جمع بندی چرا خداوند حق الناس را نمی بخشد؟

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا خداوند حق الناس را نمی بخشد؟

باسمه تعالی

چرا خداوند حق الناس را نمی بخشد؟

با سلام؛

1-حدیثی از پیامبر(ص) داریم:

در قیامت بنده به سبب كارهای خوبش، در حالی که خوشحال است وارد محشر می شود. ناگهان شخصی از راه می رسد و می گوید: خداوندا! این شخص[در دنیا] به من ظلم کرده است. پس از کارهای نیک او گرفته می شود و به آن مظلوم داده می شود تا جایی که کار خوب و حسنه ای برای بدهکار باقی نمی ماند، ولی هنوز طلبکار راضی نشده و حقش را طلب می کند، آنگاه از گناهان طلبکار برداشته به بدهکار می دهند تا جایی که آن بنده، جهنمی می شود.»(ری شهری، میزان الحکمه، ج6، ص535)

حدیثی از امام صادق(ع) داریم :

«اِذا كَانَ یَومُ القِیامَةِ نَشَرَ اللّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى‏ رَحمَتَهُ حَتّى یَطمَعَ اِبلِیسَ فِى رَحمَتِهِ»هنگامى كه قیامت فرا میرسد، خداوند به قدرى رحمت خودش را به روى مردم گسترش می‏دهد كه حتّى ابلیس در اینكه مورد لطف قرار گیرد به طمع میافتد.

سوال 1 - خداوند که دارای فضل عظیمی است میتواند به شخص طلبکار انقدر حسنات بدهد تا راضی شود، کسی که راضی به عذاب دیگران نیست، شخص طلبکار فقط میخواهد خود را نجات دهد...نمونه اش در همین دنیا وجود دارد، شخصی که کلی به دیگران بدهکار است و زندان بر او واجب شده، شخصی ضامن او میشود و تمام بدهی او را پرداخت میکند و او را از زندان ازاد میکند...ٱیا خداوند نمی تواند همچین ضمانتی کند؟؟

سوال 2 - با توجه به اینکه کشور هایی که دینشان اسلام نیست اما قوانین سفت و سختی دارند و به حقوق همدیگر احترام میگذراند، و چه بسا آن ها حق یکدیگر را بهتر از ما که مسلمان هستیم ادا کنند... یکی از نمونه هایش رعایت حق کپی رایت است که در کشور های خارجی اعمال میشود و به حق همدیگر احترام میگذارند، اما در کشور ما خیر... ما به بهانه ای که آن ها کشور های حربی هستند یا اینکه کافر هستند حقوق آن ها را ادا نمیکنیم...ما دلخوش هستیم نماز و روزه داریم و خدا با ماست درصورتی که ممکنه نتیجه برعکس بشود...

حالا با توجه به مواردی که گفته شد،چطور میتوان نتیجه گیری درستی از حق الناس داشت، و چطور این موارد با هم قابل جمع هستند؟؟

با تشکر.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد میقات

با سلام و درود

دین، یک مجموعه به هم پیوسته است و لذا بایستی همه جهات آن در نظر گرفته شود. در همین راستا توجه به چند نکته لازم است:

1. در «حق الله» و آن چه بین انسان و خداست و حق خداوند توسط انسان ضایع شده است، خداوند بر اساس عدالتش می تواند مجازات کند و بر اساس لطف و فضلش می تواند ببخشد.
خداوند علاوه بر این که در حق هیچ کس ظلم نمی کند: «إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ»(نساء/ 40)؛ بخشنده و آمرزنده هم هست: «إِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا غَفُوراً»(نساء/ 43)

2. در «حق الناس» دو حق است؛ یکی حق خداوند و دیگری حق مردم.
گذشت خداوند از حق خودش، چیز عجیبی نیست، ولی گذشت از حق الناس، بدون این که آن حق، داده شده باشد، با عدالت سازگار نیست؛ لذا به نوعی باید حق مظلوم و طلبکار، ادا شود.
به بیان دیگر؛ اگر خدا از حق خود بگذرد از لطف اوست، اما در مورد حق الناس، پای ديگری در ميان است و اگر آن دیگری نگذرد، بدون احقاق حق عدالت اجرا نشده است.

3. خداوند، بدون حساب هم می بخشد و این از فضل و کرم الهی است:
«لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ يَزيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ‏»؛ (آنها به سراغ اين كارها مى ‏روند) تا خداوند آنان را به بهترين اعمالى كه انجام داده ‏اند پاداش دهد، و از فضل خود بر پاداششان بيفزايد؛ و خداوند به هر كس بخواهد بى حساب روزى مى ‏دهد.(نور/ 38)

4. این فضل و لطف بی حساب خداوند شامل هر کسی نمی شود. بله کسی که در دنیا حقی (حق الله یا حق الناس) را ضایع کرده باشد، اگر قابلیت هایی داشته باشد (مثلا به قصد نافرمانی خداوند نبوده، عمدی نبوده بلکه سهوی بوده، یا به دنبال جبران بوده ولی نشده، یا توبه کرده، یا ...)، می تواند مشمول این فضل الهی واقع شود و خداوند به اندازه ای به صاحب حق می بخشد تا از این شخص، راضی شود.

لذا همان طور که امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «در روز قیامت، آن قدر رحمت الهی گسترده و وسیع است که ابلیس هم در رحمت الهی طمع می کند(سفينة البحار، ج ‏3، ص 333)؛ باید توجه داشت که ولی این رحمت واسعه الهی، شامل ابلیس نمی شود زیرا زمینه و قابلیت دریافت لطف الهی را ندارد.

