چه مدت پس از ترک گناهان کبیره، انسان به درجات ماوراء الطبعیه می رسه؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چه مدت پس از ترک گناهان کبیره، انسان به درجات ماوراء الطبعیه می رسه؟

بسم الله الرحمن الرحیم....سلام..می دانیم و مطمئنیم انسان اگر گناهان کبیره رو ترک کنه صد در صد به درجات عالی میرسه(چشم برزخی...دیدار با امام زمان(عج)...طیر العرض...دیدن بهشت در دنیا...عالم غیب...دیدن گذشته و آینده ووووو...)سوال من اینه چه مدت گناهان کبیره ترک بشه انسان به درجات ماورالطبیعه می رسه آیا حدیثی داریم که زمانی تعیین کرده باشند؟ اگه اشتباه نکنم فکر کنم من یه جا خوندم هرکس یک سال گناه کبیره نکنه به چنین درجاتی می رسه.....در ضمن ممنون میشم گناهان کبیره رو همه رو نام ببرید..هرچند گناهان صغیر هم باید بزرگ شمرده شوند......با تشکر

با نام الله

کارشناس بحث: استاد سینا

nothing;497420 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم....سلام..می دانیم و مطمئنیم انسان اگر گناهان کبیره رو ترک کنه صد در صد به درجات عالی میرسه(چشم برزخی...دیدار با امام زمان(عج)...طیر العرض...دیدن بهشت در دنیا...عالم غیب...دیدن گذشته و آینده ووووو...)سوال من اینه چه مدت گناهان کبیره ترک بشه انسان به درجات ماورالطبیعه می رسه آیا حدیثی داریم که زمانی تعیین کرده باشند؟ اگه اشتباه نکنم فکر کنم من یه جا خوندم هرکس یک سال گناه کبیره نکنه به چنین درجاتی می رسه.....در ضمن ممنون میشم گناهان کبیره رو همه رو نام ببرید..هرچند گناهان صغیر هم باید بزرگ شمرده شوند......با تشکر

[=microsoft sans serif]در یک نگاه کلی گناهان به دو دسته تقسیم می شوند: گناهان کبیره وگناهان صغیره.اين تقسيم بندى از قرآن و روايات سرچشمه گرفته است ؛والبته برای گناهان کبیره نیز شروطی مد نظر گرفته شده است وگناه با آن ویژگی های خاص را گناه کبیره می نامند.هر گناهى كه يكى از شرائط زير را داشته باشد كبيره محسوب مى‏ شود:
الف- گناهانى كه خداوند وعده عذاب در باره آن داده است.
ب- گناهانى كه در نظر اهل شرع و لسان روايات با عظمت ياد شده.
ج- گناهانى كه در منابع شرع بزرگتر از گناهى شمرده شده كه جزء كبائر است.
د- و بالاخره گناهانى كه در روايات معتبر تصريح به كبيره بودن آن شده است.

‏در رابطه با تعداد گناهان کبیره نیزدر روایات تعداد گوناگونی ذکر شده است بعضی روایات تعداد گناهان کبیره را هفت گناه، بعضى ديگر تعداد آنها را ده و در بعضى نوزده گناه و در بعضى تعداد بسيار بيشترى ديده مى‏ شود.در حقيقت بعضى از اين روايات به گناهان كبيره درجه اول، بعضى به گناهان كبيره درجه دوم و بعضى به همه گناهان كبيره اشاره مى‏ كند.تفاوت در شمارش تعداد كبائر، به خاطر آن است كه همه گناهان كبيره نيز يكسان نيست، بلكه بعضى از اهميت بيشترى برخوردار است، و به تعبير ديگر «اكبر الكبائر» است، بنابراين تضادى در ميان آنها وجود ندارد
ترک گناهان کبیره خواه ناخواه تاثیرات مطلوب مادی ومعنوی بر زندگی انسان دارد.خداوند در قرآن به كسانى كه از گناهان كبيره پرهيز مى‏كنند، بشارت مى ‏دهد كه گناهان صغيره آنان را مى ‏بخشد
[=microsoft sans serif]
«إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَريماً».
«اگر از گناهان بزرگى كه از آن نهى مى‏شويد پرهيز كنيد، گناهان كوچك شما را مى‏پوشانيم، و شما را در جايگاه خوبى وارد مى‏سازيم»(1)
[=microsoft sans serif]

