پولدار دین ندار....دین دار پول ندار... چرا؟!

تب‌های اولیه

26 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با سلام

maryam91;28205 نوشت:
سلام چرا معمولأ پول دار ها دین ندارند ؟چرا معمولأ دین دار ها پول ندارند؟


خب بزرگوار

جواي سوال را خودتان فرموديد

maryam91;28205 نوشت:
درست که این مسأله عمومیت نداره ، ولی هست

وقتي عموميت نداشته باشد يعني كه برخي اين گونه اند و اين مساله دلالي زيادي مي تواند داشته باشد
شايد در امتحان الهي اند

شايد دين اسلام به گوششان نخورده



شايد تمرد از دستورات الهي مي كنند

شايد كافراند ولي در كسب مال و ثروت استعداد دارند

هزار و يك دليل مي تواند داشته باشد

واما سوال بعد:

maryam91;28205 نوشت:
!سطح زندگی عموم دین دار ها فوقش یه کم از سطح زندگی عادی مردم بالاتره

خب جواب اين سوال را هم فرموديد

maryam91;28205 نوشت:
(اکثرشون نه همه ، میانگین رو میگم!)

ميشه اين يه جمله را توضيح بييشتري بفرماييد:

maryam91;28205 نوشت:
البته من با این موافق نیستم که دین ندارها پول دارند ولی اکثر پولدار ها دین ندارند.

سوال بعدي:

maryam91;28205 نوشت:
گه مردم پولدار به خاطر رفاه شون دین ندارند ، پس دین مردم بی پول هیچ ارزشی نداره چون به خاطر عدم رفاه شون دین دارند و بعید نبود که اگه سطح زندگیشون می رفت بالا دیگه دین نداشتند!

و اما جواب:

maryam91;28205 نوشت:
بازم این مسأله هم کلیت نداره ها!)

و اما اين كه:

نه بزرگوار چرا اين چنين قياس مي كنيد اين كه افرادي پول دارند و دين ندارند چه ربطي دارد به كساني كه بي پول هستند و دين دارد

اين معيار و سنجش هيچ دليلي ندارد

منم با مريم موافقم .

اكثر ادمهايي كه دين ندارند پول دارند .

يك بار از يه روحاني دليلش را پرسيدم گفت:چون خدا تو اين دنيا به خاطر اون يك ذره كار خوبي كه انجام

ميدند نعمت زيادي بهشون ميده و حجت را براشون تمام ميكنه تا اون دنيا بدهكارشون نباشه .

حرفش يكم .... داشت .

مگه نميگند دنيا و نعمتهاش مال ادمهاي خوب و دينداره ؟؟؟؟ (اين حديث بودااا)

پس چرا همه ي چيزهاي خوب مال ادمهاي بي دين و كافره (من كل دنيا را مد نظر گرفتم)!!!!

سلام به همگی
خب من یه سوال از شما میپرسم :
ایا پول برای پولدارهای بی دین خوشبختی اورده؟
یه نگاهی به زندگی مومنان واقعی که فقیرن بندازید و نگاهی هم به زندگی
اون پول داره...ببینید کدوم بیشتر ارامش دارن؟بعضی ها از بی نیازی به ثروت
میرسن...و اگه پولدار رو نگاه کنی میبینی هیچ وقت از پول در اوردن خسته نمیشه!
مثل یه مرض و یه روز نگاه میکنه میبینه همه عمرش به ثروت اندوزی گذشت؟اخه برای
کی؟برای چی؟برای بچه هاش؟مگه ما توی قران نداریم که بچه از پدرو مادر گناه کارش
فرار میکنه ؟پس برای کی؟اصلا مگه ما برای پول در اوردن اومدیم دنیا؟
اگر کسی مومن باشه مگه تا این حد ثروت اندوزی میکنه؟مومن واقعی پولش رو
در راه نیازمندان صرف میکنه...مومن واقعی وقتی ببینه یکی نون شب نداره نباید بخوابه
پس کار مومن پول اندوزی نیست...شما اگه بخواید پاک زندگی کنید خیلی سخته بتونید
از پس خودتون بر بیاید چه برسه که ثروتمند بشید...
اما جواب سرکار ستایش:
هر که در این درگه مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند
و ما ایه داریم :خلق الانسان فی کبد
یعنی انسان را در سختی افریدیم.
یه مومنی حاجتی داشت -هر روز میرفت حرم امام حسین اما خب حاجتشو نمیداد
یه روز نشسته بود دید چند نفر اومدن حرم یه بچه رو انداختن زمین و گفتن یا حسین
شفا...بچه شفا پیدا کرد و بردنش..اون اقا که اونجا بود دیدو با خودش گفت عجب!!
من این همه میام و میرم حاجتم رو ندادن اونوقت اینا نیومده...میگه یا امام حسین دیگه
حرمت نمیام...شب اقا امام حسین میاد به خوابش و میفرمایند ما تو رو دوست داشتیم
و میخواستیم به واسطه این حاجتت بیای حرم ما و مقام خودتم بالا ببری..باشه فردا بیا
حاجتتو بدم(کامل یادم نبود خلاصه گفتم)اون اقا تازه میفهمه چرا حاجت نمیگرفته.
میدونید خدا چرا به بعضی ها همه چی میده و درد نمیده؟سوال شماست دیگه...
به خاطر این که ازشون نا امیده و نمیخواد صداش بزنن...همه چی بهشون میده
که صداش نزنن چون حالش بهم میخوره که اونا صداش بزنن...
و همینم شده اونا غرق لذت های دنیایی شدن و مثل گوسفندی که همه دنیاش علفه
زندگی میکنن!!!ما برای این به دنیا اومدیم؟
زندگی بی درد خیلی بده و درد انسان رو به خدا نزدیک میکنه...جناب حسن زاده در الهی
نامه میگن خدایا همه از تو بی دردی میخوان و من از تو درد...