5. هیچگاه از رحمت الهی نباید ناامید شد؛ خداوند، همه گناهان را می بخشد: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ‏ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيم‏»(زمر/ 53)

البته گناه شرک بخشیده نمی شود ولی مابقی گناهان بخشیده می شود: «إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاء»؛ خداوند (هرگز) شرك را نمى ‏بخشد! و پايين ‏تر از آن را براى هر كس (بخواهد و شايسته بداند) مى ‏بخشد.(نساء/ 48)

توجه: جمع بین این دو آیه این است که چه بسا خداوند گناهان دیگر را بدون توبه هم ببخشد؛ ولی گناه شرک، بدون توبه، اصلا بخشیده نمی شود.

بنابر این:

«حق الناس» بسیار سنگین است و خلاصی از آن در روز قیامت، بسیار سخت است و تا حق صاحب حق، ادا و جبران نشود، انسان نمی تواند از آن خلاص شود.

البته چه بسا چاره ای برای خلاصی از گناهان، حتی حق الناس، وجود داشته باشد؛ کما این که زمینه هایی برای بخشش انسان از گناه، وجود دارد زیرا فضل و رحمت الهی وسیع است و خداوند به هر کس بخواهد، بدون حساب می بخشد؛ ولی به این نکته باید توجه داشت که بخشش نیز قانون خود را دارد لذا هر کسی نمی تواند مشمول دریافت فضل الهی شود، بلکه کسانی که قابلیت و زمینه لازم را داشته باشند، می توانند به چنین لطفی امیدوار باشند.

از اینرو کسی نمی تواند یقین داشته باشد که در قیامت مشمول این لطف است و گناهانش بخشیده می شود؛ پس تا فرصت هست باید به فکر توبه و جبران بود:
«فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ‏ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ»؛ اما آن كس كه پس از ستم كردن، توبه و جبران نمايد، خداوند توبه او را مى ‏پذيرد؛ (و از اين مجازات؛ معاف مى ‏شود، زيرا) خداوند، آمرزنده و مهربان است.(مائده/ 39)

با سلام و تشکر از پاسختون ;

اما هنوز کامل متوجه نشدم...شما اشاره کردید که

میقات;943801 نوشت:

گذشت خداوند از حق خودش، چیز عجیبی نیست، ولی گذشت از حق الناس، بدون این که آن حق، داده شده باشد، با عدالت سازگار نیست؛ لذا به نوعی باید حق مظلوم و طلبکار، ادا شود.

خب سوالی پیش می آید چرا با عدالت خداوند سازگار نیست؟؟چطور گذشت خداوند از حق خودش خلاف عدالت نمی شود ؟؟

ما در دنیا چه خواسته و چه ناخواسته حقی از دیگران بر دوش ما می ماند و ممکن است حتی از آن حق اطلاع هم نداشته باشیم...
من در ابتدا گفتم مثلا حق کپی رایت که در کشور ما رعایت نمی شود،بفرض همین ویندوزی که همه ی ما در بازار به قیمت دوهزار تومان میخریم،قیمت اصلی آن نزدیک پانصد هزار تومان است...
الان حق کسی را ضایع نکردیم؟؟
حالا بماند کلی برنامه های جانبی دیگر هم استفاده میکنیم همین وضعیت را دارند...
برای مثال یک مهندس برق برای کسب مهارت نیاز به برنامه های مهندسی دارد که قیمت هر کدام از این برنامه ها شاید از چند میلیون هم رد شود...
این شخص یا باید کلا قید مهندسی برق را بزند یا از این برنامه ها به صورت قفل شکسته استفاده کند که اگر موفق شد درآمدی کسب کند آن برنامه ها را بخرد،مگرنه راه دیگری ندارد...
علمای ما می گویند آن ها کافر حربی هستند و مالشان محترم نیست...
اصلا همین که مشخص کنیم آنها کافر حربی هستند یک مسله هست،با این حال باز این موضوع اصلا با آیات قرآن جور نیست خودتان هم که اشاره کردید به کسی ظلمی نمی شود...
درست یادم نیست ایه یا حدیثی دیده بودم که اشاره داشت در قیامت هر کسی مسئول اعمال خود است یعنی ما اگر حرف علما را هم گوش دهیم در قیامت آن ها مسئول ما نیستند...

درکشور های خارجی که حتی دین درست و حسابی هم ندارند ولی به حقوق هم احترام می گذارند،درست است حق الله رو ادا نمی کنند اما قوانین سفت و سختی که دارند لااقل حقوق همدیگر را
رعایت میکنند...یعنی ممکن است خداوند آن ها را که حتی یک رکعت نماز هم نخوانده اند ببخشد ولی حقی که ما تحت شرایطی که هستیم نتوانستیم ادا کنیم به مشکل بخوریم...
امیدوارم تونسته باشم منظورم را برسانم.

میقات;943801 نوشت:

البته گناه شرک بخشیده نمی شود ولی مابقی گناهان بخشیده می شود: «إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاء»؛ خداوند (هرگز) شرك را نمى ‏بخشد! و پايين ‏تر از آن را براى هر كس (بخواهد و شايسته بداند) مى ‏بخشد.(نساء/ 48)

خب درصد کمی وجود دارند که خداوند را انکار کنند یا شرک بورزند،حتی در کشور های دیگر هم اغلب خدا را صدا میزنند،اما ممکن است خیلی احکام را انجام ندهند ولی خدا را قبول دارند...یعنی خداوند آن ها را نادیده خواهد گرفت؟؟

میقات;943801 نوشت:

از اینرو کسی نمی تواند یقین داشته باشد که در قیامت مشمول این لطف است و گناهانش بخشیده می شود؛ پس تا فرصت هست باید به فکر توبه و جبران بود:
«فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ‏ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ»؛ اما آن كس كه پس از ستم كردن، توبه و جبران نمايد، خداوند توبه او را مى ‏پذيرد؛ (و از اين مجازات؛ معاف مى ‏شود، زيرا) خداوند، آمرزنده و مهربان است.(مائده/ 39)

گمان نکنم هیچ کسی بطور کامل از حال خودش باخبر باشد،حالا چه برسد یقین داشته باشد...ما که دقیق نمی دانیم چقدر اعمالمان مورد قبول بوده است،با این حساب همه باید به فکر توبه و جبران باشند که...

