چرا شیعیان علیرغم فرموده قرآن اولیایی غیر از خداوند دارند؟

تب‌های اولیه

40 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

ye mosalman;103254 نوشت:
خداوند تکذیب کنندگان را به راه راست هدایت کند. وَالَّذِينَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ (10) و کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، اهل دوزخند.

سلام
متاسفانه این یکسویه نگری به آیات قرآن و دیدن بخشی و ندیدن بخشی دیگر از ویژگی های اهل سنت است چه عوامشان و چه خواصشان .
در قرآن کریم دو ولایت یکی ولایت حق و یکی ولایت باطل مطرح است .
ولایت از نوع اول ولایت الله و اولیاء اوست و ولایت دوم ولایت شیطان و خدایان دروغین است
تمام آیاتی که آقای یک مسلمان آورده در مورد ولایت باطل است و هیچ ذکری از آیات مربوط به ولایت نوع اول نکرده است چون به نفع او نبوده است که این آیات را بیاورد چرا که هرکس این آیات راببیند می فهمد قضیه آنطور نیست که وی مدعی شده است .
خدای تبارک و تعالی در عرض ولایت ذاتی خود ولایت انبیاء و اوصیاء را مطرح کرده است .
نمونه روشن آن آیه 55 سوره مبارکه مائده است .
انما ولیکم الله و رسوله و والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون
که در آن خدای متعال علاوه بر خود رسول و مومنان خاصی را (
که به اتفاق علمای فریقین منظور الذین آمنوا علی بن ابیطالب ع است ) ولی مومنین معرفی کرده است . بلکه ولایت حق را منحصر در این سه مصداق می فرماید .
در آیاتی دیگر ولایت بعضی از اهل ایمان بر بعض دیگر را مطرح می کند :
ان الذین آمنوا و هاجروا و جاهدواباموالهم و انفسهم فی سبیل الله والذین آووا و نصروا الئک بعضهم اولیاء بعض انفال 72
و در آیاتی دیگر از پذیرش ولایت کفار نهی و قبول ولایت اهل ایمان را مورد تاکید قرار داده است :
یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوالکافرین اولیاء من دون المومنین اتریدون ان تجعلوا لله علیکم سلطانا مبینا نساء 139
و در آیاتی برای خود اولیایی ثابت می کند :
الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون یونس 62
همانطور که واضح است یک جانبه نگری امثال یک مسلمان مصداق :
یومنون ببعض و یکفرون ببعض
و چه بسا نشانه بی خبری از قرآن باشد
هیچیک از آیاتی که یک مسلمان آورده آن ولیی نیست که شیعیان به آن اعتقاد دارند بلکه ولی از نظر شیعه همین ولی آیات مذکور است .
البته خیلی عادی است که در قرآن کریم آیات متعددی در رد و نفی افکارمشرکان جاهلی باشد اما نسبت دادن این آیات به افکار حقه شیعه نشان دهنده غرض ورزی و عدم فهم قرآن و مقاصد آن است .
این اشکالات بیش از این که مایه آبرویی برای دشمنان اهل بیت ع و پیروان راستین آنها باشد نشانه نفاق ، دورویی ، بی خبری و بی سوادی و قشری گری آنهاست .
موفق در کشف حقیقت

Ye Mosalman;103254 نوشت:
متاسفانه پیروان مذهب شیعه بر خلاف سنت پیامبر و آیات قرآن و بر طبق سنت جاهلیت و بت پرستی معبودهای دیگری غیر از خدا را اولیای خود انتخاب میکنند.

با سلام و عرض ادب
دوست عزيز اين بحث بارها توسط بردان اهل تسنن و يا ديگر دوستان در اين سايت مطرح شده و به طور كامل توسط كارشناسان به شبهات شفاعت و توسل جواب داده شده است كه برداران اهل تسنن بحث رو نصفه رها كرده و يا جوابي براي گفتن نداشتند.لذا بنده لينك اين مباحث رو در خدمتتون قرار ميدهم خوب مطالعه بفرماييد تا بحث تكراري صورت نگيرد
و اگر نسبت به جواب ها ايرادي بود بفرماييد تا بحث شود.
لينك هاي مرتبط اين بحث عبارتند از:

آيا شفاعت خواستن از غير خداوند شرك است ؟

شبهه:شفاعت ائمه اطهار(ع) و انبیاء(ع)

موضوع شفاعت از قبر و غیره...

آیا توسل ، شرک است؟

تعریف توسل و تحلیل و تشخیص ابعاد و چگونگی توسل در تشیع.

توسل به اهل بیت (ع) از منظر منابع اهل سنت.

----------...:::توسل،شرک یا توحید:::...----------

حامد;103298 نوشت:
ولایت از نوع اول ولایت الله و اولیاء اوست و ولایت دوم ولایت شیطان و خدایان دروغین است.
تمام آیاتی که آقای یک مسلمان آورده در مورد ولایت باطل است و هیچ ذکری از آیات مربوط به ولایت نوع اول نکرده است چون به نفع او نبوده است که این آیات را بیاورد چرا که هرکس این آیات راببیند می فهمد قضیه آنطور نیست که وی مدعی شده است .
خدای تبارک و تعالی در عرض ولایت ذاتی خود ولایت انبیاء و اوصیاء را مطرح کرده است .

سلام جناب حامد خان

به نظر شما این گفته، کلام اولیایی دروغین و شیاطین است:

(به خاطر بیاور) روزی را که همه آنان و معبودهایی را که غیر از خدا می پرستند جمع می کند، آنگاه به آنها می گوید: « آیا شما این بندگان مرا گمراه کردید یا خود آنان راه را گم کردند؟! »
(در پاسخ) می گویند: « منزهی تو! برای ما شایسته نبود که غیر از تو اولیایی برگزینیم، ولی آنان و پدرانشان را از نعمت ها برخوردار نمودی تا اینکه (به جای شکر نعمت) یاد تو را فراموش کردند و تباه و هلاک شدند. »

کاملا واضح است که این گفته، فرموده اشخاصی است که خودشان مانند حضرت علی از این کار مشرکین بیزار می باشند.

شما در اینجا زحمت کشیدید و آیاتی را ذکر کردید.

به نظر شما اولیایی غیر از خداوند تا چه حد قابل احترامند.

آیا سزاوار است که ما عبادت خداوند را رها کرده و بجای او عبادت کسانی را بکینم که سالها پیش از بین ما رفته اند.

اگر شما میفرمایید که ما عبادت آنها رانمی کنیم که این دروغ است.

چون وقتی شما زیارت عاشورا میخوانید یا به زیارت امام رضا میروید، خود را در حال عبادت میبینید و از خداوند انتظار اجر و ثواب دارید. پس شما این کار را عبادت می دانید.

در اینجاست که خداوند این آیه را فرموده:

آگاه باشید که دین خالص از آن خداست، و آنها که غیر خدا را اولیای خود قرار دادند، (دلیلشان این بود که): اینها را نمی پرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند. خداوند روز قیامت میان آنان در آنچه اختلاف داشتند داوری می کند، خداوند آن کس را که دروغگو و کفران کننده است هرگز هدایت نمی کند.

پس این اولیای خداوند نیستند که مشکل دارند. اولیاء خداوند وظیفه دارند در زمان زنده بودن مردم را رشد دهند و یا در زمان زنده بودن از خود آثاری به جای بگذارند که مردم با رجوع به این آثار راه هدایت در پیش بگیرند. نه اینکه پس از مرگشان، مردم بر گور آنها یک بتکده بسازند و برای امور دنیوی خود دست به دامان آنها شوند و یا اگر کمی عاقلتر باشند، امورشان را به آنها رجوع دهند تا آنها آن امور را به خدا بگویند.

در اینجاست که خداوند از انها سوال می کند:

... فَيَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هؤُلاَءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ (17)
... آیا شما این بندگان مرا گمراه کردید یا خود آنان راه را گم کردند؟!



حامد;103298 نوشت:
همانطور که واضح است یک جانبه نگری امثال یک مسلمان مصداق :
یومنون ببعض و یکفرون ببعض
و چه بسا نشانه بی خبری از قرآن باشد.
هیچیک از آیاتی که یک مسلمان آورده آن ولیی نیست که شیعیان به آن اعتقاد دارند بلکه ولی از نظر شیعه همین ولی آیات مذکور است .
البته خیلی عادی است که در قرآن کریم آیات متعددی در رد و نفی افکارمشرکان جاهلی باشد اما نسبت دادن این آیات به افکار حقه شیعه نشان دهنده غرض ورزی و عدم فهم قرآن و مقاصد آن است .
این اشکالات بیش از این که مایه آبرویی برای دشمنان اهل بیت ع و پیروان راستین آنها باشد نشانه نفاق ، دورویی ، بی خبری و بی سوادی و قشری گری آنهاست .

پس جناب حامد خان این را بدان که دین خالص از آن خداست

أَلاَ لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ...
آگاه باشید که دین خالص از آن خداست...

یعنی دینی که در آن چیزی جز یاد خداوند و ذکر او و عبادت او نیست واگر باشد آن دین خالص نیست.

شما شیعیان هم به چیزهای بیهوده دلبسته اید و به آن خوشحالید:

مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَکَانُوا شِيَعاً کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ (32)
از کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و به دسته ها و گروه ها تقسیم شدند، و (عجب اینکه) هر گروهی به آنچه نزد آنهاست (دلبسته و) خوشحالند!

عمار;103390 نوشت:
با سلام و عرض ادب
دوست عزيز اين بحث بارها توسط بردان اهل تسنن و يا ديگر دوستان در اين سايت مطرح شده و به طور كامل توسط كارشناسان به شبهات شفاعت و توسل جواب داده شده است كه برداران اهل تسنن بحث رو نصفه رها كرده و يا جوابي براي گفتن نداشتند.لذا بنده لينك اين مباحث رو در خدمتتون قرار ميدهم خوب مطالعه بفرماييد تا بحث تكراري صورت نگيرد
و اگر نسبت به جواب ها ايرادي بود بفرماييد تا بحث شود.
لينك هاي مرتبط اين بحث عبارتند از:

آيا شفاعت خواستن از غير خداوند شرك است ؟

شبهه:شفاعت ائمه اطهار(ع) و انبیاء(ع)

موضوع شفاعت از قبر و غیره...
آیا توسل ، شرک است؟

تعریف توسل و تحلیل و تشخیص ابعاد و چگونگی توسل در تشیع.

توسل به اهل بیت (ع) از منظر منابع اهل سنت.

