چگونگی رفتار با پسرم

تب‌های اولیه

28 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد راهنما

Reza-D;912337 نوشت:
سلام و عرض ادب
بنده پسر گلی دارم که الان کمی بیشتر از 3 سال سن دارد
از نظر هوش و استعداد و حتی تربیت خدا را شکل مشکلی ندارد
یعنی هیچگونه حرف بد و یا کارهای زشت را مرتکب نمیشود

اما بی نهایت شیطنت دارد
شاید بفرمائید این طبیعت کودک است. درست است اما به نظر خودم فعالیتش خیلی زیاد است
مثلاً وقتی می خواهم او را دستشویی ببرم ، آنقدر وول میخورد تا داد مرا در بیاورد
از روی مبل بالا میرود ، سقف را دور میزند و از آن طرف خانه پایین میاید!
اصلاً نمی تواند حتی برای چند دقیقه آرام بنشیند
حتی زمانی هم که نشسته در حال جنب و جوش است

مدام در حال صحبت کردن است و بجز زمان هایی کهحوصله ندارد ، در بقیه موارد مدام با ما حرف میزند
و انتظار هم دارد که تمام مدت با او همراه و هم سخن باشیم. یعنی حتی یک دقیقه هم نمی گذارد من یا مادرش رویمان را برگردانیم

البته من نمیگویم که این حالتش عیب است
فقط می خواهم درمورد چگونگی این رفتار در کودکان بدانم و اینکه رفتار من چطور باید باشد
بخصوص اینکه گاهی از کوره در میروم و ناخواسته سرش داد میزنم
ممنون میشوم راهنمایی بفرمائید

با عرض سلام و ادب خدمت شما برادر گرامی و همه اسک دینی های عزیز
سوال بسیار خوب و بجایی را پرسیدید و اینکه به رفتارهای فرزند خود و خودتون توجه لازم را دارید و در صدد اصلاح و برخورد و رفتار مناسب هستید بسیار مطلوب و مناسب می باشد
رفتارهای کودک شما با توجه به سن او طبیعی می باشد و شیطنت های کودکانه می باشد و با انجام راهکارهای زیر و بالا رفتن سن بهتر می شود ولی در صورتی که همچنان باقی ماند حتما به روانشناس مراجعه نمایید:

  1. هماهنگی والدین با کودک تا زمینه سوءاستفاده فراهم نگردد.
  2. ایجاد قوانین در کارها و رفتارهای کودک و در صورت انحراف از قوانین محروم کردن او از تقویتهایی نظیر تلویزیون و ...
  3. استفاده از نظام پاداش و تنبیه: والدين بايد يك نظام پاداش و جريمه را در خانه طراحى كنند تا براى نظام پاداش وجريمه رفتارهاى مثبت وى تقويت و رفتارهاى منفى تضعيف شود.
  4. تا حد امكان صبور باشيد و از كتك زدن و تنبيه جسمانى كودك خوددارى كرده چرا كه اين امر موجب مى شود كه رفتار انتقام جويانه ى كودك تقويت شود و سركشى كند تا جايى كه ممكن است با او با احترام، مودبانه و با محبت برخورد كنيد تا وى به شما اعتماد كند و از خواسته هايتان سر پيچى نكند.
  5. اصلاح رژیمهای غذایی : رژيمهاى غذايى مثل چاشنيها و مواد رنگى و شيميايى مورد علاقهى كودكان، كاكائو، قهوه، نسكافه، نوشابه هاى رنگى، تنقلات و امثال اينها در تشديد اين رفتارها كمك ميكند.
  6. در نظر گرفتن فضای مناسب جهت تخلیه هیجانات و انرژی (نظیر بردن به پارکها و فضاهای باز ،بازی کردن خود پدر و مادر با او و...)
  7. تشویق به انجام فعالیتهای خسته کننده و در صورت نیاز هر چند بار در نظر گرفتن یک پاداش
  8. تنظیم خواب شبانه
  9. صرف صبحانه مناسب و به موقع
  10. تشویق به انجام کارها و بازیهای آرام و البته جذاب
  11. در صورت انجام رفتارها و بازیهای نامناسب حتما قبل از منع رفتار، جایگزینهای مناسب در نظر بگیرید.
  12. پرهیز از برخود نامناسب و تنبیه و سرزنش و سخنان تحقیر کننده که سبب پایین آمدن اعتماد به نفس و عزت نفس و..او می شود. لذا اطرافيان كودك بايستى از برچسب زدن القابى همچون بى تربيت، پرخاشگر بودن، سر به هوا بودن به كودك پرهيز كنند.
  13. پرهیز از سخت گیری بیش از حد (کودک شما در سنی قرار دارد که بسیار تمایل دارد رفتار های مستقل انجام دهد لذا به او بها دهید و کمک نمایید)
  14. استفاده از تکنیک تقویت افتراقی: به جای آنکه روی رفتارهای منفی حساس باشید نسبت به آنها تغافل نمایید و البته رفتارهای مثبت و خوب مقابل آن رفتارهای منفی را تقویت و تشویق نمایید.
  15. کتب مربوط به شیوه های رفتار به کودک مخصوصا کودک سه ساله را مطالعه نمایید.

