چیکار کنم فکر ازدواج از کله ام بپره؟؟؟؟!!!- کشته مُرده رهبر

تب‌های اولیه

316 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

RezaDodangeh;593709 نوشت:
بله کاملاً درسته. شاید منم در اینکه بحث از اصل خودش منحرف بشه سهم داشتم که از این بابت عذرخواهم
(راستش دلم خیلی از خانم ها پُره )

خواهر بزرگوار "Marzie" ، البته این رو هم باید در نظر بگیریم که هرگز زن و مرد نمیتونن بطور کامل دید طرف مقابل رو حس کنن. ولی همین که سعی کنن در حد امکان خصوصیات جنس مقابل رو بشناسن و گاهی به مسائل از دید دیگری نگاه کنن خیلی از مشکلات حل میشه

چند سال پیش مکان مجازی ساخته بودم با عنوان حمایت از جنس مخالف ، با قصد همین موضوع که شما مطرح کردید
خانم و آقا ، روی هم 20 - 30 نفر بیشتر عضو نشدن!
اما جاهایی که بحث کوبوندن جنس مخالف بود تعداد اعضا گاهی به بیش از 1000 نفر میرسید!!!

در هر صورت نویسندهء تاپیک گفتن که تمایلی به عقدموقت ندارن پس دلیلی برای بحث در این مورد وجود نداره

حرف آخر منم اینه که بهترین پاسخی که به ذهنم میرسه همون هست که خواهر "نگارا" فرمودن ، با روش هایی که دوستانِ دیگه در صفحات قبل مطرح کردن. بخصوص فرمایش جناب "matin_a4" که به نظرم کامل بود. ترکیب این دو پاسخ بهترین راهکار برای دوستمون هست

بنظرم حرفایی که زدین کاملا منطقی بود و من حرف مخالف دین یا عقل رو ندیدم تو حرفاتون. خیلی ممنون بابت نظراتون اجرتون با خدا

hasan2014;593716 نوشت:
بهترین راه حل اینه که در مواقع بی کاری انقد به ازدواج فکر کن تا ازش دلسرد بشی.خیلی طول بکشه تو 3 ماه طوری از ازدواج زده میشی که تا آخر عمر حتی فکر ازدواجم به سرت نمیزنه. این راه حل فقط برای ازدواج نیست تو چیزای دیگه هم که نمیتونی بدست بیاری کمکت میکنه.

فک نکنم اینجوری حل بشه! چون اگه قرار بود اینجوری حل بشه در این 4 سال ازش دلزده میشدم!!!

ahmad70;592581 نوشت:
مهمترین مشکل که مشکل اقتصادیه وجود داره،

من مورد می‌شناسم که خودش برام نقل می‌کرد (با واسطه نیست).
می‌گفت: من وقتی خواستگاری رفتم؛ هیچی نداشتم؛ حتی یک جفت جوراب! از رفیقم جوراباشو قرض گرفتم، رفتم خواستگاری.

ببینید، چقدر گاهی توقع هامون بالاست؛ به خیلی ها که سن مناسبی برای ازدواج دارن میگم؛
چرا ازدواج نمیکنی؟ تو که هم خونه داری هم کار داری! (البته برای اونایی که هیچ ندارن و آس و پاس هم هستند توصیه میکنم و مشکلات اقتصادی رو اصلا مانعی نمیبینم)

میگه من ماهی 8 هزار افغانی در آمد دارم؛ نمیشه.
غافل از اینکه خداوند در قرآن فرموده:
وَأَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ.
مردان و زنان بی همسر را همسر دهید و همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را، اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خود بینیاز می‏سازد، خداوند واسع و آگاه است. (سوره نور، آیه 32)
آیا ضمانت خدا برای ما کافی نیست؟
خداوند در قرآن فرموده است:
أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ / آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟ (سوره زمر، آیه 36)

چه جای تأسف هست وقتی که اگر یکی از بنده های خدا برای ما قول بدهد که خرج و تمام مصارف زندگی مشترک تو را به دوش میگیریم؛ به قول آن بنده اعتماد میکنیم ولی به قول خدایش؛ اعتماد نداریم؛ افسوس...

باید بر خدا اعتماد کرد و از یک جایی شروع کرد...

البته اینو هم بگم که در ازدواج باید زیاد تحقیق کرد. باید عاقلانه تصمیم گرفت و عاشقانه زندگی کرد؛ یک همسر خوب باید همراه خوبی برای تقرب سوی خدا باشد، مادر خوبی برای فرزندان مان باشد؛ اهل تقوا و اخلاق حسنه باشد و هم کفو زوج باشد تا آن وعده ایی که خداوند فرموده است تا به آرامش برسند؛ کاملا محقق گردد.

برگرفته شده از http://alisajjad.blog.ir/post/26

میدونم ممکنه پیدا کردن دختر خوب و مناسب شما با این شرایط اقتصادی تون مشکلی؛ ولی پا پیش بگذارید؛ اینطور نیست که قطعا هیچ نباشه؛ حتما شدنی هست...

بتول مستعان;593760 نوشت:
بذارین یه مثال براتون بزنم
یه همکلاسیام یه بار با یه مرد زن دار رفیق شد وزندگی شو به مرز نابودی کشوند
بعد ها خودش عاشق شد وبا کسی ازدواج کرد که ظاهرا خوب بود
اما کم کم شوهره جلوی چشم زنش زنهای دیگر را به خانه می آورد
دوستم به همین دلیل ازش جداشد
نمونه زیاده این فقط یکیش بود

بله قطعا هر عملی یه عکس العملی داره. اینجوری هم نیس که جزای همه ی کارامون را باید تو اون دنیا بدیم. خیلی وقتا تو همین دنیا کیفر یا پاداش داده میشیم!!

nothing;593304 نوشت:
سرکوب این نعمت الهی و محروم کردن به عمد از این زیبایی نیاز به مجنس مخالف کاملا ظلم به نفس هست و گناه کبیره هست و تک تک اندام بدن در اخرت ازتون شکایت می کنن

جداً؟
از کجا گفتید؟
حکم فقهی‌ش هم همینه؟
کدام مراجع گفتند؟

شبـنم;593810 نوشت:
ای بابا چرا شماها متوجه صحبت من نمیشید برادر عزیز من کی گفتم طرف همه امکانات رو جور کنه بره زن بگیره زنش رو بیاره بزاره از امکانات استفاده کنه بخوره و بخوابه
واقعا زبان من قابل فهم نیست!!!!!
بابا پسری که میخواد بره خواستگاری باید حداقلی داشته باشه یا نه؟ اخه بره چی بگه خداوکیلی
آقا به من فقیر بیکار زن میدید مگه میخواد نون قرض کنه والا من باشم یه چشمش هم در میاریم دفعه بعد اینجوری نیاید خواستگاری
من نگفتم و نمیگم طرف وقتی ویلا، ماشین، خونه، کارخونه، ........ به دست آورد سراغ زن گرفتن بره ولی هر کاری رسمی داره پسره باید حداقل سرمایه ایی داشته باشه
حداقل از پس هزینه های نامزدی و ازدواج بربیاد حداقل یه مکانی برای زنش آماده کنه نکنه انتظار دارید دست زنش رو بگیره بره وسط خیابان چادر بزنه دلش هم خوش باشه ازدواج کرده
بله وقت ازدواج کردن دختر باید با همه دار و ندار شوهرش بسازه و با تلاش و حتی کمک هم بتونند زندگیشون رو بسازن اینجا هم نگفتم مرد کار کنه اون دوره گذشت الان خانم خونه هم کار میکنه و تو خرج و مخارج شریک میشه یعنی شرایط اقتضا میکنه که خانم هم کار کنه
منم از شماها تعجب میکنم همه جا طعنه مدرن بودن رو به ما میزنید حالا اینجا همه مدرن شدید همه موافقید پسره دست خالی بره جلو !!!
نه واقعا شما اگه چنین خواستگاری برای دخترتان بیاد حاضرید به چنین شخصی دختر بدید ؟؟؟؟؟؟؟

با حرف شما موافقم.هیچکس به یه بیکار زن نمیده و نبایدم بده! شوخی هم نیس ازدواج خرجای خودشو داره. ولی یه وقت هست طرف کلا بیکاره و هیچ چشم انداز شغلی نداره، یه وقت نه، فعلا بیکاره ولی لااقل میتونه تضمین کنه در آینده شغل مناسبی براش هست.دیگه قرار نیس کلا بیکار بمونه یکی که درس خونده! فوق فوقش خودش میره یه کار ایجاد میکنه،فرق داره با یکی که نه کاری بلده و نه دنبال کاره. البته با این وجود بازم همین الانم که مشغول تحصیل هستم باید یه شغل نیمه وقتی باشه تا یه پشتوانه باشه واسه رفتن به خواستگاری.دعا کنین پیدا شه هرچه سریعتر!

الان انتظار داشتين اقايون حرفهاتون رو قبول كنن؟ دوستاي گلم اعصاب از سر راه اوردين؟ مرد جماعت جونش به يه مسايلي بنده

nothing;593856 نوشت:
خب میشه کسی رو که واقعا دوست داری ازدواج موقت کنی بعد دائم هم بشه....مهم اینه که بهر طریقی که شده نباید تنها موند....صد در صد گناه کبیرس ظلم بنفس

خب اینکه میشه همون عقد و نامزدی و این حرفا.که مث یه ازدواج معمولیه و مسلما کار میخاد!!

RezaDodangeh;593860 نوشت:
جناب "ناتينگ" ، شروع كنندهء تاپپيك گفتن كه به عقدموقت علاقه اي ندارن پس بحث درموردش بي دليله
تو رو خدا اين بحث رو تموم كنيم چون ارتباطي هم با تاپيك نداره

مچکرم آقا رضای عزیز

ahmad70;594075 نوشت:
خب اینکه میشه همون عقد و نامزدی و این حرفا.که مث یه ازدواج معمولیه و مسلما کار میخاد!!

