلوات.بعد از نماز های دیگه هم که معمولا دعا میکنم. هررشب قبل خواب یه سوره قرآن میخونم و دعای توسل و اگه شد زیارت عاشورا و تقریبا هر شب هم یه توسل به ائمه میکنم
اما...

sarahh;582756 نوشت:
دشمنتون شرمنده نه کامل نخوندم اون تاپیک رو اولاشو یه نگاهی انداختم دیگه نخوندم

خوب پس بخونیدش
توی یکی از چند صفحه آخر بود که دلایلم رو نوشتم
خوب اگه قرار باشه فعلا ازدواج در کار نباشه پس باید راه حل پیدا بشه
دلایلم فقط مساله به گناه افتادن نیست چیزای دیگه ای هم هست. ..

mehrant;582769 نوشت:
منم الان طبق اون چیزایی که بهم گفتن بعد از نماز صبح هفتاد بار ذکر " یا فتاح" میگم بعدش 110 بار صلوات.بعد از نماز های دیگه هم که معمولا دعا میکنم. هررشب قبل خواب یه سوره قرآن میخونم و دعای توسل و اگه شد زیارت عاشورا و تقریبا هر شب هم یه توسل به ائمه میکنم

برادر حورالعین مگه میخوای این همه دعا میکنی؟:khaneh:

ابن-الخمینی;582773 نوشت:
برادر حورالعین مگه میخوای این همه دعا میکنی؟:khaneh:

:ghash::ghash::ghash:
چیکار کنم خوب؟
میگم که اصلا گزینه ای مطابق با شرایط من نیست که بخوام حالا بررسیش کنیم که آیا معیارهای من رو داره یا نداره.

afshan;582724 نوشت:
خب چیزی که هست مت تاپیک قبلی رو یا ندیدم یا یادم نمیاد که چی بوده ؟ اما اینکه میگید گزینه ای با معیارهای شما اصلا" گیر نمیاد این حرف اصلا" منطقی نیست . همونطور که گفتم اگر بخواهید می تونید . پس باید
این باور رو داشته باشید که اگر دختری با معیار شما هنوز سر راهتون قرار نگرفته بخاطر اینه که خداوند برای شما هنوز زود میدونه و منتظره تا شما تجربتونو و شناختتونو بالا ببرید . پس بجای اینکه بگید چرا دعای من مستجاب
نمیشه بگید مصلحت خدا هنوز نشده که من بخوام ازدواج کنم . دیدتونو برای اتفاقات مثبت کنید .

تاپیک قبلی ام اینه: http://www.askdin.com/thread43522.html

sarahh;582756 نوشت:
دشمنتون شرمنده نه کامل نخوندم اون تاپیک رو اولاشو یه نگاهی انداختم دیگه نخوندم

این دلایلم رو که گفتم توی اون پست نوشتم
از اونجا این رو کپی پیست کردم:
حالا شاید سوال شما و دوستان دیگه این باشه که چرا اینقدر عجله دارم و چرا اصرار دارم که در این سن و هرچه زودتر ازدواج کنم؟
چندتا دلیل داره:
1- مهمترینش که داره خیلی هم این موضوع اذیتم میکنه متاسفانه همون مساله نیاز جنسی هست.به خدا آدم هوسرانی نیستم ولی این نیاز کلافه ام کرده.میگن اگر کسی بترسه با ازدواج نکردن به حرام بیفته ازدواج واجبه براش.ولی من به گناه افتادم.گاهی اوقات هست که خیلی تحت فشار قرار میگیرم و برای کمی آروم کردن خودم بارها شده رفتم در اینترنت گشتن و....بعد از ماه مبارک رمضان خیلی تلاش کردم که این کار رو نکنم.اما همیشه افکار مربوط به نیاز جنسی در ذهنم هست.
2- دلیل دیگه اینکه به واسطه پزشک بودن من خیلی با خانمها در ارتباط هستم.خانمهای همکار، خانمهای پرستار در بیمارستان،بیماران خانم، همراهان بیمار،دیگر پرسنل بیمارستان که اونا هم خانم هستن.این موضوع که این همه خانم نامحرم هر روز با من ارتباط دارن، صحبت میکنن،در کنار من میشینن اما یه خانم نیست که بصورت حلال و شرعی باهاش رابطه داشته باشم خیلی ناراحتم میکنه.و همچنین مخصوصا که خانمهای بیمار هم به مراجعه میکنن و ما معاینه شون میکنیم و معاینه هم مستلزم نگاه کردن و لمس بدن و...است،و بعنوان یه قانون عقلی و شرعی هم آدم باید در نقش پزشک هیچگونه میل جنسی در این حال نسبت به این خانمها نداشته باشه.و این خیلی سخته که این همه آدم امیال خودش رو سرکوب کنه و هیچ راه شرعی و حلال با ازدواج کردن برام فراهم نشده...
3- دلیل دیگه هم اینکه کار مون در بیمارستان و کشیکها و وظایف خیلی سنگینه.نیاز به آرامشی دارم که فکر میکنم این آرامش فقط توسط همسر ایجاد میشه.اما این آرامش در زندگی من نیست فعلا.
4- هیچ دوست همسن و سالی ندارم که باهاش بتونم نفریح و سرگرمی و هم صحبتی داشته باشم.تنها دوستانم هم از همکلاسی هام هستن که اونها هم دقیقا مثل من وقتشون درگیره و وقت این چیزها رو ندارن.در فامیل هم پسر همسن و سال خودم نداریم که با اونها بخوام باشم...
5- در خانواده هم چهار نفر هستیم که خواهرم چندسال پیش ازدواج کرد و با همسرش در شهر دیگه ای زندگی میکنن.و از اون به بعد هم من خیلی تنها شدم...

اگه نماز هاتو همشو اول وقت میخونی ج نگرفتی پس مشکل از جای دیگست ؛ اصلاح ضارهری سعی کن بکنی مثلا خوش تیپ باش قیافه ی مذهبی نداشته باش

یا مهـدی;582784 نوشت:
اگه نماز هاتو همشو اول وقت میخونی ج نگرفتی پس مشکل از جای دیگست ؛ اصلاح ضارهری سعی کن بکنی مثلا خوش تیپ باش قیافه ی مذهبی نداشته باش

مورد آخری که رفتیم خواستگاریش با یه کت و شلوار رنگ روشن رفتم {دفعات قبلی کت نمی پوشیدم} و سه جلسه هم که گفتن بیاین با دو لباس و دو رنگ متفاوت رفتم
ولی اتفاقا همون مورد علت جواب منفی شون رو ظاهر من اعلام کردن

یا رب

من فکر می کنم دلایل اینکه آرامش ندارید رو خودتون بیان کردید:

چون برای حل مشکلتون راه رو اشتباه رفتید: ولی من به گناه افتادم.گاهی اوقات هست که خیلی تحت فشار قرار میگیرم و برای کمی آروم کردن خودم بارها شده رفتم در اینترنت گشتن و....بعد از ماه مبارک رمضان خیلی تلاش کردم که این کار رو نکنم

وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىیُغْنِیَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ

[=B Mitra]

كسانى كه [وسیله] زناشویى نمى‏یابند باید عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خویش بى‏نیاز گرداند



سوره نور ایه 33

بله یک آیه ست عمل کردن بهش فووووق العاده سختِ اما تنها راه آرامشتون همینِ

آقا استغفار هم زیاد بکن
استغفار خودش معجزه میکنه

این آیه هم حضرت موسی علیه السلام وقتی تنها شد بعد از کمک به دختران حضرت شعیبر(علیه السلام) و بعدش قضیه ازدواجش ...

