جمع بندی چرادر حالی که جنود جهل وعقل برابرومساوی هستندولی اکثر انسان هااز جنود جهل پیروی می کنند ؟

تب‌های اولیه

34 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد سمیع

احمد;555609 نوشت:
باسلام ودرودفراوان
امام خمینی درکتاب خودبه نقل ازامام صادق (ع) بیان فرمودندکه سربازان
جنودعقل همان شرک وغروروشرارت و..راخداازبرای انان75لشکرقراردادوسربازان
جنودعقل همان نیکی احسان وخیرو..هم75لشکرازبرای ان درانسان نهاد
حال چطورممکن است درعین برابری اینهاگناه همان پیروی ازجنودجهل برای هرانسانی زیباتراست
وخداوندهم درقران میفرمایند لهم اکثرهم فاسقون این درتناقض باان است!!


باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید

لطفا سوال خودتان را کمی بیشتر توضیح دهید

با تشکر

باسلام مجدد
جنودجهل همان شرک و شرارت و غرورو..که دروجودانسان نهفته است که سردسته جهل شیطان است به دلیل غروروونپزیرفتن فرمان الهی
اعمال انسان به دودسته تقسیم میشودیاباپیروی ازعقل است یاپیروی ازجهل اماانسان دیوانه رافاقداین میدانیم امام صادق (ع)فرمودندکه جنودجهل همان سربازان جهل راخداوند75لشکرازبرای ان قراردادوان رادروجودانسان قراردادوجنودعقل همان سربازان عقل راازبرای انسان دروجودش75لشکرقرارداد
یعنی سربازان خیردروجودهرانسان برابرسربازان شرارت است
حال درعین برابری این جنودهادرهرانسان چراگناه وپیروی ازجنودجهل برای هرانسانی زیباوجذاب است همان گونه که خداوندمیفرمایندلهم اکثرهم فاسقون یعنی اکثرانسان هاازجنودجهل پیروی میکننددرحالی که سربازان ان برابرعقل است

احمد;556253 نوشت:
باسلام مجدد
جنودجهل همان شرک و شرارت و غرورو..که دروجودانسان نهفته است که سردسته جهل شیطان است به دلیل غروروونپزیرفتن فرمان الهی
اعمال انسان به دودسته تقسیم میشودیاباپیروی ازعقل است یاپیروی ازجهل اماانسان دیوانه رافاقداین میدانیم امام صادق (ع)فرمودندکه جنودجهل همان سربازان جهل راخداوند75لشکرازبرای ان قراردادوان رادروجودانسان قراردادوجنودعقل همان سربازان عقل راازبرای انسان دروجودش75لشکرقرارداد
یعنی سربازان خیردروجودهرانسان برابرسربازان شرارت است
حال درعین برابری این جنودهادرهرانسان چراگناه وپیروی ازجنودجهل برای هرانسانی زیباوجذاب است همان گونه که خداوندمیفرمایندلهم اکثرهم فاسقون یعنی اکثرانسان هاازجنودجهل پیروی میکننددرحالی که سربازان ان برابرعقل است

باسمه تعالی
با عرض سلام
برابر بودن این جنودها به این معناست که خداوند به تعداد جنودهای جهل جنود عقل هم قرار داده
تا حجت را تمام کند که اگر تعداد جنود جهل بیشتر بود و کسی به گمراهی افتاد عذری نداشته باشد بگوید جنودهای جهل بیشتر بود و جنود عقل کمتر و لذا من به گمراهی افتادم و اگر تعداد جنود نابرابر بود با عدالت خدا هم منافات داشت بلکه خداوند به تعداد جنود جهل ، جنود عقل قرار داد
مانند اینکه خداوند، شیطان را به عنوان دشمن خارجی و نفس اماره را به عنوان دشمن داخلی در مسیر انسان قرار داد و به همین میزان ، انبیاء و حجج الهی و عقل را در مقابل آنها قرار داد . تا انسان با اختیار و اراده خود و در عین برابری راهها مسیر خود را انتخاب کند

و وجود این راهها و این جنودها منافاتی با این ندارد که کسی به واسطه پیروی از جنود جهل و یا پیروی از نفس و شیطان به گمراهی بیفتد و یا با تبعیت از جنود عقل و پیروی از حجج الهی و عقل راه سعادت را پیش گیرد.
پس نتیجه می گیریم اتفاقا جنود عقل و جهل باید برابر باشند.
موفق باشید.

