جمع بندی چطور چله زبان بگیرم؟

تب‌های اولیه

40 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با نام و یاد دوست





کارشناسان بحث: استاد حامی و استاد اویس

سلامو عرض ادب خدمت شما پرسشگر محترم
صميمانه تشكر مي كنم كه سؤال تان را با اين مركز درميان گذاشتيد
سؤال شما همان طور كه اشاره فرموديد دو بعد دارد بعد روان شناختي و اخلاقي

اما بعد روان شناختي
افراد «الگوهاي» و سبك نسبتا دائم ارتباط مختلفي دارند:
1- پرخاشگر (موشك جواب فشنگ)
2- كم رويي ( سلام جواب فشنگ و موشك)
3- مقندر و قاطع ( صراحت، صميميت، احترام متقابل، احترام به آزادي و خودمختاري طرف مقابل)

دو سبك اولي هم براي خودمان و هم براي ديگران مشكل ايجاد مي كند و سبك آخري از نظر روان شناسي مورد قبول است كه به خودمان و ديگري سود مي رساند و آسيب ها مهار مي شود.
در اسلام ما توصيه به حلم، صبر، تغافل و بخشش و دفن كينه ها و گذشت شده ايم. يعني در روابط روزانه ما نبايد موضع پرخاشگرانه يا پرخاشگري انفعالي (خودخوري) بگيريم. در واقع ما در روابط با افراد دو سويه نمي بينيم روابط را. بلكه مثلثي مي بينيم يعني ما و ديگران و خدا. درد و دل كردن با خدا و راز و نياز با او و جانشينانش سهم زيادي در پالايش هيجان هاي منفي دارد. كسي كه به خاطر خدا مي گذرد چيزي در دل ندارد كه بخواهند منفجر شود همچنان كه وقتي امام سجاد (عليه السلام) صورت يا دستان با ظرفي كه غلام آب مي ريخت زخمي شد و ايشان در برابر خشم امام آيه 134 سوره آل عمران را خواندند امام سجاد خشم خود را با آيه « وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» بدون ابراز هيجان خود آن را فرو بردند و بخشيدند و ازين بالا تر احسان (مالي و عاطفي) هم به غلام خود كردند.
بله اگر كسي بخواهد از تغافل ما سوء استفاده كند يا بخشش ما سبب زورگويي يا تأييد زورگوريي او شود ما بايد با كمك از واسطه هاي مقبول دو طرف و بعد قانون از حق خود دفاع كنيم بدون اين كه حرمت ها از بين برود.

بعد اخلاقي
ادامه دارد..

خاشع;880298 نوشت:
سلام

بنده قصد دارم ان شاءالله چله زبان بگیرم یعنی چهل روز با زبان هیچ گناهی انجام ندهم قبلا چله های دیگری گرفتم اما این که مخصوص زبان باشد خیر
آن طور که متوجه شدم هیچ عضوی مثل زبان سرکش و طغیان گر نیست و اگر کسی موفق شود با زبان هیچ گناهی نکند بر طبق روایات می تواند حتی با دعا کوه را تکان دهد
سوال بنده دو قسمت دارد
قسمت اول اینکه آیا درست است که اگر انسان مثل زودپزی که منافذش کامل گرفته شده کلا خود خوری کند و حرف نزند و ظلم های دیگران را پاسخ ندهد ( با زبان) یک روز منفجر می شود؟ آیا از نظر علم روان شناسی این مطلب صحیح است و آیا کارشناس محترم این را تایید می کند؟ خب روزه سکوت که در اسلام حرام است گاهی هم اگر بخواهیم در مقابل طعن های دیگران پاسخ دهیم ممکن است دچار گناه شویم حالا این درست است یا نه؟ این برایم بسیار مهم است که بدانم اگر در مقابل همه زورگویی های زبانی که به دین مربوط نیست و کاملا شخصی است اگر کلا سکوت کنم آیا امکان انفجار به قول برخی ها هست یا نه؟
قسمت دوم هم درخواست راهنمایی از اساتید اخلاق است که چه راهکارهایی در این زمینه برای موفقیت به بنده ارائه می کنند

با عرض سلام و ادب خدمت خدمت شما
و با سپاس فراوان از کارشناس محترم جناب حامی که پاسخی جامع از مبنای روانشناسی و اخلاقی ارائه فرمودند.

بنده نیز در تایید گفتار برادر ارجمندم جناب حامی باید عرض کنم صبر و استقامت در برابر گزافه‌گویی های افرادی بی خرد یا کم خرد هرگز باعث ضرر و آسیب روحانیمان نمی گردد بلکه آنچه باعث افزایش آستانه قابلیت انسان برای تلقی حقایق ملکوتی می گردد همین سکوت و تحمل سخن مخالف و شرح صدر در برابر ناملایمات است.

در بسیاری از اوقات همین سکوت و نگاه کریمانه شما موجب تلنگر در طرف مقابل می گردد و شما بدون اینکه از کلامتان برای ارشاد و راهنمایی دیگران استفاده کنید سبک زندگی و سیره عملی شما در زندگی دیگران تاثیر گزار می شود و صدالبته که تاثیر کردار بیش از تاثیر گفتار است.

همچنان که برادر ارجمندم فرمودند در هنگام مواجهه با مکدرات سعی کنید پیش از هر چیز رضایت خداوند را محور گفتار و کردار خویش قرار دهید که اگر «او» در میان باشد چشم پوشی از منافع شخصی و گذشت از خطای دیگران کار سختی نخواهد بود
همچنان که در حدیث نبوی صلی الله علیه و آله آمده است:

ذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ مَنْ كَانَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَلْيَدْخُلِ الْجَنَّةَ فَيُقَالُ مَنْ ذَا الَّذِي أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَيُقَالُ الْعَافُونَ عَنِ النَّاسِ(1)

یعنی هنگامى كه بندگان در پيشگاه خدا مى ‏ايستند، آواز دهنده ‏اى ندا دهد: آن كس كه مزدش با خداست برخيزد و به بهشت رود. گفته مى ‏شود: چه كسى مزدش با خداست؟ مى ‏گويد: گذشت كنندگان از مردم.

پینوشت:
1- بحارالانوار(ط-بیروت) ج64، ص266

هو النور

با سلام و عرض ادب

بنده خودم بارها مشاهده کردم که در مقابل تیکه ها و کنایات مردم سکوت کردم افراد دیگری به جای من به انها پاسخ دادند و از من هواداری کردن

تو مـثنوی یه شعری هست که میگه که اصلا در مقابل کسی که ظلم میبینه و سکوت میکنه در سپاه اسمان غلغل می افته ....

میگن یکی از عارفان به خاطر صحبت نکردن سنگ تو دهنشون میگذاشتن

و سکوت قشنگترین جهاد هست .

در پناه حق موفق باشید

اویس;881407 نوشت:

با عرض سلام و ادب خدمت خدمت شما
و با سپاس فراوان از کارشناس محترم جناب حامی که پاسخی جامع از مبنای روانشناسی و اخلاقی ارائه فرمودند.

بنده نیز در تایید گفتار برادر ارجمندم جناب حامی باید عرض کنم صبر و استقامت در برابر گزافه‌گویی های افرادی بی خرد یا کم خرد هرگز باعث ضرر و آسیب روحانیمان نمی گردد بلکه آنچه باعث افزایش آستانه قابلیت انسان برای تلقی حقایق ملکوتی می گردد همین سکوت و تحمل سخن مخالف و شرح صدر در برابر ناملایمات است.