[="Times New Roman"][="Navy"]با سلام و تبریک بزرگترین عید،

بعضی روایات وارد شده به این مضمون که حق الناس نیز در قیامت قابل مغفرت است،

بدین نحو که خداوند به شخص طلبکار و ذی‌حق، آنقدر عطا می‌فرماید تا از حقش می‌گذرد

و ذمه‌ی شخص مشغول الذمه بریء می‌شود.[/]

Master-B;943805 نوشت:
درکشور های خارجی که حتی دین درست و حسابی هم ندارند ولی به حقوق هم احترام می گذارند،درست است حق الله رو ادا نمی کنند اما قوانین سفت و سختی که دارند لااقل حقوق همدیگر را
رعایت میکنند...یعنی ممکن است خداوند آن ها را که حتی یک رکعت نماز هم نخوانده اند ببخشد ولی حقی که ما تحت شرایطی که هستیم نتوانستیم ادا کنیم به مشکل بخوریم...
امیدوارم تونسته باشم منظورم را برسانم.

Master-B;943805 نوشت:
من در ابتدا گفتم مثلا حق کپی رایت که در کشور ما رعایت نمی شود،بفرض همین ویندوزی که همه ی ما در بازار به قیمت دوهزار تومان میخریم،قیمت اصلی آن نزدیک پانصد هزار تومان است...
الان حق کسی را ضایع نکردیم؟؟

سلام.

کشورهای خارجی حتما کشورهای پیشرفته منظورتون هست مثل آمریکا با شرکت بزرگ مایکروسافت و ...

کافر حربی کافر است و بس . اینها به حقوق خودشان احترام میگذارند به ما چه ربطی دارد.

شما مگر نمی بینید اینها روزگار مسلمانان و حتی غیر مسلمانان را سیاه کرده اند . این همه جرم و جنایات و کشتار مردم بیگناه توسط همین کشورهای پیشرفته بطور مستقیم یا غیر مستقیم انجام شده دولتمردانی که حاضرند کودکان و زنان بی دفاع را جهت خواسته هایشان قربانی کنند.
بعد مردم بسیاری از این کشورها هم هیچ اهمیتی به این مسائل نمی دهند و بی تفاوت هستند پس به نوعی شریک جنایات دولتمردانشان هستند .
برایشان چه اهمیتی دارد ایران از نظر دارویی تحریم شود و عده ای جان بدهند. و چه اهمیتی دارد در سوریه ، یمن و .... مردم کشته شوند و یا آوره و بدبخت .
پس برای ما مسلمانان چرا باید مهم باشد که آیا نسخه ویندوزمان اصلی است یا کرک شده. اصلا چه اهمیتی دارد که حقوقشان از نظر مالی

پایمال می شود .میلیاردها دلار از اموال کشورمان توسط آمریکا بلوکه شده و تحریمهای زیادی علیه ما اعمال شده بعد من نگران نسخه ویندوزم باشم .

ابراهیم ا;943821 نوشت:
سلام.

کشورهای خارجی حتما کشورهای پیشرفته منظورتون هست مثل آمریکا با شرکت بزرگ مایکروسافت و ...

کافر حربی کافر است و بس . اینها به حقوق خودشان احترام میگذارند به ما چه ربطی دارد.

شما مگر نمی بینید اینها روزگار مسلمانان و حتی غیر مسلمانان را سیاه کرده اند . این همه جرم و جنایات و کشتار مردم بیگناه توسط همین کشورهای پیشرفته بطور مستقیم یا غیر مستقیم انجام شده دولتمردانی که حاضرند کودکان و زنان بی دفاع را جهت خواسته هایشان قربانی کنند.
بعد مردم بسیاری از این کشورها هم هیچ اهمیتی به این مسائل نمی دهند و بی تفاوت هستند پس به نوعی شریک جنایات دولتمردانشان هستند .
برایشان چه اهمیتی دارد ایران از نظر دارویی تحریم شود و عده ای جان بدهند. و چه اهمیتی دارد در سوریه ، یمن و .... مردم کشته شوند و یا آوره و بدبخت .
پس برای ما مسلمانان چرا باید مهم باشد که آیا نسخه ویندوزمان اصلی است یا کرک شده. اصلا چه اهمیتی دارد که حقوقشان از نظر مالی

پایمال می شود .میلیاردها دلار از اموال کشورمان توسط آمریکا بلوکه شده و تحریمهای زیادی علیه ما اعمال شده بعد من نگران نسخه ویندوزم باشم .


با سلام و تشکر از مشارکت تون
اول اینکه تشخیص بدهیم شرکت مایکروسافت حربی است یا خیر خودش یک بحث است،بفرض ٱنکه حربی باشند،اگر مال یک کافر حربی محترم نیست پس استفاده از آن مال هم باید اشکال داشته باشد... مالی که محترم نیست پس روزی ای که از ٱن بدست می آید هم محترم نیست و قابل قبول نیست...عمل دزدی قبیح است حال میخواد آن مال محترم نباشد یا باشد خود عمل بد است اینطور نیست؟؟؟ ببینید یا نباید از آن مال استفاده کنیم یا اگر استفاده میکنیم باید حق آن را بگونه ای بپردازیم....حال سوالی دارم، از نظر شما چون ٱنها با مسلمانان در حال جنگ هستند پس حاضر نیستید حق ٱن ها را بپردازید، اما حاضرید به اندازه حق ٱن ها در راه خدا صدقه بدهید با این نیت که اگر حقی برگردن شماست برطرف شود و اگر هم نیست برایتان حسنات بنویسند؟؟؟ اگر واقعا حاضر باشید 500 هزار تومان صدقه بدهید،عمل شما نشان دهنده صداقت شماست و خداوند راستگویان را دوست دارد...

