چرا مرد نمی تواند بیش از چهار همسر دائم داشته باشد؟!!!!

تب‌های اولیه

125 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

مسئله سوم [=microsoft sans serif]اینکه احکام در یک دسته بندی به دو قسم اولی و ثانوی تقسیم میشود.
[=microsoft sans serif]احکام اولی احکامی است که توسط رسول الله از جانب وحی گرفته میشود و به صورت مستقیم توسط خودشان یا با واسطه فرزندان معصومشان به مروز زمان به مردم ابلاغ میکنند. این احکام تا روز قیامت باقی هستند.
[=microsoft sans serif]احکام ثانوی نیز احکامی هستند که به واسطه برخی عناوین همچون ضرر و اکراه و .. به جای احکام اولی می نشینند. البته این احکام دایر مدار ان عناوین هستند یعنی تا زمانی به جای حکم اولی می نشیند که ان عنوان ثانوی وجود داشته باشد.
[=microsoft sans serif]مثلا روزه واجب است ولی زمانی که روزه با ضرر روبرو شد، این ضرر جلوی حکم اولی را در مورد شخصی که ضرر برایش ایجاد شده میگیرد و تا زمانی که این عنوان وجود دارد، وجوب نیز برداشته میشود.
[=microsoft sans serif]همانطور که گفتیم، احکام اولی از ابتدا جعل شده و به مرور زمان به بندگان خواهد رسید، البته این احتمال نیز همواره وجود دارد که در یک زمان، شرایطی بوجود بیاید که عناوین ثانوی دیگری همچون مصلحت عامه جلوی یک حکم اولی رابگیرد و حاکم شرع و امام معصوم بر اساس ان عنوان ثانوی، حکم ثانوی را بیان کند. این مسئله در زمان حضور معصوم با بیان خود ایشان حل میشود، اما در زمان غیبت که دست ما از وجود ایشان کوتاه است، حاکم شرع و ولی فقیه چنین اجازه ای را دارد که در دایره احکام و قواعد کلی و روح حاکم بر احکام، احکام حکومتی و یا به عبارت برخی احکام ثانوی را بیان میکند.

(نگین);467770 نوشت:
استدلال ها ما درباره حقوق زنان واقعی بود ولی استدلال های جناب علی خیالی

باسلام
استدلال وقتی قرار باشد بر اساس احساسات و عواطف باشد، فاقد حجیت است و تنها به درد خود انسان میخورد و نمیتوان با ان چیزی را اثبات کرد.
بنابراین، اگر قرار باشد بگوییم چون مثلا در فلان حکم شرعی زنان محدود شده اند(مثلا در اینکه برای بیرون رفتن از خانه به اجازه شوهرشان نیاز دارند) پس ان حکم درست نیست و باید عوض شود و یا خدا چنین حکمی را نداده است، این مسئله درمورد مردان نیز صدق میکند.
مرد نیز دوست دارد ازاد باشد و شاید برخی از مردان دوست داشته باشند هیچ تعهدی نسبت به زندگی خود نداشته باشند یا در مورد دفاع از مملکت مجبور نباشند به جنگ بروند یا هر چقدر دوست داشتند ازدواج کنند و... ، حال اینکه احکام شرعی انان را نیز محدود میکند و به نوعی مردان نیز گمان میکنند در اجبارهایی که دین برای مردان دارند، ظلم به انان شده است.
پس می بینید که این نوع استدلال کردن فایده ای ندارد و منطقی پشت ان نیست. اگر قرار است بدون تعبد به یک دین در مورد جزئیات احکام ان نظر بدهیم و انرا با فکر و خواست خود تفسیر کنیم و در موردش قضاوت کنیم، این مسئله مشترک بین مرد و زن است .
ولی اگر قرار است در حیطه دین و قبول ان سخن بگوییم، دیگر این سخنان جایی ندارد و تنها میتوان در زمینه روش تحقیق در دین و مسائل ان و به دست اوردن اموزه های ان بحث کرد.
موفق باشید.

علــی;467843 نوشت:
متاسفانه این بار هم در جواب جمعیت حمایت از حقوق مردان کسی جواب قانع کننده نداشت.
از کارشناس محترم می خواهم جواب من را بدهد (لطفا کس دیگری جواب من را ندهد و از من نقل قول انجام ندهد و ...
:Narahat az:)
چرا خداوند به تنوع طلبی مردان توجه نکرده و اجازه ازدواج بیش از چهار همسر را به مرد نداده در حالی که استثنا هایی وجود دارند که به بیش از چهار همسر دائم احتیاج دارند و خداوند به این استثنا ها توجهی نکرده؟
لطفا حکمت خدا جواب من نباشد چون نمی توانید ما را با حکمت خدا از حقوقمان منصرف کنید!
به امید روزی که مردان به حقوقشان برسند.

اقای علی میشه بگی چه حکمی مثل متعه میتونه پاسخ گوی تنوع طلبی مردان باشه؟هیچ جبری در پرداخت نفقه هم ندارند.

صدیق;468212 نوشت:
بنابراین، اگر قرار باشد بگوییم چون مثلا در فلان حکم شرعی زنان محدود شده اند(مثلا در اینکه برای بیرون رفتن از خانه به اجازه شوهرشان نیاز دارند) پس ان حکم درست نیست و باید عوض شود و یا خدا چنین حکمی را نداده است، این مسئله درمورد مردان نیز صدق میکند.
مرد نیز دوست دارد ازاد باشد و شاید برخی از مردان دوست داشته باشند هیچ تعهدی نسبت به زندگی خود نداشته باشند یا در مورد دفاع از مملکت مجبور نباشند به جنگ بروند یا هر چقدر دوست داشتند ازدواج کنند و... ، حال اینکه احکام شرعی انان را نیز محدود میکند و به نوعی مردان نیز گمان میکنند در اجبارهایی که دین برای مردان دارند، ظلم به انان شده است.
اقای صدیق منظور وجود محدودیت نیست.چیزی که سوال است نوع محدودیت است.
سوالی که پرسیده میشه اینه که چرا این نوع محدویت رو برای فلان فرد قرار دادند.منطقی است در جواب اینکه بپرسیم چرا فلان محدودیت رو برای فلانی قرار دادی بگوییم خب طرف مقابلت هم از جهاتی محدود شده!!؟؟خب شده باشه!اینکه نشد جواب!در مورد طرف مقابل هم باز سوال میپرسیم علت این محدودیت چیه؟هر قانونی باید حکمت و دلیلی داشته باشه.و اگر فردی یک سری ارمان تعریف میکنه برای جامعه عقلانی است که قوانینی بگذارد که انسان رو از اون ارمان دور کنه؟از نظر شما قونینی که به راحتی میشه از نها سو استفاده کرد قوانین درست و کاملی هستند؟

صدیق;468212 نوشت:
استدلال وقتی قرار باشد بر اساس احساسات و عواطف باشد، فاقد حجیت است و تنها به درد خود انسان میخورد و نمیتوان با ان چیزی را اثبات کرد.
بنابراین، اگر قرار باشد بگوییم چون مثلا در فلان حکم شرعی زنان محدود شده اند(مثلا در اینکه برای بیرون رفتن از خانه به اجازه شوهرشان نیاز دارند) پس ان حکم درست نیست و باید عوض شود و یا خدا چنین حکمی را نداده است، این مسئله درمورد مردان نیز صدق میکند.
مرد نیز دوست دارد ازاد باشد و شاید برخی از مردان دوست داشته باشند هیچ تعهدی نسبت به زندگی خود نداشته باشند یا در مورد دفاع از مملکت مجبور نباشند به جنگ بروند یا هر چقدر دوست داشتند ازدواج کنند و... ، حال اینکه احکام شرعی انان را نیز محدود میکند و به نوعی مردان نیز گمان میکنند در اجبارهایی که دین برای مردان دارند، ظلم به انان شده است.

استدلال های من بر پایه احساسات است درست پس چرا مفسرین جدید خواستند برخی از این احکام را تغییر دهند یعنی اونا هم بر اساس احساسات سخن میگفتند کلا کسانی که برای حقوق زنان تلاش میکنند احساساتی هستند!!!
موافقم که زن و مرد وقتی با هم ازاواج میکنند تعهداتی نسبت به هم دارند اصلا منظورمون این نیست که بعد از ازدواج زن و مر د هر جا که دوست داشتند بروند و خبر هم ندهند چنین چیزی فکر نکنم برای غیرمسلمانان هم عادی باشد زن و مرد باید از هم اطلاع داشته باشند به معنی این نیست که برای هر بیرون رفتنی زن از شوهرش اجازه بگیرد با همین قانون مرد به راحتی میتواند زنش را حبس خانگی کند بدون اینکه مرتکب گناهی شود
اینکه شما فرمودید همانطور که زن محدود شده مرد هم محدود شده قبول دارم ولی باید مشخص شود این محدودیت واقعا برای زنان زیاد بوده یا مردان؟؟
ما این همه قانون بر ضد زنان گفتم ولی کسانی که فرمودند مردان محدود شدند تنها دلیلشان همان محدود شدن در ازدواج بود چنین دلیلی عقلی می باشد وقتی که مردان می توانند چهار زن و بی نهایت صیغه بگیرند محدود شده اند؟؟؟
در مورد نفقه هم درست است ولی این دلیل میشود که چون خرج زن را می دهد مالک او شود
به راحتی میتواند زن را از تحصیل و اشتغال و بیرون رفتن منع کند چرا ؟؟؟ چون مرد نفقه زن را میدهد
چرا به این جای این قوانین قانونی نیامد که محبت بین زن و مرد را افزایش دهد نه حس ارباب کنیزی

صدیق;468212 نوشت:
باسلام
استدلال وقتی قرار باشد بر اساس احساسات و عواطف باشد، فاقد حجیت است و تنها به درد خود انسان میخورد و نمیتوان با ان چیزی را اثبات کرد.

سلام جناب صدیق :Gol:

دینی که نشه با عقل اون رو درک چطور میشه اون رو پذیرفت ؟؟؟؟ پس چرا توقع داریم دیگر مذاهب از دین خود جدا و به اسلام رو بیارند اگه عقل و فهم بشر هیچ سهمی در پذیرش دینش نداره پس چه دلیلی وجود داره همه به دنبال دین برتر و اسلام باشند؟؟؟ دیگر مذاهب هم نیازی ندارند در این باره به عقل رجوع کنند.

قیاس های شمارو نمیشه پذیرفت یه جا دیگه هم رهبری زنان رو با بی بند و باری جنسی مقایسه کرده بودید که کوچکترین ربطی نداشت . بی بند و باری جنسی در همه ادیان مذموم بود در حالی که رهبری زنان رو فقط ما مذموم میدونیم . به نظرتان درسته این دو با هم مقایسه شن؟؟؟؟؟؟

استدلال های ما و جناب علی هم کوچکترین شباهتی بهم نداشت. ایشان مدعی اند مردان محدود شده اند اونم با چهار زن عقدی و بی نهایت صیغه. در واقع جناب علی بیشتر شوخی میکردند تا بخواند حقی رو طلب کنند.

ولی استدلال های ما واقعی و غیرقابل انکارند. ازدواج زن در ازای از دست دادن همه آزادی های فردی و معنوی او است . ولی مرد با ازدواج نه تنها محدود نمیشه بلکه میتونه در صورت تمایل چند همسر دیگه هم به ازدواج در بیاره. زن باید از هم آزادی هاش بگذره و اگر هووی هم در زندگیش اومد حق هیچ گونه اعتراضی نداره و تنها لطف قانون به این خانم بخت برگشته طلاقه . از هم پاشیدن زندگی ایشان و فرزندانش در کجای قانون مدنظر قرار گرفته .

سلام جناب استاد صدیق

ببخشید اومدم وسط بحث

سوالی دارم

فرض کنید طبق قانون اسلام مردی چهار زن دائمی الف و ب و پ و ت دارد
طبق قانون زن نباید بدون اجازه شوهرش از خانه خارج شود

این مرد هر شب باید خانه یک زنش باشد و می تواند حق خروج از خانه را نیز از سه زن دیگر بگیرد

ان وقت مثلا زن الف باید سه روز در خانه زندانی باشد و تنها

در حالی که در این مدت شوهرش در حال خوش گذرانی و شهوت رانی با زنان دیگر است

زنی حبس در خانه و تنها و بدون شوهر

همزمان مردی در حال بهترین خوش گذرانی و شهوت رانی

ایا این عدالت است ؟ اگر عدالت است من ناقص العقل را توجیه کنید

در ضمن اگر در این مدت زن الف نیاز شدید به رابطه جنسی داشته باشد

چکار باید بکند ؟

شبـنم;468252 نوشت:
سلام جناب صدیق :Gol:

دینی که نشه با عقل اون رو درک چطور میشه اون رو پذیرفت ؟؟؟؟
.

دقت کنید که عقلانی درک کردن، لزوما بدین معنا نیست که فرد باید تک تک و تمام جزئیات یک برنامه را عقلانی بفهمد به شرط انکه از قبل عقلانی بودن ان برنامه را پذیرفته باشید.( فرض می کنیم در مفهوم عقلانیت نکته مشترکی داریم، و همان چیزی که تمام مردم از عقلانیت می فهمند فعلا همان مد نظر است)

دقت کنید پذیرش خدا امری عقلانی است. اگر شما از قبل بپذیرید به لحاظ عقلانی که خدا عالم و حکیم است و این خدا بهترین شرایط را برای بشر می خواهد، بنابراین دیگر نیازی نیست تک تک فرامین این خدا را عقلانی پذیرفت، بلکه می­توان تعبدی پذیرفت چون از قبل به لحاظ عقلانی اثبات کرده ای که او صادق است و بهترین حکم را می دهد.

بنابراین اگر من از قبل وجود خدای حکیم را بپذیرم دیگر پذیرش سخن این خدا منافاتی با عقلانیت ندارد بلکه عین عقلانیت است.

مثلا شما می خواهید بدانید y عقلانی است یا نه؟ بعد می فهمید که y را فرد x دستور داده است. شما از قبل فرد x را فردی صادق در نظر گرفته اید که احتمال خطا در او راه ندارد، بنابراین منطقا y نیز امری است که احتمال خطا ندارد. پس پذیرش y معقول است.

تنها اشکالی که شما می توانید بگویید این است که از کجا بدانیم حکم x، حکم خدا است؟ این اشکال، اشکال معرفت شناختی است نه آنتولوژی. و نباید این دو مسئله را با هم خلط کرد.

