جمع بندی چرا دیه چهار انگشت زن کمتر از دیه سه انگشت اوست ؟!!!

تب‌های اولیه

132 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

صدیق;454449 نوشت:
در پاسخ میگویم اگر این تلقی برای ان زمان باشد، خب شرایط امروز نیز تغییر کرده است و شاید اگر امام زمان امروز بود حکم امروزی دیگری برای زنان از جانب خداوند بر اساس علم خدادادی می اورد و شاید همین که در دوران حاضر در ایران دیه زن و مرد در نهایت مساوی حساب میشود، نوعی نگاه جبرانی به این مسئله است.
اما نباید فراموش کرد که مهم برای ما حجیت است.
چون در دوران حاضر امکان دسترسی به معصوم نداریم تا نظر امروز ایشان را بدانیم، چاره ای نداریم که فتوای ما بر اساس مدارک و مستنداتی باشد که از 12 قرن پیش به ما رسیده است. زیرا فتوا باید مستند به حجت الهی باشد.

بسم الله الرحمن الرحیم

سوالی داشتم یعنی حضرتعالی می فرمایید ، اگر امام زمان ظهور کند ممکن است حکم دیه را تغییر دهد!؟
اگر منظور جنابعالی این باشد ، پس یعنی نعوذ بالله امام معصوم بر خلاف آیه ی صریح قرآن و احادیث معصومین پیشین عمل می کنند؟!

امام صادق(ع) فرمود: «دیة المرأة نصف دیة الرجل؛ دیه زن نصف دیه مرد است».
وسائل الشیعه، ج 19، ص 151. نشر دارلاحیا التراث العربی، بیروت، بی تا.

بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و خسته نباشید.
سوال اولم در مورد دیه هست که دشمنان اسلام به شدت این مورد رو در وبلاگها و سایتها علم کرده اند و ما پاسخی برای آنها نداریم و منتظر راهنمایی شما هستیم .
۱- علت اینکه دیه بعضی اندام آقایان(با عرض پوزش بیضه چپ)بیشتر از دیه زن مسلمان است چیست؟یعنی اسلام به زن ارزشی پایینتر از این اندام مرد داده است؟

[=microsoft sans serif]

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;454516 نوشت:
متوجه نشدید ما سه نفر چه گفتیم ، یکسان جواب همه را دادید . در این سوالاتی که ما پرسیدیم جواب شما فقط حکمت خدا بود و ما گفتیم حکمت خدا برای ما جواب نیست . و جواب شما نه شامل حدیثی از معصوم ع در این مورد میشد نه حجت خدا و نه فقه زیرا اولا همان فقها هم همگی در حدیث مانده اند ، دوم اینکه معصوم ع حاضر به توضیح نشده و خدا هم حجت را در این موضوع تمام نکرده تا جای بحثی پیش نیاید

باسلام

اولا: حکمت جواب نشد یعنی چه؟ آیا باید جواب دین مطابق میل من و شما باشد که اگر نبود از قبولش سرباز زنیم. مگر قرآن در توصیف کافران نمی فرماید:
«نومن ببعض ونکفر ببعض»(نساء، 4)

ثانیا: کدام همه فقها در حدیث مانده اند؟ کدام یک از فقهای عظام در مقابل احکام الهی چنین برداشتی را دارند که شما دارید؟ هنوز شما مدرک ان مطلبی که از مقدس اردبیلی نقل کردید را بیان نکرده اید تا بنده نیز انرا ببینم. آنگاه می فرمایید همان فقها هم در حدیث مانده اند؟
لطفا مدعای بدون دلیل و مدرک نفرمایید.

ثالثا: معصوم حاضر به توضیح نشده؟ چه توضیحی بالاتر از اینکه این مسئله سنت رسول الله و حکمی از جانب خداوند است؟ مگر خداوند تعهد داده که در تمام جزئیات، دلیل کارهایش را به ما توضیح دهد؟

رابعا: خداوند حکم خود را بیان کرده و اتمام حجت یعنی همین. حالا اگر عده ای انرا قبول نکنند ربطی به بیان حجت ندارد. برفرض اگر خداوند حکمت انرا بیان میکرد، عده ای برای قبول نکردن دنبال بهانه های دیگری میگشتند، همانطور که بنی اسرائیل چنین کردند.

حیدر کرار;454622 نوشت:
سوالی داشتم یعنی حضرتعالی می فرمایید ، اگر امام زمان ظهور کند ممکن است حکم دیه را تغییر دهد!؟
اگر منظور جنابعالی این باشد ، پس یعنی نعوذ بالله امام معصوم بر خلاف آیه ی صریح قرآن و احادیث معصومین پیشین عمل می کنند؟!

باسلام
بنده هیچگاه مدعی این نیستم که امام زمان عج هرگاه ظهور کنند احکام دین را تغییر میدهند بلکه بر اساس روایات، گاه برخی از احکام زمان خاصی دارد و قیود خاصی که ممکن است در عصر غیبت به ما نرسیده باشد. فقهای عظام نیز تنها بر اساس ادله ای که وجود دارد استنباط میکنند.
بنابراین کاملا این مسئله محتمل است که احکامی باشد که به دست ما نرسیده است.
البته کاملا مشخص است که ما موظف هستیم در عصر غیبت بر اساس ادله موجود استنباط کنیم و وجود چنین احتمالی برای ما مجوز نمیشود که حکم خدا را تغییر دهیم.
اما اگر امام زمان عج امدند آنوقت حکم خدا را بر اساس علم الهی خود می فرمایند. ممکن است مطابق ان چیزی باشد که تا کنون به آن عمل میشده و ممکن است برخلاف آن باشد.

[=microsoft sans serif]

حیدر کرار;454623 نوشت:
سوال اولم در مورد دیه هست که دشمنان اسلام به شدت این مورد رو در وبلاگها و سایتها علم کرده اند و ما پاسخی برای آنها نداریم و منتظر راهنمایی شما هستیم .
۱- علت اینکه دیه بعضی اندام آقایان(با عرض پوزش بیضه چپ)بیشتر از دیه زن مسلمان است چیست؟یعنی اسلام به زن ارزشی پایینتر از این اندام مرد داده است؟

باسلام
مبنا در مورد دیه اعضای بدن به این صورت است که
در مواردی که عضوی جفت باشد، همانند دست و پا و گوش و چشم، هر دو روی هم مساوی با دیه کامل شخص است
و در صورتی که تک باشد همانند بینی، مساوی با کل دیه شخص است.[1]

بنابراین مثلا در صورتی که کسی بینی کسی را از بین ببرد، باید دیه کامل یک انسان را بدهد.

اما مسئله موردی که شما اشاره کردید، برخی از فقها معتقدند که هر یک از بیضه ها، نصف دیه کامل را دارد و قانونی که در بالا ذکر شد در اینجا نیز جاری است.
اما برخی بر ااساس اینکه در مسئله تولید مثل، بیضه چپ نقش اساسی را دارد و نطفه از آن قسمت است به همین جهت دیه آن را بیشتر از بیضه سمت راست دانسته اند.[2]

اما مسئله اساسی این مباحث احساسی است که برخی دوستان ذکر میکنند.
دیه مربوط به بدن انسان است و ربطی به کرامت انسان ندارد. اگر مرد دیه بیشتری دارد به این دلیل است که مرد به واسطه قدرت بدنی نقش بیشتری در فعالیتهای اجتماعی داشته است. شرکت در جنگها وظیفه مردهاست و کار کردن در خانواده نیز برعهده مردهاست.
بنابراین، اگر خسارتی بر بدن مرد وارد شود، به نیروی دفاعی و اقتصادی جامعه ضرر وارد شده است.

[=microsoft sans serif]


[/HR][=microsoft sans serif][1]. من لا یحضره الفقیه، ترجمه؛ ج‌5، ص: 519

[=microsoft sans serif][2] . فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج2، ص 162

صدیق;455191 نوشت:
باسلام

اولا: حکمت جواب نشد یعنی چه؟ آیا باید جواب دین مطابق میل من و شما باشد که اگر نبود از قبولش سرباز زنیم. مگر قرآن در توصیف کافران نمی فرماید:
«نومن ببعض ونکفر ببعض»(نساء، 4)

ثانیا: کدام همه فقها در حدیث مانده اند؟ کدام یک از فقهای عظام در مقابل احکام الهی چنین برداشتی را دارند که شما دارید؟ هنوز شما مدرک ان مطلبی که از مقدس اردبیلی نقل کردید را بیان نکرده اید تا بنده نیز انرا ببینم. آنگاه می فرمایید همان فقها هم در حدیث مانده اند؟
لطفا مدعای بدون دلیل و مدرک نفرمایید.

ثالثا: معصوم حاضر به توضیح نشده؟ چه توضیحی بالاتر از اینکه این مسئله سنت رسول الله و حکمی از جانب خداوند است؟ مگر خداوند تعهد داده که در تمام جزئیات، دلیل کارهایش را به ما توضیح دهد؟

رابعا: خداوند حکم خود را بیان کرده و اتمام حجت یعنی همین. حالا اگر عده ای انرا قبول نکنند ربطی به بیان حجت ندارد. برفرض اگر خداوند حکمت انرا بیان میکرد، عده ای برای قبول نکردن دنبال بهانه های دیگری میگشتند، همانطور که بنی اسرائیل چنین کردند.

سلام بر شما

جواب اولا و ثالثا رابعا : این که گفتم حکمت دیگر پاسخ گویی پرسش های ما نیست دلیلش این بود که هر چه پرسیدیم جوابش را گفتید و گفتند حکمت . اگر در جواب یک سوال یا دوتا این را میگفتند ، میگفتیم مشکلی نیست ولی وقتی از 10 سوال ، جواب هر 10 تا حکمت خدا است و ما قرار نیست بفهمیم ، این چه دینی است که همه اش پر از رازی است که خدا میداند و بنده خدا نباید بفهمد و جوابش را دریابد؟ اگر فرض بر عدم سوال است و همه ی پرسش ها را حکمت خدا جواب میدهید در این صورت ادیان هیچ فرقی با هم ندارند چون برم در هر کدام همین سوالات را بپرسم ، جوابش را کسی نمیداند پس چطو فرق دین حقیقی و غیر حقیقی را بفهمیم ؟
این که فرمودید معصوم توضیح دادند و من گفتم نداده اند ،آیا شیعه قرار است فقط شیعه بماند؟ کسی از ادیان دیگر نباید قبولش کند ؟ آیا کسی که بخواهد اسلام را قبول کند ، و هنوز معصومین ع را باور ندارد ، یا شک دارد و ... و حقانیتشان هنوز برای او ثابت نشده ، اگر چنین چیزی را ببیند ، میگوید آری هنوز مسلمان نشده به حقانیت ایمان دارم ؟ خیر ، در مرحله تحقیق است ، همچنانکه من هستم . در دیگر ادیان هم به راحتی میتوانند حرف خود را به گیامبر ص بچسبانند و بگویند حرف خدا و پیامبر است پس قبولش کن . به همین دلیل است که چند انجیل رونمایی شده که هر کدام حرفی میگویند ولی همه شان طبق گفته آنها از جانب خدا و وحی خدا هستند که بر حضرت عیسی ع نازل میشده اند. ولی محتوی آنها با هم فرق دارد و نباید سوال بپرسند و ایراد بگیرند ، چرا که طبق معمول میگویند خدا حکمتش را میداند و اگر حرفی بزنی داری در مقابل کلام خدا می ایستی و حجت خدا تمام شده ، و نباید سوال بپرسی. اگر یک نفر مثل من و دوستانی که از حکمت خدا سوال کردند ، مدام جوابشان همین کلمه بود ، میفهمیدید در این صورت آدم زیاد شک میکند که چرا هیچ چیز جواب ندارد و خداوند یک دینی را فرستاده که نباید در آن سوال پرسید چون همه اش حکمت خداست و ما از آن هیچ نمیدانیم و باید چشم بسته و بدون سوال این دین را قبول کنیم. حتی اگر بخواهیم تحقیق کنیم هم به جایی نمیرسیم زیرا که جوابش فقط حکمت خداست و حکمت خدا در همه ی مسائل نمیتواند پاسخ گوی سوالات زیاد من باشد (همچنانکه تا الان بیش از 20 سوال پرسیدیم و دوستانم شاهد هستند هر بار همین جواب را گرفتم) . مانده ام چطور به حقیقت دین پی ببرم و دین تقلیدی و بدون تحقیق هم نمیخواهم و از طرفی نمیتوانم در این دین تحقیق کنم زیرا تحقیق هایم همگی به یک کلمه منتهی میشوند .و با این اسرار زیاد در همه ادیان ، کسی فرق صحیح و غلط دین را نخواهد فهمید و اگر قبول نکند ، متهم میشود به تهمت به دین و خدا که یا باید قبول کنی یا بی دین باشی . هر چند میدانم شما باز الان همی حرف ها را میگویید و من تعجب میکنم که چرا نمیتوانیم مظنور یکدیگر را درک کنیم و جوابی که میگیرم ربطی به حرف هایم ندارد و شما همان ها را تکرار میکنید و من دوباره مجبورم همان حرف های بالایی را تکرار کنم با بسط بیشتر . الان به جای جواب حدیث ، توجه بیشتر من معصوف شده به همین کلمه حکمت که اگر در هر دینی باشد که هست و جواب یک نفر همه اش همین باشد پس برای آن شخص ادیان فرقی نخواهند داشت چرا که بریا فهمیدن حقیقت جواب سوااتش برایش مهم است ولی وقتی همه اسرار خداوند هستند ، چطور به صحیح بودن این دین یا آن دین پی ببرد . امیدوارم متوجه شده باشید