[="Tahoma"]

Master-B;943805 نوشت:
خب سوالی پیش می آید چرا با عدالت خداوند سازگار نیست؟؟چطور گذشت خداوند از حق خودش خلاف عدالت نمی شود ؟؟

با سلام و درود

این که واضح و روشن است. اگر قیامت دادگاه حسابرسی است پس کسی که حقش پایمال شده است باید بتواند به حقش برسد و کسی که حقی را پایمال کرده است باید جریمه شود.

این که خداوند همه (ظالم و مظلوم) را بدون دلیل و بدون حساب و کتاب ببخشد، این نقض غرض است و با ارسال رسل و این همه انذار و ترس از حساب قیامت و... سازگار نیست. پس عذاب و بخشش، هر کدام قاعده و نظام خود را دارند.

در «حق الله»، صاحب حق، خداوند است لذا وقتی راضی شود و از حق خودش بگذرد، مشکلی نیست؛ ولی در «حق الناس» دو حق وجود دارد. این که خداوند حق انسانی دیگر (کسی که حقش در دنیا پایمال شده) را نادیده بگیرد و بدون مطالبه حق او، مجرم را ببخشد، این سازگار با عدالت نیست.

لذا حق مظلوم، یا از خود ظالم گرفته و جبران می شود و یا توسط خود خداوند. این که حق مظلوم، اصلا جبران نشود، این با عدالت سازگار نیست، که این هم روشن و واضح است.

Master-B;943805 نوشت:
ما در دنیا چه خواسته و چه ناخواسته حقی از دیگران بر دوش ما می ماند و ممکن است حتی از آن حق اطلاع هم نداشته باشیم...

یکی از مواردی که خداوند فضلش را شامل انسان می کند، همین موارد است.

چه بسا انسان اگر می دانست، در دنیا جبران می کرد، ولی اصلا نمی داند که ناخواسته حقی را ضایع کرده است. در این موارد اگر قابلیت لازم را داشته باشد، فضل الهی شاملش می شود و با جبران حق مظلوم توسط خداوند، حقی که بر عهده او بوده برداشته می شود.

Master-B;943805 نوشت:
من در ابتدا گفتم مثلا حق کپی رایت که در کشور ما رعایت نمی شود...........

1. این که حق التالیف یا حق تولید، مسئولیتی بر ذمه می آورد یا نه؛ یک موضوع فقهی است و فقهاء برخی فتوا داده اند حقی نمی آورد لذا استفاده بدون اجازه هم جایز است و برخی خلاف این را فرموده اند. لذا در باره چرایی این فتوا، باید در انجمن مربوطه گفتگو کرد.

2. وقتی انسانی که کارشناس نیست (مقلد)، وظیفه شرعی و عقلی دارد به کارشناس (مجتهد) مراجعه کند، در صورتی که نظر کارشناس، در حقیقت و واقع، خلاف و نادرست باشد، مقلد، معذور است. این هم مستندات روایی و فقهی دارد و در بخش مربوط به خودش باید پیگیری شود.

Master-B;943805 نوشت:
یعنی ممکن است خداوند آن ها را که حتی یک رکعت نماز هم نخوانده اند ببخشد ولی حقی که ما تحت شرایطی که هستیم نتوانستیم ادا کنیم به مشکل بخوریم

عرض کردم خداوند می تواند از حق خودش بگذرد، نه این که حتما از حق خودش می گذرد.

در ثانی، خداوند اگر برای افرادی که دین او را انتخاب نکرده و ... تخفیف قائل شود و از حق خودش بگذرد، به طریق اولی برای کسانی که دین او را انتخاب کرده و ... ولی کوتاهی داشته اند، تخفیف قائل شده و از حقش می گذرد. روایاتی هم که می فرماید هیچ شیعه ای در جهنم نمی ماند و بیرون آورده و به بهشت داخل می شود، ناظر به همین تخفیف است.

Master-B;943805 نوشت:
خب درصد کمی وجود دارند که خداوند را انکار کنند یا شرک بورزند،حتی در کشور های دیگر هم اغلب خدا را صدا میزنند،اما ممکن است خیلی احکام را انجام ندهند ولی خدا را قبول دارند...یعنی خداوند آن ها را نادیده خواهد گرفت؟؟

خداوند آن ها را نادیده نمی گیرد ولی اگر مشرک نباشند، گناه شرک برایشان ثبت نشده؛ این معنایش این نیست که سایر اعمال و رفتار و ... نادیده گرفته می شود. یعنی شرک، یکی از موارد است و اگر کسی از این جهت مشکلی نداشته باشد، معنایش این نیست که همه موارد دیگرش نیز نادیده گرفته و رها می شود.

Master-B;943805 نوشت:
ما که دقیق نمی دانیم چقدر اعمالمان مورد قبول بوده است،با این حساب همه باید به فکر توبه و جبران باشند که...

بله. همین است که می فرمایید. همین توبه و تلاش برای پاک بودن است که قابلیت و زمینه شمول فضل بی حساب الهی را فراهم می کند.

Master-B;943832 نوشت:
......حربی است یا خیر خودش یک بحث است،بفرض ٱنکه حربی باشند،اگر مال یک کافر حربی محترم نیست........

موضوع حربی یا غیر حربی بودن و یا این که کافر محترم است یا نه، از موضوعات فقهی است و در جای خودش باید پیگیری شود.

در این جا بطور اجمال باید گفت ایمان معیار بسیار مهمی است و با مراجعه به قرآن روشن می شود که این ایمان به الله و پیروی از دین الهی (اسلام) است که انسان ها را محترم و ارزشمند می کند.