----------...:::توسل،شرک یا توحید:::...----------


سلام جناب عمار

شما فقط لینک هایی را گذاشتید که ممکن است در آن دیگران نتوانسته اند بدرستی پاسخ بگویند یا اینکه شما قانع نشدید. ولی اگر یادتان باشد در این تاپیک

اگه شیعیان راست میگویند پس این آیه؟ [تطبیق آیه سوم سوره زمر بر شیعیان]

که بنده باز کردم همین مسئله مطرح شد و خود شما هم حضور داشتید. دست آخر هم دوستان شیعه بودند که کم آوردند و بحث رها شد.

خوشبختانه این تاپیک در صدر 10 تاپیک مهم این انجمن قرار دارد و تا بحال 1700 نفر آن را مطالعه نموده اند.
حالا اگر خواستید دوباره ان را مطالعه فرمایید:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=9195

ye mosalman;103254 نوشت:
به نام خداوند بخشنده مهربان


متاسفانه پیروان مذهب شیعه بر خلاف سنت پیامبر و آیات قرآن و بر طبق سنت جاهلیت و بت پرستی معبودهای دیگری غیر از خدا را اولیای خود انتخاب میکنند.

این عمل اصل شرک و بت پرستی بوده و در جای جای قرآن بر دوری از آن تاکید شده.

با سلام
جناب واهابی مسلک
هرچند از شما بیش از این انتظاری نیست
محمد بن عبدالوهاب مي گويد : من جعل بينه وبين اللَّه وسائط يدعوهم ويسألهم الشفاعة كفر إجماعاً.
اما اگر شعور دینی در بین وهابیون وجود
داشت که دیگر این قدر قلم فرسایی نمیکردند

خداوند در قرآن مي فرمايد :‌
ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاءوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما ) . النساء / 64 .
و اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند ، پيش تو مى آمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پيامبر ] نيز ] براى آنان طلب آمرزش مى كرد ، قطعاً خدا را توبه پذيرِ مهربان مى يافتند .
و در باره منافقين مي‌گويد :
وإذا قيل لهم تعالوا يستغفر لكم رسول الله لووا رؤوسهم ورأيتهم يصدون وهم مستكبرون . المنافقون / 5 .
و چون بديشان گفته شود : «بياييد تا پيامبر خدا براى شما آمرزش بخواهد» ، سرهاى خود را بر مى گردانند ، و آنان را مى بينى كه تكبركنان روى برمى تابند .
زماني که اعراض و رو گرداني از طلب استغفار از پيامبر را (که در حقيقت طلب شفاعت از ايشان است ) خداوند علامت نفاق مي داند پس قطعا طلب نمودن اين مطلب و ممارست بر آن علامت ايمان خواهد بود .
همانطوري که ملاحظه مي فرمائيد خداوند در اين دو آيه طلب استغفار از پيامبر را ( که در حقيقت همان طلب شفاعت از ايشان است )
نه تنها جايز بلکه نشانه ايمان مي داند .

رضا;103399 نوشت:
با سلام
جناب واهابی مسلک
هرچند از شما بیش از این انتظاری نیست
محمد بن عبدالوهاب مي گويد : من جعل بينه وبين اللَّه وسائط يدعوهم ويسألهم الشفاعة كفر إجماعاً.
اما اگر شعور دینی در بین وهابیون وجود
داشت که دیگر این قدر قلم فرسایی نمیکردند



آقا رضای عزیز شما که خود را یه مومن و شیعه میدانید چرا فحاشی میکنید.

وَمَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الْأَرْضِ مَالَهَا مِن قَرَارٍ (26)
(همچنین) « کلمه خبیثه » (و سخن آلوده) را به درخت ناپاکی تشبیه کرده که از روی زمین برکنده شده، و قرار و ثباتی ندارد.

رضا;103399 نوشت:
خداوند در قرآن مي فرمايد :‌
ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاءوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما ) . النساء / 64 .
و اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند ، پيش تو مى آمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پيامبر ] نيز ] براى آنان طلب آمرزش مى كرد ، قطعاً خدا را توبه پذيرِ مهربان مى يافتند .
و در باره منافقين مي‌گويد :
وإذا قيل لهم تعالوا يستغفر لكم رسول الله لووا رؤوسهم ورأيتهم يصدون وهم مستكبرون . المنافقون / 5 .
و چون بديشان گفته شود : «بياييد تا پيامبر خدا براى شما آمرزش بخواهد» ، سرهاى خود را بر مى گردانند ، و آنان را مى بينى كه تكبركنان روى برمى تابند .
زماني که اعراض و رو گرداني از طلب استغفار از پيامبر را (که در حقيقت طلب شفاعت از ايشان است ) خداوند علامت نفاق مي داند پس قطعا طلب نمودن اين مطلب و ممارست بر آن علامت ايمان خواهد بود .
همانطوري که ملاحظه مي فرمائيد خداوند در اين دو آيه طلب استغفار از پيامبر را ( که در حقيقت همان طلب شفاعت از ايشان است )
نه تنها جايز بلکه نشانه ايمان مي داند .


در آیاتی این چنینی خداوند فرموده که پیامبر برای ایشان در زمان زنده بودنشان طلب مغفرت از خداوند کند. مغفرت به معنای طلب بخشش، مربوط به این دنیاست چون در آن دنیا طلب بخشش وجود ندارد. و آن هم فقط مخصوص به شخص پیامبر بوده است.

در آن دنیا فقط شفاعت است که آنهم مربوط به 1) پیامبران و 2) فرشتگان آنهم برای مومنانی است که اولا مشرک نبوده اند ثانیا کافر نبوده اند.

وَکَم مِن مَلَکٍ فِي السَّماوَاتِ لاَ تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئاً إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَي‏ (26)
و چه بسیار فرشتگان آسمان ها که شفاعت آنها سودی نمی بخشد مگر پس از آنکه خدا برای هر کس بخواهد و راضی باشد اجازه (شفاعت) دهد.

اگر شما آیه ای از قرآن سراغ دارید که غیر از این افرادی میتوانند شفاعت کننند قید کنید ما هم چشممان به این ایه تازه نازل شده روشن شود.

رضا;103399 نوشت:
زماني که اعراض و رو گرداني از طلب استغفار از پيامبر را (که در حقيقت طلب شفاعت از ايشان است ) خداوند علامت نفاق مي داند پس قطعا طلب نمودن اين مطلب و ممارست بر آن علامت ايمان خواهد بود .

حالا به نظر شما بین پیامبر اسلام در زمان زنده بودن و انسان های خوب در زمان مرگشان جهت طلب مغفرت، نه شفاعت فرقی نیست؟

ye mosalman;103414 نوشت:


آقا رضای عزیز شما که خود را یه مومن و شیعه میدانید چرا فحاشی میکنید.

وَمَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الْأَرْضِ مَالَهَا مِن قَرَارٍ (26)
(همچنین) « کلمه خبیثه » (و سخن آلوده) را به درخت ناپاکی تشبیه کرده که از روی زمین برکنده شده، و قرار و ثباتی ندارد.

با سلام
بنده فحاشی نکردم
شما اگر از اهل سنت هستید چرا از وهابیون مطلب ارائه میدهید ؟
خود اهل سنت شفاعت را قبول دارند !تنها وهابیون هستند که چنین ادعای دارند !
اول بگذارید تعریفی طبق نظر علمای اهل سنت از شفاعت داشته باشیم !
أبو حفص النسفي ( متوفي 538 ه)‍ : در کتاب‍ العقائد النسفية :
الشفاعة ثابتة للرسل والأخيار في حق الكبائر بالمستفيض من الأخبار .
العقائد النسفية ، ـ لأبي حفص النسفي ـ ، ص 148
امتياز شفاعت خواهي در مورد کساني اهل گناه کبيره هستند براي‌ پيامبران و بنده گان خوب خدا به واسطه اخبار و روايات زيادي ثابت شده است .

ناصر الدين أحمد بن محمد بن المنير الإسكندري المالكي در کتاب الانتصاف مي‌ گويد :
وأما من جحد الشفاعة فهو جدير أن لا ينالها ، وأما من آمن بها وصدقها وهم أهل السنة والجماعة فأولئك يرجون رحمة الله ، ومعتقدهم أنها تنال العصاة من المؤمنين وإنما ادخرت لهم ... .
الانتصاف فيما تضمنه الكشاف من الاعتزال ، للإمام ناصر الدين الإسكندري المالكي المطبوع بهامش الكشاف ج1 ، ص 214 .
کسي که شفاعت را انکار کند شايسته است مشمول شفاعت نشود ولي کسي که ايمان به شفاعت دارد اما اهل سنت و جماعت که ايمان به شفاعت دارند و آن را تصديق مي نمايند پس آنها به رحمت خداوند اميد دارند و اعنقادشان اين است که شفاعت در مورد مؤمنين گنهکار است ( پيامبر فرمودند ) من شفاعتم را براي افرادي از امتم که اهل گناه کبيره هستند نگه داشته ام ...
قَالَ الْقَاضِي عِيَاض : مَذْهَب أَهْل السُّنَّة جَوَاز الشَّفَاعَة عَقْلًا وَوُجُوبهَا سَمْعًا بِصَرِيحِ قَوْله تَعَالَى : { يَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَع الشَّفَاعَة إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَن وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا } وَقَوْله : { وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنْ اِرْتَضَى } وَأَمْثَالهمَا ، وَبِخَبَرِ الصَّادِق صَلَّى اللَّه عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ، وَقَدْ جَاءَتْ الْآثَار الَّتِي بَلَغَتْ بِمَجْمُوعِهَا التَّوَاتُر بِصِحَّةِ الشَّفَاعَة فِي الْآخِرَة لِمُذْنِبِي الْمُؤْمِنِينَ . وَأَجْمَعَ السَّلَف وَالْخَلَف وَمَنْ بَعْدهمْ مِنْ أَهْل السُّنَّة عَلَيْهَا. . . .
نقلا عن : شرح صحيح مسلم ، للنووي ج3 ، ص 35 ، باب إِثْبَات الشَّفَاعَة وَإِخْرَاج الْمُوَحِّدِينَ مِنْ النَّار .
قاضي عياض مي گويد: اهل سنت شفاعت را عقلا جايز و شرعا واجب مي دانند و دليل وجوب آن آيه 109 سوره طه : (در آن روز ، شفاعت ( به كسى ) سود نبخشد ، مگر كسى را كه( خداى) رحمان اجازه دهد و سخنش او را پسند آيد )
و آيه 28 سوره انبياء (و جز براى كسى كه (خدا ) رضايت دهد ، شفاعت نمى كنند ) و امثال اين آيات و روايات پيامبر اکرم صلي الله عليه و ( آله) و سلم مي باشد .
و روايات زيادي که مجموع آنها به حد تواتر مي رسد در مورد صحت شفاعت در قيامت براي مؤمنين گنهکار وارد شده است .
و تمامي علماي اهل سنت از قبل تا به حالا بر صحت شفاعت اجماع دارند ... .