بنابراین چنانچه ترک گناهان کبیره ،ادامه پیدا کند انسان به مقامات معنوی بالا وبالاتری خواهد رسید.طبیعتا کسی که گناه را ترک نماید به همان میزان ترک کردن گناه،خداوند دریچه های رحمت را بر او می گشاید..رسیدن به مقامات معنوی وتوانایی داراشدن چشم برزخی ویا طی الارض نمودن ،وتحصیل قدرت مافوق طبیعی نیازمند به کسب مقدماتی است که مهمترین آنها تحصیل معرفت نفس است؛ وبعد از کسب معرفت است که انسان قدم در راه تزکیه می گذارد واز طرفی به پاک سازی و پالایش درون از آلودگی ها اقدام می نماید. و از طرف دیگر به آراستگی نسبت به خصال نیک قدم بر می دارد.با توجه به این که عالم برزخ از جنس این عالم نیست بنابراین هرچقدر انسان از دلبستگی ووابستگی به مادیات دور باشد به همان میزان می تواند چشم برزخی خود را باز نماید.

[=microsoft sans serif]چنانچه در روایات داریم که:
عن ابی عبد الله (علیه السلام) قال: قال رسول الله(صلی الله علیه وآله) قال الله: ما تحبب الی عبدی به شیء احب الی مما افترضه علیه و انه لیتحبب الی بالنافله حتی احبه، فاذا احببته کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به، و یده التی یبطش بها و رجله التی یمشی بها اذا دعانی اجبته و اذا سألنی اعطیته؛

از پیامبر(صلی الله علیه وآله) روایت شده که خداوند فرمود: اظهار دوستی نکرد بنده من به چیزی دوست داشتنی‌تر از آنچه واجب کردم بر او، و او با نوافل به سوی محبت من می‌آید تا این که من نیز او را دوست بدارم. پس هنگامی که او را دوست بدارم شنوایی او می‌باشم آن گاه که می‌شنود و بینایی او می‌باشم آن گاه که می‌بیند و زبان او می‌باشم آن گاه که سخن می‌گوید و دست او می‌باشم آن گاه که ضربه می‌زند و پای او می‌باشم آن گاه که راه می‌رود، هنگامی که به درگاه من دعا کند اجابت می‌کنم و اگر از من درخواست کند به او می‌دهم. (2)

[=microsoft sans serif]
توجه کنید که انجام نوافل در روایت فرع بر انجام واجبات وترک محرمات است یعنی در مرحله ی اول انسان انجام واجبات وترک محرمات را رعایت می نماید ودر ادامه با تکیه بر نوافل می تواند چنین مقامی را بدست آوردومقدار و نوع دامنه‌ی دید برزخی هر شخص هم بستگی به میزان معرفت و مقدار فاصله گرفتن او از عالم ماده دارد.توجه کنید که که چشم برزخی با چند توصیه باز نمی‌شود، بلکه این کار نیازمند تلاش پیگیر و مجاهده و جهاد مداوم با نفس است؛ رسیدن به این مقامات به راحتی نصیب کسی نمی شود ولازم است انسان مراحل ترک گناه وتوبه را یکی پس از دیگری طی کند تمام حقوق الهی را ادا نموده وحق الناسی برگردنش نباشد وحتی از امور شبهه ناک نیز پرهیز نماید تا بتواند چنین مقامات معنوی را درک کند.