جواب ثانیا : سند حرفم در خصوص مقدس اردبیلی : مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان ، مقدس اردبیلی، جلد 14، ص 471

صدیق;455194 نوشت:
اما برخی بر ااساس اینکه در مسئله تولید مثل، بیضه چپ نقش اساسی را دارد و نطفه از آن قسمت است به همین جهت دیه آن را بیشتر از بیضه سمت راست دانسته اند

احادیث در این مورد اگر دارید من هم دوست دارم ببینم ، لطفا بررسی شوند

حیدر کرار;454623 نوشت:
سوال اولم در مورد دیه هست که دشمنان اسلام به شدت این مورد رو در وبلاگها و سایتها علم کرده اند و ما پاسخی برای آنها نداریم و منتظر راهنمایی شما هستیم .

سلام بر بقیةالله الاعظم منتظرانش

بزرگوار درمورد قسمت دیه ی اعضا ی بدن جناب کارشناس محترم پاسخ کافی و لارم را فرمودند اما:

اینکه مرقوم فرمودید سایت ها مسئله ی دیه را وبه خصوص تفاوت دیه ی زن مرد را مطرح وبر مطالب آن دامن میزنند باید عرض کنم که این سایتها مغلطه نموده واز غفلت واحساسات مسلمانان ( ایجاد احساس کمبود و حقارت دراین باره در مورد زنان و احساس برتری و قدرت وغلبه در این مورد برای مردان )سوء استفاده میکنند . وبه اختلاف درون دینی مسلمانان ویا بالا تر از آن اختلاف درو ن مذهبی مسلمانان دامن میزنند. ومسئله را وارونه به ذهن افراد عامی که از مسایل تخصصی دینی آگاهی کمتری دارند وارد میکنند
هشدار هشدار :

درمورد دیه ی نفس که این سایتها مطرح میکنند .

اولا" : فرد به قتل رسیده یک حق الهی دارد که میماند برای قیامت وعدالت دراین باره آن جا برقرار خواهد شد . گرچه عواقب دنیوی این حق نیز در همین دنیا دامنگیر قاتل خواهد بود ودر این باره واین حق هیچ کجای ایات وروایات تفاوتی میان نفس زن ومرد اعلام نشده است . پس حق الهی نفس انسان متساویا" بر قیامت عرضه خواهد شد

ثانیا" : مقتول یک حق حیات دنیوی وانسانی نیز دارد که با قتل ورحلت او از این دنیا این حق به ولی دم او انتقال می یابد . یعنی آنچه از دیه به ولی دم میرسد حق اوست نه حق مقتول ! که بخواهیم برای فرد مقتول ارزش گذاری کنیم . لذا زن وفرزندان که معمولا" دیهی مرد وپدر خانواده را میگییرند حقشان از پدر خانواده به عنوان ولی فرزندان صغیر و... بیشتر است زیرا پدر وفرزندان خانواده که سرپرستی پدر را دارند دیه یکمتر کهدیهی مادر خانواده است را دریافت میکنند در نتیجه اینجا نیز حق زن وفرزند یکه دیهی پدر را گرفتهاند بیشتر است .

نتیجه : آنچه را که ولی دم از بابت دیه میگیرد سهم وحق اوست که در اینجا این مرد(پدر و شوهر) و اقربای زن هستند که حق کمتری دارند وزن(همسر و مادر ) و اقربای مرد حق بیشتری از دیه دریافت میکنند پس حق آنها بیشتر است «خود فرد که دیگر حیات ندارد تا ازاین دیه هرنوع سود معنوی یا مادی را دریافت کند » پس کرامت وعزت و سود و منفعت و .... هر آنچه را که دیگران مغلطه میکنند ! مربوط به باز ماندگان از ورثه است که دراین موارد سهم مرد وشوهر به واسطه ی دیه ی کمتر زن «کمتر» است .

ودر واقع این یک نوع عدالت است نه بازی با کلماتی که میان مردم رواج میدهند .

در قصاص هم ، زن وشوهر مطلقا" حقی بر آن نسبت به ارث یکدیگر ندارند یعنی زن وشوهر ارث قصاص را از یکدیگر در مورد قاتل همسر خود نمیبرند ودر این مورد مساوی هستند .

بیایید از متخصصان دین خود بهره ببریم واجازه ندهیم که اغیار نامحرم اعتقاداتمان را به بازی بگیرند

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و خداقوت

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;455208 نوشت:
اگر فرض بر عدم سوال است و همه ی پرسش ها را حکمت خدا جواب میدهید در این صورت ادیان هیچ فرقی با هم ندارند چون برم در هر کدام همین سوالات را بپرسم ، جوابش را کسی نمیداند پس چطو فرق دین حقیقی و غیر حقیقی را بفهمیم ؟

گرامی مشکل شما این است که میخواهید، درستی یک دین را از روی درستی جزئیات احکامش تشخیص بدید،
در صورتی که باید از عقل کل نگر استفاده کنید، و درستی دین را از روی اصول اعتقادی اون و بعلاوه اصالت رهبران دینی(در مورد شیعه معصومین(ع)) تشخیص بدید

آیا شما وقتی که مطمئن شدید، آقای x رئیس اداره تان است، در تمام مواردی که دستور میدهد، درخواست توضیح میکنید؟
مطمئنم یک درصد هم اینطور عمل نمیکنید.

در این زمینه هم شما باید، ابتدا با عقل و منطق خودتان دین اسلام را بپذیرید یا رد کنید
و در این قسمت نه تنها اجباری برای شما نیست، بلکه حتی اگر بدون دلیل اسلام را بپذیرید(براساس کتب رساله هایی که دیده ام) اسلام از شما پذیرفته نیست، خواهشاً به این خیلی دقت کنید.

بعد از اون باید اشخاص منتسب به دین اسلام را بیابید

از این نقطه به بعد انسان باید سعی کند، گوش شنوا داشته باشد
اگه سوالی هم کرد، برای فهم حکمتش باشه
نه برای ارزیابی درستی یا نادرستی دین

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;455208 نوشت:
آیا کسی که بخواهد اسلام را قبول کند ، و هنوز معصومین ع را باور ندارد ، یا شک دارد و ... و حقانیتشان هنوز برای او ثابت نشده ، اگر چنین چیزی را ببیند ، میگوید آری هنوز مسلمان نشده به حقانیت ایمان دارم ؟

کسی که در مرحله تحقیق است، اصلاً نباید وارد چنین حوزه هایی بشه
یادش بخیر، یه زمان تاپیکی زدم با نام: «استراتژی در تحقیق »
دنبال همچین اصولی بودم، ولی نتونستم حرفم رو خوب بزنم.

دوست عزیز، انسان اگر بفهمد، خدا در همه جا حضور دارد، و اراده او موثرترین پارامتر در هر اتفاقی در عالم است
اون موقع خیلی دابسته قوانین اجتماعی که هیچی، حتی قوانین شرعی هم نمیشه،
چرا که قوانین شرعی نحوه زندگی کردن ما را میرساند
ولی اراده خدا که تابع نحو زندگی کردن ما نیست
و آزاد آزاد است.

در پناه خدا

نقل قول:
خیر ، در مرحله تحقیق است ، همچنانکه من هستم . در دیگر ادیان هم به راحتی میتوانند حرف خود را به گیامبر ص بچسبانند و بگویند حرف خدا و پیامبر است پس قبولش کن

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;455208 نوشت:
به همین دلیل است که چند انجیل رونمایی شده که هر کدام حرفی میگویند ولی همه شان طبق گفته آنها از جانب خدا و وحی خدا هستند که بر حضرت عیسی ع نازل میشده اند. ولی محتوی آنها با هم فرق دارد و نباید سوال بپرسند و ایراد بگیرند

سلام ببخشيد مي دونم اين مطلب خارج از موضوع تاپيكه ولي نمي تونم ازش بگذرم و نگم :
واقعا :Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!:
شما داريد تحقيق مي كنيد و اينو مي گيد ؟!!!!:Moteajeb!:
ديگه فكر كنم همه مي دونن كه اناجيل چهارگانه - حالا بيشترش رو نمي گم - بعد از حضرت عيسي عليه السلامن نوشته شده . چون انجيل اصلي از بين رفته بود . اين اناجيل چهار گانه هم وحي نشدند خانم باران ، بلكه بدست مسيحيان بعدي حدوداي صد سال بعد از حضرت عيسي عليه السلام نوشته شدند ، پس وحي نيستند و پر از تناقضند هر چند از انجيل اصلي هم مطالبي كه حق هست و وحي بوده در اونها وجود داره اما تصور نكنيد همه ي اونها وحي هستند خير . اساسا همونطور كه عرض كردم حدوداي صد سال بعد از حضرت عيسي عليه السلام نگاشته شدند چون تمامي انجيل ها رو به همراه مسيحيان از بين برده بودند بعد از اون ماجراها چند تا مسيحي نشستند و انجيل رونوشتند بخاطر همين هر كي يه جوري نوشته و اناجيل چند گانه داريم . ديگه اينجا جاش نيست بيشتر به اين بحث بپردازيم ولي من تعجب كردم از اين حرفاي شما بويژه كه مدعي هستيد داريد تحقيق مي كنيد .

