جمع بندی چرا خداوند جبار و متکبر است؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا خداوند جبار و متکبر است؟

مراد از صفاتی مانند جبار و متکبر برای خداوند سبحان چیست؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عامل

[="Tahoma"][="Blue"]

سلام علیکم و رحمة الله



مقدمه؛ بررسی لغوی کلمات جبار و متکبر:
كلمه جبّار اگر در انسان بكار رود معنايش ظالم و تحميل كننده اراده خود بر ديگرى به ناحق، مي باشد ولى جبّار در خدا بمعنى مصلح است، مصلحى كه بر اصلاح‏ تواناست و يا بمعنى مقتدرى است كه مشيّت او در عالم جاريست و در او ظلم نيست و يا بمعنى بسيار ترميم و جبران كننده است.(1)

تَكَبُّر نیز دو معنا دارد:
1. تكبر پسنديده، و آن اينست كه افعال شایسته آنقدر در كسى زياد باشد كه افزون بر نيكي هاى غير از اوست و بر اين معنى خداى تعالى با واژه تكبر توصيف شده است. مانند آيه: الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ(2).
2. تكبر مذموم و ناپسند، اينست كه بزرگى با تكلف و زحمت همراه‏ باشد و انسان بيش از شخصيت خويش آن بزرگى را طلب كند و اين حالت عامه مردم است، مثل آيات: فَبِئْسَ مَثْوَى‏ الْمُتَكَبِّرِينَ‏(3)، كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ قَلْبِ‏ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ(4).(5) بنابراین تکبر در خداوند صادق است زيرا كبرياء و عظمت حقيقى از آن اوست.(6)

غالب مفسران با توجه به معانی لغوی جبار و متکبر به تفسیر آیه بیست و سوم سوره حشر پرداخته اند. با این تفاوت که مفسرین امامیه و معتزلی با توجه به اینکه از خداوند افعال قبیح صادر نمی شود و این امر از حق تعالی با دلایل عقلی منتفی می شود، بیشتر متمایل به معنای جبران کردن متمایل اند. هر چند معنای قهر و غلبه ای که از جبار فهمیده می شود، با فوق قانون بودن خداوند متعال سازگار است و قابل توجیه. آیت الله مکارم در همین راستا می فرماید: «جبار از ماده جبر گرفته شده که گاه به معنی قهر و غلبه و نفوذ اراده می‏ آید و گاه به معنی جبران و اصلاح و راغب در مفردات هر دو معنی را به هم آمیخته، می‏ گوید: اصل جبر، اصلاح کردن چیزی است با غلبه و قدرت، این واژه هنگامی که در مورد خداوند به کار رود بیانگر یکی از صفات بزرگ او است که با نفوذ اراده و کمال قدرت به اصلاح هر فسادی می‏ پردازد و هرگاه در مورد غیر او به کار رود، معنی مذمت را دارد و به گفته راغب به کسی گفته می‏ شود که می‏ خواهد نقصان و کمبود خود را با ادعای مقاماتی که شایسته آن نیست جبران کند، این واژه در قرآن مجید در ده مورد به کار رفته که نه مورد آن در باره افراد ظالم و گردنکش و مفسد است و تنها یک مورد آن در باره خداوند قادر متعال(آیه مورد بحث) می‏ باشد».(7)
صاحب تفسیر انوار درخشان نیز درباره جبار می نویسد: قدرت قاهره و اراده او در باره موجودات نافذ است و هرچه را اراده فرمايد بي درنگ بوجود خواهد آمد و نقص هر موجودى را به موهبت گسترده خود ترميم مي فرمايد.(8)

در مورد تکبر نیز مفسرین به معنای پسندیده آن در مورد خداوند پرداخته اند.(9) چرا که بزرگی شایسته کسی است که مافوق او تصور نشود اما کسی که خار و حقیر است و سرتاپا وابسته به غیر می باشد، لایق تکبر نیست به همین دلیل تکبر برای خالق سزاوار و برای مخلوق ناپسند است. به عبارتی كبريائى و بزرگى و عظمت او بطور اطلاق و قدرت بى‏ نهايت شايسته كبريائى او است و هر پديده‏ اى نسبت به ساحت او اظهار مذلت و خوارى مى‏ نمايد.(10)

بنابراین با توجه به تنزه ساحت حق تعالی از امور قبیح، واژه هایی مانند جبار و تکبر به معانی مثبت و پسندیده برگردانده می شوند.


