جمع بندی چند همسری ، آری یا نه ؟

تب‌های اولیه

193 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با سلام و احترام

اللیل والنهار;922894 نوشت:
یه فردی که تو دخل و خرج زن اول مونده چه اجباری برای ازدواج دائم در ازدواج مجدد هست

فرمایش شما درست است ما هم همه موارد توصیه نمیکنیم بلکه گاهی نهی از ازدواج مجدد وجود دارد.

اللیل والنهار;922894 نوشت:
یا انقدر درک نداره که احساس و حس که ممکنه زن اول با اومدن زن دوم داشته باشه درک کنه و مدیریت
میزنه زندگی رو برای خودش و بقیه سیاه میکنه

ببینید این احساس زن تا حد زیادی متأثر از جوّ حاکم بر جامعه است، ما میگوییم باید این قبح شکسته شود تا احساسات هم در شرایط متعادل تصمیم بگیرند.

مثلا اگر از فردا مثلا پوشیدن شلوار آبی اینقدر قبیح شود که توجه هر کسی را به خودش جلب کند و همه کسی که چنین شلواری را پوشیده با دست به هم نشان دهند و مسخره کنند و نیش و کنایه بزنند و...، خب طبیعتا ممکن است خانمها از فردا شوهرشان را از پوشیدن شلوار آبی نهی کنند، ما میگوییم این نهی نشأت گرفته از فرهنگی است که این جامعه به این خانم تزریق کرده است.

ببینید در مبحث تعدد همسر، اینجا تعارض و ضدّیت بین دو حس وجود دارد، حس همسران اول، و حس زنان بی سرپرست، باید چه کرد بالاخره؟
الان این احساسات منفی نسبت به همسر دوم اینقدر پررنگ است که تقریبا در 90 درصد از خانم های جامعه وجود دارد، خب اگر این احساس منفی را ما همچنان حفظ کنیم وبگوییم نباید حس آنها نادیده گرفته شود؟ خب در این صورت قطعا جامعه با مشکل روبرو خواهد شد، ما که به عنوان مشاورین مذهبی به مناطق مختلف برای تبلیغ می رویم می دانیم چه خبر است! گلایه های متعدد خانم ها از ارتباط شوهرشان با خانم های بی سرپرست، و کمک مالی به آنها و رفت و آمد و...

نمی شود که چشم به روی همه اینها بست، شهید مطهری(ره) می فرمایند مخالفت با تعدد همسران، همان سیستم تک همسری را هم به خطر می اندازد.

اللیل والنهار;922894 نوشت:
حق و حقوق بقیه رو زیر پا بزاریم
دو طرفه دارم به موضوع نگاه میکنم

من متوجه منظور شما نمیشم.
لطفا بفرمایید کسی که بخواد چندتا همسر داشته باشه دقیقا چه حق و حقوق هایی رو زیر پا میذاره؟ چه حقی از دیگران ضایع میکنه؟؟؟

اللیل والنهار;922894 نوشت:
دخل و خرج زن اول

خب یکی از شرایط ازدواج دوم همینه
که بتونه خرج زندگی هر دو رو تامین کنه
ولی آیا حدی هست که بگیم مثلا هرکسی حقوق ماهیانه اش بیشتر از 5 میلیون بود این کارو انجام بده؟؟
اگه زن او بخواد اذیت کنه مرد با ماهی 10 میلیون هم از پس خرجش برنمیاد
ولی اگه بخواهیم با دید اسلامی نگاه کنیم و قناعت رو هم در نظر بگیریم خیلی از کارها ساده میشه و در حالت کلی فقط خرج خورد و خوراک و لباس یه نفر دیگه اضافه میشه که رقم زیادی نیست

مسلم;922880 نوشت:
خانم

از کارشناس محترم تقاضا دارم در مورد خرج زندگی که در بالا بحث شد توضیح بدن و اینکه منظور از اینکه مرد بتونه خرج زندگی رو بده یعنی چی؟

اللیل والنهار;922894 نوشت:
میزنه زندگی رو برای خودش و بقیه سیاه میکنه

چراااااا؟
مگه مسلمون نیست؟ مگه حدیث های اول تاپیک در مورد ایشون صدق نمیکنه؟
مگه مومن نیست؟
این حرف درستی نیست واقعا
این خانم از دسته خانم های مشکل داره و زندگی با ایشون تو بقیه ابعاد زندگی مشترک هم مشکل ایجاد میکنه

مسلم;922980 نوشت:
با سلام و احترام

بنده متوجه فرمایش شما هستم اما باور کنید بخش عمده ی این مانعی که در برابر عشق می فرمایید همین قبح این کار است، بله قبول دارم عشق یگانه حتما پررنگ تر از عشق چندگانه است اما اگر این قبح شکسته شود، مانعی در برابرعشق تلقی نمی شود.
بگذارید مثالی بزنم، بچه ها می دانند که پدر و مادر آنها را دوست دارند، طبیعتا با آمدن فرزند جدید هم قدری از این توجه به فرزندان پیشین کاسته می شود، اما این هرگز به عنوان مانعی برای عشق بین فرزندان و والدین تلقی نمی شود، چون بچه ها آوردن بچه دیگر از سوی پدر و مادر را خیانت به خود تلقی نکرده و آن را قبیح نمی دانند، لذا علی رغم اینکه با بچه جدید توجه والدین به آنها کاسته می شود اما عشق همچنان سر جایش است.
البته باز تکرار می کنم من قبول دارم که عشق به یک همسر قطعا پررنگ تر از چند همسر خواهد بود، بر سر این بحثی نمیکنم، بحثم بر سر اصل عشق است.


شما سن را مطرح کردید، دختر چهارده ساله و یک مرد متأهل! خب اولا دختر چهارده ساله هنوز سن کمی دارد و شاید در جامعه ما با توجه به رشد دختران، شاید دختران در این سن هنوز به بلوغ عقلی کامل نرسیده باشند، و ثانیا بستگی دارد آن مرد متاهل چند ساله باشد، شما جوری نوشته اید مرد متأهل که به چهل ساله میخورد!

اما اگر زن و مرد در یک سن باشند بنده در موارد متعدد شاهد چنین عشقی بوده ام! عشق به انسان متأهل! البته نه به شرط طلاق و جدایی از همسر اول، خیر، بلکه حتی با آن هم مخالفتی نداشته اند.

البته می توان تفاوتی قائل شد، معمولا دخترانی که در آغاز جوانی بوده و خواستگار هم دارند طبیعتا برای انتخاب چشمشان فقط به مردان مجرد است لذا معمولا عشقی به مردان متأهل شکل نمیگیرد، اما آفتی که نقل کردم در جامعه وجود دارد، زمانی است که خانمی دیگر از ازدواج به عنوان همسر اول تقریبا ناامید شده باشد، این خانم ها که احساس نیاز شدیدی در خود احساس می کنند دایره دید گسترده تری دارند، و ممکن است حتی نسبت به مردان متأهل علاقمند شده و حتی ابراز علاقه کنند.


با سلام وعرض ادب وتشکر

استاد گرامی واقعا عشق مرد نسبت به خانمش

مثل عشق والدین به بچه هاشونه؟

در مورد مطلب دومتون هم خیر من خودم موقعی

که دانش آموز بودم نیمی از دبیرامون مرد بودن خب

سنشون هم به سی تا چهل میرسید اتفاقا دختر ا عاشقشون

هم میشدن ولی به شرطی که مجرد بوده باشن .

کلا میخوام این رو بگم هر دختری دوست داره عشق اول

وآخر همسرش باشه .

اللیل والنهار;922889 نوشت:
متاسفانه در این مورد بیشتر اونایی پیش قدم هستند که حتی ملاکهای لازم برای داشتن یک همسر رو هم ندارند

سلام ، صبح شما به خير و نيكي
اتفاقاً همين جمله اي كه گفتيد ، نشان دهندهء اين است كه مخالفت با ازدواج مجدد تاثيري در عملِ افرادِ سوء استفاده گر ندارد
آيا اينكه افرادي براي ازدواج مجدد پيش قدم ميشوند كه ملاكهايش را ندارند ، معنايش اين است كه آنهايي كه ملاك دارند نيازي ندارند؟

خير چين نيست. بلكه برعكس ، نشان از اين دارد كه آن افرادي كه ملاك ها را دارند و در عين حال افرادي دلسوز هستند
از ترس اينكه همسرشان دعوا درست كند يا اطرافيان سركوفت بزنند و باعث برهم خوردن زندگي بشوند ،

به اين نياز خود عمل نمي كنند

اللیل والنهار;922894 نوشت:
آیا اسلام گفته بخاطر یه نیاز حال هر چیزی که در نظر گرفته میشه
حق و حقوق بقیه رو زیر پا بزاریم
دو طرفه دارم به موضوع نگاه میکنم

اين را هم در پست 43 توضيح دادم ولي دقت نفرموديد
در شمارهء 2 همان پست ، عرض كردم که اصلِ این مخالفت ها "اکثراً" توجیح شرعی ندارد
آیا مرد باید یک حق شرعی را برای قهر و دعواهای غیرشرعی ترک کند؟

خواهر گرامي ، شما اول بايد اثبات بفرمائيد كه حق و حقوقي زير پا گذاشته شده ، بعد آن را دليل قرار بدهيد
شما چند مورد كه مرد بد عمل كرده را مثال مي زنيد بعد مي خواهيد از همان چند مورد ، حكم كلي بيرون بكشيد

ضمن اينكه من و شما خدا نيستيم كه بتوانيم از ظاهر موضوع ، باطن آن را بفهميم
همانطور كه گفتم در خيلي موارد كه ازدواج دوم مشكل پيدا مي كند دليل اصليش مخالفت و ناسازگاري خود زنان است
(چه زن اول و چه دوم)
مثلاً زني ميايد و ميگويد شوهر من زن ديگري گرفته اما بعد از ازدواج مجددش كلاً رفتارش عوض شده و ديگر به من توجهي ندارد
خانمها از من ناراحت نشوند ، اما حقيقت اين است كه اكثر خانمها با شنيدن چنين جملاتي از همجنسشان سريع حكم صادر ميكنند!
آخر نبايد تحقيق كرد؟ نبايد احتمال داد كه اين خانم خودش هم مقصر باشد؟ از كجا مي دانيم كه تمام حرفش حق است؟ فقط چون همجنس ماست؟

اللیل والنهار;922889 نوشت:
چند مورد موفق از ازدواج دوم باشه مطمئنا مخالفت کمتر میشه

از اين صحبت شما ياد يك برنامه تلويزيوني افتادم
اين فيلم كوتاه ، پسري را نشان مي داد كه قصد ازدواج داشت

پسر رفت خواستگاري ، پدر دختر به او گفت شغل داري؟
پسر گفت نه. پدر دختر هم گفت اول شغل پيدا كن تا به تو دختر بدهم

پسر رفت به يك شركت براي استخدام. رئيس شركت به او گفت: همسر داري؟
پسر گفت نه. رئيس شركت هم گفت خب ما به مجردها شغل نمي هيم. اول برو ازدواج كن تا به تو شغل بدهم

حالا شده ماجراي ازدواج مجدد آقايان و شروط خانمها براي پذيرش اين حكم
خودتان اين دو جملهء خود را با هم مقايسه بفرمائيد:


اللیل والنهار;922894 نوشت:
آیا اسلام گفته بخاطر یه نیاز ، حق و حقوق بقیه رو زیر پا بزاریم
يه مرد انقدر درک نداره که احساس و حس که ممکنه زن اول با اومدن زن دوم داشته باشه درک کنه

اللیل والنهار;922889 نوشت:
چند مورد موفق از ازدواج دوم باشه مطمئنا مخالفت کمتر میشه

شما خانمها در يك جا به آقايان توصيه مي كنيد كه چون ممكن است ازدواج مجدد باعث اختلاف در زندگي و يا رنجيدن زن اول بشود
بهتر است از اين نياز خود صرف نظر كنند و در ضمن به زن هم براي داشتن اين احساس
(كه خلاف شرع است) حق مي دهيد

بعد در جاي ديگر مي فرمائيد چند مورد ازدواج دومي كه موفق باشد باعث ميشود مخالفت ها كمتر بشود!
خب كدام ازدواج موفق را نشان بدهيم؟!
وقتي شما به زن حق مي دهيد كه از آمدن زن دوم ناراحت شود
وقتي انتظار داريد به دليل ناراحت شدنِ زن و مشكلات بعدي ، مرد از نياز خودش بگذرد
ديگر چگونه ازدواجِ مجددِ موفقي شكل خواهد گرفت كه ما آن را به عنوان نمونه نشان بدهيم؟!