.....رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ

قصص ۲۴

موسی برای (گوسفندان) آن دو آب کشید؛ سپس رو به سایه آورد و عرض کرد: «پروردگارا! هر خیر و نیکی بر من فرستی، به آن نیازمندم!»

خودم آثارشو نمیدونم
، ولی این آیه رو دوست دارم

یا رب

شاید این پست ها کمکتون بکنِ:

http://baroobachz.mihanblog.com/post/category/10

ای کاش میشد از نزدیک میدیمتون ببینم مشکل چیه میگند از نظر ظاهری ...
مگه میشه نشه درستش کرد ؟ :/

مشتی خاک;582786 نوشت:
یا رب

من فکر می کنم دلایل اینکه آرامش ندارید رو خودتون بیان کردید:

چون برای حل مشکلتون راه رو اشتباه رفتید: ولی من به گناه افتادم.گاهی اوقات هست که خیلی تحت فشار قرار میگیرم و برای کمی آروم کردن خودم بارها شده رفتم در اینترنت گشتن و....بعد از ماه مبارک رمضان خیلی تلاش کردم که این کار رو نکنم

وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىیُغْنِیَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ

[=B Mitra]

كسانى كه [وسیله] زناشویى نمى‏یابند باید عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خویش بى‏نیاز گرداند



سوره نور ایه 33

بله یک آیه ست عمل کردن بهش فووووق العاده سختِ اما تنها راه آرامشتون همینِ

بله این هست
ولی خوب در همین قسمتی که از حرفام کپی کردید اون قسمت قرمز رنگه نوشتم که از ماه رمضان به بعد تلاش کردم اینکارا را نکنم و دیگه نکردم
خیلی گناه ها و چیزای دیگه هم گذاشتم کنار و خیلی دعا میکنم.
فکر کنم یه مقدار هم اشتباه حرفم رو متوجه شدید
من منظورم این نبود که میرم گناه میکنم و از راه های غیر شرعی...
میخواستم بگم که نیاز دارم به ازدواج اما فراهم نمیشه هر کاری میکنم.دعا میکنم نماز میخونم ارتباطم رو با خدا بیشتر میکنم از گناه های مختلف دوری میکنم.....

mehrant;582779 نوشت:
این دلایلم رو که گفتم توی اون پست نوشتم
از اونجا این رو کپی پیست کردم:
حالا شاید سوال شما و دوستان دیگه این باشه که چرا اینقدر عجله دارم و چرا اصرار دارم که در این سن و هرچه زودتر ازدواج کنم؟
چندتا دلیل داره:
1- مهمترینش که داره خیلی هم این موضوع اذیتم میکنه متاسفانه همون مساله نیاز جنسی هست.به خدا آدم هوسرانی نیستم ولی این نیاز کلافه ام کرده.میگن اگر کسی بترسه با ازدواج نکردن به حرام بیفته ازدواج واجبه براش.ولی من به گناه افتادم.گاهی اوقات هست که خیلی تحت فشار قرار میگیرم و برای کمی آروم کردن خودم بارها شده رفتم در اینترنت گشتن و....بعد از ماه مبارک رمضان خیلی تلاش کردم که این کار رو نکنم.اما همیشه افکار مربوط به نیاز جنسی در ذهنم هست.
2- دلیل دیگه اینکه به واسطه پزشک بودن من خیلی با خانمها در ارتباط هستم.خانمهای همکار، خانمهای پرستار در بیمارستان،بیماران خانم، همراهان بیمار،دیگر پرسنل بیمارستان که اونا هم خانم هستن.این موضوع که این همه خانم نامحرم هر روز با من ارتباط دارن، صحبت میکنن،در کنار من میشینن اما یه خانم نیست که بصورت حلال و شرعی باهاش رابطه داشته باشم خیلی ناراحتم میکنه.و همچنین مخصوصا که خانمهای بیمار هم به مراجعه میکنن و ما معاینه شون میکنیم و معاینه هم مستلزم نگاه کردن و لمس بدن و...است،و بعنوان یه قانون عقلی و شرعی هم آدم باید در نقش پزشک هیچگونه میل جنسی در این حال نسبت به این خانمها نداشته باشه.و این خیلی سخته که این همه آدم امیال خودش رو سرکوب کنه و هیچ راه شرعی و حلال با ازدواج کردن برام فراهم نشده...
3- دلیل دیگه هم اینکه کار مون در بیمارستان و کشیکها و وظایف خیلی سنگینه.نیاز به آرامشی دارم که فکر میکنم این آرامش فقط توسط همسر ایجاد میشه.اما این آرامش در زندگی من نیست فعلا.
4- هیچ دوست همسن و سالی ندارم که باهاش بتونم نفریح و سرگرمی و هم صحبتی داشته باشم.تنها دوستانم هم از همکلاسی هام هستن که اونها هم دقیقا مثل من وقتشون درگیره و وقت این چیزها رو ندارن.در فامیل هم پسر همسن و سال خودم نداریم که با اونها بخوام باشم...
5- در خانواده هم چهار نفر هستیم که خواهرم چندسال پیش ازدواج کرد و با همسرش در شهر دیگه ای زندگی میکنن.و از اون به بعد هم من خیلی تنها شدم...