خب اگه میشه اون به اون تبدیلش نمیکنیم...خیلی سادس...کسی رو که دوست داری می گیری... به ازدواج ختم نمیشه...من گفتم یا دائم یا موقتش میکنی... پس همون نیست....اما این جامعه ای که من میبینم شانس ما نسل ما منقرض میشه اخرشم همه لب چشمه تشنه بر می گردن....:khandeh!:

علی سجاد فاطمی;594058 نوشت:
جداً؟
از کجا گفتید؟
حکم فقهی‌ش هم همینه؟
کدام مراجع گفتند؟

دوست عزیز شما اگه پاسخ های قبلمو می دید به سوالاتتون پاسخ داده شده.... شما الان از فردا دیگه اب نخور....فرض کن زنده بمونی ولی هر روز زجر بکشی بابا از این تابلو تر داری به بدنت روحت جامعه و تمام خلقت ظلم میکنی.... ایه قران مگه نمی فرماید ای انسان ها چرا بی دلیل چیزایی که براتون حلاله بر خود حرام کردید....این واقعا مصداق ازدواج و سختی های ظالمانه و بی منطاقانه ی این دور زمونه هست:ok:.... مرجع تقلید نیازی نیست حکمش یک کودک هم می تونه تشخیص بده چیزی که ضرر بزنه بهت چیزی که موجب ظلم به نفس بشه گناه کبیره هست...من نمی دونم چرا هر بار یه چیزی میگم یه نفر میاد میگه از کجا در اوردی....شک می کنم دین شما اسلام باشه....چنان با گفته های من در تضادید که انگار خدایی نکرده گفتم از راه حرام وارد شید.... شک نکنید راه حل تنها راه حل نوشیدن اب هست نه اینکه فقط نخوریم....بله خوردن اب گل الود بده اما ما که نمی تونیم تا ابد تشنه بمونیم خود خدا در قران میگه تقوا پیشه کنید که بهتون حلالشو بدم و بینیازتون کنم نه اینکه تقوا پیشه کنید بهتون ندم... اگه شما می دونستید چقدر جفت شدن با جنس مخالف و زندگی با اون چقدر ثواب داره هیچ وقت طرف مجردی رو نمی گرفتید.... من خودم 24 سالمه از 20 سالگی احساس پیری می کنم و هر شب از شدت درد تنهایی حداقل تا ساعت 3 خوابم نمی بره و ناخود اگاه از خواب می پرم.... من نمی دونم چرا همه جا بیشتر حرف از ترک گناه این موارد هست و کسی زیاد فکر درمان نیست.... بابا گناه نکردن خیلی خوبه اما ما باید تمام توانمونو بذاریم سر اینکه چه جوری بدست بیارم حلالشو نه اینکه چه جوری دفاع کنیم از نرفتن به حرام....کلا بحث در مورد ازدواج و این موارد بی نتیجس در این مورد کل جهان بخصوص کشور ایران بشدت نیاز به ظهور یک منجی داره و بس.... ایران برای بدست اوردن راحت ازدواج حلال و سایر کشور ها مثل امریکا برای نجات از فساد های حرام.....کلا کل دنیا در عذابه درست بشو هم نیست

Im_Masoud.Freeman;593901 نوشت:
فکر میکنم برای این دوستمون بهترین چیز ازدواج هست که شرایطش رو نداره..
.
الان بهترین کاری که می تونه بکنه ازدواج موقت هست..( من خودم شخصا ازدواج موقت رو خیلی می پسندم ، البته به شرط ها و شروط ها )
.
ولی توی ازدواج موقت خیلی خیلی باید مواظب روحیه ی شکننده ی دختر باشی..
.
باید از نظر عاطفی سیر سیرش کنی..
.
به هیچ وجه نباید ازش استفاده ابزاری کنی و بزاری احساس کنه داری ازش استفاده ی ابزاری میکنی..
.
خیلی صاف و ساده باید حقیقت رو بهش بگی که تو یه سری نیازها داری ، و اونم یه سری نیازها..اینجوری به هم کمک می کنید..
.
تمام حق و حقوقش رو از نظر شرعی و اخلاقی و انسانی بپردازی..

خب اگه تو این ازدواج موقت وابستگی عاطفی بوجود بیاد واس دختر بعد اگه طرف ولش کنه بره ضربه روحی میخوره دختر...

[="Times New Roman"][="Black"]

ahmad70;594082 نوشت:
خب اگه تو این ازدواج موقت وابستگی عاطفی بوجود بیاد واس دختر بعد اگه طرف ولش کنه بره ضربه روحی میخوره دختر...

بله خوب باید مدیریت کنند و کم کم از هم دور بشن ، تا دختر آسیب روحی نبینه..
.
باید با خود دختر صحبت کنند ، تمام جوانبش رو در نظر بگیرند ، همه حرفها رو باهاش بزنند ، بعد اگر قبول کرد ازدواج موقت بکنند..
.
ولی یادت باشه باید یه جوری باشه که دختر هم از این ازدواج به اندازه ی شما لذت ببره و از فوایدش بهره مند بشه..[/]

ahmad70;594059 نوشت:
با حرف شما موافقم.هیچکس به یه بیکار زن نمیده و نبایدم بده! شوخی هم نیس ازدواج خرجای خودشو داره. ولی یه وقت هست طرف کلا بیکاره و هیچ چشم انداز شغلی نداره، یه وقت نه، فعلا بیکاره ولی لااقل میتونه تضمین کنه در آینده شغل مناسبی براش هست.دیگه قرار نیس کلا بیکار بمونه یکی که درس خونده! فوق فوقش خودش میره یه کار ایجاد میکنه،فرق داره با یکی که نه کاری بلده و نه دنبال کاره. البته با این وجود بازم همین الانم که مشغول تحصیل هستم باید یه شغل نیمه وقتی باشه تا یه پشتوانه باشه واسه رفتن به خواستگاری.دعا کنین پیدا شه هرچه سریعتر!

همیشه این جمله رو شنیدم که هیچ گاه به خاطر فقر ازدواج رو ترک نکنید و کسی که زن می گیره در واقع رزق و روزی خودش در زندگیشون ایجاد میشه البته همت بلند و پشتکار و شهامت خیلی مهمه که یک مرد باید داشته باشه و البته تر اینکه صبر ، حمایت و دلسوزی های یک خانم...خیلی نکته اساسی هست به نظرم که باید بهش توجه کرد

raha-h;594132 نوشت:
همیشه این جمله رو شنیدم که هیچ گاه به خاطر فقر ازدواج رو ترک نکنید و کسی که زن می گیره در واقع رزق و روزی خودش در زندگیشون ایجاد میشه البته همت بلند و پشتکار و شهامت خیلی مهمه که یک مرد باید داشته باشه و البته تر اینکه صبر ، حمایت و دلسوزی های یک خانم...خیلی نکته اساسی هست به نظرم که باید بهش توجه کرد

درسته. ولی یکیو پیدا کنین که امروز به این آیه قرآن واقعا اعتقاد داشته باشه. همه میگن کار پیدا کن تا ازدواج کنی،در حالیکه قرآن عکس این رو گفته یجورایی.

nothing;594080 نوشت:
دوست عزیز شما اگه پاسخ های قبلمو می دید به سوالاتتون پاسخ داده شده.... شما الان از فردا دیگه اب نخور....فرض کن زنده بمونی ولی هر روز زجر بکشی بابا از این تابلو تر داری به بدنت روحت جامعه و تمام خلقت ظلم میکنی.... ایه قران مگه نمی فرماید ای انسان ها چرا بی دلیل چیزایی که براتون حلاله بر خود حرام کردید....این واقعا مصداق ازدواج و سختی های ظالمانه و بی منطاقانه ی این دور زمونه هست:ok:.... مرجع تقلید نیازی نیست حکمش یک کودک هم می تونه تشخیص بده چیزی که ضرر بزنه بهت چیزی که موجب ظلم به نفس بشه گناه کبیره هست...من نمی دونم چرا هر بار یه چیزی میگم یه نفر میاد میگه از کجا در اوردی....شک می کنم دین شما اسلام باشه....چنان با گفته های من در تضادید که انگار خدایی نکرده گفتم از راه حرام وارد شید.... شک نکنید راه حل تنها راه حل نوشیدن اب هست نه اینکه فقط نخوریم....بله خوردن اب گل الود بده اما ما که نمی تونیم تا ابد تشنه بمونیم خود خدا در قران میگه تقوا پیشه کنید که بهتون حلالشو بدم و بینیازتون کنم نه اینکه تقوا پیشه کنید بهتون ندم... اگه شما می دونستید چقدر جفت شدن با جنس مخالف و زندگی با اون چقدر ثواب داره هیچ وقت طرف مجردی رو نمی گرفتید.... من خودم 24 سالمه از 20 سالگی احساس پیری می کنم و هر شب از شدت درد تنهایی حداقل تا ساعت 3 خوابم نمی بره و ناخود اگاه از خواب می پرم.... من نمی دونم چرا همه جا بیشتر حرف از ترک گناه این موارد هست و کسی زیاد فکر درمان نیست.... بابا گناه نکردن خیلی خوبه اما ما باید تمام توانمونو بذاریم سر اینکه چه جوری بدست بیارم حلالشو نه اینکه چه جوری دفاع کنیم از نرفتن به حرام....کلا بحث در مورد ازدواج و این موارد بی نتیجس در این مورد کل جهان بخصوص کشور ایران بشدت نیاز به ظهور یک منجی داره و بس.... ایران برای بدست اوردن راحت ازدواج حلال و سایر کشور ها مثل امریکا برای نجات از فساد های حرام.....کلا کل دنیا در عذابه درست بشو هم نیست

حرف شما صحیح ولی جامعه دیگه خبری ازعقایداسلامی نیست جامعه هدف از ازدواج رورسیدن به مادیات میدونه
مگه ما تو احادیث نداریم که اگه پسری اومد خواستگاری دخترتون وازایمان واخلاقش راضی بودید بهش دختربدین
مبادافقراو تو را از این کار باز داره؟؟؟؟؟؟؟
خوب الان من پسربخام به فکرازدواج باشم هزارتا
سنگ جلوپام هست یعنی اصلا آرامش روحی ومعنوی
ملاک نیست فقط مادیات!!
خوب من که این همه سنگ اندازی میبینم نباید دلسرد بشم از ازدواج خدا لعنت کنه خانواده ها را که آرامش معنوی و روحی
جوونا را فدای آرامش مادیاتی کردن که هیچ تضمینی برای رسیدن به اون نیست کردند

ahmad70;594133 نوشت:
درسته. ولی یکیو پیدا کنین که امروز به این آیه قرآن واقعا اعتقاد داشته باشه. همه میگن کار پیدا کن تا ازدواج کنی،در حالیکه قرآن عکس این رو گفته یجورایی.

