جمع بندی چگونه تصمیم ازدواج مان را به خانواده ها اطلاع دهیم؟

تب‌های اولیه

20 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد امیـد

[TD][/TD]

mania540;1003849 نوشت:
نحوه اصلی آشنایی ما از طریق دوستان بود

سلام

سؤالی از خدمت شما دارم:
چه مشکلی در گفتنِ نحوه آشنایی به خانواده آقای علی دارید؟
یعنی اگر آقای علی به خاواده اش صادقانه بگوید که یک دوست این خانم را به من معرفی کرده است، چه مشکلی پیش می آید؟

mania540;1003849 نوشت:
نحوه اصلی آشنایی ما از طریق دوستان بود

باسلام

نحوه آشنایی اصلا واضح نیست

در هر صورت می تونید بگید که یکی از دوستان معرفی کردن این که مشکلی نداره گویا اصلا هیچ شناختی از این فرد ندارید

و دوست آقا شما رو بهش معرفی کرده و گفته نگید که معرف کی بوده
مثلا یکی از آشنایان هم کلاسیش یکی از دخترهای دوست پدرش رو معرفی کرده بود که تو یه شهر دیگه بوده با توجه به شناختی که از دوستش داشت بدون اینکه حتی بگن که معرف ایشون بوده رفتن خواستگاری

فقط خانوادتون اجازه خواستگاری بدن مشکلتون حله دیگه

اگه پدر مادرتون از اون والدینی نیستند که تا ندونن معرف کی بوده نبوده حاضر نیستند اجازه بدن بیان خواستگاری اینطوری مشکلتون یکم پیچیده میشه

که اینجا باید بگید دوست مشترک دارید

حالا کیه همونایی که معرفی کردن باید موضوع به این سمت ببرید که ایشون هم یه خواستگار هستند و قرار هست صحبت، تحقیق صورت بگیره پس جای نگرانی نیست

بنده چندین مورد این شکلی دیدم مشکلی هم نداشتند بگید اونی که معرفی کرده گفته حتما خودتون دقیق برید تحقیق بکنید بعد جواب بدید من در حد معرف هستم همین به نظرم آدم خوبی هست ولی حالا خوب شما چی باشه من نمیدونم

ان شاءالله که والدین سخت گیری نکنند
نمیدونم چرا از همون اول اولش با اطلاع خانواده ها پیش نمیرن این جوونا
یاحق

امید;1003889 نوشت:
یعنی اگر آقای علی به خاواده اش صادقانه بگوید که یک دوست این خانم را به من معرفی کرده است، چه مشکلی پیش می آید؟

باسلام خداقوت

چون نحوه آشنایی برای خانواده ها مهمه باتوجه مواردی که دیدم عرض میکنم

و تا ندونند این دوست که معرف بوده کیه چیکار ست متاهل مجرد خانوادش چطوره و.... ول کن نیستند

یعنی اون قدری که از این معرف تحیقات به عمل میاد از خود پسر و خانواده اینا تحیقات صورت نمیگیره :d

بعد حالا میگن چرا هیچکی برای ازدواج دختر پسرا واسطه نمیشه

البته خوبه ها ولی خب وقتی دختر و پسر خودشون بریدن و دوختن دیگه این حرفها همه بی مورده فقط خانواده یه نظارت داشته باشند که موضوعی هست که اینا ندیدن سر بی تجربه بودن این حرفها که بهشون گوشزد کنند

وگرنه یکی دو سال با یکی صحبت کنه بعد به این نتیجه برسه که دیگه هیچ مشکلی نیست و... بعد والدین ورود پیدا کنند مثل این میمونه که یه موج عظیم به یه سخره بخوره و دریا طوفانی بشه اینجا این ناخدا ندونه چطوری هدیت کنه این کشتی رو که دوساله پیش برده کلا میخوره به سخره و چه تبعاتی داره الله اعلم

