چرا اکثر جوونای ما دارن از دستورهای دینی‌ منحرف میشن؟!! چاره چیه؟؟؟؟؟؟

تب‌های اولیه

355 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

دشمن می گوید :
براي پيروزي بر يك كشور بايد "ميل مردم" را تغيير دهيم.
اگر ميل مردم از شهادت طلبي، ايثار، جوانمردي و دهها عاملي كه به عنوان فرهنگ شكل گرفته است به رفاه طلبي، غربزدگي و ... تغيير نيابد مانند اين است كه آب در هاون مي كوبيد. اين ميل ها هم تغيير نميكند مگر اينكه اركان يك قدرت از آن حمايت كند.

فرانسيس فوكوياما نئومحافظه كار، پژوهشگر و تاريخ نگار ژاپني الاصل و تبعه ي آمريكاست
می گوید:

"براي پيروزي بر يك ملت بايد ميل و ذائقه ي مردم را تغيير داد."
و كافيست "شهادت طلبي اين ها را به رفاه طلبي تبديل كنيم."

با او
سلام و ادب؛

از اولین لحظاتی که این تاپیک شکل گرفت، آن را دیدم و دغدغه ی موسّس تاپیک را دیدم و الان که این مطلب را می نویسم، تمام پُست های پیش از این نوشته را تک تک، مطالعه و بررسی کرده ام و نقطه نظرات و گاهاً خطاهایی در نظرات دوستان را در نوشته ی ذیل، مدّ نظر قرار داده ام.

اوّلاً باید دقّت کنیم که انحراف و اشتباه و... همیشه و در هر زمان و مکانی بوده، و اینطور نیست که فکر کنیم همه جا گل و بلبل است و یا در گذشته انحرافات نبوده و حالا فقط در همین سی سال بعد از انقلاب، فقط در ایران و آن هم توسط هجوم غرب، فساد به ایران راه پیدا کرده است. سنّت الهی در خلقت این عالَم، تمایزات بوده، و همیشه هر بالایی، پایینی داشته و هر خوبی، بدی داشته و در مقابل هر زیبایی، زشتی بوده است. و این مشکلات که می گویید کم و و زیاد و با شکل های مختلف در طول تاریخ بشر و همه ی جوامع بوده است. البته بودن این مشکلات و... به این معنا نیست که پس ما کاری نداشته باشیم و بزاریم، عالَم همانطور که پیش می ره، پیش بره. نخیر. ما باید آگاهانه و زیرکانه، علّت فسادها و انحراف ها را شناسایی و پیشگیری، یا درمان کنیم. و توضیحی که عرض کردم، به هیچ وجه، توجیه کم کاری ما در ای عرصه نمی شود.

******************************

ثانیاً همیشه در باب دلیل انحراف و فساد در هر جامعه ای و یافتن علل آن، افراط و تفریط می شود و نگاه مجموعی به علل مشکلات نمی شود. همه به دنیال اثبات موارد خاص مورد نظر خود بوده و از علل و عوامل دیگر چشم پوشی می کنند. در کشور ما هم، بعضی از دوستان و حتّی مسئولین، طوری از تهاجم غرب و تهاجم فرهنگی و تاثیرش بر جوانان صحبت می کنند، که گویی تنها مشکل و عامل فساد جوانان و مردم، همین عامل تهاجم فرهنگی است و ما خودمان کم کاریو اشتباهی نکرده ایم و خدای ناکرده، گردی از اشتباه و خطا و کم کاری بر دامان ما ننشیند. بعضی هم طوری سخن می گویند که کأنّه در این کره ی زمین، هیچ شخص و سازمانی، به فکر تخریب و مبارزه با تکفرات الهی و ادیان نیست و برنامه ریزی نمی کنند و در این مورد، ما دچار توهّم توطئه هستیم. و این هر دو گروه، اشتباه و افراط و تفریط می کنند و این عوامل همه دخیل است.

******************************

ثالثاً با اینکه غرب و تهاجم فرهنگی و.... همه هست، ولی همانطور که بعضی از دوستان اشاره کردند، اونها بنا به اهداف و برنامه ریزی خود، و بر اساس اندیشه و جهان بینی خود، در حال فعالیّت هستند. اینکه ما هی بگیم وای اونها جوانان ما را گمراه کردند که فایده ای نداره، توان این را هم که نداریم بریم از فعالیت و پخش برنامه ها و... اونها جلوگیری کنیم. و اگر می توانستیم هم معلوم نبود اخلاقاً اجازه ی جلوگیری زوری فعالیت های اونها رو داشتیم یا خیر و باید دید خداوند چنین اجازه ای داده که کسی یا گروهی بر مبنای تفکرات خود، دیگر تفکرات را از سخن گفتن و فعالیت محروم کنند یا خیر.
اما حالا که اونها دارند فعالیت می کنند، مهم اینجا عکس العمل ماست و اینکه ما چه کرده و می کنیم و آیا بازکنش مناسبی نسبت به انحرافات و فسادهای جامعه داریم یا خیر؟!!!
لذا در ادامه ی نوشته، بنده بیشتر روی عملکرد خودمان در داخل زوم می کنم و اینکه اساساً کجاهای کار خود ماها در داخل اشکال دارد؟! و مشکل اصلی و مسئله ی اصلی، همین عملکرد نامناسب ماست.
لذا مدّتی پیش تلویزیون با یک سری مسئولین مملکت مصاحبه می کرد و می پرسید با توجّه به اینکه رسانه های غربی علیه ما کار می کنند، نظر شما چیست؟ اکثرا هم متاسفانه مسئولین شروع به ردّ و نقد رسانه های غرب می کردن که بله اونها اینطور می کنند، آنطور می کنند و....، در این میان وقتی گزارشگر به آقای علی لاریجانی، رئیس مجلس فعلی رسید و این سوال رو پرسید، از جواب ایشان خوشم اومد. ایشان گفت:

«اینکه رسانه های غربی اینطور می کنند که جای تعجب نداره، آنها به تناسب تفکر و اهداف خودشون، درست رفتار می کنند و اگر غیر از این عمل می کردند جای تعجب داشت. بلکه آنچه که جای تعجب و بحث داره، این است که چرا رسانه های داخلی طوری عمل نکردند که مردم را مخاطب خود کنند و ناخودآگاه مردم جذب رسانه های داخلی شوند؟!»

لذا ایشان دقّت داشتند که اصل پیکانِ بحث و آسیب شناسی باید متوجّه عملکردهای داخلی بشه. لذا در ادامه ی نوشته بنده از این زاویه علل و عوامل را بررسی خواهم نمود.

******************************

مواردی که اجمالا بنده مهم دیدم توضیح بدم، موارد زیر هست که به ترتیب با استمداد از خدای متعال و گفته های بزرگان، سعی در توضیح و تبیین اونها خواهم داشت، ان شا الله

1-عدم نگاه درست به مردم و جوانانی که از نظر ما در اشتباه اند.

2-عدم آشنائی والدین نسبت به تعلیم و تربیت فرزندان.

3-اشتباهات فکری و نظری بخش نه چندان کم از عوامل داخلی
(شامل: صدا و سیما-مسئولین فرهنگی کشور-علما و نهادهای تخصصی دینی)

4-اشتباهات و فسادهای عملی بخش نه چندان کم از عوامل داخلی
(شامل: مدیران و مسئولان-اهل علم،اساتید و روحانیون)

5-انتقاد و تکمیلی بر نظر بعضی از دوستان در این تاپیک.

در نوشته ی بعد به تبیین این موارد به ترتیب خواهم پرداخت. والله المُوَفِّقُ لإتمامه

[=Garamond]ادامه ی پست قبل....

[=Garamond]1-عدم نگاه درست به مردم و جوانانی که از نظر ما در اشتباه اند.

[=Garamond]این مورد در این باب است که هر قِشری از مردم جامعه، باقی افراد جامعه را که با آنها اختلاف در تفکر و روش زندگی دارند را در اشتباه می دانند، که تا اینجا طبیعی است و البته باید سعی کنند که ضمن اختلافات عقیدتی و روشی که دارند، با هم با دوستی و اخلاق در یک جامعه زندگی کنند و به تفکر هم احترام بگذارند. اما اشکال کار آنجایی پیدا می شود که یک قِشری، دچار غروری بشود و دیگر باقی اقشار جامعه را آدم حساب نکند و آنها را جاهل و جزو ظالین و زالین بداند. خصوصا گاهی میان اقشار مذهبی شاهد افرادی هستیم که دچار غرور ایمانی و دینی شده و غیر متدیّنین و خصوصا کسانی را که ظاهر دینی ندارند را آدم فرض نمی کنند و جاهلان جهنّمی می دانند. در این باب به پاسخ استاد شهید مطهری قدس سره نسبت به یکی از اینگونه افراد که مردم را جاهل و گمراه می داند توجّه کنید:

[=Garamond]«پاسخ مردم ازمادر بى‏اعتقاد نزاييده‏اند، بالعكس متمايل و علاقه‏مند و به نوعى معتقد زاييده شده‏اند (كُلُّ مَوْلودٍ يولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ ...). آنچه مردم را بى‏اعتقاد كرده و مى‏كند اين است كه تا خود مستند به سائقه فطرت و مطابق دستور قرآن تعقل كنند و بصيرت يابند فوراً آنها را مصداق «لَنْ تَرْضى‏ عَنْكَ الْيَهودُ وَلَا النَّصارى‏» و مصداق «سَاصْرِفُ عَنْ اياتِىَ الَّذينَ يَتَكَبَّرونَ فِى الْارْضِ» قرار داديم.»

[=Garamond]منبع: مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى ج‏19 595 پاسخهاى استاد. ..... ص : 567

[=Garamond]و همچنین وقتی یک نفر آدم تند رو، در انتقاد از شهید مطهری می نویسد:

[=Garamond]«دكتر ... در مطبش يك مينى ژوپ پوش درجه يك را به عنوان سكرتر استخدام مى‏كند و در جلسات آقاى مطهرى شركت مى‏كند و منافقانه اظهار مى‏كند كه به اسلام پايبند است و آقاى مطهرى هم فريب او و امثال او را مى‏خورد.»

[=Garamond]شهید مطهری پاسخ می دهد:

[=Garamond]«شما چگونه به شخصى به صرف اينكه يك گناه مرتكب شده و زنى مينى ژوپ پوش استخدام كرده تهمت نفاق مى‏زنيد و چه مجوّزى داريد؟! اين نسبتها حرام است و موجب فسق.»

[=Garamond]در این باب توضیحی هم در پست زیر داده بودم که توصیه میکنم دوستان مطالعه بفرمایند:

[=Garamond]*************************************************************************************

[=Garamond]2-عدم آشنائی والدین نسبت به تعلیم و تربیت فرزندان.

[=Garamond]انسان پیچیده ترین موجود هستی است و ظاهری ترین لایه ی وجودی او که بدن مادی اوست، سالهاست توسط پزشکان بررسی شده و هنوز هم نقاط ناشناخته و عجیبی در این بدن انسان برای پزشکان وجود دارد. از بدن او پیچیده تر و عجیب تر، نفس انسان است که بسیار پدیده ی پیچیده ای است و لذا شاید بتوان گفت سخت ترین دانش عالَم، دانش نفس شناسی، یا انسان شناسی فلسفی باشد که تمام ابعاد روح ناشناخته ی انسان را بتواند معرفی کند. منتها طبیعتا تا شناخت درستی از نفس و روح آدمی نباشه، آدم به عنوان یک پدر یا مادر، نمی تونه نفس و روح فرزندش رو درست تربیت کنه. البته تعلیم و تربیت، در اصل صفت خدای تعالی بودن و این ریشه در ربوبیت و ربّ بودن خداوند دارد، منتها وساطت و تاثیر والدین نباید مغفول مانده شود. و از طرفی همه ی پدر و مادرها هم که نمی توانند بروند نفس شناسی بخوانند و... ولی باید از راهکارها و توصیه های حیکمان و عالِمان متعمّق در شناخت انسان در این باب استفاده کنند.

[=Garamond]بنده یک مطلب کوتاه ولی بسیار عمیق و کاربردی را در باب تعلیم و تربیت کودک که توسط حضرت علامه طباطبایی نوشته شده در تاپیک ذیل نقل و توضیح داده ام، که اگر دوستان آن را بخوانند و آسیب شناسی تربیت فرزندان توسط والدین را که آنجا اشاره کردم، ببینند متوجّه می شوند که یک بخش عمده ای از اخلاق گریزی و دین گریزی فرزندان، به خاطر دلزدگی و اشباعی است که ما در تربیت اونها ایجاد کردیم.البته همین اشکالات به نهادهای آموزش و پرورشی مثل مدارس هم برمیگرده که مشابه همین اشباهات رو اونها هم مرتکب میشن. این مطلب عمیق علامه طباطبایی را در ذیل بخوانید:

[=Garamond]*************************************************************************************

[=Garamond]3-اشتباهات فکری و نظری بخش نه چندان کم از عوامل داخلی
[=Garamond](شامل: صدا و سیما-مسئولین فرهنگی کشور-علما و نهادهای تخصصی دینی)

[=Garamond]متاسّفانه نهادهای تصمیم گیرنده و موثّر بر فکر و عمل مردم،غالبا نه با مبانی تعلیم و تربیت به درستی آشنا هستند و نه برنامه ریزی فکر شده و درستی در این زمینه دارند. که به عنوان نمونه به بعضی اشتباهات و موارد 3 نهادی که در فوق اشاره کردیم می پردازیم:

[=Garamond]الف:صدا و سیما
[=Garamond]همیشه در تولید برنامه های تلویزیون و رادیو، این نکته مطرح است که باید درون مایه و محتوای تولیدات، انعکاس واقعیات باشد و جامعه همانطور که هست نشان داده شود، و یا باید انعکاس الگو و حالات مطلوب باشد و اینگونه روحیات تلقین شود؟! مثلا فیلمی که من می سازم، واقع نما بوده و اگر در جامعه فرزندان به والدینشان احترام نمی گذارند، همین مشکل به درستی در رسانه ها انعکاس داده شود؟ و یا اینکه ولو اینکه در جامعه اینطور است، محتوای فیلم من، باید الگوی یک رفتار مناسب با والدین را توسط بچه ها نشان دهد.
[=Garamond]بنظر می رسد هر کدام از این دو به تنهایی، یک حالت کاریکاتوری ایجاد می کند و خوب است که یک حدّ تعادلی میان این ها باشد، یعنی یا دو سری تولیدات داشته باشیم که این دو را پوشش دهند، یا در هر فیلمی، نمونه ای هم برای آنچه هست و هم برای آنچه خوب است باشد، داشته باشیم و نشان دهیم.
[=Garamond]ولی متاسّفانه رسانه ی ما، در اکثر تولیدات خود، فقط به انعکاس آنچه هست روی آورده و دائما با القاء همین حالت ها و اخلاقی که هست، وضعیت موجود را تشدید می کند. و معمولا نمونه و الگوی مطلوبی از نقش پدری، مادری، فرزندی، دوست، همسر و... ارائه نمی شود و این خلاء مهم و بزرگی است و در بعضی تولیدات که می خواهند الگوی خوب ارائه کنند، آنقدر کاریکاتوری و غیرحرفه ای این مهم انجام می شود که چنین فیلمی مخاطب پیدا نمی کند.
[=Garamond]مشکلات دیگری هم در رسانه های ما هست، از جمله تک صدایی. اینکه فقط یک نگرش، یک تفکر و یک جریان، حق صحبت داشته باشند. البته در بعضی برنامه ها، اخیرا مثل برنامه ی زاویه و... که مناظرات علمی پخش می کند، به انواع تفکرات حق صحبت داده می شود، ولی باز بسیار کم و محدود است و عمدتاً تک صدایی در رسانه های ما بارز است و نتیجه ی آن این است که مخاطب رسانه ی ما، فقط مخاطب همان صدای واحدی که سخن می گوید خواهند بود و مخاطبین دیگر تفکرات و جریان ها، که این رسانه را بستری برای ظهور تفکر خود نمی دانند، به رسانه های خارجی روی خواهند آورد.این مطلب خصوصا در انعکاس سلیقه ای اخبار خود را نشان می دهد.

[=Garamond]----------------------------

[=Garamond]ب: مسئولین فرهنگی کشور؛

[=Garamond]در این باب هم، متاسفانه درد اصلی این است که کسانی که تصدّی مسائل فرهنگی کشور را به عهده دارند، نمی دانم به خاطر چه عالمی است، شاید تنبلی، شاید بی سوادی یا کم سوادی، شاید افراط و تفریط، شاید عجله در کسب نتیجه و... اصلا کار فکر شده و عمیق و موثر نمی کنند. همان دردی که گاهی خبر 20:30 انعکاس می دهد. بودجه های فرهنگی کشور، دائما در حال خرجِ کنفرانس ها، همایش ها، چاپ بروشورهای بی مخاطب و کم محتوا و.... می شود. و گویی مسئولین فرهنگی، اگر به عنوان یک کار فرهنگی، یک کمک مالی یا عملیاتی به زندگی مثلا جوان ها کنند این کار فرهنگی نیست. اگر این هزینه ها را صرف تهیه ی جهازیه، تهیه ی منزل و... یا نهادهای آشنا نمودن زوج های طالب ازدواج که همسر مطلوب خود را پیدا نمی کنند و... کنند اینها کار فرهنگی نیست، کار فرهنگی گویا فقط نوشتن مقاله، سخنرانی، چاپ کتاب و... است.
[=Garamond]به هیچ وجه کارهای فرهنگی عمده ای که وجه غالب کارهای فرهنگی کشور را تشکیل می دهد (چون معدود کارهای فرهنگی انگشت شمار خوب هم داریم.)، وجه غالب همان کارهای سطحی و زودگذر و بی اثر و کم مخاطب است. و لذا می بینیم که وقتی می پرسیم چرا مشکل فرهنگی حجاب را با نیروی نظامی حل می کنید؟ چرا کار فرهنگی نمی کنید؟ می گویند 30 سال کار فرهنگی کردیم نشد. در حالی که نمی دانند آنچه در این 30 سال به نام کار فرهنگی انجام شده، کار فرهنگی نبوده، اسمش کار فرهنگی بوده، بسیاریش غیر فرهنگی و گاهی حتی ضد فرهنگی بوده. و چون نگاه غایت نگر ندارند، هر کاری که ظاهرش فرهنگی به نظر برسد را کار فرهنگی می دانند. و لذا چون از کارهای مثلا فرهنگی خود نتیجه نگرفته اند، می خواهند با کمک نیروی نظامی و پلیسی، مشکلات فرهنگی را درمان کنند که باز مشکل را بدتر می کنند. و طرح گشت اجبار راه می اندازند و می بینیم بعد از سه سال انجام طرح گشت ارشاد، وضع حجاب بهتر نشده که بدتر شده و این روشن است، چون بین علت و معلول باید سنخیت باشد و با علت نظامی نمی توان معلول فرهنگی را نتیجه گرفت. درد در این زمینه بسیار است که از ذکرش در می گذریم.