خب همیشه همین طوریه تا مشکلی پیش میاد همه میشن دکتر مهندس کارشناس مذهبی و... خود کتاب قرآن همه چیز رو گفته از نجوم گرفته تا قانون اساسی و مسائل شرعی و .... اگه هممون بهش گوش کنیم اینقدر گرفتار و درگیر حرف های هم همه ی همه نمیشیم..........آره واقعا منتظر یه فرشته نشستم بیاد خواستگاری

pzahra;594134 نوشت:
حرف شما صحیح ولی جامعه دیگه خبری ازعقایداسلامی نیست جامعه هدف از ازدواج رورسیدن به مادیات میدونه
مگه ما تو احادیث نداریم که اگه پسری اومد خواستگاری دخترتون وازایمان واخلاقش راضی بودید بهش دختربدین
مبادافقراو تو را از این کار باز داره؟؟؟؟؟؟؟
خوب الان من پسربخام به فکرازدواج باشم هزارتا
سنگ جلوپام هست یعنی اصلا آرامش روحی ومعنوی
ملاک نیست فقط مادیات!!
خوب من که این همه سنگ اندازی میبینم نباید دلسرد بشم از ازدواج خدا لعنت کنه خانواده ها را که آرامش معنوی و روحی
جوونا را فدای آرامش مادیاتی کردن که هیچ تضمینی برای رسیدن به اون نیست کردند

درسته
چشم ها بسته شده و حقیقت ها رو دیگه نمیشه دید ..انقدر حرفای حقیقت گونه زیاد شده که یکسری راهشون گم میشه و تفکرشون به سمت دیگه میره..
فقط ایمان و اخلاق ( شبکه قرآن چهارشنبه شب ها در خصوص این مسائل خیلی مفیده)

نهال;593964 نوشت:
از اخر به اول
همسر من هم قبل ازدواج با من يكسال عقد بوده وبعد از يكسال طلاق گرفته پس تفكر من رو زير سوال نبريد چون من هم دقيقا مثل شما عمل كردم
من گفتم كساييكه براي رفع نياز جنسي شون ميرن سراغ زنهاي جور أجور گفتم شما گفتيد مگه؟! اين حرف خودم بود!
ببخشيد هدف مردي كه ميره صيغه ميكنه چيه؟! تشكيل خانواده؟ فرزند اوري؟ ((تمرين تقوا؟؟!!:khaneh:))خودتون تو اين چند صفحه همش ميگين چون به گناه نيوفتن ميرن صيغه شماها داريد ميگيد براي نياز جنسيه نه ما؟! براي نياز جنسي نيست براي چيه؟ شما جواب من رو بده ( من شرايط استثنا رو نميگم مثل برخي مردها كه صيغه ميكنن تا سرپرستي زن بي پناهي رو داشته باشن كه تعدادشون به انگشتان دست هم نميرسه من كسايي رو ميگم كه براي دفع شهوت ميرن سراغ صيغه! پس دوباره نگيد صيغه رو بردم زير سوال!!!)

ملورين;593976 نوشت:
چه عجب يه كلام حرف حساب زدي نهال:khandeh!:ديگه ازت نا اميد شده بودم
دقيقا صيغه كلاه شرعيه اقايون واس خودشون بريدن و دوختن ! نه والا ابجي و مامان خودتون برن صيغه بشن راضي هستين؟ :khaneh:

صيغه : تقوا :Moteajeb!:
( جك سال:khaneh:)


تمسخر آخرین تلاش انسان ناتوانه



به خانم ملورین فقط یک پاسخ میدم در اون مورد که مامان و آبجی رو با لحنی که در شأن خودشون هست مطرح کردن
سایر موارد هم که بیشتر بیان احساسات بود

اولاً زن متاهل نمیتونه با کسی عقد کنه که گفتید مادرتون
ثانیاً دختر باکره هم مگر با اجازهء پدر نمیتونه عقد کنه که گفتید خواهرتون
اما اگر فرض بگیریم خواهر بنده بعد از ازدواج مثلاً از همسرش جدا شده ، در اون صورت پاسخ شما اینه: اون صیغه ای که تو ذهن شماست بدون شک خیر. ولی اون صیغه ای که در اسلام گفته شده ، اگر شرایط فقط با صیغه قابل حل باشه و خود ایشون هم مایل باشن و مرد مورد نظر هم مسلمان واقعی باشه بله راضی هستم و افتخار هم میکنم که خواهرم درچهارچوب شرع عمل کرده و نه اینکه توی خیابون با کسی دوست بشه

خانم نهال
اول اینکه فرمودید شوهر شما هم قبلاً عقد بودن
این با صیغه هیچ تفاوتی نداره (کلاً ازدواج سابق رو عرض میکنم بحثم تنها همسر شما نیست)

نمیدونم یعنی واقعاً رابطهء جنسیِ دو نفر که عقدموقت کردن با دو نفر که عقد دائم کردن و بعد جدا شدن دو جوره؟!
آیا اون لمسی که خانمها نمیخوان شوهرشون با زن دیگه ای داشته باشه در ازدواج موقت و ازدواج دائم که نهایتاً از هم جدا شدن دو جوره؟!
شاید واقعاً دو جوره من خبر ندارم Fool

میفرمایید آقایون برای نیاز جنسی میخوان ازدواج موقت کنن. خب بله کاملاً درسته. آقایون نه در ازدواج موقت ، که در ازدواج دائم هم اولین و مهمترین هدفشون میل جنسی هست. از حضرت محمد(ص) بگیرید تا مردهای معمولی. واقعاً فکر میکنید کشف خارق العاده ای داشتید؟ درست مثل اینکه بگیم: آهای دنیا من کشف کردم کسی که تشنشه برای رفع تشنگی میره آب میخوره!!!
درضمن مگه خانمها برای چی ازدواج میکنن؟ لابد برای اینکه مظهر عشق هستن و میخوان مادر بشن و این حرف ها؟! نه خواهر من ، اینا همش حرفهای ظاهریه. البته منظورم این نیست که اون تمایلات وجود نداره ، اما اولین دلیل برای ازدواج میل جنسیه و اگر این میل نبود اصلاً کششی وجود نداشت که زن و مرد به سمت هم بیان

(نوع این کشش در خانم ها و آقایون متفاوته ولی هردوش دقیقاً میل جنسیه که جای باز کردنش اینجا نیست)

نیاز جنسی یه نیاز طبیعی و البته لذت بخشه که خداوند هم در وجود زن قرار داده و هم مرد. بله برای ازدیاد نسل قرار داده شده ولی معنیش این نیست که کسی حق نداره ازش لذت ببره. مثل غذا خوردن که برای تامین انرژی بدن قرار داده شده ولی خب لذت بخشه و کسی نمیتونه بگه علاقه به غذا (در حد اعتدال) چیز بدیه. زنهایی رو دیدم که درخواست طلاق دادن به دلیل اینکه این تمایل اونها در ازدواج پاسخ داده نمیشده. دوست دارم بدونم شما به این خانمها چی میگین؟ ای هوس باز! ای بی تقوا! ای فلان ، ای فلان....

شبـنم;593985 نوشت:
دوست عزیز صیغه و ازدواج مجدد شرایط می طلبه اینجور نیست هر مردی به خودش اجازه بده و حق مسلم خودش بدونه و توقع هم داشته باشه خانم باهاش موافقت کنه و مخالفتی بروز نده
حالا که شما توقع دارید خانم به این حقتون احترام بزاره شما هم باید این حق رو برای خانم قائل باشید که به ادامه زندگی با شما فکر کنه یا نه؟ چون هیچ خانمی مجبور نیست حتما به این خواست شوهر تن دهد.
هرچند به نظر من شخص متاهل با داشتن همسر نیازی به صیغه و متعه و ازدواج مجدد ندارد ( مگر مگر در شرایط خیلی استثنایی با رضایت همسر )

خوب دوست عزیز من دو روزه چی دارم میگم ما هم میگیم برو کار کن بعد بیا قدمت رو چشم فقط دست خالی نیا

بله متاسفانه اعتراف میکنم برای من اهمیت داره و کاریش هم نمیشه کرد

شما به بنده لطف دارید ولی با نظرتون مخالفم به نظر من صیغه ارزش زن رو پایین میاره شاید هم من درک نمیکنم
ولی هر بار خودم رو جای اون خانمی میزارم که قراره صیغه شه از صیغه متنفر میشم یکی فقط برای مدتی فقط برای رفع نیازی من رو بخواد
غرور دختر رو نابود میکنه کاش شرایط ازدواج برای همه فراهم بود و کسی سراغ صیغه نمیرفت البته میگم شاید من شرایط دیگران رو درک نمیکنم :Gol:


کاش از ابتدا با همین لحن صحبت میکردید

درمورد شرایط که فرمودید من پستی گذاشتم و همین سوال رو پرسیدم ممنون میشم شما هم نظر خودتون رو بفرمایید
(البته وقتی اون تاپیک باز بشه که الان 4 روزه باز نشده!)

