چرا اعتقاد داشتن به رحمن و رحیم بودن خداوند کفر محسوب نمی شود؟

تب‌های اولیه

26 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد طاها

با عرض سلام به شما دوست گرامی

نگاه شما به خدایی که اسلام معرفی کرده است نگاه کاملی نیست؛

خداوندی که اسلام معرفی میکند:

ـ میان جاهل قاصر و مقصر فرق میگذارد و هر غیرمسلمانی را به آتش جهنم نمی سوزاند. (نساء/97-99 و توبه/106)

ـ حضرت آدم را از همان ابتدا برای آمدن به زمین خلق کرد (بقره/30) با اینحال به او لطف نمود تا مدتی را در آسایش زندگی کند و هشدار داد که ابلیس در سدد گرفتن آن آسایش از اوست و باید که مراقب باشد و این خود آدم بود که آن نعمت الهی را به خواست خویش از دست داد. (بقره/35-37 و اعراف/19-25 و طه/115-126)

ـ برای عذاب شنونده موسیقی و بدحجاب و.... شرایط و مراحلی را قرار داده و تا آن شرایط و مراحل نباشد وی را عذاب نمیکند

- برای امر به معروف و نهی از منکر شرایط و مراحلی قرار داده است و به هیچ کس اجازه نداده است به محض دیدن یک فرد بدحجاب، شخصیت او را هدف بگیرد

ـ همانطور که خلق میکند روزی هم میدهد (هود/6) اما قواعد دنیای مادی را هم به هم نمیزند چون حکیم است و از قواعد این دنیا، تلاش برای گرفتن روزی است: دادن روزی از خداست و گرفتنش از ما.

با این توضیح روشن میشود آنگونه که شما تصور کرده اید منافاتی میان رحمت الهی و عذاب الهی نیست و هر یک در مدار حکیمانه خود بکار میروند و بی عدالتی ای رخ نمیدهد پس دلیلی هم ندارد کسی را که به رحمانیت و رحیمیت خداوند قایل است را کافر بدانیم.

ضمنا پی بردن به یگانگی خداوند لزوما مبتنی بر دانستن قواعد پیچیده فلسفی نیست.

در پناه حق

مارینر;738375 نوشت:
ولی مسلمین با اینکه این بی عدالتی ها و این نامهربانی ها رو میبینن و باز به رحمن و رحیم بودن خدا اعتقاد دارند رو به خاطر این اعتقاد اشتباهشون آتیششون نمیزنه تا آدم بشن و چشماشون رو باز کنن ...

سلام
ايا واقعا اين ناملايمات از طرف خداست؟
فقري كه گريبانگير مستضعفين است از طرف خداست؟
جنگ و خونريزي در دنيا از ناحيه اوست؟
يعني اراده و اختيار انسان و اعمال او هيچ دخلي در بلاهايي كه به سرش مي ايد ندارد؟
خداوند ميفرمايد:
ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذيقَهُمْ بَعْضَ الَّذي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (41)
وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ (30)
فساد زمين و اسمان بدست انسان بوده و هر مصيبتي كه به سرش مي ايد از خود اوست.
البته گاهي سختي ها و ناملاينات زندگي از باب امتحان است كه انهم حكيمانه بوده و پس از ان خير عظيمي به بنده خواهد رسيد تا به طرز عجيبي جبران سختي كشيدن او بشود.

[="Franklin Gothic Medium"]

مارینر;738375 نوشت:

با سلام .
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ...

سوال من این هست ...
بسیاری از انسانها تو دلشون اعتقاد به خدا دارند ... بعضی ها اعتقاد به مسیحیت دارند... برخی اعتقاد به اسلام دارند و برخی بت پرست هستند ...
بت پرسته خداش رو یه جور تعریف میکنه
مسیحیه خداش رو یه جور تعریف میکنه
و مسلمونه خداش رو یه جور تعریف میکنه

و هر یک صفاتی رو هم برای خداشون در نظر میگیرن .
مثلا مسیحی ها اعتقاد به پدر ... پسر ... روح القدس دارن ... و خداوند در قرانش میگه خدا نه زاده شده و نه زاییده شده ... و در قرانش خداوند اظهار میکنه کسانیکه اعتقاد به این دارند که مسیح فرزند خداست کافر هستند ... و تو اون دنیا پدرشونو در میاره و تو اتیش جهنم میسوزونتشون تا بفهمن که مسیح فرزند خدا نیست و آدم بشن .

اما صحبت من سره اینه که چطور مسلمونهایی که به رحمن و رحیم بودن خدا اعتقاد دارن ... کافر محسوب نمیشن ...
مگه نه اینه که خدا برای یه سیب انسان رو از بهشت انداخت بیرون .
مگه نه اینه که هر کی در این دنیا موسیقی گوش بده ،،، خدا در اون دنیا سرب داغ میریزه تو گوشاش ...
مگه نه اینه که هر کی موهاش بیرون باشه خدا اون رو از موهاش میگیره و تو دیگ های اتیشین میندازه ...
مگه نه اینه که مومنین برای یه بد حجابی جفت پا میرن تو شخصیت طرف ...
مگه نه اینه که خدا این همه ادم اورده تو دنیا و دارن از گرسنگی میمیرن

اگر من به بچم بگم دست به این سیب نزن ... بیام ببینم سیب رو خورده از خونم بندازمش بیرون ...
اگر من یه کسی که موسیقی گوش میده رو بگیرم و تو گوشاش اهن مذاب بریزم
اگر من یه دیگ مذاب درست کنم و ادمایی که حجابشون بد هستش رو بندازم توش ...
اگر من مهمون خونمون دعوت کنم و بهشون گرسنگی بدم تا بمیرن ..
بازم میتونم ادعای رحمن رحیمی کنم

چطور هستش که خداوند به خاطر چیزی که اثباتش نیاز به دانستن مقدمات فلسفی داره و یک انسان عادی بدون دانستن اونها نمیتونه به واحد بودن خداوند پی ببره ( مسیحیان ) رو کافر میدونه ... و پدرشونو در میاره .
ولی مسلمین با اینکه این بی عدالتی ها و این نامهربانی ها رو میبینن و باز به رحمن و رحیم بودن خدا اعتقاد دارند رو به خاطر این اعتقاد اشتباهشون آتیششون نمیزنه تا آدم بشن و چشماشون رو باز کنن ...

با تشکر از راهنمایی شما .


بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم سرکار مارینر ...
فهمیدن رحمان و رحیم بودن یا نبودن خدا هم ظاهراً چندان ساده نیست ... :Nishkhand: مثلاً شما مطمئن هستید که خدایی که توصیف کردید حتماً رحمان و رحیم نیست و ما به خدا دروغ بسته‌ایم که او را رحمن و رحیم می‌دانیم و ما هم مقابل شما تمام قد ایستاده‌ایم و اطمینان داری که خداوند رحمان و رحیم است! یا یک نفر دارد بدیهیات را انکار می‌کند و یا اینکه فهمیدن همین صفات هم نیاز به دقت بیشتری دارد و به این راحتی نمی‌توان بر اساس تجربیات ظاهری خودمان در موردش قضاوت کنیم ... کدام بخش دین هست که تعقل نخواهد که این بخشش تعقل نخواهد؟ ... :ok:
خدایی که قران به ما معرفی می‌کند خدایی است که فرمود حزقیل مؤمن آل فرعون را از مردمانی که تهدیدش می‌کردند امانش دادیم «فَوَقَاهُ اللَّـهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُ‌وا ۖ وَحَاقَ بِآلِ فِرْ‌عَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ» [غافر، ۴۵] و بروید در روایات بخوانید که این امان دادن به او از طرف خداوند چطور بوده است و چه کارها که با آن مؤمن نکردند ... «َفَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ اللَّهِ لَقَدْ قَطَعُوهُ إِرْباً إِرْباً- وَ لَكِنْ وَقَاهُ اللَّهُ أَنْ يَفْتِنُوهُ فِي دِينِه‏» که یعنی امام صادق علیه‌السلام فرمودند که او را گرفتند و قطعه‌قطعه‌اش کردند ولیکن خداوند از دین او محافظت کرد ...

شا نگران فقر و نداری مردم هستید؟ نگران گرسنگی‌اشان هستید؟ دینی را دوست دارید که فقرو نداری درش نباشد؟ دینی را دوست دارید که خدایش بخشنده‌ای باشد که همه را غرق در طلا و جواهر کند؟ بهشتی را دوست دارید که همینجا در دنیا باشد؟ این همه خوردن و آشامیدن چه سود وقتی دست آخر پرورده‌ی این همه ناز و نعمت که بدن عزیز است که امروز تحمل نداریم خطی بر قامتش بیفتد جایگاهش قبر سرد و تاریک خواهد بود و غذای کرمان خواهد شد؟ ... شما دین را برای بدن و رفاه مادی می‌خواهید و خدا دین را برای حیات ابدی قرار داده است ... روز قیامت گروهی از گروهی می‌پرسند چقدر در دنیا درنگ کردید و آنها که بهتر می‌دانند می‌گویند یک روز یا کمتر از یک روز ... شما نگران یک نیم‌روز سختی انسان‌ها هستید و خداوند ما و شما را هشدار از بیچارگی ابدی می‌دهد ... ابدی یعنی اینک انتهایی برایش نیست ... یعنی بعد از یک میلیون سال تحمل عذاب هنوز به نسبت آینده انگار که تازه از ابتدا وارد عذاب شده باشند ...
تمام عمرش را صرف ورزش می‌کند و بدنش را می‌سازد و انواع کرم‌ها و لوسیون‌ها را از اقصی‌نقاط کره‌ی زمین می‌خرد و به خودش می‌مالد و یک سال بعد از این بدن جز چند استخوان و بویی متعفن باقی نمانده ...

تا نگاهتان به خوبی و بدی محدود به چهارچوب دنیا باشد حق دارید اگر اسلام را دین موجهی ندانید ... بدون اعتقاد به آخرت اسلام فشل است و دم‌بریده ... دنیا اصلاً محل عدالت خدا نیست و محل آزمایش و ابتلاء است ... و انسان در سختی خلق شده است ... «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ»[البلد، ٤] در دنیا قرار است فرصت مهیا باشد تا همه بتوانند هر کسی به مقداری که برایش مقدر شده است ار اختیارشان سوء استفاده کنند ... از امکاناتشان سوء استفاده کنند ... قرار است آمریکا این همه خون‌ریزی کند و خدا مستقیماً جلویش را نگیرد تا همه چیز طبیعی به نظر برسد ... و البته خداوند چیدمان شرایط را طوری می‌گذارد که فرصت برای خوب بودن هم باشد ...

قصد ندارید برای یک بار هم که شده از زاویه‌ی نگاه دین به خلقت خدا نگاه کنید تا همه چیز برایتان معنا و مفهوم دیگری پیدا کند؟

در پناه خدا باشید
یا علی علیه‌السلام

سلام ...
جناب سین امیدوارم که خوب خوش و سلامت باشین ....

