چرا برای بی حجابی "حد" تعیین نشده است .

تب‌های اولیه

57 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

ftmh_mohammadi;283537 نوشت:
در مورد مساله لا اکراه فی الدین قد تبین رشد من الغی . اولا : من آیه رو تفسیر نکردم معنی آیه رو گفتم : هیچ اجباری در دین وجود ندارد راه هدایت از گمراهی مشخص شده است . اما شما اونو تفسیر کردید و دو کلمه "پذیرفتن اسلام" رو از خودتون به آیه اضافه کردین . خوب ... اینا رو از کجا وارد این آیه کردین . من تراوشات ذهنی خودم رو به اون اضافه نکردم این شما هستید که تراوشات ذهنی خودتون که "پذیرفتن اسلام" هست رو بهش اضافه کردید .

سلام علیکم؛
معنای لغوی آیات قرآن به تنهایی انسان را به هدایت نمی رساند و بعضا باعث گمراهی انسانهای خودرأی شده است.به دلیل همین مسئله خطیر پیامبر در زمانهای مختلف این امر را به امتش گوشزد می کرد و قرآن را به همراه عترت باعث هدایت می دانست.(اشاره به حدیث متواتر ثقلین).به همین دلیل در راستای اتمام حجت و برای آخرین بار تفسیر این آیه را از دو کتاب تفسیر معتبر و مورد وثوق شیعه می آورم.اگر با این تفاسیر به جواب خود(تفسیر این آیه)نرسیدید،شما بمان و خدای خودت.
در تفسیر المیزان در تفسیر این آیه آمده:"در جمله : ((لا اكراه فى الدين ))، دين اجبارى نفى شده است ، چون دين عبارت است از يك سلسله معارف علمى كه معارفى عملى به دنبال دارد، و جامع همه آن معارف ، يك كلمه است و آن عبارت است از ((اعتقادات ))، و اعتقاد و ايمان هم از امور قلبى است كه اكراه و اجبار در آن راه ندارد"و پس از آن بیان می دارد:"و اين آيه شريفه يكى از آياتى است كه دلالت مى كند بر اينكه مبنا و اساس دين اسلام شمشير و خون نيست ، و اكراه و زور را تجويز نكرده ، پس سست بودن سخن عده اى از آنها كه خود را دانشمند دانسته ، يا متدين به اديان ديگر هستند، و يا به هيچ ديانتى متدين نيستند، و گفته اند كه : اسلام دين شمشير است ، و به مساله جهاد كه يكى از اركان اين دين است ،نموده اند، معلوم مى شود."
شأن نزول:
"مفسر معروف اسلامى طبرسى در مجمع البيان در شان نزول آيه نقل مى‏كند : مردى از اهل مدينه بنام ابو حصين دو پسر داشت برخى از بازرگانانى كه به مدينه كالا وارد مى‏كردند هنگام برخورد با اين دو پسر آنان را به عقيده و آيين مسيح دعوت كردند ، آنان هم سخت تحت تاثير قرار گرفته و به اين كيش وارد شدند و هنگام مراجعت نيز به اتفاق بازرگانان به شام رهسپار گرديدند .

ابو حصين از اين جريان سخت ناراحت شد و به پيامبر (صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلّم‏) اطلاع داد و از حضرت خواست كه آنان را به مذهب خود برگرداند و سؤال كرد آيا مى‏تواند آنان را با اجبار به مذهب خويش باز گرداند ؟ آيه فوق نازلگرديد و اين حقيقت را بيان داشت كه : در گرايش به مذهب اجبار و اكراهى نيست.

در تفسير المنار نقل شده كه ابو حصين خواست دو فرزند خود را با اجبار به اسلام باز گرداند ، آنان به عنوان شكايت نزد پيغمبر آمدند ابو حصين به پيامبر عرض كرد من چگونه به خود اجازه دهم كه فرزندانم وارد آتش گردند و من ناظر آن باشم آيه مورد بحث به همين منظور نازل شد."(تفسير نمونه ج : 2ص :279)

تفسیر این آیه از تفسیر نفیس نمونه:
"از آنجا كه دين و مذهب با روح و فكر مردم سر و كار دارد و اساس و شالوده‏اش بر ايمان و يقين استوار است خواه و ناخواه راهى جز منطق و استدلال نمى‏تواند داشته باشد و جمله لا اكراه فى الدين درواقع اشاره‏اى به همين است.