يه مطلب ديگه هم عرض كنم در مورد ديه زن و مرد :
اين كه بعضي ها مي گن در اسلام ديه مرد از زن بيشتره و اين دليل بر ارزشمندي بيشتر مرد از زن در اسلامه ، بنظر مي آد كمي چشمشون رو بر روي احكام ديگر اسلام بستند . اگر اين استدلال صحيح باشه و اگر ديه و ... ميزان ارزشمندي افراد رو در اسلام تعيين مي كنه پس در مورد جهاد كه در اسلام بر مرد واجبه و بر زن واجب نيست چه مي گويند ؟ جهاد كه ديگر ديه و ... ندارد .
مرد بايد جانش را تماما فدا كند اما زن خير .
پس در اينجا با آن استدلال بايد بگوييم از نظر اسلام زن ارزشمند است و مرد بايد جانش را فدا كند ، كشته شود ، چشم بدهد ، گوش بدهد ، دست و پا بدهد ، اما زن تكليفي در اين زمينه ندارد . معناي اين احكام با استدلال فوق جز اين نيست كه در اسلام به زن بها داده شده اما به مرد خير ؛ حالا باز در ديه اعضا نصفه نيمه هم كه شده ، ديه اي به زن مي دهند اما در جنگ ، خير. مرد بدون هيچ ديه و بهاي مادي ايي ، به جنگ مي رود و كشته و زخمي مي شود ولي زن در امنيت تمام در خانه اش نشسته است .
احكام اسلام را اگر بخواهيد جز جزء و جدا از هم ببينيد ، جواب نمي گيريد بايد متصل به هم و پيوسته ببينيد .آنگاه متوجه مي شويد كه هيچ تفاوتي وجود ندارد و اصالت و بهاي افراد ، به خون و ديه و ارزش مادي شان نيست زيرا اگر اينطور تصور كنيد با موارد نقض زيادي مواجه مي شويد .

hoda..;455247 نوشت:
سلام ببخشيد مي دونم اين مطلب خارج از موضوع تاپيكه ولي نمي تونم ازش بگذرم و نگم :
واقعا
شما داريد تحقيق مي كنيد و اينو مي گيد ؟!!!!
ديگه فكر كنم همه مي دونن كه اناجيل چهارگانه - حالا بيشترش رو نمي گم - بعد از حضرت عيسي عليه السلامن نوشته شده . چون انجيل اصلي از بين رفته بود . اين اناجيل چهار گانه هم وحي نشدند خانم باران ، بلكه بدست مسيحيان بعدي حدوداي صد سال بعد از حضرت عيسي عليه السلام نوشته شدند ، پس وحي نيستند و پر از تناقضند هر چند از انجيل اصلي هم مطالبي كه حق هست و وحي بوده در اونها وجود داره اما تصور نكنيد همه ي اونها وحي هستند خير . اساسا همونطور كه عرض كردم حدوداي صد سال بعد از حضرت عيسي عليه السلام نگاشته شدند چون تمامي انجيل ها رو به همراه مسيحيان از بين برده بودند بعد از اون ماجراها چند تا مسيحي نشستند و انجيل رونوشتند بخاطر همين هر كي يه جوري نوشته و اناجيل چند گانه داريم . ديگه اينجا جاش نيست بيشتر به اين بحث بپردازيم ولي من تعجب كردم از اين حرفاي شما بويژه كه مدعي هستيد داريد تحقيق مي كنيد .

سلام شما که مدعی هستید مدعای من جای تعجب دارد کمی متون را با دقت بخوانید . مگر من خلاف چیزی که شما گفتید رو گفتم ؟ طبق گفته ی خودشان این سخن خداست و وحی هست و برداشت پیروان عیسی ع است ، از خودم چیزی برای گفتن که ندارم !
اما بنده هم نگفتم کلام خداست ، گفتم گفتند ! درست مطالب را بخوانید و سپس نظر دهید . و اگر باز مطلب من را میخواندید (که نمیدانم چرا کسی به همین نکته ای که مد نظر بنده است توجه نمیکند) متوجه میشدید کهه بحث اصلی من بر سر بیجوابی تمام ادیان است که همه سوالات من در ادیان جوابش میرسد به حکمت خدا . اگر قرار باشد همه ی ادیان همین جواب را به من بدهند پس من در باهر ی چه چیزی باید تحقیق کنم ؟ و صحیح و غلط را تشخیص دهم. همه یکسان جواب میدهند (حالا واقعا کجای این حرف درک نکردن دارد که همه جا میروید و انواع و اقسام برداشت ها را از حرف های من دارید ، به غیر از آن بحث اصلی که یمخواهم پی گیری شود یعنی راز بودن ادیان خدا و تکرار یک حرف به عنوان جواب )سوالات من سوالات کلیدی برای شخص من هستند تا در نهیات بهترین دین را انتخاب کنم . وقتی جواب داده نشوند از کجا باید حقیقت را بفهمم ؟ چون همی سوالات در ادیان دیگر همین جواب را دارد .

سلمان14;455242 نوشت:
گرامی مشکل شما این است که میخواهید، درستی یک دین را از روی درستی جزئیات احکامش تشخیص بدید،
در صورتی که باید از عقل کل نگر استفاده کنید، و درستی دین را از روی اصول اعتقادی اون و بعلاوه اصالت رهبران دینی(در مورد شیعه معصومین(ع)) تشخیص بدید

آیا شما وقتی که مطمئن شدید، آقای x رئیس اداره تان است، در تمام مواردی که دستور میدهد، درخواست توضیح میکنید؟
مطمئنم یک درصد هم اینطور عمل نمیکنید.

در این زمینه هم شما باید، ابتدا با عقل و منطق خودتان دین اسلام را بپذیرید یا رد کنید
و در این قسمت نه تنها اجباری برای شما نیست، بلکه حتی اگر بدون دلیل اسلام را بپذیرید(براساس کتب رساله هایی که دیده ام) اسلام از شما پذیرفته نیست، خواهشاً به این خیلی دقت کنید.

بعد از اون باید اشخاص منتسب به دین اسلام را بیابید

از این نقطه به بعد انسان باید سعی کند، گوش شنوا داشته باشد
اگه سوالی هم کرد، برای فهم حکمتش باشه
نه برای ارزیابی درستی یا نادرستی دین


پس درستی یک دین چطور تشخیص داده میشود ؟ با تقلید یا با تفکر و عقل ؟ که در احکامش نظر کنیم و درست ترین دین را تشخیص دهیم . یک دین مثل مسیحیت میگوید زن نباید دیگر حرف بزند چون شیطان او را فریب داد و سبب خروج آدم از بهشت نیز شد و قران میگوید شیطان هر دو را فریب داد . اگر تدبر د ایندو نکنم و بهترین را انتخاب کنم ، پس چطور ؟

پس هماینطور که خود شما فرمودید ، دین تقلیدی نمیشود ، باید تحقیقی باشد و من نیز دارم همین حرف شما را میگویم . اول باید ثابت شود کلام خداست ، و بری سوالات اولیه انسان که حقوق خودش در آن دین است جواب داشته باشد و اگر نداشته باشد ، آدمی چطور جذب آن بشود و بفهمد صحیح است یا غلط

صدیق;454449 نوشت:
اینکه امروز به این اشکال رسیدید، به چه خاطری است؟

اگه تا الان به این اشکال نرسیده بودم به خاطر این بود تا حالا سراغ این چیزها نرفته بودم که ببینم چه حق و حقوقی دارم. فکر میکردم فوقش به دیه و ارث ختم میشه نمیدونستم دین اقایون رو این همه آزاد گذاشته و کلی حق و حقوق براشون قائل شده و خانم ها در عوض این همه حقی که آقایون دارند میتوانند خرج خانه را ندهند یا در جهاد شرکت نکنند. جهادی که ممکنه صد سال یکبار براشون واجب شود یا خرج خانه ای که در حال حاضر در بیشتر خانواده ها وظیفه هر دو تا شده
حالا هر قصد ونیتی که از طرح چنین سوالاتی داشته باشیم نباید جوابی برای این سوال ها وجود داشته باشد؟؟؟؟؟؟
تنها چیزی که من متوجه شدم زن مثل کالایی است در اختیار مرد که حتی نباید بدون اجازه او آب هم بخورد که نکنه خدایی نکرده حقوق مرد ضایع شود کاش هرگز اینم متوجه نمیشدم

(نگین);455311 نوشت:
تنها چیزی که من متوجه شدم زن مثل کالایی است در اختیار مرد که حتی نباید بدون اجازه او آب هم بخورد که نکنه خدایی نکرده حقوق مرد ضایع شود کاش هرگز اینم متوجه نمیشدم


لطفا قبل از اینکه از حقوق زن و مرد در اسلام بطور کامل مطلع نشدید سریعا سراغ نتیجه گیری نروید که هنوز برای این کار زود است.

گفته میشود زن مانند برده است یا مانند کالائی است که خرید و فروش میشود . یه چند مورد را با هم بخوانیم ببینیم این ادعا تا چه حد درست است . یک چند مورد من باب مثال هرچند که از موضوع خارج است ولی چون سوال مطرح شد لاجرم باید پاسخ را هم بشنوند.اگر مرد نفقه زن را نپردازد یا اگر زن مهریه اش را طلب کند و مرد نپردازد طبق شرع میتواند از مرد تمکین نکند.
اگر زن بابت شیر دادن به فرزندشان حق شیر را بخواهد و مرد پرداخت نکند میتواند به کودکش شیر ندهد تا مرد مجاب به گرفتن دایه شود.
اگر زن نخواهد کاری در خانه انجام دهد مرد موظف است کسی را برای این کار استخدام نماید و حق ندارد این را از زن بخواهد مگر اینکه بابت این کار حق الزحمه زن بابت کار در خانه خودش را پرداخت نماید.
اگر زن شغلی بخواهد داشته باشد و مرد با شغل او موافقت کند مرد حق ندارد از زن بخواهد حتی یک ریال آنرا خرج زندگیشان بکند.

و ...

خب توضیح بفرمائید . این چه نوع کالا یا برده ای است که چنین شرایطی دارد باز نامش را بتوان کالا یا برده گذاشت ؟

صدیق;455192 نوشت:
البته کاملا مشخص است که ما موظف هستیم در عصر غیبت بر اساس ادله موجود استنباط کنیم و وجود چنین احتمالی برای ما مجوز نمیشود که حکم خدا را تغییر دهیم.
اما اگر امام زمان عج امدند آنوقت حکم خدا را بر اساس علم الهی خود می فرمایند. ممکن است مطابق ان چیزی باشد که تا کنون به آن عمل میشده و ممکن است برخلاف آن باشد.