لینکش رو قبلاً گذاشتم ولی مجدد قرار میدم برای شما:

اما من هیچ جا حرفی از صیغه برای مرد متاهل نزدم. فقط یک نمونه هم بیارید ممنون میشم (شاید دوست دیگه ای گفتن فکر کردید من بودم)

بقیهء حرفهاتونم هرچند نه بطور کامل ، اما باهاشون موافقم و حرفی ندارم. برای مثال من هم صددرصد موافقم که نظر زن در این موارد بسیار بسیار مهمه و حتی ذره ای از نظر مرد کم اهمیت تر نیست. یا برای مرد متاهل به هیچ وجه ازدواج موقت رو پیشنهاد نمیدم و نمیپسندم. مگر به قول شما در شرایط بسیار بسیار خاص. حتی برای فرد مجرد هم در هر شرایطی پیشنهاد نمیدم. میتونید از ابتدا این تاپیک رو مطالعه کنید و ببینید که من حتی یک مورد هم نبوده که به این دوستمون پیشنهاد عقد موقت داده باشم و اگر هم چیزی گفتم درمقابل مخالفان عقدموقت بود

RezaDodangeh;594172 نوشت:

تمسخر آخرین تلاش انسان

خانم نهال
اول اینکه فرمودید شوهر شما هم قبلاً عقد بودن
این با صیغه هیچ تفاوتی نداره (کلاً ازدواج سابق رو عرض میکنم بحثم تنها همسر شما نیست)

نمیدونم یعنی واقعاً رابطهء جنسیِ دو نفر که عقدموقت کردن با دو نفر که عقد دائم کردن و بعد جدا شدن دو جوره؟!
آیا اون لمسی که خانمها نمیخوان شوهرشون با زن دیگه ای داشته باشه در ازدواج موقت و ازدواج دائم که نهایتاً از هم جدا شدن دو جوره؟!
شاید واقعاً دو جوره من خبر ندارم Fool

میفرمایید آقایون برای نیاز جنسی میخوان ازدواج موقت کنن. خب بله کاملاً درسته. آقایون نه در ازدواج موقت ، که در ازدواج دائم هم اولین و مهمترین هدفشون میل جنسی هست. از حضرت محمد(ص) بگیرید تا مردهای معمولی. واقعاً فکر میکنید کشف خارق العاده ای داشتید؟ درست مثل اینکه بگیم: آهای دنیا من کشف کردم کسی که تشنشه برای رفع تشنگی میره آب میخوره!!!
درضمن مگه خانمها برای چی ازدواج میکنن؟ لابد برای اینکه مظهر عشق هستن و میخوان مادر بشن و این حرف ها؟! نه خواهر من ، اینا همش حرفهای ظاهریه. البته منظورم این نیست که اون تمایلات وجود نداره ، اما اولین دلیل برای ازدواج میل جنسیه و اگر این میل نبود اصلاً کششی وجود نداشت که زن و مرد به سمت هم بیان

(نوع این کشش در خانم ها و آقایون متفاوته ولی هردوش دقیقاً میل جنسیه که جای باز کردنش اینجا نیست)

نیاز جنسی یه نیاز طبیعی و البته لذت بخشه که خداوند هم در وجود زن قرار داده و هم مرد. بله برای ازدیاد نسل قرار داده شده ولی معنیش این نیست که کسی حق نداره ازش لذت ببره. مثل غذا خوردن که برای تامین انرژی بدن قرار داده شده ولی خب لذت بخشه و کسی نمیتونه بگه علاقه به غذا (در حد اعتدال) چیز بدیه. زنهایی رو دیدم که درخواست طلاق دادن به دلیل اینکه این تمایل اونها در ازدواج پاسخ داده نمیشده. دوست دارم بدونم شما به این خانمها چی میگین؟ ای هوس باز! ای بی تقوا! ای فلان ، ای فلان....

اولا تمسخر نبود و خنده تلخ بود اين از اين
دوما استدلال هاي غلط شما و پيچوندن الكي مسايل معني ناتوان بودنه
سوما اصلا و أبدا همسر من رو با مردهايي كه براي دفع شهوت رفتن صيغه كردن مقايسه نكنيد ! چون هدف ايشون با اون خانوم تشكيل خانواده بوده نه عشق و حال !
چهارما بنده چيزي رو كشف نكردم شما گفتين از كجا ميدونيد نيت إفرادي كه ميرن صيغه ميكنن چيه من گفتم شما بگو نيتشون چيه كه حسابي با شلوغ بازي از زير جواب در رفتين
پنجما نه تنها خانومها هدف اصلي شون و أوليه شون نياز جنسي نيست بلكه خيلي اقايون هم هستن از جمله همسر خودم كه نياز جنسي رو بخشي از زندگي ميدونه و هدف مهمتر جفتمون ارامش و كمال در كنار هم هست شما اين هدف اصليت هست نسخه كلي نپيچيد براي بقيه خداروشكر خداروشكر كه همسر من ديدگاهش مثل شما نيست امشب براش بخشي از بحث رو گفتم تمام حرفهاي من رو تأييد كرد
ششما كسي نياز جنسي رو رد نكرد ولي اينكه اولويت كار ادم باشه جوري كه هدف اصلي ازدواج هم بشه اين به نظر من إفراطه ببينيد اين نظر شماست من كار به بقيه ندارم ولي خود من و همسرم دليل ازدواج مون اصلا مسايل جنسي نبود أهداف بالاتري رو مد نظر داشتيم اتفاقا هدف اصلي زن تكيه گاه عاطفي و رشد كمال و مادر شدن هست كه اينها در كنار همسرش بوجود مياد نياز جنسي هم بخشي از زندگيه كه هم روابط رو محكمتر و عاطفي تر ميكنه هم باعث فرزند اوري ميشه ولي اينكه شما بياي به زور بگي هدف من و همسرم و همه زنها و مردهاي عالم در وهله اول نياز جنسي براي ازدواج اين غلطه ذهنيت و حس خودتون رو به بقيه تعميم نديد خيلي ها هستن عين شما نيستن

[="Times New Roman"][="Black"]

نهال;594188 نوشت:
اولا تمسخر نبود و خنده تلخ بود اين از اين
دوما استدلال هاي غلط شما و پيچوندن الكي مسايل معني ناتوان بودنه
سوما اصلا و أبدا همسر من رو با مردهايي كه براي دفع شهوت رفتن صيغه كردن مقايسه نكنيد ! چون هدف ايشون با اون خانوم تشكيل خانواده بوده نه عشق و حال !
چهارما بنده چيزي رو كشف نكردم شما گفتين از كجا ميدونيد نيت إفرادي كه ميرن صيغه ميكنن چيه من گفتم شما بگو نيتشون چيه كه حسابي با شلوغ بازي از زير جواب در رفتين
پنجما نه تنها خانومها هدف اصلي شون و أوليه شون نياز جنسي نيست بلكه خيلي اقايون هم هستن از جمله همسر خودم كه نياز جنسي رو بخشي از زندگي ميدونه و هدف مهمتر جفتمون ارامش و كمال در كنار هم هست شما اين هدف اصليت هست نسخه كلي نپيچيد براي بقيه خداروشكر خداروشكر كه همسر من ديدگاهش مثل شما نيست امشب براش بخشي از بحث رو گفتم تمام حرفهاي من رو تأييد كرد
ششما كسي نياز جنسي رو رد نكرد ولي اينكه اولويت كار ادم باشه جوري كه هدف اصلي ازدواج هم بشه اين به نظر من إفراطه ببينيد اين نظر شماست من كار به بقيه ندارم ولي خود من و همسرم دليل ازدواج مون اصلا مسايل جنسي نبود أهداف بالاتري رو مد نظر داشتيم اتفاقا هدف اصلي زن تكيه گاه عاطفي و رشد كمال و مادر شدن هست كه اينها در كنار همسرش بوجود مياد نياز جنسي هم بخشي از زندگيه كه هم روابط رو محكمتر و عاطفي تر ميكنه هم باعث فرزند اوري ميشه ولي اينكه شما بياي به زور بگي هدف من و همسرم و همه زنها و مردهاي عالم در وهله اول نياز جنسي براي ازدواج اين غلطه ذهنيت و حس خودتون رو به بقيه تعميم نديد خيلي ها هستن عين شما نيستن

در مورد هدف اصلی ازدواج می خواستم بگم خیلی ها الان هستن بدون مادر شدن و بچه دار شدن دارن به زندگیشون ادامه میدن..
.
اما میشه رابطه جنسی رو از زندگی مشترک حذف کرد و به رشد و کمال و پیشرفت رسید..؟
.
برای اینکه مطمئن بشید هدف اصلی همسرتون چی بوده ، یه مدت به نیازهای جنسیش پاسخ ندید ببینید رفتارش چجوری میشه..
.
مگه هدف اصلی مادر شدن و پیشرفت و کمال نیست؟
.
خیلی خوب حالا بعضی اهداف فرعی مثل نیاز جنسی هم پاسخ داده نشن نباید ما رو از هدف اصلیمون دور کنه ، درسته؟
.
اگر فکر میکنید چنین چیزی شدنیه من دیگه حرفی ندارم..[/]

با عرض سلام خدمت همه شما دوستان عزیز
بسیار خوشحالم که در بحث فعالانه شرکت می کنید
لطفا این بحث ازدواج موقت و... را به تاپیک خودش محول کنید پرا که ماهم دوستداریم در این بحث مهم مشارکت داشته باشیم
از دوستان خواهش میکنم که که از بیان نظرات و پاسخ به نظرات دیگران خودداری نمایند انشاءالله در محل خودش که احتمالا همان تاپیک شرایط ازدواج موقت می باشد بحث خواهد شد

خواهشمندم موضوع این تاپیک و سوال شروع کننده محترم رو پیگیر ی نمایید
با تشکر فراوان

با عرض سلام خدمت همه شما دوستان عزیز
بسیار خوشحالم که در بحث فعالانه شرکت می کنید

بخاطر اینکه بحث از موضوع خودش منحرف شده بود لذا تاپیک بسته شد از بزرگواران خواهش میکنیم
لطفا این بحث ازدواج موقت و... را به تاپیک خودش محول کنید چرا که تاپیک مجددا بسته می شود و شروع کننده محترم هم جواب خود را پیدا نمی کند واین خود نوعی اتلاف وقت برای دوستان و شروع کننده میباشد و لذا در صورت عدم رضایت ممکن است گناه باشد و از سویی دیگر ماهم دوستداریم در این بحث و سایر بحثهای غیر مربوطه به این تاپیک مشارکت داشته باشیم
از دوستان خواهش میکنم که که از بیان نظرات و پاسخ به نظرات دیگران خودداری نمایند انشاءالله در محل خودش بحث خواهد شد
اما درمورد پاسخ به این تاپیک در مورد ازدواج غیر از مواردی که در ابتدا عرض کردم پاسخ آقای متین و خانم نگارا (پیدا کردن خانمی که شرایط شما را بپذیرد و سپس عقد کردن و تا پیدا کردن کار در عقد موندن) مناسب میباشد

و در مورد دور کردن افکار غیر از نکاتی را که در ابتدا تاپیک عرض کردم ازجمله کارها برای دور کردن افکار خاص عبارتند از:

1 - هر موقع این فکر به سراغ شما آمد آن را حواله بدید به روز و ساعت دیگه بدین تربیت تمام افکار اینچنین محدود به زمان خاصی در هفته می شود و در آن زمان کاملا به آن فکر کنید و تمام ابعاد قضیه را بررسی نماییدو در آن زمان فکر دیگه ای نکنید و آرام آرام آنئ زمان را کم کنید

2 - منحرف ساختن فكر به سوى محاسبات ذهنى يكى از مفيد ترين راه حلها است لذا از آنجا كه معمولاً اين افكار در زمانهاى خاصى به سراغ افراد مى آيد، بايد سعى كرد با يك برنامه ريزى دقيق و حساب شده ذهن خود را به موضوعات مهم و جذاب ديگر مشغول ساخت و هيچ گاه بيكار نبود.

