پای درس «جهاد با نفس» شیخ حر عاملی

تب‌های اولیه

224 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

حبیبه;753035 نوشت:
هو الأحد

با سلام و عرض ادب

جناب استاد گرامی حقیر هنوز درخواست بیان احادیث توحیدی خاصه خطبه اول نهج البلاغه شریف را دارم.

می توان راجع به معارف آن بحث نمود،اگر عنایت کنید،فیض عظمایی نصیبمان شده است.

با سپاس


سلام علیکم
الحمدلله شما که اهل فضل هستید،تاپیک را شما ایجاد کنید و بحث را شروع بفرمایید(نه اینکه از کارشناسان سوال کنید و به جناب طاهر هم از طرف بنده پیام دهید که تاپیک را بدون ارجاع به کارشناس تایید کنند)بنده هم استفاده می کنم و به اندازه بضاعتم در خدمت هستم.
خداوند شما و دیگر بانوانی از دوستان انجمن که فخر جامعه شیعی هستند را موفق و موید بگرداند.الهی آمین

استاد;753671 نوشت:
تاپیک را شما ایجاد کنید

بسمه الأحد

با سلام و ادب

استاد گرامی کلامتان را دعا تلقی می کنم و آمین می گویم،وگرنه این نسبتها برای حقیر زیادی زیاد است،متشکر.

اما دستور حضرتعالی را حتما انجام خواهم داد ان شاالله، بسیار مشتاقم و بی صبرانه منتظر تقریر حضرتعالی و حضرات اساتید

بزرگوار دیگر هستم."الحمد لله الذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لو لا أن هدانا الله"



59 – باب حرام بودن تکبر و لاف زدن و بزرگ منشی

583 : امام باقر علیه السلام روایت کند که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود : سه گروهند که خداوند با آنان سخن نگوید و در روز قیامت به آنان نظر نمی کند و آنان را پاک نمی گرداند و عذاب دردناکی برای آنان می باشد : یکی پیرمرد زناکار و دیگری پادشاه ستمگر و دیگری فقیر متکبر.

584 : امام صادق علیه السلام فرمود :
هیچ کسی نیست که لاف بزرگی بزند مگر به خاطر ذلتی که در نفس خود می یابد.

585 : و در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام روایت است که فرمود :
هیچ مردی نیست که تکبر بورزد یا خود را بزرگ بشمرد مگر به خاطر ذلتی که در نفس خود می یابد.

586 : راوی گوید از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود:
کبر در وجود بدترین کسان از هر جنسی می باشد و کبر بالا پوش خداوند است پس هر کس در آن با خداوند به ستیز پردازد جز پستی و فرومایگی چیزی بر او افزوده نمی گردد. همانا که رسول خدا صلی الله علیه و اله از یکی از کوچه های مدینه عبور می کرد و زنی سیاه سرگین حیوانات را از روی زمین جمع می کرد . به آن زن گفته شد : از جلو راه رسول خدا صلی الله علیه و اله به کنار رو. زن گفت: کوچه پهن و عریض است. برخی از اطرافیان پیامبر قصد کنار زدن زن را نمودند. پیامبر صلی الله علیه و اله فرمود : او را واگذارید زیرا او متکبر و سرکش است.

587 : امام صادق علیه السلام در توصیه به اصحابش فرمود :
از تکبر و سرکشی نمودن در برابر خداوند بر حذر باشید و بدانید که هیچ بنده ای گرفتار تکبر ورزیدن بر خدا نمی شود جز اینکه بر دین خدا تکبر ورزیده است پس به خاطر خدا پایداری کنید و عقبگرد نکنید که زیانکار می گردید، خداوند ما و شما را از تکبر ورزیدن بر خدا برهاند.

588 : امام صادق علیه السلام فرمود :
همانا خداوند تبارک و تعالی خانه پر گوشت و شخص پر گوشت چاق را دشمن می دارد . راوی گوید : یکی از اصحاب ما به حضرت عرض کرد : ای پسر رسول خدا ! ما هم گوشت را دوست داریم و خانه های ما از گوشت خالی نیست پس چگونه است؟ (آیا این گفته شما شامل ما هم می شود ؟) حضرت فرمود : اینگونه نیست که تو می پنداری بلکه مراد از (خانه پر گوشت) خانه ای است که در آن گوشت مردمان با غیبت نمودن آنان خورده می شود و مراد از (پر گوشت چاق) سرکش متکبر است که در راه رفتنش با خود پسندی راه می رود .

589 : امام صادق علیه السلام فرمود :
دورترین مردم از خداوند عزوجل در روز قیامت سرکشان متکبر هستند.

590 : امام باقر علیه السلام فرمود :
همانا در جهنم کوهی است که به آن (صعدا) گفته می شود و در آن کوه دره ای است که به آن (سقر) گویند و به راستی که در آن دره چاهی است که آن را (هبهب) گویند که هر گاه در آن چاه برداشته شود اهل دوزخ از گرمای آن به ناله و فریاد آیند ، آن چاه منزلگاه متکبران است .

591 : امام صادق علیه السلام روایت کند که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود : هر کس با تکبر بر روی زمین گام بردارد زمین و آنچه در زیر وزبر آن است او را لعنت می کنند.

592 : امام باقر علیه السلام روایت کند که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود : وای به حال کسی که با حالت تکبر بر روی زمین گام بردارد چنین کسی با خدای آسمانها و زمین به دشمنی پرداخته است.

593 : امام صادق علیه السلام روایت کند که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود : همانا در آسمان دو فرشته هستند که بر بندگان گمارده شده اند پس هر کسی که تکبر ورزد فرودش می آورند .

594 : بشیر نبال گوید :
همراه با امام باقر علیه السلام در مسجد بودیم که سیاهی بر ما گذر نمود در حالی که با گردن فرازی و کشیدن اندام راه می رفت امام باقر علیه السلام فرمود : او متکبر است.عرض کردم : او سائلی بیش نیست (و سائل چگونه می تواند متکبر باشد؟!) حضرت فرمود : او متکبر است (زیرا اینگونه راه رفتن،راه رفتن متکبران است) و فرمود : امام سجاد علیه السلام چنان راه می رفت گویی که بر سر او پرنده ای نشسته است، در راه رفتن جانب راستش بر چپش پیشی نمی گرفت.

595 : امام باقر علیه السلام فرمود :
پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله مردی از بنی تمیم را توصیه می فرمود که : از فرو گذاردن شلوار و جامه (به گونه ای که متکبرانه بر زمین کشیده شود ) بر حذر باش زیرا این کار ناشی از تکبر است و خداوند تکبر را دوست نمی دارد.

596 : امام صادق علیه السلام فرمود :
آنچه از جامه که محاذی و برابر دو غوزک پا برسد (جایگاهش) در آتش است.

597 : امام صادق علیه السلام فرمود :
سه خصلت هست که هر گاه آن سه در کسی باشد اگر بگویی آن خصلتها جهنمی است گناهکار نیستی: یکی بد زبانی و هرزه گویی و دیگری تکبر و دیگری فخر فروشی و به خود نازیدن.





60 – باب حد تکبر و بزرگ منشی حرام

598 : محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام یا امام صادق علیه السلام روایت کند که :
کسی که در قلبش به اندازه دانه ای خردل کبر و بزرگ منشی باشد به بهشت وارد نمی شود. راوی گوید : با شنیدن این سخن ، من استرجاع نمودم(یعنی انا لله و انا الیه راجعون گفتم) حضرت فرمود : چرا استرجاع می کنی؟ عرض کردم: به خاطر سخنی که از شما شنیدم. حضرت فرمود : اینگونه که تو می پنداری نیست بلکه مراد من انکار و بی اعتقادی است( یعنی کبری که از روی انکار کبریایی خداوند و بی اعتقادی باشد.)

599 : امام صادق علیه السلام فرمود :
کبر آن است که مردمان را خوار و کوچک بشمری و حق را ناچیز بدانی.

600 : امام صادق علیه السلام روایت کند که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود : همانا بزرگترین کبر ، کوچک شمردن مردم و ناچیز دانستن حق است – راوی گوید : عرض کردم : معنای این سخن رسول خدا صلی الله علیه و اله چیست؟ امام صادق علیه السلام فرمود : یعنی از حق بی خبر باشد و از خانواده و خاندان خود بدگویی کند. پس کسی که چنین کند با خداوند عزوجل بر سر کبریایی اش به ستیز برخاسته است.

601 : عبدالاعلی گوید : از امام صادق علیه السلام پرسیدم که :
کبر چیست ؟ فرمود : بزرگترین کبر آن است که حق را ناچیز و مردمان را کوچک بشمری، عرض کردم : ناچیز شمردن حق چیست؟ فرمود : یعنی حق را نداند و بر خاندان خود افترا بزند .

602 : محمد بن عمر بن یزید از پدرش روایت کند که :
به امام صادق علیه السلام عرض کردم : همانا من غذای پاکیزه می خورم و بوهای خوش می بویم و بر چهارپای خرامنده سوار می شوم و نوکر پشت سر من راه می افتد پس آیا شما در این امور چیزی از تکبر می بینید تا آنها را به جای نیاورم؟ امام صادق علیه السلام قدری سکوت فرموده و سر به زیر افکند سپس فرمود : همانا آن متکبر که ملعون است کسی است که مردم را کوچک شمارد و از حق بی خبر باشد. عمر گوید: عرض کردم: امام من نسبت به حق نادان نیستم ولی کوچک شمردن مردم را نمی دانم یعنی چه؟ حضرت فرمود : کسی که مردم را کوچک بشمرد و بر آنان تکبر ورزد (خود را از آنان بالاتر و برتر بداند) چنین کسی متکبر است.

603 : امام صادق علیه السلام روایت کند که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود : کسی که به اندازه دانه ای از خردل کبر و بزرگ منشی در قلبش باشد هرگز به بهشت وارد نمی شود و کسی که در قلبش به اندازه دانه ای از خردل ایمان باشد داخل دوزخ نمی گردد- راوی گوید : عرض کردم : فدایت شوم همانا (گاه باشد که) مرد جامه ای (فاخر) بر تن می پوشد یا اینکه بر مرکبی (رهوار) سوار می شود پس (در این حالت) نزدیک است که از (هیئت) او کبر و بزرگ منشی فهمیده شود(آیا چنین کسی به بهشت وارد نمی شود؟)حضرت فرمود : اینگونه نیست بلکه کبر انکار نمودن حق و ایمان اعتراف نمودن به حق است.