من هم این رو قبول دارم آخه قبلا به این فکر کرده بودم پولدارها دین ندارن دیندارا پول ندارن ضمنا همه بزرگتر های ما هم فقیر زندگی می کنن حتی مسئولین کشورمون

طاها;28216 نوشت:
با سلام
خب بزرگوار
جواي سوال را خودتان فرموديد
وقتي عموميت نداشته باشد يعني كه برخي اين گونه اند و اين مساله دلالي زيادي مي تواند داشته باشد
شايد در امتحان الهي اند
شايد دين اسلام به گوششان نخورده


شايد تمرد از دستورات الهي مي كنند
شايد كافراند ولي در كسب مال و ثروت استعداد دارند
هزار و يك دليل مي تواند داشته باشد
نه بزرگوار چرا اين چنين قياس مي كنيد اين كه افرادي پول دارند و دين ندارند چه ربطي دارد به كساني كه بي پول هستند و دين دارد
اين معيار و سنجش هيچ دليلي ندارد

سلام
درسته که من گفتم عمومیت نداره ولی تک و توک ممکنه وجود داشته باشند که از این قاعه مستثنی باشند.
منظورم این بود که ممکنه یه آدم خیلی پولدار دین دار هم باشه !(ولی من که تا حالا ندیدم!)

البته من با این موافق نیستم که دین ندارها پول دارند ولی اکثر پولدار ها دین ندارند.
(منظورم اینه که وقتی یه نفر بی دین باشه نمیشه حتمأ گفت پولداره ولی وقتی یه نفر خیلی پولداره با احتمال خیلی بیشتری میشه گفت بی دینه!)

من افراد بی پول دیندار رو یه افراد پولدار بی دین ربط ندادم!!
فقط گفتم اکثر افراد جامعه از این قاعده مستثنی نیستند!
یا پولدارند که در این صورت به احتمال زیاد دین درست و حسابی ندارند یا اصلأ دین ندارند.
یا طبقه ی اجتماعی متوسطی دارند یا سطح پایین جامعه هستند که در این صورت هم به احتمال بیشتری دین دارند!

پاسخ جناب پیام :

ولی همه ی مسأله به خاطر این نیست که آدم های دین دار دوست نداشته باشند پول دار باشند.
بالاخره پول رفاه میاره ، خانواده شون بیشتر در آسایش اند ، نیازهاشون بیشتر رفع میشه و بیشتر هم می تونند به دیگران ببخشند.
کلأ به نظر من می رسه آدم های دیندار شغل های خیلی درآمد زایی هم ندارند. یعنی در واقع نه این که نخوان... ، نمی تونند خیلی هم مرفه باشند!

بقیه ی صحبتتون کاملأ منطقی بود ، ممنون!

تفسير اين أيه جالبه!

وَ أُمْلى لهَُمْ إِنَّ كَيْدِى مَتِينٌ(45)قلم

((و به آنها مهلت مى دهم ، و در عذابشان عجله نخواهم كرد، چرا كه نقشه هاى من محكم و دقيق و عذاب من شديد است )) (و املى لهم ان كيدى متين ).
در حديثى از امام صادق (عليه السلام ) مى خوانيم : (اذا احدث العبد ذنبا جدد له نعمة ، فيدع الاستغفار فهو الاستدراج ): ((گاه هنگامى كه بندگان سركش گناه مى كنند خداوند به آنها نعمتى مى دهد، آنها از گناه خود غافل مى شوند، و توبه را فراموش مى كنند، اين همان استدراج و بلا و عذاب تدريجى است ))
.
از اين حديث و احاديث ديگرى كه در اين زمينه وارد شده استفاده مى شود كه گاه خداوند براى مجازات بندگان معاند و لجوج ، در مقابل گناهانى كه انجام مى دهند نعمت مى بخشد، آنها تصور مى كنند اين لطف الهى است كه به خاطر شايستگى ، شامل حالشان شده ! و لذا در غرور و غفلت فرو مى روند، اما ناگهان خداوند آنها را مى گيرد و از ميان ناز و نعمت به كام عذاب و بلا فرو مى فرستد و اين دردناكترين شكل عذاب است .
البته اين درباره كسانى است كه طغيان و سركشى را به حد اعلى رسانده ولى افرادى كه هنوز تا اين حد پيش نرفته اند خداوند در برابر گناهانشان آنها را گوشمالى مى دهد، و همان سبب بيدارى و توبه آنها مى گردد، و اين لطف خدا در حق آنها است .
به تعبير ديگر: هنگامى كه انسان گناه مى كند از سه حال بيرون نيست : يا خودش متوجه مى شود و باز مى گردد، و يا خداوند تازيانه ((بلا)) بر او مى نوازد تا بيدار شود، و يا شايستگى هيچيك از اين دو را ندارد، خدا به جاى بلا نعمت به او مى بخشد و اين همان ((عذاب استدراج )) است كه در آيات قرآن يا
به همين تعبير، و يا به تعبيرات ديگر به آن اشاره شده است .
لذا انسان بايد به هنگام روى آوردن نعمتهاى الهى مراقب باشد نكند اين امر كه ظاهرا نعمت است ((عذاب استدراج )) گردد، به همين دليل مسلمانان بيدار در اينگونه مواقع در فكر فرو مى رفتند، و به بازنگرى اعمال خود مى پرداختند، چنانكه در حديثى آمده است كه يكى از ياران امام صادق (عليه السلام ) عرض كرد: من از خداوند مالى طلب كردم به من روزى فرمود، فرزندى خواستم به من بخشيد، خانه اى طلب كردم به من مرحمت كرد، من از اين مى ترسم نكند اين ((استدراج )) باشد! امام فرمود: ((اگر اينها تواءم با حمد و شكر الهى است استدراج نيست ))
(نعمت است ).
تعبير به ((املى لهم )) (آنها را مهلت مى دهم ) اشاره به اين است كه خداوند در مجازات ظالمان هرگز عجله نمى كند، كسى عجله مى كند كه مى ترسد فرصتها از دست او برود، اما خداوند قادر متعال كه هر لحظه هر چه اراده كند صورت مى گيرد از دست رفتن فرصت براى او مفهوم ندارد، و به هر حال اين هشدارى است به همه ظالمان و گردنكشان كه سلامت و نعمت و امنيت هرگز آنها را مغرور نكند و هر لحظه در انتظار كيفر شديد خداوند باشند.



من شنيدم فقرا 40 سال زودتر به بهشت ميرن ...دلیل ندارم در حد شنیدن بود
این امر مستدله ؟!


