جمع بندی چرا يه خانم بهشتی در اوج كمال بايد هوو داشته باشه؟

تب‌های اولیه

211 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

مسلم;949342 نوشت:
این روایت که عرض کردم مرفوعه است.

روایت دیگر این روایت است:

«ْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: قُلْتُ لَهُ شَيْ‏ءٌ يَقُولُهُ النَّاسُ إِنَّ أَكْثَرَ أَهْلِ النَّارِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ النِّسَاءُ قَالَ وَ أَنَّى ذَلِكَ وَ قَدْ يَتَزَوَّجُ الرَّجُلُ فِي الْآخِرَةِ أَلْفاً مِنْ نِسَاءِ الدُّنْيَا فِي قَصْرٍ مِنْ دُرَّةٍ وَاحِدَة»
که صدوق مستقیم و بدون ذکر واسطه ها از فضیل بن یسار و او از امام صادق(ع) روایت می کند، البته نرم افزار درایه این حدیث را صحیح معرفی می کند شاید از باب آنکه طریق محمد بن بابویه به فضیل، طریق روشنی است.

روایت سوم را پیدا نکردم، کدام است؟

من میخواستم از دو طریق وارد شوم :
طریق اول :
روایاتی که تصریح به تعدد زوجات کرده اند
این دو روایت که در بالا اشاره کردید در همین رابطه است که در دومین کتاب از کتب اربعه شیعه یعنی کتاب من لایحضر آمده است...
اگر چه کتابی بالاتر و مهم تر از کتب اربعه نداریم اما اسناد را جداگانه ذکر نکرده و به ذکر مشیخه در آخر اکتفا کرده است...
یکی از این روایات از فضیل است که از اصحاب اجماع است و این خود نقطه قوتی است...

علاوه بر این دو روایت ، روایت سومی را شما از کافی نقل کردید
پس سه روایت تصریح به تعدد زوجات کرده است...

طریقه دوم :
نسبت جمعیت زنان به مردان در بهشت
که از دو جهت قابل بررسی است
یکی بررسی جمعیت زنان و مردان در دنیا...
یکی برررسی جمعیت زنان و مردان بهشتی از طریق روایات که در این زمینه نیز از دو جهت میتوان بررسی کرد :
یک دسته روایات تصریح به این معنا میکند که جمعیت زنان بیشتر از مردان بهشتی است که دو روایت حداقل داریم
یکی روایت عمار ساباطی است که قبلا عرض کردم و الان پرسیدید منظورم کدام روایت است..
یکی روایت فضیل است که در همین نقلی که از شما گرفتم نیز وجود دارد...
اما دسته ای دیگر از روایات به علت جهنمی شدن میپردازد مثلا میگوید بیشترین علت جعنمی شدن شهوت و شکم است اینجا ما بررسی میکنیم که گناه زنا و تجاوز و خودارضایی در کدام طیف بیشتر است ؟
و از همین موضوع احتمال میدهیم مثلا بیشتر بهشتیان را زنان تشکیل میدهند...

درست است که برخی از این روش ها ، تخمینی و گمان آور است اما برای کسانی که خیلی متعصبانه به این موضوع نگاه میکنند و سعی دارند آن را غیر ممکن فرض کنند لازم است...

روایت عمار ساباطی همانطور که عرض شد
درباره جمعیت زنان بهشتی است
به این مضمون که اکثر اهل بهشت از زنان مستضعف هستند...

البته همانطور که میدانید غرض فقط بررسی تک تک این روایات نیست
بلکه نگاه کلی به این روایات است...
چه بسا عمار ساباطی روایاتش موثق باشد اما به خاطر روایات دیگری که موید هستند بتوان بیش از یک روایت موثق به آن نگاه کرد...
در کل باید نگاه کنیم آیا روایات این اطمینان را به ما میدهد که جمعیت زنان بهشتی بیش از مردان بهشتی است؟

این طریق دوم بود...

طریق اول نیز تصریح به تعدد بود که سه روایت داشت
یکی صحیح ( من لایحضر)
یکی موثق( اصول کافی )
یکی مرفوعه ( من لایحضر )

و طاها;949396 نوشت:
روایت عمار ساباطی همانطور که عرض شد
درباره جمعیت زنان بهشتی است
به این مضمون که اکثر اهل بهشت از زنان مستضعف هستند...

البته همانطور که میدانید غرض فقط بررسی تک تک این روایات نیست
بلکه نگاه کلی به این روایات است...
چه بسا عمار ساباطی روایاتش موثق باشد اما به خاطر روایات دیگری که موید هستند بتوان بیش از یک روایت موثق به آن نگاه کرد...
در کل باید نگاه کنیم آیا روایات این اطمینان را به ما میدهد که جمعیت زنان بهشتی بیش از مردان بهشتی است؟

این طریق دوم بود...

