مهم هم همینه عرف باعث میشه یه حکمی در یه زمان خاصی قابل اجرا نباشد
شما باید قبلش ثابت کنید که اون مسئله تابعی از عرف هست
اگر اون مسئله تابعی از عرف نباشه نمیتونید به عرف ربطش بدید
دلیل شما چیه که ازدواج مجدد تابعی از عرف است
البته دلایل شرعی و نه شخصی
با تشکر
(نگین);491591 نوشت:
بهرحال من منظورم این بود نباید برخی بچه ها اینجوری صحبت میکردند حتی با دشمن هم اینجوری نمیحرفن
ما فقط نباید برای خودمون همچین راحتی رو بخواهیم
بلکه باید به صورت جمعی در مقابل چنین چیزهایی بایستیم
تا وقتی که این فرهنگ درست نشه این جرفها فایده نداره
ماده 11 - علاوه بر موارد مذکور در قانون مدنی در موارد زیر نیز زن یا شوهر بر
حسب مورد میتواند از دادگاه تقاضای صدور گواهی عدم امکانسازش کند.
3 - هرگاه زوج بدون رضایت زوجه همسر دیگری اختیار کند.
از اونجایی که زن به طور پیشفرض چنین حقی ندارد مصوب شد در عقدنامه ها به عنوان شرایط ضمن عقد نوشته بشه:
ماده 17 - مقررات ماده 11 به صورت شرایط ضمنالعقد در ورقه عقد ازدواج قید و در
این مواد وکالت بلاعزل زن برای اجرای طلاق تشریح خواهدشد. این طلاق طبق مقررات
قانون مدنی بائن خواهد بود.
با این که این قانون بعدا با قانون حمایت خانواده 53 نسخ شده ولی این وکالت زن از طرف مرد برای طلاق در صورت ازدواج مجدد هنوز هم در عقدنامه ها هست.
عضو كميسيون حقوقي و قضايي مجلس گفت: ماده 23 لايحه حمايت از خانواده به مرد اجازه ازدواج مجدد را با 9 شرط ميدهد كه شامل
با سلام و احترام
البته ازدواج مجدد مطلقا جایز هست نه در شروط نه گانه فوق یا هر شروط کارشناسی شده دیگری.
سیر قوانین رو در تاپیک ازدواج مجدد مطلق یا مشروط به شرایط خاص نوشته ام.
با سلام و احترام
البته ازدواج مجدد مطلقا جایز هست نه در شروط نه گانه فوق یا هر شروط کارشناسی شده دیگری.
سیر قوانین رو در تاپیک ازدواج مجدد مطلق یا مشروط به شرایط خاص نوشته ام.
وقتی پست را بادقت مطالعه نمیکنید این مشکلات هم به وجود می آید.
ماده نمیگوید مرد فقط در این نه شرط میتواند ازدواج کند. بلکه گفته است که این نه شرط اگر وجود داشته باشد زن نمیتواند درخواست طلاق دهد ، در غیر این صورت زن میتواند درخواست طلاق دهد.
وقتی پست را بادقت مطالعه نمیکنید این مشکلات هم به وجود می آید.
ماده نمیگوید مرد فقط در این نه شرط میتواند ازدواج کند. بلکه گفته است که این نه شرط اگر وجود داشته باشد زن نمیتواند درخواست طلاق دهد ، در غیر این صورت زن میتواند درخواست طلاق دهد.
[=arial]سلام
چند همسری:تدبیر الهی که قربانی حسادت ها و تخریب دشمن شد
نتیجه:تجرد صد ها هزار دختر....کاهش جمعیت...فساد...
توضیح:خدای متعال وقتی جواز این مطلب را دادند قصد ظلم کردن به جنس زن را نداشتند,بلکه این تدبیری بود برای تعادل در جامعه که دشمن با برنامه ریزی دقیق و تحریک حس حسادت زنان کاری کرد که تصور شود اگر مردی دو همسر داشته باشد این یعنی خیانت,یعنی شهوت پرستی,یعنی ظلم به زن...