3 - كنترل حواس: گرچه ذهن انسان اين توانايى را دارد كه حتى بدون استفاده از حواس ظاهرى افكارى را توليد كند ولى عمده آن چيزهايى كه انسان در مورد آن فكر مى كند اعم از چيزهاى خوب يا بد. داده هاى حواس ظاهرى او است لذا بايد مجارى ورودى ذهن را كه همان حواس ظاهرى است كنترل كرد يعنى چشم، گوش، زبان و لامسه و... بنابراين يكى از مهمترين راه هاى كنترل فكر، كنترل حواس ظاهرى است..

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی
با تشکر فراوان

دوستان سلام

1- تغییر مکان:
از یک محیط به محیطی دیگر بروید. مثلا اگر در اتاقی هستید، حتی الامکان به بیرون از خانه بروید. تغییر محیط از یک اتاق به اتاقی دیگر، مفید نیست زیرا محیط آنها چندان متفاوت نیست.
معمولا چنین افکاری در محیط بسته به ذهن انسان می آید، رفتن به یک محیط باز و در معرض هوای پاک و آزاد قرار گرفتن مناسب است.

2- دغدغه های فکری:
این مسئله، دغدغه فکری شماست. سعی کنید دغدغه های فکری دیگری نیز داشته باشید؛ دغدغه هایی که برای شما اهمیت بالایی داشته و پاسخگویی به آنها در اولویت باشد.
دغدغه ها می توانند ریشه در نیازها، مسئولیت ها، محیط و .... داشته باشند.

هنگامی که چنین فکری به سراغ شما آمد، بلادرنگ فرض کنید که صفحاتی از دغدغه های شما روبروی شماست (صفحاتی مثل صفحات برنامه ها ، بازی ها، فیلم ها و ... در موبایل های امروزی). صفحه مربوط به این فکر را کنار بزنید و به مسائل موجود در صفحه ای دیگر بپردازید.

3- غض بصر:
چشمهای خود را کنترل کنید. در خیابان معمولا چشمتان را به پایین بیاندازید و در هنگام راه رفتن یکی از اذکار عمومی را همیشه بر لب داشته باشید.
اگر اهل رانندگی هستید، مانند آنکه هر از گاهی، به آیینه عقب نگاه می کنید، نگاهی به بالا کرده و کلیت مسیر را برانداز کنید.

نگران افتادن و برخورد با اشیاء نباشید، اتفاق خاصی نمی افتد. نهایت این است که گاهی مثل بنده، اندکی سرتان به شاخ و برگ درختان می خورد بدون آنکه زخمی شوید. حتی نگران این نباشید که دیگران چه فکری می کنند. آنچه مهم است، سلامت جسمی و روحی و زندگی شماست.
البته احتیاط کنید.

علی علی

عاشق ریاضی;593522 نوشت:
فقط ی راه داره. به این فکر کنید که شما قرار نیست هیچ وقت ازدواج کنید پس باید زندگیه مجردیه خودتون رو بسازید که البته این راه آخره.

الان که فکر میکنم میبینم تنها راهش اینه
اینکه فکر کنی تا ابد قرار نیست ازدواج کنی
و اینکه انقدر این زندگیای منجر به طلاقو ببینی و زندگیا رو بعد 10 سال ببینی و حالت از ازدواج کردن بهم بخوره التماستم بکنن ازدواج نکنی اونوقت تمرکزت میره رو درست و آینده شغلی و موفقیت تو رشته خودت
به این فکر کنی که دو سال از ازدواج بگذره باید بزنین تو سر و کله هم اول زندگیا رو نگاه نکنی

arash68;594959 نوشت:
الان که فکر میکنم میبینم تنها راهش اینه
اینکه فکر کنی تا ابد قرار نیست ازدواج کنی
و اینکه انقدر این زندگیای منجر به طلاقو ببینی و زندگیا رو بعد 10 سال ببینی و حالت از ازدواج کردن بهم بخوره التماستم بکنن ازدواج نکنی اونوقت تمرکزت میره رو درست و آینده شغلی و موفقیت تو رشته خودت
به این فکر کنی که دو سال از ازدواج بگذره باید بزنین تو سر و کله هم اول زندگیا رو نگاه نکنی

نه اینطور نیست

ما الگوهایی رو در زندگیمون نگاه می کنیم که اصلا الگو نیستن بلکه با رفتارهای غلط و اشتباه صحنه ساز شدن و توجه دیگران رو جلب کردن ..برای همین فکر می کنیم همه اینطورن و خودمونو درگیرش می کنیم که مبادا برای خودمون هم اتفاق بیفته...در واقع این قانون کائنات هم میشه

اگر کسی از ترس اینکه ازدواج موفقی نداشته باشه و هر روز جنگ و دعوا داشته باشه ازدواج نکنه خیلی اشتباه کرده و مسلما یه روزی نتیجه اشتباهشو میبینه

وقتی به ادم میگن یه بیماری داری که تا یه مدتی که زمانش معلوم نیست باید یک سری کارو نکنی یا یه سری چیزارو ترک کنی چون به مرگ نزدیک میشی به خاطر سلامتیت حرفشونو گوش می کنی ودیگه سمت اون چیزا نمیری!حتی اگه ادمای سالم دورو برت ببینی وحسرتشونو بخوری فقط به خودت ضرر میرسونی!
یا وقتی یه نقصی داری که قابل حل نیست مثل کمبود یک عضو در بدن یا هر چیزی که تو رو از دیگران متمایز میکنه!اگه هر وز بشینی به ادمای سالم نگاه کنی وحسرتشونو بخوری زندگیت نابود میشه ولی میتونی با همین نقص یه جوره دیگه ای هم زندگی کنی!
ازدواجم مثل همینه...خیال کن الان مجرد بودنت یکی از ایناست باید تا یه مدتی که وقتش برسه که شرایطش جور بشه از یه چیزایی دوری کنی باید یه کارهای بکنی که ذهنت ازش دور شه وباید بدونی غیر ممکن نیست...خیلیا بنا به دلایلی تونستن بر این حسرتشون علبه کنن کسایی که تا اخر عمرشون امکان ازدواج ندارن.
پس دوست من به خاطر خودت باید فکرتو عوض کنی...فکرتو اونقدر مشغول کنی که پی اون چیزا نره باید خودتو جای خیلیا بزاری...
درسته حرفام خریداری نداره ولی یه ذره دقت کنی می تونی بفهمی چی میگم.

سلام دوستان. ب نظر من از یه کار ساده شروع کنین ک حقوق اش هم واستون خیلی ملاک نباشه نه اینکه ازتون بیگاری بکشن ولی خب اگه اونقد باشه ک در حد کارتون باشه کافیه این اولین قدم واسه اینه که اول از بیکاری دربیاین و ثانیا وقت تون پر میشه و کمتر فکر و خیال میکنین. ب نظرم اگه سطح درخواست کاری تونو بیارین پایین تر کار هست پس بهتره یه شغلی واسه خودتون دست و پا کنین ب جای اینکه تویه خیال و توهم همش ب ازدواج فکر کنین ... اینو همیشه ب خودتون بگین ک کسی ب فکر و خیال شما دختر نمیده تنها ب چیزی ک واقعیت تون هست دختر میدن پس باید واسش تلاش کنین ب جای توهم ... موفق باشین ...
پی نوشت : یه صدبار از این جمله ای ک گفتم بنویسین هم بیکار نمیشین هم تویه ذهن تون قشنگ جا باز میکنه :khaneh:

بنده ، هم از شروع کنندهء تاپیک هم از بقیه دوستان عذرخواهی میکنم اگر باعث شدم بحث از محور خودش منحرف بشه

احمد جان برادر ، من قائل به وظایف تعریف شده نیستم که مثلاً بگم دختر نون میخواد سقف بالا سر میخواد این وظیفهء مرده اون وظیفهء زنه و.... چون دختری که با این دید زنت بشه ، اگر الان اینها رو داشته باشی قبول میکنه ، اما اگه فردا نداشته باشی یا ازت جدا میشه ، یا زندگی رو برات جهنم میکنه ، یا.........!!!!!!

