سلام به همگی
خدارو شکر بالاخره بعد از مدتها تو این سایت ی موضوعی دیدم که توش بحث حاشیه ای انچنانی نداره و بحث حول و حوش خود موضوع است. البته از چند صفحه اینده ای که زده خواهد شد اطلاعی ندارم...
این تیکه از صحبت شما رو که دیدم بی اختیار یاد اون لطیفه افتادم که شخصی رفت بدنسازی مربی بش گفت هفته اول بدنت درد میکنه برگشت گفت خب پس من از هفته دوم میام. خب واقعش اینه که قرار نیست تو همون اوله اول زندگی هیچ اختلافی وجود نداشته باشه و دو نفر مثل گل و بلبل زندگیشون رو شروع کنن و هیچ گونه تزاحمی هم بینشون نباشه نه اصلا اینطور نیست. شما اگه دوتا تیکه فلز رو هم بذاری رو هم و بهم بکشی ابتداش یه اصطکاکی بینشون بوجود میاد و کم کم که این حرکت تکرار بشه صیقل میخورن و شکل هم رو میگیرن... داستان زندگی ادما هم همینجوریه نمیخوام صحبتم خیلی مطول بشه بقیه قصه رو خودتون ننوشته بخونید.
و اما این مساله ای که برا شما ب وجود اومده متاسفانه انگار داره همه گیر میشه . منم مثل شما کم سن تر که بودم و اوج نیاز به ازدواج بود هیچگونه موقعیتی برای ازدواج فراهم نشد و اون دوران که میتونست خیلی زیباتر با وجود یک همراه شکل بگیره نگرفت و حالاهم که داره از فرصت جوانی میگذره و نیاز های غریزی به ازدواج افول میکنه دیگه رغبتم به ازدواج کمتر شده ولی با این وجود برخلاف دلایل شما؛دلیل من برای ازدواج نکردن متفاوت از دلایل شماست.واصلا نمیتونم ارامش متاهلی رو با مجردی قابل قیاس بدونم. و واقعا به این اعتقاد دارم که " و جعلنا من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها " و واقعا ارامش تاهلی رو یه جور حس معنوی شدید میدونم درحالیکه این ارامش مجردی که شما ازش حرف میزنی فقط میدان دادن به نفس برای راحت طلبی بیشتر است.
سلام
من اول بگم با آخرین جمله شما موافقم ولی با بقیه حرفاتون نه!
تصور شما از جنس مخالف زیاد از حد ایده عالیه! حتی دوست صاحب تاپیک هم توی پست های قبل یکجایی گفت زن و شوهر میتونن بشینن منطقی صحبت کنن و مشکلاتشون رو حل کنن! که من نتونستم اون تیکه رو نقل قول کنم!
به نظر من زن و مرد هرچقدرم منطقی و با سواد و باشعور و با فرهنگ و ......... باشن یه جاهایی اصلا همو نمیفهمن!! اصلا نمیفهمند! و هردو خودشون رو محق میدونند. هزار سال هم بحث کنن تا یکی کوتاه نیاد این بحث تمام نمیشه!
اگرم فقط یکی بخواد کوتاه بیاد بازم این زندگی زندگی نمیشه!! و حداقل یکطرف همیشه داره از این موضوع آزار و رنج میبینه.
زن و مرد تنها راهی که برای داشتن یک زندگی نسبتا آروم! میتونن داشته باشن اینه که اولا هردوشون این حرف بالای منو قبول کنن و ثانیا یه قرار و مداری بذارن که مثلا کجاها این کوتاه بیاد و کحاها اون یکی(حتی در شرایطی که ۱۰۰٪ یقین داره حق با اونه!!!). تازه اگر بتونن سر همین قضیه هم به توافق برسند .....!! :ghash:
وگرنه امکان نداره با بحث و گفتگوی عادی زن و مردی با هم به نتیجه مشترک برسند!!!!!!!!
خوندمشون.بعضی هاشون که از فواید دنیوی هستن که من ندیدم زیاد تو زندگی جوونا.شاید یکی یا دو تا زوج اون هم با ارفاق بهره مند شدن از فواید دنیوی.فواید معنوی هم که خدا فقط میدونه..پس اینهمه متاهل که خیانت میکنن.چرا چرا از شیطان در امان نبودن؟یا بعضی ادمای متاهل اصلا اعصاب ندارن کجاشون ارامش داره؟یه چیزه دیگه هم هست.ادم میره سره کار از صبح تا عصر دیگه جنازش میرسه خونه.دیگه جون نداره حرف بزنه.اینجوری به خانمش ظلم نمیشه!
آقا mohsen1990 عزیز، اولا همونطور که گفتم بدجوری هم دردیم.:khandeh!:
منم خیلی از طرف خانواده تحت فشارم به حدی که مسیر 18 ساعته از خونه برام مثل قند شیرینه ( اگر ناشکری نباشه محض احساس میزان فشار گفتم وگرنه فدای یه لحظه پیششون بودنم):ok:
اونقدر گیر می دن که اندازه نداره.
ولی این معنی این گیردادن ها رو وقتی می فهمیم که یکی دو هفته از ازدواجمون بگذزه. من دوستی دارم که انشا... قراره ماه بعد عقد محضری کنه خانومشو و دیشب شیرینی ازدواجشو خوردیم. میگه درسته 10 پونزده روزه که عقد کردیم ولی وقتی با هم صحبت می کنیم انگار صد ساله همدیگه رو میشناسیم.
خیلی با انرژی و خیلی شاداب تر از قبله.
منم می دونم که اگه ازدواج کنم به همین شکل می شم اما یه سری مسایل هست که باید رفع بشه، انشا.. بعد از اونا اقدام می کنم.
به نظرم دوای درد شما و ما هم یه درخواست کوچیک ولی پر از اخلاص از خداست و البته صبر هم باید داشته باشیم. یه بار بهش بگی
"خدایا به خاطر رضای تو می خوام ازدواج کنم و یه همچین دختری رو می خوام خودت سر راهم قرار بده".
کمی صبر می کنی و بعد میبینی که چطور داره مهره هاش رو حرکت میده. اونقدر که همین یه جمله کارسازه هیچ چیزی کارساز نیست. بعد که عقد کردی و نشستی با خانومت به گل و بلبل، مطمئنا اونم برات میگه :"منم حرف دلم رو تو شیشه کردم و به امید اینکه خدا به دست تو برسونه انداختم تو دریا."
من نماد اونی ام که لالایی بلده و نمی خوابه. بعله.
شما توی جمله آخر جواب پست خودتون رو دادین!در
این مورد میشه خیلی حرفهای دیگه هم زد که چون این تاپیک عمومیه و هرکسی با هر وضعیت و دیدی میاد میخونه درست نیست گفته بشه(یکوقت سوء تفاهم نشه دوست عزیز! حرف در مورد ازدواج منظورمه نه شما)
سلام
بهشون بگو حداقل تا 30 سالگی که مستقل بشم و پیشرفت کنم و ... قصد دارم ازدواج رو به تاخیر بندازم.
30 سالگی باز تصمیم بگیر ببین می خوای ازدواج کنی یا نه ... اگر نه به تاخیر بنداز.
عد مثلاً می رسی به 35 سالگی ... اون زمان هم دیگه کسی نمی تونه برات تصمیم بگیره. هر تصمیمی که درست تر می دونی رو انجام میدی :ok:
خودشون میدونن سنم اگه بالاتر ازین بره نمیگیرم دیگه.مخصوصا اینکه چون سربازی هم باید برم میخان بگیرن برام که توی شهره خودمون خدمت کنم.و میدونن بعد از خدمت این عقایدم که زن نمیخام مستحکم تر میشه.چون توانایی مستقل زندگی کردن توی فرد بعد از سربازی بالا میره.
شما باید عاشق بشید و طوری هم عاشق میشیدکه چند سال باید تحمل کنید اینو منکه میدونم خبر میدم بهتون
اینقدر هم نگید نمیخوام اگه به انتهای قلبتون رجوع کنید میبینید هنوز دوست دارید ازدواج کنید
دلیلتون اصلا قانع کننده نیست
اگه مادرتون رو میدیدم میگفتم برای شما به زو رهم که شده زن بگیره
تا افکارتون درست بشه و طرز نگاهتون به زندگی کامل بشه
من هیچ جای حرفم نگفتم نمیخوام زن بگیرم. میگم دیگه انگیزه ای نیست!
مثلا الان شما به یک نوجوان ۱۵ ساله بگو اون سر شهر دارن به جوانهای ۱۵ ساله نفری ۱۰۰ هزارتومن عیدی میدن! با کله بلند میشه و بدو بدو میره! ولی به یک جوانی که ماهی ۳ میلیون درآمد داره بگو ۱ میلیون تومان به جوانها در آن سر شهر میدن. عمرا اگر بلند شه و بره(من یکی که نمیرم و هرکس دور و برمه میدونم نمیره).
یعنی مقصودم اینه که دیگه اون نیازها و انگیزه ها از بین میره در سن بالا و ایندفعه به جای ۱۰۰ هزار تومن باید بگن ۱۰ میلیون تومن تا امثال من راضی بشند تا اون سر شهر بروند!! حرفی هم که توی پست زدم و دنبال فرد ۱۰۰٪ و خیلی خاص و .... گفتم منظور این بود!!
خوندمشون.بعضی هاشون که از فواید دنیوی هستن که من ندیدم زیاد تو زندگی جوونا.شاید یکی یا دو تا زوج اون هم با ارفاق بهره مند شدن از فواید دنیوی.فواید معنوی هم که خدا فقط میدونه..پس اینهمه متاهل که خیانت میکنن.چرا چرا از شیطان در امان نبودن؟یا بعضی ادمای متاهل اصلا اعصاب ندارن کجاشون ارامش داره؟یه چیزه دیگه هم هست.ادم میره سره کار از صبح تا عصر دیگه جنازش میرسه خونه.دیگه جون نداره حرف بزنه.اینجوری به خانمش ظلم نمیشه!
اصلا یک فاجعه جدید در کشور ما آمار بالای طلاق و زنان جوان مطلقه هستش! همچنین اون پسرها که اینطوری ضربه اساسی خوردن چی میخوان بشن بعدش خدا میدونه!!