سلام
من فکرمیکنم این تصور شما غلط باشه...
ما دو دسته دیندار داریم واقعی و مصلحتی
دیندار واقعی دنبال مال اندوزی نمیره و حتی اگر هم داشته باشه اهل تجملات
نیست برای همین نمادش کمتره...
اونی هم مصلحتی دین داره که داره از راه دین پول اندوزی میکنه
یکی هست پول داره یکی هست خیلی پول داره این دوتا فرق میکنه
امام صادق(ع)رو میگن پول دار بودن و از پولشون جهت مسلمین استفاده
میکردن.توی فامیل خود ما خیلی هستند افراد پول داری که دینشون هم دارن
پس این همه حاجی بازاری....عرب های مسلمان حاشیه خلیج فارس که فکر نکنم
پول دارتر از اون ها باشه اینا همه دین دارن دیگه..
ولی من چیزی رو که شما میفرمایید ندیدم یا قابل احساس نبوده
به طور کلی ما اگر خیلی هم پول دار باشیم این پول مال ما نیست!
ما عبدیم و هر چی داریم مال خداست و وظیفه داریم در راه خدا بدیمش
خیلی از افراد دین دار اگه بخوان میتونن بسیار پول دار بشن اما دلیلی
برای این کار نمیبنن...

خادم شهدا;28251 نوشت:
من هم این رو قبول دارم آخه قبلا به این فکر کرده بودم پولدارها دین ندارن دیندارا پول ندارن ضمنا همه بزرگتر های ما هم فقیر زندگی می کنن حتی مسئولین کشورمون

ببخشید منظورتون کدوم مسولین مملکت بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:Gig:
به غیر از رهبر و رییس جمهور و یکی دوتا دیگه کدوم مسول رو سراغ دارید که فقیرانه
زندگی کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!:Gig:

maryam91;28205 نوشت:
سلامچرا معمولأ پول دار ها دین ندارند ؟چرا معمولأ دین دار ها پول ندارند؟درست که این مسأله عمومیت نداره ، ولی هست!سطح زندگی عموم دین دار ها فوقش یه کم از سطح زندگی عادی مردم بالاتره .(اکثرشون، نه همه . میانگین رو میگم!)البته من با این موافق نیستم که دین ندارها پول دارند ولی اکثر پولدار ها دین ندارند. (خیلی پولدار ها)اگه مردم پولدار به خاطر رفاه شون دین ندارند ، پس دین مردم بی پول هیچ ارزشی نداره چون به خاطر عدم رفاه شون دین دارند و بعید نبود که اگه سطح زندگیشون می رفت بالا دیگه دین نداشتند! (بازم این مسأله هم کلیت نداره ها!)



با سلام

ببينيد بزرگوار اين مطالب شما را از جنبه هاي ديگري هم مي توان مورد بررسي قرار داد.

اين كه مي فرماييد افرادي وقتي پول دار شدند بي دين مي شوند همان طور كه خودتان هم فرموديد كليت ندارد و افرادي هستند كه شايد بر اثر عدم تزكيه نفس و محكم نبودن پايه هاي ديني و اعتقادي خود با رسيدن به ثروت نسبت به برخي مسايل ديني بي رغبت مي شود.

توضيح اين كه:

همان طور كه مي دانيم و مي دانيد ثروت ملزرمات همراه خود را دارد كه مي توان به برخي از انها اين چنين اشلاره كرد:

--- قدرت:
هركسي داراي ثروت مي شود نا خود اگاه بين مردم داراي قدرت هم مي شود زيرا ازديد مادي پول و ثروت راه كشاي همه مشكلات است و با پول هر كاري كه مي خواهد مي تواند انجام دهد

--- چاپلوسي اطرافيان:
از لوازم ديكر ثروت مكساني هستند كه دور شيريني جمع مي شوند تا از اين راه به پول و پله اي هم برسند اين مكسان كه ثروت خود را از راه چاپلوسي مي دانند و كسب تعريف مي كنند از صاحب ثروت، هميشه خدا از صاحب ثروت تعريف مي كنند و همه كارها را از اين عزيز صاحب مكنت مي دانند

--- مشغوليت هاي قلبي و ذهني: كسي كه ثروت اندوهي دارد د و كار در اين مورد مي كند اولا كه در فكر حفظ همين مال و ثروت است و دوم اين كه در فكراضافه كردن به اين مال و ثروت هستند دراحاديث و روايات هم داريم كه هر چه قدر دنبال اين دنيا برويد به دنبال خود خواهد كشاند ويا داريم در روايات كه از صاحبان ثروت از دنيا سير نخواهند شد و دايم به فكر اضافه كردن بر ثروت خود هستند

خب كسي كه دايم در فكر پول و ثروت و حساب و كتاب است و فكرش مشغول ماديات قطعا از معنويت فاصله خواهد گرفت

--- و...............

خب بزرگوار هر كدام از اين كارهاي كه ذكر شد به تنهاي كافي است تا يك تنسان را از پاي در اورد چه برسد كه با امدن ثروت همه اينها به يك باره بر انسان روي مي اورد و قطعا فردي كه تزكيه نفس نداشته باشد و يا در مسايل اعتقادي محكم نباشد در هر مرحله اگر پايش سر بخورد از مسايل ديني فاصله خواهد گرفت

براي همين است كه معمولا علما و بزرگان و صاحبان مقامات از دنيا و مال دنيا فاصله مي كيرند البته نه اين كه داشتن ان را خلاف مي دانند مثلا دوستاني اشاره كرده بودند كه مكر دنيا براي ادمهاي خوب نيست ؟؟؟

چرا بزرگوار دنيا براي انسانهاي پاك تينت و خدا جو است ولي زماني كه افراد مجهز نكنند خود را به مباني اعتقادي و فضايل اخلاقي در اين مراحل به دره گناهان سقوط خواهند كرد

و لذاست كه خدا جويان از دنيا و ماديات دوري مي كزينند

از طرفي دلبستكي به ماديات و ثروت هم مشكل زاست

داشتن مال و ثروت يك بحث است و دل بستكي به مال دنيا بحثي ديكر كساني كه اين چنين دلبسته دنيا و مال و ثروت هستند برايشان سخت است كه از اين دنيا دل بكنند ولي كساني كه ثروت دارند و اين ثروت را من فضل ربي مي دانند و اگر يك شبه هم همه ان را از دست بدهند ناراحتي به دل راه نمي دهند و اگر پايش بيفتد همه ان را در راه خدا انفاق مي كنند مثل ائمه مال كه نقل شده كه چندين بار تمام دارايي خود را بين فقرا تقسيم كردند

پس الزاما نه ثروت دين بر است و نه دين دارها فقيراند اين موارد علتها و معلولهاي بسياري دارند كه بايد جدا جدا بررسي شوند

با تشكر

با سلام

البته خیلی از دوستان عزیز عذر میخوام ولی واقعاً برام سوال پیش اومد

میشه بفرمایید الان دقیقاً کی دین داره ؟

اگه منظور شما از دین داشتن ، نماز و حج و . . . باشه ، که شرمنده ام ، معیارتون معیار خوبی نیست ، لااقل اگه خوب باشه ضریب خطاش خیلی بالاست