باسلام مجدد
باتشکرازتوضیح جامع ودقیق شما
ازانجایی که خداوندارحم الراحمین است قراردادن جنودعقل بیش ترمنافاتی ندارد
اماسوال من این است چگونه ممکن دقیقا برابرباشنداماپیروی ازیکی گسترده تروحجیم ترکه هم قران وهم پیامبران ان رامیپزیرند

احمد;556289 نوشت:
باسلام مجدد
باتشکرازتوضیح جامع ودقیق شما
ازانجایی که خداوندارحم الراحمین است قراردادن جنودعقل بیش ترمنافاتی ندارد
اماسوال من این است چگونه ممکن دقیقا برابرباشنداماپیروی ازیکی گسترده تروحجیم ترکه هم قران وهم پیامبران ان رامیپزیرند


باسمه تعالی

با عرض سلام
اینکه پیروی از یکی چرا گسترده تراست برمی گردد به نوع جهان بینی انسان.
به این معنا اگر کسی خدا ، حساب و کتاب و عذاب الهی، عالم قبر، برزخ ، قیامت و ....را قبول نداشته باشد و زندگی انسان رو ابدی نداند و آن را منحصر در همین چند روزه دنیا بداند طبیعتا به دنبال خواهش های نفسانی خود می رود تا هر چه بیشتر لذت ببرد
ولی اگر کسی جهان بینی اش الهی باشد نه مادی ، و معتقد به ماورا طبیعت باشد و به عالم آخرت معتقد باشد و بداند که زندگی او خلاصه نمی شود در این چند روزه دنیا، بلکه این دنیا فرصتی است تا او بیشتر توشه فراهم کند و وطن اصلی او عالم آخرت است و .... طبیعتا حساب شده تر اعمالش را انجام می دهد و به دنبال پیروی کردن از جنود عقل است

سمیع;556421 نوشت:

باسمه تعالی

با عرض سلام
اینکه پیروی از یکی چرا گسترده تراست برمی گردد به نوع جهان بینی انسان.
به این معنا اگر کسی خدا ، حساب و کتاب و عذاب الهی، عالم قبر، برزخ ، قیامت و ....را قبول نداشته باشد و زندگی انسان رو ابدی نداند و آن را منحصر در همین چند روزه دنیا بداند طبیعتا به دنبال خواهش های نفسانی خود می رود تا هر چه بیشتر لذت ببرد
ولی اگر کسی جهان بینی اش الهی باشد نه مادی ، و معتقد به ماورا طبیعت باشد و به عالم آخرت معتقد باشد و بداند که زندگی او خلاصه نمی شود در این چند روزه دنیا، بلکه این دنیا فرصتی است تا او بیشتر توشه فراهم کند و وطن اصلی او عالم آخرت است و .... طبیعتا حساب شده تر اعمالش را انجام می دهد و به دنبال پیروی کردن از جنود عقل است

باسلام مجدد
چراچراخداوقیامت راقبول نداشته باشددرحالی که عقل دروی همانندجهل وجودداردتوجیه منطقی نیست مگرنبایدخواهش های نفسانی برابرعقلانی باشدپس بازسوال مذکورمطرح است چرابه دنبال خواهش نفسانی بروددرحالی که عقلش برابران است وچراخداوکتاب و..راقبول نداشته باشددرحالی که عقلش برابرجهل است چرامعتقدبه ماورا طبیعت نباشددرحالی که عقلش برابرجهل است چرا نداند زندگی اوبه دنیاخلاصه نمیشوددرحالی که عقلش برابرجهل است چراوطن اصلی خودراجمیع انهانداننددرحالی که عقلشان برابرجهل است

احمد;556435 نوشت:
باسلام مجدد
چراچراخداوقیامت راقبول نداشته باشددرحالی که عقل دروی همانندجهل وجودداردتوجیه منطقی نیست مگرنبایدخواهش های نفسانی برابرعقلانی باشدپس بازسوال مذکورمطرح است چرابه دنبال خواهش نفسانی بروددرحالی که عقلش برابران است وچراخداوکتاب و..راقبول نداشته باشددرحالی که عقلش برابرجهل است چرامعتقدبه ماورا طبیعت نباشددرحالی که عقلش برابرجهل است چرا نداند زندگی اوبه دنیاخلاصه نمیشوددرحالی که عقلش برابرجهل است چراوطن اصلی خودراجمیع انهانداننددرحالی که عقلشان برابرجهل است

باسمه تعالی
با عرض سلام
اتفاقا توجیه منطقی دارد چون بستگی دارد ما چه پاسخی به این جنود عقل و جهل می دهیم کسی که به خواهش های نفسانی خود و جنود جهل پاسخ مثبت می دهد نتیجه طبیعی آن دوری از شریعت و جنود عقل است و دیگر نمی تواند به ندای آن ها پاسخ مثبت دهد.
در واقع چنین اشخاصی جنود عقل خود را بی استفاده رها کرده اند
در واقع هر يك از آن صفات كماليه که جنود عقل اند با مقابلات خود که جنود جهل اند مخمّر در طينت انسان اس
ت، منتهی حالت بالقوه دارند و انسان در فعليت دادن هر يك، در سر حدّ اختيار است، فعليت هر يك از اين دو مقابل مبدأ سعادت يا شقاوت است و موجب دخول در حزب الرّحمن و جنود العقل يا حزب الشّيطان و جنود الجهل است.

