جمع بندی چرا خدا این حق رو به مرد داده که بتونه مانع رفتن زن حتی به دیدن والدینش بشه؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا خدا این حق رو به مرد داده که بتونه مانع رفتن زن حتی به دیدن والدینش بشه؟
با عرض سلام  خسته نباشید چرا خدا این حق رو ب مرد داده ک بتونه مانع رفتن زن حتی ب دیدن والدینش بشه و بعد هم گفته میشه ک اگ مرد این نامردیو کنه توی قیامت باید جواب پس بده؟ چرا این حق بهش داده شده؟
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد شعیب
با سلام خدمت شما دوست گرامی اولا باید بدانید در این مطلب بین فقها اختلاف وجود دارد برخی می گویند در صله رحم واجب، نیاز به اذن شوهر برای بیرون رفتن نیست برخی می گویند نیاز به اذن هست و اگر شوهر اجازه ندهد به حد اقل آن مثلا تماس تلفنی و یا تصویری از راه دور اکتفا کند پس این مساله اختلافی است در زیر چند نمونه از این فتاوی را می آوریم :    آیت الله العظمی خامنه ای  صله رحم امری واجب است حتی در مواردی می تواند به صورت ساده تر (ولو به صورت تلفنی باشد و...) اقدام به صله رحم کند و از طرفی هم شوهر مانع برای صله رحم شود زن نمی تواند بیرون برود ولی اگر از طریق تلفنی هم مانع می شود و بستگان او هم نتوانند به در خانه او بیایند، حرجی بر این زن نیست و وجوب از او برداشته می‌شود.اگر شوهر بی‌دلیل مانع صله رحم زن شود ، گناه کرده ولی بر زن واجب است که بی اذن او از خانه او بیرون نرود. آیت الله العظمی مکارم:  در امر واجب (یاد گیری احکام لازم و یا صله رحم و..) نیازی به اجازه شوهر نیست.  آیت الله العظمی سیستانی: اگر تنها راه صله رحم به بیرون رفتن است (یعنی به صورت تلفنی و یا آمدن اهل و فامیل به منزل و... امکان ندارد) نیازی به اجازه نیست.   ادامه دارد...
ادامه... اما جدای از این اختلاف فتاوی به این مساله می پرازیم : چون نظام خانواده مانند سایر نظام‏ها، نیاز به مدیر دارد، اسلام از میان اعضای خانواده، شوهر را به عنوان مدیر انتخاب کرده و هزینه زندگی و مسئولیت فرزندان را در بسیاری از موارد برعهده او قرار داده است. همان گونه که حضانت فرزندان را تا مدت محدودی برای مادر (که از عواطف زیادتری برخوردار است) مقرّر فرموده است. از این رو، رضایت شوهر در خروج از منزل براساس مدیریت شوهر و در قبال پرداخت هزینه همسر و تحکیم نظام خانواده و حفظ حقوق مردان و فرزندان است. ثمرات این مدیریت اسلامی در خانواده‏های متدین مشهود است.(1) اضافه بر این که وجود زن برای بیگانگان و نامحرمان حساس تر از وجود مرد است، چنان که از لحاظ جسمی، زن ضعیف تر است. بنابراین، زن ممکن است مورد تعرض قرار بگیرد که آمارهای موجود در این باره کاملاً گویا است. مرد به خاطر حفظ ناموس خویش اجازه نمی‏دهد همسرش بدون اطلاع او از خانه خارج شود. مرد برای اطمینان خاطر خویش و برای مصونیت زن باید در جریان آمد و شد خانمش به خانه و خارج از آن قرار گیرد. با توجه به آسیب پذیری زن در محافل و همنشینی‏ها به مرد این حق داده شد که برای کنترل همسر خویش به او اجازه خروج از خانه را بدهد یا ندهد. از طرف دیگر مسؤلیتی که مرد برای تأمین نیازمندی‏های زندگی دارد، به طور طبیعی و عادی او را به صحنه اجتماع می‏کشاند، در حالی که زن چنین وظیفه‏ ای ندارد. بنابراین خروج مرد از خانه الزامی است و اذن گرفتن بی معنا است، برخلاف خروج زن.   اما این که در صله رحم هم اجازه را مطلق بدانیم شاید به خاطر این باشد که این حکم خروج زن آنقدر مهم است که استثناء زدن آن به قیود مختلف موجب مختل شدن کلی آن باشد به این معنا که اگر دائم بخواهیم این کم را با قیود مختلف قید بزنیم چیزی از اصل این اختیار شوهر باقی نماند به همین دلیل آن را باقیود اخلاقی مانند آنچه در سوال مطرح کردید مقید می کنند مانند این که می گویند مرد باید اخلاقا به نیازهای روحی و روانی همسرش اعتنا کند.  