طی یک سری صحبت های مستدل می تونیم اثبات کنیم ، براحتی حتی 95 % مردم مملکت خودمون هم در دین مشکلات اساسی دارن ،

اما حالت دوم ، امکان داره بفرمایید که از لحاظ اعتقادی ، دین دار هستند ، بالاخره خدایی و پیغمبری و امامی و ....
اما باز هم اشتباه کردید ، چون بازهم طی بحث های مستدل میشه به همون نتیجه قبلی رسید

در هر صورت

نمونه کامل دینداری درامروز امام عصر علیه السلام هستند که کل عالم هستی ( ماسوی الله عزوجل ) متلق به ایشونه ، سند ششدانگش به ایشون وپدران بزرگوارشون تعلق داره

اما جمع بندی

آنچه که در دین ما نهی شده ، پولداری و بی پولی نیست بلکه ، وابستگی به مادیاته

پس چه خوبه اگه پولداریم یا بی پول ، به داشته هامون وابسته نباشیم ،

یه دوستی میگفت ، یه بالن با هر حجمی ، با هر قدرتی ، با هر میزان انرژی زمانی پرواز میکنه ، که طنابهایی که به زمین وصلش کردن بریده بشه !

تعلقاتت رو پاره کن ، چه پولدار چه بی پول ، میری بالا

اما شاید بگی منظور شما رو متوجه نشدم

چرا شدم
پول
گاهی نعمته و رحمته
گاهی نقمته
گاهی آزمایشه
گاهی عذابه
گاهی در استجابت دعاست
گاهی واسه تسویه حساب خداوند با بنده ش است
و خلاصه در هر حالتی دارای حکمته

و نهایتاً هر حکمتی که داشته باشه مطمئناً شرایط دارندگانش متفاوته ، وقتی یه پولدار میبینید ، فکر نکنید دین نداره ، حتی اگه یقین پیدا کردید که دین نداره ، باز هم رهاش نکنید ،براش دعا کنید

در ضمن یادتون نره در زمان ظهور همه اعیونی زندگی میکنن!!!!( البته به جز حضرت و وزرایشان )

اللهم عجل لولیک الفرج
البته نه برای اینکه اعیونی زندگی کنیم ، بلکه برای اینکه تنها لحظه ای ، تنها لحظه ای زودتر مشکلات امام عصرمان به پایان برسد .

آمین

من این ها رو مستقیامأ از تفسیر نمونه گرفتم. لطفأ مطالعه کنید:

[=&quot]تفسير نمونه، ج‏25، ص: 120[/]

][=&quot]سوره الجن (72): آيات 16 تا 19[/][

[=&quot]وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً (16) لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً (17) وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً (18) وَ أَنَّهُ لَمَّا قامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَداً (19[/](

[=&quot]ترجمه[/]:

16- [=&quot]و اگر آنها (جن و انس) بر طريقه (ايمان) استقامت ورزند ما آنها را با آب فراوان سيراب مى‏كنيم[/].

17- [=&quot]هدف اين است كه ما آنها را با اين نعمت فراوان بيازمائيم و هر كس از ذكر پروردگارش روى گردان شود او را به عذاب شديد و روز افزونى گرفتار مى‏سازد[/].

18- [=&quot]و اينكه مساجد از آن خدا است، در اين مساجد احدى را با خدا نخوانيد؟[/]

19- [=&quot]و اينكه هنگامى كه بنده خدا (محمد (ص) به عبادت) برمى‏خاست، و او را مى‏خواند گروهى سخت اطراف او جمع مى‏شدند[/].

[=&quot]تفسير نمونه، ج‏25، ص: 121[/]

[=&quot]تفسير: شما را با اين نعمتهاى فراوان مى‏آزمائيم‏[/]

[=&quot]اين آيات ظاهرا ادامه سخنان مؤمنان جن با قوم خويش است (هر چند جمعى از مفسران آن را كلام خداوند دانسته كه به عنوان جمله معترضه در ميان كلمات جن قرار گرفته است) ولى از آنجا كه معترضه بودن خلاف ظاهر است و تعبير آيات شباهت زيادى با لحن آيات گذشته كه سخنان مؤمنان جن بود دارد بعيد است كه از كلام جن نباشد «1[/][=&quot]»[/]

[=&quot]به هر حال در آيات گذشته سخن از پاداشهاى مؤمنان در قيامت بود، و در اين آيات سخن از پاداش دنيوى آنهاست، مى‏فرمايد:" اگر آنها (جن و انس) بر طريقه ايمان استقامت ورزند ما آنها را با آب فراوان سيراب مى‏كنيم" (وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً[/][=&quot])[/]

[=&quot]باران رحمت خود را بر آنها فرو مى‏باريم، و منابع و چشمه‏هاى آب حياتبخش را در اختيارشان مى‏گذاريم، و آنجا كه آب فراوان است همه چيز فراوان است، و به اين ترتيب آنها را مشمول انواع نعمتها قرار مى‏دهيم[/].

" [=&quot]غدق" (بر وزن شفق) به معنى آب فراوان است[/].

[=&quot]تفسير نمونه، ج‏25، ص: 122[/]

[=&quot]اين براى چندمين بار است كه قرآن مجيد روى اين مطلب تكيه مى‏كند كه" ايمان و تقوى" نه تنها سرچشمه" بركات معنوى" است كه موجب فزونى ارزاق مادى و وفور نعمت و آبادى و عمران و" بركت مادى" نيز مى‏باشد[/].

[=&quot]قابل توجه اينكه طبق اين بيان آنچه مايه وفور نعمت مى‏شود، استقامت بر ايمان است نه اصل ايمان، زيرا ايمان موقت و زودگذر نمى‏تواند چنين بركاتى از خود نشان دهد، مهم استقامت بر ايمان و تقوى است كه پاى بسيارى در آن لنگ و لرزان است[/].

