چگونه یک مدیر خوب و موفق باشیم؟

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه یک مدیر خوب و موفق باشیم؟

با عرض سلام ...
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ...

چند وقتی هست که در درون این سایت مشغول به فعالیت هستم . دوستان بسیار زیادی در درون این سایت فعالیت میکنند و خودم از اونها مطالب بسیار زیادی رو یاد گرفتم . از طرفی احساس میکنم یکی از مهمترین مشگلات جونها ... مساله کار و کاریابی هست ... به طوریکه خیلی هامون در درونش مشگل داریم . من چند سال پیش با کمک یکی از آشنایان شرکتی رو تاسیس کردیم و قصد تولید قطعه ای رو داشتیم که متاسفانه با شکست همراه شد . از اینرو تصمیم گرفتم این موضوع را ایجاد کنم که هم خودم و هم سایر دوستان راهها و روشهاشون را عنوان کنند ... مسیرهای برد و شکست رو بشناسیم تا بتوانیم چنین تجربه هایی رو در اختیار همدیگر قرار بدیم و اگر کاری داریم در درون کارمون موفق تر بشیم و اگر کاری نداریم بتونیم برای خودمون کاری ایجاد کنیم و به مرور زمان بتونیم تبدیل به یک مدیر خوب در درون حرفه مون بشیم .

امیدوارم که موضوع تائید بشه ...

برچسب: 

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امیدوار

با سلام خدمت دوستان
جونم براتون بگه که من از عید امسال جسته و گریخته دنبال کارم ، به عقل الانم چند تا دسته بندی برای کار مد نظر قرار میدم.:nevisandeh:

1- کارای نیازمند سرمایه: که میتونه مثل کار دوست خوبمون تولیدی باشه یا دلالی و خدماتی که کلا پول می خواد ، حالا اگه بخوای تولید کننده باشی اونم با سرمایه اندک اینقدر رقیبای کله گنده و غول آسا داری که هوتوتو سابیدی به الک و راهکار دیگه کاسبی و دلالی هست که متاسفانه جواب میده ولی یا درامدش خیلی جالب نیست(ایهام دارد) و دیگر اینکه بنده از زیاد شدن مشاغل خدماتی می ترسم چراکه چنین مشاغلی هیچ کمکی به رشد اقتصادی نمی کنه و روز به روز شاهد گرانی و تورم هستیم.
2- برای کس دیگری کار کنیم و حقوق بگیر باشیم: که در این باره باید بگم من با فوق لیسانس مهندسی از دانشگاه شهید بهشتی هنوز کاری پیدا نکردم و هوتوتو سابیدم به الک.:nevisandeh:
در این گفتگو مشتاقانه منتظر شنیدن حرفای قشنگ و منطقی دوستان که واقعا واسه کسی که دستش خالیه راهنما باشه ، هستم
یا علی

سلام ...
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ...

در کشورهای اروپایی و آمریکا رشته ای با عنوان Business داریم ... آنچنانکه که من اطلاع دارم چنین رشته ای در درون دانشگاههای ایران تدریس نمیشه ... در حالیکه به نظره من نیاز بسیار زیادی به وجود چنین رشته ای در درون دانشگاههای ایران احساس میشه ... موضوعاتی که در درون این رشته تدریس میشه از منشی گری ( مدیریت داخلی ) شروع میشه و تا Business Planner بودن ختم میشه ...

اینکه قوانین کار رو بشناسند .
اینکه چگونه مذاکره کنند .
اینکه چگونه یک شغل بدست بیارن .
چگونه یک مدیر داخلی خوبی باشند .
اینکه چگونه ریسک کنند .
اینکه چگونه رشد کنند .
اینکه چگونه فرصتها رو شناسایی کنند .
اینکه چگونه یک Business Planner موفق بشن

این رشته از مدیریت های کوچک مالی شروع میشه و تا مدیریت های عالی مالی و اقتصادی ادامه پیدا میکنه ... از یک مدیر داخلی ساده تا یک Business Planer بین المللی .

