***** پرسمان فاطمی *****

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال


آیا «زن بودن» ، محدودکننده حضرت زهرا(س)در فعالیت های سیاسی و اجتماعی ایشان بوده است؟


زندگى آن بزرگوار مشحون است به مجاهدت؛ مثل يك سرباز فداكار در عرصه‌هاى مختلف، اين بزرگوار حضور فعال و مؤثر دارد. از دوران كودكى در مكه، در شعب ابى‌طالب، در كمك‌رسانى و روحيه‌دهى به پدر بزرگوارش، تا همراهى با اميرالمؤمنين در مراحل دشوار زندگى در مدينه، در آن جنگها، در آن غربتها، در ميان آن تهديدها،
در آن سختىِ زندگى مادى و فشارهاى گوناگون، و همچنين در دوران محنت آن بزرگوار - يعنى بعد از رحلت پيغمبر - چه در مسجد مدينه، چه در بستر بيمارى، در همه‌ى اين مراحل، اين بزرگوار مشغول فعاليت است، مشغول تلاش است؛ يك حكيم مجاهد، يك عارف مجاهد . 1
پی نوشت ها:
1-بيانات مقام معظم رهبری درسالروز ولادت حضرت فاطمه‌ زهرا (س) 13/3/89

زن مسلمان چگونه می تواند از حضرت زهرا(س) الگو برداری کند؟

حضرت زهرا(س) برترین الگو برای زنان مسلمان می باشد. زن مسلمان بايد در راه فرزانگى و علم تلاش كند؛ در راه خودسازى معنوى و اخلاقى تلاش‌كند؛ در ميدان جهاد و مبارزه - از هر نوع جهاد و مبارزه‌اى - پيش قدم باشد؛ نسبت به زخارف دنيا و تجمّلات كم‌ارزش، بى‌اعتنا باشد؛ عفّت و عصمت و طهارتش در حدّى باشد كه چشم و نظر هرزه بيگانه را به خودى خود دفع كند؛ در محيط خانه، دلارامِ شوهر و فرزندانش باشد؛ مايه آرامش زندگى و آسايش محيط خانواده باشد؛ در دامن پرمهر و پرعطوفت و با سخنان پرنكته و مهرآميزش، فرزندان سالمى را از لحاظ روانى تربيت‌ كند؛ انسانهاى بى‌عقده، انسانهاى خوش‌روحيه، انسانهاى سالم از لحاظ روحى و اعصاب، در دامان او پرورش پيدا كنند و مردان و زنان و شخصيت هاى جامعه را به‌وجود آورد. مادر از هر سازنده‌اى، سازنده‌تر و با ارزش تر است. بزرگترين دانشمندان، ممكن است مثلاً يك ابزار بسيار پيچيده الكترونيكى را به وجود آورند، موشك هاى قارّه‌پيما بسازند، وسايل تسخير فضا را اختراع كنند؛ اما هيچ يك از اينها اهميت آن را ندارد كه كسى يك انسان والا به‌وجود آورد. و او، مادر است. اين، آن الگوى زن اسلامى است.




تاثیر الگویی حضرت زهرا(س) برجامعه چگونه است؟

اگر جامعه اسلامى بتواند زنان را با الگوى اسلامى تربيت كند - يعنى الگوى زهرايى، الگوى زينبى، زنان بزرگ، زنان باعظمت، زنانى كه مى‌توانند دنيا و تاريخى را تحت تأثير خود قرار دهند - آن وقت زن به مقام شامخِ حقيقى خود نائل آمده است. اگر زن در جامعه بتواند به علم و معرفت و كمالات معنوى و اخلاقى‌اى كه خداى متعال و آيين الهى براى همه انسانها - چه مرد و چه زن - به طور يكسان در نظر گرفته است، برسد، تربيت فرزندان بهتر خواهد شد، محيط خانواده گرمتر و با صفاتر خواهد شد، جامعه پيشرفت بيشترى خواهد كرد و گره‌هاى زندگى آسانتر باز خواهد شد؛ يعنى زن و مرد خوشبخت خواهند شد. براى اين بايد تلاش كرد؛ هدف اين است.

هدف، صف‌آرايى زن در مقابل مرد نيست. هدف، رقابت خصمانه زن و مرد نيست. هدف اين است كه زنان و دختران بتوانند همان سير و همان حركتى را انجام دهند كه وقتى مردان آن حركت را انجام دهند، به صورت يك انسان بزرگ در خواهند آمد؛ زنان انسان بزرگ شوند. اين ممكن است و در اسلام تجربه شده است.7

چرا دختر رسول خدا (ص) "فاطمه" نامیده شد؟

محب الدین طبری می نویسد: علی (ع) گفت: پیامبر گرامی (ص) به فاطمه(س)فرمود: ای فاطمه! هیچ می دانی چرا «فاطمه» نامیده شدی؟ علی (ع) عرض کرد: ای رسول خدا! چرا فاطمه نامیده شد؟ پیامبر (ص) فرمود: خداوند عزّوجلّ در روز قیامت او و فرزندانش را از آتش دور نگه داشته است. همچنین وی می نویسد: این روایت را امام علی بن موسی الرضا (ع) در مسند خود به این صورت نقل کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: همانا خداوند فاطمه و فرزندانش و کسانی را که دوستدار آنان هستند، از آتش دور نگه داشته و از این روست که او «فاطمه»نامیده شد (ماده "فطم" به معنای قطع شدن و بریده شدن از چیزی است، چنانچه می گویند َفطَم الصَبیّ؛ زمانی که کودک ازشیر گرفته شود).8

لقب محدثه حضرت زهرا(س) به چه معنا می باشد؟

از امام صادق عليه‌الصّلاةوالسّلام روايت شده است كه فرمود: «انّ فاطمة كانت محدّثة» آن بزرگوار «محدّثه» بود. يعنى فرشتگان بر او فرود مى‌آمدند، با او مأنوس مى‌شدند و با او سخن مى‌گفتند. اين، مشخّصه‌اى است كه روايات متعدّدى درباره آن وجوددارد. «محدّثه» بودن مخصوص شيعه هم نيست. شيعه و سنّى معتقدند كه در دوران اسلام، كسانى بوده‌اند يا مى‌توانسته‌اند وجود داشته‌ باشند كه فرشتگان با آنها سخن بگويند. مصداق اين در روايات ما، فاطمه زهراست.