بله هر 17 صفحه رو خوندم
میدونید من واقعا نمیدونم شما چرا اینقدر مشکلاتتون رو بزرگ میکنید
اصلا شما مشکلی ندارید راهم مشخصه که باید چیکار کنید
دوستان توی اون تاپیک و این تاپیک همه چیزو گفتن من دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه رو حرفاشون عمیق فکر کنید

میدونید همش دنبال این بودید که چرا دختره جواب منفی داده و دروغ گفته خب گفته که گفته گذشت رفت بهتر که گفته اصلا نباید واستون مهم باشه
خیلی سخت میگیرید برادر من

همش میگفتید دعا کردم مستجاب نشد این کارو کردم نشد اون کارو کردم نشد خب یکم صبر
اندکی صبر سحر نزدیک است
چرا صبر نمیکنید؟
چرا؟
ببینید اینقدر خودتونو اذیت نکنید
من واقعا از ته دلم از خدا میخوام خیلی زود شما ازدواج کنید من دق کردم انقدر شما با این فکرا خودتونو اذیت میکنید ا
خب این دلایلی که گفتید اکثر پسرا تو این شرایط
این یکی ویرایش شد الحمدلله

ابن-الخمینی;582787 نوشت:
آقا استغفار هم زیاد بکن
استغفار خودش معجزه میکنه

این آیه هم حضرت موسی علیه السلام وقتی تنها شد بعد از کمک به دختران حضرت شعیبر(علیه السلام) و بعدش قضیه ازدواجش ...

.....رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ

قصص ۲۴

موسی برای (گوسفندان) آن دو آب کشید؛ سپس رو به سایه آورد و عرض کرد: «پروردگارا! هر خیر و نیکی بر من فرستی، به آن نیازمندم!»

خودم آثارشو نمیدونم
، ولی این آیه رو دوست دارم

من خیلی استغفار میکنم
همیشه در هرجا و هروقت برای هر موضوعی که میخوام دعا کنم اولش استغفار و طلب بخشش از خدا میکنم
اون آیه هم بارها خوندم. ..

شما صبرتون کمه
چیزایی رو هم که دارید نمیبینید
میدونید من فکر میکنم شما از بچگی هر چی خواستین بهتون دادن دیگه طاقت صبر کردن ندارین هر چی خواستین باید درجا بهتون بدن
برادر من یکم برید بدبختیای بقیه مردم رو نگاه کنید کشورای همسایه رو نگاه کنید بچه های سومالی رو نگاه کنید که از گشنگی جون میدن مسلمونای میانمارو ببینید
اگه شما یه مسلمون میانماری بودین چیکار میکردین؟

ببینید یک ساعت تفکر بهتر از 70 سال عبادته
شما از فردا فقط واجباتتونو به جا بیارید به جاش بشینید فکر کنید

sarahh;582793 نوشت:
میدونید همش دنبال این بودید که چرا دختره جواب منفی داده و دروغ گفته خب گفته که گفته گذشت رفت بهتر که گفته اصلا نباید واستون مهم باشه
خیلی سخت میگیرید برادر من

شما هم متاسفانه منظورم رو متوجه نشدید
اجازه بدید یه مقدار سرم خلوت تر بشه توضیح میدم

mehrant;582804 نوشت:
شما هم متاسفانه منظورم رو متوجه نشدید
اجازه بدید یه مقدار سرم خلوت تر بشه توضیح میدم

ولی من احساس میکنم متوجه منظورتون شدم حالا این یه جمله رو هم چون خیلی تکرار کرده بودید گفتم
همه ما انسانیم پس میدونیم شما چی میگید وقتی میگید سخته همه ما متوجه میشیم
اما این همه جوابای قوی و محکم تو اون تاپیک به شما دادن به نظرم روش فکر کنید
ببینید برادر اصلا شما یه حاجتی دارید که هر کاری میکنید دعا و .. فعلا برآورده نشده خب یکم صبر کنید باااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااید صبر کنید

شما یه سیاهنمایی از وضعتون کردید که نمیشه فعلا ازدواج کنید هر کی هم هر راهی پیشنهاد میده شما یه چیزی میگید انگار که تو بن بست هستید اینطوری که نمیشه
اصلا باید جواب پس بدید که بابت این همه سخت گیری و ناامیدیتون نفس خودتون رو اذیت میکنید یکم راحت تر بگیرید
ناامیدی گناه کبیره است
برای آرامش داشتن و زیاد فکر نکردن باید افکارتون رو عوض کنید بشینید فکر کنید
شما باید محکم باشید باااااااااید مجبورید
اصلا باید اینجوری باشه که شما درس یاد بگیرید بزرگ تر بشید شناختتون نسبت به اطرافتون بره بالا
شاید خدا داره شما رو میسازه میخواد بزرگتر و محکم تر بشید

sarahh;582808 نوشت:
ولی من احساس میکنم متوجه منظورتون شدم حالا این یه جمله رو هم چون خیلی تکرار کرده بودید گفتم
همه ما انسانیم پس میدونیم شما چی میگید وقتی میگید سخته همه ما متوجه میشیم
اما این همه جوابای قوی و محکم تو اون تاپیک به شما دادن به نظرم روش فکر کنید
ببینید برادر اصلا شما یه حاجتی دارید که هر کاری میکنید دعا و .. فعلا برآورده نشده خب یکم صبر کنید باااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااید صبر کنید

نگاه کنید خدمت شما و سایر دوستان عرض میکنم
بیایید حالا که منظورم رو کامل متوجه ندید از اول قضیه رو بررسی کنیم
من یه پسری هستم با 23 سال سن.
پسری هم هستم مذهبی و از یه خانواده مذهبی.
با خودم نشستم فکرهام رو کردم و بنا به دلایلی تصمیم گرفتم ازدواج کنم.
دنبال دختر و خانواده ای هستم که بیشترین شباهت رو با اخلاق و اعتقادات خانواده خودمون داشته باشند.
این رو به پدر و مادر گفتم،
از اون به بعد پدر و مادر چند گزینه رو خودشون مد نظر داشتن که هیچکدوم نشد.
از دوستان و آشنایان کمک خواستن:
چند مورد بهمون معرفی شد که تا به حال همه این موراد جواب منفی بهمون دادن و این اتفاقات از اول سال تا الان طول کشیده یعنی حدود 7 ماه
فقط یک مورد جواب مثبت بهمون دادن که به توافق رسیدیم و میزان مهریه و سایر موارد هم پذیرفتیم و عقد موقت هم کردیم اما بعد به دلیلی عقد بهم خورد و از هم جدا شدیم
الان هم از آخرین مورد حدود یک ماه و نیم میگذره
غیر از پدر و مادرم،سه تا از دوستان پدرم و سه تا از آشنایان مادرم هم برای من به دنبال گزینه میگردن.
هم در شهر خودمون و هم در دو شهر دیگه و حتی در تهران
اما همه این افراد هیچکدوم موردی مطابق با شرایط من پیدا نکردن و فقط چند مورد توی این مدت بهمون معرفی شد که همونهایی بود که بهمون جواب منفی دادن
این موضوع خیلی من رو ناراحت کرد که چرا نشده ازدواج کنم؟ مشکل کجاست؟ خانواده هایی که انتخاب کردیم که همه مذهبی بودند،معیارهای من هم که معیارهای سختی نبود پس علت جواب منفی کجاست؟ مشکل این وسط کجاست،آیا ازمنه؟ از معیارهامه؟ از چیه؟ چرا دیگه هیچکس مطابق با شرایط من پیدا نمیشه؟این همه دختر و خانواده های مذهبی تو جامعه هستن چطور این افرادی که برای من دنبال مورد مناسب هستن پیدا نمیکنن؟
واسه رسیدن به جواب این سوالات،اومدم اون تاپیک قبلی رو زدم که نظر کارشناسان و دوستان رو بدونم.
یه عده اونجا گفتن مشکل ظاهر و قیافه ات هست.و یه عده دیگه هم میگفتن ظاهر جزو معیارهای هرکسی که میخواد ازدواج بکنه هست و حق دختر بوده که ظاهر براش مهم باشه
من میگم فکر نمیکنم اینطور باشه چون اون دختر در جلسه اول که معیارهاشو میگفت،گفت ظاهر برای من مهم نیست.
اگه واقعا ظاهر مهم بوده باشه براش ،یا این حرفش که گفته ظاهر برای من مهم نیست رو واقعی نگفته، یا اینکه علت جواب منفی رو اینکه از ظاهر من خوشش نیومده عنوان کردن دلیل واقعی نبوده
حالا هر کسی اومده یه برداشت کرده از اون صحبتهای من.
کل منظور من از اون تاپیک این بوده

