جمع بندی چرا نشنیده ایم زنان به مقامات رسیده اند ؟

تب‌های اولیه

28 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

الـــعبد;300632 نوشت:
سلام علیکم

سوال : آیا زنان به مقامات عرفانی بلند میرسند ؟
پاسخ از آیت الله کشمیری : ممکن است ولی تا به حال در ایران و عراق ندیدم و نشنیدم
منبع : عرفان در کلام اولیای ربانی صفحه 56

چرا ؟

کارشناس بحث : سمیع


باسمه تعالی
باسلام:
همتی باید قدم در راه زن/صاحب آن خواه مرد و خواه زن
غیرتی باید به مقصد ره نورد /خانه پرداز جهان چه مرد چه زن
شرط ره آمد نمودن قطع راه/ بر سر رهرو چه معجر چه کلاه (1)
ما اگر از مقامات بلند و عرفانی بی بی دو عالم حضرت صدیقه طاهره علیها السلام و حضرت زینب علیها السلام و حضرت مریم سلام الله علیها صرف نظر کنیم که صحبت کردن در مورد مقامات معنوی آن بزرگواران مصداق این ابیات جناب مولوی است :
یک دهان خواهم به پهنای فلک /تا بگویم وصف آن رشک ملک
گر دهان یابم چنان و صد چنین/تنگ آید در بیان آن امین
این قدر هم گر نگویم ای سند/شیشه دل از ضعیفی بشکند
باید بدانیم یکی ازبرجسته‌ترین چهره‌هاى عرفان اسلامى که هم ذوق عارفانه داشت و هم مرجع رفت و آمد عارفان پرشمارى بودشیخ ابوعبدالرحمن سلّمی است که توانست میراث عارفان سه قرن پیش از خود را به بهترین وجه، حفظ کند و براى آیندگان به یادگار گذارد
و کتاب طبقات الصوفیه وی به عنوان یکی از کتاب های مرجع در سر گذشت عرفا قابل توجه است .
وی در انتهای کتاب طبقات الصوفیه خود باب مستقلی را به عنوان النسوة المتعبدات الصوفیات (یعنی ذکر احوال زنان عابد و عارف ،)اختصاص داده است .
پی نوشت :
1- عمان سامانی

ادامه دارد....

و در آنجا تصریح می کند که در دو قرن نخستین هجری زنان بسیاری در حلقه عرفا در عراق حضور داشتند و در قرن سوم و چهارم نیز سرزمین خراسان مرکز بانوانی بوده است که از تجارب روحانی خویش سخن می گفته و صدق و فتوت را تعلیم می دادند.
توجه به این نکته ضروری است که در چهار قرن نخستین اسلامی حضور هشتاد زن عارف که جناب سلّمی نامشان را در این کتاب آورده است در برابر صدو سه مرد عارف که ذکرشان را در کتاب دیگر خود طبقات الصوفیه آورده است نه تنها اندک نیست بلکه بسیار قابل توجه است

به عنوان نمونه به نام چند تن از آنها اشاره می کنیم:
1- رابعه عدویه:که از اهل بصره بود
2- غفیره عابده:که از اهل بصره بود
3- ام حسان اسدیه
4- لبابه متعبده:که اهل بیت المقدس بود
5-مومنه بنت بهلول:از اهل دمشق بود
6- فاطمه نیشابوری :از عارفان بزرگ خراسان و هم عصر بایزید بسطامی بود
جناب سلّمی او را زن یگانه زمانه خوانده که درک او از معانی قرآن مایه شگفتی صوفیان بزرگ عصر بوده است
7- امّ علی همسر احمد خضرویه از دیگر بانوان بزرگ خراسان بود
8-فطیمه همسر حمدون قصار از دیگر زنان صوفی خراسان بود که جناب سلّمی از او با عنوان (کبیرة الحال وعظیمة القدر )نام می برد
وتازه این هشتاد نفر را که جناب سلّمی نام می برد تا عصر خود است که مربوط به قرن چهارم هجری است و بعد از ایشان هم زنان دیگری به مقامات بلند عرفانی رسیده اند

حرف هاتون صحیح و مستند
اما بطور کلی تعداد زنان عارف واقعا ناچیزه
حالا شما چند نفر رو اسم بردید
نباید بگیم هیچ زن عارفی در تاریخ نبوده
اما چرا تک و توک ؟
چرا انقدر نسبت به مردان عارف ناچیز ؟

الـــعبد;302138 نوشت:
حرف هاتون صحیح و مستند
اما بطور کلی تعداد زنان عارف واقعا ناچیزه
حالا شما چند نفر رو اسم بردید
نباید بگیم هیچ زن عارفی در تاریخ نبوده
اما چرا تک و توک ؟
چرا انقدر نسبت به مردان عارف ناچیز ؟

باسمه تعالی
باسلام:
اولاهمان طور که در پست بالا مطرح شد جناب سلّمی در اثر خود نام هشتاد زن عارف را و نام صد وسه مرد عارف را مطرح می کند واین تعداددر مورد زنها رقم ناچیز ی در برابر مردها نیست.ودر عصرهای دیگر هم با عنوانهای زنان عارف روبرو می شویم که در تذکره ها مفصل آمده است.