در رابطه با روایتی که هم فرمودید بنده تحقیق کردم اما چنین روایتی مبنی بر این که معصوم علیه السلام زمانی را برای رسیدن به مقامات معنوی معین کرده باشندنیافتم توجه کنید که این مقامات دارای مراتب است وبرای هر کس با توجه به میزان معرفت وموفقیت در طی طریق ،ممکن است زمانی طول بکشد که این زمان متفاوت است با زمانی که اشخاص دیگر برای رسیدن به این مقام بدان نیازمندند. [=microsoft sans serif]
.البته در روايتى از پيامبر گرامى اسلام آمده است:
«من اخلص لله اربعين يوما فجر الله ينابيع الحكمة من قلبه على لسانه؛ هر كس چهل روز فقط براى خداوند تعالى اخلاص ورزد خداوند چشمه ‏هاى حكمت را از قلبش بر زبانش جارى مى ‏سازد .(3)
[=microsoft sans serif]
با توجه به ظرفیت انسان، تكرار «چهل بار» موجب يك ملكه معنوى و تعميق يك رفتار پسنديده و قابليت نزول فيض خاص خداوند مى ‏شود.البته لازم است توجه کنیم انچه که در روایت به ان اشاره شده است اخلاص است که رسیدن به مقام مخلصین نیزدشوار است.

در رابطه با تعداد گناهان کبیره هم حضرت امام خمینی می فرمایند:گناهان کبیره بسیار است ،بعضی آنها عبارتند از:

1ـ نومیدی از رحمت خدا 2ـ ایمنی از مکر الهی 3ـ دروغ بستن به خدا و پیامبر 4ـ قتل 5ـ عاق پدر و مادر 6ـ خوردن مال یتیم7ـ نسبت زنا دادن 8ـ فرار از جنگ و جهاد 9ـ قطع رحم 10ـ سحر و جادو 11ـ زنا 12ـ لواط 3ـ سرقت 14ـ قسم دروغ 15ـ کتمان شهادت 16ـ شهادت به ناحق دادن 17ـ عهد شکستن 18ـ بیش از ثلث وصیت کردن 19ـ شراب نوشیدن 20ـ ربا خوردن 21ـ برای کار حرام مزد گرفتن 22ـ قمار بازی23ـ خوردن گوشت مردار و خوک و خون و میته 24ـ در وزن خیانت کردن 25ـ هجرت به جایی که انجام وظیفه دینی ممکن نیست 26ـ کمک به ظالم 27ـ اعتماد به ظالم 28ـ حبس حقوق مردم 29ـ دروغ 30ـ تکبّر 31ـ اسراف 32ـ خیانت به امانت 33ـ غیبت 34ـ سخن چینی 35ـ سرگرمی به لهو و لعب 36ـ سبک شمردن حج 37ـ ترک نماز 38ـ ندادن زکات 39ـ اصرار بر گناهان کوچک.(4)

[=microsoft sans serif]
1 نساء ایه 31

2 اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 352

[=microsoft sans serif] 3 ([=&quot]سفينه ‏البحار، شيخ عباس قمى، ماده خلص).[=&quot]

[=microsoft sans serif]
4 (امام خمینی، تحریرالوسیله، ج 1، ص 274)

سلام
یک نکته ای هم علما می گویند اینست که خدا را برای بندگی و لقایش عبادت کنیم نه برای آثار عبادت نظیر چشم برزخی و غیره.

اگر آثار ظاهر شد که شد اگر نشد در بندگی کم نگذارید.

[="#006400"]هوالعالم

تنها ملاک نائل امدن به درجات کمال که گاها با اسامی اب و تاب دار و تبلیغ گونه به اسم قدرت و انواع اقسام موضوعات مهیج نامیده میشه
فقط و فقط گناه کبیره نیست.

گذشته ازون قدرت رحمانی داریم و شیطانی و اینها ربطی به کمال حقیقی نداره .

