جمع بندی چرا مردان می توانند چند همسر داشته باشند ولی زنان با توجه به دور بودن از همسران شان از این حکم مستثنی هستند؟

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا مردان می توانند چند همسر داشته باشند ولی زنان با توجه به دور بودن از همسران شان از این حکم مستثنی هستند؟
سلام علیکم در پاسخ به اینکه فرمودید که یکی از جواز  چند همسری برای مردان اینه که ممکنه مردی برای چند ماه از خانمش فاصله داشته باشه به همین دلیل خداوند بهش اجازه ازدواج موقت داده حال لطفا بفرمایید زنی که تو این چندماه از شوهرش دوره چگونه می تواند نیازهای خودشو برطرف کنه وقتی که مجوز چنین کاری برای خانم نیست ؟؟ و یا اینکه حق همخوابی برای زن دائم 4 ماه به 4 ماه هست مگر زن تو این 4 ماه نیازی ندارد ؟؟ بماند به اینکه خانمی که ازدواج موقت میکنه که اصلا حق هم خوابی نداره   ممنون میشم پاسخ بفرمایید
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد شعیب
با سلام خدمت شما دوست گرامی آنچه که بیان فرمودید دلیل منحصره و تنها دلیل جواز چند همسری برای مرد نیست که با مناقشه در آن دلیل اصل موضوع ساقط شود. بلکه یکی از حکمت هایی که برای بحث صیغه می آوردند (نه چند همسری) این است که مرد غالبا برای شغل خود در سفر است (مخصوصا قدیم که سفرها طولانی بود) برای همین می تواند صیغه کند. اما در نقطه مقابل زن، آیا می تواند به علت دور بودن همسر شوهر دیگری داشته باشد یا نه؟ قابل بررسی است به صورت اجمالی پاسخ این است که زن به خاطر ویژگی های روحی و نقش فرزند آوری نمی تواند همزمان دارای دو شوهر باشد. توضیح بیشتر: در زیر ابتدا به چرایی و دلیل هایی که برای چند همسری مرد هست اشاره می کنم و در ادامه به موانع چند همسری زن اشاره می کنیم قوانين اسلام براساس نيازهاى واقعى بشراست، نه احساسات، زيرا ممکن است هر زنى از آمدن رقيب (در زندگى ناراحت بشود، ولى وقتى مصلحت تمام جامعه درنظر گرفته شود و احساسات را به کنار بگذاريم، فلسفه تعدد زوجات روشن مى‏شود.                   1-  هيچ کس نمى‏تواند انکار کند که مردان در حوادث گوناگون زندگى، بيش از زنان در خطر مرگ قرار دارند و در جنگ‏ها و حوادث ديگر، قربانيان اصلى را آن‏ها تشکيل مى‏دهند.                                                                2- نيز نمى‏توان انکار کرد که بقاى غريزه جنسى مردان از زنان طولانى‏تر است، زيرا زنان در سن معينى، آمادگى جنسى خود را از دست مى‏دهند، در حالى که در مردان چنين نيست.                                                              3- هم چنين زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتى از دوران حاملگى، عملاً ممنوعيت آميزش دارند، در حالى که در مردان اين ممنوعيت وجود ندارد.                                                                        4- از همه گذشته زنانى هستند که به علل گوناگونى همسران خود را از دست مى‏دهند و اگر تعدد زوجات نباشد، آن‏ها بايد براى هميشه بدون همسر باقى بمانند.                                                       ادامه دارد...
