من تا دلتون بخواد اين مسايل رو ديدم و شنيدم..دوست بنده در دانشگاه پزشکي(خيلي معتبر)تحصيل ميکرد ميگفت از صد نفر دختر فقط 2نفر بعد از پايان تحصيل چادر رو داشتن که اون دوتا هم به شدت عصبي بودند...شوخي و ارتباطات حرام به بهانه درس و روشنفکري هم که بيداد ميکنه چرا فکر نميکنيد شايد من هم يکي از اون قرباني هاي دانشگاه باشم؟
بله اینا همون حرفای پدر عزیزمه که نمی دونم چی جوابشونو بدم به نظرم خیلی از این حرفها رو نمیشه جواب داد شما بگید چی بگم که ایشون اجازه بدن برم دانشگاه و ایشون رو مطمئن کنم که من از اونایی هستم که اصلا تو دانشگاه تغییر نخواهم کرد بلکه ایمانم هم بیشتر میشه ادب از که آموختی از بی ادبان !
اصلا این اطمینانی که به خودم و اعتقادم دارم درسته یا بازم شیطون داره گولم میزنه و اصلا در این حد نیستم ؟ :Gig::Gig:
سراسیمه سلام هنگام انمتظار سلام هنگام رسیدن سلام اگه هدفت مشخص باشه رفتن دانشگاه خوبه اما اگه قرار باشه ندونی کجا میری چرا میری باور کن که لیز میخوری کمه یه جورایی نابود میشی هرگز به خاطر حرف مردم برای زندگیت تصمیم نگیر اهورانی ماندگار یا حق
سلام دوستان
عرض ادب و احترام
راستش دلم خیلی گرفته بیشتر از جواب های دوستان شاید هم تقصیر از جواب شما خوبان نیست از واقعیت دلم گرفته من این تاپیک را از اول دنبال می کنم
یه سوال از همه عزیزان دارم برای من یک سوال بزرگ شده
ما این همه شهید تو مبارزه با شاه دادیم این همه شهید تو 8 سال جنگ دادیم این همه ترور این همه تحریم این همه آوارگی ،این همه هزینه که بعضی خانواده ها دادن ،شهید، جانباز ، تا حالا از خانواده یک جانباز شیمایی دیدن کردید تا حالا دختری را دیدن که پدرش هیچ وقت ندیده و دلش خوش است که پدرش برای حفظ اسلام شهید شده و...
می خواهم بگویم ما این همه هزینه دادیم که در سال 90 یه دختر متدین و با خدا نتواند تو کشوری که حکومت اسلامی دارد برود دانشگاه و مجبور باشد در خانه تحصیل کند یا به کل قید تحصیل را بزند!!!!!!!!
اگر این طور باشد ما این همه هزینه را بدون نتیجه صرف کردیم و حالا که موقع رسیدن به هدف است باید متدینین تو خانه بشینند!!!!!! ادامه دارد...
می خواهم بگویم ما این همه هزینه دادیم که در سال 90 یه دختر متدین و با خدا نتواند تو کشوری که حکومت اسلامی دارد برود دانشگاه و مجبور باشد در خانه تحصیل کند یا به کل قید تحصیل را بزند!!!!!!!!
سلام برادر و دوست عزیزم مهدی بزرگوار
از ماست که بر ماست.....
آیا ادامه راه شهدا رو دادیم؟
آیا آرمان هاشون رو دنبال کردیم؟
آیا گذاشتیم که خونشون پایمال نشه؟؟
غیریت دینی داشتم؟
غیرت دینی داشتی؟
غیرت دینی داشتیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در ثانی مهدی جان این برای حفاظت از خود زن هست و حتی صدر اسلام هم بوده ..همیشه اختلاط مشکل آفرین بوده..
سلام. اشکال کار از اول همین بود که فکر کردند با شهید دادن دیگه همه چی تموم شده. وقتی واسه تربیت دانشجو وقت گذاشته نمیشه،وقتی وضع دبیرستانی ها بدتر از دانشگاه هاست! خوب همین ها وارد دانشگاه میشن. درسته واقعا باید متاسف بود. فرهنگ اسلامی اصلا چیزی نیس که ما در خانواده وجامعمون داریم. گذر زمان ارزش های جامعه رو وارونه کرده.
سلام با شهید دادن و جانباز دادن دانشگاه درست می شد؟! همون پدران بود که تو اون روز ها بودن ماهم بچه هاشونیم ! همش اینه که ما نمی خواهیم از کشور ها غربی عقب باشیم.پس چیکار میکنیم ازشون تقلید میکنیم چه غلط چه درست ! پدرانم میبینند همه شبیه هم شدن دیگه کاری ندارند
سلام دوستان عرض ادب و احترام می خواهم بگویم ما این همه هزینه دادیم که در سال 90 یه دختر متدین و با خدا نتواند تو کشوری که حکومت اسلامی دارد برود دانشگاه و مجبور باشد در خانه تحصیل کند یا به کل قید تحصیل را بزند!!!!!!!! اگر این طور باشد ما این همه هزینه را بدون نتیجه صرف کردیم و حالا که موقع رسیدن به هدف است باید متدینین تو خانه بشینند!!!!!! ادامه دارد...
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
برادر بزرگوار باید از این دید به قضیه نگاه کنیم که نظر این پدر بزرگوار
از یک سری رفتارهای ناهنجار اجتماعی که میان جوانان مسلمان در سطح جامعه خود نمایی میکنند سر چشمه میگیرد .
متاسفانه بر خورد با این واقعیت یک برخورد انفعالی شده .
ومردم مدعی اخلاقیات خودشان هم درشیوع این گونه رفتارهای خلاف اخلاق سهیم هستند .
واین یک گزیر از گریز مسئولیتها است .
جامعه غرق در چشم وهم چشمی شده !!! واین روابط میان جنس مخالف (در تمام سطوح) هم از این قائده مستثنی نیست !
برای جوانان ما شهید فقط معنای انجام یک وظیفه را میدهد و معنی چند سال قبل خود را از دست داده .
اصولا" اکثر رنگهای دو سه دهه ی قبل به رنگ پریده هایی تبدیل شده اند که شاید معنای خود را هم از دست داده اند وگاها" به بیرنگی هایی تبدیل شده اند که حتی اگر بگوییم سرخ به جای خون شهید جوان امروزی آن را به دل خون عاشق !!!خودش تعبیر میکند واگر بپرسیم عشق یعنی چه ان را به هوس معنی میکنند و از عشق فقط چشمان بزک کرده ی آن دختر معصوم دیروزی و مظلوم امروزی را مثال میزنند .
دخترکان معصومی که معصومیت خود را در چشم وهم چشمی با آن دختر تاجر فرنگ رفته در نهایت مظلومیت به تاراج میدهد تا به او نگویند عقب مانده !!! پسرکان معصومی که نی لبک خود را با سیگار معامله میکنند تا به آنان نگویند چوپان !!!
ودردهایی که ما از یک پله بالاتر از دانشجویانمان شاهد آن هستیم و تلاشمان در بی تفاوتی جامعه مان کمرنگ و کمرنگ تر میشود .
وسخنی هم با کسانی که ظر این پدر بزرگوار را در اشتباه یا افراط فرض میکنند عزیزان چرا از واقعیت ها میگریزیم به عوض این همه پافشاری در عقاید شخصی آیا بهتر نیست که با چشمی باز تر ودیدگاهی عمیق تر به مسأله بنگریم و ابتدا ببینیم اگر ریشه به درمان نیاز دارد اول آن را درمان کنیم؟
اینها دردهایی هستند که هر روزه میان ایشان با تمام جان حس میکنیم .............................................................................. حق یارتان :roz:............................................................................................
يگفت از صد نفر دختر فقط 2نفر بعد از پايان تحصيل چادر رو داشتن که اون دوتا هم به شدت عصبي بودند
والا ما که در اطرافمون همچین چیزایی ندیدیم همدوره ایی های من و نزدیکانمون هیچکدام این طوری نبودند اونا نه تغییر کردند و نه عصبی شدند با اینکه دو سوم همکلاسهای من دانشجویان پسر بودند اما این مسائل به شدتی که میفرمائید نبود انگشت شمار کسی دنبال این مسائل بود
سلام به دوستان عزیز اسک دینی با احترام فراوان به کارشناسان و دوستانی که پست زدند و نظر دادند که در جایگاه خودش خوب است. اما بنده این جواب ها رو کامل و کار گشا نمیدونم چون موضوع از جنبه عمومی بررسی نمیشه تا جواب کلی و عمومی مثل دانشگاه پیام نور و .... جوابگوی مطلب باشه.