باسلام
باکمال احترام شمامنظورحقیرروفکرکنم متوجه نشدیدمیگم درعین برابری چرایکی گسترده تراست میفرماییدبستگی به پاسخ ماوپیروی ازجنودهاداره دوست عزیزاین روخودمم میدونستم لیکن سوالم چیزدیگریست بله درست کسی که ازجهل پیروی کندعقل خودراکمرنگ کرده اماچراجمیعاوتعداعظیم وگسترده انسان هادرعین برابری ازجهل پیروی میکنندکه عقل کمرنگ شودبله انسان دراختیاراست پس یاحدیث جعلیست وجنودبرابرنیست یادلیل دیگری دارد
یاحق

سمیع;556493 نوشت:
باسمه تعالی
با عرض سلام
اتفاقا توجیه منطقی دارد چون بستگی دارد ما چه پاسخی به این جنود عقل و جهل می دهیم کسی که به خواهش های نفسانی خود و جنود جهل پاسخ مثبت می دهد نتیجه طبیعی آن دوری از شریعت و جنود عقل است و دیگر نمی تواند به ندای آن ها پاسخ مثبت دهد.
در واقع چنین اشخاصی جنود عقل خود را بی استفاده رها کرده اند
در واقع هر يك از آن صفات كماليه که جنود عقل اند با مقابلات خود که جنود جهل اند مخمّر در طينت انسان اس
ت، منتهی حالت بالقوه دارند و انسان در فعليت دادن هر يك، در سر حدّ اختيار است، فعليت هر يك از اين دو مقابل مبدأ سعادت يا شقاوت است و موجب دخول در حزب الرّحمن و جنود العقل يا حزب الشّيطان و جنود الجهل است.

باسلام
باکمال احترام شمامنظورحقیرروفکرکنم متوجه نشدیدمیگم درعین برابری چرایکی گسترده تراست میفرماییدبستگی به پاسخ ماوپیروی ازجنودهاداره دوست عزیزاین روخودمم میدونستم لیکن سوالم چیزدیگریست بله درست کسی که ازجهل پیروی کندعقل خودراکمرنگ کرده اماچراجمیعاوتعداعظیم وگسترده انسان هادرعین برابری ازجهل پیروی میکنندکه عقل کمرنگ شودبله انسان دراختیاراست پس یاحدیث جعلیست وجنودبرابرنیست یادلیل دیگری دارد

احمد;556992 نوشت:
باسلام
باکمال احترام شمامنظورحقیرروفکرکنم متوجه نشدیدمیگم درعین برابری چرایکی گسترده تراست میفرماییدبستگی به پاسخ ماوپیروی ازجنودهاداره دوست عزیزاین روخودمم میدونستم لیکن سوالم چیزدیگریست بله درست کسی که ازجهل پیروی کندعقل خودراکمرنگ کرده اماچراجمیعاوتعداعظیم وگسترده انسان هادرعین برابری ازجهل پیروی میکنندکه عقل کمرنگ شودبله انسان دراختیاراست پس یاحدیث جعلیست وجنودبرابرنیست یادلیل دیگری دارد

باسمه تعالی

اتفاقا سوال شما را متوجه شدم

این برابری نه اینکه همه آنها به فعلیت رسیده باشند بلکه همه در حالت بالقوه وجود دارند و ما با نوع جهان بینی خود که الهی است یا مادی، یکی از جنودها را بالفعل می کنیم و دیگری را به حالت بالقوه رها می سازیم لذا کسی که جهان بینی مادی دارد طبق همان طرز تفکرش جنود جهل را از حالت بالقوه به فعلیت می رساند لذا می بینیم این تحلیل در طول تاریخ در زمان انبیاء جاری بوده، مثلا حضرت نوح علیه السلام 950 سال تبلیغ می کند( یعنی نزدیک به یک قرن) آنگاه اکثریت امت او به خاطر نوع جهان بینی خود، جنود عقل را از حالت بالقوه به فعلیت نرساندند و بالعکس اکثریت آنها جنود جهل را به فعلیت رساندند و همین طور در زمانهای دیگر و زمان فعلی

همیشه نوع جهان بینی در عملکرد انسان اثر گذار است
[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic] که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و اله و سلم فرمودند: الْعِلْمُ إِمَامُ‏ الْعَمَلِ‏ وَ الْعَمَلُ تَابِعُه[1]

پی نوشت:
1-خصل ج2 ص522‏

[=Traditional Arabic]

با سلام بزرگوار ببخشید در بحثتون دخالت می کنم

من در کتابی خواندم در برابر هر عقل دو دشمن وجود دارد

یعنی مثلا کسی دز مقابل شهوت از خود پرهیزکاری نشون می ده و فقط از راه حلا باید انجام شود

دو دشمن دارد که یکی شهوت رو به حدی می بره که با هر کسی هم خوابگی کند

و دیگری چنان شهوت رو سرکوب می کنه گه حتی به تولید مثل هم فکر نمی کند

سمیع;557143 نوشت:
باسمه تعالی

اتفاقا سوال شما را متوجه شدم

این برابری نه اینکه همه آنها به فعلیت رسیده باشند بلکه در حالت بالقوه وجود دارند و ما با نوع جهان بینی خود که الهی است یا مادی، یکی از جنودها را بالفعل می کنیم و دیگری را به حالت بالقوه رها می سازیم