بنابراين شفاعت ، واسطه شدن ، انبياء ، امامان و صالحان بين خدا و خلق براي بخشيده شدن گناها ني است كه از مؤمنان سر زده است .


ye mosalman;103414 نوشت:
در آیاتی این چنینی خداوند فرموده که پیامبر برای ایشان در زمان زنده بودنشان طلب مغفرت از خداوند کند. مغفرت به معنای طلب بخشش، مربوط به این دنیاست چون در آن دنیا طلب بخشش وجود ندارد. و آن هم فقط مخصوص به شخص پیامبر بوده است.

خیر اینطور نیست !!
محمد بن حبيب مي گويد : ثم لما فرغ على من غسله وأدرجه في أكفانه كشف الأزار عن وجهه ثم قال بأبي أنت وأمي طبت حيا وطبت ميتا ... بأبي أنت وأمي اذكرنا عند ربك ... .
التمهيد - ابن عبد البر - ج 2 ، ص 162 ، شرح نهج البلاغة - ابن ابي الحديد - ج 13 ، ص 42 ، باب ذکر طرف من سيرة النبي عليه السلام عند موته .
محمد بن حبيب مي گويد: زمانيکه علي (عليه السلام ) غسل پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) را به اتمام رساند و کفن بر قامت ايشان پوشاند کفن را از صورت ايشان کنار زذ و عرضه داشت :‌ پدر و مادرم فدايت پاک و پاکيزه زندگي نمودي و پاک و پاکيزه به پيشگاه خداوند شتافتي ... پدر و مادرم فدايت ما را در پيشگاه پروردگارت ياد کن ... .

قالت عائشةوغيرها من أصحابه إن الناس أفحموا ودهشوا حيث ارتفعت الرنة... حتى جاء الخبر أبا بكر ... حتى دخل على رسول الله صلى الله عليه وسلم فأكب عليه وكشف عن وجهه ومسحه وقبل جبينه وخديه وجعل يبكي ويقول بأبي أنت وأمي ونفسي وأهلي طبت حيا وميتا .... اذكرنا يا محمد عند ربك

تمهيد الأوائل وتلخيص الدلائل - الباقلاني - ص 488 ؛ سبل الهدي و الرشاد ج 2 ، ص 299 ، الباب الثامن و العشرون في بلوغ هذا الخطب الجسيم الي الصديق الکريم ؛ الدرر السنية في الرد علي الوهابية ــ احمد زيني دحلان ــ ص 34 ؛ مخالفة الوهابية للقرآن و السنة ــ عمر عبدالسلام ــ ص 33 .
عايشه و غير او از اصحاب رسول خدا ( در جريان وفات رسول خدا )مي گويند ‌: مردم متحير و سرکشته و وحشت زده شده بودند صداي ناله ها به گوش مي رسيد ... تا اينکه خبر به ابوبکر رسيد ... ابو بکر بر پيامبر ( صلي الله عليه (و آله) و سلم ) وارد شد خود را بر روي( پيکر مطهر ) پيامبر انداخت و پارچه روي صورت پيلمبر را کنار زد و دست به صورت و پيشاني و گونه هاي ايشان کشيد و در حالي که گريه مي کرد عرضه داشت پدر و مادرم و جانم و خانواده ام فدايت پاک و پاکيزه زندگي نمودي و پاک و پاکيزه از دنيا رفتي .... اي محمد ما را در پيشگاه پروردگارت ياد کن ... .

قال العلامة ابن حجر في الجوهر المنظم وروى بعض الحفاظ عن أبي سعيد السمعاني أنه روى عن علي بن أبي طالب رضي الله عنه وكرم وجهه إنهم بعد دفنه صلى الله عليه وسلم بثلاثة أيام جاءهم أعرابي فرمى بنفسه على القبر الشريف على صاحبه أفضل الصلاة والسلام وحتى ترابه على رأسه وقال يا رسول الله قلت فسمعنا قولك و وعيت عن الله ما وعينا عنك وكان فيما أنزل الله عليك قوله تعالى ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاؤوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما وقد ظلمت نفسي وجئتك مستغفرا إلى ربي فنودي من القبر الشريف إنه قد غفر لك وجاء مثل ذلك عن علي رضي الله عنه من طريق أخرى فهي تؤيد رواية السمعاني ويؤيد ذلك أيضا ما صح عنه صلى الله عليه وسلم من قوله حياتي خير لكم تحدثون وأحدث لكم ووفاتي خير لكم تعرض على أعمالكم ما رأيت من خير حمدت الله تعالى وما رأيت من شر استغفرت لكم
تفسير قرطبي ج 5 ، ص 265 ، 266 ، ذيل آيه 64 سوره نسا ء ؛ تفسير بحر المحيط ــ أبوحيان أند لسي ــ ج 4 ، ص 180 ، باب 64 ، ذيل آيه 64 سوره نسا ء ؛ الدرر السنية في الرد على الوهابية - أحمد زيني دحلان - ص 21 – 22 .

احمد زيني دحلان به نقل از ابن حجر در کتاب الجوهر المنظم مي گويد :
بعضي از حفاظ حديث از أبي سعيد سمعاني نقل کرده اند که او از علي بن أبي طالب ( صلوات الله و سلامه عليه ) کرده است :
سه روز از مراسم تدفين پيامبر اکرم (صلي الله عليه (و آله) و سلم ) گذشته بود فردي اعرابي نزد ما آمد ، خودش را روي قبر پيامبر اکر م (عليه أفضل الصلاة و السلام ) انداخت و از خاک قبر بر سر خود مي ريخت و مي گفت:‌ يا رسول الله شما ( در دوران رسالتت ) مطالبي‌فرمودي و ما هم فرمايشات شما را شنيديم و همانگونه که تو از خداوند فرامين و دستورات ديني را اخذ نمودي‌ ما نيز اين فرامين و دستورات ديني را از تو فرا گرفتيم يکي از آياتي که خداوند بر تو نازل فرمود اين بود :ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاؤوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما ( اگر مسلمانان به خود ظلم نمود ند و پيش تو آمدند و از خداوند طلب بخشش نمود ند و رسول خدا نيز براي آنها از خداوند طلب بحشش نمود خداوند را تو به پذير و بخشنده مي يابند ( کنايه از اينکه خداوند آنها را مي بخشد )
حال اي رسول خدا من به نفسم ظلم کرده ام و به درگاه شما آمده ام که براي من از خداوند طلب بخشش کنيد ، پس از قبر شريف ندايي آمد که خداوند تو را بخشيد .

زيني دحلان در ادامه مي گويد :
مثل همين روايت از علي‌ (عليه السلام ) از طريق ديگري نيز رسيده است که آن هم اين روايت را تائيد مي کند . و يکي ديگر از مؤيدات اين روايت ، روايت صحيحه ديگري است که از پيامبر اکرم رسيده است که ايشان فرمودند : دوران زندگي من براي شما خوب است زيرا شما با من صحبت مي کنيد و من هم با شما صحبت مي کنم ( براي شما حديث مي گويم ) و وفات من براي شما خيلي خوب است زيرا اعمال شما بر من عرضه مي شود اگر عمل خيري در ميان اعمال شما ببينم خداوند را سپاس مي گويم و اگر گناهي مشاهده کنم براي شما استغفار ميطلبم .

رضا;103427 نوشت:
با سلام
بنده فحاشی نکردم
شما اگر از اهل سنت هستید چرا از وهابیون مطلب ارائه میدهید ؟
خود اهل سنت شفاعت را قبول دارند !تنها وهابیون هستند که چنین ادعای دارند !

آقا رضا شما هرکسی رو که با شما موافق باشه سنی میگید و هر کسی که مخالف شماست وهابی . خب یه دفعه به اون سنیه بگید شیعه خودتونو راحت کنید دیگه.

رضا;103427 نوشت:
اول بگذارید تعریفی طبق نظر علمای اهل سنت از شفاعت داشته باشیم !
أبو حفص النسفي ( متوفي 538 ه)‍ : در کتاب‍ العقائد النسفية :
ناصر الدين أحمد بن محمد بن المنير الإسكندري المالكي در کتاب الانتصاف مي‌ گويد :
قاضي عياض مي گويد:
محمد بن حبيب مي گويد:
عايشه و غير او از اصحاب رسول خدا ( در جريان وفات رسول خدا )مي گويند ‌:
احمد زيني دحلان به نقل از ابن حجر در کتاب الجوهر المنظم مي گويد :
زيني دحلان در ادامه مي گويد :


من برای شما از آیات قرآن مطلب می آورم اون موقع شما برای ما حدیث و روایاتی می آورید که اصلا در صحت آنها تردید وجود دارد.

شما بجای اینکه زحمت بکشید در کتب موضوعه اهل سنت مطلب پیدا کنید یک آیه از قرآن در این باره بیاورید استفاده کنیم.

روش بنده در بحث ها رجوع به کلام خداوند در قرآن کریم می باشد و هیچ گونه نقل قولی را هم قبول ندارم.

ye mosalman;103392 نوشت:
چون وقتی شما زیارت عاشورا میخوانید یا به زیارت امام رضا میروید، خود را در حال عبادت میبینید و از خداوند انتظار اجر و ثواب دارید. پس شما این کار را عبادت می دانید.

سلام بر حقیقت جویان
اینکه ما می گوییم اولیاء الله را نمی پرستیم بلکه احترام می کنیم و دوست داریم اما شما می گویید می پرستید و از ما به چیزی که بدان باور نداریم خبر می دهید نزد هیچ عاقلی پذیرفته نیست .
دیگر اینکه اگر انسان در حال انجام کاری درارتباط با غیر خدا احساس عبادت کند دلیلی بر مشرک بودن و پرستش غیر خدا نیست چه اینکه انسان در حال احترام و تواضع نسبت به والدین خود هم حس تواضع و در عین حال عبادت خدا را دارد یا در حین انجام کمک به یک فقیر یا هنگام درس گرفتن از یک استاد بزرگوار ووووو
بله قشری گری و یکجانبه نگری شما درمان ندارد . یعنی معتقدم ذات شما این مسائل عمیق را نمی کشد
والسلام

حامد;103457 نوشت:

اگر انسان در حال انجام کاری درارتباط با غیر خدا احساس عبادت کند دلیلی بر مشرک بودن و پرستش غیر خدا نیست چه اینکه انسان در حال احترام و تواضع نسبت به والدین خود هم حس تواضع و در عین حال عبادت خدا را دارد

آقا حامد
اگر شما فقط احساس عبادت کردن بکنید حرفی نیست. پس همینجا در پیشگاه خداوند قسم یاد کنید که تمام زیارتهای امام رضا و مجالس مداحی و روضه خوانی و زیارت عاشورا و ... که داشته اید فقط احساس عبادت بوده و از خداوند در قبال آنها هیچ گونه طلب خیر و پاداشی ندارید.