علتشم همین اصرار های بی مورد و تکیه بیش از حد روی ازدواجه!! بابا ازدواج هزار و یک شرط و زمینه لازم داره. به صرف گرفتن مدرک و پیدا کردن زن که نباید جوان رو مجبور به ازدواج کرد و هزار و یک وعده سر خرمن به او داد و بعدا که میبینید از این خبر ها نیست همین میشود که الان شده است!!!!
این تیکه آخر که بولد کردم نقل به مضمون جمله ای بود از آقای پناهیان در مورد ازدواج!!
خودشون میدونن سنم اگه بالاتر ازین بره نمیگیرم دیگه.مخصوصا اینکه چون سربازی هم باید برم میخان بگیرن برام که توی شهره خودمون خدمت کنم.و میدونن بعد از خدمت این عقایدم که زن نمیخام مستحکم تر میشه.چون توانایی مستقل زندگی کردن توی فرد بعد از سربازی بالا میره.
آقا پس اگر در شرف خدمتی اصلا زن نگیر.... درصد خطای انتخاب بسیار بالاست!!! چون نیت های دیگه غیر ازدواج مثل همین توی شهر خودم بمونم و خدمت رو به عشق یکی تحمل کنم و .... میاد و احتمال اشتباه رو به شدت میبره بالا!
یعنی مقصودم اینه که دیگه اون نیازها و انگیزه ها از بین میره در سن بالا و ایندفعه به جای ۱۰۰ هزار تومن باید بگن ۱۰ میلیون تومن تا امثال من راضی بشند تا اون سر شهر بروند!! حرفی هم که توی پست زدم و دنبال فرد ۱۰۰٪ و خیلی خاص و .... گفتم منظور این بود!!
همین دیگه شما خودتون جوابتون رو دادید
شما انگیزه دارید ولی توقعاتتون بالاست و اگه بشینید فک کنید که از طرف مقابلتون چیی میخواید و لیست کنید اونا رو بعدش خودتون رو بذارید جای طرفه مقابل ببینید حاضرید با کسی که همچین چیزایی رو میخواد ازدواج کنید و یا آیا همچین کسی پیدا میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه جورایی دارین خودتون رو هم دور میزنید
همین دیگه شما خودتون جوابتون رو دادید
شما انگیزه دارید ولی توقعاتتون بالاست و اگه بشینید فک کنید که از طرف مقابلتون چیی میخواید و لیست کنید اونا رو بعدش خودتون رو بذارید جای طرفه مقابل ببینید حاضرید با کسی که همچین چیزایی رو میخواد ازدواج کنید و یا آیا همچین کسی پیدا میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه جورایی دارین خودتون رو هم دور میزنید
خب همه ی حرف این تاپیک هم همینه دیگه!
میگه به این دلایل که شما گفتید و ما گفتیم، زن نگیریم بهتره! آرامشمون بیشتره!
به قولی سری که درد نمیکنه رو دستمال ببندیم که چه؟!!
چه دلایل قانع کننده ای
بقول دوستان نابود شدیم با این دلیل
خدا وقتی میگه آرامشت تو ازدواجه
وقتی میگه تو اگه نداری ازدواج کن تا روزی بهت بدم
وقتی میگه دینت بدونه ازدواج ناقصه
با دلیل میگه شما دلیل نداریت دل بخواهی کار میکنید
خب نکته اش اینجاست که اونی که عاشق ازدواجه دلیلش اینه که هیچی نداره! و برای فرار از این وضعیتش (یعنی ازدواج کنه که حداقل یک چیزی داشته باشه و کمتر یاد نداشته هاش بیفته) فکر میکنه اگر بره زن بگیره یک گشایشی میشه و وضعش بهتر میشه.
ولی اونی که دیگه به یک سنی میرسه که عقلش درست و حسابی کار میکنه و دیگه یک مدرکی داره و یک کاری پیدا میکنه و کم کم داشته هایی بدست میاره میگه خب مگه من دیوانه ام خودمو به بدبختی بندازم! دارم راحت زندگیمو میکنم دیگه!!
اصلا فلسفه اینکه خدا میل جنسی رو در سن پایین فعال میکنه و اینقدر هم شدیدش میکنه دقیقا همینه که پسر تحت شرایط اول قرار بگیره و ازدواج کنه که نسل بشر منقرض نشه! اگر پسری به هر دلیل اون سنین رو رد کرد(به نظر من این سن الان حدود ۲۵ ساله) دیگه از اون شرایط اولی خارج میشه و وارد شرایط دوم میشه و یهو انگیزه و میلش به ازدواج به شدت سقوط میکنه!
[=arial]این چیزی که شما گفتید تفکریه که دشمن با فیلماش و صدا و سیمای خودمون تو جامعه رواج دادن که نتیجش شده بی احساس شدن و خودخواهی جوونای مملکت
وگرنه اگه به خود خارجیا دقت کنید پولداراشون هستن که تمایل به ازدواج دارن اونم تیلیاردراش(حتما ازدواج یه چیزی داره که اون همه پول نداره)
البته ببخشید جسارتا بعضی از ایرانیا از تازه به دوران رسیدنشونه تازه که به پول میرسن فکر میکنن دیگه چی شدن خودشون رو میگیرن و قید ازدواج رو میزنن
اینم بگم که پولدارا که تو ایران چند تا چند تا زن میگیرن منتها این تبلیغات دشمن برای کم شدن جمعیت ایران روی بچه های ساده ی ما اثر میکنه وگرنه خیلی پولدارا که میرن کیف دنیاشونو میکنن میرن خوش میگذرونن و از این اداها ندارن
چه دلایل قانع کننده ای
بقول دوستان نابود شدیم با این دلیل
خدا وقتی میگه آرامشت تو ازدواجه
وقتی میگه تو اگه نداری ازدواج کن تا روزی بهت بدم
وقتی میگه دینت بدونه ازدواج ناقصه
با دلیل میگه شما دلیل نداریت دل بخواهی کار میکنید
خدا میگه آرامش توی ازدواجه! ولی نه هر ازدواجی!!
خدا میگه به موقع ازدواج کن نه زمانی که دیگه علاقه ای به ازدواج نداری!!
خدا میگه دینت بدون ازدواج ناقصه، یا اگه پول نداری ازدواج کن چون میخواد نسل اسلام و مسلمین رو حفظ کنه!!
[=arial]این چیزی که شما گفتید تفکریه که دشمن با فیلماش و صدا و سیمای خودمون تو جامعه رواج دادن که نتیجش شده بی احساس شدن و خودخواهی جوونای مملکت
وگرنه اگه به خود خارجیا دقت کنید پولداراشون هستن که تمایل به ازدواج دارن اونم تیلیاردراش(حتما ازدواج یه چیزی داره که اون همه پول نداره)
البته ببخشید جسارتا بعضی از ایرانیا از تازه به دوران رسیدنشونه تازه که به پول میرسن فکر میکنن دیگه چی شدن خودشون رو میگیرن و قید ازدواج رو میزنن
اینم بگم که پولدارا که تو ایران چند تا چند تا زن میگیرن منتها این تبلیغات دشمن برای کم شدن جمعیت ایران روی بچه های ساده ی ما اثر میکنه وگرنه خیلی پولدارا که میرن کیف دنیاشونو میکنن میرن خوش میگذرونن
اتفاقا همین الان صدای تلوزیون میومد برنامه طنز؟!! شبکه سه دیالوگش این بود : تورو خدا آقای دکتر یه کاری کن این هومن دلش نرم شه زن بگیره!!!
نه خواهر من(درست گفتم؟) این تفکر حاصل چیزیه که صاحبان این مملکت سر جوان ها آورده اند!!
من نمیدونم دقیقا به کدوم خارجیا باید دقت کنم؟ منظورتون پیرمردهای پولداریه که از اینور و اونور دنیا سفارش زن های مانکن و خوشگل میدن؟ اونم فقط برای لذت جنسی؟!!
آره جوانهای فوق لیسانسه ی این مملکت همه تازه به دوران رسیده اند!
اتفاقا پولدارها تو ایران اصلا زن نمیگیرن!! بلکه زن بازی میکنن.......
من مدتی توی یکی از وزارتخونه ها کار میکردم. بخشی که بودم حدود ۱۰ تا مهندس فوق لیسانس بودن که از طرح نخبگان جذب شده بودن(استخدام رسمی بودن). یعنی دیگه ایده ال ترین گزینه ی ازدواج برای خانواده و حتی خود دختر ایرانی!
ولی به جز ۱-۲ تا که یکیشون در ۳۱ سالگی زن گرفته بود و اون یکی در ۳۰ سالگی تازه به فکر نامزدی افتاده بود اون یکی ها هیچ علاقه به این موضوع نداشتند(بنا به دلایلی چند بار بحثش افتاد و بحث کردیم). از همه جور خانواده ای هم توشون بود. از کسی که بچه شهرستان بود و دانشگاه تهران قبول شده بود و الان دیگه تو تهران خونه خریده بود. و از کسی که بچه پولدار بود.
پس به نظرم اصلا ربط به تازه به دوران رسیدن نداره!
اتفاقا بچه مایه دارها اصلا دنبال زن گرفتن و این حرفها نیستن!!(دیگه توضیح نمیدم تفکرشون چیه و دنبال چین و چه کارهایی میکنن)
خدا میگه آرامش توی ازدواجه! ولی نه هر ازدواجی!!
خدا میگه به موقع ازدواج کن نه زمانی که دیگه علاقه ای به ازدواج نداری!!
خدا میگه دینت بدون ازدواج ناقصه، یا اگه پول نداری ازدواج کن چون میخواد نسل اسلام و مسلمین رو حفظ کنه!!
شما هر ازدواجی نکنید تا واقعا آرامش داشته باشید
شما یکم از توقعاتتون رو بیارین پایین ببینین باز هم دلتون نمیخواد ازدواج کنین
شما ازدواج کن تا تکمیل شید چون خدا هیچ کسی رو کامل نیافریده
آخه یه حرفی بزنید که با عقل جور در بیاد
اصلا عقل بنده دلیلتون رو قبول نمیکنه........
اتفاقا همین الان صدای تلوزیون میومد برنامه طنز؟!! شبکه سه دیالوگش این بود : تورو خدا آقای دکتر یه کاری کن این هومن دلش نرم شه زن بگیره!!!
نه خواهر من(درست گفتم؟) این تفکر حاصل چیزیه که صاحبان این مملکت سر جوان ها آورده اند!!
من نمیدونم دقیقا به کدوم خارجیا باید دقت کنم؟ منظورتون پیرمردهای پولداریه که از اینور و اونور دنیا سفارش زن های مانکن و خوشگل میدن؟ اونم فقط برای لذت جنسی؟!!