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

هو النور

با سلام و عرض ادب

این دو موردی که فرمودید (پر حرفی و جنب و جوش بیش از حد) از علایم بیش فعالی هست

طارق اللیل;913897 نوشت:
با سلام و عرض ادب

این دو موردی که فرمودید (پر حرفی و جنب و جوش بیش از حد) از علایم بیش فعالی هست

سلام

تشخیص بیش فعالی در زیر 7 سال
با توجه به اینکه رفتار بچه های این سن خیلی شبیه بچه های بیش فعاله تشخیص بیش فعالی مشکل است.

بچه ها در این سن هم عدم تمرکزشون بالاست ،

بهترین روش برای آرام کردن آن ها پرت کردن حواسه.

Reza-D;912337 نوشت:
سقف را دور میزند و از آن طرف خانه پایین میاید!

سلام
واقعا سقف را دور می زند!!!؟؟

بیش از 50% بچه ها مشکلاتشان با بازی کردن حل خواهد شد.

والدین باید برای بازی کردن با بچه های 3 ساله روزی 3 تا 4 ساعت وقت بگذارند، و این ساعت مخصوص والدین است نه بازی معمول بچه در طول روز ،
والدین باید با هم این وقت را اختصاص به او دهند تا او مطمئن شود که دوستش دارند،
معیار دوست داشته شدن توسط بچه ها از مقدار بازی که با او می شود است.

سلام استاد عزیز و تشکر از پاسختان
بجز مواردی که در ادامه مطرح میکنم ، روی سایر بخش های صحبت شما حرف خاصی ندارم
سعی میکنم آنچه فرمودید اجرا کنم گل

راهنما;913868 نوشت:
ایجاد قوانین در کارها و رفتارهای کودک و در صورت انحراف از قوانین محروم کردن او از تقویتهایی نظیر تلویزیون و ...
در این سن زود نیست استاد؟

اول اینکه اصلاً تلویزیون نگاه نمیکند

(فکر میکنم هنوز به درک لازم از کارتون نرسیده)

دوم اینکه اگر از خواسته های دیگر محروم بشود شدیداً گریه میکند
البته منظورم از گریه ، گریهء بهانه جویی نیست. بلکه فکر میکند که داریم آزارش میدهیم و این را به زبان میاورد

راهنما;913868 نوشت:
استفاده از نظام پاداش و تنبیه: والدين بايد يك نظام پاداش و جريمه را در خانه طراحى كنند تا براى نظام پاداش وجريمه رفتارهاى مثبت وى تقويت و رفتارهاى منفى تضعيف شود
این را خیلی با احتیاط انجام میدهیم چون از این ترس داریم که به گرفتن پاداش بابت کار خوب عادت کند
یعنی کار خوب را نه بخاطر خوب بودن ، که بخاطر پاداش انجام بدهد
نظر شما؟

راهنما;913868 نوشت:
در نظر گرفتن فضای مناسب جهت تخلیه هیجانات و انرژی (نظیر بردن به پارکها و فضاهای باز ،بازی کردن خود پدر و مادر با او و...)
متاسفانه به دلیل بیماری مادرش این کار چندان برایمان مقدور نیست
به نظر خودم یکی از اصلی ترین مشکلات نیز همین است

راهنما;913868 نوشت:
اطرافيان كودك بايستى از برچسب زدن القابى همچون بى تربيت، پرخاشگر بودن، سر به هوا بودن به كودك پرهيز كنند
استاد یکی از مشکلات من و همسرم همین است
یک ایراد در خانوادهء من و یک ایراد در خانوادهء همسرم وجود دارد که هرقدر من و همسرم تلاش کرده ایم ، نتوانستیم آنها را متقاعد کنیم
البته ممکن است حرفهایمان تاثیر لحظه ای داشته باشد ، ولی نهایتاً یکی دو روز بعد دوباره همان آش و همان کاسه

ایراد خانوادهء من بخصوص مادرم ، این است که خیلی خیلی روی بچه حساس هستند و تا من یا مادرش حرفی میزنیم
مادرم ناراحت میشود و گریه میکند که چرا به نوه اش حرف زدیم!
بعضی اوقات هم درحالیکه ما داریم او را تربیت میکنیم ، مثلاً از چیزی محرومش کرده ایم ، مادرم میرود همان چیز را به او میدهد
یا نامادری من بدون توجه به اینکه چه چیزی برای بچه ضرر دارد و چه چیز ندارد ، فقط از روی دلسوزی هر چه پسرم بخواهد برایش می خرد
مثلاً پزشک چای را برای پسرم ممنوع کرده بود ، ولی بعدها فهمیدیم در از چشم ما به او چای ، نوشابه و اینجور خوردنی ها را میدهد