* یک مدیر داخلی آموزش میبینه که چگونه قرار ملاقاتها رو تنظیم کنه ... چگونه فرمهای گوناگون رو طراحی کنه ... چگونه نظم و انظباط پرسنل رو بررسی کنه ... چگونه دیسیپلین شرکت و مدیر رو فراهم کنه .

* و در نهایت تبدیل به یک Business Planer موفق میشن ... که وظیفه چنین شخصی طرح و نقشه ریختن یک ایده کاری و شغلی هست .

زمان ادیسون ها و لاووازیه ها و الکساندر گراهامبل ها به پایان رسیده ... همکنون دنیا در درون دستان Business Planner هایی مانند استیو جاب هستش ... کسانی که یک طرح و ایده اقتصادی دارند و تصمیم میگیرند که اون طرح و ایده خودشون رو به مرحله اجرا برسونند و راهها و ابزارهایی برای تشخیص یک طرح خوب دارند و اجرای خوب هستند .

مثلا فرض کنین شما طرح خوشخوابی رو میدهید که در درون آن سامانه ای قرار دارد و از داخل تشک را گرم میکند ... خوب این طره همینجوری طرح پخته ای نیست یک Business Planner وظیفه دارد این طرح را محک بزند ... و ببیند که توسط چه ابتکاری میتونه این طرح رو اقتصادی بکنه ...

مثلا :
1- ابتدا تشک را تولید نمیکند ... تنها طرح را ثبت اختراع میکند .
2- یک کاتالوگ تبلیغاتی درست میکند که مثلا شرکت ما میتواند تشک حرارتی ایجاد کند ( با اینکه هیچ محصولی ندارد ) . سپس بازخورد بازار را بررسی میکند و میبیند آیا برای چنین تشکی مشتری وجود دارد یا خیر .
3- کاتالوگ را تبلیغ میکند ( جنس مجازی ) .
4- اگر برای چنین طرحی مشتری وجود داشت شروع به پیشبرد پروژه میکنند .
5- طرح را در ابعاد بسیار کوچک تولید میکند ... مثلا از یک شرکت داخلی 100 تا تشک میخرد و به صورت دستی آنرا حرارتی میکند .
6- آن تشک ها را میفروشد .
7- قیمت تمام شده را پائین میآورد .
8- تبلیغات میکند .
9- سرمایه گذار جذب میکند و طرح را در ابعادی گسترده تر جلو میبرد .
و ...

البته کاره چنین افرادی آنقدر ها هم راحت نیست و ابزارها و فرمولهای برای تشخیص یک طرح درست و چگونگی انجام یک طرح درست دارند ...

من به دلیلی علاقه زیادی که به چنین رشته ای داشتم . شروع به گرفتن کتابها کردم و از اونها برای خودم نوت برداری کردم که دوست داشتم به مرور زمان اونها رو هم در اختیار دوستانم قرار بدم ...

از امروز سعی میکنم ...کم کم مطالب رو در درون این موضوع قرار بدهم ... اولین مطلبی که در درون هر حرفه لازم هست هر کسی اون رو یاد بگیره چگونه مذاکره کردن هست که سعی میکنم مطالب رو کم کم در درون سایت بگذارم ...

مذاکره از یک قرار داد کاری شروع میشه ... تا استخدام شدن ... تخفیف گرفتن ... و ...

اگر دوستان هم مطلب یا نظره خاصی در درون حرفه یا شغل خودشون دارند حتما اونها رو بیان کنند . یکی از دوستان که دانشجو بودند در درون موضوعی مشابه کارهایی رو عنوان کردند که برای یک دانشجو با وقت اندک بسیار مناسب بودند ... که اتفاقا بسیار خوب و عالی بودند ... و هر دانشجویی میتونست اون کارها رو انجام بده ...