آره جوانهای فوق لیسانسه ی این مملکت همه تازه به دوران رسیده اند!
اتفاقا پولدارها تو ایران اصلا زن نمیگیرن!! بلکه زن بازی میکنن.......
بده اینقدر به زن دید جنسی داشته باشید!
من که همچین دیدی ندارم
همینه دیگه اینا توی برنامه های طنزشونه
نه منظورم پیرمردهای پولدار نیست
پولدارهای ایرانی منظورم افراد مذهبی هستن من با بقیه کاری ندارم
جوان های فوق لیسانسه؟اینا اصلا بیچاره ها کار ندارن بیشترشون که بخوان تازه به دوران رسیده باشن ولی یه عده ای که تحت این تفکرات غربی هستن چرا اونا تازه به دوران رسیده بازی در میارن نهایتش یه خونه داشته باشن و یه حقوق دیگه میگن مستقل شدیم زن میخوایم چیکار
من اینجا نیومدم کسی رو راضی کنم ازدواج کنه چون تغیری تو زندگی من ایجاد نمیشه ولی گفتم اگه یه روزی یکی این پستمو خوند حواسش باشه با فکرای روشنفکرانه کلاه سر جوونیش نره
اتفاقا همین الان صدای تلوزیون میومد برنامه طنز؟!! شبکه سه دیالوگش این بود : تورو خدا آقای دکتر یه کاری کن این هومن دلش نرم شه زن بگیره!!!
نه خواهر من(درست گفتم؟) این تفکر حاصل چیزیه که صاحبان این مملکت سر جوان ها آورده اند!!
ما بعد از انقلاب 37 سال درهای مملکتمون رو باز گذاشتیم از هرجا هر فرهنگی که بود اومده قاطی فرهنگمون شده
تقلید میکنیم ولی بدتر از اونا عمل میکنیم
شما نمیخواد مصداقتون تلویزیونی باشه که عامله همه ی تهاجم های فرهنگیه
سلام
من اول بگم با آخرین جمله شما موافقم ولی با بقیه حرفاتون نه!
تصور شما از جنس مخالف زیاد از حد ایده عالیه! حتی دوست صاحب تاپیک هم توی پست های قبل یکجایی گفت زن و شوهر میتونن بشینن منطقی صحبت کنن و مشکلاتشون رو حل کنن! که من نتونستم اون تیکه رو نقل قول کنم!
به نظر من زن و مرد هرچقدرم منطقی و با سواد و باشعور و با فرهنگ و ......... باشن یه جاهایی اصلا همو نمیفهمن!! اصلا نمیفهمند! و هردو خودشون رو محق میدونند. هزار سال هم بحث کنن تا یکی کوتاه نیاد این بحث تمام نمیشه!
اگرم فقط یکی بخواد کوتاه بیاد بازم این زندگی زندگی نمیشه!! و حداقل یکطرف همیشه داره از این موضوع آزار و رنج میبینه.
زن و مرد تنها راهی که برای داشتن یک زندگی نسبتا آروم! میتونن داشته باشن اینه که اولا هردوشون این حرف بالای منو قبول کنن و ثانیا یه قرار و مداری بذارن که مثلا کجاها این کوتاه بیاد و کحاها اون یکی(حتی در شرایطی که ۱۰۰٪ یقین داره حق با اونه!!!). تازه اگر بتونن سر همین قضیه هم به توافق برسند .....!! :ghash:
وگرنه امکان نداره با بحث و گفتگوی عادی زن و مردی با هم به نتیجه مشترک برسند!!!!!!!!
سلام اتفاقا به نظر من حرفای کاربر bidalil خیلی واقع گرایانه بود و حرفهای شما خیلی بدبینانه است
بعدشم خب بدیهیه که تو زندگی مشترک بعضی وقتا که اختلاف پیش میاد یکی باید کوتاه بیاد انتظار دارید 100 در صد باشه همه چیز؟
با شعور یعنی اینکه جایی اختلافی دیدن جمعش کنن بره نه اینکه بدتر همه چیزو بزرگ کنن نه واسه فداکاری که اعتقادی ظاهرا به فداکاری ندارید به خاطر خوب بودن زندگی خودش
دست شما درد نکنه که نیاز ما به ازدواج رو فقط جنسی میدونید!!(متاسفم برای تبلیغاتی که در جامعه ما شده که نیاز ازدواج مردارو چطور میبینن!!)
اتفاقا همون دوران بلوغ هم نیاز ما بیشتر عاطفیه نه جنسی! ولی بعد از ۱۰ سال که ازش گذشت و شخصیت مستقل و ثابت پیدا کردیم دیگه نیاز عاطفی هم نداریم مثل قدیم و برای همین نیازی به زن گرفتن پیدا نمیکنیم!
ببخشید ولی دیدم که میگم این روز ها آقایون انقدر مغرورن که اگر نیاز عاطفی هم داشته باشن مخفیش می کنن. بلاخره هر چقدر هم که بی نیاز باشین بلاخره انسان هستین و نیاز به همدم و مونس هست. یعنی نیازتون به همسر فقط ده سال هست؟!
چقدر شما مردها قوی هستین!!
من تا دیدم نیاز عاطفی در مردان ندیدم به خاطرش ازدواج کنن همش دو دو تا چهارتا میکنن. و متاسفانه نیازهای عاطفیشونو با مادرشون برطرف می کنن و سعی میکنن در این مورد همسرشون به حریمشون وارد نشه. دیدم که میگم.
آقایون و خانمها تو رو خدا { دقیقا با همین شدت } بیاین تو تاپیک منم نظر بدید.به خدا منم سوال داشتم که تاپیک زدم و میخوام به جواب سوالاتم برسم.
ضمناً در ارتباط با بحث استارتر تاپیک من یه چیز مشابه در تاپیک خودم نوشته بودم که نقل قول اش میکنم:
mehrant;664383 نوشت:
من خیلی فکر کردم به ازدواج و هدفش و اینکه چرا ازدواج کنم و در چه سنی. ..
من چند سال بود از سال 89تا آخرهای سال 92 عقیده ام این بود که ازدواج کنم که چی بشه؟ به چی میرسم که الان ندارم؟ و جوابی هم منو قانع نمبکرد و میگفتم تا جوابی پیدا نکردم با ازدواج کردن مخالفم و نمیخوام ازدواج کنم سنم هم هرچقدر میخواد باشه. .
اما خوب از همون آخرهای سال 92 بود که فکر کردم و هدف پیدا کردم و به جواب سوالاتم رسیدم:ok:.اینکه با ازدواج به چیزهایی میرسی که به هیچ عنوان در مجردی نمیشه بهشون رسید.و افسوس و حسرت خوردم که چرا زودتر اقدام نکردم و چند سال گفتم نمیخوام ازدواج کنم.:Ghamgin:این بود که پیگیر ازدواج کردن شدم و دنبال مورد گشتیم و حاصل تلاشهام شد اون همه تاپیکایی که در سال 93 زدم.
اما تقریباً 90 درصد افراد چه کوچکتر از من چه بزرگتر، چه مذهبی چه غیر مذهبی، چه کارشناس چه غیر کارشناس میگن هنوز به سن ازدواج نرسیدی و سنت کمه:read:آخه چرا؟ چه چیزی هست که باید سنم بره بالاتر بهم اضافه بشه که الان ندارمش و باید حتماً بهش برسم تا ازدواج کنم؟:Ghamgin:
پس قبول دارین دلیلتون قانع کننده نیست که بتونید با اون دیگران رو قانع کنید
دلیلم خوبه.حتی اگه خانواده اشتباهشونو به زبون بیارن که همون بی توجهی به من در گذشته هستش یکم اروم میشم ولی قبول نمیکنن.دلیلم چه مشکلی داره .شما خودت هدفت از ازدواج چیه؟
شما دارید لجبازی میکنین؟ با این حرف ها نمیتونید گذشته رو جبران کنین تنها کاری که میتونین بکنید اینه که یکم حرصشون بدین مثلا اگر کسی رو خیلی مشتاق شدن بگین نع!:Nishkhand:
البته به فکر آیندتونم باشید.
آقا پس اگر در شرف خدمتی اصلا زن نگیر.... درصد خطای انتخاب بسیار بالاست!!! چون نیت های دیگه غیر ازدواج مثل همین توی شهر خودم بمونم و خدمت رو به عشق یکی تحمل کنم و .... میاد و احتمال اشتباه رو به شدت میبره بالا!
این حرف خونوادس.وگرنه خودم که دوس دارم بیافتم زاهدانی جایی لب مرز شهید بشم ...من یا اینجوری میخام یا اگه فرد مورد نظرمو پیدا کردن برامو مجبور به ازدواج شدم.قبل سربازی میگیرم.که نرم یه شهر دیگه.(من زندگیمو به این دوتا راه تقسیم کردم)
من که همچین دیدی ندارم
همینه دیگه اینا توی برنامه های طنزشونه
نه منظورم پیرمردهای پولدار نیست
پولدارهای ایرانی منظورم افراد مذهبی هستن من با بقیه کاری ندارم
جوان های فوق لیسانسه؟اینا اصلا بیچاره ها کار ندارن بیشترشون که بخوان تازه به دوران رسیده باشن ولی یه عده ای که تحت این تفکرات غربی هستن چرا اونا تازه به دوران رسیده بازی در میارن نهایتش یه خونه داشته باشن و یه حقوق دیگه میگن مستقل شدیم زن میخوایم چیکار
من اینجا نیومدم کسی رو راضی کنم ازدواج کنه چون تغیری تو زندگی من ایجاد نمیشه ولی گفتم اگه یه روزی یکی این پستمو خوند حواسش باشه با فکرای روشنفکرانه کلاه سر جوونیش نره
حرفهای شما خیلی بیش از چند خط حرف زن ساده بحث میطلبه که متاسفانه وقت نمیکنم و اصلا فکر نمیکنم تو حوصله تاپیک و بقیه دوستان هم باشه
من که طرفداری زندگی مجردی غربی رو نمیکنم که الان بخوام ازش دفاع کنم یا اصلا در موردش بحث کنم. حرف من و خیلی جوانهای دیگه که میرسن به ۲۵ سال اینه که دیگه اون انگیزه هایی که توی سالهای پیش وجود داشت وجود نداره!! و این انگیزه هارو نمیشه زوری به وجود آورد!