[=&quot]در آيه بعد به حقيقت ديگرى در همين رابطه اشاره كرده، مى‏افزايد[/]:

" [=&quot]منظور اين است كه ما آنها را با وفور نعمت بيازمائيم" (لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ[/] (

[=&quot] آيا فزونى نعمت مايه غرور و غفلت آنها مى‏شود؟ يا سبب بيدارى و شكر گزارى و توجه بيشتر به خدا؟[/]

[=&quot]و از اينجا روشن مى‏شود كه يكى از اسباب مهم امتحان الهى وفور نعمت است، و اتفاقا آزمايش به وسيله" نعمت" از آزمايش به وسيله" عذاب"، سخت‏تر و پيچيده‏تر است، زيرا طبيعت فزونى نعمت، سستى و تنبلى و غفلت و غرق شدن در لذائذ و شهوات است، و اين درست چيزى است كه انسان را از خدا دور مى‏سازد و ميدان را براى فعاليت شيطان آماده مى‏كند تنها كسانى مى‏توانند از عوارض نامطلوب فزونى وفور نعمت در امان بمانند كه به طور دائم به ياد خدا باشند، ذكر او را فراموش نكنند، و با يادآوريهاى مداوم خانه قلب را از نفوذ شياطين حفظ [/]

[=&quot] تفسير نمونه، ج‏25، ص: 123[/]

[=&quot]نمايند «1[/][=&quot]»[/]

[=&quot]و لذا به دنبال آن، مى‏افزايد:" و هر كس از ذكر پروردگارش روى گردان شود، او را به راه عذاب شديد و روز افزونى مى‏برد" (وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً[/][=&quot])[/]

" [=&quot]صعد" (بر وزن سفر) به معنى صعود كردن و بالا رفتن است، و گاه به معنى" گردنه" آمده است، و از آنجا كه بالا رفتن از گردنه‏ها، مشقت‏بار است اين واژه به معنى" امور مشقت‏بار" به كار مى‏رود، و لذا بسيارى از مفسران آيه فوق را همين گونه تفسير كرده‏اند كه منظور" عذاب مشقت‏بار" است شبيه آنچه در آيه 17 سوره مدثر آمده كه درباره بعضى از مشركان مى‏فرمايد[/]:

[=&quot]سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً:" من او را در عذابى مشقت‏بار مى‏پوشانم[/]".

[=&quot]ولى اين احتمال وجود دارد كه تعبير فوق، ضمن بيان مشقت‏بار بودن اين عذاب، اشاره به روز افزون بودن آن نيز باشد[/].

[=&quot]به اين ترتيب، در آيات فوق، از يك سو رابطه ايمان و تقوى را با فزونى نعمت بيان مى‏كند، و از سوى ديگر رابطه فزونى نعمت را با آزمونهاى الهى، و از سوى سوم رابطه اعراض از ياد خدا را با عذاب مشقت‏بار و روز افزون، و اينها حقايقى است كه در آيات ديگر قرآن نيز به آن اشاره شده است[/].

[=&quot]چنان كه در آيه 124 سوره طه مى‏خوانيم: وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً: هر كس از ياد من روى گردان شود، زندگى تنگ و سختى‏[/]

[=&quot]تفسير نمونه، ج‏25، ص: 124[/]

[=&quot]خواهد داشت[/]".

لطفآ به قسمت هایی که قرمز هستند دقت بفرمایید!
چرا در دنیای امروز این طوری نیست؟
مگه این زندگی سخت و تنگی که قرآن میگه مربوط به زندگی دنیوی و وضع معیشت نیست؟


ولی این طور نیست که!
خیلی هم خوب و راحت زندگی می کنند.
یعنی همه ی اینا دارند امتحان میشن؟!!!

بسمه تعالی
با درود و سپاس از شما
اگر خدای متعال فرمود: كسى كه از ذكر من اعراض كند" معيشتى ضنك" يعنى تنگ دارد، براى اين است كه كسى كه خدا را فراموش كند، و با او قطع رابطه نمايد، ديگر چيزى غير دنيا نمى‏ماند كه وى به آن دل ببندد، و آن را مطلوب يگانه خود قرار دهد، در نتيجه همه كوششهاى خود را منحصر در آن كند، و فقط به اصلاح زندگى دنيايش بپردازد، و روز به روز آن را توسعه بيشترى داده، به تمتع از آن سرگرم شود، و اين معيشت، او را آرام نمى‏كند، چه كم باشد و چه زياد، براى اينكه هر چه از آن به دست آورد به آن حد قانع نگشته و به آن راضى نمى‏شود، و دائما چشم به اضافه‏تر از آن مى‏دوزد، بدون اينكه اين حرص و تشنگيش به جايى منتهى شود، پس چنين كسى دائما در فقر و تنگى بسر مى‏برد، و هميشه دلش علاقه‏مند به چيزى است كه ندارد، صرفنظر از غم و اندوه و قلق و اضطراب و ترسى كه از نزول آفات و روى آوردن ناملايمات و فرا رسيدن مرگ و بيمارى دارد، و صرفنظر از اضطرابى كه از شر حسودان و كيد دشمنان دارد، پس او على الدوام در ميان آرزوهاى بر آورده نشده، و ترس از فراق آنچه بر آورده شده به سر مى‏برد.
در حالى كه اگر مقام پروردگار خود را می‏شناخت و به ياد او بود و او را فراموش نمى‏كرد، يقين مى‏كرد كه نزد پروردگار خود حياتى دارد كه آميخته با مرگ نيست، و ملكى دارد كه زوال پذير نيست، و عزتى دارد كه آمیخته با ذلت نيست، و فرح و سرور و رفعت و كرامتى دارد كه هيچ مقياسى نتواند اندازه‏اش را تعيين كند و يا سر آمدى آن را به آخر برساند، و نيز يقين مى‏كند كه دنيا دار مجاز است و حيات و زندگى دنيا در مقابل آخرت پشيزى بيش نيست، اگر او اين را بشناسد دلش به آنچه خدا تقديرش كرده قانع مى‏شود، و معيشتش هر چه باشد برايش فراخ گشته، ديگر روى تنگى و ضنك را نمى‏بیند.