باسلام
چراجهان بینی اکثرمامادی باشددرحالی که عقل برابرجهل است وچراجهان بینی تعدادکمی ازماالهی وعقلی باشددرحالی که عقل برابرجهل است چگونه اکثرمایکی رابه الفعل درمی اوریم ودیگری رارهامیکنیم درحالی که عقل برابرجهل است
یاحق

احمد;557195 نوشت:
باسلام
چراجهان بینی اکثرمامادی باشددرحالی که عقل برابرجهل است وچراجهان بینی تعدادکمی ازماالهی وعقلی باشددرحالی که عقل برابرجهل است چگونه اکثرمایکی رابه الفعل درمی اوریم ودیگری رارهامیکنیم درحالی که عقل برابرجهل است
یاحق

باسمه تعالی
اما اینکه چراجهان بینی اکثرما مادی باشد وچرا جهان بینی تعدادکمی ازما الهی و چگونه اکثرمایکی را بالفعل درمی اوریم و دیگری رارها می کنیم مساله ای است که عوامل خاص خود مانند اوهام باطل-حس گرایی و عدم اعتقاد به غیب-منافع خیالی- تقلید از دیگران و ... را می طلبد و ارتباطی به برابری جنود عقل و جهل ندارد چه اینکه همان طور که عرض کردم این جنود در حالت بالقوه وجود دارند و وجود آن عوامل خاص باعث به فعلیت رسدن جنود جهل می گردد.

باسلام
اولااوهام ووهم ازجنودجهل است
ثانیادرعین برابری عقل وجهل چرااوهام باطل راتعدادبیش تری به الفعل درمیاورندکه ازهمان جنودجهل است وبرعکس تقلیدازدیگران و..همه بازبرمیگرددبه اینکه چرایکی بیش تراست که همه ازاوتقلیدکنند

احمد;557223 نوشت:
باسلام
اولااوهام ووهم ازجنودجهل است
ثانیادرعین برابری عقل وجهل چرااوهام باطل راتعدادبیش تری به الفعل درمیاورندکه ازهمان جنودجهل است وبرعکس تقلیدازدیگران و..همه بازبرمیگرددبه اینکه چرایکی بیش تراست که همه ازاوتقلیدکنند


باسمه تعالی

ممنون میشوم بفرمایید در کجای حدیث جنود عقل و جهل اوهام و وهم جزو جنود جهل قرار داده شده ان
د؟؟؟؟؟//

باسلام
شمامیفرماییدوهم نه ازعقل است ونه ازجهل وباعث میشودگرایش به جهل بیش ترباشد
تاگرپذیرفتیدشیطان سردسته جهل است وان دراوراه داردولی درکسانی که ازعقل پیروی میکنندراه نداردکه انان رابه جهل سوق دهدکاملامشخص است ازجهل نیازی به گفتن حدیث نیست
امابازهم خبرش رابه شماخواهم دادشایدمن اشتباه میکنم
یاحق

احمد;557236 نوشت:
باسلام
شمامیفرماییدوهم نه ازعقل است ونه ازجهل وباعث میشودگرایش به جهل بیش ترباشد
تاگرپذیرفتیدشیطان سردسته جهل است وان دراوراه داردولی درکسانی که ازعقل پیروی میکنندراه نداردکه انان رابه جهل سوق دهدکاملامشخص است ازجهل نیازی به گفتن حدیث نیست
امابازهم خبرش رابه شماخواهم دادشایدمن اشتباه میکنم
یاحق

باسمه تعالی
کاربر محترم
اولا نوشته های خود را قبول کنید
بحث ما در مورد یک حدیثی است که از جنود عقل و جهل صحبت می کند ، شما مدعی شدید که اوهام جزو جنود جهل است . بنده از شما درخواست کردم که بفرمایید در کجای این حدیث به این مطلب اشاره شده؟؟؟/

ثانیا بنده در کجا عرض کردم که وهم نه از عقل است و نه از جهل لطفا بفرمایید

ثالثا : بنده عرض کردم که بعضی از عوامل باعث می گردد که این جنود جهل به فعلیت برسند مانند تقلید از دیگران، پیروی کردن از اوهام باطله چنانچه مشرکان در مقام عقیده و اعتقاد به شرکشان، از پشتوانه منطقی و عقلی برخوردار نبودند بلکه اعتقاد به شرک از اندیشه‌های بی اساس صورت می‌گیرد، در آیه 66 سوره یونس چنین می‌خوانیم که

«أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَتَّبِعُ الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَكاءَ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ»
« آگاه باش هر که (و هر چه) در آسمانها و هر (هر چه) در زمین است از آن خداست. و کسانی که غیر از خدا شریکانی را می‌خوانند _از آنها_ پیروی نمی‌کنند. اینان فقط از گمان و ظن پيروى مى‏كنند و آنان فقط دروغ مى‏ بافند.»