به علاوه همانگونه كه از شان نزول آيه استفاده مى‏شود ، بعضى از ناآگاهان از پيامبر اسلام (ص) مى‏خواستند كه او همچون حكام جبار با زور و فشار اقدام به تغيير عقيده مردم ( هر چند در ظاهر ) كند ، آيه فوق صريحا به آنها پاسخ داد كه دين و آيين چيزى نيست كه با اكراه و اجبار تبليغ گردد ، به خصوص اينكه در پرتو دلائل روشن و معجزات آشكار ، راه حق از باطل آشكار شده و نيازى به اين امور نيست.

اين آيه پاسخ دندان شكنى است به آنها كه تصور مى‏كنند اسلام در بعضى از موارد جنبه تحميلى و اجبارى داشته و با زور و شمشير و قدرت نظامى پيش رفته است .

جايى كه اسلام اجازه نمى‏دهد پدرى فرزند خويش را براى تغيير عقيده تحت فشار قرار دهد ، تكليف ديگران روشن است ، اگر چنين امرى مجاز بود ، لازم بود اين اجازه ، قبل از هر كس به پدر در باره فرزندش داده شود ، در حالى كه چنين حقى به او داده نشده است."(تفسير نمونه ج : 2ص 280)
اینها که خواندید همان تفاسیری است که شما آنرا تراوشات ذهنی من خواندید.بنده تمام پست هام با سند و مستدله. خواهشمندم اگر نمی خواهیدپست هایتان مستند باشد حداقل روی آن چند دقیقه فکر کنید.



"در پناه حضرت حق"

FTMH_Mohammadi;283537 نوشت:
هتون چند بار گفتم شما یه حدیث یا یه برخورد از پیامبر یا یک امام با شخص بی حجاب بیاورید . تا من حرف شما رو قبول کنم . وگرنه بقیش تراوشات ذهنی میشود .