در بسیاری از اوقات همین سکوت و نگاه کریمانه شما موجب تلنگر در طرف مقابل می گردد و شما بدون اینکه از کلامتان برای ارشاد و راهنمایی دیگران استفاده کنید سبک زندگی و سیره عملی شما در زندگی دیگران تاثیر گزار می شود و صدالبته که تاثیر کردار بیش از تاثیر گفتار است.

همچنان که برادر ارجمندم فرمودند در هنگام مواجهه با مکدرات سعی کنید پیش از هر چیز رضایت خداوند را محور گفتار و کردار خویش قرار دهید که اگر «او» در میان باشد چشم پوشی از منافع شخصی و گذشت از خطای دیگران کار سختی نخواهد بود
همچنان که در حدیث نبوی صلی الله علیه و آله آمده است:

ذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ مَنْ كَانَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَلْيَدْخُلِ الْجَنَّةَ فَيُقَالُ مَنْ ذَا الَّذِي أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَيُقَالُ الْعَافُونَ عَنِ النَّاسِ(1)

یعنی هنگامى كه بندگان در پيشگاه خدا مى ‏ايستند، آواز دهنده ‏اى ندا دهد: آن كس كه مزدش با خداست برخيزد و به بهشت رود. گفته مى ‏شود: چه كسى مزدش با خداست؟ مى ‏گويد: گذشت كنندگان از مردم.

پینوشت:
1- بحارالانوار(ط-بیروت) ج64، ص266

با عرض سلام و احترام و تشکر فراوان

بنده این مطالب را یافتم البته معنی برخی رو نمی دونم ولی می خوام بدونم آیا گناهان زبان همین ها هستند فقط؟؟ یا چیز دیگری هم هست؟ منظور حقیر به طور کلی دوری کردن از جمیع گناهان است و آن نمونه طعن را که عرض کردم برای همان مورد انفجار بود

.1 غیبت. 2. نمیمه. 3. دروغ. 4. دو زبانی. 5. بهتان و افتراء. 6. قذف. 7. افشاء اسرار مؤمن. 8. دشنام 9. لعن و نفرین. 10. طعن و شماتت. 11. سُخریه و استهزاء. 12. مدح. 13. اظهار غضب. 14. غنا. 15. کثرت مزاح و خنده. 16. مراء و جدال. 17. خصومت.18. سؤال عوام از امور مشکله. 19. تکلم بدون علم. 20. تکلم بی فایده. 21. منکر خدا شدن. 22. غیر خدا را پرستش کردن. 23. دروغ بستن به خدا. 24. تکذیب آیات خدا. 25. کفران نعمت. 26. از خدا شکوه کردن. 27.اظهار ناامیدی کردن از خداوند. 28. به خداوند دشنام دادن. 29. نسبت فرزند به خدا دادن. 30. نسبت بی عدالتی به خدا. 31. ادعای خدائی کردن. 32. از خدا درخواست بیجا کردن. 33. دعای خیر برای ستمگران. 34. نفرین کردن. 35. چون و چرا کردن در کار خدا. 36. خدا را متهم کردن که به قتل امام حسین راضی بوده. 37. با دشمنان خدا اظهار دوستی کردن. 38. منکر رسالت پیامبر شدن. 39. پیامبر را مجنون خواندن. 40. اسرار امامان معصوم را فاش کردن. 41. از سخن امام عیب گرفتن. 42. برای ظهور امام زمان وقت تعیین کردن. 43. ادعای امامت کردن. 44. حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال دانستن. 45. احکام را با قیاس سنجیدن. 46. به ناحق شهادت دادن. 47. تفسیر به رأی کردن قرآن. 48. مؤمن را خوار کردن. 49. فاسق را عزیز شمردن. 50. مؤمن را ترساندن. 51. اظهار فقر و تنگدستی کردن. 52. راز خود را به دیگران گفتن. 53. به پدر و مادر اُف گفتن. 54. عیبجوئی کردن. 55. نسبت زنا به کسی دادن. 56. خلافکار را تشویق کردن. 57. مؤمنان را با القاب زشت خواندن. 59. به مال و منال دیگران غبطه خوردن. 60. وعدة دروغ دادن. 61. صفات نیک زنان را به نامحرمان گفتن. 62. با زن نامحرم شوخی کردن. 63. فال بد زدن. 64. عذرتراشی برای ظلم ظالمان. 65. سخن برادر مسلمان خود را قطع کردن. 66. پیشگویی و کهانت. 67. منّت کشیدن. 68. با خواندن قرآن کسب روزی کردن. 69. امر سلاطین را امر خدا دانستن. 70. در کیفیت خدا سخن گفتن

حامی;881153 نوشت:
افراد «الگوهاي» و سبك نسبتا دائم ارتباط مختلفي دارند:
1- پرخاشگر (مشك جواب فشنگ)
2- كم رويي ( سلام جواب فشنگ و موشك)
3- مقندر و قاطع ( صراحت، صميميت، احترام متقابل، احترام به آزادي و خودمختاري طرف مقابل)

با عرض سلام و احترام و تشکر
استاد گرامی منظور از مشک و فشنگ و موشک چیه؟!
و راه رسیدن به گزینه سوم چیه؟
اگر امکانش هست یکمی توضیح بدید خیلی ممنونم

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

خاشع;881643 نوشت:
با عرض سلام و احترام و تشکر
استاد گرامی منظور از مشک و فشنگ و موشک چیه؟!
و راه رسیدن به گزینه سوم چیه؟
اگر امکانش هست یکمی توضیح بدید خیلی ممنونم

سلام عليكم
الگوي پرخاشگرانه: برخي مي گويند من كسي بهم حرف تندي بزنه ده تا جوابش ميدم من تعبير مي كنم به موشك جواب فشنگ

الگوي مقتدر و قاطع
براي رسيدن به اين الگو بايد عادت قبلي را بشكنيم و كنار بگذاريم. كلا ترك عادت سخت است و طبع ثانوي ما شده است ولي اراده ما بر آن قالب است با مقاومت و تمرين مي توانيم قبلي را كنار بگذاريم و شالوده و فنداسيون الگوي جديد را بريزيم و ديوارهايش را بالا بكشيم و سقفش را بزنيم و در آن آرامش بيابيم

راه كارها
تمرين براي راه جديد
الگوگيري از افراد قاطع
توجه به ضررهاي جسمي و معنوي و اجتماعي ذهني دو الگوي اول ( مثلا فرد پرخاشگر اگر چهره خودش را در آينه ببينيد خودش تجديد نظر مي كند افراد ديگر هم با ديدن چهره او از او فرار مي كنند)
توجه به فوايد الگوي اقتدار
تحليل سود و زياد : در يك خط عمودي وسط كاغذي رسم كنيم زيان ها را يك سمت و سودهاي پرخاشگر را يك سمت بنويسيم براي كمرويي هم همين طور. بعد جمع بندي كنيم ببينم كدام نمره بالاتري مي گيرد
دعا كردن براي رسيدن به مقصود
برنامه مكتوب خودتربيتي و خوداصلاحي( خودمشاهده گري، خوداريابي و خود تقويتي و خود محرومي و خود تنبيهي )
و..[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;881642 نوشت:
با عرض سلام و احترام و تشکر فراوان

بنده این مطالب را یافتم البته معنی برخی رو نمی دونم ولی می خوام بدونم آیا گناهان زبان همین ها هستند فقط؟؟ یا چیز دیگری هم هست؟ منظور حقیر به طور کلی دوری کردن از جمیع گناهان است و آن نمونه طعن را که عرض کردم برای همان مورد انفجار بود