اين عبارات را فرشتگان به فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌عليها خطاب مى‌كردند و مى‌گفتند: «يا فاطمة، انّ اللَّه اصطفيك و طهَّرك؛» خدا تو را برگزيده و پاك قرارداده‌است. «و اصطفيك على النساء العالمين؛» تو را بر زنان عالم برترى داده‌است. بعد امام صادق، عليه‌الصّلاةوالسّلام، در همين روايت مى‌فرمايد: يك شب كه ملائكه با آن حضرت مشغول صحبت بودند و اين تعبيرات را مى‌كردند، فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها به آنها فرمود: «أليست المفضّلة على نساء العالمين مريم؟» يعنى آن زنى كه خداى متعال فرموده‌است «واصطفيك على نساء العالمين» آيا مريم نيست كه خدا او را بر زنان عالم برگزيد؟ ملائكه در جواب، به فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها عرض‌كردند: «مريم نسبت به زنان دوران خودش برگزيده بود و تو نسبت به زنان همه دورانها - از اوّلين و آخرين - برگزيده هستى».9

پی نوشت ها:
1- بیانات در 22/9/68
2-بيانات درسالروز ولادت حضرت فاطمه‌ زهرا (س) 13/3/89
3- بيانات دردیدارجمعی اززنان25/9/71
4- بیانات درديدارجمعی ازبانوان پزشك سراسركشور۱۳۶۸/۱۰/۲۶
5- دیدارجمعی ازمداحان وشاعران بارهبرانقلاب درسال روز میلاد حضرت زهرا(س) 5/5/84
6- بيانات در دیدار جمعی از زنان25/9/71
7- بيانات در دیدار جمعی ا ززنان۱۳۷۶/۰۷/۳۰
8- ذخائر العقبی، ص 26.
9-بيانات در دیدار جمعی از زنان

«ام ابیها» چه معنی و مفهومی را می‌رساند؟

عرب‌ها در نامگذاری سه چیز دارند: اسم، لقب و کنیه. اسم مانند فاطمه، لقب مثل زهرا، کنیه مانند " ام ابیها" حضرت فاطمه (س) افزون بر نام، از چندین لقب و کنیه بهره‌مند است. انتخاب کنیه‌ها ممکن است به جهت خاصی باشد و یا نباشد. اگر کنیه "ام ابیها" جهت خاصی داشته باشد، می‌گوییم:
1 - رمز نام گذاری ممکن است جهت اظهار محبت باشد، همان گونه که متداول است پدر در اظهار محبت نسبت به دخترش می‌گوید: مادرم، و نسبت به پسرش می‌گوید: بابایم، یعنی پیامبر جهت اظهار محبت به دخترش فرمود: تو مادر بابات هستی.
2 - شاید بدین جهت باشد که در دوره غربت اسلام، حضرت با پدرش رفتاری داشت همانند رفتار مادر به فرزند(1) و پیامبر (ص) نیز بسیار به دخترش علاقه‌مند بود، همانند رفتار فرزند نسبت به مادر. پیامبر (ص) دست فاطمه (س) را می‌بوسید. هر گاه به سفر می‌رفت آخرین کسی که با او خدا حافظی می‌کرد، حضرت فاطمه (س) بود و در بازگشت از سفر نخست از او دیدار می‌کرد. حضرت زهرا (س) مانند مادری دلسوز رسول خدا (ص) را در آغوش می‌گرفت، از او نگهداری می‌کرد، زخم هایش را مرهم می‌گذاشت رنج‌ها و دردهایش را کاهش می‌داد. این گونه ابراز عواطف دو سویه همانند ابراز عواطف مادر و فرزند است.
3 - مادر هر چیزی اصل و اساس او است. ممکن است مقصود آن باشد که حضرت فاطمه اصل و اساس درخت رسالت است، چنان که در روایت آمده است: "شجره طیبه پیامبر اسلام (ص) ساقه اش علی و ریشه اش فاطمه، میوه اش فرزندان او و شاخ و برگش شیعیان حضرت می‌باشند". اگر ریشه درخت نباشد، درخت خشک می‌گردد و طراوت خود را از دست می‌دهد. حضرت زهرا (س) اگر نبود، درخت اسلام سرسبزی و نشاط خود را از دست می‌داد.
4 - ممکن است بدان جهت باشد که چون خداوند زنان پیامبر (ص) را به کنیه "ام المؤمنین" گرامی داشت، به ذهن خطور کند که آنان مهم ترین زنان روی زمین هستند، حتی از حضرت فاطمه (س) بالاترند، از این جهت حضرت رسول او را به "ام ابیها" خطاب کرد تا از این وسوسه‌ها و خطورات ذهنی جلوگیری کند؛ یعنی ای زنان پیامبر (ص) اگر شما به منزلة مادران مؤمنان هستید، حضرت فاطمه به منزله مادر پیامبر است.(2)
پی‌نوشت‌ها :
1. سید جعفر شهیدی، زندگانی حضرت فاطمه (س) ص 40.
2. احمد رحمانی همدانی، فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر (ص) ص 267 - 266.