ادامه ... با درنظر گرفتن اين واقعيت‏ها در اين گونه موارد (که تعادل ميان مرد و زن به هم مى‏خورد) ناچاريم يکى از سه راه ذيل را انتخاب کنيم.                                                              أ) مردان تنها به يک همسر در همه موارد قناعت کنند و زنان بيوه تا پايان عمر بدون همسر باقى بمانند و تمام نيازهاى فطرى و خواسته‏هاى درونى و احساسى خود را سرکوب کنند.                                                      ب) مردان فقط داراى يک همسر قانونى باشند، ولى روابط آزاد و نامشروع جنسى را با زنانى که بى شوهر مانده‏اند، به شکل معشوقه برقرار سازند.                                             ج) کسانى که قدرت دارند بيش از يک همسر را اداره کنندو از نظر جسمى و مالى و اخلاقى مشکلى براى آن‏ها ايجاد نمى‏شود، نيز قدرت بر اجراى کامل عدالت ميان همسران و فرزندان دارند، به آن‏ها اجازه داده شود که بيش از يک همسر انتخاب کنند.                                       حال اگر بخواهيم راه اول را انتخاب کنيم، بايد گذشته از مشکلات اجتماعى که به وجود مى‏ آيد، با فطرت و غرائز و نيازهاى روحى و جسمى بشر به مبارزه برخيزيم. هم چنين عواطف و احساسات اين گونه زنان را ناديده بگيريم اما اين مبارزه‏اى است که پيروزى در آن نيست. به فرض که اين طرح عملى بشود، جنبه‏هاى غير انسانى آن بر هيچ کس پوشيده نيست.                                                           تعدد همسر را در موارد ضرورت نبايد تنها از دريچه چشم همسر اول مورد بررسى قرار داد، بلکه از دريچه چشم همسر دوم و مصالح و مقتضيات اجتماعى بايد مورد مطالعه قرار داد.                                                   آن‏ها که مشکلات همسر اول را در صورت تعدد زوجات عنوان مى‏کنند، کسانى هستند که يک مسئله سه زاويه‏اى را تنها از يک زاويه نگاه مى‏کنند، زيرا تعدد همسر هم از زاويه ديد مرد و هم از زاويه ديدهمسر اول، نيز از زاويه ديد همسر دوم بايد مطالعه شود، آن گاه با توجه به مصلحت مجموع در اين باره قضاوت کنيم.   ادامه دارد...
ادامه... اگر راه دوم را انتخاب کنيم، بايد فحشا را به رسميت بشناسيم. تازه زنانى که به عنوان معشوقه مورد بهره بردارى جنسى قرار مى‏گيرند، نه تأمين دارند و نه آينده‏اى. چنان که شخصيت آن‏ها پايمال شده است. اين‏ها امورى نيست که انسان آگاه آن را تجويز کند.                                                بنابراين تنها راه سوم مى ‏ماند که هم به خواسته‏ هاى فطرى و نيازهاى غريزى زنان پاسخ مثبت داد و هم از عواقب شوم فحشا و نابسامانى زندگى اين دسته از زنان برکنار ماند و جامعه را از گرداب گناه بيرون برد.                                                   اما بر عکس اين قضيه يعني يک زن چند شوهر داشته باشد درست نيست به دليل هاي زير: 1-  چند شوهري نه تنها با طبيعت انحصار طلبي و فرزند دوستي مرد نا موافق است، که با طبيعت زن نيز مخالفت دارد. تحقيقات روانشناسي ثابت کرده است که زن بيش از مرد خواهان تک همسري است. از جهت ديگر زن از مرد فقط عاملي براي ارضاي غريزه جنسي خود نمي خواهد که گفته شود هرچه بيشتر، براي زن بهتر. زن از مرد موجودي مي خواهد که قلب او را در اختيار داشته باشد حامي و مدافع او باشد براي او فداکاري نمايد و غمخوار او باشد. ادامه دارد...
ادامه... اگر راه دوم را انتخاب کنيم، بايد فحشا را به رسميت بشناسيم. تازه زنانى که به عنوان معشوقه مورد بهره بردارى جنسى قرار مى‏گيرند، نه تأمين دارند و نه آينده‏اى. چنان که شخصيت آن‏ها پايمال شده است. اين‏ها امورى نيست که انسان آگاه آن را تجويز کند.                                                بنابراين تنها راه سوم مى ‏ماند که هم به خواسته‏ هاى فطرى و نيازهاى غريزى زنان پاسخ مثبت داد و هم از عواقب شوم فحشا و نابسامانى زندگى اين دسته از زنان برکنار ماند و جامعه را از گرداب گناه بيرون برد.                                                   اما بر عکس اين قضيه يعني يک زن چند شوهر داشته باشد درست نيست به دليل هاي زير: 1-  چند شوهري نه تنها با طبيعت انحصار طلبي و فرزند دوستي مرد نا موافق است، که با طبيعت زن نيز مخالفت دارد. تحقيقات روانشناسي ثابت کرده است که زن بيش از مرد خواهان تک همسري است. از جهت ديگر زن از مرد فقط عاملي براي ارضاي غريزه جنسي خود نمي خواهد که گفته شود هرچه بيشتر، براي زن بهتر. زن از مرد موجودي مي خواهد که قلب او را در اختيار داشته باشد حامي و مدافع او باشد براي او فداکاري نمايد و غمخوار او باشد. ادامه دارد...