از طرفی فکر کنید
انسانی بی دین و ایین حالا مثلا یه جنگلی
هزار و یک بار بدون اگاهی به عمل گناه کرده و بعد از کسب اگاهی و یک بار توبه به خواسته اش میرسه
اینجا خلوص و حقیقته درون ماست که زمان ارتقا به درجات مختلف رو تعیین میکنه
برای یکی صد سال و برای دیگری یک روز !!

چشم و ارتباط و اینها در کنار ادعا و تبلیغ () چیزی نیست جز یک قدرت شیطانی !!
که اصلا و ابدا ملاک مقام روحانی و انسانی نبوده ...

تنها چیزی که اینجا به کمک انسان میاد قوه درک اوست از زندگی ...

اگر قدرتی هست مثل چاقو فقط برای اینه که راحت تر مسیر زندگی یا کمال رو طی کنیم
حالا یکی با این چاقو خدمت میکنه و دیگری جنایت !!

دلیلی نداره که بگیم
صاحب چاقو یا قدرت درونی حتما صاحب عزت بوده و عزیز خداست
و با ساده اندیشی و خوش باوری اجازه بدیم که به جای خدمت به جنایت مشغول بشه ...

چیزی که از وجود عزیزانه خدا مثلا ایت الله بهجت دیدیم و درک کردیم اینه که
یاران امام زمان و صاحب قدرتهای رحمانی رو باید با قوه درک خود و از روی اخلاق و منش اونها شناخت
ولا غیر ...

اونکه ادعایی میکنه مدعی بیش نیست
و اگر 1 درصد حقیقت در درونش باشه با وجود همون منیت این یک درصد هم به نفع دشمن انسان تموم میشه ...

یادمون باشه و مواظب باشیم که شیطان مغلطه گر بوده و از به غلط بردن ادمها لذت میبره
یه وقتی ممکنه نعوذ بالله یکی شکر بخوره و بگه من دشمن امام زمانم و فقط این قسمت ( امام زمانم) رو به گوش شما برسونه !!!
و خدای ناکرده باورش کنید ...
یک وقت ممکنه آدم خوبی به شما بگه که : من بیمه اقا ابوالفضلم و اون شیطان درون شما فقط این (من ابوالفضلم) رو به حواس شما برسونه و شما هم یا باور میکنید و یا خدای ناکرده میزنید میکشیدش ..[/]

خیلی از قدرتهای درونی انسان به محض حصول سلامت اعضای مربوط به قدرت ,خود به خود فعال میشن
اگر این مستی و سلامت همیشگی باشه خب این قدرت به مرور مثل استعداد در نقاشی شناخته و پرورش داده میشه
اما یه زمانی سیستم سلامت بدنی با موادی مثل حشیش و شراب و اینها بهم میخوره و گاها چیزهایی مشاهده میکنیم که قدرت درک اونها رو نداریم و عمرا هم نمیتونیم ازونها بهره درست ببریم . مثل بهم خوردن انتن تلویزیونهای قدیمی که یهو ویدیوی همسایه بغل رو نشون میداد و بر عکس که میشد اتاری بازی کردنه اون یکی همسایه رو نشون میداد و یهو بر میگشت به حالت اول ..

[="#000080"]خدایا شکرت که من بنده حقیر تو ام
چه مقام و قدرت و لذت بالاتر از احساس حقارت در برابر تو ...[/]

[="#006400"]هوالقادر

مسئله گناهان و قدرت های ماورایی که امروزه بخاطر علاقه مردم به فیلمهای تخیلی و حس سلطه جویی بیشتر شده موضوع مهمیه
فکر میکنم ذکر چند نکته ارزش زیاده گویی من در دو پست رو داشته باشه .

بعضا فکر میکنن هر آدمی که مراقبت یا ریاضت و دوره های سخت برای کسب قدرت داشته
حتما خدایی شده و صاحب کرامت و قدرت هست .