[/HR]1. قاموس قران، ج‏2، ص: 4.
2. سوره حشر، آیه 23.
3. سوره زمر، آیه 72.
4. سوره غافر، آیه 35.
5. مفردات راغب، ج‏1، ص: 698.
6. قاموس قران، ج‏6، ص: 75.
7. مکارم، تفسیر نمونه، ج 23، ص554.
8. حسینی همدانی، انوار درخشان، ج‏16، ص: 282.
9. إرشاد الأذهان إلى تفسير القرآن، ص: 554؛ الأصفى في تفسيرالقرآن، ج‏2، ص: 1289؛ أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏12، ص: 485؛ البلاغ في تفسير القرآن بالقرآن، ص: 549؛ التبيان في تفسير القرآن، ج‏9، ص: 575؛ مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏24، ص: 350؛ تفسير الصافي، ج‏5، ص: 161؛ مفاتيح الغيب، ج‏29، ص: 514.
10. حسینی همدانی، انوار درخشان، ج‏16، ص: 282.

[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

naghash;889679 نوشت:
مراد از صفاتی مانند جبار و متکبر برای خداوند سبحان چیست؟

سلام
جبار به معنای جبر کننده است به این معنا که خدای متعال در راستای تدبیر عالم، امور را به جهت خاص مد نظر خود سوق میدهد و چیزی نمی تواند مانع اراده او شود . این سیر دادنهای کلی و جزئی از اقتضائات ربوبیت و حاکمیت حق تعالی است که مصالح کلی یا جزئی را در بردارد و در مقام تشبیه مانند تدبیر مملکت توسط فرمانرواست
متکبر به معنای برخورداری از کبر در مقامی است که اقتضا می کند کبر را مانند تکبر در برابر منکر و کافر و مستکبر و امثالهم
یا علیم[/]

در مورد تکبر، باید دید این واژه به چه معناست و چه طور تعریف می‌شود.
1) اگر تکبر را به صورت رفتاری بررسی کنیم، اغلب از گفتار یا رفتار یک نفر، تکبرش آشکار می‌شود. مثلا از طرز حرف زدن یا بی اعتنایی او به این نتیجه می‌رسیم که متکبر است. اما خدا کجا با ما حرف می‌زند یا رفتارش را کجا می‌بینیم که بخواهیم از این روش او را متکبر بنامیم.

2) ممکن است تکبر را این طور تعریف کنیم که فرد خود را بزرگ‌تر از آنچه انتظار می‌رود می‌انگارد و از این تصور حس لذت خاصی دارد. لازمۀ چنین تکبری، داشتن یک ذهن شبیه به ذهن انسان، داشتن تصوری از خود و توانایی‌های خود و داشتن حس لذت است. به علاوه، برای این که «آنچه انتظار می‌رود» معلوم باشد چیست، لازم است دیگرانی شبیه به آن فرد و قابل مقایسه با او باشند، تا معلوم شود چه انتظاری از فرد هست. حال، تکبر خدا به این معنی خواهد بود که او هم مثل انسان، یک ذهن دارد و در این ذهن، تصوری از خود دارد و این تصور این است که خود را بزرگ‌تر از آنچه باید (که معلوم نیست چیست چون همتایی ندارد)، می‌انگارد و حس لذتی از این دارد و در نتیجه، به دیگران (هم شأن خودش) بی توجهی می‌کند.

معلوم است که هیچ یک از این تعاریف به خدا نمی‌خورد. بنابراین، این که تکبر به خدا نسبت داده می‌شود، تمثیلی است و معلوم نیست واقعیت چیست که به تکبر تأویل شده است. این تصور که خدا هم مثل ماست و یک ذهن دارد و احساس تکبر می‌کند و امثال این‌ها بیش‌تر از آن که علمی باشد، عوامانه است.

[="Tahoma"][="Blue"]سلام
بررسي تكبر منحصر در اين دو مورد نيست.
چرا كه از طريق آيات و روايات اين اوصاف به ما رسيده و لازم نيست خود ما با خدا صحبت كنيم تا اين مطلب را متوجه شويم.

irancplusplus;890670 نوشت:
1) اگر تکبر را به صورت رفتاری بررسی کنیم، اغلب از گفتار یا رفتار یک نفر، تکبرش آشکار می‌شود. مثلا از طرز حرف زدن یا بی اعتنایی او به این نتیجه می‌رسیم که متکبر است. اما خدا کجا با ما حرف می‌زند یا رفتارش را کجا می‌بینیم که بخواهیم از این روش او را متکبر بنامیم.