البته این معنایش آزادی و جواز تضییع حقوق دیگران نیست بلکه سایر موضوعات و فروعات نیز باید در نظر گرفته شود. این عرض بنده فقط در اصل محترم بودن یا نبودن است. قطعا دیگر آموزه های ارزشمند قرآن و سنت، اجازه هر نوع برخورد یا رفتاری را نمی دهد.

لذا محترم نبودن کافر، معنایش این نیست که دیگران هر نوع رفتار، ولو غیر انسانی یا غیر منصفانه ای را بتواند انجام دهند. دین، خلاف فطرت نیست لذا معیارهای فطری و انسانیت انسان، باید رعایت شود.

توجه به این نکته لازم است که جواز استفاده از تولیدات کفار حربی هیچ منافاتی با لزوم رعایت معیارهای فطری و انسانی ندارد. لذا نه کسی گمان کند این مقدار اجازه، معنایش آزادی در همه چیز است و نه کسی گمان کند، این مقدار اجازه، نادیده گرفتن انسانیت و فطرت است.

در ضمن، تفصیل بیشتر و میزان و محدوده این موضوع را در کتب فقهی باید پیگیری نمود.

Master-B;943832 نوشت:
اول اینکه تشخیص بدهیم شرکت مایکروسافت حربی است یا خیر خودش یک بحث است

دوست من از آمریکا دیگه جنایتکار نداریم و شرکتهای وابسته به اون کشور هم جزء اون محسوب میشن و تشخیص حربی بودشن واضحه.

Master-B;943832 نوشت:
بفرض ٱنکه حربی باشند،اگر مال یک کافر حربی محترم نیست پس استفاده از آن مال هم باید اشکال داشته باشد

حتما مال یک کافر حربی محترم نبوده که بعضی فقها چنین فتوا داده اند.

من با اجازتون چند مطالب در این باره میزام.

احترام اموال، از مقاصد مهمی است که شارع مقدس در راستاي دستیابی به آن، احکامی را وضـع
کرده است. در فقه به مواردي برخورد میشود که به نظر میرسد از ارزش و احترامـی کـه شـارع بـراي
اموال دیگران گذاشته است، برخوردار نیستند، کافر حربی از این دسته اشخاص به شمار میآید .

از دیرباز فقیهان اموال را به دو قسم معصومه (محترم)و غیر معصومه دسته بندي کرده و دستاندازي
و غصب اموال معصوم را حرام و مسقط عدالت دانستهاند (محقق حلی، (1304 ،911،4 )در سخنان فقیهان
تعابیري یافت میشود که نشان میدهد، همانگونه که خون کافر در نگاه شرع ارزشی ندارد، تصرف در مال
و دارایی وي نیز حلال و مباح است، به سبب اینکه از اموال غیر معصومه به شمار میآید. بنابراین میان
حرمت خون و حرمت مال ملازمه برقرار شده است. کفّّار به دسته هاي گوناگونی تقسیم میشوند که
کافران ذمی، در شرع از احترام و ارزش برخوردارند.

[="Tahoma"]توجه!

موضوع تاپیک در شمارش و بیان موارد و مصادیق حق الناس نیست بلکه راجع به اصل حق الناس و چگونگی محاسبه آن در قیامت است.

لذا شناخت کافر حربی و پرداختن به آن، موجب خروج از موضوع تاپیک می شود.

لطفا دوستان بزرگوار عنایت فرمایند.

میقات;943801 نوشت:

در «حق الله»، صاحب حق، خداوند است لذا وقتی راضی شود و از حق خودش بگذرد، مشکلی نیست؛ ولی در «حق الناس» دو حق وجود دارد. این که خداوند حق انسانی دیگر (کسی که حقش در دنیا پایمال شده) را نادیده بگیرد و بدون مطالبه حق او، مجرم را ببخشد، این سازگار با عدالت نیست.
لذا حق مظلوم، یا از خود ظالم گرفته و جبران می شود و یا توسط خود خداوند. این که حق مظلوم، اصلا جبران نشود، این با عدالت سازگار نیست، که این هم روشن و واضح است.

با سلام و احترام؛
ببینید بنده مشکلی با این بخش ندارم که اگر خداوند حق کسی را که پایمال شده است، ندهد عدالت را رعایت نکرده، این درست است... بنظرم همان حق الناس هم بگونه ای حق خداست و ما از خود چیزی نداریم و مالک همه چیز اوست درواقع همان حق الناس هم حق اوست، ولی این بدان معنا نیست که ما هم هیچکاره باشیم... من نمیگویم خداوند حق طلبکار را ندهد، بنده می گویم همانطور که خداوند میتواند از حق خود بگذرد پس میتواند انقدر حسنات به فرد بدهکار بدهد که بتواند حسابش را پاک کند...چطور این موضوع با عدالت خدا منافات دارد؟؟ خدا که دارد از حق خودش به بنده اش میبخشد... یعنی شخص طلبکار میخواهد ما به جهنم برویم یا فقط قصد نجات خود را دارد که طلب حق میکند؟؟ قبول دارم عده ای ممکن است از قصد حق دیگران را ضایع کنند ٱن بحثش جداست اما در حدیت گفته شده فرد خوشحال و مسرور است که شخصی میاید و از خدا طلب حق خود را میکند... خب این شخص بهشتی بوده که حالا کارش به جایی رسیده جهنمی میشود...خب اینجا چرا نباید خدا کمک کند؟؟؟

میقات;943801 نوشت:

1. این که حق التالیف یا حق تولید، مسئولیتی بر ذمه می آورد یا نه؛ یک موضوع فقهی است و فقهاء برخی فتوا داده اند حقی نمی آورد لذا استفاده بدون اجازه هم جایز است و برخی خلاف این را فرموده اند. لذا در باره چرایی این فتوا، باید در انجمن مربوطه گفتگو کرد.