ایراد خانوادهء همسرم این است که خیلی با بچه بصورت تحقیرآمیز حرف میزنند
البته قصدشان تحقیر کردن نیست ، اما عملاً این کار را انجام میدهند
برای مثال شوخی های آنها با کودکان
(تمام کودک های فامیلشان) این است که صبر میکنند کودک خانه ای بسازد بعد خرابش می کنند!
یا مثلاً کیک و بیسکوئیت که کودک دوست دارد را جلویش می گیرند اما به او نمی دهند و وقتی کودک گریه میکند ، میخندند!
همچنین کلمات خیلی بدی نسبت به کودکان استفاده می کنند ، مثلاً
(باعذرخواهی): بیشعور ، احمق ، عقب مانده ، الاغ و.....

طارق اللیل;913897 نوشت:
این دو موردی که فرمودید (پر حرفی و جنب و جوش بیش از حد) از علایم بیش فعالی هست

ریحــانه الــنبی;913903 نوشت:
بچه ها در این سن هم عدم تمرکزشون بالاست

با تشکر از خواهران گرامی
نکته ای خدمتتان عرض کنم

اتفاقاً اگر قرار باشد درمورد خاصی صحبت کنیم ، بسیار تمرکز دارد و دقت می کند
ماشاالله رنگ ها ، اسامی ، اعداد و..... را بسیار سریع و عالی یاد میگیرد
حرف شِنَویش بخصوص در بیرون از خانه بسیار عالی است
در حدی که وقتی به خانهء اقوام میرویم امکان ندارد به وسیله ای دست بزند
یا توی خیابان هر چه بگوییم گوش میکند

مشکل ما در خانه است و آن اینکه نمی تواند یک لحظه آرام بنشیند
مثلاً می رود پرده را میکشد
پرده را از دستش در میاوریم ، فرش ها را میکشد
فرش را از دستش در میاوریم ، درهای کابینت را باز و بسته میکند
مانع این کار میشویم ، می رود رختخواب ها را می ریزد
و..............

فقط در این موارد است که اصلاً حرفمان را گوش نمی کند
و تنها راه متوقف کردنش این است که یا با او بازی کنیم ، یا سرش داد بزنیم
برای بازی کردن هم به یکی دو ساعت راضی نمیشود و باید تمام وقتمان را به او اختصاص بدهیم

Reza-D;912337 نوشت:
سلام و عرض ادب
بنده پسر گلی دارم که الان کمی بیشتر از 3 سال سن دارد
از نظر هوش و استعداد و حتی تربیت خدا را شکل مشکلی ندارد
یعنی هیچگونه حرف بد و یا کارهای زشت را مرتکب نمیشود

سلام
همیشه سالم و سر زنده و مایه افتخار باشد
Reza-D;912337 نوشت:
اما بی نهایت شیطنت دارد
شاید بفرمائید این طبیعت کودک است. درست است اما به نظر خودم فعالیتش خیلی زیاد است
مثلاً وقتی می خواهم او را دستشویی ببرم ، آنقدر وول میخورد تا داد مرا در بیاورد
از روی مبل بالا میرود ، سقف را دور میزند و از آن طرف خانه پایین میاید!
اصلاً نمی تواند حتی برای چند دقیقه آرام بنشیند
حتی زمانی هم که نشسته در حال جنب و جوش است

کتک بهترین راهکار است:d
اما واقعا انقدر سیستم های تربیتی خوبی هستند که سیستم مجازات تقریبا خیلیییی کم باید پرداخته بشه
دکتر هولاکویی در همین زمینه صحبتای بسیار خوبی کردند از تول تا 3 سالگی و...
که از نظر روانشناختی خیلی کاربرد داره اگه وقت شنیدنشو داشته باشین
مسلما هر چی الان بیشتر توجه کنید در آینده ثمرشو بهتر و بیشتر میشه دید
به عنوان مثال نوزاد تا 14 ماهگی هر چه خواست بلافاصله باید براش مهیا کنید!تا در آینده واقع بین بار بیاد!
اما همین کار در زمانی دیگر باعث لوس شدن بچه میشه!