سلام

اگر احکام اسلام ثابت است پس چه نیازی به مراجع تقلید است ؟ هر شخص میتونه با خوندن احکام ثابت اسلام به تمامی سوالاتش دست پیدا کنه و وجود مرجع تقلید دیگه چه ضرورتی داره که ما این همه مرجع تقلید داریم و این همه هم تاکید شده اول تحقیق کنیم بعد مرجع رو انتخاب کنیم ؟
فلسفه احکام ثانویه چیه ؟ چرا این احکام ثانویه شامل احکام زنان نمیشه هیچ وقت؟؟ اصلا با عقل انسان جور در نمیاد دیه یک زن میانسال و شاغل که هم برای خونواده و هم برای جامعش مفیده از پسر بچه ایی دو سه ساله کمتر باشه اونم تو این دوره و زمونه؟

دین باید پاسخگویی همه نیازهای انسان باشه وقتی من نتونم از دینم پاسخ سوالاتم رو دریافت کنم وقتی به هر حکم رجوع کردم و اون رو مخالف با عقل و شعور خودم دیدم چطور میشه فقط با این عنوان که مصلحت خدا اینجوره توجیه شم ؟؟؟؟؟؟

دین برتر از نظر من دینی است که علم هر چی بیشتر جلوتر بره حقانیت اون رو بیشتر نشون بده ولی من هر سوالی میپرسم و هر دلیل علمی برای مسئله ایی بیان میکنم تنها این جواب به من میدن ما با علم کاری نداریم با حدیث و روایات ثابت کنید ؟؟؟ اخه مگه میشه

در ضمن خود معصومین بیان فرمودند در برخی دوره ها روایات ما نسخ میشوند از کجا معلوم این همه حدیث و روایات که برخی دوستان ( ماشاله کپی و پیس کردنش هم خوبه فقط کافیه یه ورایت بر ضد زنان بخوای ده، بیستا برات نقل میکنن ) بر ضد زنان میارن تا الان و در این دوره نسخ نشده باشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ به متن زیر دقت کنید

نوشته اصلی توسط :

kheymegahabalfazl



عِدّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِي أَيّوبَ الْخَزّازِ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا بَالُ أَقْوَامٍ يَرْوُونَ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ عَنْ رَسُولِ اللّهِ ص لَا يُتّهَمُونَ بِالْكَذِبِ فَيَجِي‏ءُ مِنْكُمْ خِلَافُهُ قَالَ إِنّ الْحَدِيثَ يُنْسَخُ كَمَا يُنْسَخُ الْقُرْآنُ

محمد بن مسلم گويد به حضرت صادق عليه السلام عرض كردم، چه مى‏شود مردمى را متهم به دروغ نيستند حديثى را بواسطه از رسول خدا (ص) روايت مى‏كنند ولى از شما خلافش به ما مى‏رسد؟ فرمود: حديث هم مانند قرآن نسخ مى‏شود.



از جمله حقوقی که حق مرد است و بر گردن زن است تمکین از مرد است و این در باب تحکیم خانواده بنا بر شاکله نظام در خانواده اسلامی است و شما ندانسته به آن اشکال کرده نوحه گری میکنید .

فاتح;455343 نوشت:
خب توضیح بفرمائید


بنده اینا را گفتم که توضیح بشنوم . یعنی بدانم کدام مکتب و دین و ائین و قانونی هست که بنظر شما حقوق زن در آن بهتر رعایت شده و باعث تحکیم در خانواده میشود با دلیل و سند .

البته آگاهانه و نه بشکلی که سرکار شبنم هم دارند مانند شما اشکال میکنند قبل از اینکه حتی بپرسند.

فاتح;455354 نوشت:
البته آگاهانه و نه بشکلی که سرکار شبنم هم دارند مانند شما اشکال میکنند قبل از اینکه حتی بپرسند.

من بارها سئواالاتم رو پرسیدم به نظر خودم تاکنون جواب قانع کننده بهم ندادند جناب فاتح :Gol:

میگن یه زن بدون اجازه شوهرش حتی نباید بره پدر و مادرش هم ببینه و اگر اجازه نداد اصلا حق نداره بره . خداوکیلی یکی به شما بگه حق نداری بری پدر و مادرت رو ببینی چه حسی پیدا میکنی ؟

فاتح;455343 نوشت:
اگر مرد نفقه زن را نپردازد یا اگر زن مهریه اش را طلب کند و مرد نپردازد طبق شرع میتواند از مرد تمکین نکند.
اگر زن بابت شیر دادن به فرزندشان حق شیر را بخواهد و مرد پرداخت نکند میتواند به کودکش شیر ندهد تا مرد مجاب به گرفتن دایه شود.
اگر زن نخواهد کاری در خانه انجام دهد مرد موظف است کسی را برای این کار استخدام نماید و حق ندارد این را از زن بخواهد مگر اینکه بابت این کار حق الزحمه زن بابت کار در خانه خودش را پرداخت نماید.
اگر زن شغلی بخواهد داشته باشد و مرد با شغل او موافقت کند مرد حق ندارد از زن بخواهد حتی یک ریال آنرا خرج زندگیشان بکند.

البته توی تاپیک های قبلی همین حقوقی که شما گفتی رو دوستان خیلی زیبا بیان کردند که چطوری میشه اینها رو به راحتی پایمال کرد

ولی در کل
اگه زنی خدایی نکرده روزی حقوقش را طلب کرد مرد کافیه بره سراغ سه زن و بی نهایت صیغه دیگه اش :khandeh!:

شبـنم;455356 نوشت:
میگن یه زن بدون اجازه شوهرش حتی نباید بره پدر و مادرش هم ببینه و اگر اجازه نداد اصلا حق نداره بره . خداوکیلی یکی به شما بگه حق نداری بری پدر و مادرت رو ببینی چه حسی پیدا میکنی ؟


درست است این حق مرد است
ولی
اول اینکه : اگر این حکم اسلامی است و مومنین بدان عمل میکنند پس اهل ظلم نیستند و اگر نهی و امری هم هست مطابق با شریعت امر و نهی را از همسر میخواهند و نه بظلم و در منافات با احکام شریعت .

دوم اینکه : اگر همسر بنا به دلیل شرعی ای بگوید نرو که هیچ
ولی اگر به ناحق بگوید نرو بله بدون شک جای ناراحتی دارد ولی اگر مرد اهل ایمان و پرهیز نبود و زن بر عکس او مومن و عاقله بود برای اطاعت از فرمان الهی که همان تحکیم در رابطه زن و مرد است اطاعت میکند و البته در رفع مشکل هم مستقیم یا غیر مستقیم با واسطه اقدام می نماید

(نگین);455358 نوشت:
ولی در کل
اگه زنی خدایی نکرده روزی حقوقش را طلب کرد مرد کافیه بره سراغ سه زن و بی نهایت صیغه دیگه اش


این عکس العملی است که ممکن است اتفاق بیفتد ما اینجا از اتفاقات صحبت نمی کنیم لذا این بحث شما موضوعیت حقوقی خانوادگی ندارد .

(نگین);455358 نوشت:
البته توی تاپیک های قبلی همین حقوقی که شما گفتی رو دوستان خیلی زیبا بیان کردند که چطوری میشه اینها رو به راحتی پایمال کرد


اگر یادتان هست راه حل این محال را بفرمائید من از شما بیاموزم .

فاتح;455384 نوشت:
ولی اگر به ناحق بگوید نرو بله بدون شک جای ناراحتی دارد ولی اگر مرد اهل ایمان و پرهیز نبود و زن بر عکس او مومن و عاقله بود برای اطاعت از فرمان الهی که همان تحکیم در رابطه زن و مرد است اطاعت میکند و البته در رفع مشکل هم مستقیم یا غیر مستقیم با واسطه اقدام می نماید

ناراحتی داره دوست عزیز بدجور هم
و متاسفانه اون مرد اگر ظالم هم باشه اگر خداشناس هم نباشه و مانع خروج همسرش از خونه بشه از دست اون زن بیچاره هیچ کاری بر نمیاد تنها میتونه طلاقش رو بگیر از خیر این زندگی بگذره

در ضمن حتی اگر مرد به قصد اذیت کردن هم بخواهد مانع خروج زن شود باز زن بدبخت باید اطلاعت کنه :Moteajeb!:
آيت لله لنکراني در جواب سوال زني که مي‌پرسد آيا بايد براي صله رحم با بستگان نزديک و يا حتا با پدر و مادر و خانواده خود، از شوهرم اجازه بگيرم يا مي‌توانم به قدر انجام صله رحم بدون اذن شوهرم از خانه خارج شوم، فرموده است: «خروج ازخانه حتا اگر براي صله رحم باشد و يا ديدن پدر و مادر و بستگان نزديک باشد، بدون اجازه شوهر حرام است.» حضرت ايشان در جواب سوال ديگري که مي‌پرسد اگر مردي براي انتقام گرفتن از زن خود به او اجازه خروج ازمنزل را ندهد آيا زن بايد اطاعت کند؟ مثلا هميشه اجازه مي‌داده به محلي برود ولي حالا براي انتقام اجازه نمي‌دهد، اظهار مي‌دارد: «انتقام گرفتن مرد از همسر خود مناسب اخلاق انساني و اسلامي نيست. ولي اگر به هر جهت اجازه خروج نداد، بر زن واجب است که اطاعت کند.»

به نظر من این عدالت نیست

فاتح;455385 نوشت:
این عکس العملی است که ممکن است اتفاق بیفتد ما اینجا از اتفاقات صحبت نمی کنیم لذا این بحث شما موضوعیت حقوقی خانوادگی ندارد .

فاتح;455385 نوشت:
اگر یادتان هست راه حل این محال را بفرمائید من از شما بیاموزم .

این عکس العملی است که ممکن است اتفاق بیفتد اول تا آخرش به این ختم میشه عزیز :Moteajeb!:
توجه کن هر حقی که زن بخواد طرف میتونه به راحتی بره سراغ یکی دیگه
اگه خانم بخواد کار نکنه اگه مهریه اش رو طلب کنه هر مخالفتی که کنه راه برای طرف بازه یعنی همه ی حقوقی که زنان دارند کشکه
اخه کدوم زنی حاضر میشه به خاطر گرفتن این حقوق زندگیش رو نابود کنه وقتی میدونه بعدا چه بلایی سرش میاد پس مجبوره بسوزه و بسازه
یکی از بچه ها به اسم بیخدا توی پست های قدیمی به زیبایی بیان کرده بود که اگه زن هر کدوم از حقوقش رو بخواهد چه اتفاقی میفته الان کار دارم به خدا اگه تونستی پیداش کن وگرنه منتظر بمان :khandeh!:

(نگین);455393 نوشت:
یکی از بچه ها به اسم بیخدا توی پست های قدیمی به زیبایی بیان کرده بود که اگه زن هر کدوم از حقوقش رو بخواهد چه اتفاقی میفته الان کار دارم به خدا اگه تونستی پیداش کن وگرنه منتظر بمان

خیر . بنده ترجیح میدهم منتظر پاسخ شما از زبان ایشان بمانم.

(نگین);455393 نوشت:
این عکس العملی است که ممکن است اتفاق بیفتد اول تا آخرش به این ختم میشه عزیز
توجه کن هر حقی که زن بخواد طرف میتونه به راحتی بره سراغ یکی دیگه


خب . اول اینکه خلط مبحث نکنیم و بعد اینکه این بحث غیر مرتبط را در این تاپیک بنده برای جلوگیری از انحراف خلاصه میکنم.

1- هر حقی که زن بخواهد و یا نخواهد مرد حق ازدواج دائم بشرط رضایت محضری همسر اول و شرط موقت بدون رضایت ایشان را دارد.
2- حقوق زن بر مرد هرگز پایمال شدنی نیست این حکم الهی است و زن میتواند آنرا مطالبه کند مگر اینکه مرتکب خیانت شده که در این صورت صداق یا مهریه و نفقه به او تعلق نمیگیرد .

(نگین);455393 نوشت:
اخه کدوم زنی حاضر میشه به خاطر گرفتن این حقوق زندگیش رو نابود کنه وقتی میدونه بعدا چه بلایی سرش میاد پس مجبوره بسوزه و بسازه


تعهدات زن و مرد به یکدیگر و مطابق شرع و فطرت زن و مرد است لذا این تعهدات عامل استحکام خانواده است
شما میتوانید بدون این حقوق با مردی که حقی بر گردن شما ندارد و شما هم حقی بر گردن او ندارید ازدواج کنید و تعهدتان هم بر هر مبنائی که خواستید متصور شوید که اجباری در دین نیست.