اين معناي منفي با توجه به تنزه خداوند از اوصاف منفي منتفي است.
چرا كه خداوند كمال مطلق است ونيازي به چنين رفتاري ندارد. اين مطلب در مورد ممكنات قابل فرض است.

irancplusplus;890670 نوشت:
2) ممکن است تکبر را این طور تعریف کنیم که فرد خود را بزرگ‌تر از آنچه انتظار می‌رود می‌انگارد و از این تصور حس لذت خاصی دارد. لازمۀ چنین تکبری، داشتن یک ذهن شبیه به ذهن انسان، داشتن تصوری از خود و توانایی‌های خود و داشتن حس لذت است. به علاوه، برای این که «آنچه انتظار می‌رود» معلوم باشد چیست، لازم است دیگرانی شبیه به آن فرد و قابل مقایسه با او باشند، تا معلوم شود چه انتظاری از فرد هست. حال، تکبر خدا به این معنی خواهد بود که او هم مثل انسان، یک ذهن دارد و در این ذهن، تصوری از خود دارد و این تصور این است که خود را بزرگ‌تر از آنچه باید (که معلوم نیست چیست چون همتایی ندارد)، می‌انگارد و حس لذتی از این دارد و در نتیجه، به دیگران (هم شأن خودش) بی توجهی می‌کند.

اين معنا هم در مورد خدا اصلا فرض نمي شود چون بزرگتر از خدا فرض ندارد.

irancplusplus;890670 نوشت:
معلوم است که هیچ یک از این تعاریف به خدا نمی‌خورد. بنابراین، این که تکبر به خدا نسبت داده می‌شود، تمثیلی است و معلوم نیست واقعیت چیست که به تکبر تأویل شده است. این تصور که خدا هم مثل ماست و یک ذهن دارد و احساس تکبر می‌کند و امثال این‌ها بیش‌تر از آن که علمی باشد، عوامانه است.

حق با شماست كه اين معاني در مورد خدا صادق نيست اما معناي مثبتي كه از تكبر توسط لغت شناسان و مفسران عرض شد قابل حمل بر اين كلمه در مورد خداست. بنابراين تقسيم منحصر در دو موردي كه فرموديد نيست...
كبريايي و بزرگ دانستن خود اگر به حق باشد و واقعا كسي بزرگتر از او نباشد، صحيح است اما در مورد كسي كه نياز و فقر محض است صحيح نيست بلكه قبيح است و به همين دليل از تكبر براي انسان و ديگر ممكنات نهي شده است.[/]

عامل;891267 نوشت:
سلام

سلام علیکم.

عامل;891267 نوشت:
تكبر منحصر در اين دو مورد نيست.

برداشت‌هایی از تکبر را که به سوال «چرا خدا متکبر است؟» می‌انجامد و به ذهن اینجانب رسید ذکر کردم. یعنی سعی کردم تکبر مصطلح در بین انسان‌ها را تعریف یابی کنم.

به نظرم، آنچه شما دربارۀ تکبر پسندیده، گفتید از تعاریف مصطلح فراتر می‌رود و می‌توان نامش را به جای «تعریف»، «تأویل» گذاشت. به هر حال منظور من هم همین بود که باید معنی تکبر را در مورد خدا رمزگشایی کرد و معانی مصطلح به او نمی‌خورد و وقتی کار به این جا رسید اعتراضی که در پس سوال «چرا خدا متکبر است؟» نهفته است خنثی می‌شود.

[="Tahoma"][="Blue"]سوال:
منظور از دو صفت جبار و متکبر در مورد خداوند چیست؟

پاسخ:
مقدمه؛
بررسی لغوی کلمات جبار و متکبر:
كلمه جبّار اگر در انسان بكار رود معنايش ظالم و تحميل كننده اراده خود بر ديگرى به ناحق، مي باشد ولى جبّار در خدا بمعنى مصلح است، مصلحى كه بر اصلاح‏ تواناست و يا بمعنى مقتدرى است كه مشيّت او در عالم جاريست و در او ظلم نيست و يا بمعنى بسيار ترميم و جبران كننده است.(1)

تَكَبُّر نیز دو معنا دارد:
1. تكبر پسنديده، و آن اينست كه افعال شایسته و نیکو آنقدر در كسى زياد باشد كه قابل مقایسه با دیگران نبوده و اظهار بزرگی شایسته او باشد. به اين معنى خداى تعالى با واژه تكبر توصيف شده است. مانند آيه: الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ(2).
2. تكبر مذموم و ناپسند، اينست كه بزرگى با تكلف و زحمت همراه‏ باشد و انسان بيش از شخصيت خويش آن بزرگى را طلب كند و اين حالت عامه مردم است، مثل آيات: فَبِئْسَ مَثْوَى‏ الْمُتَكَبِّرِينَ‏(3)، كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ قَلْبِ‏ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ(4).(5) بنابراین تکبر در خداوند صادق است زيرا كبرياء و عظمت حقيقى از آن اوست.(6)