ثانیا در کتابهای دیگر مانند صفةالصفوة می بینیم که نقل قولهایی از زنان عارفی که در سلک عقلای مجانین بود ه اند مطرح شده ،بدون اینکه نامی از آن زنان به میان بیایدمانند دیداری که جنید بغدادی با یک زن عارفی در کنار کعبه داشته که مفصل در آن کتاب در ص 338 این ملاقات مطرح شده ونشان دهنده مقام عرفانی ،یک خانمی است ،بدون اینکه نام آن خانم مطرح شود واز این نمونه ها فراوان داریم
بنابراین مانباید فقط به نام وعنوان در این مقوله تکیه کنیم ،که تعداد زیادی از زنان عارف وجود داشته اند که گمنام زندگی می کردند.
موفق باشید

هرکه را عاشق شدند و سوختند مهر کردندو دهانش دوختند

شما نمیتوانید از آماری که میشناسید نتیجه گیری کنید.زنها معمولا مستور هستند و نمیآیند مشهور شوند.
یک زمانی در مسجد نو شیراز ۶۰۰۰ زن مجتهده باهم بحث میکردند.

رسیدن به مقامات معنوی علاوه بر اینکه همت و ذات میخواهد شرایط محیطی و معلم میخواهد.یک مرد میتواند خانواده خود را بردارد هرجاکه خواست برود و هرقدر خواست درس بخواند.خانواده را رها کند و تا آخر شب در مدرسه بمانند و....

به این مثال توجه کنید:ما تعداد بسیار زیادی قاری مرد داریم و در این میان تعداد قاریان خوب زن بسیار ناچیز است.آیا علتش کمی استعداد زنهاست؟همانطور که میدانید نه!چون در کشورهای غیرمسلمان زنها در خوانندگی فرقی با مردها ندارند(و بلکه موفقترند).علتش این است که معلم خوب ندارند،بعلت اینکه نمیخواهند مردها صدایشان را بشنوند نمیتوانند خیلی بخوانند!

بعلاوه دلیلی نداریم که سیر عرفانی زن و مرد و شهودشان مانند هم باشد.
یکی از علما(فکر کنم جناب قمی)نزد آیت الله قاضی رفت و گفت من این عرفان را که شما میگویید نمیفهمم،آن را قبول دارم،اما نمیفهمم...ایشان گفتند وقتی مردی میفهمی!فردای آن روز این بزگوار وفات کردند!...بسیاری از افرادی که استعادا عرفانی دارند(مثل امام خمینی)وارد مبارزه میشوند.اگر ایشان به گوشه ای رفته و سیر و سلوک عرفانی میکردند آیا در عرفان بیشتر پیشرفت نمیکردند؟مسلما بله!اما آیا لزوما در آخرت هم مقام ایشان پایینتر از عرفای دیگر است؟

منظور من این است که مقاماتی که در دنیا نصیب انسانها میشود و کشف و شهود دنیوی ملاک نیست!مهم مقام معنوی است.گاهی اوقات همین کشف و شهود حجاب میشود.فکر میکنید امام خمینی دوست نداشته اند بروند سراغ کشف و شهود؟اما ایشان پا روز دلشان گذاشتند!همسران بعضی عرفا از ایشان راضی نبوده اند.بعضی از عرفا همه اوقات روزه داری میکردند و از دنیا بریده بودند.مسلما ریاضتها باعث پیشرفت روح میشود و شهود ایشان را افزایش میدهد.اما آیا خدا هم راضیست؟(بسیاری از مرتاضان هندی هم یک چیزهایی میبینند)آیا این خلاف سنت نبوی نیست که بخاطر رضای همسرانشان حلال خدا را بر خود حرام میکردند؟معصومین همیشه با ظاهر خوب حاضر میشده اند تا هم مردم و هم همسرانشان بپسندند.آیا غالب عرفا هم ظاهر خوبی داشته اند؟من نمیخواهم مقام ایشان را کم کنم.قطعا همه اینها در بالاترین درجات بهشت جا خواهند داشت.اما آیا ایشان نمیتوانسته اند جایگاه خود را بالاتر ببرند؟شما فکر کنید کسیکه خیلی خیلی به عبادت علاقه دارد و همسرش دلش میگیرد و میگوید الآن بنشین و با من حرف بزن.یا خیلی به روزه علاقه دارد و همسرش میگوید دوست دارم با من ناهار بخوری...اگر عبادت را انتخاب کند به دلش عمل کرده اما اگر بحرف همسرش گوش دهد پا روی دلش گذاشته و این نزد خدا بهتر است!