جناب رضا برادر بزرگوار شما چرا به دل شکستن ما

خانمها میگید احساس خلاف شرع

اگه این حسمون خلاف شرعه پس چرا خداوند به زنی

که واسهی هوو دار شدنش تحمل وصبر داشته باشه

مقام شهید رو بهش میبخشه؟!

سلام
جوونا تو یه دونه اش هم موندن اونوقت شما وقتتون رو صرف این مباحث بیهوده میکنید؟
اولا برای ازدواج دوم باید تناسبی ایجاد بشه بین تعداد مردان و زنان، یعنی تعداد زنان به هر دلیلی بیشتر بشه.
دوما شرایط اقتصادی باید بهبود پیدا کنه.
اگر دو مورد بالا اتفاق بیفتد مسئله ی تعدد زوجات خود به خود ترویج داده خواهد شد!!! شما مطمئن باش دختر ترشیده ای که از زن اول بودن نا امید است، ۱۰۰% به زن دوم شدن قانع خواهد بود.
پس این بحث های بیهوده را جمع کنید و فکر و تمرکزتان را روی مسئله ی اصلی یعنی ازدواج جوانان بدبخت بگذارید.
ممنون

shsina;923000 نوشت:
تعداد زنان به هر دلیلی بیشتر بشه

کم نیستن آقایون مطلقه ای که همسر دوشیزه میگیرند و خانم های بیوه ای که هیچ خواستگاری ندارند

shsina;923000 نوشت:
دوما شرایط اقتصادی باید بهبود پیدا کنه

بهبود شرایط اقتصادی یه چیز نسبیه
یعنی ممکنه دو تا همسر با ماهی 2 میلیون هم زندگی خوبی داشته باشند ولی یه همسر با ماهی 4 میلیون زندگی بد

shsina;923000 نوشت:
شما مطمئن باش دختر ترشیده ای که از زن اول بودن نا امید است، ۱۰۰% به زن دوم شدن قانع خواهد بود

الان هم خیلی ها قبول دارند!
ولی اولا به خاطر مسائل اجتماعی تن به این کار نمی دن
دوما اگر حاضر بشن زن دوم بشند، از شر زن اول در امان نیستند

[="Arial"]

Reza-D;922828 نوشت:
تعداد مردهای فامیلتان را بشمارید ، دایی ، عمو ، پسرعمه ، شوهرخاله و.......

[=arial]سلام من شمردم
حدودا 115 نفر هستن

Reza-D;922828 نوشت:
چند نفر از آنها 2 زن دارند؟

15[=arial] نفر

میشه 13 درصد

ولی نکته مهم این اعداد و ارقام اینه که
11 نفر از این 15 نفر در دوران شیرین نامزدی تصمیم گرفتن عاملان این حکم باشن
از کسی که یه ماه بعد نامزدی رفت سراغ دومی تا کسی که یه هفته مونده به جشن ازدواج دومی رو صیغه کرد
حداقل صبر نکردن برن زیر یه سقف بگن جوابگوی نیازهام نبود
درسته 12 نفر از این 15 نفر بعدها طلاق گرفتن ولی مهم اینه که شوهراشون همزمان دوتا زن داشتن
البته فقط در راستای اجرای احکام الهی
وگرنه هوس و سوء استفاده از احکام که اصلا مرد ایرانی باهاش غریبه اس.

همای رحمت;922997 نوشت:
دل شکستن ما

چرا دل بشکند؟
دل شکستن ناشی از غیرت یا حسادت؟

همای رحمت;922997 نوشت:
جناب رضا برادر بزرگوار شما چرا به دل شکستن ما
خانمها میگید احساس خلاف شرع

اگه این حسمون خلاف شرعه پس چرا خداوند به زنی
که واسهی هوو دار شدنش تحمل وصبر داشته باشه
مقام شهید رو بهش میبخشه؟!


خواهر گرامي شما كه در جريان هستيد
همسر من دو سال بيمار بودند و تقريباً ميشود گفت حدود يك سالش هيچگونه رابطه اي بين ما نبود
اگر شكستن دل زن برايم مهم نبود همان روز اول كه فهميدم ايشانبيمار هستند ميرفتم با يك زن ديگر ازدواج ميكردم
هم كارم شرعي بود و هم از نظراخلاقي توجيح و دليل داشت ، اما اين كار را نكردم

مورد دوم اينكه ضمن احترام به اين حس شما ، اين شما هستيد كه بايد احساستان را اصلاح كنيد
بنده طايفه اي را ميشناسم كه شب عروسي دخترهايشان لباس سياه مي پوشند!!
چون اعتقاد دارند اينكه آن شب دخترشان با مردي هم بستر ميشود ننگ است!!!
خب حالا براي آنكه اينها احساسشان مشكل پيدا نكند ، بگوئيم خب ديگر دخترهاي اينها نبايد ازدواج كنند؟!

درمورد ارزش صبر بر داشتن هوو نيز مثالي ميزنم
قبول داريد كه آوردن نان حلال براي زن و فرزند حكم جهاد دارد؟
و اگر مرد در اين راه جانش را از دست بدهد ارزشش مانند شهيد است؟
خب آيا منِ مرد مي توانم بگويم:
"خانمها ببينيد نان آوري چقدر سخت است كه خدا در برابرش صواب شهيد ميدهد ، پس لطفاً كسي از من طلب نفقه نكند!"

البته ما خیلی احادیث و فکر کنم حتی آیه قران داریم که مفهومش اصل تک همسری در اسلامه. که هم تک همسری و هم چند همسری شرایط خاص خودشو داره. ازدواج برمبنای هوس اصلا خوب نیست

الان مشکل اینجاست که اولا هرکسی حرف از تک همسری میزنه به عنوان مرد هوس باز و بعضا خیانت کار و بی دین شناخته میشه. یعنی این قضیه درسته مگه اینکه خلافش ثابت بشه ( که با توجیحات خانمها فکر نکنم ثابت شدنی باشه !! )
دوما هیچکس خوبی های این بحث نمی بینه و مهم تر از همه چشمشون به روی مشکلات خانم های بیوه و سن بالا یا ببخشید ترشیده می بندن و این معضل رو به عنوان مشکل اجتماعی نمی بینن. عزیزی که می فرمایید ازدواج جوانان مهم تره و این کار بیهوده ست. فرمایش شما کاملا متینه ولی آیا نمیشه همزمان با تلاش برای یک کار مهم تر یک کار کم اهمیت تر رو هم انجام داد؟ ضمن اینکه این دو در راستای هم هستند
یه مثال بزنم
قبول دارید که هرکسی ظرفیتی داره و خیلی از بیوه ها و دختران سن بالا به خاطر ازدواج نکردن به فساد کشیده می شند.
حالا اگه تعداد خانم های بیوه و یا دختران سن بالایی که خیابانی، بدحجاب و خودنما شده اند کمتر بشه و طعمه برای جوان ها کمتر بشه . آیا جوان ها به سمت ازدواج بیشتر راغب نمی شند؟

رهگذر آسمان;923025 نوشت:

[=arial]سلام من شمردم
مردهاي فاميل حدودا 115 نفر هستن كه از اين تعداد ، 15[=arial] نفر دو زن دارند كه میشه 13 درصد

سلام
تشكر ميكنم از شما خواهر گرامي
كاش ساير خانمها هم ميشمردند كه بشود يك ميانگين دقيق تر گرفت
ولي حالا من همين 13 درصد را در نظر ميگيرم و چند نكته عرض ميكنم

1 - قرار بود دو زن دائم داشته باشند ، نه عقدموقت. چون شما در صحبت هايتان به صيغه اشاره كرديد
با اين وجود همان صيغه را هم مصداق ازدواج مجدد قرار ميدهيم. همان 13 درصد قبول است

2 - بايد چگونگي اين ازدواج ها را بررسي كرد. شرايط و دلايل آنها چه بوده و چرا پيش آمده

3 - دو نكتهء قبلي صرفاً توضيح جانبي بود و به هر حال 13 درصد مردهاي اقوام شما زن دوم داشته اند كه پاسخ سوال من همين بوده
خب ، 13 درصد دو همسر ، در مقابل 87 درصد تك همسر. يعني تعداد مردهاي تك همسر در اقوام شما ، تقريباً 7 برابر مردهاي دو همسر است
تازه اين در بين اقوام شماست. خودم هم مي خواهم از اقواممان يك آمار بگيرم ببينم اوضاعشان چگونه است :>

رهگذر آسمان;923025 نوشت:
البته فقط در راستای اجرای احکام الهی
وگرنه هوس و سوء استفاده از احکام که اصلا مرد ایرانی باهاش غریبه اس

من واقعاً معني اين حرفِ خانمها را نمي فهمم!
اين فرمايش شما بانوان محترمه مانند اين است كه كسي بگويد:
"فلاني را ديده اي موقع غذا خوردن؟ فلان فلان شده داشت از مزهء غذا لذت مي برد!"

اصلاً ازدواج دوم به كنار ، براي همان ازدواج اول هم مگر محرك اصلي چيزي به غير از لذت هاي جنسي و عاطفي است؟
جوري مي فرمائيد احكام الهي ، انگار كه مثلاً خانمها موقع روابط زناشويي زجر ميكشند ، اما فقط بخاطر خدا تحمل مي كنند!

خواهر گرامي ، از شمايي كه هميشه با خشك مذهبي بودن مخالف بوده ايد ، اننظار ندارم اينطور غيرواقعي به موضوع نگاه كنيد
فرموديد هوس ، بله يكي از دلايل اصلي
(و معمولاً اصلي ترين دليل) براي هر نوع ازدواجي دقيقاً همين هوس است
اگر هوس نبود ، نه ماها زن مي گرفتيم و نه شماها شوهر ميكرديد چون اصلاً كششي وجود نمي داشت

مسلم;922981 نوشت:

نمی شود که چشم به روی همه اینها بست، شهید مطهری(ره) می فرمایند مخالفت با تعدد همسران، همان سیستم تک همسری را هم به خطر می اندازد.

