چرا باید مرجع تقلید داشته باشیم؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا باید مرجع تقلید داشته باشیم؟

سلام
مرجع تقلیدم رهبر عزیزمون هستند یعنی من انتخاب نکردم .مرجع تقلید پدرمادرم هستند من هم به تبعیت از انها انتخاب کردم.

ممکنه اون مواردی که دوست نداشته باشید ویا کمی اذیت بشید که شما رو محدود میکنه انجام ندید؟اگه عمل نکنید به جهنم میرید و اگر طبق دستورات مرجع تقلید عمل کنید به بهشت میروید؟
ایا واقعا برای یک مسلمان وجود مرجع تقلید الزامی هست ؟
ایا نمیشه واسه انجام دستورات دینی انسان خودش از کتاب اسمانی قران کمک بگیره که به ان ایمان اورده؟
به جای اینکه به مرجع تقلید مراجعه کنه به خدا ودستوراتی که در قران ذکر شده مراجعه کنه؟
مطمئنن قران وخدا اصل دین هستند تا مراجع تقلید وگفته های خدا همیشه به درستی است ودران تحریف نشده.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد شعیب

با سلام خدمت شما دوست عزیز
با اجازه شما برای پاسخ کمی ترتیب سوالاتتان را به هم میریزم
سوال اول:

پازل;917854 نوشت:
ایا واقعا برای یک مسلمان وجود مرجع تقلید الزامی هست ؟

بله
انسان در عقاید و مسائل باورهای خود باید تحقیق کند و از تقلید بپرهیزد مثلا این که آیا خدا هست آیا خدا واحد است آیا پیامبر نیاز است و پیامبر ما کیست و آیا معاد و روز قیامت هست و چه ضرورتی دارد که باشد و ...این ها مسائلی است که انسان باید تحقیق کند و از روی تحقیق دین خود را مشخص کند . حال که دین خود را مشخص کرد و فهمید که دین اسلام حق است و خدا قرآن را برای هایت ما نازل کرده است و پیامبر و امامان را برای تبیین این قرآن قرار داده است و آنها معصوم هستند و حرف آنها حرف خداست و هیچ وقت در رساندن حرف دین اشتباه نمی کنند باید احکام دین خود را یاد بگیرد و به این دین عمل کند. در این جا مسلمانان دو دسته اند :
1-افرادی هستند که وقت خود را می گذارند و احکام دین را از بین آیات قرآن و روایات اهلبیت بیرون کشیده و به آنها عمل می کنند (این کار استعداد علمی و توانایی خاصی می خواهد و باید تمام وقت خود را برای این کار بگذارد چرا که احکام دین وسیع هستند و ریزه کاری های فراوانی دارد. به این دسته از افراد که زیاد هم نیستند متخصص در دین یا همان مجتهد در دین گفته می شود.
2- افرادی که به خاطر مشغولیت های روزمره یا نداشتن استعداد علمی و وقت کافی برای فرا گرفتن احکامشان به دسته اول مراجعه می کنند و به آنها مقلد می گویند.
این کار دسته دوم کاری درست و مطابق با فرمان عقل یعنی مراجعه به متخصص است. عقل انسان می گوید در جایی که تخصص لازم را نداری برای حل شدن کار خود به متخصص رجوع کن.
انسان برای پیشگیری از بیماری و درمان آن به پزشک مراجعه می کند
برای تنظیم موتور ماشین و نگهداری صحیح و تعمیر موتور ماشین به میکانیک مراجعه می کند
برای آموختن زبان خارجی و ترجمه متن مورد نظر به زبان دان مراجعه می کند
برای ساختن و طراحی ساختمان به معمار مراجعه می کند و ....
و همچنین برای فرا گرفتن احکام دینی اش و چگونگی عمل به آن به مجتهد در دین مراجعه می کند
این یک امر کاملا پسندیده و طبق معیار عقلای عالم است.
پس یا باید خود مجتهد در دین باشیم یا به مجتهدین و مراجع تقلید مراجعه کنیم امروزه برای مراجعه به این مراجع تقلید داشتن رساله عملیه آن مرجع کفایت می کند.

سوال2:

پازل;917854 نوشت:
ایا نمیشه واسه انجام دستورات دینی انسان خودش از کتاب اسمانی قران کمک بگیره که به ان ایمان اورده؟
به جای اینکه به مرجع تقلید مراجعه کنه به خدا ودستوراتی که در قران ذکر شده مراجعه کنه؟