[=Garamond]----------------------------

[=Garamond]ج: علما و نهادهای تخصصی دینی:

[=Garamond]همیشه از دین، تقریرهای متعددی مطرح می شده و می شود. هر شخص یا نهادی، تقریر و فهم خودش را از دین ترویج می کند. از طرفی هم با رشد علم و رشد فهم بشری، تقریرها و گرایش های سطحی از دین، پاسخگوی سوالات ذهن زیرک جوانان و مردم نیست. از مجموع همه ی تقریرها از دین، از مجموع همه ی معرّفی های دین، فقط بعضی تقریرها می تواند پاسخی معقول و منطقی و قابل پذیرش به جهان پیشرفته و ذهن جستجورگر جوانان ارائه کند.
[=Garamond]اما متاسّفانه، تقریر اصلی که از دین داده می شود، تقریر معقول نیست. تقریرهای فلسفی و عرفانی که همیشه از معارف دین وقرآن و اهل بیت در مقابل هجمه ی شبهات و سوالات تفکرات جدید و غرب دفاع کرده اند، در حال به انزوا رفتن هستند و عده ای می خواهند همان تقریر ساده و سطحی خود از دین را به عنوان اصل و حقیقت دین، به مردم قالب کنند. و طبیعتا ذهن رشد یافته و جستجوگر جوان، حرف های سطحی را به عنوان دین نی تواند بپذیرد و در نتیجه چون فکر می کند دین همین حرف سطحی است که این عدّه می گویند، از دین به عنوان مطالبی سطحی و عقب مانده، زده می شود.
[=Garamond]در حالی که نمی داند که اصل دین غیر از فهم فلان روحانی یا شخص یا مرکز از دین است.
[=Garamond]خواهش می کنم به این قسمت عرائضم خوب توجّه کنید، اونوقت کسی مانند علامه طباطبایی، میزان تخریب و آسیب ارائه ی معارف دین بصورت سطحی را فهمیده و اعلام خطر کرده است که اگر در معارف دین صرفا ظاهرگرایی کنیم و افراد را در دین داری به یک سری ظواهر و احکام ظاهری که البته در جای خود مهم هستند، محدود کنیم و سخن از عرفان و باطن دین نزنیم، موجب انحطاط جامعه ی مسلمین خواهیم شد. عین عبارت حضرت علامه طباطبایی در این باب چنین است:

[=B Badr][=Garamond]«والإقتصار فی العمل بمجرّد الأحکام الفقهیّة و الجمود علی الظّواهر والتقشف فیها، فإن فی ذلک إبطالاً لمصالح التشریع و إماتة لغرض الدین و سعادة الحیاة الإنسانیّة، فإنّ الإسلام کما مَرّ مراراً دین الفعل دون القول، و شریعة العمل دون الفرض، و لم یبلغ المسلمون إلی ما بلغوا من الانحطاط و السقوط إلّا بالاقتصار علی أجساد الأحکام و الاعراض عن روحها و باطن أمرها.»
[=B Badr][=Garamond]المیزان فی تفسیر القرآن-ج2-ص239
[=B Badr][=Garamond]«پس اکتفا نمودن به صِرف احکام فقهی و تعصّب صِرف بر ظواهر اعمال دینی و باقی ماندن در آن، باطن و نتیجه اش باطل کردن مصالح تشریع، و از بین بردن غرض دین و سعادت زندگی انسانی است. و همانطور که مکرّر تکرار شده و گفته ایم، اسلام دین عمل است و نه حرف، و شریعت کوشش است و نه فرض و ادعا، و بر سر مسلمانان چیزی از سقوط و انحطاط نرسیده است مگر به خاطر اکتفا نمودن بر ظاهر احکام و تشریفات ظاهری و بی توجهی و روی گرداندن از روح اعمال و باطن این امور.»
[=B Badr][=Garamond]ترجمه تفسیر المیزان-ج2-ص353 (با اندک تصرفی در تعابیر ترجمه)
[=Garamond]در باب تقریرهای نادرست از دین مطلبی هم در این جا نوشته ام که توصیه می کنم دوستان بخوانند، خصوصا شماره ی 2 مطلب را:

[=Garamond]*************************************************************************************

[=Garamond]4-اشتباهات و فسادهای عملی بخش نه چندان کم از عوامل داخلی
[=Garamond](شامل: مدیران و مسئولان-اهل علم،اساتید و روحانیون)

[=Garamond]اشتباهات عملی و فسادهای عملی هم که بعضی از دوستان تاکید و اشاره کرده بودند، متاسّفانه بی داد می کند. استاد، آیت الله امجد یک بار می فرمودند که: اگر مردم مرا در خیابان سر ببرند، معذور اند. چون آنقدر ما در این لباس اشتباه کرده ایم که بدبین شده اند. یک بار دیگر می فرمودند: من همیشه نگرانم که ما را در این لباس روحانیت آورده اند، اگر عملکرد من باعث دین زدگی و دین گریزی کسی بشود، اشتباه من در این لباس باعث بدبینی کسی نسبت به دین، بشود جوابی دارم یا خیر؟! و متاسّفانه شاهد فسادهای مالی و اخلاقی و.... از مسائل ریز و درشت هستیم. نه تنها روحانیون، که حتّی مسئولین و مدیران. و اولین مشکل مسئولین و مدیران ادارات و سازمان ها هم، عدم مسئولیت پذیری است. احساس مسئولیت نداشتن است. کم کاری، و... تا برسد به اختلاس مالی و... که وقتی در نظامی اسلامی و توسط افرادی دین دار، این کارها انجام شود، به اعتقادات دینی جوانان آسیب می زند. البته باید به جوانان مکرّر توضیح داد که دین غیر از متدیّن است. اگر معتقدین یک دین اشتباه کردند، نباید ان را پای دین نوشت. ولی به هر حال چون جوانان دینشان را از همین افراد متدیّن و روحانیون می گیرند، لذا باورش سخت است که از طرفی دینشان را از متدیّنین بگیرند و از طرفی چشم به روی اشتباهات بزرگ متدیّنین ببندند. ولی این را باید برایشان توضیح داد. لذا علامه طباطبایی فروده اند:

[=Garamond]«اگر بنا شود شیوع فساد در میان طایفه ای، دلیل بطلان اصول اوّلی شان باشد، باید خطّ بطلان به دور همه ی مذاهب و ادیان کشید.»
[=Garamond]منبع:کلمات قصار علامه-داوود احمدی-دفتر سوم-ص 52-شماره ی 18

[=Garamond]البته بودن فساد عملی در بعضی مسئولین و روحانیون یک چیز است که جوانان و مردم را ناراحت و دلزده می کند، عدم برخورد قاطع با اونها و استشمام بودی بی عدالتی برای جوانان و مردم از هر چیز بدتر و برای ایمانشان از هر چیز مخرّب تر است.

[=Garamond]*************************************************************************************

[=Garamond]5-انتقاد و تکمیلی بر نظر بعضی از دوستان در این تاپیک.

[=Garamond]یکی از دوستان هم نظر بسیار خوبی ایراز فرموده بودند که به نظرم رسید اگر توضیحی به آن ضمیمه نشود، ممکن است معنای اشتباهی بدهد. روایاتی ما داریم که نباید ما شخصیت پرستی داشته باشیم و دینمان، متّکی به حرف این و آن باشد و اساساً شخصیت زدگی و حق را با افراد شناختن کار بسیار غلطی است که جز تزبزب و تعصفر، چیزی برای انسان به ارغوان نمی آورد. لذا مولانا علی بن ابی طالب فرمودند:

[=Garamond]إعرف الحق، تعرف أهله. حق را بشناس، اهلش را بواسطه ی آن، می شناسی.

[=Garamond]اما آیا این به معنای عدم رجوع به متخصص خبیر و رجوع به عالِمان دینی در مسائل دین است؟! اساساً رجوع گزینشی به روایات معصومین، موجب این اشتباه می شود که ما با دیدن چند روایت به خصوص، بنظرمان برسد که کلّ دین همین چند روایت بوده و نظر مطلق معصومین هم همین است. در حالی که باید برای روایات معصومین ع، جامعه ی روائی تشکیل داد و یک نگاه مجموعی به همه ی روایات هم موضوعِ صادر شده از سوی امامان عزیزمان داشته بشیم.

[=Garamond]ما می دانیم که مکرّر توصیه ی پیامبر عزیز و اهل بیت، رجوع به نمایندگانشان بوده که به جاهای مختلف می فرستادند، شاگردانشان که به عنوان مرجع علمی معرفی می کردند و همان روایت حضرت صاحب الامر که متواتر لفظی است، که در زمان غیبت کبری، فارجعوا إلی رواة احادیثنا، که به راویان حدیث ما رجوع کنید، البته منظور از راوی حدیث این نیست که هر کسی از روی کتاب حدیث، احادیثی خواند به او رجوع کنید، منظور عالیمانی دانشمند و علّامه است، که ابعاد مختلف دین را بصورت دقیق بشناسند و با مبانی فکری اهل بیت و اسلوب اندیشه ی ائمه آشنا باشند و بتوانند فرهنگ اندیشه ی اسلام و شیعه را به درستی منتقل کنند. لذا پر روشن است که ما باید در فهم و شناخت درست دین، به علمای متعادل، و همه جانبه وعارف و عالِم همچون علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی و شهید مطهری و... رجوع کنیم، چنان که بنده در بیان نکات فوق، از بیانات ارزشمند این علمای عظیم استفاده کرده ام و همگی سر سفره ی این بزرگان نشسته ایم. و الّا اگر قرار باشد هر کسی بدون کسب مقدّمات، برود بنشیند پای کتاب های حدیثی و روائی دست اول، که از گذرگاه فقه الحدیث ردّ نشده و درست و غلط آنها، مطلق و مقیّد آنها، قاعده و استثنای آنها تفکیک نشده، آنها را بخواند و برای دینش نتیجه گیری کند، بلکه باید به عالِمانی بزرگ و متعادل و عارف، همچون علامه طباطبایی رجوع کند که ایشان این روایات را بررسی نموده و بعد به ما ارائه کند.

[=Garamond]امّا شخص محور نبودن به این معناست که ما حرف کسی ولو علما را بدون چون و چرا نپذیریم، با عقل خود تطبیق دهیم. لذا در روایاتی هم که اشاره کردند، دو راهنما معرفی شده بود، یکی پیامبران و ائمه و دیگری عقل. اما دقت بفرمائید که خود رسولان و ائمه، غیر از روایات منقول از ایشان است. به عبارت دقت بفرمائید:

[=Garamond]«يَا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ ع وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُول‏»

[=Garamond]این روایت، نگفته فأمّاالظاهرة فالروّایات الرّسل و الانبیاء و الائمة، بلکه گفته خود رسل و انبیاء و ائمه و یکی هم دلیل باطنی را عقل دانسته. امروزه که ما دسترسی به خود رسل و انبیاء و ائمه نداریم، و به ایشان از طریق اخبار و روایاتی که دچار تحریف و دخالت و با وساطت چندین نفر رسیده مرتبط هستیم که خود این روایات با روش های خود عقل باید پالایش شوند. پس تنها حجّت بی واسطه ای که داریم عقل است و سخن متحصّصین را هم به شرط تطبیق با موازین قطعی عقلی باید بپذیریم.

[=Garamond]----------------------------

[=Garamond]گرچه جای صحبت برای این موضوعات بسیار است و ترم ها و جلسات متعدّدی می توان در این موضوعات صحبت کرد، ولی بعد از گذر چند ساعت از شروع نگارش این نوشته، کمی هم خسته شدم و لذا همین اندک را به محضر دوستان اهل مطالعه و اهل فضل و تفکر تقدیم می کنم و امیدوارم مفید فایده بوده باشد.

[=Garamond]الحمد لله الذی جعلنا من المتمسّکین بولایة امیرالمومنین
[=Garamond]زیاده عرضی نیست.
[=Garamond]التماس دعا
[=Garamond]یاحق

دوست عزیز سلام دوباره...
بنده کاملا با مطالب شما موافقم.
ما در هر دوره پیشرفتهای فکری و عملی در جامعه داشته ایم .
این پیشترفتها را به پشتوانه اخلاص عمل خود بدست آورده ایم.
اخلاص به معنی آنست که آنچه رضای خداست و آنچه مفید جامعه اسلامی است را در خدمت به مردم به کار برده ایم.
بنده معتقدم مردم ما احتیاجاتی داشته اند و در اوایل انقلاب این خلا در آنها بیشتر میشد و با کمک روشنفکران زمان آگاهی مردم بیشتر و هر لحظه به این احتیاج محتاجتر میشدند.
شما از دوره های مختلف ایران استفاده فرمودید.
احتیاج امروز و دیروز ما را به سمت خوبی و بدی میکشد و آنچه زندگی دنیا و آخرت ما را پر میکند با احتیاج و تشنگی آغاز و با سیراب شدن بر طرف میشود.
و چه بسا اگر تشنگی شما با غیر آب بر طرف شود شما سیراب شده اید گر چه با غیر آب!

در ذیل به گفته ها ی شما اضافه میکنم.

1- شور دینی و انقلابی. اوایل انقلاب مردم به علت به ثمر نشستن تلاش هایشان در بیرون کردن شاه از کشور با اتکاء به دین و رهبری امام خمینی احساس رضایت عمیقی داشتند. آرمانگرایی و شور انقلابی در مردم باعث شده بود که مشکلات موجود به چشم آنها کوچک آید. اما این شرایط با گذشت زمان تغییر کرد و فشارهای اقتصادی و بسیاری توطئه های دیگر از آن شور انقلابی اسلامی در برخی قشرهای مردم کاست.

مردم زمان بر احتیاجات خود از آسایش مادی برای فقیر

آسایش معنوی برای مسلمان که هر لحظه دین خود را در آسیب میدید و دل خون فرهنگسازی بود

آسایش سیاسی برای آنکه وطن خود را در تاراج و غریبه پرستی میدید.
و آنانکه هر لحظه خطر کمنیست و بی دینی را در جامعه حس میکردند.

و آنانکه مشکلات طبقه بندی جامعه ما را به چشم میدیدند و احتیاج به حکومت اصلاح شده را به حد کمال حس میکردند.

سعه صدر را از دست داده و پا در میان مبارزه با رهبری هم عقیده های خود شدند.
و در انقلاب با روشن شدن مواضع دینی همگی احتیاجات خود را با نظام اسلامی یکسو و روشن شد همگی در زیر این پرچم مدینه فاضله خود را میابند و خدا نیز در سراسر زندگی آنها برکات اسلامی را به آنها هدیه میکنند.
این بود که با رهبری امام خمینی و زحمتهای ایشان میوه اسلام به مردم نشان داده شد و آنها آب در کوزه خود را که تشنه به دنبال آن میگشتند دیدند.
اما آیا ما این مردم را سیراب کردیم؟

2- تغییر رویکرد غرب و خصوصاً امریکا در مورد ایران در قبل و بعد از انقلاب. قبل از انقلاب غربیها اهداف خود را از طریق شاه دنبال میکردند، اما بعد از انقلاب و کوتاه شدن دست آنها در ایران، آنها ابتدا با جنگ و کودتای نظامی سعی در ساقط کردن نظام داشتند اما با بی نتیجه ماندن این اقدامات آنها روی به سیاست فرهنگی کهنه خود آوردند که به نظر در زمان شاه چندان موفقیت آمیز نبود. این بار آنها با تکنولوژی های ماهواره ای که در اختیار داشتند به تزریق ایده های فرهنگی خود به نسل های جدید ما پرداختند.

همانظور که میفرمائید کشوری مثل آمریکا به مدد ماهواره و دیگر تکنولوژی ها به تزریق ایدههای فرهنگی که منظور حتما ضد دینی و اسلامی و خکومتی است پرداخت.
اینجا یکی از اولین اشتباهات ماست.
این برنامه ریزی ها و آمادگی های نظام است که میتواند با روند صحیح به مردم ما راه را نشان دهد.
اشتباه اول این بود که مردم را در این پدیده تکنولوژی به دخالت نگذاشتند. با سانسور ها و دور نگهداشتن مردم و آگاه نکردن آنها و وضع قوانین ضد آزادی و.. و توهین به جای آگاهی دادن و تحقیر به جای در آغوش گرفتن و....
این تکنولوژی ها آمدند و ظاهر زیبا در مردم نا آگاه رحنه و کم کم احتیاج غلط آنها شد که میبینید.
استفاده اشتباه از تکنولوژی که میتواند با تصمیم صحیح مفید واقع شود.
و از سم مار سرم بسازیم.
این قانون خداست و در دل تاریکی روشنی و از دل روشنی ظلمت را نشان میدهد و ما با نگاههای کور مردم را دچار کردیم.