غالب مفسران با توجه به معانی لغوی جبار و متکبر به تفسیر آیه بیست و سوم سوره حشر پرداخته اند. با این تفاوت که مفسرین امامیه و معتزلی با توجه به اینکه از خداوند افعال قبیح صادر نمی شود و این امر از حق تعالی با دلایل عقلی منتفی می شود، بیشتر به معنای جبران کردن متمایل اند. هر چند معنای قهر و غلبه ای که از جبار فهمیده می شود، با فوق قانون بودن خداوند متعال سازگار است و قابل توجیه. آیت الله مکارم در همین راستا می فرماید: «جبار از ماده جبر گرفته شده که گاه به معنی قهر و غلبه و نفوذ اراده می‏ آید و گاه به معنی جبران و اصلاح و راغب در مفردات هر دو معنی را به هم آمیخته، می‏ گوید: اصل جبر، اصلاح کردن چیزی است با غلبه و قدرت، این واژه هنگامی که در مورد خداوند به کار رود بیانگر یکی از صفات بزرگ او است که با نفوذ اراده و کمال قدرت به اصلاح هر فسادی می‏ پردازد و هرگاه در مورد غیر او به کار رود، معنی مذمت را دارد و به گفته راغب به کسی گفته می‏ شود که می‏ خواهد نقصان و کمبود خود را با ادعای مقاماتی که شایسته آن نیست جبران کند، این واژه در قرآن مجید در ده مورد به کار رفته که نه مورد آن در باره افراد ظالم و گردنکش و مفسد است و تنها یک مورد آن در باره خداوند قادر متعال(آیه مورد بحث) می‏ باشد».(7)
صاحب تفسیر انوار درخشان نیز درباره جبار می نویسد: قدرت قاهره و اراده او در باره موجودات نافذ است و هرچه را اراده فرمايد بي درنگ بوجود خواهد آمد و نقص هر موجودى را به موهبت گسترده خود ترميم مي فرمايد.(8)

در مورد تکبر نیز مفسرین به معنای پسندیده آن در مورد خداوند پرداخته اند.(9) چرا که بزرگی شایسته کسی است که مافوق او تصور نشود اما کسی که خار و حقیر است و سرتاپا وابسته به غیر می باشد، لایق تکبر نیست به همین دلیل تکبر برای خالق سزاوار و برای مخلوق ناپسند است. به عبارتی كبريائى و بزرگى و عظمت او بطور اطلاق و قدرت بى‏ نهايت شايسته كبريائى او است و هر پديده‏ اى نسبت به ساحت او اظهار مذلت و خوارى مى‏ نمايد.(10)

بنابراین با توجه به تنزه ساحت حق تعالی از امور قبیح، واژه هایی مانند جبار و متکبر به معانی مثبت و پسندیده برگردانده می شوند. بدین ترتیب در مورد خداوند متعال، منظور از جبار؛ اصلاح کننده مفاسد و نقائص با قهر و غلبه است و مراد از متکبر؛ اظهار تکبر برای کسی است که شایسته کبریایی و بزرگی است.


[/HR]1. قاموس قران، ج‏2، ص: 4.
2. سوره حشر، آیه 23.
3. سوره زمر، آیه 72.
4. سوره غافر، آیه 35.
5. مفردات راغب، ج‏1، ص: 698.
6. قاموس قران، ج‏6، ص: 75.
7. مکارم، تفسیر نمونه، ج 23، ص554.
8. حسینی همدانی، انوار درخشان، ج‏16، ص: 282.
9. إرشاد الأذهان إلى تفسير القرآن، ص: 554؛ الأصفى في تفسيرالقرآن، ج‏2، ص: 1289؛ أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏12، ص: 485؛ البلاغ في تفسير القرآن بالقرآن، ص: 549؛ التبيان في تفسير القرآن، ج‏9، ص: 575؛ مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏24، ص: 350؛ تفسير الصافي، ج‏5، ص: 161؛ مفاتيح الغيب، ج‏29، ص: 514.
10. حسینی همدانی، انوار درخشان، ج‏16، ص: 282.

[/]
موضوع قفل شده است