[=&quot]سلام علیکم؛
[=&quot]اندک اندک این نتیجه برام مشخص شده که شما پاسخ پرسش هایتان را نمی خوانید!!! و صرفا به دلیل سرگرمی به این سایت آمده اید!!!
[=&quot]1-"در مورد اينکه حجاب زنان در حكومت اسلامي چگونه بوده است، بايد گفت به يقين حكومت اسلامي، فشار زيادي روي اهل كتاب و اهل ذمه نداشته و به نحوه حجاب آنان کاري نداشته است؛ ولي گاهي مي‏شود اگر تبعيضي ميان زنان مسلمان و غير مسلمان در يك جامعه واقع شود، به عنوان ثانوي، منشأ مشكلات مي‏شود؛ لذا احتمالا آنان نيز مانند مسلمانان حجاب کامل را رعايت مي کردند مثل زنان غير مسلماني که در عصر ما در ايران زندگي مي کنند، حكومت اسلامي مي‏تواند از آن‏ها هم بخواهد براي رعايت احترام جامعه اسلامي و همرنگ شدن با مسلمين و براي اين‏كه در محيط تبعيضي نباشد، احتراماً ارزش‏هاي كشوري را كه در آن زندگي مي‏كنند، رعايت كنند كه يكي از آن ارزش‏ها حجاب است. (برگرفته از: فرهنگ حجاب؛ بيم‏ها و اميدها، قم: دفتر مطالعات ديني زنان، 138)
مطلب ديگر اين است که آنچه مسلم است اینست که: آیه حجاب خطابش به مردان و زنان مؤمن و مؤمنه می‏باشد و نه اهل کتاب، همچنين برخوردي هم از پيامبر يا اميرالمومنين با اينگونه افراد در تاريخ گزارش نشده است .
اما در مورد مشرکين که اعتقادي به حجاب نداشته اند بايد گفت چون آيات حجاب در سال ششم هجرت در مدينه و در زمان استقرار حکومت اسلامي در آنجا نازل شده و مشرکي در مدينه زندگي نمي کرده لذا طبيعتا برخوردي هم نمي‌تواند رخ داده باشد.
"
2-مشکل شما و امثال شما این است که در دوره های مختلف زندگی انسان هیچ تفاوتی نمی بینید.به نظر شما چرا امامان معصوم هرکدام کنیز و خدمتکار داشتند؟چرا قمه در گذشته مستحب مؤکد بود و الان حرام است؟چرا میرزای شیرازی در زمانی کشیدن قلیان را حرام می داند؟چرا در زمان معصومین حکمی در مورد نماز در هواپیما نداریم؟ چرا معصومین درباره ساخت بمب اتم روایتی ندارند؟و...دلیل تمام اینها به مقتضیات زمانه بر می گردد.زمان مشخص می کند که ما چه بکنیم.تمام احکام زمان معصومین در زمان حال مورد استفاده نیست.در زمان معصومین حجاب به عنوان نقطه اتکای دشمن برای تخریب مسلمین استفاده نمی شد.در زمان معصومین زنان بی حجاب را در بلاد مسلمین به عنوان سلاحی برای جنگ با مسلمین به کار نمی گرفتند.من یک مثال برای شما بزنم.شما می دانید بر اساس کدام واقعه تاریخی حکم ارتداد در دین اسلام وارد شد؟"در زمان پیامبر بعضی از یهودیان برای تخریب چهره اسلام و عدم گرایش مردم به این دین،پیش پیامبر ایمان می آوردند و بعد از یک روز اعلام می کردند ما بر اساس تحقیقاتمان به این نتیجه رسیدیم که دین یهود بر حق است و اینچنین اسلام خود را پس می گرفتند و در دل مردم شک و تردید ایجاد می کردند."به نظر شما اگر در زمان معصومین یهودیان چنین عملی انجام نمی دادند،حکم ارتداد صادر می شد؟مسلما خیر.حالا یک سوال دیگر.اگر در زمان غیبت کبری یهودیان چنین عملی انجام می دادند وظیفه ما چه بود؟اینجاست که بحث نیابت امام پیش کشیده می شود.لزوم وجود ولی فقیه اینجا احساس می شود.
حجاب هم به همین صورت است.من برای شما با سند اثبات کردم که در زمان پیامبر حتی اهل کتاب هم مقید به حجاب حتی سخت تر از اسلام بودند.این یعنی در آن زمان خود اهل کتاب نیز حجاب را به عنوان یک فریضه الهی پذیرفته بودند،پس هرگز مقایسه آن زمان با اکنون درست نیست.عرض کردم در این زمان دشمن از حجاب به عنوان یک ابزار برای جنگی موسوم به جنگ نرم استفاده می کند و به همین دلیل ولی فقیه بنا بر اقتضای زمان دستور می دهد که حجاب را اجباری کنید.(این فتوای امام خمینی(ره)در زمان خود بسیار جنجالی شد)الانی که ما به امام دسترسی نداریم،این ولی فقیه است که به ما حکم می دهد که چه بکنیم و چه نکنیم.اساسا وظیفه ولی فقیه همین است.اسلام دو نوع قانون دارد که ما در اینجا اجمالا به قوانین متغیر آن نیم نگاهی می اندازیم.(دو بند زیر از سایت اندیشه قم و کتاب پرسش ها و پاسخ های آیت الله مصباح یزدی و وسایل الشیعه آورده شده است)
قوانین متغیر:"آن سلسله مقرراتي است كه بر اساس نيازها و مصالح تدريجي بشر وضع مي‎شود و با از بين رفتن موضوع و يا تغيير آن منتفي و يا تغيير مي‎يابد. اين قوانين در چارچوب قوانين ثابت و با رعايت اصول و مباني ارزش‎هاي اسلامي و با توجّه به ضرورت‎ها و نيازمندي‎هاي جامعه اسلامي از سوي وليّ‎امر وضع مي‎گردد. مثلاً اسلام در مسائل دفاعي و نوع اسلحه جنگي و نحوه استقلال و تماميت ارضي و جلوگيري از نفوذ دشمن مقررات ثابت و دائمي ندارد. زيرا شرايط زماني و مكاني در اين گونه مسائل بسيار متغير و غير ثابت است. بايد در اين موارد، با در نظر گرفتن اوضاع و احوال موجود، مقررات و احكام در نظر گرفته شود، و از راهي كه به حفظ مقاصد اسلامي كمك كند اقدام گردد. مثلاً گاهي شرايط ايجاب مي‎كند كه شدت عمل به خرج داده و روابط خود را قطع كرد و يا روابط تجاري را تا مدتي تحريم يا محدود نمود. موضوع تحريم تنباكو به وسيله ميرزاي شيرازي از اين موارد است.اين احكام چون از سوي حاكم مشروع (ولي‎امر) و براساس مصالح جامعه اسلامي و براي حفظ كيان اسلام صادر مي‎شوند بر همه‌ي افراد حتي مجتهدين ديگر لازم‎الاتباع است."
مواردي از احكام حكومتي از صدر اسلام تا كنون:
پيامبر اكرم ـ صلي‎الله عليه و‎آله و سلّم ـ در جنگ خيبر گوشت الاغ را كه مكروه است براساس مصالحي تحريم نمود.و غيبت كسي را كه در جماعت مسلمانان حاضر نمي‎شد، جايز دانست در صورتي كه حكم الهي و كلي آن حرمت غيبت است.
علي ـ عليه السّلام ـ در زمان خود بر حسب مصالحي براي اسب‎ها زكات تعيين كردند و حال آن‎كه طبق رساله‎هاي عمليه جزء مواردي كه زكات به آنها تعلق مي‎گيرد، نيست. فقها هم در طول تاريخ احكامي صادر كرده‎اند همچون حكم تاريخي ميرزاي شيرازي در تحريم تنباكو كه اشاره كرديم و هم‎چنين احكام صادره از سوي امام خميني (ره) كه قبل و بعد از انقلاب در موضوع‎هاي مختلف صادر كردند؛ از آن جمله مي‎توان حكم به تحريم تقيه در سال 1342 و يا تحريم روابط سياسي ـ تجاري مسلمانان با اسرائيل را ذكر كرد.
"در پناه حضرت حق"