3- انفجار اطلاعات در دوران حاضر. از قدیم گفتن بی خبری، خوش خبری. جهانی که اکنون ما در آن زندگی میکنیم جهانی است مملو از اطلاعات درست و غلط. همین اینترنت به شما امکان میدهد با یک کلیک دنیایی از نوشته ها، تصاویر، ویدئوها و صداها را در هر موضوع متصور به دست آورید. حال چه میزان از این اطلاعات درست است و مطلوب. در تمام طول تاریخ اسلام و تا دهه های اول انقلاب، مهم ترین مجرای انتقال معارف دینی روحانیت و منابر بود، و این امر به وحدت کلمه در جامعه اسلامی کمک میکرد. هرچند در زمان انقلاب نوارکاست به تکثیر سخنان رهبر انقلاب تا دورافتاده ترین نقاط ایران کمک کرد و همین یکی از دلایل به ثمر نشستن و ریشه دار شدن انقلاب در بین آحاد مردم شد و پس از آن هم تلویزیون به این امر کمک کرد.
اما در دوران کنونی انواع شبهات و اطلاعات بعضاً نادرست در رسانه های مختلف ذهن دینداران را راهزنی میکند.
هر چند این حربه عده ای جوانان خصوصاً تحصیل کرده های ما رو نسبت به دین بی اعتماد کرده ولی بنده معتقدم این طوفانها خواهد نشست و حق از باطل مشخص می شود.

اشاره زیبای شما امروز درد همه مردم است.
اکنون رسانه ملی با نفوذ تقریبا صد در صدی رسانه ملی نیست.
این رسانه مردم نیست بلکه رسانه سکوت و یا سرگرمی است.
رسانه ملی در تمام دوران مورد اعتماد مردم بوده است و امروز با رویکرد سیاستی که دارد مردم ما را دچار شک میکند.
سانسورهای اطلاعاتی مردم را به شک و در زمانی که مردم به سراغ خبری میروند نا صحیح به علتی به نحو غربیان به دروغ میپردازد.
فرهنگسازی رسانه مثلا ملی ما انتقادات فراوان مراجع را به دنبال دارد.
گرچه در بعضی از جاها باید مورد تشویق قرار گیرد.
ولی این رسانه ملی که یکی از سخنگو های مردم است سخن گوی دولت شده است و خواسته های مردم را با دولت اشتباه گرفته است.
4- پدیده دین سیاسی. «دیانت ما عین سیاست ماست» شعار جذابی بود که بر مبنای آن انقلاب اسلامی طراحی شد و پست های حکومتی در اختیار روحانیون و دیگر گروه های مذهبی قرار گرفت. اما با گذشت زمان و با مشاهده بی تقوایی ها و بی اخلاقیها در رفتار سیاست مداران، بدبینی روزافزون اقشار متوسط جامعه ابتدا نسبت به سیاست و به تبع آن نسبت به دین به وجود آمد. بسیاری از نوجوانان و جوانان که شرایط اول انقلاب را ندیده بودند و پدران و مادران خود را میدیدند که هر روز از گرانی و رفتار سیاسیون و .. انتقاد می کنند، طبیعتاً عطای این دین سیاسی را به لقای آن بخشیدند؛ نسبت به دین بی تفاوت شدند یا دین خودساخته ای برگزیدند. التبه القائات بیگانگان نیز در این مسیر بی تأثیر نبوده است.

دوست عزیز به شدت با نگاه شما مخالفم.
اینکه عده ای در برهه های مختلف سیاسی نظریه جدایی دین از سیاست را مطرح کرده اند نشان از اینست که به قول امام نمیدانند اسلام را با سین مینویسند یا با صاد!
ولی اینکه چه شعا ری در ابتدای انقلاب بود و یکی از آنها دیانت ما عین سیاست ماست::
عزیز من اسلام دین عمل است و لی عمل به اخلاق توحیدی و اخلاق رسول ا... و عمل به احکام اسلام که بالاترین و پیشرفته ترین و بشر دوستانه ترین احکام انسانی و الهی است که قبل از آنکه سیاستی برای آسایش انسان در این دنیای داشته باشد راهی برای انسان جاویدان و دنیای دیگر و رسیدن به مقصد اصلی است.

اما اینکه در مملکت ما دین از سیاست جداست را نمیبینید عزیز من؟
اینکه نه همه ولی بعضی با وسیله قرار دادن دین آنرا در نظر شما اینگونه قرار داده اند نمیبینید؟
امیدواریم هر چه زودتر اول این تهاجم به انقلاب ما که در اصل به اسلام است از سوی بزرگان پاسخ داده شود و مردم اسلام واقعی را در زندگی خود ببینند.
و ببینند حکومت اسلامی را نه اسلام حکومتی را.

5- عدم توانایی مسئولین فرهنگی و مذهبی در به روز کردن دین و ایجاد جذابیت برای آن. دین در زمان قبل و اوایل انقلاب جذابیت بسیاری برای مردم داشت. دانشگاهیان و روحانیان در کنار هم در تلاش برای ارائه کردن چهره نوینی از اسلام بودند. بزرگانی چون امام خمینی، مطهری، شریعنی، بازرگان، و بسیاری دیگر تلاش بسیاری در این زمینه نمودند و پویایی دینی در جامعه، جاذبه زیادی برای آن در بین اقشار مختلف ایجاد کرده بود که با استقرار و استحکام نظام این پویایی به سکون گرایید. نخبگان امروز با یک دین تک صدایی در جامعه مواجه اند که برای برخی از آنها خواستنی نیست و این قشر تأثیر بسیاری حداقل بر خانواده و دوستان خود دارند از این رو دیدگاه های خود را به آنها نیز انتقال میدهند.

ببینید دوست عزیز اسلام قدرتمند به دست ضعیفانی افتاده است که ان شاا.. آنها نیز به اسلام واقعی روی آورده و این شکاف از بین میرود.
ایران از هر سو دچار حمله است و با این شیوه مدیریت عزای این مقدار را هم باید بگیریم.
ما از داخل در هجوم دشمنان اسلامی جهره و بد اخلاق مردمی پرورش میدهیم که در دعوا پیروز شدن را پیروزی الهی میدانند.
از بیرون هم که ...
دشوار شدن روزافزون دینداری در دنیای حاضر. حفظ دین در جهان امروز با این دنیازدگی ها و پرداختن به لذت های زودگذر برای جوانان امری بسیار دشوارتر از گذشته شده است. شیوع بی بند و باری های جنسی معضلی است که نه تنها جوامع دیندار بلکه جوامع غیردینی را نیز به خطر انداخته است. متأسفانه در جامعه ما مسائل عدیده فرهنگی اقتصادی و اجتماعی باعث بالا رفتن سن ازدواج و به تعبیر برخی ایجاد یک بحران جنسی شده است.

این لیست را میتوان ادامه داد و همین موارد را نیز مورد نقد و نظر قرار داد. همانطور که دوستان فرمودند نوجوان مانند لوح سفیدی است که جامعه و خانواده بر روی آن می نویسند اما در این فرایند خود جوان نیز به ایفای نقش فعالانه می پردازد و هرچند بسیاری از مسائل به طور ناخودآگاه بر او اثر منفی میگذارد، اما اینها باعث خداگریز شدن او نیست، او نیاز فطری به دین را در درون خود حس میکند و انشاالله در آینده جایگاه مناسبی برای دین در قلب خود خواهد یافت.

در آخر از این صحبتها نتیجه میکیریم شکاف بین آنچه ما میخواهیم و اسلام و دین یا مهمتر اگر دینی و خدا یی نبود انسان کامل و این نوع مدیریت و حکومت بسیار فراوان و جوان که قشری از مردم است آسیب بیشتری میبیند.

ما هر نقطه ای را ببندیم یک سوراخ باز میشود.
مثل لباس فرسوده و کهنه که هر جا وصله میکنید جای دیگر پاره میشود.

مشکل ما بعد از حکومت مردم ماست.
اگر حکومت ساخته شود که ان شاا... میشود مردم ما هم سالها طول میکسد تا به اخلاق برسند.
در خطبه 180 نهج البلاغه فکر میکنم حضرت از مردم گله میکنند که کشور را دو چیز نگه میدارد, یا دین یا غرور ملی.
مردم ما هیچ کدام را ندارند البته همه ما فکر میکنیم داریم!
ولی به خود نگاهی بیاندازیم و صادق باشیم.

پس راه حل دو چیز است اول حکومت و بعد مردم و دین نیز کلید است که همه آنچه لازم است در آن پیدا میشود .
کلید دار آن پیدا نیست.
به دنبال امام زمان بودن هم اخلاقی دارد.
این نیست که تا دنیا مخروبه و پر از فساد شود امام ظهور میکنند. هر کی این ادعا را کرد بدانید فریب خورده ای بیش نیست.
و ان شاا... او هم به این واقف میشود.
هر چه هست توحید است.
هر جه هست اخلاق و هر جه هست از خود ما شروع میشود و حکومت ما.
راه ظولانی ولی یک یک راهها آسان و رفتنی است.

ال یس;181960 نوشت:
من اصلا بااین طرز فکر سرکار هلن موافق نیستم. جوون باید خوشتیب باشه وهمه جور لباسی که به فرهنگ ما خوانایی داره بپوشه. کی گفته روحانی حق نداره شلوار جین وتی شرت بپوشه. از مبحث اصلی لطفا دور نشید.با تشکر

دوست عزیز منم با شما موافقم.
البته در هر صورت یهتره بگیم هر کس هر لباسی که میخواد بپوشه .
اسلام میگه لباس شهرت نباشه و حجاب کافی داشته باشه به قول شما روحانی شلوار جین بپوشه.
منتها شلوار جین دز جایی که روحانی رو میشناسند لباس شهرته و کار خوبی نیست گرچه فاجعه هم نیست.
اگه اسلامی بخوایم فکر کنیم این میشه.
اما اگه بخوایم آزاد و فطری و انسانی هم فکر میکنم اسلام بازم انسانی جواب داده.
از خانم هلن که ما توی مثالش مناقشه کردیم عذر میخوام و حرف اصلیتونو قبول داریم.

ضرب المثل;181933 نوشت:
سلام، بد نیستم، شما چطورید

بی معنی...!!؟ گذاشتم که شما بگید یعنی چی؟

خیلی خوب پس چرا میگی بیمعنیه. من هم همینو میخواستم بگم.

:gol:

دوست عزیز من در عکس شما جر زیبایی ندیدم .
اگر ایرادی در عکس هست نمیفهمم.

معنی آنرا هم اگر انتقاد است که نمیفهمم ولی احتمالا شما منظورتان همین زیبایی بوده است.

و سادگی

و ....

اگر هم رابطه دختر پسری است باز هم من تا اندازه آن موافقم .
اما نظر اسلام تا جایی که بنده میدانم به هیچ کس مربوط نیست این عزیزان که هستند و چه رابطه ای دارند و اگر کسی تند روی کند به اسلام مربوط نیست.

اگز هم منظورتان این بود که جوانان ما اینگونه هم هستند و از دین دور نیستند ما منظورمان آنچه تابلو هست را میگوییم.
و همه میدانیم ایرانی خدا را دور نمی اندازد.
و انسان با خدا مانوس است.
حرف سر انحراف و چرایی آنست و این عده فراوان که اگر در دل هم پاکند بر زبان عقده های خود را میگویند و فحش خود را آماده دارند به اسلام بگویند. و حق دادن به بعضی ها نا حقی نیست.
از اینکه عکس زیبا با مفهوم مجهول گذاشتید ممنونم

madanchi11;181968 نوشت:
سلام

علی اقا درسته هر کس بچه شو دوست داره ولی الان کم فرزندی پیش میاد کارهای روزمره خودش به پدر مادرش بگه ! چر ؟! چون والدین دعواش نکنن !
چرا این همه دوستی جنس مخالف زیاد شده ! چون میبنه طرف مقالبش بیشتر نازش میکنه و اسمش سر زبونش است !

دوست من احتیاج به جنس مخالف و جوانی کردن ایراد نداره , چگونگی رفتار با این موضوع و احتیاج مهمه!
اگه اینجا مساله دین و اسلامه اسلامیش رو همه میدونیم و هر حرفیم که پایه عقلی داره بازم عین شریعته , باید بگم نیاز به جنس مخالف رو خدا گذاشته پس لازمه ; همون خدا هم راهشو گفته که اگه ما نریم و ندونیم و یا فرهنگمون مشکل داره ایرادمونو بر طرف کنیم. چرا به جوانی که نه آگاهی داره و اگه هم آگاهی داشت مشکلات دیگه از جمله خانواده و تربیت اسلامی (نه ایرانی اون هم این ایرانی) و یا انسانی که در خانواده های ما به لطف کوششهای این حکومت وجود نداره.

خواستن ایراد نداره , چی خواستنم ایراد نداره , چطور رفتار کردن خیلی مهمه.
اگه از اول که فرزندی به دنیا میاد و یا قبل اون پدر و مادر همسران موفقی باشند و در نتیجه والدین سالم و موفقی باشند و در خوانواده اخلاق و محبت کنار هم ترجمه بشن این جوان یا نوجوان چه کسی و مرجعی بالاتر از پدر و مادر دارد که پنهان کاری نکند!؟

حال آنکه یکی از دوستان از سیم کارت و موبایل و... حرف میزنند که در جامعه ما فراوان است.
این درد ما نیست .
فرزندی که احتیاج ارتباطش در خانواده تشنه اش کرده در بیرون آنرا سیراب میکند و این فقط به دولت مربوط نیست از بی فرهنگی بعض مردم ماست.

جناب آقای طارق بنده صحبتهای شما را خواندم .

با طبقه بندی شما موافق و البته امیدوارم بدور از حاشیه مسائل مهم دیگر رو هم بیان کنید.
از طبقه بندی شما متشکر و لطفا ملاک را بر این بگذارید که هر مساله را درست ریشه یابی شود و بعد از مشخص شدن مشکل راه به آسانی ان شاا.. بدست می آید.

منتها از کلی گویی در اینجا خودداری کنید.که از قلم شما مشخض است اینگونه نیست.

meisam.ahmadzadeh;182007 نوشت:
دوست عزیز سلام دوباره...
بنده کاملا با مطالب شما موافقم.
...
دوست عزیز به شدت با نگاه شما مخالفم.
اینکه عده ای در برهه های مختلف سیاسی نظریه جدایی دین از سیاست را مطرح کرده اند نشان از اینست که به قول امام نمیدانند اسلام را با سین مینویسند یا با صاد!
ولی اینکه چه شعا ری در ابتدای انقلاب بود و یکی از آنها دیانت ما عین سیاست ماست::
...
اما اینکه در مملکت ما دین از سیاست جداست را نمیبینید عزیز من؟
اینکه نه همه ولی بعضی با وسیله قرار دادن دین آنرا در نظر شما اینگونه قرار داده اند نمیبینید؟
امیدواریم هر چه زودتر اول این تهاجم به انقلاب ما که در اصل به اسلام است از سوی بزرگان پاسخ داده شود و مردم اسلام واقعی را در زندگی خود ببینند.
...
و ببینند حکومت اسلامی را نه اسلام حکومتی را.

سلام دوست عزیز، متشکر به خاطر پستهایی که گذاشتید.
من هدفم این نبود که در مورد «جدایی دین از سیاست» صحبت کنم، به نظر من هم دین نباید و نمیتواند از سیاست جدا باشد. صحبت من هم دقیقاً این بود که این حرف در عمل نتایج نامطلوبی به همراه داشت. بقیه نظراتتون هم خوندم و استفاده کردم.

سلام

استاد طارق حرفها رو زدن

درکل به جوان ها بها ندادن این مشکلات پیش می اید

یاعلی

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

درد اصلی در این وادی خود فراموشی و خود ناباوری است در لایه های مختلف اجتماع ! که به دین ناباوری میان جوانان ما رسیده .

هجوم افکار متعالی بدون مدیریت جهت دار دینی تخصصی میان جوانانمان و
تعاریف نا سازگار از فرهنگ دینی که توسط برخی افراد غیر متخصص با پوشش ورنگ ولعاب مدرنیته به مغز جوان امروزی تزریق میشود (در دانشگاه) و

از طرفی هم تعصب گاها" افراطی از طرف برخی علماء دین (در سطح حوزه) جوان امروزی را در یک بن بست تحلیلی دینی قرار داده است وشرایط خاص اجتماعی و اقتصادی واز طرفی فاصله ی فهم تکنولوژیک میان نسل دیروز و نسل امروز و......همه عواملی است که از خود ناباوری در دین نشأت میگیرد .

حق یارتان :Sham:

سلام عليكم

با سپاس از طارق عزیز بخاطر این مطالب زیبا و سنجیده
آنچه که حقیر اینجا ذکر میکنم تحلیل بخشی از مباحث ایشان و مورد اشاره حقیر از اول بحث است

در مورد جوانان مسلمان ایرانی که حداقل خقیر با آنها برخورد دارم

در صورتیکه تنها

پاسخ سوالاتشان را منطقی و جامع دریافت کنند. هرگز اسلام را به انحرافات یهود نمی فروشند.

آنها نفوس پاکی دارند پاسخی برای سوالات خود ندیدند و نهایتا تنها انحرافشان دیده شده.

و ما هم هیچ وقتی عادت نکردیم


به خودمان زحمتی بدهیم و مشکلی را که بر گردن و وظیفه شرعی و عرفی ماست انجام دهیم

و همواره
عادت کرده ایم انتقاد کنیم و زیر سوال ببریم.