ما باید از سامیه گرامی شرائط فردیش رو بیشتر بپرسیم تا در مقام قضاوت،جوابی قانع کننده ارائه بدیم(شاهد حرف بنده جواب های سامیه به پست ... و ... است که نشان دهنده عدم آشنایی کامل پاسخگو با خود ایشون و پدرشون و محیطشونه.)
بهتره برای اینکه ایشون جواب جامعی بگیرند موضوعشون رو به صورت خصوصی با کار شناسی مطرح کنند و از طرفی ما این مساله بسیار خوب و مبتلی به رو به شکل عمومیش وارسی کنیم.
سلام
خاوتون مهر گرامی قرار شد بحث کلی باشه قرار شد من خوبم و دانشگاه ما خوبه نباشه چون همه نمیتونن توی دانشگاههایی که فرمودید تحصیل کنند
مواردی که اشاره کردم کاملا مستند بود .
با تشکر
والا ما که در اطرافمون همچین چیزایی ندیدیم همدوره ایی های من و نزدیکانمون هیچکدام این طوری نبودند اونا نه تغییر کردند و نه عصبی شدند با اینکه دو سوم همکلاسهای من دانشجویان پسر بودند اما این مسائل به شدتی که میفرمائید نبود انگشت شمار کسی دنبال این مسائل بود
شما مگه تو ایران نیستید دانشگاه ها رو نمی بینید دانشجو ها رو نمی بینید عجیبه میشه راهنماییم کنید بفرمایید کدوم دانشگاه بودید شاید بتونم پدرمو برا رفتن به اونجا راضی کنم .:Gol:
با این نظر مخالفم چون من در دانشگاه کار می کنم اما طی 12 سال فقط سه مورد ازدواج دانشجویی داشتیم
خوب پدرم گفتن این دلیلو گفتن اینکه ازدواج دانشجویی کمه دلیلش اینکه که دانشجوها می دونن دخترا تو دانشگاه چجوری می شن ازدواج نمی کنند و گرنه اگه خوب باشن اینهمه سال با هم که هستند پس باید بیشتر از اینا ازدواج دانشجویی داشته باشیم :Moteajeb!:
سلام به دوستان عزیز اسک دینی با احترام فراوان به کارشناسان و دوستانی که پست زدند و نظر دادند که در جایگاه خودش خوب است. اما بنده این جواب ها رو کامل و کار گشا نمیدونم چون موضوع از جنبه عمومی بررسی نمیشه تا جواب کلی و عمومی مثل دانشگاه پیام نور و .... جوابگوی مطلب باشه. ما باید از سامیه گرامی شرائط فردیش رو بیشتر بپرسیم تا در مقام قضاوت،جوابی قانع کننده ارائه بدیم(شاهد حرف بنده جواب های سامیه به پست ... و ... است که نشان دهنده عدم آشنایی کامل پاسخگو با خود ایشون و پدرشون و محیطشونه.) بهتره برای اینکه ایشون جواب جامعی بگیرند موضوعشون رو به صورت خصوصی با کار شناسی مطرح کنند و از طرفی ما این مساله بسیار خوب و مبتلی به رو به شکل عمومیش وارسی کنیم. بین اطاعت والدین و دانشگاه کدام را انتخاب کنیم؟
:ok::ok::ok:
به نظرم تو پست هایی که زدم مسائل زیادی از خودم و روابط من و پدرم و خانواده ما روشنه اما اگه سئوالی هم باشه مایلم جواب بدم تا مشکلم حل شه :Ghamgin:
خوب پدرم گفتن این دلیلو گفتن اینکه ازدواج دانشجویی کمه دلیلش اینکه که دانشجوها می دونن دخترا تو دانشگاه چجوری می شن ازدواج نمی کنند و گرنه اگه خوب باشن اینهمه سال با هم که هستند پس باید بیشتر از اینا ازدواج دانشجویی داشته باشیم :moteajeb!:
نه کلی ولی موافقم بنده با نظر پدر شما تا حدی موافقم، چون در دانشگاهی، کلاس ازدواج خانواده برقرار کرده بودم(تعداد 45 نفر بود و همه پسر) و در ضمن بحث پرسیدم که :
کدوم یک از شما حاضره همسر آینده اش فارق التحصیل دانشگاه باشه؟(یعنی دانشگاه دیده باشه)
44 نفر از گفتند: ما با دانشجو ازدواج نمیکنیم مگر از قبل از دانشگاه ازدواج کرده باشیم.
اجمال دلیلشون عدم اعتماد به صالح بودن اون فرد بود.
من توی ایرانم و هر روز خدا با دانشجویان سر و کار دارم حرف من اینه تربیتها اشتباهه بخاطر همینه که الان به این وضعیت رسیدیم دختر و پسر ما نمیدونه چه رفتاری باید در مقابل جنس مخالف داشته باشه ، نمی دونه شهدا برای چه از جون خودشون گذشتند ؟
نه کلی ولی موافقم بنده با نظر پدر شما تا حدی موافقم، چون در دانشگاهی، کلاس ازدواج خانواده برقرار کرده بودم(تعداد 45 نفر بود و همه پسر) و در ضمن بحث پرسیدم که : کدوم یک از شما حاضره همسر آینده اش فارق التحصیل دانشگاه باشه؟(یعنی دانشگاه دیده باشه) 44 نفر از گفتند: ما با دانشجو ازدواج نمیکنیم مگر از قبل از دانشگاه ازدواج کرده باشیم. اجمال دلیلشون عدم اعتماد به صالح بودن اون فرد بود.
بله همینطوره یکی از دلائل ایشون همینه که گفتم ما ساعت ها با هم صحبت می کنیم ایشون تحصیل کرده هستند و خوب به حرفام گوش می کنن بعد دلائلشونو مطرح می کنند که نمی تونم جواب بدم نه از این باب که خجالت بکشم نه از این باب که احساس می کنم منطقیه اما بعد از تموم شدن بحث دوباره تردید میاد سراغم و فکر می کنم آسمون داره رو سرم خراب میشه
:Ghamgin::Ghamgin:
من توی ایرانم و هر روز خدا با دانشجویان سر و کار دارم حرف من اینه تربیتها اشتباهه بخاطر همینه که الان به این وضعیت رسیدیم دختر و پسر ما نمیدونه چه رفتاری باید در مقابل جنس مخالف داشته باشه ، نمی دونه شهدا برای چه از جون خودشون گذشتند ؟
پس نتیجه حرفتون اینه که تربیتا اشتباهه و اگه من برم دانشگاه منحرف می شم و ایمانم رو از دست می دم؟ این که با حرف قبلیتون نمی خونه !:Moteajeb!:
اگه من برم دانشگاه منحرف می شم و ایمانم رو از دست می دم؟
نه به هیچ وجه این حرف من نیست من میگم اگه تربیت صحیح باشه مشکلی نیست تعدادی از دانشجویان رو دیدم که از خانواده های خوب و متدین هستند در آخر تحصیلشون هیچ تغییری هم نکردند اما بعضی از دانشجویان که ضعف ایمان دارن متاسفانه با قبل خیلی تفاوت دارند و مهمتر از اون اینه که قدر پدرتونو بدونید ، از راههای دیگه هم میشه درس خواند اونم در کنار رضایت پدر و بدون شک و تردید
سلام به استاد عزیز جناب عرفان خدارشکر که شما خیلی تیزبینانه بحث هدایت کردین چون دوستان اینجا دارن هم مشاور میدان هم دارن نظراتشنو تحمیل میکنن هم دارن از یه دید نگاه میکنن واقعاً چه جوری اینجوری آمارهای دقیق میدن منم چنتا از نظراته دوستانو خوندم م اصلا جالب نبود دوستان دیگه از بحث سامیه بیان بیرون به سوال استاد جواب بدین:Narahat az: منم تا بحال اینجا نظر ندادم دیدم واقعاً بی فایدست ما نظری بدیم در مورد کسی که اصلا ازش شناخت نداریم و اونو به جون پدر و مادرش بندازیم بنظرم میرسه محیط خانواده محیط اجتماعی و فامیل آشنا و سطح فرهنگ و فکری خونواده و همهٔ اینا در جواب این سوال دخیله مثلا از پدر شروع میکنیم که آیا خودش تحصیلات داره و چگونه ایا در دوران تحصیلش دچار مشکل شده یا مادر حتی رابطه پدر با مادر و تحصیلاتشون چون پدر نگاه مادر خانواده میکنه میبینه بدون تحصیلات دانشگاهی تونسته خیلی موفق زندگیو مدیریت کنه پس پدری که اینجا هست با توجه به تحصیلاتش ممکن از ورود دخترش به دانشگاه جلوگیری کنه این ی مثال ساده بود بد برمیگرد به شناختی که پدر از دختر خودش داره خوب هرچی باشه اونو بزرگش کرده و کاملا با اخلاق و خصوصیت أون واقف
شاید پدر دچار یه نوع اضطراب و استرس که باید با دارو حل شه و خیلی چیزی دیگه اما اگه ما همهٔ این موارد اگه خمه چیز در حد ایده‌آل بگیریم باز باید به حرف پدر و مادر گوش کنیم و ادامه تحصیل مکول کنیم به بعد از ازدواج
با سلام
با اجازه من نظرات آخر خودم را بدهم. دوستان حوصله کنند و همه را بخوانند.