ادامه.... 2- زن در چند شوهري هرگز نمي توانسته حمايت و محبت و عواطف خالصانه و فداکاري يک مرد را نسبت به خود جلب کند، از اين رو چند شوهري نظير روسپي گري همواره مورد تنفر زن بوده است. چند شوهر داشتن نه با تمايلات و خواسته هاي مرد موافقت داشته است و نه با خواسته ها و گرايش هاي زنان.( الميزان، ج‏4، ص 319)                                                       3- علاوه بر اين ، يکي ديگر از مشکلاتي که در صورت چند همسري براي زنان ذکر شده، مشخص نبودن پدر براي فرزند مي باشد. مسئله تعلق فرزند و معين شدن پدر فرزند، اگر چه تحقيقات امروزي و آزمايش هاي پزشکي آن را مشخص مي کند، اما از نظر رواني همچنان مسئله حل نشدني است؛ زيرا اولاٌ: همان گونه که دانشمندان مي گويند: نتايج آزمايشهاي تجربي صد در صد نيست و احتمال خطاي اشتباه انساني يا ... وجود دارد.                                                        ثانياٌ: مسئله اقناع روحي و رواني پدر و مادر و فرزند چيزي نيست که با آزمايش قابل حل باشد. فرزند مي خواهد اطمينان قلبي و دروني يابد که پدر و مادر او واقعي هستند و همين طور پدر و مادر. تا زماني که اقناع و اطمينان قلبي و دروني صورت نگيرد ، به همان نسبت رابطه و پيوند عاطفي بين پدر و مادر و فرزند متزلزل خواهد بود. مطمئنا در صورت تعدد شوهر براي زن ، اين اطمينان و رابطه عاطفي حاصل نمي شود.   و السلام
سلام علیکم ممنون از توضیحات اگر امکان دارد قسمت دوم سوال را نیز برای کاربرمان بیشترتوضیح بفرمایید   حال لطفا بفرمایید زنی که تو این چندماه از شوهرش دوره چگونه می تواند نیازهای خودشو برطرف کنه وقتی که مجوز چنین کاری برای خانم نیست ؟؟ و یا اینکه حق همخوابی برای زن دائم 4 ماه به 4 ماه هست مگر زن تو این 4 ماه نیازی ندارد ؟؟ بماند به اینکه خانمی که ازدواج موقت میکنه که اصلا حق هم خوابی نداره   ممنون میشم پاسخ بفرمایید
سیصدوسیزده said in سلام علیکم
سلام علیکم ممنون از توضیحات اگر امکان دارد قسمت دوم سوال را نیز برای کاربرمان بیشترتوضیح بفرمایید   حال لطفا بفرمایید زنی که تو این چندماه از شوهرش دوره چگونه می تواند نیازهای خودشو برطرف کنه وقتی که مجوز چنین کاری برای خانم نیست ؟؟ و یا اینکه حق همخوابی برای زن دائم 4 ماه به 4 ماه هست مگر زن تو این 4 ماه نیازی ندارد ؟؟ بماند به اینکه خانمی که ازدواج موقت میکنه که اصلا حق هم خوابی نداره   ممنون میشم پاسخ بفرمایید