اللیل والنهار;1003895 نوشت:
نمیدونم چرا از همون اول اولش با اطلاع خانواده ها پیش نمیرن این جوونا


متشکرم که در این موضوع مشارکت کرده اید.
این جمله، حرف خوبی است.
تا پاسخگوییِ پرسشگر صبر می کنیم تا حقیقتِ ماجرا مشخص شود.

mania540;1003849 نوشت:
سلام. وقتتون بخیر.
من زهرا دختری 27 ساله هستم و مدت دو سال هست که با آقایی (علی) 34 ساله ارتباط داریم.
من ارشد سازه میخونم و ایشون دکترای برق.
بعد از شناخت کاملا منطقی و البته همراه احساس تصمیم به ازدواج گرفتیم اما در گام اول نمیدونیم چجوری به خانواده علی اطلاع بدیم!
خانواده بنده ساکن تهران هستن و اصالتا آذری هستیم و خانواده ایشون ملایری هستن.
و البته دو خواهر و خاله و دایی و برخی نزدیکانشون هم ساکن تهران هستند.
موضوع اینه که اولا خانواده علی مایل به ازدواج و وصلت پسر بزرگترشون با یک همشهری هستن (که البته خود علی اصلا تمایلی نداره)
ثانیا به دلیل جایگاهی که به عنوان پسر بزرگتر بودن دارن و به خصوص تاثیری که روی برادر 21 سالشون دارن نمیتونن من رو به صورت مستقیم به خانواده معرفی کنن.
برای بحث معرف متاسفانه واسطه ای هم نداریم.
مادر علی و سه خواهرش کااااملا احساسی هستن و متعصب روی برادر بزرگتر!! و نمیشه از طریق خواهرها حتی اسباب آشنایی را مهیا کرد!
پدر منطقی هستن و میشه مطرح کرد اما بهرحال به در بسته ی مخالفت مادر خواهیم رسید.
دایی کوچک علی که تقریبا همسن هم هستن هم قابل اعتماد نیست و ثابت کردن راز نگه دار نیستن (برای آینده این ازدواج!) و معلوم نیست کی تپق بزنن و رسوامون کنن!!
به دوستان متاهل علی هم فکر کردیم اما متاسفانه و از شانس ما ایشون دو هفته پیش ازهمسرشون جدا شدند!!
نحوه اصلی آشنایی ما از طریق دوستان بود یعنی هیچ جای مشترکی هم برای آشنایی نداریم مثل دانشگاه یا محل کار.... و البته محل کار علی اصلا کارمند خانم نداره!!!
به آشنایی تو کلاس خارج درسی هم فکر کردیم اما بهرحال باید یک آشنای معتبر پیش خانواده علی اونجا حضور داشته باشه که مثلا مارو معرفی کنه!!!
خلاصه به هر دری میزنیم و راهی پیدا میکنیم تهش نمیشه!!!
لطفا راهنماییمون کنین چه راه های دیگه ای برای آشنا شدن دو نفر وجود داره که از طریق واسطه باشه (که البته مشکل واسطه داریم) یا راه آشنایی ای باشه که مورد قبول خانواده ها باشه بدونه جبهه گیری!!!!

خواهش میکنم زود جواب بدین.
صمیمانه قدردان مساعدت شما هستیم.