و نظریات رشد ژان پیاژه که دکتر اکثرا رو توضیح دادند که چه زمانی کودک مفهوم علیت را می فهمد و به دنبال یافتن رابطه برای جهان است و چه زمانی حسی کار میکند و ...
مثلا آزمایش مارشمالو که بچه هایی در برابر خوردن شیرینی مقاومت کردند در آینده افراد موفق تری شدند نسبت به بقیه!اما این توانایی کنترل بعضی کودکان از کجا می آید یکی از عوامل مهمش همین تربیت درسته!
Reza-D;912337 نوشت:
مدام در حال صحبت کردن است و بجز زمان هایی کهحوصله ندارد ، در بقیه موارد مدام با ما حرف میزند
و انتظار هم دارد که تمام مدت با او همراه و هم سخن باشیم. یعنی حتی یک دقیقه هم نمی گذارد من یا مادرش رویمان را برگردانیم

سوال پرسیدن اون هم سوالات زیاد نشانه خیلی خوبیه!به مرور زمان تعدیل میشه ولی اثرات برخورد و جواب دادنتون در ذهنش نهادینه میشه و ناخودآگاهش رو پایه ریزی میکنه

Reza-D;912337 نوشت:
البته من نمیگویم که این حالتش عیب است
فقط می خواهم درمورد چگونگی این رفتار در کودکان بدانم و اینکه رفتار من چطور باید باشد
بخصوص اینکه گاهی از کوره در میروم و ناخواسته سرش داد میزنم
ممنون میشوم راهنمایی بفرمائید

عملکرد های خیلی بهتری بجای داد زدن وجود داره!
خمیر مایه روان کودک دقیقا مثل گله!ممکنه عصبانیتتون تاثیر بدی در اون به وجود بیاره!تا موقعی که با سیستم پاداش میشه تربیت درستی برای کودک احراز کرد بهتره از سیستم مجازات استفاده نشه
حرفایی که زدم اکثرا صحبتای دکتر هلاکویی در قالب نوشتار بود@};-@};-

[="Times New Roman"][="Black"]

Reza-D;914013 نوشت:

برای مثال شوخی های آنها با کودکان
(تمام کودک های فامیلشان) این است که صبر میکنند کودک خانه ای بسازد بعد خرابش می کنند!
یا مثلاً کیک و بیسکوئیت که کودک دوست دارد را جلویش می گیرند اما به او نمی دهند و وقتی کودک گریه میکند ، میخندند!
همچنین کلمات خیلی بدی نسبت به کودکان استفاده می کنند ، مثلاً
(باعذرخواهی): بیشعور ، احمق ، عقب مانده ، الاغ و.....

شما به جای پسرت باید فامیل های همسرت رو ببری پیش روانشناس.[/]

Im_Masoud.Freeman;914084 نوشت:
[=Times New Roman]
شما به جای پسرت باید فامیل های همسرت رو ببری پیش روانشناس.

دقیقاً حق با شماست. خیلی از بزرگترهای ما نیاز به فهم و یادگیری خیلی از مسائل دارند

اما مشکل اینجاست که ماها هنوز به این حد از بلوغ فکری نرسیدیم که رفتن پیش روانشناس را یک عمل عقلی بدانیم
حتی برخی از کسانی که اعتقاد به مشورت با مشاور دارند ، اگر همین جملهء شما را بشنوند با آن مخالفت می کنند

چون ما (مذهبی ها - ایرانی ها) اینطور یاد گرفته ایم که کلاً بزرگترها نیاز به مطالعهء روحی و روانی ندارند!
به عبارتی این فقط جوان ها هستند که نمی دانند و باید یادبگیرند
تفکری صد در صد اشتباه

hessam78;914062 نوشت:
عملکرد های خیلی بهتری بجای داد زدن وجود داره!

تشکر بابت نکاتی که فرمودید
بله قبول دارم داد زدن اصلاً روش خوب و مناسبی نیست
چه من و چه مادرش در برخورد با فرزندمان خیلی تلاش کرده ایم که یک حد اعتدال صحیح را رعایت کنیم
حتی برخی از اقوام از نحوهء صدا زدن ما تعجب می کنند ، چون پسرمان را با لفظ "شما" صدا می زنیم

منتهی همسر من به یک بیماری مبتلا شده اند که همین باعث شده از نظر زمان و تمرکز خیلی به مشکل بربخوریم
گاهی من بالای سر پسرمان نیستم و گاهی که من هستم همسرم نیست
(چون همسرم در شهر دیگری معالجه میشوند)

و با کمال تاسف ، گاهی هم مجبور میشویم او را پیش والدینمان بگذاریم که خب متد تربیتی آنها زمین تا آسمان با من و همسرم تفاوت دارد
از طرفی فشار بسیار زیادی که بخاطر درگیری با این بیماری روی اعصاب من و همسرم هست ، تحمل ما را پایین آورده
مجموع اینها باعث میشود که گاهی از کوره در برویم و سرش داد بزنیم

که البته از نظر خودم توجیه قابل قبولی نیست و همین هم باید اصلاح شود
به همین دلیل هم این تاپیک را راه اندازی کردم

[="Times New Roman"][="Black"]

Reza-D;914132 نوشت:
دقیقاً حق با شماست. خیلی از بزرگترهای ما نیاز به فهم و یادگیری خیلی از مسائل دارند

اما مشکل اینجاست که ماها هنوز به این حد از بلوغ فکری نرسیدیم که رفتن پیش روانشناس را یک عمل عقلی بدانیم
حتی برخی از کسانی که اعتقاد به مشورت با مشاور دارند ، اگر همین جملهء شما را بشنوند با آن مخالفت می کنند