نقش فاطمه زهرا در مسله مباهله ؟

برای روشن شدن نقش حضرت زهرا در جریان مباهله باید گفت : از تعبیر آیه قران که فرمود " ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ" (آل عمران - 61) معلوم می شود اهل بيت پيامبر (صلوات اللَّه عليهم) در دعوى و دعوت رسول اللَّه شريك بودند و اين از بزرگترين مناقب است‏
و بنا بر اين پس اين معنا روشن است كه اگر ادعاا و مباهله ‏اى بر سر آن، بين شخص رسول خدا ص و بين جمعيت نصارا بود يك طرف شخص واحد و طرف ديگر جمعيتى بود، لازم بود در آيه تعبيرى بياورد كه قابل انطباق بر مفرد و جمع باشد، مثلا بفرمايد:" فنجعل لعنة اللَّه على من كان كاذبا"، (لعنت خدا را بر كسى قرار دهيم كه دروغگو بوده باشد)، ولى اينطور نفرموده، معلوم مى‏شود دروغگويى كه نفرين شامل حالش مى‏شود جمعيتى است كه در يك طرف اين محاجه قرار گرفته، حال يا در طرف رسول خدا ص و يا در طرف نصارا، و اين خود دليل بر اين است كه همه حاضران در مباهله، شريك در ادعا هستند، چون كذب همواره در ادعا است، پس هر كس كه با رسول خدا ص بوده، يعنى على و فاطمه و حسنين ع در دعوى رسول خدا ص و در دعوتش شريك بودند و اين از بالاترين مناقبى است كه خداى تعالى اهل بيت پيامبرش ع را به آن اختصاص داده، هم چنان كه مى‏بينيم در آيه شريفه از اهل بيت تعبير به" انفس" و" نساء" و" ابناء" كرده يعنى اين چند تن را از ميان همه مردان و زنان و فرزندان خصوص اهل بيت را جان رسول خدا ص و زنى كه منتسب به رسول خدا ص است و فرزندان رسول خدا ص خوانده.
مباهله رسول خدا ص با نصاراى نجران چيزى نيست كه جز در مورد خودش اتفاق بيفتد، پس اگر در همين مورد كه اتفاق افتاده مدعيان در هر دو طرف به وصف جمع و چند نفرى نبوده باشند، نبايد مى‏ فرمود:" كاذبين" (با صيغه جمع).
در قضيه مباهله، رسول اللَّه (ص) اهل بيت خود را بعنوان نمونه‏ هايى از مؤمنين همراه نبرد بلكه به عنوان شركاء خود در دعوت همراه برد .
از سوى ديگر نصارا هم كه به قصد آن جناب به مدينه آمدند صرفا به خاطر اين نبوده كه آن جناب معتقد و مدعى بوده كه عيسى بن مريم بنده خدا و فرستاده او است، بلكه براى اين بود كه آن جناب هم خودش به اين اعتقاد معتقد بوده و هم نصارا را بدان دعوت مى‏كرده، پس علت عمده حركت نصارا از نجران به مدينه دعوى آن جناب نبوده، بلكه دعوت وى به حضورشان براى احتجاج بوده، پس حضور خود رسول خدا ص، و حضور نامبردگانى كه با خود براى مباهله آورد، به خاطر دعوى و دعوت بود، پس ثابت شد كه نامبردگان نيز شركاى آن جناب در دعوت دينى بودند، همانطور كه شركايش در دعوى مباهله بودند.(1)
1- ترجمه الميزان، ج‏3، ص: 355

