چرا خدا در قران در مورد حضرت علی ع و امام زمان ع به طور قاطع صحبت نکرده

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا خدا در قران در مورد حضرت علی ع و امام زمان ع به طور قاطع صحبت نکرده

چرا خدا در قران در مورد تمام پیامبران صحبت کرده ولی در مورد حضرت علی و امام زمان به طور قاطع صحبت نکرده طوری که سنی ها قانع بشن؟

با سلام
اینکه فرمودید در قران در مورد تمام انبیا صحبت شده است سخن صحیحی نیست. اگر فرض کنیم برای هریک از انبیا تنها یک ایه نازل می شد الان باید حدود 124 هزار آیه می داشتیم. که با تعداد ایات کنونی غیر قبل مقایسه است.
در مورد صحبت دوم شما به طور خلاصه باید گفت، قرآن بسان قانون اساسی می‌باشد و انتظار اینکه همه چیز در آن آورده شود، کاملاً بی‌مورد است. نماز و روزه و زکات نیز که از عالی‌ترین فرائض اسلام است به طور کلی در قرآن وارد شده و تمام جزئیات آنها از سنّت پیامبر (ص) گرفته شده است.
در مورد اهل سنت اگر به مبانی آنان در مورد انتخاب خلیفه مراجعه شود به خوبی معلوم می شود که بر خلاف شیعه که با تمسک به قرآن و سخنان پیامبر جایگاه خلافت و امامت را به خوبی تبیین کرده است؛ اهل سنت در این مورد با اشکالات فراوانی روبه به رو هستند تا جای که می بینیم شرائط فراوان با اختلافات فراوان را بیان کرده اند که در برخی موارد این شرائط با شرائط خلفاء در تضاد قرار می گیرد.

با سلام


اولا: معرفي شخص و يا اشخاص به دو شيوه قابل تبيين است:


1ـ معرفي اسمي كه شخص و يا اشخاص مورد نظر، با ذكر نام و خصوصيات شناسنامه اي معرفي شود.
2ـ معرفي توصيفي كه اوصاف شخص مورد نظر ذكر گردد و به بيان ويژگي هاي بارز و يا منحصر به فرد آن شخص و يا اشخاص، پرداخته شود.



شيوه قرآن كريم در معرفي ائمه ـ عليهم السلام ـ ، معرفي با روش توصيفي است با اين توضيح كه قرآن كتابي است كه هدفش هدايت جامعه و بيان حقايق در حد اتمام حجت بر بندگان است لذا در مورد پيامبران الهي (جز تعداد اندكي) و نيز وقايع و رخدادهاي مهمي كه در قرآن مطرح شده است اين شيوه اتخاذ شده و به لحاظ اين كه ضرورتي براي ذكر نام آنان نبوده است ، به بيان كليات قضيه اكتفا نموده است.


در خصوص معرفي ائمه ـ عليهم السلام ـ نيز گرچه قرآن صريحا به ذكر نام آنان نپرداخته است اما در آيات متعددي با بيان اوصاف و ويژگي هاي منحصر به فرد آنان، چهره درخشان امامان و جانشينان پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را به خوبي معرفي نموده است به گونه اي كه اين ويژگي ها بر فرد ديگري جز شخصيت ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ قابل تطبيق نمي باشد.



از جمله اين ويژگي ها، وصف عصمت و ضرورت مصونيت قطعي جانشيان پيامبر و امامان ـ عليهم السلام ـ از هر گونه گناه و خطا است و نيز علم بي پايان آنان كه از ناحيه خداوند متعال به آنان موهبت مي شود و اصطلاحا از آن به «علم لدنّي» تعبير مي شود. لزوم اين اوصاف براي امام و جانشين بعد از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بيان گر آسماني بودن مقام امامت و الهي بودن اين منصب است كه مي بايد از سوي خداوند برگزيده شود.



در اين جا به دو نمونه از اين دسته آيات اشاره مي نمايم. از جمله در آيه معروف به «اولي الامر» مي فرمايد: يا ايها الذين آمنوا اطيعو الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم...(1) اي كساني كه ايمان آورده ايد از فرامين خدا اطاعت كنيد و از پيامبر و صاحبان امر تبعيت نمائيد. در اين آيه شريفه اطاعت از سه مرجع واجب و ضروري شمرده شده است: يكي اطاعت از دستورات خداوند دوم اطاعت از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و سوم اطاعت از صاحبان امر (حكومت) طبق اين آيه اين سه مرجع، بر همگان ولايت تشريعي دارند و همه ملزم به تبعيت و پيروي از آنان اند.



