چرا ازدواج؟

تب‌های اولیه

93 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

جواب سوال معلومه شما فرض كنيد يه آدمي كه معتقد(تقريبآ) اما مياد با نا محرم تماس جنسي بر قرار ميكنه طبيعتآ بعدآ عذاب وجدان ميگيره.اما راه درست كدومه؟ تماس جنسي نبايد باشه؟ يا نا محرم نبايد باشه؟قطعآتماس جنسي خوبه اما زماني خوبه و كه از راه درستش باشه كه همون ازدواجه.
من سعي ميكنم تو زندگيم درگير مردم و نظراتشون نشم چون معمولآ اكثريت اشتباه ميكنند. اون آدمهايي و كه قبولشون دارم ديدگاه بسيار مثبتي نسبت به ازدواج دارند و اصلآ پشيمون نيستند.
اين حرف كه دخترها اينجوري اند و پسراه اونجوري اصلآمنطقي نيست.مثلآ تو عرف جا افتاده كه دخترها احساساتي هستند و پسرها نه. درسته شايد بيشتر مواقع اينجوري باشه اما صد در صد نيست. من خودم يه دوست هايي دارم كه اصلآ احساساتي نيستند.
من ديدگاه خودمو ميگم به درست بودنش شك ندارم اما شايد شما قبول نداشته باشيد، ما آدما ها فكر مي كنيم هميشه با دو دوتا چهارتا كردنمون مي تونيم خوب زندگي كنيم اما غافل از اين كه خوب و درست زندگي كردن زمانيه كه همه چيز و دست خدا بدوني اونم با صميم قلب.
شايد اين حرفها تكراري باشه اما تكراري بودنش باعث نميشه كه درست نباشه.
شما (شماي نوعي و عرض ميكنم) به خداوند توكل كن مطمئن باش اون چيزي كه ازش خواستي بهت ميده.
(اين سوالتي و كه فرموديد همش توي يه زندگي مادي و غير خدايي وجود داره و تهش هم ناكاميه،اما اگه ديدگاه عوض بشه باز تهش هم ناكامي باشه زندگي بيهوده نبوده و ناكامي هم وجود نداشت)

ممنون از جواب ها

با اینکه از نظر مالی مشکلی ندارم و مهندس هستم ولی حداقل فکر میکنم حالا حالا ها نمیتونم به شرایطی که برای ازدواج گفتین برسم یعنی هنوز نه میتونم ریسک کنم و نه علاقه ای است و نه احساسی نسبت به آن , و بعید میدونم کسی با تفکر من سازگار بشه , بهر حال
شاید تا 3 -4 سال دیگه به این موضوعاتی که شما گفتین برسم _ ایشالاه تا اون موقع ببینم چی پیش میاد
ممنون از همه بابت پاسخ ها
با آرزوی موفقیت برای همه

سلام
برای به کمال رسیدن به ارامش رسیدن اره باید ازدواج کرد
یه موجود تو این دنیا نام ببر که بدون جفت آفریده نشده باشه

سلام
چرا توی جامعه ما طوری شده که این همه مشکل هست بخاطر ازدواجه بنظرتون یا با ازدواج موقت مشکل حل میشه

سربند;119061 نوشت:
سلام
چرا توی جامعه ما طوری شده که این همه مشکل هست بخاطر ازدواجه بنظرتون یا با ازدواج موقت مشکل حل میشه
دليل اصليش به نظر من سختگيري خانواده هاست(كه اونم از ضعف ايمان نشآت ميگيره)
ازدواج موقت هم كه اصلآ جا نيوفتاده. اما اون چيزي كه خيلي راحت جا داره ميوفته روابط نا مشروع بين دختر و پسره.....:Ghamgin:
فقط خود امام زمان (عليهم السلام)جووناي مجردو كمك كنه كه توي اين آشفته بازار بي بند وباري با خونواده هاي سختگيري كه دارند دوست دارند ايمانشون و حفظ كنند و جذب غير نشن.:Sham:
تو اين شب آرزو ها براي همه ي جوون هاي مجرد دعا مي كنم كه آخر عاقبتشون به خيرشه.
شما هم لطفآ دعا كنيد

با سلام و احترام

این نظریه یکی از اعضا در مورد ازدواج بود دیدم جالبه اینجا هم گذاشتم دوستان بخونند. (اگر زندگی رو سخت نگیریم از ازدواج پشیمون نمیشیمٰ ضمن اینکه ازدواج برکاتی آسمونی و مخفی داره)

seven7777777;86182 نوشت:

دوستان عزیز سلام

در مورد اینکه چه زمانی باید قدم جلو گذاشت ، تجربه شخصی بنده میگه فرقی نمی کنه . من دانشجوی ترم پنجم کارشناسی بودم . یه روز مادرم تماس گرفت و گفت میان بریم خواستگاری . منم طبق معمول شوخی گرفتم . وقتی اومدن دیدم قضیه جدیه . رفتیم ، صحبت کردیم ، خوشمان آمد و تمام . اما برکات بعد از ازدواجم واقعا باور نکردنیه :
1. من همون معدل ترم هام به ترتیب 16.5 ، 15.5 ، 14.5 ، 13 و ترم پنجم مشروط شدم . بعد از ترم پنجم ازدواج کردم و معدلم در ترم ششم تا هشتم شد 17.5 ، 17.5 و 17 :Gig:
2. همون سال اسم خانمم تو واسه حج دانشجویی در اومد و تصویب شد متاهل ها هم سهمیه دارن :khandeh!:در نتیجه به خانه خدا هم مشرف شدم اونم با همسرم و دانشجویی ، چه حالی داد ، انشالله نصیب همه بشه .
3. من رشتم کامپیوتره و تا قبل ازدواج کلا بازی می کردم با کامپیوتر اما بعد ازدواج به خاطر اصرار های همسرم . لطف خدا پروزه گیرم اومد تپل و واقعا تو برنامه نویسی پیشرفت خودمو می دیدم .
4. باز به خاطر اصرار های همسرم و همراهی هایی که با من کرد ، درسمو ادامه دادم و ارشد هم قبول شدم . الان ترم آخر ارشدم .
5. همه این مسایل دنیوی به کنار . من از لحاظ روحی و روانی آدم ناشکری بودم و کلا هی چرا چرا می کردم اما بازم همسرم و محبتش منو به مسیر درست آورد .

و خیلی چیزای دیگه که همه از برکات ازدواجم بود و چقدر راضیم که زود ازدواج کردم و لذت جوانیو تو این دوران میچشم . من با همسرم زندگی نمی کنیم ، مثل بچه ها بازی می کنیم . در حد گرگم به هواو اینا .