شاید یک فرد بیسواد و ساده که خدارو در حد ۴تا برهان خیلی ساده(و حتی شاید اشتباه) میشناسه و باهاش حال میکنه زندگیش غرق آرامش و عبودیت خدا باشه.
ولی فردی که تحصیلکرده است و توی دهکده جهانی امروز درگیره و روزی ۱۰۰ جور شبهه های رنگ و وارنگ ضد دینی میشنوه اصلا به اندازه فرد اول نه خدارو قبول داره و نه باهاش لذت میبره!
من قبول دارم فرد اول حتی اگر هیچ خدایی هم وجود نداشته باشه خوشبخت تره تا فرد دوم. اصلا کل حرف من از اول بحثم همین بود!
سن که میره بالا دیگه نمیشه با ۴تا برهان ساده کسی رو راضی به ازدواج کرد! راضی هم که بشه بازم مثل حالت ازدواج توی سن کم نمیشه!
البته اینم بگم که من ازدواج سن خیلی کم رو هم توصیه نمیکنما....این کم که میگم مثلا منظورم ۲۲ تا ۲۴ سال برای پسرهاست. چون باید به یک حداقلی از خودشناسی رسیده باشه و درست بفهمه که کیه و چی میخواد!
این که کسی خونه و ماشین بخره و مستقل زندگی کنه یک نیاز فطری در مردهاست! ربطی به تازه به دوران رسیدگی نداره!!
ما بعد از انقلاب 37 سال درهای مملکتمون رو باز گذاشتیم از هرجا هر فرهنگی که بود اومده قاطی فرهنگمون شده
تقلید میکنیم ولی بدتر از اونا عمل میکنیم
شما نمیخواد مصداقتون تلویزیونی باشه که عامله همه ی تهاجم های فرهنگیه
پس مصداقم کی باشه؟ مگر غیر اینه که هرچی فرهنگ غلطه همین تلوزیون به خرد مردم ما داره و هرچی الان جوونها در ازدواج مشکل دارن نصفش زیر سر همین تلوزیون و سریالهای مزخرفشه؟!!
سلام اتفاقا به نظر من حرفای کاربر bidalil خیلی واقع گرایانه بود و حرفهای شما خیلی بدبینانه است
بعدشم خب بدیهیه که تو زندگی مشترک بعضی وقتا که اختلاف پیش میاد یکی باید کوتاه بیاد انتظار دارید 100 در صد باشه همه چیز؟
با شعور یعنی اینکه جایی اختلافی دیدن جمعش کنن بره نه اینکه بدتر همه چیزو بزرگ کنن نه واسه فداکاری که اعتقادی ظاهرا به فداکاری ندارید به خاطر خوب بودن زندگی خودش
خواهر من همین که الان من و شما حرف همو نمیفهمیم مثالی از حرف منه که نقل قول کردید!
من منظورم دقیقا همین بودش که شما دارید تایید میفرمایید!
ببخشید ولی دیدم که میگم این روز ها آقایون انقدر مغرورن که اگر نیاز عاطفی هم داشته باشن مخفیش می کنن. بلاخره هر چقدر هم که بی نیاز باشین بلاخره انسان هستین و نیاز به همدم و مونس هست. یعنی نیازتون به همسر فقط ده سال هست؟!
چقدر شما مردها قوی هستین!!
من تا دیدم نیاز عاطفی در مردان ندیدم به خاطرش ازدواج کنن همش دو دو تا چهارتا میکنن. و متاسفانه نیازهای عاطفیشونو با مادرشون برطرف می کنن و سعی میکنن در این مورد همسرشون به حریمشون وارد نشه. دیدم که میگم.
نمیدونم! این مردهایی که کلا نیاز عاطفیشون رو با مامانشون برطرف میکنن دیگه خیلی مامانین!
بله شما یقین بدونید آقایون نیاز عاطفیشون دلیل غالب بر ازدواجشونه و نیاز جنسی فرع هستش! ولی وقتی به کسی که برآورده کننده این نیاز باشه نمیرسن کلا سرکوبش میکنن و سعی میکنن با بردنش به سمت اغمال جنسی خودشون رو آروم کنن!!
این حرف خونوادس.وگرنه خودم که دوس دارم بیافتم زاهدانی جایی لب مرز شهید بشم ...من یا اینجوری میخام یا اگه فرد مورد نظرمو پیدا کردن برامو مجبور به ازدواج شدم.قبل سربازی میگیرم.که نرم یه شهر دیگه.(من زندگیمو به این دوتا راه تقسیم کردم)
آره تا واقعا همون فردی که اگر سربازی نمیرفتی هم دلت میخواست باهاش ازدواج کنی پیدا نکردی اصلا بله رو نده!:Nishkhand:
آقا این قضیه شهادت رو گفتی یاد خودم افتادم که پارسال به سرم زده بود برم ببینم این نیروهای ایرانی که میرن تو عراق و سوریه میجنگن چطوری میرن منم برم اسم بنویسم برم شهید شم بلکه اونور به حوری مورد نظرم برسم:ghash:
[=arial]بعضی از ایرانیا از تازه به دوران رسیدنشونه تازه که به پول میرسن فکر میکنن دیگه چی شدن خودشون رو میگیرن و قید ازدواج رو میزنن
حالا برای پولدار ها فقط صدق نمیکنه.بعضی اقایون که میبینن همه شرایط را پیدا کردن قید ازدواج را میزنن.میگین چرا؟من میگم:چون در نظرشونه زندگی کردن یه چیز دونفره هستش.چرا کسی حاظر نبوده اون موقع که چیزی نداشته همراهش باشه؟و باهم زندگیشونو بسازن.الان که پسره شرایط زندگی را محیا کرده.زنه بیاد بشینه بالا سر زندگی.زندگی ساختن اولش که استارترشه سخته.بعد که روی روالش افتاد بازم سخته ولی اسونتر میشه.پسره با خودش میگه:نگاه کن منو بخاطر چیزام میخان.اگه بخاطر خودم و شخصیتو ... میخاستن قبلن که این چیزا را نداشتم هم بهم دختر میدادن.
دلیلم خوبه.حتی اگه خانواده اشتباهشونو به زبون بیارن که همون بی توجهی به من در گذشته هستش یکم اروم میشم ولی قبول نمیکنن.دلیلم چه مشکلی داره .شما خودت هدفت از ازدواج چیه؟
من خودم یکی از مخالفینه ازدواجم ولی نه با این دلایل شما
دلیلم قانع کنندست ...
وقت هم نعیین کردم...........
تو وقتش هم ازدواج میکنم............
ولی شما منتظرید خونواده بپذیرن اشتباهشون رو
شما فرض کن پذیرفتن ، الآن چی میشه چیزی عوض میشه؟؟؟؟؟؟
حالا برای پولدار ها فقط صدق نمیکنه.بعضی اقایون که میبینن همه شرایط را پیدا کردن قید ازدواج را میزنن.میگین چرا؟من میگم:چون در نظرشونه زندگی کردن یه چیز دونفره هستش.چرا کسی حاظر نبوده اون موقع که چیزی نداشته همراهش باشه؟و باهم زندگیشونو بسازن.الان که پسره شرایط زندگی را محیا کرده.زنه بیاد بشینه بالا سر زندگی.زندگی ساختن اولش که استارترشه سخته.بعد که روی روالش افتاد بازم سخته ولی اسونتر میشه.پسره با خودش میگه:نگاه کن منو بخاطر چیزام میخان.اگه بخاطر خودم و شخصیتو ... میخاستن قبلن که این چیزا را نداشتم هم بهم دختر میدادن.
از بین تمام پستهایی که شما تو این تاپیک زدی فقط با همین پست کاملا موافقم.
من پدر و مادرم اصرار دارن که برو تخصص بگیر تا دخترا حاضر به ازدواج کردن باهات بشن وگرنه کسی بهت جواب مثبت نمیده. من میگم خوب اون دختری که بخواد بخاطر تخصص داشتن من فقط جواب مثبت بده اون با شغل من ازدواج کرده نه با خودم! :offlow:میگن برو بابا اگه قرار بود مدرک مهم نباشه تا حالا بهت جواب منفی نمی دادن:Ghamgin:
پس مصداقم کی باشه؟ مگر غیر اینه که هرچی فرهنگ غلطه همین تلوزیون به خرد مردم ما داره و هرچی الان جوونها در ازدواج مشکل دارن نصفش زیر سر همین تلوزیون و سریالهای مزخرفشه؟!!
مصداقتون دلایله عقلی باشه این تلویزیون ما خودش شده یه عامل خیلی از بی دینی ها و تقلید ها شما به عنوان انسان عاقل باید تفکراته خودتون رو به زبون بیارین نه اون چیزی که به خوردتون دادن
اگه هنوز به اون درجه نرسیدید که بدونید عقل خوبه یا تقلید بهتون توصیه میکنم ازدواج نکنید
مصداقتون دلایله عقلی باشه این تلویزیون ما خودش شده یه عامل خیلی از بی دینی ها و تقلید ها شما به عنوان انسان عاقل باید تفکراته خودتون رو به زبون بیارین نه اون چیزی که به خوردتون دادن
اگه هنوز به اون درجه نرسیدید که بدونید عقل خوبه یا تقلید بهتون توصیه میکنم ازدواج نکنید
مگر در امر ازدواج تفکرات جوان هست که مهمه !! اتفاقا تنها چیزی که مهم نیست جوان و تفکراتشه:ghash:
شما گویا در کشور دیگری می زی اید!
یا اصلا انگار تاپیک رو از اول دنبال نکردید؟ اتفاقا ما داریم سر اینکه جوان ایرانی در قضیه ازدواج هیچکاره است و آخرش کارش به اینجا میکشه سه ساعته بحث میکنیم!
آقایون و خانمها تو رو خدا { دقیقا با همین شدت } بیاین تو تاپیک منم نظر بدید.به خدا منم سوال داشتم که تاپیک زدم و میخوام به جواب سوالاتم برسم.
ضمناً در ارتباط با بحث استارتر تاپیک من یه چیز مشابه در تاپیک خودم نوشته بودم که نقل قول اش میکنم:
کاسبی منو کساد نکن.حاجی.بساطتو یه جا دیگه پهن کن.:)چشم دکتر جون.اونجا هم میاییم.
از بین تمام پستهایی که شما تو این تاپیک زدی فقط با همین پست کاملا موافقم.