طریق اول نیز تصریح به تعدد بود که سه روایت داشت
یکی صحیح ( من لایحضر)
یکی موثق( اصول کافی )
یکی مرفوعه ( من لایحضر )

سلام وعرض ادب

ببخشید کدوم روایت صحیح بود؟

به نظر من که هیچکدومشون اونقدری که میباید اعتباری
ندارن همشون .در حد یه روایتن

همای رحمت;949397 نوشت:
سلام وعرض ادب

ببخشید کدوم روایت صحیح بود؟

به نظر من که هیچکدومشون اونقدری که میباید اعتباری
ندارن همشون .در حد یه روایتن

با سلام و احترام

کارشناس گفتند نرم افزار درایه آن را صحیح میداند...
پست ایشان را بخوانید روایت مشخص است

نظر شما محترم
من این روایات را برای روشنگری میگذارم که کسی تنها به قاضی نرود ...
یا کسی تصور نکند روایات در این زمینه چیزی نگفته است...

و طاها;949401 نوشت:
با سلام و احترام

کارشناس گفتند نرم افزار درایه آن را صحیح میداند...
پست ایشان را بخوانید روایت مشخص است

نظر شما محترم
من این روایات را برای روشنگری میگذارم که کسی تنها به قاضی نرود ...
یا کسی تصور نکند روایات در این زمینه چیزی نگفته است...

برادرم جناب استاد مسلم از زبان نرم افزار درایه

فرمودند صحیحه .که نمیدونم نرم افزار دارایه چه کسانی

هستن .علم حدیث شون چقدر قویه ؟

ولی ایشون نه اونقدر تاییدشون کردند ونه انکار .

نتیجه ای که من به شخصه از این تاپیک گرفتم اینه ;
نمیشه روی این احادیث تعدد زوجه رو نه تایید کرد ونه انکار .

همای رحمت;949402 نوشت:
برادرم جناب استاد مسلم از زبان نرم افزار درایه

فرمودند صحیحه .که نمیدونم نرم افزار دارایه چه کسانی

هستن .علم حدیث شون چقدر قویه ؟

ولی ایشون نه اونقدر تاییدشون کردند ونه انکار .

نتیجه ای که من به شخصه از این تاپیک گرفتم اینه ;
نمیشه روی این احادیث تعدد زوجه رو نه تایید کرد ونه انکار .

عرض کردم
نظر شما محترم
من که اینها را برای تغییر نظر شما نمینویسم
برای روشنگری مینویسم...
من هم گفتم کارشناس گفتند نرم افزار آن را صحیح میداند.. من که غیر از این نگفتم..
شما مختارید این روایات را قبول نکنید با هر دلیل و عنوانی که میدانید...

و طاها;949396 نوشت:
البته همانطور که میدانید غرض فقط بررسی تک تک این روایات نیست
بلکه نگاه کلی به این روایات است...

بله از نظر بنده هم با نگاه مجموعی به روایات و اینکه تعدد زوجات امری نیست که بر خلاف اخلاق و فطرت یا ذات زن و مرد باشد دلیلی ندارد به این روایات توجه نشده و مدلول آنها کنار گذاشته شود.

همای رحمت;949402 نوشت:
از زبان نرم افزار درایه

فرمودند صحیحه .که نمیدونم نرم افزار دارایه چه کسانی

هستن .علم حدیث شون چقدر قویه ؟

نرم افزار درایه طبق نظرات آیت الله شبیری زنجانی تدوین شده و از اعتبار خوبی برخوردار است.

ولی در هر صورت یقین منطقی 100درصدی که مخالف آن محال باشد برای انسان نمی آورد، چون خبر آحاد هستند، لذا اگر کسی به آنها یقین نکند از دین خارج نشده است.

مسلم;949422 نوشت:
بله از نظر بنده هم با نگاه مجموعی به روایات و اینکه تعدد زوجات امری نیست که بر خلاف اخلاق و فطرت یا ذات زن و مرد باشد دلیلی ندارد به این روایات توجه نشده و مدلول آنها کنار گذاشته شود.

نرم افزار درایه طبق نظرات آیت الله شبیری زنجانی تدوین شده و از اعتبار خوبی برخوردار است.

ولی در هر صورت یقین منطقی 100درصدی که مخالف آن محال باشد برای انسان نمی آورد، چون خبر آحاد هستند، لذا اگر کسی به آنها یقین نکند از دین خارج نشده است.


با سلام وعرض ادب وتشکر

خبر آحاد یعنی چی؟

همای رحمت;949434 نوشت:
خبر آحاد یعنی چی؟

آحاد جمع واحد است، یعنی تعداد این روایات زیاد نیست که یقین 100 درصدی بیاورد، لذا اعتنای به این احادیث بستگی به اهمیت موضوع دارد.