الـــعبد;302138 نوشت:
حرف هاتون صحیح و مستند اما بطور کلی تعداد زنان عارف واقعا ناچیزه حالا شما چند نفر رو اسم بردید نباید بگیم هیچ زن عارفی در تاریخ نبوده اما چرا تک و توک ؟ چرا انقدر نسبت به مردان عارف ناچیز ؟
علاوه بر مواردی که جناب سمیع فرمودند باید به این نکته هم توجه کرد که موتاسفانه چه در تاریخ قبل از اسلام و چه بعد از ان ، چه در جوامع مسلمان و چه غیر ان زمانی نبوده که عدالت از نظر وجود امکانات در زمینه های مختلف برای زنان و مردان برابر باشد (الاالخصوص تاکید بنده روی امکانات لازم برای فراگیری و گذراندن دوره ها ی دروس دینی و البته تهذیب نفس است ـ منظورم اساتید تهذیب نفس و البته اساتیدی که در دروس دیگه هستند هست) حتی الان هم این عدم تعادل در بسیاری از جاها وجود دارد
من خودم حوزه درس نخواندم اما بین نزدیکانم خانم های حوزوی هستند.حتی امکانات مادی اونها (مثل کتاب خانه ی غنی و...) هم با امکانات حوزه ی برادران یکسان نیست چه برسد به اساتید و.....
فکر میکنم تنها جایی که در مورد این طور مسائل امکانات خوبی داشته باشد حوزه ی معروف قم است والا جاهای دیگه.....
و یا در همان قم یکی از نزدیکانم برای تحقیق رساله ی ارشد که به قم رفته بود و به چند کتاب خانه ی معروف سر زده بود متوجه شد که بعضی از انها فقط برای استفاده اقایان و بعضی دیگه فقط یک یا دو روز در هفته در اختیار خانم هاست!!!!!
این ها نمونه هایی است از تجربه ی شخصی اما اگر دقیق تر بررسی کنیم فکر نمیکنم به واقعیت زیاد جالبی برسیم!!!....موتاسفانه!
(راستش همین مسئله من رو در مورد تفکیک دانشگاه هام نگران کرده که مبادا با این جدا سازی باز هم عدم توضیع عادلانه ی امکانات ایجاد بشه!)
البته قطعا اینها مورد تایید اسلام عزیز نیست و قطعا اگر روزی اسلام واقعی به اجرا در بیاد اینها هم حل خواهد شد!ان شا الله.

سلام
البته بنده فکر کنم خانمها با چنین صفاتی کم نباشند که واقعا به قرب الهی رسیده اند ولی به دلیل حیا و شرایط جامعه شناخته نمی شوند و یا بهتر بگویم خودشان نمی خواهند شناخته شوند.

در حدیث قدسی هست که اولیائی تحت قبائی! پس عده کثیری از اولیاء مخفی هستند و بچه بسا از زنان باشند!

بسم الله
خدا رحمت کند امام بزرگوار ما را سرش را بیان نمودند:

از دامن زن مرد به معراج میرود

از علما و عرفای خانم عصر ما بانو امین بودند که علامه طباطبایی میرفتند دیدنشان!
خدایشان رحمت کناد


باسمه تعالی
باسلام:
عارفات وعابدات:
از قرن دوم هجری شخصیت هایی چون رابعه عدویه ظهور نموده واز نخستین عرفای اسلامی بوده اند. ودر متون عرفانی بسیاری از زنان را داریم که به مقامات بلند عرفانی و ارشاد رسیده اند وبه مریدان خرقه می پوشانده اند.که به آنها در متون عرفانی ،عارفات و عابدات گفته اند.
بایزید بسطامی در باره فاطمه زن احمد خضرویه (متوفی 240 ق)می گوید:
هرکه خواهد تا مردی بیند اندر لباس زنان ،گو در فاطمه نگاه کن(1
بسیاری از زنان به واسطه پیوند خانوادگی با عرفای بزرگ به این جمع داخل شده اند مانند خواهران بشر حافی (متوفای 227ق) ومیمونه خواهر ابراهیم خواص(متوفی 291ق) وبسیاری دیگر
جامی به نقل از ابن عربی می گوید:از کسی پرسیدند ابدال چند کس اند؟پاسخ داد :چهل تن، و چون پرسید ند که چرا چهل مرد نگفتی ؟
پاسخ گفت:چون زنانی نیز در میانشان بوده اند(2
پی نوشت:
1-کشف المحجوب ،هجویری ص 150
2-نفحات الانس من حضرات القدس ص 615

ازآيات قرآن كاملا مشخصه كه عرفان الهي هم براي زن وهم مرد مهياست...منتهي به علت تفاوت درجنسيت مسيرها كمي متفاوت ميشه.

من خانم هاي زيادي ميشناسم كه بااينكه درعرفان الهي موفقيت زيادي داشتندوپيشرفت كردند امابه خاطر حجب وحياي بسيارحتي زيبايي روح خودشون رو ازتمام چشمان برتروبرزخي پنهان داشتند واين درخواست روهمواره ازخدا داشتن..
پس رويت متافيزيكي يك زن كامل وبالغ ومومنه به درخواست خودشون سخت خواهدبود.