وقتی که حضرت علی به حکومت رسید چرا فدک را باز نگرداند ؟

امام در زمان خلافتش ضمن نامه‌ای به «عثمان بن حنیف» فرماندار بصره نوشت: «بلی کانت فی ایدینا فدک من کل ما اظلته السماء فشحّت علیها نفوس قوم و سخت عنها نفوس قوم آخرین...؛(1)
آری از آن چه آسمان بر آن سایه افکنده است، «فدک» در دست ما بود. مردمی بر آن بخل ورزیدند و مردمی سخاوتمندانه از آن چشم‌پوشی کردند.»
از کلام حضرت فهمیده می‌شود که آن حضرت ضمن گلایه از کار نادرست خلفا در غصب «فدک» آن را در زمان حکومت خود پس نگرفت و به دست فرزندان حضرت زهرا(س) قرار نداد. حال چرا حضرت آن را به صاحبان اصلی‌اش نداد، دو نوع می‌توان پاسخ داد:
1 - امام در جریان بیعت و آغاز زمانداریش، به برگرداندن حقوق و اموال (که در دوره حاکمان پیش غصب شده بود) اصرار ورزید و بسیار تأکید کرد. حال پس از رسیدن به قدرت، اگر «فدک» را پس می‌گرفت،‌به ذهن برخی خطور می‌کرد آن همه اصرار برای خودش بود!
امام نخواست ‌کاری کند که دیگران در باره‌اش این گونه قضاوت کنند و در بارة حضرت بگویند: اعلان پس گرفتن اموال غصب شده و رد آن به صاحبان، مقدمه برای به دست آوردن باغی بود که در زمان خلفا مورد دعوا و گفتگو بود؛ یعنی بگویند: برای این که فدک را تصرف نماید، پس گیری زمین ها و مزارعی را که توسط عثمان بخشیده شده بود، عنوان کرد.
برای این که این گونه قضاوت نکنند و دشمنان خرده‌گیری ننمایند، امام با بزرگواری از کنار این حق گذشت و از آن سخنی به میان نیاورد؛ تا به مردم بفهماند حکومت علوی برای احقاق حقوق مردم تلاش می‌کند.
اگر امام زمامداری را پذیرفت، برای یاری رساندن به مظلومان و محرومان است،‌نه برای منافع شخصی خود. طبیعی است فرزندان فاطمه (س) نیز به این عمل راضی بودند.
نظیر این سخن از امام موسی بن جعفر (ع) نقل شده است. حضرت در پاسخ به این سؤال که چرا امام علی (ع) در دورة زمامداریش فدک را تصرف نکرده، فرمود:
«لأنا أهل البیت لا یؤخذلنا حقوقنا ممن ظلمنا إلا هو و نحن اولیاء المؤمنین إنما نحکم لهم و نأخذ حقوقهم ممن ظلمهم و لا نأخذ لانفسنا؛(2) چون ما اهل بیت پیامبر چنین خصوصیتی داریم که حقوق‌مان را از کسانی که به ما ستم کرده‌اند، جز خدا نمی‌ستاند؛ ما اولیای مؤمنان هستیم.
به نفع آنان فرمان می‌رانیم و حقوق آنان را از کسانی که به آنان ستم روا داشته‌اند، می‌ستانیم، ولی برای خود در این راه تلاشی نمی‌کنیم.»
از سخن امام کاظم (ع) به دست می‌آید که امامان و رهبران الهی همواره برای احیای حقوق مردم تلاش می‌کنند؛ اما در مورد حقوق شخصی خود که ربطی به حقوق مردم نداشته باشد، اقدامی نمی‌کنند و کریمانه از کنار آن می‌گذرند. پس نگرفتن فدک در دوره زمامداری امام علی(ع) از همین قبیل است.(3)
2 - برخی از عالمان دینی همانند مرحوم سلطان الواعظین شیرازی در کتاب شب‌های پیشاور می‌گویند: به جهت اوضاع خاصی که در زمان زمامداری امام علی(ع) بر جامعة اسلامی حاکم بود، حضرت قدرت پس گیری فدک را نداشت.
توضیح: امام در شرایطی حکومت را در دست گرفت که مردم از سیاست‌های عثمان ناخرسند بودند؛ ولی نسبت به سیاست‌های دو خلیفة پیشین به ویژه سیاست‌های عمر رضایت داشتند. سیاست‌ها و سنت‌های عمر، در جامعة اسلامی آن زمان ریشه دوانده بود .مردم حاضر نمی‌شدند از آن سنت‌ها و سیاست‌ها دست بردارند. ابن ابی الحدید در این باره می‌نویسد: در زمان زمامداری امام علی(ع) در کوفه مردم تجمع کردند و از حضرت خواستند فردی را به عنوان امام جماعت نماز «تراویح»(4) منصوب کند، تا در شب‌های ماه رمضان نمازهای مستحبی را با او به جماعت برگزار نمایند. حضرت به آنان گوشزد نمود این کار بدعت و برخلاف سنت رسول (ص) است. پیامبر «به جماعت خواندن نمازهای مستحبی» را منع کرده است.
آنان بدون توجه به رهنمود حضرت، یکی را به عنوان امام جماعت برگزیدند و نماز تراویح را برگزار کردند.
این خبر به حضرت علی(ع) رسید و برای نهی از منکر ، فرزندش امام حسن مجتبی (ع) را فرستاد و با آنان در این باره سخن گفت. آن عده وقتی که دیدند حکومت علوی در پی جلوگیری از این کار برآمده است، فریاد زدند: ای وای، سنت عمر را می‌خواهند نابود کنند.(5)
با وجودی که امام مردم را آگاه نمود که در زمان پیامبر چنین نمازی متداول نبود، و این نماز در زمان عمر بنا نهاده شد و رسول خدا اجازه ندارد تا نمازهای مستحبی خوانده شود،‌مردم حاضر نشدند تا از این سنت عمر چشم پوشی نمایند و تابع فرمان امام باشند.
بنابراین چگونه حضرت می‌توانست فدک را به فرزندان فاطمه(س) پس بدهد؟
از سیاست‌های ابوبکر و عمر بود که از دست حضرت زهرا(س) و فرزندانش جدا باشد. حال اگر حضرت علی فدک را می‌گرفت،‌فریاد سر می‌دادند که ای وای،‌علی برخلاف سیاست عمر عمل می‌کند! نیز حضرت را متهم می‌کردند که غاصب است! حضرت با وجود چنین اوضاعی نمی‌توانست فدک را پس بگیرد.(6) تا این موضوع مسایل مهم تر و اصلی تر جامعه اسلامی را تحت تأثیر منفی قرار ندهد.
پی‌نوشت‌ها:
1- نهج البلاغه، صبحی صالح، نامة 45.
2 - علل الشرایع صدوق، باب العلل التی من اجلها ترک فدکاً.
3- ترجمة گویا و شرح فشرده نهج البلاغه،‌ج3، ص 445 و 446.
4- نماز تراویح نمازی است که اهل سنت به عنوان نماز مستحبی در شب‌های ماه رمضان به صورت جماعت به جا می‌آورند و این شیوه و سنتی است که از عمر، خلیفة دوم بر جای مانده است.
5- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ،‌ج12، ص 282.
6- سلطان الواعظین شیرازی، شب‌های پیشاور، ص 710.