تفسیر المیزان
تشکر:Gol:

سلام
خداوند در سوره ی ذاریات می فرماید:
((جن و انس را خلق نکردم مگر برای بندگی ))
خوب تا اینجا که مشکلی نیست؟ خوب شاید واقعا ان هدفی که متدینین واقعی پیش می گیرند راه معنویت و رسیدن به بندگی حقیقی اوست
ولی شما دارید مردم عامه را می گویید که حد اقل خودم در میان وسوسه های دنیاییم و گذشته از ان هم خدا را می خواهیم و هم خرما را؟
حکمت خدا را از یاد نبرید شاید ان مالی که شما به ان فکر می کنید شما را از خدا دور کند؟
ولی این ها یک طرف قضیه اند یکی از مسایل مهم دینمان علم است و تفکر خوب ما اگر یک مومن با علم باشیم اگر دانشمند باشیم ایا مال دست یافتنی نیست؟
من دانشجویم الان استادانی داریم که فقط با یک تلفن می توانند ده ها و صد ها برابر حقوق های معمولی را در اورند ولی به خاطر

سلام
مباحث خوبي توي اين تاپيك بيان شده.
اما نتيجه اي در آخر نيست.
به عبارتي پول و ايمان در كنار هم به كجا ميرسد؟
آيات و رواياتي كه بيان شد مبني بر اين بود كه خدا جزء‌نعمتهايي كه ميده يكيش مال فراوانه و از سمت ديگه ميبينيم كه بيان شد مال و پول زياد باعث ازبين رفتن ايمانه(گيج كننده است)
من جوان سفارش شده ام به كار و روياتي داريم كه كار از عبادت هم با لا تر است و سيره ائمه بر كار بوده و البته نه اندوختن زياد از حد مال.
ما ميبينيم كه از نعمتهاي دنيايي داشتن مال و فرزند است.(مال و البنون)
شرايط فعلي جامعه ما هم اين طور حكم ميكنه كه هر چقدر داشته باشي كمه(نه به جهت خوشي و خوش گذروني)‌به جهت وجود مشكلات و بيماري هايي كه خدا نكرده آدمي را به سمت درمان با قيمتهاي بالا ميبره و يا يك تا مين معاش معمول.
خوب آقا يا خانمي كه داره براي كسب روزي حلال تلاش ميكنه و شايد واجباتش هم به زور انجام بده مصداق كدوم حالته؟اين كه مالي كه به دست آورده براش بلا ست و خدا ديگه بهش نظر نداره و فگته هايي كه تو پستهاي قبلي بيان شد.و مالي كه به دست مياره به دليل كم گذاشتنش توي واجباتش داراي شبهه است؟
يا نه بايد بيشتر تلاش كنه و برسه به نعمتهاي دنيايي كه مال و فرزند است


یکی از سئوالاتی که برای مردم مطرح است این است که چرا غالب دینداران از نظر ثروت و مال ضعیف تر از افراد بی دین یا سست دین هستند.
اجازه بدهید جواب را با حدیثی از امام رضا بدهم:

قالَ الرّضا (ع): لا يُجْتَمَعُ الْمالُ اِلاّ بِخِصالِ خَمْسٍ:

  1. بِبُخْلٍ شديدٍ،
  2. وَاَمَلٍ طَويلٍ،
  3. وَحِرْصٍ غالِبٍ،
  4. وَقَطيعَةِ الرَّحِم،
  5. وَايثار الدُّنيا عَلىَ الْاخِرةِ.
هيچ ثروتى گرد نمى‏ آيد مگر با پنج خصلت:

  1. بخل شديد،
  2. آرزوى دراز،
  3. حرص غلبه كننده،
  4. گسستن پيوند خويشاوندى،
  5. و از دست دادن آخرت در برابر گرفتن دنيا.
بحار الانوار، جلد 70، ص 138، خصال(باب الخمسه )

دیروز خادم مدرسه ای قسم می خورد می گفت برخی از این بازاری ها توی مغازه دستشویی دارند ولی می آیند تو این مدرسه که وقف عام است دستشویی می روند تا چند تا آفتابه یا پارچ آب به نفع شون بشه.
فرد متدین انفاق می کند، دست اقوام فقیر و یتیم را می گیرد، صدقه می دهد، خمس و زکات می دهد
ولی
فرد بی دین رشوه می گیرد، از مال یتیم و فقیر می خورد، اطعام نمی دهد ولی از دیگران می خورد، نزول می دهد و...
به اضافه این که فرد لاابالی به خاطر رویگرداندن از خدا، گرفتار خشم خدا با سنت استدارج می شود یعنی به تدریج مالش زیادتر و زیادتر می شود تا به خودش مشغول شود.

حکایت طلبگی

چند شب قبل، قم خونه طلبه ای بودم می گفت همین نزدیک ما منزل اون طلبه ای است که منزلش را فروخته بود و برای مردم روستا آب کشیده بود که بعد مردم روستا فهمید او شهید شده کمک کردند و برای فرزندان او خانه ای خریدند.

اما در کل
ثروت ممکن است آسایش بیاورد ولی الزاما آرامش آور نیست
این حرف هم پشتوانه دینی دارد و هم پشتوانه علمی برای تحقیق بیشتر رجوع کنید به کتاب رضایت از زندگی نوشته عباس پسندیده.

با سلام (مطالب من کلیت ندارد موارد استثنا هم هست و قصد بی ادبی و یا توهین به کسی را ندارم ولی اکثراً اینطوریه)
به نظر من اینطور نبوده که شخصی پولدار بوده و بی دین شده!
بلکه اینطور بوده که اول دین دار بوده و بعد خدا برای امتحان وضعیتش رو خوب کرده و ایشون ظرفیت نداشته و خرابکاری کرده و بعدش هم شیرینی زود گذر دنیا رو ول نکرده و رفته رفته از خدا فاصله گرفته و دین رو کنار گذاشته حالا ممکنه خودش هم از اول تو یه خانواده مرفه و بی دین زاده شده باشه و راه اونا رو ادامه داده ولی احتمالاً در نسل گذشته اون خونواده چنین چیزی رخ داده).
بعضی مواقع هم همان سنگ آزمون به شخصی زده شده که واقعاً ظرفیت داشته و گول دنیا رو نخورده بلکه خیلی زرنگ تر از این حرفا بوده که ثروتشو به فنا بده بلکه اکسیر جاودانگی به اون زده و همه ثروتش رو برای خودش ابدی کرده !
می پرسید چطوری؟! خوب معلومه با انفاق و با خرج کردن در راه خدا......ولی همین آدم آنچنان آرامشی در این دنیا داره که هزاران میلیاردر اگه میفهمیدند حاضر بودن همه ثروتشون رو بدن و تا یک روز مثل اون باشن.
از طرفی دیگه علی ع میفرمایند که "دنیا ، بهشت کافر و جهنم مومن است" البته این حدیث نیاز به تفسیر داره ....
پاستور خوشبختی رو خیلی زیبا تعریف می کنه که واقعاً دوستش دارم..البته خیلی از بزرگان تعاریف متفاوتی از خوشبختی دارن ولی این یکی خیلی قابل تامله " خوشبختی کیفتی از ذهن است که انسان از گذر زمان لذت می برد "
ملاحظه میکنید که اینجا صحبتی از مقدار پول مطرح نیست.
از طرفی "آگاه باشید که آرامش در ذکر و یاد کردن خداست ."
بنابراین مومنین خوشبخت ترین هستند چون که بیشتر به یاد خدا هستند.
یه امید حق.