سلام نکته اول : هیچ گاه در ازدواج به شرایط ابتدایی در عقد ازدواج اکتفا نکنید. باید از شروط ضمن عقد استفاده کرد و شرایط جنسی خود را مطرح کرد.  نکته دوم : در قرآن نشوز هم برای مرد استفاده شده و هم برای زن. پس طبیعتا باید نیازهای زن رفع شود. اما اگر مرد از رفع نیازهای جنسی زن امتناع کند یا بی محلی کند، چه باید کرد؟ خداوند در آیه مربوطه فرموده صلح کنید.... اما دیگر توضیح خاصی دیده نمیشود  اما شاید بتوان فهمید که زن در اینجا حق دارد تقاضای طلاق کند اما نمیتواند با مرد دیگری وارد رابطه شود. زیرا میثاقی بین زن و مرد بسته شده است. و از طرفی رحم زن نباید برای غیر شوهر باشد. از لحاظ عاطفی نیز، زن وقتی وارد رابطه با دیگری میشود، که علاقه خود را به شوهر قبلی از دست می دهد.. اما مردها لزوما اینطور نیستند و می توانند همزمان به چند زن علاقه داشته باشند... به هر حال اگر ازدواج زن منع شده است از چند جهت است :  میثاق ازدواج رحم زن تک شوهری به لحاظ عاطفی در زن   پس اگر زن دغدغه رفع نیاز جنسی و عاطفی دارد  یا باید در شروط ضمن عقد لحاظ کند یا باید به فکر طلاق باشد.. لکن خداوند فرموده صلح کنید بهتر است... الله اعلم
سلام علیکم   ممنون از توضیحات اگر امکان دارد قسمت دوم سوال را نیز برای کاربرمان بیشترتوضیح   بفرمایید       حال لطفا بفرمایید زنی که تو این چندماه از شوهرش دوره چگونه می تواند نیازهای خودشو برطرف کنه وقتی که مجوز چنین کاری برای خانم نیست ؟؟ و یا اینکه حق همخوابی برای زن دائم 4 ماه به 4 ماه هست مگر زن تو این 4 ماه نیازی ندارد ؟؟ بماند به اینکه خانمی که ازدواج موقت میکنه که اصلا حق هم خوابی نداره   ممنون میشم پاسخ بفرمایید
با سلام خدمت شما دوست گرامی  این چهار ماهی که در احکام ما آمده است حد نهایت عدم همبستری مرد با زنش است یعنی مرد حق ندارد از این مقدار بگذرد و هیچ بهانه ای از قبیل؛ مسافرت، شغل، .. مجوز گذر از این حد را برای مرد جایز نمی سازدو در حقیقت این چهار ماه یک حکم نیست بلکه یک خط قرمز و حد نهایت است یعنی مرد هر کاری هم که داشته باشد نمی تواند 4 ماه از همسرش دور باشد. خداوند به مردان دستور داده تا در روابط خانوادگی خود، امور عرفی را در نظر داشته باشند (سوره طلاق: طلاق، 6(و ائتمروا بینکم بمعروف) ) بر این اساس، تمام روابط خانوادگی؛ از جمله روابط جنسی؛ باید در حد معمول عرفی باشد، البته عرفی که خلاف شرع نیست. مفهوم این آیه در ماده 1103 قانون مدنی کشورمان نیز ذکر شده، بدین ترتیب که: "زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند". خداوند تأکید می­نماید که نباید با یکی از همسران خود بگونه ­ای برخورد نمایند که او خودش را همانند زنان شوهر­دار نداند که می تواند نیازهای جنسی خود را از شوهرش برطرف نماید و نه همانند زنان مطلقه باشد که بتواند تصمیم آزادانه­ای برای خود بگیرد(نساء، 129 و نیز در مورد تفسیر فقهی این آیه، ر.