شبـنم;455387 نوشت:
ناراحتی داره دوست عزیز بدجور هم
و متاسفانه اون مرد اگر ظالم هم باشه اگر خداشناس هم نباشه و مانع خروج همسرش از خونه بشه از دست اون زن بیچاره هیچ کاری بر نمیاد تنها میتونه طلاقش رو بگیر از خیر این زندگی بگذره

در ضمن حتی اگر مرد به قصد اذیت کردن هم بخواهد مانع خروج زن شود باز زن بدبخت باید اطلاعت کنه
آيت لله لنکراني در جواب سوال زني که مي‌پرسد آيا بايد براي صله رحم با بستگان نزديک و يا حتا با پدر و مادر و خانواده خود، از شوهرم اجازه بگيرم يا مي‌توانم به قدر انجام صله رحم بدون اذن شوهرم از خانه خارج شوم، فرموده است: «خروج ازخانه حتا اگر براي صله رحم باشد و يا ديدن پدر و مادر و بستگان نزديک باشد، بدون اجازه شوهر حرام است.» حضرت ايشان در جواب سوال ديگري که مي‌پرسد اگر مردي براي انتقام گرفتن از زن خود به او اجازه خروج ازمنزل را ندهد آيا زن بايد اطاعت کند؟ مثلا هميشه اجازه مي‌داده به محلي برود ولي حالا براي انتقام اجازه نمي‌دهد، اظهار مي‌دارد: «انتقام گرفتن مرد از همسر خود مناسب اخلاق انساني و اسلامي نيست. ولي اگر به هر جهت اجازه خروج نداد، بر زن واجب است که اطاعت کند.»

به نظر من این عدالت نیست



شما این احکام را خواندید و به نظر شما عدالت نیست . بسیار خب . اشکالی ندارد ولی بدانید این احکام برای هر کسی نیست برای مسلمین و مومنین است و حضرت آقا بنا بر این فرض که شخص مستفتی از مومنین است احکام اسلامی را تشریح نمودند.
زن مومنه میداند که حقی از مرد بر گردن اوست و مرد مومن نیز میداند چه حقی از زن بر گردن اوست و هر دو در برابر خداوند مسئولند و بعد در برابر یکدیگر

لذا زن اگر تمکین میکند برای رضای خداوند در وحله اول و در طول آن برای تحکیم خانواده خود است . و این برای غیر مسلمان و مومن قابل پذیرش نیست . لا یستوی المومنون و الذین لا یومنون



والسلام

یاحق

فاتح;455403 نوشت:
شما این احکام را خواندید و به نظر شما عدالت نیست . بسیار خب . اشکالی ندارد ولی بدانید این احکام برای هر کسی نیست برای مسلمین و مومنین است و حضرت آقا بنا بر این فرض که شخص مستفتی از مومنین است احکام اسلامی را تشریح نمودند.
زن مومنه میداند که حقی از مرد بر گردن اوست و مرد مومن نیز میداند چه حقی از زن بر گردن اوست و هر دو در برابر خداوند مسئولند و بعد در برابر یکدیگر

لذا زن اگر تمکین میکند برای رضای خداوند در وحله اول و در طول آن برای تحکیم خانواده خود است . و این برای غیر مسلمان و مومن قابل پذیرش نیست . لا یستوی المومنون و الذین لا یومنون

والسلام
یاحق

جناب فاتح قوانین کشور ما بر اساس این احکام وضع شده و حتما میدونید همه انسانها مومن مخلص خدا نیستند خیلی ها از همین احکام برای زیرپاگذاشتن حقوق همسرشون استفاده میکنند میگید نه یه سر بزنید به دادگاه های ایران .

خیلی ها از همین احکام برای اذیت و آزار همسرشون استفاده میکنند بگیم چرا این کار رو کردی میگه دستور خداست.

اخه این که نشد خدا باید یه راهی برای جلوگیری از ضایع شدن حقوق بنده هاش قرار میداد یا نه

فاتح;455400 نوشت:
خیر . بنده ترجیح میدهم منتظر پاسخ شما از زبان ایشان بمانم.

لطفا پست شماره 29 http://www.askdin.com/thread29602-3.html#post394186
پست های بیخدا در اون تاپیک رو بخون

باسلام

[=Gadugi نوشت:
ᕘᕚRaiN[=Gadugi]ᕘᕚ;455208]جواب اولا و ثالثا رابعا : این که گفتم حکمت دیگر پاسخ گویی پرسش های مانیست دلیلش این بود که هر چه پرسیدیم جوابش را گفتید و گفتند حکمت . اگر در جوابیک سوال یا دوتا این را میگفتند ، میگفتیم مشکلی نیست ولی وقتی از 10 سوال ، جوابهر 10 تا حکمت خدا است و ما قرار نیست بفهمیم ، این چه دینی است که همه اش پر ازرازی است که خدا میداند و بنده خدا نباید بفهمد و جوابش را دریابد؟ اگر فرض بر عدمسوال است و همه ی پرسش ها را حکمت خدا جواب میدهید در این صورت ادیان هیچ فرقی باهم ندارند چون برم در هر کدام همین سوالات را بپرسم ، جوابش را کسی نمیداند پس چطوفرق دین حقیقی و غیر حقیقی را بفهمیم ؟

اولا: اینکه جواب چند سوال یک مطلب باشد ایرادی دارد؟
اگر هزاران نفر با یک ویروس مریض شوند و همگی به بیمارستانبروند و دکتر برای همه انها یک نسخه مشابه بنویسد ایرادی دارد.

ثانیا: جواب ما حکمت نیست. جواب ما به تمامی سوالهایی که درمورد فلسفه احکام پرسیده میشود این است که قطع و یقین حکمت و فلسفه ای دارد ولی مابه دو دلیل از آن آگاه نیستیم.
هم خودمان نمیتوانیم آگاه شویم
و اینکه خدا و اولیای او نیز ما را آگاه نمیکنند خودش هممیتواند به واسطه این باشد که این اگاه نبودن و عمل کردن و تعبد خودش نوعی ازمایشو ابتلاء از سوی خداون است و هم به خاطر ضعف معرفتی و ایمان ماست که مدام دنبالبهانه گیری هستیم و نمونه آن نیز علل الشرایع هایی است که از ائمه پرسیده شده وحالا هر کسی به دنبال ایراد گرفتن بر آنها در حالیکه این موارد حکمت آن احکام استنه علت تامه و مصلحت اصلی جعل آنها.
بنابراین، جواب ما حکمت به تنهایی نیست؛ جواب ما این است که هرحکمی صادر میشود بر اساس اصول عقلی عدالت، رحمت و حکمت است.

[=microsoft sans serif]

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;455208 نوشت:
آیا شیعه قرار است فقط شیعه بماند؟ کسی از ادیان دیگر نباید قبولش کند ؟ آیا کسی که بخواهد اسلام را قبول کند ، و هنوز معصومین ع را باور ندارد ، یا شک دارد و ... و حقانیتشان هنوز برای او ثابت نشده ، اگر چنین چیزی را ببیند ، میگوید آری هنوز مسلمان نشده به حقانیت ایمان دارم ؟ خیر ، در مرحله تحقیق است ، همچنانکه من هستم . در دیگر ادیان هم به راحتی میتوانند حرف خود را به گیامبر ص بچسبانند و بگویند حرف خدا و پیامبر است پس قبولش کن

همانطور که در پستهای قبل نیز بیان کردم، حقانیت یک دین با مراجعه به جزئیات آن دین و بریده بریده نگاه کردن اموزه های ان نیست.
اگر اصول یک دین بر اساس مبانی عقلی درست بود و روح حاکم برجزئیات آن با اصول عقلی و مبانی اولیه آن در تعارض نبود، میتوان به ان دین را دین حقی دانست.
اما اینکه تک تک احکام و اموزه های جزیی انرا در نظر بگیریم و بخواهیم علت و وجه انها را بفهمند، این قطعا امری است نشدنی. نه در دین اسلام و نه در هیچ دین دیگر.
دلیل ان نیز مشخص است. منشأ تمامی ادیان آسمانی از موجودی است ماوراء طبیعی و مسائلی که او می داند و بر اساس ان برنامه ای برای سعادت بندگان می ریزد، برنامه ای است کل نگر، نه فقط برای اسایش یک موجود بریده از تمام موجودت دیگر. به همین دلیل است که برنامه شریعت اسلام، یک برنامه جامع است که تمام جوانب فردی و اجتماعی را در نظر گرفته. هم مربوط به وظایف و امور شخص اوست و هم در مورد ارتباط او با دیگر انسانها و دیگر موجودات و حتی در ارتباط با طیعیت و اجتماع هم برنامه دارد.
بنابراین حالا فرض کنید که خداوند بخواهد که علت تک تک احکامش را بیان کند. قطعا یک سری همیشه ناخشنود خواهند بود و به دنبال سهم خواهی هستند.

درست همانند مجلس که اگر نمایندگان مجلس به جای اینکه مصلحت عمومی افراد جامعه را در نظر بگیرند بخواهند هر یک مصلحت منطقه خود را در نظر بگیرند. حال به نظر شما جامعه ای که چنین مجلسی با چنین نمایندگانی دارد هیچگاه میتواند پیشرفت داشته باشد. در حالیکه در برنامه بودجه کشور که مصحلت عمومی دیده میشود، قطعا مصلحت جامعه به عنوان یک امر واحد در نظر گرفته میشود و به همین جهت ممکن است منافع برخی در این میان با یکدیگر در تزاحم باشد که در این برنامه سعی بر تعدیل آن شده است.

همین مسئله با شدت بیشتر و دقت بیشتر ا ز ناحیه خداوند و برنامه سعادتی است که از ناحیه او برای سعادت بشر فرستاده شده است.

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;455208 نوشت:
به همین دلیل است که چند انجیل رونمایی شده که هر کدام حرفی میگویند ولی همه شان طبق گفته آنها از جانب خدا و وحی خدا هستند که بر حضرت عیسی ع نازل میشده اند. ولی محتوی آنها با هم فرق دارد و نباید سوال بپرسند و ایراد بگیرند ، چرا که طبق معمول میگویند خدا حکمتش را میداند و اگر حرفی بزنی داری در مقابل کلام خدا می ایستی و حجت خدا تمام شده ، و نباید سوال بپرسی. اگر یک نفر مثل من و دوستانی که از حکمت خدا سوال کردند ، مدام جوابشان همین کلمه بود ، میفهمیدید در این صورت آدم زیاد شک میکند که چرا هیچ چیز جواب ندارد و خداوند یک دینی را فرستاده که نباید در آن سوال پرسید چون همه اش حکمت خداست و ما از آن هیچ نمیدانیم و باید چشم بسته و بدون سوال این دین را قبول کنیم.

استنتاج شما نادرست است.
اینکه در جواب حکمت و علت احکام گفته شود ما علتش را نمیدانیم، ایا به این معناست که دین رمز الود است.
اگر احکام بر اساس یک سری پشتوانه های عقلی مستند باشد، ایا ایرادی دارد و ایا نمیتوان به این برنامه اعتماد کرد.
ᕘᕚRaiNᕘᕚ;455208 نوشت:
مانده ام چطور به حقیقت دین پی ببرم و دین تقلیدی و بدون تحقیق هم نمیخواهم و از طرفی نمیتوانم در این دین تحقیق کنم زیرا تحقیق هایم همگی به یک کلمه منتهی میشوند .و با این اسرار زیاد در همه ادیان ، کسی فرق صحیح و غلط دین را نخواهد فهمید و اگر قبول نکند ، متهم میشود به تهمت به دین و خدا که یا باید قبول کنی یا بی دین باشی

همانطور که عرض شد، تحقیق در یک دین، با بررسی جزئیات آن مشخص نمیشود و باید به دین به عنوان یک بسته و یک پک نگریسته شود چون دین یک بسته برای جامعه است نه برنامه های جزیی.