پرسش
آیا تعدد زوجات و حوریه در بهشت وجود دارد؟ اگر آری، چرا يك زن بهشتي در اوج كمال و زيبايي و مطلوبيت بايد هوو داشته باشد؟

پاسخ
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:
اصل تعدد زوجات و حوریه های بهشتی در روایات متعددی وارد شده است(1) به عنوان مثال از امام باقر(ع) روایت شده است:
«لِكُلِّ مُؤْمِنٍ سَبْعُونَ زَوْجَةً حَوْرَاءَ وَ أَرْبَعُ نِسْوَةٍ مِنَ الْآدَمِيِّينَ‏»؛ و براى هر مؤمنى در بهشت هفتاد زن حوريه و چهار زن آدمى است(2)

نکته دوم:
حوریان بهشتی هرگز در مرتبه زنان بهشتی نیستند، زنان بهشتی پاداش گیرنده هستند، یعنی ورودشان به بهشت و استفاده ایشان از نعمت های بهشتی در حکم پاداش عملشان است، اما حوریان بهشتی خودشان پاداش هستند، خودشان از نعمت های بهشت هستند، بنابراین هرگز در مرتبه ایشان قرار نمی گیرند و نمی توانند هووی ایشان تلقی شوند.

نکته سوم:
نباید این تعدد زوجات در بهشت ما را به یاد تنوع طلبی برخی مردان در دنیا بیندازد! ممکن است در دنیا مردانی باشند که از سر تنوع طلبی جنسی دست به ازدواج های متعدد بزنند، یا حتی از سر هوسرانی و هوس بازی و عیاشی هر روز را با زنی بگذرانند، اما چنین نگاهی نسبت به مردان بهشتی صحیح نیست! مردانی که وارد بهشت می شوند از همه رذائل اخلاقی پیراسته شده اند، مردان تصفیه شده ای هستند که ذره ای اوصاف فاسد و انحرافات اخلاقی در آنها وجود ندارد، مردان عارفی که بزرگترین نعمت خداوند را لقاء خود خداوند می دانند.

اینکه خداوند روی حوریان بهشتی برای مردان به عنوان پاداش تکیه کرده است به خاطر خصوصیات مردان در دنیاست، چون تشویق و جایزه باید برای تشویق شونده جذاب باشد، به این معنا نیست که در آخرت هم مردان مثل دنیا خواهند بود! بلکه وقتی در آخرت رشد یافته و حقائق برایشان آشکار شد و تبدیل به مردان عارف و عاشق الهی شدند بالاترین نعمت را همان رضای الهی می دانند.

به عبارت دیگر خداوند برای اهل بهشت دو پاداش قرار داده است، یکی حوریان و نعمت های مادی، و دیگری رضوان الهی، چون مردم در دنیا نسبت به اولی بیشتر گرایش داشته و از حقیقت دومی آگاهی ندارند خداوند روی اولی بیشتر تأکید کرده است، اما پس از مرگ و ورود به بهشت که از حقیقت دومی مطلع میشوند دیگر حوریان بهشتی در مقایسه با مقام رضوان و لقاء الهی اصلا به چشم نمی آیند.
همانطور که پیامبر(ص) فرمود مردم خواب هستند، وقتی مردند بیدار می شوند(3)

نکته چهارم:
حقیقت این است که تعدد زوجات با روحیه ذاتی زن در تعارض نیست بلکه با روحیات عارضی زن که از جانب فرهنگ و آداب به او القاء شده است تعارض دارد.
این آداب و رسوم و فرهنگ حاکم بر جامعه ماست که این مسئله را برای زن ایرانی اینقدر سنگین نموده است.
ما به روشنی می بینیم که زنان در برخی کشورهای عربی اصلا خودشان برای شوهرشان به خواستگاری می روند، در حالی که اگر این با روحیات ذاتی زن در تعارض داشت هرگز شاهد چنین مسئله ای آن هم به صورت گسترده نبودیم.
از طرفی تعدد زوجات در دنیا برخواسته از یک ضرورت اجتماعی است، لذا ممکن است حقیقتا عشقی در کار نباشد، اما این ضرورت در آخرت وجود ندارد، بنابراین قطعا ملاک همسری در آخرت فقط عشق و علاقه برای همراهی و همدمی بوده، و این عشق متقابل است.
در هر صورت این مخالفت با تعدد زوجات در دنیا ممکن است از سر احساسات و شدت علاقه به همسر باشد، یا ممکن است از سر حسادت زنانه باشد و...، اما این مسائل در آخرت معنا ندارد، زن هم مانند مرد از تمام اوصاف مذموم و رذائل اخلاقی پیراسته است.
انسان های بهشتی حتی اگر هوو باشند به خاطر اینکه همگی عصاره اخلاق و معرفت هستند واقعا از کنار هم بودن لذت می برند، زنان بهشتی برگزیدگان الهی بوده و هرگز احساس حسادت و رقابت در بینشان نیست مردان نیز مردان عارف و الهی هستند، نه مردانی عیاش و تنوع طلب!