باسمه تعالی
با سلام:
مرحوم آیت الله سید محمد باقر مجتهد سیستانی پدر آیت الله سید علی سیستانی در مشهد مقدس برای آنکه خدمت امام زمان علیه السلام شرفیاب شود ختم زیارت عاشورا چهل جمعه هر هفته در مسجدی از مساجد آغاز می کند

ایشان می فرمود:
در یکی از جمعه های آخر ناگهان شعاع نوری را مشاهده کردم که از خانه ای نزدیک آن مسجدی که من در آن مشغول خواندن زیارت عاشورا بودم می تابید حال عجیبی به من دست داد از جا برخاستم و به دنبال آن نور رفتم در زدم وقتی در را باز کردند مشاهده کردم که حضرت ولی عصر علیه السلام در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در آن اتاق جنازه ای را مشاهده کردم که پارچه ای سفید روی آن کشیده بودند

وقتی وارد شدم و اشک ریزان سلام کردم حضرت به من فرمودند چرا اینگونه دنبال من می گردی و رنجها را متحمل می شوی ؟مثل این باشید(اشاره به جنازه کردند)تا من دنبال شما بیایم
بعد فرمودند این بانویی است که در دوران بی حجابی (دوران رضاخان و کشف حجاب)هفت سال از خانه بیرون نیامد تا مبادا نامحرم او را ببیند(1

پی نوشت:
1- شیفتگان ج 3 ص243 به تقل از مجموعه نصیحت ش 593

توحید صمدی;304102 نوشت:
بسم الله
خدا رحمت کند امام بزرگوار ما را سرش را بیان نمودند:

از دامن زن مرد به معراج میرود

از علما و عرفای خانم عصر ما بانو امین بودند که علامه طباطبایی میرفتند دیدنشان!
خدایشان رحمت کناد

سلام-با تشکر از جناب صمدی.واقعآ وقتی دیدم در صفحه اول نام مجتهده بانو امین نیومده تعجب کردم.درمسیر پر خطر و صعب العبور عرفان بدون چراغ علم به ندرت میشه به مقصد رسید. عارف بودن بهتره یا نجات مسلمین از زیر ظلم و ستم و از بین بردن جهل و بدعت .روح علما و مراجع بزرگوار شیعه شاد که اسلحه ظلم ستیزی رو زمین نذاشتن.

زنان حکم مخفی رو دارند...همونطور که مرد فقط پیامبر میشه....مقامات زن هم پنهانه بنا به کلی دلیل عقلی و منطقی....زن نمونه حیا و نجابت و مخفی و مروارید پنهان باید باشد.......در ثانی عالم رو خدا خلق نمی کرد اگر حضرت محمد و حضرت علی رو خلق نمی کرد...و حضرت محمد و حضرت علی رو خلق نمی کرد اگر حضرت فاطمه(س) را خلق نمی کرد لذا درست است اکثریت مقربان خدا مرد هستند اما عظیم ترین مخلوق یک زن است

[="Navy"]

الـــعبد;300632 نوشت:

سوال : آیا زنان به مقامات عرفانی بلند میرسند ؟
پاسخ از آیت الله کشمیری : ممکن است ولی تا به حال در ایران و عراق ندیدم و نشنیدم

منبع : عرفان در کلام اولیای ربانی صفحه 56

البته از بین مردان هم بسیار کم هست چنین عارفانی اما اینچنین نیست که از بین زنان هم نباشند اما به نسبت مردان طبق روایات کمتر هستند:الكافي ، ج‏5، ص: 515
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَن‏ عَمْرِو بْنِ مُسْلِمٍ عَنِ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ النَّاجِي‏ مِنَ‏ الرِّجَالِ‏ قَلِيلٌ وَ مِنَ النِّسَاءِ أَقَلُّ وَ أَقَلُّ قِيلَ وَ لِمَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لِأَنَّهُنَّ كَافِرَاتُ الْغَضَبِ- مُؤْمِنَاتُ الرِّضَا

[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

الـــعبد;300632 نوشت:
سوال : آیا زنان به مقامات عرفانی بلند میرسند ؟
پاسخ از آیت الله کشمیری : ممکن است ولی تا به حال در ایران و عراق ندیدم و نشنیدم
منبع : عرفان در کلام اولیای ربانی صفحه 56

چرا ؟


البته دو بحث هست:
1-آیا زنان استعداد این را دارند که به مقامات برسند؟
2-آیا زنان توانسته اند به مقامات برسند؟
در واقع یکی می گوید آیا زنان بالقوه می توانند به مقامات برسند و دیگری می گوید بالفعل آیا توانسته اند این کار را کنند یا خیر.بالقوه را که دارند قطعاً.