امیدوارم موضوع بدرد بخوری بشه ...

الهه خشم;610950 نوشت:
چند وقتی هست که در درون این سایت مشغول به فعالیت هستم . دوستان بسیار زیادی در درون این سایت فعالیت میکنند و خودم از اونها مطالب بسیار زیادی رو یاد گرفتم . از طرفی احساس میکنم یکی از مهمترین مشگلات جونها ... مساله کار و کاریابی هست ... به طوریکه خیلی هامون در درونش مشگل داریم . من چند سال پیش با کمک یکی از آشنایان شرکتی رو تاسیس کردیم و قصد تولید قطعه ای رو داشتیم که متاسفانه با شکست همراه شد . از اینرو تصمیم گرفتم این موضوع را ایجاد کنم که هم خودم و هم سایر دوستان راهها و روشهاشون را عنوان کنند ... مسیرهای برد و شکست رو بشناسیم تا بتوانیم چنین تجربه هایی رو در اختیار همدیگر قرار بدیم و اگر کاری داریم در درون کارمون موفق تر بشیم و اگر کاری نداریم بتونیم برای خودمون کاری ایجاد کنیم و به مرور زمان بتونیم تبدیل به یک مدیر خوب در درون حرفه مون بشیم .

راستش از قران خیلی چیزا میشه کشید بیرون...یه مثال ساده اینه که مثلا حضرت سلیمان که قبض روح شد به صورت ایستاده وایستاده بوده از طریق یه عضا یا چوب دستی...این جنی ها میگفتن ای بابا خسته شدیمم چرا این سلمان نمیره؟ این سلیمان نمیخواد بره؟ یه دستشویی چیزی حداقل اما میگفتن نه!!!!! اگه ما دست از کار بکشیم پدرمونو در میاره...این بهترین درس مدیریتی تو قرانه...یعنی باید یه طوری رفتار کنی که همه ازت حساب ببرن و هم به تعهداتت پایبند باشن...

الهه خشم;611058 نوشت:
من به دلیلی علاقه زیادی که به چنین رشته ای داشتم . شروع به گرفتن کتابها کردم و از اونها برای خودم نوت برداری کردم که دوست داشتم به مرور زمان اونها رو هم در اختیار دوستانم قرار بدم ...

خیلی خوبه ...

فقط یه موردی، در بین کتاب هایی که در این زمینه مطالعه کردید به نظر شما مطالب کدوم کتاب انسجام بهتری داشت ... اگه اسم اون کتاب رو برامون معرفی کنید عالی میشه ...

چون یه زمانی برا آدم پیش میاد که در یک زمینه خاص چندتا کتاب رو مطالعه میکنه ولی در آخرش به این نتیجه میرسه که به فرض اگه کتاب a رو میخوندم هرچیزی که در سایر کتاب ها خونده بودم رو در اختیارش قرار میداد ...

متاسفانه در این زمینه دانش مطالعاتی ندارم ولی تجربه چنین موفقیت هایی رو درک کردم که برام خیلی مفید بود ...

۞ ͜ ۞;611146 نوشت:
خیلی خوبه ...

فقط یه موردی، در بین کتاب هایی که در این زمینه مطالعه کردید به نظر شما مطالب کدوم کتاب انسجام بهتری داشت ... اگه اسم اون کتاب رو برامون معرفی کنید عالی میشه ...

چون یه زمانی برا آدم پیش میاد که در یک زمینه خاص چندتا کتاب رو مطالعه میکنه ولی در آخرش به این نتیجه میرسه که به فرض اگه کتاب a رو میخوندم هرچیزی که در سایر کتاب ها خونده بودم رو در اختیارش قرار میداد ...

متاسفانه در این زمینه دانش مطالعاتی ندارم ولی تجربه چنین موفقیت هایی رو درک کردم که برام خیلی مفید بود ...