604 : از امام باقر یا امام صادق علیهم السلام روایت است که فرمود :
کسی که در دلش به اندازه خردلی کبر باشد به بهشت وارد نمی شود – راوی گوید- عرض کردم: همانا جامه ای نیکو به بر می کنم پس دچار عجب و خودبینی می شویم(آیا این حالت، مانع بهشت رفتن ماست؟)حضرت فرمود : (خیر) بلکه این حالت بین شخص و خدای عزوجل است( و موجب ایمال شدن حق دیگران نیست).



61 – باب تحریم دوستی دنیا و وجوب دشمن داشتن دنیا

605 : امام صادق علیه السلام فرمود :
سر هر گناهی دوستی دنیاست.

606 : محمد بن مسلم گوید :
از امام سجاد علیه السلام پرسیده شد که کدامیک از کارها برتر و با فضیلت تر است؟ فرمود : پس از معرفت خدا و رسولش هیچ کاری با فضیلت تر از دشمن داشتن دنیا نیست زیرا دنیا دارای شعبه هایی است و گناهان نیز شعبه ها و شاخه هایی دارند، پس اولین گناهی که به وسیله آن خداوند مورد نافرمانی قرار گرفت کبر و بزرگ منشی بود سپس حرص و سپس حسد، و حسد گناه فرزند آدم بود آنجا که به برادر خود حسد ورزید و او را به قتل رساند پس گناهانی که از حسد منشعب می شوند عبارتند از : دوستی زنان و دوستی دنیا و ریاست طلبی و راحت طلبی و علاقه به حرف زدن و برتری جویی و دوستی مال و ثروت پس اینها هفت خصلت اند که همگی در دوستی دنیا جمع شده اند پس پیامبران و دانشمندان پس از شناخت آن فرموده اند که : دوستی دنیا سر هر گناهی است و دنیا دو گونه است : یکی دنیایی که در حد کفایت و بسندگی است و دیگری دنیایی که مورد لعن و دوری از رحمت خداوند است .

607 : امام صادق علیه السلام فرمود :
در رازگویی خداوند با حضرت موسی علیه السلام آمده است که : ای موسی! همانا که دنیا سرای عقوبت و شکنجه است ، در همین دنیا آدم را به خاطر خطایش عقوبت نمودم و دنیا را مستحق لعن گرداندم و هر چه در دنیاست ملعون است بجز آنچه که برای من است . ای موسی ! همانا بندگان شایسته من به اندازه علم و آگاهی خود به دنیا بی رغبتند و دیگران به اندازه نادانی شان به دنیا میل دارند و هیچکس نیست که دنیا را برزگ شمرده باشد و دنیا مایه روشنی چشم او شود و هیچکس دنیا را کوچک نشمرده است جز اینکه از آن بهره مند گردیده است.

608 : امام صادق علیه السلام فرمود :
دوستی دنیا سر هر گناهی است.

609 : رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود :
هر کس دنیایش را دوست داشته باشد به آخرت خود زیان می رساند.

610 : از امیر المؤمنین علیه السلام درباره زهد و بی رغبتی به دنیا پرسیده شد و حضرت فرمود :
وای بر تو از حرام دنیا، از حرام دنیا دوری کن.




62 – باب استحباب زاهدانه زندگی کردن در دنیا و حد زهد

611 : امام صادق علیه السلام فرمود :
کسی که نسبت به دنیا بی رغبت باشد خداوند فهم حقیقت را در قلب او پا بر جا می گرداند و زبانش را به گفتن سخنان حکیمانه گویا می کند و درد و دوای عیبهای دنیا را به او می نمایاند و او را سالم و بدون نقص از دنیا به سوی بهشت که سرای سلامت است بیرون می برد. ( این حدیث را مرحوم شیخ صدوق«قدس سره» در کتاب ثواب الاعمال از امام صادق علیه السلام روایت کرده است و پیش از آن چند جمله اضافه دارد که حضرت فرمود : کسی که در طلب معاش شرم نکند روزی اش سبک و خاطرش فراخ و خانواده اش در آسودگی قرار می گیرند و کسی که به دنیا بی رغبت باشد...

612 : ابی حمزه گوید :
نشنیده ام که کسی از امام سجاد علیه السلام زاهد تر باشد به جز آنچه که درباره علی بن ابی طالب علیه السلام به من رسیده است ، امام سجاد علیه السلام هرگاه درباره زهد و بی رغبتی به دنیا سخن می فرمود : و موعظه می کرد حاضران به گریه می افتادند – ابی حمزه در ادامه گوید : - و من نوشته ای را که در آن سخنی از سخنان امام سجاد علیه السلام درباره زهد نوشته شده بود خواندم و آن را برای خود نوشتم سپس به خدمت حضرت امام سجاد علیه السلام آمدم و آن را به حضرت عرضه نمودم حضرت آن را شناخت و تصدیق فرمود و در آن نوشته آمده بود : ( به نام خداوند بخشاینده مهربان) خداوند ما و شما را از نیرنگ ستمگران و ستم حسودان و سخت گیری زورگویان کفایت کند ، ای ایمان آورندگان! طاغوتها و پیروانشان که اهل میل به این دنیا هستند شما را به فتنه نیفکنند، از آنچه که خداوند شما را از آن حذر داده دوری کنید و نسبت به آنچه از دنیا که خداوند شما را درباره آن به زهد و بی رغبتی فرمان داده زهد را پیشه سازید و به آنچه که در این دنیاست به گونه کسی که دنیا را سرای ماندن و استراحتگاه برای خود گرفته است تکیه و اعتماد مکنید- تا آنجا که فرمود : - و دست به کار شدن روزهای دنیا و دگرگونی حالات و سرانجام ضرر فتنه های دنیا را نمی شناسد مگر کسی که خداوند او را حفظ کرده و راه هدایت را پیش گرفته و روش میانه روی را پیموده است سپس در این راه از زهد کمک خواسته است پس پی در پی اندیشیده است و با صبر و بردباری پذیرای موعظ گردیده است و به این دنیای زودگذر بی رغبت شده و لذتهای آن را فرو نهاده و به نعمتهای همیشگی آخرت رغبت یافته و تمام سعی و کوشش خود را صرف به دست آوردن آن نعمتها نموده است .

613 : امام صادق علیه السلام روایت کند که :
امیر المؤمنین علیه السلام فرمود : همانا نشانه کسی که به ثواب آخرت رغبت دارد این است که درباره خوشی زودگذر این دنیا زهد و بی رغبتی پیشه می کند، آگاه باشید که زهد ورزیدن شخص زاهد در این دنیا چیزی از قسمتی را که خداوند در این دنیا برای او معین ساخته کم نمی کند اگر چه او زهد ورزد و همانا حرص شخصی که بر به دست آوردن خوشی های زودگذر زندگانی دنیا حریص است چیزی به او نمی افزاید اگر چه حرص بورزد پس زیانکار کسی است که درباره بهره اخروی اش دچار زیان شده باشد.

614 : امام باقر علیه السلام روایت کند که :
امیر المؤمنین علیه السلام فرمود : به راستی که یکی از یاری کننده ترین اخلاق بر دینداری ، بی رغبتی به دنیاست .

615 : امام صادق علیه السلام فرمود :
تمامی خیر و خوبی در خانه ای قرار داده شده و کلید آن خانه ، زهد داشتن در دنیاست . – سپس فرمود : - رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است که : ( کسی شیرینی ایمان را در نمی یابد مگر اینکه اعتنایی نداشته باشد که چهکسی دنیا را می خورد) سپس امام صادق علیه السلام فرمود : فهم و درک شیرینی ایمان بر دلهای شما حرام می گردد مگر اینکه دلهایتان در دنیا زهد و بی رغبتی را پیشه خود کنند.

616 : مردی از امام سجاد علیه السلام درباره زهد سؤال کرد، حضرت در جواب فرمود :
ده چیز وجود دارد (که هر کدام مراتبی دارند) پس بالاترین درجه زهد پایین ترین درجه ورع(پارسایی) است و بالاترین درجه ورع پایین ترین درجه یقین است و بالاترین درجات یقین پایین ترین درجات رضا(خوشنود بودن به خواست الهی) است، آگاه باشید که زهد در یک آیه از کتاب خدا (تفسیر و معنا شده) است آنجا که خداوند فرمود : ( تا بر آنچه که از دست داده اید غمگین نشوید و بر آنچه که به شما داده شادمان نگردید)

617 : سفیان بن عیینه گوید :
از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود : هر دلی که در آن شکی یا شرکی باشد ناسالم و بی اعتبار است و راستی که به زهد و بی رغبتی به دنیا دستور داده اند تا دلهای مردمان برای آخرت (از هر چیزی) فارغ شود .

618 : امام صادق علیه السلام فرمود :
هنگامی که خداوند خیر بنده ای را بخواهد او را به دنیا بی رغبت می گرداند و در دین دانایش می سازد و نسبت به عیبهایش او را بینا می نماید و کسی که این سه چیز به او داده شده حقیقتا که خیر دنیا و آخرت به او بخشیده شده است، - و فرمود : - هیچکس حق را از راهی بهتر و با فضیلت تر از زهد در دنیا طلب نکرده است و زهد ضد آن چیزی است که دشمنان حق طلب می کنند- راوی گوید: عرض کردم: فدایت شوم آن چیزی که دشمنان حق طالب آن هستند چیست؟ فرمود : رغبت و میل به دنیا ، و فرمود : بهوش باشید و بر حذر باشید از خداوند بسیار شکیبای بخشنده ، جز این نیست که دنیا روزهایی اندک است، آگاه باشید که چشیدن طعم ایمان بر شما حرام است مگر اینکه در دنیا زاهدانه زندگی کنید – راوی گوید : - و از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: هرگاه مؤمن از دنیا دست بکشد و چشم پوشی کند بالا می رود و شیرینی دوستی خداوند را می یابد پس به غیر خدا مشغول نمی شود – راوی گوید : - و باز از ایشان شنیدم که فرمود : همانا که قلب هرگاه با صفا گردد زمین برایش تنگ می گردد تا اینکه بلندی و ارتفاع می یابد .

619 : امام باقر علیه السلام روایت کند که امام سجاد علیه السلام فرمود :
به هوش باشید و از بی رغبتان به دنیا و رغبت کنندگان در آخرت باشید، آگاه باشید که بی رغبتان به دنیا زمین را فرش خود و خاک را بستر خود و آب را مایه خوش بویی خود گرفته اند و خود را به نیکو بریدنی از دنیا بریده اند.