متاسفانه اکثرا به حرفهای جناب کارشناس محترم امیدوار دقت نکردید و همانطور که ایشون گفت صورت مسئله را پاک کردند. برای اینکه موضوع روشن شود من یک مثال میزنم فرض کنید دزدی در جامعه ای زیاد شده است، حال راه حل مقابله با این کار چیست؟ ساده ترین راه حل این است که همه افراد بی گناه یا گناهکار جامعه را زندانی کنیم(فرض کنیم اینکار ممکن باشد)با اینکار درصد دزدی در این جامعه را به صفر رسانده ایم. و درواقع خود افراد جامعه را از دزد شدن حفظ کرده ایم و به آنها لطف کرده ایم و ولی آیا هیچ عقل سلیمی چنین راه حلی را می پذیرد؟
کم نیستند افرادی که تفکرشان مانند این پدر هست ، در ازدواج هم انشاء الله پدر تصمیم خواهد گرفت و شخصی مثل خودش را انتخاب خواهد کرد ، و ادامه تحصیل هم کلا تعطیل می شود.
قریبا اکثر افراد با این نظر موافقند که تربیت دختر خیلی ساده تر از تربیت پسر است. در واقع زنان در اعتقادات بیشتر تحت تاثیر خانواده و مردان تحت تاثیر اجتماع و دوستان هستند. البته همه تحت تاثیر خانواده هستند ولی خانم ها بیشتر. در همه جوامع زنان به سنت های خانواده بیشتر پایبند می مانند. در واقع اگر دختری را در کودکی و نوجوانی درست تربیت کردی و تعالیم را طوری به او آموختی که خودش آنا را بپذیرد. تقریبا باید گفت که او را واکسینه کردی. در همه جوامع همینطور است. ولی در مورد پسر فرق می کند به خاطر تاثیری که از دوست و اجتماع می گیرد باید همیشه مراقب او بود . در واقع باید در تربیت او وقت و دقت بیشتری را صرف کرد.در واقع خانم ها دارای نوسانات شخصیتی کمتری نسبت به آقایان در طول عمر خود هستند. این یک نظر شخصی نیست و عمومیت دارد.
مسلما فساد در دانشگاه هم گریبانگیر خانم ها و هم گریبانگر آقایان خواهد شد. حال چطور است که ما فقط به حفظ خانم ها فکر می کنیم و به فکر آقایان نیستیم. شما که نمی توانید جلوی ورود همه خانم ها را به دانشگاه بگیرید.
هدف از این مقدمه طرح این سوال بود که فرض کنیم سوال کننده این تاپیک یک آقا بود که می گفت خانواده ام به من اجازه ورود به دانشگاه نمیدهند چون فاسد است. حال آیا جواب ما این خواهد بود که راست می گویند دانشگاه نرو؟ یا در دانشگاه های غیر حضوری شرکت کن؟
شاید ایراد به این مسئله این باشد که مرد باید سرکار برود.
ولی جواب این خواهد بود که چیزی که جامعه نیاز دارد مدرک نیست بلکه نیرویی است که بلد باشد کار بکند. و اگر بروید و کار یاد بگیرید زودتر از افراد دانشگاهی شغلی مناسب خواهید داشت.
ولی ارگانهای دولتی با مدرک استخدام می کنند.
در این صورت همان مدرک دانشگاههای غیر حضوری برای استخدام کافی خواهد بود.
آیا حفظ ایمان یک آقا واجب تر از تحصیلات در یک دانشگاه نیست؟
پس نتیجه ای که می گیریم این است که دانشگاه را از حضور خانم ها و آقایون متدین پاک کنیم تا خود آنها را حفظ کنیم.
با اینکار چه اتفاقی خواهد افتاد؟
فساد در دانشگاه ها از بین میرود ؟
یا عرصه را برای فساد باز تر و راحتتر کرده ایم؟
چه شده است که در همه دنیا دانشگاه ها جزو سالم ترین اماکن است ولی در کشور ما برعکس است؟
کمی به این موارد فکر کنیم.
حال نگاه کلی به جامعه بیندازیم. فساد و بی اخلاقی و بی حیایی در کل جامعه بیشتر شده. انواع پارتی ها، وجود انواع مراکز انچنانی، شیوع فرهنگ غرب در میان جوانان، توزیع گسترده سریال های فاسد زیرزمینی که راه خود را در خانه ها و جوانان باز کرده و........
حالا به مراکز دینی نگاه بیندازیم. مثلا چرا حرم امام رضا اینقدر شلوغ شده؟ چرا با وجود اینهمه گسترش حرم و اینهمه رواق و صحن، باز هم اینقدر جمعیت زیاد است همه جای حرم را پر کرده. از بزرگترها بپرسید برایتان خواهند گفت که در قدیم حرم چطور بوده و مشتاقین زیارت چقدر؟
در مراسم اعتکاف نگاه کنید چقدر در این سه روز جوانان همه مساجد را پر کرده اند. از هر قشری در آن دیده میشود. از بزرگترها بپرسید قبلا حتی طلبه ها هم به اعتکاف نمی رفتند.
چه اتفاقی افتاده؟ می توانید بگویید؟ این تناقضات چطور قابل حل است؟
برایتان می گویم نیروی شر دارد تمام نیروی خود را به عرصه می آورد. تمام ایران را فراگرفته. و در مقابل نیروی خیر تلاش خود را مضاعف کرده. هر دو نیرو دارن از تمام قوا استفاده میکنند.
به نظر میاد امام رضا بیکار نشسته ولی بعضی ها بیکار نشسته اند و فقط تماشا میکنند.مسلما نیروی خیر همیشه کمتر و در اقلیت بوده ولی اثربخشی اش کمتر نیست.
من نه تنها به خانم ها بلکه به همه انسانهای متدین سفارش می کنم که تحصیل کنند و دانشگاه ها را پر کنند. در دفاتر بسیج، دفتر فرهنگ در دانشگاه های آزاد و دفتر نهاد معظم رهبری در دانشگاه های دولتی نیاز به نیرو هست. علاوه بر این فواید بسیار زیادی برای تحصیل وجود دارد که هیچ انسان عاقلی از آن چشم پوشی نمی کند. مخصوصا برای خانم ها که با وجود امکانات کنونی ایران چیزی جز تحصیل برای آنها وجود ندارد.
خانم سلطانی به نظر من هم شما به طور خصوص هم باید با مشاور صحبت کنید تا شرایط شما دقیقا مشخص شود. ولی برای خانم های که می خواهند به دانشگاه بروند یا دانشجو هستند من راهکارهایی سراغ دارم که نه تنها ایمانشان با ورود به دانشگاه کم نشودبلکه بیشتر هم بشود. راهکارهای عملی. اگر خواستید می گویم. البته در دانشگاه های حضوری این امکان وجود دارد.
نکته اخر به خانم سلطانی این است که هیچ گاه به ایمان خود تکیه نکن که شیطان در انسانهای متدین از طریق همین ایمان وارد می شود و چنان او را زمین میزند که گاهی صد سال هم نمی تواند بلند شود. شما فقط باید به خدا تکیه کنی.
به نظر من ایندو قابل جمع است. پدر و مادر را با روشهای منطقی راضی کرد. وقتی پدر و مادر پیشرفت فرزندشان را دیدند خودشان در ادامه مشوق فرزندشان خواهند بود.
خوشبختانه این مسئله در مورد دانشگاه در اکثریت خانواده ها حل شده است.
ولی در مورد ورود به حوزه این مشکل هنوز وجود دارد.