راستی من تو تو ازدواجم سربازی رفتم و تو شهر خودم تو یه اداره امریه شدم . الان بچمم تقریبا 45 روزشه و تا الان خدا همیشه واسم رسونده . خدایا شکرت .

دیدید زیادم سخت نبود :ok:

برگرفته از تاپیک سوال درباره خواستگاری پست 25

با سلام و احترام

leonard;118814 نوشت:

اومدیم و ازدواج کردیم , مگه مهمترین مسئله ای که واسه ازدواج است مسئله جنسی نیست؟
از کجا معلوم کسی که باهاش ازدواج میکنیم بتونه از نظر جنسی هر دو طرف و ارضا کنه ؟؟
مگه جز این هست که فقط ظاهر هم و میبینن ؟؟ از کجا معلوم اون کسی که مثلا پسر مورد نظرش بوده از نظر جنسی کاملا متفاوت از آب دربیاد _ روز بعد از ازدواج باید برن طلاق بگیرن؟/

در این مورد میتونن قبل از ازدواج به مشاور رجوع کنند، با گرفتن تست های مختلف تفاوت های افراد به خوبی مشخص میشه و...

leonard;118814 نوشت:

همین الان هم خرج خود یه نفر آدم درنمیاد چه برسه به اینکه بره زن هم بگیره

البته فرمودین آیات و روایات رو میدونین!
ولی یکی از وعده های حتمی خدا یغنهم الله من فضله هست.

روایات زیادی داریم که ازدواج روزی رو زیاد می کنه و...

به عنوان نمونه پیامبر عزیزمون می فرمایند: روزی را با ازدواج کردن بجویید.
...

leonard;118814 نوشت:

بر فرض هم در بیاد چرا وقتی میتونی خرج خودت کنی , بری مسافرت , خرید , پس انداز و... هزارکار دیگه

پیامبر عزیزمون می فرمایند : ازدواج کنید و تزویج نمایید، بدانید که از خوشبختی مرد مسلمان این است که به زنی نفقه دهد. هیچ چیز نزد خداوند در اسلام دوست داشتنی ت از خانه ای نیست که با ازدواج آباد شود.

موفق باشید

وقتی نمیتونی حرف زنها رو بفهمی , فقط باید تحملشون کنی , به نظرتون تا کی میشه تحمل کرد ؟

به نظرتون چرا اینقدر آمار طلاق تو ایران زیاده؟
من خودم چند نفری از دوستام و دیدم که با اینکه سنشون از من پایینتر بوده ازدواج کردنو بعد از 4 سال طلاق گرفتن
اتفاقا از اون آدمهای مذهبی و خانواده دار بودن هیچ مشکلی هم نبود فقط بعدا تفاهم نداشتن

منم کسی هستم که کلا با زنها به تفاهم نمیرسم

البته فرمودین آیات و روایات رو میدونین!
ولی یکی از وعده های حتمی خدا یغنهم الله من فضله هست.

روایات زیادی داریم که ازدواج روزی رو زیاد می کنه و...

بدانید که از خوشبختی مرد مسلمان این است که به زنی نفقه دهد.

ببخشید ولی این حرفهارو قبول ندارم

و نکته دیگه :
چرا ما باید خرج زن و بدیم ؟
چرا خودش خرجشو در نیاره ؟ مگه ما وظیفه نوکری و تو ازدواج داریم ؟
عاقلانه است؟؟

آنچه مردان را کند روبه مجاز احتیاج است احتیاج است احتیاج

خرجی زیاد شدن هم از دست دادن خرجهایی است که در زمان مجردی انجام میدادیم , تفریحات و مسافرتها رو تعطیل کنی
و خرید و... نکنی روزی زیاد میشه دیگه
کلا همه چیز و از دست میدی تا زن بگیری و مثلا به آرامش برسی

تعریف آرامش : گوش دادن به صحبتهای همسر و عشق و از این جور چیزا

اگه شما حال میکنین , ما که متنفریم

leonard;118863 نوشت:

من اگه از فردا بخوام برم خواستگاری , دختره ازم پرسید با نگاه به نیلوفرهای آبی یاد چی میافتین ؟؟ اگه همونجا بالا بیارم چی؟ اصلا بالا هم نیارم کدوم دختری هست که احساس رمانتیکی نداشته باشه ؟

leonard;119558 نوشت:

تعریف آرامش : گوش دادن به صحبتهای همسر و عشق و از این جور چیزا
اگه شما حال میکنین , ما که متنفریم

سلام

نمیدونم شاید دخترای دور و برتون خیلی رمانتیک و غیر واقع بینانه حرف میزنند که شما چنین طرز تفکری دارین.

کدوم دختر تو جلسات خواستگاری میاد بپرسه با نگاه به نیلوفرهای آبی یاد چی می افتین؟؟!!! :Moteajeb!: :Gig:

نمیدونم شاید دخترای دور و برتون خیلی رمانتیک و غیر واقع بینانه حرف میزنند که شما چنین طرز تفکری دارین.


سلام
شما دختری سراغ داری که احساساتی نباشه ؟ نه انصافا هست ؟ مگه میشه ؟

به نظرت تو نامزدی بجز حرفهای احساسی چیز دیگه ای میتونه زده بشه ؟

خوب مثل دو تا آدم برین تو خونتون هر کسی بره سره کارش شب بیاین خونه , دقیقا مثل دوتا آدم که تو خونه دانشجویی هستن همه چیز هم مشترک باشه , مسافرت و خرید و ... هم از پول هرکس جدا باشه , خرج هاتونم با هم نصف کنین
این میشه زندگی منطقی

با سلام و احترام

بالاخره بخشی از زندگی همین احساسات و ابراز عواطف هست متهی در حد معقول و پسندیده.

ولی فکر کنم شما از این لحاظ از اونور پشت بوم افتادین، زندگی رو فقط بر پایه ی منطق و استدلال میبینین، و دخترها رو هم فقط احساساتی و رمانتیک!!

انشاالله از کارشناسان بزرگوار هم درخواست می کنم در این زمینه نظرشون رو بفرمایند و راهنمایی تون کنند.

موفق باشید.