620 : عمر بن سعید بن هلال گوید :
به امام صادق علیه السلام عرض کردم : من چند سال یک بار شما را دیدار می کنم پس به من سفارشی فرما تا به آن عمل کنم . حضرت فرمود : تو را به رعایت تقوای الهی و پارسایی و کوشش سفارش می کنم و بر حذر باش از اینکه به کسی که (از نظر مال و دارایی) از تو بالاتر است نظر کنی و گفتار خدای عزوجل به پیامبرش (برای تو وهمه) کفایت می کند که فرمود : ( دو چشمت را به سوی آنچه که به وسیله آن اصنافی از مردمان را کامیاب ساختیم مگشای که آن خوشی زندگی دنیاست) و فرمود : ( پس مالها و فرزندانشان تو را به شگفت نیاورد) پس اگر (از متنعم بودن کفار) بر خود ترسیدی زندگانی رسول خدا صلی الله علیه و اله را به یاد آور که نان او از جو و غذای شیرین او از خرما و اگر می یافت هیزم او شاخه بی برگ خرما بود و هرگاه به مصیبتی جانی یا مالی یا مصیبت فرزندانت دچار شدی مصیبتی را که به واسطه از دست دادن رسول خدا صلی الله علیه و اله به آن دچار گشته ای یاد آور زیرا مردمان هرگز به هیچ مصیبتی همانند فقدان رسول خدا صلی الله علیه و اله گرفتار نشده اند.

621 : امام صادق علیه السلام فرمود :
از امیر المؤمنین علیه السلام پرسیده شد که : زهد در دنیا چیست ؟ فرمود : اعراض و دوری کردن از حرام دنیا .

622 : ابی الطفیل گوید : از امیر المؤمنین علیه السلام شنیدم که فرمود :
زهد در دنیا عبارت است از کوتاه نمودن آرزو و به جا آوردن شکر هر نعمتی و باز ایستادن از هر چیزی که خداوند بر تو حرام ساخته است .

623 : امام صادق علیه السلام فرمود :
زهد در دنیا تلف کردن مال و حرام ساختن حلال نیست بلکه زهد این است که اعتماد و اطمینان تو به آنچه که در دست توست بیشتر از اعتماد به آنچه که در دست خدای عزوجل است نباشد .

624 : حفص بن غیاث گوید :
از امام موسی بن جعفر علیه السلام شنیدم که در کنار قبری می فرمود : به راستی چیزی که (دنیایی که) آخرش این است سزاوار است که در آغازش نسبت به آن زهد پیشه شود و راستی چیزی که آغازش چنین است سزاوار است که از سرانجامش ترسیده شود .

625 : فاطمه دختر امام حسین علیه السلام از پدر بزرگوارش روایت کند که فرمود :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : همانا نیکی و شایستگی اول این امت به داشتن زهد و یقین است و هلاکت و نابودی آخر این امت به بخیل بودن و داشتن آرزو (آرزوهای طولانی) است .

626 : امام حسن عسکری علیه السلام از پدران بزرگوارش روایت کند که از امام صادق علیه السلام درباره زاهد در دنیا پرسیده شد که زاهد کیست ؟ فرمود :
زاهد کسی است که حلال دنیا را از ترس حساب آن و حرام دنیا را از ترس کیفر و عقاب آن ترک کند .




63 – باب استحباب ترک نمودن آنچه از دنیا که بیش از اندازه ضرورت است

627 : امام صادق علیه السلام روایت کند که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود : مرا با دنیا چه کار است ؟ همانا مثل من همانند سورکاری است که در یک روز گرم برای او درختی بر پا شده باشد و او در زیر آن درخت در وسط روز به خواب رود سپس استراحتی کند (یا بادی یوزد) و آن درخت را ترک کند ( و برود).

628 : امام صادق علیه السلام روایت کند:
که رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود : در طلب کردن دنیا به آخرت زیان می رسد و در طلب کردن آخرت به دنیا زیان می رسد پس به دنیا زیان برسانید که دنیا سزاوار زیان است .

629 : امام صادق علیه السلام فرمود :
در کتاب علی علیه السلام آمده است که : مثل دنیا همانند مار است که چقدر لمس و سودن آن نرم است در حالی که در درون آن زهر کشنده است، مرد عاقل از چنین ماری حذر می کند و کودک نادان به سوی آن مایل می شود .

630 : امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش روایت کند که :
در وصیت پیامبر صلی الله علیه و اله به علی علیه السلام آمده است که : ای علی! همانا که دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است، ای علی! خداوند به دنیا وحی فرستاد که : خدمتگذار کسی باش که در خدمت من است و به رنج و سختی بیفکن کسی را که در خدمت توست ،ای علی! راستی که اگر ارزش دنیا در نزد خدا با بال پشه ای برابری می کرد هر گز به کافر جرعه ای از آب آن را نمی نوشاند ، ای علی! هیچکس از خلق اولین و آخرین نیست جز اینکه در روز قیامت آرزو می کند که ای کاش از دنیا تنها به اندازه خوراکی به او داده می شد.

631 : رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود :
آنچه که اندک باشد و کفایت کند از آنچه که فراوان باشد و (آدمی را به خود) مشغول سازد بهتر است.

632 : امیر المؤمنین علیه السلام در وصیتش به محمد حنفیه فرمود :
و هیچ مالی بهتر از خوشنود بودن به خوراک ، فقر را بر طرف نمی کند و کسی که به مقدار کفاف روزانه اکتفا کند راحتی و آسایشش را سامان بخشیده است و در فراخی و آسودگی زندگانی مقیم گشته است ، حرص (آدمی را) به سوی سرنگونی در گناهان فرا می خواند .

633 : ابو درداء گوید : رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود :
کسی که صبح کند در حالی که تندرست و سالم باشد و درباره مرکب سواری اش ایمن باشد و در نزد او خوراک روزانه اش موجود باشد گوئیا خیر دنیا به او بخشیده شده است، ای پسر جعشم! در این دنیا آنچه که گرسنگی تو را بر طرف سازد و عورتت را بپوشاند برایت کافی است پس اگر خانه ای باشد که سایبانت شود نیکوست و اگر چهارپایی باشد که بر آن سوار شوی پس بسی نیکوتر و گرنه نانی و آب سبویی(بس است) و بیش از اینها یا موجب حساب بر توست یا باعث عذاب و کیفر توست.

634 : امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :
ای فرزند آدم! آنچه که بیش از خوراک روزانه ات کسب کرده ای تو در آن نگاهبانی دهنده برای دیگران گشته ای.

635 : امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :
هر مقداری که بتوان بر آن اکتفا نمود کافی است.

636 : امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :
زهد بین دو جمله از قرآن (تعریف شده ) است آنجا که خداوند تعالی فرموده است : ( تا بر آنچه که از دست داده اید غمگین نشوید و بر آنچه که به شما داده است شادمان نگردید) پس کسی که بر گذشته اندوه نخورد و به آینده شادمان نباشد هر دو جانب زهد را به صورت کامل دریافته است .

استاد;756631 نوشت:
امیر المؤمنین علیه السلام در وصیتش به محمد حنفیه فرمود :
و هیچ مالی بهتر از خوشنود بودن به خوراک ، فقر را بر طرف نمی کند و کسی که به مقدار کفاف روزانه اکتفا کند راحتی و آسایشش را سامان بخشیده است و در فراخی و آسودگی زندگانی مقیم گشته است ، حرص (آدمی را) به سوی سرنگونی در گناهان فرا می خواند .

بسمه الرزّاق

با سلام و ادب

استاد گرامی با توجه به مضمون این حدیث نورانی،پس انداز برای آینده چه حکمی دارد؟

البته مقصودم حکم معرفتی و کردار قرانی و الهی است.

با تشکر

استاد;756631 نوشت:
ای علی! هیچکس از خلق اولین و آخرین نیست جز اینکه در روز قیامت آرزو می کند که ای کاش از دنیا تنها به اندازه خوراکی به او داده می شد.

استاد;756631 نوشت:
و هیچ مالی بهتر از خوشنود بودن به خوراک ، فقر را بر طرف نمی کند و کسی که به مقدار کفاف روزانه اکتفا کند راحتی و آسایشش را سامان بخشیده است و در فراخی و آسودگی زندگانی مقیم گشته است ، حرص (آدمی را) به سوی سرنگونی در گناهان فرا می خواند .

با سلام

یک روز توی یکی از برنامه های تلویزیونی ، یکی از بزرگترین کارافرینان و کارخانه دارهای ایران رو دعوت کرده بودن که چندین کارخانه داشت و شاید ثروتی مولتی میلیاردی... وقتی مجری از ایشون پرسید ، شما چرا در این سن میانسالی هنوز مشغول به فعالیت و توسعه کار خودتون هستید ، ایشون پاسخ جالبی دادند ، گفتند : این شکم من ، با روزی ده هزار تومان خوراک هم سیر میشه ، و من نیاز به این همه ثروت و پول ندارم و الان برای ثروت کار نمیکنم ، بلکه برای تولید و ایجاد اشتغال فعالیت میکنم.

در دین همینطور که در فرمایشات جنابعالی هم امده ، توصیه به قانع بودن و راضی بودن به روزی کم پروردگار ، شده... اما سوالی که هست اینکه ، خوب اگر همه به فکر خرج حداقلی شکم و پوشاک خود و خانوادشون فقط باشند ، پس چه کسی مثل اون اقای کارافرین ، بیشتر از نیاز خودش کار کنه و ثروت تولید کنه تا خیرش به بقیه هم برسه ؟ چطور میشه هم به حداقلها راضی بود و هم به همون اندازه تلاش کرد و هم به 10-20 نفر ادم دور و برت که نیازمند هستند میشه کمک کرد؟ و قطعا کسی که مازاد نیاز خودش بخواد تولید ثروت کنه ، چه از روی حرص و چه از روی خیرخواهی برای کمک به بقیه ، در هر دو صورت فرد احتمالا اسایش خودش رو از دست میده ... تکلیف دینی در این مورد چیه؟

حبیبه;756685 نوشت:
بسمه الرزّاق

با سلام و ادب

استاد گرامی با توجه به مضمون این حدیث نورانی،پس انداز برای آینده چه حکمی دارد؟

البته مقصودم حکم معرفتی و کردار قرانی و الهی است.