با سلام ای خانم های ..... شما ها کلا اصلا حواستون نیست به اینکه برای رسیدن به کمال راه مرد از زن تا حدودی جدا هست (اعتراض داری به خدا بکن)، اگه خداوند محدودیتی یا صحبتی کرده واسه نشون دادن راه درست به کمال رسیدن گونه مونث هست حالا خود دانید حجت بر شما هم تموم شده، مشکل شما خانم ها اینه از دیدگاه یک زن به مسئله نگاه می کنید نه یه کارشناس منصف همین الانشم اکثر خانم ها با بیرون رفتنشون ایجاد مفسده برای خودشون و ما مردها می کنن همون دانشگاهشم مشکل داره چه برسه به بازار خرید

تعدد زوجات زمانی بوده که مردان حرم سرا داشتند بعد این حکم میاد تا جلوی این حرم سرا گرفته شود شاید اگر همان زمان گفته میشد تک همسری کسی قبول نمیکرد واصل اسلام هم بر همین تک همسری است مثلا حضرت خدیجه و حضرت زهرا در زمان حیاتشون همسرشون با کسی دیگری ازدواج نکرده

الان دوستان اصرار دارند که اسلام به تعدد زوجات توصیه کرده در حالی که میبینید چقدر به وفای به عهد توصیه شده که نادیده گرفته می شود اگر کسی با تعهد با زنی ازدواج کند چطور ممکن است بعدا سراغ زنان دیگر رود؟

vahid.q;468413 نوشت:
با سلام ای خانم های ..... شما ها کلا اصلا حواستون نیست به اینکه برای رسیدن به کمال راه مرد از زن تا حدودی جدا هست (اعتراض داری به خدا بکن)، اگه خداوند محدودیتی یا صحبتی کرده واسه نشون دادن راه درست به کمال رسیدن گونه مونث هست حالا خود دانید حجت بر شما هم تموم شده، مشکل شما خانم ها اینه از دیدگاه یک زن به مسئله نگاه می کنید نه یه کارشناس منصف همین الانشم اکثر خانم ها با بیرون رفتنشون ایجاد مفسده برای خودشون و ما مردها می کنن همون دانشگاهشم مشکل داره چه برسه به بازار خرید

چه نظر کارشناسی دادی واقعا
اگه بیرون رفتن یه خانم برای یه اقا مفسده ای ایجاد میکنه اشکال از ایمان اون آقاست نه بیرون رفتن خانم . مگه همه خانمها برای گناه کردن بیرون میرن لطفا همه گناهان رو گردن خانمها نندازید .

دانشگاه رفتن یه دختر هم هیچ مشکلی ایجاد نمیکنه واقعا چه دیدگاه های عجیبی تو این سایت میخونم :Moteajeb!:

vahid.q;468413 نوشت:
با سلام ای خانم های ..... شما ها کلا اصلا حواستون نیست به اینکه برای رسیدن به کمال راه مرد از زن تا حدودی جدا هست (اعتراض داری به خدا بکن)

نتیجه میگیریم هر چه زن بیشتر ، مرد باخدا تر . زنها میشوند پله برای آقا تا برسد به عرش خداوندی ! این حرف دیگر از کجا آمد :khaneh: هی زن بگیرد ، هی با ایمان شود . نتیجه اینکه 4 تایش را که بگیرد دیگر میرسد به درجه پیامبر حتما ! :khandeh!:

vahid.q;468413 نوشت:
همین الانشم اکثر خانم ها با بیرون رفتنشون ایجاد مفسده برای خودشون و ما مردها می کنن همون دانشگاهشم مشکل داره چه برسه به بازار خرید

والله بنده ماندم ما زنها چه کنیم

عطر بزنیم آقایان یک درجه ایمانشان کم میشود

حجاب نکنیم یک درجه کمتر

مو نشان بدهیم یک درجه کمتر

خوانندگی کنیم یک درجه کمتر

قربان عدالت خدا بروم که گفته زن باید کوتاه بیاید همیشه .مبادا یک بار مرد به خواسته اش نرسد که میشود گناه کبیره، ناراحت میشود ، بغضش میگیرد ، خلاصه به غیرت و رگ میدانگی اش بر میخورد اگر به خواسته اش نرسد فلذا زن نباید بگذارد مرد جماعت ناراحت بشوند . بله دیگر. نتیجه این میشود که یکی همیشه در فشار باشد تا دیگری در آسایش و خوشی بماند !

vahid.q;468413 نوشت:
با سلام ای خانم های ..... شما ها کلا اصلا حواستون نیست به اینکه برای رسیدن به کمال راه مرد از زن تا حدودی جدا هست (اعتراض داری به خدا بکن)، اگه خداوند محدودیتی یا صحبتی کرده واسه نشون دادن راه درست به کمال رسیدن گونه مونث هست حالا خود دانید حجت بر شما هم تموم شده، مشکل شما خانم ها اینه از دیدگاه یک زن به مسئله نگاه می کنید نه یه کارشناس منصف همین الانشم اکثر خانم ها با بیرون رفتنشون ایجاد مفسده برای خودشون و ما مردها می کنن همون دانشگاهشم مشکل داره چه برسه به بازار خرید

چون شهوت به شما اقايون خيلي فشار مياره ( البته همه اقايون اينجور نيستن در اقليت هستن اينجور افراد)بهتر نيست كه در منزل اسكان كنيد البته من براي سلامتي و حفظ دين اين پيشنهاد و ميدم .
متاسفم براي اين نگاه جنسيتون به زن ، شما انسانيد بايد يه فرقي با بقيه موجودات داشته باشيد .

hamrah;468369 نوشت:
دقت کنید که عقلانی درک کردن، لزوما بدین معنا نیست که فرد باید تک تک و تمام جزئیات یک برنامه را عقلانی بفهمد به شرط انکه از قبل عقلانی بودن ان برنامه را پذیرفته باشید.

یکی از کاربران گفت :

Moradali;468310 نوشت:
نباید همه این مواردو به جز جاهایی که ضرورتش رو اغلب انسانها تایید کنند به موارد گسترده تعمیم بدیم.

دو نکته به ذهن من میاد
یکی این که فرض کنید شما به عنوان یه مسلمون بخواید در مورد ادیان دیگه تحقیق کنید با توجه به این که سواد گسترده ای در مورد اونا نداریم اگر به شما پاسخ درست سوالتان را نگویند نمیتوانید نتیجه گیری درستی داشته باشید. شما نیاز دارید و حق دارید برای این که درست فکر کنید به اطلاعات درست دسترسی داشته باشید.
دوم این که زیان این کار هم کم نیست. شما آن فرد را دیگر نمیبینید ولی اگر آن فرد در جایی دیگر پی ببرد که چیزی که از شما شنیده صحیح نبوده‏، اعتماد به سخنان صحیح شما را هم از دست میدهد. (مثال داستان آن چوپان) آن وقت ممکن است به بقیه مسائل که صحیح هم هستند به دیده شک و تردید نگاه کند. و یا حتی به سخنان ما توجه و التفاتی هم نشان ندهد.

هر کسی که سوالی بپرسد انتظار دارد جواب صحیح به او داده شود

.

بی نظیر;468308 نوشت:
سلام جناب استاد صدیق

ببخشید اومدم وسط بحث

سوالی دارم

فرض کنید طبق قانون اسلام مردی چهار زن دائمی الف و ب و پ و ت دارد
طبق قانون زن نباید بدون اجازه شوهرش از خانه خارج شود

این مرد هر شب باید خانه یک زنش باشد و می تواند حق خروج از خانه را نیز از سه زن دیگر بگیرد

ان وقت مثلا زن الف باید سه روز در خانه زندانی باشد و تنها

در حالی که در این مدت شوهرش در حال خوش گذرانی و شهوت رانی با زنان دیگر است

زنی حبس در خانه و تنها و بدون شوهر

همزمان مردی در حال بهترین خوش گذرانی و شهوت رانی

ایا این عدالت است ؟ اگر عدالت است من ناقص العقل را توجیه کنید

در ضمن اگر در این مدت زن الف نیاز شدید به رابطه جنسی داشته باشد

چکار باید بکند ؟

[=B Nazanin] سرکار بی نظیر
[=Calibri][=Calibri]1. [=B Nazanin]نمی فهمم چرا در این سناریو که تعریف کردید این حرکت مرد عدالت نباشد؟ فکر می کنم ابتدا باید مفهوم عدالت را بیان دارید.در واقع باید ابتدا بگویید عدالت از نظر شما چیست بعد در این باره بحث مبسوطی کردو وقتی بالا پایین مفهوم عدالت باز شد ان وقت برویم سر سناریوی مصداقی شما.
[=Calibri][=Calibri]2. [=B Nazanin]تصور می کنم منظور شما از عدالت در این سناریو « ظلم» باشد. چون هر معنایی ازعدالت در نظر بگیرید فرد بی عدالتی نکرده است. در واقع لزوما بی عدالتی به معنای ظلم نیست بلکه این دو می توانند روی هم بیافتند و می توانند روی هم قرار نگیرند.
[=B Nazanin]عبارت شما را اینگونه باز سازی می کنم:
[=B Nazanin]«آیا این ظلمنیست؟ اگر این ظلم نیست من ناقص العقل را توجیه کنید»
[=B Nazanin]حال سوال این است چرا شما فکر می کنید حرکت این مرد در این سناریو ظلم است؟
[=B Nazanin]برای آنکه منظورخود را واضح سازم سناریوی زیر را در نظر بگیرید: لطفا سیر استدلال را دقیق بخوانید.
[=B Nazanin]«تنها یک مرد وچهار زن در دنیا باقی مانده اند. و هر 5 نفر مسلمانند. مرد با هر چهار نفر ازدواج می کند و از 4 شب یک شب خانه یکی است و در شبهایی که خانه زنان دیگر نیست اجازه خروج از خانه به آنها نمی دهد»
[=B Nazanin]با توجه به این سناریو آیا حرکت مرد ظلم است؟
[=B Nazanin]اگر بگویید ظلم است پس باید منطقا بپذیرید که او باید با سه زن دیگر ازدواج نکند. و این با توجه به فضای سناریو امری غیر عقلانی است ( آشکارا غیر عقلانی است). اگر او با آن سه زن ازدواج نکند پس نیاز های ان زنان چه می شود ( هم به لحاظ جنسی، هم عاطفی و هر نیازدیگری). حال شما دو را دارید:
[=Calibri][=Calibri]1. [=B Nazanin]ممکن است بگویید در این سناریو باتوجه به شرایطی که ترسیم شده است حرکت مرد اگرچه ظلم است ولی به دلیل شرایط دیگری چاره ای بر آن نیست.
[=B Nazanin]اگر چنین سخنی بگویید پس پذیرفته اید که در شرایطی ظلم جایزاست. اگر این را بپذیرید باز منطقا دو راه دارید:
[=B Nazanin]الف)[=B Nazanin] بپذیرید که ظلم در شرایطی جایز است، اگر این را بپذیرید پس باید بپذیرید که در سناریوی خودتان هم ظلم میتواند جایز باشد و این عیبی ندارد. ممکن است بگویید در سناریویی که «بی نظیر» ترسیم کرده است شرایط به گونه ای هست که زنان می توانند با مردان دیگر ازدواج کنند بنابراین شرایط سناریوی «بی نظیر» باسناریویی که« همراه» نوشته است، متفاوت است.
[=B Nazanin]اگر این را بگویید پس باید اثبات کنید که آن زنان به میل خود با آن مرد ازدواج نکرده اند. چون اگر آن زنان با میل خود با آن مرد ازدواج کرده باشند با توجه به اینکه هر چهار نفر مسلمانند و احکام را می دانند پس دیگرظلم بی معنا است. چون افراد از قبل شرایط را پذیرفته اند. دیگر اطلاق ظلم در این شرایط محلی ندارد و موضوع منتفی است.
[=B Nazanin]سناریوی شما تنها زمانی کار می کند که نشان دهید آن زنان بااجبار به ازدواج با آن مرد تن داده اند که این شبیه همان سناریویی است که بنده طرح کرده ام.
[=B Nazanin]ب)[=B Nazanin] ممکن است بگویید در اینجا ظلمی رخ نداده است بلکه بی عدالتی رخ داده است. پس اگر بپذیریدظلم از بی عدالتی جدا است و بی عدالتی به معنای ظلم نیست در سناریوی خودتان نیزباید لاقل این مفهوم را بپذیرید. بنابراین اگر بی عدالتی به معنای ظلم نباشد درسناریوی شما نیز ظلمی رخ نداده است و بی عدالتی است و بی عدالتی در شرایطی جایزاست و ادامه این بحث مانند بحث «الف» می شود.
[=B Nazanin]2.[=B Nazanin] ممکن است بگویید مرد باید با یکی از زن ها ازدواج کند و سه زن دیگر نیاز های خودشان را برطرف کنند و این غیر عقلانی نیز نیست.
[=B Nazanin]اگر این را بگویید پس باید بپذیرید که زن حق انتخاب ندارد.چون اگر سه زن دیگر خواستند با او ازدواج کنند و شرایط را بپذیرند مرد نباید اینکار را انجام دهد. اگر چنین باشد پس زن حق انتخاب ندارد. بنابراین عملا ظلم بیمعنا است چون ظلم وقتی معنا دارد که حق انتخاب فرد داشته باشد. اگر در این سناریو بپذیرید که زن حق انتخاب ندارد پس باید در همه شرایط بپذیرید ( چون منطقا بایدبپذیرید روند استدلال واضح است). بنابراین در سناریوی خودتان هم زن حق انتخاب ندارد و ظلم مفهوما تهی است.