با سلام با اجازه من نظرات آخر خودم را بدهم. دوستان حوصله کنند و همه را بخوانند. متاسفانه اکثرا به حرفهای جناب کارشناس محترم امیدوار دقت نکردید و همانطور که ایشون گفت صورت مسئله را پاک کردند. برای اینکه موضوع روشن شود من یک مثال میزنم فرض کنید دزدی در جامعه ای زیاد شده است، حال راه حل مقابله با این کار چیست؟ ساده ترین راه حل این است که همه افراد بی گناه یا گناهکار جامعه را زندانی کنیم(فرض کنیم اینکار ممکن باشد)با اینکار درصد دزدی در این جامعه را به صفر رسانده ایم. و درواقع خود افراد جامعه را از دزد شدن حفظ کرده ایم و به آنها لطف کرده ایم و ولی آیا هیچ عقل سلیمی چنین راه حلی را می پذیرد؟
با سلام و تشکر از زیتون عزیز :Gol:
پدرم همیشه این مثالو می زنن که اگر جامعه ای آلوده به ویروسی باشه و یک بیماری اپیدمی شده باشه آیا هیچ عقل سلیمی بی گدار به آب می زنه و خودشو تو اون محیط رها می کنه یا اینکه حداکثر حفاظت رو می کنه و اگر ببینه نمی تونه مقاومت کنه و احتمال خطر زیاده اصلا خودش را در معرض آلودگی قرار نمی ده و کیلومترها از آن فاصله می گیره !
میگن حکایت الان ما همینه اگه می بینیم دانشگاه اینطوریه چرا باید ریسک کنیم به چه قیمتی ایمان ارزشمند خودمونو از دست بدیم در عوضش چی بدست می آریم ، ارزششو داره ؟ !!
به نظرم مثال پدرم بهتر با وضعیت ما جور در می آد تا مثال شما !
قریبا اکثر افراد با این نظر موافقند که تربیت دختر خیلی ساده تر از تربیت پسر است. در واقع زنان در اعتقادات بیشتر تحت تاثیر خانواده و مردان تحت تاثیر اجتماع و دوستان هستند. البته همه تحت تاثیر خانواده هستند ولی خانم ها بیشتر. در همه جوامع زنان به سنت های خانواده بیشتر پایبند می مانند. در واقع اگر دختری را در کودکی و نوجوانی درست تربیت کردی و تعالیم را طوری به او آموختی که خودش آنا را بپذیرد. تقریبا باید گفت که او را واکسینه کردی. در همه جوامع همینطور است. ولی در مورد پسر فرق می کند به خاطر تاثیری که از دوست و اجتماع می گیرد باید همیشه مراقب او بود . در واقع باید در تربیت او وقت و دقت بیشتری را صرف کرد.در واقع خانم ها دارای نوسانات شخصیتی کمتری نسبت به آقایان در طول عمر خود هستند. این یک نظر شخصی نیست و عمومیت دارد.
به نظر من که اینطور نیست من میگم دخترا حساس ترن و زودتر تأثیر می گیرن لااقل به اندازه پسرا نه دیگه کمتر از اونا من که هر چی میشنوم از خونواده ها می گن تو این دوره و زمونه تربیت دختر سخت تره تا پسر !
مسلما فساد در دانشگاه هم گریبانگیر خانم ها و هم گریبانگر آقایان خواهد شد. حال چطور است که ما فقط به حفظ خانم ها فکر می کنیم و به فکر آقایان نیستیم. شما که نمی توانید جلوی ورود همه خانم ها را به دانشگاه بگیرید. هدف از این مقدمه طرح این سوال بود که فرض کنیم سوال کننده این تاپیک یک آقا بود که می گفت خانواده ام به من اجازه ورود به دانشگاه نمیدهند چون فاسد است. حال آیا جواب ما این خواهد بود که راست می گویند دانشگاه نرو؟ یا در دانشگاه های غیر حضوری شرکت کن؟ شاید ایراد به این مسئله این باشد که مرد باید سرکار برود. ولی جواب این خواهد بود که چیزی که جامعه نیاز دارد مدرک نیست بلکه نیرویی است که بلد باشد کار بکند. و اگر بروید و کار یاد بگیرید زودتر از افراد دانشگاهی شغلی مناسب خواهید داشت. ولی ارگانهای دولتی با مدرک استخدام می کنند. در این صورت همان مدرک دانشگاههای غیر حضوری برای استخدام کافی خواهد بود. آیا حفظ ایمان یک آقا واجب تر از تحصیلات در یک دانشگاه نیست؟
خوب به نظر من دخترا بیشتر تو خطرن تا پسرا پسر اگه هم فاسد بشه کمتر تو جامعه اثر داره تا دختر من که میگم دختر فاسد خیلی بیشتر جامعه رو خراب می کنه تا پسر فاسد .
البته این حرفتونو قبول دارم که حفظ ایمان پسر و دختر نمیشناسه برا پسر هم به نظرم واجب تر حفظ ایمانه .
خودم هم همین اعتقادو دارم اما دلم چیز دیگه ای میگه نمی تونم تصمیم بگیرم :Ghamgin::Ghamgin::Ghamgin:
میگن حکایت الان ما همینه اگه می بینیم دانشگاه اینطوریه چرا باید ریسک کنیم به چه قیمتی ایمان ارزشمند خودمونو از دست بدیم در عوضش چی بدست می آریم ، ارزششو داره ؟ !! به نظرم مثال پدرم بهتر با وضعیت ما جور در می آد تا مثال شما !
سلام
به شما پیشنهاد می دم پست زیر را مورد مطالعه قرار دهید
من نه تنها به خانم ها بلکه به همه انسانهای متدین سفارش می کنم که تحصیل کنند و دانشگاه ها را پر کنند. در دفاتر بسیج، دفتر فرهنگ در دانشگاه های آزاد و دفتر نهاد معظم رهبری در دانشگاه های دولتی نیاز به نیرو هست. علاوه بر این فواید بسیار زیادی برای تحصیل وجود دارد که هیچ انسان عاقلی از آن چشم پوشی نمی کند. مخصوصا برای خانم ها که با وجود امکانات کنونی ایران چیزی جز تحصیل برای آنها وجود ندارد.
به نظرم حرف خوبیه اما با عرض معذرت تکیه کلام پدرمو میگم ما نباد شعار بدیم تو عمل چیکار کردیم درسته؟
این اگه بشه خوبه اما حالا که نشده بیشتر آدما دارن منحرف میشن من چیکار کنم خودمو تک و تنها بندازم وسط که دنیا رو تغییر بدم یا بشینم خونه که ایمانم حفظ بشه :Ghamgin::Ghamgin::Ghamgin:
وقتی به پدرم گفتم می گن کی این وظیفه رو به عهده زنا گذاشته که جامعه رو با ایمان کنن ! اگه زنا تو خونه سعی کنن مردای با ایمان به وجود بیارن که بهتره ، بهترین و قوی ترین تأثیر رو تو جامعه میذاره در ضمن خودشونم حفظ می شن1
اما اگه زنا خونه خودشونو ول کنن و بیان بیرونو درست کنن نه تنها بیرون رو نمی تونن بخاطر جذابیت جنسی که دارن درست کنند خونه رو هم از دست می دن !
خانم سلطانی به نظر من هم شما به طور خصوص هم باید با مشاور صحبت کنید تا شرایط شما دقیقا مشخص شود. ولی برای خانم های که می خواهند به دانشگاه بروند یا دانشجو هستند من راهکارهایی سراغ دارم که نه تنها ایمانشان با ورود به دانشگاه کم نشودبلکه بیشتر هم بشود. راهکارهای عملی. اگر خواستید می گویم. البته در دانشگاه های حضوری این امکان وجود دارد.
به نظر من ایندو قابل جمع است. پدر و مادر را با روشهای منطقی راضی کرد. وقتی پدر و مادر پیشرفت فرزندشان را دیدند خودشان در ادامه مشوق فرزندشان خواهند بود.