ک: شیخ مفید، المقنعة، ص 516، کنگره شیخ مفید، قم، 1413 هـ ق.) و بر اساس روایات، اگر چند­همسری، مستلزم برطرف نشدن نیاز جنسی برخی از همسران باشد و آنان به راه­های خلاف کشیده شوند، گناهش بر عهده شوهری است که با علم به موضوع، اقدام به انتخاب چند همسر نموده است (حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة ، ج 20، ص 243، روایت 25544، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 هـ ق.) در روایتی از امیرالمؤمنین(ع) آمده است: اگر شخصی، کنیزان زیادی را خریداری نموده و نتواند به نیاز جنسی آنان رسیدگی نماید و به همین دلیل، آنان مرتکب زنا شوند، گناهشان بر عهده صاحب آنها خواهد بود. هر مردی وظیفه دارد، دست کم هر چهار شب یک بار ، کنار همسر خود بخوابد، اگرچه به دلایلی نخواهد تماس جنسی نیز داشته باشد از امام هشتم علیه السلام پرسیدند: شخصی زن جوانی دارد، به خاطر مصیبتی که بر مرد وارد شده چند ماه و شاید یک سال است با او نزدیکی نکرده، البته نیت آزار زن را نداشته، عذرش مصیبت زدگی بوده، آیا این مرد گناهکار است؟ فرمود: آری پس از چهار ماه معصیت کار است. ابوذر از پیامبر پرسید، آمیزش مرد با همسرش در عین اینکه لذت دارد، ثواب هم دارد؟ فرمود: آری، اگر از راه نامشروع کام دل بجوئی حرام نیست؟ گفت: چرا، فرمود: پس حلالش هم ثواب دارد! مستحب است مرد هر چهار شب یک شب جهت آمیزش در کنار همسرش باشد.   این چهار ماهی هم که در روایت آمده است برای موقعی است که مرد به زن قصد اضرار نداشته باشد و الا نمی تواند از 4 شب تجاورپز کند. آیه الله شبیری زنجانی در كتاب نكاح اين‏گونه بيان مى‏كنند: «به نظر مى‏رسد آن چهار ماهى كه در روايت ذكر شده است، مفهوم ندارد؛ چون موضوع آن در مورد شخص مصيبت‏زده‏اى است كه قصد اضرار به زن هم نداشته، ولى چون اين مشكل را داشت، حضرت مى‏فرمايند اين شخص حداكثر تأخيرى كه مى‏تواند در مباشرت بيندازد، چهار ماه است، ولى از اين استفاده نمى‏شود كه همه افراد مى‏توانند تا چهار ماه ضرر به زن بزنند و تأخير بيندازند، بدون هيچ دليل موجهى به زن نيازمند ضرر وارد كنند (در روايت كلمه اضرار آمده است)؛ چون شارع مصالح و مفاسد را بر روى هم ملاحظه نموده است. از طرفى حيثيت مرد و مشكلات او و در فرض سؤال وارد شدن مصيبت به او و از طرف ديگر، نياز زن ملاحظه شده، لذا گفته است حداكثر تا چهار ماه مى‏توان تأخير بيندازد، ولى از اين استفاده نمى‏شود كه شخص ديگرى كه تأخيرش بدون دليلى موجب اضرار است (مى‏تواند تا چهار ماه به تأخير بيندازد) و از ادلّه ضرر هم استفاده مى‏شود كه جايز نيست.» دقت در موارد فوق، نشانگر آن است که هرچند، مدیریت خانواده و نیز موضوع طلاق، بر عهده مرد می­باشد، اما این بدان معنی نیست که او به صورت عنان گسیخته بخواهد در ارتباط با مسائل جنسی هر رفتاری را؛ چه حلال و چه حرام؛ انجام داده و همسر خود را از این لحاظ در تنگنا بگذارد! و اگر مرد زن را در تنگنای جنسی قرار دهد نشوز بر او صدق کرده و زن می تواند تقاضای طلاق بنماید.  