.1 غیبت. 2. نمیمه. 3. دروغ. 4. دو زبانی. 5. بهتان و افتراء. 6. قذف. 7. افشاء اسرار مؤمن. 8. دشنام 9. لعن و نفرین. 10. طعن و شماتت. 11. سُخریه و استهزاء. 12. مدح. 13. اظهار غضب. 14. غنا. 15. کثرت مزاح و خنده. 16. مراء و جدال. 17. خصومت.18. سؤال عوام از امور مشکله. 19. تکلم بدون علم. 20. تکلم بی فایده. 21. منکر خدا شدن. 22. غیر خدا را پرستش کردن. 23. دروغ بستن به خدا. 24. تکذیب آیات خدا. 25. کفران نعمت. 26. از خدا شکوه کردن. 27.اظهار ناامیدی کردن از خداوند. 28. به خداوند دشنام دادن. 29. نسبت فرزند به خدا دادن. 30. نسبت بی عدالتی به خدا. 31. ادعای خدائی کردن. 32. از خدا درخواست بیجا کردن. 33. دعای خیر برای ستمگران. 34. نفرین کردن. 35. چون و چرا کردن در کار خدا. 36. خدا را متهم کردن که به قتل امام حسین راضی بوده. 37. با دشمنان خدا اظهار دوستی کردن. 38. منکر رسالت پیامبر شدن. 39. پیامبر را مجنون خواندن. 40. اسرار امامان معصوم را فاش کردن. 41. از سخن امام عیب گرفتن. 42. برای ظهور امام زمان وقت تعیین کردن. 43. ادعای امامت کردن. 44. حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال دانستن. 45. احکام را با قیاس سنجیدن. 46. به ناحق شهادت دادن. 47. تفسیر به رأی کردن قرآن. 48. مؤمن را خوار کردن. 49. فاسق را عزیز شمردن. 50. مؤمن را ترساندن. 51. اظهار فقر و تنگدستی کردن. 52. راز خود را به دیگران گفتن. 53. به پدر و مادر اُف گفتن. 54. عیبجوئی کردن. 55. نسبت زنا به کسی دادن. 56. خلافکار را تشویق کردن. 57. مؤمنان را با القاب زشت خواندن. 59. به مال و منال دیگران غبطه خوردن. 60. وعدة دروغ دادن. 61. صفات نیک زنان را به نامحرمان گفتن. 62. با زن نامحرم شوخی کردن. 63. فال بد زدن. 64. عذرتراشی برای ظلم ظالمان. 65. سخن برادر مسلمان خود را قطع کردن. 66. پیشگویی و کهانت. 67. منّت کشیدن. 68. با خواندن قرآن کسب روزی کردن. 69. امر سلاطین را امر خدا دانستن. 70. در کیفیت خدا سخن گفتن


با سلام خدمت شما
بله موارد گناه زبانی همینها هستند.
[/]

خاشع;880298 نوشت:
سلام

بنده قصد دارم ان شاءالله چله زبان بگیرم یعنی چهل روز با زبان هیچ گناهی انجام ندهم قبلا چله های دیگری گرفتم اما این که مخصوص زبان باشد خیر
آن طور که متوجه شدم هیچ عضوی مثل زبان سرکش و طغیان گر نیست و اگر کسی موفق شود با زبان هیچ گناهی نکند بر طبق روایات می تواند حتی با دعا کوه را تکان دهد
سوال بنده دو قسمت دارد
قسمت اول اینکه آیا درست است که اگر انسان مثل زودپزی که منافذش کامل گرفته شده کلا خود خوری کند و حرف نزند و ظلم های دیگران را پاسخ ندهد ( با زبان) یک روز منفجر می شود؟ آیا از نظر علم روان شناسی این مطلب صحیح است و آیا کارشناس محترم این را تایید می کند؟ خب روزه سکوت که در اسلام حرام است گاهی هم اگر بخواهیم در مقابل طعن های دیگران پاسخ دهیم ممکن است دچار گناه شویم حالا این درست است یا نه؟ این برایم بسیار مهم است که بدانم اگر در مقابل همه زورگویی های زبانی که به دین مربوط نیست و کاملا شخصی است اگر کلا سکوت کنم آیا امکان انفجار به قول برخی ها هست یا نه؟
قسمت دوم هم درخواست راهنمایی از اساتید اخلاق است که چه راهکارهایی در این زمینه برای موفقیت به بنده ارائه می کنند

کارشناس روان شناسی( استاد حامی)
ممنونم


[=arial]
بسم الله الرحمن الرحیم

از کوره همان تراود که در اوست...
فکر محتوای کوزه باشید...
چله خوبه...چله ی زیارت عاشورا،قران،یک دعای خاص...
اما این که چله ی زبان و ...اینا باید تحت نظر یک استاد آشنا به اصول تربیت باشه...
یک فشار بیجا به نفس باعث میشه نفس در جای دیگه چنان زمین بزنه انسان رو که سخت بتونه بلند بشه..
اگر میخواید زبانتون رو درست کنید،در ابتدا وجودتون رو تسلیم تسلیم خدا و اهلبیت کنید...بعد یک جمله و حدیث چنان توی وجودتون اثر میذاره که جز به سهوا خطای اون رو انجام نمیدید..
{ مَّا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ } سوره ق آیه 18
هیچ سخنى بر زبان نمی ‏آورد مگر آنکه نزد او فرشته مراقبى حاضر است (تا آن سخن را بنویسد)
چرا چله؟
همین یک آیه ی بالا رو یکی بفهمه،مدام فکر کنه من هر چی بگم داره ثبت میشه...دیگه نیازی به چله نداره و فشار اوردن به روح و جسم..
یا این روایت در مورد یکی از گناهان زبان:
حضرت رسول فرمود: در شب معراج بر گروهى گذشتم که رویشان را با ناخنها میکندند از جبرئیل پرسیدم که اینان چکاره ‏اند؟ گفت: ایشان کسانى هستند که غیبت مردم را میکردند. ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 279
اگر وجود شما یک وجود با ایمان و تسلیم باشه،با خوندن حدیث بالا آیا جراتی برای غیبت کردن میمونه...تن اون فرد نمی لرزه از انجام غیبت یا شنیدن اون؟
شما صدتا چله ی زبان هم بگیرید،معصوم نمیشید و خطا و نسیان الی الابد برای شما و همراه شما خواهد بود...پس بجای چله معرفتتون رو زیاد کنید،شناختتون رو نسبت به عواقب گناهان زبان بیشتر کنید و روی عبودیتتون کار کنید اونوقت خواهید دید زبانتون جز به خیر باز نمیشه...

اویس;881760 نوشت:
با سلام خدمت شما
بله موارد گناه زبانی همینها هستند.