بنده فکر می کنم سوال شما درباره بالفعل باشد،چون گفته اید "چرا نشنیده ایم".
علتش می تواند مسائل مختلفی باشد.البته علت این مسئله در برخی موارد می تواند بین زن و مرد مشترک باشد.
ما امروز در یک جهان خاصی زندگی می کنیم.انسان صبح بیدار می شود،صبحانه ای می خورد.می رود سر کار.بعدش بر می گردد به خانه.وقت آزادش را (در صورت وجود البته)می تواند با تلویزیون و رایانه و ... پر کند.در عین حال می تواند به اموری بپردازد که باعث تقرب به خداوند شوند.منظور بنده یکسری امور عبادی و معنوی خاص است.البته منافاتی بین تلویزیون دیدن و انجام این امور معنوی نیست.بلکه برای مثال همین سایت اسک دین که در آنیم،جایی است که ما هم از رایانه استفاده می کنیم هم امور معنوی انجام می دهیم.
منتهی مشکل وقتی می شود که یک عده بشوند مثل مرده متحرک.و این دقیقاً همان چیزی است که غرب می خواهد.طوری مردم را مجذوب ماهواره و مسائل مادی کنند که اصلاً جای فکر کردنی برای مسائل معنوی باقی نماند.
حال این حکایت جهان امروز است.این هم راجع به مرد صادق است هم زن.پس ما جذب می شویم توسط مسائل مادی.ولی زن ها یکطور خاصی استثنا می شوند.
به اینصورت که زنان تازه وارد امور مادی اجتماعی شده اند.تازه جذب شده اند.قطعاً قبلاً هم نقش داشته اند،ولی امروز نقششان بیشتر از قبل است.این یک تازگی ایجاد می کند.به همین دلیل اثر این جاذبه روی آن ها بیشتر است،چون فرصت پیشرفت در امور مادی را برای خود بیشتر می دانند.نمونه آشکارش،بحث حقوق زنان است.اکثر اموری که زنان امروز به عنوان حقوق خود طلب می کنند،مسائل مادی است.
این یعنی این که زنان امروز (مثل مردان امروز و دیروز) طوری توسط غرب کنترل می شوند که باعث می شود اولاً به طوری افراطی (یعنی بیشتر از حدی که برایشان لازم است) وارد مسائل اجتماعی بشوند.ثانیاً با بحث هایی مثل حقوق مادی زن سرگرم شوند و هدف مبارزه خودشان را این بحث ها قرار بدهند.در واقع یکسری حقوق کسب کنند برای فعالیت مادی بیشتر.
پس غرب می خواهد زنان ما را سرگرم مسائل مادی کند.بهترین راه هم قسمت حقوق زنان قراره داده است.طوری که زنان بیشتر برای این حقوق تلاش کنند و در نتیجه بیشتر به سمت فعالیت های مادی بروند.

یعنی غرب کاری می کند که زن مسلمان امروزی،کمال خود را برابری خودش با مرد و گرفتن یکسری حقوق بداند.این یعنی این که زن را از امور معنوی بیشتر از قبل غافل کنند.با زن طوری رفتار کنند که متوجه نشود به هدف اصلی خلقتش و کمالش با توجه به حقوقی که اسلام برایش قرار داده می تواند برسد.کاری کنند که فکر کند کمالش گرفتن این حقوق است.
البته ما شکی نداریم که در طول تاریخ به زن ظلم شده است.ولی این ها نیرنگ غرب است که کاری کند که زنان ما به جای آن که به مسائل معنوی بیشتر توجه کنند تا مادی (که سعادتشان در آن است) بیشتر به مسائل مادی رو بیاورند.
پس در واقع ظلم جدیدی به زن دارد می شود و اکثر زنان گول می خورند.همانطور که اکثر مردان گول خورده اند و می خورند.این ظلم آن است که ما هر روز مسائل مادی را جلوی زن قرار بدهیم.نه مسائل معنوی را.طوری که زن فکر کند مثلاً با ماندن در خانه نمی تواند به کمال برسد.

در یک کلام،علت این که امروز اینطور شده،این است که قسمت عظیمی از زنان به جای توجه به حقوق معنوی،به حقوق مادی توجه می کنند و حتی آن چه را که حقشان نیست و نیازی به آن ندارند،حق بپندارند.اثباتش هم تاپیک های متعدد درباره حقوق زن است.
البته الان یحتمل عده ای مثل قبل پنهانی یا آشکارا به بنده خواهند گفت که تو برای زن ارزش قائل نیستی و داری حقوق زن را پایمال می کنی و ... .بنده نگفتم به زن حقوق مادی ندهیم.ولی آن چه حقش است را بدهیم.نه آن چه که حقش نیست.بیشتر حقوق معنوی بدهیم.در این کشور،این مردان بودند که حق تحصیل و رای را به زنان دادند.این نکته را هرگز فراموش نکنید.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

الـــعبد;300632 نوشت:
سوال : آیا زنان به مقامات عرفانی بلند میرسند ؟

به نظر من لحن پرسیدن این سوال تحقیر آمیزه.حتی اگه قصد شما این نباشه ولی از نوشتتون اینجوری به نظر میرسه
سمیع;302086 نوشت:
همتی باید قدم در راه زن/صاحب آن خواه مرد و خواه زن

مرسی از جوابای منطقی شما :Gol:
بن موسی;453616 نوشت:
یعنی غرب کاری می کند که زن مسلمان امروزی،کمال خود را برابری خودش با مرد و گرفتن یکسری حقوق بداند