عیب کسان منگر و احسان خویش --- دیده فرو بر به گریبان خویش

یاحق

سلام خدمتت همه دوستان.
حرف ها خیلی پراکنه بود.امانقاط مشترکی هم داشت. برخی مشکلات که دوستان بیان کردن واقعا مشکلات حقیقی جامعه ماست. اما در مورد آماری که دوستان ظاهرا واقع بین گفتن(البته توهین نکردما. فقط شوخی بود) باید بگم که اکثریت این نیست که ایشون بیان کردن.
یکی از دوستان گفت که مسافرت زیاد نکرده اما جاهایی که رفته خوب دقت کرده. من می خوام به این دوست گلم بگم دوستمن شما همه افراد اون شهر رو دیدی که می گی اکثریت؟؟؟
باید یک ضعف دیگه از جامعه بزرگ مذهبیون رو بگمhttp://www.askdin.com/thread14954.html
این پستیه که من ایجاد کردم.لطف کنین بخونین خیلی مختصره.
اگر این موضوع رو بفهمیم دیگه اکثریت نمی گیم.
اما در مورد جوونا باید بگم که اشکال بی شک از ماست. چرا نتونستیم به جوون بگیم که دین چیه. راستشو بخواین از همون اول که به دنیا اومدیم بهمون گفتن اگه این کار رو بکنی خدا می برت جهنم و اونا هم خیلی جیزززززه. مدرسه که اومدیم تو کتاب ها ی دینی گفتن نماز بخون.... روزه....اینجور باش....اونجور باش..... از اینجور چیزا. اما یه بار اوندیم بگیم که خدا چقدر بنده هاشو دوست داره؟؟؟؟؟ اومدیم این شعر سهراب رو به بچه ها یاد بدیم. اومدیم یه بار تفسیرش کنیم تا بچه بفهمه خدا چقدر دوسش داره؟؟؟؟
به خدا من هم تازگی ها فهمیدم. تازه فهمیدم خدا چقدر دوسم داره و نظرم نسبت به دین به کلی تغییر کرد.
بیایم اینا رو به بچه ها بگیم تا بچه ها بدونن که خدا کیه و بعد شک نکنین که ما این مشکلات رو نداریم. چرا با بچه داریم تو کتاب های دینی از برهان وجوب و علت و معلول و شرک خفی و شرک جلی و توحید ذاتی وووووووووو..... یاد می دیم. چیزی که جوونای دبیرستانی فقت می خوان قبول شن و در رن.
دین اینه؟؟؟؟ به نظر شما این خودش دین گریزی نمیاره؟؟؟ الان هم کلاسی هام بهم می گن " تو فکر می کنی ما چون مو هامون اینطوریه خدا رو قبول نداریم؟ نه به خدا ما هم مسلمونیم اما از این نوعش. اگه جاش باشه جونمونو هم واسه اسلام می دیم. اما فضا آماده نیست."
به خدا راست می گن. این جوونا غیور تر از اونین که ما فکر می کنیم. اما ... اما واقعا مظلومن. چون ما نتونستیم دین رو اونجوری که پیامبر معرفی کرد معرفی کنیم. به خدا اگه حضرت امام خامنه ای نبود ما باید چکار می کردیم؟؟؟ اینقدری هم که سر پا هستیم به برکت ایشونه. که واقعا حضور تو 9 دی انقلابمونو تا مدت ها تضمین کرد و دشمن رو عقب نشوند.
قدر آقا رو بدونیم و به وضیفه خودمون عمل کنیم. چرا حضور نداریم. چرا دین رو معرفی نمی کنیم.
خدا رو شکر به فرمان آقا حلقه های صالحین رونق گرفته. خودم از سر گروه ها هستم که خوشبختانه با کودکان کار می کنم. برنامه من هم تو جلسه گذشته فقط تفسیر شعر سهراب تو یه زبون ساده و کودکانه بود. به خدا باید می بودین تا قیافه بچه ها رو می دیدین. چنان مبهوت بودن که انگار تازه فهمیدن چه خبره. باید بودین تا می دیدین که اونا آخر جلسه بهم چی می گفتن. همشون بالاتفاق میی گفتن که "واقعا خدا اینه. یعنی خدا ما هارو تو جهنم نمی بره؟ اگه خدا اینقدر مهربونه پس چرا تا حالا کسی بهمون نگفت؟"
چرا نباید این فضا تو جامعه گسترش پیدا کنه؟
توصیه من به عنوان راه حل ترویج این فضاست.
این راه رهایی از این فتنه بزرگه. اما باید بگم که از نیاز های تحقق این هدف دوستی و صمیمیت ما مذهبی ها با جوونای دیگه با هر تیپیه. جوری که اونا ما رو از خودشون بدونن.
اینجاست که آدم باید فنر باشه. منعطف اما در هر صورت به حالت اولیه بر می گرده.
موفق باشین

ببخشید یه کم طولانی شد(البته یه کم که چه عرض کنم؟؟؟؟)
خوب چکار میشه کرد دیگه ...فکم که گرم بشه انگشتاموهم گرم می کنه و فکر زمان رو نمی کنم. مثل تراکتور می رم و هیچی هم جلومو نمی گیره.:loool::jangjoo::khoshgel::tamasha::khoshali::khobam:
شما به بزرگواری خوتون ببخشید

جناب آقای طارق
مطالب ارزشمند شما کامل و شکل کلی از مطالب دوستان است.
منتها از گفته های شما بر می اید که شکل صدمه زدن به جوان علت رو گردانی او از احکام دینی است و این نوع صدمه به دیگر نقاط جامعه هم موازیا صدمه میزند.
در مورد نکته نگاه به روایات هم درست میفرمائید و روایات جزو دین هستند نه اصل دین.
نکات علامه طباطبایی فوق العاده عملی و موشکافانه هست که شما به جا استفاده کردید .

دوست عزیزی فرمودند :شما به جوانها بها ندادید البته جوانان هم از این صدمه بی بهره نیستند.
شما کلی در مورد همه اقشار جامعه صحبت کردید که جوان هم از آن است.

حال چند سوال پیش می آید:
1: آیا مسئول اصلی این اتفاقات یک نفر است یا چند نفر یا عده ای؟

2: آیا این اتفاقات یعنی نظاره گر باشیم چون راه حل را نمیدانیم و راه حلی نیست؟

3: اگر راه حلی هست و امیدی مانده ,آیا وظیفه اقشار مختلف جامعه چیست؟

4: وظیفه مسولان چه میشود؟

5: آیا تک تک بزرگان نظام از این راه حل بی خبرند ؟
(دوستان به راحتی مشکلات رو گفتن و انتقاد کردن و اکثرا راه حل ها رو میدونن مگه میشه بزرگان ندونن؟!!)
6:اگر راه حلی هست و مسولان هم وظیفه بزرگ را میدانند و علما هم بر این بزرگ مشکل واقف و راه حل را گوشزد کرده اند , سوال بزرگ مجهول اینست که چرا عملی انجام نمیشود؟
به نظر من بیشترین نقش طبق تعریف ولایت فقیه در زمان امام به گردن امام بود.
امام در کنار مردم نه تنها سخنگوی خود بودند سخنگوی مردم هم بودند.

ببینید ما در طول تاریخ این راه رفته ایم , یا سکوت کرده ایم و صبر و صبر و صبر.
بعد از صبر باز صبر کرده ایم و انتقاد کردیم تا شاید اگر احیانا حاکمین متوجه نیستند متوجه شوند.
بعد باز هم صبر کردیم و وقتی دیدیم به ما توجه نشد عده ای فریاد زدند.
در اینجا اجتماع به نقطه قرمز میرسد.
حاکمان نقطه قرمز را با اعمال سیاسی و مرحم های زود گذر بر طرف میکنند.
ولی این تا رفع مریضی و زدودن بیماری میماند.

مرحله بعد ما از سکوت به نزاع میپردازیم و دو دسته میشویم.
این اول فرآیند نا امیدی است.
در این مرحله صبر عده ای تمام میشود و یا از نظام کنار میروند یا به دنبال نظام بد اخلاقی میکنند یا با این نظام مبارزه محترمانه میکنند و یا غیر محترمانه.

خوشبختانه اسلام دین مورد قبول همه ماست و این نظام نظام اسلامی یا به هر نحو شبه اسلامی است.

خطر از اینجا شروع میشود که دین را لگد مال کنند و این دین گریزی به گردن دین الهی و حکومت اسلام بیافتد .
بد بختانه ما دشمنان قسم خورده ای داریم که ممنون این حرکات ما هستند.
از مردم با خصوصیات اینچنینی و نظام آنچنانی.
این در حال حاضر ناراحتی ما مسلمانها.
و مشکلات نظام ناراحتی ایران دوستان است.

اینها مشخصه بهتره بریم سر اصل مطلب :

(به نظر من اول احتیاج انسانی جوان رو بگیم و تمامشو بشمریم بعد بگیم کدوماش حقه
بعدم بگیم کدوماشو پا مال کردن و چطور میتونه حقشو بگیره)

دوست عزیز که از حماسه ظهور گفتید.
شما یک قشر از جامعه هستید که شاید مشکلی هم نداشته باشید . شما میفرمایید با سحراب و یا اشعار و یا ...
اینها برای جوانها نه دین میشود نه دنیا.
ما بستر آرام میخواهیم نه بستنی.

در حال حاضر این روش شما در اشائه دین بهائیت استفاده میشود و جواب داده
حماسه ظهور لازم است ولی کافی نیست.
امروز اصلا دین نه راضی کننده جوان است نه رغبت او.

بحث ما مثل آنست که بچه ها از مدرسه فرار میکنند. بچه ها از روز تعطیلی استقبال میکنند.
ایراد از بستر مدرسه است. نه اینکه مدرسه معلم پرورشی و ورزش دارد!
احتیاج به بازی و آزادی و ... که در مدرسه نیست
و از 6 ساله تا شاید پیر مرد 90 ساله در این مدرسه با این مشخصه درس نمیخواند.
مگر مدرسه لازم نیست.مگر مدرسه پایه علمی ما نبوده؟
مگر نماز واجب دینی نیست؟ مگر پایه عملی دین ما نیست؟

مگر تحصیلات باعث رفاه و آگاهی و آرامش تفکر نمیشود؟
مگر معرفت دینی رفاه جسمی و روحی و آرامش درونی به همراه ندارد؟

جه کسی فرزند را به مدرسه میبرد ؟ والدین
چه کسی بستر درس را آماده میکند ؟ نظام
چه کسی فرزند را به مکتب دینی میبرد ؟ والدین
چه کسی بستر دینی را محیا میکند نظام.
این یک مثال است .
قطره در برابر دریا.
مشکلات دینی وسیعتر از تحصیلات است.
و ......................

حرف سر عموم است نه یک قشر خاص.€
شما خودتان به دوست ی که میگوید من فلان مسافرتها را رفتم و عده ای را دیدم ایراد میکنی و خود دچار ایراد خود میشوید.

لا حول و لا قوه الا بالله
در محضر اساتيد بي ادبيه كه من اظهار نظر كنم ولي به بزرگي خودتون ببخشيد
quote]

hush dragon;181867 نوشت:
ی گفتن. ایشون فرمودن که جوونای امروز ما نه تنها بدتر از جونان دوران جنگ نیستن بلکه بهتر از آان هستند.
شما فکر می کنین آقا شرایط جامعه رو ندیدن؟
باید خدمتتون بگم که جوونای ما روی اعتقادات خودشون هستن. درسته عده محدودی ضدیت دارن اما شما نباید به اونا لغب اکثریت بدین. آیا شما تو خلوت جوونا هستین که می گین نماز نمی خونن.
اما قبول دارم که ظاهر یه مقدار تغییر کرده.به خاطر گسترش رسانه ها و ترویج فرهنگ غربی در جهان
شاید خیلی از جوونای ما تو مد روز باشن اما قسم می خورم که باطن جوون ما هنوز همتی و دورانیه. هنوز تو دل اون جوون خرازی ها زنده هستن. کافیه زمینه ای برای شعله ور شدن اون آماده بشه. همین جوونا عاشورایی دیگر ایجاد می کنن. دستم رو رو قرآن می زرم و قسم به تصدیق حرفم می خورم. شاید عه ای از شما منو خیلی خوش بین بدونین اما باید بگم همین بد بینی ما باعث دامن زدن به این اتفاق شده.دلیلش رو تو پست بعد می گم

سلام اخوي خوشحالم در بحث شركت ميكنيد ، من قبول دارم كه جوانان امروز حتي بهتر از جوانان دوران جنگ و انقلاب هستن ولي اين بهتر بودن رو در كيفيت ميبينم نه در كميت اون هم به نظرم مشخصه چون زمان جنگ اكثريت خوب بودند شما در جنگ مرگ رو احساس ميكردي ميديدي بغل دستيت تير خورد و شهيد شد و هر آن امكان داره تو هم بري مگه ميتوني بد باشي؟ اما الآن جوان بايد در يك محيطي بزرگ بشه كه اكثراً تير رو از نزديك نديدن و اينجور بهتر شدن كجا و زمان جنگ كجا
حالا آمريكا و اروپا بيان ناو از تنگه هرمز رد كنن من اهل قسم خوردن نيستم ولي باور كنيد اگر غرب يك اپسيلون درصد احتمال ميداد كه ميشه از راه حمله نظامي بر اين مردم سيطره پيدا بكنه يك آن معطل نميكرد
ولي بگم (البته در خيلي از تاپيكها گفتم) اينكه ميگيد جوان باطن خوبي داره هرچند ظاهر بدي داره رو من نميتونم قبول كنم چون ظاهر يك جزئي از باطن هست و اگر كسي اصلش خوب باشه فرعش هم حتماً خوب هست البته عكسش صادق نيست و تقريباً تمام دوستان هم به اون اشاره كردن بهتره بگيم باطن خوبي نداره ولي بد هم نيست و بيراه نگفتم اگر بگم ظاهر مهمتر از باطن هست
من نماز ميخونم حضرت آقا هم نماز ميخونن ولي اين كجا و آن كجا ولي در ظاهر هر دو نماز ميخونيم و انشاالله به بركت وجود خوبان از بدان هم قبول بشه
جوادی;181945 نوشت:
می شه بفرمایید این (اکثر) که فرمودید از کدام تحقیق مستند آماری وعلمی به دست آوردبد؟ ما ایرانیها عادت کردیم اغلب اوقات مشاهدات خودمان را به عنوان حقایق مستند عنوان کنیم. اما دراینکه اوضاع جامعه جوان ما خطر ناک است وباید هوشیار باشیم شکی نیست

جناب يا سركار جوادي(با عرض معذرت) نميدونم شما كجا ساكن هستيد ولي كرج رو عرض ميكنم كه شايد از هر 10 دختري كه تو خيابون هستن فقط يكيش چادر سر ميكنه ، خيلي ها نميتون با ظاهر حزب اللهي بيرون بيان چون تيكه ميشنون چون بهشون ميخندن البته تا باشه به اين خنديدن ها ولي اينجوريه ديگه
البته نميگم جمعيت حزب اللهي ها كم هست كه خدا همچين چيزي رو قبول نميكنه ولي به هر حال تو شهر ها اينها بيشتر خود نمايي ميكنن
مشكلات كه از اول حاد نيستن بي توجهي باعث حاد شدن اونها ميشه البته شما در ادامه كلامتون به اين موضوع اشاره كرديد
ال یس;181960 نوشت:
من اصلا بااین طرز فکر سرکار هلن موافق نیستم. جوون باید خوشتیب باشه وهمه جور لباسی که به فرهنگ ما خوانایی داره بپوشه. کی گفته روحانی حق نداره شلوار جین وتی شرت بپوشه. از مبحث اصلی لطفا دور نشید.با تشکر

ال ياسين بزرگوار اگر شما همچين كسي رو ببينيد نميگيد عجب آخوند دو رويي؟ من ميگم و بعدش ميگم همه آخوند ها اينجورين در ثاني مگه ما روحاني با لباس روحانيت خوش تيپ نداريم؟ كي گفته خوش تيپي به شلوار پاره پوشيدنه؟
اين ميشه همون دزديدن لباس پيامبر يا از اول نبايد بپوشي يا حالا كه پوشيدي تا آخرش بايد بري

ببخشيد طولاني شد

ال ياسين بزرگوار اگر شما همچين كسي رو ببينيد نميگيد عجب آخوند دو رويي؟ من ميگم و بعدش ميگم همه آخوند ها اينجورين در ثاني مگه ما روحاني با لباس روحانيت خوش تيپ نداريم؟ كي گفته خوش تيپي به شلوار پاره پوشيدنه؟
اين ميشه همون دزديدن لباس پيامبر يا از اول نبايد بپوشي يا حالا كه پوشيدي تا آخرش بايد بري

دوست عزیز سلام

بنده در تایپیک 5 مساله رو گفتم.

اگر شما میخوندین شاید دچار تند روی نمیشدید.

از شما میپرسم شلوار جین و تی شرت از نظر شما چه ایرادی داره؟

آیا نظر اسلام و شما یکی بود در این تایپیکتان؟

سوال آخر اگر آخوندی رو من ببینم که شلوار جین میپوشه مشکلی نمیبینم و شاید مردمی میدونم اونرو. ایرادی داره؟

دوست عزیز بنده قبول دارم که در شهر قم یا بعضی شهر ها اگر اتفاق اینطوری بیافتد و روحانی یا طلبه ای اینطور کند ممکن است در نظر عوام غیر مرسوم باشد.
در این حالت این لباس شهرت است.
اگر بنده لباس عربی در زمستان بپوشم هم شاید همین باشد.
امروز کراوات که از لحاظ فقه اسلام لباس سالمی است در جامعه ما لباس شهرت است و هر کسی نمیتواند بپوشد .
اگر روحانی لباس چین و تی شرت بپوشد از نظر اسلام مشکل حچاب ندارد مشکل کچا پوشیدن دارد.