سلام عزیزم. خیلی ببخشید شما ارشد سازه دارین؟بعد در گام اول ساختن این زندگی اینقدر مشکل دارین؟ به نظرم بر طبق روایت کتابهای درسیتونن بهتر نیست بیخیال ساختن بنای این زندگی بشین؟ اونهایی که پی رو عمیق میکنن و مجوز و همه چیشون هم تکمیله و میلگرد فلان اینچ میندازن، به طبقات بالاتر زندگی که میرسن دست به دامن مشاوره ها و .. میشن، شما از اول اینقدر اینقدر مشکل داری بعدا چکار میخوای بکنی؟
ببخشید جایگاه ایشون در خانواده و تاثیر روی برادر کوچکتر چه ربطی به معرفی نکردن مستقیم شما داره؟ اگ کارتون خوب بوده که خودتون با هم آشنا شدین و ارتباط داشتین ، خوب بگذارین این موفقیت به عنوان یک الگو در خانواده مطرح بشه. چه لزومی داره که بترسین؟
اینکه خواهرها و مادر متعصب هستند و احساسی ، چه ربطی به ارتباط شما داره؟ یعنی چون اونها اینگونه اند ، شما میترسید؟ خوب پس بفرض که ازدواج هم کردید ، مدام باید ازشون بترسید در مورد مراسم عروسی و جهیزیه و کار و تهیه منزل مستقل و بچه آوردن و بچه بزرگ کردن و مسافرت رفتن و .... . یعنی برای هر تصمیم زندگیتون باید اینقدر مقدمه چینی کنی و توضیح بدی تا راضیشون کنی!

خیلی ببخشید عزیزم ولی شما یک تجدید نظری در درسی که خوندی بکن. شما میخوای یک زندگی رو بسازی اما داری میری سراغ مصالحی که ارزونتر برات دربیاد و گرون نشه. میخوای کم هزینه کنی و برج خوبی هم بسازی؟ مگر میشه؟ مگر میشه که بدون قبول این هزینه که علی آقا شما رو باید مردانه و با اعتماد به نفس به خانواده اش معرفی کنه و مسئولیت این ارتباط دوساله رو بپذیره ، کارتون رو شروع کنید؟ ممکنه برای ایشون و خودت گرون تموم بشه خوب بشه. شما دو سال در ارتباط بودید ، اگر کار بی ارزشی بوده که نمیتونید الان براش هزینه بدید پس چرا از اول انجامش دادید؟ اگر ارزشش رو داره پس چرا حاضر نیستید براش هزینه کنید؟

تمرین صبوری happy

امید;1003909 نوشت:
متشکرم که در این موضوع مشارکت کرده اید.

تا پاسخگوییِ پرسشگر صبر می کنیم تا حقیقتِ ماجرا مشخص شود.

mania540;1003849 نوشت:
من زهرا دختری 27 ساله هستم و مدت دو سال هست که با آقایی (علی) 34 ساله ارتباط داریم.

سلام!
منم مثل سایر دوستان می خواهم نظراتم را بگویم.شاید برخی ها رک باشد
خانم زهرا ابتداء شما یک اشتباه بزرگ را مرتکب شدید و آن ارتباطی بوده که اولا مورد رضای خدا نبوده و دوما خانواده ها در جریان نیستند(خانواده هر دو طرف...شاید از نظر خیلی ها وقتی این سخن را بخوانند بی معنی باشد ولی اونهایی که چنین ارتباطاتی داشتند منظور من را به خوبی درک می کنند!این کار عاقبت خوبی نداره)

mania540;1003849 نوشت:
بعد از شناخت کاملا منطقی

شناخت کاملا منطقی؟
زهرا خانم با این حرفتون کاملا مشخصه که اولا هنوز به پختگی لازم در این زمینه نرسیده اید و این کارتون کاملا از روی احساسات جوانی بوده!کمی این ارتباط و صحبت هایی که بین شما رد وب دل شده باعث شده فکر کنید به شناخت رسیده اید در صورتی که همه می دانند شناخت کامل ولو تا حدود 70درصد غیرقابل پذیرش است.بارها و بارها شاهد بوده ام که افرادی که پا به سن گذاشته اند و حداقل سه دهه از زندگیشان می گذرد اعتراف کرده اند در این اندی سال من هنوز همسرم را نشناخته ام چه مردش چه زنش!
شناخت واقعی راه دارد قانون دارد ضوابط دارد خیلی خنده داره این حرف را از کسی می شنویم که که داره کارشناسی ارشد می گیره!
خودت را به دردسر نینداز!

mania540;1003849 نوشت:
البته همراه احساس تصمیم به ازدواج گرفتیم

بله کاملا متنتان فریاد می زند که از روی احساسات کنترل نشده جوانی است! و اگر عقلانی فکر نکنید قطعا ضربه اش را خواهید خورد

mania540;1003849 نوشت:
ما در گام اول نمیدونیم چجوری به خانواده علی اطلاع بدیم!