مــن یــک دخــتــر هــســتــم،
خــواهــان بــرابــری بــا مــرد نــیـســتــم !
هرگز خودم را از مرد پایین تر نمیبینم که پیشرفتم برابری با او باشد !
من خواهان حقوق پایمال شده ی خود هستم ،
خواهان آزادی تفکراتم ،
زندگی به روش خودم ،
خواهان استقلال به تاراج رفته ام ،
خواهان داشتن تمام حقوق انسانی خودم ....
مبارزه میکنم تا به آنچه می خواهم برسم !!
هرگز بازنده نمیشوم . . .
و خدا نیز با من همگام خواهد بود . . .
به توانایی هایم شک نکن . . .
اگر اراده کنم دنیا را در مشت می گیرم . . .
بن موسی;453616 نوشت:
در این کشور،این مردان بودند که حق تحصیل و رای را به زنان دادند.این نکته را هرگز فراموش نکنید.

خب که چی؟
اینکه قبلا زنها این حق ها رو ندادن و بعدا مردا این حق رو بهشون دادن،یه نکته ی منفی از شخصیت مرد رو یاددآوری میکنه پس مطمئنن این نکته هیچوقت فراموش نمیشه.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

ღღ پریـا ღღ;453634 نوشت:
مــن یــک دخــتــر هــســتــم،
خــواهــان بــرابــری بــا مــرد نــیـســتــم !
هرگز خودم را از مرد پایین تر نمیبینم که پیشرفتم برابری با او باشد !
من خواهان حقوق پایمال شده ی خود هستم ،
خواهان آزادی تفکراتم ،
زندگی به روش خودم ،
خواهان استقلال به تاراج رفته ام ،
خواهان داشتن تمام حقوق انسانی خودم ....
مبارزه میکنم تا به آنچه می خواهم برسم !!
هرگز بازنده نمیشوم . . .
و خدا نیز با من همگام خواهد بود . . .
به توانایی هایم شک نکن . . .
اگر اراده کنم دنیا را در مشت می گیرم . . .

این دقیقاً همان چیزی است که در بالا عرض کردم.

ღღ پریـا ღღ;453634 نوشت:
خب که چی؟
اینکه قبلا زنها این حق ها رو ندادن و بعدا مردا این حق رو بهشون دادن،یه نکته ی منفی از شخصیت مرد رو یاددآوری میکنه پس مطمئنن این نکته هیچوقت فراموش نمیشه.

این همان چیزی است که در پست قبل عرض کردم.مصداق آن است.

اگر کسی دلیلی برای حرف بنده می خواهد،بفرمایید پست ایشان دلیل حرف بنده است.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

سمیع;302155 نوشت:
اولاهمان طور که در پست بالا مطرح شد جناب سلّمی در اثر خود نام هشتاد زن عارف را و نام صد وسه مرد عارف را مطرح می کند واین تعداددر مورد زنها رقم ناچیز ی در برابر مردها نیست.ودر عصرهای دیگر هم با عنوانهای زنان عارف روبرو می شویم که در تذکره ها مفصل آمده است.

واقعا ممنونم بابت جواب زیبا و منطقی تون :Gol:

ღღ پریـا ღღ;453634 نوشت:
به نظر من لحن پرسیدن این سوال تحقیر آمیزه.حتی اگه قصد شما این نباشه ولی از نوشتتون اینجوری به نظر میرسه

شدیدا موافقم
نمیدونم قصدشون از زدن این تایپیک چی بوده
ولی استاد سمیع خوب جوابشونو دادن

ღღ پریـا ღღ;453634 نوشت:
خب که چی؟
اینکه قبلا زنها این حق ها رو ندادن و بعدا مردا این حق رو بهشون دادن،یه نکته ی منفی از شخصیت مرد رو یاددآوری میکنه پس مطمئنن این نکته هیچوقت فراموش نمیشه.

میدونی چرا اینطوری بوده؟
چون میدونستن زنا اگه بخوان میتونند دنیا رو تکون بدن واسه همین محدودشون میکردن

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

ღღ Parisa ღღ;453636 نوشت:
میدونی چرا اینطوری بوده؟
چون میدونستن زنا اگه بخوان میتونند دنیا رو تکون بدن واسه همین حدودشون میکردن

این هم مصداقی برای اثبات حرف های قبلی بنده.الحمد لله ما درباره خودمان هیچ وقت اینطور فکر نمی کنیم.