در این باره حرفی ندارم و موافق هستم

darkalone;922984 نوشت:
من متوجه منظور شما نمیشم.
لطفا بفرمایید کسی که بخواد چندتا همسر داشته باشه دقیقا چه حق و حقوق هایی رو زیر پا میذاره؟ چه حقی از دیگران ضایع میکنه؟؟؟

سلام
مشکل همینجا هست که شما فکر میکنید بنده میگم اگه هر فردی ازدواج دوم کرده حق و حقوق ضایع شده
نخیر منظور این نیست
علت این برخورد در جامعه رو گفتم چون موارد ناموفق زیاد دیدند خودکار این دیدگاه پیش اومده

darkalone;922984 نوشت:

خب یکی از شرایط ازدواج دوم همینه
که بتونه خرج زندگی هر دو رو تامین کنه
ولی آیا حدی هست که بگیم مثلا هرکسی حقوق ماهیانه اش بیشتر از 5 میلیون بود این کارو انجام بده؟؟
اگه زن او بخواد اذیت کنه مرد با ماهی 10 میلیون هم از پس خرجش برنمیاد
ولی اگه بخواهیم با دید اسلامی نگاه کنیم و قناعت رو هم در نظر بگیریم خیلی از کارها ساده میشه و در حالت کلی فقط خرج خورد و خوراک و لباس یه نفر دیگه اضافه میشه که رقم زیادی نیست

بله اگه این شروط رعایت بشه مخالفتها کم میشه
متاسفانه اکثر مواقع ما فقط حق و حقوق مربوط به خودمون رو بلد هستیم یاد بگیریم
این که من حق نفقه دارم
من میتونم مهریه بگیرم
من میتونم چندتا زن داشته باشم
و....

darkalone;922984 نوشت:

چراااااا؟
مگه مسلمون نیست؟ مگه حدیث های اول تاپیک در مورد ایشون صدق نمیکنه؟
مگه مومن نیست؟
این حرف درستی نیست واقعا
این خانم از دسته خانم های مشکل داره و زندگی با ایشون تو بقیه ابعاد زندگی مشترک هم مشکل ایجاد میکنه


تازه شما رسیدید به حرف بنده
متاسفانه اکثریت هیچیمون به مسلمان بودن نمیخوره ولی به مهریه به زن دوم میرسیم میشیم مسلمون
اونم حالا فقط اون مواردی که دوست داریم

Reza-D;922991 نوشت:
حالا شده ماجراي ازدواج مجدد آقايان و شروط خانمها براي پذيرش اين حكم
خودتان اين دو جملهء خود را با هم مقايسه بفرمائيد:


سلام
اجازه که داده شده شرایط هم براش قرار دادند شروط رو خانومها مشخص نکردند !!!!

Reza-D;922991 نوشت:
شما خانمها در يك جا به آقايان توصيه مي كنيد كه چون ممكن است ازدواج مجدد باعث اختلاف در زندگي و يا رنجيدن زن اول بشود
بهتر است از اين نياز خود صرف نظر كنند و در ضمن به زن هم براي داشتن اين احساس (كه خلاف شرع است) حق مي دهيد

بعد در جاي ديگر مي فرمائيد چند مورد ازدواج دومي كه موفق باشد باعث ميشود مخالفت ها كمتر بشود!
خب كدام ازدواج موفق را نشان بدهيم؟!
وقتي شما به زن حق مي دهيد كه از آمدن زن دوم ناراحت شود
وقتي انتظار داريد به دليل ناراحت شدنِ زن و مشكلات بعدي ، مرد از نياز خودش بگذرد
ديگر چگونه ازدواجِ مجددِ موفقي شكل خواهد گرفت كه ما آن را به عنوان نمونه نشان بدهيم؟!

بنده عرضم اینه شما آقا رعایت اون مواردی که خدا خواسته کردی
دیگه کاری نداشته باش
مطمئنا اگر خانم هم به اندازه این آقا رشد کرده باشه که خدا رو در نظر بگیر تو زندگیش ناراحت نمیشه
گویا بنده دارو که دکتر تجویز کرده رو میخورم و نتیجه این میشه این دارو خواب آور هست و نمیتونم در این زمانی که خواب هستم با کسی هم کلام بشم
حالا این فرد فهم و شعور داشته باشه شرایط بنده رو درک میکنه و ناراحت شدنش بی مورد
حال فردی برای خودکشی چند دارو مصرف کرده و رفته کما حال اطرافیان میتونند مانند فرد اول بیتفاوت باشند
در حالی که هر دو اینها دارو مصرف کردند
از نظر بنده ازدواج مجدد آقایان اگر بدور از مخفی کاری انجام شود به نفع هم زن اول زن دوم و جامعه خواهد بود

[SPOILER]

:Gig:
سوالی جا موند#:-s[/SPOILER]

سلام
خیلی عذر میخواهم
اما دیشب یک جوان متاهل رفت با یک دختر همبستر شد.
من فکر میکنم اگر ازدواج دوم این قدر تابو نبود خیلی از این دخترها لازم نبود اینطوری کمبود شهوتشان را برطرف کنند
البته همیشه خانم ها ادعا دارند شهوت طلب نیستند...
و شهوت را فقط مال مردها میدانند...

و طاها;923040 نوشت:
سلام
خیلی عذر میخواهم
اما دیشب یک جوان متاهل رفت با یک دختر همبستر شد.
من فکر میکنم اگر ازدواج دوم این قدر تابو نبود خیلی از این دخترها لازم نبود اینطوری کمبود شهوتشان را برطرف کنند
البته همیشه خانم ها ادعا دارند شهوت طلب نیستند...
و شهوت را فقط مال مردها میدانند...

سلام
تابو نیست
گاهی زیاده خواهی و سوء استفاده است
این آقای متاهل خواسته با کمترین و آسانترین روش به خواسته خودش برسه
با این مثال باز دارید در مورد این موضوع که جامعه رفتار درست از آقایون نمیبینه رو یادآوری میکنید
وقتی به زن نگاه انسانی نمیشه
اگر این آقا مسلمونه چرا اینکار باید ازش سر بزنه آیا ترس از نگاه و برداشت جامعه مجوزی برای این کارش خواهد بود
اگر هم این چیزا رو قبول نداره دیگه بحثش جدا

اللیل والنهار;923038 نوشت:
متاسفانه اکثریت هیچیمون به مسلمان بودن نمیخوره ولی به مهریه به زن دوم میرسیم میشیم مسلمون
اونم حالا فقط اون مواردی که دوست داریم

اين حرف را تا حد زيادي قبول دارم
اما باز دليل نميشود مردم را از حقشان محروم كنيم
(شما را نميگويم كلي عرض ميكنم)

اللیل والنهار;923038 نوشت:
چون موارد ناموفق زیاد دیدند خودکار این دیدگاه پیش اومده

اللیل والنهار;923038 نوشت:
ازدواج مجدد آقایان اگر بدور از مخفی کاری انجام شود به نفع هم زن اول زن دوم و جامعه خواهد بود

خب من هم كه همين را برايتان توضيح دادم!
خواسته هايتان متناقض با يكديگر هستند خواهر گرامي. نه فقط شما كه اكثر خانمها
باز هم به جملات خود دقت بفرمائيد. ميگوئيد موارد ناموفق باعث واكنش در جامعه ميشود
بعد ميفرمائيد اگر ازدواج دوم بدون مخفي كاري باشد بهتر است

خب بزرگوار ، وقتي منِ مرد مي بينم فلان آقا رفته بطور علني يك زن ديگر گرفته اما زن اول زندگيش را سياه كرده
و از طرفي وقتي جلوي همسرم اسم زن دوم مياورم مي خواهد خِرخِرهء مرا بجَوَد!
به قول خودتان اينها باعث واكنش من شده و مرا ترغيب ميكند كه مخفيانه اقدام به ازدواج دوم كنم

شما صرفاً به وجود اختلاف ها اشاره ميكنيد و ميگوئيد چون برخي از ازدواجهاي مجدد همراه با اختلاف و ناراحتي بوده ، لذا تاثير منفي در ديد خانمها داشته
اما من ميگويم دليل اختلاف ها در بيشتر موارد خود خانمها بوده اند. يعني اگر خانمها دعوا درست نكنند ، در اكثر موارد همه چيز به خوبي پيش مي رود


اللیل والنهار;923038 نوشت:
بنده عرضم اینه شما آقا رعایت اون مواردی که خدا خواسته کردی دیگه کاری نداشته باش

باز برگشتيم سر خانهء اول!
پليسي در حال بازجويي از يك متهم به او گفت:
"تا من نگفتم صدات در نياد!"
متهم نيز سكوت كرد
سپس پليس از متهم پرسيد:
"ديروز بعد از ظهر كجا بودي؟!" :-w
متهم خواست حرف بزند اما پليس زد توي حرفش و گفت:
"حرف نزن!! جواب سوال رو بده!!" :-??

خواهر گرامي ، وقتي شما خانمها اكثراً با ازدواج دوم مخالف هستيد
و آن حداقلي هم كه موافق هستيد شرايطش را آنقدر سخت تعيين مي كنيد كه تقريباً شامل هيچ مردي نمي شود
نتيجه اين خواهد شد كه كلاً بايد قيد ازدواج مجدد را بزنيم

حال شما بفرمائيد ما مردها چطور بايد خواست خدا را در ازدواجي كه وجود ندارد ، رعايت كنيم؟!

اللیل والنهار;923045 نوشت:
سلام
تابو نیست
گاهی زیاده خواهی و سوء استفاده است
این آقای متاهل خواسته با کمترین و آسانترین روش به خواسته خودش برسه
با این مثال باز دارید در مورد این موضوع که جامعه رفتار درست از آقایون نمیبینه رو یادآوری میکنید
وقتی به زن نگاه انسانی نمیشه
اگر این آقا مسلمونه چرا اینکار باید ازش سر بزنه آیا ترس از نگاه و برداشت جامعه مجوزی برای این کارش خواهد بود
اگر هم این چیزا رو قبول نداره دیگه بحثش جدا

سلام
متأسفانه تجربه خوبی از گفتگو با شما نداشتم که بماند...
بزرگوار این مطلب را ننوشتم که بگویم آن جوان علیه السلام بود
برای این نوشتم که بگویم زنان کم شهوت ندارند...

البته من که شهوت برایم لولو نیست و آن را ننگ نمیدانم
این را برای آن خانم هایی نوشتم که خانم ها را به دور از شهوت عنوان می‌کنند...

داستان هایی است که خیلی بهتر میتواند به شما مسئله را تفهیم کند
اما جایش اینجا نیست

اللیل والنهار;923045 نوشت:
با این مثال باز دارید در مورد این موضوع که جامعه رفتار درست از آقایون نمیبینه رو یادآوری میکنید

و طاها;923040 نوشت:
دیشب یک مرد متاهل رفت با یک دختر همبستر شد

بدون شرح!

اللیل والنهار;923045 نوشت:
اگر این آقا مسلمونه چرا اینکار باید ازش سر بزنه
آیا ترس از نگاه و برداشت جامعه مجوزی برای این کارش خواهد بود؟

اللیل والنهار;923038 نوشت:
چون موارد ناموفق زیاد دیدند خودکار این دیدگاه پیش اومده

آيا ديدن موارد ناموفق براي يك زن مسلمان مجوزي براي جلوگيري از حق شوهر خواهد بود؟
اين خانمها مسلمان هستند ، چرا بايد اينقدر تحت تاثير جامعه باشند؟

اللیل والنهار;923038 نوشت:
از نظر بنده ازدواج مجدد آقایان اگر بدور از مخفی کاری انجام شود به نفع هم زن اول زن دوم و جامعه خواهد بود

شما هم تازه رسیدید به اول بحث!
بحث سر این نیست که خانم ها حق دارند مخالفت کنند یا اینکه آقایون حق دارند بی عدالتی و ظلم کنند!

بحث اینجاست که جامعه باید نسبت شرایط و روش های صحیح انجام این کار آگاهی پیدا کنه و اولین قدم این کار هم آگاهی خانم ها و اصلاح رفتار و تقویت ایمانشون

و طاها;923040 نوشت:
اما دیشب یک جوان متاهل رفت با یک دختر همبستر شد.

با توجه به فرمایشات جناب وطاها
اگه افراد بی دین و بدذات رو درنظر نگیریم ( که درصورت وجود یا عدم وجود ازدواج های تک و چند همسری این ها کار خودشون میکنن ) ، واقعا اگه دخترها یا زن های بیوه امید به ازدواج داشته باشند دست به این کارها می زنند؟ اگه دخترها و زن های بیوه کم بشند و تعداد افراد خراب جامعه کمتر بشه آیا جوون های به جای لقمه ی آماده ( دخترهای خیابانی ) به سمت ازدواج متمایل نمی شند؟

darkalone;923022 نوشت:
کم نیستن آقایون مطلقه ای که همسر دوشیزه میگیرند و خانم های بیوه ای که هیچ خواستگاری ندارند

خب که چه؟! برای خانم های بیوه یک راه دیگ مثل ازدواج موقت وجود دارد!!! درضمن من خانم ها را تفکیک نکردم و کلی گفتم.

darkalone;923022 نوشت:

بهبود شرایط اقتصادی یه چیز نسبیه
یعنی ممکنه دو تا همسر با ماهی 2 میلیون هم زندگی خوبی داشته باشند ولی یه همسر با ماهی 4 میلیون زندگی بد

من بهبود شرایط اقتصادی جامعه رو عرض کردم نه آقای x یا y، و بهبود شرایط اقتصادی جامعه یک چیز نسبی نیست.

darkalone;923022 نوشت:

الان هم خیلی ها قبول دارند!