محبت فاطمه زهرا ؟

محبت و دوست داشتن از راه آگاهی و انس و برطرف ساختن موانع به دست می‏آید؛ حب خدا و اولیای او نیز، از طریق شناخت و معرفت پدید می‏آید.هر اندازه آدمی معرفت خودش را افزون کند و در عمل نیز انس و الفت خود را با خداوند و مقربان درگاهش بیشتر سازد و موانع راه را - که علایق و وابستگی‏های مادی و دنیایی است - از دل بیرون کند، عشق الهی و اولیای او در دلش افزون‏تر خواهد شد.
محبت و دوست داشتن خانم فاطمه زهرا(س) بسیار ارزنده و سازنده است. تقویت و استمرار این دوستی و خشنود کردن آن حضرت تنها با عمل میسر می باشد، کسی که واقعا به احکام الهی مقید گردد، حقیقتا ایشان را خشنود ساخته است؛ چرا که هیچ چیزی به اندازه پای بندی به احکام الهی ایشان را خشنود نمی کند.
بنا بر این برای خشنودی آن حضرت توجه به این امور ضروری است:
1. تقوای الهی و دوری از گناه
محبت واقعی نشانه هایی دارد که از مهم ترین آن ها تسلیم و تبعیت مطلق از محبوب است. امام باقر(ع) در روایتی می فرمایند:«مَنْ کَانَ لِلَّهِ مُطِیعاً فَهُوَ لَنَا وَلِیٌّ وَ مَنْ کَانَ لِلَّهِ عَاصِیاً فَهُوَ لَنَا عَدُوٌّ وَ مَا تُنَالُ وَلَایَتُنَا إِلَّا بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ (1) ؛کسی که مطیع خداوند باشد، دوست ما است ، کسی که از خدا نا فرمانی کند،دشمن ما است. زیرا به مقام دوستی و ولایت ما بدون عمل صالح و ورع و دوری از گناه نمی توان رسید.
پس اگر شخص ادعای محبت داشته باشد، ولی در عمل پیرو محبوب نباشد، محب واقعی نیست.
2- مطالعه تاریخ زندگانی ائمه (ع) و به خصوص فاطمه زهرا (س) و شناخت راه و هدف ایشان
3-تبعیت از ائمه اطهار (ع) و فاطمه زهرا (س) در تمام ابعاد زندگی به خصوص در امر حجاب و عفاف
4- شرکت در مجالس ذکر و انس با اولیا و ارتباط روحی و معنوی با اهل بیت(ع)
علاوه بر اینکه شما می توانید با دعا و انجام نماز مستحبی و انجام کارهای خوب و اهداء ثواب آنها برای آن حضرت، ایشان را خشنود سازید.
پی نوشت:
1. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تهران، اسلامیه، ج67، ص99.


راه کار شخصیت بخشی به فرزندان در نگاه فاطمی چگونه است ؟

در سیره عملی حضرت زهرا(س) توجه به شخصیت بخشی فرزندان و ایجاد اعتماد به نفس در آنها کاملاً مشهود است. از جمله ابزارهایی که روح اعتماد به نفس و مشکل ستیزی را در کودک زنده نگه می دارد، مسابقه و رقابت های سازنده است. رو به رو ساختن کودکان با مشکلات و فراهم نمودن امکان رقابت برای آنها موجب بالا رفتن حس اعتماد می گردد. این مسئله به قدری ارزشمند و سرنوشت ساز است که اولیا کودک باید برای آن برنامه ریزی کنند.
حضرت زهرا(س) برای ایجاد اعتماد به نفس در فرزندان خود آنها را وادار و تشویق به مسابقه و ورزش می کرد.
از جمله نمونه های دیگر؛ روحیه شادابی و نشاط و محبت در بین افراد خانواده است. افراد خمود و پژمرده از کارایی لازم و مفید در امور اقتصادی و غیر اقتصادی برخوردار نمی باشند. افزایش کارایی، موجب کاهش هزینه های تولید و در نتیجه سود افزوده و بهره وری اقتصادی بیشتر می شود.
از منظر اسلام، نفع شخصی و مطلوبیت فرد به تنهایی مطرح نیست، بلکه سهم هر یک از افراد جامعه در ضرر و منفعت کل جامعه اثرگذار است. ایثار، پشتکار، گذشت، درستی و راستی و دیگر فضائل و ارزش های فردی شاکله اجتماع را سالم و پرثمر می سازد.(1)
1- نهج الحیات ص45


محبت و مهروزی به فرزندان در نگاه فاطمی ?

دانشمندان علوم تربیتی می گویند:
کودکان در تمام دوران کودکی به محبت و اظهار علاقه نیازمندند. کودک می خواهد پدر و مادر او را دوست داشته باشند و نسبت به او اظهار علاقه کنند. کودک چندان توجهی به لباس، خوراک و محل زندگی ندارد اما به این موضوع توجه دارد که آیا او را دوست دارند یا نه ؟
درس محبت در خانه حضرت زهرا(س) به طور کامل ارائه می شد و آن حضرت که خود از سرچشمه محبت و عطوفت رسول خدا(ص) سیراب شده و قلبش کانون محبت به همسر و فرزندانش بود در این جهت نیز وظیفه مادری خود را به بهترین شکل انجام می داد.
سلمان فارسی می گوید:
روزی حضرت فاطمه زهرا(س) را دیدم، که مشغول آسیاب کردن غله است.
فرزندش حسین(ع) به گریه افتاد و بیتابی می کرد. عرض کردم: برای کمک به شما،
غله را آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ حضرت فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم. شما آسیاب را بچرخانید. (1)
1 حسینی شاهرودی، سیدمحمد، الگوهای رفتاری حضرت زهرا(س)، تربیت فرزند، ص 14

تفاهم در زندگی مشترک
امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: «به خدا سوگند (در سراسر زندگی مشترک با فاطمه(س) تا آنگاه که خدای عزیز و جلیل او را قبض روح فرمود هرگز او را خشمگین نساختم و بر هیچ کاری او را اکراه و اجبار نکردم، و او نیز مرا هرگز خشمگین نساخت و نافرمانی من نکرد؛ هر وقت به او نگاه می کردم رنج ها و اندوه هایم برطرف می شد.»
(1)
1. بحار، ج43، ص134، کشف الغمه، ج1، ص492، بیت الاحزان، ص37

.
تفاهم در زندگی مشترک ؟
امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: «به خدا سوگند (در سراسر زندگی مشترک با فاطمه(س) تا آنگاه که خدای عزیز و جلیل او را قبض روح فرمود هرگز او را خشمگین نساختم و بر هیچ کاری او را اکراه و اجبار نکردم، و او نیز مرا هرگز خشمگین نساخت و نافرمانی من نکرد؛ هر وقت به او نگاه می کردم رنج ها و اندوه هایم برطرف می شد.»
(1)
1- بحار، ج43، ص134، کشف الغمه، ج1، ص492، بیت الاحزان، ص37.