چون ما (مذهبی ها - ایرانی ها) اینطور یاد گرفته ایم که کلاً بزرگترها نیاز به مطالعهء روحی و روانی ندارند!
به عبارتی این فقط جوان ها هستند که نمی دانند و باید یادبگیرند
تفکری صد در صد اشتباه

اینا از نسل همونایی هستن که میگفتند علی علیه السلام برای امامت جوان است.:ok:[/]

با سلام و عرض ادب

جناب رضا دی برادر بزرگوار، من موقعی

که داشتم متن شما رو واسه ی دخترم

میخوندم دخترم میگفت مامان این محمد

پارسا ی ماست ،یعنی دقیقا رفتارهای

پسر شما عین پسر منه البته پسر من الان

یه کم عاقلتر شده

تازه پسر من دست بزن هم داره کلا

اعتراضش رو با زدن به ما ميفهمونه

من واسه ی تربیت دخترم خدا رو شکر

هیچ مشکلی نداشتم ولی واسه ی پسرم

من هم همین مشکلات رو دارم ،

من هم تقریبا سه ساله که بیمار شدم

نمیتونم اون طور که باید بهش رسیدگی کنم ،مهمتر از اون من هیچ شناختی

نسبت به نیازهای یه پسر ندارم نمیدونم

چه چیزهایی باید بهش یاد بدم

به فرض هر موقع به جای خورشید باهاش

صحبت میکنم ،نمیدونم در مورد چه چیزایی باید بگم .

فوتبال دوست داره که من اصلا نمیتونم

باهاش بازی کنم.

فقط تنها کاری که ميدونم درسته

رو بهش نشون میدم ،اونهم کارهای بد وخوب رو!

پ

ن

با سلام
من فکر میکنم شما باید از سیاست نفوذ و رفاقت استفاده کنید
یعنی ان قدر رفیق باشید که حرف گوش کن شما بشود.. با او کودکی کنید نه کناری بنشینید و مثل حاکم نظاره گر و مراقبش باشید...
سیاست دوم انحراف فکر است نه ممانعت و حساسیت...
من میبینم که بچه ها حرف هم را میفهمند و بچه های بزرگتر فرمان روای بچه های کوچک تر میشوند
شما میتوانید به کودک احترام و عزت ببخشید...
این هنر شماست.. و البته وقت گیر... خصوصا تا زمانی که او مسخر شما شود..
البته اگر کودک سوار شما شود یعنی کلا راهی که گفتم را اشتباه رفته اید.

و طاها;914145 نوشت:
با او کودکی کنید
دقیقاً همین کار را می کنم
الان پسرم در عین حال که به شدت عاشق من است ، اما خیلی از من حساب می برد
همه جوره با پسرم بازی میکنم ، برای هم داستان تعریف می کنیم و گاهی هم با هم کُشتی می گیریم :Nishkhand:

و طاها;914145 نوشت:
سیاست دوم انحراف فکر است نه ممانعت و حساسیت
بله کاملاً درست است
اتفاقاً الان مدتی است که به این روش پی برده ام و اثرش را هم دیده ام
ولی متاسفانه کمبود وقت مانع از این است که این روش ها را کامل پیاده کنم

همانطور که قبلاً هم گفتم بیشترین مشکل من درون خانه است
شاید هم دلیل اصرار فرزندم به اینکه مدام به او توجه کنیم ، دوری های مکرر مادرش از او باشد
به نوعی می ترسد دوباره یکی از ما از او دور بشویم ، برای همین سعی میکند کاملاً حواس ما را به خودش جلب کند

Reza-D;914133 نوشت:
تشکر بابت نکاتی که فرمودید
بله قبول دارم داد زدن اصلاً روش خوب و مناسبی نیست
چه من و چه مادرش در برخورد با فرزندمان خیلی تلاش کرده ایم که یک حد اعتدال صحیح را رعایت کنیم
حتی برخی از اقوام از نحوهء صدا زدن ما تعجب می کنند ، چون پسرمان را با لفظ "شما" صدا می زنیم

خواهش میکنم وظیفس
همین لفظ شما اگر بدانید چه تاثیری دارد در شخصیت فرزند عزیز تز از جان، بسیار عالی است
Reza-D;914133 نوشت:
منتهی همسر من به یک بیماری مبتلا شده اند که همین باعث شده از نظر زمان و تمرکز خیلی به مشکل بربخوریم
گاهی من بالای سر پسرمان نیستم و گاهی که من هستم همسرم نیست (چون همسرم در شهر دیگری معالجه میشوند)