2.وقتی انسانی که کارشناس نیست (مقلد)، وظیفه شرعی و عقلی دارد به کارشناس (مجتهد) مراجعه کند، در صورتی که نظر کارشناس، در حقیقت و واقع، خلاف و نادرست باشد، مقلد، معذور است. این هم مستندات روایی و فقهی دارد و در بخش مربوط به خودش باید پیگیری شود.


در انجمن جستجو کرده ام هر کدام یک چیز را میگویند و همه نظر فقهاء را نقل میکنند بدون ٱنکه دلیلی ارایه کنند...
مشکل اینجاست خود فقهاء هم محکم نظر خود را بیان نمیکنند یا نظر شان با هم فرق دارد... مگر میشود حکم فقهی چند صورت باشد؟؟؟ عده ای میگویند جایز نیست، عده ای می گویند جایز است، عده ای می گویند شرکت مذکور باید با کشور ما قرار داد داشته باشد...ما هم که هر مرجعی که حکم راحت تری بدهد، همان را گوش می دهیم... اصلا شاید بعضی مواقع مرجع را عوض کنیم چون در مورد موضوعی حکم باب طبع ما را نداده است...
نمونه پرسش کافر حربی
http://www.pasokhgoo.ir/node/22109
پرسش 4 را نگاه کنید لطفا، نوشته شده از نظر آيت الله فاضل لنكراني، شرکت آمریکایی مایکروسافت حربی نیست...
می بینید که نظرات متفاوت است....

میقات;943801 نوشت:

روایاتی هم که می فرماید هیچ شیعه ای در جهنم نمی ماند و بیرون آورده و به بهشت داخل می شود، ناظر به همین تخفیف است.

مگر شیعه بودن به اسم است؟؟ خب یک شیعه باید ویژگی خاصی نداشته باشد؟؟

میقات;943801 نوشت:

توجه به این نکته لازم است که جواز استفاده از تولیدات کفار حربی هیچ منافاتی با لزوم رعایت معیارهای فطری و انسانی ندارد. لذا نه کسی گمان کند این مقدار اجازه، معنایش آزادی در همه چیز است و نه کسی گمان کند، این مقدار اجازه، نادیده گرفتن انسانیت و فطرت است.

میدانم این بحث خارج از تاپیک است،اگر در قسمت مربوطه هم تاپیک بزنم فقط نظر مراجع را برایم کپی می کنند و تحویلم خواهند داد... با این حال میخواهم نطر شما را بدانم... منظور شما از جواز چیست؟؟ یعنی آنکه انجام معامله با آن ها و استفاده از تولیدات آن ها اشکالی ندارد یا آنکه جواز استفاده غیر قانونی آن ها اشکالی ندارد؟؟خودتان هم عرض کردید که معیار های فطری... یعنی معیار های فطرت ما در برخورد با انسان های مختلف فرق میکند؟؟مگر میشود؟؟فطرت من می گوید دزدی قبیح است،فطرت من می گوید تصرف در مال دیگران قبیح است، دینم می گوید به کافر حربی نباید کمک کرد، دینم می گوید در قیامت به احدی ستم نمی شود،در دینم صدقه دادن وجود دارد... وقتی همه ی این موارد را با فطرت و عقل و دینم کنار هم میزارم نتیجه ای که میگیرم این است که حق هر کس را ادا کنم اما در چارچوب دینم، یعنی اگر مالی که نمیدانم کافر حربی است یا نیست یا کلا حکمش برای من یقین اور نیست همان مقدار حق را صدقه بدهم...اینطور هم حق را ادا کردم و هم اگر شخص مقابل حربی باشد لااقل حقش را در دنیا ندادم تا بخواهد علیه مسلمین استفاده کند...من که همچین استدلالی دارم،حالا درست یا غلطش را نمیدانم...قبول دارم کار آسونی نیست اما لااقل نیتش را داشته باشم که اگر از توانم خارج بود، بتوانم مشمول رحمت خدا شوم و همچنین همه مشمول رحمت خدا شوند...إن شاء الله...

Master-B;943936 نوشت:
قبول دارم عده ای ممکن است از قصد حق دیگران را ضایع کنند ٱن بحثش جداست اما در حدیت گفته شده فرد خوشحال و مسرور است که شخصی میاید و از خدا طلب حق خود را میکند... خب این شخص بهشتی بوده که حالا کارش به جایی رسیده جهنمی میشود...خب اینجا چرا نباید خدا کمک کند؟؟؟

با سلام و درود

از طرفی فیض الهی دائم و رحمتش واسع است و این خود بنده است که با کردار نادرستش، مانعی در مسیر دریافت فیض الهی ایجاد می کند. لذا اگر تقصیری هست، از طرف خود انسان است.

قطعا او قابلیت و زمینه دریافت فضل و رحمت الهی را نداشته است، و الا اگر داشت، خداوند هیچگاه لطفش را دریغ نمی کرد.

مطلبی دیگر؛ نباید انتظار داشت در یک روایت، همه مسائل و ابعاد حسابرسی قیامت بیان شده باشد. این روایت در مقام بیان توجه به رعایت حق الناس است که اگر کسی حق الناس را رعایت نکند، می تواند همه اعمال صالح او از بین ببرد و بهشتی را جهنمی کند.

بله در کنار این روایت، روایات دیگری داریم که به گستره و وسعت فضل و رحمت الهی اشاره دارند. کما این که در روایات دیگر، به قابلیت داشتن انسان برای دریافت این فضل الهی اشاره شده است؛ که وقتی همه این روایات را که در کنار هم ببینیم، می توانیم نگاه و قضاوت صحیح و کاملی داشته باشیم.

پس نباید یک روایت، معیار قضاوت باشد.