ftmh_mohammadi;283537 نوشت:
من فکر میکنم شما دارین غورباقه رو رنگ میکنین و میخواین جای قناری به من بندازین . احادیث مربود به جبر و اختیار چه ربطی به رعایت واجبات داره .

سلام علیکم؛
من اگر بخواهم قورباغه را به جای قناری به شما بدهم راهش را بلدم و این کار را طوری انجام نمی دهم که کسی مثل شما به آن شک ببرد.پس از این نظر مطمئن باشید و فکر تون رو در این رابطه به کار نیندازید.اگه ممکنه در مورد اصل بحث اگه میشه فکر کنید!!!لطفا!
خواهر من،بنده بیکار نیستم در مورد یک موضوع دیگه با شما بحث کنم.خودت بحث رو به اینجا کشوندی.شما مثل اینکه علاوه بر اینکه پاسخ سوالاتت رو نمی خونی.پست های خودتم کس دیگه برات میذازه.اگه میشه از این به بعد خودتون پستاتونو بذارید!!!شما پرسیدید آیا انجام واجبات جبر نیست؟بنده هم با روایات جوابتون رو دادم که اعتقاد شیعه این است که تمام زندگی انسانها نه تماما جبره و نه تماما اختیار.
اگر واقعا جوابا رو می خونید و بعد این پست ها رو میذارید،باید بگم شما بهتره این سوالات رو از معلم پرورشیتون بپرسید.من وقت برای پست های کودکانه شما ندارم.من واقعا برای خودم متأسفم که به خاطر پاسخ به شما وقتم رو گذاشتم.بنده هر جوابی به شما دادم شما پاسخ رو خونده یا نخونده به ابتدایی ترین شکل دوباره حرفتون رو تکرار کردید.
آره.شما فکر کنید که من قورباغه رنگ کردم و به شما جای قناری دادم.شما فکر کن که ولی فقیه بعد از عمری تجهد مطلب رو نفهمیده و امثال شما دلسوز مردمید.اصلا شما راست میگی.ما که از این تایپیک رفتیم.شما بمون و خدای خودت.لکم دینکم ولی دین.
"در پناه حضرت حق"