اما آیا دشمن تدبیر بهتری داشت?
هزاران ساعت رابطه جنسی با زن با انواع حیوانات...
۹۹ درصد مردان آمریکایی رفتار آزاد جنسی دارند(کافکا و سادوک)
بهتر نیست مردانی که قصد دارند از حق شرعی خویش استفاده کنند با زنانی ازدواج کنند که این حق مرد را پذیرفته تا بعدا مشکلاتی برای آنان بوجود نیاید یقینا زنانی هم هستند که به خاطر برخی مصالح چنین حکمی را بپذیرند نه اینکه مرد بعد از ازدواج قصد استفاده از حق شرعیش را داشته باشد
در حال حاضر تعداد کمی از زنان از چنین قوانینی خبر دارند و باور این بنده خدا ها از ازدواج و عشق با آن چیزی که شما می گویید فرق می کند پس قبل از ازدواج باید چنین مسائلی مطرح شود نه اینکه فعلا برای به دست آوردن زنی چنین چیزی را مخفی کنند بعدا به دنبال حق شرعی خویش بروند
تا حدود زیادی حق با شماست، دو حالت دارد، یا آقای مورد نظر دین خداوند را قبول دارد و از جملهی دین خداوند این اجازهی چندهمسری را برگزیده و یا دین خداوند را گزینشی قبول کرده و این حق را چون به نفعش هست انتخاب کرده است.
در مورد اولی قاعدتاً در ازدواج هم باید با خانمی ازدواج کند که به لحاظ ایمانی کفو او باشد، یعنی تمام دین خداوند را تمکین کند و نگاهش به دین خدا گزینشی نباشد، در این صورت چه این مسأله زمان خواستگاری مطرح شود و چه نشود مشکلی نخواهد بود زیرا دین خداوند هزار و چهارصد سال است که این قوانین را در خود دارد و قبل از خواستگاری هم خانم مورد نظر از این قانون خبر داشته است.
در مورد دوم که آقای مورد نظر فقط به این دلیل چندهمسری را قبول دارد که به نفعش هست در این صورت کل مسأله محل اشکال است، چون نه او و نه کفو او در کل بر صراط مستقیم نیستند که بعد بخواهیم بگوییم چه کار کنند یا چه کار نکنند که بهتر باشد. این خانم و آقا را اگر قرار باشد ما امر به معروف کنیم که زمان خواستگاری چه را بگویند و چه را نگویند بهتر است ابتدا امر به این معروف کنیم که دین خدا اگر دین خداست باید همهاش را پذیرفت، اطاعت به شرط فهمیدن یا قبول داشتن میشود اطاعت نفس و نه اطاعت خالق. با این وجود چون همه دیندار ایدهآل نخواهند بود میشود مثل مددکاری راهکارهایی را جلوی پای چنین جوانانی قرار داد، ولی نباید فراموش کرد که چنین زوجهایی به هر حال در زندگی خود مشکلات عدیدهای ممکن است داشته باشند که در صورت تمیکن طرفین به دین خداوند وجود نمیداشت.
نکتهی آخر که البته با توجه به صحبتهای بالا جایگاه چندان مهمی هم نخواهد داشت: در زمان خواستگاری از همسر اولی همیشه اینطور نیست که نیاز به ازدواجهای بعدی معلوم باشد و خیلی اوقات طرفین گمان میکنند رسیدن به یکدیگری یک آرزوی بعید است که اگر بشود دیگر هیچ مشکلی تا ابد نخواهند داشت، اما وقتی به هم برسند و ضعفها و ایرادهای یکدیگر را ببینند در بسیاری اوقات نظرشان عوض میشود، نیاز به ازدواجهای بعدی هم بعد از این ازدواج ممکن است بروز کند و الی آخر.