ما فعلاً مرخص می شویم.احتمالاً تا فردا که برگشتیم،تعداد ادله ما برای اثبات بیشتر شود.
لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

الـــعبد;300632 نوشت:
سلام علیکم

سوال : آیا زنان به مقامات عرفانی بلند میرسند ؟
پاسخ از آیت الله کشمیری : ممکن است ولی تا به حال در ایران و عراق ندیدم و نشنیدم
منبع : عرفان در کلام اولیای ربانی صفحه 56

چرا ؟


الـــعبد;300632 نوشت:
سلام علیکم

سوال : آیا زنان به مقامات عرفانی بلند میرسند ؟
پاسخ از آیت الله کشمیری : ممکن است ولی تا به حال در ایران و عراق ندیدم و نشنیدم
منبع : عرفان در کلام اولیای ربانی صفحه 56

چرا ؟


1- مگر حضرت فاطمه زهرا ، حضرت زینب ، حضرت رقیه و ... (سلام الله علیهن) از بانوان نبودند؟
2- در روایات داریم که هنگام ظهور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 50 نفر از 313 نفر یاران خاص حضرت از بانوان هستند.
3- لطفا به بخش مکالمات حسنیه کتاب حلیه المتقین اثر علامه مجلسی رجوع کنید و ببینید کنیزی که مدتی در محضر معصومین (علیهم السلام) بوده چه طور در دربار هارون الرشید و بزرگان اهل سنت از آبروی شیعیان دفاع می کنه. خب این از کرامات یک زن نیست؟ (اگه فایل پی دی اف مکالمات حسنیه رو خواستید در قالب نظر خصوصی اطلاع بدید)

الـــعبد;302138 نوشت:
حرف هاتون صحیح و مستند
اما بطور کلی تعداد زنان عارف واقعا ناچیزه
حالا شما چند نفر رو اسم بردید
نباید بگیم هیچ زن عارفی در تاریخ نبوده
اما چرا تک و توک ؟
چرا انقدر نسبت به مردان عارف ناچیز ؟

در گذشته نقش زنان در جامعه بسیار محدودتر از حال بوده. برای مثال تعداد زنانی که حتی از خانه بیرون می رفتند ناچیز بوده. علاوه بر این شاید زنان عارفی بوده اند اما به دلایلی که گفتم ازشون تو تاریخ اسمی برده نشده.

با سلام

این سؤال کمی عجیب است. چرا که زنان صاحب کرامت و عارف در تاریخ کم نبوده اند و در بسیاری موارد حتی بر سیر و سلوک عارفان تاثیرگذار بوده اند.

بانو امین که ذکر شد از این جمله افراد بوده اند وبا توجه به تعصبات،کج فهمی ها و برتری جویی های برخی مردان و سلاطین در تاریخ،باز هم به چشم خوردن نام این

بانوان عالم و عارف در تاریخ این نکته را گوشزد میکند که تعداد زنان که به مقامات عالیه رسیده اند بسیار بیشتر از این تعداد بوده است،لیکن با توجه به فرهنگ اجتماع و تعصبات

اشتباه از عرفان و کرامت به شهرت نرسیده اند.

از دیگر منظر راه خدا راه دل است و زنان در راه دل پیمودن تیزرو تر و سبکبار تر هستند،چون طبیعت زنان این چنین است. در کتاب زن در آینه جلال و جمال آیةالله جوادی آملی آمده است،
در پیمودن راه سلوک بین زن و مرد هیچ تفاوتی نیست بلکه زن موفق تر است [=simplified arabic]زيرا يك موجود عاطفى ، رقيق القب تر است و در راه ذات اقدس اله رقت دل و
عاطفه و احساس نقش و مؤ ثرترى دارد، بنابراين او مى تواند در اين راه ، از مردها موفق تر باشد.
:Gol:

محی الدین در فصّ محمدی هنگامی که از سرّ محبوبیت زن برای پیامبر(ص) سخن می گوید، می نویسد:چون ذات اقدس الهی منزّه از آن است که بدون مجد و مظهر مشاهده شود، هر مظهری که بیشتر جامع اسماء و صفات الهی باشد، بهتر خدا را نشان می دهد و زن در مظهر بودن خدا کامل تر از مرد است، زیرا مرد فقط مظهر قبول و انفعال است چون مخلوق حق است و به لحاظ مخلوق بودن، خلقت را پذیرفته است اما زن، هم مظهر قبول و انفعال الهی است و مظهر فعل و تأثیر الهی.

چون مرد را مجذوب و محبّ خود می سازد و این تصرف و تأثیر نموداری از فاعلیت خدا است. بر این اساس است که زن از مرد کامل تر است. :khandeh!: ( جمله من نیست )

اگر مرد بخواهد خدا را مظهریت خود مشاهده کند، شهود او تام نیست ولی اگر بخواهد خدا در مظهریت زن نگاه کند، شهود او به کمال و مقام می رسد.از این رو زن محبوب پیامبر اکرم(ص) قرار گرفته است

درباره مقامات عرفانی می گوید: «و کل ما نذکره من هؤلاء الرجال باسم الرجال فقد یکون منهم النساء ولکن یغلب ذکر الرجال و قیل لبعضهم کم الابدال فقال اربعون نفساً فقیل له لم لاتقول اربعون رجلاً فقال قد یکون فیهم النساء» هرچه از این طبقات به اسم رجال نام بردیم از باب تغلیب است و گرنه گاهی زنان نیز به این درجات و مقامات نائل می شوند بعد می افزاید: از شخصی پرسیدند ابدال چند کسند، پاسخ داد، گاهی زنان نیز به این مقام می رسند یعنی رسیدن به مقامات عرفانی اختصاص به مردان ندارد بلکه زن ها نیز توان دست یابی به این مقامات دارند.