سلام ...
رشته Business آنقدر گسترده و وسیع هستش که مطلب در درون یک یا دو تا کتاب نیست ... مثلا ما در درون رشته الکترونیک دروسی مانند :

* الکترونیک 1
* الکترونیک 2
* ماشین 1
* ماشین 2
* مدارهای الکتریکی
و...

داریم ... در درون رشته Business هم مساله همینگونه هست ... درس های زیادی دارند و هر کدوم از دروس برای خودشون کتابهای متفاوتی دارند . مثلا درس هایی که دارند .

* قیمت تمام شده .
* مذاکره .
* قوانین .
* تبلیغات .
* مدیریت نیروی انسانی
و ... هستش .

و هر کدوم برای خودش کتابهای متفاوتی رو داره ....

مثلا فرض کنین همکنون شما یک ایده به ذهنتون میرسه و با خودتون میگین ترشی درست کردن که کاری نداره ... با خودتون میگین یک قابلامه میزارین رویه گاز و در درونش ترشی درست میکنین ... بعدش بسته بندیش میکنین ... بعدش هم بازاریابیش میکنین و در نهایت از سوده حاصل از فروش ترشی هاتون تولیدی "رب" ایجاد میکنین و مثلا برای خودتون یک برند تجاری ایجاد میکنین ...

اما نوع نگاه کسی که رشته Business خونده با نوع نگاه شما متفاوت هست ... این شخص چون قوانین رو میدونه ... ابتدائا میدونه که در داخل تهران نمیشه تولیدی زد ... پس بنابراین باید برای تولید ترشی باید سوله ای در خارج از تهران رو اجاره کنه ... میدونه طبق قوانین یک سوله نیاز به یک نگهبان داره و باید هزینه اون نگهبان رو هم تامین کنه ... میدونه که هزینه های حمل و نقل به ترشی ها میخوره ... میدونه که حداقل باید فلان درصد حشیه سود داشته باشه و گرنه اون کار رو شروع نکنه ... و در نهایت به این نتیجه میرسه که برای سود ده بودن چنین Business باید مثلا حداقل 50000 ترشی درست کنه تا تجارتش سود ده باشه ... و باید بتونه هزینه تبلیغات سوزنی رو تامین کنه ...

و کمی دو دوتا چهار تا میکنه به این نتیجه میرسه که سرمایه کافی برای این Business رو نداره و این تجارت رو کنار میزاره ...

در حقیقت رشته Business یک مجموعه ای از آگاهی هاست که افراد متوجه میشن چگونه باید به موضوع نگاه کنند ... تا تجارتشون شکست نخوره .... منم اطلاعاتم زیاد نیست ... تنها خواستم اطلاعات کمم رو Share کنم ... تا اگر کسی قصد شروع کار یا پروژه ای رو داشته باشه و بخواد به عنوان کار روش حساب کنه ... بدونه به چه چیزهایی باید توجه کنه .

ابتدائا بحث "مذاکره" رو میخوام شروع کنم . چون به نظره من یکی از مهمترین پارامترهایی هستش که هر شخص باید اون رو بدونه ... کتاب خوبی که به من معرفی کردند و باید انصافا بگم کتاب بسیار بسیار خوبی هست کتاب "فن مذاکره" برای انتشارات "نص" هستش ... هر ورقی از این کتاب رو که میخونین در پوستتون نمیگنجین ... و با خودتون میگین چرا اینقدر دیر این کتاب رو پیداش کردم ...

من هم سعی میکنم مطالب این کتاب رو به صورت خیلی خیلی خلاصه عنوان کنم و از رویه مبحث "مذاکره" رد بشم ... تا وقت به بقیه مطالب هم برسه ...

الهه خشم;611217 نوشت:
کتاب "فن مذاکره" برای انتشارات "نص" هستش ... هر ورقی از این کتاب رو که میخونین در پوستتون نمیگنجین ... و با خودتون میگین چرا اینقدر دیر این کتاب رو پیداش کردم ...