mehrant;582827 نوشت:
نگاه کنید خدمت شما و سایر دوستان عرض میکنم
بیایید حالا که منظورم رو کامل متوجه ندید از اول قضیه رو بررسی کنیم
من یه پسری هستم با 23 سال سن.
پسری هم هستم مذهبی و از یه خانواده مذهبی.
با خودم نشستم فکرهام رو کردم و بنا به دلایلی تصمیم گرفتم ازدواج کنم.
دنبال دختر و خانواده ای هستم که بیشترین شباهت رو با اخلاق و اعتقادات خانواده خودمون داشته باشند.

این رو به پدر و مادر گفتم،
از اون به بعد پدر و مادر چند گزینه رو خودشون مد نظر داشتن که هیچکدوم نشد.
از دوستان و آشنایان کمک خواستن:
چند مورد بهمون معرفی شد که تا به حال همه این موراد جواب منفی بهمون دادن و این اتفاقات از اول سال تا الان طول کشیده یعنی حدود 7 ماه
فقط یک مورد جواب مثبت بهمون دادن که به توافق رسیدیم و میزان مهریه و سایر موارد هم پذیرفتیم و عقد موقت هم کردیم اما بعد به دلیلی عقد بهم خورد و از هم جدا شدیم
الان هم از آخرین مورد حدود یک ماه و نیم میگذره
غیر از پدر و مادرم،سه تا از دوستان پدرم و سه تا از آشنایان مادرم هم برای من به دنبال گزینه میگردن.
هم در شهر خودمون و هم در دو شهر دیگه و حتی در تهران
اما همه این افراد هیچکدوم موردی مطابق با شرایط من پیدا نکردن و فقط چند مورد توی این مدت بهمون معرفی شد که همونهایی بود که بهمون جواب منفی دادن
این موضوع خیلی من رو ناراحت کرد که چرا نشده ازدواج کنم؟ مشکل کجاست؟ خانواده هایی که انتخاب کردیم که همه مذهبی بودند،معیارهای من هم که معیارهای سختی نبود پس علت جواب منفی کجاست؟ مشکل این وسط کجاست،آیا ازمنه؟ از معیارهامه؟ از چیه؟ چرا دیگه هیچکس مطابق با شرایط من پیدا نمیشه؟این همه دختر و خانواده های مذهبی تو جامعه هستن چطور این افرادی که برای من دنبال مورد مناسب هستن پیدا نمیکنن؟
واسه رسیدن به جواب این سوالات،اومدم اون تاپیک قبلی رو زدم که نظر کارشناسان و دوستان رو بدونم.
یه عده اونجا گفتن مشکل ظاهر و قیافه ات هست.و یه عده دیگه هم میگفتن ظاهر جزو معیارهای هرکسی که میخواد ازدواج بکنه هست و حق دختر بوده که ظاهر براش مهم باشه
من میگم فکر نمیکنم اینطور باشه چون اون دختر در جلسه اول که معیارهاشو میگفت،گفت ظاهر برای من مهم نیست.
اگه واقعا ظاهر مهم بوده باشه براش ،یا این حرفش که گفته ظاهر برای من مهم نیست رو واقعی نگفته، یا اینکه علت جواب منفی رو این گفتن که از من خوشش نیومده
حالا هر کسی اومده یه برداشت کرده از اون صحبتهای من.
کل منظور من از اون تاپیک این بوده

خب برادر من اینو از اول بگید یعنی شما باید مینوشتید که چرا به من جواب منفی میدن

من جواب این سوالتون که چرا بهتون جواب منفی دادن رو نمیدونم هر چی بگم چرت گفتم یعنی خیلی پیچیده است اطلاعات خیلی بالایی میخواد که بشه فهمید چرا بهتون جواب منفی دادن
اما در مورد اینکه چطوری به آرامش برسید
هر وقت سرتون خلوت شد بی زحمت یه توصیحی هم درباره سوال این تاپیکتون بدید
الان به چه نتیجه ای رسیدید؟برای آرامش منظورمه سوالتون چیه؟

sarahh;582829 نوشت:
خب برادر من اینو از اول بگید یعنی شما باید مینوشتید که چرا به من جواب منفی میدن

تیتر اون تاپیک رو نوشتم دیگه "چرا نمیتونم ازدواج کنم "
دوتا مساله اصلی از طرح اون تاپیک رو میخواستم بگم
اولیش همین که چرا جواب منفی بهم میدن، دومیش هم اینکه مورد مناسب برای من پیدا نمیشه

sarahh;582833 نوشت:
من جواب این سوالتون که چرا بهتون جواب منفی دادن رو نمیدونم هر چی بگم چرت گفتم یعنی خیلی پیچیده است اطلاعات خیلی بالایی میخواد که بشه فهمید چرا بهتون جواب منفی دادن
اما در مورد اینکه چطوری به آرامش برسید
هر وقت سرتون خلوت شد بی زحمت یه توصیحی هم درباره سوال این تاپیکتون بدید
الان به چه نتیجه ای رسیدید؟برای آرامش منظورمه سوالتون چیه؟

حالا همین مسائل که در اون پست قبلی مطرح کردم باعث ناراحتی ام شده

خوب خیلی رابطه ام رو با خدا بیشتر کردم و دعا میکنم و نماز میخونم و از محرمات دوری میکنم اما تا الان نتیجه ای نگرفتم و همین مساله یعنی جواب نگرفتن از دعا و به استجابت نرسیدن دعاها روحیه ام رو بدتر کرده
حالا پرسیدم چیکاز کنم که به آرامش برسم؟

mehrant;582836 نوشت:
حالا همین مسائل که در اون پست قبلی مطرح کردم باعث ناراحتی ام شده