پس به نظره شما باید بریم اون دنیا بعد از اون رحمن و رحیم بودن خدا برای ما اثبات میشود !!!
خوب چه کاریه ... هر وقت رفتیم اون دنیا و برامون ثابت شد خدا رحمن و رحیم هست به این اعتقاد پیدا میکنیم که خدا رحمن رحیمه ...
نکنه شما هم از قشر اون آدمهایی هستی که اعتقاد داری بهشت تنگ هست و جا کم هست بنابراین کسانیکه زودتر اعتقاد پیدا کردن باید برن بهشت و جا برای کسانیکه حقایق را دیده اند و ایمان اورده اند نیست .
به هر حال ... صحبتها و مثالهایی که من گفتم مستقل از زمان بود ... وقتی خدا بابته یه کم مویه بیرون مونده یه ظرف پر از مواد آتشین درست میکنه و آدم رو زنده زنده میندازه توش ... و شما بهزور میخوای به من بگی مهربانیت خدا رو درک نمیکنی ...

شیطان 6000 سال پرستش خدا رو کرد ... بعدش خدا انسان رو خلق کرد و به شیطان گفت جلوش سجده کن ... و ...
اگر خدا مهربان بود چنین رفتاری با چنین وضعیتی رو انجام نمیداد ...
مثلا یه فیلم سینمایی جلویه شیطان و سایر فرشته ها پخش میکرد و عظمت انسان رو به رخ میکشید و فرشته ها ناخودآگاه جلوش سجده میکردن و ...

4 تا از مهربانی های خداتون رو میشه بنویسین ....

مارینر;738375 نوشت:
اما صحبت من سره اینه که چطور مسلمونهایی که به رحمن و رحیم بودن خدا اعتقاد دارن ... کافر محسوب نمیشن ...
مگه نه اینه که خدا برای یه سیب انسان رو از بهشت انداخت بیرون .
مگه نه اینه که هر کی در این دنیا موسیقی گوش بده ،،، خدا در اون دنیا سرب داغ میریزه تو گوشاش ...
مگه نه اینه که هر کی موهاش بیرون باشه خدا اون رو از موهاش میگیره و تو دیگ های اتیشین میندازه ...
مگه نه اینه که مومنین برای یه بد حجابی جفت پا میرن تو شخصیت طرف ...
مگه نه اینه که خدا این همه ادم اورده تو دنیا و دارن از گرسنگی میمیرن

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام به شما و همگی

شما مطمئن هستی که خداوند انسان رو برای یه سیب انداخت بیرون؟ فکر میکنین که یه داستان مفهومی چنین چیزی رو داره میگه؟ سعی کن که از یه زاویه دیگه به موضوع نگاه کنی.

آیا شما با چشم خودت دیدی که خداوند سرب داغ بریزه توی گوش کسی که موسیقی گوش میده؟ اونم موسیقی، چیزی که انسان در لحظه ی اول شنیدنش به یاد زیبایی ها و جلال و عظمت میوفته... چیزی که مستقیما با روح انسان همسو میشه و احساسات آدم رو در آغوش میکشه و چیزی جز دلنشینی برای ما نمیاره...؟ آیا خداوند، الله، برای چنین چیزی سرب داغ میریزه تو گوش افراد؟

خود شما دیدین که اگر کسی موهاش بیرون باشه خداوند اون رو از مو آویز کنه و در دیگ اتش بندازه؟ بخش عظیمی از تاریخ انسانی، حجاب و البسه انسان ها، شاید انسان های پاک (از نوع غیر مسلمان)، دارای روسری یا پوشش کامل موی سر نبودن. آیا خدا برای چنین چیزی اونارو میندازه توی آتش؟

مومنینی که برای یه بد حجابی با جفت پا برن تو صورت کسی، مومن نیستن، انسان هایی متعصب با درکی غلط از دین هستن که به همون پایه های دینیشون از روی عادت و تعصب چسبیدن و فراموش کردن که یک فرد دینمدار و مومن مسئولیتش در رفتار، اخلاق، بیش از هر شخص دیگه هست و مهم تر از هرچیز دیگه، چون خدا سر حق الناس با کسی شوخی نداره. و به قول شما جفت پا رفتن تو صورت کسی (بدحجاب) یا توهین کردن شخصی بدحجاب توسط فردی که لایق قضاوت و اجرا نیست، یک خطای اخلاقی بزرگ هست و این کار در شان یک فرد مومن نیست.

پیشنهاد میکنم، خدا رو اونطور که خودتون میتونین بیابین، پیدا کنین و درک کنین؛

با سلام

مارینر عزیز .. یک پیشنهاد دارم براتون ..

بیاید بصورت رندوم ، مواردی رو که در قرآن براش عذابی در نظر گرفته شده انتخاب کنید ... و عمدا انجامش بدید.. البته عاقلانه باشه انتخابتون : مثل نماز خواندن و نخواندن ، رعایت حجاب کردن و یا بقول شما مو بیرون گذاشتن ، موسیقی و ... مسایل این چنینی .

بالفرض به گفته شما ، موسیقی ..

یک مدت موسیقی ای رو که حرام اعلام شده ، گوش کنید .... بعد یک مدت اصلا گوش نکنید .. در تمام طول زمان انجام این آزمایشات ، حتما هرروز در یک مکان خلوت به تنهایی بنشینید و چشماتون رو ببندید .. افکارتون رو کنترل کنید و فقط به نتیجه ی اون عملی که انتخاب کردید و روحا روش تحقیق می کنید فکر کنید .. مثلا بعد از چندساعت گوش کردن به موسیقی ، با خودتون خلوت کنید و رجوع کنید به درونتون ... ببینید چی دستگیرتون میشه ؟

اگر یک هفته رو کامل موسیقی گوش دادید ، یک هفته رو هم اصلا گوش ندید ... و دوباره در این مدت هم مراقبه کنید ... احوالات خودتون رو بررسی کنید ، حتی گاهی یادداشت کنید ...

در پایان این دوره ، خودتون در خلوت خودتون خوب سبک سنگین کنید ببینید ، آرامش کدام دوره براتون بیشتر بوده ؟

شما اصلا هیچی رو موکول نکنید به اون دنیا ... نقد رو بچسبید ... ببینید اصلا چرا خدا این حرفو زده ... آیا ضرری متوجه مخلوقش بوده ؟ آیا بیکار بوده خواسته دور همی بخندیم ؟ آیا اون چیزی میدونه که ما نمیدونیم ؟ آیا از سیستم بدن مخلوقش باخبر بوده ؟ آیا خواسته آتو بده دست مخلوقش ، یا شایدم سوتی داده ؟!

اینا همش احتماله دیگه ...

بنده اعتقادی به شناخت خدا از طریق فلسفه ندارم ، البته سوادشم ندارم ، اما یک چیزی رو فهمیدم ... اینکه هر چیزی که گفته شده اونور باعث عذاب میشه ، اینجا هم میشه ، منتها میگن طرف ضربه خورده بدنش گرمه نمیفهمه ، مصداق ماست... بعد از مدتی صداش در میاد!!

در وصف رحمن و رحیم بودن پرودگار همین بس که ، خلقمون کرده و بهمون عقل داده و اشرف مخلوقات شدیم و اختیار داده بهمون که فکر کنیم و به چالش بکشیم همه چیزو حتی خودشو ... بهمون دستور زندگی کردن سالم رو داده ، دستمون رو رها نکرده ، حتی دستور تغذیه ای داده ، الگوهایی برای زندگی برتر برامون فرستاده ، با نصبت دادن بعضی غذابها به بعضی اعمال خواسته مارو متوجه ضرر یکسری از موارد بکنه .. نفس میکشیم راه میریم میخوریم تولید نسل میکنیم هر کاری که میخوایم میکنیم و پررو پررو تو روش وامیستیم میگیم خودتو به ما ثابت کن و اگر بخواهی و بطلبی ، ثابت میکنه و باب رحمت و مغفرت رو به روت باز میکنه ..

چه چیزی جز رحمت و نور میشه دید ؟

بیماریهایی که در اثر گوش دادن به هر نوع موسیقی حرامی گرفتارش میشیم ، خودش مصداق سرب داغه ، چرا راه دور میرید ، نرید تو آخرت ... بیاید همینجا .. فقط خوب نگاه کنید .. موزیک مستقیم روی ضربان قلب تاثیر میزاره و جالبه که ، این خودش یعنی اینکه خدا این روزارو دیده بود که چطور با موزیک دارن حتی فعالیت جنسی و سن بلوغ رو کنترل میکنن ...

این نشونه ی مهربان بودن خدا با بنده هاش نیست ؟ دیگه با چه زبونی منعمون کنه از چیزی که برامون مضره ... شما بچت وقتی میره سمت آتیش یه بار با ملایمت تذکر میدی ، دوبار تذکر میدی ... دیگه بار سوم داغ میکنی صداتو ممکنه بلند کنی ... اون که چیزی از آتیش نمیفهمه درکی نداره ، ولی خشم شمارو متوجه میشه و کمی پی به اهمیت موضوع میبره ...

آیا خشمگین شدن هرزگاهی پدرمادر و تنبیه کردن و خط و نشون کشیدنشون ، نشانه ی بدجنس بودنشونه یا محبت زیاد و آینده نگری ای که در پس رفتار اشتباه مون میبینن؟

مارینر;738375 نوشت:
اگر من به بچم بگم دست به این سیب نزن ... بیام ببینم سیب رو خورده از خونم بندازمش بیرون ...
اگر من یه کسی که موسیقی گوش میده رو بگیرم و تو گوشاش اهن مذاب بریزم
اگر من یه دیگ مذاب درست کنم و ادمایی که حجابشون بد هستش رو بندازم توش ...
اگر من مهمون خونمون دعوت کنم و بهشون گرسنگی بدم تا بمیرن ..
بازم میتونم ادعای رحمن رحیمی کنم

سلام خانم مارینر

من به این موضوعی که شما استارت زده اید ، علاقه دارم .. من یک کارشناس دینی نیستم ، از منظر خودم پاسخهایی به فراخور وقتی که دارم ، و خودم با عقل خودم بهش رسیدم رو به تدریج اینجا قرار میدم ...

دیدید اقایون پزشکها ، چقدر این روزها ، از دو قاتل سفید ، یعنی نمک و شکر ، بد میگن ، چقدر یکسره در رسانه ها ، توسط پزشکها توصیه میشه تا حد امکان مردم از این دو ماه غذایی ؛ بخاطر مبتلا نشدن به بسیاری از بیماریها ، دوری کنن ... ایا اینکه اون پزشک میگه این دو ماده غذایی رو نخورید و در ظاهر داره افراد عادی رو از انجام عملی منع میکنه ، به مهربانی و دلسوزی اون پزشک ربط داره یا به نامهربانیش؟ شاید اگر یک فرد غیر مطلع نسبت به فلسفه این کار باشه یا یک فردی که تابع شکمش باشه ، فکر کنه اون پزشک داره حرف بی ربط میزنه ... اما واقعیت اینه که در بدن ما مکانیزمی طراحی شده که مثلا مصرف نمک و سدیم باعث اسیب رسوندن به بعضی از مکانیزم های بدن میشه که حتی بعضی از این اسیبها کشنده هست!

ما انسانها یک جسم داریم و یک روح ... روح ما انسانها ، مکانیزمش فقط و فقط در اختیار خداوند هست... اگر یک پزشک میتونه برای جسم ما خوب و بد رو تعیین کنه ، تنها کسی که میتونه برای روح ما خوب و بد رو تعیین کنه ، خداوند هست... خداوندی که خودش انسان رو افریده ، دقیقا عین مهربانیش هست که میدونه اگر انسان مثلا نماز نخونه ، چه بلایی سر روحش میاد ، اگر به موسیقی مبتذل الوده بشه ، چه بلایی سر روح و حتی جسمش میاد ، اگر به بی حجابی مبتلا بشه ، چه بلایی سرش میاد .. خداوند این دستورات رو به بنده هاش داده که رعایت کنند ، چون به نفع خودشون هست ، همونطور که مصرف نکردن نمک ، به نفع یک شخص هست ، رعایت دستورات الهی هم به همون منزله هست....