نکتهی آخر که البته با توجه به صحبتهای بالا جایگاه چندان مهمی هم نخواهد داشت: در زمان خواستگاری از همسر اولی همیشه اینطور نیست که نیاز به ازدواجهای بعدی معلوم باشد و خیلی اوقات طرفین گمان میکنند رسیدن به یکدیگری یک آرزوی بعید است که اگر بشود دیگر هیچ مشکلی تا ابد نخواهند داشت، اما وقتی به هم برسند و ضعفها و ایرادهای یکدیگر را ببینند در بسیاری اوقات نظرشان عوض میشود، نیاز به ازدواجهای بعدی هم بعد از این ازدواج ممکن است بروز کند و الی آخر.
با سلام
اینم در نظر داشته باشید بعد از ازدواج این مسائل ممکنه برای خانم هم به وجود آید ( دیدن عیب ها و نقص های طرف مقابل ).
ازدواج مجدد زمان و مکان خاص خود رو می طلبد و اینگونه نیست شخص بعد از ازدواج همین که عیب و نقصی را دید نظرش عوض شود و رو به ازدواج های بعدی آورد .
تنهاترین سردار;491666 نوشت:
چند همسری:تدبیر الهی که قربانی حسادت ها و تخریب دشمن شد
نتیجه:تجرد صد ها هزار دختر....کاهش جمعیت...فساد...
توضیح:خدای متعال وقتی جواز این مطلب را دادند قصد ظلم کردن به جنس زن را نداشتند,بلکه این تدبیری بود برای تعادل در جامعه که دشمن با برنامه ریزی دقیق و تحریک حس حسادت زنان کاری کرد که تصور شود اگر مردی دو همسر داشته باشد این یعنی خیانت,یعنی شهوت پرستی,یعنی ظلم به زن...
اما آیا دشمن تدبیر بهتری داشت?
فکر نکنم تجرد پسران در جامعه کمتر از دختران باشد پس چرا به افزایش تجرد مردان اهمیت داده نمیشه ؟
بیشتر جوانان ما وضع جوانان سریال ( روزهای بد به در ) رو دارند تمایل به ازدواج دارند ولی شرایط مساعدی برای انجام این کار رو ندارند نه توان مالی- نه شغل مساعد - نه کمک و حامی این باعث تجرد جوانان ( پسر و دختر ) شده نه عدم ازدواج مجدد مردان.
بهبود شرایط فعلی باعث افزایش ازدواج ها، کاهش تجردها و حتی افزایش جمعیت میشه کاری هم به نقشه و توطئه دشمن نداره[/]
پرسش
طبق آیات قرآن جواز تعدد همسر در صورت رعایت عدالت است، این عدالت به چه معناست؟ برخی افراد گفته اند این عدالت همه ابعاد زندگی زناشویی را برمیگیرد و هیچ مردی نمیتواند(یا تعدادی محدودی میتوانند) این کار را انجام دهد در نتیجه در واقع دین اسلام بر پایه همان تک همسری میباشد ؛ آیا این حرف صحیح است؟
همچنین اگر مردی بخواهد زن دیگری بگیرد اگر زن اول که حقوق شوهر را کاملا ادا کرده مخالفت کند و چه بسا ازدواج مجدد این فرد موجب کدورت و اختلاف هم شود آیا باز هم مرد جایز است زن دیگری بگیرد؟
پاسخ
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:
نکته اول:
قرآن کریم عدالت را شرط جواز چند همسری دانسته: «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَة»؛ پس اگر بیم داشتید که نتوانید عدالت را رعایت کنید به یک همسر اکتفا کنید.(1)
اما منظور از عدالت در بین همسران عدالت در محبت قلبی و درونی نیست چرا که این نشدنی است، اصلا محبت دست خود انسان نیست، لذا قرآن هم میفرماید:
«وَ لَن تَسْتَطِيعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَينَْ النِّسَاءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِيلُواْ كُلَّ الْمَيْلِ»؛ و شما هر چند حريص [بر عدالت] باشيد، هرگز نمىتوانيد ميان زنها [يى كه در عقد خود داريد] عدالت ورزيد، پس تمايل خود را به طور كامل متوجه يك طرف ننماييد.(2)
ادامه آیه که می فرماید: تمایل خود را به یک طرف بروز ندهید نشان میدهد که منظور از عدالتی که قرآن شرط کرده است، عدالت در بروز تمایل و توجه است، نه عدالت در محبت.