پس همچنانکه گفتیم تنها دلیل آنها در شرکشان همان پیروی کردن از حدسیات ذهنیشان است . شاید بر این اساس است که در قرآن طی آیات متعددی انسان را دعوت به تفکر و اندیشیدن می‌کند تا از این راه یکی از عوامل گرایش به شرک را از بین ببرد فلذا انسانها را از عدم فکر کردن سوال کرده و توبیخ می‌کند که چرا فکر و اندیشه نمی‌کنید مگر بر قلبهایتان، قفل زده شده است.

باسلام مجدد
اگروهم ازجهل است عدم وهم هم درعقل است مگرنه اینکه هردو75لشکرشمااول گفتیدبایدبرابرباشددرغیراین صورت شخص مدعی میشودچراجهل بیش تربودحال حرف خودرانقص کرده ومیگویید وهم ازجهل است به همین دلیل جهل گسترده تراست!!
ثانیاتقلیدازدیگران چرابراساس پیروی ازعقل نباشددرحالی که برابرند
ثالثاگمان وظن جزوعقل است یاجهل؟
رابعاچراحدسیات ذهن اکثرانان درپیروی ازجهل است به جای عقل درحالی که هردوبرابراست

احمد;557251 نوشت:
باسلام مجدد
اگروهم ازجهل است عدم وهم هم درعقل است مگرنه اینکه هردو75لشکرشمااول گفتیدبایدبرابرباشددرغیراین صورت شخص مدعی میشودچراجهل بیش تربودحال حرف خودرانقص کرده ومیگویید وهم ازجهل است به همین دلیل جهل گسترده تراست!!
ثانیاتقلیدازدیگران چرابراساس پیروی ازعقل نباشددرحالی که برابرند
ثالثاگمان وظن جزوعقل است یاجهل؟
رابعاچراحدسیات ذهن اکثرانان درپیروی ازجهل است به جای عقل درحالی که هردوبرابراست

باسمه تعالی

ظاهرا شما مدعی شدید وهم از جنود جهل است، بهتر است پپست های سابق خود را مرور کنید.
در حالی که در حدیث به این قسم اشاره نشده بود
عرض بنده بر سر عواملی بود که به جنود جهل فعلیت می داد

باسلام
شماخیلی کلی صحبت کردید
درحدیث لزومی نبودتمام 75موردرابرادتان نام ببرم لطفا عواملی که به جنودجهل فعلیت میدهدرانام ببریددرحالی که خودعوامل جزوجنودجهل اند
یاحق

احمد;557310 نوشت:
باسلام
شماخیلی کلی صحبت کردید
درحدیث لزومی نبودتمام 75موردرابرادتان نام ببرم لطفا عواملی که به جنودجهل فعلیت میدهدرانام ببریددرحالی که خودعوامل جزوجنودجهل اند
یاحق


باسمه تعالی
لزومی ندارد شما نام ببرید چون در حدیث به تمام آنها تصریح شده است ولی وهم جزء جنود جهل نبوده است
.

به آن عوامل هم اشاره کردم
اینکه شما می فرمایید آن عوامل خود جزء جنود جهل اند، پس چرا در حدیث به آنها اشاره نشده است؟؟؟این را ثابت کنید

باسلام
اگرقبول کردیدکه شیطان سردسته جهل است وهم هم دراوست وکسانی که پیروی میکنندازجهل اما
وحتی مادرقران هم داریم الهم اکرمنی به نورفهم واخرجنی من الظلمات وهم ثابت میشودوهم وجوددارددرمقابلش فهم است پس بازدلایل مذکورپابرجاووهم هم اثبات شده
یاحق

احمد;557346 نوشت:
باسلام
اگرقبول کردیدکه شیطان سردسته جهل است وهم هم دراوست وکسانی که پیروی میکنندازجهل اما
وحتی مادرقران هم داریم الهم اکرمنی به نورفهم واخرجنی من الظلمات وهم ثابت میشودوهم وجوددارددرمقابلش فهم است پس بازدلایل مذکورپابرجاووهم هم اثبات شده
یاحق

باسمه تعالی
اولا: کاربر محترم چرا از موضوع بحث خارج می شوید
بحث در مورد یک حدیث بود که جنود عقل و جهل را مشخصا بیان نموده بود. وقتی شما از این حدیث سوال می کنید و از آن طرف مدعی می شوید که آن عواملی که بتده مطرح کردم، من جمله وهم از جنود جهل است قاعدتا باید ناظر به این حدیث باشید . در حالیکه شما به جای جواب بنده ، که باید از آن حدیث نمونه می آوردید ،تحلیلی خارج از حدیث ارائه می دهید.
بنده هنوز منتظرم که شما بیان بفرمایید کدام یک از آن عوامل در این حدیث جزء جنود جهل نام برده شده اند؟؟؟؟؟

ثانیا:کاربر محترم اگر مجددا دقت کنید بنده مراد خود را از اوهام باطله به عنوان یکی از عوامل روی اوردن مشرکان به شرک توضیح دادم که مقصود اندیشه های بی اساسی بود که داشتند نه آن وهم مصطلحی که شما بیان می کنید