با تشکر


سلام علیکم
مستحضر هستید که پس انداز ایراد شرعی ندارد اما بر اساس روایات مختلف مومن می بایست حال اطرافیان از قوم و خویش و همسایگان را نیز ملاحظه کند و به اندازه وسعش مراقب احوال ایشان باشد،اگر چیزی اضافه ماند پس انداز کند.
اما نکته ظریفی در اینجا وجود دارد که دقت فراوانی می خواهد و آن اینکه:
درآمد برخی افراد مثلا بستگی به فصول سال دارد مانند کارگران ساختمانی،ایشان در فصول سرد که کار ساخت و ساز تعطیل است معمولا بیکار هستند،حال بحث مطرح شده در مورد پس انداز برای ایشان نیز مانند یک تاجر یا کارمند است؟ تصدیق می فرمایید که خیر.
لذا وقتی حکمی معرفتی بیان می شود باید اقتضائات حال افراد لحاظ شود.گاهی می توان هم پس انداز کرد (چون به جهات مختلف لازم است) و هم مقداری از درآمد اضافی را خرج اهلش کرد.
موفق باشید.

مولکول 68;756690 نوشت:
با سلام

یک روز توی یکی از برنامه های تلویزیونی ، یکی از بزرگترین کارافرینان و کارخانه دارهای ایران رو دعوت کرده بودن که چندین کارخانه داشت و شاید ثروتی مولتی میلیاردی... وقتی مجری از ایشون پرسید ، شما چرا در این سن میانسالی هنوز مشغول به فعالیت و توسعه کار خودتون هستید ، ایشون پاسخ جالبی دادند ، گفتند : این شکم من ، با روزی ده هزار تومان خوراک هم سیر میشه ، و من نیاز به این همه ثروت و پول ندارم و الان برای ثروت کار نمیکنم ، بلکه برای تولید و ایجاد اشتغال فعالیت میکنم.

در دین همینطور که در فرمایشات جنابعالی هم امده ، توصیه به قانع بودن و راضی بودن به روزی کم پروردگار ، شده... اما سوالی که هست اینکه ، خوب اگر همه به فکر خرج حداقلی شکم و پوشاک خود و خانوادشون فقط باشند ، پس چه کسی مثل اون اقای کارافرین ، بیشتر از نیاز خودش کار کنه و ثروت تولید کنه تا خیرش به بقیه هم برسه ؟ چطور میشه هم به حداقلها راضی بود و هم به همون اندازه تلاش کرد و هم به 10-20 نفر ادم دور و برت که نیازمند هستند میشه کمک کرد؟ و قطعا کسی که مازاد نیاز خودش بخواد تولید ثروت کنه ، چه از روی حرص و چه از روی خیرخواهی برای کمک به بقیه ، در هر دو صورت فرد احتمالا اسایش خودش رو از دست میده ... تکلیف دینی در این مورد چیه؟


سلام علیکم
توجه دین در این گونه توصیه ها به دو مقوله است:
1- نداشتن حرص و طمع
2- توجه به آسایش و آرامش روح و روان و در نتیجه کمال معنوی
حال اگر فردی مانند برخی افراد پولدار که این دو را رعایت می کنند و خانواده ی ایشان هم علاوه بر معیشت مناسب،از ایشان راضی هستند(مثلا حضورشان در کنار اعضای خانواده کافیست) کارشان هیچ ایرادی ندارد که هیچ،ممدوح و پسندیده نیز هست.
سیره امام علی علیه السلام در کار و فعالیت در زمینه حفر چاه های متعدد و ایجاد نخلستانهای بسیار را ملاحظه بفرمایید.تولید ثروت برای جامعه به شرطی که آن دو مطلب رعایت شود و همچنین موازین شرعی حلال و حرام به دقت لحاظ گردد،بر طبق آموزه دین جهاد است.
کشته شدن در راه تامین معیشت خانواده شهادت محسوب می شود،حال چطور تولید ثروت و کار برای دیگران ممدوح نباشد!!!!




64 – باب کراهت حرص بر دنیا

637 : امام صادق علیه السلام از امام باقر علیه السلام روایت کند که فرمود :
مثل شخصی که بر دنیا حریص است همانند کرم ابریشم است که هر چه پیله را بیشتر به دور خود می پیچد خارج شدنش از درون آن بعید تر می شود تا اینکه از (شدت) اندوه می میرد-راوی گوید : - و امام صادق علیه السلام فرمود : بالاترین ثروت (حالت) کسی است که اسیر حرص نباشد . و فرمود : مشغول گشتن به آنچه که از دست رفته است را در دلهایتان وارد نسازید (به آنچه که فوت شده نپردازید) که در نتیجه ذهنهای خود را از آمادگی برای آنچه که نیامده است باز می دارید.

638 : امام صادق علیه السلام فرمود :
دورترین حالتی که بنده ا خدای عزوجل دارد آن هنگامی است که چیزی جز شکم و زیر شکمش برای او اهمیت نداشته باشد.

639 : امام صادق علیه السلام فرمود :
کسی که زیاد با دنیا گره خورده باشد حسرت و اندوهش هنگام جدایی از آن زیادتر خواهد بود.

640 : احمد بن ابی عبدالله برقی از پدرش روایت کند که امام صادق علیه السلام فرمود :
شخص حریص از دو خصلت محروم است و دو خصلت ملازم با اوست از قناعت محروم است پس در نتیجه ، راحتی و آرامش را گم کرده است و از خوشنود بودن (به داده الهی) محروم است پس در نتیجه ، یقین و باور را گم کرده است.




65 – باب کراهت دوستی دارایی و ارجمندی

641 : حماد بن بشیر گوید : از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود :
دو گرگ درنده در گله ای که چوپانی به همراه ندارد در حالی که یک گرگ در اول گله و دیگری در آخر گله باشد ضررشان به آن گله بیشتر نیست از ضرری که دوستی دارایی و ارجمندی به دین مسلمان می زند .

642 : امام صادق علیه السلام فرمود :
همانا شیطان فرزند آدم را در هر چیزی کاملا زیر نظر می گیرد پس هنگامی که وی شیطان را درمانده و عاجز کرد(و شیطان نتوانست او را فریب دهد) شیطان در برابر مال و دارایی سینه اش را برای او بر زمین می نهد و گردنش را می گیرد.

643 : امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است :همانا دینار و درهم پیشینیان شما را به هلاکت رساند و همین دو نیز هلاک کننده شماست.




66 – باب کراهت بی قراری نمودن و سستی کردن

644 : امام موسی بن جعفر علیه السلام در وصیتش به یکی از فرزندان خود فرمود :
از سستی کردن و بی قراری نمودن بر حذر باش زیرا این دو جلو بهره دنیوی و اخروی تو را می گیرند.

645 : امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش روایت کرد :
که در وصیت پیامبر صلی الله علیه و اله به علی علیه السلام آمده است که فرمود ک ای علی! شوخی مکن که خوبی و نیکویی تو را می برد و دروغ مگو که نور تو را از بین می برد و از دو خصلت بر حذر باش یکی نالیدن و بی قراری نمودن و دیگری سستی زیرا اگر بی قراری کنی بر حق نمی توانی شکیبا باشی و اگر سستی کنی حقی را نمی توانی به دست آوری، ای علی! کسی که بی تابی و بی قراری بر او مسلط شود راحتی و آسایش از وجود او کوچ می کند .

646 : عمر بن علی از پدرش علی بن ابی طالب علیه السلام روایت کند که فرمود:
همانا پیامبر صلی الله علیه و اله فرموده است : نشانه شخص صابر و شکیبا در سه چیز است : اول اینکه سستی نمی کند ودوم اینکه بی قراری نمی کند و سوم اینکه از پروردگار عزیز و بزرگوارش شکایت نمی کند زیرا اگر سستی کند قطعا حقوقی را ضایع می کند و اگر بی قراری کند شکر و سپاس (پروردگارش) را به جای نیاورده است و اگر از پروردگارش شکایت کند او را نافرمانی کرده است .

647 : امام موسی بن جعفر علیه السلام به یکی از فرزندانش فرمود :
از شوخی کردن بپرهیز که نور ایمان تو را از بیم می برد و مروت و مردانگی تو را سبک می کند و از بی قراری و سستی حذر کن که این دو بهره دنیوی و اخروی تو را مانع می شوند .

استاد;757249 نوشت:
سلام علیکم
توجه دین در این گونه توصیه ها به دو مقوله است:
1- نداشتن حرص و طمع
2- توجه به آسایش و آرامش روح و روان و در نتیجه کمال معنوی
حال اگر فردی مانند برخی افراد پولدار که این دو را رعایت می کنند و خانواده ی ایشان هم علاوه بر معیشت مناسب،از ایشان راضی هستند(مثلا حضورشان در کنار اعضای خانواده کافیست) کارشان هیچ ایرادی ندارد که هیچ،ممدوح و پسندیده نیز هست.
سیره امام علی علیه السلام در کار و فعالیت در زمینه حفر چاه های متعدد و ایجاد نخلستانهای بسیار را ملاحظه بفرمایید.تولید ثروت برای جامعه به شرطی که آن دو مطلب رعایت شود و همچنین موازین شرعی حلال و حرام به دقت لحاظ گردد،بر طبق آموزه دین جهاد است.
کشته شدن در راه تامین معیشت خانواده شهادت محسوب می شود،حال چطور تولید ثروت و کار برای دیگران ممدوح نباشد!!!!

با سلام و تشکر جناب استاد.

سالها پیش در دوره های کارافرینی شرکت میکردم، یادم میاد استاد یکی از کلاس ها ، یکی از کارخانه دارهای مطرح کشور و یکی از کارافرینان موفق بود ، توی اون دوره ها ، به ما در مورد ریسک کارافرینی و تولید کار و اشتغال و ثروت ، اینطور گفت : گفت شمایی که در این مسیر دارید گام برمیدارید ، خودتون رو برای زندان رفتن هم اماده کنید ، چون این مسیر ریسک داره ، مسئولیت و مخاطرات خاص خودش رو داره و .....