حامد;103457 نوشت:
یا در حین انجام کمک به یک فقیر

این که خود عبادته نه احساس عبادت

حامد;103457 نوشت:
بله قشری گری و یکجانبه نگری شما درمان ندارد . یعنی معتقدم ذات شما این مسائل عمیق را نمی کشد

به نظر من این عقاید فقط به نظر شما عمیق هستند.
چنان عمیق که شما در داخل آن گیر افتاده ای و ریسمانی هم برای چنگ زدن و بیرون آمدن از آن نداری برادر.

ye mosalman;103473 نوشت:
آقا حامد اگر شما فقط احساس عبادت کردن بکنید حرفی نیست. پس همینجا در پیشگاه خداوند قسم یاد کنید که تمام زیارتهای امام رضا و مجالس مداحی و روضه خوانی و زیارت عاشورا و ... که داشته اید فقط احساس عبادت بوده و از خداوند در قبال آنها هیچ گونه طلب خیر و پاداشی ندارید.

سلام
کی گفته ما پاداش اعمال خیرمان را از ائمه می خواهیم .
مگر قرآن نفرمود: لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی
این اظهار ارادت و محبت اجر و مزد رسالت است که ما شیعیان به پرداخت آن قیام کردیم و شما فراموش کردید .
ما نه در امور معنوی بلکه در کوچکترین امر مادی و دنیوی هم قائل به استقلال یک موجود نیستیم چه رسد به امر خطیری مثل پاداش دادن . البته فراموش نکن که عالم عالم اسباب است . مثلا اگر خدای متعال بخواهد به شما اجر دنیوی یک کار خوب بدهد از راه سببی عنایت می کند مثلا بواسطه مهر و محبت دوستان یا هدیه مالی یک فرد صالح و امثالهم . اینجا هم خدا داده ولی از طریق سبب .
ye mosalman;103473 نوشت:
این که خود عبادته نه احساس عبادت

خوب کی گفته اظهار ارادت به ائمه معصومین که دادن اجر رسالت است عبادت نیست ؟
ye mosalman;103473 نوشت:
به نظر من این عقاید فقط به نظر شما عمیق هستند. چنان عمیق که شما در داخل آن گیر افتاده ای و ریسمانی هم برای چنگ زدن و بیرون آمدن از آن نداری برادر.

شما از پیروان اهل بیت معصوم پیامبر هدایت یافته تر نیستید .
خوب کمی انصاف بدهید که شما دینتان را از چه کسانی و ما از چه کسانی گرفته ایم ؟
و الحمدلله امروز روشن است چه کسی در امت اسلامی هدایت یافته تر است . وهابی های بی مولا یا شیعیان با مولا
موفق در باز کردن چشم

حامد;103479 نوشت:

خوب کی گفته اظهار ارادت به ائمه معصومین که دادن اجر رسالت است عبادت نیست ؟

از کی تا حالا شما اجر رسالت پیامبر رو با اظهار ارادت باید بدی؟

وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَي‏ رَبِّ الْعَالَمِينَ (164)
من در برابر این (دعوت)، اجری از شما نمی طلبم، اجر من فقط بر پروردگار عالمیان است.

حامد;103479 نوشت:
شما از پیروان اهل بیت معصوم پیامبر هدایت یافته تر نیستید .
خوب کمی انصاف بدهید که شما دینتان را از چه کسانی و ما از چه کسانی گرفته ایم ؟

و الحمدلله امروز روشن است چه کسی در امت اسلامی هدایت یافته تر است . وهابی های بی مولا یا شیعیان با مولا
موفق در باز کردن چشم

مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَکَانُوا شِيَعاً کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ (32)
از کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و به دسته ها و گروه ها تقسیم شدند، و (عجب اینکه) هر گروهی به آنچه نزد آنهاست (دلبسته و) خوشحالند!

الله اعلم ...

حالا شما اون قسمه رو بخور تا برسیم به بقیه اش. چرا می پیچونی برادر.

ye mosalman;103435 نوشت:
من برای شما از آیات قرآن مطلب می آورم اون موقع شما برای ما حدیث و روایاتی می آورید که اصلا در صحت آنها تردید وجود دارد. شما بجای اینکه زحمت بکشید در کتب موضوعه اهل سنت مطلب پیدا کنید یک آیه از قرآن در این باره بیاورید استفاده کنیم. روش بنده در بحث ها رجوع به کلام خداوند در قرآن کریم می باشد و هیچ گونه نقل قولی را هم قبول ندارم.

با سلام خدمت عزیزان
این حرف کاملا باطل است و همان حرف باطل" حسبنا کتاب الله" خلیفه دوم است. که خود اهل سنت هم آن را در عمل قبول ندارند هر چند در نظر همان شعا ررا مثل شما تکرار می کنند.

قرآن کافی نیست این یک دروغ بسیار بزرگ است!

این حرف یک دروغ مغرضانه ای بود که عمر آن را عنوان کرد وبه وسیله آن مسلمانان را به گمراهی کشاند وآنان را از اهل بیت جدا کرد بخاری کتاب العلم حدیث 114 او خواست اهل بیت را از کنار قران دور کند تا خودش هر تفسیری برای قرآن قرار دهد وهیچ کس به آن ملتزم نیست.
همه مسلمان می دانند که سنت مفسر قران است. وبرای ما لا زم است.
اگر قران کافی است چنانچه خلیفه دوم این را می گوید چرا بخاری ومسلم وترمذی ونسائی وابن ماجه واحمد ابن حنبل و.... هر کدام کتابی در سنت تالیف کردند وآن را در دسترس مردم قرار دادند.
گرچه تابعينعُمَربر خلاف دستور صريح پيامبر معتقدندحسبنا کتاب اللهولي در عمل به همينحرف باطل نيز عاجز ماندند، زيرا کتب روائي بسيار فراواني دارند، مثلا در قرن دوم وسوم بيش از 500 عنوان کتاب تأليف شده است به بعضي از آنها اشارهميشود:
صحيح بخاري
صحيح مسلم
سنن ابنماجه
سنن ترمذي
سنن ابي داود
سنننسائي
مسند احمد
مسند شافعي
مسند ابنمبارک
مسند حميدي
مصنف عبدالرزاق
مصنف ابن ابيشيبه
و.....

آيا تاليف کتب روائي مخالفحسبنا کتاباللهنيست؟!
شما در احکام معاملات وعبادات و طلاق وازدواج و... آیا می توانید به قرآن اکتفا کنید؟ ایا صحابه که ان همه آنان را قبول دارید به قرآن اکتفا می کردند ویا از رسول خدا حدیث نقل میکردند.؟ اگر قرآن برای ما کافی بود پس چرا ما وشما در مسائل اولیه دین مان با هم توافق نداریم؟ مثلا وضوء ونماز.
پیامبر ص 23 سال در مقابل مردم وضوء گرفت ونماز خواند.در همان هم اختلاف فراوان در بین مسلمانان وجود دارد.

اگر قرآن کافی بود چرا پیامبر دستور دادند که از قرآن واهل بیت پیروی کنیم؟
حتما باید بدانید حدیث ثقلین هم نزد اهل سنت کثیرا روایت شده وهم شیعه.
اگر قرآن کافی است یک آیه از قرآن بیاورید که در آن کیفیت نماز خواندن را مشخص کند؟ مبطلات روزه را ؟ نعداد رکعات نماز را؟ ...

ye mosalman;103435 نوشت:
شما بجای اینکه زحمت بکشید در کتب موضوعه اهل سنت مطلب پیدا کنید یک آیه از قرآن در این باره بیاورید استفاده کنیم. روش بنده در بحث ها رجوع به کلام خداوند در قرآن کریم می باشد و هیچ گونه نقل قولی را هم قبول ندارم.

حال با توجه به اینکه ثابت شد قرآن برای ما کافی نیست باید به روایات صحیح رجوع کرد.

به عنوان یک نمونه بارز همین بحث شفاعت وتوسل به رفتگان شما که اینجا مطرح کردید به این موضوع توجه کنید:


[indent]
يكى از علماى معروف اهل سنّت به نام «دارمى» در كتاب معروفش به نام سنن دارمى در بابى كه تحت عنوان باب ما حكم الله تعالى نبيه(صلى الله عليه وآله) بعد موته (اين باب درباره كرامت ها و احترام هايى است كه خداوند تعالى نسبت به پيغمبر بعد از موتش داشته است) آورده، چنين مى گويد:
قحطى شديدى در مدينه پيش آمد. گروهى از مردم نزد عايشه رفته و چاره جويى خواستند، عايشه گفت : برويد كنار قبر پيغمبر. سوراخى در سقف بالاى قبر بكنيد به طورى كه آسمان از آنجا ديده شود و منتظر نتيجه باشيد. رفتند و آن سقف را سوراخ كردند به طورى كه آسمان ديده مى شد، باران فراوانى باريدن گرفت به قدرى كه بعد از مدّتى بيابان ها سرسبز شد و شتران چاق و فربه شدند1/43
تا قرن نهم رسم مردم اين بود كه هر گاه خشكسالي بود و مردم نماز استسقاء ميخواندند اين پنجره را باز ميكردند و البته نتيجه خوبي هم ميگرفتند.

تا اين كه قبه خضراء در زمان عثماني ساخته شد و به خاطر ويژه بودن اين روزنه شكل و شمايلي هم به آن دادند .
جالب است بدانيد از زماني كه وهابيان آمده اند اجازه نميدهند اين پنجره هنگام نماز استسقاء باز شود!

[/indent]

یوسف;103503 نوشت:
حال با توجه به اینکه ثابت شد قرآن برای ما کافی نیست باید به روایات صحیح رجوع کرد.

به عنوان یک نمونه بارز همین بحث شفاعت وتوسل به رفتگان شما که اینجا مطرح کردید به این موضوع توجه کنید:


[indent]
يكى از علماى معروف اهل سنّت به نام «دارمى» در كتاب معروفش به نام سنن دارمى در بابى كه تحت عنوان باب ما حكم الله تعالى نبيه(صلى الله عليه وآله) بعد موته (اين باب درباره كرامت ها و احترام هايى است كه خداوند تعالى نسبت به پيغمبر بعد از موتش داشته است) آورده، چنين مى گويد:
قحطى شديدى در مدينه پيش آمد. گروهى از مردم نزد عايشه رفته و چاره جويى خواستند، عايشه گفت : برويد كنار قبر پيغمبر. سوراخى در سقف بالاى قبر بكنيد به طورى كه آسمان از آنجا ديده شود و منتظر نتيجه باشيد. رفتند و آن سقف را سوراخ كردند به طورى كه آسمان ديده مى شد، باران فراوانى باريدن گرفت به قدرى كه بعد از مدّتى بيابان ها سرسبز شد و شتران چاق و فربه شدند1/43
تا قرن نهم رسم مردم اين بود كه هر گاه خشكسالي بود و مردم نماز استسقاءميخواندند اين پنجره را باز ميكردند و البته نتيجه خوبي هم ميگرفتند.