حضرت علی(ع) میفرمایند: نادان را یا در حال افراط میبینی یا تفریط

افراط: طبق این فرمایش مولا و با توجه به توضیحی که قبلش دادم ، اگر بخوای فقط انتظار داشته باشی که یه خانم بیاد و باهات زندگی کنه ، بدون اینکه از شما انتظاری داشته باشه ، دچار افراط شدی. درسته که من گفتم دختری که برای مادیات زنت بشه به درد نمیخوره ، اما شما باید از دید خودت نگاه کنی که آیا دوست نداری که بتونی برای اون دختری که عشق شماست امکاناتی رو فراهم کنی؟ یا چیزی براش بخری؟ دوست نداری یه زندگی براتون فراهم بشه که محتاج کسی نباشید؟ مگه خود شما دلت نمیخواد همسرت آشپزی خوبی داشته باشه؟ تو کار خونه وارد باشه و محیط امنی رو برای همسرش بوجود بیاره؟ درسته شما مثلاً برای غذا که نمیری ازدواج کنی ، اما اینها باعث میشه که عشق همسرت نسبت به خودت رو حس کنی و زندگی هم رو به جلو حرکت کنه. خب اون دختر هم مشابه همین رو از شما میخواد

تفریط: اگر هم فکر کنی که نه دیگه الان همه دنبال پول هستن ، یا اگر کسی انتظارات حداقلی رو ازت داشت حتماً دنبال مادیاته ، یا اینکه حتماً باید صبر کنی تا خونه بخری ، پولت زیاد بشه و تمام زندگیت تکمیل بشه بعد دنبال ازدواج بری ، این هم میشه تفریط. اینقدر هست دختر خوب و زیبا و نجیب که خیلی ارزشمنده ولی ابداً این ارزش رو به فروش نمیذاره. فقط نکتهء مهم اینه که بدونی کجا بگردی

در نهایت نظر من اینه:

1 - نه اینکه تمام تمرکزت رو روی ازدواج بذاری نه اینکه کلاً بیخیالش بشی. شما الان به ازدواج نیاز داری پس باید بیشتر از یه آدم عادی تلاش کنی. زمان رو مدیریت کن و مثلاً اگر میخوای درس بخونی اینطور فکر کن که درس خوندن عاملی هست برای اینکه شما زودتر به هدفت برسی. اینطوری هم انگیزه برای درس خوندن داری ، هم درس رو عاملی ضد ازدواج نمیدونی

2 - اطلاعاتت رو هم بالا ببر و درمورد روابط زن و مرد و ازدواج از دیدگاه اسلام و مهارت های زندگی کتاب بخون و از کسانی گه وارد هستن مشورت بگیر. آمادگی ذهنی و رفتاری نه تنها از آمادگی مالی کمتر نیست بلکه بسیار مهمتره

3 - اگر میتونی یه شغل مناسب پیدا کن. مهم نیست درآمدش چقدره ، فقط یه تمرین باشه برای آشنا شدنت با محیط کار. هم تجربه ت رو بالا میبره و هم با راه های پیشرفت در زمینهء کسب درآمد آشنا میشی

4 - وقتی کارهای بالا رو انجام بدی ، خانواده هم حس میکنن که تغییراتی کردی و هر وقت دیدی به تواناییت برای شروع یه زندگی مشترک باور پیدا کردن ، قصدت رو برای ازدواج باهاشون مطرح کن تا کم کم بتونی موردی رو پیدا کنی

5 - ازدواج فقط شب عروسی نیست. همهء اینها که گفتم جزء ازدواجه. در واقع شما با انجام این کارها اقدام برای ازدواج رو آغاز کردی :ok: باور به این نکته باعث میشه خودت رو درگیر بدونی و احساس مسئولیت کنی

6 - باید بدونی کجا و چجوری همسر مناسب رو پیدا کنی. گر چه میشه و ممکنه در دانشگاه و محل کار و.... هم مورد مناسب پیدا بشه ، اما این مکان ها بهترین گزینه نیستن. باید جاهایی رو انتخاب کنی که به عقایدت نزدیکتره. مثلاً اگر کسی مذهبی هست ، مجالس مذهبی مراسم ها و..... محل بهتری برای پیدا کردن همسر مناسبه

7 - حتماً با دیگران مشورت کن. حتماً راهنمایی بگیر. حتماً نظر پدر و مادرت رو هم بخواه. اما تصمیم نهایی رو خودت بگیر چون این شما هستی که میخوای زندگی کنی و میدونی از زندگیت چی میخوای. دیگران هرگز نمیتونن جای تو باشن. البته باید دقت کنی که به خودخواهی و خود رای شدن تبدیل نشه

8 - این نکته خیلی مهمه. باید حواست باشه از عجله برای حلیم تو دیگ نیوفتی! الان ممکنه هر دختری وارد زندگیت بشه و کمی خوبی داشته باشه فکر کنی برات مناسبه پس خیلی مراقب باش وابسته نشی. درضمن این هم که میگن باید خصوصیات طرف رو درنظر بگیری کاملاً درسته اما کافی نیست. حتماً حتماً حتماً بعد از اینکه دیدی خصوصیات کسی باهات هماهنگ بود(نسبی چون کامل غیرممکنه) حتماً چک کن ببین دوسش داری یا نه ، ازش خوشت میاد یا نه ، دلت براش میلرزه یا نه. اگر دلت لرزید ولی به هم نمیخوردین بیخیال شو. اگر هم با هم تناسب داشتین ولی دلت نلرزید بازم بیخیال شو

فقط یادت باشه اینها که گفتم به ترتیبه. نری از گزینهء 8 شروع کنی! :khaneh:

صیغه=کلاه شرعی برای ادمای ضعیف النفس=خودگول زنی...شما به مردی که قبل از ازدواج 10 تا زن صیغه کرده چی میگین؟هوسران...یا...انسان پاکدامن که نخاسته گناه کنه!!!البته من ادم مذهبی نیستم برامم مهم نیست کی چیکار میکنه ولی ادمه صیغه کن و زناکار اونچنان تفاوتی هم نمیکنن.

RezaDodangeh;595281 نوشت:
حضرت علی(ع) میفرمایند: نادان را یا در حال افراط میبینی یا تفریط

بله! من الان اگه بخام برم خواستگاری باید با دید تفریطی برم!! ولی واقعا اینو قبول ندارم که مثلا دختری که واقعا تورو بخاطر خودت بخاد با بی پولیت هم باید کنار بیاد. بهرحال اونم دوس داره زندگی راحتی داشته باشه و چرا باید خونه راحت پدری رو ترک کنه و بیاد با یه شرایط سخت زندگی کنه. پس حداقل هایی لازمه و البته لازم هم نیس حداکثر بشن اونا! یعنی افراط !

RezaDodangeh;595281 نوشت:
1 - نه اینکه تمام تمرکزت رو روی ازدواج بذاری نه اینکه کلاً بیخیالش بشی. شما الان به ازدواج نیاز داری پس باید بیشتر از یه آدم عادی تلاش کنی. زمان رو مدیریت کن و مثلاً اگر میخوای درس بخونی اینطور فکر کن که درس خوندن عاملی هست برای اینکه شما زودتر به هدفت برسی. اینطوری هم انگیزه برای درس خوندن داری ، هم درس رو عاملی ضد ازدواج نمیدونی

واقعا خیلی سعی میکنم همینجوری فک کنم.گاهی موفقم گاهی نه... ولی چون تا حالا نتونستم از درس بهره مفیدی ببرم بی انگیزه شدم! شاید اگه یه کار مرتبط با رشته م پیدا شه انگیزه م بیشتر شه.

RezaDodangeh;595281 نوشت:
اگر میتونی یه شغل مناسب پیدا کن. مهم نیست درآمدش چقدره ، فقط یه تمرین باشه برای آشنا شدنت با محیط کار. هم تجربه ت رو بالا میبره و هم با راه های پیشرفت در زمینهء کسب درآمد آشنا میشی

خیلی دنبالشم.حتی کاری که مرتبط با رشته م نباشه مث حسابداری!!

RezaDodangeh;595281 نوشت:
وقتی کارهای بالا رو انجام بدی ، خانواده هم حس میکنن که تغییراتی کردی و هر وقت دیدی به تواناییت برای شروع یه زندگی مشترک باور پیدا کردن ، قصدت رو برای ازدواج باهاشون مطرح کن تا کم کم بتونی موردی رو پیدا کنی

اگه درآمد داشته باشم ی پشتوانه ای دارم که لااقل بتونم با خانواده بطور جدی صحبت کنم...

RezaDodangeh;595281 نوشت:
فقط یادت باشه اینها که گفتم به ترتیبه. نری از گزینهء 8 شروع کنی!

ممنون. نکات خوب و کاربردی ای بود...

ثناگو;595075 نوشت:
وقتی به ادم میگن یه بیماری داری که تا یه مدتی که زمانش معلوم نیست باید یک سری کارو نکنی یا یه سری چیزارو ترک کنی چون به مرگ نزدیک میشی به خاطر سلامتیت حرفشونو گوش می کنی ودیگه سمت اون چیزا نمیری!حتی اگه ادمای سالم دورو برت ببینی وحسرتشونو بخوری فقط به خودت ضرر میرسونی!
یا وقتی یه نقصی داری که قابل حل نیست مثل کمبود یک عضو در بدن یا هر چیزی که تو رو از دیگران متمایز میکنه!اگه هر وز بشینی به ادمای سالم نگاه کنی وحسرتشونو بخوری زندگیت نابود میشه ولی میتونی با همین نقص یه جوره دیگه ای هم زندگی کنی!
ازدواجم مثل همینه...خیال کن الان مجرد بودنت یکی از ایناست باید تا یه مدتی که وقتش برسه که شرایطش جور بشه از یه چیزایی دوری کنی باید یه کارهای بکنی که ذهنت ازش دور شه وباید بدونی غیر ممکن نیست...خیلیا بنا به دلایلی تونستن بر این حسرتشون علبه کنن کسایی که تا اخر عمرشون امکان ازدواج ندارن.
پس دوست من به خاطر خودت باید فکرتو عوض کنی...فکرتو اونقدر مشغول کنی که پی اون چیزا نره باید خودتو جای خیلیا بزاری...
درسته حرفام خریداری نداره ولی یه ذره دقت کنی می تونی بفهمی چی میگم.

خیلی هم خوب گفتین. ولی مسئله اینه که ذهنم بیش از حد درگیره و با کوچکترین چیزی میره به سمتش. مثلا بیرون تا یه پسر دخترو می بینم، یجورایی بهشون حسودیم میشه!! همین که خودتو قانع کنی که باید صبر کنی هم سخته. و البته گاهی هم فکر اینکه مثلا تا 30 سالگی اگه نشه ازدواج کنم چی؟!! اون موقع به چه درد میخوره دیگه...!!