این موضوع رو گفتم ، به این خاطر که شما فرمودید ، یکی از مقوله ها که با تولید ثروت نباید تداخل داشته باشه ، از دست رفتن اسایش و ارامش هست ، در صورتیکه به شخصه بعید میدونم کسی در راه تولید ثروت گام برداره و همچنان اسایش و ارامش خودش رو بتونه حفظ کنه ، قطعا ، ارامش و اسایشی که مثلا یک کارمند در زندگی داره ، یک فرد که به دنبال تولید کار و ثروت بیشتر از نیاز خودش (با هر نیتی ) هست رو نمیتونه و نخواهد تجربه کرد و در اغلب موارد ، اسایش و ارامش و تولید ثروت در یکجا جمع نمیشن ، حتی اگر با خانواده خیلی از افراد موفق در زمینه مالی صحبت کنی ، خانواده های این افراد معمولا در حال نالیدن هستند که ما اصلا فلانی رو نمیتونیم ببینیم و مثلا فلانی با کارش ازدواج کرده و.... حال تکلیف چیست؟

خلاصه اینکه اگر یک فرد ، بخواد با هر نیت مادی یا معنوی (که در فرض سوال ما ، منظور بعد معنوی ماجرا هست)، در راه تولید ثروت مازاد نیاز خودش گام برداره ، ظاهرا باید خیلی چیزها رو از دست بده .... مثل همون ارامش ، اسایش ، یک زندگی معمولی داشتن کنار خانواده و.....

استاد;757624 نوشت:
شوخی مکن که خوبی و نیکویی تو را می برد

استاد;757624 نوشت:
از شوخی کردن بپرهیز که نور ایمان تو را از بیم می برد

جناب استاد.

بالاخره شوخی کردن خوبه یا بد؟

نقلی هست که یکی از خلیفه های بعد پیغمبر (ص)، به این خاطر که حق خلافت رو از حضرت علی (ع) بگیره ، اینطور استدلال میاورد که علی(ع) چون فرد شوخی هست ، به درد خلافت نمیخوره!
یا مثلا احادیث و روایاتی داریم با این مضمون که کافر خوشرو ، بهتر از مومن ترشرو هست ... حال اینکه یکی از چیزهایی که انسان رو خوشروتر میکنه ، مزاح و شوخی هست.

اگر ممکنه کمی مصداقی در مورد حد و حدود این مسله توضیح بفرمایید.

اگر هم سوالات من باعث به هم خوردن نظم تاپیک میشه ، بفرمایید تا اینجا سوال نکنم دیگه.

سپاسگزارم.

مولکول 68;757877 نوشت:
حال تکلیف چیست؟

سلام علیکم
آرامش و آسایش در راستای کمال معنوی ،یک مسأله کاملا شخصی است و ربطی به میزان اشتغالات فرد ندارد.
گاهی یک کارمند ساده و بدون مشکل مالی این آسایش را ندارد.زندگی فرماندهان دوران جنگ بسیار در این مورد راهگشاست که در اشتغالات طاقت فرسا و عجیب و دغدغه های فکری بی پایان،آرامش و در نتیجه کمال معنوی از دستشان نرفت.
یک مثال بسیار واضح هم مقام معظم رهبری هستند که با اشتغالات طاقت فرسا و مسئولیتهای فراوان (به جهت مسئولیت پذیر بودن و تقوا داشتن) آرامش ایشان ستودنی ست.
استاد معظمی می فرمودند که رهبری در ملاقاتی از ایشان درخواست دعا به جهت سنگینی بار و مسئولیت بر دوششان کرده بودند. و این خود حاکی از عدم دلبستگی و وابستگی رهبر معظم به قدرت و مقام است.چه اینکه تعبیر به سنگینی بار کرده بودند و برای دلبسته ی قدرت سنگینی وجود ندارد بلکه لذت و مستی قدرت حرف اول را می زند.

مولکول 68;757880 نوشت:
جناب استاد.

بالاخره شوخی کردن خوبه یا بد؟

نقلی هست که یکی از خلیفه های بعد پیغمبر (ص)، به این خاطر که حق خلافت رو از حضرت علی (ع) بگیره ، اینطور استدلال میاورد که علی(ع) چون فرد شوخی هست ، به درد خلافت نمیخوره!
یا مثلا احادیث و روایاتی داریم با این مضمون که کافر خوشرو ، بهتر از مومن ترشرو هست ... حال اینکه یکی از چیزهایی که انسان رو خوشروتر میکنه ، مزاح و شوخی هست.

اگر ممکنه کمی مصداقی در مورد حد و حدود این مسله توضیح بفرمایید.

اگر هم سوالات من باعث به هم خوردن نظم تاپیک میشه ، بفرمایید تا اینجا سوال نکنم دیگه.

سپاسگزارم.


سلام علیکم
اولا سوالات شما خوب و مفید و به جاست.
ثانیا تا اینجا قدم خوبی برداشته اید و آن اینکه در صدد فهم روایات به ظاهر مختلف هستید.این قدم را باید اینگونه ادامه دهید که سعی کنید طبق روش علمای دین روایات را با یکدیگر جمع کنید و با تفکر و سوال از علماء وجه جمع روایات را بیابید.
چرا روایات به ظاهر مختلف هستند؟
دلایل متعددی وجود دارد،مثلا امام علیه السلام به فرد یا افراد خاصی مطلبی را فرموده اند و اکنون فقط مطلب به ما رسیده است نه وضعیت زمان و مکان صدور روایت.یا اینکه امام علیه السلام مطلب جامعی را فرموده اند و بخشی از آن نقل شده است و یا اینکه امام علیه السلام مطلب جامعی را به یک فرد یا افراد مشخصی فرموده اند و بار دیگر به همان فرد یا افراد تذکر کوتاه تری فرموده اند و آن تذکر کوتاه جداگانه به ما رسیده است.
به هر حال طریق علماء جمع بین روایات است البته با ابزارش که علوم مختلف حدیث شناسی و اصول فقه و ..... می باشد.

اما در مورد بحث شوخی:
روایات مختلف در مورد مطایبه و شوخی های امیرمومنان علی علیه السلام وارد شده است که دلیل شوخی های حضرت راه پیدا کردن عوام به ایشان و راحت تر شدن مردم برای صحبت و استفاده از حضرت بوده است،زیرا حضرت امیر ابهت و جلالت فراوانی داشته اند و مردم نمی توانسته اند با ایشان به سادگی ارتباط برقرار کنند و حضرت با ایشان شوخی می کرده اند تا ابهتشان در نظر مردم کمتر شده و راحت تر ارتباط بر قرار کنند.
قاعده ی کلی در مورد شوخی با توجه به روایات مختلف اینست که اگر در شوخی گناهی مانند مسخره کردن و توهین و امثال اینها صورت نگیرد،شوخی به اندازه اندک برای شاد کردن دیگران و انس و الفت با ایشان خوب است اما شوخی زیاد که باعث ریختن آبرو و شخصیت انسان شود و باعث شهرت انسان به لودگی شود مذموم است.
موفق باشید.




67 – باب کراهت طمع ورزیدن

648 : امام صادق علیه السلام فرمود :
برای مؤمن چقدر زشت است که میل و رغبتی داشته باشد که او را به ذلت و خواری بکشاند.

649 : امام باقر علیه السلام فرمود :
بد بنده ای است آن بنده ای که طمعکاری اش او را رهبری کند و بد بنده ای است آن بنده ای که دارای میل و رغبتی باشد که او را به خواری اندازد.

650 : امام سجاد علیه السلام فرمود:
دانسته ام که تمامی خیر و خوبی در بریدن طمع و چشم نداشتن به آنچه که در دستان مردمان است جمع شده است .




68 – باب کراهت درشتی کردن(ناسازگاری)

657 : امام باقر علیه السلام فرمود :
کسی که درشتی کردن برایش مقدر و قسمت شده است ایمان از او باز داشته شده و پوشانده شده است .

658 : امام باقر علیه السلام فرمود :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : اگر درشتی (ناسازگاری)به صورت یکی از آفریدگان دیده می شد هیچ چیز از آفریدگان خداوند زشت تر از او نبود.




69 – باب تحریم بد اخلاقی

659 : امام صادق علیه السلام فرمود :
راستی که بد اخلاقی عمل را تباه می کند همچنانکه سرکه عسل را فاسد می سازد.

660 : امام صادق علیه السلام روایت کند که :
پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود : خداوند از توبه شخصی که دارای اخلاق بد است کراهت دارد . عرض شد که : ای رسول خدا ! این چگونه است؟ فرمود : (زیرا) هنگامی که از گناهی توبه می کند در گناهی بزرگتر از گناه گذشته واقع می شود .

661 : امام صادق علیه السلام فرمود :
راستی که بد اخلاقی ایمان را تباه می کند همچنانکه سرکه عسل را فاسد می سازد.

662 : امام صادق علیه السلام فرمود :
هر کس اخلاقش بد شد خود را در عذاب قرار داده است.

663 : امام صادق علیه السلام فرمود :
خداوند عزوجل به یکی از پیامبرانش وحی فرستاد که : اخلاق بد عمل را فاسد می کند همچنانکه سرکه باعث فاسد شدن عسل می گردد.

664 : امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش روایت کند که در وصیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله به علی علیه السلام آمده است :
ای علی ! هر گناهی توبه ای دارد به جز بد اخلاقی زیرا کسی که دارای اخلاق بد است هر زمان که از گناهی بیرون می رود در گناهی دیگر وارد می شود.

665 : امام رضا علیه السلام از پدران بزرگوارش روایت کند که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود : بر شما باد به خوش اخلاقی زیرا اخلاق نیکو حتما جایگاهش در بهشت است و از بد اخلاقی بر حذر باشید زیرا اخلاق بد حتما جایگاهش در دوزخ است.

666 : امام صادق علیه السلام از پدر بزرگوارش روایت کرد که :
علی علیه السلام فرمود : هیچ گناهی نیست جز اینکه توبه ای دارد و هیچ توبه کننده ای نیست جز اینکه توبه اش برای او سالم و دست نخورده می ماند مگر کسی که بد اخلاق است زیرا چنین کسی از هیچ گناهی توبه نمی کند جز اینکه در گناهی بدتر از آن وارد می شود.




70 – باب تحریم نادانی کردن و اینکه آدمی از کسانی باشد که از بدی او پرهیز می شود

667 : امام موسی کاظم علیه السلام درباره دو مرد که به یکدیگر دشنام می دادند فرمود :
آنکه آغاز نموده ستمکارتر است و گناه خود و طرف مقابلش به گردن اوست البته در صورتی که آنکه مظلوم واقع شده از حد خود تجاوز نکند .

668 : امام صادق علیه السلام فرمود :
خود را به نادانی و بی خردی نزنید (و بی خردی را پیشه نکنید) زیرا پیشوایان شما نادان نبوده و نیستند . و فرمود : کسی که با شخص نادان به نادانی مقابله کند تحقیقا به شبیه همان عملی که با وی صورت گرفته است خوشنود گردیده است زیرا به شخص نادان اقتدا و از وی پیروی کرده است .

669 : امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :
نادانی و ناشی گری در دل شخص دانشمند نیست.