عرض سلام و ادب و احترام
استاد بزرگوار لطفا در مورد سوالاتی که از این 70 مورد برای حقیر ایجاد شده راهنمایی فرمایید
با سپاس فراوان

خاشع;881642 نوشت:
با عرض سلام و احترام و تشکر فراوان

بنده این مطالب را یافتم البته معنی برخی رو نمی دونم ولی می خوام بدونم آیا گناهان زبان همین ها هستند فقط؟؟ یا چیز دیگری هم هست؟ منظور حقیر به طور کلی دوری کردن از جمیع گناهان است و آن نمونه طعن را که عرض کردم برای همان مورد انفجار بود

.1 غیبت. 2. نمیمه. 3. دروغ. 4. دو زبانی. 5. بهتان و افتراء. 6. قذف. 7. افشاء اسرار مؤمن. 8. دشنام 9. لعن و نفرین. 10. طعن و شماتت. 11. سُخریه و استهزاء. 12. مدح. 13. اظهار غضب. 14. غنا. 15. کثرت مزاح و خنده. 16. مراء و جدال. 17. خصومت.18. سؤال عوام از امور مشکله. 19. تکلم بدون علم. 20. تکلم بی فایده. 21. منکر خدا شدن. 22. غیر خدا را پرستش کردن. 23. دروغ بستن به خدا. 24. تکذیب آیات خدا. 25. کفران نعمت. 26. از خدا شکوه کردن. 27.اظهار ناامیدی کردن از خداوند. 28. به خداوند دشنام دادن. 29. نسبت فرزند به خدا دادن. 30. نسبت بی عدالتی به خدا. 31. ادعای خدائی کردن. 32. از خدا درخواست بیجا کردن. 33. دعای خیر برای ستمگران. 34. نفرین کردن. 35. چون و چرا کردن در کار خدا. 36. خدا را متهم کردن که به قتل امام حسین راضی بوده. 37. با دشمنان خدا اظهار دوستی کردن. 38. منکر رسالت پیامبر شدن. 39. پیامبر را مجنون خواندن. 40. اسرار امامان معصوم را فاش کردن. 41. از سخن امام عیب گرفتن. 42. برای ظهور امام زمان وقت تعیین کردن. 43. ادعای امامت کردن. 44. حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال دانستن. 45. احکام را با قیاس سنجیدن. 46. به ناحق شهادت دادن. 47. تفسیر به رأی کردن قرآن. 48. مؤمن را خوار کردن. 49. فاسق را عزیز شمردن. 50. مؤمن را ترساندن. 51. اظهار فقر و تنگدستی کردن. 52. راز خود را به دیگران گفتن. 53. به پدر و مادر اُف گفتن. 54. عیبجوئی کردن. 55. نسبت زنا به کسی دادن. 56. خلافکار را تشویق کردن. 57. مؤمنان را با القاب زشت خواندن. 59. به مال و منال دیگران غبطه خوردن. 60. وعدة دروغ دادن. 61. صفات نیک زنان را به نامحرمان گفتن. 62. با زن نامحرم شوخی کردن. 63. فال بد زدن. 64. عذرتراشی برای ظلم ظالمان. 65. سخن برادر مسلمان خود را قطع کردن. 66. پیشگویی و کهانت. 67. منّت کشیدن. 68. با خواندن قرآن کسب روزی کردن. 69. امر سلاطین را امر خدا دانستن. 70. در کیفیت خدا سخن گفتن

6.قذف: متهم ساختن فردی به جرم زنا و لواط
9.لعن و نفرین: به جز لعن کسانی که از معصومین اجازه داریم مثل لعن های زیارت عاشورا و ..... که معتبرند
10. طعن و شماتت: در مقابل کسی که جز با طعن در جواب طعنش ساکت نمی شود واقعا باید چه کرد؟! اگر که او در کارش اسراف کند چی؟
12. مدح: منظور چیست؟ مدح چرا خطاست؟ اینکه مثلا زیبایی کسی را تحسین کینم به فرض زیبایی کودک یا شیرین زبانیش را، یا مدح استاد یا خانواده و ........ ایرادش را بنده متوجه نمی شوم ممنون میشوم توضیح بدهید
13. اظهار غضب: کاملا برایم مبهم است نکند منظورش داد وبیداد کردن است؟
. 15. کثرت مزاح و خنده: یعنی خیلی شوخ بودن بد است؟! حتی اگر شوخی ها تمیز باشند؟
16. مراء و جدال: حتی با آنها که شمشیر از رو بسته اند و علیه مقدسات می جنگند هم نمیتوان جدال کرد؟! یا منظور فقط با مومن است؟
17. خصومت: مثل چی یعنی چطوری مثلا؟
18. سؤال عوام از امور مشکله یعنی چی؟
20. تکلم بی فایده: زمزمه کردن برخی از اشعار با خود بصورت گاه و بیگاه از مصادیق آن هست یا خیر؟
32. از خدا درخواست بیجا کردن: درخواست بیجا چیه؟ خب مگه نمیشه هر چه که دوست داریم از خدا بخواهیم؟بیجا چیه؟
40. اسرار امامان معصوم را فاش کردن : اسرارشان؟!
47. تفسیر به رأی کردن قرآن : اینکه حین کلاس سعی می کنیم معنای آیات را در بیاوریم که جزءش نیست هست؟ گهگاه اشتباه هم می کنیم خب
52. راز خود را به دیگران گفتن: چرا ایراد دارد؟ هیچ استثنایی دارد؟
55. نسبت زنا به کسی دادن: چرا بعضی از گناهان رو دوبار دوبار آورده؟ خب این همان قذف است دیگر!
59. به مال و منال دیگران غبطه خوردن: مگر عبطه خوردن گناه دارد؟ مگر فقط حسادت گناه نیست؟!
67. منّت کشیدن: منظور چیه؟ مثلا زن و شوهر قهر کنند یکی بره منت اون یکی رو بکشه اشکال داره؟ یا موارد دیگری منظوره؟
68. با خواندن قرآن کسب روزی کردن: یعنی این قرآن هایی که برای اموات می خونند و در ازاش پول میگیرند اشکال داره؟ من برای اولین بار یک قرآن گرفتم و در ازاش هزینه ای دریافت کردم یعنی برم فسخش کنم و توبه کنم؟ در ضمن نماز هم گرفتم روزه هم گرفتم اینها چطورند؟ اگر ایراد داره من پسشون بدم پولشم هنوز دست نزدم می تونم فسخش کنم ولی باید خسارت بدم تا طرف راضی بشه چون یه مدت ازش گذشته!
70. در کیفیت خدا سخن گفتن: گاهی دوستان یا غریبه ها از کیفیت خدا از بنده سوال می کنند و بنده خطبه اول نهج البلاغه را به صورت کلی برایشان نقل می کنم خب این خطبه هم از کیفیت خدا سخن می گوید همین که می گوید خدا نه از چیزی است نه در چیزی است نه بر چیزی است خودش سخن از کیفیت است دیگر، لطفا توضیح دهید منظور چیست؟

در روایتی داریم که حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: «هر که متعهد شود محافظت آنچه میان دو فک اوست که زبان باشد، و آنچه میان دو پای اوست، من از برای او بهشت را متعهد می شوم
شخصی به آن حضرت عرض کرد که: راه نجات چیست؟ فرمود: زبان خود را نگاه دارو دیگری عرض کرد که: از چه چیز بیشتر بر من ترسیده شود؟ زبان او را گرفت و فرمود: این و فرمود بیشتر چیزی که مردمان را داخل جهنم می کند زبان است و شهوت.
کنزل العمال، ج 15، ص 806، ح 43205.
جامع السعادات، ج 2، ص 341.
الغزالی، محمد، احیاء العلوم، بیروت، انتشارات دارالقلم، ج 3، ص 94.

آیت الله بهجت (ره):

از ما، عمل چندانی نخواسته اند!

مهم تر از عمل کردن، "عمل نکردن" است!

تقوا یعنی "عمل گناه را مرتکب نشدن!

همه میپرسند چه کار کنیم؟

من میگویم: بگویید چه کار نکنیم؟

و پاسخ اینست:

گــــــــنــــــــــــاه نــــکــنــیــد.

شاه کلید اصلی رابطه با خدا " گــنــاه نــکــردن " است.



خاشع;882059 نوشت:
6.قذف: متهم ساختن فردی به جرم زنا و لواط

با سلام خدمت شما خواهر ارجمند
مراد از قذف این است که انسان فردی پاکدامن را بدون دلیل و مدرک محکمه پسند متهم به زنا و لواط کند و از این ناحیه منجر به هتک حرمت مومنین شود.
خداوند در سوره نور می فرماید:
إِنَّ اَلَّذِینَ یَرْمُونَ اَلْمُحْصَنٰاتِ اَلْغٰافِلاٰتِ اَلْمُؤْمِنٰاتِ لُعِنُوا فِی اَلدُّنْیٰا وَ اَلْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذٰابٌ عَظِیمٌ یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِمٰا کٰانُوا یَعْمَلُونَ. (نور  آیه  ٢٢ ) .
یعنی آنان که بزنان پاکدامن نسبت زنا مى‌دهند که از آنچه بایشان نسبت مى‌دهند بیخبران و اهل ایمانند، دور کرده شده‌اند در دنیا (از نام نیک) و در آخرت (از رحمت) و براى ایشان شکنجۀ بزرگى است در روزى که زبانشان و دست و پایشان بر آنچه کرده‌اند گواهى دهند

خاشع;882059 نوشت:
9.لعن و نفرین: به جز لعن کسانی که از معصومین اجازه داریم مثل لعن های زیارت عاشورا و ..... که معتبرند

لعن و نفرین کلا امر پسندیده ای نیست مگر در موارد خاص.لعن در مواردى جائز دانسته شده است :
1 - لعن بر كافران : خداوند متعالى در قرآن كریم مى فرماید: «همانا كسانى كه كافر شدند و با عقیده كفر مردند، خداوند و فرشتگان و مردم بر آن ها لعنت مى فرستند.» (1)
2 - لعن بر مشركان : در قرآن كریم آمده است :«و (خدا) مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را كه به خدا گمان بد مى برند، كیفر مى دهد. حوادث سویى (كه براى مۆمنان انتظار مى كشند) بر خودشان نازل شود و خداوند بر آن ها خشم گرفته و آنان را از رحمت خود دور ساخته و دوزخ را برایشان آماده كرده است ، و چه بدسرانجامى است.» (2)
3 - لعن بر مرتدان : آن ها كه اسلام را پذیرفته ، سپس از آن بازگردند، مورد لعن پروردگار قرار مى گیرند:«چگونه خداوند گروهى را هدایت كند كه پس از ایمان آوردن و گواهى دادن به حقانیت رسول ، و در حالى كه نشانه هاى روشن براى آن ها آمد، كافر شدند؟ و خدا گروه ستمكاران را هدایت نخواهد كرد. كیفر آن ها این است كه نفرین خداوند و فرشتگان و مردم همگى براى آن ها است . »(3)
4 - لعن بر منافقان : خداوند سبحان در چند آیه از قرآن كریم ، منافقان را لعن كرده است ؛ از جمله مى فرماید:«خداوند به مردان و زنان منافق و كافران وعده آتش دوزخ داده است . جاودانه در آن خواهند ماند. همان براى آن ها بس است و خدا آن ها را از رحمتش دور ساخته ، عذاب پایدارى براى آنان است .» (4)
5 - لعن بر ستمگران : در قرآن مجید آمده است : «الا لعنه الله على الضالمین» (5) ؛هان لعنت خدا بر ستمكاران باد!
6 - لعن بر فسادكنندگان در زمین : خداوند بزرگ در برخى از آیات نورانى خود، فساد كنندگان را لعنت كرده است ؛ همانند این آیه كه مى فرماید: «و آن ها كه عهد الهى را پس از محكم كردن مى شكنند و پیوندهایى را كه خدا دستور برقرارى آن را داده ، مى گسلند و در روى زمین فساد مى كنند، لعنت خدا و بدى او (و مجازات ) سراى آخرت از آن ایشان است .» (6) هر كس مخاصمه از سوى ستمگرى را به عهده گیرد یا بر آن مخاصمه او را یارى رساند، سپس فرشته مرگ بر او فرود آید، به او مى گوید: به تو لعنت خدا و آتش دوزخ و سرانجامى بد را بشارت مى دهم
7 - لعن بر شیطان : شیطان به سبب سركشى در برابر فرمان حق و كبر ورزیدن ، از درگاه رحمت خدا رانده و لعنت شد. خداوند در بسیارى از آیات كتاب كریمش او را لعن كرده است : و ان علیك لعنتى الى یوم الدین (7)؛ و همانا لعنت من تا روز قیامت بر تو خواهد بود.
8 - لعن بر آزار دهندگان خدا و پیامبر: آزار دهندگان خدا و پیامبر او، لعنت شده اند؛ آن جا كه خداوند مى فرماید: ان الذین یودون الله و رسوله لعنهم الله فى الدنیا و الاخره و اعدلهم عذابا مهینا(8)
آن ها كه خدا و پیامبرش را آزار مى دهند، خداوند ایشان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته و براى آنان عذاب خوار كننده اى آماده كرده است.
10 - لعن بر بهتان زنندگان به زنان پاكدامن : خداوند بزرگ مى فرماید: «ان الذین یرمون المحصنات الغافلات المومنات لعنوا فى الدنیا و الاخره و لهم عذاب عظیم» ؛ همانا كسانى كه به زنان شوهردار ناآگاه مۆمن بهتان مى زنند، در دنیا و آخرت لعنت مى شوند و براى ایشان عذابى بزرگ است . (9)
12 - لعن بر تحریف كنندگان كتاب خدا: رسول اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: انى لعنت سبعا لعنهم الله و كل نبى مجاب ، قیل و من هم یا رسول الله ؟ قال (صلى الله علیه و آله و سلم) : الزائد فى كتاب الله ...(10) همانا من هفت كس را لعنت مى كنم كه خداوند و هر پیامبر اجابت شده اى آن ها را لعنت كرده اند. عرض شد: اى پیامبر خدا! آن ها چه كسانى اند؟ پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: كسى كه بر كتاب خدا چیزى بیفزاید...
13 - لعن بر منكران قضا و قدر الهى : پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) در ادامه شمارش افراد ملعون مى فرماید:... والمكذب بقدر الله (11) ؛ و كسى كه قدر الاهى را تكذیب كند.
14 - لعن بر مخالفان سنت رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) : رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در ادامه شمارش افراد ملعون فرمود: والمخالف لسنتى (12)و مخالف با سنت من
15 - لعن بر حلال كنندگان حرام خدا: رسول اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) در ادامه شمارش افراد ملعون فرمود: «... والمستحل من عترتى ما حرم الله» (13). ؛ و آن كس از خاندانم كه آن چه را خداى عزوجل حرام كرده است ، حلال كند.
16 -لعن بر زورگوى سلطه گر: حضرت رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در ادامه فرمود: «...والمسلط بالجبروت لیعز من اذل الله و یذل من اعزالله (14) و كسى كه به زور چیره شده تا آن كه را خدا ذلیل كرده ، عزیز كند و آن كه را خدا عزیز كرده ، ذلیل كند.
17 - لعن بر تاراج كننده بیت المال : رسول گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) در ادامه فرمود:
والمستاثر على المسلمین بفیئهم منتحلاله (15)
18 -لعن بر حرام كنندگان حلال خدا: پیامبر مكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) در پایان شمارش افراد ملعون فرمود: والمحرم ما احل الله عزوجل (16) و كسى كه آن چه را خداى عزوجل حلال كرده است حرام كند.
حال پرسش این است كه آیا مى توان افراد متصف به صفاتى چون كفر، شرك ، نفاق و ظلم به صورت معین و مشخص لعنت كرد یا حكم جواز لعن فقط به كافران ، مشركان ، منافقان ، ظالمان و... به صورت كلى و نامعین مربوط مى شود؟
نام بردن از شخص خاص و لعنت كردن او، فقط زمانى صحیح است كه آن شخص صفت كفر یا ظلم یا... را داشته باشد و گرنه لعن او حتى به صورت نامعین هم ، چه به صورت اخبار و چه به صورت انشا، جایز نیست ؛ اما از آن جا ممكن است شخص داراى یكى از این صفات تا زمان مرگش توبه كند و به راه خدا باز گردد، بهتر است نام اشخاص در لعن برده نشود و فقط به صورت كلى و نامعین لعن شوند.
پی نوشت ها :
1- بقره (2)، 161.
2- بقره (2)، 89.
3- فتح (48): 6.
4- آل عمران (3): 86 و 87.
5- توبه (9): 68.
6- هود(11): 18.
7- محدث نورى : مستدرك الوسائل ، ج 12، ص 306، ح 3627.
8- رعد (13): 25.
9- نور : 23.
10- محدث نورى : مستدرك الوسائل ، ج 11، ص 372، ح 13294
11- همان
12- همان
13- همان
14- همان
15- حر عاملى : وسائل الشیعه ، ج 16، ص 51، ح 20956.
16- همان

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;882059 نوشت:
10. طعن و شماتت: در مقابل کسی که جز با طعن در جواب طعنش ساکت نمی شود واقعا باید چه کرد؟! اگر که او در کارش اسراف کند چی؟

به طور کلی بهتر است به جای طعن و شماتت نسبت به اشتباه دیگران با دلیل و منطق و ابراز دلسوزی و رعایت احترام درصدد حل مشکل طرف مقابل باشیم زیرا سرزنش و مذمت و شماتت دیگران امری پسندیده نیست و پیامبر اکرم ص فرموده است: هر که کار زشتی را فاش کند مانند کسی است که آن را به جای آورده و هر که مؤمنی را به چیزی سرزنش کند نمی میرد تا آن را مرتکب شود.
(وسائل الشیعه، ج8، ص569 و 609)
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;882059 نوشت:
مدح: منظور چیست؟ مدح چرا خطاست؟ اینکه مثلا زیبایی کسی را تحسین کینم به فرض زیبایی کودک یا شیرین زبانیش را، یا مدح استاد یا خانواده و ........ ایرادش را بنده متوجه نمی شوم ممنون میشوم توضیح بدهید

مدح زمانی خطا است که در مورد امر مذمومی انجام شود و یا اینکه این مدح در طرف مقابل ایجاد کبر و غرور و خودخواهی نماید وگرنه مدح در برابر زیبایی ها و نعمتها نه تنها مذموم نیست بلکه مورد سفارش بسیار است.
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;882059 نوشت:
13. اظهار غضب: کاملا برایم مبهم است نکند منظورش داد وبیداد کردن است؟

مراد از اظهار غضب عدم کنترل عصبانیت و ابراز آن به انواع گوناگون است که گاه به داد و بی داد کردن و گاه به هتک حرمت دیگران و گاه به قتل و جنایت منتهی می گردد.
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;882059 نوشت:
. 15. کثرت مزاح و خنده: یعنی خیلی شوخ بودن بد است؟! حتی اگر شوخی ها تمیز باشند؟

در روایات بسیاری آمده یکی از خصائص انسان مومن گشاده رویی و مطایبه و شوخی کردن است منتهی از آنجا که در هر امری حتی عبادت کردن هم افراط مذموم است در شوخی کردن نیز افراط وزیاده روی مذموم بوده و کثرت خنده باعث تیرگی قلب می شود.
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;882059 نوشت:
مراء و جدال: حتی با آنها که شمشیر از رو بسته اند و علیه مقدسات می جنگند هم نمیتوان جدال کرد؟! یا منظور فقط با مومن است؟

جدال عبارت از پیکار لفظی و ستیزه در کلام جهت چیره شدن بر طرف مقابل و ساکت کردن او است؛ بنابراین مقصود از جدال در دانش اخلاق، ردّ و بدل کردن سخن، جهت چیره شدن بر دیگری است. بحث و پیکار در کلام، چه در مسائل علمی، چه اعتقادی و دینی، با عنوان جدال مطرح می شود.
اما «مراء» در مقایسه با جدال معنایی گسترده تر دارد. مراء در معنای پیکار کلامی و رد و بدل کردن سخن به کار می رود؛ ولی فقط به امور اعتقادی و دینی محدود نمی شود؛ بلکه تمام امور را در بر می گیرد. همچنین در مراء، شخص سخنی را گفته و طرف مقابل به خرده گیری و اعتراض لب می گشاید؛ ولی در جدال نیازی به این نیست که شخص جدال شونده سخن آغاز کند؛ بلکه چه بسا دانستن عقاید او موجب آغاز جدال شود.
نکته دیگر این که در مراء، شخص قصد خودنمایی و انگیزه کوچک کردن طرف مقابل را دارد؛ از این رو تا طرف مقابل سخن نگوید، او نمی تواند وارد مراء شود؛ اما در جدال، شخص قصد دارد فساد مطلب علمی طرف مقابل را به او بفهماند؛ بنابراین نیازی نیست که شخص مقابل، سخن بگوید.
با توجه به توضیحی که در مورد جدال و مراء گفته شد بهتر است حتی در مقابل دشمنان نیز از سلاح برهان و استدلال استفاده شود .
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]اگر خواهر ارجمندمان هریک از سوالات را در یک پست مطرح می کردند برای پاسخگویی بسیار راحت تر بود.
گنجاندن 19 سوال در یک پست کمی پاسخگو را دچار زحمت می کند.
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;882059 نوشت:
17. خصومت: مثل چی یعنی چطوری مثلا؟

خصومت یعنی دشمنی کردن با افرادی که قصد دشمنی ندارند. مثلا نسبت به کسی که دلسوز ماست و اشتباه ما را متذکر می شود خرده به دل گرفته و به جای اصلاح خودمان درصدد انتقام و دشمنی با طرف مقابل باشیم.
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;882059 نوشت:
سؤال عوام از امور مشکله یعنی چی؟

یعنی افرادی که فاقد تحصیلات عالیه هستند از اموری سوال کنند که مربوط به سطوح عالی دانش است مثل اینکه کسی بدون طی مقدمات منطق و برهان و فلسفه از مسائل سنگین عرفانی بپرسد و توقع پاسخگویی جامعی را نیز داشته باشد.
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;882059 نوشت:
20. تکلم بی فایده: زمزمه کردن برخی از اشعار با خود بصورت گاه و بیگاه از مصادیق آن هست یا خیر؟

اگر در تکرار این اشعار فایده عقلانی مثل حفظ کردن شعری در میان باشد جزو مصادق آن نخواهد بود.
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;882059 نوشت:
32. از خدا درخواست بیجا کردن: درخواست بیجا چیه؟ خب مگه نمیشه هر چه که دوست داریم از خدا بخواهیم؟بیجا چیه؟

مراد از درخواست بیجا توقعات بیش از حد از خداوند است. یعنی حد و اندازه خود و قوانین حاکم نظام هستی را فراموش کرده و بدون درنظر گرفتن اینها از خداوند درخواست حل مشکلات را داشته باشیم. مثل آنکه بیماری بدون مراجعه به پزشک از خداوند توقع معجزه و شفا داشته باشد.
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;882059 نوشت:
40. اسرار امامان معصوم را فاش کردن : اسرارشان؟!

بله برخی از اسرار القا شده از ناحیه امامان معصوم را نمیتوان برای دیگران فاش کرد اسراری مثل صورت برزخی ملکات انسانها در دنیا
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;882059 نوشت:
تفسیر به رأی کردن قرآن : اینکه حین کلاس سعی می کنیم معنای آیات را در بیاوریم که جزءش نیست هست؟ گهگاه اشتباه هم می کنیم خب

خیر این جزء آن موارد نیست. مراد از تفسیر به رای این است که تعمدا معنایی باطل را به قرآن گره بسته و اصرار داشته باشیم که این معنای آیه قرآن است.
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;882059 نوشت:
52. راز خود را به دیگران گفتن: چرا ایراد دارد؟ هیچ استثنایی دارد؟

مراد ابراز اسرار و رازهای درونی به نامحرمان دل است یعنی آنان که به شرعیات و دستورات الهی اعتنایی نداشته و اعتمادی نیز به صدق و صحت گفتارهایمان ندارند.
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;882059 نوشت:
59. به مال و منال دیگران غبطه خوردن: مگر عبطه خوردن گناه دارد؟ مگر فقط حسادت گناه نیست؟!

غبطه خوردن در امور دنیایی گناه نیست اما ناپسند بوده و موجب فرومایگی انسان است. حسادت هم در امور دنیا و هم در معنویات گناه است.
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;882059 نوشت:
67. منّت کشیدن: منظور چیه؟ مثلا زن و شوهر قهر کنند یکی بره منت اون یکی رو بکشه اشکال داره؟ یا موارد دیگری منظوره؟

منت کشیدن پس از قهر با کسی برای جلب رضایت و طلب آشتی با وی برآمدن نه تنها مذموم نیست بلکه امری پسندیده و مورد سفارش است. لذا به نظر بنده این مورد جزء موارد گناه نیست.
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;882059 نوشت:
68. با خواندن قرآن کسب روزی کردن: یعنی این قرآن هایی که برای اموات می خونند و در ازاش پول میگیرند اشکال داره؟ من برای اولین بار یک قرآن گرفتم و در ازاش هزینه ای دریافت کردم یعنی برم فسخش کنم و توبه کنم؟ در ضمن نماز هم گرفتم روزه هم گرفتم اینها چطورند؟ اگر ایراد داره من پسشون بدم پولشم هنوز دست نزدم می تونم فسخش کنم ولی باید خسارت بدم تا طرف راضی بشه چون یه مدت ازش گذشته!

مراد کسانی هستند که تمامی معیشت و امور زندگی خود را بواسطه قرائت قران فراهم می کنند و قران صرفا وسیله ای برای کسب امور دنیوی ایشان است و هیچ بهره ای از معنویات قران ندارند. لذا این مورد نیز شامل حال شما نمی شود.
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;882059 نوشت:
در کیفیت خدا سخن گفتن: گاهی دوستان یا غریبه ها از کیفیت خدا از بنده سوال می کنند و بنده خطبه اول نهج البلاغه را به صورت کلی برایشان نقل می کنم خب این خطبه هم از کیفیت خدا سخن می گوید همین که می گوید خدا نه از چیزی است نه در چیزی است نه بر چیزی است خودش سخن از کیفیت است دیگر، لطفا توضیح دهید منظور چیست؟

مراد از کیفیت خدا این است که خدا را همچون امور جسمانی که دارای عوارضی همچون کم و کیف هستند دانسته و بواسطه تشبیه خداوند به جسمانیات درصدد شرح کمالات خداوند باشیم که این نیز شامل مورد شما نمیشود.
[/]

اویس;882387 نوشت:
اگر خواهر ارجمندمان هریک از سوالات را در یک پست مطرح می کردند برای پاسخگویی بسیار راحت تر بود.
گنجاندن 19 سوال در یک پست کمی پاسخگو را دچار زحمت می کند.

عرض سلام و ادب و احترام
حق با شماست عذر می خواهم
ان شاءالله از این به بعد این نکته را رعایت می کنم
ممنون گفتید

اویس;882392 نوشت:

بله برخی از اسرار القا شده از ناحیه امامان معصوم را نمیتوان برای دیگران فاش کرد اسراری مثل صورت برزخی ملکات انسانها در دنیا

من متوجه نشدم این مورد رو

اویس;882396 نوشت:

منت کشیدن پس از قهر با کسی برای جلب رضایت و طلب آشتی با وی برآمدن نه تنها مذموم نیست بلکه امری پسندیده و مورد سفارش است. لذا به نظر بنده این مورد جزء موارد گناه نیست.

البته زن و شوهر کلا روابطشون با عالم و ادم فرق می کنه حتی شنیده ام اونها اگر برای جلب محبت حرف های بیهوده هم بزنند یعنی چرت و پرت هم به هم بگن براشون ثواب نوشته میشه
حالا به جز زن و شوهر به نظرتون منظورش این نیست که مثلا منت کسی رو بکشیم که به ما چیزی بده؟ مثلا کسی منت یکی از نزدیکانش رو بکشه تا یه هفته ماشینش رو قرض بگیره بره سفر؟

حامی;881153 نوشت:
سلامو عرض ادب خدمت شما پرسشگر محترم
صميمانه تشكر مي كنم كه سؤال تان را با اين مركز درميان گذاشتيد
سؤال شما همان طور كه اشاره فرموديد دو بعد دارد بعد روان شناختي و اخلاقي

اما بعد روان شناختي
افراد «الگوهاي» و سبك نسبتا دائم ارتباط مختلفي دارند:
1- پرخاشگر (موشك جواب فشنگ)
2- كم رويي ( سلام جواب فشنگ و موشك)
3- مقندر و قاطع ( صراحت، صميميت، احترام متقابل، احترام به آزادي و خودمختاري طرف مقابل)

دو سبك اولي هم براي خودمان و هم براي ديگران مشكل ايجاد مي كند و سبك آخري از نظر روان شناسي مورد قبول است كه به خودمان و ديگري سود مي رساند و آسيب ها مهار مي شود.
در اسلام ما توصيه به حلم، صبر، تغافل و بخشش و دفن كينه ها و گذشت شده ايم. يعني در روابط روزانه ما نبايد موضع پرخاشگرانه يا پرخاشگري انفعالي (خودخوري) بگيريم. در واقع ما در روابط با افراد دو سويه نمي بينيم روابط را. بلكه مثلثي مي بينيم يعني ما و ديگران و خدا. درد و دل كردن با خدا و راز و نياز با او و جانشينانش سهم زيادي در پالايش هيجان هاي منفي دارد. كسي كه به خاطر خدا مي گذرد چيزي در دل ندارد كه بخواهند منفجر شود همچنان كه وقتي امام سجاد (عليه السلام) صورت يا دستان با ظرفي كه غلام آب مي ريخت زخمي شد و ايشان در برابر خشم امام آيه 134 سوره آل عمران را خواندند امام سجاد خشم خود را با آيه «

وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» بدون ابراز هيجان خود آن را فرو بردند و بخشيدند و ازين بالا تر احسان (مالي و عاطفي) هم به غلام خود كردند.
بله اگر كسي بخواهد از تغافل ما سوء استفاده كند يا بخشش ما سبب زورگويي يا تأييد زورگوريي او شود ما بايد با كمك از واسطه هاي مقبول دو طرف و بعد قانون از حق خود دفاع كنيم بدون اين كه حرمت ها از بين برود.

بعد اخلاقي
ادامه دارد..

عرض سلام و ادب و احترام
اگر خانوم محجبه ای مکرر توسط برخی از اقوام به خاطر رعایت کردن حجاب در مقابل افراد ممیز نابالغ( مثلا پسر بچه های 8 ساله که خوب و بد را تشخیص می دهند ) مورد تمسخر و اذیت در جمع قرار گیرد و آنها بر این کارشان زیاده روی کنند و اصلا خودشان پاینبند به حجاب و این مسائل نباشند حتی نیمی از موها از پشت و مقداری از جلو نمایان کنند و آرایش کردن و شوخی با نامحرم هم در برنامه زندگی آنها باشد آیا باید از اینگونه افراد گذشت و هیچ نگفت یا اینکه گزینه سوم را در مورد آنها پیاده کرد؟

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;882411 نوشت:
نقل قول نوشته اصلی توسط اویس نمایش پست ها

بله برخی از اسرار القا شده از ناحیه امامان معصوم را نمیتوان برای دیگران فاش کرد اسراری مثل صورت برزخی ملکات انسانها در دنیا
من متوجه نشدم این مورد رو


مثلا ممکن است بواسطه طهارت و حضور و مراقبت بسیار فرد شخص قادر به مشاهده صورت بزرخی ملکات افراد در همین دنیا باشد و انها را با چهره حقیقی اوصاف زشتی که دارند ببیند به عنوان مثال ممکن است فرد ظالمی را ببیند که به صورت گرگ درامده و درندگی می کند. این مشاهدات از اسرار غیبیه است و شخص حق اظهار و فاش کردن آنها را ندارد.
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

خاشع;882413 نوشت:
حالا به جز زن و شوهر به نظرتون منظورش این نیست که مثلا منت کسی رو بکشیم که به ما چیزی بده؟ مثلا کسی منت یکی از نزدیکانش رو بکشه تا یه هفته ماشینش رو قرض بگیره بره سفر؟

بله شاید مراد این باشد ولی ولو اگر چنین هم باشد این کار اگر چه ناپسند است اما گناه نیست.[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

سوال:
آیا از منظر روانشناسی صحیح است که می گویند اگر انسان دائما در مقابل زورگویی دیگران سکوت نماید مثل زودپزی که منافذش را گرفته باشند یک روز منفجر می شود؟ به تعبیر دیگر آیا صبر و سکوت در برابر اشتباهات دیگران ممکن است به انسان آسیب برساند؟ و اگر این چنین نیست راهکار صبر در برابر اشتباهات دیگران چیست؟

پاسخ:
افراد دارای سه الگوی مختلف ارتباطی با دیگران هستند:
1- پرخاشگر (موشك جواب فشنگ)
2- كم رويي ( سلام جواب فشنگ و موشك)
3- مقتدر و قاطع ( صراحت، صميميت، احترام متقابل، احترام به آزادي و خودمختاري طرف مقابل)
دو سبك اول هم براي خودمان و هم براي ديگران مشكل ايجاد مي كند و سبك آخري از نظر روان شناسي مورد قبول است كه به خودمان و ديگري سود مي رساند و آسيب ها مهار مي شود.
در اسلام ما به حلم، صبر، تغافل و بخشش و دفن كينه ها و گذشت توصیه شده ايم. يعني در روابط روزانه ما نبايد موضع پرخاشگرانه يا پرخاشگري انفعالي (خودخوري) داشته باشیم.
درد و دل كردن با خدا و راز و نياز با او و جانشينانش سهم زيادي در پالايش هيجان هاي منفي دارد. كسي كه به خاطر خدا مي گذرد چيزي در دل ندارد كه بخواهند منفجر شود. به عبارت دیگر صبر و استقامت در برابر گزافه‌گویی های افرادی بی خرد یا کم خرد هرگز باعث ضرر و آسیب روحانیمان نمی گردد بلکه آنچه باعث افزایش آستانه قابلیت انسان برای تلقی حقایق ملکوتی می گردد همین سکوت و تحمل سخن مخالف و شرح صدر در برابر ناملایمات است.
در بسیاری از اوقات همین سکوت و نگاه کریمانه شما موجب تلنگر در طرف مقابل می گردد و شما بدون اینکه از کلامتان برای ارشاد و راهنمایی دیگران استفاده کنید سبک زندگی و سیره عملی شما در زندگی دیگران تاثیر گزار می شود و صدالبته که تاثیر کردار بیش از تاثیر گفتار است.
بنابراین در هنگام مواجهه با مکدرات و آنچه باعث ناراحتی شما شده است سعی کنید پیش از هر چیز رضایت خداوند را محور گفتار و کردار خویش قرار دهید که اگر «حق متعال» در میان باشد چشم پوشی از منافع شخصی و گذشت از خطای دیگران کار سختی نخواهد بود.

همچنان که در حدیث نبوی صلی الله علیه و آله آمده است:
اذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ مَنْ كَانَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَلْيَدْخُلِ الْجَنَّةَ فَيُقَالُ مَنْ ذَا الَّذِي أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَيُقَالُ الْعَافُونَ عَنِ النَّاسِ(1)
یعنی هنگامى كه بندگان در پيشگاه خدا مى ‏ايستند، آواز دهنده ‏اى ندا دهد: آن كس كه مزدش با خداست برخيزد و به بهشت رود. گفته مى ‏شود: چه كسى مزدش با خداست؟ مى ‏گويد: گذشت كنندگان از مردم.

در روایت است روزی یکی از کنیزان امام سجاد علیه السلام به دستان آن حضرت آب می ریخت . ناگهان ظرف آب افتاد و به سر مبارک امام اصابت کرد . به گونه ای که سر آن حضرت شکست . حضرت سرش را به طرف کنیز برگرداند . کنیز که نگران و هراسان شده بود با زیرکی این آیه را خواند:«و الکاظمین الغیظ» «پرهیزکاران خشم خود را فرو می خورند» امام فرمود: خشم خود را فرو بردم . کنیز ادامه آیه را تلاوت کرد:«و العافین عن الناس» «پرهیزکاران، خطا کاران را می بخشد» امام علیه السلام فرمود: تو را بخشیدم .کنیز پایان آیه را خواند: «و الله یحب المحسنین» (2) امام سجاد علیه السلام به کنیز احسان نمود و فرمود: «برو، تو را در راه خدا آزاد ساختم» (3)
برای رسیدن به کمال صبرنمودن در برابر اشتباهات دیگران لازم است ضمن مطالعه و تفکر در احادیثی که بیان شد چند نکته را توجه مراعات نمایید:
[=Calibri]1- در شبانه روز حتما صفحاتی از قرآن کریم را قرائت نموده و در معانی آن تامل داشته باشید.
[=Calibri]2- با افراد صبور و حلیم بیشتر همنشینی کنید و از معاشرت با افراد تند خود و کم حوصله بپرهیزید.
[=Calibri]3- اگر در برابر اشتباه دیگران با عصبانیت و تندی برخورد نمودید خود را بواسطه روزه گرفتن و امثال آن تنبیه نمایید.
[=Calibri]4- دقایقی از شبانه روز خود را به تفکر در عوالم بعد از مرگ اختصاص دهید.
[=Calibri]5- مطالعه در زندگی پیشوایان دین و علمای بزرگ را جزو برنامه های روزانه خود قرار دهید.

پینوشت:
[=Calibri]1- بحارالانوار، ج64، ص266
[=Calibri]2- آل عمران/134
3- الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 146 و 147

موضوع قفل شده است