ممنون از شما

منظورتون این کتاب هست ...

غالباً برای شروع اگه از اعتبار یک دانشگاه سطح بالا به عنوان پله پرتاب استفاده کنید بهتر به نتیجه میرسید ...

مذاکره (1)

مذاکره تنها در درون نمایشگاه ماشین نیست ما هر وقت برای رسیدن به اهدافمان نیاز به کمک دیگرن داشته باشیم مذاکره میکنیم . یک مذاکره میتواند بر رویه تصاحب امکاناتی از یک سهم . در مورد تخفیف گرفتن قیمت یک کالا . در مورد شرایط ازدواج و ... باشه . قبل از آنکه برای هر مذاکره ای آماده بشین باید چند کار اساسی انجام بدین :

1- اهداف و انگیزه های خود را از مذاکره مشخص کنید .
2- هر گزینه شدنی رو بررسی کنید .
3- پیشنهاد اولیه خودتون رو آماده کنین .

الف) اهداف خودتون رو از مذاکره دقیقا دقیقا دقیقا مشخص کنین : مثلا فرض کنین دو کارمند بر رویه تصرف یک اتاق بزرگ از یک شرکت با یکدیگر در حال مذاکره هستند . طبعا گفتن اینکه من اتاق بزرگتر را میخواهم راحت ترین کار است . اما اگر هر دو همکار دقیقا هدف خودشون از تصاحب اتاق رو بیان کنند . میتوانند به هدف نزدیک تر بشن . به عنوان مثال یکی ممکن هست اتاق بزرگتر را از آنجهت بخواهد که در آن جلسات گروهی برگزار کند و دیگری از آنجهت اتاق را بخواهد که توسط آن بر رویه مشتریان تاثیر بگذارد ... اگر خواسته ها در هر مذاکره دقیقا مشخص بشن ... و نه به صورت کلی مذاکره کردن بسیار ساده تر و دلپذیر تر خواهد شد .

ب) هر نوع گزینه محتملی را در نظر بگیرید . فرض کنین در مثال فوق شما بهترین استدلال را در جهت تصرف اتاق آوردید با این حال مدیر شرکت حرف شما را قبول نکرد ... پس بنابراین شما باید بتوانید در درون یک مذاکره استدلالها و استنتاجهای دیگری رو هم بر رویه میز بگذارید .

ج) پیشنهاد اولیه خود را آماده کنید : شما قبل از آنکه پشت هر میز بنشینید باید یک پیشنهاد برای میز داشته باشید ... اگر شما برای میز هیچ پیشنهادی ندارید بهتر است اصلا پشت میز قرار نگیرید ... مدیران قدرتمند این را میدانند که برنده هر مذاکره کسی است که اولین پیشنهاد را بر رویه میز میگذارد ... چون اولین پیشنهاد همیشه چهارچوب مذاکره را تعیین میکند و رقیب مذاکراتی در درون جبر چهارچوب اندیشه شروع کننده مذاکره قرار میگیرد.

جملات از پیش تعیین شده برای اینکه بتوانید در درون یک مذاکره پیشنهاد اولیه را شما بر رویه میز قرار دهید .

الف ) اگر اجازه بدین برای شروع بحث اصلی شرایطی را که برای من مناسب تر است را بیان میکنم و ...
ب) برای اینکه وقت شما گرفته نشود من پیشنهادی را آماده کرده ام که مشتاقم نظره شما را در مورد آن بدانم .

جملات بالا را بارها و بارها برای خود تکرار کنید ... تا در هنگام شروع یک مذاکره فرصت قرار دادن اولین پیشنهاد بر رویه میز را از دست ندهید .

زمانیکه در حال قرار دادن پیشنهاد خود بر رویه میز هستید ... بر رویه مواضع خود قاطع باشید ولی در نحوه بدست آوردن آنها منعطف باشید . و زمانیکه در درون یک مذاکره جلو میروید ... آن مواضعی که به توافق رسیدید و برای شما ارزشمند هستند را بر رویه کاغذ بنویسید بدینوسیله اهداف رفتاری شما بدلیل آنکه بر رویه کاغذ ثبت شده دیگر حالت چانه زنی پیدا نمیکند .