670 : امام صادق علیه السلام فرمود :
راستی که نادانی خصلت شخص فرومایه و پست است، فرومایه بر زیر دست خود تکبر می ورزد و برای بالا دست خود فروتنی می کند .

671 : امام صادق علیه السلام در حدیثی فرمود که :
پیامبر صلی الله علیه و اله فرموده است : به راستی که بدترین بندگان خدا کسی است که به خاطر پلیدی اش همنشینی با او ناپسند شمرده می شود .

672 : امام صادق علیه السلام فرمود :
همانا نفرت انگیز ترین مخلوق خدا بنده ای است که مردم از (شر) زبان او پرهیز می کنند .

673 : رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود :
بدترین مردم در روز قیامت کسانی هستند که ( در این دنیا) از ترس شرشان مورد اکرام و احترام واقع می شوند .

674 : امام صادق علیه السلام روایت کند که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود : بدترین مردم در نزد خداوند در روز قیامت کسانی هستند که (در دنیا ) برای پرهیز از شرشان مورد احترام واقع می شوند .

675 : امام صادق علیه السلام فرمود :
کسی که مردم از زبانش بترسند جایگاهش در آتش است .



71 – باب تحریم بد زبانی و وجوب حفظ زبان

676 : امام صادق علیه السلام فرمود :
از نشانه های شراکت نمودن شیطان که بی گمان این نشانه بیانگر شریک شدن شیطان در روحیه و اعمال شخص است این است که شخصی بد زبان باشد و باکی نداشته باشد که چه می گوید و چه درباره اش گفته می شود.

677 : امام باقر علیه السلام فرمود :
راستی که خداوند شخص بد زبان بیهوده گوی را دشمن می دارد.

678 : امام صادق علیه السلام فرمود :
همانا دشنام دادن و هرزه گویی و زبان درازی ناشی از نفاق و دورویی است.

679 : امام باقر علیه السلام روایت کند که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود : راستی که خداوند شخص دشنام دهنده و هرزه گو و درخواست کننده سمج و لجوج را دشمن می دارد.

680 : امام باقر روایت کند که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله به عایشه فرمود : ای عایشه! راستی که اگر بد زبانی در قالب و شکلی در آمده بود حتما صورتی بد و زشت داشت.

681 : احمد بن محمد از برخی کسانی که از آنان حدیث نقل می کند ، روایت کند که :
معصوم علیه السلام فرمود : کسی که به برادر مسلمان خود دشنام دهد خداوند برکت روزی اش را از او می گیرد و او را به خود وا می گذارد و زندگی اش را بر او تباه می سازد.

682 : سماعه گوید :
بر امام صادق علیه السلام وارد شدم ، حضرت بدون اینکه من چیزی گفته باشم فرمود : ای سماعه! بین تو و شتر دارت چه گذشته است؟ بر حذر باش از اینکه دشنام دهنده یا داد و فریاد کننده یا لعن کننده باشی. عرض کردم : سوگند به خدا که او به من ظلم کرد. حضرت فرمود : اگر او به تو ستم کرد تو که بیشتر به او ستم کردی (تو که در ستم کردن از او پیشی گرفتی) راستی که اینگونه رفتار نه با کردار من سازگار است و نه پیروان خود را به چنین رفتاری امر می کنم ، از پروردگارت طلب مغفرت کن و دیگر تکرار نکن. من گفتم : از خداوند طلب مغفرت می کنم و دیگر چنین عملی را تکرار نمی کنم.

683 : امام صادق علیه السلام در حدیثی فرمود :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : راستی که از بدترین بندگان خدا کسی است که به خاطر بد زبانی اش همنشینی با او ناپسند شمرده می شود.

684 : امام صادق علیه السلام فرمود :
راستی که خداوند شخص صاحب شرم و بردبار و ثروتمند پاکدامن را دوست دارد، آگاه باشید که خداوند شخص دشنام دهنده هرزه گو و سائلی را که سماجت می کند دشمن می دارد.

685 : امام صادق علیه السلام فرمود :
راستی که حیا و پاکدامنی و درمانده بودن از ایمان است البته مراد من درمانده بودن زبان است نه درمانده بودن قلب (یعنی زبان دراز نباشد)، و دشنام و هرزه گویی و زبان درازی از نفاق است.

686 : امام باقر علیه السلام از پدران بزرگوارش روایت فرمود که :
در وصیت پیامبر صلی الله عللیه و اله به علی علیه السلام آمده است : ای علی ! بالاترین جهاد (عمل) کسی است که صبح کند و قصد ظلم کردن به هیچکس را نداشته باشد . ای علی! کسی که مردم از زبانش در بیم و هراس باشند اهل دوزخ است . ای علی! بدترین مردم کسی است که مردم او را از ترس بد زبانی و بد کاری اش اکرام و احترام کنند، ای علی ! بدترین مردمان کسی است که آخرتش را به دنیایش بفروشد و بدتر از او کسی است که آخرتش را به دنیای دیگران بفروشد.



72– باب تحریم هرزه گویی و بدون مبالات سخن گفتن

687 : امام صادق علیه السلام فرمود :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : هرگاه دیدید که مردی باکی ندارد که چه می گوید و چه درباره اش گفته می شود چنین کسی شریک شیطان است .

688 : امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : راستی که خداوند بهشت را بر هر دشنام دهنده زشت گفتار کم حیا که باکی ندارد که چه می گوید و چه درباره اش گفته می شود حرام ساخته است به راستی که اگر درباره چنین کسی جستجو و کاوش کنی او را گمراه یا شریک شیطان می یابی. عرض شد : ای رسول خدا! آیا در بین مردم شریک شیطان وجود دارد ؟ رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود : آیا سخن خدای عزوجل را نخوانده ای که می فرماید: ( و با آنان در دارایی ها و فرزندانشان شراکت کن)

689 : امام صادق علیه السلام فرمود :
زشت گفتاری ناشی از ستمکاری است و ستمکاری در آتش است.

690 : امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش علیهم السلام روایت فرمود که :
در وصیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله به علی علیه السلام آمده است : ای علی! خداوند بهشت را بر هر دشنام زشت گفتار که باکی ندارد که چه می گوید و چه درباره اش گفته می شود حرام ساخته است، ای علی! خوشا به حال کسی که عمرش طولانی و کردارش نیکو باشد.

691 : امام صادق علیه السلام فرمود :
حیا از ایمان است و ایمان در بهشت است و زشت گفتاری از ستمکاری است و ستمکاری جایگاهش آتش است .



73 – باب تحریم بدون اطلاع نسبت زنا دادن حتی به مشرک

692 : عمر بن نعمان جعفی گوید :
امام صادق علیه السلام دوستی داشتکه همواره در کنار حضرت بود و از ایشان جدایی نمی کرد روزی به غلام خود گفت : ای زنا زاده کجا بودی ؟ امام صادق علیه السلام دستش را بالا برد و محکم به پیشانی خود کوبید سپس فرمود : سبحان الله! آیا به مادر او نسبت زنا می دهی ؟ من معتقد بودم که تو دارای ورع و پرهیزکاری هستی ولی اکنون پرهیزکاری در تو نیست. عرض کرد : فدایت گردم ، مادر این غلام اهل سند و مشرک بوده . حضرت فرمود : آیا نمی دانی که هر امتی برای خود نکاحی دارد؟ از من دور شو . – راوی گوید : - من دیگر آن مرد را همراه حضرت ندیدم تا اینکه مرگ بین او و حضرت جدایی افکند.

693 : راوی گوید : در روایت دیگری آمده است که :
همانا برای هر امتی نکاحی هست که به وسیله آن از زنا محفوظ می شوند .

694 : ابی حمزه گوید : به امام باقر علیه السلام عرض کردم که :
برخی از اصحاب ما افترا می زنند و به مخالفین خود نسبت زنا می دهند (آیا این کار سزاوار است ؟) حضرت فرمود : نیکوتر این است که از دادن نسبت بد به آنان دست بکشند – سپس فرمود :- ای ابا حمزه ! به خدا سوگند که این مردم همگی ( در واقع) فرزندان فحشا هستند به جز شیعیان ما – سپس فرمود : - ما اصحاب خمس هستیم و آن را بر همه مردم بجز شیعیانمان حرام کرده ایم .

695 : ابی بکر حضر می گوید : از امام صادق علیه السلام پرسیدم :
مردی بر مردی از جاهلیت عرب افترا می زند (حکمش چیست؟) حضرت فرمود : باید به آن افترا زننده حد زده شود . عرض کردم : آیا باید حد زده شود ؟ فرمود : آری. به راستی که این کار او باعث عیب نمودن بر رسول خدا صلی الله علیه و اله می شود.



74 – باب تحریم تعدی و تجاوز

695 : امام صادق علیه السلام فرمود :
امیر المؤمنین علیه السلام فرموده است : ای مردم! راستی که ستم ، یاران خود را به سوی آتش رهنمون می کند و همانا اولین کسی که ستم و تعدی بر خدا نمود عناق دختر حضرت آدم علیه السلام بود پس اولین کسی هم که خداوند او را به قتل رساند همین عناق بود ، جایگاه نشستن او به اندازه یک جریب در یک جریب بود و دارای بیست انگشت بود و در هر انگشت دو ناخن همانند دو داس داشت پس خداوند بر او شیری همانند فیل و گرگی همانند شتر و کرکسی همانند قاطر را مسلط ساخت و خداوند ستمکاران را با وجود بهترین حالاتی که داشتند و امن و امانی که در آن بودند به قتل رساند.

697 : مسمع ابی سیار گوید که :
امام صادق علیه السلام برای وی در نامه ای چنین نوشت : توجه داشته باش که هرگز سخنی به ستم نیاوری (دروغ نگویی) اگر چه مورد پسند خودت و خانواده ات باشد.

698 : امام صادق علیه السلام فرمود :
ابلیس به لشکر خود می گوید : در بین فرزندان آدم حسد و ستم را بیافکنید زیرا این دو در نزد خداوند با شرک برابرند.

699 : امام صادق علیه السلام فرمود :
راستی که عقوبت و کیفر ستم از عقوبت هر بدی دیگر زودتر و با شتاب تر فرا می رسد.

700 : امام باقر علیه السلام فرمود :
راستی که ثواب نیکی کردن از هر خوبی دیگری زودتر فرا می رسد و کیفر ستمکاری از کیفر هر بدی دیگری زودتر دامنگیر آدمی می شود، و برای مرد همین عیب بس است که از مردم نقصی را ببیند که از دیدن آن نقص در وجود خود عاجز است یا اینکه مردم را بر چیزی سرزنش کند که خود توانایی ترک آن را ندارد یا اینکه همنشین خود را با سخنان بیهوده آزار دهد.