تا اينكه قبه خضراء در زمان عثماني ساخته شد و به خاطر ويژه بودن اين روزنه شكل و شمايليهم به آن دادند .
جالب است بدانيد از زمانيكه وهابيان آمده اند اجازه نميدهند اين پنجره هنگام نماز استسقاء باز شود!

[/indent]

یوسف جان واسه همینه میگم از قرآن مطلب بیاورید که اینگونه اراجیف اینجا گفته نشود که مرغ پخته تو قابلمه بهمون نخندد.

صحبت شما عین اینه که همسر محترم امام خمینی بگویند بروید قبر امام را سوراخ کنید. تا هوای تهران تمیز شود. مردم هم بگن باشه.

اون وقت مردم قبول میکنند قبر امام را سوراخ کنند. یا کسی که اینکار را کرده و قبر را سوراخ کرده ...میدهند.

تو رو به خدا حدیث نگید. اگه بلدی از قرآن مطلب بیار دهن ما رو ببند.

ye mosalman;103517 نوشت:
تو رو به خدا حدیث نگید. اگه بلدی از قرآن مطلب بیار دهن ما رو ببند.


عزیزم همان حرف را تکرار کردی

کی گفته همه حرفا باید تو قران باشه

خوب پس شما هم یک آیه از قرآن بیار که نماز مغرب سه رکعته.
یک آیه در مورد موسیقی پاپ بیارید.
یک آیه در مورد بازی بیلیارد بیارید .
یک آیه در مورد مبطلات نماز بیارید.
لابد اگر من بگویم صحبت کردن عمدی نماز را باطل می کنه می گید حدیث مدیث قبول ندارم آیه از قرآن بیارید .
اصلا همه این حرفا بر می گرده به این اختلاف مبنایی که بین ما وشما هست
همون شعار قرآن برای ما کافی است .
می تونید این رو ثابت کنید؟ لطفا طفره نروید.
شما که می گید قرآن برای ما کافی است این حرف را ثابت کنید.
تا ببینیم عمر هم در این مورد درست گفته یا نه

ye mosalman;103517 نوشت:
یوسف جان واسه همینه میگم از قرآن مطلب بیاورید که اینگونه اراجیف اینجا گفته نشود که مرغ پخته تو قابلمه بهمون نخندد.


اگر این حرف شما رو علماتون بشنوند که به حدیث پیامبر که در کتب اصلی وصحیحتون اومده می گید اراجیف تکفیر تون می کنند

خوب اصلا بگید من سنت رو قبول ندارم .... من خیال کردم شما از اهل سنت پیامبرید اگر حدیث رو قبول ندارید پس شما اهل چه جور سنتی هستید؟ سنت محمد ابن عبد الوهاب ؟ یا سنت پیامبر
این که رسم رد کردن حدیث نیست .

یوسف;103540 نوشت:

[=arial narrow]عزیزم همان حرف را تکرار کردی

[=arial narrow]کی گفته همه حرفا باید تو قران باشه

[=arial narrow]خوب پس شما هم یک آیه از قرآن بیار که نماز مغرب سه رکعته.
[=arial narrow]یک آیه در مورد موسیقی پاپ بیارید.
[=arial narrow]یک آیه در مورد بازی بیلیارد بیارید .
[=arial narrow]یک آیه در مورد مبطلات نماز بیارید.
[=arial narrow]لابد اگر من بگویم صحبت کردن عمدی نماز را باطل می کنه می گید حدیث مدیث قبول ندارم آیه از قرآن بیارید .
[=arial narrow] اصلا همه این حرفا بر می گرده به این اختلاف مبنایی که بین ما وشما هست
[=arial narrow] همون شعار قرآن برای ما کافی است .
[=arial narrow] می تونید این رو ثابت کنید؟ لطفا طفره نروید.
[=arial narrow] شما که می گید قرآن برای ما کافی است این حرف را ثابت کنید.
[=arial narrow]تا ببینیم عمر هم در این مورد درست گفته یا نه

آقای یوسف خان

من نگفتم حدیث قبول ندارم ولی اون احادیثی که شما میگید من قبول ندارم اونی هم که من میگم شما قبول نداری

حالا قرآن چیزی است که همه ما با هم بر سر درستی اون تفاهم داریم.

اگه شما چیزی از قرآن در مورد عنوان تاپیک بلدی بگو. وگرنه من هم اگه قرار باشه از احادیث جفنگ شیعه بگم دوهزار تا ردیف میکنم طوری که باعث خجالت همه شیعیان بشه.

مثلا این:

در منزلی که چهل روز تار و تنبک (آلات موسیقی) به کار رود، خداوند شیطانی را به نام قفندر بر آن مسلط می کند و او به تمام اندام صاحب خانه می نشیند و در او می دمد، پس از آن، حیا و غیرت از او برداشته می شود، به گونه ای که برایش مهم نیست هرچه درباره اش بگویند و هرچه با ناموسش انجام دهند .(اصول کافی، ج 6، ص 433 – 434):khandeh!:

((علی(ع) بر روی ابرها پرواز ميکند ! . خداوند ابرها را برای علی مسخر ساخت و او شرق و غرب عالم را درنورديد! . ـ “ان الله سخر لعلی السحاب فکان يسير فی الارض شرقا و غربا” ))منبع: تفسير الميزان جلد ۱۳ – ص ۳۷۲ بحار الانوار جلد ۳۹ – ص :khandeh!:۱۳۸

((رعد و برق آسمان از تدبير علی است! . ـ ” قال ابو عبد الله عليه السلام .. ماکان من هذا الرعد فانه من امر صاحبکم قلت من صاحبنا)) منبع: المفيد ص ۳۲۷ بحار الانوار جلد ۲۷ ص ۳۳
:khandeh!:

ye mosalman;103254 نوشت:

متاسفانه پیروان مذهب شیعه بر خلاف سنت پیامبر و آیات قرآن و بر طبق سنت جاهلیت و بت پرستی معبودهای دیگری غیر از خدا را اولیای خود انتخاب میکنند.

این عمل اصل شرک و بت پرستی بوده و در جای جای قرآن بر دوری از آن تاکید شده. مانند سوره فرقان آیه 25 که میفرماید:

با سلام به همۀ دوستان عزیز

جناب یه مسلمون؟!

تایپیکی که خط اول آنرا با دروغ و تهمت و افتراء آغاز می کنید به کجا می خواهید ختم کنید؟

1- برخلاف سنت پیامبر«صلی الله علیه وآله»
2- برخلاف قرآن
3-طبق سنت جاهلیت و بت پرستی
4- قبول نمودن معبودانی غیر از خدا به عنوان ولی؟!
5- عمل شما اصل شرک است؟!

حال سوال من از جنابعالی این است:

اولا: شما سخنگوی کدام گروه از اهل سنت هستید؟آیا شما دیدگاه اهل سنت را بیان می کنید یا دیدگاه وهابیانی که همه فرق اسلامی را مشرک می دانند و تنها خود را موحد می دانند.

اگر دیدگاه وهابیان را بیان می کنید عنوان تایپیکتان را باید همۀ مسلمانان غیر وهابی تازه متولد شده، قرار دهید و همچنین در این صورت قول خود را لااقل مستند به ابن تیمیه نمائید تا ارزش نقد را داشته باشد.

ثانیا:شما ظاهرا با بار معانی کلمات آشنایی ندارید.«معبودهایی غیر از خدا را ولی خود قرار دادن»
معبود غیر خدا یعنی چه؟
جنابعالی ندانسته یا دانسته بحث توسل را با بحث عبادت و پرستش خلط نموده اید .
آیا مسلمانانی که معتقد به توسل به اولیای الهی هستند آنها را می پرستند؟
آیا ملاک مسلمانی شما همینگونه است و اینگونه دعوت به اسلام می نمائید؟

با سلام به همۀ دوستان بزرگوار

لطفا قبل از پاسخ جناب «یه مسلمون» به سوالات بالا، از گذاشتن پست خودداری بفرمائید تا بحث دارای هدف مشخصی باشد، و به نتیجۀ مطلوبی منتهی گردد؛ زیرا در این مباحث باید روشن شود:

اولا: مخاطب ما کیست و از چه فکری دفاع می کند؟

ثانیا: آیا این سخنان دیدگاه اهل سنت را بیان می کند یا خیر، اهل سنت نیز با این فکر مخالفند واین دیدگاه، دیدگاهی مقابل اکثریت مسلمانان است.

ثالثا: در این صورت که اکثر مسلمانان معتقد به توسل به اولیای الهی اند؛ آیا می توان کار آنها را به مشرکین مقایسه نمود و آیاتی که در مورد پرستش بتها است را شامل حال آنها دانست و آنها را مشرک نامید!؟

:Gol:متشکرم:Gol:

صدرا;103592 نوشت:
ثالثا: در این صورت که اکثر مسلمانان معتقد به توسل به اولیای الهی اند؛ آیا می توان کار آنها را به مشرکین مقایسه نمود و آیاتی که در مورد پرستش بتها است را شامل حال آنها دانست و آنها را مشرک نامید!؟

آقا این اکثر مسلمانان را از کجا آوردی.

اکثر مسلمونا 1.400.000 اهل سنت اند و 100.000 شیعه.

شما توی قوطی که زندگی نمیکنی برادر. یه سرچی تو گوگل بکن ببین الان تو عالم اسلام غیر از تشیع چه کسی قائل به توسل و اینگونه چیزهاست.

اگه یه سایت پیدا کردی که مال اهل سنت بود و گفته بود توسل کار درستیه، اون موقع لینکش و بزارید ما هم بریم ببینم و استفاده کنیم و هدایت شویم.

صدرا;103573 نوشت:
با سلام به همۀ دوستان عزیز

جناب یه مسلمون؟!

تایپیکی که خط اول آنرا با دروغ و تهمت و افتراء آغاز می کنید به کجا می خواهید ختم کنید؟

1- برخلاف سنت پیامبر«صلی الله علیه وآله»
2- برخلاف قرآن
3-طبق سنت جاهلیت و بت پرستی
4- قبول نمودن معبودانی غیر از خدا به عنوان ولی؟!
5- عمل شما اصل شرک است؟!

حال سوال من از جنابعالی این است:

اولا: شما سخنگوی کدام گروه از اهل سنت هستید؟آیا شما دیدگاه اهل سنت را بیان می کنید یا دیدگاه وهابیانی که همه فرق اسلامی را مشرک می دانند و تنها خود را موحد می دانند.

بنظر من چیزی که شما به عنوان وهابی و اهل سنت از ان یاد میکنید از هم جدا نیستند.