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;455212 نوشت:
احادیث در این مورد اگر دارید من هم دوست دارم ببینم ، لطفا بررسی شوند

پرداختن به موضوعات جزئی مسیر بحث را منحرف میکند.
با این حال یک روایت را ذکر میکنم.
ابو يحيى با یک واسطه از امام صادق عليه السّلام نقل كرده كه فرمود: فرزند وجودش از بيضۀ چپ است لذا اگر قطع شود در آن دو سوّم ديه باشد، و در بيضۀ راست يك سوّم ديۀ كامل.(1)

ــــــــــــــــــ
1. الفقیه، ترجمه، ج‌5، ص: 544

[=microsoft sans serif]باسلام

شبـنم;455349 نوشت:
اگر احکام اسلام ثابت است پس چه نیازی به مراجع تقلید است ؟ هر شخص میتونه با خوندن احکام ثابت اسلام به تمامی سوالاتش دست پیدا کنه و وجود مرجع تقلید دیگه چه ضرورتی داره که ما این همه مرجع تقلید داریم و این همه هم تاکید شده اول تحقیق کنیم بعد مرجع رو انتخاب کنیم ؟

بله در وهله اول هر کسی موظف است خودش به دنبال اجتهاد برود و بر اساس متدولوژی تحقیق درعلوم نقلی، حکم شرعی مورد نیاز خود را به دست بیاورد.
اینکه اجازه داده شده که میتوان در مسائل فرعی به حکم مرجع تقلید اعتماد کرد به واسطه لطف و رحمت خداوند به بندگان است که همه انان به سختی اجتهاد و یادگیری علوم مورد نیازش بروند.
شبـنم;455349 نوشت:
فلسفه احکام ثانویه چیه ؟ چرا این احکام ثانویه شامل احکام زنان نمیشه هیچ وقت؟؟

فلسفه احکام ثانویه یعنی چه؟
مگر بحث ما از احکام ثانویه بود؟
شبـنم;455349 نوشت:
اصلا با عقل انسان جور در نمیاد دیه یک زن میانسال و شاغل که هم برای خونواده و هم برای جامعش مفیده از پسر بچه ایی دو سه ساله کمتر باشه اونم تو این دوره و زمونه؟

اینکه مدام می فرمایید با عقل انسان جور در نمی اید میشود بفرمایید با کدام حکم عقلی منافات دارد و کدام برهان عقلی برخلافش است؟

شبـنم;455349 نوشت:
دین باید پاسخگویی همه نیازهای انسان باشه وقتی من نتونم از دینم پاسخ سوالاتم رو دریافت کنم وقتی به هر حکم رجوع کردم و اون رو مخالف با عقل و شعور خودم دیدم چطور میشه فقط با این عنوان که مصلحت خدا اینجوره توجیه شم ؟؟؟؟؟؟

با عرض معذرت یعنی شما توقع دارید که دین مثلا مشکل بیماری جسمی و روحی و مسائل مربوط به ساخت منزل و و.... را نیز به شما ارائه بدهد؟
اینها هم نیاز ماست دیگر؟
نه سرکار خانم، اینکه دین باید به تمام نیازهای انسان پاسخگو باشد یعنی تمام جنبه های زندگی او را تأمین کند و برنامه ای ارائه دهد که سعادت او را در تک تک لحظات زندگی اش تأمین کند.

[=microsoft sans serif]

شبـنم;455349 نوشت:
دین برتر از نظر من دینی است که علم هر چی بیشتر جلوتر بره حقانیت اون رو بیشتر نشون بده ولی من هر سوالی میپرسم و هر دلیل علمی برای مسئله ایی بیان میکنم تنها این جواب به من میدن ما با علم کاری نداریم با حدیث و روایات ثابت کنید ؟؟؟ اخه مگه میشه

[=microsoft sans serif]بر اساس کدام دلیل عقلی یا نقلی معتبر به این مسئله پی بردید وچنین ادعایی می فرمایید.

[=microsoft sans serif]

شبـنم;455349 نوشت:
در ضمن خود معصومین بیان فرمودند در برخی دوره ها روایات ما نسخ میشوند از کجا معلوم این همه حدیث و روایات که برخی دوستان ( ماشاله کپی و پیس کردنش هم خوبه فقط کافیه یه ورایت بر ضد زنان بخوای ده، بیستا برات نقل میکنن ) بر ضد زنان میارن تا الان و در این دوره نسخ نشده باشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ به متن زیر دقت کنید

[=microsoft sans serif]این مسئله هیچ بُعدی و استبعاد عقلی ندارد و اتفاق نیز افتاده است اما چون در دین باید تابع حجت و دلیل معتبر از ناحیه خداوند باشیم، برای اینکه یک حکمی را بدهیم باید دلیل داشته باشیم.
[=microsoft sans serif]پس هر موقع با دلیل نقلی معتبر فهمیدیم که یک روایت و یک حکمی نسخ شده است از ان به بعد تابع ان روایت جدید هستیم .اما مسئله مهم این است که اول باید چنین دلیلی داشته باشیم.

صدیق;455448 نوشت:
اینکه مدام می فرمایید با عقل انسان جور در نمی اید میشود بفرمایید با کدام حکم عقلی منافات دارد و کدام برهان عقلی برخلافش است؟

سلام
ممنون که پاسخ دادید :Gol:

سوال من کاملاً واضح بود به فرض من بپذیرم دیه مرد بدلیل نون آور بودنش بیشتر از زنه، بخاطر لطفی که قراره بعد از مرگ مرد به خونواده ش بشه بیشتره، ولی دلیلی داره که دیه ی یه پسر بچه هم بیشتر از یک زن میانسال باشه اون پسر بچه کدوم خونواده رو خرج میده !!!!!!!!!!

صدیق;455448 نوشت:
با عرض معذرت یعنی شما توقع دارید که دین مثلا مشکل بیماری جسمی و روحی و مسائل مربوط به ساخت منزل و و.... را نیز به شما ارائه بدهد؟

نخیر نمیدونم من سوال رو بد نوشتم یا شما بد متوجه میشید، کارشناس محترم همین که دین پاسخگوی احکامی باشه که برای جنس من تعیین کرده کافیه . حالا واقعا هست ؟؟؟؟؟؟؟؟
من و دوستام هر چی پرسیدم شما گفتید مصلحت خدا این بوده . مصلحت خدا این بوده که یه مرد زنش رو تو خونه زندانی کنه ؟؟؟؟؟ مصلحت خدا اینه که یه مرد هر وقت خواست صیغه کنه بدون در نظر گرفتن شرایط همسر و فرزندانش . هر زمانی میلش کشید سراغ یکی دیگه بره ؟؟؟؟؟؟؟

صدیق;455448 نوشت:
فلسفه احکام ثانویه یعنی چه؟
مگر بحث ما از احکام ثانویه بود؟

من از شما پرسیدم تا اونجایی که میدونم شرایط زمان و وضع جامعه میتونه باعث تغییر در حکم اصلی بشه و احکام ثانویه رو پدید بیاره حالا به نظر شما در این دوره و زمونه مسئله ای مثل خروج زن بدون اذن شوهر مطلقاً حرامه چقدر قابل قبوله ؟؟ مگه جامعه بسته دیروز است که زن برای هر کاری از شوهرش اجازه بگیره . یا مسئله ی دیه الان تو جامعه ایران به نظر شما نباید تغییر کنه ؟:Gol:

صدیق;455441 نوشت:
پرداختن به موضوعات جزئی مسیر بحث را منحرف میکند.
با این حال یک روایت را ذکر میکنم.
ابو يحيى با یک واسطه از امام صادق عليه السّلام نقل كرده كه فرمود: فرزند وجودش از بيضۀ چپ است لذا اگر قطع شود در آن دو سوّم ديه باشد، و در بيضۀ راست يك سوّم ديۀ كامل.(1)

ــــــــــــــــــ
1. الفقیه، ترجمه، ج‌5، ص: 544

ممنون برای حدیث . قصدم منحرف شدن بحث نبود. خواستم از صحت حدیث باخبر شویم
این حدیث هم حدیث شبه تعلیق است هم مرفوع .

فاتح;455343 نوشت:
اگر مرد نفقه زن را نپردازد یا اگر زن مهریه اش را طلب کند و مرد نپردازد طبق شرع میتواند از مرد تمکین نکند.

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

بزرگوار این طور نیبست که زن اگر مهریه اش را بخواهد ومرد ندهد زن مجاز به عدم تمکین آن هم طبق شرع باشد بلکه مطابق با شرع این مسئله شرایط دارد وزنی که یک بار تمکین نموده دراین موارد حق عدم تمکین شرعی ندارد و ملزم شرعی به تمکین میباشد حتی اگر مرد نفقه یا مهریه ی اورا نپردازد (رجوع شود به تحریرالوسیله و شرح لمعه)

فاتح;455343 نوشت:
اگر زن بابت شیر دادن به فرزندشان حق شیر را بخواهد و مرد پرداخت نکند میتواند به کودکش شیر ندهد تا مرد مجاب به گرفتن دایه شود

در این مورد هم اصلا" جای بحث نیست زیرا خانمها با الزام آقایان به هزارو یک دلیل شیر خشک را جایگزین شیر مادر کرده اند و آقایان هم به دیده ی منت پذیرفته اند وحتی فکر اعتراض هم به مخیله راه نمدهند که همسر گرامی این پول را در جیبت بگذار وخودت فرزند بیچاره را شیر بده (بین خودمان بماند به یکی از این عزیزان این توصیه را نمودم ولی پاسخ شنیدم که ای بابا مگر من گاوم که شیر بدهم ؟؟؟!!!!)
این میان تنها مغلوب ماحرا طفل معصومی است که در آینده میخواهد حق پدر ومادری را با جبران محبت ها به جا آورد و اکثرا" از آن غافلند وبی محبتی های فرزندان را به هزار ویک دلیل نامربوط اتصال میدهند

فاتح;455343 نوشت:
اگر زن نخواهد کاری در خانه انجام دهد مرد موظف است کسی را برای این کار استخدام نماید و حق ندارد این را از زن بخواهد مگر اینکه بابت این کار حق الزحمه زن بابت کار در خانه خودش را پرداخت نماید.


با توجه به درگیر بودن بنده دراین مسایل خانمها ی امروزی ریسک جنین کاری را به ذهن هم راه نمیدهند زیرا ............
بلکه محافظه کار ترین عمل دراین باره الزام آقایان به پرداخت پول است وخانم اجرت المثل را که گرفت آنوقت تصمیم میگیرد که خودش کار منزل را انجام دهد وتنها خانم منزل باشد یا اینکه در مدیریت منزل ومدیریت سایر امور مربوط به افراد منزل را با دیگری شریک شود که معمولا" تجربه ثابت کرده از شیطان رجیم باید به خدا پناه برد و این امور را به عنوان بانوی منحصر به فرد منزل تنها در ید خود داشته باشند زیرا خدمتکار مرد وخدمتکار زن هر کدام به دلایلی زیاد مطلوب قشر متوسط ویا پایین جامعه نیست به هزار ددلیل !

پس خواستم عرض کنم که دوران این شرعیات سپری شده وفرعیات جای آنها را گرفته که خدا به خیر کند

سلام علیکم و رحمه الله

ضمن عرض ادب خدمت شما , آنچه که بنده عرض کردم در نفی کالا بودن زن بود و اینکه نفس عمل نشان میدهد که بر اساس احکام اسلامی , بنا به این دلایل زن کالا تصور نشده و حقوق زن در اسلام این فرضیات را رد میکند .