hamrah;468438 نوشت:
برای آنکه منظورخود را واضح سازم سناریوی زیر را در نظر بگیرید: لطفا سیر استدلال را دقیق بخوانید.
«تنها یک مرد وچهار زن در دنیا باقی مانده اند. و هر 5 نفر مسلمانند. مرد با هر چهار نفر ازدواج می کند و از 4 شب یک شب خانه یکی است و در شبهایی که خانه زنان دیگر نیست اجازه خروج از خانه به آنها نمی دهد»
با توجه به این سناریو آیا حرکت مرد ظلم است؟
اگر بگویید ظلم است پس باید منطقا بپذیرید که او باید با سه زن دیگر ازدواج نکند. و این با توجه به فضای سناریو امری غیر عقلانی است ( آشکارا غیر عقلانی است). اگر او با آن سه زن ازدواج نکند پس نیاز های ان زنان چه می شود ( هم به لحاظ جنسی، هم عاطفی و هر نیازدیگری). حال شما دو را دارید:
1. ممکن است بگویید در این سناریو باتوجه به شرایطی که ترسیم شده است حرکت مرد اگرچه ظلم است ولی به دلیل شرایط دیگری چاره ای بر آن نیست.
اگر چنین سخنی بگویید پس پذیرفته اید که در شرایطی ظلم جایزاست. اگر این را بپذیرید باز منطقا دو راه دارید:
الف) بپذیرید که ظلم در شرایطی جایز است، اگر این را بپذیرید پس باید بپذیرید که در سناریوی خودتان هم ظلم میتواند جایز باشد و این عیبی ندارد. ممکن است بگویید در سناریویی که «بی نظیر» ترسیم کرده است شرایط به گونه ای هست که زنان می توانند با مردان دیگر ازدواج کنند بنابراین شرایط سناریوی «بی نظیر» باسناریویی که« همراه» نوشته است، متفاوت است.
اگر این را بگویید پس باید اثبات کنید که آن زنان به میل خود با آن مرد ازدواج نکرده اند. چون اگر آن زنان با میل خود با آن مرد ازدواج کرده باشند با توجه به اینکه هر چهار نفر مسلمانند و احکام را می دانند پس دیگرظلم بی معنا است. چون افراد از قبل شرایط را پذیرفته اند. دیگر اطلاق ظلم در این شرایط محلی ندارد و موضوع منتفی است.
سناریوی شما تنها زمانی کار می کند که نشان دهید آن زنان بااجبار به ازدواج با آن مرد تن داده اند که این شبیه همان سناریویی است که بنده طرح کرده ام.
ب) ممکن است بگویید در اینجا ظلمی رخ نداده است بلکه بی عدالتی رخ داده است. پس اگر بپذیریدظلم از بی عدالتی جدا است و بی عدالتی به معنای ظلم نیست در سناریوی خودتان نیزباید لاقل این مفهوم را بپذیرید. بنابراین اگر بی عدالتی به معنای ظلم نباشد درسناریوی شما نیز ظلمی رخ نداده است و بی عدالتی است و بی عدالتی در شرایطی جایزاست و ادامه این بحث مانند بحث «الف» می شود.
2. ممکن است بگویید مرد باید با یکی از زن ها ازدواج کند و سه زن دیگر نیاز های خودشان را برطرف کنند و این غیر عقلانی نیز نیست.
اگر این را بگویید پس باید بپذیرید که زن حق انتخاب ندارد.چون اگر سه زن دیگر خواستند با او ازدواج کنند و شرایط را بپذیرند مرد نباید اینکار را انجام دهد. اگر چنین باشد پس زن حق انتخاب ندارد. بنابراین عملا ظلم بیمعنا است چون ظلم وقتی معنا دارد که حق انتخاب فرد داشته باشد. اگر در این سناریو بپذیرید که زن حق انتخاب ندارد پس باید در همه شرایط بپذیرید ( چون منطقا بایدبپذیرید روند استدلال واضح است). بنابراین در سناریوی خودتان هم زن حق انتخاب ندارد و ظلم مفهوما تهی است.

این سناریو چطور؟
فرض بگیرید شخصی به شما حمله کرده و میخواهد شما را بکشد. و شما برای این که جان خود را حفظ کنید چاره ای جز کشتن مهاجم ندارید.
پس شما هم قتل را خوب میدانید.
پس اگر پذیرفتید گاهی قتل لازم هست بنابراین نمیتوانید به قتل در موارد دیگر ایراد بگیرید.

nargues;468434 نوشت:
چون شهوت به شما اقايون خيلي فشار مياره ( البته همه اقايون اينجور نيستن در اقليت هستن اينجور افراد)بهتر نيست كه در منزل اسكان كنيد البته من براي سلامتي و حفظ دين اين پيشنهاد و ميدم .
متاسفم براي اين نگاه جنسيتون به زن ، شما انسانيد بايد يه فرقي با بقيه موجودات داشته باشيد .


درست برعکس فرمایش شما
مشکل این است که اگر این حریم ها نباشد انسان تبدیل به حیوان یا بدتر از آن میشود .
مگر اینکه شما و آقایانتان فرشته تشریف داشته باشید و هیچ نشانه ای از غریزه و تاثیر آن بر رفتار گفتار و حتی ظاهر خود ندیده باشید یا جمعا ترک دنیا کرده باشید یا اینکه چنان غرق در غرایز باشید که کلا آنرا و تاثیراتش را نبینید. شعب و شکل دیگری برای این ادعا وجود ندارد.

(نگین);468245 نوشت:

اینکه شما فرمودید همانطور که زن محدود شده مرد هم محدود شده قبول دارم ولی باید مشخص شود این محدودیت واقعا برای زنان زیاد بوده یا مردان؟؟
ما این همه قانون بر ضد زنان گفتم ولی کسانی که فرمودند مردان محدود شدند تنها دلیلشان همان محدود شدن در ازدواج بود چنین دلیلی عقلی می باشد وقتی که مردان می توانند چهار زن و بی نهایت صیغه بگیرند محدود شده اند؟؟؟

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

درباره حکم تعدد زوجات لازمه با مثالی مطلب روشن شده تا رفع شبهه شود

در نظر بگیرید شهری مثلا 100 نفر مرد دارد و 120 نفر زن. فرض میگیریم 80 تای این مردان توانایی تشکیل زندگی را دارند و با 80 زن ازدواج میکنند. 40 زن باقی میماند که طبیعتا برای ادامه زندگی نیازهایی دارند.
از این 80 مرد 10 تاشون توانایی اداره ی یک زندگی دیگر را هم دارند. میماند 30 زن و 20 مرد که توانایی و شرایط تامین یک خانواده و تشکیل زندگی را ندارند ولی همه نیاز جنسی دارند. پس برای جلوگیری از فساد در جامعه لازم هست راهی قرار داد...
در بین مردانی هم که تشکیل خانواده دادند پیدا میشوند افرادی که به دلایلی نمیتوانند به زن اول اکتفا کنند. ایشان هم میتوانند برای جلوگیری از فسادشان و هم تامین جنسی آن زنانی که بی همسر مانده اند از حکم ازدواج موقت استفاده کنند.

در شرایط دیگر ممکن است همه 100 مرد با 100 زن ازدواج کنند در نتیجه بماند 20 زنی که نیاز به تشکیل خانواده دارند. اگر باشند در بین مردان افرادی که بتوانند زندگی همه این زنان را سرو سامان دهند و با ایشان ازدواج دائم کنند که چه بهتر. چون دیگر زنی باقی نخواهد ماند که وجودش کانون دیگر خانواده ها را تهدید کند. پس فقط برای تعداد معدودی از زنها ممکن هست مشکل ایجاد شود و این بهتر از آن است که کل خانواده ها مورد تهدید فحشاء قرار گیرند. اگر هم که تعدادی از زنان باقی ماندند که کسی با آنها ازدواج دائم نکرد این حق طبیعیشان هست که راهی شرعی برای اطفاء غریزه جنسیشان وجود داشته باشد.

اما ترویج این احکام برای هر کس و ناکسی که لیاقت تامین خانواده خودش را هم ندارد چه رسد به خانواده دوم یا بیشتر و
یا افرادی که میتوانند تشکیل زندگی دهند چیزی نیست جز هوسرانی و سوء استفاده از احکام الهی

فاتح;468509 نوشت:

درست برعکس فرمایش شما
مشکل این است که اگر این حریم ها نباشد انسان تبدیل به حیوان یا بدتر از آن میشود .
مگر اینکه شما و آقایانتان فرشته تشریف داشته باشید و هیچ نشانه ای از غریزه و تاثیر آن بر رفتار گفتار و حتی ظاهر خود ندیده باشید یا جمعا ترک دنیا کرده باشید یا اینکه چنان غرق در غرایز باشید که کلا آنرا و تاثیراتش را نبینید. شعب و شکل دیگری برای این ادعا وجود ندارد.

جناب من منكر داشتن حريم در روابط نيستم جواب من در مقابل صحبت اون اقا بود كه بازار رفتن و دانشگاه رفتن خانوم ها به نظرشون مفسده انگيز بود و كلا با وجود زن در جامع مشكل داشتن چون متاسفانه تحريك ميشن !!
بله. خدا رو شكر در اطراف من اقايوني كه هستند غريزه و رفتار جنسيشون مخصوص خانماشونه و هيچ گونه نظري به ديگران ندارند و ميتونند خيلي عادي و نرمال با همه مراوده داشته باشند
نه ترك دنيا كرديم نه در غرايز غرق شديم فقط اعتدال داريم و همه اقايونو خانمهارو به شكل ابزاري براي ارضا هوس ها و غرايز جنسيمون نميبينيم .

پيشنهادم فكر ميكنم براي اقشار شما بسيار عالي بود اين كه خونه نشين بشيد ( چون كه همه خانمها جامعه رو نميتونيد مجاب كنيد برن خونه بشينن)البته مواظب باشيد دختر عمو دختر خاله هم به خونه نيان چون به هر حال نامحرمن و صد البته زن

Moradali;468469 نوشت:
این سناریو چطور؟
فرض بگیرید شخصی به شما حمله کرده و میخواهد شما را بکشد. و شما برای این که جان خود را حفظ کنید چاره ای جز کشتن مهاجم ندارید.
پس شما هم قتل را خوب میدانید.
پس اگر پذیرفتید گاهی قتل لازم هست بنابراین نمیتوانید به قتل در موارد دیگر ایراد بگیرید.

سلام بر دوست عزیز مراد علی
دقیقا سناریوی قتل تایید حرف بنده است.
هدف من در طراحی سناریو و مقایسه ان با سناریوی سرکار بی نظیر این بود که سخن سر کار بی نظیر مبنی بر ظلم یا عدم عدالت وقتی بهکار می رود که زن ها با اجبار به همسری مردی درآیند اما در حالت انتخاب آزادانه این مفهوم تهی است.
در سناریوی قتل علت این که شهود ما در اینجا دفاع از خود را قتل نمی داند به دلیل این است که در شرایط اجبار طرف مقابل را کشته است. بنابراین ما می توانیم در شرایط دیگر به قتل ایراد بگیریم و آن را عملی غیراخلاقی بدانیم چون در حالت انتخاب بوده است.
اگر مجددا دو سناریو را مطالعه فرمایید مطلب قطعا روشن خواهد شد. موفق و موید باشید.

nargues;468574 نوشت:
جناب من منكر داشتن حريم در روابط نيستم جواب من در مقابل صحبت اون اقا بود كه بازار رفتن و دانشگاه رفتن خانوم ها به نظرشون مفسده انگيز بود و كلا با وجود زن در جامع مشكل داشتن چون متاسفانه تحريك ميشن !!
بله. خدا رو شكر در اطراف من اقايوني كه هستند غريزه و رفتار جنسيشون مخصوص خانماشونه و هيچ گونه نظري به ديگران ندارند و ميتونند خيلي عادي و نرمال با همه مراوده داشته باشند
نه ترك دنيا كرديم نه در غرايز غرق شديم فقط اعتدال داريم و همه اقايونو خانمهارو به شكل ابزاري براي ارضا هوس ها و غرايز جنسيمون نميبينيم .

پيشنهادم فكر ميكنم براي اقشار شما بسيار عالي بود اين كه خونه نشين بشيد ( چون كه همه خانمها جامعه رو نميتونيد مجاب كنيد برن خونه بشينن)البته مواظب باشيد دختر عمو دختر خاله هم به خونه نيان چون به هر حال نامحرمن و صد البته زن

بنده به شما و آقایانتان تبریک عرض میکنم که اهل حریم و اعتدال هستید و البته هر قوم و فردی برای خودش تعریفی از اعتدال دارد .
البته بنده در اسلام کلمه اعتدال را در دوری از افراط و تفریط دیده ام و نمونه این افراط رو در نقل قولتان از آن آقا اشاره کردد که نگاهی افراطی است.

روش ودیدگاه اسلام برای ایجاد سلامت فردی و اجتماعی بر پیشگیری قبل از درمان استوار است و البته برای مبتلایان هم راه بازگشت معرفی فرموده
لذا وقتی میفرماید که خانمها در خانه و اجتماع اینطور باشند و آقایان اینطور معنایش این نیست که ابتلا صورت گرفته ؛ بلکه منظور پیشگیری است.

و شما هم این مطلب را بدانید و اشتباه برداشتی تان را اصلاح فرمائید و مردان مسلمان را فاسد نپندارید بلکه مسلمانان اعم از شیعه و سنی در بدو امر بر پیشگیری مصرند .

اما در مورد پیشنهادتان
هر چند که بنده با این پیشنهاد میتوانم 4 همسر دائمی خود را بگیرم و نفقه هم از آنها مطالبه نمایم
ولی
حال که اینطور به فکر ما هستید و ما را اینطور میدانید کمی هم بفکر یک امری بنام غیرت آقایان خود باشید لباس مناسب در جامعه و در انظار بپوشید و ... اینطوری مشکل برای همه از جمله آنها همسران شما هم حل میشود ما هم امر به معروف و نهی از منکر نمیکنیم.

.امین.;468570 نوشت:
در نظر بگیرید شهری مثلا 100 نفر مرد دارد و 120 نفر زن. فرض میگیریم 80 تای این مردان توانایی تشکیل زندگی را دارند و با 80 زن ازدواج میکنند. 40 زن باقی میماند که طبیعتا برای ادامه زندگی نیازهایی دارند.
از این 80 مرد 10 تاشون توانایی اداره ی یک زندگی دیگر را هم دارند. میماند 30 زن و 20 مرد که توانایی و شرایط تامین یک خانواده و تشکیل زندگی را ندارند ولی همه نیاز جنسی دارند. پس برای جلوگیری از فساد در جامعه لازم هست راهی قرار داد...
در بین مردانی هم که تشکیل خانواده دادند پیدا میشوند افرادی که به دلایلی نمیتوانند به زن اول اکتفا کنند. ایشان هم میتوانند برای جلوگیری از فسادشان و هم تامین جنسی آن زنانی که بی همسر مانده اند از حکم ازدواج موقت استفاده کنند.

در شرایط دیگر ممکن است همه 100 مرد با 100 زن ازدواج کنند در نتیجه بماند 20 زنی که نیاز به تشکیل خانواده دارند. اگر باشند در بین مردان افرادی که بتوانند زندگی همه این زنان را سرو سامان دهند و با ایشان ازدواج دائم کنند که چه بهتر. چون دیگر زنی باقی نخواهد ماند که وجودش کانون دیگر خانواده ها را تهدید کند. پس فقط برای تعداد معدودی از زنها ممکن هست مشکل ایجاد شود و این بهتر از آن است که کل خانواده ها مورد تهدید فحشاء قرار گیرند. اگر هم که تعدادی از زنان باقی ماندند که کسی با آنها ازدواج دائم نکرد این حق طبیعیشان هست که راهی شرعی برای اطفاء غریزه جنسیشان وجود داشته باشد.