:Lflasher:جـهـت آگــاهــی بیشتــر::Rflasher:

http://www.askquran.ir/thread42300.html

پرسش:
آیا زنان به مقامات عرفانی می‌رسند؟
پاسخ:
«همتی باید قدم در راه زن/صاحب آن خواه مرد و خواه زن
غیرتی باید به مقصد ره نورد /خانه پرداز جهان چه مرد چه زن
شرط ره آمد نمودن قطع راه/ بر سر رهرو چه معجر چه کلاه» (1)
ما اگر از مقامات بلند و عرفانی بی بی دو عالم حضرت صدیقه طاهره (علیها السلام) و حضرت زینب (علیها السلام) و حضرت مریم (سلام الله علیها) صرف نظر کنیم که صحبت کردن در مورد مقامات معنوی آن بزرگواران مصداق این ابیات جناب مولوی است:
«یک دهان خواهم به پهنای فلک /تا بگویم وصف آن رشک ملک
گر دهان یابم چنان و صد چنین/تنگ آید در بیان آن امین
این قدر هم گر نگویم ای سند/شیشه دل از ضعیفی بشکند»
باید بدانیم یکی ازبرجسته‌ترین چهره‌هاى عرفان اسلامى که هم ذوق عارفانه داشت و هم مرجع رفت و آمد عارفان پرشمارى بود، شیخ ابوعبدالرحمن سلّمی است که توانست میراث عارفان سه قرن پیش از خود را به بهترین وجه، حفظ کند و براى آیندگان به یادگار گذارد.
و کتاب طبقات الصوفیه وی به عنوان یکی از کتاب های مرجع در سر گذشت عرفا قابل توجه است .
وی در انتهای کتاب طبقات الصوفیه خود باب مستقلی را به عنوان النسوة المتعبدات الصوفیات (یعنی ذکر احوال زنان عابد و عارف ،)اختصاص داده است .
و در آنجا تصریح می کند که در دو قرن نخستین هجری زنان بسیاری در حلقه عرفا در عراق حضور داشتند و در قرن سوم و چهارم نیز سرزمین خراسان مرکز بانوانی بوده است که از تجارب روحانی خویش سخن می گفته و صدق و فتوت را تعلیم می دادند.
توجه به این نکته ضروری است که در چهار قرن نخستین اسلامی حضور هشتاد زن عارف که جناب سلّمی نامشان را در این کتاب آورده است در برابر صدو سه مرد عارف که ذکرشان را در کتاب دیگر خود طبقات الصوفیه آورده است نه تنها اندک نیست بلکه بسیار قابل توجه است
به عنوان نمونه به نام چند تن از آنها اشاره می کنیم:
1- رابعه عدویه:که از اهل بصره بود
2- غفیره عابده:که از اهل بصره بود
3- ام حسان اسدیه
4- لبابه متعبده:که اهل بیت المقدس بود
5-مومنه بنت بهلول:از اهل دمشق بود
6- فاطمه نیشابوری :از عارفان بزرگ خراسان و هم عصر بایزید بسطامی بود
جناب سلّمی او را زن یگانه زمانه خوانده که درک او از معانی قرآن مایه شگفتی صوفیان بزرگ عصر بوده است
7- امّ علی همسر احمد خضرویه از دیگر بانوان بزرگ خراسان بود
8-فطیمه همسر حمدون قصار از دیگر زنان صوفی خراسان بود که جناب سلّمی از او با عنوان (کبیرة الحال وعظیمة القدر )نام می برد
وتازه این هشتاد نفر را که جناب سلّمی نام می برد تا عصر خود است که مربوط به قرن چهارم هجری است و بعد از ایشان هم زنان دیگری به مقامات بلند عرفانی رسیده اند
از قرن دوم هجری شخصیت هایی چون رابعه عدویه ظهور نموده واز نخستین عرفای اسلامی بوده اند. ودر متون عرفانی بسیاری از زنان را داریم که به مقامات بلند عرفانی و ارشاد رسیده اند وبه مریدان خرقه می پوشانده اند.که به آنها در متون عرفانی ،عارفات و عابدات گفته اند.
بایزید بسطامی در باره فاطمه زن احمد خضرویه (متوفی 240 ق)می گوید:
«هرکه خواهد تا مردی بیند اندر لباس زنان،گو در فاطمه نگاه کن»(2)
بسیاری از زنان به واسطه پیوند خانوادگی با عرفای بزرگ به این جمع داخل شده اند مانند خواهران بشر حافی (متوفای 227ق) و میمونه خواهر ابراهیم خواص(متوفی 291ق) و بسیاری دیگر.
پی نوشت :

1.عمان سامانی.
2.ابو الحسن على هجويرى‏،كشف المحجوب‏،ص158، طهورى‏، تهران‏
، 1375.



موضوع قفل شده است