اما زندگی ما در این دنیا نسبت به زندگی در اخرت ، مثل زندگی یک جنین نسبت به زندگی در این دنیا هست... وقتی مثلا یک مادر یک جنین ، سیگار یا الکل مصرف میکنه ، وقتی یک جنین در شکم مادرش ، ضربه ای میخوره ، این مسائل در دوران جنینی ممکنه نمود پیدا نکنه ، اما اون بچه زمانی که به دنیا میاد ، به خاطر اهمال کاری مادر، ممکنه یک عمر در این دنیا ، بخاطر معلولیتهای جسمی و یا ذهنی عذاب بکشه...

حال زندگی ما هم در این دنیا حکم زندگی جنینی رو داره ... اگر اون دنیا عذابی هست ، بخاطر نقصهایی هست که خودمون در این دنیا برای خودمون بوجود اوردیم که در این دنیا ، نمودش رو متوجه نمیشیم .. اگر کسی در این دنیا به پدر و مادرش بدرفتاری میکنه و در اون دنیا دچار عذاب میشه ، این ربطی به خداوند نداره ، چون این اتشی بوده که خودش در این دنیا برای خودش بوجود اورده ، از این تشبیه ها در قران زیاده .. مثلا گفته شده مال یتیم رو نخورید چون مال یتیم برای شما حکم خوردن اتش رو داره.. یعنی وقتی کسی مال یتیمی رو میخوره ، واقعا داره اتش میخوره ، منتهی چون در این دنیا ، جنین هست و در حصار ماده هست ، این اتش و این عذابی که خودش با دست خودش به وجود اورده ، رو نمیتونه لمس کنه ... تا زمانی که در دنیای اخرت که حیات اصلی اونجا هست ، متولد بشه و تازه اونجا ببینه چه مکافاتهایی بخاطر ملاحظاتی در این دنیا ، برای خودش فراهم کرده....

مارینر;738375 نوشت:

با سلام .
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ...

سوال من این هست ...
بسیاری از انسانها تو دلشون اعتقاد به خدا دارند ... بعضی ها اعتقاد به مسیحیت دارند... برخی اعتقاد به اسلام دارند و برخی بت پرست هستند ...
بت پرسته خداش رو یه جور تعریف میکنه
مسیحیه خداش رو یه جور تعریف میکنه
و مسلمونه خداش رو یه جور تعریف میکنه

و هر یک صفاتی رو هم برای خداشون در نظر میگیرن .
مثلا مسیحی ها اعتقاد به پدر ... پسر ... روح القدس دارن ... و خداوند در قرانش میگه خدا نه زاده شده و نه زاییده شده ... و در قرانش خداوند اظهار میکنه کسانیکه اعتقاد به این دارند که مسیح فرزند خداست کافر هستند ... و تو اون دنیا پدرشونو در میاره و تو اتیش جهنم میسوزونتشون تا بفهمن که مسیح فرزند خدا نیست و آدم بشن .

اما صحبت من سره اینه که چطور مسلمونهایی که به رحمن و رحیم بودن خدا اعتقاد دارن ... کافر محسوب نمیشن ...
مگه نه اینه که خدا برای یه سیب انسان رو از بهشت انداخت بیرون .
مگه نه اینه که هر کی در این دنیا موسیقی گوش بده ،،، خدا در اون دنیا سرب داغ میریزه تو گوشاش ...
مگه نه اینه که هر کی موهاش بیرون باشه خدا اون رو از موهاش میگیره و تو دیگ های اتیشین میندازه ...
مگه نه اینه که مومنین برای یه بد حجابی جفت پا میرن تو شخصیت طرف ...
مگه نه اینه که خدا این همه ادم اورده تو دنیا و دارن از گرسنگی میمیرن

اگر من به بچم بگم دست به این سیب نزن ... بیام ببینم سیب رو خورده از خونم بندازمش بیرون ...
اگر من یه کسی که موسیقی گوش میده رو بگیرم و تو گوشاش اهن مذاب بریزم
اگر من یه دیگ مذاب درست کنم و ادمایی که حجابشون بد هستش رو بندازم توش ...
اگر من مهمون خونمون دعوت کنم و بهشون گرسنگی بدم تا بمیرن ..
بازم میتونم ادعای رحمن رحیمی کنم

چطور هستش که خداوند به خاطر چیزی که اثباتش نیاز به دانستن مقدمات فلسفی داره و یک انسان عادی بدون دانستن اونها نمیتونه به واحد بودن خداوند پی ببره ( مسیحیان ) رو کافر میدونه ... و پدرشونو در میاره .
ولی مسلمین با اینکه این بی عدالتی ها و این نامهربانی ها رو میبینن و باز به رحمن و رحیم بودن خدا اعتقاد دارند رو به خاطر این اعتقاد اشتباهشون آتیششون نمیزنه تا آدم بشن و چشماشون رو باز کنن ...

با تشکر از راهنمایی شما .

ای داد بی داد!!!

ما از خدا میترسیم برای چی از خدا میترسی این حرف غلطیه که از خدا بترسیم خدا پدر اینو اونو درمیاره؟؟؟ {{خدایا تو پدرمونو درمیاری!!!}}

خدا تو جونه انجیر خدا تو چشم پراونه ست وقتی از روزنه پیله اول نگاهش رو به جهان میکنه خدا بزرگتر از توصیف انبیاست بام ذهن ادمی حیاط خانه خداست خدا به من نزدیکه همین قدر که تو از من دوری...


ازخدا بترس این حرف غلت در اندیشه ها ما تاثیر منفی گذاشته ما نمیتوانیم الان روایت هارو درک کنیم ایات رو درست درک کنیم ما هنوز اینو درک نکردیم قران میگه عذاب هایی که ثمره گناهان شماست ربطی به من خدا نداره گردن من نندازید بدنت درد میکنه به من دکتر چه ربطی داره من دارم درمان میکنم کمتر درد بکشی من دارم درمان میکنم کمتر درد بکشی تو خودت درد رو درست کردی تاریکی رو خودت بوجود اوردی...
من فقط انظار دادم این کار انجام نشه...

خدا میگه در دیوار رو گفتم منو به بندم خبر بدین گفت در حیرتم که پشت به محراب کردی در کشوری که قبله نما موج میزند.

در ضمن تو کدوم ایه گفته سرب داغ میریزم تو حلق فلانی .... چون بیشتر این اصطلاح استفاده میشه یا تو گوش هاشون...

تو اتش سوزوندن یک فرد بخاطر حرف یک حرف اشتباه قراره سالیان سال تو اتیش ادمو بسوزونه یعنی چی اصلا این حرف منطقیه...


در ضمن قران کتاب الله است صدای الله است ما تعریف تمجید نمیکنیم اعتقاد هم نداریم خداوند رحمان ورحیم هست مایقین داریم خداوند رحمان ورحیمه کلام صریح قران هست ما چند ایه بسم الله الرحمن الرحیم داریم؟؟؟

قرآن كريم‌، 114 سوره دارد. 113 سورة آن با "بسم اللّه الرحمن الرحيم‌" آغاز مي‌شود، و تنها سورة توبه ـ نهمين سورة قرآن ـ با "بسم اللّه‌" آغاز نمي‌شود، و در سورة نمل دو "بسم اللّه‌" هست‌; يكي در آغاز سوره و ديگري در آية 30. بنابراين‌، در قرآن 114 "بسم اللّه الرحمن الرحيم‌" هست‌. البته اگر "بسم اللّه‌" تنها را، بدون "الرحمن الرحيم‌" حساب كنيم 115 مي‌شود; زيرا در سورة هود آية 41 مي‌خوانيم‌: "بِسم‌ِ اللّه‌ِ مَجرئ‌ها ومُرسـئها" نتيجه اين كه "بسم اللّه الرحمن الرحيم‌" 114 بار در قرآن ذكر شده است و "بسم اللّه‌" 115 بار تكرار شده است‌.

خدا چرا یک بار بسم الله الرحمن الرحیم نگفت 115 بار گفته شده که چی بشه مگه به ما نگفتن فکر کن!!!که چی بشه بفمیم فقط الله ارحمن الرحمین است که بفهمیم رحمن رحیم است {{{{به قول قران ایا در این می اندیشید؟}}}}

تو این دنیا این همه ادم فقیرن ودارن از گشنگی میمیرن پس شما میفرماید که خداوند این کار روکرده ؟


جواب

خداوند هيچ‌‌گاه به کسي ظلم نمي‌‌کند و هيچ کسي از خدا عادل‌‌تر نيست و خداوند عالم کائنات را بر اساس عدالت پايه‌‌ريزي نموده است بنابراين گرفتاريهايي که براي شما و يا ساير افراد پيش آمده، هيچ ربطی به عدالت خداوند ندارد، بلکه:
گرفتاريهايی كه براي مؤمنين پيش مي‌آيد يا به خاطر ندانم كاريهاي خود آنها يا آزمايش‌‌هاي الهي يا براي بالابردن درجات معنوي آنها است
توضيح مختصر هر يك اين‌ است كه:


الف) گاهي انسان مرتكب خطاها و اشتباهاتي مي‌‌گردد كه پيامد آن‌ها به صورت گرفتاري و بلا در زندگي دنيا پديدار مي‌گردد.

هرگناه، اثر و پيامد مخصوصی دارد؛ برخي گناهان فقر مي‌‌آورد، برخي هم گرفتاري ديگر ايجاد مي‌‌كند. چنانچه امام علي(ع) در دعاي كميل مي‌‌فرمايد: «اللّهم اغفر لي الذنوب التي تهتك العصم اللهم اغفر لي الذنوب التي تنزل النقم اللهم اغفر لي الذنوب التي تغير النعم اللهم اغفر لي الذنوب التي تحبس الدعاء اللهم اغفر لي الذنوب التي تنزل البلاء»؛ خدايا گناهاني كه سبب رسوايي مي‌‌گردد، و گناهاني كه موجب خشم وانتقام تو مي‌‌گردد، گناهاني كه نعمت‌‌هاي تورا تغيير مي‌‌دهد، مانع ازاجابت دعامي‌گردد و گناهاني كه سبب نزول بلا مي‌‌گردد. بر‌من ببخش و بيامرز.

در هر صورت اين گرفتاريها هم به خاطر آن است كه كيفر گناهان او باشد و چون خدا بنده‌‌ي مؤمنش را دوست دارد در برابر برخي از گناهان او را گرفتار مي‌‌كند تا كيفر خطاي او در همين دنيا گردد و در آخرت سبكبار باشد و اين خود لطف و رحمت خدا نسبت به بنده مؤمن است.