مشکاة;28205 نوشت:
سلامچرا معمولأ پول دار ها دین ندارند ؟چرا معمولأ دین دار ها پول ندارند؟درست که این مسأله عمومیت نداره ، ولی هست!سطح زندگی عموم دین دار ها فوقش یه کم از سطح زندگی عادی مردم بالاتره .(اکثرشون، نه همه . میانگین رو میگم!)البته من با این موافق نیستم که دین ندارها پول دارند ولی اکثر پولدار ها دین ندارند. (خیلی پولدار ها)اگه مردم پولدار به خاطر رفاه شون دین ندارند ، پس دین مردم بی پول هیچ ارزشی نداره چون به خاطر عدم رفاه شون دین دارند و بعید نبود که اگه سطح زندگیشون می رفت بالا دیگه دین نداشتند! (بازم این مسأله هم کلیت نداره ها!)

به نظر من وقتی پول می آید مادی گرایی هم می آید و مادی گرایی هم اغلب همراه با گناه است چون می خواهی با مادیگرایی از دنیا لذت ببری مگر اینکه یک مسلمانی باشد که جنبه ی آن پول را داشته باشد که به این راه ها کشیده نشود و این حرف شما برای اغلب می توان گفت نه همه

متاسفانه افرادی که به مال و اموال می رسند نگاهشان به جای آسمان به زمین می افتد و باعث میشود کمتر به سمت خدا بروند.

*
الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلاً (46كهف)
مال و فرزندان زيب و زيور زندگى دنيايند، و ماندگارهاى نيكو (مانند اعتقادات حقّه و فضائل نفسانى و عمل‏هاى نيك) در نزد پروردگار تو از نظر پاداش بهتر، و از نظر اميد (به بازتاب دنيوى و اخروى آن) نيكوتر است‏

نقل نوشته اصلی توسط : حامیامشب میخوام با حدیثی از امام رضا علیه السلام دل های عاشق تون را رونه حرم با صفای ایشون بکنم هرکه امام دوست داره از ته دل بگه یا امام رضا. یکی از سئوالاتی که برای مردم مطرح است این است که چرا غالب دینداران از نظر ثروت و مال ضعیف تر از افراد بی دین یا سست دین هستند. اجازه بدهید جواب را با حدیثی از امام رضا بدهم:

نقل نوشته اصلی توسط : حامیقالَ الرّضا (ع): لا يُجْتَمَعُ الْمالُ اِلاّ بِخِصالِ خَمْسٍ:
بِبُخْلٍ شديدٍ،
وَاَمَلٍ طَويلٍ،
وَحِرْصٍ غالِبٍ،
وَقَطيعَةِ الرَّحِم،
وَايثار الدُّنيا عَلىَ الْاخِرةِ.
هيچ ثروتى گرد نمى‏ آيد مگر با پنج خصلت:
بخل شديد،
آرزوى دراز،
حرص غلبه كننده،
گسستن پيوند خويشاوندى،
و از دست دادن آخرت در برابر گرفتن دنيا.
بحار الانوار، جلد 70، ص 138، خصال(باب الخمسه )
دیروز خادم مدرسه ای قسم می خورد می گفت برخی از این بازاری ها توی مغازه دستشویی دارند ولی می آیند تو این مدرسه که وقف عام است دستشویی می روند تا چند تا آفتابه یا پارچ آب به نفع شون بشه. فرد متدین انفاق می کند، دست اقوام فقیر و یتیم را می گیرد، صدقه می دهد، خمس و زکات می دهد ولی فرد بی دین رشوه می گیرد، از مال یتیم و فقیر می خورد، اطعام نمی دهد ولی از دیگران می خورد، نزول می دهد و... به اضافه این که فرد لاابالی به خاطر رویگرداندن از خدا، گرفتار خشم خدا با سنت استدارج می شود یعنی به تدریج مالش زیادتر و زیادتر می شود تا به خودش مشغول شود. حکایت طلبگی چند شب قبل، قم خونه طلبه ای بودم می گفت همین نزدیک ما منزل اون طلبه ای است که منزلش را فروخته بود و برای مردم روستا آب کشیده بود که بعد مردم روستا فهمید او شهید شده کمک کردند و برای فرزندان او خانه ای خریدند. اما در کل ثروت ممکن است آسایش بیاورد ولی الزاما آرامش آور نیست این حرف هم پشتوانه دینی دارد و هم پشتوانه علمی برای تحقیق بیشتر رجوع کنید به کتاب رضایت از زندگی نوشته عباس پسندیده.

برخی این طور پول دار می شوند.

در خبری خوندم مردی 1000 گربه پوست کنده را برای سوسیس و کالباس جابه جا می کرده است.

  • نمونه خبر بالا را شنیده بودم ولی باور نمی کردم تا این که یکی از اقوام نزدیکم که در دادگستری بود و پرونده ای را در دست داشت از لو رفتن یک ماشین یخچال دار که گوشت سگ و گربه حمل می کرد خبر داد.
دوستی دارم طلبه و همدانی می گفت پدرم مرغ داری دارد او هرگز هورمون به مرغ ها نمی داد یک سال به دلیلی نتوانست آن جا را اداره کند و مرغداری را اجاره داد. بعد از مدتی متوجه شدیم شن وماسه ها نزدیک مرغداری نیست. فهمیدیم که آنها را با دانه ها مخلوط می کرده است. کمی که تو نخ او رفتیم باز متوجه شدیم مرغ های مرده را به مردی می فروشد و او به بهانه این که برای سگ می خواهم آنها را به خلق الله می فروشد. به همین خاطر مرغداری را از او گرفتیم


  • خونه ای داشتم می خواستم بفروشم.بنگاهی اومد من هنوز ندیده بودمش جوانی بود حدود سی ساله حسابی تیپ زده بود و سر و زبون داشت. با مشتری که وارد منزل شد از همون اول شروع کرد به دروغ گفتن حدود 5-6 دقیقه، 10 - 20 دروغ شاخ دار درباره منزل به مشتری گفت که مجبور شد پادمیانی کنم و خودم به مشتری توضیح صحیح بدهم.