اینکه بعد از تمکین اولیه مرد در هر شکل مهریه عندالمطالبه را باید بپردازد هم دلیلی بر رد این برداشت ناقص و در گاهی اوقات مغرضانه است . ( باز عرض کنم بحث عندالاستطاعه و یا مهریه مدت دار مد نظر نیست اینجا نفس عمل در رد ادعا مد نظر است)

در مورد شیر دادن به کودک میفرمائید شیر خشک و گاو شیرده هست و یا در مورد کار خانه هم شاید بفرمائید ماشین لباش شوئی و ظرف شوئی و جارو برقی و زودپز و ماکروفر و غذای آماده ( فست فود ) و .. هست

اینها هم تماما دلالت بر این دارد که کار در منزل و شیردادن به فرزند بر عهده زن نیست مگر اجرت او از طرف مرد پرداخت شود و این هم دلالت بر کالا نبودن و برده نبودن زن است .

••ostad••;455512 نوشت:
پس خواستم عرض کنم که دوران این شرعیات سپری شده وفرعیات جای آنها را گرفته که خدا به خیر کند


بنا به دلایلی که عرض شد شرعیات حاکمند نفس حکم حاکم است حتی اگر مسلمان و یا غیر مسلمان دانسته یا ندانسته به آن عمل ننمایند.

یاحق

فاتح;455354 نوشت:
بنده اینا را گفتم که توضیح بشنوم . یعنی بدانم کدام مکتب و دین و ائین و قانونی هست که بنظر شما حقوق زن در آن بهتر رعایت شده و باعث تحکیم در خانواده میشود با دلیل و سند .

شبـنم;455356 نوشت:
میگن یه زن بدون اجازه شوهرش حتی نباید بره پدر و مادرش هم ببینه و اگر اجازه نداد اصلا حق نداره بره . خداوکیلی یکی به شما بگه حق نداری بری پدر و مادرت رو ببینی چه حسی پیدا میکنی ؟

سلام خدمت همه دوستان

و با عرض معذرت که وسط بحث وارد شدم

جناب فاتح

فعلا من در این مورد بحث می کنم چون در تاپیکی دیگر هم مطرح شد

به نظر حقیر این قانون که زن بدون اجازه شوهر حق بیرون رفتن از منزل را ندارد

مجوز قانونی برای حبس خانگی زن توسط مرد است

یا الله

سلام علیکم و رحمه الله

بی نظیر;455654 نوشت:
یا الله

نمیدانم این یا الله معنای استعاری در زدن بود یا خیر منظور ذکر خداوند سبحان بود در هر صورت

نظر هر عزیزی محترم
ولی
تا آنجائیکه بنده اطلاع دارم اولین و آخرین باری که خداوند نظر دیگری را در مورد مطلبی پرسید خلقت انسان و خلافت او بر زمین بود ( بقره /31 ) و نتیجه اش هم خجلت فرشتگان مقرب الهی بخاطر اظهار نظرشان بود

بعد ندیدم و نشنیدم نظر کسی را در مورد آنچه که مقرر فرموده بخواهد.

اما بعد .حال که تذکر فرمودید بفرمائید چه چیزی را در کجا با کدام سند و روایت دارید ثابت میکنید کافی است لینکش را بگذارید

یاحق

آیا میتواند سه انگشت را بگیرد و از یک انکشت صرفنظر کند؟

به حای این که پول دو انگشت را به او بدهند؟

نباید در دین قیاس شود مثل موضوع این تاپیک که بگوئیم دیه جهار انگشت بیشتر از دو انگشت است. این داستان را بخوانید. ابوحنیفه کسی است که بیشترین پیرو را در اهل سنت دارد.

بحارالانوار ج 10 ص 220
روزی ابوحنیفه برای ملاقات با امام صادق ـ علیه‌السّلام ـ به خانه امام آمد و اجازه ملاقات خواست، امام اجازه نداد.

ابوحنیفه گوید: جلو در، مقداری توقف كردم تا اینكه عده‌ای از مردم كوفه آمدند و اجازه ملا‌قات خواستند به آنها اجازه داد، من هم با آنها داخل خانه شدم. وقتی به حضورش رسیدم گفتم:
شایسته است كه شما نماینده‌ای به كوفه بفرستید و مردم آن سامان را از ناسزا گفتن به اصحاب محمد نهی كنی بیش از ده هزارنفر در این شهر به یاران پیامبر ناسزا می‌گویند.

امام: مردم از من نمی‌پذیرند.

ابوحنیفه: چگونه ممكن است سخن شما را نپذیرند در صورتیكه شما فرزند پیامبر خدا هستید؟

امام: تو خودت یكی از همانهائی هستی كه گوش به حرف من نمی‌دهند، مگر بدون اجازه من داخل خانه نشدی، و بدون اینكه بگویم ننشستی، و بی اجازه شروع به سخن گفتن ننمودی؟ شنیده‌ام كه تو بر اساس قیاس فتوا می‌دهی؟

ابوحنیفه: آری.

امام: وای بر تو كه، اولین كسی كه بر این اساس نظر داد شیطان بود، وقتی كه خداوند به او دستور داد كه به آدم سجده كند گفت: من سجده نمی‌كنم زیرا كه مرا از آتش آفریدی، و او را از خاك و آتش گرامی تر از خاك است.

سپس امام برای اثبات بطلان قیاس، مواردی از قوانین اسلام كه بر خلاف این اصل است را ذكر نموده و فرمود:

به نظر تو قتل ناحق (كشتن كسی به ناحق) مهمتر است، یا زنا كردن؟

ابوحنیفه: كشتن كسی بنا حق.

امام: بنابراین اگر عمل كردن به قیاس صحیح باشد، پس چرا برای اثبات قتل، دو شاهد كافی است، ولی برای ثابت نمودن زنا چهار گواه لازم است؟ آیا قانون اسلام با قیاس توافق دارد؟!

ابوحنیفه: نه.

امام: بول كثیف تر است یا منی؟

ابوحنیفه: بول.

امام: پس چرا خداوند در مورد اوّل، مردم را به وضو امر كرده، ولی درمورد دوّم، دستور داده غسل كنند، آیا این حكم با قیاس توافق دارد؟

ابوحنیفه: نه.

امام: نماز مهمتر است یا روزه؟

ابوحنیفه: نماز.

امام: پس چرا بر زن حائض، قضای روزه واجب است ولی قضای نماز واجب نیست؟ آیا این حكم با قیاس توافق دارد؟

ابوحنیفه: نه.

امام: شنیده‌ام كه این آیه را كه «در روز قیامت به طور حتم از نعمتها سؤال می‌شوید» چنین تفسیر می‌كنی كه: خداوند مردم را از غذاهای لذیذ و آب‌های خنك كه در فصل تابستان می‌خورند مؤاخذه می‌كند؟

ابوحنیفه: درست است، من این آیه را اینطور معنا كرده‌ام.

امام: اگر مردی ترا به خانه‌اش دعوت كند و با غذای لذیذ و آب خنكی از تو پذیرائی كند و بعد برای این پذیرائی به تو منت گذارد، درباره چنین كسی چگونه قضاوت می‌كنی؟

ابوحنیفه: می‌گویم آدم بخیلی است.

امام: آیا خداوند بخیل است تا اینكه روز قیامت در مورد غذاهائی كه به ما داده، ما را مورد مؤاخذه قرار دهد؟!

ابوحنیفه: پس مقصود از نعمت‌هائیكه قرآن می‌گوید انسان مؤاخذه می‌شود، چیست؟

امام: مقصود، نعمت دوستی ما خاندان رسالت است.

Moradali;456009 نوشت:
آیا میتواند سه انگشت را بگیرد و از یک انکشت صرفنظر کند؟

به حای این که پول دو انگشت را به او بدهند؟

پیشنهادت عالی بود :khandeh!:

چرا به ذهن ما نرسید :Gig:

پیشنهاد حقیر اینه که به زور برای زنها انگشت بکارند و از آنها پول انگشت اضافی را بگیرند!!!!!

صدیق;455434 نوشت:
و اینکه خدا و اولیای او نیز ما را آگاه نمیکنند خودش هممیتواند به واسطه این باشد که این اگاه نبودن و عمل کردن و تعبد خودش نوعی ازمایشو ابتلاء از سوی خداون است و هم به خاطر ضعف معرفتی و ایمان ماست که مدام دنبالبهانه گیری هستیم و نمونه آن نیز علل الشرایع هایی است که از ائمه پرسیده شده وحالا هر کسی به دنبال ایراد گرفتن بر آنها در حالیکه این موارد حکمت آن احکام استنه علت تامه و مصلحت اصلی جعل آنها.
بنابراین، جواب ما حکمت به تنهایی نیست؛ جواب ما این است که هرحکمی صادر میشود بر اساس اصول عقلی عدالت، رحمت و حکمت است.

صدیق;455436 نوشت:
اما اینکه تک تک احکام و اموزه های جزیی انرا در نظر بگیریم و بخواهیم علت و وجه انها را بفهمند، این قطعا امری است نشدنی. نه در دین اسلام و نه در هیچ دین دیگر.

صدیق;455436 نوشت:
اینکه در جواب حکمت و علت احکام گفته شود ما علتش را نمیدانیم، ایا به این معناست که دین رمز الود است.
اگر احکام بر اساس یک سری پشتوانه های عقلی مستند باشد، ایا ایرادی دارد و ایا نمیتوان به این برنامه اعتماد کرد.

با تشکر از پاسخ خوب شما ، راستش من مانده ام که چه بگویم چرا که اگر جواب اینجا که یک مصلحت و حکمت است را در نظر بگیرم و قبول کنم ، و بگویم یک مورد از حقوقم ، حکمتش را نفهمیدم و واگذارش میکنم به خدا ، در دیگر پست ها هم همین جواب را گرفتم . از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان ، دو تاپیک زدم که همگی در مورد حقوق زن هستند و تایید نشدند برای جواب . این شک من را بیشتر میکند که چرا من همه اش به در بسته میخورم و جوابی برای من نیست ؟ در تاپیک هایی که گفتم و هنوز منتظرم تا جوابم را بدهند و هر بار میگویند میدهیم و حالا دیگر حتی جوابم را نمیدهند ، کلی شبهه (نه یکی و نه 10 تا ) در خصوص زنان از زبان معصومین ع داشتم که در نظر هر زنی تحقیر و توهین است . من ماندم و بی جوابی در دین :Ghamgin:

سلمان14;456023 نوشت:
پیشنهاد حقیر اینه که به زور برای زنها انگشت بکارند و از آنها پول انگشت اضافی را بگیرند!!!!

بیشتر توضیح میدهید متوجه نشدم

وقتی قرار است معیار برای تعیین دیه فقط و فقط تعداد انگشتان باشد
پس اگر انگشتان کسی را زیاد کردیم، باید ازش دیه هم بگیریم.

[=microsoft sans serif]باسلام

شبـنم;455466 نوشت:
دیه ی یه پسر بچه هم بیشتر از یک زن میانسال باشه اون پسر بچه کدوم خونواده رو خرج میده

جواب این هم واضحه، اگر شما فرض قبل را قبول دارید و قبول کردید، بیشتر بودن دیه این شخص نیز به این دلیل است که با کشته شدن یک پسر بچه، یک نیروی کار و یک نیروی دفاعی و کسی که میتواند یک زندگی را اداره کند از بین می رود و به صورت بالقوه یک مرد از بین رفته است.