من پدر و مادرم اصرار دارن که برو تخصص بگیر تا دخترا حاضر به ازدواج کردن باهات بشن وگرنه کسی بهت جواب مثبت نمیده. من میگم خوب اون دختری که بخواد بخاطر تخصص داشتن من فقط جواب مثبت بده اون با شغل من ازدواج کرده نه با خودم! :offlow:میگن برو بابا اگه قرار بود مدرک مهم نباشه تا حالا بهت جواب منفی نمی دادن:Ghamgin:
شما باید با کسی ازدواج کنید که حرفتون رو درک کنه نه هرکسی به خاطر پول و تحصیلات
شما میتونید به خونواده بگید مگه فقط تحصیلات مهمه یارو ارشد گرفته انقدر تو درس بوده اندازه یه نوجوون عقل نداره
سلام
من اول بگم با آخرین جمله شما موافقم ولی با بقیه حرفاتون نه!
تصور شما از جنس مخالف زیاد از حد ایده عالیه! حتی دوست صاحب تاپیک هم توی پست های قبل یکجایی گفت زن و شوهر میتونن بشینن منطقی صحبت کنن و مشکلاتشون رو حل کنن! که من نتونستم اون تیکه رو نقل قول کنم!
به نظر من زن و مرد هرچقدرم منطقی و با سواد و باشعور و با فرهنگ و ......... باشن یه جاهایی اصلا همو نمیفهمن!! اصلا نمیفهمند! و هردو خودشون رو محق میدونند. هزار سال هم بحث کنن تا یکی کوتاه نیاد این بحث تمام نمیشه!
اگرم فقط یکی بخواد کوتاه بیاد بازم این زندگی زندگی نمیشه!! و حداقل یکطرف همیشه داره از این موضوع آزار و رنج میبینه.
زن و مرد تنها راهی که برای داشتن یک زندگی نسبتا آروم! میتونن داشته باشن اینه که اولا هردوشون این حرف بالای منو قبول کنن و ثانیا یه قرار و مداری بذارن که مثلا کجاها این کوتاه بیاد و کحاها اون یکی(حتی در شرایطی که ۱۰۰٪ یقین داره حق با اونه!!!).
تازه اگر بتونن سر همین قضیه هم به توافق برسند .....!!
وگرنه امکان نداره با بحث و گفتگوی عادی زن و مردی با هم به نتیجه مشترک برسند!!!!!!!!
rezaee;664583 نوشت:
نقل قول نوشته اصلی توسط عاشق امام خامنه ای نمایش پست ها
سلام اتفاقا به نظر من حرفای کاربر bidalil خیلی واقع گرایانه بود و حرفهای شما خیلی بدبینانه است
بعدشم خب بدیهیه که تو زندگی مشترک بعضی وقتا که اختلاف پیش میاد یکی باید کوتاه بیاد انتظار دارید 100 در صد باشه همه چیز؟
با شعور یعنی اینکه جایی اختلافی دیدن جمعش کنن بره نه اینکه بدتر همه چیزو بزرگ کنن نه واسه فداکاری که اعتقادی ظاهرا به فداکاری ندارید به خاطر خوب بودن زندگی خودش
خواهر من همین که الان من و شما حرف همو نمیفهمیم مثالی از حرف منه که نقل قول کردید!
من منظورم دقیقا همین بودش که شما دارید تایید میفرمایید!
البته بنده هم فکر میکنم همین رو گفتم که اول زندگی اختلاف هست! و در واقع همگی متفق القول هستیم. اینطور نیست؟!
مگر در امر ازدواج تفکرات جوان هست که مهمه !! اتفاقا تنها چیزی که مهم نیست جوان و تفکراتشه:ghash:
شما گویا در کشور دیگری می زی اید!
یا اصلا انگار تاپیک رو از اول دنبال نکردید؟ اتفاقا ما داریم سر اینکه جوان ایرانی در قضیه ازدواج هیچکاره است و آخرش کارش به اینجا میکشه سه ساعته بحث میکنیم!
نه تو همین ایرانی زندگی میکنم که فقط به خاطر کار کردنه خانم ها همه چی کنسل میشه
فقط به خاطر نداشتن ماشین پسر رو رد میکنن
اگه شما برید توقعاتتون رو درست کنید و کسی رو پیدا کنین که با روحیاتتون یکی باشه و حرفه همدیگه رو بفهمین اونوقت تفکراتتون واسه اون شخص مهم میشه
واقعن همچیه این دنیا برعکسه
یکی همه شرایط لازمو داره ولی میلی به ازدواج نداره
اون یکی داره میمیره واسه ازدواج ولی کلی مشکل داره
در واقع بعضی چیزا تو دنیا برعکس میشه.
یکی داره میمیره واسه ازدواج ولی اینقدر براش مشکل میتراشن
که وقتی همه شرایط تحمیل شده رو داره دیگه میلی به ازدواج نداره.
من تا دیدم نیاز عاطفی در مردان ندیدم به خاطرش ازدواج کنن همش دو دو تا چهارتا میکنن. و متاسفانه نیازهای عاطفیشونو با مادرشون برطرف می کنن و سعی میکنن در این مورد همسرشون به حریمشون وارد نشه. دیدم که میگم.
شاید درست ندیدید...رابطه عاطفی با مادر برطرف میشه!یه چیزی میگی خواهر.بعد از 10سال در دوران مجردی شخصیت طرف شکل میگیره.اگه متاهل باشه که شخصیتش در کنار خانومش شکل میگیره.
من خودم یکی از مخالفینه ازدواجم ولی نه با این دلایل شما
دلیلم قانع کنندست ...
وقت هم نعیین کردم...........
تو وقتش هم ازدواج میکنم............
ولی شما منتظرید خونواده بپذیرن اشتباهشون رو
شما فرض کن پذیرفتن ، الآن چی میشه چیزی عوض میشه؟؟؟؟؟؟
حداقل میدونم برای بقیه بچه خاهرام این کارو نمیکنن.و به اشتباهشون پی بردن.اینجوری باعث میشه منم کمتر سخت گیری کنم.
البته بنده هم فکر میکنم همین رو گفتم که اول زندگی اختلاف هست! و در واقع همگی متفق القول هستیم. اینطور نیست؟!
برادر یا خواهر عزیز! اول زندگی که سهله، حتی بعد ۴۰ سال زندگی مشترک هم هنوز ۹۹٪ زوجین اختلافات حل نشدنی و اساسی با هم دارند!
و معمولا اولش با هم دعوا میکنن! بعد یه مدت قهرند! بعد کم کم مجبوری با هم چند کلمه حرف میزنن و خلاصه به مرور آشاتی میکنن و دوباره سر یک قضیه دیگه روز از نو روزی از نو!
من دارم میگم زن و مرد دوتا جهان بینی متفاوت و دو طیف خواسته مختلف از ازدواج و زندگی مشترک دارند! و هردو هم فکر میکنن طرز فکر خودشونه که درسته! و برای همین دائم با هم سر انواع اقسام موضوعات دعوا میکنن! سال اول و دوم و سوم هم نداره! سال پنجاهم هم میبینید بازم دارن سر همون قضیه سال اول با هم دعوا میکنن!!
تنها راهی که من بنظرم رسید اینه که همون اول ازدواجچ بیان با هم فداکاری نامه بنویسن و امضا کنن و تا آخر عمر قول بدن بهش پایبند بمونن!
یعنی فرضا مرد بنویسه من میدانم که در فلان موضوع حق با من است و حرف من درست است(مثلا اشتغال خانومها) ولی می آیم و از این حقم میگذرم و فداکاری میکنم تا تا آخر عمر روزی یکبار سر این موضوع با همسرم دعوا نکنم و آرامش خود و او را بر هم نزنم!!!!
یا مثلا زن بنویسه من میدانم که حق من است هروقت خواستم بروم و پدر و مادرم را ببینم و یا به خانه فامیلهایم بروم ولی از این حق خودم میگذرم و فداکاری مینمایم تا بعدا هفته ای یکبار سر این موضوع دعوا نکنیم با هم و متعهد میشوم به نظر شوهرم در این زمینه پایبند باشم و غرغر نکنم! و اخلاقم نیز عوض نشود وقتی مخالفت کرد!!!!!!!! تا بتوانیم آرامش زندگی مشترکمان را حفظ نماییم!!
سلام دوست گرامی
قرار که نیست ایشون ما رو قانع کنند. ایشون تصمیمی در زندگی گرفته اند که در مورد نحوه مطرح کردنش باخانوادشون راهنمایی می خوان. :ok:
علیک سلام درسته قرار نیست ما رو قانع کنن
ولی باید یه دلیلی واسه این کارشون داشته باشن و این دلیل باید با عقل جور دربیاد تا ما بتونیم بهشون کمک کنیم یا نه؟؟
حداقل میدونم برای بقیه بچه خاهرام این کارو نمیکنن.و به اشتباهشون پی بردن.اینجوری باعث میشه منم کمتر سخت گیری کنم.
آخه این روشه درستی نیست...
اتفاقا اگه شما ازدواج کنید و خونواده ببینن چقدر تو روشه زندگیتون تغییر به وجود اومده اونوقت با خودشون میگن اگه زودتر ازدوا میکرد موفق تر بود
یا شما از اطرافیانی که زود ازدواج کردن به عنوانه نمونه مثال بیارید
مثلا تو خانواده ی ما رسمه کسی رو نداریم 25 سالش باشه و ازدواج نکرده باشه
همه زیر 25 سال اازدواج میکنن
میگن برو بابا اگه قرار بود مدرک مهم نباشه تا حالا بهت جواب منفی نمی دادن:Ghamgin:
به قول اقای همساده تو کلاه قرمزی:با این حرفشون داغونت کردناااا له له شدی.کاکو این ماجرای زن گرفتن شما را فقط خواجه حافظ شیرازی نمیدونه.نمیخاد الکی تایپ کنی.یه بار تو پروفایلت بنویس.بعد تو نظراتت بنویس ر.ج (رجوع به پروفایل)
نه تو همین ایرانی زندگی میکنم که فقط به خاطر کار کردنه خانم ها همه چی کنسل میشه
فقط به خاطر نداشتن ماشین پسر رو رد میکنن
اگه شما برید توقعاتتون رو درست کنید و کسی رو پیدا کنین که با روحیاتتون یکی باشه و حرفه همدیگه رو بفهمین اونوقت تفکراتتون واسه اون شخص مهم میشه
آخه مگر من دارم در مورد دختر و پسر حرف میزنم خواهر عزیز!