منم این حرفو به پدرم زدم که اگه شما ببینید پیشرفتمو راضی میشید اما ایشون گفتن که پیشرفت درسی منو راضی نمی کنه و پیشرفت معنوی هم که معلوم نیست مگه چند ساله بعد اون وقت اگه معلوم شد بجای پیشرفت شما انحراف داشتی و ایمانت کم شده که با این وضع دانشگاه ها عجیب هم نیست ،من چی جواب خدا رو بدم امانت خدا رو که بهم داده به این پاکی و زیبایی من اجازه دادم که خراب بشه اون وقت دخترم بهم بگو چی بگم ؟:Ghamgin::Ghamgin:
پدرم همیشه این مثالو می زنن که اگر جامعه ای آلوده به ویروسی باشه و یک بیماری اپیدمی شده باشه آیا هیچ عقل سلیمی بی گدار به آب می زنه و خودشو تو اون محیط رها می کنه یا اینکه حداکثر حفاظت رو می کنه و اگر ببینه نمی تونه مقاومت کنه و احتمال خطر زیاده اصلا خودش را در معرض آلودگی قرار نمی ده و کیلومترها از آن فاصله می گیره !
میگن حکایت الان ما همینه اگه می بینیم دانشگاه اینطوریه چرا باید ریسک کنیم به چه قیمتی ایمان ارزشمند خودمونو از دست بدیم در عوضش چی بدست می آریم ، ارزششو داره ؟ !!
به نظرم مثال پدرم بهتر با وضعیت ما جور در می آد تا مثال شما !
من از سامیه سوال میکنم: با اینکه تحصیل مدرک(نه علم چون به غیر از دانشگاه هم میشه)مهمه اما بین ایمان و سعادت دنیا و آخرت و تحصیل علم ،کدوم رو باید انتخاب کرد و به انتخابش نازید؟
دوست عزیز ایمان واقعی اینه که در محیط گناه خودت رو حفظ کنی و گناه نکنی...اگر درس خوندن رو دوست داری رهاش نکن چون بعد ها حسرت خواهی خورد.دور و بری های من همه تحصیل کرده اند همشون هم هم توی دانشگاههای مختلف درس خوندن ولی خوشبختانه این قدر که بعضی از دوستان گفتن تغییر نکردن.همش به خودتون بستگی داره.اول بببینید هدفتون از درس خوندن چیه.؟اکثر کسایی که تو دانشگاه تغییر میکنن و هویتشون رو از دست می دن برای هدفی غیر از کسب علم وارد دانشگاه میشن...
من از سامیه سوال میکنم: با اینکه تحصیل مدرک(نه علم چون به غیر از دانشگاه هم میشه)مهمه اما بین ایمان و سعادت دنیا و آخرت و تحصیل علم ،کدوم رو باید انتخاب کرد و به انتخابش نازید؟
خوب سئوال واضحی پرسیدید استاد
کسی هم نمی تونه یه لحظه شک کنه که سعادت دنیا و آخرت خیلی خیلی خیلی بهتر از تحصیل علم و مدرک و این چیزاست .:ok:
سامیه جان اگر اجازه بدهی اون راهکارها را بعدا میگم.
امام علی (ع):
ایمان بر دوقسم است : یکی ایمانی که در دل ها ثابت و برقرار و دیگری در میان دل ها و سینه ها ناپایدار است [="Red"]تا سر آمدی که تعیین شده است.
[/]
شما مطمئنی بشینی خونه ایمانت حفظ میشه؟ با افزایش سن انسان کلا به اعتقاداتش بازبینی میکنه و بعضی از اونا رو میریزه دور. شما حوزه هم بری این اتفاق امکان وقوعش برات هست.
سامیه سلطانی;100955 نوشت:
به نظرم حرف خوبیه اما با عرض معذرت تکیه کلام پدرمو میگم ما نباد شعار بدیم تو عمل چیکار کردیم درسته؟
این اگه بشه خوبه اما حالا که نشده بیشتر آدما دارن منحرف میشن من چیکار کنم خودمو تک و تنها بندازم وسط که دنیا رو تغییر بدم یا بشینم خونه که ایمانم حفظ بشه
قبول دارم یکم صحبتم حالت شعاری داشت. ولی من شعار ندادم اونا عملا دارن کار انجام میدهند. بی انصافیه که کار آنها را نبینیم. :geryeh:
من نمیگم محیط رو درست کردند. تعدادشون کمه. ولی کارشون ارزش داره. ما همیشه در اقلیت هستیم ولی هیچ زمانی نیست که یک نفر هم نباشد.
تک و تنها چیه؟ الان همه دخترای مذهبی میرن دانشگاه. شما مثل خودت پیدا میکنی. بستگی داره تمایل درونیه شما دوست شدن با چه افرادی باشه. شما دنیا را قرار نیست تغییر بدی، باید خودت را تغییر بدی ، طوری که ایمانت با شرایط زمانی و مکانی تغییر نکنه. حتی خارج از کشور هم رفتی مشکلی نداشته باشی.
من شرایط شما را نداشتم. من اگه نمی خواستم برم دانشگاه، خانواده مجبورم میکردند که برم.
من دانشگاه را خیلی دوست دارم. الان نگاه میکنم خیلی دلم برای اون روزا تنگ میشه.
ولی شما از خدا بخواه چیزی که به صلاحته برات قرار بده.
کاربر مهمان خوش آمدید
بله اینا همون حرفای پدر عزیزمه که نمی دونم چی جوابشونو بدم به نظرم خیلی از این حرفها رو نمیشه جواب داد شما بگید چی بگم که ایشون اجازه بدن برم دانشگاه و ایشون رو مطمئن کنم که من از اونایی هستم که اصلا تو دانشگاه تغییر نخواهم کرد بلکه ایمانم هم بیشتر میشه ادب از که آموختی از بی ادبان !
اصلا این اطمینانی که به خودم و اعتقادم دارم درسته یا بازم شیطون داره گولم میزنه و اصلا در این حد نیستم ؟ :Gig::Gig:
من ملاک اصلیم این نبود یکی از ملاکام بود آخه شما آقا هستید نمی دونید که برا یه خانم چقدر مهمه :Narahat az:
سراسیمه سلام هنگام انمتظار سلام هنگام رسیدن سلام
اگه هدفت مشخص باشه رفتن دانشگاه خوبه اما اگه قرار باشه ندونی کجا میری چرا میری باور کن که لیز میخوری کمه یه جورایی نابود میشی هرگز به خاطر حرف مردم برای زندگیت تصمیم نگیر
اهورانی ماندگار
یا حق
سلام دوستان
عرض ادب و احترام
راستش دلم خیلی گرفته بیشتر از جواب های دوستان شاید هم تقصیر از جواب شما خوبان نیست از واقعیت دلم گرفته من این تاپیک را از اول دنبال می کنم
یه سوال از همه عزیزان دارم برای من یک سوال بزرگ شده
ما این همه شهید تو مبارزه با شاه دادیم این همه شهید تو 8 سال جنگ دادیم این همه ترور این همه تحریم این همه آوارگی ،این همه هزینه که بعضی خانواده ها دادن ،شهید، جانباز ، تا حالا از خانواده یک جانباز شیمایی دیدن کردید تا حالا دختری را دیدن که پدرش هیچ وقت ندیده و دلش خوش است که پدرش برای حفظ اسلام شهید شده و...
می خواهم بگویم ما این همه هزینه دادیم که در سال 90 یه دختر متدین و با خدا نتواند تو کشوری که حکومت اسلامی دارد برود دانشگاه و مجبور باشد در خانه تحصیل کند یا به کل قید تحصیل را بزند!!!!!!!!
اگر این طور باشد ما این همه هزینه را بدون نتیجه صرف کردیم و حالا که موقع رسیدن به هدف است باید متدینین تو خانه بشینند!!!!!!
ادامه دارد...
سلام برادر و دوست عزیزم مهدی بزرگوار
از ماست که بر ماست.....
آیا ادامه راه شهدا رو دادیم؟
آیا آرمان هاشون رو دنبال کردیم؟
آیا گذاشتیم که خونشون پایمال نشه؟؟
غیریت دینی داشتم؟
غیرت دینی داشتی؟
غیرت دینی داشتیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در ثانی مهدی جان این برای حفاظت از خود زن هست و حتی صدر اسلام هم بوده ..همیشه اختلاط مشکل آفرین بوده..
سلام.
اشکال کار از اول همین بود که فکر کردند با شهید دادن دیگه همه چی تموم شده.
وقتی واسه تربیت دانشجو وقت گذاشته نمیشه،وقتی وضع دبیرستانی ها بدتر از دانشگاه هاست! خوب همین ها وارد دانشگاه میشن.
درسته واقعا باید متاسف بود.
فرهنگ اسلامی اصلا چیزی نیس که ما در خانواده وجامعمون داریم.
گذر زمان ارزش های جامعه رو وارونه کرده.
سلام
با شهید دادن و جانباز دادن دانشگاه درست می شد؟!
همون پدران بود که تو اون روز ها بودن ماهم بچه هاشونیم !