خوب خیلی رابطه ام رو با خدا بیشتر کردم و دعا میکنم و نماز میخونم و از محرمات دوری میکنم اما تا الان نتیجه ای نگرفتم و همین مساله روحیه ام رو بدتر کرده
حالا پرسیدم چیکاز کنم که به آرامش برسم؟


راستش در مورد اینکه چرا جواب منفی دادن خیلی حالت میتونه باشه و اطلاعات دقیق میخواد یکی میتونه جواب بده که شما رو خوب بشناسه خودتون اگه فکر کنید میتونید به نتیجه برسید
اما در مورد اینکه ناراحتید و چطوری به آرامش برسید من دیگه هر چی میدونستم خدمتتون عرض کردم واقعا دیگه فکری به سرم نمیزنه فقط میتونم براتون دعا کنم
به امام علی خیلی توسل کنید
تاپیکی که دعاها و اعمالی رو برای قبل از ازدواج گفته بخونید
توکل کنید نتیجه رو بسپارید به خدا صبببببر کنید برادرم صبر
طرز فکرتون رو جوری عوض کنید که نذاره ناراحت باشید مومن نباید اینقدر ناراحت باشه سر این مسائل توکل کنید نتیجه با خدا

با بخش مشاوره سایت سامانه ملی پاسخگویی به سوالات انلاین چت کنید هم با بخش مشاورش هم با بخش اعتقادیش

میدونم پدر و مادرتون مخالفت میکنن
اما یکی از راههای زودتر ازدواج کردنتون اینه برید نهاد رهبری دانشگاههای دیگه
خانوادتون رو قانع کنید که اونا فقط معرفی میکنن اانتخاب با شماست
کلی میرید تحقیق میکنید آشنا میشید تحقیقاتش بیشتر از حالتیه که یه اشناییی که خیلی قبولش دارید بهتون معرفی میکنه
30 جا میرید خواستگاری هم شناختتون بیشتر میشه هم بهتر از اینه یه سال بشینید کسی رو معرفی نکنن
از کجا معلوم شاید یکی که اونا معرفی کردن واقعا بهتر از اینایی باشه که آشناهاتون معرفی میکنن
اگه راضیشون کنید خوبه

sarahh;582792 نوشت:
بله هر 17 صفحه رو خوندم
اصلا شما مشکلی ندارید راهم مشخصه که باید چیکار کنید

خوب اگه مشکلی نیست پس چرا تا به حال نتونستم ازدواج بکنم؟

sarahh;582793 نوشت:
میدونید همش دنبال این بودید که چرا دختره جواب منفی داده و دروغ گفته خب گفته که گفته گذشت رفت بهتر که گفته اصلا نباید واستون مهم باشه
خیلی سخت میگیرید برادر من

معلوم نیست ایا اسم دلیل جواب منفی شون رو بشه گذاشت دروغ یا نه.
معلوم نیست نظر دختر این بوده یا نظر پدر و مادرش
مشکل من از اون جلسه فقط این بوده که از اولش پدر و مادرش میگفتن ما راضی هستیم ما پسرتون رو تایید میکنیم
چند هفته هم جواب دادن به ما رو به تاخیر انداختن
آخرش جواب منفی دادن گفتن علنتش اینه که دخترمون ظاهر پسرتون رو نپسندیده
در حالیکه دختر گفته بود ظاهر برای من مهم نیست
چیزی که ناراحتم کرد از اون خواستگاری این هست
نه خود دادن جواب منفی

sarahh;582795 نوشت:
همش میگفتید دعا کردم مستجاب نشد این کارو کردم نشد اون کارو کردم نشد خب یکم صبر
اندکی صبر سحر نزدیک است
چرا صبر نمیکنید؟
چرا؟
ببینید اینقدر خودتونو اذیت نکنید
من واقعا از ته دلم از خدا میخوام خیلی زود شما ازدواج کنید من دق کردم انقدر شما با این فکرا خودتونو اذیت میکنید ا
خب این دلایلی که گفتید اکثر پسرا تو این شرایط
این یکی ویرایش شد الحمدلله

خوب چرا نشه ازدواج بکنم؟ چرا دعاهام مستجاب نمیشه؟
آقا یکی راست بگه مشکل واقعی کجاست
اون رو نشون بدید تا اصلاحش کنیم خوب
با صبر کردن آیا صد سال هم صبر کنیم اگه مشکلی هست که باعث شده نتونم ازدواج کنم و یا باعث شده خدا دعاهام رو اجابت نکنه حل میشه؟

sarahh;582798 نوشت:
شما صبرتون کمه
چیزایی رو هم که دارید نمیبینید
میدونید من فکر میکنم شما از بچگی هر چی خواستین بهتون دادن دیگه طاقت صبر کردن ندارین هر چی خواستین باید درجا بهتون بدن
برادر من یکم برید بدبختیای بقیه مردم رو نگاه کنید کشورای همسایه رو نگاه کنید بچه های سومالی رو نگاه کنید که از گشنگی جون میدن مسلمونای میانمارو ببینید
اگه شما یه مسلمون میانماری بودین چیکار میکردین؟

آخه ربطی نداره به مساله ازدواج
من میگم نیاز دارم به وجود همسر و همدم
خداوند در آیه 21 سوره روم میگه: { و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها..} {و از نشانهای قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید تا به ایشان آرامش یابید ...}

کاملا بهم ثابت شده که این آرامشی که خداوند میگه فقط و فقط از طریق ازدواج و همسر به آدم منتقل میشه
حالا من دلایلم رو گفتم که چرا به ازدواج نیاز دارم
من دنبال این آرامش هستم
حالا بدستش نیاوردم
این شده باعث ناراحتی و اضطراب
خدا میگه ازدواج کنید آرامش می یابید
منم نتونستم ازدواج کنم و آرامش ندارم
حالا همدردی با کسانی که غذا گیرشون نمیاد آیا باعث آرامش من و رفع نیاز به همسر میشه؟؟

sarahh;582801 نوشت:
ببینید یک ساعت تفکر بهتر از 70 سال عبادته
شما از فردا فقط واجباتتونو به جا بیارید به جاش بشینید فکر کنید

بالاخره برم دعا بخونم یا نمیخواد برم دعا بخونم؟
تو همین تاپیک چند بار گفتید فلان دعا رو بخون و بیشتر با خدا مناجات کن و...

sarahh;582826 نوشت:
شما یه سیاهنمایی از وضعتون کردید که نمیشه فعلا ازدواج کنید هر کی هم هر راهی پیشنهاد میده شما یه چیزی میگید انگار که تو بن بست هستید اینطوری که نمیشه