من دارم میگم این بلایی هستش که پدر مادرها و بعدشم جامعه سر جوان ها آورده!
و حالا ما نمیتونیم اینقدر راحت به یک جوان که نابودش کردن بگیم حالا عیب نداره که ...اشکال نداره ... خب حالا بیا زن بگیر...چه فرقی میکنه
خب اونم نهایتش میگه باشه....ولی ...ولی دیگه جوان ۱۸ ساله نیستم که بگم عشق باشه زیر چادر باشه ... عشق باشه نون خشک باشه .... عشق باشه عملگی و کارگری باشه ..... نه دیگه! اینارو نمیتونم الان بگم! الان اگر حس کنم یه ذره بخواد بهم فشار بیاد و منو به اضافه کاری و وام و قرض و قوله بکشونه نمیخوام! الان دیگه حوصله ندارم کسی سرم غر بزنه! الان دیگه فورانی یک جوان ۱۵ ساله رو ندارم که هر روز با گل بیام خونه و کلمات رومانتیک بگم! الان دیگه حوصله ی یک نوجوان ۱۵ ساله رو هم ندارم که هر روز برم پارک و تفریح و .......
الان دیگه خیلی چیزها عوض شده!
حالا شما اسمشو بذار توقعات! من میگم تغییر شرایط!
آخه مگر من دارم در مورد دختر و پسر حرف میزنم خواهر عزیز!
من دارم میگم این بلایی هستش که پدر مادرها و بعدشم جامعه سر جوان ها آورده!
و حالا ما نمیتونیم اینقدر راحت به یک جوان که نابودش کردن بگیم حالا عیب نداره که ...اشکال نداره ... خب حالا بیا زن بگیر...چه فرقی میکنه
خب اونم نهایتش میگه باشه....ولی ...ولی دیگه جوان ۱۸ ساله نیستم که بگم عشق باشه زیر چادر باشه ... عشق باشه نون خشک باشه .... عشق باشه عملگی و کارگری باشه ..... نه دیگه! اینارو نمیتونم الان بگم! الان اگر حس کنم یه ذره بخواد بهم فشار بیاد و منو به اضافه کاری و وام و قرض و قوله بکشونه نمیخوام! الان دیگه حوصله ندارم کسی سرم غر بزنه! الان دیگه فورانی یک جوان ۱۵ ساله رو ندارم که هر روز با گل بیام خونه و کلمات رومانتیک بگم! الان دیگه حوصله ی یک نوجوان ۱۵ ساله رو هم ندارم که هر روز برم پارک و تفریح و .......
الان دیگه خیلی چیزها عوض شده!
حالا شما اسمشو بذار توقعات! من میگم تغییر شرایط!
درسته ما این بلاها رو آوردیم به سر جوون هامون من آدم دیدم به خاطر این مخالفتها رفت سربازی و اومد وقتی باز خونوادش نذاشتن ازدواج کنه رفت معتاد شد
اینجور چیزها هست استثنا هم نداریم ولی مگه شما چن سالته که از ازدواج فراری هستید
پسر خاله ی من تو 30 سالگی رفت سربازی تو 32 سالگی که پارسال باشه ازدواج کرد و الآن چقدر خالمینا ناراحت هستن که به آداب و رسوم توجه نکردن و نذاشتن پسرشون زودتر ازدواج کنه چون هم سن و سالهای اون الآن 2 تا بچه دارن:khaneh:
کاربر مهمان خوش آمدید
سلام
من اول بگم با آخرین جمله شما موافقم ولی با بقیه حرفاتون نه!
تصور شما از جنس مخالف زیاد از حد ایده عالیه! حتی دوست صاحب تاپیک هم توی پست های قبل یکجایی گفت زن و شوهر میتونن بشینن منطقی صحبت کنن و مشکلاتشون رو حل کنن! که من نتونستم اون تیکه رو نقل قول کنم!
به نظر من زن و مرد هرچقدرم منطقی و با سواد و باشعور و با فرهنگ و ......... باشن یه جاهایی اصلا همو نمیفهمن!! اصلا نمیفهمند! و هردو خودشون رو محق میدونند. هزار سال هم بحث کنن تا یکی کوتاه نیاد این بحث تمام نمیشه!
اگرم فقط یکی بخواد کوتاه بیاد بازم این زندگی زندگی نمیشه!! و حداقل یکطرف همیشه داره از این موضوع آزار و رنج میبینه.
زن و مرد تنها راهی که برای داشتن یک زندگی نسبتا آروم! میتونن داشته باشن اینه که اولا هردوشون این حرف بالای منو قبول کنن و ثانیا یه قرار و مداری بذارن که مثلا کجاها این کوتاه بیاد و کحاها اون یکی(حتی در شرایطی که ۱۰۰٪ یقین داره حق با اونه!!!).
تازه اگر بتونن سر همین قضیه هم به توافق برسند .....!! :ghash:
وگرنه امکان نداره با بحث و گفتگوی عادی زن و مردی با هم به نتیجه مشترک برسند!!!!!!!!
خوندمشون.بعضی هاشون که از فواید دنیوی هستن که من ندیدم زیاد تو زندگی جوونا.شاید یکی یا دو تا زوج اون هم با ارفاق بهره مند شدن از فواید دنیوی.فواید معنوی هم که خدا فقط میدونه..پس اینهمه متاهل که خیانت میکنن.چرا چرا از شیطان در امان نبودن؟یا بعضی ادمای متاهل اصلا اعصاب ندارن کجاشون ارامش داره؟یه چیزه دیگه هم هست.ادم میره سره کار از صبح تا عصر دیگه جنازش میرسه خونه.دیگه جون نداره حرف بزنه.اینجوری به خانمش ظلم نمیشه!
شما توی جمله آخر جواب پست خودتون رو دادین!در
این مورد میشه خیلی حرفهای دیگه هم زد که چون این تاپیک عمومیه و هرکسی با هر وضعیت و دیدی میاد میخونه درست نیست گفته بشه(یکوقت سوء تفاهم نشه دوست عزیز! حرف در مورد ازدواج منظورمه نه شما)
آره ایشالا که واقعا همینی باشه که شما فرمودید
نابود شدم با این نظرتون:) خیلی جمله سنگینی فرمودین.از همین تریبون یک دقیقه سکوت اعلام میکنم.و همه را به فکر فرامیخانم.چرا خودم به عقلم نرسید!
من هیچ جای حرفم نگفتم نمیخوام زن بگیرم. میگم دیگه انگیزه ای نیست!
مثلا الان شما به یک نوجوان ۱۵ ساله بگو اون سر شهر دارن به جوانهای ۱۵ ساله نفری ۱۰۰ هزارتومن عیدی میدن! با کله بلند میشه و بدو بدو میره! ولی به یک جوانی که ماهی ۳ میلیون درآمد داره بگو ۱ میلیون تومان به جوانها در آن سر شهر میدن. عمرا اگر بلند شه و بره(من یکی که نمیرم و هرکس دور و برمه میدونم نمیره).
یعنی مقصودم اینه که دیگه اون نیازها و انگیزه ها از بین میره در سن بالا و ایندفعه به جای ۱۰۰ هزار تومن باید بگن ۱۰ میلیون تومن تا امثال من راضی بشند تا اون سر شهر بروند!! حرفی هم که توی پست زدم و دنبال فرد ۱۰۰٪ و خیلی خاص و .... گفتم منظور این بود!!
اصلا یک فاجعه جدید در کشور ما آمار بالای طلاق و زنان جوان مطلقه هستش! همچنین اون پسرها که اینطوری ضربه اساسی خوردن چی میخوان بشن بعدش خدا میدونه!!
علتشم همین اصرار های بی مورد و تکیه بیش از حد روی ازدواجه!! بابا ازدواج هزار و یک شرط و زمینه لازم داره. به صرف گرفتن مدرک و پیدا کردن زن که نباید جوان رو مجبور به ازدواج کرد و هزار و یک وعده سر خرمن به او داد و بعدا که میبینید از این خبر ها نیست همین میشود که الان شده است!!!!
این تیکه آخر که بولد کردم نقل به مضمون جمله ای بود از آقای پناهیان در مورد ازدواج!!
آقا پس اگر در شرف خدمتی اصلا زن نگیر.... درصد خطای انتخاب بسیار بالاست!!! چون نیت های دیگه غیر ازدواج مثل همین توی شهر خودم بمونم و خدمت رو به عشق یکی تحمل کنم و .... میاد و احتمال اشتباه رو به شدت میبره بالا!
همین دیگه شما خودتون جوابتون رو دادید
شما انگیزه دارید ولی توقعاتتون بالاست و اگه بشینید فک کنید که از طرف مقابلتون چیی میخواید و لیست کنید اونا رو بعدش خودتون رو بذارید جای طرفه مقابل ببینید حاضرید با کسی که همچین چیزایی رو میخواد ازدواج کنید و یا آیا همچین کسی پیدا میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه جورایی دارین خودتون رو هم دور میزنید
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۲۱﴾روم
این یه ایت هستش.
خب همه ی حرف این تاپیک هم همینه دیگه!
میگه به این دلایل که شما گفتید و ما گفتیم، زن نگیریم بهتره! آرامشمون بیشتره!
به قولی سری که درد نمیکنه رو دستمال ببندیم که چه؟!!
چه دلایل قانع کننده ای
بقول دوستان نابود شدیم با این دلیل
خدا وقتی میگه آرامشت تو ازدواجه
وقتی میگه تو اگه نداری ازدواج کن تا روزی بهت بدم
وقتی میگه دینت بدونه ازدواج ناقصه
با دلیل میگه شما دلیل نداریت دل بخواهی کار میکنید
[=arial]این چیزی که شما گفتید تفکریه که دشمن با فیلماش و صدا و سیمای خودمون تو جامعه رواج دادن که نتیجش شده بی احساس شدن و خودخواهی جوونای مملکت
وگرنه اگه به خود خارجیا دقت کنید پولداراشون هستن که تمایل به ازدواج دارن اونم تیلیاردراش(حتما ازدواج یه چیزی داره که اون همه پول نداره)
البته ببخشید جسارتا بعضی از ایرانیا از تازه به دوران رسیدنشونه تازه که به پول میرسن فکر میکنن دیگه چی شدن خودشون رو میگیرن و قید ازدواج رو میزنن
اینم بگم که پولدارا که تو ایران چند تا چند تا زن میگیرن منتها این تبلیغات دشمن برای کم شدن جمعیت ایران روی بچه های ساده ی ما اثر میکنه وگرنه خیلی پولدارا که میرن کیف دنیاشونو میکنن میرن خوش میگذرونن و از این اداها ندارن
پس قبول دارین دلیلتون قانع کننده نیست که بتونید با اون دیگران رو قانع کنید
خدا میگه آرامش توی ازدواجه! ولی نه هر ازدواجی!!