شرمنده من انقد رک میگم ولی استدلالتون خیلی خنده داره میدونی چرا؟چون همین استدلالو بخوای در مورد یه جا مث چین که تو این چن سال نوزادان زنو به خاطر تک فرزندی میکشتن و الان 40 مبلیون زن کم دارن به کار ببری باید حکم بدی به چند همسری زنان چینی!!:Nishkhand:

QM!;468606 نوشت:
شرمنده من انقد رک میگم ولی استدلالتون خیلی خنده داره میدونی چرا؟چون همین استدلالو بخوای در مورد یه جا مث چین که تو این چن سال نوزادان زنو به خاطر تک فرزندی میکشتن و الان 40 مبلیون زن کم دارن به کار ببری باید حکم بدی به چند همسری زنان چینی!!:Nishkhand:

با عرض معذرت که شرمنده میشید ولی این احکام برای مسلمانها قابلیت اجرا دارد نه غیر مسلمانها ، آنهم مسلمانانی که تابع همه احکام اسلامی باشند نه اینکه بعضی را بپذیرند و به بعضی کافر شوند.

همیشه دخالت انسان در کارهای خدا و قوانین طبیعی برایش ایجاد مشکل کرده.

اینجا هم اگر انسان مستقیما در کار خدا دخالت نکند یعنی در حرمت کشتن فرزندان و همچنین طبق فتاوای مراجع مثلا در حرمت مقطوع النسل شدن یا سقط جنین ، اطاعت کنند، هیچ وقت نسبت زنان بالاتر از مردان نخواهد رفت و این خود نیز دلایلی دارد.

از جمله اینکه نسبت مرگ و میر نوزادان دختر از نوزادان پسر کمتر است. علاوه بر اینکه به دلایل دیگری مثل جنگها و همین مساله تعدد زوجات و شهوترانی زیاد مرگ و میر مردان افزایش میابد.

دیگر اینکه دخترها 6 سال زودتر به سن ازدواج میرسند ....

hamrah;468438 نوشت:
. نمی فهمم چرا در این سناریو که تعریف کردید این حرکت مرد عدالت نباشد؟

سلام خدمت شما

منظورم این است ایا کسی که حق اینگونه رفتار کردن به این اقا رو داده
ایا عدالتی بین این اقا و خانم بر قرار کرده ؟

و یا قانون را طوری وضع کرده که قانونا مرد می تواند به زن ظلم کند

بی عدالتی از ناحیه قانون گذار است

ببخشید من در پستهای جداگانه جواب می دهم

فاتح;468599 نوشت:
بنده به شما و آقایانتان تبریک عرض میکنم که اهل حریم و اعتدال هستید و البته هر قوم و فردی برای خودش تعریفی از اعتدال دارد .
البته بنده در اسلام کلمه اعتدال را در دوری از افراط و تفریط دیده ام و نمونه این افراط رو در نقل قولتان از آن آقا اشاره کردد که نگاهی افراطی است.

روش ودیدگاه اسلام برای ایجاد سلامت فردی و اجتماعی بر پیشگیری قبل از درمان استوار است و البته برای مبتلایان هم راه بازگشت معرفی فرموده
لذا وقتی میفرماید که خانمها در خانه و اجتماع اینطور باشند و آقایان اینطور معنایش این نیست که ابتلا صورت گرفته ؛ بلکه منظور پیشگیری است.

و شما هم این مطلب را بدانید و اشتباه برداشتی تان را اصلاح فرمائید و مردان مسلمان را فاسد نپندارید بلکه مسلمانان اعم از شیعه و سنی در بدو امر بر پیشگیری مصرند .

اما در مورد پیشنهادتان
هر چند که بنده با این پیشنهاد میتوانم 4 همسر دائمی خود را بگیرم و نفقه هم از آنها مطالبه نمایم
ولی
حال که اینطور به فکر ما هستید و ما را اینطور میدانید کمی هم بفکر یک امری بنام غیرت آقایان خود باشید لباس مناسب در جامعه و در انظار بپوشید و ... اینطوری مشکل برای همه از جمله آنها همسران شما هم حل میشود ما هم امر به معروف و نهی از منکر نمیکنیم.

ممنون بابت تبريك
پست اون اقا افراطي نبود بلكه نگاه من افراطيه ؟ اگه اينطور شما گوي سبقت را در افراطي بودند از من ربوده ايد
من مشكلي با پيشگيري ندارم اما صحبت شما اينكه زن يه باكتريه پس بايد از بين بردتش خوب خودتون واكسينه كنيد تا مبتلا نشيد
خدا نكنه من مردان مسلمان فاسد بدونم من فقط قشري كه در اقليت هستن و فاسد ميدونم البته فسادشون بيشتر ذهنيه كه خطرناك تر هم هست.
شما ٤ همسرو حق طبيعي. خودتون ميدونيد ؟ مثل اينكه بگيد من ميتونم n تا گوسفند بگيرم ( فرض بر اينكه تمكن مالي هم داريد)
اقا شما الان منو نصيحت ميكنيد ؟ از كجا ميدونيد من پوششم چطوره ؟
وارد مقوله امر به معروف نشيد كه خودش يه بحث ديگست .

hamrah;468597 نوشت:
سلام بر دوست عزیز مراد علی
دقیقا سناریوی قتل تایید حرف بنده است.
هدف من در طراحی سناریو و مقایسه ان با سناریوی سرکار بی نظیر این بود که سخن سر کار بی نظیر مبنی بر ظلم یا عدم عدالت وقتی بهکار می رود که زن ها با اجبار به همسری مردی درآیند اما در حالت انتخاب آزادانه این مفهوم تهی است.
در سناریوی قتل علت این که شهود ما در اینجا دفاع از خود را قتل نمی داند به دلیل این است که در شرایط اجبار طرف مقابل را کشته است. بنابراین ما می توانیم در شرایط دیگر به قتل ایراد بگیریم و آن را عملی غیراخلاقی بدانیم چون در حالت انتخاب بوده است.
اگر مجددا دو سناریو را مطالعه فرمایید مطلب قطعا روشن خواهد شد. موفق و موید باشید.

و سلام و درود بر شما
فکر نمیکنم این موارد انتخابی باشه.
زن موقع ازدواج مرد رو انتخاب میکنه ولی از تغییرات بعدش که خبر نداره. چه بسا موقع ازدواج پاک دلباخته خانومشه و اصلا فکر ازدواج مجدد یا صیغه تو کلش نیست.
حق طلاق نداره. یا بر فرض که داشت چرا باید یا این مورد همسرشو قبول کنه یا طلاق بگیره.
اگه بگیم شرط ضمن عقد خب منظور حالت پیشفرضه. یعنی در حالت پیشفرض حقوقی رو داشته باشیم بعد با شرایط ضمن عقد معامله یا ازدواج یا هرچی از حقمون صرف نظر کنیم یا حقی رو به طرف مقابل بدیم نه این که به طور پیشفرض چنین حقی رو نداشته باشیم.

اگه منظورتون از انتخاب اینه که چون اسلام رو قبول کرده پس انتخاب کرده که همسرش میتونه ازدواج دیگه ای داشته باشه. درغیر اینصورت میتونه مسلمون نباشه که میشه ارتداد و اعدام. همون لحظه تولد یا بلوغ رو انتخاب اسلام میدونیم.

nargues;468658 نوشت:
پست اون اقا افراطي نبود بلكه نگاه من افراطيه ؟ اگه اينطور شما گوي سبقت را در افراطي بودند از من ربوده ايد

بنده شما را افراطی نخواندم . مطلب را برعکس برداشت کردید .

هر کسی نظر خودش را دارد ولی بدون شک در اسلام هرگز گفته نشده که زن حق خروج از منزل را ندارد و اگر کسی بگوید این چنین است نظر شخصی خودش را گفته و ارتباطی با اسلام ندارد.
در اسلام
زن هم باکتری نیست مرد هم همینطور ولی اگر بخواهیم باکتری ای معرفی کنیم باید گفت که باکتری هائی هستند که زن و مرد مسلمان و حتی غیر مسلمان اهل کتاب را تهدید میکنند . آنها مبتلا به سوء اقوال و سوء رفتار هستند لذا حتی از موانست و همنشینی با این افراد منع شده ایم .

بی نظیر;468638 نوشت:

سلام خدمت شما

منظورم این است ایا کسی که حق اینگونه رفتار کردن به این اقا رو داده
ایا عدالتی بین این اقا و خانم بر قرار کرده ؟

و یا قانون را طوری وضع کرده که قانونا مرد می تواند به زن ظلم کند

بی عدالتی از ناحیه قانون گذار است

ببخشید من در پستهای جداگانه جواب می دهم

عذر می خواهم سرکار بی نظیر متاسفانه منظور شما را متوجه نشدم. هنوز نمی فهمم چرا عدالت نیست. فکر می کنم همانگونه که نوشتم منظور شما ظلم باشد که شما ابتدا باید نشان دهید که ظلمی رخ داده است. فر ض کنید شما بگویید ظلمی رخ داده است و بنده نیز بگویم رخ نداده است. برای اینکه نشان دهم مفهوم ظلم محقق نشده است استدلالی را مطرح کردم. شما حال باید با توجه به سناریوی خود استدلال خود را مبنی بر ظلم بازسازی کنید. اگر منظرتان این است که قانون گذار بی عدالتی کرده است که باز در سر جای اولیم که چرا فکر می کنید در این حالت بی عدالتی رخ داده است در اینجا ارائه برهان بر دوش شماست . شما ابتدا باید استدلال کنید که بی عدالتی یا ظلم رخ داده است بعد بگویید چرا قانون گذار این کار را کرده است.

Moradali;468666 نوشت:
و سلام و درود بر شما
فکر نمیکنم این موارد انتخابی باشه.
زن موقع ازدواج مرد رو انتخاب میکنه ولی از تغییرات بعدش که خبر نداره. چه بسا موقع ازدواج پاک دلباخته خانومشه و اصلا فکر ازدواج مجدد یا صیغه تو کلش نیست.
حق طلاق نداره. یا بر فرض که داشت چرا باید یا این مورد همسرشو قبول کنه یا طلاق بگیره.
اگه بگیم شرط ضمن عقد خب منظور حالت پیشفرضه. یعنی در حالت پیشفرض حقوقی رو داشته باشیم بعد با شرایط ضمن عقد معامله یا ازدواج یا هرچی از حقمون صرف نظر کنیم یا حقی رو به طرف مقابل بدیم نه این که به طور پیشفرض چنین حقی رو نداشته باشیم.

اگه منظورتون از انتخاب اینه که چون اسلام رو قبول کرده پس انتخاب کرده که همسرش میتونه ازدواج دیگه ای داشته باشه. درغیر اینصورت میتونه مسلمون نباشه که میشه ارتداد و اعدام. همون لحظه تولد یا بلوغ رو انتخاب اسلام میدونیم.

سلام مجدد بر جناب مراد علی.

بسیار سپاسگزارم از توجه شما. نکته سنجی شما ستودنی است. همانگونه که سناریوی طراحی شده توسط سرکار بی نظیر ماهیت فلسفی خوبی دارد. سخنم را به دو بخش تقسیم می کنم:

بخش اول:
توجه من به سناریوی سرکار بی نظیر صرفا به دلیل زیبایی فلسفی ان است.
در سناریوی سرکار بی نظیر یک مرد با 4 زن ازدواج کرده بود. منظور از انتخاب یعنی منطقا دو حالت زیر است:

  1. یا زن دوم و سوم و چهارم قبول کرده اند که با مردی که زن دارد ازدواج کنند یا قبول نکرده اند
اگر قبول کرده باشند یعنی با انتخاب خود قدم در این راه گذاشته اند بنابراین مساله ظلم در این شرایط بی معنی است. و سناریوی سرکار بی نظیر در این حالت کار نمی کند. ممکن است بگویید که به هر حال ظلم به زن اول هست/ اگر این را بپذیریم درباره زن دوم و سوم ظلم مفهوما تهی است. ( به مساله زن اول بر می گردم)
اگر قبول نکرده اند و اجبار شده اند پس ظلم از همان ابتدا رخ داده است و عملکرد مرد دیگر در ایجاد ظلم بی تاثیر است چون ظلم محقق شده است. سناریوی سرکار بی نظیر در این صورت کار می کند که آنهم امری بدیهی است یعنی ظلم قبلا محقق شده است و مرد هر کار دیگری انجام دهد اصل ظلم از بین نمی رود و شاید آن را تشدید کند.

بخش دوم:

اما در مورد انچه فرمودید دقیق متوجه نشدم اما تصور می کنم به همان مساله زن اول بر می گردد.

یعنی مرد با ازدواج مجددش به هر حال به زن اول ظلمی کرده است چون ممکن است سه شب در کنار او نباشد و اجازه خروج به او ندهد. حال سوال این است که زن اول یا می دانسته است که مرد می تواند زن دیگری بگیرد یا نمی دانسته است.

  1. اگر می دانسته است که مرد این حق را دارد ( به هر دلیلی. بحث سر ماهیت این حق نیست) پس او انتخاب کرده است چه مرد بعدا این کار را انجام دهد چه ندهد. تغییرات بعدی مرد ربطی به ماهیت انتخاب ندارد . انتخاب محقق شده است چه زن دوست داشته باشد چه نداشته باشد. ( این که او اسلام را می پذیرد و کی می پذیرد در حال حاضر موضوع بحث نیست. بحث درون دینی است و درباره زن مسلمانی بحث می شود که به خدا و پیغمبرش و 12 امامش معتقد است، اگر نیست بحث منتفی است. چون در ان حالت همانطور که فرمودید انتخاب صورت نگرفته است بنابراین سالبه به انتفاع موضوع است) در این صورت اگر مرد زن دیگری بگیرد ظلمی مرتکب نشده است و اتفاقا اگر زن در این حالت مانع شود ظلم را او مرتکب شده است چون از قبل انتخاب کرده است ( بحث عدالت چیز دیگری است)
  2. اگر زن نمی دانسته است که مرد چنین حقی دارد بله در این شرایط به نظر می رسد او انتخابی نکرده است. حال سوال این است که در این حالت مرد اگر زن دیگری بگیرد ظلمی کرده است؟
اخلاقا به نظر می رسد مرد نباید این کار را بکند اگر چه اگر انجام دهد ظلمی نکرده است چون این حق برای او ماهیتا قرار گرفته بوده است مگر اینکه به زن دروغ گفته باشد.
در مورد شرط ضمن عقد که انجا باز دو حالت دارد:

  1. اگر مرد بداند که در حال گذاشتن چنین شرطی است اخلاقا کار نادرستی می کند اگر خلاف عهدش عمل کند ( اگر چه بر خی از فقها معتقدند اصلا چنین شرطی توسط زن غلط است و زن نمی تواند حق داده شده را نفی کند . این بحث دیگری است)
  2. اگر مرد نداند که چه شرطی را امضا می کند یا توجهی نکند ( مانند عقد نامه که طرف امضا می کند و در خیلی از موارد نمی داند که چه امضا می کند) او اخلاقا کار نادرستی نکرده است اگر زن مجدد بگیرد. اگر چه اخلاقا کار نادرستی کرده است که آنچه را امضا می کرده است درست نخوانده است .