نکته پنجم:
اگرچه مرد و زن هر دو نیازهای جنسی و عاطفی دارند اما تفاوت مهمی دارند و آن این است که در مرد جنسیت مقدم بر عاطفه است، و در زن عاطفه مقدم بر جنسیت است، لذا اسلام وقتی می خواهد به مردها در مورد همسرشان سفارش کند هرگز سفارش جنسی نمی کند بلکه مرتب سفارش عاطفی می کند، که به او بگویید دوستش دارید، هدیه بخرید، محبت کنید، و وقتی می خواهد به خانم ها در مورد شوهرهایشان سفارش کند سفارش هایش در مورد ارضاء جنسی شوهر است، چون در مرد جنسیت مقدم است، مرد به راحتی به محض آشنایی با هر خانمی می تواند از او لذت جنسی ببرد ولو اینکه هیچ حس محبتی نسبت به او نداشته باشد، اما زن از رابطه با کسی که نسبت به او حسی ندارد لذت نمی برد و با تجاوز جنسی از نظر روحی به شدت آسیب می بیند.
نگاه مرد به همسر نگاه سرپرستی است، اما نگاه زن، نگاه تکیه کردن است، لذا روحیات مرد از تعدد ابا ندارد، اما روحیات ذاتی و فطری زن از تعدد همسر برای زن ابا دارد، و غیرت مرد نیز همچنین، یعنی اولا وقتی یک خانم همسرش همان مرد ایده آلش باشد و بتواند به او تکیه کند هرگز به تعدد همسر میلی ندارد، خانم هایی که به دنبال ازدواج با مرد دیگری هستند چون از همسر اول خود ناراضی هستند وگرنه زن چون نگاهش به همسر به عنوان پیوند عاطفی و تکیه گاه است از چند همسری ابا دارد.
و ثانیا: غیرت نیز از روحیات ذاتی مرد است، مرد سالم از اینکه همسرش، همسر مرد دیگری هم باشد ابا دارد، چه برسد به مردان بهشتی.

جمع بندی و نتیجه گیری
بنابراین زنان و مردان با روحیات فطری شان در بهشت محشور خواهند شد و از آنجا که تعدد زوجات برای مرد میتواند برای او پاداش محسوب شده، و نیز روحیات ذاتی زن ناسازگار نیست و او را رنج نخواهد داد خداوند آن را برای پاداش مردان قرار داده است.
این مسئله اگرچه ممکن است در دنیا موجبات ناراحتی و نگرانی برخی خانم ها را در پی داشته باشد، اما ابدا در بهشت خانم ها از هیچ مسئله ای احساس ناراحتی نخواهند داشت، همانطور که خداوند به صراحت آن را وعده داده است:
«وَ قَالُواْ الحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى أَذْهَبَ عَنَّا الحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ * الَّذِى أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوب‏»؛ آنها(اهل بهشت) مى‏گويند: «حمد (و ستايش) براى خداوندى است كه اندوه را از ما برطرف ساخت پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است! همان خدایی كه از فضلش ما را در اين سراى جاودان جاى داد، كه در آن هيچ رنجى و هيچ سستى و افسردگى به ما نمى‏رسد.(4)

پس اگر خانمی از این مسئله در بهشت ناراحت باشد وعده خداوند زیر سوال میرود و چنین امری محال است، ابدا ناراحتی و غم از این بابت در بهشت وجود ندارد چرا که جایگاه زنان بهشتی جایگاه ویژه ای است که نه هیچ کدام از حوریان در بهشت در رتبه و زیبایی ایشان هستند، و نه قرار است آن حوریان، مرد بهشتی را از دلدادگی و توجه به خانم باز دارد و یا حتی این توجه را به نصف برساند تا هووی آن همسر تلقی شوند! بلکه همسر و همدم آن مرد بهشتی فقط این خانم است.
____________________________
1. ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دار إحياء التراث العربي‏، چاپ دوم، 1403ق، بیروت، ج8، ص129، حدیث29؛ و ص147، حدیث73؛ ص171، حدیث113؛ ص175، ح125حدیث؛ ص184، حدیث 147؛ ص192، حدیث 169؛ ص192، حدیث 171؛ ص192، حدیث 172؛ ص192، حدیث 173؛ ص195، حدیث 181؛ ص195، حدیث 196.
2. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407ق، تهران، ج8، ص95.
3. مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، دار الكتب الإسلامية، چاپ دوم، 1404ق، تهران، ج8، ص293.
4. فاطر:34و35.

موضوع قفل شده است