جمع بندی1 پرسش: در جواز چند همسری برای مرد گفته اند چون به خاطر مسافرت از زن خود فاصله می گیرد می تواند ازدواج موقت کند حال بفرمایید زنی که تو این چند ماه از شوهرش دور است چگونه می تواند نیازهای خودش ار برطرف کند؟ آیا او نیاز جنسی ندارد؟ پاسخ: آنچه که بیان فرمودید دلیل منحصره و تنها دلیل جواز چند همسری برای مرد نیست که با مناقشه در آن دلیل اصل موضوع ساقط شود. بلکه یکی از حکمت هایی که برای بحث ازدواج موقت می آوردند این است که مرد غالبا برای شغل خود در سفر است (مخصوصا قدیم که سفرها طولانی بود) برای همین می تواند ازدواج موقت داشته باشد. اما در نقطه مقابل زن، آیا می تواند به علت دور بودن همسر شوهر دیگری داشته باشد یا نه؟ قابل بررسی است. به صورت اجمالی پاسخ این است که زن به خاطر ویژگی های روحی و نقش فرزند آوری نمی تواند همزمان دارای دو شوهر باشد. توضیح بیشتر: در زیر ابتدا به چرایی و دلیل هایی که برای چند همسری مرد هست اشاره می کنم و در ادامه به موانع چند همسری زن می پردازیم. قوانين اسلام براساس نيازهاى واقعى بشراست، نه احساسات؛ زيرا ممکن است هر زنى از آمدن رقيب در زندگى ناراحت بشود، ولى وقتى مصلحت تمام جامعه درنظر گرفته شود و احساسات را به کنار بگذاريم، فلسفه تعدد زوجات روشن مى ‏شود.                   1-  هيچ کس نمى‏ تواند انکار کند که مردان در حوادث گوناگون زندگى، بيش از زنان در خطر مرگ قرار دارند و در جنگ‏ها و حوادث ديگر، قربانيان اصلى را آن‏ها تشکيل مى‏ دهند.                                                           2- نيز نمى‏ توان انکار کرد که بقاى غريزه جنسى مردان از زنان طولانى‏ تر است، زيرا زنان در سن معينى، آمادگى جنسى خود را از دست مى‏ دهند، در حالى که در مردان چنين نيست.                                                           3- هم چنين زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتى از دوران حاملگى، عملاً ممنوعيت آميزش دارند، در حالى که در مردان اين ممنوعيت وجود ندارد.                                                                      4- از همه گذشته زنانى هستند که به علل گوناگونى همسران خود را از دست مى‏ دهند و اگر تعدد زوجات نباشد، آن‏ها بايد براى هميشه بدون همسر باقى بمانند. با درنظر گرفتن اين واقعيت‏ها در اين گونه موارد (که تعادل ميان مرد و زن به هم مى‏ خورد) ناچاريم يکى از سه راه ذيل را انتخاب کنيم.                                       أ) مردان تنها به يک همسر در همه موارد قناعت کنند و زنان بيوه تا پايان عمر بدون همسر باقى بمانند و تمام نيازهاى فطرى و خواسته‏ هاى درونى و احساسى خود را سرکوب کنند.            ب) مردان فقط داراى يک همسر قانونى باشند، ولى روابط آزاد و نامشروع جنسى را با زنانى که بى شوهر مانده ‏اند، به شکل معشوقه برقرار سازند.                          