پای درس حضرت فاطمه زهرا(س)

دفاع علمى از مومنين
[h=3]دو نفر زن كه در مسئله اى دينى با يكديگر اختلاف داشتند براى حل اختلاف خود نزد فاطمه عليها [/h][h=3]السلام رفتند. يكى از زنان مومن و ديگرى معاند و كافر بود.[/h][h=3]فاطمه عليها السلام مى فرمايد: من دلايل زن مومن را اثبات كردم و حقانيت سخن او را آشكار [/h][h=3]نمودم و در نتيجه او بر آن زن كه دشمن اسلام بود پيروز گشت و بشدت شاد و مسرور گرديد.[/h][h=3]فاطمه عليها السلام به آن زن مومن كه بسيار خوشحال شده بود فرمود: شادى فرشته ها براى [/h][h=3]پيروزى تو بر او بيشتر از شادى تو مى باشد و غم و اندوه شيطان و ياران او از غم و اندوه اين زن [/h]كافر زيادتر است


دعا در حق دیگران
امام مجتبی(ع) نقل فرموده اند که: «مادرم فاطمه(س) را دیدم شب جمعه در محراب خود به عبادت برخاسته است و تا نمایان شدن سپیده صبح در عبادت و رکوع و سجود می بود، و می شنیدم که برای مؤمنین و مؤمنات دعا می فرمود و آنان را نام می برد و برایشان دعا می کرد، و برای خود هیچ دعا نمی کرد، به او گفتم: مادر! چرا همان طوری که برای دیگران دعا می فرمایی برای خودت دعا نمی کنی؟»
فرمود: «پسرم، ابتدا همسایه سپس خانه خود.»
(1)
1- کشف الغمه، ج2، ص25 و 26، بحار، ج43، ص81 و 82، منتهی الامال، ص161، بیت الاحزان، ص22

تشویق فرزندان به فراگیری علم
حضرت زهرا(س) از همان آغاز کودکی فرزندانش، عبادت خدای تعالی را در روح و روان آنها تثبیت کرد و خوی پرستش خدای یکتا را در فطرت لطیف آنها سرشت و از همان آغاز به آنها علم آموخت و آنها را برای کسب معارف و تشویق در فراگیری، آماده می کرد، به عنوان مثال به فرزندش حسن(ع) که هفت ساله بود می فرمود: «به مسجد برو، آنچه را از پیامبر شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برای من بازگو کن.»
(1)
1- محمدی اشتهاردی، محمد، نگاهی بر زندگی حضرت فاطمه(س) ص64

مقام ایثار و گذشت
شیعه و سنی نقل کرده اند، امیرمؤمنان و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین(ع) و خادمه آنان «فضه» طبق نذری که کرده بودند سه روز، روزه گرفتند.
شب اول هنگام افطار فقیری در زد، حضرت علی(ع) افطار خود را به او داد. سایرین نیز به او اقتدا کرده و افطار خود را به فقیر دادند و با آب افطار کردند. شب دوم یتیمی در زد و باز افطار خود را به او دادند. شب سوم نیز اسیری آمد و چیزی طلبید، این بار نیز افطار خود را به او دادند.
آنگاه از سوی خدای متعال سوره «هل آتی علی الانسان» نازل شد(9) و در آن آیه «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا» اشاره به ایثار و انفاق آن بزرگواران دارد.(1)
تفسیر این داستان را در تفاسیر شیعه و سنی و از جمله در تفسیر معروف «
کشاف» تألیف عالم و مفسر بزرگ سنی «جاراللّه زمخشری» می توان یافت

1. مناقب شهر آشوب، ج3، ص147 و 148، منتهی الامال، ص68 در ذکر وقایع سال دوم

تقسیم کار منزل با همسر
امام صادق(ع) می فرماید: «... علی(ع) آب و هیزم می آورد و حضرت فاطمه آرد می کرد و خمیر می ساخت و نان می پخت و لباس ها را وصله می زد، و آن بانوی گرامی از زیباترین مردم بود و گونه های مطهرش از زیبایی مثل گل بود. درود خدا بر او و پدر و فرزندانش باد.»(1)
امام علی(ع) فرموده است: «فاطمه به قدری با مشک آبکشی کرد تا بر سینه اش اثر گذاشت، و به قدری با آسیاب دستی آرد کرد تا دست هایش مجروح شد و آنقدر خانه روبی کرد و برای پخت و پز آتش زیر دیگ نهاد که لباس هایش گردآلود و دودی گردید؛ و در این امور زحمت و رنج بسیار به او می رسید .
1- روضه الکافی، (چاپ اسلامیه تهران)، ص165.

تقسیم کار منزل با همسر
امام صادق(ع) می فرماید: «... علی(ع) آب و هیزم می آورد و حضرت فاطمه آرد می کرد و خمیر می ساخت و نان می پخت و لباس ها را وصله می زد، و آن بانوی گرامی از زیباترین مردم بود و گونه های مطهرش از زیبایی مثل گل بود. درود خدا بر او و پدر و فرزندانش باد.»(1)
امام علی(ع) فرموده است: «فاطمه به قدری با مشک آبکشی کرد تا بر سینه اش اثر گذاشت، و به قدری با آسیاب دستی آرد کرد تا دست هایش مجروح شد و آنقدر خانه روبی کرد و برای پخت و پز آتش زیر دیگ نهاد که لباس هایش گردآلود و دودی گردید؛ و در این امور زحمت و رنج بسیار به او می رسید2