م

اولی خانه را تمیز می کند. دومی غذا می پزد و سومی از بچه ها نگه داری می کند و چهارمی همراهت می آید تا گوسفندان را به چرا ببری !
دیگه پنجمی را می خواهی چه کار !؟

اي باباااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا..

شما توي همين يكيش موندين ميخواهين واسمون5تاش هم بكنين.

هركس اينجااسم زن دوم به بعد روآورد با من طرفه:kill:

مردها توي همون برقراري عدالت نسبت به فقط يك زن عاجزن چه برسه دوتا...حالا شماميخواهين بكنيدش 5تا..

جان خودتون بردارين اين برنامه هارو..

طرف اومده به فاميل من گفته(تريپ مذهبي موابانه)بيا صيغت كنم!به بابات هم نگو!بعدديديم خوب بود دائميش ميكنيم!(طرف زن وبچه داره بدون اجازه زنش ميخواست!)
بعدگيرش آوردم بهش ميگم براچي همچنين چيزي گفتي؟ميگه واسه ثوووووووووووووابش(هاي بخوره توسرت كه ديگه بلندنشي بي غيرت)
خواستم يكي بزنم توگوشش كه بيفته ديگه بلندنشه.
توخودقران اومده نميتوني عدالت برقراركني حالا خودت مياي ميگي ميتونم خب بسم الله!بروده تابگير.4تادائم 6تاموقت(بگم خدابزنه....!)

.امین.;468623 نوشت:
با عرض معذرت که شرمنده میشید ولی این احکام برای مسلمانها قابلیت اجرا دارد نه غیر مسلمانها ، آنهم مسلمانانی که تابع همه احکام اسلامی باشند نه اینکه بعضی را بپذیرند و به بعضی کافر شوند.

همیشه دخالت انسان در کارهای خدا و قوانین طبیعی برایش ایجاد مشکل کرده.

اینجا هم اگر انسان مستقیما در کار خدا دخالت نکند یعنی در حرمت کشتن فرزندان و همچنین طبق فتاوای مراجع مثلا در حرمت مقطوع النسل شدن یا سقط جنین ، اطاعت کنند، هیچ وقت نسبت زنان بالاتر از مردان نخواهد رفت و این خود نیز دلایلی دارد.

از جمله اینکه نسبت مرگ و میر نوزادان دختر از نوزادان پسر کمتر است. علاوه بر اینکه به دلایل دیگری مثل جنگها و همین مساله تعدد زوجات و شهوترانی زیاد مرگ و میر مردان افزایش میابد.

دیگر اینکه دخترها 6 سال زودتر به سن ازدواج میرسند ....


نشد دیگه!
ببین فک کن امام زمان اومد و کل چینی ها الان مسلمون شدن!!...40 میلیونم زن کم دارن!حالا چی کار کنیم؟مث شما استدلال کنیم و راه حل بدیم؟؟
تازه اون طوریشو حساب کنی از اونجا که در متوسط جهانی به ازای هر 5 نوزاد پسر یک نود دختر به دنیا میاد اگر علم پزشکی بیشتر شایع بشه و پیشرفت کنه و بتونه با وجود کمتر بودن مقاومت نوزادان پسر زنده نگهشون داره و شعور بشر هم برسه که از این زندگی گنجلی دست بر داره و تصمیم بگیره انقدر احمقانه جنگ راه نندازه... این قصه ی چینی ما میشه غصه ی کل دنیا!!!:khaneh:
ببین من با این حکم اسلام مشکل ندارم به طور کل.با استدالالی که شما اوردی مشکل دارم و دارم دلیلشم میگم.یه دلیل دیگش هم میتونه این باشه که فرض کن وضع برعکس پاراگراف قبلیم شد اصلا!(بشر امروز حیوان تر و حشی تر از دیروز!!). شد اوضاع بعد از جنگ جهانی و جمعیت زنها بسیار بیشتر از 4 برابر شد.اون وقت میخوای چی کار کنی؟بیشتر از چهار تا رو جواز بدی؟؟فک نکنم فقیهی جرئت کنه این حکم صریح قرانو عوض کنه!....استدال شما ریشه ای مشکل داره دادش من!

ببین میگم با این حکم اسلام مشکل ندارم واسه این که چند همسری بای زنه فقط و فقط ضرر است چون زنها باید اینو خوب بدونن که نگاه مردها هر کاری هم بکنن به هر حال به اونها یک نگاه جنسی ست و این تو وجودشونه حالا بستگی به این مرد داره که کنار نگاه جنسیی که دارهبعد انسانی وجود زن رو هم ببینه یا نه.اگر ببینه و برای زن حرمت انسانی قائل بشه اون وقت چون میدونه باقی مردهام این نگاه جنسی رو نسبت به زن دارن حس حفاظت درش یجاد میشه که ماها بهش میگیم غیرت.اگه این غیرت تو وجود یه مرد نباشه نگاهش به زن صرفا نگاه جنسی است و زن رو فقط برای نیازهای جنسیش میخواد(البته غیرت ممکنه تو فرهنگ های مختلف به شکل ها ی مختلف بروز کنه) . در نتیجه مردی که حاضر بشه زنشو با یه مرد دیگه تقسیم کنه کوچکترین غیرتی نسبت به زنش نداره و این شروع فاجعه برای یک زن است...چند همسری برای یک ن هیچ سودی ندره.
اما در مورد مران این مشکل نیست و البته گاهی هم استثنئاتی پیش میاد که تو زندگی زناشویی نیاز هست یک مرد ب زن دیگه ای باشد.بعضی مردان به خطر مسائل ژنتیکی ، اقلیمی ،فرهنگی و...نیاز جنسیشون با یک زن تامین نمیشه من مصاحبه با زنانی رو خوندم که به خاطر همین مسئله و توقع زیاد همسرشون خودشون التماس میکردن شوهرشون یه زن دیگه بگیره!...(البته گاهی مرد هم عادی ست و خود زن مشکل دارها!
حالا تو این وضع مرد زنشو طلاق بده بهتره یا دوباره ادواج کنه؟؟)
البته این مشکلات گاهی تو زنهام هست ولی اصلا به نفع خود زن نیست بخواد از همین راه مشکو حل کنه!(که دلیلشو گفتم)

.امین.;468570 نوشت:
در شرایط دیگر ممکن است همه 100 مرد با 100 زن ازدواج کنند در نتیجه بماند 20 زنی که نیاز به تشکیل خانواده دارند. اگر باشند در بین مردان افرادی که بتوانند زندگی همه این زنان را سرو سامان دهند و با ایشان ازدواج دائم کنند که چه بهتر. چون دیگر زنی باقی نخواهد ماند که وجودش کانون دیگر خانواده ها را تهدید کند.

سلام ممنون از پاسخگویی
و اگر زنان حاضر نشوند شوهرشان ازدواج مجدد کند و جدایی را به زندگی با هوو ترجیج دهند انوقت چه باید کرد؟؟؟
دوباره مشکل زنان بی شوهر پیش میاد :Gig:

[="Blue"]چقدر اینجا فضا متشنج شده خیلیا دنبال اینن حکم اسلامو به نفع خودشون تفسیر کنن:khandeh:
بعضی از نظرات دوستان هم منطقی بود اما بیاید فارغ از تعصب به این فکر کنید در تفسیر مراجع از ایات از این موضوعات چه برداشتی شده فک نمی کنم کسی در جمع دوستان باشه که ادعاش این باشه از مراجع بهتر این موضوعاتو درک می کنه
اما در مورد حکم ازدواج موقت:
ازدواج موقت برای هوسبازی هوسبازان نیست، بلکه فسلفه روشنی دارد، از جمله: رفع نیازهای جنسی مردانی که به خاطر علل و عواملی امکان ازدواج دائم ندارند، یا همسرشان مثلا بیمار است و امکان برطرف کردن نیازهایشان از طریق عادی ممکن نیست.

حالا اگه کسی شرایط بالا رو داره بره ازدواج موقت داشته باشه نوش جانش کسی هم نمی تونه بگه چرا اینکارو کردی
اما در مورد ازدواج دائم:
تعدد زوجات وسیله هوسبازی نیست، بلکه مربوط به ضرورتهاست و با شرائط سنگین و در حدود معینی مجاز شمرده شده، و فلسفه روشنی دارد، که اگر مطابق احکام اسلامی صورت پذیرد فواید آن به جامعه زنان باز می گردد
شرح بیشتر را در تفسیر نمونه، ، ذیل آیه 3 سوره نسا
اگر شخصی با این موارد مشکل داره باید جزئیات و دلایل دقیقشو از مرجعش بخواد ولی اگه اون چیزی رو می خواد که دلش میگه(چه اقایون چه خانم ها) بحث فرق میکنه و فک نمی کنم با قانع کردن خودش در اینجا حلال و حرام خدا و حکمی که داده عوض شه.
یا علی
[/]

شبـنم;468422 نوشت:
نقل قول:
با سلام ای خانم های ..... شما ها کلا اصلا حواستون نیست به اینکه برای رسیدن به کمال راه مرد از زن تا حدودی جدا هست (اعتراض داری به خدا بکن)، اگه خداوند محدودیتی یا صحبتی کرده واسه نشون دادن راه درست به کمال رسیدن گونه مونث هست حالا خود دانید حجت بر شما هم تموم شده، مشکل شما خانم ها اینه از دیدگاه یک زن به مسئله نگاه می کنید نه یه کارشناس منصف همین الانشم اکثر خانم ها با بیرون رفتنشون ایجاد مفسده برای خودشون و ما مردها می کنن همون دانشگاهشم مشکل داره چه برسه به بازار خرید

چه نظر کارشناسی دادی واقعا
اگه بیرون رفتن یه خانم برای یه اقا مفسده ای ایجاد میکنه اشکال از ایمان اون آقاست نه بیرون رفتن خانم . مگه همه خانمها برای گناه کردن بیرون میرن لطفا همه گناهان رو گردن خانمها نندازید .
دانشگاه رفتن یه دختر هم هیچ مشکلی ایجاد نمیکنه واقعا چه دیدگاه های عجیبی تو این سایت میخونم :Moteajeb!:

عرض سلام
من هم تا حدودی با نظر شما موافقم و مخالفم که زنها رو منبع تمام مفاسد دونست بخصوص در محیطهای مختلط بلکه ریشش به ایمان هر دو طرف برمیگرده چه مرد و چه زن . اگر هر دو تابع هوس باشن چه از چشم چرانی و چه از تبرج هر دو زمینه ساز گناست. دانشگاه رفتن یه خانوم مشکلی ایجاد نمیکنه اگر.... دانشگاه رفتن یه اقا مشکلی ایجاد نمیکنه اگر....هر دو حق حضور اجتماعی دارن بشرطی که هوای نفسشون رو کنترل کنن مادامی که زنان بجای حضور واقعی حضور فیزیکی داشته باشن و کوچه ها و خیابان ها و دانشگاهها تبدیل به نمایشگاه بشه از گناه و مفسده هم نمیشه دوری کرد و مادامی که مردان نگاهشون و فکرشون رو اصلاح نکنن هم همینه.
اما خانم های عزیز واقعا باید توجه کنیم در نوع نگاهی که در دنیا به عنوان یک کالای لوکس زیبای منشا لذت میشه و حتی برای تبلیغات از ظاهر و فیزیک زن استفاده میشه خود زنها چقد موثرن؟؟ در خیانتهایی که به زندگیها میشه زنها چقد نقش دارن؟ بخشی از ظلمی که به زنها میشه رو خودشون مسببن .با خودآرایی و عشو کرشمه های بیجا(اگاهانه یا ناخوداگاه بهالتبع ذات لطیف زن) که که نصیب مردان نامحرم اجتماع و دانشگاه و محیط کار ...میشه ؛ ایا میشه انتظار داشت نگاه مردان به زنان از جنس ناب احترام باشه . ؟؟ هم مرد و هم زن در اجتما باید باشن طبیعیه ولی هردو باید کمی ازادیشون یا همون نفسشون رو محدود کنن تا ازادی واقعی ازادگی انسایت و احترام و زندگیها نابود نشه!
ضمنا عنوان تاپیک بیشتر شبیه یک شوخی است! اما باز خود زنها با در کل دنیا به این نگاهها و لذت بردن بی تعهد از زن دامن زدن. اینجا به چهار همسری انتقاد میکنیم و در خارج از حیطه اسلامی همسر رسمی داشتن و در بند معشوقه بودن ها ....

hamrah;468438 نوشت:
. نمی فهمم چرا در این سناریو که تعریف کردید این حرکت مرد عدالت نباشد؟ فکر می کنم ابتدا باید مفهوم عدالت را بیان دارید.در واقع باید ابتدا بگویید عدالت از نظر شما چیست بعد در این باره بحث مبسوطی کردو وقتی بالا پایین مفهوم عدالت باز شد ان وقت برویم سر سناریوی مصداقی شما.

سلام خدمت جناب همراه

مفهوم و معنی عدالت همان چیزی است که عموم مردم در ذهنشان تداعی می شود
و در این سناریو مفهوم بی عدالتی به وضوح روشن است
و من واقعا عاجزم از اینکه توضیح واضحالت بدهم ولی سعی خودم را می کنم
شما ببینید دو حالت و دو عملکرد زن و مرد را در اینجا با هم مقایسه کنید
زن در خانه زندانی و یا حبس خانگی و تنها
در حالی که مرد ازاد و در حال شهوت رانی
زن زندانی ولی مرد ازاد
زن تنها ولی مرد با سه نفر دیگر
زن عاجز از بر طرف کردن نیاز جنسی ولی مرد در حال شهوت رانی

حال و روز این مرد را با زن مقایسه کنید
ایا عدالتی می بینید ؟

hamrah;468438 نوشت:
. تصور می کنم منظور شما از عدالت در این سناریو « ظلم» باشد. چون هر معنایی ازعدالت در نظر بگیرید فرد بی عدالتی نکرده است. در واقع لزوما بی عدالتی به معنای ظلم نیست بلکه این دو می توانند روی هم بیافتند و می توانند روی هم قرار نگیرند.