جمع بندی پرسش: چرا خدا این حق را به مرد داده که بتواند مانع رفتن زن حتی به دیدن والدینش بشود و بعد هم گفته می شود که اگر مرد این نامردی را انجام دهد قیامت باید جواب پس بدهد؟ چرا این حق به ایشان داده شده؟ پاسخ: در ابتدا باید بدانید در این مطلب بین فقها اختلاف وجود دارد برخی می گویند در صله رحم واجب، نیاز به اذن شوهر برای بیرون رفتن نیست برخی می گویند نیاز به اذن هست و اگر شوهر اجازه ندهد به حداقل آن مثلا تماس تلفنی و یا تصویری از راه دور اکتفا کند پس این مساله اختلافی است در زیر چند نمونه از این فتاوی را می آوریم(1) :  آیت الله العظمی خامنه ای: صله رحم امری واجب است حتی در مواردی می تواند به صورت ساده تر (ولو به صورت تلفنی باشد و...) اقدام به صله رحم کند و از طرفی هم شوهر مانع برای صله رحم شود زن نمی تواند بیرون برود ولی اگر از طریق تلفنی هم مانع می شود و بستگان او هم نتوانند به در خانه او بیایند، حرجی بر این زن نیست و وجوب از او برداشته می‌شود.اگر شوهر بی‌دلیل مانع صله رحم زن شود ، گناه کرده ولی بر زن واجب است که بی اذن او از خانه او بیرون نرود. آیت الله العظمی مکارم:  در امر واجب (یاد گیری احکام لازم و یا صله رحم و..) نیازی به اجازه شوهر نیست.  آیت الله العظمی سیستانی: اگر تنها راه صله رحم به بیرون رفتن است (یعنی به صورت تلفنی و یا آمدن اهل و فامیل به منزل و... امکان ندارد) نیازی به اجازه نیست.   اما جدای از این اختلاف فتاوی به این مساله می پرازیم : چون نظام خانواده مانند سایر نظام‏ ها، نیاز به مدیر دارد، اسلام از میان اعضای خانواده، شوهر را به عنوان مدیر انتخاب کرده و هزینه زندگی و مسئولیت فرزندان را در بسیاری از موارد برعهده او قرار داده است. همان گونه که حضانت فرزندان را تا مدت محدودی برای مادر (که از عواطف زیادتری برخوردار است) مقرّر فرموده است.  «الرجال قوّامون علی النساء بما فضّل اللّه بعضهم علی بعض و بما انفقوا من اموالهم؛ مردان سرپرست زنان هستند به خاطر مزیت هایی که خداوند برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است و به خاطر آنکه از اموال شان برای آنان هزینه می نمایند.»(2) از این رو، رضایت شوهر در خروج از منزل براساس مدیریت شوهر و در قبال پرداخت هزینه همسر و تحکیم نظام خانواده و حفظ حقوق مردان و فرزندان است. ثمرات این مدیریت اسلامی در خانواده‏ های متدین مشهود است. اضافه بر این که وجود زن برای بیگانگان و نامحرمان حساس تر از وجود مرد است، چنان که از لحاظ جسمی، زن ضعیف تر است. بنابراین، زن ممکن است مورد تعرض قرار بگیرد که آمارهای موجود در این باره کاملاً گویا است. مرد به خاطر حفظ ناموس خویش اجازه نمی‏دهد همسرش بدون اطلاع او از خانه خارج شود. مرد برای اطمینان خاطر خویش و برای مصونیت زن باید در جریان آمد و شد خانمش به خانه و خارج از آن قرار گیرد. با توجه به آسیب پذیری زن در محافل و همنشینی‏ ها به مرد این حق داده شد که برای کنترل همسر خویش به او اجازه خروج از خانه را بدهد یا ندهد. از طرف دیگر مسؤلیتی که مرد برای تأمین نیازمندی‏های زندگی دارد، به طور طبیعی و عادی او را به صحنه اجتماع می‏ کشاند، در حالی که زن چنین وظیفه‏ ای ندارد. بنابراین خروج مرد از خانه الزامی است و اذن گرفتن بی معنا است، برخلاف خروج زن. اما این که در صله رحم هم اجازه را مطلق بدانیم شاید به خاطر این باشد که این حکم خروج زن آنقدر مهم است که استثناء زدن آن به قیود مختلف موجب مختل شدن کلی آن باشد به این معنا که اگر دائم بخواهیم آن را با قیود مختلف قید بزنیم چیزی از اصل این اختیار شوهر باقی نماند به همین دلیل آن را باقیود اخلاقی مانند آنچه در سوال مطرح کردید مقید می کنند مانند این که می گویند مرد باید اخلاقا به نیازهای روحی و روانی همسرش اعتنا کند.   پی نوشتها: 1- بنی هاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، جامعه مدرسین، قم، 1385، ص 409. 2- نساء: 34.
موضوع قفل شده است