قبول داشتن مهم نیست، خیلی از ما خیلی چیزارو قبول داریم ولی تا مجبور نشدبم انجام نخواهیم داد.

darkalone;923022 نوشت:

ولی اولا به خاطر مسائل اجتماعی تن به این کار نمی دن
دوما اگر حاضر بشن زن دوم بشند، از شر زن اول در امان نیستند

این مسائل همیشه بوده و هست و قابل حذف نیست، انسان دوست دارد همیشه اول باشد حتی در عشق، پس همیشه این رقابت و شر همسر اول/دوم باقی خواهد ماند.

پس بهتره به جای این صحبت های بیهوده به اصل مطلب یعنی "ازدواج" جوانان بدبخت پرداخته بشه. با احترام

shsina;923051 نوشت:
برای خانم های بیوه یک راه دیگ مثل ازدواج موقت وجود دارد!!!

یعنی ازدواج موقت بهتر از ازدواج دائمه؟!
یعنی اون خانم حق نداره دیگه به معنای واقعی ازدواج کنه و سرپناه داشته باشه؟
پس تکلیف دوشیزه های سن بالا چی میشه؟

shsina;923051 نوشت:
من بهبود شرایط اقتصادی جامعه رو عرض کردم نه آقای x یا y، و بهبود شرایط اقتصادی جامعه یک چیز نسبی نیست.

من منظورم هم شرایط جامعه بود و هم شخص.
یعنی شما می فرمایید شرایط اقتصادی جامعه الان از زمان پیامبر و ائمه بدتره؟!

shsina;923051 نوشت:
پس بهتره به جای این صحبت های بیهوده به اصل مطلب یعنی "ازدواج" جوانان بدبخت پرداخته بشه. با احترام

همونطور که ازدواج جوانان بسیار اهمیت داره این نوع ازدواج هم خیلی با اهمیته. طبق فرمایشات کارشناس محترم چه بسا قسمتی از گره ازدواج جوانان هم مربوط به این نوع ازدواج باشه
در ضمن اگر این کار و صحبت در موردش بیهوده بود، اصلا از طرف قرآن و ائمه مطرح نمی شد

Reza-D;923046 نوشت:
اين حرف را تا حد زيادي قبول دارم
اما باز دليل نميشود مردم را از حقشان محروم كنيم
(شما را نميگويم كلي عرض ميكنم)

خب من هم كه همين را برايتان توضيح دادم!
خواسته هايتان متناقض با يكديگر هستند خواهر گرامي. نه فقط شما كه اكثر خانمها
باز هم به جملات خود دقت بفرمائيد. ميگوئيد موارد ناموفق باعث واكنش در جامعه ميشود
بعد ميفرمائيد اگر ازدواج دوم بدون مخفي كاري باشد بهتر است

خب بزرگوار ، وقتي منِ مرد مي بينم فلان آقا رفته بطور علني يك زن ديگر گرفته اما زن اول زندگيش را سياه كرده
و از طرفي وقتي جلوي همسرم اسم زن دوم مياورم مي خواهد خِرخِرهء مرا بجَوَد!
به قول خودتان اينها باعث واكنش من شده و مرا ترغيب ميكند كه مخفيانه اقدام به ازدواج دوم كنم

شما صرفاً به وجود اختلاف ها اشاره ميكنيد و ميگوئيد چون برخي از ازدواجهاي مجدد همراه با اختلاف و ناراحتي بوده ، لذا تاثير منفي در ديد خانمها داشته
اما من ميگويم دليل اختلاف ها در بيشتر موارد خود خانمها بوده اند. يعني اگر خانمها دعوا درست نكنند ، در اكثر موارد همه چيز به خوبي پيش مي رود

باز برگشتيم سر خانهء اول!
پليسي در حال بازجويي از يك متهم به او گفت:
"تا من نگفتم صدات در نياد!"
متهم نيز سكوت كرد
سپس پليس از متهم پرسيد:
"ديروز بعد از ظهر كجا بودي؟!" :-w
متهم خواست حرف بزند اما پليس زد توي حرفش و گفت:
"حرف نزن!! جواب سوال رو بده!!" :-??

خواهر گرامي ، وقتي شما خانمها اكثراً با ازدواج دوم مخالف هستيد
و آن حداقلي هم كه موافق هستيد شرايطش را آنقدر سخت تعيين مي كنيد كه تقريباً شامل هيچ مردي نمي شود
نتيجه اين خواهد شد كه كلاً بايد قيد ازدواج مجدد را بزنيم

حال شما بفرمائيد ما مردها چطور بايد خواست خدا را در ازدواجي كه وجود ندارد ، رعايت كنيم؟!


اگر دارید از مشکل جامعه و راهکاری برای اون حرف میزنید بحثش جدا
ولی اگر از حق ازدواج دوم آقایان و مخالفت خانم ها حرف میزنید
کی حق نمیده به آقایون ازدواج دوم بکنند
و آیا در جامعه هیچ ازدواج دومی صورت نگرفته
آیا همه اینها ناموفق بوده
اونی اجازه نمیده که یه سری اطلاعات غلط از کودکی دادند بخوردش مردی عاشق تو هست که فقط فقط تو رو دوست داشته باشه و...
یاخانمی که همسرش بعد از ازدواج دوم در حقش ظلم شده و دیدگاه فرزندان این فرد و اطرافیان رو هم تغییر داده
و...
در همه این موارد اگر افراد به این فکر کنند که هیچ حقی پایمال نمیشه دیگه این همه درگیری هم پیش نمیاد
مهم اینه که کسی اصلا کاری به رضایت خدا و ... نداره
در مورد دعوای خانومها دیگه خود خانومها بهتر از شما میدونند بی دلیل دعوا شروع نمیشه
تو شدتش هم خیلی چیزها نقش داره مثلا اعتقادات ، نوع تربیت ، حسادت، تجربه تلخ و....
وقتی میشه این انتظار رو داشت که همه رعایت کنند حق حقوق رو که همه در یک سطح باشند افراد هستند که در موفق بودن یا نبودن این موضوع نقش دارند
و این که شرایط در نظر گرفته شده شامل هیچ مردی نمیشود چرا به این فکر نکنیم در این ازدواج دوم هم فقط فقط دید مادی و جسمانی مد نظر نبوده بلکه هدف تعالی فرد چه زن و چه مرد بوده

darkalone;923049 نوشت:
شما هم تازه رسیدید به اول بحث!
بحث سر این نیست که خانم ها حق دارند مخالفت کنند یا اینکه آقایون حق دارند بی عدالتی و ظلم کنند!

بحث اینجاست که جامعه باید نسبت شرایط و روش های صحیح انجام این کار آگاهی پیدا کنه و اولین قدم این کار هم آگاهی خانم ها و اصلاح رفتار و تقویت ایمانشون

اولین قدم خود سازی آقایون هست چیزی که از اول بحث دارم میگم Smile

Reza-D;923048 نوشت:
بدون شرح!

آيا ديدن موارد ناموفق براي يك زن مسلمان مجوزي براي جلوگيري از حق شوهر خواهد بود؟
اين خانمها مسلمان هستند ، چرا بايد اينقدر تحت تاثير جامعه باشند؟

مطمئنا اونایی که مخالف هستند خانمهای مسلمان واقعی نیستند

اللیل والنهار;923058 نوشت:
اولین قدم خود سازی آقایون هست چیزی که از اول بحث دارم میگم :)

درسته آقایون باید شرایطشو رعایت کنند
کدوم آقاست که زندگی بهشتی نخواد. زندگی پر از آرامش؟
ولی وقتی 99.99 % از این ازدواج ها با اخلاقیات خاص خانم ها به هم میخوره یا زندگی جهنم میشه پس پیش شرطش اصلاح رفتار خانم هاست بعد که خانم ها قبول کردند که دستورات شیطان انجام ندند آقایون هم وظیفه دارند تمام تلاششون برای ثبات این زندگی به کار بگیرند

اللیل والنهار;923060 نوشت:
خانمهای مسلمان واقعی

نزنید این حرفو !! الان خانم های محترم سایت میان سراغتون
ضمن اینکه خیلی از خانم ها که توی بقیه بحث ها مشارکت فعال دارند حتی نزدیک این تاپیک هم نشدند !!! ( و بعضی آقایون! شاید همسرشون میبینه پیام ها رو ! )

darkalone;923061 نوشت:
درسته آقایون باید شرایطشو رعایت کنند
کدوم آقاست که زندگی بهشتی نخواد. زندگی پر از آرامش؟
ولی وقتی 99.99 % از این ازدواج ها با اخلاقیات خاص خانم ها به هم میخوره یا زندگی جهنم میشه پس پیش شرطش اصلاح رفتار خانم هاست بعد که خانم ها قبول کردند که دستورات شیطان انجام ندند آقایون هم وظیفه دارند تمام تلاششون برای ثبات این زندگی به کار بگیرند

خب خیلی از این خانم ها هم فکر میکنند که دارند با لجبازی و مخالفت با این موضوع برای ثبات زندگی تلاش میکنند Smile
درد جامعه همینه
شما مرد رعایت کن نه بخاطر خانم بلکه رضای خدا
شما خانم هم همینطور
دیگه نیازی نیست بهم دیگه وظایف رو یادآوری کنیم و تذکر دهیم
خود سازی
حال چه مرد باشم چه خانم
موفق باشید

اگه شما آقایون واقعا دلتون واسه ی خانمهای بیوه و

دخترای سن بالا میسوزه وبه این دلیل میخواید ازدواج

مجدد داشنه باشین همونطور که قبلا گفتم این گوی واین

میدووووون

فقط اگه میخواین خانمهاتون باور کنند اون خانمی رو

که میخواید انتخابش کنید از خانم اولتون خوشگلتر

وجوونتر نباشه تا خانمتون باورش بشه قصدتون فقط رضای

خداست ,

اللیل والنهار;923064 نوشت:
خب خیلی از این خانم ها هم فکر میکنند که دارند با لجبازی و مخالفت با این موضوع برای ثبات زندگی تلاش میکنند Smile
درد جامعه همینه
شما مرد رعایت کن نه بخاطر خانم بلکه رضای خدا
شما خانم هم همینطور
دیگه نیازی نیست بهم دیگه وظایف رو یادآوری کنیم و تذکر دهیم
خود سازی
حال چه مرد باشم چه خانم
موفق باشید

بسیار خوبه این طرز فکر
اما یه سوال دارم البته میتونید جواب ندید چون شخصیه و بنده قصد جسارت ندارم
جسارتا خیلی عذر میخوام
اگه متاهلید یا مجرد، آیا حاضر هستید همسر شما یک یا دو همسر دیگه داشته باشند و در یک خانه با هم زندگی کنید؟ (با فرض اینکه همسر شما متعهد بشه عدالت رعایت کنه و شما هم میدونید ایشون مثل حضرت علی (ع) نیستند که کاملا رعایت کنند ولی قول میدن تلاش کنن در این زمینه.)