Master-B;943936 نوشت:
مشکل اینجاست خود فقهاء هم محکم نظر خود را بیان نمیکنند یا نظر شان با هم فرق دارد... مگر میشود حکم فقهی چند صورت باشد؟؟؟

تفاوت نظرات فقهاء، یک موضوع علمی و کاملا منطقی و معقول است زیرا با تفاوت مبانی فقهی، اصولی، رجالی، تفسیری و... طبیعتا نتیجه برداشت و استنباط از منابع نیز متفاوت می شود. پس این هیچ مشکلی محسوب نمی شود و لازمه اجتهاد علمی است.

وارد جزئیات نشدم چون موجب خروج از موضوع تاپیک است.

Master-B;943936 نوشت:
مگر شیعه بودن به اسم است؟؟ خب یک شیعه باید ویژگی خاصی نداشته باشد؟؟

بله، این جا هم قابلیت داشتن ملاک است ولی اعتقاد به ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) آن قدر اهمیت و جایگاه ویژه ای دارد که یکی از آثارش همین تخفیف است نسبت به سایر گروه ها.

لازم به ذکر است، این گونه روایات در مقام این است که به شیعیان بگوید از جانب اعتقاد به تشیع، خیالتان راحت باشد، خداوند برایتان سنگ تمام می گذارد، پس می ماند خودتان و اعمالتان، یعنی هر نگرانی دارید باید از جانب خودتان و اعمالتان باشد، از جانب ما اصلا نگران نباشید؛ لذا این روایات می خواهند شیعیان را به عملکردشان متوجه نموده و آن ها را بیش از پیش متوجه اهمیت اعمال و رفتارشان کنند.

Master-B;943936 نوشت:
فطرت من می گوید دزدی قبیح است،فطرت من می گوید تصرف در مال دیگران قبیح است، دینم می گوید به کافر حربی نباید کمک کرد، دینم می گوید در قیامت به احدی ستم نمی شود،در دینم صدقه دادن وجود دارد... وقتی همه ی این موارد را با فطرت و عقل و دینم کنار هم میزارم نتیجه ای که میگیرم این است که حق هر کس را ادا کنم اما در چارچوب دینم، یعنی اگر مالی که نمیدانم کافر حربی است یا نیست یا کلا حکمش برای من یقین اور نیست...

همان طور که فطرت حکم می کند، دین هم به کسی اجازه دزدی نمی دهد کما این که تصرف در اموال دیگران بدون رضایت آن ها را اجازه نمی دهد:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ‏ مِنْكُم‏»؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! اموال يكديگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخوريد مگر اينكه تجارتى با رضايت شما انجام گيرد.(نساء/ 29)

توجه داشته باشید که کافر حربی کسی است که خدا، معاد، نبوت و دین الهی را نپذیرفته و به مقابله با آن ها پرداخته و برای کشتن مسلمانان و نابودی اسلام و مسلمین، اقدام کرده و کمر به نابودی آن ها بسته است.
کسی که برای خدا، پیامبر خدا و دین خدا، حرمت قائل نیست و آن ها را محترم نمی شمارد، اصلا قابل احترام و محترم نیست. این کلیت موضوع است، جزئیاتش را باید در جای خود و تخصصی پیگیری نمود.

کسانی که معیار استفاده بدون رضایت را کافر حربی بودن می دانند، قطعا موردی منظورشان است که یقینی باشد، لذا در موارد شک، دیگر این حکم جاری نیست.

Master-B;943936 نوشت:
قبول دارم کار آسونی نیست اما لااقل نیتش را داشته باشم که اگر از توانم خارج بود، بتوانم مشمول رحمت خدا شوم و همچنین همه مشمول رحمت خدا شوند...إن شاء الله...

همراهی با حضرتعالی باعث خرسندی و افتخار است.

[="Tahoma"]قیامت و حق الناس

پرسش:
در روایت داریم که حق الناس می تواند فرد بهشتی را جهنمی کند، از طرفی روایت داریم که آنقدر رحمت خدا زیاد است که ابلیس هم طمع می کند. با این حال، چطور می توان نتیجه گیری درستی از حق الناس داشت و چطور این موارد با هم قابل جمع هستند؟

پاسخ:
دین، یک مجموعه به هم پیوسته است و لذا بایستی همه جهات آن در نظر گرفته شود. در همین راستا توجه به چند نکته لازم است:
1. در «حق الله» و آن چه بین انسان و خداست و حق خداوند توسط انسان ضایع شده است، خداوند بر اساس عدالتش می تواند مجازات کند و بر اساس لطف و فضلش می تواند ببخشد.
خداوند علاوه بر این که در حق هیچ کس ظلم نمی کند: «إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ»(1)؛ بخشنده و آمرزنده هم هست: «إِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا غَفُوراً»(2)
2. در «حق الناس» دو حق است؛ یکی حق خداوند و دیگری حق مردم.
گذشت خداوند از حق خودش، چیز عجیبی نیست، ولی گذشت از حق الناس، بدون این که آن حق، داده شده باشد، با عدالت سازگار نیست؛ لذا به نوعی باید حق مظلوم و طلبکار، ادا شود.
به بیان دیگر؛ اگر خدا از حق خود بگذرد از لطف اوست، اما در مورد حق الناس، پای ديگری در ميان است و اگر آن دیگری نگذرد، بدون احقاق حق عدالت اجرا نشده است.
3. خداوند، بدون حساب هم می بخشد و این از فضل و کرم الهی است: «لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ يَزيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ‏»؛ (آنها به سراغ اين كارها مى ‏روند) تا خداوند آنان را به بهترين اعمالى كه انجام داده ‏اند پاداش دهد، و از فضل خود بر پاداششان بيفزايد؛ و خداوند به هر كس بخواهد بى حساب روزى مى ‏دهد.(3)
4. این فضل و لطف بی حساب خداوند شامل هر کسی نمی شود. بله کسی که در دنیا حقی (حق الله یا حق الناس) را ضایع کرده باشد، اگر قابلیت هایی داشته باشد (مثلا به قصد نافرمانی خداوند نبوده، عمدی نبوده بلکه سهوی بوده، یا به دنبال جبران بوده ولی نشده، یا توبه کرده، یا ...)، می تواند مشمول این فضل الهی واقع شود و خداوند به اندازه ای به صاحب حق می بخشد تا از این شخص، راضی شود. لذا همان طور که امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «در روز قیامت، آن قدر رحمت الهی گسترده و وسیع است که ابلیس هم در رحمت الهی طمع می کند(4)؛ ولی باید توجه داشت که این رحمت واسعه الهی، شامل ابلیس نمی شود زیرا زمینه و قابلیت دریافت لطف الهی را ندارد.
5. هیچگاه از رحمت الهی نباید ناامید شد؛ خداوند، همه گناهان را می بخشد: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ‏ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيم‏»(5)
البته گناه شرک بخشیده نمی شود ولی مابقی گناهان بخشیده می شود: «إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاء»؛ خداوند (هرگز) شرك را نمى ‏بخشد! و پايين ‏تر از آن را براى هر كس (بخواهد و شايسته بداند) مى ‏بخشد.(6)
توجه: جمع بین این دو آیه این است که چه بسا خداوند گناهان دیگر را بدون توبه هم ببخشد؛ ولی گناه شرک، بدون توبه، اصلا بخشیده نمی شود.