  • برگزیدن دنیا به آخرت
  • و برخی هم این طور پول دار می شوند:

    پیر مرد با حال چند متر پارچه نیاز داشتیم به مغازه های مختلف سر زدیم بین مغازه داران پیرمردی بود که مغازه اش از همه کوچک تر بود قدیمی تر بود او پارچه مورد نظر من را نسبت به همه مغازه های اطراف متری 500 تومان ارزان تر می داد. پارچه را که خریدم دفتری برداشت و گفت یاداشت کنم سهم شریک مشخص شود. گفتم. حاجی با این مغازه تازه شریک هم داری. اشک تو چشمانش جمع شد و گفت بله. با خودم گفتم. بیچاره دخل و خرجش به هم نمی خونه. اومدم بروم گفت: شریک من می دونی کیه؟ گفتم: کیه؟ گفت: حضرت ابا الفضل. اول جدی نگرفتم گفتم پیرمرد است خواسته حرفی زده باشد. بعد خواستم بروم روی کنجکاوی برگشتم گفتم عمو چه طوری حضرت ابالفضل شریکت است. بغض گلوش را می فشرد و اشک بدون اختیار از پشت سد چشمانش سرازیر شد. در همان حال گریه گفت: من فروشم را می نوسیم و سود را بین خودم و آقا تقسیم می کنم. گاهی می روم حرم آقا پول را تو حرم تحویل می دهم. بعد با همان حالت گریه گفت: به خدا غافلیم به خدا غافلیم. هرچی ازش بخواهی بهت می ده. هرچی بخواهی. نه زبونی واقعاً از ته دل ازش باید بخواهی. کی باور می کرد من بعد از سی سال بتونم شروع به کار کنم. فرزندم را دکترها گفتند انگشتش باید قطع بشه و چاره ای نداره اما من از خود آقا خواستم و جوابم را داد. بعد اشک هاش را پاک کرد و گفت ببخشید اوقاتت را تلخ کردم و مشغول به چیدن طاقه های پارچه شد.

    - خادم حرم حضرت معصو مه می گفت دو خانه دارم طلبه ای سید یکی از آنها را اجاره کرد بعد از مدتی متوجه شدم در معاش و خورد و خوراک هم مشکل دارند به او گفتم اصلا نگران اجاره نباش تا وقتی که منزل من هستی و وضعت این گونه است من اجاره نمی خواهم هر موقع خدا بهت داد به من هم اجاره بده.
    زن و فرزندانم در غیاب من رفته بودند و به او گفته بودند اگر اجاره نمی توانی بدهی برو بیرون که مقابل آنها ایستادم و به آنها گفتم فردا من سر به زمین بگذارم کدام یک از شما برای قیامتم من کاری می کنید.

    - یکی از آشنایان کار و حقوق خوب و رسمی دارد و درس زیادی هم نخوانده است. متوجه شدم که نزول می دهد. ولی یکی از دوستان طلبه ام که شمالی بود و جانباز بود و از ناحیه پا و ریه ها هم مشکل داشت با این که در آمد ماهانه اش با مدرک فوق لیسانس دانشگاه و درس خارج حوزه یک پنجم او نمی شد پول ماشینش را داده بود به چند جوان که می خواستند ازدواج کنند یا تازه زندگی شون را شروع کرده بودند. (البته من از نزدیک هر دو زندگی را می بینم به خدا آن فامیلم که آسایش دارد یک پنجم این دوست طلبه ام آرامش ندارد)

    معامله دنیوی با خدا
    برخی از افراد هستند که وضع مالی خوبی از حلال و حرام به هم زده اند. این افراد آن قدر غرق در حرام خوری و حق کشی شده اند که حتی می خواهند سر خدا هم العیاذ بالله کلاه بذارند.
    چگونه؟
    در وطل سال هر کثافت کاری ای که خواستند می کنند بعد هم در میلاد ائمه یا شهادت ایشان نذری می دهند و سفره می اندازند
    باید به این افراد بگوییم

    زرشک
    و دیگر هیچ

    حامی;231310 نوشت:
    قالَ الرّضا (ع): لا يُجْتَمَعُ الْمالُ اِلاّ بِخِصالِ خَمْسٍ:
    بِبُخْلٍ شديدٍ،
    وَاَمَلٍ طَويلٍ،
    وَحِرْصٍ غالِبٍ،
    وَقَطيعَةِ الرَّحِم،
    وَايثار الدُّنيا عَلىَ الْاخِرةِ.

    هيچ ثروتى گرد نمى‏ آيد مگر با پنج خصلت:
    بخل شديد،
    آرزوى دراز،
    حرص غلبه كننده،
    گسستن پيوند خويشاوندى،
    و از دست دادن آخرت در برابر گرفتن دنيا.





    برخی هم حرص زیادی در جمع آوری پول دارند
    یعنی ساعات شون را براساس احادیث برای عبادت و کار و استراحت و تفریح برنامه ریزی نکرده اند
    فقط کار کار کار اون وقت حاصلش میشه داستان زیر بخوانید:




    [=&quot]تأمل کنیم:
    [=&quot]نقش ابراز عشق در رابطه زناشویی؟
    [=&quot]مال بهتر یا عشق؟
    [=&quot]نقش ابراز عشق شوهر در جلوگیری از خیانت همسر؟
    [=&quot]خیانت همسر کی گناهکاره؟
    [=&quot]کار و درآمد چه قدر سبب خوشبختی ما میشه؟



    یه فنجون محبت (پست 289 الی 299 ) «روابط همسران»

    سلام

    البته اینطور نیست که پول داشتن چیز بدی باشه منتهی باید مثل استخر باشید نه مثل مرداب اگر به شهر های کویری سری زده باشد استخر هائی را میبینید که شبها اب رو جمع میکنند و صبح ان رو بین باعات تقسیم میکنند وقتی اب وارد انها میشه شاید گل الود باشه ولی صبح اب زلال رو بین باغات تشنه تقسیم میکنند اما مرداب هرچه اب واردش بشه خارج نمیشه و گند میزنه .

    زُيِّنَ لِلَّذينَ كَفَرُوا الْحَياةُ الدُّنْيا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (212بقره)
    حيات (عاريت و متاع) دنيوى براى كافران جلوه نمود و آنها اهل ايمان را فسوس و مسخره مى‏كنند ولى مقام تقوا پيشگان روز قيامت برتر از كافران است، و خدا به هر كه خواهد روزى بى‏حساب بخشد

    موضوع قفل شده است