اگه قرار همه چیز بر پایه ی منطق بنا شه پس از خود گذشتگی و دلسوزی که از احساس آدما نشات میگیره چی؟!
خوب میدونیم که زندگی علاوه بر منطق به این دو عنصر هم وابستس

سلام به همگی
صحبت های جناب leonard خیلی جالب بود،فک نمیکردم پسری باشه که تا این حد از خانم ها خوشش نیاد.:Gig:
من به جای بحث کردن باهاتون فقط چن تا سوال میپرسم(آخه به این نتیجه رسیدم شما واسه هر سوالی بالاخره جوابی دارید)
البته اگه مایلید جواب بدید ولی ممنون میشم جواب بدید آخه واقعا طرزه فکرتون واسم جالب شده و به دنبال جواب وعلت هستم.
اول اینکه آیا رابطه پدر و مادرتون این شکلی بوده و هست؟منظورم اینه که همش رمانتیک و از این چیزا که گفتید؟
و اینکه آیا با دختری دوستی داشتید واگه آره رفتارش چه جور بوده؟
و در سن 17تا 20و 20 به بعد طرزه فکرتون نسبت به ازدواج چه جوری بوده؛همیشه اینجوری فکر میکردید یا اینکه به مرور زمان تغییر کرده و شده اینی که الان هست.

بازم سوال هستا ولی اگه جواب دادید اونا رو هم میپرسم!!

با سلام

اول اینکه آیا رابطه پدر و مادرتون این شکلی بوده و هست؟منظورم اینه که همش رمانتیک و از این چیزا که گفتید؟

خیر . اتفاقا اصلا اینجور نیست , البته موقعی که بچه بودم و یادم نیست

و اینکه آیا با دختری دوستی داشتید واگه آره رفتارش چه جور بوده؟

خیر , لازمه درخواست دوستی با دختر درخواست پسر از دختر است که شخصیتم اجازه نمیده خودمو برای این چیزها کوچک کنم

دانشجویانی که به عنوان سوالات درسی و ... خواستار ارتباط با من بودند ولی تا از قضیه درسی دور میشدن و میخواستن دوست بشن ارتباط با اونها و قطع میکردم

و در سن 17تا 20و 20 به بعد طرزه فکرتون نسبت به ازدواج چه جوری بوده؛همیشه اینجوری فکر میکردید یا اینکه به مرور زمان تغییر کرده و شده اینی که الان هست.

اصلا یادم نمیاد خواسته باشم ازدواج کنم و همینطور که تو پستهای قبلی من است طرز فکرم از اون موقع که یادمه همین بوده , الانم 29 سالمه

البته 17 تا 25 که اصلا فکرشم نبوده


بالاخره بخشی از زندگی همین احساسات و ابراز عواطف هست متهی در حد معقول و پسندیده.

ولی فکر کنم شما از این لحاظ از اونور پشت بوم افتادین، زندگی رو فقط بر پایه ی منطق و استدلال میبینین، و دخترها رو هم فقط احساساتی و رمانتیک!!

اگه قرار همه چیز بر پایه ی منطق بنا شه پس از خود گذشتگی و دلسوزی که از احساس آدما نشات میگیره چی؟!
خوب میدونیم که زندگی علاوه بر منطق به این دو عنصر هم وابستس


من منکر احساسات نیستم ولی دلیل نداره که کسی از این نوع احساسات خوشش نیاد
حرفهای من شاید به نطرتون 100% بر پایه منطق و استدلال است ولی شاید حداقل 70 درصد پسرهایی که اردواج میکنن این سوال واسشون بوده که زندگی مشترک چه چیزیش مشترکه ؟
مرد پول دربیاره زن خرج کنه
مرد بهترین چیزهارو واسه زنش بخره
بهترین لوازم برای کار زن در منزل باشه
پس انداز کنه تا با زنش مسافرتی بره
هر چی که خانم گفت و اطاعت کنه

فقط چیزی که بدست بیاره که احساساته , مطمئنن خیلی چیزها بر پایه منطق استوار است تا احساس
اکثر طلاق ها را اگر نگاه کنیم در دادگاه به دنبال دلیل و منطق هستن تا احساس
زندگی ما تا حدی به احساس مربوط است ( روابط خانوادگی و جشنها و عزاداری ها .... ) ولی در اکثر مواقع منطق است که ما را در زندگی جلو میبرد
شما نمیتوانید سر کارتون مسائل کاری را احساسی کنین , نمیتونین تو اجتماع احساساتتون و همه جا بجای منطق بکار ببرین

همه ما زندگی منطقی پیش رو داریم ولی فقط در مسئله ازدواج به احساسات بیشتر فکر میکنیم و به نظرمون تمامی احساسات شادی و غم را برایش خرج کنیم و پس از چند سال ازدواج که این احساسات کمرنگ شد فقط تحمل کردن افراد است که زندگی ها رو نگه میداره وگرنه خیلی ها راضی نیستن

مگر این نیست که مرد و زن باید از خودگذشتگی کنن و از زندگی پدری جدابشن و بیان زیر یک سقف
باید اون چیزی رو که میخوای بدست بیاری ارزششو داشته باشه که چیزهایی رو از دست بدی و یا آنقدر برایت ارزشمند باشه که حاضر به این فداکاری باشی
که برای من بی ارزش هست

این http://www.askdin.com/showthread.php?t=7051&p=119775 نمونه ملاک های خانمها :

اهل مهرورزی وروابط عاطفی مکرر:hamdel:
مهربون بودن
7- مهربان و خوش اخلاق باشد
کمکم کنه تا بهتر خصوصیاتشو بشناسم.کمکم کنه تا تشخیص بدم چه مواقعی عصبانی و ناراحته و توی این موقعیت ها من چیکار می تونم براش انجام بدم؟
8- هر وقت احتیاج به خلوت کردن با خودشو داشت بهم بگه و در مقابل درک کنه که من هم توی بعضی از موقعیت ها احتیاج دارم که تنها باشم.
-بتونه راحت در مورد چیزی که می خواد، چیزی که فکر می کنه و چیزی که احساس می کنه حرف بزنه و خواسته ها و حرفاشو بیش از حد تو خودش نریزه.

خیلی خوبه که مسیر چرا ازدواج ؟ برای بنده روشنتر داره میشه یه نگاهی به بالا بندازین متوجه میشین که من جزء شرایط خیلی ها نیستم (خداراشکر)

این از لینکهای همین سایت است :


[=arial]ازدواج برای خیلی از ما بخشی عادی از زندگی است.:Gig: ما بزرگ می شویم، دیپلممان را می گیریم، یا کار پیدا میکنیم یا وارد دانشگاه می شویم و بعد یک روز آن کسی که می خواهیم را برای زندگیمان پیدا می کنیم. اما این روزها افراد خیلی دیرتر ازدواج می کنند و قبل ازاینکه "بله" را سر سفره عقد بگویند مکث طولانی تری دارند. در جوامع غربی تحقیقات گزارش می کند که از سال 2001، تعداد کسانی که ازدواج می کنند هر ساله رو به کاهش است. در سال 1970، 72 درصد از جمعیت متاهل بودند ولی این رقم امروز به 50 درصد رسیده است. همچنین، درصد افرادی که طلاق گرفته اند شدیداً رو به افزایش است. مشخص است که همه این اطلاعات باعث می شود افراد قبل از ازدواج بیشتر و عمیقتر به این اقدام خود فکر کنند. سوال این است که در این روزگاری که هیچ چیز دائمی و بادوام به نظر نمی رسد، آیا باید ازدواج کرد یا خیر؟:Kaf:

بدون شک عامل دیگر در کاهش آمار ازدواج تاثیر طلاق بر ذهن نوجوانان و جوانان است. خیلی از آنهایی که به ازدواج فکر می کنند خود فزندان طلاق هستند. این مسئله آنها را در برابر رفتن زیر بار تعهدات ازدواج مقاومتر می کند. از 82 درصد از زوج های متاهلی که تا پنجمین سالگرد ازدواجشان زندگی مشترکشان ادامه پیدا میکند، فقط نیمی آن را به 10 سال می رسانند. با گذشت زمان، احتمال با دوام ماندن ازدواج ها کمتر و کمتر می شود. تعداد بالای شکست های ازدواج باعث می شود مردم بیشتر به مسئله ازدواج کردن یا نکردن فکر کنند.[=arial]

اکثر مردم می فهمند که اول آشنایی همیشه سرشار از عشق و محبت است:Gig:. اول همه رابطه ها همه چیز خوب است. خوب است، همراهی و همدلی دو نفر با هم خوب است، و مقدار کمتر تعهدات مشترک زندگی را برایشان ساده تر می کند. زندگی کردن در خانه های جدا به هر دو طرف آزادی بیشتری داده و نگرانی ها معمولاً کمتر است. چیز زیادی برای نگرانی وجود ندارد. وقتی رابطه برهم می خورد، چیزهایی مثل بچه، مشکلات مالی و قضاوت های جامعه وجود ندارد که دو طرف را نگران کند و بیشتر افراد می توانند راحت از این مشکلات بگذرند. قبل از اینکه رابطه دو طرف قانونی شود، بر هم زدن رابطه کار سختی به نظر نمی رسد. سالیان سال است که به مردها و زن ها درمورد ازدواج و تعهدات آن هشدار می دهند. عشق بین دو طرف محو می شود، زن خانه مدام غرغر می کند، مرد به فردی تنبل تبدیل می شود که جز دستور دادن و خوردن کار دیگری در خانه نمی کند و خیلی چیزهای دیگر. اینجاست که می گویند، سری که درد نمی کند را دستمال نمی بندند.:Kaf:[=arial]

بعد از گذشت یک زمان مشخص می فهمید که قدم بعدی در رابطه تان این است که ازدواج کنید. معمولاً فقط یکی از دو طرف میل به ازدواج دارد و طرف دیگر به همان وضعیت راضی است. اما به خاطر ترس از دست دادن رابطه، دو نفر با هم ازدواج می کنند. اما مدت زمان کمی بعد از ازدواج است که همه چیز خسته کننده و تکراری می شود:Narahat az:. تعداد کمی از افراد از قبل پیشبینی می کردند که به چنین نقطه ای برسند. بعد از اینکه آنچه که باید گفته شود، گفته می شود و آنچه باید انجام داده شود، انجام داده می شود، زن و شوهر هر شب از سر عادت در اتاق نشیمن می نشینند و تلویزیون تماشا می کنند، هر روز همان کارهای مشابه و تکراری را انجام می دهند و زندگیشان کاملاً یکنواخت می شود. این مسئله باعث می شود متوجه شوید که خیلی چیزها درمورد همسرتان هست که دوست ندارید و آزارتان می دهد. متاسفانه، دیگر خیلی دیر شده است. دیگر ازدواج کرده اید و باید با آن کنار بیایید.:Ghamgin:
[=arial]یک روی سکه می گوید چون نمی توانید اوضاع را تغییر دهید به این معنی نیست که اوضاع بد است. در زندگی دوره های تغییر مختلفی وجود دارد و وقتی ازدواج می کنیم، همراه با همسرمان این تغییر را تجربه میکنیم. گاهی اوقات یکی از دو طرف جلوتر از آن یکی است و گاهی اوقات این رشد با هم صورت می گیرد. اگر بتوانید هر مرحله رشد را با هم طی کنید، به دستاورد بسیار بزرگی در زندگیتان نائل شده اید. حتی اگر 10 سال هم با یک نفر رابطه دوستی داشته باشید، به ندرت درمورد موقعیت های واقعی زندگی که ممکن است موجب ازدواج یا برهم خوردن آن شود بحث می کنید. و ناگهان می بینید که با او ازدواج کرده اید و همه تعهدات و انتظارات دنیا از شما خیلی دشوار به نظر می رسد. خیلی وقت ها به زندگی مجردیتان فکر میکنید که هیچ کس نبود که بهش جواب پس بدهید، کسی نبود که نگرانش شوید، کسی نبود که مجبور باشید از او مراقبت کنید و هیچ کس هم نبود که به شما بگوید چه باید بکنید و چه نباید بکنید. اما قبل از اینکه در دریای پشیمانی گم شوید، به این فکر کنید که در زمان مجردی وقتتان را چطور می گذراندید؟ آیا آن تنهایی هر از گاه اذیتتان می کرد؟ آیا احساس کمال می کردید؟ آیا اوقات فراغتتان را به دنبال یک شریک زندگی بودید؟ آیا به آنهایی که ازدواج کرده بودند حسادت نمی کردید؟ آیا فکر نمی کردید که ازدواج یک مسئله خیلی مهم است و باید آنرا جدی بگیرید؟ آیا اصلاً باید ازدواج کرد؟:khandeh!:
[=arial]ازدواج چه فوایدی دارد؟ ازدواج این امکان را برای افراد فراهم می کند که کمی آرامتر شوند و برای شناختن درونی و بیرونی طرف خود متعهد شوند. این نزدیکی و صمیمیت و اینکه بدانید یک نفر در این دنیا دوستتان دارد و به رابطه با شما متعهد است خیلی زیباست. همچنین ازدواج یکی از معدود راه های تشکیل خانواده بدون حرف مردم است. ارتباط و تشکیل خانواده بدون ازدواج قانونی همانطور که میدانید چندان در جامعه ما مورد پسند نیست. همچنین وقتی ازدواج کرده اید، می توانید خیلی راحت خودتان باشید و با راحتی بیشتری کارهایتان را انجام دهید. ازدواج معمولاً فواید مالی هم در بر دارد و حتی بانک ها افراد متاهل را بیشتر از افراد مجرد جدی می گیرند. ازدواج گذرگاهی برای شروع دوباره زندگی شماست. آنجاست که می توانید برای آینده تان و هر چه که برایتان مهم است برنامه ریزی کنید. البته این کارها را می توانید بعنوان یک فرد مجرد هم انجام دهید اما همیشه یک باری روی دوشتان است که یک روز بالاخره باید ازدواج کنید.:Moteajeb!: [=arial]