باید گفت دوره های خدا جویی خیلی مقدس و قابل احترام هستند از روزی که نیت به خیر و حرکت در این مسیر میشه
مو به مو باید به همون شکلی که نیت شده حرکت کرد . و گرنه اثر یک ریاضت حتی ریاضت صد ساله با یک گناه 3 ثانیه ای که به عمد انجام شده
از بین میره و سکه بطور کامل ازینرو به اونرو میشه ... شخص خطا کار پیمان شکن بر علیه خود و خدا میشه که بعد از یک عمر ریاضت سقوط کرده
و حالا چیزی جز ارزو و توهم قدرت در وجود خود نداره ! از روی غرور و شاید ترس از تمسخر دیگران و ... حرفی از گناه و پیمان شکنی نمیزنه و با هزار و یک حقه نا به حق تظاهر به داشتن قدرت و کرامت میکنه ...

اولین حقه میتونه مسموم ساختن و بعد خواب کردن شما باشه که حقیقت رو نبینید و توان دم زدن هم نداشته باشید .
مثال شیادی که به اسم دعانویس یا نماینده صاحب الزمان صبح تا شب پای منقل میشینه و پول تریاک و مایه شهوت رو با هزار تهدید و حقه
از زن و بچه مردم ساده دل میگیره ...

چند وقت پیش در خبر خوندم که بچه ی ناقصی رو به خونه یکی از همین شیادها بردن تا امام زمان بیاد و اونو شفا بده
بچه رو میبرن توی اتاق و بعد از چند دقیقه میان میگن که امام اومد و این بچه رو با خودش برد !!!! اینام خوشحال و خرسند پول میدن و میرن !
بعد از چند وقت معلوم میشه که زنه شیاد بچه رو با دستای خودش خفه کرده بوده !

یه جا دیگه نوشته بود که خانمه برای بیرون کردن شیطان از بدنش به یک ادم خبره مراجعه میکنه و اون ادم به اصطلاح ماهر بعد از کلی چرت و پرت گویی و سست کردن طرف شروع به ماساژ بدن طرف میکنه و ....بعد و کاملا لعنت میشن .
.
میخوام بگم اکثر اونهایی که چنین کارهایی میکنن همونهایی هستند که شما رو بیمار کردن
افرادی نادان و در بند شیطان !!! که حتی ممکنه هفته ها شما رو تعقیب کرده باشن تا با ریا و گناه اون رحمانیت رو از شما بگیرن .

شفا با ریا و زنا و گناه و چیزی فراتر از مسح حاصل نمیشه که هیچ
با اینطور کارها حفره بیماری عمیق تر هم میشه
فقط درپوشی از ریا به خودش میگیره و موقتا به چشم نمیاد
ولی هست و دیر یا زود در ابعاد وسیعتر به سراغ شما میاد ... [/]

سوال:
چه مدت گناهان کبیره ترک بشه انسان به درجات ماورالطبیعه می رسه آیا حدیثی داریم که زمانی تعیین کرده باشند؟

پاسخ:
در یک نگاه کلی گناهان به دو دسته تقسیم می شوند: گناهان کبیره و گناهان صغیره.اين تقسيم بندى از قرآن و روايات سرچشمه گرفته است ؛و البته برای گناهان کبیره نیز شروطی مد نظر گرفته شده است و گناه با آن ویژگی های خاص را گناه کبیره می نامند.هر گناهى كه يكى از شرائط زير را داشته باشد كبيره محسوب مى‏ شود:
الف- گناهانى كه خداوند وعده عذاب درباره آن داده است.
ب- گناهانى كه در نظر اهل شرع و لسان روايات با عظمت ياد شده.
ج- گناهانى كه در منابع شرع بزرگتر از گناهى شمرده شده كه جزء كبائر است.
د- و بالاخره گناهانى كه در روايات معتبر تصريح به كبيره بودن آن شده است.