خیل راحته ولی شما داری دنبال یک راه در رو می گردی یک راهی بدون دردسر ولی گول زننده.می خواهید پدرو مادر پسره را گول بزنید.
یک راه دارد و آن اقدام رسمی است! به آن آقا پسر بگوئید به خانواده اش اطلاع بدهد و شما نیز اطلاع بدهید.رسما اقدام کنند.هر طوری هم باشد فکر می کنند اگر به صلاح باشد جلو می آیند اگر نباشند نه!

mania540;1003849 نوشت:
خانواده بنده ساکن تهران هستن و اصالتا آذری هستیم و خانواده ایشون ملایری هستن.

خوب شما تفاوت فرهنگ و اداب و رسوم را هم دارید.در مورد آداب و رسوم طرف مقابلتان حتما تحقیق کنید!

mania540;1003849 نوشت:
وضوع اینه که اولا خانواده علی مایل به ازدواج و وصلت پسر بزرگترشون با یک همشهری هستن (که البته خود علی اصلا تمایلی نداره)

یک امر طبیعی است که در اکثر خانواده ها باب است ولی استثناء اتی وجود دارد

mania540;1003849 نوشت:
ثانیا به دلیل جایگاهی که به عنوان پسر بزرگتر بودن دارن و به خصوص تاثیری که روی برادر 21 سالشون دارن نمیتونن من رو به صورت مستقیم به خانواده معرفی کنن.

چه تاثیری؟توضیح دهید.معرفی به صورت مستقیم به خانواده هیچکاری ندارد مگر اینکه این وسط مسئله ای باشد یا نقیصه ای وجود داشته باشد

mania540;1003849 نوشت:
برای بحث معرف متاسفانه واسطه ای هم نداریم.

بنده خدا اون واسطه که قراره صوری نقش ایفا کنه!
امام صادق علیه السلام می فرمایند: النجاه فی الصدق...........نجات در راستگوئی است.
شما هم بهتره راستگو باشید تا مشکلتان حل شود

mania540;1003849 نوشت:
مادر علی و سه خواهرش کااااملا احساسی هستن و متعصب روی برادر بزرگتر!! و نمیشه از طریق خواهرها حتی اسباب آشنایی را مهیا کرد!

شما از کجا فهمیدی مادر و خواهر علی آقای شما احساسی هستند و متعصب؟؟؟مگر مادرو خواهر علی آقا را دیده اید؟برخورد داشته اید؟
بعدش هر خانواده ای مخصوصا مادر و خواهر ها دلسوز برادرشان هستند و دوست دارند همسری برای برادرشان بگیرند که بدونند اهل زندگی است
مادرها یک حسی دارند که وقتی دختریا پسری را ببیند می فهمند که واقعا این طرف اهل زندگی هست یا نه.وقتی مادر یا پدر گفت نه باید اطاعت کنی وگرنه به دردسر می افتی.البته استثناء هم وجود دارد ولی پدر و مادر باتجربه هستند مسائلی را می بینند که ما نمی بینیم

mania540;1003849 نوشت:
پدر منطقی هستن و میشه مطرح کرد اما بهرحال به در بسته ی مخالفت مادر خواهیم رسید

به گونه ای صحبت می کنید که گویا این خانواده را کاملا می شناسید و با انها زندگی کرده اید

mania540;1003849 نوشت:
دایی کوچک علی که تقریبا همسن هم هستن هم قابل اعتماد نیست و ثابت کردن راز نگه دار نیستن (برای آینده این ازدواج!) و معلوم نیست کی تپق بزنن و رسوامون کنن!!