ممکن است با توجه به روایت پیامبر(صلی الله علیه و آله) که رعایت نکردن حق الناس می تواند یک فرد بهشتی را جهنمی کند(7) پرسیده شود چرا خداوند از حق خود، آنقدر به آن فرد بهشتی نمی دهد تا جهنمی نشود، مگر خلاف عدالت است؟ در جواب باید گفت فیض الهی دائم و رحمتش واسع است و این خود بنده است که با کردار نادرستش، مانعی در مسیر دریافت فیض الهی ایجاد می کند. لذا اگر تقصیری هست، از طرف خود انسان است. به بیان دیگر؛ بخشش یا عدم بخشش، هر کدام قاعده و نظام خود را دارند و این گونه نیست که بدون ضابطه باشند. وقتی یک فرد بهشتی، جهنمی می شود قطعا او قابلیت و زمینه دریافت فضل و رحمت الهی را نداشته است، و الا اگر داشت، خداوند هیچگاه لطفش را دریغ نمی کرد.
مطلبی دیگر؛ نباید انتظار داشت در یک روایت، همه مسائل و ابعاد حسابرسی قیامت بیان شده باشد. این روایت در مقام بیان توجه به رعایت حق الناس است که اگر کسی حق الناس را رعایت نکند، می تواند همه اعمال صالح او از بین ببرد و بهشتی را جهنمی کند.
بله در کنار این روایت، روایات دیگری داریم که به گستره و وسعت فضل و رحمت الهی اشاره دارند. کما این که در روایات دیگر، به قابلیت داشتن انسان برای دریافت این فضل الهی نیز اشاره شده است؛ که وقتی همه این روایات را که در کنار هم ببینیم، می توانیم نگاه و قضاوت صحیح و کاملی داشته باشیم.

ممکن است گفته شود ما در دنیا (ولو غیرعمد) حقی از دیگران بر عهده ما می ماند و چه بسا اصلا از آن اطلاع هم نداریم، این موارد چه می شود؟ باید گفت یکی از مواردی که خداوند فضلش را شامل انسان می کند، همین موارد است. چه بسا انسان اگر می دانست، در دنیا جبران می کرد، ولی اصلا نمی داند که ناخواسته حقی را ضایع کرده است؛ در این موارد اگر قابلیت لازم را داشته باشد، فضل الهی شاملش می شود و با جبران حق مظلوم توسط خداوند، حقی که بر عهده او بوده برداشته می شود. البته بهتر است با دادن رد مظالم، این موارد احتمالی را نیز در همین دنیا جبران کنیم تا محاسبه برایمان آسانتر باشد.

بنابر این:
«حق الناس» بسیار سنگین است و خلاصی از آن در روز قیامت، بسیار سخت است و تا حق صاحب حق، ادا و جبران نشود، انسان نمی تواند از آن خلاص شود.
البته چه بسا چاره ای برای خلاصی از گناهان، حتی حق الناس، وجود داشته باشد؛ کما این که زمینه هایی برای بخشش انسان از گناه، وجود دارد زیرا فضل و رحمت الهی وسیع است و خداوند به هر کس بخواهد، بدون حساب می بخشد؛ ولی به این نکته باید توجه داشت که بخشش نیز قانون خود را دارد لذا هر کسی نمی تواند مشمول دریافت فضل الهی شود، بلکه کسانی که قابلیت و زمینه لازم را داشته باشند، می توانند به چنین لطفی امیدوار باشند.
از اینرو کسی نمی تواند یقین داشته باشد که در قیامت مشمول این لطف است و گناهانش بخشیده می شود؛ پس تا فرصت هست باید به فکر توبه و جبران بود: «فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ‏ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ»؛ اما آن كس كه پس از ستم كردن، توبه و جبران نمايد، خداوند توبه او را مى ‏پذيرد؛ (و از اين مجازات؛ معاف مى ‏شود، زيرا) خداوند، آمرزنده و مهربان است.(8)

___________
(1) نساء/ 40.
(2) نساء/ 43.
(3) نور/ 38.
(4) قمی، سفينة البحار، ج ‏3، ص 333.
(5) زمر/ 53.
(6) نساء/ 48.
(7) ری شهری، میزان الحکمه، ج 6، ص 33.
(8) مائده/ 39.

موضوع قفل شده است