گواه دیگر اینکه اگر عدالت از نظر قرآن عدالت در محبت بود که خود آن را نشدنی میداند باید تعدد زوجات را مطلقا ممنوع میکرد، و دیگر منحصر کردن آن در 4 زن معنا نداشته و لغو میبود، همچنین باید پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیهم السلام) سایرین را که معصوم نیستند از این ازدواج نهی می کردند.
نکته دوم:
اینکه همین عدالت در رفتار هم بسیار دشوار است حرف درستی است، این نسخه، نسخه همگانی نیست که انسان از روی هوس وارد آن شود! یک نسخه مسئولیت آور است، هدف اسلام از این حکم سر و سامان دادن به زنان بی سرپرست است، و هرگز نمی پذیرد که با ازدواج هم از مسئولیت هایی که در قبال آنها وجود دارد شانه خالی شده و از توجه به آنها خبری نباشد!
لذا نفرموده اگر یقین دارید که نمی توانید، بلکه فرموده حتی اگر ترس آن را دارید که نتوانید عدالت برقرار کنید از چند همسری پرهیز کنید.
نکته سوم:
اصل در اسلام بر تک همسری است(3) و حتی برخی فقها به استحباب تک همسری حکم داده اند(4) و این حکم جواز تعدد زوجات هم از باب یک ضرورت اجتماعی است، بنابراین تعدد زوجات یک نسخه عمومی و همگانی نیست، باید توان اقتصادی باشد، امکان وقت گذاشتن برای همسران و خانواده ها باشد، توان مدیریت باشد، صبر و تحمل مشکلات مضاعف پس از آن باشد، و...
بنابراین اینکه ازدواج مجدد برای چه کسانی مطلوب بوده و چه کسانی باید از آن پرهیز کنند در گرو شرایط فردی، خانوادگی، و اجتماعی مرد بوده و تشخیص این مسئله بر عهده کارشناس مشاوره است، لذا ضرورت دارد کسانی که می خواهند در این وادی گام نهند پیش از ورود با کارشناسان مشاوره مشورت کرده و نظر خواهی کنند تا از مسئولیت ها و شرایط متفاوت پس از آن مطلع شوند و با چشم از تصمیم بگیرند خواهان آن هستند یا خیر.
اما آنچه که به صورت کلی می توان گفت این است که اگر ازدواج مجدد موجب تنش در خانواده با همسر اول، و یا جدایی و طلاق میشود اصلا مطلوب نخواهد بود، چرا که خداوند که این جواز را صادر کرده است هم راضی نیست که یک ازدواج جدید به قیمت ویران شدن یک زندگی دیگر باشد! هدف اسلام سر و سامان دادن زنان بی سرپرست است، لذا ورود یک زن به زندگی به قیمت خروج زن دیگر هرگز مطلوب اسلام نیست!
البته نکته ای که ذکر آن اهمیت دارد این است که جامعه باید این موانع احساسی را با فرهنگ سازی از میان بردارد، چون مخالفت بسیاری از زنان با این مسئله به ریشه های فرهنگی و رسوم جامعه بر میگردد که تبدیل به مانعی کاذب شده و روابطی که میتوانست در قالب ازدواج متعدد و همراه مسئولیت پذیری باشد را به روابط پنهانی بدون مسئولیت در لایه های زیرین جامعه تبدیل کرده است.
اگر این سایه سنگین نگرش های منفی به این مسئله بر جامعه حاکم نباشد طبیعتا زنان در شرایط بهتری تصمیم خواهند گرفت، تلقین های منفی درونی کاهش یافته و از نگاه های اطرافیان خجالت نخواهند کشید.