همای رحمت;923066 نوشت:
ز خانم اولتون خوشگلتر

وجوونتر نباشه تا خانمتون باورش بشه قصدتون فقط رضای

خداست


که همچنان زن اول ملکه باقی بمونه و زن دوم توسری خور زن اول ! زن اول هم با نگاه برتری جویانه به زن دوم نگاه کنه و با این دید، کل کل و دعوا و ... بین دوهمسر شروع میشه و مرد در عرض یک سال وزنش نصف میشه از غصه و ناراحتی و استرس و .....
اصلا وجود این پیش شرط ها نشون دهنده فکر منفی پشت قضیه ست ...
نشون دهنده حسادت ....

امام صادق علیه السلام می فرماید:


غیرت ورزی روا نیست مگر برای مردان

واما غیرت زنان در حقیقت حسادت است
و چون غیرت تنها مخصوص مردان است به همین دلیل خداوند بر زنان جز

شوهرشان را حرام كرده است ولی بر مردان چهار زن را حلال نموده است


و خداوند كریم تر از آن است كه از سویی به زن غیرت بدهد و از سوی

دیگر برای مرد سه زن دیگر را علاوه بر آن زن حلال كند!
....
الكافی ج 5 ص 505 ح1

خدای بلند مرتبه غیرت را در وجود زنان قرار نداد
و تنها زنان نا شایست غیرت می ورزند ولی زنان مومنه[حقیقی] نه!
همانا خداوند غیرت را تنها در مردان قرار داد از اینرو برای مرد چهار زن را
حلال فرمود ولی برای زن جز شوهرش را حلال نكرد پس زنی كه علاوه
بر شوهرش مرد دیگری را اراده كند نزد خداوند زناكار است.
الكافی ج 5 ص505 ح 2



امام باقر علیه السلام فرمود:


غیرت زنان حسد است و حسد ریشه كفر است.زنان وقتی غیرت می

ورزندخشمگین می شوند و وقتی خشمگین شدند كفران می ورزند
مگر زنان مسلمه!
(غَیْرَةُ النِّسَاءِ الْحَسَدُ وَ الْحَسَدُ هُوَ أَصْلُ الْكُفْرِ إِنَّ النِّسَاءَ إِذَا غِرْنَ غَضِبْنَ وَ إِذَا غَضِبْنَ كَفَرْنَ إِلَّا الْمُسْلِمَاتُ مِنْهُنَّ)
الکافی ج5 ص505ح4




والا کم ندیدیم مردایی که همسر اولشون رو چطور تنها

گذاشتن (طلم آشکار)نه طلاقش دادن نه هم همراهش

زن دوم هم شده سوگل وهمدمش

خیر شما مردای مومن ومتعهد قراره واسه ی رصای

خداوند تجدید فراش بفرمایید ومهمتر از اون قراره

عدالت رو به نحو احسنت رعایت بفرمایید .

دیگه چرا غم ؟ چرا استرس ؟!

مشکلی نیست هم سطح خانمتونرک بگیرین

حسادت به وجود نیاد ,شما هم بتونین عدالت رو برقرار

کنید یهو نرین جهنم !

همای رحمت;923069 نوشت:
الا کم ندیدیم مردایی که همسر اولشون رو چطور تنها

گذاشتن (طلم آشکار)نه طلاقش دادن نه هم همراهش

زن دوم هم شده سوگل وهمدمش

همای رحمت;923070 نوشت:
هم سطح خانمتونرک بگیرین

شما از اتفاقات، رفتار زن ها و مشکلات زندگی اون خانواده قبل و بعد از ازدواج دوم خبر ندارید پس نمی تونید قضاوت کنید

یکی از روانشناس های مطرح کشور در مورد مشاوره ای توضیح میداد
آقا تو یه شب بارونی برای رضای خدا زنی رو سوار میکنه ( آقا گفته وقتی توی آینه خانم رو دیدم توی دلم گفتم بیچاره شوهرش ! بس که زشت بوده ) موقع پیاده شدن با رفتار خانم و دلسوزی آقا باعث میشه آقا بطور مخفیانه با خانم ازدواج کنه. بعد که همسر اول متوجه میشه میاد درخواست طلاق میده. آقا توی جلسات مشاوره میگفته حاضر نیستم زن دوم طلاق بدم اگه زن اولم زندگی میکنه بیاد زندگی کنه وگرنه طلاق بگیره!

همیشه نباید به بعد منفی قضیه نگاه کنیم. توی قضیه بالا رفتار بد خانم اول و رفتار عالی خانم دوم باعث این اتفاقات شده.
هیچ مرد و زنی در سطح هم نیستن. یه خانم زیباتره، یکی اخلاق بهتری داره یکی کدبانوی خوبیه یکی باهوش تره و ...
مهم اینه که هر خانم به دور از حسادت ویژگی های مثبت خودشو تقویت کنه و البته آقا هم این تفاوت ها رو درک کنه
بنابراین هیچ وقت خانم شخصی ، زن هم سطح خودش پیدا نمیکنه که مشکلاتش با آقا تموم بشه
با این توصیفات مرد باید هم غم و استرس داشته باشه با این رفتار خانم ها !

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از مواردی که از سوی خانمها مطرح میشود این است که در تعدد زوجات ،عواطف و احساسات زن در نظر گرفته نمیشود پس این ظلم به زن است!

دراینجا لازم است ابتدا اصل اشکال اثبات شود!
یعنی ثابت شود آیا واقعا با ازدواج مجدد عواطف زن در نظر گرفته نمیشود؟ و آیا به زن ظلم میشود؟!

در پاسخ به این سوال باید بگوییم که خیر ! اینگونه نیست، زیرا با ازدواج دوم ،تمام تعهدات ازدواج اول سرجایش است
مگر در ازدواج دوم ،زن اول قرار است دیگر مورد حمایت عاطفی شوهرش قرار نگیرند؟! مگر وقتی مادری فرزند دومش به دنیا می آید دیگر بحث محبت و عاطفه از بین میرود و نمیتواند دیگر به فرزندان قبلیش محبت کند؟!

پس با ازدواج دوم قرار نیست از نظر محتوایی چیزی از زندگی اول کم شود! یا اینکه از نظر عملکرد و محتوا ،در زندگی دوم چیزی اضافه تر از زندگی اول باشد

یکی از اشتباهات بزرگ خانمها این است که تصور میکنند اگر مردی چند زن داشت نمیتواند همه آنهارا دوست داشته باشد و نمیتواند به همه آنها محبت کند و نیازهای عاطفی آنهارا تامین کند! در حالی که اینگونه نیست،و این تصور اشتباه است
یک مرد وقتی ازدواج مجدد دارد حمایت عاطفیش نیز برقرار است ،مگر اینکه کلا مردی در برآوردن نیازهای عاطفی همسرش مشکل داشته باشد ، که دیگر این ربطی به همسر اول و دوم ندارد!و‌چنین مردانی یک زن هم که داشته باشند خانمهایشان ناراضی هستند و گله مند!

پس در یک ازدواج موفق مجدد بنا نیست بی مهری نسبت به همسران اتفاق بیافتد که قرار باشد در پی آن در این زمینه به زنها ظلمی شود!

مردعادلی که چند همسر دائم دارد،از هر نظر زنهارا مورد خمایت قرار میدهد و نیازهایشان را برآورده میسازد که یکی از این حمایتها هم «حمایت عاطفی »است پس بی توجه به مسائل عاطفی زن ربطی به تعدد زوجات ندارد،بلکه باید در علت های دیگری آن را جستجو کرد،که یکی ازاین علتها زیاده خواهی و خود خواهی زنان است! که باعث میشود این تصور ایجاد شودکه دارد به زن بی مهری می شود! زیرا زن در اینجا میخواهد محبت شوهرش را با خواست خودش بسنجد و این درحالی است که ممکن است خواست زن زیاه از حد باشد یا معقول نباشد !و یا اینکه زن با وجودی که شوهرش به او محبت لازم را دارد از اینکه میبیند شوهرش به زن دیگرش هم محبت دارد دچار حسادت میشود و متصور میشود که شوهرش دارد به او بی مهری میکند، در حالی که در عمل اینگونه نیست !و اگردر وجود چنین زنی حسادت و خودخواهی نباشد از ابراز عواطف شوهر نسبت به همسران دیگر آزرده نخواهد شد ،چرا که یا همینگونه عواطف را در حق خود دیده یا در جای مناسبش خواهد دید!
علت دیگر این امر را هم میتوان در شخصیت مردان جستجو کرد، یعنی اگر مردی در زمینه تامین محبت همسرش مشکل داشته باشد با یک زن هم مشکل دارد!و اگر مردی در این زمینه مشکلی نداشته باشدو با نیازهای عاطفی زن و راه های برآورده ساختن آن آشنایی داشته باشدحتی اگر چهار زن هم داشته باشد همه را حمایت عاطفی میکند و زنها از این جهت دیگر مشکلی نخواهند داشت و ظلمی هم در حق آنها اتفاق نخواهد افتاد

پس در نتیجه اینکه بگوییم ازداج مجدد باعث میشد عواطف و احساس زن نادیده گرفته شود و به او ظلم شود ،کاملا تصور نادرست و اشتباهی است

یازهراسلام الله علیها

دیگه نمیدونم صلاح مملکت خویش خسروان دانند

ویه نکته هم در مورد عشق بگم

به نظر من عشق یعنی وفاداری نسبت به هم

یعنی اگه خدا یه چک سفید به یه زن وشوهر داد

با عشق تمام خانم اسم شوهرشو بنویسه آقا هم اسم

خانمشو ولااااا غیر

آیا ازدواج مجدد آقایان برخلاف فطرت زنان است؟

به نظر بنده حقیر که یک خانم هستم این حکم هیچگونه تضادی با فطرت خانمها ندارد! چیزی که با فطرت آنان در تضاد است از بین رفتن امنیت آنان است و بنده احساس میکنم شاید چون این دو خیلی به هم دیگر نزدیک است ممکن است انسان را به خطا بیاندازد که در ادامه مثالی را می آورم تا موضوع روشن تر شود ان شاءالله

به نظر شما مادر فرزندش را دوست دارد یانه؟ اگر مادری دوست داشت هرروز فرزندش را ببیند آیا خلاف فطرتش عمل نموده ؟ قطعا نه! چونکه انسانها فطرتا دنبال آرامش هستند و هرچه برای آنها آرامش بخش باشد به آن روی می آورند
) گاهی انسانها دچار آرامش کاذب میشوند اما فکر میکنند درست است،مانند کودکی که گرسنه است به جای شیر به او پستانک میدهند، کودک با مکیدن پستانک آرام میشود در حالی که غذایی دریافت نمیکند، او آرام میشود چونکه فکر میکند دارد شیر میخورد!! اما یک مدت که گذشت و دید هنوز گرسنه است مجدد گریه میکند، پس انسهانها ممکن است اشتباها مواردی ر ا آرامش تلقی کنند(
خب حال در نظر بگیرید که جنگی صورت گرفته و نیاز است تا افرادی برای دفاع از کشور بروند، مادری تنها فرزندش را میفرستد به جبهه! در حالی که میداند ممکن است هرگز برنگردد!! آیا می توانیم بگوییم این مادر دارد بر خلاف فطرتش عمل میکند و دارد پاره تنش را به کشتن میدهد؟! آیا فرستادن فرزند به جبهه موافق فطرت زنان است یا مادری که دوست داشت هرروز فرزندش را ببیند؟ یا اینکه هردو موافق فطرت است?یاهیچکدام موافق فطرت نیست?!