سلام علیکم
خب ینی می خواید کلا ازدواج نکنید؟
همه رو بسپارید به خدا چرا می خواید از فکرش بیاید بیرون به خدا که اعتماد مطلق داشته باشید همه چیز حله


احمد جان داداش گلم ، نمیدونم ساکن کجا هستی و در شهر شما چه نوع مشاغلی و به چه شکلی وجود داره. اما فقط دنبال کارهایی که بطور معمول میشناسیم نباش. کار فقط کارمندی ، منشی گری ، مغازه داریو..... نیست. مشاغلی هست که کمی متفاوت از تعریفیه که ما میشناسیم. برای نمونه ، یکی از کارهایی که میتونم حداقل برای اولش بهت پیشنهاد بدم بازاریابی هست. همسر خودم مدتی دنبال کار گشت و پیدا نکرد و بعد با اینکه تمایل زیادی نداشت رفت و در یه شرکت به عنوان بازاریاب مشغول شد (تمایل نداشت چون فکر نمیکرد درآمد خوبی داشته باشه). مواد غذایی رو به سوپرمارکت ها معرفی میکرد و نسبت به فروش درصدش رو میگرفت. از خودش جدیت نشون داد و حلال و حروم رو هم رعایت میکرد ، الان جوری شده که بعضی از شرکت ها میفرستن دنبالش که بیا دوباره با ما کار کن. چون صاحب بچه شدیم براش مشکله و نمیتونه بره ، وگرنه فقط با گذاشتن یه وقت و انرژی متوسط ، میتونست ماهی 1 ملیون رو دربیاره. ضمن اینکه شغلی هست که میتونی زمانش رو خودت تعیین کنی. مثلاً اگر حسابدار بشی باید هر روز سر یه تایم معین سرکار باشی و ممکنه با کلاسات تداخل داشته باشه. اما تو کارهای آزاد مثل بازاریابی ، میتونی زمان رو جوری تنظیم کنی که با کلاسات تداخل نداشته باشه. این یه پیشنهاد بود ، مشابهش رو هم زیاد میتونی پیدا کنی. فقط همونطور که گفتم تصورت رو از شغل گسترش بده

ahmad70;595573 نوشت:
بله! من الان اگه بخام برم خواستگاری باید با دید تفریطی برم!! ولی واقعا اینو قبول ندارم که مثلا دختری که واقعا تورو بخاطر خودت بخاد با بی پولیت هم باید کنار بیاد. بهرحال اونم دوس داره زندگی راحتی داشته باشه و چرا باید خونه راحت پدری رو ترک کنه و بیاد با یه شرایط سخت زندگی کنه. پس حداقل هایی لازمه و البته لازم هم نیس حداکثر بشن اونا! یعنی افراط !

بله منم گفتم که نمیشه با هیچ شروع کرد. اما حرفی که من زدم نیاز به دقت بیشتری داره
ازت میخوام خوب به این حرفم توجه کنی برادر

فرق هست بین این دو تا:
زنی از شوهش کار و تلاش و زندگی مناسب بخواد
زنی شوهرش رو بخاطر کار و تلاش و زندگی مناسب بخواد

همچنین فرق هست بین این دو تا:
زنی شوهرش رو بخاطر اون دوست داشته باشه
زنی شوهرش رو بخاطر خودش دوست داشته باشه

و همینطور فرق هست بین این دو تا که زنی بگه:
من نونی رو میخوام که همسرم بیاره
من همسری رو میخوام که نون بیاره

اگه متوجه شدی که عالی. اگر نشدی بگو تا بیشتر برات توضیح بدم

RezaDodangeh;595589 نوشت:
بله منم گفتم که نمیشه با هیچ شروع کرد. اما حرفی که من زدم نیاز به دقت بیشتری داره
ازت میخوام خوب به این حرفم توجه کنی برادر

فرق هست بین این دو تا:
زنی از شوهش کار و تلاش و زندگی مناسب بخواد
زنی شوهرش رو بخاطر کار و تلاش و زندگی مناسب بخواد

همچنین فرق هست بین این دو تا:
زنی شوهرش رو بخاطر اون دوست داشته باشه
زنی شوهرش رو بخاطر خودش دوست داشته باشه

و همینطور فرق هست بین این دو تا که زنی بگه:
من نونی رو میخوام که همسرم بیاره
من همسری رو میخوام که نون بیاره

اگه متوجه شدی که عالی. اگر نشدی بگو تا بیشتر برات توضیح بدم

گرفتم داداش.عالی گفتی اصلا...

RezaDodangeh;595582 نوشت:
احمد جان داداش گلم ، نمیدونم ساکن کجا هستی و در شهر شما چه نوع مشاغلی و به چه شکلی وجود داره. اما فقط دنبال کارهایی که بطور معمول میشناسیم نباش. کار فقط کارمندی ، منشی گری ، مغازه داریو..... نیست. مشاغلی هست که کمی متفاوت از تعریفیه که ما میشناسیم. برای نمونه ، یکی از کارهایی که میتونم حداقل برای اولش بهت پیشنهاد بدم بازاریابی هست. همسر خودم مدتی دنبال کار گشت و پیدا نکرد و بعد با اینکه تمایل زیادی نداشت رفت و در یه شرکت به عنوان بازاریاب مشغول شد (تمایل نداشت چون فکر نمیکرد درآمد خوبی داشته باشه). مواد غذایی رو به سوپرمارکت ها معرفی میکرد و نسبت به فروش درصدش رو میگرفت. از خودش جدیت نشون داد و حلال و حروم رو هم رعایت میکرد ، الان جوری شده که بعضی از شرکت ها میفرستن دنبالش که بیا دوباره با ما کار کن. چون صاحب بچه شدیم براش مشکله و نمیتونه بره ، وگرنه فقط با گذاشتن یه وقت و انرژی متوسط ، میتونست ماهی 1 ملیون رو دربیاره. ضمن اینکه شغلی هست که میتونی زمانش رو خودت تعیین کنی. مثلاً اگر حسابدار بشی باید هر روز سر یه تایم معین سرکار باشی و ممکنه با کلاسات تداخل داشته باشه. اما تو کارهای آزاد مثل بازاریابی ، میتونی زمان رو جوری تنظیم کنی که با کلاسات تداخل نداشته باشه. این یه پیشنهاد بود ، مشابهش رو هم زیاد میتونی پیدا کنی. فقط همونطور که گفتم تصورت رو از شغل گسترش بده

خب من فعلا تهران هستم و کار هم ظاهرا اینجا زیاده.ولی نمیدونم چرا یکیش گیر ما نمیاد... اون حسابداری که گفتم نیمه وقت هم داره و منم دو سه روز در هفته بیکارم میشه برم. بازاریابی رو بهش فک نکرده بودم نمیدونم از عهده ش بر میام یا نه...

ahmad70;592581 نوشت:
ســلام
من همونی هستم،که تاپیک "خسته شدم از مجردی" رو گذاشتم. خب همچنان مسئله خاصی اتفاق نیفتاده و مهمترین مشکل که مشکل اقتصادیه وجود داره،گرچه بشدت در جستجوی یه کار هستم. اما مشکلی که هست اینه که ازدواج خیلی بیش از حد فکر منو بخودش مشغول کرده.البته از 20 سالگی فکرم مشغول بوده ولی الان بیشتر شده...از طرفی جوری که متوجه شدم(با توجه به حرف خانواده) لااقل تا آخر ارشدم(دو سال دیگه) احتمالا نتونم ازدواج کنم. ولی نمیدونم چطور تا اون موقع فکرشو از خودم دور کنم، چون بدجور فکرم مشغولشه. اصن جوری که تو خیابون زوجای جوون رو که می بینم بحالشون غبطه میخورم!!!! از طرفی تنهایی و نیاز عاطفی خیلی آزارم میده و میترسم باعث بشه به رابطه با جنس مخالف کشیده بشم. طوری شدم که انگیزه زندگی هم ندارم چه برسه به درس خوندن، اینکه خانواده اصن به فکر شرایطی که دارم نیستن و درک نمیکنن اعصابمو خورد میکنه ولی از طرفی خودمم نمیتونم اقدام کنم چون "پـــول" ندارم. پس باید فعلا از فکرش دربیام درس بخونم،ولی اصن نمیشه!! چطوری اینکارو بکنم بنظرتون؟؟

به نظرم نامزدی بهترین گزینست...یعنی شما با یه دختر خانمی قشنگ قرار مداراتو بذار که نامزد میکنیم و بعد مثلا 3 سال ازدواج میکنیم بعد با خانواده برو کارارو ردیف کن(برا این میگم اول با دختر خانوم مطرح کن که بدونی ایشون موافقه یا نه, وگرنه هی باید با خانواده ازین خونه بری به اون خونه تا یه کسیو با این شرایط پیدا کنی)...همین انگیزه مضاعف برا درس خوندنو کار پیدا کردن بهت میده...

ahmad70;595598 نوشت:
خب من فعلا تهران هستم و کار هم ظاهرا اینجا زیاده.ولی نمیدونم چرا یکیش گیر ما نمیاد... اون حسابداری که گفتم نیمه وقت هم داره و منم دو سه روز در هفته بیکارم میشه برم. بازاریابی رو بهش فک نکرده بودم نمیدونم از عهده ش بر میام یا نه...


بازاریابی رو به عنوان نمونه گفتم. میتونی کمی تحقیق کنی ، هم درمورد بازاریابی هم مشاغل دیگه. مشاغل مشابه بازاریابی هم هست. پرسشگری ، مشاغل اینترنتی ، خدماتی ، کارهایی که میشه تو خونه انجام داد مثل ترجمه ، نوشتن برای یک مجله یا روزنامه و........