اما در هر صورت تا زمانی که این نگاه در همسر اول وجود دارد باید آن را در ازدواج مجدد لحاظ کرد، با او صحبت کرد، سعی بر جلب رضایت او داشت، و از کارشناسان مشاوره در این زمینه مشورت گرفت.
پی نوشت ها:
1. نساء:3/4.
2. نساء:129/4.
3. ر.ک: مطهری، مجموعه آثار، انتشرارت صدرا، تهران، ج19، ص340و341.
4. طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، نشر مرتضوی، تهران، ج6، ص4.
شما باید قبلش ثابت کنید که اون مسئله تابعی از عرف هست
اگر اون مسئله تابعی از عرف نباشه نمیتونید به عرف ربطش بدید
دلیل شما چیه که ازدواج مجدد تابعی از عرف است
البته دلایل شرعی و نه شخصی
با تشکر
ما فقط نباید برای خودمون همچین راحتی رو بخواهیم
بلکه باید به صورت جمعی در مقابل چنین چیزهایی بایستیم
تا وقتی که این فرهنگ درست نشه این جرفها فایده نداره
همچنین شما هم :Gol:
نگرفتی برادر !
منظورم این بود که قانون باید دقیقا مشخص کنه مرد در چه شرایطی مجاز هست ازدواج مجدد کند
مصادیق دقیقا مشخص شود
مثلا اینکه همسرش نازا باشد
و درامد کافی برای اداره دو زندگی داشته باشد
و زن راضی باشد
و اگر راضی نیست حق طلاق را یه زن بدهد
و ....
[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم
عضو كميسيون حقوقي و قضايي مجلس گفت: ماده 23 لايحه حمايت از خانواده به مرد اجازه ازدواج مجدد را با 9 شرط ميدهد كه شامل
1) رضايت همسر اول،
2) عدم قدرت همسر اول به ايفاي وظايف زناشويي،
3)عدم تمكين زن از شوهر پس از صدور حكم الزام به تمكين وي،
4)ابتلاي زن به جنون يا امراض صعبالعلاج
5)محكوميت قطعي زن در جرائم عمدي به مجازات حبس بيش از يك سال يا جزاي نقدي كه بر اثر عجز از پرداخت به بازداشت بيش از يك سال تبديل ميشود، است.
6)ابتلاي زن به هرگونه اعتياد مضر كه به تشخيص دادگاه به اساس زندگي خانوادگي خلل وارد كند،
7)سوء رفتار يا سوء معاشرت زن به حدي كه ادامه زندگي را براي فرد غيرقابل تحمل ميكند،
8)ترك زندگي خانوادگي از طرف زن به مدت بيش از 6 ماه،
9)عقيم بودن زن و غايب شدن زن به مدت بيش از يك سال، است كه بر اساس آن مرد اجازه ازدواج مجدد را خواهد داشت.
وجود یکی از 9 شرط فوق کافی است.
در غیر این صورت زن میتواند تقاضای طلاق کند.[/]
سلام
مورد آخر یعنی حق طلاق رو به زن دادند
حمایت خانواده 1346 ماده 11 و 17 رو ببینید:
http://rc.majlis.ir/fa/law/show/96054
ماده 11 - علاوه بر موارد مذکور در قانون مدنی در موارد زیر نیز زن یا شوهر بر
حسب مورد میتواند از دادگاه تقاضای صدور گواهی عدم امکانسازش کند.
3 - هرگاه زوج بدون رضایت زوجه همسر دیگری اختیار کند.
از اونجایی که زن به طور پیشفرض چنین حقی ندارد مصوب شد در عقدنامه ها به عنوان شرایط ضمن عقد نوشته بشه:
ماده 17 - مقررات ماده 11 به صورت شرایط ضمنالعقد در ورقه عقد ازدواج قید و در
این مواد وکالت بلاعزل زن برای اجرای طلاق تشریح خواهدشد. این طلاق طبق مقررات
قانون مدنی بائن خواهد بود.