انسان موجودی کمال طلب است و دوست دارد بهترین ها را به دست آورد، خب یک مادر مومنه با دیدن فرزندش به آرامش میرسید زیرا با رضای الهی همراه بود ، حال همین مادر میداند که اکنون رضایت الهی در این است که فرزندش را به جبهه بفرستدورفتن فرزندش واجب است و تکلیف است!،پس آرامش اصلی اکنون در این است که فرزندش برود و هرروز اورا نبیندو رضای خداوند نیز در این است پس با فرستادن فرزندش در واقع به آرامش واقعی دست پیدا میکند هرچند دوری از فرزندش برایش سخت باشد!! و این آرامش توسط خداوند برای بنده اش ایجاد میگردد زیرا با فطرت او سازگار است

خانمها فطرتا نیاز دارند مورد حمایت قرار گیرند، یک زن وقتی ازدواج میکند تکیه گاه او همسرش است و نیاز دارد همسر اورا مراقبت و محافظت کند،و طبیعتا چونکه همسرش را دوست دارد و از با او بودن به آرامش میرسد مایل است که همیشه در کنارش باشد( مانند مادری که دوست داشت هرروز پسرش را ببیند) این خانم کمال طلب است و دنبال آرامش حقیقی یعنی رسیدن به رضای الهی است ، یک زمانی میرسد که شوهرش نیاز به ازدواج مجدد پیدا میکند ( به هر دلیلی) در درجه اول این خانم یک لحظه احساس ترس میکند چرا؟ چونکه فکر میکند اگر شوهرش زن دیگری بگیرد ممکن است دیگر کنار او نباشد و امنیتش را از دست دهد!! اما اگر شوهر بگوید من امنیت تو را تامین میکنم و مانند گذشته مراقب تو هستم و از طرفی زن به این فکر کند که اکنون رضای خداوند در این است که همسرش ازدواج مجدد داشته باشد به آرامشی یالاتز از آرامش گذشته دست پیدا میکند! یعنی مطمئن میشود که اولا خداوند خشنود است پس خوشنود میشود وثانیا مطمئن میشود امنیتش مانند گذشته برقرار است پس نگرانیش رفع میشود و مطمئن میشود تقسیم آرامش زندگی خود با یک زن دیگر او را به درجات بالاتری میرساند و عشقی بالاتر از عشق همسر را تجربه میکند( عشق الهی) پس به رضایت و آرامش میرسد ، اینجا دیگر به این فکر نمکند نکند همسرم دیگر مرا دوست نداشته باشد! چونکه به یقیین میرسد شوهرش میتواند هم اورا دوست داشته باشد هم یک زن دیگر را ؛ هم میتواند امینت اورا تا مین کند و هم امنیت یک زن دیگر را ، هم میتواند تکیه گاه او باشد هم یک زن دیگر ، زیرا این حکم یک حکم الهی است و قطعا خود خداوند ضامن احکامهای خویش است، از طرفی هرچند دوست دارد همسرش همیشه کنارش باشد اما با گذشتی که داشته به یک احساس خوبی دست پیدا میکند که از خشنودی و رضای الهی سرچشمه میگیرد (مانند مادری که فرزندش را به جبهه میفرستد) و شاید اینکه میگویند مردی اگر میتواند عدالت را رعایت کند با در نظر گرفتن شرایط میتواند همسر دیگری را اختیار کند علتش همین باشد ، تا امینت و آرامشی که زن در سایه شوهر پیدا میکند به هم نخورد و بتواند به کمال الهی برسد

اما اگر شوهر همین خانم رفت وازدواج مجدد کرد اما عدالت را رعایت نکرد،امنیت زن اولش را تامین نکرد و حقوقش را به جای نیاورد اینجا برخلاف فطرت زن عمل نموده و آن زندگی دچار مشکل خواهد شد

پس قطعا ازدوج مجددبا فطرت انسان ( زن و مرد)سازگار است!زیرا این از عدالت خداوند به دور است که کاری را بر بنده اش تحمیل نماید که در توان بنده نباشد! خداوندی که میفرماید اگر انسان نتوانست نماز را ایستاده بخواند نشسته بخواند،اگر نتوانست نشسته بخواند خوابیده بخواند،خداوندی که حتی به کافرانی که اورا کفر میکنند هم دارد روزی میرساند ، خداوندی که راه توبه برای گناهان را باز گذاشته و حتی میگوید اگر کسی توبه کرد نه تنها اورا میبخشم بلکه حسنات را جایگزین گناهانش میکنم و هزاران مورد دیگر آیا میشود چنین خدایی حکمی را صادر کند که در توان زنان نباشد یا مخالف فطرت زنان باشد که در این صورت ظلمی درحق آنان شود؟! هرگز ! و این محال است

پس اصل حکم کاملا با فطرت زنان سازگار است ،نه تنها سازگار است بلکه حتی برای زنان منفعت هایی نیز دارد! اما اینکه بعضا این حکم توسط زنان رد میشود عوامل مختلفی دارد که به کرات در مورد آن عوامل صحبت شد است که مهمترین آنها را میتوان بی عدالتی مردان و حسادت زنان نام برد
اما قطعا خداوندی که این حکم را صادر نموده شرایطش (از جله داشتن عدالت)را نیز در نظر گرفته است ،حال اگر آقایانی بدون در نظر گرفتن این شرایط رفتند ازدواج مجددی انجام دادند و از حقوق واجب همسر اول خود کوتاهی کردند و باعث شد خانمی دیدش نسبت به ازداج مجدد بد شود ،یا اینکه خانمی( همسر اول یا دوم) حسادت به خرج داد و زندگی را برشوهر و خودش و همسر دیگر شوهرش تلخ کرد اینجا دیگر مشکل از حکم الهی و فطرت انسانها نیست!! اینجا مشکل از بد عمل کردن ما انسانهاست! هم آن آقایی که بد عمل نموده مقصر است و هم آن خانمی که به خاطر بد عمل نمودن خودش یا بی عدالتی برخی مردان به حکم خدا بی اعتماد شده است و این بی اعتمادی رادارد در جامعه ترویج میدهد!!

زمانی داشتم یکی یکی به احکامهای الهی فکر میکردم و با عقل ناقص خودم حکمتهایش را برای خودم تحلیل میکردم ،(هرچند ما هرگز علت های تامه حکمهای الهی را نمیدانیم و آنچه میدانیم نیز محتمل است!و قطعا در آخرت وقتی به حکمتهای الهی پی بردیم پشیمان میشویم که چرا به خدای خودمان اعتماد نداشته ایم!! ) در بین تحلیل رسیدم به ازدواج مجدد( دائم و موقت )و در موردش فکر کردم و دیدم حقیقتا اگر این حکم درست انجام میشد آثار برکات زیادی را داشت،خصوصا برای خانمها! برخلاف تصور عموم که فکر میکنند ازدواج مجدد به نفع آقایان است ،اتفاقا بیشتر به نفع خانمهاست
بنده در این مورد با افراد زیادی (خصوصا خانمها) وارد مباحثه شده ام و علتهای مخالفتشان را جویا شده ام، یکی از علتهایشان این بود که چون عاشق شوهرانشان هستند نمیتوانند ببینند که با زن دیگری باشدو این کاملا فطری است! بنده خیلی روی این موضوع فکر کردم اما اولا هنوز نتوانستم معنای عشق را از مخالفت با ازدواج مجدد همسر بفهمم!! ثانیا این کجایش فطری است؟!
فرض کنید خانمی شوهر دارد و شوهرش هم به ازدواج مجدد نیاز دارد، خب زن میگیرد و میرود نزد زن دیگری! اینجا وقتی زن به این فکر میکند که شوهرش با زن دیگری است و دارد نیازهای روحی و جسمی اش به صورت مشروع تامین میشود و الان هم خداوند راضی است و هم شوهرش فطرتا باید خوشال شود نه ناراحت! یا اینکه زمانی است که شوهرش نیازی ندارداما خانمی به دلیل ایکه موفق نشده ازدواج کند از نعمت آرامش ازدواج و داشتن فرزندمحروم است ،اینجا نیز وقتی شوهرش میرود و سرپرستی یک زن دیگررا قبول میکند برای زن باعث افتخار است نه ناراحتی!و اینجا قانونا زن باید خوشحال باشد نه ناراحت! باید خدارا شکر کند که شوهرش دارد مطابق دین و در چهار چوب دین عمل میکند و در این لحظه هم خودش گناه نمیکند و هم مانع گسترش گناه در جامعه میشود، پس برای چه زنها ناراحت میشوند؟!
به نظر بنده اینجا ناراحت شدن ربطی به فطرت ندارد چون فطرتا انسان باید از آنچه مرضی خداوند است و از خوشحالی بندگان که در طول خوشحالی خداوند است خوشحال شود نه ناراحت! و از غم دیگران ناراحت شود نه خوشحال

و حتی بالاتر! وقتی زنی نمیتواند نیازهای همسرش را بر آورده سازد و زن دیگری می آید و بار این تکلیف را بر دوش میکشد اینجا بنا بر فطرت آیا این خانم باید از همسر دوم شوهرش متشکر باشد یا متنفر؟!!

وقتی خانم بیوه ای به همسر نیاز دارد و شوهر زن میرود و نیاز آن خانم را برآورده منیکند اینجا باید از شوهر ناراحت بود یا از اینکه به همنوعمان کمک میکند خوشحال بود؟!!

پس چیزهایی با فطرت ما ناسازگار است که خلاف رضای الهی باشد و هیچکدام از احکامهای الهی با فطرت انسان ناسازگار نیست اگر درست و درجای خودش و طبق قوانین خودش انجام شود وبه نظر بنده خداوند عزیز و حکیم خودش ضامن احکامهایش است

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
یازهراسلام الله علیها

من نمیدونم با این اوصاف ... عقد چه نوع پیمانی هست ...

اختیارات مرد ...
1. هر وقت دلش خواست خانومش رو طلاق بده
2. هر وقت دلش خواست یه همسر دیگه اختیار کنه

اخیتارات زن ...
1. اجازه طلاق گرفتن نداره ... و حق طلاق با مرد هست
2. اجازه نداره با کسه دیگری باشه .

خوب آدم عهد نبنده که راحت تره ...

سلاااااام خواهر خوبم

این مطلبی رو که نوشتید برگرفته از کدوم کتابه؟

اگه مطلب خودتونه باید بگم مردها خودشون عملا باید

نشون بدن ,که من خلافش رو دیدم , شما که هم جنس خودمید .چطوری به این نتیجه رسیدید

همای رحمت;923079 نوشت:
سلاااااام خواهر خوبم

این مطلبی رو که نوشتید برگرفته از کدوم کتابه؟

اگه مطلب خودتونه باید بگم مردها خودشون عملا باید

نشون بدن ,که من خلافش رو دیدم , شما که هم جنس خودمید .چطوری به این نتیجه رسیدید

سلام علیکم

باعرض ادب و احترام به محضر شما

بله( قبلا برای یه مجموعه ای در پاسخ به سوالات مربوط به چند همسری نوشته بودم،که احساس کردم اینجا نیز بیانش لازم است،هر چند مطلب تازه ای نیست و قبلا بارها در تاپیک های مختلف در این زمینه گفتگو کرده ایم،فقط جهت یاد آوری گفتم)

خیلی موارد در کشور داریم که جزو خانواده های موفق چند همسری هستند وبه دلیل این بوذه که هم آقا و‌هم خانمها در زندگی چند همسری درست عمل کردند و در نتیجه مشکلی هم ایجاد نشده است

اگر مواردی ناموفق بوده و بد عمل کرده اند دلیل نمیشود اصل درست چند همسری اشتباه باشد یا زیر سوال برود

یازهراسلام الله علیها

مارینر;923078 نوشت:
من نمیدونم با این اوصاف ... عقد چه نوع پیمانی هست ...

اختیارات مرد ...
1. هر وقت دلش خواست خانومش رو طلاق بده
2. هر وقت دلش خواست یه همسر دیگه اختیار کنه

اخیتارات زن ...
1. اجازه طلاق گرفتن نداره ... و حق طلاق با مرد هست
2. اجازه نداره با کسه دیگری باشه .

خوب آدم عهد نبنده که راحت تره ...

شما فقط یه بعد قضیه رو می بینید !
کارشناس مطمئنا جواب کاملی برای شما خواهد داشت

ولی به نظرم درست نیست به خاطر یه قانونی که باهاش موافق نیستید کل عهد ازدواج و دستور اسلامو زیر سوال ببرید

مردی نزد امام صادق علیه السلام از زن خود بسیار تعریف و تمجید كرد

حضرت فرمود:تا به حال غیرت او را آزموده ای؟

مرد گفت :نه! حضرت فرمود غیرتش را بیازم

پس آن مرد چنین كرد و زنش هم ثابت قدم ماند

[ و حسادت نورزید.]