تقسیم بندی اینجانب از مسلمانان مسلمانان هدایت یافته و مسلمان گمراه میباشند.

مسلمانان هدایت یافته تمام مسلمانانی هستند که شما آنها را از هم جدا کرده و وهابی و اهل وسنت میدانید.

و مسلمانان گمراه را هم که حتما میدانید چه کسانی هستند.

صدرا;103573 نوشت:
اگر دیدگاه وهابیان را بیان می کنید عنوان تایپیکتان را باید همۀ مسلمانان غیر وهابی تازه متولد شده، قرار دهید و همچنین در این صورت قول خود را لااقل مستند به ابن تیمیه نمائید تا ارزش نقد را داشته باشد.

بنده نه ابن تمیمه را میشناسم نه با او کاری دارم فقط قرآن. اگه قرآن بلدید بفرمایید با هم مباحثه کنیم.

صدرا;103573 نوشت:
ثانیا:شما ظاهرا با بار معانی کلمات آشنایی ندارید.«معبودهایی غیر از خدا را ولی خود قرار دادن»
معبود غیر خدا یعنی چه؟
جنابعالی ندانسته یا دانسته بحث توسل را با بحث عبادت و پرستش خلط نموده اید .
آیا مسلمانانی که معتقد به توسل به اولیای الهی هستند آنها را می پرستند؟

شما اول اصل توسل رو از قرآن ثابت کن بعد میرسیم به بقیه اش. فقط خواهش میکنم از ابن فلان و ابن بهمان برای ما حدیث نخوانید. فقط از قرآن.

صدرا;103573 نوشت:
آیا ملاک مسلمانی شما همینگونه است و اینگونه دعوت به اسلام می نمائید؟


ملاک مسلمونی به نظر شما عاشق خدا بودنه یا عاشق بنده خدا بودن؟

جناب یک مسلون که ادعای اسلامت می شود
این را بدان رسم مسلمانی با سخن خوش حرف زدن است
رسم مسلمانی به بهتری روش ها مجادله کردن است
و:Gol:...

با تشکر از جناب مسلمان که بحث را منطقی پیش میبرند.
در جواب جناب صدرا باید بگویم که من هم که شافعی مذهب هستم، باوری به توسل به مردگان و حاجت خواستن از آنها ندارم.
و شفاعت اولیای خداوند در آن دنیا برای آمرزیده شده گناهان من را قبول ندارم (معذرت میخوام: ولی دادگاه خداوند که دادگاه پارتی بازی نیست، که هرکس آشنایی داشت از طریق شفاعت اون شخص گناهانش آمرزیده بشه).

ye mosalman;103837 نوشت:
بنظر من چیزی که شما به عنوان وهابی و اهل سنت از ان یاد میکنید از هم جدا نیستند.
تقسیم بندی اینجانب از مسلمانان مسلمانان هدایت یافته و مسلمان گمراه میباشند.

سلام آقای یه مسلمان

بی تابانه منتظر پاسخهای شما به سؤالات جناب صدرا هستیم و اگر تصمیم به ادامه بحث دارید و واقعاً بدنبال حقیقت هستید، باید به درخواست های طرف بحث هم احترام بگذارید.

اولاً این تقسیم بندی را نبی مکرم اسلام (ص) در حدیث ثقلین و حدیث سفینه نوح و دیگر احادیثی که مربوط به ولایت و جانشینی امیرمؤمنان علی (ع) است به خوبی مشخص کرده اند، همانی که شما به آن توجهی نکرده و به همین دلیل، متأسفانه در آن تقسیم بندی، راه گمراهی پیش گرفتید. راهی که بر ادامه آن برهانی ندارید و بدلیل تعصبات کورکورانه و جاهلی، عزم بر بازگشت هم نمی کنید.

دلیل این گمراهی هم روشن است چون نه در حقیقت از قرآن پیروی کردید و نه از اهل بیت عصمت و طهارت (ع) که توصیه های پیامبر در حق آنها در منابع شما مطلبی نیست که بشود انکارشان کرد.

ثانیاً احادیث و سنت نبوی که شما قبول ندارید و تنها برای فرار از واقعیت، به آوردن استناد از قرآن تکیه و تأکید و بسنده می کنید بر خلاف توصیه خود قرآن است که به مؤمنان در ادامۀ "آیه اطاعت" توصیه می کند:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً، اى کسانى که ايمان آورده‏ايد! اطاعت کنيد خدا را! و اطاعت کنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [= اوصياى پيامبر] را! و هرگاه در چيزى نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آنها داورى بطلبيد) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (کار) براى شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيکوتر است.

البته در آیات دیگری نیز به این امر توصیه شده، اینکه در تنازعات و اختلافات به رأی و نظر پیامبر(ص) رجوع کنید و رأی و نظر پیامبر را در برابر نظر خود اتخاذ کنید.
ye mosalman;103837 نوشت:
مسلمانان هدایت یافته تمام مسلمانانی هستند که شما آنها را از هم جدا کرده و وهابی و اهل وسنت میدانید.

و چه هدایتی که حاضر نیستند به سنت پیامبرشان هم باقی باشند، و پیرو همان شعاری شدند که "حسبنا کتاب الله".

در این گمراهی حاضرند، شأن و منزلت نبی اکرم (ص) را پایین آورند و توصیه های الهی و وحیانی پیامبر (ص) را زمین بگذارند اما ذره ای گرد و غبار بر پیشانی و نظر خلفای راشدین شان، خصوصاً جناب عمر ننشیند.

ye mosalman;103837 نوشت:
و مسلمانان گمراه را هم که حتما میدانید چه کسانی هستند.

بنده نه ابن تمیمه را میشناسم نه با او کاری دارم فقط قرآن. اگه قرآن بلدید بفرمایید با هم مباحثه کنیم.

شما اول اصل توسل رو از قرآن ثابت کن بعد میرسیم به بقیه اش. فقط خواهش میکنم از ابن فلان و ابن بهمان برای ما حدیث نخوانید. فقط از قرآن.

ملاک مسلمونی به نظر شما عاشق خدا بودنه یا عاشق بنده خدا بودن؟


توسل از موضوعاتی است كه در آیات و روایات اسلامی مورد توجه و سفارش قرار گرفته است.



آیه‎ای كه به مسئله «توسل» اشاره دارد؛ آیه 35 سوره مائده است كه خداوند می‎فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ وَ جاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» ای كسانی كه ایمان آورده‎اید پرهیزكاری پیشه كنید و وسیله‎ای برای تقرب به خدا، انتخاب نمائید و در راه او جهاد كنید، باشد كه رستگار شوید.




وسیله در آیه فوق، معنای بسیار وسیعی دارد و هر كار و هر چیزی كه باعث نزدیك شدن به پیشگاه مقدس پروردگار می‎شود؛ شامل می‎گردد. همانطوركه حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: بهترین چیزی كه به وسیله آن می‎توان به خدا نزدیك شد؛ ایمان به خدا و پیامبر او و جهاد در راه او، نماز، زكات، روزه، حج، صله رحم، انفاق ... می‎باشد.(1)




در آیه ای دیگر می فرماید: «"وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً." و اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند، پیش تو می آمدند و از خدا آمرزش می خواستند و پیامبر [نیز] برای آنان طلب آمرزش می کرد، قطعاً خدا را توبه پذیر مهربان می یافتند.»(2)




و از آیات دیگر نیز استفاده می‎شود كه وسیله قرار دادن مقام انسان صالحی در پیشگاه خداوند و درخواست حاجت از خداوند به خاطر آن وسیله، به هیچ وجه ممنوع نیست همانطور كه حضرت ابراهیم ـ علیه السّلام ـ از خداوند برای عمویش، طلب استغفار كرد، قرآن می‎فرماید: و استغفار ابراهیم برای پدرش (عمویش آزر) فقط به خاطر وعده‎هایی بود كه به او داده بود (تا وی را به سوی ایمان جذب كند) امّا هنگامی كه برای او روشن شد كه وی دشمن خداست از او بیزاری جست، چرا كه ابراهیم مهربان و بردبار است».(3) یا در سوره یوسف آیه 97، زمانی كه گناهان برادران یوسف آشكار شد، آنها به پدرشان گفتند: ای پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه كه ما خطاكار بودیم.




این آیات نشان می‎دهد كه انسان‎های صالح را می‎توان وسیله برای استغفار و طلب حاجت از خداوند قرار داد. این توسل در حقیقت توجه به خداست نه غیر خدا.



متوسل شدن به افراد در حقیقت توسل به مقام روحانی آنهاست كه روح خود را پرورش داده و به كمالاتی رسیدند. و روح برای بقاست نه برای فنا. لذا می‌توان به افرادی كه در قید حیات نیستند؛ متوسل شد. عالم اهل تسنن در كتاب «وفاء الوفا» می‌نویسد: مدد گرفتن و شفاعت خواستن در پیشگاه خداوند از پیامبر و از مقام و شخصیت او، هم پیش از خلقت او مجاز است و هم بعد از تولد و هم بعد از رحلتش و هم در عالم برزخ و هم در روز رستاخیز. عمر بن خطاب می‌گوید: حضرت آدم ـ علیه السّلام ـ به پیشگاه خداوند چنین عرض كرد: یا رب اسئلك بحق محمد لما غفرت لی؛ خداوندا! به حق محمد از تو تقاضا می كنم كه مرا ببخش.(4)




در زمان خلیفه دوم سالی قحطی شد، بلال به همراه عده‌ای از صحابه بر سر قبر پیامبر آمد و چنین گفت یا رسول الله! استسق لامتك... فاعفم قد هلكوا...» ای پیامبر! از خدایت برای امتت باران بفرست كه ممكن است همه هلاك شوند.(5) با وجود روایات زیاد در كتابهای اهل تسنن باز هم گروهی از آنان به مسئله توسل و شفاعت خرده می‌گیرند و آن را انكار می‌كنند و آن را نوعی استقلال در مقابل خداوند تلقّی می‌كنند. در حالی كه از این جمله غافل هستند كه متوسل شدن به انبیاء و ائمه ـ علیهم السّلام ـ در حقیقت متوسل شدن به خداست. و آنها عملی را جز با رضایت و اذن خداوند انجام نمی‌دهند. (6)




موفق در فهم حقیقت ...




پاورقی_____________________________________________________________
1. نهج البلاغه، خطبه 110.
2.
(نساء، ۶۴٫)
3. توبه، 114.
4. به نقل از تفسیر نمونه، ج 4، ص 367؛ وفاء الوفاء، ج 3، ص 371.
5. به نقل از تفسیر نمونه، ج 4، ص 369؛ وفاء الوفاء، ج 3، ص 371.
6. ر.ک: پایگاه اینترنتی اندیشه قم، توسل در قرآن.