از نظر من واژه بی عدالتی معادل ظلم است
اگر کسی عدالت را رعایت نکند ظلم کرده است

hamrah;468438 نوشت:
برای آنکه منظورخود را واضح سازم سناریوی زیر را در نظر بگیرید: لطفا سیر استدلال را دقیق بخوانید.
«تنها یک مرد وچهار زن در دنیا باقی مانده اند. و هر 5 نفر مسلمانند. مرد با هر چهار نفر ازدواج می کند و از 4 شب یک شب خانه یکی است و در شبهایی که خانه زنان دیگر نیست اجازه خروج از خانه به آنها نمی دهد»
با توجه به این سناریو آیا حرکت مرد ظلم است؟

بله این حرکت مرد ظلم است

برای اینکه نشان دهم این حرکت مرد ظلم است مثالی می زنم
فرض کنید فرزند شما به یک بیماری سخت مبتلا شده و تنها یک دکتر در دنیا قادر به معالجه او می باشد
و ان دکتر هم شرط معالجه فرزند شما را دریافت کلیه مال و اموال شما قرار می دهد

ایا از نظر شما این حرکت دکتر ظلم نیست ؟ حتی اگر شما خودتان قبول کنید کلیه مال و اموالتات را در قبال معالجه فرزندتان
بدهید ایا شما به این دکتر ظالم نمی گویید ؟

بزرگوار در شرایط سخت و اضطرار از دیگران بهره کشیدن ایا نامش ظلم نیست ؟

hamrah;468438 نوشت:
اگر بگویید ظلم است پس باید منطقا بپذیرید که او باید با سه زن دیگر ازدواج نکند. و این با توجه به فضای سناریو امری غیر عقلانی است ( آشکارا غیر عقلانی است). اگر او با آن سه زن ازدواج نکند پس نیاز های ان زنان چه می شود ( هم به لحاظ جنسی، هم عاطفی و هر نیازدیگری).

اگر بپذیرید کار این دکتر ظلم است پس باید منطقا بپذیرید که ان دکتر فرزند شما را معالجه نکند و این به نظر عقلانی نیست که کسی بخاطر مال از جان فرزندش بگذرد

hamrah;468438 نوشت:
. ممکن است بگویید در این سناریو باتوجه به شرایطی که ترسیم شده است حرکت مرد اگرچه ظلم است ولی به دلیل شرایط دیگری چاره ای بر آن نیست.
اگر چنین سخنی بگویید پس پذیرفته اید که در شرایطی ظلم جایزاست.

ایا شما شرایط ظلم این دکتر را می پذیرید ؟ ایا این دکتر جایز است از شرایط اضطرار شما سوئ استفاده کرده و ظلم کند ؟

hamrah;468438 نوشت:
بپذیرید که ظلم در شرایطی جایز است، اگر این را بپذیرید پس باید بپذیرید که در سناریوی خودتان هم ظلم میتواند جایز باشد و این عیبی ندارد. ممکن است بگویید در سناریویی که «بی نظیر» ترسیم کرده است شرایط به گونه ای هست که زنان می توانند با مردان دیگر ازدواج کنند بنابراین شرایط سناریوی «بی نظیر» باسناریویی که« همراه» نوشته است، متفاوت است.

ظلم در هیچ شرایطی جایز نیست

می شود قانون را از همان ابتدا طوری وضع کرد که ظلم اتفاق نیفتد
اجباری نیست که قانون را انچنان وضع کنیم که پذیرای ظلم باشیم و بگوییم ظلم در شرایطی جایز است

مثلا می توان حق حبس خانگی زن را توسط مرد از مرد گرفت

hamrah;468438 نوشت:
اگر این را بگویید پس باید اثبات کنید که آن زنان به میل خود با آن مرد ازدواج نکرده اند. چون اگر آن زنان با میل خود با آن مرد ازدواج کرده باشند با توجه به اینکه هر چهار نفر مسلمانند و احکام را می دانند پس دیگرظلم بی معنا است.

مسلم است که ان زنان با میل خود ازدواج نکرده اند بلکه در شرایط اضطرار تن به این ازدواج داده اند

درست مثل اینکه شما با میل خود تن به معالجه فرزندتان بدهید

ایا این میل واقعیست یا از روی اضطرار است ؟

موفق باشید

بی نظیر;468883 نوشت:
حال و روز این مرد را با زن مقایسه کنید
ایا عدالتی می بینید ؟

تا عدالت را چه معنا کنیم.
عدالت به معنی مساوات نیست. این تساوی حقوق زن و مرد اگرچه به ظاهر عبارت قشنگی به نظر می آید اما در واقع زنان قادر به اجرای همین ادعای خودشان هم نیستند.
زنان با طرح این ادعا، طلب برابری حقوق زن و مرد را نمی کنند، بلکه در واقع، قصدشان این است حقوق زنان بعنوان یک زن حفظ شده، و علاوه بر آن در حقوق مردان هم با آنان شریک شوند!
این مساوات نیست، ظلم در حق مردان است.
اگر علاقه به مساوات و برابری زن و مرد دارید،
اگر عدالت را برابری زن و مرد می دانید،
اگر می گویید زن هم به اندازه ی مرد شهوت دارد، بلکه بیشتر، پس نباید مرد چهار همسر داشته باشد،

پس دریافت مهریه را هم باید ملغا کنید. زیرا مرد همچین پولی از زن نمی گیرد هنگام ازدواج! مگر نمی گویید شهوت زن از مرد بیشتر است! اینجا اگر عدالت بخواهد رعایت شود، پس این زن است که باید به خواستگاری مرد بیاید و مهریه به او بپردازد، زیرا شهوت بیشتر دارد، یعنی نیاز بیشتر دارد، پس در این ازدواج، بیشتر نیاز اوست که برطرف می شود نه نیاز مرد!

پس زنان هم باید نیمی از مخارج خانه و زندگی را متحمل شوند! مگر برابری نمی گویید عدالت است؟! برابری این نیست که فقط حقوق مرد را نصف کنید و نصفش را به زنان بدهید، بلکه از آن طرف باید حقوق زنان را هم نصف کنید و نیمی از آن را به مردان بدهید!

پس زنان هم باید در ارتش و قوای نظامی و امنیتی شرکت کنند بصورت اجباری! سربازی زنان باید اجباری شود! مگر عدالت نمی گویید یعنی برابری؟! پس زنان هم باید عادلانه ، (عادلانه از نظر شما) در جنگ ها شرکت کنند و به خدمت سربازی بروند!

مخارج جشن ازدواج هم باید نصف شود و نصف آن را زن بدهد، بلکه از نصف بیشتر زیرا فرمودید نیاز جنسی زن بیشتر از مرد است و هرکه نیازش بیشتر باشد، برای رفع نیاز باید بیشتر هزینه کند!

یا اینها را باید تقبل کنید، یا دست از ادعای نادرست زنان بردارید.
عدالت به معنی مساوات و برابری نیست.
زن زن است، مرد مرد.
عدالت یعنی تحقق شرط انصاف. فقط با تحقق شرط انصاف است که بین دو طرف احساس رضایت پدید می آید. این حس رضایت تنها و تنها نشانه ی عدالت است.
حالا اینکه چرا مرد حق دارد چهار زن داشته باشد و زن حق ندارد یک شوهر بیشتر داشته باشد، این را عقل انسان خلاف می پندارد. مثل خیلی از اصول دیگر. اما عقل منافع کوتاه مدت و مضرات کوتاه مدت را دیده که رأی به خلاف بودن این امر داده.
اما این امر در دراز مدت، منافعی دارد که تمام مضرات کوتاه مدت آن را جبران می کند و کل جامعه احساس رضایت از شرایط موجود را تجربه می کنند.
قوانین اسلام، قوانین فردی نیست. قوانین همه جانبه نگر و عمومیست. از جمیع جهات به قضایا نگاه شده. خداوند هم که برترین هوش و برترین عقل است، حتما فواید درازمدت این کار را دیده که این حکم را قرارا داده.

(نگین);468805 نوشت:
سلام ممنون از پاسخگویی
و اگر زنان حاضر نشوند شوهرشان ازدواج مجدد کند و جدایی را به زندگی با هوو ترجیج دهند انوقت چه باید کرد؟؟؟
دوباره مشکل زنان بی شوهر پیش میاد

اصولا در ابتدا برای ماست مالی میفرمودند که این حق زن است که شوهرش 4 زن بگیرد . بعدش دیدند خیلی سوتی بزرگیست ، همه که ..... تشریف ندارند که اینرا باور کنند. سپس آمدند گفتند دلیلش این است که مرد تنوع طلب است و شهوتش بیش است ، باز دیدند شهوت زن ده برابر مرد است ، این نیز رفت به کنار طبق فرموده معصومین ع . بعدش ماند همین که بگویند حق مردان است که از یکی فارغ نشده ، بروند سراغ دیگری ، کلا دمی بی زن نتوانند سر کند ، فلذا گفتند آیا بیش از 4 تا نمی توانیم بگیریم ؟یا چرا ما نمی توانیم بیش از 4 تا بگیریم ؟ حالا ما ماندیم این همه شهوت از کجا می آید که این همه زن می خواهند که ارضا شوند :khaneh: چرا که نفسمان به همین ها بسته است. هی باید بگوییم زن ، زن ، حقمان است . یک طوری میگویند حقمان است که گویا زن کالا است ، انسان نیست ! هی دلشان بخواهد ، هی گیرشان بیاید . حد و حدود ندارد که . کلاه شرعی رفته سرش .

در جایی من خواندم :

حال این سوال مطرح می شود که چرا بریدن دستان دزد که در آیات قرانی جایز شمرده شده ،اکنون اجرا نمی شود .واین که این حکم در کشور عربستان لازم الاجراست معیار قرار نمی گیرد ولی حکم تعدد زوجات که انهم با شرایط بسیاری در قران امده باید لازم الاجرا باشد وملاک مسلمانی محسوب می شود ودایم به ایه ی 4 همسری در سوره ی نسا اشاره می شود ؟

همانطور که حکومت اسلامی می تواند بنا بر اقتضای شرایط احکامی مانند بریدن دست دزدان ، خرید وفروش خون که حرام بوده ولی اینک به دلایل پزشکی انجام می شود راتغییر دهد و...،پس امکان تغییر حکم تعدد زوجات نیز امکان پذیر است .آیا اسلام گفته مردی ،زن دومی بگیرد وهمسر اول مجبور به طلاق شود وبه زنان بیوه ی جامعه اضافه شود ؟چه کسی پاسخ این زنان بیوه وفرزندانشان را می دهد ؟آیا انها نیز باید در زندگی دیگری رسوخ کنند وان زندگی را از هم بپاشند ؟

سخن امام خمینی در باب اختیارات ولی فقیه در نامه ای به امام خامنه ای : باید عرض كنم حكومت ، كه شعبه ای از ولایت مطلقه رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - است ، یكی از احكام اولیه اسلام است ؛ و مقدم بر تمام احكام فرعیه ، حتی نماز وروزه و حج است . حاكم می تواند مسجد یا منزلی را كه در مسیر خیابان است خراب كند وپول منزل را به صاحبش رد كند. حاكم می تواند مساجد را در موقع لزوم تعطیل كند؛ ومسجدی كه ضرار باشد، در صورتی كه رفع بدون تخریب نشود، خراب كند. حكومت می تواند قراردادهای شرعی را كه خود با مردم بسته است ، در موقعی كه آن قراردادمخالف مصالح كشور و اسلام باشد، یكجانبه لغو كند. و می تواند هر امری را، چه عبادی و یا غیر عبادی است كه جریان آن مخالف مصالح اسلام است ، از آن مادامی كه چنین است جلوگیری كند. حكومت می تواند از حج ، كه از فرایض مهم الهی است ، در مواقعی كه مخالف صلاح كشور اسلامی دانست موقتا جلوگیری كند

آيت الله سيدمحمد موسوي بجنوردي نظرتان به طور كلي در مورد تعدد زوجات و شرايط آن چيست؟ آيا اصلاً قابل پذيرش است؟

تعدد زوجات يك بحث طولاني دارد. اساس مدركش عمدتاً در قرآن آيه‌اي است كه مخاطبان خاصي دارد؛ يعني كساني كه سرپرستي ايتام را دارند. آيه اين است: «وَ إنْ خِفْتُمْ ألّا تُقسِطُوا فِي اليَتامي فانكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِن النِّساءِ مَثّني وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإنْ خِفْتُمْ اَلا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً اَوْ مَا مَلَكَتْ أيْمانُكُمْ ذلِكَ أَدْنَي ألَّا تَعُولُوا» [نساء: 3].

مي‌گويد مبادا اموال آنها با اموال شما مخلوط گردد، اين گناه بزرگي است. بعد بلافاصله مي‌گويد اگر خوف داشتيد كه نتوانيد عدالت را در حفظ اموال يتيمان رعايت كنيد آن وقت مي‌توانيد دو تا يا سه تا يا چهار تا زن بگيريد. آيه در اين مورد ساكت است كه مادر اينها را بگيرد يا خودشان را. اما در آيه دارد «وان خفتم ان لاتعدلوا» اگر خوف داشتيد كه نمي توانيد عدالت را رعايت كنيد، يكي بيشتر نمي توانيد بگيريد. يعني اگر اولي را بگيرد دومي عقدش باطل است. پس يك مطلب اين است كه تعدد زوجات مخصوص كساني است كه سرپرستي اموال ايتام را به عهده مي‌گيرند و شامل كساني كه سرپرست اموال ايتام نيستند، نمي‌شود.

مطلب ديگر در مورد «اموال» است. در آن روزگار مال عمدتاً به صورت كالا بود. كالاهايي از قبيل گندم و برنج و اينطور چيزها. اين كالاها احتمال مخلوط شدن داشت، اما امروز اين مشكل وجود ندارد. حساب بانكي براي طرف باز مي كند پولش را توي حساب خودش مي‌گذارد. اصلاً ديگر خوف اينكه اموالشان با هم مخلوط شود نيست. مي‌خواهم عرض كنم حتي كساني كه سرپرستي اموال ايتام را برعهده دارند هم نمي‌توانند تعدد زوجات داشته باشند. چيزي كه من از آيه فهميدم اين است. فقط مسأله اين است كه بررسي كنيم ببينيم ائمة اطهار ما ــ عليهم السلام ــ احياناً اگر چند همسر داشتند آيا عقد دائمي بودند يا يكي دائمي بوده بقيه موقت يا ملك يمين بودند؟ خلاصه، بايد ديد كه وضعيت چگونه بوده است. اگر ثابت شود كه دو يا سه تا همسر دائمي داشتند، خوب تعبداً قبول مي‌كنيم؛ اما اگر نداشتند، آيه قرآن را من اينطور مي‌فهمم. لذا به‌ نظر من اين مطلب خيلي جاي تأمل دارد. اينجا جايي است كه انسان بايد نهايت كنكاش و دقت را بكند. اميد است اين موضوع در حوزه‌هاي علميه و مراكز پژوهشي با دقت كافي مورد تحقيق قرار گيرد.