خبر را به امام داد و حضرت فرمود: زن تو حقیقتا همانگونه است كه
تعریف كردی


[چون حسود نیست و چشم دیدن هوو و یا سایر شریکهای جنسی حلال شوهرش را دارد.]الكافی ج 5 ص505 ح



حالا بهتر میتونیم اون شخصی که میاد می پرسه " اصلا چرا باید نماز بخونم ؟ روزی چند بار همینطوری با خدا صحبت میکنم . " ، رو درک کنیم!

همای رحمت;923075 نوشت:
دیگه نمیدونم صلاح مملکت خویش خسروان دانند

ویه نکته هم در مورد عشق بگم

به نظر من عشق یعنی وفاداری نسبت به هم

یعنی اگه خدا یه چک سفید به یه زن وشوهر داد

با عشق تمام خانم اسم شوهرشو بنویسه آقا هم اسم

خانمشو ولااااا غیر

بانک شما مشکل داره !!
وگرنه بعضی بانک ها حساب چند کاربره هم دارند

برادر بزرگوار خدا کنه شما درست بگید!

واقعا تعریفم از عشق زمینی همینه که گفتم

وبه نظر من حماقت محضه ,شما شوهرت رو با جون

ودل دوست داشته باشی .,اما اون نه !!!!!

ولی اگه عشق حقیقی فقط مختص خداوند ه

خب پس هرچی که اون بگه ,همونه!!

darkalone;923097 نوشت:
شما فقط یه بعد قضیه رو می بینید !
کارشناس مطمئنا جواب کاملی برای شما خواهد داشت

ولی به نظرم درست نیست به خاطر یه قانونی که باهاش موافق نیستید کل عهد ازدواج و دستور اسلامو زیر سوال ببرید

مردی نزد امام صادق علیه السلام از زن خود بسیار تعریف و تمجید كرد

حضرت فرمود:تا به حال غیرت او را آزموده ای؟

مرد گفت :نه! حضرت فرمود غیرتش را بیازم

پس آن مرد چنین كرد و زنش هم ثابت قدم ماند

[ و حسادت نورزید.]

خبر را به امام داد و حضرت فرمود: زن تو حقیقتا همانگونه است كه
تعریف كردی


[چون حسود نیست و چشم دیدن هوو و یا سایر شریکهای جنسی حلال شوهرش را دارد.]الكافی ج 5 ص505 ح

حالا بهتر میتونیم اون شخصی که میاد می پرسه " اصلا چرا باید نماز بخونم ؟ روزی چند بار همینطوری با خدا صحبت میکنم . " ، رو درک کنیم!

سلام ...
خوب من نمیدونم و نمیخوام بدونم که چجوری امکانش هست که یک زن غیرت نداشته باشه ...

فرض میکنیم که من میرم بیرون کار میکنم و برجی 3 میلیون پول در میارم ...

بعدش خوب مثلا همسرم ممکن هست مریض بشه ...
ممکن هست کور بشه ...
ممکن هست که ورشکست بشه و کله دارایی اش رو از دست بده ...

وقتی من بدونم که شوهرم ماله خودم هست ...
حاضرم کله دارییم رو بهش بدم.
حاضرم یکی از چشمام رو هم در بیارم و بهش بدم
ممکن هست تمام طلاهام رو بفروشم و بهش بدم .

ولی آیا چنین شوهری حاضر هست چنین کاری رو برای من بکنه ...
مثلا اگر شوهر من 4 تا زن بغیر از من داشته باشه و من کور بشم ... میتونه یکی از چشماش رو از پیاله در بیاره و به من بده ؟؟؟
وقتی میتونه یه دختر 18 ساله بگیره آیا حاضر هست که زندگی و دار و ندارش رو خرج من بکنه تا مریضی سزطانی که گرفتم خوب بشه ... ؟؟؟

ببینید ممکن هست که شما بگید بله ...
مردی که مسلمون واقعی باشه همچین کارهایی رو میکنه ...

من نمیتونم این سخن رو قبول کنم .... چ.ون وقتی یک دستور العمل و یک قانون میاد ... باید فکر تمامی مردم رو کرده باشه ...

مردمی که در درونشون دزد هست ؛ قاتل هست ؛ دانشمند هست ؛ قصاب هست ؛ آدم فروش هست ؛ مهربان هست ؛ دل سنگ هست و ...

البته اگر بخوام آزادگیم رو کنار بزارم و بخوام بر اساس منافعم عمل کنم ... ممکن هست نظره دیگه ای داشته باشم ...

یکبار یک خواستگاری داشتم همه چیز تمام که در پایان جلسه اول به هر دری می زد تا بطور غیرمستقیم بفهمد بنده گرم مزاج هستم یا خیر و میخواست طوری به من حالی کند که من هم از او بپرسم که وضعیت مزاجی اش چطور است!! آن موقع من ابدا دوزاریم نیفتاد که منظورش چیست و حرف خاصی هم رد و بدل نشد و ازدواج هم به دلیل مخالفت بیجای خانواده لغو شد. چند سال گذشت تا دستم بیاید که آن بنده خدا برای چه این همه با خجالت و اضطراب می خواست این مسئله را مطرح کند. اگر آقایان موقع خواستگاری رفتن حیا و خجالت را کنار بگذارند و از دختر بپرسند که وضعیتش در این خصوص چگونه است و خانم هم مثل من اینقدر پرت نباشد که منظورش را نفهمد و بالعکس او هم مشارکت کند و انتظارتش را در این موارد از مرد بیان کند و در نهایت بر سر کیفیت و کمیت این مسئله شناخت حداقل 50 درصدی پیدا کنند ، هیچ وقت شاهد چنین تاپیکهایی نخواهیم بود. حقیقت اینست که دختران و پسران امروز در هنگام ازدواج به همه اهداف فکر میکنند جزبه آرامش رسیدن.

بطور مثال شخصی که از نظر دینی خیلی مقید است و از طرفی بسیار گرم مزاج یا سرد مزاج است ولی فقط به خصوصیت اول در انتخاب همسر توجه می کند ، حتی اگر با یک همسر بسیار پاک هم ازدواج کند باز هم امکان ایجاد مشکلاتی از این دست برایش وجود دارد.

پس اول قبول کنیم که این تمایل به داشتن همسر دومی که در مرد ایجاد شده و علتش هم راضی نشدن توسط همسر اول است ، اگر به ازدواج دوم یا موقت ختم شود در بسیاری از موارد مسئول مستقیم و اولش خود مردی است که از ابتدا بسیار گرم مزاج بوده ولی عنوان نکرده است. هر کس باید بر اساس شناختی که از خود دارد برای ازدواج اقدام کند نه بر اساس یک سری ملاکهای آرمانی.

در مواردی هم هست که یک زن از وظایف نرمال خود کوتاهی می کند و همسر او که از نظر مزاجی کاملا نرمال است به فکر زن دوم میافتد که در این حال مسئول زن است به شرطی که مرد تمام راههای ممکن برای حفظ خانواده دائم خود را طی کرده و با رفتن به مشاوره و صحبت بدون خجالت و ترس با همسر خود ، خواسته های نرمال خود را مطرح کند و جوابی دریافت نکند.

کسی نمیگوید که ازدواج دوم یا موقت حرام است اما از انجا که هدف ازدواج هم بعد عاطفی و هم بعد جسمانی دارد و زنان بیشتر به خاطر بعد عاطفی ازدواج میکنند ، قبول اینکه همسرشان به خاطر بعد جسمانی به سراغ زن دیگری برود برایشان سخت است. به خصوص در شرایط جامعه امروزی ما که در آن یک دختر و پسر بعد از کلی امید و آرزو و منتظر شدن و دعا و استخاره و واسطه سازی و .... همسر دائم خود را انتخاب می کنند.

darkalone;923097 نوشت:
شما فقط یه بعد قضیه رو می بینید !
کارشناس مطمئنا جواب کاملی برای شما خواهد داشت

ولی به نظرم درست نیست به خاطر یه قانونی که باهاش موافق نیستید کل عهد ازدواج و دستور اسلامو زیر سوال ببرید

مردی نزد امام صادق علیه السلام از زن خود بسیار تعریف و تمجید كرد

حضرت فرمود:تا به حال غیرت او را آزموده ای؟

مرد گفت :نه! حضرت فرمود غیرتش را بیازم

پس آن مرد چنین كرد و زنش هم ثابت قدم ماند

[ و حسادت نورزید.]

خبر را به امام داد و حضرت فرمود: زن تو حقیقتا همانگونه است كه
تعریف كردی


[چون حسود نیست و چشم دیدن هوو و یا سایر شریکهای جنسی حلال شوهرش را دارد.]الكافی ج 5 ص505 ح

حالا بهتر میتونیم اون شخصی که میاد می پرسه " اصلا چرا باید نماز بخونم ؟ روزی چند بار همینطوری با خدا صحبت میکنم . " ، رو درک کنیم!

نتیجه اخلاقی این که آقایان خواهش میکنیم که تعریف و تمجید همسر بزرگوارتان را نزد کسی نکنید، چون ممکن است به این وضع دچار شوید.

این چه حدیثی هست که شما می آورید؟؟؟ اگر قرار باشه که دائم مرد و زن همدیگر رو به این اشکال بیازمایند که دیگه خانواده متلاشی میشه. شما هر روز فلان خصوصیت همسرتان را بر اساس روایتی بیازمایید ؟آیا کار درستی است؟ من نمیگم که روایت درست نیست یا ... بلکه میگم اساس جایی ندارد که همه مردان مومن غیرت همسرانشان را اینگونه بیازمایند.

مگر همسر امام خمینی غیرت نداشت؟ مگر همسر رهبر غیرت ندارد؟ حالا خوب است این بزرگواران که خودشان همه احادیث را از بن و ریشه آشنا هستند شروع کنند به آزمودن غیرت زنانشان؟! آیا اینطور بوده است؟

همین حرفها رو میزنید که روز به روز مردم از جامعه دینی زده می شن. به جای اینکه بگید چرا مردان اینقدر غیرت ندارند که به همسران، دختران و خواهران و نوامیس خود اجازه می دهند با هر پوششی بیرون بیایند و هر جایی کار کنند و هر حرفی را با نامحرم بزنند ، مسئله غیرت زنان را مطرح می کنید؟

این همه تمایل برای روابط نامشروع ، ازدواج موقت یا دوم که مشروع هست از کجا در مردان ما ایجاد شد؟ غیر از این است که از بی غیرتی بسیاری از آنان است که نوامیس خود را اینگونه در معرض دید قرار میدهند و مردان دیگر اعم از مومن و غیر مومن را تحریک می کنند؟

شما این تاپیک را زدید که به زنان ثابت کنید در مقابل حکم خدا حرف مفت نزنند و سرجایشان بنشینند؟ باشه حرفی نیست اما بدانید که این همه تقاضا را مردان بی غیرت با جلوه زنانشان ایجاد کرده اند. وگر نه ازدواج موقت باید باشد اما بسیار کم و در جای خود.

darkalone;923054 نوشت:
یعنی ازدواج موقت بهتر از ازدواج دائمه؟!
یعنی اون خانم حق نداره دیگه به معنای واقعی ازدواج کنه و سرپناه داشته باشه؟
پس تکلیف دوشیزه های سن بالا چی میشه؟

شما توهم داری برادر؟ هدف نباید صرف جواب دادن باشد!!! عرض شد یک راه دیگر!!! کسی نگفت تنها یک راه!!! انتخاب ها متعدد است که بر اساس شرایط جامعه میتوانند برگزیده شوند.

darkalone;923054 نوشت:

من منظورم هم شرایط جامعه بود و هم شخص.
یعنی شما می فرمایید شرایط اقتصادی جامعه الان از زمان پیامبر و ائمه بدتره؟!