با این که این قانون بعدا با قانون حمایت خانواده 53 نسخ شده ولی این وکالت زن از طرف مرد برای طلاق در صورت ازدواج مجدد هنوز هم در عقدنامه ها هست.
با سلام و احترام
البته ازدواج مجدد مطلقا جایز هست نه در شروط نه گانه فوق یا هر شروط کارشناسی شده دیگری.
سیر قوانین رو در تاپیک ازدواج مجدد مطلق یا مشروط به شرایط خاص نوشته ام.
[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی پست را بادقت مطالعه نمیکنید این مشکلات هم به وجود می آید.
ماده نمیگوید مرد فقط در این نه شرط میتواند ازدواج کند. بلکه گفته است که این نه شرط اگر وجود داشته باشد زن نمیتواند درخواست طلاق دهد ، در غیر این صورت زن میتواند درخواست طلاق دهد.
قبل از نقل قول مطلب را بادقت مطالعه بفرمایید.[/]
حق با شماست منظور شما رو متوجه نشدم.
[=arial]سلام
چند همسری:تدبیر الهی که قربانی حسادت ها و تخریب دشمن شد
نتیجه:تجرد صد ها هزار دختر....کاهش جمعیت...فساد...
توضیح:خدای متعال وقتی جواز این مطلب را دادند قصد ظلم کردن به جنس زن را نداشتند,بلکه این تدبیری بود برای تعادل در جامعه که دشمن با برنامه ریزی دقیق و تحریک حس حسادت زنان کاری کرد که تصور شود اگر مردی دو همسر داشته باشد این یعنی خیانت,یعنی شهوت پرستی,یعنی ظلم به زن...
اما آیا دشمن تدبیر بهتری داشت?
هزاران ساعت رابطه جنسی با زن با انواع حیوانات...
۹۹ درصد مردان آمریکایی رفتار آزاد جنسی دارند(کافکا و سادوک)
تا حدود زیادی حق با شماست، دو حالت دارد، یا آقای مورد نظر دین خداوند را قبول دارد و از جملهی دین خداوند این اجازهی چندهمسری را برگزیده و یا دین خداوند را گزینشی قبول کرده و این حق را چون به نفعش هست انتخاب کرده است.
در مورد اولی قاعدتاً در ازدواج هم باید با خانمی ازدواج کند که به لحاظ ایمانی کفو او باشد، یعنی تمام دین خداوند را تمکین کند و نگاهش به دین خدا گزینشی نباشد، در این صورت چه این مسأله زمان خواستگاری مطرح شود و چه نشود مشکلی نخواهد بود زیرا دین خداوند هزار و چهارصد سال است که این قوانین را در خود دارد و قبل از خواستگاری هم خانم مورد نظر از این قانون خبر داشته است.
در مورد دوم که آقای مورد نظر فقط به این دلیل چندهمسری را قبول دارد که به نفعش هست در این صورت کل مسأله محل اشکال است، چون نه او و نه کفو او در کل بر صراط مستقیم نیستند که بعد بخواهیم بگوییم چه کار کنند یا چه کار نکنند که بهتر باشد. این خانم و آقا را اگر قرار باشد ما امر به معروف کنیم که زمان خواستگاری چه را بگویند و چه را نگویند بهتر است ابتدا امر به این معروف کنیم که دین خدا اگر دین خداست باید همهاش را پذیرفت، اطاعت به شرط فهمیدن یا قبول داشتن میشود اطاعت نفس و نه اطاعت خالق. با این وجود چون همه دیندار ایدهآل نخواهند بود میشود مثل مددکاری راهکارهایی را جلوی پای چنین جوانانی قرار داد، ولی نباید فراموش کرد که چنین زوجهایی به هر حال در زندگی خود مشکلات عدیدهای ممکن است داشته باشند که در صورت تمیکن طرفین به دین خداوند وجود نمیداشت.