701 : امام صادق علیه السلام در وصیتش به اصحاب خود فرمود :
بر حذر باشید از اینکه برخی از شما بر برخی دیگر ستم روا دارد زیرا ستمکاری از خصلتهای شایستگان نیست ، همانا کسی که ستم کند خداوند ستمش را به خود او باز می گرداند و نصرت و یاری خداوند شامل شخص ستمدیده می گردد و کسی که خداوند یاری اش کند حتما غلبه پیدا می کند و پیروزی اش از جانب خداوند فرا می رسد.

702 : امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش روایت فرمود که:
در وصیت پیامبر صلی الله علیه و اله به علی علیه السلام آمده است : ای علی! چهار کس است که کیفر کردارشان به سرعت فرا می رسد : کسی که به او نیکی کرده ای و نیکی تو را با بدی پاسخ گفته است، و کسی که به او ستم نمی کنی و او بر تو ستم روا می دارد، و کسی که با او در کاری پیمان بسته ای و به عهد و پیمانت وفا کردهای ولی او به تو خیانت کرده است ، و کسی که با خویشانش پیوند برقرار کرده است اما آنان با او رابطه شان را قطع نموده اند.

703 : امام صادق علیه السلام فرمود :
از الفاظ رسول خدا صلی الله علیه و اله است که فرموده است : اگر کوهی بر کوهی ستم کند خداوند آن را ویران می سازد ، کیفر ستم از کیفر هر بدی دیگری زودتر فرا می رسد و ثواب نی کی کردن از ثواب هر خوبی دیگری زودتر به دست می آید.

704 : ابی حمزه ثمالی گوید :
از امام باقر علیه السلام شنیدم که فرمود : همانا عقوبت ستم از عقوبت هر بدی دیگری زودتر فرا می رسد.

705 : امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش و ایشان از پدرانش :
روایت نمود که : پیامبر صلی الله علیه و اله فرمود : اگر کوهی بر کوهی ستم روا دارد خداوند آن کوه ستمکار را خرد و ویران می سازد .

706 : امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش روایت فرمود که:
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : به راستی که کیفر ستم از کیفر هر بدی دیگری با شتاب تر فرا می رسد .

707 : و به سند روایت گذشته فرمود :
مردی یکی از بنی هاشم را در جنگ به مبارزه طلبید مرد هاشمی از مبارزه کردن با وی خودداری کرد، پس علی علیه السلام به مرد هاشمی فرمود : چه چیز تو را از مبارزه با او بازداشت؟ مرد عرض کرد : او یکی از سوارکاران عرب است و ترسیدم بر من پیروز شود. حضرت فرمود : او بر تو تعدی نموده بود و اگر با او به مبارزه می پرداختی هر آینه او را به قتل می رساندی، و اگر کوهی بر کوهی تعدی کند،تعدی کننده به هلاکت می رسد.



75 –باب کراهت به خود بالیدن و مباهات کردن

708 : امام سجاد علیه السلام فرمود :
در شگفتم از کسی که تکبر می ورزد و به خود می نازد و مباهات می کند در حالی که این کس دیروز نطفه ای بود سپس فردا مرداری (گندیده) خواهد شد.

709 : امام صادق علیه السلام فرمود :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : آفت شرافت و بزرگی ، به خود نازیدن و خودبزرگ بینی است.

710 : رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود :
آفت گوهر مرد ، مباهات و به خود نازیدن است.

711 : مردی به خدمت رسول خدا صلی الله علیه و اله آمد و عرض کرد:
ای رسول خدا ! من فلان بن فلان ...هستم و تا هفت پشت خود را شمرد. رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود : آگاه باش که تو دهمین آنها هستی که در آتش خواهی بود.

712 : امام باقر علیه السلام فرمود :
در شگفتم از کسی که متکبر و فخر فروش است و (آیا نمی داند که) از نطفه ای آفریده شده سپس مرداری می شود و او در بین دو حالت نمی داند که چه بر سرش می آید.

713 : امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش روایت فرمود که :
در وصیت پیامبر صلی الله علیه و اله به علی علیه السلام آمده است : ای علی! آفت بزرگی مرد،فخر فروشی است. ای علی! راستی که خداوند به وسیله اسلام تکبر جاهلیت و مباهات نمودن به پدرانشان را از بین برد، به هوش باشید که مردم از حضرت آدم اند و آدم از خاک آفریده شده و گرامی ترین مردم درنزد خدا پرهیزکارترین آنان است.

714 : امام باقر علیه السلام فرمود :
سه چیز است که از کارهای زمان جاهلیت است : نازیدن به نسب ها (ی پدران) و طعنه زدن به نژادها و طلب باران نمودن از ستارگان(نسبت دادن باران به ستارگان)

715 : از امام صادق علیه السلام روایت است که فرمود :
دو مرد نزد امیر المؤمنین علیه السلام به یکدیگر فخر فروشی می کردند، حضرت فرمود : آیا به جسد های پوسیده و روحهایی که در آتش دوزخ اند فخر می کنید، اگر عقلی داری مروتی داری و اگر دارای تقوا هستی کرم و بزرگواری داری و گرنه پس الاغ از تو بهتر است و تو از هیچ کس بهتر نیستی.

716 : از امیر المؤمنین علیه السلام روایت است که فرمود :
هر کس چیزی را برای مباهات و نازیدن قرار دهد خداوند او را در روز قیامت روسیاه محشور خواهد کرد.

717 : امیر المؤمنین فرمود :
فرزند آدم کجا و فخر کردن کجا ؟ آغازش نطفه ای است و سرانجامش مرداری خواهد بود روزی اش به دست خودش نیست و مرگش را از خود نمی تواند دفع کند.



76 – باب تحریم قساوت قلب

718 : امام صادق علیه السلام فرمود :
امیر المؤمنین علیه السلام فرموده است : دو گونه نزدیک شدن هست : یکی نزدیک شدن شیطان و دیگری نزدیک شدن فرشته ، اما نزدیک شدن فرشته مایه دل نازکی و درک کردن است و نزدیک شدن شیطان بعث فراموشی و سنگدلی است.

719 : امام صادق علیه السلام فرمود :
هنگامی که خداوند بنده ای را در اصل آفرینشش کافر بیافریند نمی میرد مگر اینکه او را دوستدار شر می گرداند و به شر نزدیک می شود پس او را به تکبر و سرکشی دچار می کند پس سنگدل می شود و اخلاقش بد و چهره اش زننده می گردد و زشتی او آشکار می شود و حیااش کم می گردد و خداوند پرده او را می درد و او مرتکب امور ناروا می شود و از آن امور دست بر نمی دارد.

720 : علی بن عیسی از امام معصوم علیه السلام روایت کند که :
در ضمن رازگویی خداوند با موسی علیه السلام آمده است : ای موسی! در دنیا آرزویت را طولانی و دراز مگردان که اگر چنین کنی سنگدل می شوی و سنگدل از من دور است.

721 : امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش روایت کند که :
در وصیت پیامبر صلی الله علیه و اله به علی علیه السلام آمده است : ای علی! چهار خصلت ناشی از شقاوت و تیره روزی است : خشکی چشم (یعنی که چشم نگرید)و سنگدلی و آرزوی دور و دراز و دوستی بقا و جاودانگی(در دنیا).

722 : امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :
اشک چشمها خشک نمی شود مگر به خاطر سختی دلها و دلها سخت نمی شود مگر به خاطر زیادی گناهان.

723 : امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش روایت فرمود که :
پیامبر صلی الله علیه و اله فرموده است: از ( نشانه های) بدبختی و تیره روزی، خشک شدن (اشک) چشم و سخت دلی و حرص زیاد در طلب دنیا و اصرار و پافشاری بر انجام گناه است.



77 – باب تحریم ظلم

724 : امام صادق علیه السلام فرمود :
هیچ ظلمی بدتر و سخت تر از آن ظلمی نیست که شخص مظلوم یار و یاوری جز خدا برای دفع آن نیابد.

725 : امام صادق علیه السلام فرمود :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : از ظلم کردن بپرهیزید زیرا ظلم ، تاریکی های روز قیامت را در پی دارد.

726 : امام باقر علیه السلام فرمود :
هیچکس نیست که ستمی به دیگران روا دارد جز اینکه خداوند او را به خاطر ستمش از نظر جانی یا مالی گرفتار می سازد و اما ستمی که بین بنده و خداست اگر بنده توبه کند خداوند بر او می بخشاید.

727 : امام صادق علیه السلام فرمود :
کسی که ستمی کند به سبب آن ستم، در جانش یا مالش یا فرزندانش به گرفتاری می افتد .

728 : امام صادق علیه السلام درباره گفتار خدای عزوجل که می فرماید :
( همانا پروردگار تو در کمینگاه است) فرمود : پلی بر صراط وجود دارد که هر بنده ای که ستمی نموده است از آن نمی تواند گذر کند.

729 : امام باقر علیه السلام فرمود :
زمانی که وفات پدرم امام سجاد علیه السلام فرا رسید مرا به سینه خود چسباند، سپس فرمود : ای پسر دلبندم !تو را وصیت می کنم به وصیتی که پدرم اباعبدالله الحسین علیه السلام در هنگام حضور وفاتش به من وصیت نمود و فرمود که پدرش علی علیه السلام این وصیت را به او فرموده است که : ای پسر عزیزم! بر حذر باش از ظلم کردن به کسی که در برابر تو هیچ یار و یاوری جز خدا نمی یابد.

730 : امام صادق علیه السلام فرمود :
امیر المؤمنین علیه السلام فرموده است: کسی که از قصاص بترسد از ظلم کردن به مردم خودداری می کند.

731 : امام صادق علیه السلام فرمود :
کسی که صبح کند و ظلم کردن به هیچ کس را در نیت نداشته باشد خداوند گناهان آن روز او را می بخشد مادامی که خونی نریزد یا مال یتیمی را به حرام نخورد.

732 : امام صادق علیه السلام در ضمن حدیثی فرمود :
آگاه باشید ، آنکس که با ستم به پیروزی ظاهری رسیده به خیر دست نیافته ، به هوش باشید که همانا آنچه که ستمدیده از دین ستمگر می گیرد بسی بیشتر است از آنچه که ستمگر از دارایی ستمدیده بر می گیرد- سپس فرمود : - کسی که به مردم بدی می کند هر گاه به او بدی شد نباید آن بدی را ناپسند بشمرد(زیرا این بدی نتیجه عمل اوست).