نكته قابل تأمل در آيه اين است كه اطاعت رسول در اين آيه در رديف اطاعت از خدا قرار گرفته و اطاعت از اولي الامر نيز مساوي با اطاعت رسول ذكر شده و بر آن عطف شده است. آيه، لزوم اطاعت در هر سه مورد را مطلق ذكر نموده است هم چنان كه اطاعت از خداوند، مطلق و بدون استثنا است اطاعت از رسول نيز چنين است و اطاعت از اولي الامر نيز از سنخ اطاعت از رسول است به همين جهت لفظ «اطيعوا» در مورد رسول تكرار شده و در مورد اولي الامر بدون تكرار به واسطه واو عاطفه بيان شده است كه نشان مي دهد اطاعت رسول و اولي الامر هر دو از يك سنخ است بنابراين، اطلاق آيه بر لزوم اطاعت از اولي الامر بيان گر عصمت آنان از هر گونه عيب و خطا است زيرا بدون عصمت، امر به اطاعت مطلق معقول نبوده و با حكمت الهي سازگار نمي باشد، چون حتي در يك مورد اگر شخص معصوم نباشد و دچار خطا و گناه شود، اطاعت از او، اطاعت از جاهل و عاصي خواهد بود. اين آيه در حقيقت در صدد معرفي و توصيف از كساني است كه در ميان امت پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ وجود دارند و داراي چنين ويژگي هايي هستند و همانند پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ واجب الاطاعه مي باشند. از نظر مصداقي اين آيه صرفا بر معصومين ـ عليهم السلام ـ قابل تطبيق مي باشد و مصداق ديگري براي آن وجود ندارد.



نمونه دوم، آيه شريفه اذابْتَلَي إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُك لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ(2) هنگامي كه خداوند ابراهيم را با حقايقي امتحان كرد و آن ها را به اتمام رسانيد به او فرمود: تو را به مقام امامت و پيشوائي مردم ارتقاء خواهيم داد. ابراهيم گفت: از فرزندانم كسي بدين مقام نائل خواهند شد؟ خدا فرمود: عهد امامت و پيشوائي به ستمكاران نخواهد رسيد.



مفاد آيه شريفه اين است كه در احراز مقام امامت، استعداد ذاتي و نورانيت و صفات ويژه لازم است و هر كس نمي تواند به اين مقام رفيع دست يابد لذا حضرت ابراهيم ـ عليه السلام ـ با اين كه مقام نبوت را داشت، براي ارتقاء به مقام امامت و رهبري امت، بعد از ارتقاء به مرتبه يقين و مشاهده ملكوت آسمان و زمين(3) و گذراندن امتحانات سخت آتش نمرود و ذبح اسماعيل و... مفتخر به مقام امامت گرديد. ذيل آيه دلالت دارد بر اين كه مهم ترين شرط تصدي مقام امامت عصمت از گناه و خطا است زيرا كسي كه آلوده به ستم و گناه باشد لياقت پيشوائي مردم را ندارد چون امام از هر نظر مي بايد الگو باشد و چنين امري بدون وصف عصمت ممكن نمي باشد زيرا ارتكاب هر نوع ستم و گناه ظاهري و باطني با مقام امامت تضاد دارد.



اين دسته از آيات به روشني دلالت دارد كه اولا عصمت و مصونيت از گناه و خطا مهم ترين شرط تصدي مقام امامت است و امام و جانشينان پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ هم سنخ پيامبراند كه خداوند اطاعت و پيروي از آنان را بدون قيد و شرط واجب شمرده است.



ثانياً ـ بر اساس توصيه خود قرآن بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْك الذِّكرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكرُونَ(4) امر تبيين و توضيح آيات قرآن كه شامل تفسير و تطبيق آن بر مصاديق مي شود، بر عهده پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ گذاشته شده است. به همين جهت سنت در كنار قرآن، منبع ديگر دين است و اگر يك موضوعي در قرآن به طور كلي و يا توصيفي مطرح شده است در سخنان پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ شرح و تطبيق آن بيان شده است. مسأله معرفي و ذكر جزئيات مربوط به جريان امامت همانند جزئيات احكام نماز از نظر تعداد ركعات و كيفيت و ديگر خصوصيات است. هم چنان كه اصل تشريع نماز در آيات قرآن مطرح شده اما تفصيل و تطبيق و جزئيات آن در لسان پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ آمده است. تفسير و تطبيق آيات مربوط به امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ نيز در احاديث متعددي از زبان پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بيان شده است.