مخاطب آیه همانطور که معلوم است با سرپرستان ایتام است. خداوند دارد با سرپرستان ایتام صحبت میکند

[h=2]آيت الله سيدمحمد موسوي بجنوردي بعضي افراد كه مي‌خواهند تجديد فراش كنند به اين استناد مي‌كنند كه مي‌توانند عدالت را در مورد همسرانشان رعايت كنند، آيا اين كافي است؟[/h]آيه نمي‌فرمايد عدالت را رعايت كنيد، بلكه شديدتر مي‌گويد. يعني مي‌گويد اگر خوف داريد كه نمي‌توانيد عدالت را رعايت كنيد، «فَاِنْ خِفْتُمْ» اجازه نداريد بيش از يك همسر بگيريد. رعايت عدالت ميان يك همسر 40-50 ساله و يك همسر جوان 20 ساله چگونه ممكن است؟ واقعا كار خيلي مشكلي است. خيلي سخت است. نمي گويم محال است لكن خيلي كار مشكلي است. بنابراين اصل تعدد همسر را كه اسلام گفته، به‌ عقيدة من برايش شرايطي گذاشته كه خيلي به‌ندرت اين شرايط تحقق و عينيت پيدا مي‌كند.

بعضي معتقدند مرد مي‌تواند با اجازة همسر اولش اقدام به ازدواج مجدد كند. در اين رابطه بعضي از آقايان همسر اول خود را تهديد مي‌كنند كه اگر اجازه ندهي، طلاقت مي‌دهم و به اين صورت اجازه مي‌گيرند. آيا چنين چيزي صحيح است؟

خير، هيچ ارزشي ندارد. اجازه بايد با اراده باشد نه از روي ترس و تهديد. اول بايد ببينيم كه مرد مي‌تواند چند همسر بگيرد يا نه. در صورتي كه مي‌توانست باز اگر زن در ضمن عقد شرط كند كه من به اين شرط همسر شما مي‌‌شوم، كه ازدواج مجدد نكنيد آن مرد ديگر نمي‌تواند ازدواج مجدد بكند و اگر بكند عقد دومي باطل است. اگر اجازه گرفتن از زن هم با ترس و تهديد باشد ارزش ندارد، چون در اين صورت اجازه دادن فقط لفظي است نه قلبي. اجازه بايد قلبي و دروني باشد. لفظ كه چيزي نيست. لفظ لقلقة لسان است و كفايت نمي‌كند.

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;468996 نوشت:
آيه نمي‌فرمايد عدالت را رعايت كنيد، بلكه شديدتر مي‌گويد. يعني مي‌گويد اگر خوف داريد كه نمي‌توانيد عدالت را رعايت كنيد، «فَاِنْ خِفْتُمْ» اجازه نداريد بيش از يك همسر بگيريد. رعايت عدالت ميان يك همسر 40-50 ساله و يك همسر جوان 20 ساله چگونه ممكن است؟ واقعا كار خيلي مشكلي است. خيلي سخت است. نمي گويم محال است لكن خيلي كار مشكلي است. بنابراين اصل تعدد همسر را كه اسلام گفته، به‌ عقيدة من برايش شرايطي گذاشته كه خيلي به‌ندرت اين شرايط تحقق و عينيت پيدا مي‌كند.

سلام
می توانید توضیح دهید منظور از عدالت در این آیه چیست؟ یعنی عدالتی که شرط است برای ازدواج دوم و ... چون خداوند در آیه دیگر فرموده
چون در این آیه خداوند می گوید شما نمی توانید عدالت کامل برقرار کنید اما سعی کنید تمایل خود را به طرف یک زن بیش از حد متوجه نکنید
وَلَن تَسْتَطِيعُوا أَن تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ ۖ فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ ۚ وَإِن تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا [٤:١٢٩]
شما هرگز نمی‌توانید در میان زنان، عدالت برقرار کنید، هر چند کوشش نمایید! ولی تمایل خود را بکلّی متوجّه یک طرف نسازید که دیگری را بصورت زنی که شوهرش را از دست داده درآورید! و اگر راه صلاح و پرهیزگاری پیش گیرید، خداوند آمرزنده و مهربان است.

بی نظیر;468883 نوشت:

سلام خدمت جناب همراه

مفهوم و معنی عدالت همان چیزی است که عموم مردم در ذهنشان تداعی می شود
و در این سناریو مفهوم بی عدالتی به وضوح روشن است
و من واقعا عاجزم از اینکه توضیح واضحالت بدهم ولی سعی خودم را می کنم
شما ببینید دو حالت و دو عملکرد زن و مرد را در اینجا با هم مقایسه کنید
زن در خانه زندانی و یا حبس خانگی و تنها
در حالی که مرد ازاد و در حال شهوت رانی
زن زندانی ولی مرد ازاد
زن تنها ولی مرد با سه نفر دیگر
زن عاجز از بر طرف کردن نیاز جنسی ولی مرد در حال شهوت رانی

حال و روز این مرد را با زن مقایسه کنید
ایا عدالتی می بینید ؟

از نظر من واژه بی عدالتی معادل ظلم است
اگر کسی عدالت را رعایت نکند ظلم کرده است

بله این حرکت مرد ظلم است

برای اینکه نشان دهم این حرکت مرد ظلم است مثالی می زنم
فرض کنید فرزند شما به یک بیماری سخت مبتلا شده و تنها یک دکتر در دنیا قادر به معالجه او می باشد
و ان دکتر هم شرط معالجه فرزند شما را دریافت کلیه مال و اموال شما قرار می دهد

ایا از نظر شما این حرکت دکتر ظلم نیست ؟ حتی اگر شما خودتان قبول کنید کلیه مال و اموالتات را در قبال معالجه فرزندتان
بدهید ایا شما به این دکتر ظالم نمی گویید ؟

بزرگوار در شرایط سخت و اضطرار از دیگران بهره کشیدن ایا نامش ظلم نیست ؟

اگر بپذیرید کار این دکتر ظلم است پس باید منطقا بپذیرید که ان دکتر فرزند شما را معالجه نکند و این به نظر عقلانی نیست که کسی بخاطر مال از جان فرزندش بگذرد

ایا شما شرایط ظلم این دکتر را می پذیرید ؟ ایا این دکتر جایز است از شرایط اضطرار شما سوئ استفاده کرده و ظلم کند ؟

ظلم در هیچ شرایطی جایز نیست

می شود قانون را از همان ابتدا طوری وضع کرد که ظلم اتفاق نیفتد
اجباری نیست که قانون را انچنان وضع کنیم که پذیرای ظلم باشیم و بگوییم ظلم در شرایطی جایز است

مثلا می توان حق حبس خانگی زن را توسط مرد از مرد گرفت

مسلم است که ان زنان با میل خود ازدواج نکرده اند بلکه در شرایط اضطرار تن به این ازدواج داده اند

درست مثل اینکه شما با میل خود تن به معالجه فرزندتان بدهید

ایا این میل واقعیست یا از روی اضطرار است ؟

موفق باشید


[=B Nazanin] سرکار بی نظیر. سپاسگزارم از شما و از مثال های خوبتان که برای جلای ذهن عالی است.1. در باب مفهوم عدالت متاسفانه شما هنوز تعریفی ارائه نکردید، آنچه مردم می فهمند یعنی چی؟یکبار قبل تر هم اگریادتان باشد در بحثی دیگر گفتم که معنای دم دستی عدالت یعنی قرار دادن امور در جای خود نه به صورت تساوی. ( البته می توانید درباره این تعریف مناقشه کنید مشکلی نیست این کاری فیلسوفانه است. ما می توانیم ساعت ها درباره مفهوم عدالت بحث کنیم. وقتی به اجماعی رسیدیم آنگاه بر اساس آن بحث را پیش می بریم).اگر فردی عدالت را به معنای تساوی به کار می رود دیگر بجثی وجود ندارد چون در شناخت اولیه مفهوم مشکل دارد و با این فرد بحث کردن بی معنا است.2. تعریف عدالت اصلا در زمره واضحات نیست آنقدر پیچیدگی دارد که فقط کافی است کتاب «رالز» را بخوانید.( سرکاربی نظیر از فیلسوفان قدیم که بگذریم از فیلسوفان امروزی «جان رالز» درباره مفهوم عدالت کتابی دارد که در باره تمام ابعاد آن بحث است. همچنین «نوزیک»)3. در سناریوی شما طبق تعریف اولیه عدالت، بی عدالتی رخ نداده است و لااقل من متوجه نمی شوم. باز از این نظر از شما عذر می خواهم.4. مثال شما ( مثالپزشک) با سناریوی آخر الزمان یک مرد و 4 زن سازگازی ندارد و در واقع قیاس پزشک نمیتواند مبنای استدلال قرار بگیرد به دلایل زیر :الف) اولا در مثال پزشک مساله مرگ و زندگی است ولی در سناریوی آخر الزمان مسئله مرگ و زندگی نیست. ب) اتفاقا در مثال پزشک ضلمی رخ نداده است پزشک در قبال کارش در خواست پول کرده است، ممکن است بی اخلاقی کرده باشد اما ظلم نیست. معنای ظلم و بی اخلاقی نباید با هم خلط شوند.ج) کار پزشک بهره کشی از دیگران نیست. دقت کنید عمل پزشک اخلاقا روا نیست اما ظلم نیست. ظلم در معنای اولیه یعنی حقی که برای شما هست را دیگری زیر پا بگذارد.به همین دلیل درسناریوی شما آن مرد ظلمی نکرده است. اگر شما تاکید بر ظلم دارید پس من در فهم آن عاجزم. و امیدوارم عذر مرا بپذیرید.5. در باره شرایط اضطراراحسنت بر شما. درواقع سناریوی آخر الزمان هدفش این بود که نشان دهد برای انکه مثال شما کار کند سناریوی شما باید یک جور اضطرار داشته باشد. اما در سناریوی اولیه شما اضطراری وجود ندارد. بنابراین سناریوی شما کار نمی کند. سخن شما می تواند در سناریوی آخرالزمان کاربرد داشته باشد که شرایط آن در مباحث قبل تدقیق شد. 6. سرکار بی نظیر در بحث استدلالی گفتن این سخن « از نظر من بی عدالتی یعنی ظلم» وقتی کارآمد است که استدلالی برای آن باشد در غیر اینصورت بحث شخصی می شود. به تعبیر منطقدانان به اینجور حالات می گویند argument stopper. شما باید نشان دهید که چرا بی عدالتی به معنای ظلم است.بدین منظور ابتداباید عدالت را تعریف کنید و سپس ظلم را وبعد نشان دهید که ظلم منطقا با نقیض عدالت هم ارزش است. طبعا این کاری فلسفی است.( به کتب اولیه فلسفه اخلاق در باب مفهوم عدالت مراجعه کنید راهگشا است).باز هم تاکید دارم بنده به فرم استدلال و صورت بندی مطالب علاقه مند می شوم تا لزوما به محتوا. برخی از دوستان شیوه استدلالی جالبی دارند که مرا وسوسه می کند چیزی بنویسم. از شماسپاسگزارم. باز هم عذر خواهی بابت پیوسته شدن مطالب. نمی دانم چگونه باید اصلاح کنم

ملاصدرا;469016 نوشت:
سلام
می توانید توضیح دهید منظور از عدالت در این آیه چیست؟ یعنی عدالتی که شرط است برای ازدواج دوم و ... چون خداوند در آیه دیگر فرموده
چون در این آیه خداوند می گوید شما نمی توانید عدالت کامل برقرار کنید اما سعی کنید تمایل خود را به طرف یک زن بیش از حد متوجه نکنید
وَلَن تَسْتَطِيعُوا أَن تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ ۖ فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ ۚ وَإِن تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا [٤:١٢٩]
شما هرگز نمی‌توانید در میان زنان، عدالت برقرار کنید، هر چند کوشش نمایید! ولی تمایل خود را بکلّی متوجّه یک طرف نسازید که دیگری را بصورت زنی که شوهرش را از دست داده درآورید! و اگر راه صلاح و پرهیزگاری پیش گیرید، خداوند آمرزنده و مهربان است.

اول شما ببینید میتوانید بعد برسید به اینجایش (آیه مخاطبان خاصي دارد ، يعني كساني كه سرپرستي ايتام را دارند)

ᕘᕚrainᕘᕚ;469019 نوشت:
اول شما ببینید میتوانید بعد برسید به اینجایش (آیه مخاطبان خاصي دارد ، يعني كساني كه سرپرستي ايتام را دارند)

بله جانم خدا نیامده بگوید این را برای مردان میگذارم تا از یک زن خلاص نشده بروند سراغ دیگری، مبادا فشاری ، چیزی بر آنها وارد شود . همش هی ارضا بشوند ، پس همه شان بروند 4 زن بگیرند و هزارتا صیغه . مسخره تر از این حرف مگر هست که آیه را چنین معنا کنند ؟ به قول دوستان پس زنان چینی بروند 4 شوهر بگیرند ! چرا که برعکس است وگرنه چه کنند ؟ چاره چیست ؟

از طرفی اگر همه بگویند حقم است ، من باید 4 تا بگیرم وگرنه قهر میکنم یا چنین چیزی و میگویند 4 تا کم است چرا بیش از 4 تا نمی توانم و به آنها بر بخورد ! باید دقت کنند که نمیشود . چرا که همین اکنون نیز هرم جمعیت را ببینید تعداد زنان کمتر از مردان است. در سرشماری قبلی نیز همینطور بود .

حالا هر مردی 4 زن بگیرد ، اولازن گیر بقیه نمی آید ! ثانیا دیگر زنی باقی نمی ماند تا با او متعه کنند چرا که همه شان میشوند زن شوهر دار

حالا
1- برخی ها اصلا زن گیرشان نمی آید و بغضشان میگیرد !
2- حتی متعه هم نمی توانند بکنند دیگر خودکشی میشود تنها راه ایشان ! چرا که با 4 زن هنوز دارند میگویند چرا نمی توانم بیش از 4 تا بگیرم. دیگر فکر بکن گیرش نیاید ! از افسردگی ، میرسد به خودکشی!
3- آنهایی که ظرفیت تکمیل هستند ، یعنی 4 تایشان را گرفته اند و هنوز حرصشان میطلبند که آقا ما 4 تا کممان است ، نمی توانند متعه بکنند و باز قهر میکنند و لب و لوچه شان میشود آویزان

خداوند نیامده زن باره گی را تبلیغ کند تا مردان حرم سرا درست کنند تا خوششان بیاید و از یک در بیرون نرفته بپرند در بعدی ! این کجا با اسلام می خواند ؟ تازه جدیدا بعضی ها یافت شده اند که میگویند خدایا چرا 4 تا ؟ بیش از آن را چرا ندادی ، ما میطلبیم . ارضا شدن حق ماست. پس چرا به فکرمان نبودی !