ب) امتحان‌‌هاي الهي: گاهي گرفتاريها به خاطر آنست كه مورد آزمايش وامتحان الهي قرار مي‌‌گيرد.
يكي از سنت‌‌ها و قانون‌‌هاي ثابت خدا این ‌است كه مؤمنين را آزمايش مي‌‌كند، چنانچه قرآن كريم در آيات زياد به اين مسئله اشاره دارد براي نمونه:

در سوره آل عمران آيه 186 مي‌‌فرمايد: «لتُبلونّ في أموالكم و أنفسكم و لتسمعن من الذين اوتوا الكتاب من قبلكم و من الذين أشركوا أذي كثيراَ و إن تصبروا و تتقوا فإن ذلك من عزم الأمور»(آل عمران/186)؛

«البته، ‌آزمونهاي مالي و جاني(بسيار) در پيش خواهيد داشت، و بي ترديد و ناگزير، از پيروان(دروغين) كتابهاي آسماني پيشين و نيز از كساني كه مرام شرك را برگزيده‌‌اند، آزار و زخم زبان فراوان خواهيد ديد، اگر صبر پيشه کنيد و استقامت كنيد، همه كارهايتان روبراه خواهد شد و توفيق رفيق شما خواهد گرديد».


در جاي ديگر مي‌‌فرمايد: «آيا مردم چنين پنداشته‌‌اند كه به صِرف اينكه بگويند: ايمان آورديم؛ رهايشان مي‌‌كنند و در بوته آزمايش قرارشان نمي‌‌دهند؟ حال آنكه ما امتهايي را كه پيش از اينان بوده‌‌اند نيز آزموده‌‌ايم.(پس، ناگزير مسلمانان را هم خداوند خواهد آزمود) و معلوم خواهد گردانيد كه چه كساني داراي ايمان راستين هستند و چه كساني بدروغ ادعاي ايمان كرده‌‌اند».

البته آزمايش‌‌هاي الهي چارچوب مشخص و معين ندارد، بلكه هر كس متناسب با حالات روحي‌‌اش آزمايش و امتحان مي‌‌گردد. لذا در آيه ديگر مي‌‌فرمايد: «وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ»(انبياء: 21/35) «ما شما را به بديها و خوبيها آزمايش مي‌كنيم و سرانجام به سوي ما بازگردانده مي‌شويد».

خداوند هم انسان‌‌هاي مؤمن را در كوره بلاها و غمها پخته و ايمان او را خالص مي‌سازد. همچنين جدا ساختن صفوف مؤمنين راستين از كساني كه صرفا در زبان مؤمن هستند از ديگر حكمت‌‌هاي امتحان‌‌هاي الهي است. چنانچه امام علي(ع) مي‌‌فرمايد: «لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَنْ يُمَحَّصُوا وَ يُمَيَّزُوا وَ يُغَرْبَلُوا وَ يُسْتَخْرَجُ فِي الْغِرْبَالِ خَلْقٌ»؛ «بايد مردم خالص شوند و امتحان گردند و تميز داده شوند و غربال شوند، و استخراج شوند».


مارینر;741051 نوشت:
سلام ...
جناب سین امیدوارم که خوب خوش و سلامت باشین ....

پس به نظره شما باید بریم اون دنیا بعد از اون رحمن و رحیم بودن خدا برای ما اثبات میشود !!!
خوب چه کاریه ... هر وقت رفتیم اون دنیا و برامون ثابت شد خدا رحمن و رحیم هست به این اعتقاد پیدا میکنیم که خدا رحمن رحیمه ...
نکنه شما هم از قشر اون آدمهایی هستی که اعتقاد داری بهشت تنگ هست و جا کم هست بنابراین کسانیکه زودتر اعتقاد پیدا کردن باید برن بهشت و جا برای کسانیکه حقایق را دیده اند و ایمان اورده اند نیست .
به هر حال ... صحبتها و مثالهایی که من گفتم مستقل از زمان بود ... وقتی خدا بابته یه کم مویه بیرون مونده یه ظرف پر از مواد آتشین درست میکنه و آدم رو زنده زنده میندازه توش ... و شما بهزور میخوای به من بگی مهربانیت خدا رو درک نمیکنی ...

شیطان 6000 سال پرستش خدا رو کرد ... بعدش خدا انسان رو خلق کرد و به شیطان گفت جلوش سجده کن ... و ...
اگر خدا مهربان بود چنین رفتاری با چنین وضعیتی رو انجام نمیداد ...
مثلا یه فیلم سینمایی جلویه شیطان و سایر فرشته ها پخش میکرد و عظمت انسان رو به رخ میکشید و فرشته ها ناخودآگاه جلوش سجده میکردن و ...

4 تا از مهربانی های خداتون رو میشه بنویسین ....

مگر عبادت شیطان مزد داره میدونی اگر خدا مالیاتشو بگیره چی میشه گذاشتم 6000 سال باهام حرف بزنی خدا به خاطر خودش گفت به ادم سجده کن نه به شیطان دیونه گفت به این سمت سجده کن که قدرت عبادتت بالاتر بره تابه من نزدیک تر بشی سخن رب الارباب برای هر کسی چطور است ایادستور است یا رحمت بعضی ها که خود خاه هستند مانند شیطان که کسی را والاتر از خودشان نمیبینند و امر خداوند را زیرپا نهاده و مغرور و متکبر میشوند تکبر یعنی خود جهنم او را از درگاه خویش دور ساخت که برگردد...


بسم الله الرحمن الرحیم

درود بر شما؛

مارینر;738375 نوشت:
[چرا مسلمانان] باز به رحمن و رحیم بودن خدا اعتقاد دارند

فرض کنید که زمانی بر شما گذشته است که شما اصلاً وجود نداشته‌اید؛ بعد کسی شما را خلق کرده است؛ خلق شده اید اما مثل بعضی از مردمان نمی توانید ببینید و بشنوید و بفهمید؛ حالا همان کس، بدون اینکه شما ذره ای زحمت بکشید یا بدون اینکه از او طلبکاری داشته باشید شما را چشمی داده است تا ببینید و شما را گوش داده است تا بشنوید و شما را عقل داده است تا بفهمید؛ و شما برای هیچکدام از این داشته های ارزشمند زحمتی نکشیده اید و طلبکار هم نبوده اید؛ اگر یک "عاقل" (کسی که عقل دارد و نه اینکه لزوماً عاقلانه عمل می کند) به آن کسی که این داشته های ارزشمند را به شما داده است، رحمان و رحیم بگوید، کار غیرعاقلانه ای انجام داده است؟

مسلمانان به این خاطر است که خداوند متعال را، رحمان و رحیم می دانند؛ چون من به خودم که نظر می کنم بدون ذره ای کار و تلاش و فعالیت، خلق شده ام و اصلاً من نبودم که بخواهم تقاضا یا استحقاقی برای خلق شدن داشته باشم؛ بعد که نگاه می کنم خداوند متعال پدر و مادری برای من قرار داد که مرا بی نهایت دوست داشتند و مهر مرا چنان در دل آنها قرار داد که ناپاکی های مرا نیز بدون ذره ای منت و با محبت جمع می کردند و مرا رشد دادند و حالا که می توانم ببینیم، نظر که می کنم نه برای این دیدن کاری کرده ام و نه طلبی از خداوند متعال داشته ام و او مرا بینا کرده است و او مرا شنوا کرده است و او به من عقل داده است و او مرا روزی می دهد؛ اگر من به این خدایی که به صورت یک طرفه به من محبت می کند رحمان و رحیم بگویم، احتمالاً غیرعاقلانه رفتار نکرده ام.

با احترام:Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم

درود بر شما؛:Gol:

اما در مورد این فرمایش شما:

مارینر;738375 نوشت:
اگر من به بچم بگم دست به این سیب نزن ... بیام ببینم سیب رو خورده از خونم بندازمش بیرون ...
اگر من یه کسی که موسیقی گوش میده رو بگیرم و تو گوشاش اهن مذاب بریزم
اگر من یه دیگ مذاب درست کنم و ادمایی که حجابشون بد هستش رو بندازم توش ...
اگر من مهمون خونمون دعوت کنم و بهشون گرسنگی بدم تا بمیرن ..
بازم میتونم ادعای رحمن رحیمی کنم

فرض کنید مادر یکی از آشنایان شما در حال موت بوده است و برای عمل جراحی نیاز به کمک شما داشته است و شما ماشین خود را فروختید تا مادر آن فرد نجات پیدا کند. حالا همان فرد بعد از چند سال به دلیل یک خصومت شخصی بیاید و فرزند شما را بکشد و اگر فرزند ندارید پدر شما را بکشد و یا مادرتان را بکشد (ان شاء الله که سالهای سال سایه پدر و مادر حضرتعالی بر سرتان مستدام باشد و این بیان بنده فقط عرض مثال است)؛ بعد اموال شما را بردارد و فرار کند؛ بعد از چند سال برگردد و از صمیم قلب به شما بگوید: مرا عفو کنید؛ شما چه خواهید کرد؟ آیا او را می بخشید؟

اگر با همه این ناسپاسی و دنائت‌ها و پستی‌ها شما او را ببخشید و یک عاقلی (کسی که عقل دارد ولی لزوماً عاقلانه عمل نمی کند) که ناظر رفتار شماست به شما بگوید چه قدر رحمان و رحیم، آیا عقلای دیگر به او اعتراض می کنند؟

خداوند متعال، هم او که مرا از هیچ آفرید و واقعاً هم زمانی بر من گذشته است که شی قابل ذکری نبودم، اصلاً رسل خود را فرستاده است تا مرا، هم او که نعمتهای خداوند متعال را استفاده می کنم و حتی یک تشکر خشک و خالی هم از او نمی کنم، مورد رحمت خود قرار داده است:

می فرماید:

نقل قول:
یدعوکم لیغفر لکم من ذنوبکم (شما را می خواند تا مورد مغفرت خود قرار دهد)

می فرماید:

نقل قول:
لولا تستغفرون الله لعلکم ترحمون (چرا از خداوند متعال به خاطر کارهای ناپسند خود طلب مغفرت نمی کنید تا شاید مورد رحمت قرار گیرید)

می فرماید:

نقل قول:
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

به بندگان من بگو ای کسانی که بر نفس خود ظلم کرده اید از رحمت خداوند ناامید نباشید، قطعاً خداوند همه گناهان را می آمرزد که حقیقتاً اوست که آمرزنده مهربان است.

اگر شما نسبت به کسی هر چه بدی خواستید کردید و بعد او همه را ندید گرفت و عاقلی به او گفت رحمان و رحیم، آیا کار غیرعاقلانه‌ای کرده است؟

اگر شما نسبت به کسی بدی کردید و بعد کار خوبی انجام دادید و او اثر همه کارهای بد شما را به کار خوب تبدیل کرد، نمی توان به او گفت رحمان ورحیم؟

نقل قول:
الا من تاب و آمن و عمل صالحاً فاولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات و کان الله غفورا رحیما

اگر خداوند متعال، کسانی که حتی "فاحشه" انجام داده اند، بعد از توبه جزء متقین به حساب آورد، آیا این خداوند را نمی توان رحمان و رحیم دانست؟

اگر خداوند تا قبل از مرگ امکان توبه را فراهم کرده باشد و بعد از یک عمری بطالت همه را ندید بگیرد، آیا این خداوند رحمان رحیم نیست؟

اگر خداوند متعال، آبروی مرا با کارهای زشتم که فقط خودم می دانم و خودش، حفظ کند آیا این خداوند رحمان و رحیم نیست؟

و اما در مورد عذابهای اخروی؛

اگر همان خداوند رحمان و رحیم با همه مهربانی های یک طرفه اش به من فرموده باشد که اعمال شما ظاهری دارد و باطنی دارد و باطن عمل خود را در قیامت مشاهده خواهید کرد و بنابراین، از اعمالی که از آن نهی شده اید دوری کنید چون به نفع خودتان است و من به حرف او گوش نکنم و به سرم بیاید همان اثر کارهای خودم، آیا با رحمانیت و رحیمیت خداوند متعال تعارض دارد؟ آیا اگر کسی بگوید وقتی خداوند هشدار لازم را داده است و خودت گوش نکردی و این هم همانطور که خداوند متعال رحمان رحیم شفیق به تو هشدار داده بود اثر عمل خودت هست، این عذاب تو با رحمانیت و رحیمیت خداوند رحمان و رحیم تعارض ندارد، حرف غیرعاقلانه‌ای زده است؟

نقل قول:
هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِمَا كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ

نقل قول:
هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

نقل قول:
فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

نقل قول:
وَمَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

نقل قول:
الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

نقل قول:
إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ [طور-16]

نقل قول:
إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ [تحریم-7]

و همین خدایی که جهنم را اثر این افعال قرار داده است، می گوید جزای بدی همان است اما جزای خوبی ده برابر آن؛

انصافاً این خدا را نمی توان رحمان و رحیم دانست؟


نوشته اصلی توسط مارینر
سلام ...
جناب سین امیدوارم که خوب خوش و سلامت باشین ....