از این جمله تون ناراحت شدم:Ghamgin:

mehrant;582854 نوشت:
خوب چرا نشه ازدواج بکنم؟ چرا دعاهام مستجاب نمیشه؟
آقا یکی راست بگه مشکل واقعی کجاست
اون رو نشون بدید تا اصلاحش کنیم خوب
با صبر کردن آیا صد سال هم صبر کنیم اگه مشکلی هست که باعث شده نتونم ازدواج کنم و یا باعث شده خدا دعاهام رو اجابت نکنه حل میشه؟

الهییییی به حق مهمترین چیزی که میشه خدا رو بهش قسم داد شما زودتر ازدواج کنید ............................
من حس میکنم از مریخ اومدم من همه حرفامو زدم واقعا دیگه نمیدونم چی باید بگم از یه آدم با سواد بپرسید وگرنه من همینجوری نظر خودمو میدم ممکنه غلط هم باشه ان شاالله یکی بیاد تو این تاپیک مشکل شما رو حل کنه هرچند مشکل شما فقط به دست خودتون حل میشه همش چرا چرا میکنید یه بار تسلیم امر و خواسته خدا باشید

کی گفته شما اشکال دارید؟ چرا اینقدر اعتماد به نفستون پایینه؟ شاید 10 نفر از شما خوششون نیاد اما برا چند نفر ایده آل باشید

sarahh;582846 نوشت:
راستش در مورد اینکه چرا جواب منفی دادن خیلی حالت میتونه باشه و اطلاعات دقیق میخواد یکی میتونه جواب بده که شما رو خوب بشناسه خودتون اگه فکر کنید میتونید به نتیجه برسید
اما در مورد اینکه ناراحتید و چطوری به آرامش برسید من دیگه هر چی میدونستم خدمتتون عرض کردم واقعا دیگه فکری به سرم نمیزنه فقط میتونم براتون دعا کنم
به امام علی خیلی توسل کنید
تاپیکی که دعاها و اعمالی رو برای قبل از ازدواج گفته بخونید
توکل کنید نتیجه رو بسپارید به خدا صبببببر کنید برادرم صبر
طرز فکرتون رو جوری عوض کنید که نذاره ناراحت باشید مومن نباید اینقدر ناراحت باشه سر این مسائل توکل کنید نتیجه با خدا

هرچی به ذهنم می رسیده رو سعی کردم رعایت کنم دیگه نمیدونم واقعا مشکل کار کجاست
فکر می کردم مشکل از ظاهر من باشه که برای اون مورد آخری هم گفتم لباس پوشیدنم رو تغییر دادم
دوتا کت و دوتا شلوار و دوتا پیرهن جدید خریدم کفش جدید خریدم
لی خرج کردم
فقط واسه یکی از کت ها 480 هزار تومن پول دادم
اما بعدش اومدن دلیل جواب منفی رو ظاهر عنوان کردن
به فکرم دیگه نمیرسه که علت جواب منفی گرفتن چیه
و علت اینکه همیشه پدر و مادر دخترهایی که جواب منفی میدن میگن ما موافق بودیم کاملا ولی دختر به فلان دلیل قبول نکرد
توسل به امام رضا رو که هر شب دارم
اون تاپیک هم خوندم نمازهایی که توی اون تاپیک سفارش شده بود رو رفتم در حرم یکی از امامزادگان همه رو خوندم
دعاهاش هم دارم میخونم هر شب قبل از خواب
سوره یس هم سفارش شده بود و گفته بودن هر مجردی بخونه ازدواج میکنه
من قبل از دونستن این موضوع این رو شنیده بودم که سوره یس خوندن برای گرفتن حاجت خوبه
بنابراین بارها و بارها خوندم
اخیرا هم دیدم تو سایت نوشته شده بود سوره یس بخونید و ثوابش رو به امام جواد هدیه کنید حاجت شما رو خواهند داد
چندبار این کار رو هم کردم
دعا رو دارم میکنم
همونطور که گفتم بعد از نماز صبح هم اذکار سفارش شده رو میگم
هر شب دعای توسل و زیارت عاشورا میخونم
دعایی که در مفاتیح به اسم دعای سریع الاجابه نوشته شده و گفته این دعا خیلی عظیم الشان هست و زود به اجابت میرسه رو الان حدود پنج شش ماهه که هر شب قبل خواب میخونمش
اونقدر خوندمش که کامل حفظش شدم
نتیجه رو هم سپردم به خدا و میگم افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
اما هنوز نتیجه ای نگرفتم
هر روز اول صبح به خودم میگم خوب خدا امروز دیگه حاجت من رو میده
اما صبر میکنم و روز تمام میشه و شب هم تموم میشه و آخر شب ناراحت میشم که چرا خدا جوابم رو نداد
دوباره روز بعد روز از نو روزی از نو

sarahh;582849 نوشت:
میدونم پدر و مادرتون مخالفت میکنن
اما یکی از راههای زودتر ازدواج کردنتون اینه برید نهاد رهبری دانشگاههای دیگه
خانوادتون رو قانع کنید که اونا فقط معرفی میکنن اانتخاب با شماست
کلی میرید تحقیق میکنید آشنا میشید تحقیقاتش بیشتر از حالتیه که یه اشناییی که خیلی قبولش دارید بهتون معرفی میکنه
30 جا میرید خواستگاری هم شناختتون بیشتر میشه هم بهتر از اینه یه سال بشینید کسی رو معرفی نکنن
از کجا معلوم شاید یکی که اونا معرفی کردن واقعا بهتر از اینایی باشه که آشناهاتون معرفی میکنن
اگه راضیشون کنید خوبه

اینم به هر حال یه راه حلیه
ولی نمیدونم چطور باید قانع شون کنم

زیاد سخت نگیرین. حل میشه...بالاخره خدا هم یکی رو آفریده که همدم شما باشه. ان مع العسریسرا. شاید فعلا قسمت نیست.

mehrant;582858 نوشت:
آخه ربطی نداره به مساله ازدواج
من میگم نیاز دارم به وجود همسر و همدم
خداوند در آیه 21 سوره روم میگه: { و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها..} {و از نشانهای قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید تا به ایشان آرامش یابید ...}

کاملا بهم ثابت شده که این آرامشی که خداوند میگه فقط و فقط از طریق ازدواج و همسر به آدم منتقل میشه
حالا من دلایلم رو گفتم که چرا به ازدواج نیاز دارم
من دنبال این آرامش هستم
حالا بدستش نیاوردم
این شده باعث ناراحتی و اضطراب
خدا میگه ازدواج کنید آرامش می یابید
منم نتونستم ازدواج کنم و آرامش ندارم
حالا همدردی با کسانی که غذا گیرشون نمیاد آیا باعث آرامش من و رفع نیاز به همسر میشه؟؟