با وجود این فواید، ازدواج معایبی هم به همراه دارد. هرچقدر هم که دو طرف سعی کنند استقلال خود را در ازدواج حفظ کنند اما باز هم بخش اعظمی از استقلالتان با ازدواج از بین می رود. برخی رفتارهای و اعمال خاص که قبلاً برایتان قابل قبول بود، الان دیگر نیست و می تواند باعث عدم وفاداری احساسی یا جسمی شود. خیلی وقت ها ازدواج کردن مثل این می ماند که دوباره بچه شده باشید. بعد از ازدواج می بینید که دوباه با احساسات یک نفر دیگر محدود شده اید. البته ازدواج مثل زندان نیست اما آن آزادی که قبل از ازدواج داشتید دیگر وجود ندارد. خستگی جنسی هم بعد از ازدواج ایجاد می شود. صادقانه بگوییم، چند بار می توانید با یک نفر خاص قبل از اینکه پیر شوید رابطه داشته باشید؟ خیلی از زوج ها عشق و نوازش های حین رابطه جنسی را زیاد جدی نمی گیرند و همه شور و احساس در وجودشان از بین می رود. اگر با خود فکر می کنید که این اتفاق برای شما نخواهد افتاد مطمئن باشید که کاملاً در اشتباهید چون بالاخره این اتفاق می افتد.:Gig: [=arial]

بچه ها را هم وارد قضیه کنید و آنوقت است که داستان ازدواج سخت تر هم می شود. دو نفر الان باید درمورد نحوه بزرگ کردن و تربیت کردن فرزندانشان هم با هم توافق کنند. بچه ها در خیلی چیزها دخالت می کنند. بله درست است که بچه نعمت است و عشق بیشتری به زندگی زناشویی می بخشند اما کنار آمدن و تربیت کردن آنها کاری بسیار دشوار و استرس زا است و مسئولیت ها و انتظارات را ده برابر بیشتر می کند. بچه ها همچنین آن چیزهایی که درمورد همسرمان دوست نداریم را بیشتر به چشممان می آورند. به خاطر همه این مشکلات هم که شده باید قانونی تصویب کنند که زوج ها باید 5 سال تا بچه دار شدن صبر کنند تا بهتر بتوانند در این رابطه تصمیم گیری کنند.
[=arial]آیا باید ازدواج کنیم؟ این سوال کاملاً شخصی است. ازدواج این روزها جذابیت خود را از دست داده است و رسانه ها هم خیلی به این موضوع کمک کرده اند. پاسخ به این سوال خیلی ساده است...اگر فکر می کنید برای شما مناسب است باید ازدواج کنید. اما اگر فکر می کنید که آن روش زندگی برای شما مناسب نیست پس نباید ازدواج کنید:Kaf: هر فرد متاهلی که به شما می گوید، ازدواج چیزی را تغییر نمی دهد، کاملاً اشتباه می گوید. ازدواج خیلی چیزها را عوض میکند. البته خوشبختانه تعادلی که ازدواج ایجاد می کند به همان اندازه تاثیرات منفی، تاثیرات مثبت به همراه دارد.

داستان های پریان که در زمان کودکی برایمان می گویند فقط داستان اند. داستان واقعی جذابیت خیلی کمتری دارد و تلاش بیشتری هم می برد. برای ازدواج باید بخش خیلی بزرگی از خودمان را فراموش کنیم و خیلی آرزوها و خواسته های شخصیمان را مدتی متوقف کنیم. خیلی ها بعد از مدتی می فهمند آنچه که اول کار می خواستند خیلی با آن چیزی که آخر کار می خواهند فرق می کند. آیا همه اینها ارزشش را دارد؟ خیلی وقت ها زن و شوهر های خوشبخت می گویند که بله ارزشش را دارد اما یادتان باشد زن و شوهرهای خوشبخت هم یک شبه به آن وضعیت نرسیده اند. برای اینکه یک ازدواج دوام پیدا کند باید واقعاً به تعهدات پابرجا بمانید و مشکلات عاطفی، احساسی، ذهنی و فیزیکی خیلی زیادی را پشت سر بگذارید. ده سال اول را واقعاً به کشف رابطه می پردازیم؟؟؟.:Gig: خیلی وقت ها تا زمانیکه مجبور می شویم با یک نفر زیر یک سقف زندگی کنیم، خودمان و همه پیجیدگی های خودمان را نمی شناسیم.
[=arial]

اگر چند وقت است که سردرگمید که باید ازدواج یکنید یا نه، توصیه می کنیم که کمی صبر کنید. این مسئله نشان می دهد که شما هنوز در این مورد تردید دارید و مطمئن به این کار نیستید. مطمئن باشید که وقتی زمان واقعی ازدواجتان رسیده باشد، آنوقت است که دیگر این تردید را ندارید و کاملاً از تصمیم خود مطمئنید.:khandeh!:
[=arial]

و نکته دیگر :
واقعا برخی افراد هستند که اصلا برای زندگی متاهلی ساخته نشده اند بقدری درگیر کار وزندگی خویش هستند که گویی با آن ازدواج کرده اند این افراد اگر ازدواج کنند زندگی را هم برای خود سخت می کنند هم برای شریک زندگی خود .
بسیاری از این افراد فقط تحت تاثیر حرف اطرافیان هست که ازدواج می کنند و بعد از مدت کوتاهی هم جدا می شوند

پس من قبلا ازدواج کردم :hamdel: ( با کامپیوترم ) :Sham:

[=arial]

سلام.
قرار نیس با نگاه به اطرافیان و بعضی که اشتباه و غلط زندگی میکنند(منظورم خسته شدن از هم بعد از مدتی)نتیجه گیری کنیم که ازدواج خوب هست یا بد.(اگه ملاک ها صرفا ظاهری باشن حتما این مشکل پیش میاد؛مثلاپول یا زیبایی آخه ماندگار نیستن)
در ضمن زوج هایی هستند چه پیر چه جوان که اصلا شبیه چیزایی که گفتید نیستن.
آره هرکسی با زندگی سراسر کسالت مخالفه.
البته خدا روشکر که پسرهستید و همچین طرزه تفکری دارید وگرنه اگر دختر بودید جامعه ما متاسفانه بد باهاش برخورد میکرد.
راستی اگه با کامپیوترتون ازدواج کردید؛اینجوری راحت میتونید هر وقت خواستیدعوضش کنید بدون دردسر:khandeh!:

راستی اگه با کامپیوترتون ازدواج کردید؛اینجوری راحت میتونید هر وقت خواستیدعوضش کنید بدون دردسر

باید چیزی جاش بیاد که بهتر باشه ؟ هنوز پیدا نکردم :reading:

1- لازم نیست واسه کارام چیزی و توضیح بدم
2- آپدیت کردنش باعث میشه کارم سریعتر انجام بشه
3- کلا همه کاری ازش برمیاد
4- باعث پیشرفت و رشد علمی آدم میشه
5- حاشیه نداره
6- خانوادش مشکلی با من ندارن :ok:
7- لازم نیست واسش احساسات در کنم
و مهم تر از هر چیز : هر وقت خواستم خاموشش میکنم

و هزار دلیل دیگه Smile

چرا عوضش کنم ؟؟؟

leonard;120002 نوشت:
راستی اگه با کامپیوترتون ازدواج کردید؛اینجوری راحت میتونید هر وقت خواستیدعوضش کنید بدون دردسر

باید چیزی جاش بیاد که بهتر باشه ؟ هنوز پیدا نکردم :reading:

1- لازم نیست واسه کارام چیزی و توضیح بدم
2- آپدیت کردنش باعث میشه کارم سریعتر انجام بشه
3- کلا همه کاری ازش برمیاد
4- باعث پیشرفت و رشد علمی آدم میشه
5- حاشیه نداره
6- خانوادش مشکلی با من ندارن :ok:
7- لازم نیست واسش احساسات در کنم
و مهم تر از هر چیز : هر وقت خواستم خاموشش میکنم

و هزار دلیل دیگه Smile

چرا عوضش کنم ؟؟؟


سلام بر جناب لئونارد
15 سال دیگه می بینیمتون!:khaneh:
شما نمیخواین ازدواج کنین البته ظاهرا چرا خلق الله رو ناامید می کنین برخی دوست دارن دردسر داشته باشن تا اینکه همش با سیستم کامپیوترشون رشد کنن:ok: البته امار ها نشون داده رشد متناسب با پیشرفت سیستم کامپیوتر منافاتی با ازدواج نداره و امار مردان متاهلی که با کامپیوتر هم ازدواج کردن بالاست و این هوو خطر جدی زندگیهای هزاره سوم است چون....
موفق باشین تا 15 سال دیگه:Cheshmak:
ضمنا مواظب باشین همسرتون ویروس نگیره
یا حق

همیشه آپدیته اوضاش خوبه , ایشالاه که نمیگیره

به شما يه پيشنهاد ميكنم تا اين بحثتا شايد،زيبا هم خاتمه اي داشته باشد:
اگر به گناه نميوفتيد هرگز ازدواج نكنيد،ازدواج مستحب موكد است واجب كه نيست، كسي هم نمي تواند شما را وادار كند، در ضمن تا جايي كه من فهميدم، شما هيچ كششي نسبت به جنس مخالف نداريد،بنابراين با هركي ازدواج كنيد در حقش نا حقي خواهيد كرد

سلام و درود:Rose:

بیکارم؟؟؟

فکر و خیال زیادی میخوام؟؟؟

الان خودمم :pirooz:

خودم تصمیم می گیرم

با خودم تفاهم کامل دارم!:doosti:

هر لحظه نمی گم الان خیانت میکنه!!!
:no:

و...

اینا افکار و اعتقادات گذشته ی من بود!:ok:

که در پاسخ به سوال های از این قبیل(عنوان تاپیک) میگفتم

اما حالا.....:dokhtar:

مثال دکتر فرهنگ برازنده ترین جوابه:

نقل قول:
کوه نوردی تنهایی بهتره یا دوتایی؟؟؟


حالا به این سوال فکر کنید

تا جواب ها رو بررسی کنیم!!!

جناب leonard!

امیدوارم نخوایید با کامپیوترتون برید!!!:Graphic (38):

علی یارتان

:Rose:

leonard;118863 نوشت:

tarze fekret kheili bahale
ama dar nahayat mikhay b koja beresi?
key mikhay b khodet fekr koni?

در نهایت به زندگی آرام , بدون دردسر , تفریح , پیشرفت , لذت , ....
تا 50 سالگی بازنشسته بشم و استراحت و..... بعدشم که مهمون بهشت زهراییم و ادامه ماجرا ....
یعنی همه زندگی که مردم دارن فقط با زن گرفتن حل میشه؟ با زن گرفتن به کمال میرسیم ؟ با زن گرفتن به همه آرزو ها میرسیم ؟ با زن گرفتن به لذت , آرامش , رزق و روزی زیاد , فقط میتونیم برسیم؟ با زن گرفتن به همه چیز میرسیم ؟

مثال میزنم >>
اولا : من اگه از فردا بخوام برم خواستگاری , دختره ازم پرسید با نگاه به نیلوفرهای آبی یاد چی میافتین ؟؟ اگه همونجا بالا بیارم چی؟ اصلا بالا هم نیارم کدوم دختری هست که احساس رمانتیکی نداشته باشه ؟

دوما » من موقعی خیلی خیلی مذهبی بودم تا اونجایی که مستحبات , نماز شب نیز برای من واجبات بود و حتی گفتن ذکر از وقتهای بیکاری من بود کربلا و... رفتم , نمیگم به کمال رسیدم ولی از نظر خودم خیلی بالا بود , البته سالهاست که این حس را از دست دادم

در اون موقع آیا زن داشتم که به آنجا رسیدم ؟
برای رسیدن دوباره به آن شرایط باید حتما زن بگیرم ؟ کمال چگونه تعریف میشود ؟غیر از رسیدن به پرهیزگاری است ؟
ما با زن گرفتن به چه کمالی میرسیم ؟

یا همه اینا واسه رنگ کردن جوانهایی است که نمیخوان ازدواج کنن ؟
همه اون چیزهایی که گفتم واسه فکر کردن به خودم بود


s سلام
دیدگاهتون چیه نسبت به انسان؟ انسان چی هست؟
فقط حیوانه یا بعد معنوی وروحانی هم داره؟
اگه میخوای خودتون رو ازمایش کنید یه مدت برید تو بیابون زندگی کنید تا معنی تنهایی
بفکر بودم و نیاز به همفکر وهمدم رو بفهمید
وگرنه پشته سیستم نمیتونید به ایدهای جالب برسید

دیدگاهتون چیه نسبت به انسان؟ انسان چی هست؟
فقط حیوانه یا بعد معنوی وروحانی هم داره؟