پس به نظره شما باید بریم اون دنیا بعد از اون رحمن و رحیم بودن خدا برای ما اثبات میشود !!!
خوب چه کاریه ... هر وقت رفتیم اون دنیا و برامون ثابت شد خدا رحمن و رحیم هست به این اعتقاد پیدا میکنیم که خدا رحمن رحیمه ...
نکنه شما هم از قشر اون آدمهایی هستی که اعتقاد داری بهشت تنگ هست و جا کم هست بنابراین کسانیکه زودتر اعتقاد پیدا کردن باید برن بهشت و جا برای کسانیکه حقایق را دیده اند و ایمان اورده اند نیست .
به هر حال ... صحبتها و مثالهایی که من گفتم مستقل از زمان بود ... وقتی خدا بابته یه کم مویه بیرون مونده یه ظرف پر از مواد آتشین درست میکنه و آدم رو زنده زنده میندازه توش ... و شما بهزور میخوای به من بگی مهربانیت خدا رو درک نمیکنی ...

شیطان 6000 سال پرستش خدا رو کرد ... بعدش خدا انسان رو خلق کرد و به شیطان گفت جلوش سجده کن ... و ...
اگر خدا مهربان بود چنین رفتاری با چنین وضعیتی رو انجام نمیداد ...
مثلا یه فیلم سینمایی جلویه شیطان و سایر فرشته ها پخش میکرد و عظمت انسان رو به رخ میکشید و فرشته ها ناخودآگاه جلوش سجده میکردن و ...

4 تا از مهربانی های خداتون رو میشه بنویسین ....

{{{خدامون!!! بله میشه فقط نمیشه توصیفش کرد زیرا...}}}

[=arial]
رحمت خدا بي پايان است:

1-پيامبر اکرم فرمود: «خداوند بزرگ صد باب رحمت دارد يکي از آن را به زمين نازل کرده است و در ميان مخلوقاتش تقسيم نموده و تمام عاطفه و محبتي که در ميان مردم است از پرتو همان است، ولي نود و نه قسمت را براي خود نگاه داشته و در قيامت بندگانش را مشمول آن مي سازد».(طبرسي، مجمع البيان، ج 1، ص 21؛ تفسير نمونه، مکارم شيرازي، ج1، ص 24)

مهرباني مادر ذره اي از قطره رحمت الهي است، که حقيقتا ما وسعت رحمت الهي را نمي توانيم به تصوير بکشيم به قدري روز قيامت خداوند با بندگانش که اصل ايمان و توحيد را حفظ کرده خوب برخورد مي کند که حتي حاضر نيست امت آخر الزمان را مثلا در محضر خود پيغمبر محاکمه کند بلکه به تنهايي مورد حسابرسي قرار مي دهد تا آبروي بنده اش حفظ شود. رحمت خدا به آن وسعتش که شفاعت پيامبران و امامان و علما و شهداء گوشه اي از رحمت الهي است در حالي شامل حال انسان مي شود که همان مادر مهربان در آن روز از فرزندان فرار مي کند و فرزندان از او فراري است. (عبس، ص 34-36)
به قدري رحمت خدا وسيع است که حتي شيطان هم به طمع مي افتد خدا او را ببخشيد و يا در مورد معاويه نقل شده که چرا اين قدر خيانت مي کني؟ مگر قيامتي در کار نيست؟ گفت اميدوارم رحمت الهي دستم را بگيرد.

خداوند به واسطه رحمان و رحیم بودنش، مستحق عبادت گردیده است، این دو صفت را در «بسم الله الرحمن الرحیم» بطور خاص بیان فرموده است.

به بیان دیگر این که، آنقدر رحمانیت و رحیمیت خداوند نسبت به مخلوفات و بندگان ـ در مقایسه با سایر صفات الهی ـ وسیع و گسترده است که شایسته بوده پس از ذکر «الله» که جامع اسماء و صفات است، بطور خاص مورد توجه قرار گیرد و ذکر شود.
به بیان سوم این که، از آن جهت که صفات رحمانیت و رحیمیت خداوند، بیش از صفات دیگر شامل حال مخلوقات و بندگان می شود و بواسطه این دو نعمت، استحقاق عبودیت خداوند روشن تر می شود،

رحمانیت خداوند شامل همه مخلوقات می شود و مؤمن و کافر را شامل می شود.

نگاه شما از مهرمانی خداوند چیست ملاک شما چیست؟ این سلامتی -این همه نعمت وبرکت - پدر مادر - اهل بیت همه اینها جزعی کوچک از مهربانی خداوند نسبت به ماست

افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم مرا به سخره گرفتی {یس 30}


[=Franklin Gothic Medium]

مارینر;741051 نوشت:
سلام ...
جناب سین امیدوارم که خوب خوش و سلامت باشین ....

پس به نظره شما باید بریم اون دنیا بعد از اون رحمن و رحیم بودن خدا برای ما اثبات میشود !!!


بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمة الله
پس عقل را خدا به شما داد برای چی؟ مگر قرار است همه چیز را به چشم سر ببینید تا بتوانید بپذیرید؟ :Gig: عقل را می‌گویند برای این است که از مصداق به کلیات برسیم ولی ظاهراً درست‌ترش این است که از ظاهر به باطن برسیم ... شما ظلم می‌بینید ولی پوسته را کنار بزنید تا محبت به بندگان را ببینید ...
مارینر;741051 نوشت:
خوب چه کاریه ... هر وقت رفتیم اون دنیا و برامون ثابت شد خدا رحمن و رحیم هست به این اعتقاد پیدا میکنیم که خدا رحمن رحیمه ...
نکنه شما هم از قشر اون آدمهایی هستی که اعتقاد داری بهشت تنگ هست و جا کم هست بنابراین کسانیکه زودتر اعتقاد پیدا کردن باید برن بهشت و جا برای کسانیکه حقایق را دیده اند و ایمان اورده اند نیست .

ای کاش عقل نداشتید و ای کاش هوش زیادی نداشتید و ای کاش عقب‌مانده‌ی ذهنی بودید تا می‌شد رفت اون دنیا و وقتی دیدید که خدا آنطور هست که می‌گفتند بگویید حالا اعتقاد پیدا می‌کنم ... ولی نیستید ... از شما انتظاراتی می‌رود که از خیلی‌ها نمی‌رود ... بماند که مسلمان شیعه متولد شدید و مسلمان بزرگ شدید ... بماند که از حرفهایتان با نام کاربری‌های قبلی‌اتان پیداست که جویای معنا هم بوده‌اید اگرچه ظاهراً به آن نرسیده‌اید یا رسیده‌اید ولی قلبتان بر آن استحکام نیافته است ...
بهشت تنگ نیست ... چه بسا هر کسی جداگانه کل بهشت از درجه‌ی خودش را دریافت کند ... خیلی از جهنمی‌ها هم بعد از قرن‌ها و شاید هزاران سال عذاب کشیدن در جهنم وارد بهشت می‌شوند ان شاء الله ... ولی آنجا همه می‌دانند که خدا خداست و رسولانش بر حق بودند ولی این اعتراف دیگر معنای مؤمن بودن نمی‌دهد و بهشت خدا را بر ایشان واجب نمی‌کند ... بلکه ایشان وقتی پرونده‌ی خودشان را می‌بینند و بدی روز و حال خودشان را می‌بینند از رحمت خدا مأیوس می‌شوند و این حقیقت کفر است نه ایمان ... «إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِن رَّ‌وْحِ اللَّـهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُ‌ونَ» ... اگر می‌توانستند در همان آخرت هم امید به رحمت خدا داشته باشند از ایشان دریغ نمی‌شد ولی نمی‌توانند ... حال و روز کسی که گناهی کرده و عذاب وجدان رهایش نمی‌کند و خودش خودش را نمی‌بخشد ببینید تا متوجه شوید یعنی چه که اگر کسی بخواهد به ایشان کمک کند هم نمی‌گذارند و مدام می‌گویند ای کاش فلان شوم و ای کاش بهمان شوم و رهایم کنید که به درد خود بمیرم ... و می‌گویند ای کاش خاک بودم ...

إِنَّا أَنذَرْ‌نَاكُمْ عَذَابًا قَرِ‌يبًا يَوْمَ يَنظُرُ‌ الْمَرْ‌ءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ‌ يَا لَيْتَنِي كُنتُ تُرَ‌ابًا [النبأ، ۴۰]
ما ترسانیدیم شما را از عذابی نزدیک، روزی که نگاه می‌کند شخص به آنچه که از پشی برای خود فراهم کرده است و کافر می‌گوید که ای کاش بودم خاک

اگر درست فهمیده باشم ... و الله العالم ...
چیزی که مشخص است شما دارید از یک قاب تنگ به صحنه‌ی حقیقت نگاه می‌کنید ... نگاهتان را باز کنید ... اینطور نیست که الِفی که شما دیده‌اید حتماً باء را نتیجه دهد، گاهی جیم و دال و هاء و غیره هم جزء گزینه‌های محتمل هستند و در مورد مسائلی که شما مطرح می‌کنید معمولاً همان گزینه‌های دیگر هستند که بیشتر قابل اعتنا هستند ...

مارینر;741051 نوشت:
به هر حال ... صحبتها و مثالهایی که من گفتم مستقل از زمان بود ... وقتی خدا بابته یه کم مویه بیرون مونده یه ظرف پر از مواد آتشین درست میکنه و آدم رو زنده زنده میندازه توش ... و شما بهزور میخوای به من بگی مهربانیت خدا رو درک نمیکنی ...