‏در رابطه با تعداد گناهان کبیره نیز در روایات تعداد گوناگونی ذکر شده است بعضی روایات تعداد گناهان کبیره را هفت گناه، بعضى ديگر تعداد آنها را ده و در بعضى نوزده گناه و در بعضى تعداد بسيار بيشترى ديده مى‏ شود.در حقيقت بعضى از اين روايات به گناهان كبيره درجه اول، بعضى به گناهان كبيره درجه دوم و بعضى به همه گناهان كبيره اشاره مى‏ كند.تفاوت در شمارش تعداد كبائر، به خاطر آن است كه همه گناهان كبيره نيز يكسان نيست، بلكه بعضى از اهميت بيشترى برخوردار است، و به تعبير ديگر «اكبر الكبائر» است، بنابراين تضادى در ميان آنها وجود ندارد
ترک گناهان کبیره خواه ناخواه تاثیرات مطلوب مادی و معنوی بر زندگی انسان دارد.خداوند در قرآن به كسانى كه از گناهان كبيره پرهيز مى‏كنند، بشارت مى ‏دهد كه گناهان صغيره آنان را مى ‏بخشد

«إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَريماً».
«اگر از گناهان بزرگى كه از آن نهى مى‏شويد پرهيز كنيد، گناهان كوچك شما را مى‏پوشانيم، و شما را در جايگاه خوبى وارد مى‏سازيم»(1)

بنابراین چنانچه ترک گناهان کبیره ،ادامه پیدا کند انسان به مقامات معنوی بالاتری خواهد رسید.طبیعتا کسی که گناه را ترک نماید به همان میزان ترک کردن گناه،خداوند دریچه های رحمت را بر او می گشاید..رسیدن به مقامات معنوی و توانایی دارا شدن چشم برزخی یا طی الارض نمودن ،و بدست آوردن قدرت مافوق طبیعی نیازمند به کسب مقدماتی است که مهمترین آنها تحصیل معرفت نفس است؛ و بعد از کسب معرفت است که انسان قدم در راه تزکیه می گذارد و از طرفی به پاک سازی و پالایش درون از آلودگی ها اقدام می نماید. و از طرف دیگر به آراستگی نسبت به خصال نیک قدم بر می دارد.با توجه به این که عالم برزخ از جنس این عالم نیست بنابراین هرچقدر انسان از دلبستگی و وابستگی به مادیات دور باشد به همان میزان می تواند چشم برزخی خود را باز نماید.

چنانچه در روایات داریم که:
عن ابی عبد الله (علیه السلام) قال: قال رسول الله(صلی الله علیه وآله) قال الله: ما تحبب الی عبدی به شیء احب الی مما افترضه علیه و انه لیتحبب الی بالنافله حتی احبه، فاذا احببته کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به، و یده التی یبطش بها و رجله التی یمشی بها اذا دعانی اجبته و اذا سألنی اعطیته؛

از پیامبر(صلی الله علیه وآله) روایت شده که خداوند فرمود: اظهار دوستی نکرد بنده من به چیزی دوست داشتنی‌تر از آنچه واجب کردم بر او، و او با نوافل به سوی محبت من می‌آید تا این که من نیز او را دوست بدارم. پس هنگامی که او را دوست بدارم شنوایی او می‌باشم آن گاه که می‌شنود و بینایی او می‌باشم آن گاه که می‌بیند و زبان او می‌باشم آن گاه که سخن می‌گوید و دست او می‌باشم آن گاه که ضربه می‌زند و پای او می‌باشم آن گاه که راه می‌رود، هنگامی که به درگاه من دعا کند اجابت می‌کنم و اگر از من درخواست کند به او می‌دهم. (2)