جابر خدمت پيامبر عرض مي كند: يا رسول الله قد عرفنا الله و رسوله فمن اولي الامر الذين قرن الله طاعتهم بطاعته؟ مي گويد: يا رسول الله ما خدا و پيامبرش را شناختيم اما صاحبان امر چه كساني اند كه خداوند فرمانبري از آنان را همسان با فرمانبري از خود قرار داده است؟ پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمايد:« هم خلفائي يا جابر و ائمه المسلمين بعدي اولهم علي بن ابي طالب ثم الحسن ثم الحسين...(5)» اي جابر آنان جانشينان من و پيشوايان مسلمانان بعد از من اند كه اولين آنان علي بن ابي طالب، سپس فرزندش حسن، سپس حسين و.. مي باشد. در اين حديث پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ تك تك امامان 12 گانه را به عنوان مصاديق آيه با ذكر خصوصيات اسمي آنان معرفي نموده است. در برخي احاديث پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ جانشيان خود را به عنوان پاكان معصوم معرفي نموده است مي فرمايد: «انا و علي و الحسن و الحسين و تسعة من ولد الحسين مطهرون معصومون. من و علي و حسن و حسين و نه فرزند حسين، پاك و معصوم از گناه و خطا ايم».(6)
و احاديث فراوان ديگر در مجامع حديثي شيعه و اهل سنت نقل شده است همگي گوياي تطبيق اين آيات بر امامان اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و معصوم بودن آنان است. در حالي كه ديگر خلفا از جمله ابوبكر و عمر نه تنها مدعي عصمت و علم نبوده بلكه خود مكررا بر جهل و خطاي خويش اعتراف نموده اند.(7)



نتيجه اينكه: ويژگي ها و توصيفات مطرح در آيات قرآني راجع به مساله امامت و جانشينان پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نشان مي دهد كه اولا قرآن با شيوه توصيفي مقام امامت و امامان وجانشينان پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را معرفي نموده است. ثانيا با توجه به احاديث تفسيري ذيل اين آيات، پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در موارد متعددي اين آيات را بر امامان اهل بيت ـ عليهم السلام ـ تطبيق نموده و مصاديق آيات را با خصوصيات اسمي آنان به عنوان دوازده امام بعد از خود معرفي نموده است. بنابراين با وجود اين توصيفات، حجت بر همگان تمام است و هيچ عذر و بهانه در معرفي اوصاف و مصاديق جانشينان پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ براي انسان هاي منصف و حقيقت جوئي باقي نمي ماند.
ضمن اين كه هيچ كدام از خلفا ادعاي عصمت و مصونيت از خطا را نداشته و بلكه خلفاي بني اميه و بني عباس معروف به ستم پيشگي و عداوت نسبت به خاندان پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي باشند. از اين نظر با توجه به قاعده تقسيم، حتي از بعد تطبيقي قضيه، هيچ مصداق ديگري جز امامان معصوم دوازده گانه اهل بيت ـ عليهم السلام ـ براي اين دسته از آيات يافت نمي شود بنابراين روشن مي گردد كه مقام امامت، منصبي الهي است كه مستلزم علم و عصمت است و اولي الامر كه خداوند اطاعت آنان را بر همگان واجب نموده اند، كساني اند كه همانند پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ معصوم از هر گونه لغزش و خطا باشند تا بتوانند صلاحيت تصدي مقام امامت و رهبري امت را در هر شرائطي داشته باشند.



پاورقی:
1. نساء : 59.

2. بقره : 124.
3. «وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ» انعام : 75.
4. نحل : 44.
5. اعلام الوري باعلام الهدي، ص397. تفسير نور الثقلين، ج1، ص499. تفسير الميزان، ج4، ص409.
6. عيون اخبار الرضا (ع) ج1، ص64. کمال الدين، ص280. مناقب آل ابي طالب، ج1، ص253.
7. بررسي مسائل کلي امامت، ص74.


علی عباسی;234009 نوشت:
چرا خدا در قران در مورد تمام پیامبران صحبت کرده ولی در مورد حضرت علی و امام زمان به طور قاطع صحبت نکرده طوری که سنی ها قانع بشن؟

با سلام
دوست گرامی سوال شما بارها و بارها در سایت تکرار شده

http://www.askdin.com/thread827.html

http://www.askdin.com/thread3102.html

http://www.askdin.com/thread2340.html

http://www.askdin.com/thread691.html

.

ای بابا خب بچه ها اول برید مطالب قبلی رو بخونید اگه جواب چراتون رو نگرفتید بعد پست جدید بزنید

علی عباسی;234009 نوشت:
چرا خدا در قران در مورد تمام پیامبران صحبت کرده ولی در مورد حضرت علی و امام زمان به طور قاطع صحبت نکرده طوری که سنی ها قانع بشن؟

ایا علی و فقط علی مولود کعبه نیست ایا کسی هم هست که بتواند منکر ان شود ایا این کفایت نمیکند و باید نام او صراحتاً در قران کریم میامد تا منکران را ناخوش اید و در کتاب خدا دست ببرند !

مرصاد;234355 نوشت:
بنام الله
با صلوات بر محمد و ال محمد

منم یه سوال دارم چرا تعداد رکعتهای نماز در قران نیامده ؟ اصلا چرا تمام احکام در قران نیامده ؟ پس نمیشود با این چرا ها به تشیع ایراد گرفت .دوما که در قران امده ما نمی بینیم همانطور که دوستمان کارشناس عزیز رسا توضیح دادند

پاسخ درخوری بود اما موقع مباحثه اینجور پاسخ ها باعث انحراف از موضوع اصلی میشه چون اول باید به اون چراها جواب بدی بعد جواب سوال اول رو بدی و این درست نیست
موضوع قفل شده است