باسلام
بحث ماروشن شدن حقیقت است حقیقت این است که وهم چه باشدچه نه ایه قران صریحااشاره کرده است که وهم درمقابلش فهم است
حال برای روشن ترشدن حقیقت به من بگویدفهم ازعقل است یاجهل؟
ودرمقابلش وهم ازعقل است یاجهل؟
اینکه ازجنودهاهست یانه یاخارج انهاست تفاوتی درسوال من ایجادنمیکندکه چرادرعین برابری دوجنودجنودجهل گسترده است که هم قران وهم پیامبران ان رابیان میکنند
یاحق

احمد;557410 نوشت:
باسلام
بحث ماروشن شدن حقیقت است حقیقت این است که وهم چه باشدچه نه ایه قران صریحااشاره کرده است که وهم درمقابلش فهم است
حال برای روشن ترشدن حقیقت به من بگویدفهم ازعقل است یاجهل؟
ودرمقابلش وهم ازعقل است یاجهل؟
اینکه ازجنودهاهست یانه یاخارج انهاست تفاوتی درسوال من ایجادنمیکندکه چرادرعین برابری دوجنودجنودجهل گسترده است که هم قران وهم پیامبران ان رابیان میکنند
یاحق

باسمه تعالی
با توجه به اینکه هنوز ادعای سابق خود را در مورد سوالی که از شما نمودم ثابت نکردید حال بفرمایید
کدام آیه قران این معنا رابیان نموده است؟؟؟؟؟

اما در رابطه با قوه واهمه مصطلح باید بدانیم که این عامل مانند قوه خیال اگر به حال خود رها شود از عوامل شیطان خواهد بود و اگر در تحت قوه عاقله قرار بگیرد مانند قوای شهویه و غضبیه که اگر در خدمت قوه عاقله قرار گیرند می تواند یک عامل الهی باشد
چنانچه حضرت ایة الله جوادی املی حفظه الله تعالی در این رابطه می فرمایند:
«ابزار کار شیطان، وهم و خیال است، ولی چنانچه این دو تحت قوه عاقله قرار باشند در سیر و سلوک دستیار عاقلند » [1]

پی نوشت:
1-تفسیر موضوعی،ج9،ص20

احمد;555609 نوشت:
باسلام ودرودفراوان
امام خمینی درکتاب خودبه نقل ازامام صادق (ع) بیان فرمودندکه سربازان
جنودعقل همان شرک وغروروشرارت و..راخداازبرای انان75لشکرقراردادوسربازان
جنودعقل همان نیکی احسان وخیرو..هم75لشکرازبرای ان درانسان نهاد
حال چطورممکن است درعین برابری اینهاگناه همان پیروی ازجنودجهل برای هرانسانی زیباتراست
وخداوندهم درقران میفرمایند لهم اکثرهم فاسقون این درتناقض باان است!!