منظور شما مهم نیست، مهم منظور بنده است که نقل و قول کردید.
بله بدتر است، زمان پیامبر و امامان اوج قدرت حکومت اسلامی متحد بوده.

darkalone;923054 نوشت:

همونطور که ازدواج جوانان بسیار اهمیت داره این نوع ازدواج هم خیلی با اهمیته. طبق فرمایشات کارشناس محترم چه بسا قسمتی از گره ازدواج جوانان هم مربوط به این نوع ازدواج باشه

برادر جوانان (پسرها!) در ازدواج اولشان مانده اند آنوقت شما در مورد ازدواج دوم بحث و دعوا میکنید؟ اول ازدواج اول باید اتفاق بیفتد تا بتوانیم به ازدواج دوم برسیم.

darkalone;923054 نوشت:

در ضمن اگر این کار و صحبت در موردش بیهوده بود، اصلا از طرف قرآن و ائمه مطرح نمی شد

بحث شما بیهوده است واگرنه تعدد زوجات امری مستحب و لازم برای یک جامعه است که بنا به شرایط، خود به خود میتواند افزایش و یا کاهش پیدا کند.

در هر صورت این حجم بحث و دعوا دلیلش قرآن و احکام نیست و دلیل شخصی دارد که ذکرش در حوصله تاپیک نمی باشد.

darkalone;921923 نوشت:
امیرالمومنین علیه السلام فرمود: در انجام کار حلال جای غیرت ورزی نیست.

من یک سوال دارم. زنی سر کار حلالی می رود که سه برابر مرد درامد دارد. بعد از بچه دار شدن چون وظیفه و تکلیفی ندارد از شیر دادن امتناع می کند و یا اجرت آن را از همسر طلب می کند، در هنگام ازدواج و قبل از اولین ارتباط اول درخواست مهریه می کند و تمکین را به آن مشروط می کند و .... . این ها همگی کارهای حلال هستند اما آیا غیرت بسیاری از مردان دربرابر ان به جوش نمی اید؟ آیا به مرد احساس نامطلوبی در زندگی دست نمیدهد؟ آیا احساس ضعیف شدن اقتدارش در خانه را نمیکند؟ خوب از یک طرف حلال است و از طرف دیگر غیرت فقط برای مرد است و نمایان ساختنش اشکالی ندارد. حال این دو را باهم جمع کنید لطفا.

هر کار حلالی را که نباید همین طوری انجام داد، بدون فکر ، بدون آینده نگری. آیا نباید فکر کنیم که این کار حلال ما چه تاثیری بر دیگران دارد؟

من اگر همسری داشتم که یک کارمند معمولی بود و تمام تلاشم را هم میکردم که او احساس نامطلوبی در زندگی نداشته باشد اما برود و ازدواج دوم کند چه با یک زن زشت و چه زیبا، چه پیر و چه جوان ، چه بیوه و چه دختر ، بی درنگ درخواست مهریه ام را به اجرا می گذاشتم .

اگر همسری داشتم که یک حاجی بازاری بسیار بسیار متمول بود ، علاوه بر این که تمام تلاشم را برایش می کردم، اجازه میدادم هرچقدر میخواهد برای براوردن حوایج مادی زنان بیوه و نیازمند ، سر پرست خانوار و ... خرج کند و انها را تامین کند . اجازه میدادم در میان اهل بازار و ... آبروی خود را گرو بگذارد و دنبال شوهر برای یک زن بیوه بگردد و واسطه گری کند. طلاهایم را می فروختم و به او میدادم تا هزینه ازدواج دختر و پسری را فراهم کند. اما اگر خودش برای رضای خدا مستقیم وارد عمل می شد ، بی درنگ طلاق می گرفتم.

آقایان لطف کنند اگر خیلی دلشان برای زنان بیوه و دختران بدسر پرست و بی سرپرست می سوزد، به جای عمل مستقیم ، بروند دنبال شوهر خوب برای انها به گردند تا آنها هم ازدواج دائم کنند. دست در جیبشان کنند و حساب بانکی شان را بتکانند و هزینه ازدواج و جهیزیه به دو جوان بدهند. اگر نمیتوانند لطفا سر جایشان بنشینند و به فکر کسب ثواب برای آخرتشان با این قبیل ازدواج ها نباشند.

مگر این که آقا مشکلی در ارتباط با همسرش دارد که آن بحثش جداست.

فیزیکدان;923116 نوشت:
من یک سوال دارم. زنی سر کار حلالی می رود که سه برابر مرد درامد دارد. بعد از بچه دار شدن چون وظیفه و تکلیفی ندارد از شیر دادن امتناع می کند و یا اجرت آن را از همسر طلب می کند، در هنگام ازدواج و قبل از اولین ارتباط اول درخواست مهریه می کند و تمکین را به آن مشروط می کند و .... . این ها همگی کارهای حلال هستند اما آیا غیرت بسیاری از مردان دربرابر ان به جوش نمی اید؟ آیا به مرد احساس نامطلوبی در زندگی دست نمیدهد؟ آیا احساس ضعیف شدن اقتدارش در خانه را نمیکند؟ خوب از یک طرف حلال است و از طرف دیگر غیرت فقط برای مرد است و نمایان ساختنش اشکالی ندارد. حال این دو را باهم جمع کنید لطفا.

هر کار حلالی را که نباید همین طوری انجام داد، بدون فکر ، بدون آینده نگری. آیا نباید فکر کنیم که این کار حلال ما چه تاثیری بر دیگران دارد؟

من اگر همسری داشتم که یک کارمند معمولی بود و تمام تلاشم را هم میکردم که او احساس نامطلوبی در زندگی نداشته باشد اما برود و ازدواج دوم کند چه با یک زن زشت و چه زیبا، چه پیر و چه جوان ، چه بیوه و چه دختر ، بی درنگ درخواست مهریه ام را به اجرا می گذاشتم .

اگر همسری داشتم که یک حاجی بازاری بسیار بسیار متمول بود ، علاوه بر این که تمام تلاشم را برایش می کردم، اجازه میدادم هرچقدر میخواهد برای براوردن حوایج مادی زنان بیوه و نیازمند ، سر پرست خانوار و ... خرج کند و انها را تامین کند . اجازه میدادم در میان اهل بازار و ... آبروی خود را گرو بگذارد و دنبال شوهر برای یک زن بیوه بگردد و واسطه گری کند. طلاهایم را می فروختم و به او میدادم تا هزینه ازدواج دختر و پسری را فراهم کند. اما اگر خودش برای رضای خدا مستقیم وارد عمل می شد ، بی درنگ طلاق می گرفتم.

آقایان لطف کنند اگر خیلی دلشان برای زنان بیوه و دختران بدسر پرست و بی سرپرست می سوزد، به جای عمل مستقیم ، بروند دنبال شوهر خوب برای انها به گردند تا آنها هم ازدواج دائم کنند. دست در جیبشان کنند و حساب بانکی شان را بتکانند و هزینه ازدواج و جهیزیه به دو جوان بدهند. اگر نمیتوانند لطفا سر جایشان بنشینند و به فکر کسب ثواب برای آخرتشان با این قبیل ازدواج ها نباشند.

مگر این که آقا مشکلی در ارتباط با همسرش دارد که آن بحثش جداست.


سلام
مطالب شما برای بنده که یک خانوم هستم کاملا قابل درک هستش
آقایی ۳۵ ساله مجرد حق انتخاب دارد که با یک خانم ۲۰ ساله ازدواج کند
آیا در شرایط حاضر یک خانم هم به همین میزان حق دارد
درسته شرایط جامعه و ترس از بی شوهر ماندن هم بعضی خانواده ها رو وادار به قبول همچین خواستگاری میکنه
وقتی جامعه به سمتی رفته که یه آقای متاهل یا آقایی که بعد از چند سال زندگی مشترک و طلاق دادند زنش میره سراغ دختر مجرد نه یک زن بیوه
در این وضعیت جامعه شما راهکاری برای خانم های سن بالا و بیوه دارید
آیا نیاز این خانم ها محدود به خوراک و پوشاک و سرپناه هستش
میدونید زدند همه چی رو خراب کردن حالا میخواهند روی این ویرانه کاخ بسازند برای همین با یه نسیم به سادگی فرو میریزه
بنده هیچ وقت مخالف ازدواج دوم آقایان نبودم بارها تو خونه حتی مادرم با شنیدن زندگی خانم هایی که شوهرش رفته زن دوم گرفته ناراحت میشدند صحبت کردم و سعی کردم توضیح بدم کار این آقا خیلی خوبه که خداقل از راه درست به این خواسته رسیدند اگر واقعا در حق زنهاش ظلم نکرده باشه و.....
وقتی پرسیدم دارید در مورد چی سوال میپرسید آیا مشکل جامعه یا حق و حقوق
برای این بود که
اکثر آقایونی که دارند از این موضوع دفاع میکنند به نوعی شرایط رو برای این موضوع به نظر خودشون فراهم میبینند
یکی از اقوام آقایی هستند که شیرین عقل داشتند در مورد شرایط جامعه صحبت میکردند برام جالب بود که گفتند تعداد دختران سن بالا و خانومهای بیوه رفته بالا حالا میخواهند برای هر مرد ۵ زن سهمیه بدهند
این نوع نگاه زیبنده یک جامعه اسلامی نیست
جایگاه زن اینه
آیا زن خلاصه شده در چشم و ابرو گویا قرار هست سبد کالا دهند
ارزشهای انسانی کجا رفته
با وجود همه این ها
اولویت با افراد مجرد هست قبول
آیا برای این افراد مجرد طرح و برنامه ای ریخته شده آیا یک روانشناس محض رضای خدا اومده باتوجه به شرایط جامعه بگه گفتند زن بهتره از آقا چند سال کوچیکتر باشه ولی الان شما با این خانم که هم سن هستید ازدواج کنید بهتر از اون ۱۰ ،۱۵ سال فاصله سنی که هیچ وجه اشتراکی در نوع زندگی شما وجود نداره و بعد چند مدت ازهم جدا میشید و میرید سراغ دخترهای سن بالا پس بهتره رو انتخابتون بیشتر دقت کنید ؟

ولی با همه این اوضاع مخالفت خانومها با این موضوع مسئله رو تا حدودی کنترل میکنه که حداقل آدمهای شیرین عقل مثل مورد که مثال زدم فکر ازدواج پنجم به سرشون نزنه
ولی مخالفت خانم با آقایی که واقعا در شرایط هست که لازمه ازدواج دوم رو اصلا قبول ندارم

مثلا مردی در شهری دیگر کار میکنه که هر از گاهی میتونه به خانواده سر بزنه
ازدواج مجدد این فرد در محلی که کار میکنه اگر شرایط فراهم نیست که خانوم اولش رو ببره اونجا لازمه
یا آقایی به خاطر طولانی بودن بیماری همسرش
و...
که در همه این موارد ازدواج دائم احتمال بهم زدن زندگی با خانوم اول هست
یا همین مثالی که خود شما زدید یه آقا شرایط مالی و... رو داره و سرپرستی یه خانواده رو برعهده میگیره
و...
در این شرایط مخالفت خانوم کار رو بدتر میکنه
در همه این موارد همه یکسان نیستند
و این موضوع که اشاره کردید رو هم قبول دارم
نمیشه برای همه یک نسخه پیچید
حرفها زیاده گاهی زمان نوشتن فراموش میشه اصل مطلب Smile
اگه پراکندگی وبی نظمی و از شاخه به شاخه ای پریدن در متن میبینید به همین دلیل هستش
نمیشه از یک زاویه به این موضوع نگاه کرد که صرفا حق مرد هست چون خدا اجازه داده پس هر طور که دوست دارم رفتار خواهم کرد

موضوع قفل شده است