بسیار محزون و متاثر شدیم ان شاءلله هر چه سریع تر خوب شوند،آرزومند سلامتی برای شما و خانواده گرامیتان
Reza-D;914133 نوشت:
و با کمال تاسف ، گاهی هم مجبور میشویم او را پیش والدینمان بگذاریم که خب متد تربیتی آنها زمین تا آسمان با من و همسرم تفاوت دارد
از طرفی فشار بسیار زیادی که بخاطر درگیری با این بیماری روی اعصاب من و همسرم هست ، تحمل ما را پایین آورده
مجموع اینها باعث میشود که گاهی از کوره در برویم و سرش داد بزنیم

دو گانه پروری تا اونجا که مقدوره رخ نده خیلی بهتره،کاملا درسته که فشار بسیار زیادی برای شما وجود داره،ولی تخلیه فشار عصبی روی کودک صورت نگیره بهتره،موقتا شاید مشکل رو حل کنه ولی طولانی مدت اثر بدتری داره،دقیقا مثل اینکه هنگام عصبانیت چیزی را بشکینم،هم به خودمان خسارت وارد می شود هم دوباره در پی بدست آوردن آن چیز می رویم که مشکل بیشتر است،

Reza-D;914133 نوشت:
که البته از نظر خودم توجیه قابل قبولی نیست و همین هم باید اصلاح شود
به همین دلیل هم این تاپیک را راه اندازی کردم

بسیار عالی خودتان که بسیار بیشتر می دانید و این مسئولیت پذیری بسیار عالیست

Reza-D;914017 نوشت:
مشکل ما در خانه است و آن اینکه نمی تواند یک لحظه آرام بنشیند
مثلاً می رود پرده را میکشد
پرده را از دستش در میاوریم ، فرش ها را میکشد
فرش را از دستش در میاوریم ، درهای کابینت را باز و بسته میکند
مانع این کار میشویم ، می رود رختخواب ها را می ریزد
و..............

سلام
به کلمه"توجه" دقت بفرمایید، دریافت توجه برای انسان در هر سنی اهمیت دارد در کودکی این قضیه بسیار پررنگ می باشد بخصوص از طرف والدین،

کودک مخزن های خالی در خود دارد که زیر ساختش باید با محبت غیر مشروط پر شوذ و این محبت از طریق توجه صورت می گیرد،

زمانی که بچه پرده را می کشد شما به طرفش می روید برای او این به معنی گرفتن توجه ازطرف شماست، موارد مشابه را تکرار می کند تا توجه بیشتری بگیرد،

زمانی که با کودک با شا حرف میزند حتما به او نگاه کنید، در صورتی که لازم دیدید تذکری بدهید حتما بنشیند و خود را هم قد او کنید و هرگز از بالا تذکر ندهید.

با توجه به شرایط خانه و مشغله شما، زمان محدودی که با او هستید مختص خودش باشید،

برای سن پسر شما روزی 3 تا 4 ساعت بازی با والدین لازم است. و او هم بخوبی راه چگونه بازی کردن کردن با شما را فهمیده است...

[="Arial"]

Reza-D;912337 نوشت:
از روی مبل بالا میرود ، سقف را دور میزند و از آن طرف خانه پایین میاید!

[=arial]عرض سلام
من متوجه نشدم الان دقیقا مشکلتون چیه؟

تو این مقطع زمانی اوضاع زندگی شما یکم آشفته اس بخاطر بیماری همسرتون
و فرزندتون صرف نظر از هر تنشی تربیت چندگانه ای رو داره تجربه میکنه
پس رفتاراش کاملا طبیعیه
هرچند شخصا معتقدم اگه شرایط طور دیگه ای بود بازهم رفتار این بچه غیرطبیعی محسوب نمیشد

والا من خانم سی ساله از وقتی یادمه همیشه داشتم یه آتیشی میسوزوندم
یه وقتایی مادرم میگه همین که بتونم بهت یاد بدم اصولا جنس بشر باید روی زمین راه بره خیلیه
ولی من که تا حالا متوجه نشدم این که من همیشه رو درخت و دیوار و اوپن و ستون خونه راه میرم عیبش چیه؟
هفت میلیارد آدم دارن رو زمین راه میرن حالا چندتاییمون رو سقف راه بریم چی میشه مثلا؟
والا من خودم همین چندوقت پیش تو سفر کربلا موقع رفتن به سامرا راه طولانی بود و حوصلم سر رفت
یه بلایی سر راننده ماشین آوردم که فکر کنم کلا تغییر شغل بده
تازه شریک جرمم هم یه برادر روحانی بود b-)
الانم که یادمون میفته کلا روحمون شاد میشه
واقعا شما چه انتظاری از یه بچه سه ساله دارین؟
بذارین زندگیشو بکنه
تازه من به حرمت اسلام و چادری که رو سرمه کلی از ایده هایی رو که واسه شیطنت دارم بیخیال میشم :d

[="Navy"]