خدا میگه به موقع ازدواج کن نه زمانی که دیگه علاقه ای به ازدواج نداری!!
خدا میگه دینت بدون ازدواج ناقصه، یا اگه پول نداری ازدواج کن چون میخواد نسل اسلام و مسلمین رو حفظ کنه!!
اتفاقا همین الان صدای تلوزیون میومد برنامه طنز؟!! شبکه سه دیالوگش این بود : تورو خدا آقای دکتر یه کاری کن این هومن دلش نرم شه زن بگیره!!!
نه خواهر من(درست گفتم؟) این تفکر حاصل چیزیه که صاحبان این مملکت سر جوان ها آورده اند!!
من نمیدونم دقیقا به کدوم خارجیا باید دقت کنم؟ منظورتون پیرمردهای پولداریه که از اینور و اونور دنیا سفارش زن های مانکن و خوشگل میدن؟ اونم فقط برای لذت جنسی؟!!
آره جوانهای فوق لیسانسه ی این مملکت همه تازه به دوران رسیده اند!
اتفاقا پولدارها تو ایران اصلا زن نمیگیرن!! بلکه زن بازی میکنن.......
بده اینقدر به زن دید جنسی داشته باشید!
من مدتی توی یکی از وزارتخونه ها کار میکردم. بخشی که بودم حدود ۱۰ تا مهندس فوق لیسانس بودن که از طرح نخبگان جذب شده بودن(استخدام رسمی بودن). یعنی دیگه ایده ال ترین گزینه ی ازدواج برای خانواده و حتی خود دختر ایرانی!
ولی به جز ۱-۲ تا که یکیشون در ۳۱ سالگی زن گرفته بود و اون یکی در ۳۰ سالگی تازه به فکر نامزدی افتاده بود اون یکی ها هیچ علاقه به این موضوع نداشتند(بنا به دلایلی چند بار بحثش افتاد و بحث کردیم). از همه جور خانواده ای هم توشون بود. از کسی که بچه شهرستان بود و دانشگاه تهران قبول شده بود و الان دیگه تو تهران خونه خریده بود. و از کسی که بچه پولدار بود.
پس به نظرم اصلا ربط به تازه به دوران رسیدن نداره!
اتفاقا بچه مایه دارها اصلا دنبال زن گرفتن و این حرفها نیستن!!(دیگه توضیح نمیدم تفکرشون چیه و دنبال چین و چه کارهایی میکنن)
شما هر ازدواجی نکنید تا واقعا آرامش داشته باشید
شما یکم از توقعاتتون رو بیارین پایین ببینین باز هم دلتون نمیخواد ازدواج کنین
شما ازدواج کن تا تکمیل شید چون خدا هیچ کسی رو کامل نیافریده
آخه یه حرفی بزنید که با عقل جور در بیاد
اصلا عقل بنده دلیلتون رو قبول نمیکنه........
من که همچین دیدی ندارم
همینه دیگه اینا توی برنامه های طنزشونه
نه منظورم پیرمردهای پولدار نیست
پولدارهای ایرانی منظورم افراد مذهبی هستن من با بقیه کاری ندارم
جوان های فوق لیسانسه؟اینا اصلا بیچاره ها کار ندارن بیشترشون که بخوان تازه به دوران رسیده باشن ولی یه عده ای که تحت این تفکرات غربی هستن چرا اونا تازه به دوران رسیده بازی در میارن نهایتش یه خونه داشته باشن و یه حقوق دیگه میگن مستقل شدیم زن میخوایم چیکار
من اینجا نیومدم کسی رو راضی کنم ازدواج کنه چون تغیری تو زندگی من ایجاد نمیشه ولی گفتم اگه یه روزی یکی این پستمو خوند حواسش باشه با فکرای روشنفکرانه کلاه سر جوونیش نره
ما بعد از انقلاب 37 سال درهای مملکتمون رو باز گذاشتیم از هرجا هر فرهنگی که بود اومده قاطی فرهنگمون شده
تقلید میکنیم ولی بدتر از اونا عمل میکنیم
شما نمیخواد مصداقتون تلویزیونی باشه که عامله همه ی تهاجم های فرهنگیه
سلام اتفاقا به نظر من حرفای کاربر bidalil خیلی واقع گرایانه بود و حرفهای شما خیلی بدبینانه است
بعدشم خب بدیهیه که تو زندگی مشترک بعضی وقتا که اختلاف پیش میاد یکی باید کوتاه بیاد انتظار دارید 100 در صد باشه همه چیز؟
با شعور یعنی اینکه جایی اختلافی دیدن جمعش کنن بره نه اینکه بدتر همه چیزو بزرگ کنن نه واسه فداکاری که اعتقادی ظاهرا به فداکاری ندارید به خاطر خوب بودن زندگی خودش
ببخشید ولی دیدم که میگم این روز ها آقایون انقدر مغرورن که اگر نیاز عاطفی هم داشته باشن مخفیش می کنن. بلاخره هر چقدر هم که بی نیاز باشین بلاخره انسان هستین و نیاز به همدم و مونس هست. یعنی نیازتون به همسر فقط ده سال هست؟!
چقدر شما مردها قوی هستین!!
من تا دیدم نیاز عاطفی در مردان ندیدم به خاطرش ازدواج کنن همش دو دو تا چهارتا میکنن. و متاسفانه نیازهای عاطفیشونو با مادرشون برطرف می کنن و سعی میکنن در این مورد همسرشون به حریمشون وارد نشه. دیدم که میگم.
آقایون و خانمها تو رو خدا { دقیقا با همین شدت } بیاین تو تاپیک منم نظر بدید.به خدا منم سوال داشتم که تاپیک زدم و میخوام به جواب سوالاتم برسم.
ضمناً در ارتباط با بحث استارتر تاپیک من یه چیز مشابه در تاپیک خودم نوشته بودم که نقل قول اش میکنم:
دلیلم خوبه.حتی اگه خانواده اشتباهشونو به زبون بیارن که همون بی توجهی به من در گذشته هستش یکم اروم میشم ولی قبول نمیکنن.دلیلم چه مشکلی داره .شما خودت هدفت از ازدواج چیه؟
شما دارید لجبازی میکنین؟ با این حرف ها نمیتونید گذشته رو جبران کنین تنها کاری که میتونین بکنید اینه که یکم حرصشون بدین مثلا اگر کسی رو خیلی مشتاق شدن بگین نع!:Nishkhand:
البته به فکر آیندتونم باشید.
این حرف خونوادس.وگرنه خودم که دوس دارم بیافتم زاهدانی جایی لب مرز شهید بشم ...من یا اینجوری میخام یا اگه فرد مورد نظرمو پیدا کردن برامو مجبور به ازدواج شدم.قبل سربازی میگیرم.که نرم یه شهر دیگه.(من زندگیمو به این دوتا راه تقسیم کردم)
حرفهای شما خیلی بیش از چند خط حرف زن ساده بحث میطلبه که متاسفانه وقت نمیکنم و اصلا فکر نمیکنم تو حوصله تاپیک و بقیه دوستان هم باشه
من که طرفداری زندگی مجردی غربی رو نمیکنم که الان بخوام ازش دفاع کنم یا اصلا در موردش بحث کنم. حرف من و خیلی جوانهای دیگه که میرسن به ۲۵ سال اینه که دیگه اون انگیزه هایی که توی سالهای پیش وجود داشت وجود نداره!! و این انگیزه هارو نمیشه زوری به وجود آورد!
شاید یک فرد بیسواد و ساده که خدارو در حد ۴تا برهان خیلی ساده(و حتی شاید اشتباه) میشناسه و باهاش حال میکنه زندگیش غرق آرامش و عبودیت خدا باشه.
ولی فردی که تحصیلکرده است و توی دهکده جهانی امروز درگیره و روزی ۱۰۰ جور شبهه های رنگ و وارنگ ضد دینی میشنوه اصلا به اندازه فرد اول نه خدارو قبول داره و نه باهاش لذت میبره!
من قبول دارم فرد اول حتی اگر هیچ خدایی هم وجود نداشته باشه خوشبخت تره تا فرد دوم. اصلا کل حرف من از اول بحثم همین بود!
سن که میره بالا دیگه نمیشه با ۴تا برهان ساده کسی رو راضی به ازدواج کرد! راضی هم که بشه بازم مثل حالت ازدواج توی سن کم نمیشه!
البته اینم بگم که من ازدواج سن خیلی کم رو هم توصیه نمیکنما....این کم که میگم مثلا منظورم ۲۲ تا ۲۴ سال برای پسرهاست. چون باید به یک حداقلی از خودشناسی رسیده باشه و درست بفهمه که کیه و چی میخواد!
این که کسی خونه و ماشین بخره و مستقل زندگی کنه یک نیاز فطری در مردهاست! ربطی به تازه به دوران رسیدگی نداره!!
پس مصداقم کی باشه؟ مگر غیر اینه که هرچی فرهنگ غلطه همین تلوزیون به خرد مردم ما داره و هرچی الان جوونها در ازدواج مشکل دارن نصفش زیر سر همین تلوزیون و سریالهای مزخرفشه؟!!
خواهر من همین که الان من و شما حرف همو نمیفهمیم مثالی از حرف منه که نقل قول کردید!
من منظورم دقیقا همین بودش که شما دارید تایید میفرمایید!
نمیدونم! این مردهایی که کلا نیاز عاطفیشون رو با مامانشون برطرف میکنن دیگه خیلی مامانین!
بله شما یقین بدونید آقایون نیاز عاطفیشون دلیل غالب بر ازدواجشونه و نیاز جنسی فرع هستش! ولی وقتی به کسی که برآورده کننده این نیاز باشه نمیرسن کلا سرکوبش میکنن و سعی میکنن با بردنش به سمت اغمال جنسی خودشون رو آروم کنن!!