همه را در نظر دارم ( حیوانی, روحانی و معنوی ) ولی از راه منطق نه احساس و نه اجبار
اگه میخوای خودتون رو ازمایش کنید یه مدت برید تو بیابون زندگی کنید تا معنی تنهایی
بفکر بودم و نیاز به همفکر وهمدم رو بفهمید

اتفاقا بدم هم نمیاد ( کلا اصلا احساسی نسبت به همفکر و همدم ندارم ) البته بگم اون سالی که کربلا بودم همین فکرو داشتم تا جایی که ایران برنگردم ولی نمیشد

گرنه پشته سیستم نمیتونید به ایدهای جالب برسید

به پیشرفت علمی که میرسم , خودش کلیه , تازه ایده های جالب هم از اطلاع داشتن از فناوریه Smile

قبلا این بحث و خاتمه دادیم چون فایده نداره _ شاید 4-5 سال دیگه اون احساس باشه _اون موقع بهش فکر میکنم ولی الان همه دنیا رو هم با زن بهم بدین نمیخوام

کوه نوردی تنهایی بهتره یا دوتایی؟؟؟

البته دسته جمعی با دوستان که بهتره
اگه نشدتنهایی از با زن رفتن بهتره ( حداقل با سکوت کوهستان یه آرامشی داری تا به حرفهای بیهوده گوش بدی )

نقل قول:
ولی الان همه دنیا رو هم با زن بهم بدین نمیخوام

سلام
نه تو رو خدا خواهش میکنیم قبول کنین:Nishkhand:
شب میلاد امام علی علیه السلام از خدا میخوام که دل و جان و قدم های ما رو بر مسیری که بر صلاح ماست و بهترینه محکم کنه
موفق باشین

leonard;121037 نوشت:
اتفاقا بدم هم نمیاد ( کلا اصلا احساسی نسبت به همفکر و همدم ندارم ) البته بگم اون سالی که کربلا بودم همین فکرو داشتم تا جایی که ایران برنگردم ولی نمیشد

پس حتما سیری در بیابان بکنید ویا اگه شغلی میخواید انتخاب کنید حتما تو بیابون باشه. چون حرف تا عمل خیلیه.

[=Times New Roman]اهداف وانگیزه های ازدواج :
[=Wingdings]v [=Times New Roman]ایجاد کانون آسایش و آرامش برای زن و مرد ( و من آیاتهِ اَن خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها ... )
[=Wingdings]v [=Times New Roman]حفظ عفت و پاکدامنی ( پس نکاح آمد چو لاحول ولا ----- تا که دیوت نفکند اندر بلا )
[=Wingdings]v [=Times New Roman]دوستی، محبت و عشق به یکدیگر ([=Times New Roman]برآورده شدن نیازهای عاطفی )
[=Wingdings]v [=Times New Roman]برقراری تعادل در وجود آدمی، تأمین سلامت جسم و روان، رهایی از تنهایی
[=Wingdings]v [=Times New Roman]کمک به رشد عقلانی ،اخلاقی واجتماعی یکدیگر( هن لباس لهم وانتم لباس لهن )
[=Wingdings]v [=Times New Roman]داشتن فرزندانی سالم و شایسته
[=Times New Roman][=Wingdings]v ایجاد جامعه سالم

سلام و درود:Gol:

po0neh;120482 نوشت:
کوه نوردی تنهایی بهتره یا دوتایی؟؟؟

leonard;121038 نوشت:
البته دسته جمعی با دوستان که بهتره اگه نشدتنهایی از با زن رفتن بهتره ( حداقل با سکوت کوهستان یه آرامشی داری تا به حرفهای بیهوده گوش بدی )

بلـــه!

اما اونوقت اگه زمین بخورید کسی نیست کمکتون کنه!

تنهایی چیزی به نام تقسیم کار وجود نداره

شما مجبورید مایحتاجتون را تنهایی حمل کنید!

البته اگر کوهای کوچیک که یه روز طول میکشه باشه مشکل نداره!

اما برای فتح اورست چی؟؟؟؟

علی یاورتان:Gol:

ما اونوقت اگه زمین بخورید کسی نیست کمکتون کنه!

خیلی از همین زمین خوردنها بخاطر مشکلات خانوادگیه

تنهایی چیزی به نام تقسیم کار وجود نداره
شما کدوم خونواده رو سراغ دارین که تقسیم کارش منطقی باشه ( معمولا 80% واسه آقایان (کار در بیرون, خرید , بعضی از کارهای منزل , 20@ خانمها , )

شما مجبورید مایحتاجتون را تنهایی حمل کنید!

البته اگه در حد کیسه فریزر باشه شاید مرام بزارن وگرنه که دست نمیزنن , یعنی شما باور دارین ؟ از حرف تا عمل راه بسیار است

البته اگر کوهای کوچیک که یه روز طول میکشه باشه مشکل نداره!

اما برای فتح اورست چی؟؟؟؟

برای اورست رفتن تنهایی خوب نیست ولی قرار نیست برای ترحم کوله ای مزاحم به دنبال خودت تا قله اورست حمل کنی
میتوانی با افرادی که در مسیر تو هستند راه را تا پایان طی کنی

[=Times New Roman]اهداف وانگیزه های ازدواج :
[=Wingdings]v [=Times New Roman]ایجاد کانون آسایش و آرامش برای زن و مرد ( و من آیاتهِ اَن خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها ... )
[=Wingdings]v [=Times New Roman]حفظ عفت و پاکدامنی ( پس نکاح آمد چو لاحول ولا ----- تا که دیوت نفکند اندر بلا )
[=Wingdings]v [=Times New Roman]دوستی، محبت و عشق به یکدیگر ([=Times New Roman]برآورده شدن نیازهای عاطفی )
[=Wingdings]v [=Times New Roman]برقراری تعادل در وجود آدمی، تأمین سلامت جسم و روان، رهایی از تنهایی
[=Wingdings]v [=Times New Roman]کمک به رشد عقلانی ،اخلاقی واجتماعی یکدیگر( هن لباس لهم وانتم لباس لهن )
[=Wingdings]v [=Times New Roman]داشتن فرزندانی سالم و شایسته
[=Times New Roman][=Wingdings]v ایجاد جامعه سالم

1- آرامش تنها به ازدواج نیست , بسا ازدواج آرامش را به هم میزند
2- بله ,, اگر فرد قادر به کنترل خود نیست آیا ازدواج موقت باعث بی افتی میشه ؟
3- دوستی , محبت با رابطه ایجاد میشه , عشق هم کشک است
4- مشکلی نمیبینم
5- از نظر اجتماعی نیز آدم موفقی هستم و تاثیر گذار
6- نظری درمورد فرزند ندارم , مهم نیست
7- جامعه ای که درصد طلاقهاش بیشتر از ازدواج شود آیا سالمتر میشود ؟