اگر همین روحانی در فلان جا که او را نمیشناسند با این لباس ظاهر شد هیچ ایرادی ندارد.
همین تند روی ها و حد عدالت رعایت نکردنهاست که اسلام به این شکل من در آوردی در آمده...
از تندی قلم عذر خواهی میکنم. اگر حرفهای مان را اسلامی تر کنیم و عادت کنیم اسلام را با همان رحمت و وسعتش بیان کنیم مرضی خداست .این که گفتم نه حکم اسلام که حکم عقل و انسانیت است که در همه جوامع غیر اسلامی هم مورد قبول است. ما مسلمانیم و نص اسلام را نمیدانیم.

آرامش را برای شما آرزو مندم.

نقل قول از bina88

bina88;182085 نوشت:
در مورد جوانان مسلمان ایرانی که حداقل خقیر با آنها برخورد دارم در صورتیکه تنها پاسخ سوالاتشان را منطقی و جامع دریافت کنند. هرگز اسلام را به انحرافات یهود نمی فروشند. آنها نفوس پاکی دارند پاسخی برای سوالات خود ندیدند و نهایتا تنها انحرافشان دیده شده. و ما هم هیچ وقتی عادت نکردیم به خودمان زحمتی بدهیم و مشکلی را که بر گردن و وظیفه شرعی و عرفی ماست انجام دهیم و همواره عادت کرده ایم انتقاد کنیم و زیر سوال ببریم. عیب کسان منگر و احسان خویش --- دیده فرو بر به گریبان خویش یاحق[/quote]دوست عزیز وهمکار افتخاری انجمن کلام.شما ابتدای پست اولتون مخالف بحث بودین حالا هم مخالف. چراهمش کسانی مثل شما نصیحت میکنین.؟؟ خب شما که ادعا دارید که چون جوان پاسخی برای سوالات خود ندارد منحرف میشود والبته ادعای سنجیده ای هم نیست خب بنظر شما چه پاسخی به سوالشون داده بشه.؟؟ شما که میفرمایید ما عادت نکرده ایم به خودمان زحمت دهیم ومشکلی را که بر گردنمون هست ووظیفه شرعی وعرفیه ماست رو انجام بدیم خب پس این کاری که داریم انجام میدیم تو این تاپیک مگه انجام وظیفه شرعی وریشه یابی اصل مشکل به کمک همدیگه نیست؟؟؟؟اون وظیفه شرعی که بقول شما بر گردن ماست چیه؟؟؟بهترازانتقاد وزیر سوال بردن مسئولین وجامعه ونظام وخیلی چیزای دیگه برای پی بردن به ریشه اصلیه مشکل چه کاری دیگه شما پیشنهاد میکنید؟؟بفرمایید ما انجام میدیم. این که فرمودید عیب کسان منگرو احسان خویش دیده فروبر به گریبان خویش اینجا ودر مورد این بحث مثل این میمونه که مثل کبک سرمون رو کنیم زیر برف وخودمونو بزنیم کوچه علی چپ. با اجازه شما من شعر شما رو تغییر میدمو مینویسم بنی ادم اعضای یکدیگرند که در افرینش زیک گوهرند چوعضوی بدرد اورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار.به هر حال ممنونم که نظر دادید...با تشکر

meisam.ahmadzadeh;182220 نوشت:
ال ياسين بزرگوار اگر شما همچين كسي رو ببينيد نميگيد عجب آخوند دو رويي؟ من ميگم و بعدش ميگم همه آخوند ها اينجورين در ثاني مگه ما روحاني با لباس روحانيت خوش تيپ نداريم؟ كي گفته خوش تيپي به شلوار پاره پوشيدنه؟ اين ميشه همون دزديدن لباس پيامبر يا از اول نبايد بپوشي يا حالا كه پوشيدي تا آخرش بايد بري دوست عزیز سلام بنده در تایپیک 5 مساله رو گفتم. اگر شما میخوندین شاید دچار تند روی نمیشدید. از شما میپرسم شلوار جین و تی شرت از نظر شما چه ایرادی داره؟ آیا نظر اسلام و شما یکی بود در این تایپیکتان؟ سوال آخر اگر آخوندی رو من ببینم که شلوار جین میپوشه مشکلی نمیبینم و شاید مردمی میدونم اونرو. ایرادی داره؟ دوست عزیز بنده قبول دارم که در شهر قم یا بعضی شهر ها اگر اتفاق اینطوری بیافتد و روحانی یا طلبه ای اینطور کند ممکن است در نظر عوام غیر مرسوم باشد. در این حالت این لباس شهرت است. اگر بنده لباس عربی در زمستان بپوشم هم شاید همین باشد. امروز کراوات که از لحاظ فقه اسلام لباس سالمی است در جامعه ما لباس شهرت است و هر کسی نمیتواند بپوشد . اگر روحانی لباس چین و تی شرت بپوشد از نظر اسلام مشکل حچاب ندارد مشکل کچا پوشیدن دارد. اگر همین روحانی در فلان جا که او را نمیشناسند با این لباس ظاهر شد هیچ ایرادی ندارد. همین تند روی ها و حد عدالت رعایت نکردنهاست که اسلام به این شکل من در آوردی در آمده... از تندی قلم عذر خواهی میکنم. اگر حرفهای مان را اسلامی تر کنیم و عادت کنیم اسلام را با همان رحمت و وسعتش بیان کنیم مرضی خداست .این که گفتم نه حکم اسلام که حکم عقل و انسانیت است که در همه جوامع غیر اسلامی هم مورد قبول است. ما مسلمانیم و نص اسلام را نمیدانیم.
دوست گرامی سلام. من تمام پست هارو میخونم چون موسس این تاپیک خودم بودم ودنبال نتیجه ام. در مورد این که میفرمایید چرامن در رابطه با پست دوستمون تندروی کردم باید بگم که دلیل من از انتقاد نسبت به پستشون این بود که ایشون پوشیدن لباس جین رو توسط اخوند مثل یه فاجعه عنوان کرده بودن. در ضمن من نامی از پوشیدن لباس پاره به میون نیاوردم. منظور من از خوشتیب بودن این بود که جوون میل داره و برهه سنی که در اون بسر میبره اقتضا میکنه که هرجور لباسی که به نظرش بااون لباس خوشتیپ تره رو بپوشه به هرحال اخوند با لباس روحانیت خوشتیب هم داریم واون هم دل داره دیگه. اسلام نگفته که هرکی لباس زوحانیت پوشید با اون لباس هم تفریح بره هم بخوابه هم کفنش باشه...به هر حال قبول دارم که پوشیدن بعضی لباسها در بعضی جاها برای بعضی از شخصیتها از جمله روحانیون محل اشکال است.ولی نه در همه جا/بنظرم الان بهترشد. ممنون که انتقاد کردید و در مورد اشکال پست من شفاف سازی کردید.انتقاداتتون روباکمال میل پذیرفتم. ولی نه هر انتقادی رو.اخه یه عده قلیلی در حد دو نفر بنظر من بی خیالی دارن طی میکنن راجع به این مسئله وفقط بلدن به موضوع پست انتقاد کنن که نمیتونم نحمل کنم..

ال یس;182293 نوشت:
دوست گرامی سلام. من تمام پست هارو میخونم چون موسس این تاپیک خودم بودم ودنبال نتیجه ام. در مورد این که میفرمایید چرامن در رابطه با پست دوستمون تندروی کردم باید بگم که دلیل من از انتقاد نسبت به پستشون این بود که ایشون پوشیدن لباس جین رو توسط اخوند مثل یه فاجعه عنوان کرده بودن. در ضمن من نامی از پوشیدن لباس پاره به میون نیاوردم. منظور من از خوشتیب بودن این بود که جوون میل داره و برهه سنی که در اون بسر میبره اقتضا میکنه که هرجور لباسی که به نظرش بااون لباس خوشتیپ تره رو بپوشه به هرحال اخوند با لباس روحانیت خوشتیب هم داریم واون هم دل داره دیگه. اسلام نگفته که هرکی لباس زوحانیت پوشید با اون لباس هم تفریح بره هم بخوابه هم کفنش باشه...به هر حال قبول دارم که پوشیدن بعضی لباسها در بعضی جاها برای بعضی از شخصیتها از جمله روحانیون محل اشکال است.ولی نه در همه جا/بنظرم الان بهترشد. ممنون که انتقاد کردید و در مورد اشکال پست من شفاف سازی کردید.انتقاداتتون روباکمال میل پذیرفتم. ولی نه هر انتقادی رو.اخه یه عده قلیلی در حد دو نفر بنظر من بی خیالی دارن طی میکنن راجع به این مسئله وفقط بلدن به موضوع پست انتقاد کنن که نمیتونم نحمل کنم..

دوست من سلام
ممکن است بنده در برداشت از نوشته شما اشتباه کرده باشم.
چون این نوشته اخیر شما نشان داد هم عقیده ایم و شما منطقی ساده و روشن فکر میکنید.
با تشکر و عذر خواهی

كبوتر حرم;182216 نوشت:
لا حول و لا قوه الا بالله
در محضر اساتيد بي ادبيه كه من اظهار نظر كنم ولي به بزرگي خودتون ببخشيد
quote]

سلام اخوي خوشحالم در بحث شركت ميكنيد ، من قبول دارم كه جوانان امروز حتي بهتر از جوانان دوران جنگ و انقلاب هستن ولي اين بهتر بودن رو در كيفيت ميبينم نه در كميت اون هم به نظرم مشخصه چون زمان جنگ اكثريت خوب بودند شما در جنگ مرگ رو احساس ميكردي ميديدي بغل دستيت تير خورد و شهيد شد و هر آن امكان داره تو هم بري مگه ميتوني بد باشي؟ اما الآن جوان بايد در يك محيطي بزرگ بشه كه اكثراً تير رو از نزديك نديدن و اينجور بهتر شدن كجا و زمان جنگ كجا
حالا آمريكا و اروپا بيان ناو از تنگه هرمز رد كنن من اهل قسم خوردن نيستم ولي باور كنيد اگر غرب يك اپسيلون درصد احتمال ميداد كه ميشه از راه حمله نظامي بر اين مردم سيطره پيدا بكنه يك آن معطل نميكرد


من هم موافقم با نظر شما در رابطه با حمله نظامی .
اما شما میگین آقا کیفیت رو می بینه و کمیت رو نگاه نمی کنه؟؟؟؟؟
یعنی آقا یک جانبه حرفی رو می زنه و به جوانب دیگه نگاه نمی کنه؟؟؟؟
باید بگم ظاهرا دارین اشتباه می کنین.
اما در مورد کرج باید بگم خبرهایی به گوش ما می رسه اما به نظر شما در هممه کشور جوونا اینطورین. اکثر جوونا اینطورین.ببخشید به صراحت حرفتونو رد می کنم و بهتون توصیه می کنم اون لینکی رو که تو پست قبلم گذاشتم حتما بخونین. البته خودتون هم اشاره ای داشتین اما حرفتون چیز دیگه ای بود. حتما اون سری مباحثات رو بخونین. خیلی مختصره.

كبوتر حرم;182216 نوشت:
ولي بگم (البته در خيلي از تاپيكها گفتم) اينكه ميگيد جوان باطن خوبي داره هرچند ظاهر بدي داره رو من نميتونم قبول كنم چون ظاهر يك جزئي از باطن هست و اگر كسي اصلش خوب باشه فرعش هم حتماً خوب هست البته عكسش صادق نيست و تقريباً تمام دوستان هم به اون اشاره كردن بهتره بگيم باطن خوبي نداره ولي بد هم نيست و بيراه نگفتم اگر بگم ظاهر مهمتر از باطن هست

حرف شما درسته و شما بنا به این ضرب المثل گفتین(از کوزه همان تراود که در اوست)
این مورد در جاهایی ممکنه صدق کنه اما در جاهایی هم ممکنه ناصحیح باشه.
در این موردی که شما بیان کردین میشه جنبه های دیگه رو هم در نظر گرفت.
باید بگم که عده ای به این دلیل ظاهرشونو عوض می کنن که نمی خوان از دوستاشون عقب باشن. البته ازن خرابی باطن نیست یک ضعف شخصیتیه. این شخص خودشواز دیگر دوستاش کمتر می دونه و سعی می کنه مثل اونا باشه.
این دلیل کج روی عده ای از اوناست و حتی این اشخاص ممکنه تا حدی پیش برن که از نماز و روزه هم دور بشن. خانواده و جامعه هم این شخص رو طرد می کنه. خود به خود این شخص از مبانی دین جدا می شه و دچار انحراف می شه. بحث من اینجاست. چرا ما چنین کاری می کنیم. چرا دوستی خودمونو با این اشخاص قطع می کنیم. همین رفتار ما باعث ترویج بد حجابی شده. اگه ما بیایم ارزش اون شخص رو بهش نشون بدیم هیچ وقت به خطاش استمرار نمی ده که دچار انحراف بشه.
به قول یکی از علما که می گفت" ریشه همه گناهان در نشناختن خوده"
واقعا هم راسته که انسان اگه خودشو بشناسه و ارزش خودشو حفظ کنه نمیاد خودشو دچار این خطا کنه
برای تفهیم بیشتر این موضوع [=Palatino Linotype]اینو بخونین
چون انسان خودشو نمی شناسه و در خودش چیزی برای نمایش خود به دیگران پیدا نمی کنه میاد و با بد حجابی سعی می کنه نظرات رو جلب کنه. البته این موضوع در اوایل انقلاب با پیوستن به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) صورت می پذیرفت. که یک موضوع جدیدی هم نیست. توصیه می کنم اون لینک رو بخونین

لا حول و لا قوه الا بالله

meisam.ahmadzadeh;182220 نوشت:

اگر شما میخوندین شاید دچار تند روی نمیشدید.


تندي؟
meisam.ahmadzadeh;182220 نوشت:
از شما میپرسم شلوار جین و تی شرت از نظر شما چه ایرادی داره؟

من چيكاره هستم كه نظر بدم مهم نظر اسلام هست كه ميگه مشكلي نداره
meisam.ahmadzadeh;182220 نوشت:
آیا نظر اسلام و شما یکی بود در این تایپیکتان؟

جوابتون رو دادم اما يك سري از كارها رو عرف هم بايد قبول بكنه گرچه خودم اعتقادي به عرف ندارم ولي متاسفانه چيزيه كه هست و مهم هم هست
ميثم عزيز از نظر حقير وقتي يك روحاني لباس پيامبر رو كنار ميگذاره و به قول شما لباس جين ميپوشه چند دليل داره 1- خودش رو در حد پوشيدن اين لباس نميدونه و در لباس ساده اي به انجام وظيفه ميپردازه 2- خجالت ميكشه يا ميترسه مورد تمسخر قرار بگيره و3- به قول شما براي خوش تيپي ميپوشه
كاري به حالت اول و دوم ندارم اما حالت سوم ، خوش تيپي براي چه كسي ؟ براي مردم؟ آيا روحاني ميتونه نظر اسلام رو به نظر مردم بفروشه ؟ (باز هم ميگم اسلام با اين لباس مشكلي نداره ولي لباس پيامبر كجا و لباس هاي الآن كجا) دختر خانم لباس خلاف لباسي كه اسلام گفته ميپوشه چرا؟ چون خوش تيپ باشه

meisam.ahmadzadeh;182220 نوشت:
سوال آخر اگر آخوندی رو من ببینم که شلوار جین میپوشه مشکلی نمیبینم و شاید مردمی میدونم اونرو. ایرادی داره؟

شما نظر خودتون رو گفتيد و من هم نظر خودم رو ، و امكان نداره دو نظر مخالف كنار هم باشن و همه مردم يكي رو انتخاب كنن بالاخره حداقل كسي كه نظر مخالف ميده خودش موافق نظر خودش هست شما ممكنه بگيد روحاني مردمي من ميگم روحاني مشكل دار (در حالت خوش تيپي) بايد ببينيم اكثريت چي ميگن كه اكثريتي كه من ديدم مخالف هستن شايد اكثريت شما فرق بكنه همون طور كه موتور سواري آخوند بين مردم نكته عجيبي هست
چيزي كه روشنه اينه كه جامعه كنوني از روحانيت دل خوشي نداره كاري به درست و غلطش ندارم ، حالا اگه روحاني بياد لباسش رو عوض بكنه همون مردم ميگن ببين چه آدميه خودش به موعظه اي كه ميگه عمل نميكنه

meisam.ahmadzadeh;182220 نوشت:
اگر روحانی لباس چین و تی شرت بپوشد از نظر اسلام مشکل حچاب ندارد مشکل کچا پوشیدن دارد.

اگر همین روحانی در فلان جا که او را نمیشناسند با این لباس ظاهر شد هیچ ایرادی ندارد.
همین تند روی ها و حد عدالت رعایت نکردنهاست که اسلام به این شکل من در آوردی در آمده...


جوابتون رو دادم من ميان روحانيوني كه لباس روحانيت نميپوشن فرق گذاشتم
meisam.ahmadzadeh;182220 نوشت:
از تندی قلم عذر خواهی میکنم. اگر حرفهای مان را اسلامی تر کنیم و عادت کنیم اسلام را با همان رحمت و وسعتش بیان کنیم مرضی خداست .این که گفتم نه حکم اسلام که حکم عقل و انسانیت است که در همه جوامع غیر اسلامی هم مورد قبول است. ما مسلمانیم و نص اسلام را نمیدانیم.

تندي قلم چيه عزيز من اولاً كه من در حرفهاي شما تندي نديدم ثانياً ما داريم بحث ميكنيم نبايد همش قربون صدقه هم بريم كه
meisam.ahmadzadeh;182220 نوشت:
آرامش را برای شما آرزو مندم.