Ye Mosalman;103833 نوشت:

آقا این اکثر مسلمانان را از کجا آوردی.
اکثر مسلمونا 1.400.000 اهل سنت اند و 100.000 شیعه.
شما توی قوطی که زندگی نمیکنی برادر. یه سرچی تو گوگل بکن ببین الان تو عالم اسلام غیر از تشیع چه کسی قائل به توسل و اینگونه چیزهاست.
اگه یه سایت پیدا کردی که مال اهل سنت بود و گفته بود توسل کار درستیه، اون موقع لینکش و بزارید ما هم بریم ببینم و استفاده کنیم و هدایت شویم.

با سلام به همه دوستان بزرگوار و جناب «یه مسلون»

جناب آقای «یه مسلمون»
1- شرط ادب در ابتدای هر گفتاری سلام است. شما که قرآن را سرلوحه خود قرار دادی و سنت رسولش«صلی الله علیه وآله» را فراموش نمودی چرا به این آیه عمل نمی کنی«وَ إِذا جاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ»[1].

2- اهل سنت، سنت پیامبر«صلی الله علیه وآله» را عدل قرآن می دانند. شما که سنی هستید چرا از این امر بی خبریدإني قد تركت فيكم شيئين لن تضلوا بعدهما : كتاب الله و سنتي و لن يتفرقا حتى يردا علي الحوض»[2]. وشعار خود را الله،قرآن، محمد(ص)[3] قرار دادید؟[4]
واز آن طرف پیامبر اسلام«صلی الله علیه وآله» فرمودندمن رغب عن سنتي، فليس مني».[5]

3- جناب «یه مسلمون» اختلافات شیعه و اهل سنت، گاهی در رابطه با بحث خلافت و جانشینی و امامت و مسائل پیرامون آن است؛ که در این موارد دیدگاه اهل سنت در یک سو،و دیدگاه شیعه در سوی دیگراست.
اما گاهی در رابطه با مسائل دیگر اعتقادی است همچون«حیات برزخی، جواز توسل به اولیاء، جواز استغاثه، زیارت قبور، جواز ساخت بنای بر قبورو...»که در این موارد میان شیعه و اهل سنت اختلاف ناچیز است و اصل این امور را همه پذیرفته اند. ومخالف در این حوزه تنها تفکرات سلفی تند است که اگر اهل مطالعه باشید«که متاسفانه اهل آن نیستید» می بینید بزرگانی از اهل سنت که گرایشات سلفی داشته اند همچون«آلوسی در تفسیرش» آنرا پذیرفته است.

4- جنابعالی قبل از اینکه تحدی نمایید خود یک سری به سایتهای اهل سنت ایران بیندازید تا این سخنان را نفرمائید.

قبلا هم گفته بودید در صحیح بخاری بحث توسل وجود ندارد، اگر پیدا کردید بیاورید(و این سخن را با تمسخر نیز بیان نمودید)، آوردیم و چند صباحی پیدایتان نشد و الان دوباره می گوئید یک سایت معرفی کنید سنی باشند و توسل را قبول داشته باشند.
البته اگر شما می خواهید سنی باشید بهتر است عقایدتان را از غیر سایتهای وهابی و از کتب علمایتان بیاموزید.

[1].انعام/54.

[2].البته ما این روایت از باب الزام خصم و طبق نظر اهل سنت بیان می داریم.هرچند کسی در حجیت سنت آن حضرت شکی ندارد.

[3].هرچند که طبق نظر برخی از علمای اهل سنت قرار دادن «ص» بجای «صلی الله علیه وآله» بدعت است.

[=Times New Roman][4][=Times New Roman]. البته اجماع نیز از منابع استنباط احکام در نزد اهل سنت است.

[5].سیر اعلام النبلاء، ج19،ص340.

ye mosalman;103837 نوشت:

بنظر من چیزی که شما به عنوان وهابی و اهل سنت از ان یاد میکنید از هم جدا نیستند.

تقسیم بندی اینجانب از مسلمانان مسلمانان هدایت یافته و مسلمان گمراه میباشند.

مسلمانان هدایت یافته تمام مسلمانانی هستند که شما آنها را از هم جدا کرده و وهابی و اهل وسنت میدانید.

1- شما که خود در تاپیکهای گذشته فرمودید بی سواد هستید با چه ملاکی مسلمانان را به هدایت یافته و گمراه تقسیم می کنید؟
2- ما حساب اهل سنت را از وهابیت کور دل جدا می دانیم چه اینکه وهابیان تمام فرق اسلامی را مشرک می دانند و خود را تنها اهل سنت می دانند.
اما سوال این است شما چگونه اهل سنت را وهابی می دانید؟فقیه شامی ابن عابدین که کتاب فقهی او یکی از مفصل ترین کتب فقهی احناف است درکتاب «الرد المحتار فی شرح الدرالمختار،باب البغاة» پیروان عبدالوهاب نجدی را خوارج زمان خویش معرفی می کند«مَطْلَبٌ فِي أَتْبَاعِ عَبْدِ الْوَهَّابِ الْخَوَارِجِ فِي زَمَانِنَا».بعد شما می گوئید اهل سنت همه اعتقاد وهابیان را دارند؟!

صدیق;103883 نوشت:

آیه‎ای كه به مسئله «توسل» اشاره دارد؛ آیه 35 سوره مائده است كه خداوند می‎فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ وَ جاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» ای كسانی كه ایمان آورده‎اید پرهیزكاری پیشه كنید و وسیله‎ای برای تقرب به خدا، انتخاب نمائید و در راه او جهاد كنید، باشد كه رستگار شوید.


جناب صدیق عزیز سرت را درد نیاورم.

آیا وسیله چیزی است که باعث میشود انسان سیر الی الله را سریعتر و درست تر طی کند یا چیزی است که انسان باید چنان عاشق آن شود که از هدف اصلی باز بماند.

به عنوان مثال شما قصد سفر دارید مرکبی میخرید که با آن به سفر بروید حال شما چنان عاشق مرکبتان میشوید که سفر را فراموش کرده و تمام عمر خود مبهوت و شیفته مرکبتان خواهید شد.

به نظر شما توسل شما و عشق و علاقه شما به ائمه نمونه بارز این مثال نیست؟

شما از قیام امام حسین چی یاد گرفتی؟ اینکه آزاده باشی. آیا هستی؟ آیا در مقابل ظلم میایستی؟

از قمر بنی هاشم چی یاد گرفتی؟ علت علاقه ات به او چیست؟ آیا او وسیله قرب الی الله برای شما بوده.

یا امام رضا. از او چی یاد گرفتی.

آیا شما عدل علی را در زندگی داری؟

آیا علی باعث هدایت شما به سوی حق تعالی شده یا اینکه چنان عاشق علی شدید که عشق علی از عشق به خداوند در دلتان بیشتر است.

همین امام حسین. چه شبهایی که شما در زندگیت میتونستی عبادت خداوند را بکنی بعد بجای آن زیارت عاشورا خواندی - رفتی زنجیر زدی. گریه کردی.
چرا؟ بخاطر ینکه چرا یزید ایشان را کشت؟ خب هر کسی یه جوری خواهد مرد. دیگه بعد از 1400 سال گریه نداره. اون که جاش خوبه. شما برو عبادت خدا رو بکن که بتونی حداقل بری پیشش.

وسیله چیزی است که باعث هدایت انسان میشود. مثل قرآن - یا کلام یک بزرگوار. نه شخص او

خواهش میکنم با خودتان صادق باشید.



ye mosalman;103975 نوشت:
ز قمر بنی هاشم چی یاد گرفتی؟ علت علاقه ات به او چیست؟ آیا او وسیله قرب الی الله برای شما بوده. یا امام رضا. از او چی یاد گرفتی. آیا شما عدل علی را در زندگی داری؟


یاد گرفتیم به همه سلام کنیم

سلام

صدرا;103970 نوشت:
1- شما که خود در تاپیکهای گذشته فرمودید بی سواد هستید با چه ملاکی مسلمانان را به هدایت یافته و گمراه تقسیم می کنید؟

مسلمون حرف تو دهن مردم نزار

عاقلان دانند چه کسی بی سواد و چه کسی باسواد است.

من علم قرآن دارم. جوابتو با قرآن میدم.

فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُل لِلَّذِينَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْکَ الْبَلاَغُ وَاللّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ (20)
اگر با تو، به گفتگو و ستیز برخیزند، (با آنها مجادله نکن، و) بگو: « من و پیروانم، در برابر خداوند، تسلیم شده ایم. » و به آنها که اهل کتاب هستند (یهود و نصاری) و بیسوادان (مشرکان) بگو: « آیا شما هم تسلیم شده اید؟ » اگر (در برابر فرمان و منطق حق)، تسلیم شوند، هدایت می یابند، و اگر سرپیچی کنند، (نگران مباش، زیرا) بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است، و خدا نسبت به (اعمال و عقاید) بندگان، بیناست.

همانطور که قبلا گفتم منظور خدا از مشرک شما هستید.

Ye Mosalman;103837 نوشت:

و مسلمانان گمراه را هم که حتما میدانید چه کسانی هستند.

بله گمراه طبق احادیث نبوی مشخص شده است.
«قال رسول الله صلى الله عليه و سلم : إني قد تركت فيكم شيئين لن تضلوا بعدهما : كتاب الله و سنتي و لن يتفرقا حتى يردا علي الحوض»[1]

«...أَنَا تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ فِيهِ الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللَّهِ وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ ». فَحَثَّ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ وَرَغَّبَ فِيهِ ثُمَّ قَالَ « وَأَهْلُ بَيْتِى أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِى أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِى أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِى ».[2]

«أيها الناس إني تارك فيكم ما إن أخذتم به لن تضلوا بعدي أمرين أحدهما أكبر من الآخر كتاب الله حبل ممدود ما بين السماء والأرض وعترتي أهل بيتي وإنهما لن يفترقا حتى يردا على الحوض».
الطبراني في معجمه الكبير ج3/ص65 ح2678

[1].مستدرک حاکم، کتاب العلم،ح139،ج1ص172.

[2].صحیح مسلم،باب فضائل علی بن ابی طالب علیه السلام.

Ye Mosalman;103975 نوشت:
آیا وسیله چیزی است که باعث میشود انسان سیر الی الله را سریعتر و درست تر طی کند یا چیزی است که انسان باید چنان عاشق آن شود که از هدف اصلی باز بماند.

سلام
یاد گرفتیم که همین طور به کسی تهمت نزنیم
مگر با حق
مگر با دلیل

مگر با عدل
Ye Mosalman;103975 نوشت:
یا امام رضا. از او چی یاد گرفتی.