نکتهی آخر که البته با توجه به صحبتهای بالا جایگاه چندان مهمی هم نخواهد داشت: در زمان خواستگاری از همسر اولی همیشه اینطور نیست که نیاز به ازدواجهای بعدی معلوم باشد و خیلی اوقات طرفین گمان میکنند رسیدن به یکدیگری یک آرزوی بعید است که اگر بشود دیگر هیچ مشکلی تا ابد نخواهند داشت، اما وقتی به هم برسند و ضعفها و ایرادهای یکدیگر را ببینند در بسیاری اوقات نظرشان عوض میشود، نیاز به ازدواجهای بعدی هم بعد از این ازدواج ممکن است بروز کند و الی آخر.
یا علی
[="Tahoma"][="Black"] owari;492295 نوشت:
تنهاترین سردار;491666 نوشت:
با سلام
اینم در نظر داشته باشید بعد از ازدواج این مسائل ممکنه برای خانم هم به وجود آید ( دیدن عیب ها و نقص های طرف مقابل ).
ازدواج مجدد زمان و مکان خاص خود رو می طلبد و اینگونه نیست شخص بعد از ازدواج همین که عیب و نقصی را دید نظرش عوض شود و رو به ازدواج های بعدی آورد .
فکر نکنم تجرد پسران در جامعه کمتر از دختران باشد پس چرا به افزایش تجرد مردان اهمیت داده نمیشه ؟
بیشتر جوانان ما وضع جوانان سریال ( روزهای بد به در ) رو دارند تمایل به ازدواج دارند ولی شرایط مساعدی برای انجام این کار رو ندارند نه توان مالی- نه شغل مساعد - نه کمک و حامی این باعث تجرد جوانان ( پسر و دختر ) شده نه عدم ازدواج مجدد مردان.
بهبود شرایط فعلی باعث افزایش ازدواج ها، کاهش تجردها و حتی افزایش جمعیت میشه کاری هم به نقشه و توطئه دشمن نداره[/]
پرسش
طبق آیات قرآن جواز تعدد همسر در صورت رعایت عدالت است، این عدالت به چه معناست؟ برخی افراد گفته اند این عدالت همه ابعاد زندگی زناشویی را برمیگیرد و هیچ مردی نمیتواند(یا تعدادی محدودی میتوانند) این کار را انجام دهد در نتیجه در واقع دین اسلام بر پایه همان تک همسری میباشد ؛ آیا این حرف صحیح است؟
همچنین اگر مردی بخواهد زن دیگری بگیرد اگر زن اول که حقوق شوهر را کاملا ادا کرده مخالفت کند و چه بسا ازدواج مجدد این فرد موجب کدورت و اختلاف هم شود آیا باز هم مرد جایز است زن دیگری بگیرد؟
پاسخ
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:
نکته اول:
قرآن کریم عدالت را شرط جواز چند همسری دانسته: «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَة»؛ پس اگر بیم داشتید که نتوانید عدالت را رعایت کنید به یک همسر اکتفا کنید.(1)
اما منظور از عدالت در بین همسران عدالت در محبت قلبی و درونی نیست چرا که این نشدنی است، اصلا محبت دست خود انسان نیست، لذا قرآن هم میفرماید:
«وَ لَن تَسْتَطِيعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَينَْ النِّسَاءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِيلُواْ كُلَّ الْمَيْلِ»؛ و شما هر چند حريص [بر عدالت] باشيد، هرگز نمىتوانيد ميان زنها [يى كه در عقد خود داريد] عدالت ورزيد، پس تمايل خود را به طور كامل متوجه يك طرف ننماييد.(2)
ادامه آیه که می فرماید: تمایل خود را به یک طرف بروز ندهید نشان میدهد که منظور از عدالتی که قرآن شرط کرده است، عدالت در بروز تمایل و توجه است، نه عدالت در محبت.
گواه دیگر اینکه اگر عدالت از نظر قرآن عدالت در محبت بود که خود آن را نشدنی میداند باید تعدد زوجات را مطلقا ممنوع میکرد، و دیگر منحصر کردن آن در 4 زن معنا نداشته و لغو میبود، همچنین باید پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیهم السلام) سایرین را که معصوم نیستند از این ازدواج نهی می کردند.