اميدوارم خداوند توفيق خدمت هرچه بيشتر به اسلام رو به شما عطا كنه

لا حول و لا قوه الا بالله

hush dragon;182401 نوشت:

اما شما میگین آقا کیفیت رو می بینه و کمیت رو نگاه نمی کنه؟؟؟؟؟
یعنی آقا یک جانبه حرفی رو می زنه و به جوانب دیگه نگاه نمی کنه؟؟؟؟
باید بگم ظاهرا دارین اشتباه می کنین.

حرف من رو بد متوجه شديد اتفاقاً ميگم آقا همه جوانب رو در نظر گرفتن و در حالت كلي گفتن اوضاع بهتر از قبل هست و درست هم هست
شما اگر يك دانش آموز رو ببينيد كه ارتقاء معدل پيدا كرده ميگيد درسش بهتر شده اما ممكنه حتي در يك درس مردود شده باشه ولي معدلش بهتر شده
يه سوال در زمان انقلاب 99% مردم به جمهوري اسلامي راي دادن حالا اگر اين انتخابات دوباره برگزار بشه مطمئن هستيد دوباره همون مقدار ميشه ؟ حتي اگر جواب اين انتخابات 98% هم كه بشه بازم از نظر كميت عقب افتاديم

hush dragon;182401 نوشت:
اما در مورد کرج باید بگم خبرهایی به گوش ما می رسه اما به نظر شما در هممه کشور جوونا اینطورین. اکثر جوونا اینطورین.ببخشید به صراحت حرفتونو رد می کنم

نه خير نيستن خبرهايي هم كه به شما ميرسه كامل نيستن
هيچ جاي كشور بيشترين آمار وهابيت رو نداره
هيچ جاي كشور بيشترين آمار بهائيت رو نداره
هيچ جاي كشور بيشترين آمار صوفيه رو نداره
هيچ جاي كشور بيشترين آمار يهوديت رو نداره
هيچ جاي كشور بيشترين آمار جرم و جنايت رو نداره
اما كلانشهر كرج همه اينها رو يكجا داره و وقتي ميگيم كلانشهر يعني جمعيت انبوهي در اين شهر زندگي ميكنن حالا اگه همه جاي كشور هم اينجوري نباشن خيلي ها كه هستن

hush dragon;182401 نوشت:
باید بگم که عده ای به این دلیل ظاهرشونو عوض می کنن که نمی خوان از دوستاشون عقب باشن. البته ازن خرابی باطن نیست یک ضعف شخصیتیه. این شخص خودشواز دیگر دوستاش کمتر می دونه و سعی می کنه مثل اونا باشه.

اولاً اينكه از دوستان عقب بيفتي مهم نيست مهم اينه كه از خدا عقب نيفتي كه موضوع اصلي اين تاپيك همين هست
ثانياً من نگفتم باطن اين افراد بد هست گفتم باطن خوبي هم ندارن
hush dragon;182401 نوشت:
این دلیل کج روی عده ای از اوناست و حتی این اشخاص ممکنه تا حدی پیش برن که از نماز و روزه هم دور بشن.خانواده و جامعه هم این شخص رو طرد می کنه. خود به خود این شخص از مبانی دین جدا می شه و دچار انحراف می شه. بحث من اینجاست. چرا ما چنین کاری می کنیم. چرا دوستی خودمونو با این اشخاص قطع می کنیم. همین رفتار ما باعث ترویج بد حجابی شده. اگه ما بیایم ارزش اون شخص رو بهش نشون بدیم هیچ وقت به خطاش استمرار نمی ده که دچار انحراف بشه.
به قول یکی از علما که می گفت" ریشه همه گناهان در نشناختن خوده"

تا اينجا هم كه نظرمون شبيه هم هست
hush dragon;182401 نوشت:
چون انسان خودشو نمی شناسه و در خودش چیزی برای نمایش خود به دیگران پیدا نمی کنه میاد و با بد حجابی سعی می کنه نظرات رو جلب کنه. البته این موضوع در اوایل انقلاب با پیوستن به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) صورت می پذیرفت. که یک موضوع جدیدی هم نیست.

اين يك بحث بسيار مفصلي رو ميطلبه كه اينجا جاي گفتنش نيست ولي با نظرتون موافقم

همیشه کشش به سمت بدی ها و گناه بوده تو جوامع چون معمولا لذت ظاهری تو گناهه
تو تاریخم ببینید یه مدت پیامبری بود و قومی رو هدایت میکرد و بعد ازون باز مردم فراموش میکردن معجزات و دستورات الهی رو میرفتن سمت سیاهی تا پیامبر دیگه ای میومد .

در کل فکر میکنم متاسفانه پیشرفت تکنولوژی و هجوم فرهنگ غرب از عوامل مهم باشه که هرچه میریم جلو اثرشو بیشتر میزاره

كبوتر حرم;182429 نوشت:
لا حول و لا قوه الا بالله
كاري به حالت اول و دوم ندارم اما حالت سوم ، خوش تيپي براي چه كسي ؟ براي مردم؟ آيا روحاني ميتونه نظر اسلام رو به نظر مردم بفروشه ؟ (باز هم ميگم اسلام با اين لباس مشكلي نداره ولي لباس پيامبر كجا و لباس هاي الآن كجا) دختر خانم لباس خلاف لباسي كه اسلام گفته ميپوشه چرا؟ چون خوش تيپ باشه

شما نظر خودتون رو گفتيد و من هم نظر خودم رو ، و امكان نداره دو نظر مخالف كنار هم باشن ، حالا اگه روحاني بياد لباسش رو عوض بكنه همون مردم ميگن ببين چه آدميه خودش به موعظه اي كه ميگه عمل نميكنه

سلام آقای کبوتر حرم اگه اشتباه نکنم.

شما فرمودید ما با هم نظر مخالف داریم و کنار هم جمع نمیشود و بیانات دیگر.
بنده نظر اسلام رو گفتم.
نه روایتی ارز کردم نه از کسی نقل قول کردم نه اینکه خدای نا کرده بگم نظر من نظر اسلامه یا اینکه نظر من اینجا عقلی تر از شماست.

اینکه لباس محبوبمان محمد به معنی لباس یعنی نوع پوشش محمدی باشد که شما دجار سو تفاهمید.
ما هیچ جای قرآن و یا هیچ روایتی از تقدس لباس حضرت محمد نداریم.
چون پوشش ایشان بوده که شاید غیر مسلمان هم عرف پوشیدن این لباس رو در چوامعشان داشتند.
شاید اگر به پ.شش 100 سال پیش مردم ایران هم بر گردید همین لباس را میپوشیدند و این منشا از محمد ندارد و پوشش محمدی نیست.
(بندخ بعید میدانم شما این نظر رو داشتید پس این بحث بین ما نیست)

اگر منظورتان لباس روحانیت و طلبگی و نحوه تقدس علم آموزی و ورود به جامعه روحانیت است که از بحث اصلی اسلام خارج است که احتمالا این نشانه و این پرچم منظور شماست ;
بگذارید به دستور امام بر گردیم که از لحاظ ظاهری برای شما مشخص باشد که امام به عده ای در ابتدای انقلاب دستور دادند لباس رو حانیت را کنار گذاشته و در امور جامعه با لباس غیر روحانیت برا این نظام خدمت گذاری کنند. هنوز هم این آقایان در حکومت فعالند.
از لحاظ باطنی و عرف این لباس و تقدس آن تا جایی که به جامعه روحانیت صدمه ای وارد نمیکند این روحانی میتواند این لباس را نپوشد و پوشش عرف جامعه را بپوشد په اینکه عرض کردم ملاک اسلام این لباس نیست.

در عرف جامعه طلاب این لباس چون به عنوان پرچم قشر طلبه و روحانیت حساب میشود و بحثهای دیگر نوعی تقدس درونی برای جامعه روحانیت دارد.
ظاهرا شما اصل را از فرع جدا نمیکنید.

اصل اسلام میگوید شما در هر لباس رعایت حال جامعه را کنید و پوشش مناسب داشته باشید.
یعنی اگر عرف جامعه میگه لباس عزا سیاه است شما سفید پوشیدید ایراد ندارد چون ممکن است عرف جامعه سفید پوشیدن را هم بد نداند ولی اگر قرمز پوشیدن را بد میداند شما لباس شهرت پوشیده اید و این حرام نیست مکروه و زشت است.

و اگر شما با لباس شهرت وارد شوید اسلام آنرا نهی میکند.

بنده عالم نیستم ولی احتمالا لباس شهرت حرام باشد ولی نه حرام مفسد.

برای طلبه ای که در جامعه لباس سبک بپوشد ایراد است ولی به فضای پوشیدن او مربوط است.
از همه مهمتر زبان و رفتار اوست و از همه بدتر بد اخلاقی اوست نه لباس او.
لباس برای ایراد گیرانی مثل شما که معطل کوچکترین خطایی هستید تا کل معنویت بنده خدا را که شاید علتی برای خود داشته است باید مناسب باشد که شما از ظاهر او دجار قصاوت نادرست نشوید.

آقای احمدی نژاد مدتی به دلایل سیاسی عرف جامعه سیاسیون را حفظ نمیکردند و مردم با یک لباس ساده که میپوشیدند به او در آن مورد واکنشهایی نشان میدادند.

عده ای تبریک و عده ای آنرا مهم تلقی نمیکردند و عده ای هم از ایشان اشکال میکردند که شاید به حق هم بود.
ایشان امروز طبق عرف عمل میکنند و به بلوغ سیاسی در آن مورد رسیده اند ولی چقدر لباس ایشان مهم بود؟

همانقدر هم شما به این عمل فلان روحانی ایراد میکنید.

حال که کمی فکر میکنم شاید اصل اسلام را در نظر بگیریم باز هم مشکل ما حل شود.
حچاب دارد ایشان خوب
لباس شهرت است بد
=> ایشان کار بدی میکند.

حجاب ایشان خوب
لباس شهرت نیست
=> دنبال بهانه نگردیم.

من میگم اگه لباس رو در بین کسانی که میشناسنشون و مثل شما این لباس رو بد میدونن پوشیده بد بوده.
شما میگی بده خوب پس بده.

اگه بین کسایی که نمیشناسن این آخوند رو پوشیده ایراد نداره.
اگه میشناسن ایشون رو و بد نمیدونن تقریبا ایراد نداره.

در کل بهتره ایشون لباس روحانیت بپوشه یا لباس سنگین تر از این.

والسلام. لطفا کمی مطالعاتتون رو در کنار دروس قضاوت کامل کنید و اگه از اخلاق قضاوت پیروی نکردید بهتره در زندگی راچع به دیگران قضاوت نکنید نه شما نه اون خانم نه من.

hamed-dj;182500 نوشت:
همیشه کشش به سمت بدی ها و گناه بوده تو جوامع چون معمولا لذت ظاهری تو گناهه
تو تاریخم ببینید یه مدت پیامبری بود و قومی رو هدایت میکرد و بعد ازون باز مردم فراموش میکردن معجزات و دستورات الهی رو میرفتن سمت سیاهی تا پیامبر دیگه ای میومد .

در کل فکر میکنم متاسفانه پیشرفت تکنولوژی و هجوم فرهنگ غرب از عوامل مهم باشه که هرچه میریم جلو اثرشو بیشتر میزاره

دوست عزیز بهتره قیلمهای ظهور و فاز سه رو از اینتر نت تهیه کنید.
و در قرآن همه اینها رو میگه و در آخر پیروزی با مومنین است و این دستگاهها و این هجوم بساط آن جمع میشود. ببخشید خلاصه ای از چند آیه گفتم که همه عین اونو حتما میدونن.

موفق باشید.

meisam.ahmadzadeh;182585 نوشت:

نقل قول:
دوست عزیز بهتره قیلمهای ظهور و فاز سه رو از اینتر نت تهیه کنید.
و در قرآن همه اینها رو میگه و در آخر پیروزی با مومنین است و این دستگاهها و این هجوم بساط آن جمع میشود. ببخشید خلاصه ای از چند آیه گفتم که همه عین اونو حتما میدونن.

موفق باشید.


ممنون از توضیحتون ولی منم منظورم این نبود در نهایت بدی پیروز میشه و مسلط!من در مورد کمیت حرف زدم نه نتیجه و کیفیت.:Gol:

دیگه بد روزگاره شما ببخش . آخه این سواله ؟ اصلا تعریف از انحراف چی هست ؟ چرا هرجور متودولوژی زندگانی که به غیر از آنچه فلان دین آسمانی یا غیر آسمانی گفته باشه انحراف به حساب می آد ؟ لازمه انسان یک مقدار از این تنگ نظری فاصله بگیره... شاید فراسوی این مرزهای ایمان زمینی از جنس زمینی که روش داریم زندگی می کنیم به انتظارمون نشسته باشه. آخه من نمی دونم چطور ممکنه از میان این همه به اصطلاح انسان حاضر در این مکان یک انسان تجربه گرا و ماجراجو وجود نداشته باشه که صرفا بدنبال این باشه که زندگیش رو با تجاربش باد کنه نه با رشنالیسم (خردگرایی ) که بوی تعفن گرفته دیگه ...از بس لوسش کردن ! ...اه !
انحراف نداریم ...همه چیز مجاز است.

Bahar-K;182653 نوشت:
دیگه بد روزگاره شما ببخش . آخه این سواله ؟ اصلا تعریف از انحراف چی هست ؟ چرا هرجور متودولوژی زندگانی که به غیر از آنچه فلان دین آسمانی یا غیر آسمانی گفته باشه انحراف به حساب می آد ؟ لازمه انسان یک مقدار از این تنگ نظری فاصله بگیره... شاید فراسوی این مرزهای ایمان زمینی از جنس زمینی که روش داریم زندگی می کنیم به انتظارمون نشسته باشه. آخه من نمی دونم چطور ممکنه از میان این همه به اصطلاح انسان حاضر در این مکان یک انسان تجربه گرا و ماجراجو وجود نداشته باشه که صرفا بدنبال این باشه که زندگیش رو با تجاربش باد کنه نه با رشنالیسم (خردگرایی ) که بوی تعفن گرفته دیگه ...از بس لوسش کردن ! ...اه !
انحراف نداریم ...همه چیز مجاز است.

خیلی ممنون از توضیحاتتون ولی یکم بشکافید مطاللتونو
من فکر کنم منظور از انحراف چیزهای روشنی هست دزدی کلاه برداری مهم تر از همه ارتباط نامشروع اینا چیزایی نیست که محدود به الان باشه حالا قسمتیشو عرض کردم. بحث نماز و روزه و .... که مختص مسلمانان
خوب اینجا هم بحث سر جوونای مسلمونه نه یهودی و مسیحی و ادیان دیگر ما داریم در مورد جامعه خودمون صحبت میکنیم که اکثریت به ظاهر شیعه هستن
حالا اگر امکانش هست توضیح بیشتر بدید :Gol:

[="RoyalBlue"][/]
[="royalblue"]لا حول و لا قوه الا بالله[/]
سلام آقای کبوتر حرم اگه اشتباه نکنم.
.[/][/b]
[="royalblue"]علیک سلام
میثم جان یه کم آروم تر بابا من کوچیک شما هستم چرا میزنی؟
متاسفانه فکر میکنم موضوع داره از بحث اصلی دور میشه
شما میگید حالا که بین نظر من و شما اختلاف هست پس حتماً یکی از ما نظرش اسلامیه و یکی غیر اسلامی درسته، حتماً این همه مراجع که نظرشون با نظر مرجع دیگه فرق میکنه هم دارن اشتباه میکنن، من فکر میکنم نظر هر دو نفرمون میتونه بسته به شرایط درست باشه
اون اشخاصی که حضرت امام فرمودن لباس روحانیت رو در بیارن و در لباس عادی خدمت رسانی بکنن وظیفشون منبر رفتن و موعظه کردن نبود برای هر کاری لباس خاصی لازمه نه اینکه با لباس دیگه نشه ولی با لباس خاص خودش بهتر جواب میده
شما رو نمیدونم ولی من هر کی رو دیدم اون روحانی رو که در فدراسیون فوتبال فعالیت میکنه رو مسخره میکنه چون با لباس تخصصی کار غیر تخصصی انجام میده
من کی گفتم تی شرت پوشیدن برای روحانی حرامه که شما منو متهم به خشکه مقدس بودن و تعصبی بودن کردید؟ بپوشه اصلاً با رکابی و شلوارک بیاد تو کوچه خیابون من میگم اسم روحانیت رو خراب میکنه
اینم که میگید تقدس این لباس فقط در عرف طلاب هست باید بگم اشتباه میکنید در عرف جامعه هست چون مردم به این لباس احترام میذارن (میذاشتن) چرا ؟ چون در نظر مردم هم این لباس تقدس داره چون مردم امام رو در این لباس دیدن چون شهید مطهری شهید بهشتی آقا بهجت و خیلی ها رو در این لباس دیدن و چون در عرف جامعه هست پوشیدن لباسی غیر از لباس روحانیت لباس شهرت میشه (طبق گفته خودتون)
البته باید در این مورد هم تبعیض قائل شد به هر حال پوشیدن کت و شلوار خیلی فرق میکنه با تی شرت و شلوار جین
[/]

به خدا دارین بحث رو منحرف می کنین. اگه به همین منوال پیش برین معلوم نیست سر از کدوم نا کجا آبادی در میاریم.
بابا موضوع روی ریشه یابی انحرافات در جامعه یا به تعبیر من خطاهایی که جوونا انجام می دنه. همونطور که می دونین تعریف خطا و انحراف با هم تفاوت داره. من اعتقاد دارم جوونا دچار خطا شدن و ظاهرا عده ای از دوستان می گن که جوونا وارد انحراف شدن.اما صحبت این نیست. صحبت اینه که چی باعث انحراف یا در مرحله اول خطا می شه که اونو باید از بین برد.
لطف کنین تو این راستا نظر بدین تا موضوع رو جناب مدیر قفل نکنن.:khaneh:

سلام
ببخشید دیر امدم توی بحث اما تا جایی که من یادمه و نوشتم نگفتم لباس پوشیدن ایشون فاجعه بود چون من خودم ترجیح میدم ادمها هر جور دوست دارند لباس بپوشند من فقط ایشون رو توصیف کردم اظهار نظر راجع به لباسشون نکردم اما به نظر من کسی که چیزی رو قبول میکنه و بر اساس اون بین مردم مشهور میشه بهتره با همون شهرتش ظاهر بشه در ضمن ایشون میامدن برای نماز جماعت
اینم اضافه کنم برای من ظاهر ادمها اصلا مهم نیست بلکه نوع رفتارشون و پایبندی به اعتقاداتشون از همه چی مهمتره چون در حال حاضر اینقدر افرادی که از دین سوئ استفاده می کنند و با ظاهر سازی کارهای بسیار اشتباه و ناحق انجام می دهند که اکثر جوونهای ما نسبت به دین برداشت بدی پیدا کردند
کافی بیاید توی شرکتهای دولتی و نیمه دولتی اینقدر رفتار ها ظاهری شده که گاهی به خودت هم شک می کنی .
اینم اضافه کنم که میشه گفت دلیل دیگه انحراف جوونها از دستورات دینی اینه که اکثر ماها دین رو از خانوادهامون به ارث می بریم ولی خیلی کم راجع بهش تحقیق می کنیم و دنبال پرسشهامون می گردیم فرق ما با کسی که توی یک کشور اروپایی یا امریکایی میاد و مسلمون میشه اینه که اون خودش به حقانیت دین اسلام رسیده و هرگز با کوچکترین مسئله ای از دینش بر نمی گرده ولی ما چی ؟ چقدر دباره حقانیت دینمون تحقیق کردیم ؟ چند تامون می تونیم از دینمون دفاع کنیم ؟ کافی یه زرتشیتی یا یه مسیحی مارو به چالش بکشه .( البته جسارت به بزرگان این جمع نشه ). من خودم وقتی با همکارهای زرتشتی یا مسیحی بحث می کردم واقعا گاهی وقتها از جواب دادن می موندم واسه همین شروع کردم به خوندن مطالبی راجع به تورات و انجیل و گاتها و اطلاعاتم رو نسبت به دین خودم بیشتر کردم . شاید بسیاری از ما جوونها به دلیل اینکه اطلاعاتمون نسبت به دینمون کمه زود قافیه رو می بازیم

کلا میگم بیخیال این بحث بشیم دوستان
مشکل اینه ما دلایلم بدونم کاری از ما بر نمیاد این مسئولین باید این مواردو بررسی کنن که خیلی قشنگ دارن میکنن:Gig: فقط سعی کنید بتونید گلیم خودتونو هرکسی رو که میتونید از آب بکشید بیرون:Gol:

[="royalblue"]لا حول ولا قوه الا بالله[/]

HAMED-DJ;182824 نوشت:
کلا میگم بیخیال این بحث بشیم دوستان
مشکل اینه ما دلایلم بدونم کاری از ما بر نمیاد این مسئولین باید این مواردو بررسی کنن که خیلی قشنگ دارن میکنن:Gig: فقط سعی کنید بتونید گلیم خودتونو هرکسی رو که میتونید از آب بکشید بیرون:Gol:

[="RoyalBlue"][/]
[="royalblue"]سلام حامد جان بعد از عمری اومدید وارد بحث شدید به این سرانجام برسونید؟:khaneh:
شاید شما درست بگید و صدای ما به جایی نرسه و اگر به راه حلی هم برسیم نتونیم اجراییش کنیم ولی هیچ کدوم از اینها دلیل نمیشه بی خیال بحثی به این مهمی بشیم
مشکل از همین جا شروع میشه اولی میگه به من چه دومی میگه به من چه آخرش هم میشه همینه که هست . اگه الآن جلوی این کار گرفته نشه فردا باید سعی کنیم گلیممون بیشتر از این خیس نشه
به نظرم بهتره برای اینکه از بحث دور نشیم به صورت سلسله مراتبی جلو بریم پیشنهاد هم میکنم از خانواده شروع کنیم به عنوان اولین گروهی که جوان عضو اون میشه :
دوره زمونه عوض شده الآن دیگه 40 سال پیش نیست که بگیم دروغ گفتن جیزه و جوان دروغ نگه باید قبول کنیم که جوان الآن خیلی سخت چیزی رو قبول میکنه که براش محدودیت ایجاد بکنه و این خصلت انسان هست که محدود نباشه اما متاسفانه خانواده ها اطلاعاتشون رو بروز نکردن و با همون روش عهد عتیق برای فرزندانشون تبلیغ میکنن
اگر جوان از پدر و مادرش بپرسه چرا باید خدا رو عبادت کنیم چه جوابی میشنوه ؟ خب پسرم باید عبادت کنیم دیگه ، نمازت رو بخون حرفهم نزن!!!!
اینکه نشد تبلیغ دین و من این رو میگذارم به حساب اینکه خانواده اطلاعاتشون رو بروز نمیکنن
قبول کنیم که معلومات دینی بیشتر خانواده ها در همون حد 40 سال پیش هست در حالی که هر روز شبهات جدیدی در دین بوجود میاد
[/]

HAMED-DJ;182824 نوشت:
کلا میگم بیخیال این بحث بشیم دوستان
مشکل اینه ما دلایلم بدونم کاری از ما بر نمیاد این مسئولین باید این مواردو بررسی کنن که خیلی قشنگ دارن میکنن:Gig:

موافق نیستم، چه بسا خیلی از مسئولها اینجا عضو باشند :Cheshmak:، یا یه سر اینجا بیان یا خیلیها که اینجا هستند فردا مسئول بشند. ما اینجا داریم از فرهنگ

جامعه صحبت میکنیم، اصولاً مگه چقدر مسئولین میتونن در به وجود آوردن یک فرهنگ یا تغییر اون نقش داشته باشند. فرهنگ رو تک تک اعضای یک جامعه

میسازند...

كبوتر حرم;182867 نوشت:
لا حول ولا قوه الا بالله
...
قبول کنیم که معلومات دینی بیشتر خانواده ها در همون حد 40 سال پیش هست در حالی که هر روز شبهات جدیدی در دین بوجود میاد

شما به نکته خوبی اشاره کردید. بسیاری از پدر و مادرها از قافله زمانه عقب موندند، امروزه با وجود اینهمه اطلاعات و تبلیغات

و رسانه ها، نوع دینداریها و حتی دینی گریزیها نسبت به گذشته تغییر کرده. این که من به آینده امیدوارم به این خاطر است

که احساس میکنم شکاف بین نسل ما و نسلهای بعد از ما بسیار کمتر از آنچه که اکنون هست خواهد بود.

همین جا من انتقادی که نسبت به عنوان این بحث دارم رو بگم. اینکه جوانهای ما دارن نسبت دستورات دینی مثل نماز و

حجاب و ... بی تفاوت میشن لزوماً خیلی بد نیست. ایمان که مثل واکسن نیست که با تزریقش تو یه سنی تا آخر عمر دیگه

مریض نشی. اصولاً انسان دوران های مختلفی رو تو زندگی تجربه میکنه، که این در مورد دین هم صادقه. اونچه که بیشتر

موجب نگرانی است و دوستان خصوصاً میثم به اون اشاره کرد از دست رفتن اخلاق دینی مثل رواج ریا، دروغ و ... است،

چون اینها بخشی از شخصیت فرد میشن که تغییرشون بسیار سخت خواهد بود.

لا حول و لا قوه الا بالله

مشكل ديگه اي كه در خانواده ها وجود داره و متاسفانه هر روز هم زياد ميشه درآميختن پول حلال و حرام هست . خيلي از خانواده ها هستن كه فكر ميكنن پول حرام فقط دزدي و خوردن مال يتيم هست در حالي كه خيلي ها خواسته يا ناخواسته اين پول رو سر سفره ميارن
فروشنده اي كه كم فروشي ميكنه پولش مشكل داره ، يا كسي كه احتكار ميكنه و گران فروشي ميكنه شما ديشب اخبار رو ديديد كه چقدر از مغازه ها بخاطر احتكار كالا پلمپ شدن بگذريم از اينكه دولت هم مشكل داره با اون جريمه هاي ناچيز كه فروشنده با گران فروشي اون رو از جيب خريدار پرداخت ميكنه
جالب اينجاست كه مردم خودشون رو توجيه ميكنن كه چون فلان جنس گرون شده پس ما هم جنسمون رو گرون ميكنيم!!!!!
طبق نظر بسياري ار مراجع بسياري از فعاليت هاي بانك ها ربا محسوب ميشه ، خب اين يعني چي ؟ مگه نه اينكه ربا خواري حرام هست ؟ چند درصد مردم در بانكها سرمايه دارن ؟ بالاخره پول مشكل دار حتي ناخواسته وارد زندگي ميشه حالا ممكنه اون شخص دخالتي در اين كار نداشته باشه ، ممكنه يك نفر پول نزول كنه و حقوق كارمندانش رو بده درسته كه حقوق كارمند از نظر شرعي مشكلي نداره ولي به هر حال نفس پول مشكل داره
اين گريه داره كه بنده در كشوري كه ادعاي اسلام ناب رو داره اين نوشته ها رو مينويسم
عفو بفرماييد

hamed-dj;182500 نوشت:
همیشه کشش به سمت بدی ها و گناه بوده تو جوامع چون معمولا لذت ظاهری تو گناهه
تو تاریخم ببینید یه مدت پیامبری بود و قومی رو هدایت میکرد و بعد ازون باز مردم فراموش میکردن معجزات و دستورات الهی رو میرفتن سمت سیاهی تا پیامبر دیگه ای میومد .

در کل فکر میکنم متاسفانه پیشرفت تکنولوژی و هجوم فرهنگ غرب از عوامل مهم باشه که هرچه میریم جلو اثرشو بیشتر میزاره


خیلی موافقم.هم با قسمت اول صحبتتان هم با دومی.
در ضمن فکر می کنم وقتشه که بیشتر درباره راه حل بحث کنیم.
به شخصه معتقدم اصلاحات باید از همان جایی شروع شود که مشکل بوجود آمده.عوامل دخیل خیلی زیاده اما کدامها اولویت دارند؟ کدامها مهمتر واساسی ترند؟ وکدامها در اختیار ما آدمهای عادی جامعه می تواند باشد؟
اینها سوالات اساسی است که باید پاسخ داده شود.
مثلا شاید بگوییم مسولین ومدیران نقش اساسی دارند اما خوب رفتار آنها که در کنترل ما نیست! تنها چیزی که در کنترل ماست رفتار خودمان است!
حالا بزرگترها چه کار کنند؟ جوانترها چه کارهایی می توانند بکنند؟
پیشنهاد می کنم روی اینها بیشتر تمرکز کنیم که بحث به یک نتیجه عملی برسد انشالله

لا حول و لا قوه الا بالله

نكته سومي كه در مورد خانواده به ذهن حقير ميرسه اينه كه والدين با فرزندانشون دوست نيستند يا به عبارت ديگه نميتونن با فرزندان ارتباط برقرار بكنن . دلايل مختلفي ميتونه داشته باشه مثلاً تفاوت سني زياد ، مشغله هاي زندگي روزمره ، تغيير در فرهنگ جامعه و عدم تطابق خانواده ها با اين تغييرات و... اين در حالي كه نه تنها فرزندان بلكه تمام انسانها به محبت كردن و مورد محبت قرار گرفتن گرايش دارن و وقتي جوان اين محبت رو از طرف والدين نميبينه مجبور ميشه پيش كسي بره كه اين محبت رو در اختيارش قرار ميده
چرا خيلي از جوانان ما با دوستانشون راحتترند تا با خانواده ؟چه چيزي باعث ميشه كسي كه در كودكي فقط در آغوش پدر و مادر امنيت رو احساس ميكنه بعد از چند سال همه براش محرم ميشن جز خانواده؟
خانواده هايي كه فرزندانشون رو از دوران كودكي به مهد كودك ميسپارن بزرگترين خيانت رو در حق اينها انجام ميدن
حالا جوان خودش بايد انتخاب بكنه كه دوستش كي باشه يا فرد مومن و با اعتقادي رو انتخاب ميكنه يا كسي كه ... و از اونجايي كه بدي در نظر انسان زيبا جلوه ميكنه احتمال اينكه جزو دسته دوم باشه زياد هست
انصافاً خود بنده با دوستانم خيلي راحتتر هستم تا با خانواده ام با اين تفاوت كه به كرم علي ابن موسي الرضا اكثر دوستانم محبت خدا و اهل بيت در دلشون هست

ممنون که حضور فعال دارید.من همون اوایل بحث گفتم که مشکلات رو ابتدااز خانواده ومدرسه بررسی کنیم ولی خوب کسی نظری نداد...یه سوال واقعا چرابچه های ما با خانواده هاشون زیاد راحت نیستن؟؟واقعا این یکی دیگه از کج راههای یه دختر یاپسر جوان میتونه باشه ولی من جوابی واسش پیدانکردم.

كبوتر حرم;183295 نوشت:
نكته سومي كه در مورد خانواده به ذهن حقير ميرسه اينه كه والدين با فرزندانشون دوست نيستند يا به عبارت ديگه نميتونن با فرزندان ارتباط برقرار بكنن . دلايل مختلفي ميتونه داشته باشه مثلاً تفاوت سني زياد ، مشغله هاي زندگي روزمره ، تغيير در فرهنگ جامعه و عدم تطابق خانواده ها با اين تغييرات و... اين در حالي كه نه تنها فرزندان بلكه تمام انسانها به محبت كردن و مورد محبت قرار گرفتن گرايش دارن و وقتي جوان اين محبت رو از طرف والدين نميبينه مجبور ميشه پيش كسي بره كه اين محبت رو در اختيارش قرار ميده چرا خيلي از جوانان ما با دوستانشون راحتترند تا با خانواده ؟چه چيزي باعث ميشه كسي كه در كودكي فقط در آغوش پدر و مادر امنيت رو احساس ميكنه بعد از چند سال همه براش محرم ميشن جز خانواده؟

سلام بر بقیة الله الاعظم ومنتظرانش

بزرگوار دوستی در ذهن افراد به چند شکل مختلف تعریف میشود . همانطور که دوست داشتن هم اینطور است .

منظور بنده این است که جنس دوست داشتها وانتظار دوستی ها متفاوت است . یک مادر ویا یک پدر ویا خواهر و.... هرگز نمیتواند جنس دوستی ودوست داشتنش با یک همسر ویا در شکل بی بند وبار آن (دوست جنس مخالف ) یکی باشد .

انسان ذاتا" دارای نیازهای روحی وجسمی متفاوتی استکه خداوند آنها را برای انسان به ودیعه گذارده وپاسخ به این نیازها راهم جداگانه مهیا نموده .

به نظر شما ایا دوستی پدر ومادر وحتی خانواده در چه جهت وسمتی میتواند به یک جوان کمک کند ؟

جز در جهت رسیدن به پاسخ نیازهای فطری وجسمی او ؟؟؟؟

لا حول و لا قوه الا بالله

جوابش رو تا حدودي در پست قبل دادم متاسفانه مشكلات به قدري زياد شده كه خانواده ها به كل فضاي زندگي شخصي رو فراموش كردن ، مشاغلي كه به فعاليت زياد نياز داره ، محيط هاي پر تنشي كه در فضاي بيرون از خانواده هست ، اعصاب خردي هايي كه بعضاً در محيط كاري بوجود مياد و خواسته و ناخواسته وارد خانواده ميشه و خيلي مشكلات ديگه باعث شدند كه والدين اگر هم بخوان نتونن شرايط لازم رو بوجود بيارن .
از اون طرف مشكلات اقتصادي كه باعث تاخير در بچه داري و درنتيجه افزايش فاصله سني در والدين و فرزندان شده و اين امر باعث بي حوصلگي والدين (به دليل افزايش سن )ميشه و خب معلومه كه هر كس با هم سن خودش راحتتر ارتباط برقرار بكنه
يكي ديگه از دلايل ميتونه برخورد نا صحيح خانواده ها با اشتباهات فرزندان باشه در حالي كه ممكنه شخص در يك گروه ديگه براي انجام همون كار اشتباه مورد تشويق قرار بگيره
يكي ديگه از دلايل ميتونه اشتباهات خود والدين باشه ، پدري كه خودش دروغ ميگه نميتونه انتظار داشته باشه كه فرزندش راستگو باشه يا مادري كه مثلاً ساعت 8 ميگه« بيدارشو لنگ ظهره» ، اين هم يك جور دروغه و بچه به دروغ عادت ميكنه حالا شما حديث و روايت بيار كه دروغ مادر تمام گناهان هست

البته لازم به ذکر است بحث خانواده باید به صورت تفکیکی بررسی کنیم تا ارتباط آن با انحراف جوانان از دین بهتر معلوم شه. حالت اول اینه که ما پدر و مادر رو دیندار و فرزند رو دین گریز بدانیم، یعنی در واقع شکاف عقیدتی بین والدین و فرزندان وجود داشته باشد. که البته این شکل از خانواده ها در جامعه ما زیاد هستند.

حالت های دیگری هم هست که باید در جای خودش مورد بررسی قرار بگیرد. مثلاً خانواده هایی که خود عامل دین گریزی جوان هستند. یا فرزندان دینداری که پدر و مادر بی قید و بند دارند، هرچند مورد دوم نادر است. اما شرایط دیگری هم هست مثلاً من خودم چندین خانواده میشناسم که مادر دیندار ولی پدر نسبت به دین بی توجه است (البته این حکم به ظاهر است) و فرزندان هم همانند پدر به مناسک دینی بی توجه اند. در واقع خانواده ها نیز خود به نوعی متأثر از شرایط و عوامل اجتماعی سیاسی و فرهنگی هستند که به بعضیهاش اشاره شد.