توجه کنید که انجام نوافل در روایت فرع بر انجام واجبات و ترک محرمات است یعنی در مرحله ی اول انسان انجام واجبات و ترک محرمات را رعایت می نماید در ادامه با تکیه بر نوافل می تواند چنین مقامی را بدست آورد و مقدار و نوع دامنه‌ی دید برزخی هر شخص هم بستگی به میزان معرفت و مقدار فاصله گرفتن او از عالم ماده دارد.توجه کنید که که چشم برزخی با چند توصیه باز نمی‌شود، بلکه این کار نیازمند تلاش پیگیر و مجاهده و جهاد مداوم با نفس است؛ رسیدن به این مقامات به راحتی نصیب کسی نمی شود و لازم است انسان مراحل ترک گناه و توبه را یکی پس از دیگری طی کند تمام حقوق الهی را ادا نموده و حق الناسی برگردنش نباشد و حتی از امور شبهه ناک نیز پرهیز نماید تا بتواند چنین مقامات معنوی را درک کند.

در رابطه با روایتی که هم فرمودید بنده تحقیق کردم اما چنین روایتی مبنی بر این که معصوم علیه السلام زمانی را برای رسیدن به مقامات معنوی معین کرده باشند نیافتم
توجه کنید که این مقامات دارای مراتب است و برای هر کس با توجه به میزان معرفت و موفقیت در طی طریق ،ممکن است زمانی طول بکشد که این زمان متفاوت است با زمانی که اشخاص دیگر برای رسیدن به این مقام بدان نیازمندند.
.البته در روايتى از پيامبر گرامى اسلام آمده است:
«من اخلص لله اربعين يوما فجر الله ينابيع الحكمة من قلبه على لسانه؛ هر كس چهل روز فقط براى خداوند تعالى اخلاص ورزد خداوند چشمه ‏هاى حكمت را از قلبش بر زبانش جارى مى ‏سازد .(3)

با توجه به ظرفیت انسان، تكرار «چهل بار» موجب يك ملكه معنوى و تعميق يك رفتار پسنديده و قابليت نزول فيض خاص خداوند مى ‏شود.البته لازم است توجه کنیم انچه که در روایت به ان اشاره شده است اخلاص است که رسیدن به مقام مخلصین نیزدشوار است.

در رابطه با تعداد گناهان کبیره هم حضرت امام خمینی می فرمایند:گناهان کبیره بسیار است ،بعضی آنها عبارتند از:
1ـ نومیدی از رحمت خدا 2ـ ایمنی از مکر الهی 3ـ دروغ بستن به خدا و پیامبر 4ـ قتل 5ـ عاق پدر و مادر 6ـ خوردن مال یتیم7ـ نسبت زنا دادن 8ـ فرار از جنگ و جهاد 9ـ قطع رحم 10ـ سحر و جادو 11ـ زنا 12ـ لواط 3ـ سرقت 14ـ قسم دروغ 15ـ کتمان شهادت 16ـ شهادت به ناحق دادن 17ـ عهد شکستن 18ـ بیش از ثلث وصیت کردن 19ـ شراب نوشیدن 20ـ ربا خوردن 21ـ برای کار حرام مزد گرفتن 22ـ قمار بازی23ـ خوردن گوشت مردار و خوک و خون و میته 24ـ در وزن خیانت کردن 25ـ هجرت به جایی که انجام وظیفه دینی ممکن نیست 26ـ کمک به ظالم 27ـ اعتماد به ظالم 28ـ حبس حقوق مردم 29ـ دروغ 30ـ تکبّر 31ـ اسراف 32ـ خیانت به امانت 33ـ غیبت 34ـ سخن چینی 35ـ سرگرمی به لهو و لعب 36ـ سبک شمردن حج 37ـ ترک نماز 38ـ ندادن زکات 39ـ اصرار بر گناهان کوچک.(4)

منابع:

1.نساء ایه 31
2. اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 352
3. (سفينه ‏البحار، شيخ عباس قمى، ماده خلص).
4(امام خمینی، تحریرالوسیله، ج 1، ص 274)

موضوع قفل شده است