بسم الله الرحمن الرحیم
انسان دو طینت دارد یکی طینت حیوانی و دیگری طینت ملکوتی و الهی
طینت حیوانی در بدو تولد او کامل است که شامل اعمالی است برای برطرف کردن نیازهای جسمانی او که عمده ترین آنها خوردن و خوابیدن است . رفع این نیازها به استاد و معلم نیازی ندارد و انسان بطور غریزی می تواند آن را مرتفع کند همانطور که حیوانات می توانند.
جنبه روحانی و ملکوتی انسان برای رشد و نمو نیاز به روشنگر و استاد یا امام ورهبر دارد که ورود به آن حیطه مانند رفع نیازهای حیوانی بصورت غریزی ممکن نیست و لازم است که عقل در انسان کامل گردد (انسان به سن بلوغ برسد) تا درک مفاهیم و معانی آن ممکن گرددو به قولی جنود عقل در انسان شکل گرفته و تکامل یابند و باعث رشد معنوی انسان گردند ولی جنود جهل از همان ابتدا در انسان وجود دارند و ممکن است ابزار و وسایل رشد جنود جهل با توجه به شرایط زندگی فرد ممکن باشد و مثلا فردی که به سن 15 سالگی رسیده و تازه جنود عقل می خواهد در او جوانه بزند و باعث تکامل او گردد ممکن است که جنود جهل در او خیلی قویتر باشند و به آسانی امکان غالب شدن نیروهای عقلانی بر جهل نباشد.
اینکه شما فرمودید استفاده از جنود جهل برای انسانها لذت دارد , اینگونه نیست. آیا واقعاً دزدی و دروغ و خیانت و ...برای همه انسانها لذت دارد؟مسلماً اینگونه نیست. درواقع انسانی که بیماری روحی دارد ممکن است از برخی گناهها لذت ببرد و از برخی دیگر خیر! و در عوض افرادی که از سلامت روح برخوردار هستند از جنود عقل و به کار بستن آن لذت می برند. مثلا برخی افراد از صادقانه زندگی کردن یا امانت دار بودن و ... لذت معنوی می برند.
در یک کلاس درس نیز اکثر دانش آموزان از تنبلی و اقلیت آنها از سعی و تلاش لذت می برند.
اما دلیل آن چیست؟
به نظر حقیر اشکال از تربیت خانوادگی یا شرایطی است که یک کودک قبل از رسیدن به سن بلوغ و عاقل شدن در آن رشد می یابد و شرایط به گونه ای است که جنود جهل در او رشد می یابند و در دوران جوانی و میانسالی و شاید تا آخر عمر افسار او را به دست می گیرند.
بسیاری از افراد هم بوده اند مانند معصومین علیهم السلام و یا دیگر افرادی که در جامعه از بدو تولد تحت مراقبت و پرورش صحیح قرار گرفته اند و از همان آغاز دوران بلوغ از زهد و تقوی لذت معنوی بردند و هرگز دامن به گناه آلوده نکردند.
نکته مهمی که عرض کردم و تاکید می کنم این است که جنود جهل تحت شرایط زیادی رشد می کنند و قدرت می گیرند ولی جنود عقل در ابتدای امر باید تحت مراقبت و آموزش قدرت گیرند و اگر جنود عقل برای رشد و نمو این مسیر را طی کنند دیگر به راحتی مغلوب جنود جهل نخواهن شد...همانطور که افراد زیادی مانند پیامبران و یا شهدای کشور خودمان و صلحا در مبارزه بین جهل و عقل جانب عقل را گرفتند و پیروز شدند. و همانطور که آن حدیث را خواندید ...این آیه را هم داریم که "ان حزب الله هم الغالبون"
برای روشن شدن موضوع دو مثال عرض می کنم:
1- در یک زمین کشاورزی بطور طبیعی علفهای هرز هم رشد می کنند و خاصیت خاک هم بگونه ای است که برای رسیدن به یک محصول خوب ضمن کاشت دانه ای مرغوب نمیتوان زمین را به حال خود رها کرد با این استدلال که اگر علفهای هرز رشد می کنند در عوض دانه مثلا گندم هم به همان طریق رشد می کند و نیازی به شخم زدن و هرس علفهای هرز نیست.این استدلال اشتباه است و همه می دانند که برای رسیدن به یک محصول خوب علاوه بر دادن آب و کود و خاک مرغوب به بذر باید علفهای هرز را نیز برطرف کنیم.
2-یک انسان استعداد این را دارد که انواع بیماریها را بگیرد و یا اینکه در نهایت سلامت جسمانی زندگی کند.اگر بدون مراقبه و آزادانه و بدون استفاده از جنود عقل بخواهد هر چه را و هرقدر که دوست دارد بخورد و هر کاری را که جنود جهل فرمان می دهد انجام دهد ممکن است در سن 40 سالگی هیکلی خیلی چاق و نافرم و و انواع و اقسام بیماریها نیز داشته باشد و عمرش هم کوتاه باشد ولی همین انسان اگر تحت نظر یک مربی ورزشی و تغذیه باشد ممکن است اندامی ورزیده و جسمس سالم داشته باشد که نه تنها از فقط خوردن و خوابیدن و پرخوری لذت نمیبرد بلکه احساس بدی هم از پرخوری و ناپرهیزی و هله و هوله خوردن دارد. و برعکس این انسان چون بدن سالمی دارد از ورزش (اگرچه ظاهراً سختی و عرق ریختن) و غذاهای سالم خوردن لذت زیادی می برد.
-------------------------
مطلبی که در غالب سوال مطرح کردید کمی اصولی و مفصل است و امید وارم که در حد بضاعتم پاسخگو بوده باشم .
امیدوارم که مطالب مفید بوده باشد.موفق باشید:Gol:

سمیع;557418 نوشت:
باسمه تعالی
با توجه به اینکه هنوز ادعای سابق خود را در مورد سوالی که از شما نمودم ثابت نکردید حال بفرمایید
کدام آیه قران این معنا رابیان نموده است؟؟؟؟؟

اما در رابطه با قوه واهمه مصطلح باید بدانیم که این عامل مانند قوه خیال اگر به حال خود رها شود از عوامل شیطان خواهد بود و اگر در تحت قوه عاقله قرار بگیرد مانند قوای شهویه و غضبیه که اگر در خدمت قوه عاقله قرار گیرند می تواند یک عامل الهی باشد
چنانچه حضرت ایة الله جوادی املی حفظه الله تعالی در این رابطه می فرمایند:
«ابزار کار شیطان، وهم و خیال است، ولی چنانچه این دو تحت قوه عاقله قرار باشند در سیر و سلوک دستیار عاقلند » [1]

پی نوشت:
1-تفسیر موضوعی،ج9،ص20

باسلام مجدد
اولااگروهم به حال خودرهاشودازشیطان واگرتحت قوه عاقله قرارگیرددرخدمت اوست بایدبگویم درفهم هم همین قضیه پابرجاست ومقابل ان قرارگرفته!!! این دعا:اللهم اخرجنی من ظلمات وهم واکرمنی بنورفهم اللهم افتح علینا ابواب رحمتک ونشرعلیناخزائن علومک.
ثانیاشماچگونه این راتوجیه میکنیدکه به این دلیل جهل درعین برابری باعقل گسترده تراست که وهم این راسوق میدهد این توجیه واقعاخنده داروبدورازعلم است درحالی که فهم درمقابل ان است !!!!!