Reza-D;914017 نوشت:
با تشکر از خواهران گرامی
نکته ای خدمتتان عرض کنم

اتفاقاً اگر قرار باشد درمورد خاصی صحبت کنیم ، بسیار تمرکز دارد و دقت می کند
ماشاالله رنگ ها ، اسامی ، اعداد و..... را بسیار سریع و عالی یاد میگیرد
حرف شِنَویش بخصوص در بیرون از خانه بسیار عالی است
در حدی که وقتی به خانهء اقوام میرویم امکان ندارد به وسیله ای دست بزند
یا توی خیابان هر چه بگوییم گوش میکند

مشکل ما در خانه است و آن اینکه نمی تواند یک لحظه آرام بنشیند
مثلاً می رود پرده را میکشد
پرده را از دستش در میاوریم ، فرش ها را میکشد
فرش را از دستش در میاوریم ، درهای کابینت را باز و بسته میکند
مانع این کار میشویم ، می رود رختخواب ها را می ریزد
و..............

فقط در این موارد است که اصلاً حرفمان را گوش نمی کند
و تنها راه متوقف کردنش این است که یا با او بازی کنیم ، یا سرش داد بزنیم
برای بازی کردن هم به یکی دو ساعت راضی نمیشود و باید تمام وقتمان را به او اختصاص بدهیم

با سلام
خداوند پسرتان را برایتان حفظ کند,علائمی که گفتید نشان دهنده ی این است که شما در تربیت او موفق بوده اید,همین که در خانه ی اقوام دست به چیزی نمیزند یعنی عقده وکمبودی حس نمی کند,واینکه تمام شیطنتش در خانه است خیلی خوب است تا 7سالگی اجازه بدهید راحت باشد فقط هدایتش کنید وحواسش را پرت کنید تا به خودش آسیب نزند,اگر این کار را انجام بدهید بعد از 7سالگی یک فرمانبردار خوب میشود[/]

[="Arial"][="Blue"]

Reza-D;912337 نوشت:
سلام و عرض ادب

[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم

[=arial]

[=arial]سلام و عرض ادب خدمت همه بزرگواران

Reza-D;912337 نوشت:
بنده پسر گلی دارم که الان کمی بیشتر از 3 سال سن دارد
از نظر هوش و استعداد و حتی تربیت خدا را شکل مشکلی ندارد
یعنی هیچگونه حرف بد و یا کارهای زشت را مرتکب نمیشود

[=arial]آخی
خدا برای والدینش حفظش کنه

Reza-D;912337 نوشت:
اما بی نهایت شیطنت دارد

[=arial]نگید شیطنت گناه داره پر انرژیه دیگه بد نیست که happy

Reza-D;912337 نوشت:
شاید بفرمائید این طبیعت کودک است. درست است اما به نظر خودم فعالیتش خیلی زیاد است

[=arial]بله همینطوره

Reza-D;912337 نوشت:
مثلاً وقتی می خواهم او را دستشویی ببرم ، آنقدر وول میخورد تا داد مرا در بیاورد
از روی مبل بالا میرود ، سقف را دور میزند و از آن طرف خانه پایین میاید!
اصلاً نمی تواند حتی برای چند دقیقه آرام بنشیند
حتی زمانی هم که نشسته در حال جنب و جوش است

[=arial]چون احساس امنیت میکنهhappy
و نمیدونه این رفتاراش موجب آزردگی والدینش میشه

Reza-D;912337 نوشت:
مدام در حال صحبت کردن است و بجز زمان هایی کهحوصله ندارد ، در بقیه موارد مدام با ما حرف میزند
و انتظار هم دارد که تمام مدت با او همراه و هم سخن باشیم. یعنی حتی یک دقیقه هم نمی گذارد من یا مادرش رویمان را برگردانیم

happy[=arial]دمش گرم بابا

Reza-D;912337 نوشت:
فقط می خواهم درمورد چگونگی این رفتار در کودکان بدانم و اینکه رفتار من چطور باید باشد

[=arial]فضاهای دیگری رو هم غیر منزل خودتون براش امن کنید تا بتونه انرژی خودشو به این شدت تخلیه کنه
هر جا احساس امنیت کنه همین کارا رو میکنه
بهش یاد بدید که چطور زیان های احتمالی حاصل این بازیگوشی ها رو هم باید خودش جبران کنه
براش راه جبران بذارید ...

Reza-D;912337 نوشت:
بخصوص اینکه گاهی از کوره در میروم و ناخواسته سرش داد میزنم

[=arial]خدا به شما صبر بدهhappy

موفق باشید

رهگذر آسمان;914937 نوشت:
[="Arial"]

[=arial]عیبش چیه؟

سلام خواهر گرامی
اگر به انتهای پست اول دقت بفرمائید عرض کردم بنده نمیگویم که چنین حالتی ایراد است. فقط میخواهم روش برخورد و کنترل صحیح فرزندم را بدانم

[="Arial"]

Reza-D;915704 نوشت:
کنترل صحیح فرزندم را بدانم

[=arial]سلام
خب سوال منم همینه که اصلا چرا باید کنترل بشه ؟

رهگذر آسمان;915735 نوشت:
[="Arial"]