همش اینه که ما نمی خواهیم از کشور ها غربی عقب باشیم.پس چیکار میکنیم ازشون تقلید میکنیم چه غلط چه درست !
پدرانم میبینند همه شبیه هم شدن دیگه کاری ندارند
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
برادر بزرگوار باید از این دید به قضیه نگاه کنیم که نظر این پدر بزرگوار
از یک سری رفتارهای ناهنجار اجتماعی که میان جوانان مسلمان در سطح جامعه خود نمایی میکنند سر چشمه میگیرد .
متاسفانه بر خورد با این واقعیت یک برخورد انفعالی شده .
ومردم مدعی اخلاقیات خودشان هم درشیوع این گونه رفتارهای خلاف اخلاق سهیم هستند .
واین یک گزیر از گریز مسئولیتها است .
جامعه غرق در چشم وهم چشمی شده !!! واین روابط میان جنس مخالف (در تمام سطوح) هم از این قائده مستثنی نیست !
برای جوانان ما شهید فقط معنای انجام یک وظیفه را میدهد و معنی چند سال قبل خود را از دست داده .
اصولا" اکثر رنگهای دو سه دهه ی قبل به رنگ پریده هایی تبدیل شده اند که شاید معنای خود را هم از دست داده اند وگاها" به بیرنگی هایی تبدیل شده اند که حتی اگر بگوییم سرخ به جای خون شهید جوان امروزی آن را به دل خون عاشق !!!خودش تعبیر میکند واگر بپرسیم عشق یعنی چه ان را به هوس معنی میکنند و از عشق فقط چشمان بزک کرده ی آن دختر معصوم دیروزی و مظلوم امروزی را مثال میزنند .
دخترکان معصومی که معصومیت خود را در چشم وهم چشمی با آن دختر تاجر فرنگ رفته در نهایت مظلومیت به تاراج میدهد تا به او نگویند عقب مانده !!!
پسرکان معصومی که نی لبک خود را با سیگار معامله میکنند تا به آنان نگویند چوپان !!!
ودردهایی که ما از یک پله بالاتر از دانشجویانمان شاهد آن هستیم و تلاشمان در بی تفاوتی جامعه مان کمرنگ و کمرنگ تر میشود .
وسخنی هم با کسانی که ظر این پدر بزرگوار را در اشتباه یا افراط فرض میکنند
عزیزان چرا از واقعیت ها میگریزیم به عوض این همه پافشاری در عقاید شخصی آیا بهتر نیست که با چشمی باز تر ودیدگاهی عمیق تر به مسأله بنگریم و ابتدا ببینیم اگر ریشه به درمان نیاز دارد اول آن را درمان کنیم؟
اینها دردهایی هستند که هر روزه میان ایشان با تمام جان حس میکنیم
.............................................................................. حق یارتان :roz:............................................................................................
دوستان .چرا اینقدر در نظراتتان افراط ......................؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ببخشید حد اعتدال از نظر شما چیه ؟
والا ما که در اطرافمون همچین چیزایی ندیدیم همدوره ایی های من و نزدیکانمون هیچکدام این طوری نبودند اونا نه تغییر کردند و نه عصبی شدند با اینکه دو سوم همکلاسهای من دانشجویان پسر بودند اما این مسائل به شدتی که میفرمائید نبود انگشت شمار کسی دنبال این مسائل بود
با این نظر مخالفم چون من در دانشگاه کار می کنم اما طی 12 سال فقط سه مورد ازدواج دانشجویی داشتیم
سلام به دوستان عزیز اسک دینی
با احترام فراوان به کارشناسان و دوستانی که پست زدند و نظر دادند که در جایگاه خودش خوب است.
اما بنده این جواب ها رو کامل و کار گشا نمیدونم چون موضوع از جنبه عمومی بررسی نمیشه تا جواب کلی و عمومی مثل دانشگاه پیام نور و .... جوابگوی مطلب باشه.
ما باید از سامیه گرامی شرائط فردیش رو بیشتر بپرسیم تا در مقام قضاوت،جوابی قانع کننده ارائه بدیم(شاهد حرف بنده جواب های سامیه به پست ... و ... است که نشان دهنده عدم آشنایی کامل پاسخگو با خود ایشون و پدرشون و محیطشونه.)
بهتره برای اینکه ایشون جواب جامعی بگیرند موضوعشون رو به صورت خصوصی با کار شناسی مطرح کنند و از طرفی ما این مساله بسیار خوب و مبتلی به رو به شکل عمومیش وارسی کنیم.
سلام
خاوتون مهر گرامی قرار شد بحث کلی باشه قرار شد من خوبم و دانشگاه ما خوبه نباشه چون همه نمیتونن توی دانشگاههایی که فرمودید تحصیل کنند
مواردی که اشاره کردم کاملا مستند بود .
با تشکر
شما مگه تو ایران نیستید دانشگاه ها رو نمی بینید دانشجو ها رو نمی بینید عجیبه میشه راهنماییم کنید بفرمایید کدوم دانشگاه بودید شاید بتونم پدرمو برا رفتن به اونجا راضی کنم .:Gol:
خوب پدرم گفتن این دلیلو گفتن اینکه ازدواج دانشجویی کمه دلیلش اینکه که دانشجوها می دونن دخترا تو دانشگاه چجوری می شن ازدواج نمی کنند و گرنه اگه خوب باشن اینهمه سال با هم که هستند پس باید بیشتر از اینا ازدواج دانشجویی داشته باشیم :Moteajeb!:
:ok::ok::ok:
به نظرم تو پست هایی که زدم مسائل زیادی از خودم و روابط من و پدرم و خانواده ما روشنه اما اگه سئوالی هم باشه مایلم جواب بدم تا مشکلم حل شه :Ghamgin:
نه کلی ولی موافقم
بنده با نظر پدر شما تا حدی موافقم، چون در دانشگاهی، کلاس ازدواج خانواده برقرار کرده بودم(تعداد 45 نفر بود و همه پسر) و در ضمن بحث پرسیدم که :
44 نفر از گفتند: ما با دانشجو ازدواج نمیکنیم مگر از قبل از دانشگاه ازدواج کرده باشیم.
اجمال دلیلشون عدم اعتماد به صالح بودن اون فرد بود.
من توی ایرانم و هر روز خدا با دانشجویان سر و کار دارم حرف من اینه تربیتها اشتباهه بخاطر همینه که الان به این وضعیت رسیدیم دختر و پسر ما نمیدونه چه رفتاری باید در مقابل جنس مخالف داشته باشه ، نمی دونه شهدا برای چه از جون خودشون گذشتند ؟
بله همینطوره یکی از دلائل ایشون همینه که گفتم ما ساعت ها با هم صحبت می کنیم ایشون تحصیل کرده هستند و خوب به حرفام گوش می کنن بعد دلائلشونو مطرح می کنند که نمی تونم جواب بدم نه از این باب که خجالت بکشم نه از این باب که احساس می کنم منطقیه اما بعد از تموم شدن بحث دوباره تردید میاد سراغم و فکر می کنم آسمون داره رو سرم خراب میشه
:Ghamgin::Ghamgin:
پس نتیجه حرفتون اینه که تربیتا اشتباهه و اگه من برم دانشگاه منحرف می شم و ایمانم رو از دست می دم؟ این که با حرف قبلیتون نمی خونه !:Moteajeb!:
نه به هیچ وجه این حرف من نیست من میگم اگه تربیت صحیح باشه مشکلی نیست تعدادی از دانشجویان رو دیدم که از خانواده های خوب و متدین هستند در آخر تحصیلشون هیچ تغییری هم نکردند اما بعضی از دانشجویان که ضعف ایمان دارن متاسفانه با قبل خیلی تفاوت دارند و مهمتر از اون اینه که قدر پدرتونو بدونید ، از راههای دیگه هم میشه درس خواند اونم در کنار رضایت پدر و بدون شک و تردید
سلام به استاد عزیز جناب عرفان
خدارشکر که شما خیلی تیزبینانه بحث هدایت کردین چون دوستان اینجا دارن هم
مشاور میدان هم دارن نظراتشنو تحمیل میکنن هم دارن از یه دید نگاه میکنن واقعاً چه جوری اینجوری آمارهای دقیق میدن منم چنتا از نظراته دوستانو خوندم م اصلا جالب نبود
دوستان دیگه از بحث سامیه بیان بیرون به سوال استاد جواب بدین:Narahat az:
منم تا بحال اینجا نظر ندادم دیدم واقعاً بی فایدست ما نظری بدیم در مورد کسی که اصلا ازش شناخت نداریم و اونو به جون پدر و مادرش بندازیم
بنظرم میرسه محیط خانواده محیط اجتماعی و فامیل آشنا و سطح فرهنگ و فکری خونواده و همهٔ اینا در جواب این سوال دخیله
مثلا از پدر شروع میکنیم که آیا خودش تحصیلات داره و چگونه ایا در دوران تحصیلش دچار مشکل شده
یا مادر حتی رابطه پدر با مادر و تحصیلاتشون چون پدر نگاه مادر خانواده میکنه میبینه بدون تحصیلات دانشگاهی تونسته خیلی موفق زندگیو مدیریت کنه
پس پدری که اینجا هست با توجه به تحصیلاتش ممکن از ورود دخترش به دانشگاه جلوگیری کنه این ی مثال ساده بود
بد برمیگرد به شناختی که پدر از دختر خودش داره خوب هرچی باشه اونو بزرگش کرده و کاملا با اخلاق و خصوصیت أون واقف
شاید پدر دچار یه نوع اضطراب و استرس که باید با دارو حل شه
و خیلی چیزی دیگه اما اگه ما همهٔ این موارد اگه خمه چیز در حد ایده‌آل بگیریم
باز باید به حرف پدر و مادر گوش کنیم
و ادامه تحصیل مکول کنیم به بعد از ازدواج
با سلام
با اجازه من نظرات آخر خودم را بدهم. دوستان حوصله کنند و همه را بخوانند.