1. روضه الکافی، (چاپ اسلامیه تهران)، ص165.
2. بحار، ج43 و 42 و 82، بیت الاحزان، ص23

پیامبر(ص) به فاطمه(س) کمک می کند.
رسول خدا(س) به منزل حضرت علی وارد شد، او را دید که همراه فاطمه(س) مشغول آسیاب کردن هستند، پیامبر فرمودند: «کدامیک خسته تر هستید؟»
حضرت علی عرض کرد: «فاطمه ای رسول خدا!»
پیامبر(ص) به فاطمه(س) فرمودند: «دخترم برخیز» و فاطمه برخاست و پیامبر(ص) به جای او نشست و با علی(ع) در آرد کردن دانه ها یاری فرمود.(1)
بنابراین احترام به همسر و رعایت حقوق همسر و همسردوستی و فرزنددوستی و سختکوش در کار خانه و تبدیل خانه به مدرسه و تبدیل بخشی از خانه به مسجد و عبادتگاه و برنامه ریزی در کار خانه و رعایت حق خدمتکار و آموزش قرآن و اخلاق به خدمتکار از ویژگی های حضرت زهرا(س) بود چنان که تبدیل خانه به سنگر جهاد و مبارزه بر علیه ستمگران و دفاع از ولایت را در راستای وظایف خویش می دانست، همچنین توجه به دعا در حق همسایه و قانع بودن به خانه اجاره ای در اول زندگی و ایجاد روحیه عبادت و انفاق گروهی و خانوادگی در بین اعضا و و رعایت تفاهم با همسر و قبول مسئولیت شخصی در تربیت فرزندان و تقسیم کار در امور خانه و مشورت در امور و بردباری و تحمل فقر خانوادگی و مشکلات خانوادگی و فرمان پذیری از همسر از اخلاق و روحیات خاص حضرت زهرا(س) بود حتی رسیدن به انواع موفقیت های خانوادگی و سرودن شعر برای شوهر و فرزندان و پدر. نیز از اخلاق خانوادگی حضرت زهرا(س) می باشد
1. بحار، ج43، ص50 و 51، بیت الاحزان، ص21

پیامبر(ص) به فاطمه(س) کمک می کند.
رسول خدا(س) به منزل حضرت علی وارد شد، او را دید که همراه فاطمه(س) مشغول آسیاب کردن هستند، پیامبر فرمودند: «کدامیک خسته تر هستید؟»
حضرت علی عرض کرد: «فاطمه ای رسول خدا!»
پیامبر(ص) به فاطمه(س) فرمودند: «دخترم برخیز» و فاطمه برخاست و پیامبر(ص) به جای او نشست و با علی(ع) در آرد کردن دانه ها یاری فرمود.(13)
بنابراین احترام به همسر و رعایت حقوق همسر و همسردوستی و فرزنددوستی و سختکوش در کار خانه و تبدیل خانه به مدرسه و تبدیل بخشی از خانه به مسجد و عبادتگاه و برنامه ریزی در کار خانه و رعایت حق خدمتکار و آموزش قرآن و اخلاق به خدمتکار از ویژگی های حضرت زهرا(س) بود چنان که تبدیل خانه به سنگر جهاد و مبارزه بر علیه ستمگران و دفاع از ولایت را در راستای وظایف خویش می دانست، همچنین توجه به دعا در حق همسایه و قانع بودن به خانه اجاره ای در اول زندگی و ایجاد روحیه عبادت و انفاق گروهی و خانوادگی در بین اعضا و و رعایت تفاهم با همسر و قبول مسئولیت شخصی در تربیت فرزندان و تقسیم کار در امور خانه و مشورت در امور و بردباری و تحمل فقر خانوادگی و مشکلات خانوادگی و فرمان پذیری از همسر از اخلاق و روحیات خاص حضرت زهرا(س)
بود حتی رسیدن به انواع موفقیت های خانوادگی و سرودن شعر برای شوهر و فرزندان و پدر. نیز از اخلاق خانوادگی حضرت زهرا(س) می باشد
1. بحار، ج43، ص50 و 51، بیت الاحزان، ص21.

دخترى كه در كوره گداخته ی مبارزات سخت پيغمبر در مكه متولّد شد و در شعب ابى‌طالب يار و غمگسار پدر بود. دخترى حدوداً هفت، هشت ساله يا دو، سه ساله - بنابر اختلاف روايات، كمتر و بيشتر - در شرايطى كه خديجه و ابوطالب از دنيا رفتند، آن شرايط دشوار را تحمّل كرد. پيغمبر تنهاست، بى‌غمگسار است، همه به او پناه مى‌آورند؛ ولى كيست كه غبار غم را از چهره خودِ او بزدايد؟

يك وقت خديجه بود، كه حالا نيست. ابوطالب بود، كه حالا نيست. در چنين شرايط دشوارى، در عين آن گرسنگي ها و تشنگي ها و سرما و گرماى دوران سه‌ساله شعب ابى‌طالب كه از دورانهاى سخت زندگى پيغمبر است و آن حضرت در درّه‌اى با همه مسلمانان معدود، در حال تبعيد اجبارى زندگى مى‌كردند؛ اين دختر مثل يك فرشته نجات براى پيغمبر؛ مثل مادرى براى پدر خود؛ مثل پرستار بزرگى براى آن انسان بزرگ، مشكلات را تحمّل‌كرد. غمگسار پيغمبر شد، بارها را بردوش گرفت، عبادت خدا را كرد، ايمان خود را تقويت كرد، خودسازى كرد و راه معرفت و نور الهى را به قلب خود بازكرد.