اگه میخوای خودتون رو ازمایش کنید یه مدت برید تو بیابون زندگی کنید تا معنی تنهایی
بفکر بودم و نیاز به همفکر وهمدم رو بفهمید

بوده مواقعی که به تنهایی مسافرت رفتم , یا در منزل تنها بودم , نیازی احساس نکردم

سلام و درود:Gol:

leonard;122097 نوشت:
شما کدوم خونواده رو سراغ دارین که تقسیم کارش منطقی باشه ( معمولا 80% واسه آقایان (کار در بیرون, خرید , بعضی از کارهای منزل , 20@ خانمها , )

خیلی از خانواده ها را دیدم

در همه کارهاشون با هم شریک ند

شما خانم هایی را ندیدید که بیرون از منزل کار میکنند؟؟؟

در مراکز خرید ندیدید بیشتر خانم ها برای خرید میاند؟؟

همینطور که خانم ها پا به پای آقایون خارج از منزل کار می کنند

آقایون هم در منزل کمک میکنند!

leonard;122097 نوشت:
البته اگه در حد کیسه فریزر باشه شاید مرام بزارن وگرنه که دست نمیزنن , یعنی شما باور دارین ؟ از حرف تا عمل راه بسیار است

هر کس بنا به قدرت بدنیش کمک میکنه

leonard;122097 نوشت:
برای اورست رفتن تنهایی خوب نیست ولی قرار نیست برای ترحم کوله ای مزاحم به دنبال خودت تا قله اورست حمل کنی

:Gig::Moteajeb!:

ببخشید من فقط نظرم را میگم!

احساس میکنم زندگی از دید شما نباید زیبا باشد!

و در نتیجه یکنواخت و بیهوده است!

به هر حال هر کس نظر خودش را دارد

ولی امیدوارم در آینده ای نه چندان دور پشیمان نشوید

چون احتمالا دیگه اون موقع دیر شده !

علی یارتان:Gol:

من با تقسیم مشکل ندارم _
نگفتم که خانمها این کارها را انجام نمیدن , گفتم که آقایان حتی بیشتر از خانمها درگیر کارهای بیرون و منزل هستند و این تساوی نیست همانطور که قبلا گفتم (خوب مثل دو تا آدم برین تو خونتون هر کسی بره سره کارش شب بیاین خونه , دقیقا مثل دوتا آدم که تو خونه دانشجویی هستن همه چیز هم مشترک باشه , مسافرت و خرید و ... هم از پول هرکس جدا باشه , خرج هاتونم با هم نصف کنین)

زندگی هم میتونه تو همه شرایط یکنواخت و بیهوده باشه چه با ازدواج چه بی ازدواج

ایشالاه که پشیمون نمییشیم

سلام.
نمیدونم جرا همه سعی در قانع کردن جناب leonard دارند:Khandidan!:
به نظره من در این مورد خوده فرد باید به این نتیجه برسه که نیاز به همرا داره.
در بعضی مواقع زندگی اطرافیان هم تاثیر داره مواردی رو میبینه که شکست خوردند پس به ازدواج به چشم بدبختی نگاه میکنه.
اسلام هم گفته ازدواج مستحب موکد،و واسه بعضی ها واجب.

نمیدونم جرا همه سعی در قانع کردن جناب leonard دارند:khandeh!:

شاید خاطر اینه که ما از روی احساس تصمیم میگیریم تا منطق
و ایندو با هم سنخیت ندارند و بحث بی نتیجه است :cry:

leonard;122171 نوشت:
نمیدونم جرا همه سعی در قانع کردن جناب leonard دارند:khandeh!:

شاید خاطر اینه که ما از روی احساس تصمیم میگیریم تا منطق
و ایندو با هم سنخیت ندارند و بحث بی نتیجه است :cry:

اول باید تعریفی از منطق و احساس داشته باشیم.
واقعا احساس و منطق نمیشه کنار هم باشن؟!!!!:Gig:

در سطحی نیستم که بتونم تعریفی ارائه بدم فقط نظرم و میگم

نظر بنده : منطق شامل عواملی است که از نظر عقلی قابل بیان بوده و با رابطه ای قابل تعریف است
احساس : تمایلی است که از نظر عقلی قابل توصیف نیست و برای آن رابطه ای نمیتوان یافت

احساس خوبی , لطافت , عشق و..... = میتوانید برای اینها رابطه ای بیاورید ؟

leonard;122197 نوشت:
در سطحی نیستم که بتونم تعریفی ارائه بدم فقط نظرم و میگم

نظر بنده : منطق شامل عواملی است که از نظر عقلی قابل بیان بوده و با رابطه ای قابل تعریف است
احساس : تمایلی است که از نظر عقلی قابل توصیف نیست و برای آن رابطه ای نمیتوان یافت

احساس خوبی , لطافت , عشق و..... = میتوانید برای اینها رابطه ای بیاورید ؟

شهید حسین علم الهدی:

ما عاقلانه فکر می کنیم و عاشقانه عمل می کنیم...

با سلام
به نظر من ازدواج برای رسیدن به تعادل قرار داده شده
تعادل خودش یک نوع پیشرفت هست
گاهی ما مسئله ایی نداریم و میگوییم مشکلی هم نیست و این بدان معناست که ما امتحانی ندادیم که نمره ایی داشته باشیم
در تصور خیلیها نداشتن نمره یعنی اینکه ما صفر نیستیم و همین که صفر نباشند برایشان کافی هست در حالی که نداشتن نمره بالقوه همان نداشتن نمره بیست و چه بسا داشتن نمره صفر .
برای اینکه بفهمی چقدر آماده ایی باید در امتحان شرکت کنی و نمره را به دست بیاوری و اگر کم بود در مراحل بعد ارتقایش دهی نه اینکه بایستی بیرون گود و بگویی من ضربه نشدم
ضربه نشدن وقتی معنا پیدا میکند که تو درون گود ضربه نشده باشی
تو نمیتوانی دم از تعادل و پیشرفت بزنی ولی خودت را از امتحان و محک ازدواج بیرون قرار داده باشی
غرق نشدن در بیرون اب به این معنا نیست که تو شناگر قابلی هستی
عاقلانه وارد مقوله ازدواج شو تا هم به بعضی نیارهات جواب مثبت داده باشی و هم خودت را بالا بکشی و متعادل شوی
در فرمایشات معصومین هم بین مجردی و متاهلی وقتی مقایسه شده دوران تاهل از حیث ارزش قابل مقایسه با دوران تجرد نیست

موضوع قفل شده است