ج) کسانى که قدرت دارند بيش از يک همسر را اداره کنند و از نظر جسمى و مالى و اخلاقى مشکلى براى آن‏ها ايجاد نمى‏ شود، و همچنین قدرت بر اجراى کامل عدالت ميان همسران و فرزندان دارند، به آن‏ها اجازه داده شود که بيش از يک همسر انتخاب کنند. حال اگر بخواهيم راه اول را انتخاب کنيم، بايد گذشته از مشکلات اجتماعى که به وجود مى‏ آيد، با فطرت و غرائز و نيازهاى روحى و جسمى بشر به مبارزه برخيزيم. هم چنين عواطف و احساسات اين گونه زنان را ناديده بگيريم اما اين مبارزه ‏اى است که پيروزى در آن نيست. به فرض که اين طرح عملى بشود، جنبه ‏هاى غير انسانى آن بر هيچ کس پوشيده نيست. تعدد همسر را در موارد ضرورت نبايد تنها از دريچه چشم همسر اول مورد بررسى قرار داد، بلکه از دريچه چشم همسر دوم و مصالح و مقتضيات اجتماعى بايد مورد مطالعه قرار داد. آن‏ها که مشکلات همسر اول را در صورت تعدد زوجات عنوان مى‏ کنند، کسانى هستند که يک مسئله سه زاويه ‏اى را تنها از يک زاويه نگاه مى‏ کنند، زيرا تعدد همسر هم از زاويه ديد مرد و هم از زاويه ديدهمسر اول، نيز از زاويه ديد همسر دوم بايد مطالعه شود، آن گاه با توجه به مصلحت مجموع در اين باره قضاوت کنيم. اگر راه دوم را انتخاب کنيم، بايد فحشا را به رسميت بشناسيم. تازه زنانى که به عنوان معشوقه مورد بهره بردارى جنسى قرار مى‏ گيرند، نه تأمين دارند و نه آينده ‏اى. چنان که شخصيت آن‏ها پايمال شده است. اين‏ها امورى نيست که انسان آگاه آن را تجويز کند. بنابراين تنها راه سوم مى ‏ماند که هم به خواسته‏ هاى فطرى و نيازهاى غريزى زنان پاسخ مثبت داد و هم از عواقب شوم فحشا و نابسامانى زندگى اين دسته از زنان برکنار ماند و جامعه را از گرداب گناه بيرون برد. اما بر عکس اين قضيه يعني يک زن چند شوهر داشته باشد درست نيست به دليل هاي زير: 1-  چند شوهري نه تنها با طبيعت انحصار طلبي و فرزند دوستي مرد نا موافق است، که با طبيعت زن نيز مخالفت دارد. تحقيقات روانشناسي ثابت کرده است که زن بيش از مرد خواهان تک همسري است. از جهت ديگر زن از مرد فقط عاملي براي ارضاي غريزه جنسي خود نمي خواهد که گفته شود هرچه بيشتر، براي زن بهتر. زن از مرد موجودي مي خواهد که قلب او را در اختيار داشته باشد حامي و مدافع او باشد براي او فداکاري نمايد و غمخوار او باشد. 2- زن در چند شوهري هرگز نمي توانسته حمايت و محبت و عواطف خالصانه و فداکاري يک مرد را نسبت به خود جلب کند، از اين رو چند شوهري نظير روسپي گري همواره مورد تنفر زن بوده است. چند شوهر داشتن نه با تمايلات و خواسته هاي مرد موافقت داشته است و نه با خواسته ها و گرايش هاي زنان.(1) 3- علاوه بر اين ، يکي ديگر از مشکلاتي که در صورت چند همسري براي زنان ذکر شده، مشخص نبودن پدر براي فرزند مي باشد. مسئله تعلق فرزند و معين شدن پدر فرزند، اگر چه تحقيقات امروزي و آزمايش هاي پزشکي آن را مشخص مي کند، اما از نظر رواني همچنان مسئله حل نشدني است؛ زيرا اولاٌ: همان گونه که دانشمندان مي گويند: نتايج آزمايشهاي تجربي صد در صد نيست و احتمال خطاي اشتباه انساني يا ... وجود دارد. ثانياٌ: مسئله اقناع روحي و رواني پدر و مادر و فرزند چيزي نيست که با آزمايش قابل حل باشد. فرزند مي خواهد اطمينان قلبي و دروني يابد که پدر و مادر او واقعي هستند و همين طور پدر و مادر. تا زماني که اقناع و اطمينان قلبي و دروني صورت نگيرد ، به همان نسبت رابطه و پيوند عاطفي بين پدر و مادر و فرزند متزلزل خواهد بود. مطمئنا در صورت تعدد شوهر براي زن ، اين اطمينان و رابطه عاطفي حاصل نمي شود. پی نوشت: 1- طباطبایی، الميزان، اسلامیه، 1375، تهران، ج‏4، ص 319.