همان طوری که گفتیم اگر انسان بتواند با مراجعه به قرآن و احادیث احکام دین خدا را استخراج کند او نیازی نیست که تقلید کند به این انسان مجتهد می گویند ولی اجتهاد در دین و استخراج احکام دین نیاز به صرف وقت زیاد و داشتن استعداد در مباحث علوم اسلامی است. توضیح بیشتر این که : برای این که یک نفر بتواند دستورات دینی را آنگونه که هست از کتاب خدا و روایات اهلبیت بیرون بکشد به چند علم نیاز دارد :
1- ادبیات عرب: چون متون دینی ما عربی هستند برای شناخت احکام باید کاملا به عربی و قواعد آن آشنا باشیم
2- علم تفسیر: مهمترین منبع احکام دینی ما قرآن است برای شناخت این احکام باید با تفسیر قرآن آشنا باشیم یعنی علاوه بر ترجمه آیات باید بتوانیم محکم و متشابه قرآن را بفهیمیم و ناسخ و منسوخ را بیابیم و ... و توانایی مقایسه آیات با یکدیگر را داشته باشیم.
3- علم حدیث: یکی دیگر از منابع دیگر احکام احادیث هستند روش کار با آحادیث و شناخت صحیح و سقیم آن و عرضه روایات به آیات و ... را از مهمترین کارهای یک مجتهد است.
4- علم فقه: فقیه باید بتواند آیات و روایات را به کمک دستورت عقلی در کنار هم دیده و حکم را استخراج کند
5- علم اصول فقه: روش های استنباط و به کار گیری متون یکی از مهارت هایی است که باید مجتهد با آن آشنا باشد.
6- علم رجال: بررسی سندی روایات وارده در ابواب فقهی از جمله کار هایی است که مجتهد برای شناخت احادیث صحیح از نا صحیح باید به کار گیرد.
7- علم درایه: فهم صحیح محتوای روایات علم دیگری است که نیاز مجتهد است.
8-...
..

همانطور که می بینید مجتهد شدن هم وقت زیادی می خواهد و هم استعداد علمی خاصی می طلبد و اکثر مسلمین یا به خاطر مشغولیت های روزمره و یا به خاطر نداشتن استعداد علمی برای آشنایی با احکام دینشان به مجتهدی که این کار ها را انجام داده مراجعه می کنند. و امکان این که همه با مراجعه آیات و روایت به حکم دین دست رسی پیدا کنند.

سوال سوم:

پازل;917854 نوشت:
ممکنه اون مواردی که دوست نداشته باشید ویا کمی اذیت بشید که شما رو محدود میکنه انجام ندید؟اگه عمل نکنید به جهنم میرید و اگر طبق دستورات مرجع تقلید عمل کنید به بهشت میروید؟
ایا واقعا برای یک مسلمان وجود مرجع تقلید الزامی هست ؟

مواردی که مرجع تقلید در رساله خودش می آورد حرف مجتهد نیست بلکه حرف خداست و عمل به حرف خدا واجب است و حتی مواردی که به ظاهر، ما اذیت می شویم و برای ما سخت است نیز عمل به آن برای ما خیر و مصلحت است و باید انجام داد. عمل به رساله های مجتهدین باعث فلاح و رستگاری و رسیدن به بهشت می شود و انجام ندادن آن باعث ورود به جهنم می شود.

با سلام

داشتن مرجع تقلید برای كسانی كه به درجه اجتهاد نرسیده اند و در تمام احكام و تكالیف نمی توانند بر اساس احتیاط عمل كنند، واجب عقلی است و شرع نیز بر این حكم تاكید كرده است.
توضیح آنكه: انسان می تواند در مسائل و احكام دینی آگاه شده و بر اساس آگاهی خود و بدون مراجعه به مرجع تقلید(آگاه از احكام دین) احكام و تكالیف الهی را انجام دهد. بر چنین كسی نه تنها تقلید لازم نیست بلكه حرام است مگر آن كه دیگری را آگاه تر از خود بداند.

اگر فردی بخواهد اعمالش را بر اساس قرآن و سنّت انجام دهد، باید قرآن و تفسیر آن و علومی را كه وابسته به آن است،‌ به طور تخصصّی بداند. همین طور باید سنّت را كه عبارت است از قول،‌ عمل و تقریر (گفتار و اعمال و رضایت به اعمال دیگران) كاملاً بشناسد؛ یعنی با علوم حدیث آشنا باشد كه عبارت است از: علم رجال (شرح حال راویان حدیث) و سلسله سند، درایه (فهم دلالت روایات)، شأن نزول روایات، قرائن حالیه و مقالیه، تقیّه، حقیقت و مجاز، تعارض روایات با روایات یا تعارض روایات با آیات و تزاحم مصالح. وی باید این دانش ها را به طور تخصّصی و كارشناسانه بداند. چنین فردی كه به قرآن و سنّت با كیفیت مذكور آگاهی داشته باشد، می تواند بلكه باید طبق قرآن و سنت، آن طور كه می فهمد عمل نماید. به چینن فردی متخصّص علوم اسلامی یا مجتهد و فقیه می گویند و تقلید كردن بر او حرام است.

بحار الانوار ج ۲ ص ۸۸


موضوع قفل شده است