متاسفانه اکثرا به حرفهای جناب کارشناس محترم امیدوار دقت نکردید و همانطور که ایشون گفت صورت مسئله را پاک کردند. برای اینکه موضوع روشن شود من یک مثال میزنم فرض کنید دزدی در جامعه ای زیاد شده است، حال راه حل مقابله با این کار چیست؟ ساده ترین راه حل این است که همه افراد بی گناه یا گناهکار جامعه را زندانی کنیم(فرض کنیم اینکار ممکن باشد)با اینکار درصد دزدی در این جامعه را به صفر رسانده ایم. و درواقع خود افراد جامعه را از دزد شدن حفظ کرده ایم و به آنها لطف کرده ایم و ولی آیا هیچ عقل سلیمی چنین راه حلی را می پذیرد؟
کم نیستند افرادی که تفکرشان مانند این پدر هست ، در ازدواج هم انشاء الله پدر تصمیم خواهد گرفت و شخصی مثل خودش را انتخاب خواهد کرد ، و ادامه تحصیل هم کلا تعطیل می شود.
قریبا اکثر افراد با این نظر موافقند که تربیت دختر خیلی ساده تر از تربیت پسر است. در واقع زنان در اعتقادات بیشتر تحت تاثیر خانواده و مردان تحت تاثیر اجتماع و دوستان هستند. البته همه تحت تاثیر خانواده هستند ولی خانم ها بیشتر. در همه جوامع زنان به سنت های خانواده بیشتر پایبند می مانند. در واقع اگر دختری را در کودکی و نوجوانی درست تربیت کردی و تعالیم را طوری به او آموختی که خودش آنا را بپذیرد. تقریبا باید گفت که او را واکسینه کردی. در همه جوامع همینطور است. ولی در مورد پسر فرق می کند به خاطر تاثیری که از دوست و اجتماع می گیرد باید همیشه مراقب او بود . در واقع باید در تربیت او وقت و دقت بیشتری را صرف کرد.در واقع خانم ها دارای نوسانات شخصیتی کمتری نسبت به آقایان در طول عمر خود هستند. این یک نظر شخصی نیست و عمومیت دارد.
مسلما فساد در دانشگاه هم گریبانگیر خانم ها و هم گریبانگر آقایان خواهد شد. حال چطور است که ما فقط به حفظ خانم ها فکر می کنیم و به فکر آقایان نیستیم. شما که نمی توانید جلوی ورود همه خانم ها را به دانشگاه بگیرید.
هدف از این مقدمه طرح این سوال بود که فرض کنیم سوال کننده این تاپیک یک آقا بود که می گفت خانواده ام به من اجازه ورود به دانشگاه نمیدهند چون فاسد است. حال آیا جواب ما این خواهد بود که راست می گویند دانشگاه نرو؟ یا در دانشگاه های غیر حضوری شرکت کن؟
شاید ایراد به این مسئله این باشد که مرد باید سرکار برود.
ولی جواب این خواهد بود که چیزی که جامعه نیاز دارد مدرک نیست بلکه نیرویی است که بلد باشد کار بکند. و اگر بروید و کار یاد بگیرید زودتر از افراد دانشگاهی شغلی مناسب خواهید داشت.
ولی ارگانهای دولتی با مدرک استخدام می کنند.
در این صورت همان مدرک دانشگاههای غیر حضوری برای استخدام کافی خواهد بود.
آیا حفظ ایمان یک آقا واجب تر از تحصیلات در یک دانشگاه نیست؟
پس نتیجه ای که می گیریم این است که دانشگاه را از حضور خانم ها و آقایون متدین پاک کنیم تا خود آنها را حفظ کنیم.
با اینکار چه اتفاقی خواهد افتاد؟
فساد در دانشگاه ها از بین میرود ؟
یا عرصه را برای فساد باز تر و راحتتر کرده ایم؟
چه شده است که در همه دنیا دانشگاه ها جزو سالم ترین اماکن است ولی در کشور ما برعکس است؟
کمی به این موارد فکر کنیم.
حال نگاه کلی به جامعه بیندازیم. فساد و بی اخلاقی و بی حیایی در کل جامعه بیشتر شده. انواع پارتی ها، وجود انواع مراکز انچنانی، شیوع فرهنگ غرب در میان جوانان، توزیع گسترده سریال های فاسد زیرزمینی که راه خود را در خانه ها و جوانان باز کرده و........
حالا به مراکز دینی نگاه بیندازیم. مثلا چرا حرم امام رضا اینقدر شلوغ شده؟ چرا با وجود اینهمه گسترش حرم و اینهمه رواق و صحن، باز هم اینقدر جمعیت زیاد است همه جای حرم را پر کرده. از بزرگترها بپرسید برایتان خواهند گفت که در قدیم حرم چطور بوده و مشتاقین زیارت چقدر؟
در مراسم اعتکاف نگاه کنید چقدر در این سه روز جوانان همه مساجد را پر کرده اند. از هر قشری در آن دیده میشود. از بزرگترها بپرسید قبلا حتی طلبه ها هم به اعتکاف نمی رفتند.
چه اتفاقی افتاده؟ می توانید بگویید؟ این تناقضات چطور قابل حل است؟
برایتان می گویم نیروی شر دارد تمام نیروی خود را به عرصه می آورد. تمام ایران را فراگرفته. و در مقابل نیروی خیر تلاش خود را مضاعف کرده. هر دو نیرو دارن از تمام قوا استفاده میکنند.
به نظر میاد امام رضا بیکار نشسته ولی بعضی ها بیکار نشسته اند و فقط تماشا میکنند.مسلما نیروی خیر همیشه کمتر و در اقلیت بوده ولی اثربخشی اش کمتر نیست.
من نه تنها به خانم ها بلکه به همه انسانهای متدین سفارش می کنم که تحصیل کنند و دانشگاه ها را پر کنند. در دفاتر بسیج، دفتر فرهنگ در دانشگاه های آزاد و دفتر نهاد معظم رهبری در دانشگاه های دولتی نیاز به نیرو هست. علاوه بر این فواید بسیار زیادی برای تحصیل وجود دارد که هیچ انسان عاقلی از آن چشم پوشی نمی کند. مخصوصا برای خانم ها که با وجود امکانات کنونی ایران چیزی جز تحصیل برای آنها وجود ندارد.
خانم سلطانی به نظر من هم شما به طور خصوص هم باید با مشاور صحبت کنید تا شرایط شما دقیقا مشخص شود. ولی برای خانم های که می خواهند به دانشگاه بروند یا دانشجو هستند من راهکارهایی سراغ دارم که نه تنها ایمانشان با ورود به دانشگاه کم نشودبلکه بیشتر هم بشود. راهکارهای عملی. اگر خواستید می گویم. البته در دانشگاه های حضوری این امکان وجود دارد.
نکته اخر به خانم سلطانی این است که هیچ گاه به ایمان خود تکیه نکن که شیطان در انسانهای متدین از طریق همین ایمان وارد می شود و چنان او را زمین میزند که گاهی صد سال هم نمی تواند بلند شود. شما فقط باید به خدا تکیه کنی.