من نمیدونم شما بچه های تجربی چیزی به اسم نسبیت میخونین یا نه
برادر من آرامش نسبیه
قبول شما هیچ وقت اون آرامشی رو که با ازدواج به دست میارین بدون ازدواج به دست نمیارین اما نمیتونین فکرتونو جوری تغیر بدید که تا قبل از ازدواج بیشترین آرامش نسبی رو داشته باشید
بیشترین آرامشی که میشه قبل از ازدواج به دست آورد
نمیشه؟

mehrant;582866 نوشت:
اینم به هر حال یه راه حلیه
ولی نمیدونم چطور باید قانع شون کنم

برادر این برا شما که اینقدر مساله ازدواج براتون بحرانیه خیلی مهمه
حتما قانعشون کنید چون کلی مورد بهتون پیشنهاد میدن از نهاد

mehrant;582861 نوشت:
از این جمله تون ناراحت شدم:Ghamgin:

ببخشید قصد ناراحت کردنتون رو ندااشتم

sarahh;582863 نوشت:
الهییییی به حق مهمترین چیزی که میشه خدا رو بهش قسم داد شما زودتر ازدواج کنید ............................
من حس میکنم از مریخ اومدم من همه حرفامو زدم واقعا دیگه نمیدونم چی باید بگم از یه آدم با سواد بپرسید وگرنه من همینجوری نظر خودمو میدم ممکنه غلط هم باشه ان شاالله یکی بیاد تو این تاپیک مشکل شما رو حل کنه هرچند مشکل شما فقط به دست خودتون حل میشه همش چرا چرا میکنید یه بار تسلیم امر و خواسته خدا باشید

کی گفته شما اشکال دارید؟ چرا اینقدر اعتماد به نفستون پایینه؟ شاید 10 نفر از شما خوششون نیاد اما برا چند نفر ایده آل باشید

آخه من هر راهکار و مراحلی که برای ازدواج کردن در دین توصیه شده و مشاوران دینی میگن همون ها رو رعایت کردم
معیاهای سختی هم نداشتم
اما نشده ازدواج کنم
این شده باعث ناراحتی و اضطراب و روحیه بدم
میگن خوب وقتی امکان ازدواج نیست باید پاکدامنی کنید و یه سری کارها رو انجام بدید
من اون کارها رو هم انجام دادم و آرامش نگرفتم
حالا شما باز ایراد می گیرید از من که میگید مشکلی نیست و میگید بقیه هم مشکل دارن و اگر ازدواج دیر بشه مهم نیست و اینجور چیزا
خوب با این حرفهای از این قبیل که آرامش بدست نمیارم که!
منم حس میکنم منظور من رو نمی فهمید از اینکه میگم ازدواج نکردن باعث به هم ریختن روحیه و نداشتن آرامش شده
خوب من که سپردم به خدا و گفتم که هر روز میگم خوب انشاالله امروز دیگه حل میشه
ولی روز تمام میشه و شب میشه و انگار نه انگار
اشکال بالاخره یه جایی هست وگرنه تا به حال منم ازدواج کرده بودم

*Meshkat*;582868 نوشت:
زیاد سخت نگیرین. حل میشه...بالاخره خدا هم یکی رو آفریده که همدم شما باشه. ان مع العسریسرا. شاید فعلا قسمت نیست.

انشاالله...
نمیدونم
خدا میدونه واقعا علتش چیه

sarahh;582869 نوشت:
من نمیدونم شما بچه های تجربی چیزی به اسم نسبیت میخونین یا نه
برادر من آرامش نسبیه
قبول شما هیچ وقت اون آرامشی رو که با ازدواج به دست میارین بدون ازدواج به دست نمیارین اما نمیتونین فکرتونو جوری تغیر بدید که تا قبل از ازدواج بیشترین آرامش نسبی رو داشته باشید
بیشترین آرامشی که میشه قبل از ازدواج به دست آورد
نمیشه؟

خوب راه حل هاش همینها بود که شما صبح از سایتها لطف کردین و پیدا کردین دیگه
منم که گفتم دارم انجام شون میدم و بعضیاشون هم انجامش برام مقدور نبود

mehrant;582858 نوشت:
آخه ربطی نداره به مساله ازدواج
من میگم نیاز دارم به وجود همسر و همدم
خداوند در آیه 21 سوره روم میگه: { و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها..} {و از نشانهای قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید تا به ایشان آرامش یابید ...}

کاملا بهم ثابت شده که این آرامشی که خداوند میگه فقط و فقط از طریق ازدواج و همسر به آدم منتقل میشه
حالا من دلایلم رو گفتم که چرا به ازدواج نیاز دارم
من دنبال این آرامش هستم
حالا بدستش نیاوردم
این شده باعث ناراحتی و اضطراب
خدا میگه ازدواج کنید آرامش می یابید
منم نتونستم ازدواج کنم و آرامش ندارم
حالا همدردی با کسانی که غذا گیرشون نمیاد آیا باعث آرامش من و رفع نیاز به همسر میشه؟؟

باعث رفع نیاز به همسر نمیشه تحملتون رو میبره بالا

میتونید به مقوله ازدواج موقتم فکر کنید...بالاخره امامان عزیز افرادیو که شرایط شمارو دارن به این امر توصیه کردن...

techies;582882 نوشت:
میتونید به مقوله ازدواج موقتم فکر کنید...بالاخره امامان عزیز افرادیو که شرایط شمارو دارن به این امر توصیه کردن...

ازدواج موقت هم بله راه حلی هست که تا به حال بهش فکر نکرده بودم...
ولی از اونجایی که ازدواج موقت هم بایذ حتما با اذن پدر دختر باشه نمیدونم چطور باید خانواده ای رو پیدا کرد که رضایت به این کار بدن...