سلام دوست گرامی
قرار که نیست ایشون ما رو قانع کنند. ایشون تصمیمی در زندگی گرفته اند که در مورد نحوه مطرح کردنش باخانوادشون راهنمایی می خوان. :ok:
آره تا واقعا همون فردی که اگر سربازی نمیرفتی هم دلت میخواست باهاش ازدواج کنی پیدا نکردی اصلا بله رو نده!:Nishkhand:
آقا این قضیه شهادت رو گفتی یاد خودم افتادم که پارسال به سرم زده بود برم ببینم این نیروهای ایرانی که میرن تو عراق و سوریه میجنگن چطوری میرن منم برم اسم بنویسم برم شهید شم بلکه اونور به حوری مورد نظرم برسم:ghash:
حالا برای پولدار ها فقط صدق نمیکنه.بعضی اقایون که میبینن همه شرایط را پیدا کردن قید ازدواج را میزنن.میگین چرا؟من میگم:چون در نظرشونه زندگی کردن یه چیز دونفره هستش.چرا کسی حاظر نبوده اون موقع که چیزی نداشته همراهش باشه؟و باهم زندگیشونو بسازن.الان که پسره شرایط زندگی را محیا کرده.زنه بیاد بشینه بالا سر زندگی.زندگی ساختن اولش که استارترشه سخته.بعد که روی روالش افتاد بازم سخته ولی اسونتر میشه.پسره با خودش میگه:نگاه کن منو بخاطر چیزام میخان.اگه بخاطر خودم و شخصیتو ... میخاستن قبلن که این چیزا را نداشتم هم بهم دختر میدادن.
من خودم یکی از مخالفینه ازدواجم ولی نه با این دلایل شما
دلیلم قانع کنندست ...
وقت هم نعیین کردم...........
تو وقتش هم ازدواج میکنم............
ولی شما منتظرید خونواده بپذیرن اشتباهشون رو
شما فرض کن پذیرفتن ، الآن چی میشه چیزی عوض میشه؟؟؟؟؟؟
از بین تمام پستهایی که شما تو این تاپیک زدی فقط با همین پست کاملا موافقم.
من پدر و مادرم اصرار دارن که برو تخصص بگیر تا دخترا حاضر به ازدواج کردن باهات بشن وگرنه کسی بهت جواب مثبت نمیده. من میگم خوب اون دختری که بخواد بخاطر تخصص داشتن من فقط جواب مثبت بده اون با شغل من ازدواج کرده نه با خودم! :offlow:میگن برو بابا اگه قرار بود مدرک مهم نباشه تا حالا بهت جواب منفی نمی دادن:Ghamgin:
مصداقتون دلایله عقلی باشه این تلویزیون ما خودش شده یه عامل خیلی از بی دینی ها و تقلید ها شما به عنوان انسان عاقل باید تفکراته خودتون رو به زبون بیارین نه اون چیزی که به خوردتون دادن
اگه هنوز به اون درجه نرسیدید که بدونید عقل خوبه یا تقلید بهتون توصیه میکنم ازدواج نکنید
مگر در امر ازدواج تفکرات جوان هست که مهمه !! اتفاقا تنها چیزی که مهم نیست جوان و تفکراتشه:ghash:
شما گویا در کشور دیگری می زی اید!
یا اصلا انگار تاپیک رو از اول دنبال نکردید؟ اتفاقا ما داریم سر اینکه جوان ایرانی در قضیه ازدواج هیچکاره است و آخرش کارش به اینجا میکشه سه ساعته بحث میکنیم!
کاسبی منو کساد نکن.حاجی.بساطتو یه جا دیگه پهن کن.:)چشم دکتر جون.اونجا هم میاییم.
شما باید با کسی ازدواج کنید که حرفتون رو درک کنه نه هرکسی به خاطر پول و تحصیلات
شما میتونید به خونواده بگید مگه فقط تحصیلات مهمه یارو ارشد گرفته انقدر تو درس بوده اندازه یه نوجوون عقل نداره
البته بنده هم فکر میکنم همین رو گفتم که اول زندگی اختلاف هست! و در واقع همگی متفق القول هستیم. اینطور نیست؟!
نه تو همین ایرانی زندگی میکنم که فقط به خاطر کار کردنه خانم ها همه چی کنسل میشه
فقط به خاطر نداشتن ماشین پسر رو رد میکنن
اگه شما برید توقعاتتون رو درست کنید و کسی رو پیدا کنین که با روحیاتتون یکی باشه و حرفه همدیگه رو بفهمین اونوقت تفکراتتون واسه اون شخص مهم میشه
در واقع بعضی چیزا تو دنیا برعکس میشه.
یکی داره میمیره واسه ازدواج ولی اینقدر براش مشکل میتراشن
که وقتی همه شرایط تحمیل شده رو داره دیگه میلی به ازدواج نداره.
شاید درست ندیدید...رابطه عاطفی با مادر برطرف میشه!یه چیزی میگی خواهر.بعد از 10سال در دوران مجردی شخصیت طرف شکل میگیره.اگه متاهل باشه که شخصیتش در کنار خانومش شکل میگیره.
حداقل میدونم برای بقیه بچه خاهرام این کارو نمیکنن.و به اشتباهشون پی بردن.اینجوری باعث میشه منم کمتر سخت گیری کنم.
برادر یا خواهر عزیز! اول زندگی که سهله، حتی بعد ۴۰ سال زندگی مشترک هم هنوز ۹۹٪ زوجین اختلافات حل نشدنی و اساسی با هم دارند!
و معمولا اولش با هم دعوا میکنن! بعد یه مدت قهرند! بعد کم کم مجبوری با هم چند کلمه حرف میزنن و خلاصه به مرور آشاتی میکنن و دوباره سر یک قضیه دیگه روز از نو روزی از نو!
من دارم میگم زن و مرد دوتا جهان بینی متفاوت و دو طیف خواسته مختلف از ازدواج و زندگی مشترک دارند! و هردو هم فکر میکنن طرز فکر خودشونه که درسته! و برای همین دائم با هم سر انواع اقسام موضوعات دعوا میکنن! سال اول و دوم و سوم هم نداره! سال پنجاهم هم میبینید بازم دارن سر همون قضیه سال اول با هم دعوا میکنن!!
تنها راهی که من بنظرم رسید اینه که همون اول ازدواجچ بیان با هم فداکاری نامه بنویسن و امضا کنن و تا آخر عمر قول بدن بهش پایبند بمونن!
یعنی فرضا مرد بنویسه من میدانم که در فلان موضوع حق با من است و حرف من درست است(مثلا اشتغال خانومها) ولی می آیم و از این حقم میگذرم و فداکاری میکنم تا تا آخر عمر روزی یکبار سر این موضوع با همسرم دعوا نکنم و آرامش خود و او را بر هم نزنم!!!!
یا مثلا زن بنویسه من میدانم که حق من است هروقت خواستم بروم و پدر و مادرم را ببینم و یا به خانه فامیلهایم بروم ولی از این حق خودم میگذرم و فداکاری مینمایم تا بعدا هفته ای یکبار سر این موضوع دعوا نکنیم با هم و متعهد میشوم به نظر شوهرم در این زمینه پایبند باشم و غرغر نکنم! و اخلاقم نیز عوض نشود وقتی مخالفت کرد!!!!!!!! تا بتوانیم آرامش زندگی مشترکمان را حفظ نماییم!!
علیک سلام درسته قرار نیست ما رو قانع کنن
ولی باید یه دلیلی واسه این کارشون داشته باشن و این دلیل باید با عقل جور دربیاد تا ما بتونیم بهشون کمک کنیم یا نه؟؟
آخه این روشه درستی نیست...
اتفاقا اگه شما ازدواج کنید و خونواده ببینن چقدر تو روشه زندگیتون تغییر به وجود اومده اونوقت با خودشون میگن اگه زودتر ازدوا میکرد موفق تر بود
یا شما از اطرافیانی که زود ازدواج کردن به عنوانه نمونه مثال بیارید
مثلا تو خانواده ی ما رسمه کسی رو نداریم 25 سالش باشه و ازدواج نکرده باشه
همه زیر 25 سال اازدواج میکنن
به قول اقای همساده تو کلاه قرمزی:با این حرفشون داغونت کردناااا له له شدی.کاکو این ماجرای زن گرفتن شما را فقط خواجه حافظ شیرازی نمیدونه.نمیخاد الکی تایپ کنی.یه بار تو پروفایلت بنویس.بعد تو نظراتت بنویس ر.ج (رجوع به پروفایل)
آخه مگر من دارم در مورد دختر و پسر حرف میزنم خواهر عزیز!
من دارم میگم این بلایی هستش که پدر مادرها و بعدشم جامعه سر جوان ها آورده!
و حالا ما نمیتونیم اینقدر راحت به یک جوان که نابودش کردن بگیم حالا عیب نداره که ...اشکال نداره ... خب حالا بیا زن بگیر...چه فرقی میکنه
خب اونم نهایتش میگه باشه....ولی ...ولی دیگه جوان ۱۸ ساله نیستم که بگم عشق باشه زیر چادر باشه ... عشق باشه نون خشک باشه .... عشق باشه عملگی و کارگری باشه ..... نه دیگه! اینارو نمیتونم الان بگم! الان اگر حس کنم یه ذره بخواد بهم فشار بیاد و منو به اضافه کاری و وام و قرض و قوله بکشونه نمیخوام! الان دیگه حوصله ندارم کسی سرم غر بزنه! الان دیگه فورانی یک جوان ۱۵ ساله رو ندارم که هر روز با گل بیام خونه و کلمات رومانتیک بگم! الان دیگه حوصله ی یک نوجوان ۱۵ ساله رو هم ندارم که هر روز برم پارک و تفریح و .......
الان دیگه خیلی چیزها عوض شده!
حالا شما اسمشو بذار توقعات! من میگم تغییر شرایط!
درسته ما این بلاها رو آوردیم به سر جوون هامون من آدم دیدم به خاطر این مخالفتها رفت سربازی و اومد وقتی باز خونوادش نذاشتن ازدواج کنه رفت معتاد شد
اینجور چیزها هست استثنا هم نداریم ولی مگه شما چن سالته که از ازدواج فراری هستید
پسر خاله ی من تو 30 سالگی رفت سربازی تو 32 سالگی که پارسال باشه ازدواج کرد و الآن چقدر خالمینا ناراحت هستن که به آداب و رسوم توجه نکردن و نذاشتن پسرشون زودتر ازدواج کنه چون هم سن و سالهای اون الآن 2 تا بچه دارن:khaneh: