جمع بندی چطور می تونم دل خدا رو بدست بیارم تا مشکلم رو حل کنه؟

تب‌های اولیه

114 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

hamid40;367757 نوشت:
فقط یه چیز جالب و مشترک در مورد عشق جوانی هست و اون هم اینه که " از هر عاشقی در مورد عشقش بپرسی میگه "عشق من با همه عشقهای دیگه فرق میکنه" " .

pesar.zamini;367939 نوشت:
ماجرا رو خوندم ولی داستان تو با داستان من خیلی متفاوته

والسلام علی من التبع الهدی

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و خداقوت

pesar.zamini;367949 نوشت:
تو همین سایت هم یکی از کاربرا گفت ایشون منظور بدی از پست هاشون دارند اما در صورتی که این طور نیست

نه، نگفت منظور بدی داره.
گفت ممکن است منظور بدی داشته باشد.

به نظر حقیر، شما یه مدت دور این چیزا رو خط بکش
برو سراغ اصل کاری.

یه مدت خیلی تو این فازهای گیر بودم، یه روز تو مسجد یه ویلچری رو دیدم که قطع نخاعی بود، به زحمت دستش رو تکون میداد، ولی آروم داشت ذکر می گفت، جوان هم بود، قبلاً هم ورزشکار بوده، 10 تا مثل منم حریف بود، همین الانشم خوش تیپ تر از من و امثال منه.
از دیدنش شرمنده شدم، واقعاً شرمنده شدم.

بعد از اون کمی اعتراضاتم کم شد، خیلی کم شد.
به خودم گفتم فرض کن تو هم مثل خیلی از آدمهای بی مشکل همه چیز داشتی
بعدش چی؟ که چی؟ مگه هر روز عده ای از همین آدمهای همه چیز دار و همه چیز ندار نمیرن قبرستون؟

اگه میتونی سعی کن کمی برو سراغ اعتقاداتت، میگم اعتقادات چون به نظر میاد اصلی ترین کار آدم باشه
حالا برای شما درس مهم است، برو سراغ درس،
ببین خدا استعداد چی بهت داده، تو همون سعی کن رشد کنی و درست ازش استفاده کنی.

انشاءا... موفق باشید/

pesar.zamini;367313 نوشت:
شما ها خدا را چنان توصیف می کنید که واقعا ان طور که شما میگید نیست چون به همون خداتون قسم من خدا رو انطور که شما میگین ندیدم.

منم ندیدم.

pesar.zamini;367949 نوشت:
1-هر چی از خدا میخوام بهم نمیده عوض اینکه اوضاع خوبتر شه بدتر میشه
2-هر چی ازش سوال میکنم و هرچی داد و بیداد میکنم اصلا بهم توجه نمیکنه.یعنی جوابم رو نمیده
3-تو شب های قدر بیدار می مونم ازش کمک میخوام اما نه تنها اوضاع زندگیم خوبتر نمیشه بلکه بدتر میشه

برا منم همینجوری بود.

pesar.zamini;367949 نوشت:
ببینید خدا دو نوع لطف داره یکی مال همه است یکی مال افراد خاص هستش یعنی لطف عام و لطف خاص حالا لطف عامش شامل همه ادم هاست که من رو هم شامل میشه من میگم من از لطف عام خدا بی نصیب موندم

بینایی لطف عام هست. درسته؟ عده ای از نعمت بینایی محرومند. اینا به نظرتون چکار کنن بهتره؟

چطور می تونم دل خدا رو بدست بیارم تا مشکلم رو حل کنه؟

به نام خدا:

دانستن این نکته لازم است که رابطه میان ما و خالق اگر چه از نوع نزدیک ترین و زیبا ترینرابطه است، اما نباید فراموش کنیم که معنای این رابطه دوستی و رفاقتی که ما در ذهن خود داریم نیست که بخواهیم به هر شکلیکه مصلحت بود آن را بسنجیم و در قالب قیاس قرار دهیم.

انسان مخلوق و خدای متعال خالق است یعنی اینکه بشر از خود چیزی ندارد که بخواهد در مصافّ با پروردگار عرضه و رقابت کند بههمین دلیل همواره و از همه جهت محتاج خالق متعال است و این احتیاج موجب می شود کهسر در آستان بندگی اش فرود آورد و بنده ای مطیع باشد.

[=arial black]خدای متعال نسبت به انسان حتی از پدر و مادرنزدیک تر است. [=arial black]

[=arial black]"وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَنَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ"(1)

[=arial black]ما انسان را آفريديم و وسوسه‏هاى نفس او رامى‏دانيم، و ما به او از رگ قلبش نزديك تريم.

[=arial black]این ما هستیم که خود را پشت دیوار آرزوهاپنهان کرده ایم.

[=arial black]فراموش کردن واقعیت های زندگی و این که برایچه هدفی آفریده شدیم و سرانجام کار ما چیست، موجب می شود که انسان راه طغیان درپیش گیرد و در عالم هستی به چیز یا چیزهایی فکر کند که او را از راه بندگی دور کندو نتیجه ای خسارت بار برای خود رقم زند .

[=arial black]"وَ مَنْأَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَالْقِيامَةِ أَعْمى"‏ (2)

[=arial black]و هر كس از يادمن روى گردان شود، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت و روز قيامت، او را نابينا محشورمى‏كنيم!

[=arial black]فراموشی انسان از یاد خدا یعنی فراموشیتکلیفی که بر عهده اش قرار داده شده است یعنی فراموش جایگاهی که در عرصه وجود دارد یعنی فراموش هویتش،یعنی در غفلت وخوابخرگوشی فرو رفتن،یعنی داشتن آرزوهای بلند و دور و درازی که بعضی از آن سال های بسیاریاز از وقت گران بهایش را به هدر داده است.

[=arial black]متاسفانه بعضی از افراد بشر چنان به دورخود تار غفلت می تنند که راه رهایی را بسته سر انجام در زندانی که خود ساخته انددفن می شوند.

[=arial black]حافظ چه خوب سروده این بیت را:

[=arial black]میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست،

[=arial black]تو خود حجاب خودی حافظ از میان بر خیز

[=arial black]تو دل خدا را با انجام واجبات و ترک محرماتبه دست آور،او پاداشی به تو خواهد داد که توصیف شدنی نیست و آرامشی به تو خواهدداد که دنیا و متاع اندک و بی ارزش آن رافراموش خواهی کرد.

[=arial black]البته معمولا چنین نیست که در همان قدم اولبتوانی بنده ای خالص شوی و به یکباره برانجام همه واجبات و ترک محرمات دست یازی یا که اگر کاری انجام دادی به انتظار مزدشباشی که مسیر بندگی مسیری طولانی است و باید قدم به قدم آن را طی کنی و به سر منزلمقصود برسی اما به یقین در پس هر قدمی که به سوی حق بر می داری، به همان مقدار ازشعاع معرفت و نورش بیشتر بهره خواهی برد و مشکلاتت یکی پس از دیگری حل خواهد شد.

[=arial black]پی نوشت ها:

[=arial black]1.سوره ق،آیه 16

[=arial black]2.سوره طه،آیه 124


سلام خدا خيرت بده.
عالي بود

مؤمن;368630 نوشت:
بینایی لطف عام هست. درسته؟ عده ای از نعمت بینایی محرومند. اینا به نظرتون چکار کنن بهتره؟

من موندم خودم چیکار کنم.من که داد و بیدادم به جایی نرسید .

محسن صالحی;368774 نوشت:
خدای متعال نسبت به انسان حتی از پدر و مادرنزدیک تر است.

ولی این هیچ چیزی رو برای من عوض نکرده چه نزدیک چه دور ما همونیم که بودیم

محسن صالحی;368774 نوشت:
ما انسان را آفريديم و وسوسه‏هاى نفس او رامى‏دانيم، و ما به او از رگ قلبش نزديك تريم.

متاسفانه با این وصف چیزی عوض نمیشه بلکه بد و بدتر میشه

محسن صالحی;368774 نوشت:
فراموش کردن واقعیت های زندگی و این که برایچه هدفی آفریده شدیم و سرانجام کار ما چیست، موجب می شود که انسان راه طغیان درپیش گیرد و در عالم هستی به چیز یا چیزهایی فکر کند که او را از راه بندگی دور کندو نتیجه ای خسارت بار برای خود رقم زند .

این فقط یه توجیح هست.توجیح این همه سکوت

محسن صالحی;368774 نوشت:
و هر كس از يادمن روى گردان شود، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت و روز قيامت، او را نابينا محشورمى‏كنيم!

ما که چنین چیزی نمی بینیم اونایی که از یاد خدا غافلند در مسرت و زیبایی زندگی میکنند

محسن صالحی;368774 نوشت:
تو دل خدا را با انجام واجبات و ترک محرماتبه دست آور،او پاداشی به تو خواهد داد که توصیف شدنی نیست و آرامشی به تو خواهدداد که دنیا و متاع اندک و بی ارزش آن رافراموش خواهی کرد.

گفتم که من دنبال حل مشکلم هستم نه پاداش .من زمانی به ارامش میرسم که مشکلم حل شود.دنیای خدا واقعا بی ارزش و پوچ است و ارزش این همه سختی را ندارد

محسن صالحی;368774 نوشت:
البته معمولا چنین نیست که در همان قدم اولبتوانی بنده ای خالص شوی و به یکباره برانجام همه واجبات و ترک محرمات دست یازی یا که اگر کاری انجام دادی به انتظار مزدشباشی که مسیر بندگی مسیری طولانی است و باید قدم به قدم آن را طی کنی و به سر منزلمقصود برسی اما به یقین در پس هر قدمی که به سوی حق بر می داری، به همان مقدار ازشعاع معرفت و نورش بیشتر بهره خواهی برد و مشکلاتت یکی پس از دیگری حل خواهد شد.

من از شعار خسته شدم از همه حرف هایی که زده شده اما هیچ عملی صورت نگرفته.من موندم خدا با این همه قدرتش چرا دنیا را چنین اداره میکند.هر وقت در خانه خدا را کوبیدیم هیچ جوابی نشنیدیم.دیگه واقعا خسته شدم از بس دعا گفتم و خدا اجابت نکرد.
ببینید من برای حل مشکلم در خانه کی امده ام.
یه دوستی بهم گفت عوض این همه دعا و حقارت از علم و تکنولوژی استفاده کن گفتم چه جوری گفت علم هیپنوتیزم . بهم گفت با علم هیپنوتیزم می تونم قسمتی از حافظه گذشته ام رو پاک کنم یه استادی رو هم از تهران برام معرفی کرد و گفت یکی از دوستام به خاطر شکست عشقی که خورده بود اقدام به خودکشی کرده بود که خوشبختانه جون سالم به در برده بود و بابای این دوستم از طریق همین استاد قسمتی از حافظه گذشته اون رو پاک کرده بود و الان داره از زندگیش لذت می بره.منم با همین استاد تماس گرفتم و اون بهم گفت که میتونه با هیپنوتیزم اون دختره رو کاملا از یادم ببره منم برای بعد رمضان ازش وقت گرفتم.به نظر من روش علمی برای حل مشکلات بهتر از روش مذهبی است.اما قول شرف میدم بعد از حل نصبی مشکلم دیگه سراغ دعا نرم دعا عوض اینکه مشکلم رو حل کنه داشت منو دیوانه میکرد.
میخوام از مجموعه مذهب فقط چند تا چیز رو بردارم
1-نماز
2-روزه
همینا برام کافیست.و به این نتیجه رسیدم که رو کمک خدا زیاد حساب نکنم این طوری هم راحت ترم هم ارومم.و این رو میگم که خدا فقط شنونده خوبیست نه عمل کننده.تو این 7 سالی که دعا کردم از بس نتظر اجابت دعام بودم که هر اتفاقی که می افتاد میگفتم خدا برای من کاری کرده اما نگو که خبری نیست .

[h=3][/h]

شما اول باید دل خودت رو بدست بیاری دل خدا بدست اوردنی نیس دل خدا همیشه با ماست حتی اگه گناهکار محض باشیم به نظر من تنها کاری که میتونیم بکنیم اصلاح خودمونه یعنی یه لیوان آب بر میداری بدون داره میبینه اونوقت میشه که خود به خود مشکلات فراموش میشه اونوقت میشه که میگی راضیم به رضات وقتی به این مرحله رسیدی بدون بهش نزدیک شدی

pesar.zamini;369015 نوشت:
منم برای بعد رمضان ازش وقت گرفتم.به نظر من روش علمی برای حل مشکلات بهتر از روش مذهبی است.

به نظرم کار خوبیه. بهترین دعا هم میگن همین اقدام عملی هست که شما می خواهید انجام بدید (دعای عملی).

اگه محبت کنین شماره ایشون رو به بنده هم بدین ممنون می شم. چون خیلی از این افراد کلاهبردارن و اصلاً هیپنوتیزم بلد نیستن. مثلاً میگن ده جلسه بیا تا بعدش ببینیم اصلاً می شه هیپنوتیزمت کرد یا نه.

pesar.zamini;367949 نوشت:
.رفتم پیش روان پزشک بهم گفت تو مشکل بیان احساسات داری و نمی تونی احساست رو درست بیان کنی به خاطر همین همه هزار تا فکر بد در موردت میکنند و برای درمانت هم باید سالها بیای مشاوره.نمی دونین یه جلسه مشاوره چقدر هزینه داره مگه من چقدر پول در می یارم که هر هفته باید 70 هزار تومن پول مشاوره بدم.منم میخوام مثل همه باشم میخوام من رو دوست داشته باشن بهم توجه کنند.منم میخوام وقتی عاشق یه کسی میشم فکر نکنه من شیطانم و میخوام بلایی سرش بیارم.میخوام همه من رو همون جوری که هستم بشناسن نه یه ادم ........ تو همین سایت هم یکی از کاربرا گفت ایشون منظور بدی از پست هاشون دارند اما در صورتی که این طور نیست
خدا هم که هیچ کاری واسه ما نمیکنه
هوالعالم
در قرآن میفرمایند :
از کسی کمک بگیرید که از شما چیزی نخواد ! حالا اینکه طرف پول مالیات و حق اجاره و اینها داره به کنار ! ولی 70 هزار تومان اگر برای دو ساعت مشاوره باشه و اونهم برای مدت نامعلوم . باید گفت که روش از ذات خرابه و نباید بهش بها داد !!
نقل قول:

یه دوستی بهم گفت عوض این همه دعا و حقارت از علم و تکنولوژی استفاده کن گفتم چه جوری گفت علم هیپنوتیزم . بهم گفت با علم هیپنوتیزم می تونم قسمتی از حافظه گذشته ام رو پاک کنم یه استادی رو هم از تهران برام معرفی کرد و گفت یکی از دوستام به خاطر شکست عشقی که خورده بود اقدام به خودکشی کرده بود که خوشبختانه جون سالم به در برده بود و بابای این دوستم از طریق همین استاد قسمتی از حافظه گذشته اون رو پاک کرده بود و الان داره از زندگیش لذت می بره.منم با همین استاد تماس گرفتم و اون بهم گفت که میتونه با هیپنوتیزم اون دختره رو کاملا از یادم ببره منم برای بعد رمضان ازش وقت گرفتم.به نظر من روش علمی برای حل مشکلات بهتر از روش مذهبی است.اما قول شرف میدم بعد از حل نصبی مشکلم دیگه سراغ دعا نرم دعا عوض اینکه مشکلم رو حل کنه داشت منو دیوانه میکرد.
میخوام از مجموعه مذهب فقط چند تا چیز رو بردارم
1-نماز
2-روزه
همینا برام کافیست.و به این نتیجه رسیدم که رو کمک خدا زیاد حساب نکنم این طوری هم راحت ترم هم ارومم.و این رو میگم که خدا فقط شنونده خوبیست نه عمل کننده.تو این 7 سالی که دعا کردم از بس نتظر اجابت دعام بودم که هر اتفاقی که می افتاد میگفتم خدا برای من کاری کرده اما نگو که خبری نیست .
[="#006400"]اینم یه جور درمانه !
اما در اینکه زندگی بعد از اینجور پاکسازی ها به روال عادی و طبیعی باشه تضمینی نیست و بیشتر شرطی میشید تا فردی اگاه ! ...
یه مشکلاتی به وجود اوردید و تا حذفش نکنید نمیتونید به راه و حالت طبیعی برگردید .
مگر با اراده !

کیفیت حالات هیپنوتیزم ذهنی و رهایی روح و ذهن و پاکسازی و انرژی بخشی و اینها در مسیر روحانی و الهی یا لااقل بطور طبیعی خیلی بهتر و بالاتر از خوابهای مصنوعی و روشهای مبدل بوده و هست . همه این حالات در وجود یک سالک یا راست قامت واقعی بوجود میاد و در این مسیر با آگاهی کامل حرکت میکنید و بیخودی ذهن رو شرطی نمیکنید که شرطی شدنه ذهن یعنی راه و بیراه به خواب رفتن ....
عادت باید خوب باشه ...

میخوایی به اون حالت برسی با طهارت و تمرکز کامل بشین 1000 تا ذکر بگو !
اصلا نمیخوایی از راه مذهب وارد بشی بشین 1 ساعت به مشکلاتت فکر کن !!
حرف اسلام اینه که شما خودت باشی !
بیدار و آگاه [/]

نقل قول:
به نظر من روش علمی برای حل مشکلات بهتر از روش مذهبی است

[="#006400"]روش مذهبی بخش عملی داره که نباید درش کوتاهی بشه ...
روش علمی تخیلی که بخش عملی اون رو کسی غیر از شما انجام میده روش درست و سالمی نیست .

حضرت میفرمایند يك ساعت تفكر بهتر از هفتاد سال عبادت است.

یک دلیلش میتونه این باشه که فکر یا ذهنه کند شده یا همون وجود ناامید
توان و میلی به درک نداره و نمیتونه از عبادت بهره ای ببره ... [/]

سوال:
من روابطم با خدا خوب نیست و میدونم خدا اصلا من رو دوست نداره چون من هیچ وقت اونی نبودم که خدا میخواست .اما مشکل بزرگی برام پیش امده که فقط خدا میتونه کمکم کنه نمی دونم باید چیکار کنم که دل خدا رو به دست بیارم تا مشکلم رو حل کنه.

پاسخ:
باسلام
قبل از این که راه حلی برای مشکلِ شما بدهم، عرض کنم که خدا راه راضی کردنش را قبلا به همه ی ما گفته ولی ما گوش نکردیم و بیش از همه دلش برایمون می سوزه و می خواهد که ما مشکلاتمون حل بشه. منتها ما انسانها می خواهیم جورِِ دیگری مصلحت اندیشی کنیم و به خدا یاد می دهیم که خدا این جور که من می گویم و ایطور که من می خواهم مشکلم حل می شود. من از شما سوال می کنم، اون کسی که این انسان را آفریده به هدایت یا شقاوت او آگاهی بیشتر دارد، یا آن خودِ انسان؟ گاهی ما با دست خود کاری می کنیم که هلاکت می افتیم، بعد به خدا می گوییم خدایا، چرا بامن چنین کردی؟ مگر تو حال گیر هستی؟ توکه این همه قدرت داری، چرا به ما که ضعیف هستیم زور می گویی؟ حالا من چه گناهی کردم که نمی خواهم هدایت بشوم و تو می گویی یا باید این کار را بکنی که اهل بهشت شوی، یا این که در جهنم می سوزی.

بنده در جواب می گویم: این مثال، مثل شخصی است که بگوید خدایا من میل به غذا ندارم و نمی خواهم غذا بخورم، حالا اگر من نخواهم غذا بخورم و زنده بمانم چه کسی را باید ببینم؟ چرا زور می گویی، آیا من فقط باید با غذا خوردن زنده بمانم؟ من می خواهم غذا نخورم ولی زنده باشم چرا تو فقط ما را مجبور به انتخاب یک راه کرده ای؟
دقیقا این دو سوال شبیه به هم است. در جواب باید بگوییم که اثر بعضی از گناهان، یعنی آتش. اثر غذا نخوردن یعنی مردن، نه این که خدا بخواهد مُچ گیری بکند. او از قبل گفته که فلان راه پرتگاه است، جلو نروید، بعد ما می رویم و در پرتگاه می افتیم به خدا می گوییم چرا پرتگاه گذاشته ای؟

موضوع قفل شده است