به عنوان آخرین پستی که در این تایپیک می گذارم مهمترین دلیل حجاب اجباری رو میگم و میرم.
در زمان حاضر ولی فقیه به عنوان نائب امام زمان حجاب را اجباری کرده است و هر زمان که مصلحت بداند حکم خود را عوض می کند.هرکس به این حکم اعتراض دارد،اعتراضش را پیش خدا ببرد.چون خود خداست که ولی فقیه را به صورت غیر مستقیم منصوب کرده است.ولی فقیه از نظر بسیاری از فقها و علمای شیعه اختیار تام در مسائل دارد.(ولایت مطلقه)
این تمام حرف من است."والسلام علیکم و رحمة الله"

و اما حقایق این بحث :

1- در قرآن میخوانیم لا اکره فی الدین قد تبین رشد من الغی : هیچ اکراهی و اجباری در دین وجود ندارد راه هدایت از گمراهی مشخص شده است . هر حدیث و گفته ای که در مقابل قرآن قرار گیرد مشمول زمانه نخواهد شد و لایق گفتاری که در مقابل قرآن قرار گیرد دیوار است .

2- هیچ آیه ای در قرآن یافت نمیشود که به حجاب اجباری . یا نماز اجباری . یا روزه اجباری . یا حج اجباری . یا جهاد اجباری . یا ... اشاره کرده باشد . در تمامی دستورات قرآن رعایت حق مختار بودن انسان شده است .

3- هیچ حدیثی از هیچ پیامبری ( موسی - عیسی - محمد - نوح - ابراهیم - یوسف - لوط ) امری را به نحوی اجبار نکرده است که قدرت اختیار از انسان صلب شود . تمام دستورات برای رسیدن انسان جهت رسیدن به سعادت است .

4- هیچ حدیثی از هیچ امامی در هیچ دوره ای چیزی را به گونه ای اجبار نکرده که قدرت اختیار را از انسان صلب کند . هیچ حدیثی از هیچ امامی موجود نیست که با یک بی حجاب برخورد کرده باشد .

5- هیچ "حدی" برای بی حجاب در نظر گرفته نشده است . هیچ مجوزی برای برخورد با یک شخص بی حجاب وجود ندارد .

6- در همین کشور خودمون علمایی در حد اجتهاد بودند که حجاب و سایر دستورات رو فردی میدانستند . مدارک مربوط به این موضوع را با کلمات کلید "آیت الله طالقانی + حجاب " به راحتی میتوانید پیدا کنید .

7 - دقت کنید . تمام دستورات علما ... مبنی بر تحریم توتون و تنباکو ... نماز خواندن در هواپیما ... مکروه بودن گوشت الاغ ... زکات بر اسب ... و ...اختیار را از انسان صلب نمیکند .

سلام خانوم fthm-mohammadi
من یه سوال برام پیش اومده:
شما اگه اهل حجابین و تی در کشورهای نامسلمان قایل به رعات حجاب هستین پس چه اصراری دارین بر طرفداری از بد حجابی در کشور اسلامیمون؟ من خودم یک خانوم معتقد سرسخت حجابم (البت معنای درست حجاب با هر نوع پوشش صحیحی که اجرا شود) و ا دیدن بد حجابی های اجتماع بسیار ناراحت می شوم و آرزوی هدایت ایشان یا رهایی از شرشان را می کنم، لذانمی توانم شما را بفهمم:Moteajeb!: شما باید خوشحا باشید که عوامل فساد ر از سطح جامعه دور کنند وامنیت را فراهم سازند...

موضوع قفل شده است