به نظر من ایندو قابل جمع است. پدر و مادر را با روشهای منطقی راضی کرد. وقتی پدر و مادر پیشرفت فرزندشان را دیدند خودشان در ادامه مشوق فرزندشان خواهند بود.
خوشبختانه این مسئله در مورد دانشگاه در اکثریت خانواده ها حل شده است.
ولی در مورد ورود به حوزه این مشکل هنوز وجود دارد.
:Narahat az:
:Ghamgin::Narahat az: شما اصلا پست های مرو خوندین که نظر می دین اونم چیزی که واقعیت نداره :Moteajeb!:
با سلام و تشکر از زیتون عزیز :Gol:
پدرم همیشه این مثالو می زنن که اگر جامعه ای آلوده به ویروسی باشه و یک بیماری اپیدمی شده باشه آیا هیچ عقل سلیمی بی گدار به آب می زنه و خودشو تو اون محیط رها می کنه یا اینکه حداکثر حفاظت رو می کنه و اگر ببینه نمی تونه مقاومت کنه و احتمال خطر زیاده اصلا خودش را در معرض آلودگی قرار نمی ده و کیلومترها از آن فاصله می گیره !
میگن حکایت الان ما همینه اگه می بینیم دانشگاه اینطوریه چرا باید ریسک کنیم به چه قیمتی ایمان ارزشمند خودمونو از دست بدیم در عوضش چی بدست می آریم ، ارزششو داره ؟ !!
به نظرم مثال پدرم بهتر با وضعیت ما جور در می آد تا مثال شما !
به نظر من که اینطور نیست من میگم دخترا حساس ترن و زودتر تأثیر می گیرن لااقل به اندازه پسرا نه دیگه کمتر از اونا من که هر چی میشنوم از خونواده ها می گن تو این دوره و زمونه تربیت دختر سخت تره تا پسر !
نمی دونم شاید اشتباهه !:Ghamgin:
سلام
نمی دونم ولی فکر کنم علت اخر الزمانه !!!!(اگر درسته یا غلطه نمی دونم تایید یا عدم تاییدش با کارشناسان ):Gol:
خوب به نظر من دخترا بیشتر تو خطرن تا پسرا پسر اگه هم فاسد بشه کمتر تو جامعه اثر داره تا دختر من که میگم دختر فاسد خیلی بیشتر جامعه رو خراب می کنه تا پسر فاسد .
البته این حرفتونو قبول دارم که حفظ ایمان پسر و دختر نمیشناسه برا پسر هم به نظرم واجب تر حفظ ایمانه .
خودم هم همین اعتقادو دارم اما دلم چیز دیگه ای میگه نمی تونم تصمیم بگیرم :Ghamgin::Ghamgin::Ghamgin:
سلام
به شما پیشنهاد می دم پست زیر را مورد مطالعه قرار دهید
ان شاء الله مفید واقع شود
http://www.askdin.com/showthread.php?t=11346&p=100923
به نظرم حرف خوبیه اما با عرض معذرت تکیه کلام پدرمو میگم ما نباد شعار بدیم تو عمل چیکار کردیم درسته؟
این اگه بشه خوبه اما حالا که نشده بیشتر آدما دارن منحرف میشن من چیکار کنم خودمو تک و تنها بندازم وسط که دنیا رو تغییر بدم یا بشینم خونه که ایمانم حفظ بشه :Ghamgin::Ghamgin::Ghamgin:
وقتی به پدرم گفتم می گن کی این وظیفه رو به عهده زنا گذاشته که جامعه رو با ایمان کنن ! اگه زنا تو خونه سعی کنن مردای با ایمان به وجود بیارن که بهتره ، بهترین و قوی ترین تأثیر رو تو جامعه میذاره در ضمن خودشونم حفظ می شن1
اما اگه زنا خونه خودشونو ول کنن و بیان بیرونو درست کنن نه تنها بیرون رو نمی تونن بخاطر جذابیت جنسی که دارن درست کنند خونه رو هم از دست می دن !
منم این حرفو به پدرم زدم که اگه شما ببینید پیشرفتمو راضی میشید اما ایشون گفتن که پیشرفت درسی منو راضی نمی کنه و پیشرفت معنوی هم که معلوم نیست مگه چند ساله بعد اون وقت اگه معلوم شد بجای پیشرفت شما انحراف داشتی و ایمانت کم شده که با این وضع دانشگاه ها عجیب هم نیست ،من چی جواب خدا رو بدم امانت خدا رو که بهم داده به این پاکی و زیبایی من اجازه دادم که خراب بشه اون وقت دخترم بهم بگو چی بگم ؟:Ghamgin::Ghamgin:
با اینکه تحصیل مدرک(نه علم چون به غیر از دانشگاه هم میشه)مهمه اما بین ایمان و سعادت دنیا و آخرت و تحصیل علم ،کدوم رو باید انتخاب کرد و به انتخابش نازید؟
دوست عزیز ایمان واقعی اینه که در محیط گناه خودت رو حفظ کنی و گناه نکنی...اگر درس خوندن رو دوست داری رهاش نکن چون بعد ها حسرت خواهی خورد.دور و بری های من همه تحصیل کرده اند همشون هم هم توی دانشگاههای مختلف درس خوندن ولی خوشبختانه این قدر که بعضی از دوستان گفتن تغییر نکردن.همش به خودتون بستگی داره.اول بببینید هدفتون از درس خوندن چیه.؟اکثر کسایی که تو دانشگاه تغییر میکنن و هویتشون رو از دست می دن برای هدفی غیر از کسب علم وارد دانشگاه میشن...
خوب سئوال واضحی پرسیدید استاد
کسی هم نمی تونه یه لحظه شک کنه که سعادت دنیا و آخرت خیلی خیلی خیلی بهتر از تحصیل علم و مدرک و این چیزاست .:ok:
خوب شما فرمودین اکثر شاید من جزء کسانی باشم که با هدف درستی وارد دانشگاه بشم اما بعد ایمانم خراب بشه !:Gig:
سلام
به پدرتان با احترام بگویید اگر زن ها وظیفه نداشتند
حضرت زهرا توی خانه می ماندند و برای دفاع از حق خطبه نمی خواندند
یا خدا وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را فقط به مرد ها نسبت می داد
مهم اینه که یک زن مثل حضرت زهرا با محافظ بیرون بروند و کاملا پوشیده
الگویتان حضرت زهرا(س) باشد منحرف نمی شوید
ان شاء الله:Gol:
سامیه جان اگر اجازه بدهی اون راهکارها را بعدا میگم.
امام علی (ع):
ایمان بر دوقسم است : یکی ایمانی که در دل ها ثابت و برقرار و دیگری در میان دل ها و سینه ها ناپایدار است [="Red"]تا سر آمدی که تعیین شده است.
[/]
شما مطمئنی بشینی خونه ایمانت حفظ میشه؟ با افزایش سن انسان کلا به اعتقاداتش بازبینی میکنه و بعضی از اونا رو میریزه دور. شما حوزه هم بری این اتفاق امکان وقوعش برات هست.
قبول دارم یکم صحبتم حالت شعاری داشت. ولی من شعار ندادم اونا عملا دارن کار انجام میدهند. بی انصافیه که کار آنها را نبینیم. :geryeh:
من نمیگم محیط رو درست کردند. تعدادشون کمه. ولی کارشون ارزش داره. ما همیشه در اقلیت هستیم ولی هیچ زمانی نیست که یک نفر هم نباشد.
تک و تنها چیه؟ الان همه دخترای مذهبی میرن دانشگاه. شما مثل خودت پیدا میکنی. بستگی داره تمایل درونیه شما دوست شدن با چه افرادی باشه. شما دنیا را قرار نیست تغییر بدی، باید خودت را تغییر بدی ، طوری که ایمانت با شرایط زمانی و مکانی تغییر نکنه. حتی خارج از کشور هم رفتی مشکلی نداشته باشی.
من شرایط شما را نداشتم. من اگه نمی خواستم برم دانشگاه، خانواده مجبورم میکردند که برم.
من دانشگاه را خیلی دوست دارم. الان نگاه میکنم خیلی دلم برای اون روزا تنگ میشه.
ولی شما از خدا بخواه چیزی که به صلاحته برات قرار بده.
خانم محترم مث این که شما پست منو درست نخوندین
من سوال استاد عرفان جواب دادم
با شما هم هیچ کاری ندارم لطفا مز......