آماده شدن برای یک مذاکره بسیار خوب است . اما یک اشتباه رایجی وجود دارد که اکثر مذاکره کننده گان به علت آنکه نسبت به قضیه علم ندارند در جبر شکست میز قرار میگیرند .

برخی برای مذاکره به صورت زیر آماده میشوند

الگوی الف )
تقاضای خود را مرتبا تکرار میکنند .
مرتب در درون مذاکره ژست میگیرند .
با خود عهد میبندند که 100 درصد از مواضع خود دفاع کنند و به هر قیمتی به خواسته های خودشان برسند .
چند مدل طعنه و توهین آماده کرده اند که در جایش از آن استفاده کنند .
چند جمله کلیدی را حفظ میکنند و سعی میکنند از آنها استفاده کنند مانند جملات ( آخرین پیشنهادم این است که .... ) ( حرف آخر من این است که ... ) ( اصلا جا نداره ...) ( با این شرایط معامله نمیکنم ... )
پیشنهاد خود را در غالب یک موضع محکم آماده میکنند .

الگوی ب)
1- تمام موضوعات مورد بحث را لیست میکنند .
2- موضوعات مورد بحث را اولویت بندی میکنند .
3- کلیه گزینه هایی که ممکن است بر رویه میز قرار گیرد را بررسی میکنند .
4- بهترین شرایط ممکن برای هر دو رقیب مذاکراتی را تعیین میکنند .
5- یک پیشنهاد اولیه برای میز در نظر میگیرند .

به تجربه این نتیجه حاصل شده که الگویه شماره یک باعث شکست میز میشود ... باید روند جلو رفتن یک مذاکره در چهارچوب الگویه شماره دو باشد ... در اینصورت احتمال برد اون میز بیشتر خواهد شد .

حال اگر رقیب مذاکره کننده شما هوشمند تر بود و سریع تر پیشنهاد اول را بر رویه میز قرار داد چه کنیم ؟؟؟

اگر بدانید که شواهد علمی تا چه حدی از پیشنهاد دهنده نخستین بودن در جلسه مذاکره حمایت میکند زمانیکه در مذاکره متوجه شدید طرف مقابل میخواهد اولین پیشنهاد را مطرح کند هر دو گوش خود را محکم میگرفتید تا آن سخنان را نشنوید . به هر حال اگر نتوانستید پیشنهاد اولیه خود را بر رویه میز قرار دهید آن را به همراه داشته باشید تا در طول یک مذاکره بتوانید به آن مراجعه کنید ...

اگر به هر حال پیشنهاد دهنده اول یک مذاکره نبودید یک جمله پیشنهادی را به خاطر داشته باشید تا بتوانید پس از ارئه پیشنهاد رقیب مذاکراتی اون را عنوان کنید ...

من هم مجموعه ای از شرایط که برای من قابل قبول هست را آماده کرده ام . میدانم ممکن هست که شما نظرات دیکری داشته باشین به همین دلیل من این مجموعه را که بر رویه کاغذ نوشته ام را به عنوان شروع بحث در نظر گرفته ام و برای بحث در مورد تک تک این شرایط آماده ام .

الهه خشم;611503 نوشت:
مذاکره (1)

مذاکره تنها در درون نمایشگاه ماشین نیست ما هر وقت برای رسیدن به اهدافمان نیاز به کمک دیگرن داشته باشیم مذاکره میکنیم . یک مذاکره میتواند بر رویه تصاحب امکاناتی از یک سهم . در مورد تخفیف گرفتن قیمت یک کالا . در مورد شرایط ازدواج و ... باشه . قبل از آنکه برای هر مذاکره ای آماده بشین باید چند کار اساسی انجام بدین :

1- اهداف و انگیزه های خود را از مذاکره مشخص کنید .
2- هر گزینه شدنی رو بررسی کنید .
3- پیشنهاد اولیه خودتون رو آماده کنین .

الف) اهداف خودتون رو از مذاکره دقیقا دقیقا دقیقا مشخص کنین : مثلا فرض کنین دو کارمند بر رویه تصرف یک اتاق بزرگ از یک شرکت با یکدیگر در حال مذاکره هستند . طبعا گفتن اینکه من اتاق بزرگتر را میخواهم راحت ترین کار است . اما اگر هر دو همکار دقیقا هدف خودشون از تصاحب اتاق رو بیان کنند . میتوانند به هدف نزدیک تر بشن . به عنوان مثال یکی ممکن هست اتاق بزرگتر را از آنجهت بخواهد که در آن جلسات گروهی برگزار کند و دیگری از آنجهت اتاق را بخواهد که توسط آن بر رویه مشتریان تاثیر بگذارد ... اگر خواسته ها در هر مذاکره دقیقا مشخص بشن ... و نه به صورت کلی مذاکره کردن بسیار ساده تر و دلپذیر تر خواهد شد .

ب) هر نوع گزینه محتملی را در نظر بگیرید . فرض کنین در مثال فوق شما بهترین استدلال را در جهت تصرف اتاق آوردید با این حال مدیر شرکت حرف شما را قبول نکرد ... پس بنابراین شما باید بتوانید در درون یک مذاکره استدلالها و استنتاجهای دیگری رو هم بر رویه میز بگذارید .

ج) پیشنهاد اولیه خود را آماده کنید : شما قبل از آنکه پشت هر میز بنشینید باید یک پیشنهاد برای میز داشته باشید ... اگر شما برای میز هیچ پیشنهادی ندارید بهتر است اصلا پشت میز قرار نگیرید ... مدیران قدرتمند این را میدانند که برنده هر مذاکره کسی است که اولین پیشنهاد را بر رویه میز میگذارد ... چون اولین پیشنهاد همیشه چهارچوب مذاکره را تعیین میکند و رقیب مذاکراتی در درون جبر چهارچوب اندیشه شروع کننده مذاکره قرار میگیرد.

جملات از پیش تعیین شده برای اینکه بتوانید در درون یک مذاکره پیشنهاد اولیه را شما بر رویه میز قرار دهید .

الف ) اگر اجازه بدین برای شروع بحث اصلی شرایطی را که برای من مناسب تر است را بیان میکنم و ...
ب) برای اینکه وقت شما گرفته نشود من پیشنهادی را آماده کرده ام که مشتاقم نظره شما را در مورد آن بدانم .

جملات بالا را بارها و بارها برای خود تکرار کنید ... تا در هنگام شروع یک مذاکره فرصت قرار دادن اولین پیشنهاد بر رویه میز را از دست ندهید .

زمانیکه در حال قرار دادن پیشنهاد خود بر رویه میز هستید ... بر رویه مواضع خود قاطع باشید ولی در نحوه بدست آوردن آنها منعطف باشید . و زمانیکه در درون یک مذاکره جلو میروید ... آن مواضعی که به توافق رسیدید و برای شما ارزشمند هستند را بر رویه کاغذ بنویسید بدینوسیله اهداف رفتاری شما بدلیل آنکه بر رویه کاغذ ثبت شده دیگر حالت چانه زنی پیدا نمیکند .

آماده شدن برای یک مذاکره بسیار خوب است . اما یک اشتباه رایجی وجود دارد که اکثر مذاکره کننده گان به علت آنکه نسبت به قضیه علم ندارند در جبر شکست میز قرار میگیرند .