به کوچکی گناه نگاه نکن، به بزرگی کسی که مقابلش جسارت کرده‌ای نگاه کن ... حضرت علی علیه‌السلام
عذاب آخرت تجسم عمل خود شخص است و در آنجا به احدی ظلم نخواهد شد ...
«وَاتَّقُوا يَوْمًا تُرْ‌جَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّـهِ ۖ ثُمَّ تُوَفَّىٰ كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ»
نظرتان چیست در مورد دانشجویانی که درس نمی‌خوانند و روی ارفاق آخر ترم استادشان حساب باز می‌کنند، آن وقت اگر استادشان به آنها نمره‌ی دلخواهشان را داد که استاد با شعوری بوده است مگرنه استاد به درد نخوری بوده است؟ ... یکی از بهترین اساتید دانشکده‌ی ما که همه از او می‌ترسیدند و مدام پشت سرش بد می‌گفتند و سال بالایی‌ها به سال‌پایینی‌ها می‌گفتند با او درس بر ندارید اگرچه خیلی خوب درس بدهد کسی بود که نمره‌ی واقعی دانشجو را به ایشان می‌داد و البته بسیاری هم از درس او می‌افتادند ... جای تأسف دارد که این نگاه دانشجویی اساس تفکر مردم در زندگی‌اشان باشد و کسی به دنبال این نباشد که خودش دارای ارزش شود ... شما موافق نیستید؟ ... بماند که بجز کسانی که دشمنی خدا و اولیاء خدا را دارند و مطابق روایت مبارکه بر اصول شرّ استوار هستند خدا هر که را که بخواهد می‌بخشد، ان شاء الله ...
مارینر;741051 نوشت:
شیطان 6000 سال پرستش خدا رو کرد ... بعدش خدا انسان رو خلق کرد و به شیطان گفت جلوش سجده کن ... و ...
اگر خدا مهربان بود چنین رفتاری با چنین وضعیتی رو انجام نمیداد ...
مثلا یه فیلم سینمایی جلویه شیطان و سایر فرشته ها پخش میکرد و عظمت انسان رو به رخ میکشید و فرشته ها ناخودآگاه جلوش سجده میکردن و ...

شیطان از همان ابتدا هم فقط خودش را می‌پرستید ... اگرچه فکر می‌کرد و دیگران هم فکر می‌کردند که او دارد خدا را می‌پرستد ... عبادتش و جایگاه ظاهری‌اش نزد خدا مغرورش کرده بود تا آنجا که خدا بگوید کاری کن و او بگوید چرا بکنم! ... خدا هم فرمود که او رانده شد و از پیش هم کافر بود «وَ كَانَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ»

خدا اگر بخواهد همه ایمان بیاورند می‌تواند و لازم نیست برایشان فیلم بسازد که ایشان را احساساتی کند تا آنها هم از روی احساسات به سجده بیفتند ... ظاهراً خداوند رویکردی در پیش گرفته است که غیر از چیزی است که شما انتظار دارید باشد ... خداوند از همان ابتدا عقل را آفرید و به او خطاب کرد که به تو پاداش می‌دهم و در مقابل تو جزا می‌دهم ... حدیث عقل و جهل در این راستا بسیار آموزنده است ... سجده‌ی جاهلانه‌ی ابلیس نجاتش نداد پس سجده‌های مشابه سجده‌ی ابلیس ما را هم نجات نخواهد داد ... روح دینداری ولایت است ... یعنی رعایت اولویات ... یعنی رعایت اصل و فرع ... و این کار نیاز به تعقل دارد مگرنه کل فدای جزء می‌شود و باطن قربانی ظاهر می‌گردد و این یعنی ظلم، چرا که عدل یعنی هر چیزی سر جای خودش ... حرف بیش از این بماند ...

مارینر;741051 نوشت:

4 تا از مهربانی های خداتون رو میشه بنویسین ....

یک نمونه برایتان می‌آورم ... کربلا ... کرب و البلاء ... اینکه بعد از از دست دادن تمام یاوران حقیقی و دوستان وفادار و مخلص در آن زمانه‌ی دگرگون شده و بعد از از دست دادن دو پسرشان که یکی نوزاد بود و یکی جوانی که شبیه‌ترین خلق به رسول خدا بود و از دست دادن برادران و فرزندان خواهران و برادران خود و یادگار مولایش امام حسن علیه‌السلام آن هم با فجیع‌ترین صورت که بدن‌های ایشان تکه‌تکه شود توسط کسانی که ایشان را از کودکی می‌شناختند و ناآشنا نبودند و انتظار این ظلم از ایشان نمی‌رفت و بعد از آنکه با وجود گرسنگی و تشنگی خودشان زخم‌های زیادی برداشته‌اند در ته گودال منتظر سگ سیاهی باشند که قرار است سر از بدنشان جدا کند و تمام این مصیبت‌ها ظرف چند ساعت بر سرشان بیاید و باز ته گودال چهره‌اشان لبخندی داشته باشد و زمزمه کنند که الهی راضیم به رضای تو و معبودی جز تو ندارم، خدایی که می‌توانست جلوی همه‌ی این کارها را بگیرد و نگرفت ... و این هم سخن حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها است که فرمودند ما رأیت الا جمیلا و در آن بحبوحه ایشان فقط برادر یا برادرانشان را از دست نداده بودند که فرزند خودشان هم جزء شهدای کربلا بوده است ...

خواهر بزرگوار صفات خدا مانند صفات ما نیست ... خدا شبیهی ندارد ... اگر گفتند مهربان است و کسی گفت یعنی لابد مانند مادر من است این شرک است ... مهربانی خدا متفاوت است از مهربانی که ما گمانش را داریم ... خداوند یکتا بسیط است و جزء ندارد و اگر صفاتش گاه متضاد هستند تمام این تضادها جنبه‌های متفاوت یک حقیقت هستند ... مهربانی خدا یک چیز و قهاریت و منتقم بودن خدا یک چیز دیگر نیست ... هست ولی در واقع نیست ... صفات خدا مقدار همگرایی دنباله‌هایی هستند که ما فقط درک ناقص از چند جمله‌ی اولش را می‌توانیم کسب کنیم ... اینکه دوستم مهربان است ... پدرم مهربان‌تر است ... مادرم باز هم مهربان‌تر است ... ولی هیچ کدام مهربانی خدا نمی‌شود ... این حدیث قدسی را شاید شنیده باشید، البته سند قوی ندارد ولی خیلی از بزرگان به دلیل محتوا به آن استناد می‌کنند، حقیر هم نمی‌دانم درست است یا نه ولی برای رساندن مقصود فعلی مناسب به نظر می‌رسد:
«مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، و مَن وَجَدنی عَرَفَنی، و مَن عَرَفَنی احَبّنی و مَن احَبّنی عَشَقَنی‏، و مَن عَشَقَنی‏ عَشَقْتُهُ، و مَن عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ، و من قَتَلْتُهُ فَعَلَی دِیتُهُ، و مَن علی دیتُه فانا دِیتُه‏»
آن‌کس که مرا طلب کند، مرا می‌یابد و آن‌کس که مرا یافت، مرا می‌شناسد و آن‌کس که مرا شناخت، مرا دوست می‌دارد و آن‌کس که مرا دوست داشت، به من عشق می‌ورزد و آن‌کس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق می‌ورزم و آن‌کس که من به او عشق ورزیدم، او را می‌کشم و آن‌کس را که من بکشم، خون‌بهای او بر من واجب است و آن‌کس که خون‌بهایش بر من واجب شد، پس خود من خون‌بهای او می‌باشم.

به هر حال خوب است که بخواهیم خدا را بهتر بشناسیم ولی باید این را هم به خاطر داشته باشیم که خدا یک انسان دیگر مانند کسانی که می‌شناسیمشان نیست و قرار نیست از شابلون ذهنی ما تبعیت کند ... خدا خداست و خودش خلق کرده و هر کاری هم که بخواهد می‌کند و کسی بر او حقی ندارد با این حال او بر خودش برای بندگانش حقی قرار داده است ... موجودات متنوعی هم خلق کرده است، از جمادات و گیاهان و حیوانات و فرشتگان غیر مکلف گرفته تا فرشتگانی که در اوج خودشان هستند و انسانی که دو مدل زندگی برایش می‌توان متصور شد، یکی نتیجه‌ی تعقل است و دیگری نتیجه‌ی جهالت و انتخاب آن‌ها بر عهده‌ی خودش قرار داده شده است، اینکه تابع عقلش باشد یا تابع هوای نفسش ... و خداوند از خلق خود بی‌نیاز است ...

دست آخر باید تأکید کنم که سر جمع این حرفها این نیست که مهربانی خدا اصلاً هیچ شباهتی به مهربانی که در ذهن ماست نداشته باشد و مثلاً اسم دیگری بر خشونت باشد ... نه واقعاً مهربانی است ... مثال مهربانی مادرانه و پدرانه که دوستان زدند دقیق است ... مهربانی خدا از جنس مهربانی جاهلانه و دوستی خاله‌خرسه نیست، بلکه از جنس مهربانی حکیمانه است و هدف از خلقت دنیا در آن اصالتاً مورد توجه قرار می‌گیرد و خداوند ربّ است که یعنی تربیت‌کننده ... این تربیت می‌تواند از چند جنبه دنبال شود ... یکی فراهم کردن شرایطی برای عبرت گرفتن از گذشته برای ساختن آینده و در واقع عاقبتی بهتر ... یکی فراهم کردن شرایطی برای بازگشت از بدی‌های کسب شده و پاک شدن از سیئات تحصیل شده ... یکی راحتی بعد از سختی ... و احتمالاً چندین جنبه‌ی دیگر ... که خیلی از مثال‌های ذهنی شما در قالب آن‌ها می‌گنجند ... حقیر اگر در این پست روی جنبه‌ی خاصی از مهربانی خدا انگشت گذاشتم برای پر کردن خلأی بود که به نظرم رسید شاید در میان جواب‌های خوب دوستان دیگر کمتر به آن پرداخته شده باشد ... یعنی مهربانی خدا مصداقش فقط کربلا نیست ... و البته خداوند مراعات ظرفیت مخاطب این مهربانی را می‌کند ...
در پناه خدا باشید ان شاء الله
یا علی علیه‌السلام

[="Franklin Gothic Medium"]

مشک;741067 نوشت:
با سلام

مارینر عزیز .. یک پیشنهاد دارم براتون ..

بیاید بصورت رندوم ، مواردی رو که در قرآن براش عذابی در نظر گرفته شده انتخاب کنید ... و عمدا انجامش بدید.. البته عاقلانه باشه انتخابتون : مثل نماز خواندن و نخواندن ، رعایت حجاب کردن و یا بقول شما مو بیرون گذاشتن ، موسیقی و ... مسایل این چنینی .

بالفرض به گفته شما ، موسیقی ..

یک مدت موسیقی ای رو که حرام اعلام شده ، گوش کنید .... بعد یک مدت اصلا گوش نکنید .. در تمام طول زمان انجام این آزمایشات ، حتما هرروز در یک مکان خلوت به تنهایی بنشینید و چشماتون رو ببندید .. افکارتون رو کنترل کنید و فقط به نتیجه ی اون عملی که انتخاب کردید و روحا روش تحقیق می کنید فکر کنید .. مثلا بعد از چندساعت گوش کردن به موسیقی ، با خودتون خلوت کنید و رجوع کنید به درونتون ... ببینید چی دستگیرتون میشه ؟

اگر یک هفته رو کامل موسیقی گوش دادید ، یک هفته رو هم اصلا گوش ندید ... و دوباره در این مدت هم مراقبه کنید ... احوالات خودتون رو بررسی کنید ، حتی گاهی یادداشت کنید ...

در پایان این دوره ، خودتون در خلوت خودتون خوب سبک سنگین کنید ببینید ، آرامش کدام دوره براتون بیشتر بوده ؟

شما اصلا هیچی رو موکول نکنید به اون دنیا ... نقد رو بچسبید ... ببینید اصلا چرا خدا این حرفو زده ...


بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمة الله
حرف شما کاملاً درسته ... از این نظر که ما همین الآن هم فکر می‌کنیم که در دنیا هستیم مگرنه حقیقتاً در بهشت یا جهنم هستیم ... یعنی گناه که کنیم همین الآن داریم طعم عذاب خدا را می‌چشیم و فقط چون حواسمان به دنیاست از آن عذاب تا حدود زیادی غافل هستیم ... بخصوص اگر بر اثر تکرار گناه قبح گناه در نظرمان بریزد و یا عذاب وجدانمان را اصلاً احساس نکنیم و حتی از انجام گناه لذت ببریم ... به طریق مشابه اگر کار خوبی کنیم همین الآن هم از نعمات بهشتی بهره‌مند می‌شویم گرچه تنها ته‌اثری از آن را بفهمیم وقتی حواسمان تماماً جمع دنیاست ...
با این حال حقیر جرأت ندارم چنین پیشنهادی به کسی بدهم که مثلاً فلان گناه را یک مدت بکن و یک مدت نکن و بعد بشین در تنهایی با خودت فکر کن و خودت را بسنج ... شاید اگر همینطوری به زندگی معمولمان نگاه کنیم و از ان عبرت بگیریم بهتر از این باشد که عامدانه گناهان کوچک و بزرگ را انجام دهیم ... به هر حال خیلی از ما معصوم از گناه نیستیم و کار خوب (خوب مطابق تعریف دین از خوبی) هم می‌کنیم، می‌توانیم بررسی‌های شناختی روی خودمان را در همان موارد انجام بدهیم ...
در هر صورت این حرف دقیقی است که می‌فرمایید که لازم نیست چیزی را مؤکول کرد به اون طرف و می‌توان نقد را چسبید ... گرچه این نسخه‌ای است که اولیاء خدا هم می‌دهند وقتی می‌گویند آخرت را با تعقل می‌توان دید ... منظورشان تعقل روی کاغذ به سبک فلسفی نیست بلکه تعقل یعنی بصیرت و دیدن چیزی که چشم سر از دیدنش غافل است ...
در پناه خدا باشید
یا علی علیه‌السلام

سین;741301 نوشت:
[=Franklin Gothic Medium]
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمة الله
حرف شما کاملاً درسته ... از این نظر که ما همین الآن هم فکر می‌کنیم که در دنیا هستیم مگرنه حقیقتاً در بهشت یا جهنم هستیم ... یعنی گناه که کنیم همین الآن داریم طعم عذاب خدا را می‌چشیم و فقط چون حواسمان به دنیاست از آن عذاب تا حدود زیادی غافل هستیم ... بخصوص اگر بر اثر تکرار گناه قبح گناه در نظرمان بریزد و یا عذاب وجدانمان را اصلاً احساس نکنیم و حتی از انجام گناه لذت ببریم ... به طریق مشابه اگر کار خوبی کنیم همین الآن هم از نعمات بهشتی بهره‌مند می‌شویم گرچه تنها ته‌اثری از آن را بفهمیم وقتی حواسمان تماماً جمع دنیاست ...
با این حال حقیر جرأت ندارم چنین پیشنهادی به کسی بدهم که مثلاً فلان گناه را یک مدت بکن و یک مدت نکن و بعد بشین در تنهایی با خودت فکر کن و خودت را بسنج ... شاید اگر همینطوری به زندگی معمولمان نگاه کنیم و از ان عبرت بگیریم بهتر از این باشد که عامدانه گناهان کوچک و بزرگ را انجام دهیم ... به هر حال خیلی از ما معصوم از گناه نیستیم و کار خوب (خوب مطابق تعریف دین از خوبی) هم می‌کنیم، می‌توانیم بررسی‌های شناختی روی خودمان را در همان موارد انجام بدهیم ...
در هر صورت این حرف دقیقی است که می‌فرمایید که لازم نیست چیزی را مؤکول کرد به اون طرف و می‌توان نقد را چسبید ... گرچه این نسخه‌ای است که اولیاء خدا هم می‌دهند وقتی می‌گویند آخرت را با تعقل می‌توان دید ... منظورشان تعقل روی کاغذ به سبک فلسفی نیست بلکه تعقل یعنی بصیرت و دیدن چیزی که چشم سر از دیدنش غافل است ...
در پناه خدا باشید
یا علی علیه‌السلام

با سلام

حق با شماست .. این حرف من جرات زیادی میخواست ، موقع نوشتنش هم تعلل زیادی کردم ، دو بار منصرف شدم از نوشتنش اما ، بنظرمیاد که ایشون در حال حاضر موسیقی گوش میدن و حجابشون هم در همین حدی هست که بیان کردن .. بخاطر همین مثال این چنینی زدم ... البته اشاره هم کردم که عاقلانه باشه انتخابشون...

وقتی کاری با تعقل و تمرکز انجام میشه متفاوته با عملکردی که صرفا زمانی انجامش دادیم و حتی مضراتی داشته برامون ولی متوجهش نشدیم هیچ وقت ...

بهرحال ، طریق شما امن تره .. :ok: اگر طرف آدم سریش و لج بازی مثل من نیاشه !! :Nishkhand:

[="Franklin Gothic Medium"]

مارینر;741051 نوشت:
به هر حال ... صحبتها و مثالهایی که من گفتم مستقل از زمان بود ... وقتی خدا بابته یه کم مویه بیرون مونده یه ظرف پر از مواد آتشین درست میکنه و آدم رو زنده زنده میندازه توش ... و شما بهزور میخوای به من بگی مهربانیت خدا رو درک نمیکنی ...

سین;741283 نوشت:
نظرتان چیست در مورد دانشجویانی که درس نمی‌خوانند و روی ارفاق آخر ترم استادشان حساب باز می‌کنند، آن وقت اگر استادشان به آنها نمره‌ی دلخواهشان را داد که استاد با شعوری بوده است مگرنه استاد به درد نخوری بوده است؟ ... یکی از بهترین اساتید دانشکده‌ی ما که همه از او می‌ترسیدند و مدام پشت سرش بد می‌گفتند و سال بالایی‌ها به سال‌پایینی‌ها می‌گفتند با او درس بر ندارید اگرچه خیلی خوب درس بدهد کسی بود که نمره‌ی واقعی دانشجو را به ایشان می‌داد و البته بسیاری هم از درس او می‌افتادند ... جای تأسف دارد که این نگاه دانشجویی اساس تفکر مردم در زندگی‌اشان باشد و کسی به دنبال این نباشد که خودش دارای ارزش شود ... شما موافق نیستید؟ ... بماند که بجز کسانی که دشمنی خدا و اولیاء خدا را دارند و مطابق روایت مبارکه بر اصول شرّ استوار هستند خدا هر که را که بخواهد می‌بخشد، ان شاء الله ...

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم مجدد

فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَ‌بُّهُ فَأَكْرَ‌مَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَ‌بِّي أَكْرَ‌مَنِ ﴿١٥ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ‌ عَلَيْهِ رِ‌زْقَهُ فَيَقُولُ رَ‌بِّي أَهَانَنِ ﴿١٦ كَلَّا ۖ بَل لَّا تُكْرِ‌مُونَ الْيَتِيمَ ﴿١٧ وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَىٰ طَعَامِ الْمِسْكِينِ ﴿١٨ وَتَأْكُلُونَ التُّرَ‌اثَ أَكْلًا لَّمًّا ﴿١٩ وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا ﴿٢٠ كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْ‌ضُ دَكًّا دَكًّا ﴿٢١ وَجَاءَ رَ‌بُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا ﴿٢٢ وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ ۚ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ‌ الْإِنسَانُ وَأَنَّىٰ لَهُ الذِّكْرَ‌ىٰ ﴿٢٣ [الفجر، ۱۵--۲۳]
پس اما آدمى را هنگامی که بيازمايدش پروردگارش پس گرامی‌اش دارد و نعمتش بخشد پس می‌گوید پروردگارم مرا اکرام کرد (۱۵) و اما هنگامی که بيازمايدش پس تنگ بگیرد بر او رزقش را پس می‌گوید پروردگارم مرا خوار کرد (۱۶) نه چنان است [نه آن كرامت است و نه اين اهانت]، بلكه يتيم را گرامى نمى‌داريد (۱۷) و يكديگر را بر طعام‌دادن بينوا برنمى‌انگيزيد (۱۸) و ميراث را مى‌خوريد خوردنى پُر و يكجا (۱۹) و مال را دوست مى‌داريد دوست‌داشتنى تمام و بسيار (۲۰) نه چنان است [که می‌پندارید یا اظهار می‌کنید]، هنگامی كه چون زمين سخت در هم شكسته و كوبيده شود کوبیده شدنی (۲۱) و [فرمان‌] پروردگارت بيايد و فرشتگان بیایند صف به صف (۲۲) و در آن روز دوزخ آورده شود، در آن روز [تازه] آدمى به ياد آرد [که چه کرده و به خود می‌آيد] ولی به ياد آوردن دیگر به چه کارش آید؟ (۲۳)

در پناه خدا باشید
یا علی علیه‌السلام

سلام جناب سین و خانم مشک ...

بابته راهنمایی های دلسوزانه دقیق و از رویه مهر و عطوفتتون تشکر میکنم .
واقعا بابته وقتی که گذاشتین ازتون تشکر میکنم .
اگر اجازه بدین کمی بعدتر جواب شما رو بدم ...
کمی

مارینر;741051 نوشت:
پس به نظره شما باید بریم اون دنیا بعد از اون رحمن و رحیم بودن خدا برای ما اثبات میشود !!!

با عرض سلام به شما دوست گرامی

منظور دوستمان لزوما این نیست که چشم انتظار این باشیم تا مهربانی خدا را در آخرت ببینیم بلکه مقصود این است که هنگام قضاوت درباره مهربانی خداوند درباره مخلوقاتش، کل خلقت و برنامه الهی را در نظر بگیریم؛ مثال ساده اش قضاوت درباره یک فیلم 90 دقیقه ای است که اگر تماشاگر تنها یکی دو دقیقه آنرا دیده آیا شما او را برای قضاوت درباره کل فیلم و کل تلاش سازندگان فیلم صالح خواهید دانست؟ به نظرم شما هم چنین شخصی را به جزئی نگری متهم خواهید نمود.

قضاوت درباره رحمت الهی نیز اگر قرار است با نگاهی از پایین به بالا باشد (یعنی مشاهده خلقت و آنگاه قضاوت درباره خالق) باید کل خلقت را در نظر بگیریم که جهان آخرت هم بخشی از خلقت و بلکه مهمترین بخش آن است. اطلاع ما از جهان آخرت هم وابسته به وفات از این دنیا نیست بلکه کافی است همت کرده و درباره معاد در منابع اسلامی مقداری مطالعه کنیم. (البته اینجا نیز باید مراقب باشید دچار جزئی نگری نشوید)

همانطور که قبلا هم عرض شد از نظر اسلام فقط مسلمانها به بهشت نمیروند و باز همانطور که عرض شد خدا فرد بدحجاب را به صرف بیرون بودن مویش عذاب نمیکند و اینجا اضافه میکنیم:

از نظر اسلام، عذاب اخروی اصولا چیزی جز چهره واقعی همان گناه دنیا نیست. از نظر اسلام، هر رفتار و باور و اخلاقی در این دنیا دو رو دارد: باطن و ظاهر. کسی که در حال غیبت کردن درباره شخصی است شاید ظاهرا مشغول بیان چند کلمه است اما باطن این سخن گفتن، چیزی است که قرآن ازش به خوردن گوشت شخص مورد غیبت، تعبیر میکند. (حجرات/12) یا مثلا کسی که اموال یتیم را ظالمانه مورد استفاده شخصی خود قرار میدهد باطنی هم دارد که قرآن ازش به خوردن آتش تعبیر میکند.(نساء/10)
این قبیل آیات از حقیقتی در آخرت خبر میدهند به نام «تجسم اعمال». (برای مطالعه بیشتر: تفسیر نمونه/ج2/ص506)

عذاب فرد بدحجاب نیز در حقیقت باطن همین بدحجابی اوست که البته منظور صرف بیرون بودن مو نیست بلکه مو بیرون بودن بعلاوه شرایط دیگری که مجموعا چیزی به نام «طغیان علیه خدا» را تشکیل میدهد. این طغیان (اگر توسط توبه و شفاعت و...، تغییر ماهیت ندهد) در آخرت باطنش هویدا میشود که همان عذاب است. بنابراین این خود فرد است که به جان خود عذاب می اندازد؛ چیزی که هست درد و رنجش را در آخرت حس میکند؛ دقیقا شبیه کسی که یک غذای لذیذ اما مسموم را میخورد و چند ساعت بعد درد و رنجش را حس میکند.