یاد گرفتیم تا عاشق باشیم
یاد گرفتیم تا ضمانت کنیم
یاد گرفتیم که یاد بگیریم

Ye Mosalman;103975 نوشت:
آیا شما عدل علی را در زندگی داری؟

از علی(ع) یاد گرفتیم که با همه با ملایمت رفتار کنیم
عدل و انصاف را در سخن رعایت کنیم
و از همه مهمتر
نماز بخوانیم
وضو بگیریم
حج گذاریم
و خدا را بشناسیم

Ye Mosalman;103975 نوشت:
همین امام حسین. چه شبهایی که شما در زندگیت میتونستی عبادت خداوند را بکنی بعد بجای آن زیارت عاشورا خواندی - رفتی زنجیر زدی. گریه کردی.

حضرت یعقوب از فراق یوسف اشک ها ریخت
کلبه ای ساخت
وچشم سفید کرد
ایا خدا چیزی گفت؟
یا با پیراهن یوسف چشمش را شفا داد؟
ایا مقام حسین(ع) از یوسف پایین تر است؟
حسینی که خدا تطهیرش کرد و رسولش دوستش داشت و جانش را در راه دین خدا داد؟
:Gol:

Ye Mosalman;103993 نوشت:
اولا سلام واجب نیست جواب سلام واجبه ثانیا آدم که مثل دیوانه ها هر دقیقه سلام نمیکنه.

بله سلام واجب نیست جواب سلام واجب است

شما کجا جواب سلام را دادید؟:Gol:

صدرا;103592 نوشت:
با سلام به همۀ دوستان بزرگوار


جواب سلام واجب است

Ye Mosalman;103833 نوشت:
نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : صدرا ثالثا: در این صورت که اکثر مسلمانان معتقد به توسل به اولیای الهی اند؛ آیا می توان کار آنها را به مشرکین مقایسه نمود و آیاتی که در مورد پرستش بتها است را شامل حال آنها دانست و آنها را مشرک نامید!؟ آقا این اکثر مسلمانان را از کجا آوردی. اکثر مسلمونا 1.400.000 اهل سنت اند و 100.000 شیعه. شما توی قوطی که زندگی نمیکنی برادر. یه سرچی تو گوگل بکن ببین الان تو عالم اسلام غیر از تشیع چه کسی قائل به توسل و اینگونه چیزهاست. اگه یه سایت پیدا کردی که مال اهل سنت بود و گفته بود توسل کار درستیه، اون موقع لینکش و بزارید ما هم بریم ببینم و استفاده کنیم و هدایت شویم.
:Gol:

ye mosalman;103837 نوشت:

بنده نه ابن تمیمه را میشناسم نه با او کاری دارم فقط قرآن. اگه قرآن بلدید بفرمایید با هم مباحثه کنیم.

1- شما ظاهرا با هیچ کس کار ندارید و خود را محور سنجش و ترازوی حق از باطل می دانید؟!

2- گمان نکنم شما قرآن هم بلد باشید چه اینکه اطاعت و تبعیت از پیامبر«صلی الله علیه وآله»و سوال از علمای فن در کتاب خدا مذکور است و شما چنین تبعیت و سوالی را منکرید؟!
پس چگونه ما با قرآن به کسی پاسخ دهیم که قرآن را منکر است؟!

3- اگر در عالم اهل تسنن عالمی را یافتید که تنها استدلال به قرآن را قبول داشت و لا غیر و اعتنایی به احادیث و فهم علمای پیشین خود نداشت«وبا این حال خود را اهل سنت می نامید» شما تشریف بیاورید تا با قرآن با شما محاجه کنیم.

4-اگر قرار باشد قرآن محور باشد و حرف دیگران ریالی ارزش نداشته باشد شما چگونه فروعات دینی خود را انجام می دهید؟اهل اجتهادید یا اهل تقلید از ائمۀ اربعه؟
به عنوان مثال، تکتف در صلاة «دست بسته نماز خواندن»را شما از قرآن آموخته اید؟و...

ye mosalman;103975 نوشت:
[/right]


همین امام حسین. چه شبهایی که شما در زندگیت میتونستی عبادت خداوند را بکنی بعد بجای آن زیارت عاشورا خواندی - رفتی زنجیر زدی. گریه کردی.
چرا؟ بخاطر ینکه چرا یزید ایشان را کشت؟ خب هر کسی یه جوری خواهد مرد. دیگه بعد از 1400 سال گریه نداره.





با سلام
متاسفم !!جدا متاسفم !
کجایند بنیان گذاران سنت پیامبر ؟!
شما هنوز نمیدانید
گريستن بر كسى كه در حال مردن است ، و گريستن بر ميت ، و گريستن بر مزار ميت ، از سيره و سنت رسول خدا صلى الله عليه و آله است . ار اين رو، گريه بر حسين - عليه السلام - نيز، پيروى از سيره و سنت رسول خدا صلى الله عليه و آله مى باشد

iman2010;103872 نوشت:
با تشکر از جناب مسلمان که بحث را منطقی پیش میبرند.
در جواب جناب صدرا باید بگویم که من هم که شافعی مذهب هستم، باوری به توسل به مردگان و حاجت خواستن از آنها ندارم.
و شفاعت اولیای خداوند در آن دنیا برای آمرزیده شده گناهان من را قبول ندارم (معذرت میخوام: ولی دادگاه خداوند که دادگاه پارتی بازی نیست، که هرکس آشنایی داشت از طریق شفاعت اون شخص گناهانش آمرزیده بشه).

[=Verdana]
با سلام
جناب شافعی مذهب بارها به شما گفته شده که اینقدر خود را رسوا نکنید و پیش خداوند شرمنده نشوید
حداقل بگوید از کدام مسلک هستید ؟
چرا به علمای
[=Verdana] خودتان احترام نمیگذارید،!!؟
[=Verdana]اين که به حضرت محمد(ص) توسل جسته و آن پيغمبر عظيم الشان الهي را به عنوان شفيع در درگاه خداوند واسطه قرار دهند امري بود که ميان اصحاب رسول مکرم اسلام (ص) به عنوان موضوعي پذيرفته شده و قابل اهميت مطرح بود.

در قضيه اي اين نکته کاملاً نمايان است :
در دوران حکومت عثمان شخصي مي خواست به نزد آن خليفه رود اما هيچ وقت عثمان به خواست او توجه نکرد و آن شخص هر چه تلاش کرد تا نظر خليفه سوم را به سوي خود جلب نمايد بي فايده بود، تا اين که روزي با ناراحتي از عمارت عثمان خارج شد و در مسير خود به ابن حنيف برخورد کرد،
ابن حنيف از او سئوال کرد:
چرا ناراحتي ؟
آن مرد در پاسخ گفت : من هر چه تلاش مي کنم تا به نزد عثمان حاجت خود را بيان کنم، او به من توجه اي نمي کند.
ابن حنيف به او گفت : براي اين که حاجات خود را در دنيا به دست آوري وضو بگير به مسجد برو و دو رکعت نماز بخوان سپس خداوند را به وسيله اين دعا بخوان :
پروردگارا! از تو مي خواهم و به نبي مکرم اسلام (ص) تو را توجه مي دهم. اي محمد! من به تو توجه کردم تا مرا نزد خداوند شفاعت نمايي، پس پروردگارا! شفاعت پيغمبر را در حق من بپذير و دعايم را برآورده کن.
آن مرد آن چنان که ابن حنيف به او دستور داده بود انجام داد سپس به درگاه عثمان رفت و وقتي به نزد او نشست و حاجت خود را بيان کرد عثمان به سادگي حاجت او را در همان لحظه برآورده ساخت.
(هيثمي، 1408، ج 2، ص 279).

در منابع مشاهده مي شود که مردم حتي بستگان پيغمبر را نيز سوگند داده و شفيع خود قرار مي دادند.
در صحيح بخاري آمده است : در زمان خلافت عمربن خطاب که مردم دچار قحطي شده بودند روزي وي به عباس بن عبدالمطلب عموي پيغمبر اسلام (ص) توجه نموده و او را به نزد خداوند شفيع قرار داد و عنوان نمود که پروردگارا! ما به تو توسل مي جوييم و به نبي مکرم اسلام (ص)، پس بر ما باران فرست، خداوند به توسلات آنان توجه کرده و باران فرستاد.
دليل اين که اصحاب پيغمبر به بستگان رسول مکرم اسلام (ص) از جمله عباس بن عبدالمطلب توجه مي نمودند و او را شفيع درگاه خداوند قرار مي دادند، اين بود که مي خواستند به وسيله نام پيغمبر اسلام (ص) به درگاه خداوند راه يابند.
(بخاري، ج 2، ص 200).

بعد هم در این تاپیک یک شافعی مذهب را بنگرید که در این مورد چگونه فرار را ترجیح داده تا پاسخ مستند

http://www.askdin.com/showthread.php?t=4030
.

.

ye mosalman;103983 نوشت:

مسلمون حرف تو دهن مردم نزار

عاقلان دانند چه کسی بی سواد و چه کسی باسواد است.

من علم قرآن دارم. جوابتو با قرآن میدم.

مسلمون ؟!من حرف تو دهن کسی نگذاشتم شما کم حافظه هستید در تایپیک«اگه شیعیان راست میگویندپس این آیه؟...پست شمارۀ37گفتید:«در مورد ارجای بحث به یکی از علمای اهل سنت باید خدمتتان عرض کنم بنده که یک انسان بی سواد هستم. ولی اگر یکی از علما اینجا تشریف بیاورند شما چیکار میکنید».بنابراین خودتان گفتید بی سواد هستید .
اگر با سواد بودید نمی گفتید من علم قرآن دارم ؛ چون حاملان قرآن انسانهای خاشع و فروتنی هستند که به اوصاف کمالی زینت یافته اند و قلبشان به انوار الهی تابان و از روی هوا وهوس و گمان سخن نمی رانند«وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلا»نه مانند شما که با بی ادبی و بی تقوایی کامل سرکش شوید و ما را مشرک بنامید.

ye mosalman;103983 نوشت:

همانطور که قبلا گفتم منظور خدا از مشرک شما هستید.

بزرگان شما و کسانی که خط فکری شما از آنهاست«وهابیت سعودی» با همین ادبیات است که شیعیان را کافر و مشرک می دانند و خون و ناموسشان را مباح میدانند و به جان مردم مظلوم بحرین افتاده و سفاکی را به اوج خود رسانیده اند، می کشند به ناموس مردم تجاوز می کنند! مسجد و خانۀ خدا را تخریب می کنند و کلام وحی را نیز به آتش می کشند؟!!!ودست آخر خود را مسلمان موحد هم می نامند که به وظیفۀ الهی عمل می نمایند؟!
اما در مقابل اسرائیل و امریکا که دشمن اسلامند جز خواری و ذلت و نوکری ، چیز دیگری ندارند.
ما به حسن انتخابتان تبریک می گوئیم.

موضوع قفل شده است