بگرد احمد جان بگرد. تا نگردی خدا راه نشونت نمیده. باید پاهات خسته بشه (اثر تلاشت مشخص بشه) ، اون موقع با تعجب میبینی که کار پیدا شد

techies;595611 نوشت:
به نظرم نامزدی بهترین گزینست...یعنی شما با یه دختر خانمی قشنگ قرار مداراتو بذار که نامزد میکنیم و بعد مثلا 3 سال ازدواج میکنیم بعد با خانواده برو کارارو ردیف کن(برا این میگم اول با دختر خانوم مطرح کن که بدونی ایشون موافقه یا نه, وگرنه هی باید با خانواده ازین خونه بری به اون خونه تا یه کسیو با این شرایط پیدا کنی)...همین انگیزه مضاعف برا درس خوندنو کار پیدا کردن بهت میده...

راه حل خوبیه ولی نه برای همه. طبق شرایط شخصی و موقعیتی که آقا احمد داره ، پیشنهاد شما خطرش برای ایشون خیلی زیاده. البته میتونه بعد از طی مراحلی و با اطلاع خانواده ها مدتی هم نامزد باشه. ولی اینکه خودش اقدام کنه اصلاً به صلاحش نیست

بارانم;595581 نوشت:
سلام علیکم
خب ینی می خواید کلا ازدواج نکنید؟
همه رو بسپارید به خدا چرا می خواید از فکرش بیاید بیرون به خدا که اعتماد مطلق داشته باشید همه چیز حله

سلام
کلا که نه. ولی تا وقتی شرایطش فراهم شه و بتونم یه درآمد حداقلی داشته باشم باید از فکرش بیام بیرون فعلا!!
به خدا اعتقاد دارم من ولی متاسفانه همه اعتقاد ندارن،یعنی بعبارتی اعتقاد واقعی ندارن...

ahmad70;595618 نوشت:
سلام
کلا که نه. ولی تا وقتی شرایطش فراهم شه و بتونم یه درآمد حداقلی داشته باشم باید از فکرش بیام بیرون فعلا!!
به خدا اعتقاد دارم من ولی متاسفانه همه اعتقاد ندارن،یعنی بعبارتی اعتقاد واقعی ندارن...

منم باشما موافقم
بافقروبیکاری تواین جامعه نمیشه دیگه حتی خواستگاری رفت چون فقط باعث تحقیرشدن آدم میشه
مجردیم اونقدرا هم بدنیست به نظرم غریزه هم چندسال که
سرکوب بشه فروکش میکنه!
تواین جامعه ازدواج مال پولداراست

نزنید ازین حرفا...دخترا هم همشون که منتظر شاهزاده سوار بر اسب نیستن که...مگه چنتا پسر اینطوری داریم..؟!! باور کن پسری که همه شرایطو داشته باشه از بین هر 100نفر شاید یه نفر بشه پیدا کرد...با این طرز فکر, جامعه اسلامی بعد چند سال رشد جمعیتیش منفی میشه...!!!

techies;596006 نوشت:
نزنید ازین حرفا...دخترا هم همشون که منتظر شاهزاده سوار بر اسب نیستن که...مگه چنتا پسر اینطوری داریم..؟!! باور کن پسری که همه شرایطو داشته باشه از بین هر 100نفر شاید یه نفر بشه پیدا کرد...با این طرز فکر, جامعه اسلامی بعد چند سال رشد جمعیتیش منفی میشه...!!!

به نظرم کاریش نمیشه کرد من خودم مرتبا دعای کمیل و ندبه
شرکت میکنم واقعا آرامشما پیدا میکنم
تو این فکرم با یه دخترشیعه ازکشورهای عربی ازدواج کنم
چون ازفکردخترهای ایرانی کلا اومدم بیرون
کلادخترایرانی کم توقع 1/10000 که اونام نصیب ما نمیشه

pzahra;596022 نوشت:
تو این فکرم با یه دخترشیعه ازکشورهای عربی ازدواج کنم
چون ازفکردخترهای ایرانی کلا اومدم بیرون
کلادخترایرانی کم توقع 1/10000 که اونام نصیب ما نمیشه

حالا شما کارتون فراهم باشه امکانات اولیه زندگی رو بتونید جور کنید چرا دختر پیدا نشه؟
دیگه توقع دخترها مگه چطوریه که شما از پیدا کردن یک خانم در کشوری به این وسعت ناامید شدی میخوای بری اون ور آب!!! احتمالا خودت پرتوقعی که هیچ دختری رو نمی پسندی
ببینم شما میدونید دخترهای اون ور آب چه شرایطی دارن؟ درسته شیعه داریم ولی طرف تو همین ایران میخواد دختر از شهر دیگه بگیره پست میزاره و کلی اعلام ترس و وحشت میکنه از اینکه مبادا تفاوت فرهنگی مشکل ساز در زندگیش بشه اون وقت شما بدون در نظر این تفاوت فرهنگی بسیار میخواید برید زن از یه کشور دیگه بگیرید ؟ بعدش شما توقع دخترهای اونجا رو چطور سنجیدید اصلا شاید به شما با این شرایط اونجا هم دختر ندن
برادر من با اون شرایطی که اول پست های این تاپیک گفتم یکی رو پیدا کرده که چندساله پاش نشسته و فقط ازش میخواد کار و بارش رو جور کنه و بتونه برای خواستگاری جلو بره پس دخترها کجا پرتوقعند

شبـنم;596044 نوشت:
حالا شما کارتون فراهم باشه امکانات اولیه زندگی رو بتونید جور کنید چرا دختر پیدا نشه؟
دیگه توقع دخترها مگه چطوریه که شما از پیدا کردن یک خانم در کشوری به این وسعت ناامید شدی میخوای بری اون ور آب!!! احتمالا خودت پرتوقعی که هیچ دختری رو نمی پسندی
ببینم شما میدونید دخترهای اون ور آب چه شرایطی دارن؟ درسته شیعه داریم ولی طرف تو همین ایران میخواد دختر از شهر دیگه بگیره پست میزاره و کلی اعلام ترس و وحشت میکنه از اینکه مبادا تفاوت فرهنگی مشکل ساز در زندگیش بشه اون وقت شما بدون در نظر این تفاوت فرهنگی بسیار میخواید برید زن از یه کشور دیگه بگیرید ؟ بعدش شما توقع دخترهای اونجا رو چطور سنجیدید اصلا شاید به شما با این شرایط اونجا هم دختر ندن
برادر من با اون شرایطی که اول پست های این تاپیک گفتم یکی رو پیدا کرده که چندساله پاش نشسته و فقط ازش میخواد کار و بارش رو جور کنه و بتونه برای خواستگاری جلو بره پس دخترها کجا پرتوقعند

یکی ازدوستام بایه دخترشیعه لبنانی ازدواج کرده بسیارهم راضی حتی موقع خواستگاری 1قرون پولم نداشت اون دخترم بسیارکم توقع برای همین تصمیم گرفتم دخترلبنانی بگیرم دخترای ایرانی دستکم 500 سکه برای مهریه میخان
من ازاینکه توی ایران بخام خواستگاری برم تنم میلرزه
یا بایدقیدازدواج روبزنم یا با یه دخترشیعه عربی ازدواج کنم

pzahra;596053 نوشت:
یکی ازدوستام بایه دخترشیعه لبنانی ازدواج کرده بسیارهم راضی حتی موقع خواستگاری 1قرون پولم نداشت اون دخترم بسیارکم توقع برای همین تصمیم گرفتم دخترلبنانی بگیرم دخترای ایرانی دستکم 500 سکه برای مهریه میخان
من ازاینکه توی ایران بخام خواستگاری برم تنم میلرزه
یا بایدقیدازدواج روبزنم یا با یه دخترشیعه عربی ازدواج کنم

خوب مهریه میخوان شما که قرار نیست سریع دست بکنی تو جیب مهریه پرداخت کنی
مهریه هم توافقیه ما مبلغ کمش هم داشتیم
یعنی عربها به بیکار بی پول هم زن میدن؟ والا چی بگم مهریه هم که ندارند حتما ؟

به جا اينكه توقع داشته باشيد دخترها توقعات شون رو بيارن پايين يه تكوني به بدن مبارك بديد برين سركار زحمت بكشيد ولخرجي نكنيد پس انداز كنيد مطمئن باشيد دخترهاي زيادي هستن كه اگه بدونن شما اهل تلاش هستيد موافقت ميكنن والا تو ايران همه فقط از زنها توقع دارن حجاب بشه زنها ازدواج بشه زنها فساد بشه زنها !! و ....

نقل قول:
چیکار کنم فکر ازدواج از کله ام بپره؟

سلام
دو تا راه داری با سه تا چاره!

اول دوتا راه رو میگم:

یک اینکه برای اینکه فکر زن از کلت بپره باید بری دادگاه ببینی زنها از اینکه مرداشون نمی تونن خونه جدا داشته باشن ماشین داشته باشن زمین داشته باشن طیاره داشته باشن چقدر اونا رو تحقیر می کنن اون وقت خود بخود پشیمون میشی!

دوم اینکه سرتو ماشین صفر بزن برو خاستگاری ...بعد دختره ازت بدش میاد میره تو تموم در همسایه تو رو مسخره می کنه و عکس تو تو اینترنت پخش میکنه....وقتی خوب ابروتکه رفت دیگه خودبخود از زن گرفتن پشیمون میشی!

اما اون سه تا چاره:
-اینکه خودتو بزنی به خل خلی ...اینط.وری هیچی که بهت زن نمیده که هیچ هیچکی هم ازت ایراد نمیگیره چرا زن نمیگیری!
-دوم اینکه بارو بندیلت و جمع کن بزن برو مسافرتاونم پیاده ...برو دور دنیا در هشتاد سال...خیلی کیف میده
-سوم برو خودت و به نیرو ها مسلح معرفی کن بگو من می خوام در راه وطن کشته بشم ...اونا هم تو رو میفرستن جنگ ...اینطوری لاقل وقتی همه دنبال زن و زندگی هستن که به صورت چهار پا وارد برزخ میشن تو میری جنگ شهید میشی به صورت دوپا وارد بهشت میشی!

-----------
هر مدل دور خودت بچرخی از این چند حالت خارج نیست مطمئن باش

موضوع قفل شده است