درباره جریان شیطان و تمردش از اطاعت خداوند هم باز دچار جزئی نگری شده اید. ابتدا یک مثال ساده میزنیم. فرض کنید شما رئیس مهربان و عادل و فهیم و متخصص و حکیم یک اداره اید و تشخیص داده اید فردی شایسته مقام معاونت شماست و وجودش در این پست ضروری است پس وی را به مقام معاونت برمیگزینید و از همه کارمندان میخواهید به عنوان یک معاون از وی اطاعت کنند. همه این کار را میکنند اما یک کارمند زحمتکش با اینکه در تشخیص ریاستی شما شک ندارد میگوید من بهتر از آن معاونم و هرگز از دستورات آن معاون اطاعت نمیکنم. قطعا شما به عنوان یک رئیس اداره که حکیم هم هستید از این تمرد چشم پوشی نمیکنید و لااقل او را مختصر تنبیهی میکنید اما وی بجای درس گرفتن از این تنبیه به تمرد بیشتر روآورد و به لجبازی توأم با تخریب فضای اداره بپردازد. شما چه خواهید کرد؟

در داستان خلقت حضرت آدم و تمرد ابلیس (طبق نقل قرآن) شبیه چنین جریانی رخ داده است. با این حساب آیا به نظر شما در حق ابلیس نامهربانی شده است؟

میگویید: «مثلا یه فیلم سینمایی جلویه شیطان و سایر فرشته ها پخش میکرد و عظمت انسان رو به رخ میکشید و فرشته ها ناخودآگاه جلوش سجده میکردن و...» عرض میکنیم اولا مشکل ابلیس ندانستن نبود تا خدا آگاهش کند بلکه مشکل تکبر و غرور او بود (بقره/34 – اسراء/61)؛ ثانیا از خداوند حکیم و بی نیاز شایسته نیست برای پرستیده شدنش شخص مختار را تا مرز «اطاعت ناخودآگاه» به پیش آورد؛ ابلیس دارای اراده و اختیار بود و لازمه اختیارداری انتخاب است و خداوند حکیم حق انتخاب او را از وی نگرفت.

در پناه حق

مشک;741067 نوشت:
مارینر عزیز .. یک پیشنهاد دارم براتون ..

با عرض سلام به شما دوست گرامی

لطفا به این نکته توجه داشته باشید که:

روش پیشنهادی شما شاید برای توجیه غیرمسلمان خوب باشد اما برای یک مسلمان، خیر؛ اینکه شخص مسلمانی که در موردی دچار تردید شده را به انجام گناه و دیدن آثار مخرب دنیوی آن توصیه کنیم بسان این میماند که کسی را به مصرف مواد مخدر برای مدتی محدود توصیه کنیم تا با مضرات و آثار زیانبار آن آشنا شود.

در پناه حق

نقل قول:

روش پیشنهادی شما شاید برای توجیه غیرمسلمان خوب باشد اما برای یک مسلمان، خیر؛ اینکه شخص مسلمانی که در موردی دچار تردید شده را به انجام گناه و دیدن آثار مخرب دنیوی آن توصیه کنیم بسان این میماند که کسی را به مصرف مواد مخدر برای مدتی محدود توصیه کنیم تا با مضرات و آثار زیانبار آن آشنا شود.

در پناه حق

با سلام

فکر کنم بنده واژه ی "عاقلانه " رو بولد کردم اونجا ...

شاید هم منظورم رو بد رسوندم ...

نقل قول:
روش پیشنهادی شما شاید برای توجیه غیرمسلمان خوب باشد اما برای یک مسلمان، خیر؛ اینکه شخص مسلمانی که در موردی دچار تردید شده را به انجام گناه و دیدن آثار مخرب دنیوی آن توصیه کنیم بسان این میماند که کسی را به مصرف مواد مخدر برای مدتی محدود توصیه کنیم تا با مضرات و آثار زیانبار آن آشنا شود.

جناب کارشناس ...

هنوز موندم تو پاسخ شما !!

یعنی شما درخشیدن نور ایمان رو با سنجش تعالیم قرآنی در دل غیر مسلمان ، احتمال میدید اما در دل مسلمان باعث انحراف میدونید ؟:Ghamgin:

جدای از بحث انتخاب عقلانی ، که بالاتر اشاره کردم .. این چه سنجشی بود در کلام شما ؟؟؟ نوعی بی اعتمادی به خدا رو حس کردم !!!

محال ممکنه که کسی به نیت شناخت و به چالش کشیدن صفات خدا جلو بیاد و خدا دستشو نگیره ... احتمالش صفره از دید من ... کوچیکتر از اینم که بخوام این مطلب رو یادآور بشم ولی ، چرا ترس ؟؟؟ به ولله که خودش عین شیر پشت بنده اش می ایسته و نیت افراد براش واضحه !

ضمن اینکه ، در حال حاضر خیلی ها نماز نمیخونن ، حجاب کاملی ندارن ، موسیقی گوش میدن ، به مادر پدر بی احترامی میکنن ، قرآن نمیخون ، به دستورات تغذیه ای قرآنی اهتمام ندارن ، به حیوانات ظلم میکنن ، به امام زمان اعتقاد ندارن ، در شگفتی های آفرینش از جمله مورچه و زنبور ، تامل نمیکنن ، و حتی کلا تفکر نمیکنن و از اون هدیه ی الهی که مارو متمایز میکنه ، استفاده نمیکنن و ... اینها چیزای هستن که میشه عاقلانه انتخاب کرد و انجام داد یا نداد و در هر دوره بررسیشون کرد ... کجای اینها شبیه به مواد مخدره وجدانا؟؟

مگر این همه از حلاوت و شیرینی راه حق صحبت نمیشه ؟ یعنی طعم گناه انقدر میتونه بالاتر باشه ؟ .. بر این باور نیستم ، و ترسی هم از متوجه کردن اطرافیانم به این امر ندارم .. الله اعلم

مشک;741790 نوشت:
یعنی شما درخشیدن نور ایمان رو با سنجش تعالیم قرآنی در دل غیر مسلمان ، احتمال میدید اما در دل مسلمان باعث انحراف میدونید ؟

با عرض سلام به شما دوست گرامی

تذکر بنده صرفا به این بخش از فرمایش شما بود:

«بیاید بصورت رندوم ، مواردی رو که در قرآن براش عذابی در نظر گرفته شده انتخاب کنید ... و عمدا انجامش بدید»

این عبارت اگر خطاب به یک جوان مسلمان باشد نادرست است زیرا اسلام ارتکاب عملی را حرام اعلام کرده است و جوان مسلمان (باز هم تاکید میکنیم: مسلمان) به هیچ وجه نباید عامدانه آنرا انجام دهد حتی برای امتحان و آزمایش آثار دنیوی آن؛ اگر هم درباره آن حکم بخصوص که از فروعات دین است تردیدی دارد باید این تردید را (نه با آزمایش و امتحان عملی خود بلکه) با مراجعه به اصول دین و مطالعه آثار سوء آن گناه در افراد گنهکاری که مرتکب شده یا میشوند، تردید خود را برطرف کند.

بنابراین سخن ما ناظر به اصل درخشش نور ایمان یا دست گیری خدا از بنده اش نیست بلکه درباره مسیری است که برای رسیدن به این مقصود، پیشنهاد کرده اید.

با تمام این احوال، تذکر ما چیزی از ارزش مطلب سابق شما نمیکاهد؛ اینکه فرمودید حکمتی در پس حرام و حلال خداوندی است و کاملا هم درست و مستدل است.

در پناه حق

طاها;741991 نوشت:
ین عبارت اگر خطاب به یک جوان مسلمان باشد نادرست است زیرا اسلام ارتکاب عملی را حرام اعلام کرده است و جوان مسلمان (باز هم تاکید میکنیم: مسلمان) به هیچ وجه نباید عامدانه آنرا انجام دهد حتی برای امتحان و آزمایش آثار دنیوی آن؛ اگر هم درباره آن حکم بخصوص که از فروعات دین است تردیدی دارد باید این تردید را (نه با آزمایش و امتحان عملی خود بلکه) با مراجعه به اصول دین و مطالعه آثار سوء آن گناه در افراد گنهکاری که مرتکب شده یا میشوند، تردید خود را برطرف کند.

با سلام

کسیکه گناهی رو مرتکب نمیشه و ازش دوری میکنه ، یعنی اینکه بهرحال یا از لحاظ انسانی وفطری و یا از لحاظ دینی و اخروی ، اعتقاد کامل داره که نباید انجام بده و اصلا نیازی به ، به چالش کشیدن دین و فطرت و ارتباط این دو نداره ...

اینجا دیگه بنده نمیام بگم که پس با تمرکز این کارو بکن و سپس نکن ...

اصلا روی سخن من با کسیکه کار حرام رو نمیکنه نبود!!

با کسی بود که هرچند که مسلمان باشه یا نباشه ، اما عمل حرامی رو انجام میده و اعتقادی هم به برخی احکام نداره ... اینجا باید متوجهش کرد و به درون خودش رجوعش داد ...

عملا این صحبت ، برای کسیکه فعل حرام انجام نمیده و بهش اعتقاد داره ، خنده داره !!! چون اون میدونه و آگاهه!!

بهرحال امیدوارم منظور ناقصم رو کامل رسونده باشم ..

تشکر :Gol:

مشک;742000 نوشت:
کسیکه گناهی رو مرتکب نمیشه و ازش دوری میکنه ، یعنی اینکه بهرحال یا از لحاظ انسانی وفطری و یا از لحاظ دینی و اخروی ، اعتقاد کامل داره که نباید انجام بده و اصلا نیازی به ، به چالش کشیدن دین و فطرت و ارتباط این دو نداره ...

با عرض سلام به شما دوست گرامی

دوست عزیز!

از نظر اسلام، حرام است یک مسلمان را به انجام کاری که گناه است توصیه و تشویق نماییم حتی اگر آن مسلمان اهل ارتکاب آن عمل باشد.

برای متوجه ساختن «کسی که هرچند مسلمان باشه اما عمل حرامی رو انجام میده و اعتقادی هم به برخی احکام نداره ...» باید روشی را گزینش کنیم که از نظر اسلام حرام نباشد. اطلاعات بیشتر در این باره را از کارشناسان احکام، پی جو شوید.

در پناه حق

موضوع قفل شده است