شبـنم;455466 نوشت:
من و دوستام هر چی پرسیدم شما گفتید مصلحت خدا این بوده . مصلحت خدا این بوده که یه مرد زنش رو تو خونه زندانی کنه ؟؟؟؟؟ مصلحت خدا اینه که یه مرد هر وقت خواست صیغه کنه بدون در نظر گرفتن شرایط همسر و فرزندانش . هر زمانی میلش کشید سراغ یکی دیگه بره

اولا: خدا به هیچ وجه نفرموده که مرد حق دارد زنش را در خانه زندانی کند. بلکه اجازه بیرون رفتن در مسائلی که انجام آن در بیرون منزل برای زن واجب نیست و صرفا مستحب است را در اختیار مرد قرار داده است. اما اگر زن برای انجام کارهای واجب خود که انجام ان نیاز به بیرون رفتن از خانه دارد همانند صله رحم یا انجام حج واجب یا یاد گیری دانشهای مورد نیاز واجب خود همانند احکام و اعتقادات دینی نیازی به اجازه شوهرش ندارد.
حکمت اینکه اجازه در این موارد در اختیار مرد است صرفا به این دلیل است که مرد در احکام خانوادگی همانند یک مدیر در نظر گرفته شده است که چون وظیفه تأمین مالی و امنیت خانواده به مرد است، در مقابل افراد خانواده نیز باید کارهای بیرون خانه خود را با او هماهنگ کنند.

ثانیا: امروزه که دیگر از این بحثها مطرح نیست و امر کاملا برعکس شده است و اجازه مردها در اختیار مردهاست.
اگر واقعا بحث شما دین است و اینکه دین مردها را چنین بار آورده است و باعث جری شدن آنان نسبت به زنانشان شده است، باید عرض کنم که این مطلب برعکس است و هرچه مرد دیندارتر بوده است و الان دیندارتر است، همسر و فرزندانش را بیشتر دوست دارد و انان را تحت فشار نمیگذارد.

[=microsoft sans serif]

شبـنم;455466 نوشت:
من از شما پرسیدم تا اونجایی که میدونم شرایط زمان و وضع جامعه میتونه باعث تغییر در حکم اصلی بشه و احکام ثانویه رو پدید بیاره حالا به نظر شما در این دوره و زمونه مسئله ای مثل خروج زن بدون اذن شوهر مطلقاً حرامه چقدر قابل قبوله ؟؟ مگه جامعه بسته دیروز است که زن برای هر کاری از شوهرش اجازه بگیره . یا مسئله ی دیه الان تو جامعه ایران به نظر شما نباید تغییر کنه ؟

اولا: تغییر شرایط هیچ گاه باعث تغییر حکم نمیشود بلکه با تغییر شرایط، گاهی اوقات موضوع حکم عوض میشود و حکم آن عوض میشود.

ثانیا: احکام ثانویه در مواردی پیش می آید که یکی از عناوین احکام ثانویه پیش بیاید. عناوینی که بتواند جلوی یک حکم شرعی اولی را بگیرد. این موارد مشخص هستند و عبارتند ضرر، اضطرار، فراموشی، عسر و حرج، اکراه، تقیه، نذر، عهد، قسم، اطاعت از والدین، شرط کردن چیزی در ضمن عقد لازم، مقدمه بودن چیزی برای چیزی و اهم نسبت به مهم.
حالا این مسئله موجب پیدایش کدام حکم ثانوی میشود و شرایط کنونی کدام از عناوین احکام ثانوی را ایجاد کرده است.

البته توجه به یک نکته مهم است.
اگر حکم حکومتی مصداقی برای احکام ثانوی باشد، چنانچه برخی چنین اعتقادی دارند، به واسطه مصلحت عمومی جامعه در حکومت اسلامی نقصان دیه زن از بیت المال داده میشود.
اما همانطور که میدانید، حکم حکومتی یا حکم ثانوی( چه این دو یکی باشند یا دو حکم متفاوت) تا زمانی تاب مقاومت و جلوگیری از حکم اولی را دارد که عنوانش باقی باشد. به محض اینکه آن عنوان برطرف شد، حکمش را نیز برطرف میشود و نکته دیگر هم اینکه همزمانی که حکم ثانوی به واسطه موضوعش ایجاد شده، حکم اولی باقی است و از بین نرفته و تغییر نیز نکرده است بلکه به واسطه پیدا شدن یک مسئله ای همانند ضرر و ... جلوی حکم اولی گرفته میشود. مثلا کسی که روزه برایش ضرر دارد، تا زمانی که این عنوان باقی است، حکم اولی روزه که وجوب است از او برداشته میشود ولی به محض اینکه ضرر برطرف شد و دیگر روزه ضرر نداشت، حکم اولی باز هم او را شامل میشود.

صدیق;457278 نوشت:
جواب این هم واضحه، اگر شما فرض قبل را قبول دارید و قبول کردید، بیشتر بودن دیه این شخص نیز به این دلیل است که با کشته شدن یک پسر بچه، یک نیروی کار و یک نیروی دفاعی و کسی که میتواند یک زندگی را اداره کند از بین می رود و به صورت بالقوه یک مرد از بین رفته است.

:Moteajeb!: . اون خانمی که در حال حاضر برای جامعه و خانواده اش مفید بوده و هست چی ؟ یه نیروی کار از بین نرفته ؟ دوست عزیز داری درباره از بین رفتن مردی حرف میزنی که احتمال داره بر اثر حادثه ایی دیگر یا به مرگ طبیعی هیچ وقت به اون سن نرسه از همین حالا برای اون نوزاد پسر یا پسر بچه باید دیه ایی برابر یک مرد کاملدر نظر گرفته بشه ؟؟؟

صدیق;457278 نوشت:
اما اگر زن برای انجام کارهای واجب خود که انجام ان نیاز به بیرون رفتن از خانه دارد همانند صله رحم یا انجام حج واجب یا یاد گیری دانشهای مورد نیاز واجب خود همانند احکام و اعتقادات دینی نیازی به اجازه شوهرش ندارد.

درباره صله رحمی که گفتید چه چیزی واجبتر از رفتن به خانه پدر و مادر و دیدن و عیادت آنهاست تا اونجایی که من از دوستان پرسیدم اگر مردی حتی از سر لجبازی مانع رفتن زن به خانه پدرش شود زن باید باز هم اطلاعت کند.

صدیق;457278 نوشت:
اگر واقعا بحث شما دین است و اینکه دین مردها را چنین بار آورده است و باعث جری شدن آنان نسبت به زنانشان شده است

فقط بحث دین نیست براساس این احکام قوانین ما نوشته شده. و این قوانین در خیلی از جاها به ضرر زنان تمام شده . وگرنه در خانه ما هم ندیدم مادرم برای این بیرون رفتن ها از پدرم اجازه بگیره اصلا چنین چیزی معنی نداره

شبـنم;457284 نوشت:
. اون خانمی که در حال حاضر برای جامعه و خانواده اش مفید بوده و هست چی ؟ یه نیروی کار از بین نرفته ؟ دوست عزیز داری درباره از بین رفتن مردی حرف میزنی که احتمال داره بر اثر حادثه ایی دیگر یا به مرگ طبیعی هیچ وقت به اون سن نرسه از همین حالا برای اون نوزاد پسر یا پسر بچه باید دیه ایی برابر یک مرد کاملدر نظر گرفته بشه ؟؟؟

با شما موافقم. برای زن چطور است تبصره میگذارند که بچه مثلا در فلان سن پیشش میماند و بعد از آن میتواند برود پیش پدرش و نه مادرش و قانون از ریز و درستش را محاسبه میکند و یا برای قوام بودم زنان حدیثی نیاورده اند ولی در این مورد از همان ابتدا حواسشان جمع بوده است؟ با این حساب توجیه اینکه دیه بیشتر برای مردان به علت قوام بودن است ، توجیه درستی نیست چرا که قوام بودن گویا دلیل اصلی نیست ، چرا که یک نوزاد متولد نشده پسر نیز همان مقدار را میگیرد . چون قرار است حدود 20 سال بعد ! قوام شود ؟ شاید ؟ حواسشان به قوامامن آینده بوده که یک نوزاد به دنیا نیامده پسر ، دیه اش از یک زن قوام بیشتر است . به نوزاد فکر کرده اند که بعدا چکاره میشود به فکر زنانی که چنین سرنوشتی دارد و زیاد هم هستند نبوده اند؟

چه بگویم که هر چه در این مسئله جلوتر روم ، شک م نبیشتر میشود ، این مسئله را بگویم چرا به زن توجه نکرده ، آن را بگویم ؟ احادیث و توصیفات زیبا در باره زنان مخصوصا در نهج البلاغه را بگویم یا حکمت این همه راز های حقوقی زنان را که نه میدانند و نه میدانیم ؟

سلام
خانم باران نظرتون رو در مورد اين بخش از صحبت من نفرموديد :

hoda..;455255 نوشت:
يه مطلب ديگه هم عرض كنم در مورد ديه زن و مرد :
اين كه بعضي ها مي گن در اسلام ديه مرد از زن بيشتره و اين دليل بر ارزشمندي بيشتر مرد از زن در اسلامه ، بنظر مي آد كمي چشمشون رو بر روي احكام ديگر اسلام بستند . اگر اين استدلال صحيح باشه و اگر ديه و ... ميزان ارزشمندي افراد رو در اسلام تعيين مي كنه پس در مورد جهاد كه در اسلام بر مرد واجبه و بر زن واجب نيست چه مي گويند ؟ جهاد كه ديگر ديه و ... ندارد .
مرد بايد جانش را تماما فدا كند اما زن خير .
پس در اينجا با آن استدلال بايد بگوييم از نظر اسلام زن ارزشمند است و مرد بايد جانش را فدا كند ، كشته شود ، چشم بدهد ، گوش بدهد ، دست و پا بدهد ، اما زن تكليفي در اين زمينه ندارد . معناي اين احكام با استدلال فوق جز اين نيست كه در اسلام به زن بها داده شده اما به مرد خير ؛ حالا باز در ديه اعضا نصفه نيمه هم كه شده ، ديه اي به زن مي دهند اما در جنگ ، خير. مرد بدون هيچ ديه و بهاي مادي ايي ، به جنگ مي رود و كشته و زخمي مي شود ولي زن در امنيت تمام در خانه اش نشسته است .
احكام اسلام را اگر بخواهيد جز جزء و جدا از هم ببينيد ، جواب نمي گيريد بايد متصل به هم و پيوسته ببينيد .آنگاه متوجه مي شويد كه هيچ تفاوتي وجود ندارد و اصالت و بهاي افراد ، به خون و ديه و ارزش مادي شان نيست زيرا اگر اينطور تصور كنيد با موارد نقض زيادي مواجه مي شويد .

اگر ديه ، معادل بها و نمايانگر ارزش مادي افراد هست و چون ديه زن نصف ديه مرده به زعم شما ارزش او نصف مرد در اسلام هست ، پس حكم جهاد كه بر مرد واجبه و هيچ ديه اي به او تعلق نمي گيره و حتي در صورت نقص عضو در جنگ نه بهايي و ديه اي شرعا داره و نه در صورت مرگ ، ديه اي داره در نظر شما چگونه است ؟ . اگر استدلال شما بر مبناي ارزش انساني در ديه باشه و اينكه مرد ارزشش از زن در اسلام بر اساس ديه، بيشتر هست چه پاسخي به حكم جهاد كه در اسلام بر مرد واجبه و هيچ ديه اي دريافت نمي كنه داريد ؟ايا معناي اين حكم اين هست كه خدا براي مرد ارزشي قائل نبوده و جان او را فدا نموده بدون حتي يك ريال ديه ؟درصورتي كه حكم جهاد را بر زن واجب نكرده است و مرد در جهاد بايد جانش را بدهد اما زن بايد بنشيند در خانه اش در امنيت كامل ؟
موضوع قفل شده است