اين هاست آن ويژگي هايى كه آدمى را به كمال مى‌رساند. بعد هم در دوران پس از هجرت، در آغاز سنين تكليف، وقتى فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها، با على‌بن ابى‌طالب عليه‌ الصّلاة والسّلام، ازدواج مى‌كند، آن مهريه و آن جهيزيه اوست؛ كه همه شايد مى‌دانيد كه با چه سادگى و وضع فقيرانه‌اى، دختر اوّل شخص دنياى اسلام، ازدواج خود را برگزار مى‌كند.

زندگى فاطمه زهراسلام اللَّه عليها از همه ابعاد، زندگى‌اى همراه با كار و تلاش و تكامل و تعالى روحى يك انسان است. شوهر جوان او دائماً در جبهه و ميدانهاى جنگ است؛ اما در عين مشكلات محيط و زندگى، فاطمه زهرا سلام‌اللَّه عليها، مثل كانونى براى مراجعات مردم و مسلمانان است. او دخترِ كارگشاى پيغمبر است و در اين شرايط، زندگى را با كمال سرافرازى به پيش مى‌برد: فرزندانى تربيت مى‌كند مثل حسن و حسين و زينب؛ شوهرى را نگهدارى مى‌كند مثل على و رضايت پدرى را جلب مى‌كند مثل پيغمبر! راه فتوحات و غنايم كه باز مى‌شود، دختر پيغمبر ذرّه‌اى از لذّت هاى دنيا و تشريفات و تجمّلات و چيزهايى را كه دل دختران جوان و زنها متوجّه آنهاست، به خود راه نمى‌دهد. عبادت فاطمه زهرا، سلام اللَّه عليها، يك عبادت نمونه است.

هنگامى كه پيغمبر اسلام(ص)چشم از جهان فرو بست.
بلال اذان گوى پيغمبر(ص) از گفتن اذان خوددارى كرد.
و گفت : من بعد از پيامبر(ص)براى هيچ كس اذان نخواهم گفت .

روزى فاطمه(س) فرمود:
دوست دارم صداى اذان گوى پدرم را بشنوم .
وقتى كه سخن فاطمه(س) به گوش بلال رسيد.. آماده گفتن اذان شد.
هنگامى كه دوبار گفت :
الله اكبر، الله اكبر،
زهراى مرضيه خاطره دوران پدر بزرگوارش را به ياد آورد ديگر نتوانست از گريه خوددارى كند و بلند گريست .
وقتى كه بلال گفت :
اشهد ان محمد رسول الله .
فاطمه(س)ضجه اى زد و بر زمين افتاد و غش كرد به طورى كه گمان كردند زهرا دنيا را وداع نمود.

مردم آمدند، گفتند: بلال اذان بگو! دختر پيغمبر(ص) دنيا را وداع كرد.
بلال اذان را ناتمام گذاشت .

وقتى فاطمه(س)به هوش آمد فرمود:
بلال اذان را تمام كن !
بلال پاسخ داد:
اى بانوى بانوان دو جهان ! از اين كه هرگاه صداى اذان مرا مى شنوى چنين احساسات بر تو هجوم مى آورد، از جانت مى ترسم .
فاطمه(ع) نيز او را بخشيد.
بلال از آن وقت ديگر براى عموم اذان نگفت.

بحارالانوار جلد3

حضرت فاطمه زهرا(ع) با مدیریت درست وبه کار بستن ویژگی های تربیتی، فرزندانی را برای جامعه اسلامی تربیت کرد که هر یک منشأ آثار خیر ویپشرفت آموزه های الهی شدند وبه الگوهای عملی تبدیل گردیدند.
حضرت فاطمه (ع) به همسری مردی در آمده بود که مجاهدی کامل در راه خدا بود وبیشتر روزهای زندگی مشترک این دو بزرگوار، درشرایطی گذشت که علی (ع) درجبهه بود. در چنین شرایطی، فاطمه (ع) صاحب فرزندانی شد وبا داشتن فرزندان خردسال، وظیفه نگهداری و تربیت وآموزش آنها وبخشی از وظایف همسرش درخارج ازخانه را نیز به عهده گرفت. فاطمه زهرا(ع) درشرایطی عهده دار تربیت فرزندان خود بود که از یک سو جامعه در شرایط بحرانی و جنگ به سر می برد و شهر مدینه درمحاصره بود واز دیگر سو درامور معیشتی وخوراک و پوشاک از حداقل امکانات برخوردار بودند. با این حال، فاطمه (ع) هیچ گاه از وضع خود کوچک ترین گلایه و شکایتی نکرد یا خواستار حضور بیشتر علی (ع) درخانواده نشد.
حضرت زهرا(ع) درتربیت روحی و پرورش جسمی کودکان خود کوشا بود. وقتی با کودکان خود بازی می کرد، با استفاده از شعر به پرورش اندیشه آنان می پرداخت. آن حضرت در قالب اشعاری زیبا وادیبانه فرموده است: «حسن جان! مانند پدرت علی باش وریسمان را از گردن حق بردار! خدای احسان کننده را پرستش کن وبا افراد دشمن و کینه توز دشمنی نکن!»
از جمله روش های تربیتی حضرت زهرا(ع) نوع دوستی آن حضرت بود. ایشان در برابر چشمان تیزبین فرزندانش، به مردم کمک می کرد وخود گرسنه می ماند. آن حضرت نه تنها در مسائل اقتصادی و رفع مشکلات روزمرده مردم پیشگام بود، حتی از نظر اخلاقی وپرورش عواطف انسانی وارشاد وهدایت مردم نیز به آنها کمک و مصالح مردم را پیگیری می کرد و درحقشان دعا می فرمود. حضرت زهرا(ع) با رفتار عادلانه خویش، خشنود می ساخت و با عواطف محبت آمیز مادری، فرزندان خویش را به این صفات انسانی واسلامی تشویق می کرد و پرورش می داد.

پی نوشت ها
. مرضیه محمد زاده، بانوی آفتاب، ص14.
. فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(س) ص156.