[=arial]سلام
خب سوال منم همینه که اصلا چرا باید کنترل بشه ؟

به دو دلیل

1 - ضمن احترام به نوع شخصیت شما و تایید حرفتان مبنی بر اینکه پرشور و هیجان بودن چیز بدی نیست ، اما نمیشود هم گفت مطلقا خوب است. هر فردی با هر خصوصیتی ، چه آرام و چه پرهیجان ، خودش فکر میکند بی ایراد است. درحالی که هر دو نوع این خصوصیت ها (و سایر گروه های شخصیتی) نقاط مثبت و منفی خودشان را دارند. لذا نیاز به کنترل بر روی نقاط منفی وجود دارد

2 - دلیل دوم دو طرفه است یعنی هم تربیت فرزندمان که کنترل مناسب روی شخصیت خودش پیدا کند. هم اینکه ما والدین یاد بگیریم با فرزند پرشور چطور باید رفتار کنیم که هم از حدود خارج نشویم و هم به شخصیت مستقل او آسیب نزنیم

[="Black"]سلام وعرض احترام
ضمن تبریک سال نو خدمت کاربران گرامی
در مورد بیش فعالی کودکان کتابی تهیه شده است که به نظرم براتون مفید باشد
موسسه مشاوره وروان درمانی ماوا که از موسسات مشاوره اسلامی هستند کتاب "کمی قرار بی یک بی قرار" را چاپ کرده اند

http://www.qabas.net/node/5103[/]

در سنین کم مثلا دوسالگی تنها عامل اساسی کنترل گر روی کودک توجه و عدم توجه است

امر و نهی عموما مسیر درستی نیست
حتی حواس پرتی نیز همیشه کارساز نیست
انچه بیش از همه در حد درک کودک است و تاثیر گذار توجه و عدم توجه است...
امر و نهی ما برای کودک در قالب توجه و عدم توجه معنا میشود

البته کودک هم از امر و هم از نهی توجه میفهمد نه عدم توجه...

همچنین کودک حواس پرت کردن را به معنای توجه میداند

پس در هیچ کدام عدم توجه وجود ندارد...از عدم توجه استفاده کنید اما این ابزار که کمتر استفاده میشود دارای شرایطی است که در کتب مربوطه ذکر شده است و باید ان شرایط را لحاظ کنید تا نتیجه مطلوب را بگیرید...

( منبع : شنیده های بنده)

[="Arial"]

Reza-D;915778 نوشت:
پرشور و هیجان بودن

[=arial]با عرض سلام
و تبریک سال جدید

به نظرتون پرشور و هیجان بودن مختص افراد برونگرا نیست؟؟؟
از همین الان بهتون قول میدم فرزندتون فردی درونگرا خواهد بود
من خودم به شدت درونگرام پس بروز زیادی شور و هیجان تو رفتارم منتفیه

سعی کردم تو پست اول به صورت سربسته حرفمو بزنم
و فکر کردم متوجه منظورم شدید

ببینید پسر سه ساله شما به دلیل هوش بالایی که داره
دقیقا متوجه اوضاع نابسامان خونواده هست
و فهمیده که شرایط زندگیش به نرمالی زندگی بقیه همسن و سالاش نیست
اینکه بیرون از منزل کاملا آرومه و درون منزلتون شیطنتش گل میکنه
فقط یه عکس العمل به شرایط موجوده
اینکه میفهمه شما از شرایط ناراضی هستین و با شیطنت و پرحرفی سعی میکنه حواستون رو برای لحظاتی پرت کنه
از طرفی بخاطر بستری شدن همسرتون بارها دوری از پدر و مادرش رو تجربه کرده
پس سعی میکنه از لحظه لحظه بودنش با شماها استفاده کنه
حتی اگه عصبانی بشید و دعواش کنید
مطمئن باشید با همین سن کم به اندازه شما داره عذاب میکشه
فقط شما ناامید و عصبانی و غمگین میشید
اون از مبل بالا میره تا هم حواس شما پرت بشه
هم خدای نکرده حسرتی به دلش نمونه.
بخاطر این چیزهاست که میگم کنترل رفتارش غلطه
مطمئن باشین اگه ده تا فرزند هم داشته باشین
این پسر بهترینش خواهد بود ....

پ ن :
از روزی که اینجا عضو شدم
تو هر تاپیکی دوتا جمله مینویسم
بعدش انقدر باعث سوءتفاهم میشه
که میام یه صفحه توضیح میدم و رسما واسه نوشته هام شرح و تفسیر مینویسم
تا ملت متوجه بشن دقیقا منظورم چی بود...


نویسنده:علیرضا تبریزی

موضوع:روانشناسی کودک و نوجوان

ناشر:فراروان

نوبت چاپ:

چاپ سوم - ۱۳۹۴

(مقدمه:مصطفی تبریزی)

موضوع قفل شده است