نکته دوم:
اینکه همین عدالت در رفتار هم بسیار دشوار است حرف درستی است، این نسخه، نسخه همگانی نیست که انسان از روی هوس وارد آن شود! یک نسخه مسئولیت آور است، هدف اسلام از این حکم سر و سامان دادن به زنان بی سرپرست است، و هرگز نمی پذیرد که با ازدواج هم از مسئولیت هایی که در قبال آنها وجود دارد شانه خالی شده و از توجه به آنها خبری نباشد!
لذا نفرموده اگر یقین دارید که نمی توانید، بلکه فرموده حتی اگر ترس آن را دارید که نتوانید عدالت برقرار کنید از چند همسری پرهیز کنید.
نکته سوم:
اصل در اسلام بر تک همسری است(3) و حتی برخی فقها به استحباب تک همسری حکم داده اند(4) و این حکم جواز تعدد زوجات هم از باب یک ضرورت اجتماعی است، بنابراین تعدد زوجات یک نسخه عمومی و همگانی نیست، باید توان اقتصادی باشد، امکان وقت گذاشتن برای همسران و خانواده ها باشد، توان مدیریت باشد، صبر و تحمل مشکلات مضاعف پس از آن باشد، و...
بنابراین اینکه ازدواج مجدد برای چه کسانی مطلوب بوده و چه کسانی باید از آن پرهیز کنند در گرو شرایط فردی، خانوادگی، و اجتماعی مرد بوده و تشخیص این مسئله بر عهده کارشناس مشاوره است، لذا ضرورت دارد کسانی که می خواهند در این وادی گام نهند پیش از ورود با کارشناسان مشاوره مشورت کرده و نظر خواهی کنند تا از مسئولیت ها و شرایط متفاوت پس از آن مطلع شوند و با چشم از تصمیم بگیرند خواهان آن هستند یا خیر.
اما آنچه که به صورت کلی می توان گفت این است که اگر ازدواج مجدد موجب تنش در خانواده با همسر اول، و یا جدایی و طلاق میشود اصلا مطلوب نخواهد بود، چرا که خداوند که این جواز را صادر کرده است هم راضی نیست که یک ازدواج جدید به قیمت ویران شدن یک زندگی دیگر باشد! هدف اسلام سر و سامان دادن زنان بی سرپرست است، لذا ورود یک زن به زندگی به قیمت خروج زن دیگر هرگز مطلوب اسلام نیست!
البته نکته ای که ذکر آن اهمیت دارد این است که جامعه باید این موانع احساسی را با فرهنگ سازی از میان بردارد، چون مخالفت بسیاری از زنان با این مسئله به ریشه های فرهنگی و رسوم جامعه بر میگردد که تبدیل به مانعی کاذب شده و روابطی که میتوانست در قالب ازدواج متعدد و همراه مسئولیت پذیری باشد را به روابط پنهانی بدون مسئولیت در لایه های زیرین جامعه تبدیل کرده است.
اگر این سایه سنگین نگرش های منفی به این مسئله بر جامعه حاکم نباشد طبیعتا زنان در شرایط بهتری تصمیم خواهند گرفت، تلقین های منفی درونی کاهش یافته و از نگاه های اطرافیان خجالت نخواهند کشید.
اما در هر صورت تا زمانی که این نگاه در همسر اول وجود دارد باید آن را در ازدواج مجدد لحاظ کرد، با او صحبت کرد، سعی بر جلب رضایت او داشت، و از کارشناسان مشاوره در این زمینه مشورت گرفت.
پی نوشت ها:
1. نساء:3/4.
2. نساء:129/4.
3. ر.ک: مطهری، مجموعه آثار، انتشرارت صدرا، تهران، ج19، ص340و341.
4. طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، نشر مرتضوی، تهران، ج6، ص4.