خوبه شناخت خوبی روی افراد فامیل علی آقا دارید.گویا ایشان نیز از ارتباط شما با علی آقا آگاه است

mania540;1003849 نوشت:
نحوه اصلی آشنایی ما از طریق دوستان بود

همان دوستان را واسطه کنید

mania540;1003849 نوشت:
به آشنایی تو کلاس خارج درسی هم فکر کردیم اما بهرحال باید یک آشنای معتبر پیش خانواده علی اونجا حضور داشته باشه که مثلا مارو معرفی کنه!!!

باز تاکید می کنم برای شر.ع یک زندگی صداقت درستی و راستگوئی شرط اول است! به فکر راه های غیر صحیح نباشید که روی دستتان رو می شود!

mania540;1003849 نوشت:
خلاصه به هر دری میزنیم و راهی پیدا میکنیم تهش نمیشه!!!

خدا نمی خواهد!

mania540;1003849 نوشت:
لطفا راهنماییمون کنین چه راه های دیگه ای برای آشنا شدن دو نفر وجود داره که از طریق واسطه باشه (که البته مشکل واسطه داریم) یا راه آشنایی ای باشه که مورد قبول خانواده ها باشه بدونه جبهه گیری!!!!

این بین یک حقیقتی وجود دارد که شما مخفی کرده اید و بیان نکردید

سلمان 313;1004281 نوشت:
این بین یک حقیقتی وجود دارد که شما مخفی کرده اید و بیان نکردید

سلام. بیانتون کامل بود. به نظر میرسه که مسئله ای این وسط وجود داره که در مطالب استارتر بیان نشده. یه چیزی که شاید، شاید خودشون هم میدونند.

اطلاع به خانواده خیلی مسئله ی راحتیه. مگه اینکه به قول سلمان 313 مشکل و نقصی وجود داشته باشه.

بر اساس اطلاعات ارائه شده، ظاهرا شناخت خانم از خانواده آقا، صرفا به توضیحات خود آقا محدود میشه. ریسک همچین شناختی اینقدر بالاست که فکر سالم نمیتونه این ریسک رو بپذیره. نمیگم آقا اطلاعات اشتباه ارائه داده. میگم ریسکش خیلی بالاست. اگر هم فرض کنیم تمامی این اطلاعات صددرصد درست باشن، با خانواده بسیار سخت گیری طرف هستید خانم! حسابشو کردید؟ من فکر نمیکنم ...

ترسم از اینه که استارتر دیده باشن اینجا هم به در بسته خوردن و دنبال یه در دیگه میگردن. امیدوارم به تاپیک برگردن.

کجا اشنا شدین؟همونجا که اشنا شدین را بگین تا براساس اون یه راه حل داده بشه.
اقا پسر جرات ندارن موضوع را بگه به خونوادش.پس فردا چجوری میخاد زندگیشو اداره کنه.اینقدر تضاد و بحث بوجود میاد توی یه زندگی که اینکه الان میخاد به خونوادش بگه تازه اولشه و شاید راحتترینش.

سلام
من فکر نمی کنم که ایشون اگه بخوان با دختری ازدواج کنند نیاز به این داشته باشند که برای خانواده شون خیلی توضیح بدن که چرا و چطور آشنا شدند. چون که 34 سال سن دارند. پس بنابراین نیازی نیست که حتما اون شخص رو بهشون نشون بدید. به نظر من می تونید بگید که شخصی ما رو به هم معرفی کرده و الان هم رفته خارج. مثلا یکی از همکلاسی هامون بوده.

الله اعلم اما برداشت بنده اینه که کلا دو حالت داره یا اقا پسر مورد نظر شما هنوز پیش نیاز های یک ازدواج موقت یعنی استقلال فکری و عملی شجاعت کافی رو برای مواجه شدن با کوچکترین مشکل اولیه زندگی نداره !!!!
یا اینکه خود ایشون برای بیان این مسئله بدون دلیل مشکل تراشی میکنن یا به نوعی دارن از قید و بند ازدواج فرار میکنن!happy

ابوالبرکات;1004320 نوشت:
به نظر من می تونید بگید که شخصی ما رو به هم معرفی کرده و الان هم رفته خارج. مثلا یکی از همکلاسی هامون بوده.

سلام!
آی آی خانم ابوالبرکات!
دروغ گوئی ممنوع!
من نباید دروغ بگوئیم!
النجاه فیس الصدق....نجات در راستگوئی است.این درسی است که از مولایمان امام جعفر صادق علیه السلام یاد گرفته ایم
می دونم نیتتون خیره ولی راهی که پیشنهاد دادید غلطه

سلمان 313;1004403 نوشت:
سلام!
آی آی خانم ابوالبرکات!
دروغ گوئی ممنوع!
من نباید دروغ بگوئیم!
النجاه فیس الصدق....نجات در راستگوئی است.این درسی است که از مولایمان امام جعفر صادق علیه السلام یاد گرفته ایم
می دونم نیتتون خیره ولی راهی که پیشنهاد دادید غلطه
سلام آی آی آی من مرد هستم ! این به نظر من دروغ مصلحتی است و اشکالی هم ندارد.

ابوالبرکات;1004467 نوشت:
سلام آی آی آی من مرد هستم ! این به نظر من دروغ مصلحتی است و اشکالی هم ندارد.

سلام!
ببخشید من اشتباه کردم!
از نظر من دروغ در هر شکلی جایز نیست!
بله شنیده ام و خوانده ام که دروغ در سه جا جایز است ولی همین دروغ های مصلحتی بعدها به مرور زمان تبدیل به دروغ های واقعی می شود!

اینکه از طریق دوستان بوده مشکلی نداره. مسأله این هست که به دلایلی موجه خیلی وقت هست که ارتباط من و علی با اون زوج معرف قطع شده.

نه جرات که داره ولی با توجه به شناخت خونواده نمیخواد راه سخت رو انتخاب کنه.. تصمیم داریم مثلا کمی سیاست مندانه پیش ببریم که به جای جبهه گرفتن و هرکی یه طرف جوی وایسادن مشتاقشون کنیم!!
تو جمع دوستانه بوده و جای مشخص و برنامه خاصی نبوده متاسفانه.. یعنی تو یه برنامه تولد تو کافه و بعدش سینما و ... کم کم شناختیم و تا الان

mania540;1003849 نوشت:
سلام. وقتتون بخیر.
من زهرا دختری 27 ساله هستم و مدت دو سال هست که با آقایی (علی) 34 ساله ارتباط داریم.
من ارشد سازه میخونم و ایشون دکترای برق.
بعد از شناخت کاملا منطقی و البته همراه احساس تصمیم به ازدواج گرفتیم اما در گام اول نمیدونیم چجوری به خانواده علی اطلاع بدیم!
خانواده بنده ساکن تهران هستن و اصالتا آذری هستیم و خانواده ایشون ملایری هستن.
و البته دو خواهر و خاله و دایی و برخی نزدیکانشون هم ساکن تهران هستند.
موضوع اینه که اولا خانواده علی مایل به ازدواج و وصلت پسر بزرگترشون با یک همشهری هستن (که البته خود علی اصلا تمایلی نداره)
ثانیا به دلیل جایگاهی که به عنوان پسر بزرگتر بودن دارن و به خصوص تاثیری که روی برادر 21 سالشون دارن نمیتونن من رو به صورت مستقیم به خانواده معرفی کنن.
برای بحث معرف متاسفانه واسطه ای هم نداریم.
مادر علی و سه خواهرش کااااملا احساسی هستن و متعصب روی برادر بزرگتر!! و نمیشه از طریق خواهرها حتی اسباب آشنایی را مهیا کرد!
پدر منطقی هستن و میشه مطرح کرد اما بهرحال به در بسته ی مخالفت مادر خواهیم رسید.
دایی کوچک علی که تقریبا همسن هم هستن هم قابل اعتماد نیست و ثابت کردن راز نگه دار نیستن (برای آینده این ازدواج!) و معلوم نیست کی تپق بزنن و رسوامون کنن!!
به دوستان متاهل علی هم فکر کردیم اما متاسفانه و از شانس ما ایشون دو هفته پیش ازهمسرشون جدا شدند!!
نحوه اصلی آشنایی ما از طریق دوستان بود یعنی هیچ جای مشترکی هم برای آشنایی نداریم مثل دانشگاه یا محل کار.... و البته محل کار علی اصلا کارمند خانم نداره!!!
به آشنایی تو کلاس خارج درسی هم فکر کردیم اما بهرحال باید یک آشنای معتبر پیش خانواده علی اونجا حضور داشته باشه که مثلا مارو معرفی کنه!!!
خلاصه به هر دری میزنیم و راهی پیدا میکنیم تهش نمیشه!!!
لطفا راهنماییمون کنین چه راه های دیگه ای برای آشنا شدن دو نفر وجود داره که از طریق واسطه باشه (که البته مشکل واسطه داریم) یا راه آشنایی ای باشه که مورد قبول خانواده ها باشه بدونه جبهه گیری!!!!

خواهش میکنم زود جواب بدین.
صمیمانه قدردان مساعدت شما هستیم.

سلام و عرض ادب

پیش یک مشاور خانواده متعهد و متدین بروید ، تا متناسب بودن شما دو نفر برای یکدیگر را بررسی کند
و آمادگی شما برای ازدواج و هم کفو بودنتان را بسنجد

اگر نظر ایشان مثبت بود

از خود ایشان بخواهید به عنوان واسطه با خانواده های شما تماس بگیرد و مساله را مطرح کند

در پناه حق تعالی

پرسش:

دختری 27 ساله، دانشجوی کارشناسی ارشد سازه هستم. مدت دو سال است که با آقایی 34 ساله آشنا شده ام که مدرک دکترای الکترونیک دارد. بعد از شناخت کاملا منطقی و همراه با احساس تصمیم به ازدواج گرفتیم. ما با یکدیگر از طریق یکی از دوستان آشنا شدیم؛ اما بنا به دلایلی دیگر با او ارتباطی نداریم. خانواده این آقا به فرد معرّف اهمیّت زیادی می دهند و او نمی داند چطور نحوه آشنایی مان را به خانواده اش اطلاع دهد که باعث حسّاسیّت آنها و مخالفت شان با این ازدواج نشود. لطفا راهنمایی کنید.

پاسخ:

شما در ابتدای راه پر پیچ و خم زندگی مشترک قرار دارید. در مراسم خواستگاری، صداقت مسأله بسیار مهمّی است که نباید به سادگی از آن ردّ شد. صداقت تنها به راستگویی به خواستگار محدود نمی شود؛ بلکه صداقت در برابر خانواده داماد نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. راستگویی مایه سلامت و آرامش ذهن و روان است. وقتی در بیان مسائل حسّاس صادقانه عمل کنیم، از احساس گناه، نگرانی از افشای دروغ و بسیاری دغدغه های دیگر راحت می باشیم. وقتی با خانواده خواستگار صادقانه برخورد نمایید، در آینده حمایت بیشتری از آنها دریافت می کنید. توصیه می کنم به جای فکرکردن به معرّف های دروغین، شما و خواستگارتان با هم به یک روانشناس و مشاور خانواده متعهّد و خبره مراجعه نمایید و از او بخواهید تناسب میان شما را بررسی کند. اگر این مشاور شما دو نفر را برای ازدواج کُفو و متناسب تشخیص داد، از او بخواهید با خانواده خواستگارتان صحبت کند و مسأله ازدواج وتناسب میان شما دو نفر را مطرح نماید.

موضوع قفل شده است