پر واضح است که حق همه نیست که اگر حق همه بود و برای همه ، پس باید گیر همه می آمد نه اینکه برخی سماق بمکند و کاسه چه کنم ، چه کنم دستشان بگیرند و به پهنای صورت اشک بریزند و بگویند خدا به فکر ما نبوده و 4 تا زن برای ما نیافریده و ظرفیت تکمیل ها هم بگویند خدا به فکرمان نبوده و کالای اضافی نیافریده تا با آنها متعه کنیم و زور گفته که با 4 تا باش باید میگفت 5-6-7-8-9-10 ....n تا !

با سلام خدمت دوست عزیز.

استوار;467725 نوشت:
خواهرم، در تأیید سخن جناب امام عشق، توجه کنید که در آیه شریفه شرط رعایت عدالت آورده شده. و این رعایت عدالت تابع زمان نیست.

عدالت فی نفسه تابع زمان نیست. ولی رعایتش شدیدا به حال و روز زمانه بر می گردد. چرا که بر اساس شرایط دوران صدر اسلام اختیار 4 زن و رعایت عدالت بین آنها بسیار بسیار بسیار آسانتر از زمان امروز ما بود.
بنده تقریبا یقین دارم اگر شارع در این زمان می بود هیچ گاه اقدام به صدور پنین حکمی نمی کرد.
استوار;467725 نوشت:
از سوی دیگر شرایطی مانند جمعیت بیشتر زنان نسبت به مردان در یک جامعه، و یا عدم تمایل عموم پسران در ازدواج با زنان بیوه و مطلقه و ... شرایطی نیستند که در یک جامعه منتفی شوند و یا تاریخ انقضاء داشته باشند.

چرا منتفی نمی شوند؟ در جامعه صدراسلام مردان اکثرا به جنگ می رفتند و جنگ هم جزء لا ینفک زندگی دوران صدر اسلام بود. نتیجه جنگ هم کشته شدن بسیاری از مردان بود. خوب جامعه می ماند و زنان بیوه و بیشتر شدن جمعیت آنها نسبت به مردان.
شما انصافا جای شارع بودید چه حکمی می دادید؟
استوار;467725 نوشت:
همچنین اگر این حکم مربوط به دوران جاهلیت بود، پس از 23 سال حضور پیامبر اکرم(ص) و رفع جاهلیت از جامعه مسلمانان، خداوند باید آن حکم را نسخ می‌کرد و حکمی از آن بهتر بیان مینمود.

وقتی می گوییم دوران جاهلیت منظور جهل مردم نسبت به خدا و بت پرستی آنان نیست. بلکه مردسالاری حاکم بر آن یا شرایط فرهنگی زمانه است. شما می توانید ثابت کنید فرهنگ جامعه عربستان بعد از ظهور اسلام بالکل تغییر کرد؟ حتی با وجود اینکه بسیاری از احکام امضایی بود. تنها چیزی که تغییر کرد تبدیل شدن کفر و شرک به توحید بود. وگرنه احکام اسلام در اداره جامعه تابع همان شرایط فرهنگی صدر اسلام بوده است.
توضیحات بیشتر در این تاپیک :
http://www.askdin.com/thread32562.html
و من الله توفیق

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;468995 نوشت:
آيت الله سيدمحمد موسوي بجنوردي نظرتان به طور كلي در مورد تعدد زوجات و شرايط آن چيست؟ آيا اصلاً قابل پذيرش است؟

تعدد زوجات يك بحث طولاني دارد. اساس مدركش عمدتاً در قرآن آيه‌اي است كه مخاطبان خاصي دارد؛ يعني كساني كه سرپرستي ايتام را دارند. آيه اين است: «وَ إنْ خِفْتُمْ ألّا تُقسِطُوا فِي اليَتامي فانكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِن النِّساءِ مَثّني وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإنْ خِفْتُمْ اَلا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً اَوْ مَا مَلَكَتْ أيْمانُكُمْ ذلِكَ أَدْنَي ألَّا تَعُولُوا» [نساء: 3].

مي‌گويد مبادا اموال آنها با اموال شما مخلوط گردد، اين گناه بزرگي است. بعد بلافاصله مي‌گويد اگر خوف داشتيد كه نتوانيد عدالت را در حفظ اموال يتيمان رعايت كنيد آن وقت مي‌توانيد دو تا يا سه تا يا چهار تا زن بگيريد. آيه در اين مورد ساكت است كه مادر اينها را بگيرد يا خودشان را. اما در آيه دارد «وان خفتم ان لاتعدلوا» اگر خوف داشتيد كه نمي توانيد عدالت را رعايت كنيد، يكي بيشتر نمي توانيد بگيريد. يعني اگر اولي را بگيرد دومي عقدش باطل است. پس يك مطلب اين است كه تعدد زوجات مخصوص كساني است كه سرپرستي اموال ايتام را به عهده مي‌گيرند و شامل كساني كه سرپرست اموال ايتام نيستند، نمي‌شود.

مطلب ديگر در مورد «اموال» است. در آن روزگار مال عمدتاً به صورت كالا بود. كالاهايي از قبيل گندم و برنج و اينطور چيزها. اين كالاها احتمال مخلوط شدن داشت، اما امروز اين مشكل وجود ندارد. حساب بانكي براي طرف باز مي كند پولش را توي حساب خودش مي‌گذارد. اصلاً ديگر خوف اينكه اموالشان با هم مخلوط شود نيست. مي‌خواهم عرض كنم حتي كساني كه سرپرستي اموال ايتام را برعهده دارند هم نمي‌توانند تعدد زوجات داشته باشند. چيزي كه من از آيه فهميدم اين است. فقط مسأله اين است كه بررسي كنيم ببينيم ائمة اطهار ما ــ عليهم السلام ــ احياناً اگر چند همسر داشتند آيا عقد دائمي بودند يا يكي دائمي بوده بقيه موقت يا ملك يمين بودند؟ خلاصه، بايد ديد كه وضعيت چگونه بوده است. اگر ثابت شود كه دو يا سه تا همسر دائمي داشتند، خوب تعبداً قبول مي‌كنيم؛ اما اگر نداشتند، آيه قرآن را من اينطور مي‌فهمم. لذا به‌ نظر من اين مطلب خيلي جاي تأمل دارد. اينجا جايي است كه انسان بايد نهايت كنكاش و دقت را بكند. اميد است اين موضوع در حوزه‌هاي علميه و مراكز پژوهشي با دقت كافي مورد تحقيق قرار گيرد.


مخاطب آیه همانطور که معلوم است با سرپرستان ایتام است. خداوند دارد با سرپرستان ایتام صحبت میکند



بهتر است به خود آیه و قول ایشان توجه بیشتری کنیم

يعني اگر اولي را بگيرد دومي عقدش باطل است

اگر بنا بر برداشت ایشان از آیه اولین یتیم را بگیرد دومی باطل است چرا خداوند از یتیم سومی و چهارمی ( وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ ) در خود آیه صحبت فرموده ؟

یعنی خداوند ازدواج دوم با یتیم را روا ندانسته و در آیه حرف بیهوده زده که سومی و چهارمین یتیم را هم نگیرید ؟

ایشان در باب وجود حساب بانکی در حال حاضر (برخلاف گذشته) میفرماید :

مي‌خواهم عرض كنم حتي كساني كه سرپرستي اموال ايتام را برعهده دارند هم نمي‌توانند تعدد زوجات داشته باشند. چيزي كه من از آيه فهميدم اين است

اگر حساب بانکی هست و حتما منظورشان این است که اموالی بدین واسطه توسط سرپرست حیف و میل نمیشود

چطور از این مقوله عدم حیف و میل مال به عدم تعدد زوحات میتوان استدلال و استناد نمود ؟

البته در این باره میتوان به آیات و روایات و تاریخ و سیره هم میتوان استناد کرد که ان شاء الله این بحث هم قابل انجام است در تاپیک مرتبط .

ناصر یوسف نژاد;468890 نوشت:
تا عدالت را چه معنا کنیم.
عدالت به معنی مساوات نیست

سلام

این مورد را همه مدافعان حقوق زنان قبول دارند و شکی در ان نیست

ناصر یوسف نژاد;468890 نوشت:
پس دریافت مهریه را هم باید ملغا کنید. زیرا مرد همچین پولی از زن نمی گیرد هنگام ازدواج

مشکل این است حدود نود درصد یا بیشتر مهریه ای در یافت نمی کنند و انها هم که دریافت می کنند در همان خانه خرج می کنند
یعنی از این جیب به ان جیب می شود

و در موقع طلاق هم که الان عندالمطالبه را حذف کرده اند و مهریه های بالا را هم حذف می کنند

پس قانون در اینجا خوب به نفع مردان وارد عمل شده

ناصر یوسف نژاد;468890 نوشت:
پس زنان هم باید نیمی از مخارج خانه و زندگی را متحمل شوند! مگر برابری نمی گویید عدالت است؟! برابری این نیست که فقط حقوق مرد را نصف کنید و نصفش را به زنان بدهید، بلکه از آن طرف باید حقوق زنان را هم نصف کنید و نیمی از آن را به مردان بدهید!

بزرگوار وقتی مرد در بیرون خانه کار می کند و زن در داخل خانه تا این مجموعه بچرخد
ایا درامد مرد انصافا نصف ان متعلق به زن نیست ؟ مرد به زن پول نمی دهد بلکه حق قانونی و اسلامی او را می دهد

در ضمنی که زنان کارمند با ایثار و فداکاری حتی حقوق خودشان را هم در خانه خرج می کنند

برادر حقیر که بسیار معتقد به این قوانین است همیشه نصف حقوقش را تحویل خانمش می دهد و می گوید حق تو می باشد چرا که اگر من بیرون کار کرده ام تو در داخل خانه کار کرده ای و حق تو می باشد

ناصر یوسف نژاد;468890 نوشت:
پس زنان هم باید در ارتش و قوای نظامی و امنیتی شرکت کنند بصورت اجباری! سربازی زنان باید اجباری شود! مگر عدالت نمی گویید یعنی برابری؟! پس زنان هم باید عادلانه ، (عادلانه از نظر شما) در جنگ ها شرکت کنند و به خدمت سربازی بروند!

الان زنان بسیجی زیاد داریم

و به نظر حقیر کم کم باید زنان در ارگانهایی نظیر پلیس و ارتش و ... وارد شوند
همچنان که در همه کشورها زنها وارد این امور شده اند

حال اگر زن نخواهد بجنگد می تواند در پشت جبهه و خدمات بسیار موثر باشد

ناصر یوسف نژاد;468890 نوشت:
مخارج جشن ازدواج هم باید نصف شود و نصف آن را زن بدهد، بلکه از نصف بیشتر زیرا فرمودید نیاز جنسی زن بیشتر از مرد است و هرکه نیازش بیشتر باشد، برای رفع نیاز باید بیشتر هزینه کند!

الان در شهر ما نصفه است

مراسم نامزدی به عهده خانواده زن است و مراسم عروسی مشترک است

ناصر یوسف نژاد;468890 نوشت:
الان به کشورهایی نظیر عربستان نگاه کنید. فساد جنسی بسیار بسیار در آنجا کمتر از ایران است. این یعنی تحقق اهداف بلند مدت تعدد زوجات که مدنظر اسلام بوده است.

اگر جامعه عربستان کارش درست بود شروع به تغییر نکرده بود
الان انجا هم تغییرات شروع شده
اصولا هرجا ظلمی باشد تغییر در ان حتمیست
ظلم پایدار نیست

موفق باشید

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;469019 نوشت:
اول شما ببینید میتوانید بعد برسید به اینجایش (آیه مخاطبان خاصي دارد ، يعني كساني كه سرپرستي ايتام را دارند)

برای توانستن از منظر شرعی که هم قانون و هم ائمه و هم مراجع تقلید چنین اجازه ای داده اند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ


۞ يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا [٤:١]
ای مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید! همان کسی که همه شما را از یک انسان آفرید؛ و همسر او را (نیز) از جنس او خلق کرد؛ و از آن دو، مردان و زنان فراوانی (در روی زمین) منتشر ساخت. و از خدایی بپرهیزید که (همگی به عظمت او معترفید؛ و) هنگامی که چیزی از یکدیگر می‌خواهید، نام او را می‌برید! (و نیز) (از قطع رابطه با) خویشاوندان خود، پرهیز کنید! زیرا خداوند، مراقب شماست.

وَآتُوا الْيَتَامَىٰ أَمْوَالَهُمْ ۖ وَلَا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ ۖ وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَهُمْ إِلَىٰ أَمْوَالِكُمْ ۚ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا [٤:٢]
و اموال یتیمان را (هنگامی که به حد رشد رسیدند) به آنها بدهید! و اموال بد (خود) را، با اموال خوب (آنها) عوض نکنید! و اموال آنان را همراه اموال خودتان (با مخلوط کردن یا تبدیل نمودن) نخورید، زیرا این گناه بزرگی است!

وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَىٰ فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَلَّا تَعُولُوا [٤:٣]
و اگر می‌ترسید که (بهنگام ازدواج با دختران یتیم،) عدالت را رعایت نکنید، (از ازدواج با آنان، چشم‌پوشی کنید و) با زنان پاک (دیگر) ازدواج نمائید، دو یا سه یا چهار همسر و اگر می‌ترسید عدالت را (درباره همسران متعدد) رعایت نکنید، تنها یک همسر بگیرید، و یا از زنانی که مالک آنهائید استفاده کنید، این کار، از ظلم و ستم بهتر جلوگیری می‌کند.

وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً ۚ فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا [٤:٤]
و مهر زنان را (بطور کامل) بعنوان یک بدهی (یا عطیه،) به آنان بپردازید! (ولی) اگر آنها چیزی از آن را با رضایت خاطر به شما ببخشند، حلال و گوارا مصرف کنید!

فرضا آن روایات متعددی هم که آمده و فقط محصور به این مورد نیست هم وجود نداشته باشد.آنگاه سخن خود همان شخص را بررسی می کنیم:

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;468995 نوشت:
چيزي كه من از آيه فهميدم اين است. فقط مسأله اين است كه بررسي كنيم ببينيم ائمة اطهار ما ــ عليهم السلام ــ احياناً اگر چند همسر داشتند آيا عقد دائمي بودند يا يكي دائمي بوده بقيه موقت يا ملك يمين بودند؟ خلاصه، بايد ديد كه وضعيت چگونه بوده است.[HL] اگر ثابت شود كه دو يا سه تا همسر دائمي داشتند،خوب تعبداً قبول مي‌كنيم[/HL]؛ اما اگر نداشتند، آيه قرآن را من اينطور مي‌فهمم.

جالب است شما پاسخ دهید همسران امامان چگونه بودند؟ یکی دائمی داشته اند و بقیه چگونه بوده؟ اگر موقت بوده خوب این که فرقی نداره! شما می گویید مرد یک همسر دائم بی نهایت همسر موقت
بالاخر برای ما روشن کنید که همسران امامان دائم بوده موقتی بوده یا ملک یمین بوده؟
موضوع قفل شده است