در این میان توجه به تفاوت جایگاه دین برای زنان و مردان جامعه نیز حائز اهمیت است.

سلام خدمت همگی.
برخی دوستان مشکل اصلی رو دولت می دونن. باید بگم که این عقیده زیاد مورد پذیرش نیست. درسته که نظام تاثیر داره اما عمده تاثیر جای دیگه ست.
عده ای از دوستان عامل این خطا رو دوستان معرفی کردن. البته نظر درستیه.
عده دیگه از عزیزان هم عامل خطا رو خانواده معرفی کردن این هم صحیحه.
این حرکت و خطا مثل یک موجه.
موج هم عامل ایجاد کننده داره. که تو فیزیک بهش تپ(tap)میگن. باید بررسی بشه که این تپ از کجا اومده و راه مقابله با اون چیه.
راستشو بخواین من تاریخ انقلاب خودمونو خیلی شبیه تاریخ "آندلوس می دونم. یعنی تا اینجا که خیلی به هم شبیه بودن.تفسیر آندلوس رو حتما بخونین. ظاهرا لطف اسپانیا در حق آندلوس چه کاری دست آندلوسیا داد. شکست آندلوس کار کمی نبود اما محقق شد.
دیدین که اسپانیا از در دوستی وارد شد و ادعا کرد که می خوام تو آ>دلوس عمران و آبادی به وجود بیارم.
پارک های بزرگ و مزارع بزرگ انگور از جمله این اقدامات بود. اما یه کم فکر کنین....... این کار ها چرا انجام شد.....چر این پارک ها به وجود اومد و افراد ساکن در اون هم اسپانیایی ها بودن. .....انگور........آ» انگور که جوشیده بشه چی می شه........خوب دقت کنین........ در طی برنامه ای 170 ساله اسپانیا تونست با ایجاد یک تپ ریشه ای کار آندلوس رو بسازه.بعد از شکست آندلوس و پیروزی اسپانیا مقامات اسپانیا گفتن که عامل پیروزی ما فحشا و خمر بود.
بیاین مقایسه کنین با انقلاب ما.........افزایش صادرات تریاک به کشور از سوی افغانستان........فروش موادی مثل هروئین با قیمت کمتر..........حالا هم فروش شیشه با قیمت خیلی پایین.(هر کیلو تریاک=80میلیون-هر کیلو شیشه=5میلیون)............شبکه فارسی وان........ با بودجه دولت آمریکا که در 2 سال گذشته هم با اسرار خانم کلینتون افزایش پیدا کرد........ چرا؟............... چرا آمریکا عاشق چشم و ابروی جوونامون شده........سوالاتی که ما رو به عامل این تپ می رسونه.
شیوه ایجاد هم واضحه اما ما باید چکار کنیم..........همونطور که قبلا گفتم جوونی رو که آستین کوتاه پوشید مفسد فی الارض اعلام کنیم....... یا.... راه مبارزه چیز دیگه ایه.........
خدا بیامرزه شهید مطهری رو که کتاب بسیار زیبایی نوشت."جاذبه و دافعه علی (ع)". البته حضرت امام خامنه ای هم تو صحبتاشون گفتن که جذب حد اکثری و دفع حد اقلی. اما کو گوش شنوا.........
با این رفتار ما جوون هم می بینه که دورش خالیه و از جامعه ترد شده........ تنها پناهش........خودتون خوب می دونین کجاست.....
حتی این ترد ممکنه با لباس پوشیدن هم باشه.....من شخصا با شلوار لی و یه اوور قهوه ای بیرون می رم. خیلی سعی نمی کنم از دوستام که به قول بعضی ها منحرف هستن(البته به نظر من دچار خطا شدن) دور باشم. همیشه هم بین اونام. ..اما.....همیشه سعی می کنم فنر باشم.........به همه هم می گم که فنر باشین. منعطف اما به محض رهایی به شکل اول بر می گرده.
به نظر من نیاز امروز جوونا اینه که با اونا باشیم تا اونا خودشونو غریب ندونن که مجبور بشن به جایی پناه ببرن که هیچ جا نیست.........چرا اسلام رو معرفی نمی کنیم.
به خدا اگه اسلام معرفی بشه دیگه مشکل نداریم......به قدرت می تونم بگم که یهود با اسلام ناب کاری کرده که امروز فقط یه سری از قوائد خشک و بی روح از اون مونده.......اما اسلام دینی منعطفه.....این نظر منهکه اسلام در دو جمله خلاصه می شه.
1-کاری نکن که به خودت،خانوادت و جامعه آسی برسه
2-کاری کن که زمینه رشد خودت،خانوادهو جامعه رو آماده کنی.
همه پاداش های اخروی هم برای تحقق این دو جملست. قرآن هم برای همین اومد. بیایم درست معرفی کنیم اسلام رو.
کار زیبایی توسط صدا و سیما انجم شده....برنامه سمت خدا.....دین معرفی داره می شه......خیلی هم زیبا......با بینندگانی از همه اقشار.
بیایم دین رو درست معرفی کنیم و حضور خودمونو تو صحنه حفظ کنیم. این دو عامل عامل رشد و موفقیت ماست. مومنین و مومنات بیاین تو صحنه تا مردم نگن همه بد حجاب شدن.بد حجاب ها تو خیابونن و محجبه ها تو خونه. واسه همین دیده نمی شن. ...به مردم هم حق بدیم که این اظهار نظر رو داشته باشن. چون اونچیزی رو که می بینن می گن. حضور شما عرصه رو از بی بند و بار ها می گیره.و مانع از به خطا رفتن عده زیادی می شه. به خدا قسم که مصلحت دین تو اینه.
موفق باشین

لا حول و لا قوه الا بالله

طه;183308 نوشت:
سلام بر بقیة الله الاعظم ومنتظرانش

بزرگوار دوستی در ذهن افراد به چند شکل مختلف تعریف میشود . همانطور که دوست داشتن هم اینطور است .

منظور بنده این است که جنس دوست داشتها وانتظار دوستی ها متفاوت است . یک مادر ویا یک پدر ویا خواهر و.... هرگز نمیتواند جنس دوستی ودوست داشتنش با یک همسر ویا در شکل بی بند وبار آن (دوست جنس مخالف ) یکی باشد .

انسان ذاتا" دارای نیازهای روحی وجسمی متفاوتی استکه خداوند آنها را برای انسان به ودیعه گذارده وپاسخ به این نیازها راهم جداگانه مهیا نموده .

به نظر شما ایا دوستی پدر ومادر وحتی خانواده در چه جهت وسمتی میتواند به یک جوان کمک کند ؟

جز در جهت رسیدن به پاسخ نیازهای فطری وجسمی او ؟؟؟؟


سلام بر منتظر بزرگوار طه عزيز
ببخشيد من ديروز پست شما رو ديدم ولي وقت نداشتم جواب بدم
100% با حرف شما موافق هستم قطعاً يك سري از محبت ها رو فقط و فقط يك سري از افراد خاص ميتونن انجام بدن كه لزوماً پدر و مادر نيستند ممكنه دوست انسان كاري بكنه كه پدر و مادر نتونن انجام بدن و برعكس ممكنه در همين فضاي مجازي شما محبتي به من بكنيد كه خانواده و دوستانم نميكنن ، ولي حرف من يك چيز ديگه است حرف من در محبتهايي هست كه مشتركه (البته بحث محبت بسيار مفصل هست و اينجا هم جاي باز كردن بحث نيست) ولي جوان به جاي اينكه اين محبت رو از والدينش دريافت كنه از دوستانش دريافت ميكنه .الآن پدر و مادر ها فقط زمان خواستگاري مهم ميشن اون هم بخاطر اينكه عرف اينه كه خانواده ها به خواستگاري برن اگر نه دختر و پسر قبل از اينكه خانواده ها متوجه بشن با هم به تفاهم هم ميرسن
من ميگم چرا ارتباط جوانها با خانواده هاشون در اين حد خيلي ناچيز هست
در پست بعدي يه داستان خواهم گفت كه فكر ميكنم به درد بخوره

لا حول و لا قوه الا بالله

hush dragon;183372 نوشت:
سلام خدمت همگی.
برخی دوستان مشکل اصلی رو دولت می دونن. باید بگم که این عقیده زیاد مورد پذیرش نیست. درسته که نظام تاثیر داره اما عمده تاثیر جای دیگه ست.
عده ای از دوستان عامل این خطا رو دوستان معرفی کردن. البته نظر درستیه.
عده دیگه از عزیزان هم عامل خطا رو خانواده معرفی کردن این هم صحیحه.
این حرکت و خطا مثل یک موجه.

عليك سلام
به نظرم اگه مرحله به مرحله جلو بريم خيلي بهتر باشه فعلاً خانواده بعدش انشاالله اگر عمري بود به مدرسه و دوستان و دولت و ... هم خواهيم رسيد
در وقتش راجب پست شما بزرگوار صحبت خواهيم كرد

hush dragon;183372 نوشت:
سلام خدمت همگی.
برخی دوستان مشکل اصلی رو دولت می دونن. باید بگم که این عقیده زیاد مورد پذیرش نیست. درسته که نظام تاثیر داره اما عمده تاثیر جای دیگه ست.
عده ای از دوستان عامل این خطا رو دوستان معرفی کردن. البته نظر درستیه.
عده دیگه از عزیزان هم عامل خطا رو خانواده معرفی کردن این هم صحیحه.
این حرکت و خطا مثل یک موجه.
موج هم عامل ایجاد کننده داره. که تو فیزیک بهش تپ(tap)میگن. باید بررسی بشه که این تپ از کجا اومده و راه مقابله با اون چیه.
راستشو بخواین من تاریخ انقلاب خودمونو خیلی شبیه تاریخ "آندلوس می دونم. یعنی تا اینجا که خیلی به هم شبیه بودن.تفسیر آندلوس رو حتما بخونین. ظاهرا لطف اسپانیا در حق آندلوس چه کاری دست آندلوسیا داد. شکست آندلوس کار کمی نبود اما محقق شد.
دیدین که اسپانیا از در دوستی وارد شد و ادعا کرد که می خوام تو آ>دلوس عمران و آبادی به وجود بیارم.
پارک های بزرگ و مزارع بزرگ انگور از جمله این اقدامات بود. اما یه کم فکر کنین....... این کار ها چرا انجام شد.....چر این پارک ها به وجود اومد و افراد ساکن در اون هم اسپانیایی ها بودن. .....انگور........آ» انگور که جوشیده بشه چی می شه........خوب دقت کنین........ در طی برنامه ای 170 ساله اسپانیا تونست با ایجاد یک تپ ریشه ای کار آندلوس رو بسازه.بعد از شکست آندلوس و پیروزی اسپانیا مقامات اسپانیا گفتن که عامل پیروزی ما فحشا و خمر بود.
بیاین مقایسه کنین با انقلاب ما.........افزایش صادرات تریاک به کشور از سوی افغانستان........فروش موادی مثل هروئین با قیمت کمتر..........حالا هم فروش شیشه با قیمت خیلی پایین.(هر کیلو تریاک=80میلیون-هر کیلو شیشه=5میلیون)............شبکه فارسی وان........ با بودجه دولت آمریکا که در 2 سال گذشته هم با اسرار خانم کلینتون افزایش پیدا کرد........ چرا؟............... چرا آمریکا عاشق چشم و ابروی جوونامون شده........سوالاتی که ما رو به عامل این تپ می رسونه.
شیوه ایجاد هم واضحه اما ما باید چکار کنیم..........همونطور که قبلا گفتم جوونی رو که آستین کوتاه پوشید مفسد فی الارض اعلام کنیم....... یا.... راه مبارزه چیز دیگه ایه.........
خدا بیامرزه شهید مطهری رو که کتاب بسیار زیبایی نوشت."جاذبه و دافعه علی (ع)". البته حضرت امام خامنه ای هم تو صحبتاشون گفتن که جذب حد اکثری و دفع حد اقلی. اما کو گوش شنوا.........
با این رفتار ما جوون هم می بینه که دورش خالیه و از جامعه ترد شده........ تنها پناهش........خودتون خوب می دونین کجاست.....
حتی این ترد ممکنه با لباس پوشیدن هم باشه.....من شخصا با شلوار لی و یه اوور قهوه ای بیرون می رم. خیلی سعی نمی کنم از دوستام که به قول بعضی ها منحرف هستن(البته به نظر من دچار خطا شدن) دور باشم. همیشه هم بین اونام. ..اما.....همیشه سعی می کنم فنر باشم.........به همه هم می گم که فنر باشین. منعطف اما به محض رهایی به شکل اول بر می گرده.
به نظر من نیاز امروز جوونا اینه که با اونا باشیم تا اونا خودشونو غریب ندونن که مجبور بشن به جایی پناه ببرن که هیچ جا نیست.........چرا اسلام رو معرفی نمی کنیم.
به خدا اگه اسلام معرفی بشه دیگه مشکل نداریم......به قدرت می تونم بگم که یهود با اسلام ناب کاری کرده که امروز فقط یه سری از قوائد خشک و بی روح از اون مونده.......اما اسلام دینی منعطفه.....این نظر منهکه اسلام در دو جمله خلاصه می شه.
1-کاری نکن که به خودت،خانوادت و جامعه آسی برسه
2-کاری کن که زمینه رشد خودت،خانوادهو جامعه رو آماده کنی.
همه پاداش های اخروی هم برای تحقق این دو جملست. قرآن هم برای همین اومد. بیایم درست معرفی کنیم اسلام رو.
کار زیبایی توسط صدا و سیما انجم شده....برنامه سمت خدا.....دین معرفی داره می شه......خیلی هم زیبا......با بینندگانی از همه اقشار.
بیایم دین رو درست معرفی کنیم و حضور خودمونو تو صحنه حفظ کنیم. این دو عامل عامل رشد و موفقیت ماست. مومنین و مومنات بیاین تو صحنه تا مردم نگن همه بد حجاب شدن.بد حجاب ها تو خیابونن و محجبه ها تو خونه. واسه همین دیده نمی شن. ...به مردم هم حق بدیم که این اظهار نظر رو داشته باشن. چون اونچیزی رو که می بینن می گن. حضور شما عرصه رو از بی بند و بار ها می گیره.و مانع از به خطا رفتن عده زیادی می شه. به خدا قسم که مصلحت دین تو اینه.
موفق باشین

از آنجایی که این بحث خیلی پردامنه است بهتر اینه که مرحله به مرحله بحث بشه. هرچند دوستان رو نمیشه محدود کرد که تو یه راستا نظر بدند، ولی نظر جناب hush dragon دیگه خیلی پراکنده است. البته من از اون نکته ای که در مورد «تپ» گفتند خیلی خوشم اومد. انشاالله بعداً بیشتر در موردش صحبت بشه.

در روایات داریم که بچه هاتونو برای زمان خودشون تربیت کنید.همه چیز به تحصیلات نیست.الان دیگه جوونای ما مثل جوونای بیست سال پیش نیستن که چشم وگوش بسته باشن وخانواده ها بخوان همه جانبه اونا رو ساپرت کنن که مبادا خطایی ازشون سر بزنه. باید با نیزهای جوان اشنا بود تا بتونیم بصورت درستی باهاش کنار بیایم.روی بحث من با خانواده هاست.دکتر تا ندونه بیماری مراجعه کننده چیه نمیتونه دارویی مناسب با بیماریش تجویز کنه وچه بسا دردی رو هم به دردهای بیمار اضافه کنه.خب یه وقتایی چنان نقش جامعه وخانواده ومدرسه ودولت با هم تداخل پیدامیکنه که چندان نمیشه جدای از هم اونا رو بررسی کرد.چند وقت پیش یادتون هست که سریال ثریا از تلویزیون پخش میشد وپسر خانواده با اینکه سنی نداشت عاشق دختری شده بود وتصمیم به ازدواج گرفته بود؟دیدید که همه خانواده واجتماع وخلاصه شاید خود ماهم زیاد استقبال نکردیم.چرا؟؟چون نیاز جوان امروز رو نفهمیدیم وفقط سرکوب میکنیم.جوان ما که با دیدن خیلی چیزای تازه توی اقسام رسانه وکوی برزن بصورت ناخوداگاه کشش به این چیزا پیدا میکنه اگه درست به نیازش پاسخ داده نشه ممکنه فردا دست به هزار کار خلاف دیگه بزنه.چه عیب داره اگه پسر ما تقاضای ازدواج کرد اجابتش نکنیم؟این بهتره یا داخل شدن اون به انواع پارتی ها ومحیط های مختلط ونامشروع دختر وپسر؟ازهرچی انسان رو منع کنن حریص تر میشه. بحث دیگه ما بحث تحصیلاته .چرا فرزند ما که علاقه به ادامه دادن درس نداره اجبارش میکنیم به ادامه تحصیلات ونیرویی روکه باید صرف کار دیگه ای کنه صرف درس خوندن زورکی کنه. اون خودش نیاز وتوانایی های خودشو بهتر میدونه .نکته ای که خیلی خیلی باید بهش توجه کرد تعلیم وتربیت واموزش وپرورش ماست وهمچنین تفکرات افراد تحصیلکرده ما که عده ای هنوز دارن ملاکها ومعیارهای زمان خودشونو توی اجتماع پیاده میکنن در حالی که این قوانین دیگه منسوخ شده ونیازبه واکاوی واپدیت شدن داره ودر غیر اینصورت میشه مشکل وسوالی که برادرمون مطرح کردن که چرا خانواده ای با تحصیلات بالا باید مانع ازدواج پسرشون بشن...

موضوع قفل شده است