باسلام
این توجیه که درکودکی چگونه بوده امروزچگونه پاسخش درحدیث واضح است 75لشکرعقل و75لشکرجهل پس یک کودک همانطورکه گفتیداعمالش ربطی به جنودجهل وعقل ندارددوست من تعریف ظ
شماازاین دوچیست اگراینگونه باشدیک شخص دیوانه سرتاسرجنودجهل است نه اون اصلا عقل نداره که بخوادجهل راازعقل تشخیص دهد پس جهل یعنی گناه و قباهت وغرورو..وعقل یعنی نیکی واحسان و..
یاحق

وامااینکه گفتیددروغ ودزدی دوست من اولا بهتره سری به احادیث وقران بزنیدکه اکثرمردم گناه کاروفاسق اندقرارنیست 100درصدوجودشان جهل باشداماجهل دراکثرانهابسیاربیش تراست

وامادراین موضوع شخم زدن ونارس بودن وعلف هرزبایدبگم اولااونهاعلف هستندثانیاکلی صحبت نکنیدمثال بزنیدتامقابلش رابیابید

احمد;557494 نوشت:
باسلام مجدد
اولااگروهم به حال خودرهاشودازشیطان واگرتحت قوه عاقله قرارگیرددرخدمت اوست بایدبگویم درفهم هم همین قضیه پابرجاست ومقابل ان قرارگرفته!!! این دعا:اللهم اخرجنی من ظلمات وهم واکرمنی بنورفهم اللهم افتح علینا ابواب رحمتک ونشرعلیناخزائن علومک.
ثانیاشماچگونه این راتوجیه میکنیدکه به این دلیل جهل درعین برابری باعقل گسترده تراست که وهم این راسوق میدهد این توجیه واقعاخنده داروبدورازعلم است درحالی که فهم درمقابل ان است !!!!!

باسمه تعالی
کاربر محترم

اولا: پس معلوم شد اینکه وهم در مقابل فهم قرار گرفته برگرفته از دعا بود نه آیه قرآن

ثانیا:بنده اصلا در صدد چنین توجیهی که شما مطرح کردید نبودم و این برداشت شخصی خود را به حساب کلمات بنده نگذارید

هر کسی از ظن خود شد یار من /وز درون من نجست اسرار من

پرسش:

چرادر حالی که جنود جهل و عقل برابر و مساوی هستند ولی اکثر انسان ها از جنود جهل پیروی می کنند؟

پاسخ:
برابر بودن این جنودها به این معناست که خداوند به تعداد جنودهای جهل جنود عقل هم قرار داده تا حجت را تمام کند که اگر تعداد جنود جهل بیشتر بود و کسی به گمراهی افتاد عذری نداشته باشد بگوید جنودهای جهل بیشتر بود و جنود عقل کمتر و لذا من به گمراهی افتادم و اگر تعداد جنود نابرابر بود با عدالت خدا هم منافات داشت بلکه خداوند به تعداد جنود جهل، جنود عقل قرار داد.
مانند اینکه خداوند، شیطان را به عنوان دشمن خارجی و نفس اماره را به عنوان دشمن داخلی در مسیر انسان قرار داد و به همین میزان، انبیاء و حجج الهی و عقل را در مقابل آنها قرار داد. تا انسان با اختیار و اراده خود و در عین برابری راهها مسیر خود را انتخاب کند
و وجود این راهها و این جنودها منافاتی با این ندارد که کسی به واسطه پیروی از جنود جهل و یا پیروی از نفس و شیطان به گمراهی بیفتد و یا با تبعیت از جنود عقل و پیروی از حجج الهی و عقل راه سعادت را پیش گیرد. پس نتیجه می گیریم اتفاقا باید جنود عقل و جهل برابر باشند.
اینکه پیروی از یکی چرا گسترده تر است برمی گردد به نوع جهان بینی انسان.
به این معنا اگر کسی خدا، حساب و کتاب و عذاب الهی، عالم قبر، برزخ، قیامت و .... را قبول نداشته باشد و زندگی انسان رو ابدی نداند و آن را منحصر در همین چند روزه دنیا بداند طبیعتا به دنبال خواهش های نفسانی خود می رود تا هر چه بیشتر لذت ببرد.
ولی اگر کسی جهان بینی اش الهی باشد نه مادی، و معتقد به ماورا طبیعت باشد و به عالم آخرت معتقد باشد و بداند که زندگی او خلاصه نمی شود در این چند روزه دنیا، بلکه این دنیا فرصتی است تا او بیشتر توشه فراهم کند و وطن اصلی او عالم آخرت است و .... طبیعتا حساب شده تر اعمالش را انجام می دهد و به دنبال پیروی کردن از جنود عقل است.

موضوع قفل شده است