جمع بندی 2 پرسش: حق همخوابی برای زن دائم چهار ماه به چهار ماه هست مگر زن در این چهار ماه نیازی ندارد؟ پاسخ: این چهار ماهی که در احکام ما آمده است حد نهایت عدم همبستری مرد با زنش است یعنی مرد حق ندارد از این مقدار بگذرد و هیچ بهانه ای از قبیل؛ مسافرت، شغل، .. مجوز گذر از این حد را برای مرد جایز نمی سازد. در حقیقت این چهار ماه یک حکم نیست بلکه یک خط قرمز و حد نهایت است یعنی مرد هر کاری هم که داشته باشد نمی تواند 4 ماه از همسرش دور باشد. خداوند به مردان دستور داده تا در روابط خانوادگی خود، امور عرفی را در نظر داشته باشند. «وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ»  میان خود به نیکی مشورت و سازش کنید. (1) بر این اساس، تمام روابط خانوادگی؛ از جمله روابط جنسی؛ باید در حد معمول عرفی باشد، البته عرفی که خلاف شرع نیست. مفهوم این آیه در ماده 1103 قانون مدنی کشورمان نیز ذکر شده، بدین ترتیب که: "زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند". (2) خداوند تأکید می ­نماید که نباید با یکی از همسران خود بگونه ­ای برخورد نمایند که او خودش را همانند زنان شوهر­دار نداند که می تواند نیازهای جنسی خود را از شوهرش برطرف نماید و نه همانند زنان مطلقه باشد که بتواند تصمیم آزادانه­ای برای خود بگیرد؛ «فَلا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ » پس به تمام میل خود یکی را بهره‌مند و آن دیگر را محروم نکنید تا او را معلّق و بلا تکلیف گذارید. (3) و نیز در مورد تفسیر فقهی این آیه(4)، و بر اساس روایات، اگر چند­همسری، مستلزم برطرف نشدن نیاز جنسی برخی از همسران باشد و آنان به راه­ های خلاف کشیده شوند، گناهش بر عهده شوهری است که با علم به موضوع، اقدام به انتخاب چند همسر نموده است.(5) در روایتی از امیرالمؤمنین(علیه السلام) آمده است: اگر شخصی، کنیزان زیادی را خریداری نموده و نتواند به نیاز جنسی آنان رسیدگی نماید و به همین دلیل، آنان مرتکب زنا شوند، گناهشان بر عهده صاحب آنها خواهد بود.(6) هر مردی وظیفه دارد، دست کم هر چهار شب یک بار، کنار همسر خود بخوابد، اگرچه به دلایلی نخواهد تماس جنسی نیز داشته باشد.(7) حسن بن جهم نقل می­نماید: امام رضا(علیه السلام) را دیدم که موهایش را رنگ نموده بود. با تعجب از او پرسیدم: فدایت شوم! موهایتان را رنگ نمودید؟! ایشان فرمودند: بلی! اگر شوهری به خودش بیشتر رسیدگی نماید، موجب پاکدامنی بیشتر همسرش می­ شود و گاهی اوقات، زنان از آن جهت منحرف می شوند که شوهرانشان سر و وضع مناسبی ندارند!.... ایشان؛ در ادامه سخنانشان؛ پاکیزگی و خوشبو بودن و تماس جنسی مداوم و زیاد را از ویژگی­های پیامبران الاهی برشمردند. (8) هرچند نکاح موقت یا متعه، در مکتب ما مجاز است و در مواردی نیز بدان توصیه شده است، اما اگر چنین ازدواج موقتی، موجب آن شود تا مرد نتواند نیازهای جنسی همسر دائم خود را برطرف نماید، چنین اقدامی از جانب ائمه(علیهم السلام) منع شده و توصیه شده که به نیاز همسران دائم توجه بیشتری شود (9) و در حد امکان، نیاز جنسی از طریق همسر دائم برآورده شده و تنها در صورت تجرد و یا عدم دسترسی به همسر، از ازدواج موقت استفاده شود. (10) بنابراین  چهار ماهی هم که در روایت آمده است برای موقعی است که مرد به زن قصد اضرار نداشته باشد و الا نمی تواند از 4 شب تجاورز کند.   دقت در موارد فوق، نشانگر آن است که هرچند، مدیریت خانواده، بر عهده مرد می­ باشد، اما این بدان معنی نیست که او به صورت عنان گسیخته بخواهد در ارتباط با مسائل جنسی هر رفتاری را؛ چه حلال و چه حرام؛ انجام داده و همسر خود را از این لحاظ در تنگنا بگذارد!   و اگر مرد زن را در تنگنای جنسی قرار دهد نشوز بر او صدق کرده و زن می تواند تقاضای طلاق بنماید.   پی نوشت ها: 1- سوره طلاق: 6. 2- قانون مدنی: 1103. 3- نساء: 129. 4- ر.ک: شیخ مفید، المقنعة، ص 516، کنگره شیخ مفید، قم، 1413 هـ ق. 5- حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة ، ج 20، ص 243، روایت 25544، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 هـ ق. 6- همان؛ همان، ج 21، ص 178، روایت 26836. 7- همان، ج 21، ص343-342، روایت 27249. 8- همان، ج 20، ص 246، روایت 25549. 9- همان، ج 21، ص 23، روایت 26423. 10- همان، ج 21، ص 22، روایت 26421.
موضوع قفل شده است