برخی برای مذاکره به صورت زیر آماده میشوند

الگوی الف )
تقاضای خود را مرتبا تکرار میکنند .
مرتب در درون مذاکره ژست میگیرند .
با خود عهد میبندند که 100 درصد از مواضع خود دفاع کنند و به هر قیمتی به خواسته های خودشان برسند .
چند مدل طعنه و توهین آماده کرده اند که در جایش از آن استفاده کنند .
چند جمله کلیدی را حفظ میکنند و سعی میکنند از آنها استفاده کنند مانند جملات ( آخرین پیشنهادم این است که .... ) ( حرف آخر من این است که ... ) ( اصلا جا نداره ...) ( با این شرایط معامله نمیکنم ... )
پیشنهاد خود را در غالب یک موضع محکم آماده میکنند .

الگوی ب)
1- تمام موضوعات مورد بحث را لیست میکنند .
2- موضوعات مورد بحث را اولویت بندی میکنند .
3- کلیه گزینه هایی که ممکن است بر رویه میز قرار گیرد را بررسی میکنند .
4- بهترین شرایط ممکن برای هر دو رقیب مذاکراتی را تعیین میکنند .
5- یک پیشنهاد اولیه برای میز در نظر میگیرند .

به تجربه این نتیجه حاصل شده که الگویه شماره یک باعث شکست میز میشود ... باید روند جلو رفتن یک مذاکره در چهارچوب الگویه شماره دو باشد ... در اینصورت احتمال برد اون میز بیشتر خواهد شد .

حال اگر رقیب مذاکره کننده شما هوشمند تر بود و سریع تر پیشنهاد اول را بر رویه میز قرار داد چه کنیم ؟؟؟

اگر بدانید که شواهد علمی تا چه حدی از پیشنهاد دهنده نخستین بودن در جلسه مذاکره حمایت میکند زمانیکه در مذاکره متوجه شدید طرف مقابل میخواهد اولین پیشنهاد را مطرح کند هر دو گوش خود را محکم میگرفتید تا آن سخنان را نشنوید . به هر حال اگر نتوانستید پیشنهاد اولیه خود را بر رویه میز قرار دهید آن را به همراه داشته باشید تا در طول یک مذاکره بتوانید به آن مراجعه کنید ...

اگر به هر حال پیشنهاد دهنده اول یک مذاکره نبودید یک جمله پیشنهادی را به خاطر داشته باشید تا بتوانید پس از ارئه پیشنهاد رقیب مذاکراتی اون را عنوان کنید ...

من هم مجموعه ای از شرایط که برای من قابل قبول هست را آماده کرده ام . میدانم ممکن هست که شما نظرات دیکری داشته باشین به همین دلیل من این مجموعه را که بر رویه کاغذ نوشته ام را به عنوان شروع بحث در نظر گرفته ام و برای بحث در مورد تک تک این شرایط آماده ام .


باسلام
درموردمذاکره ذکرچندنکته لازم هست
فرض کنیدشمابراین عقیده هستیدده درصدافرادجهان کارمندهستندواستدلالی میکنید اماطرف مقابل عنوان بیست وسه درصد روعنوان میکنه شمااگه بلافاصله این روردکنیدبایداستدلال بیاریداماباسکوت میزاریداون استدلال کنه چرابیست وسه درصد درغیراین صورت شماعملا استدلال نکرده ایشون روتاییدکردیدوحال خودتان بایدبیاورید
نکته دیگه اینکه هیچ الزامی برای بیان انچه نوشتید واماده کردیدنیست
وسوم اینکه لحن صدایی کاملا محترمانه ومثل قران ازواژه ی ,,من,,استفاده نکنیم بابیان واژه ,,ما,, کارمان,,به جای ,,من,,کارم,,احساس جالبی درمخاطب ایجادنمیکند
یاحق

سلام. خسته نباشید خانم الهه
تاپیک خیلی خوب و کاربردی ایجاد کردین.
به نظرم در طول آموزش طرح مسئله و نظرسنجی هم داشته باشید عالیه.
ممنون

موضوع قفل شده است