mehrant;582865 نوشت:
هرچی به ذهنم می رسیده رو سعی کردم رعایت کنم دیگه نمیدونم واقعا مشکل کار کجاست
فکر می کردم مشکل از ظاهر من باشه که برای اون مورد آخری هم گفتم لباس پوشیدنم رو تغییر دادم
دوتا کت و دوتا شلوار و دوتا پیرهن جدید خریدم کفش جدید خریدم
لی خرج کردم
فقط واسه یکی از کت ها 480 هزار تومن پول دادم
اما بعدش اومدن دلیل جواب منفی رو ظاهر عنوان کردن
به فکرم دیگه نمیرسه که علت جواب منفی گرفتن چیه
و علت اینکه همیشه پدر و مادر دخترهایی که جواب منفی میدن میگن ما موافق بودیم کاملا ولی دختر به فلان دلیل قبول نکرد
توسل به امام رضا رو که هر شب دارم
اون تاپیک هم خوندم نمازهایی که توی اون تاپیک سفارش شده بود رو رفتم در حرم یکی از امامزادگان همه رو خوندم
دعاهاش هم دارم میخونم هر شب قبل از خواب
سوره یس هم سفارش شده بود و گفته بودن هر مجردی بخونه ازدواج میکنه
من قبل از دونستن این موضوع این رو شنیده بودم که سوره یس خوندن برای گرفتن حاجت خوبه
بنابراین بارها و بارها خوندم
اخیرا هم دیدم تو سایت نوشته شده بود سوره یس بخونید و ثوابش رو به امام جواد هدیه کنید حاجت شما رو خواهند داد
چندبار این کار رو هم کردم
دعا رو دارم میکنم
همونطور که گفتم بعد از نماز صبح هم اذکار سفارش شده رو میگم
هر شب دعای توسل و زیارت عاشورا میخونم
دعایی که در مفاتیح به اسم دعای سریع الاجابه نوشته شده و گفته این دعا خیلی عظیم الشان هست و زود به اجابت میرسه رو الان حدود پنج شش ماهه که هر شب قبل خواب میخونمش
اونقدر خوندمش که کامل حفظش شدم
نتیجه رو هم سپردم به خدا و میگم افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
اما هنوز نتیجه ای نگرفتم
هر روز اول صبح به خودم میگم خوب خدا امروز دیگه حاجت من رو میده
اما صبر میکنم و روز تمام میشه و شب هم تموم میشه و آخر شب ناراحت میشم که چرا خدا جوابم رو نداد
دوباره روز بعد روز از نو روزی از نو

این دو تا با هم تناقض داره برادر
نتیجه ای که خدا تا حالا خواسته این بوده فعلا تا این زمان ازدواج نکنید معلوم نیست فردا رو چی بخواد
پس نتیجه ی خدا اینه
این که میگید هنوز نتیجه ای نگرفتید همون خواست خدا بوده تا حالا

mehrant;582886 نوشت:
ازدواج موقت هم بله راه حلی هست که تا به حال بهش فکر نکرده بودم...
ولی از اونجایی که ازدواج موقت هم بایذ حتما با اذن پدر دختر باشه نمیدونم چطور باید خانواده ای رو پیدا کرد که رضایت به این کار بدن...

شما نمیخواد ازدواج موقت کنید
فعلا برید پدر و مادرتون رو راضی کنید به نهاد رهبری دانشگاها بسپرن خودش یه گام بزرگیه چون اونجا دفتر دارن سریع معرفی میکنن

mehrant;582886 نوشت:
ازدواج موقت هم بله راه حلی هست که تا به حال بهش فکر نکرده بودم...
ولی از اونجایی که ازدواج موقت هم بایذ حتما با اذن پدر دختر باشه نمیدونم چطور باید خانواده ای رو پیدا کرد که رضایت به این کار بدن...

دختر باکره نباشه بیوه یا مطلقه باشه...کار خلاف شرع نمیکنید که...

ولی با تمام این صحبت ها و حرف ها حالا به اجبار حداقل تا حدود یه هفته ده روز دیگه باید فکر ازدواج نباشم
چون از امروز تا یه مدت خواهرم مهمان مون هست...
و از اونجا که پدر و مادرم گفتن هیچکس غیر از خودشون و خودم خبر دار نشه از این قضیه تا زمانیکه با خانواده ای به توافق کامل برسیم و دیگه ازدواج صددصد قطعی بشه
حتی خواهرم هم خبر نداره
بنابراین تا وقتی هستش نمیشه درباره ازدواج صحبت کرد و دنبال مورد بود و...

نکته مثبت فقط اینجاست که در این مدت یه سه چهار روز دارم میرم مسهد زیارت امام رضا...

mehrant;582877 نوشت:
خوب راه حل هاش همینها بود که شما صبح از سایتها لطف کردین و پیدا کردین دیگه
منم که گفتم دارم انجام شون میدم و بعضیاشون هم انجامش برام مقدور نبود

نه
راه حلش فقط اونایی که تو سایتا بود نبود
گفتم برید راهکارش رو از مشاورین سایت بپرسید چطوری ناامید و ناراحت نباشید راه های روانشناختی بهتون بدن
باید فکرتون رو کم کم عوض کنید
هر وقت به ازدواج فکر کردین فکرتون رو ببرید سمت چیز دیگه بگید بعدا بهش فکر میکنم
چه میدونم تو کاغذ بنویسید پاره کنید و از این روشا ابهتون میدن با خیلی روشای خوب دیگه
این راهکارا فقط چند تا چیز کوچیک بود برید پیش این مشاور او اعتقادیای سایت اونا روشای خوبی میدن

یه بار دیگه لینکو میدم خدمتتون
http://www.javab.ir/09640/
ان شاالله موفق باشید

[="DarkGreen"]سلام و عرض ادب

mehrant;582590 نوشت:
بله نمیدونم چه سریه که جوونای مذهبی چه پسر چه دختر ازدواجشون خیلی سخت تر از بقیه فراهم میشه
این رو در دوستان و فامیل چند مورد دیدم.

پیشنهاد میکنم این فیلم رو تا آخرش ببینید

شاید الان من هر چیز دیگه ای بگم بگید قبلا انجام دادم که این خوشحال کننده ست ولی پیشنهاد میکنم با اینحال بنشینید پای سخنرانی های علما هرچند تکراری ولی تکرار معمولا فایده داره ولی ضرر نداره[/]

[="DarkGreen"]

techies;582882 نوشت:
میتونید به مقوله ازدواج موقتم فکر کنید...بالاخره امامان عزیز افرادیو که شرایط شمارو دارن به این امر توصیه کردن...

mehrant;582886 نوشت:
ازدواج موقت هم بله راه حلی هست که تا به حال بهش فکر نکرده بودم...

مطالعه این چند لینک رو هم پیشنهاد میکنم

جناب mehrant حتما مطالعه کنید

techies;582890 نوشت:
دختر باکره نباشه بیوه یا مطلقه باشه...کار خلاف شرع نمیکنید که...
[/]

تا ساحل آرامش;582941 نوشت:
سلام و عرض ادب

پیشنهاد میکنم این فیلم رو تا آخرش ببینید

شاید الان من هر چیز دیگه ای بگم بگید قبلا انجام دادم که این خوشحال کننده ست ولی پیشنهاد میکنم با اینحال بنشینید پای سخنرانی های علما هرچند تکراری ولی تکرار معمولا فایده داره ولی ضرر نداره

چشم حتما دانلودش میکنم و نگاه میکنم
.
.
.
.
.
البته الان دانلود ش کردم و نگاه کردم.پاسخی به جواب این سوال که چرا بعضیها نمیتونند ازدواج کنند تو این کلیپ داده نشده بود!!!

موضوع قفل شده است