733 : امام باقر علیه السلام فرمود :
ظلم در دنیا همان ظلمتها و تاریکی های آخرت است .

734 : علی بن سالم گوید : از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود :
همانا خدای عزوجل می فرماید : به عزت و بزرگی ام سوگند ، دعای مظلومی را که مرا در ظلمی که به او شده است بخواند اجابت نمی کنم اگر او شبیه آن ظلم را در حق دیگری روا داشته باشد.

735 : زید بن علی بن الحسین از پدران بزرگوارش :
روایت کرد که : آنچه که مظلوم از دین ظالم می گیرد بسی بیشتر است از آنچه که ظالم از دنیای مظلوم می ستاند .

736 : امام صادق علیه السلام فرمود :
کسی که بر احدی ستمی کند خداوند کسی را بر می انگیزد که همانند همان ستم را بر او یا فرزندان او یا نسل بعد از او روا دارد.

737 : امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش :
روایت فرمود که : امیر المؤمنین علیه السلام فرمود : بزرگترین گناهان گرفتن قسمتی از مال مسلمانی به ناحق است.

738 : امام صادق علیه السلام فرمود :
راستی که خداوند عزوجل ثروتمند ستمگر را دشمن می دارد.

739 : امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : خدای عزوجل می فرماید : خشم و غضب من بر کسی بسیار شدید است که بر بنده ای ظلم می کند که یاوری جز من برای خود نمی یابد.

740 : امام صادق علیه السلام فرمود :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : به راستی که من هفت گروه را لعنت می فرستم که آنان را خداوند و هر پیامبری که دعایش مورد اجابت است لعنت نموده اند . عرض شد : آنان چه کسانی هستند ای رسول خدا ؟ فرمود : آنکه بر کتاب خدا چیزی بیفزاید و آنکه قضا و قدر الهی را تکذیب کند و آنکه با سنت من مخالفت ورزد و آنکه درباره عترت من آنچه را که خداوند حرام ساخته برای خود حلال بشمرد( حق عترت مرا نادیده گیرد و به آنان ستم کند) و کسی که با سرکشی قدرت یافته تا کسانی را که خداوند آنان را خوار نموده و به عزت برساند و کسانی را که خداوند آنان را عزیز دانسته به ذلت بکشاند و کسی که غنائم مسلمین را برای خود برگیزند و مالک آنها شده و آنها را به خود نسبت دهد و کسی که حلال خدای عزوجل را حرام سازد.



78 – باب وجوب اصلاح نمودن و بازگرداندن دادخواهی ها به سوی صاحبان آنها و اینکه در توبه، بازگرداندن حق شرط است و در صورتی که ستم کننده از این کار عاجز بود باید برای ستمدیده طلب مغفرت کند

741 : امام باقر علیه السلام فرمود :
ظلم سه گونه است : ظلمی که خداوند آن را می بخشاید و ظلمی که خداوند آن را نمی بخشد و ظلمی که خداوند آن را رها نمی کند ( و پیگیری می کند) اما ظلمی که خداوند آن را نمی بخشد شرک است و اما ظلمی که آن را می بخشد ظلمی است که شخص بین خود و خدایش به خویشتن می کند و اما ظلمی که خداوند آن را وا نمی گذارد و پیگیری می کند ظلمی است که بندگان در وام دادن و وام خواستن ( و معاملات) به یکدیگر روا می دارند.

742 : روایت گذشته را مرحوم شیخ صدوق (ره) روایت فرموده با این تفاوت که در آن جمله زیر را اضافه دارد که حضرت فرمود :
آنچه را که ستمدیده از دین ستمگر می گیرد بسی بیشتر از چیزی است که ستمگر از دنیای ستمدیده می ستاند.

743 : پیرمردی از نخع گوید : به امام باقر علیه السلام عرض کردم :
من پیوسته از زمان حجاج تا کنون والی و کارگزار بوده ام آیا برای من نیز توبه ای هست؟( آیا توبه ام پذیرفته می شود ؟ ) حضرت سکوت نمود و من دوباره پرسشم را تکرار کردم. حضرت فرمود : خیر مگر اینکه حق هر صاحب حقی را به او بازگردانی.

744 : ابی بصیر گوید : از امام باقر علیه السلام شنیدم که فرمود :
کسی که با ظلم و ستم از مال برادر خود بخورد و آن را به او باز نگرداند در روز قیامت پاره ای از آتش را می خورد.

745 : امام صادق علیه السلام فرمود :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : هر کس به کسی ستمی کند و او را از دست بدهد(دیگر به او دسترسی نداشته باشد) پس باید برای آن مظلوم از خداوند طلب مغفرت و بخشایش کند و همین طلب مغفرت کفاره ستمی که بر او نموده می گردد.

746 : امام باقر علیه السلام فرمود :
رسول خدا فرموده است : کسی که قسمتی از مال مؤمنی را به ناحق غصب کند و برای خود بگیرد پیوسته خداوند از او روی گردان است و اعمالی را که او انجام می دهد (حتی) اعمال نیک و خیر او را بد می داند و آنها را در حسنات و نیکی های او ثبت نمی کند تا زمانی که توبه کند و مالی را که به ناحق گرفته به صاحبش برگرداند.



79 – باب مشروط بودن توبه کسی که مردمان را گمراه نموده به اینکه آنان را به سوی حق بازگرداند

747 : امام صادق علیه السلام فرمود :
در زمانهای نخستین مردی بود که دنیا را از راه حلال طلب کرد و به آن نرسید و از راه حرام آن را جست اما باز هم به آن نرسید ، پس شیطان به نزد او آمد و گفت : آیا تو را به چیزی رهنمون سازم که به سبب آن هم دنیایت زیاد شود و هم پیروانت ؟ مرد گفت :آری.شیطان گفت : دین تازه ای به وجود بیاور و مردم را به سوی آن فراخوان. آن مرد چنین کرد و مردم نیز به وی پاسخ مثبت دادند و از او فرمانبرداری نمودند و او به دنیا رسید.
پس از چندی به فکر فرو رفت و با خود گفت : این چه کاری بود که دین نو به وجود آوردم و مردم را به سوی آن خواندم؟! گمان نمی کنم توبه ام پذیرفته شود مگر اینکه آنانی را که به این دین ساختگی دعوت کرده ام بیاورم و از این دین برگردانم ، پس اصحاب خود را که دعوت او را اجابت نموده بودند فرا خواند و به آنان گفت : دینی که شما را به سوی آن خواندم دین باطلی بود و آن را من خود به وجود آوردم. آنان گفتند : تو دروغ می گویی، این دین حق است ولی تو در دین خود به شک افتاده ای، و از پیش وی بیرون رفتند. پس چون چنین دید به زنجیری پناه برد و بر آن میخی کوفت سپس آن را به گردن انداخت و گفت: این زنجیر را نمی گشایم مگر اینکه خدای عزوجل توبه ام را بپذیرد.
خداوند عزوجل نیز به پیامبری از پیامبرانش وحی فرستاد که : به وی بگو: به عزتم سوگند اگر به قدری مرا بخوانی که مفصلهایت از هم جدا شوند دعایت را اجابت نمی کنم مگر اینکه آن کسانی را که به دعوت تو گمراه شدند و در گمراهی مردند برگردانی و از عقیده باطل خود بازگردند.

747 : امام رضا علیه السلام از پدران بزرگوارش روایت فرمود :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : راستی که خداوند همه گناهان را می بخشد به جز گناه کسی که دین جدیدی به وجود آورده و کسی که مزد کارگری را به زور و ستم برای خود گرفته است و کسی که آزاده ای را فروخته است( انسانی آزاد و غیر اسیر را به فروش رسانده است ) .

استاد;764538 نوشت:
باب تحریم ظلم

با سلام و احترام جناب استاد

با توجه به مذمت شدید در روایات ، در باب ظلم به سایرین ، سوالی پیش میاد:

اگر فردی از روی جهل به دیگری ستمی روا داشت و حال یا به ان فرد دسترسی نداشت و یا حلالیت طلبی مستقیم ، موجب حادث شدن مشکلات دیگری بود ، با این حال امیدی به بخشش بصرف استغفار و توبه به درگاه خداوندی ، بابت ان ظلم میباشد؟ یا حتما باید بصورت مستقیم حلالیت گرفت؟

مولکول 68;764557 نوشت:
با سلام و احترام جناب استاد

با توجه به مذمت شدید در روایات ، در باب ظلم به سایرین ، سوالی پیش میاد:

اگر فردی از روی جهل به دیگری ستمی روا داشت و حال یا به ان فرد دسترسی نداشت و یا حلالیت طلبی مستقیم ، موجب حادث شدن مشکلات دیگری بود ، با این حال امیدی به بخشش بصرف استغفار و توبه به درگاه خداوندی ، بابت ان ظلم میباشد؟ یا حتما باید بصورت مستقیم حلالیت گرفت؟


سلام علیکم و رحمة الله
ظلم به دیگران دو گونه است:
1-جنبه مالی دارد ، در شرایطی که شما ترسیم کردید باید سعی کند به خود فرد مورد ظلم واقع شده یا وراث آن(در صورت وفات آن فرد) مال را برگرداند،هر چند به صورت ناشناس. اگر به هیچ وجه امکان نداشت با اجازه حاکم شرع رد مظالم دهد.
2-جنبه مالی ندارد، در شرایطی که شما بیان کردید می بایست علاوه بر توبه و استغفار ،به نیت آن فرد آنقدر کار خیر انجام دهد(مثل صدقه دادن،قرآن خواندن،نماز برای اموات وی خواندن و .....)تا احتمال قوی دهد اگر او مطلع می شد حلالش می کرد.
موفق و موید باشید.



80– باب تحریم راضی بودن به ظلم و یاری کردن ستمگر و عذر آوردن و توجیه کردن ظلم او

749 : امام صادق علیه السلام فرمود :
کسی که برای ظلم ظالمی بهانه آورد (او را در ظلم کردنش معذور دارد) خداوند کسی را بر او مسلط می سازد که به وی ظلم کند پس چنین کسی اگر دعا کند خداوند دعایش را بر آورده نمی سازد و بر ستمی که می بیند به او اجر و پاداشی نمی دهد.

750 : امام صادق علیه السلام در وصیتش به اصحاب خود فرمود :
و بر حذر باشید از اینکه ستمکاری را بر علیه مسلمان مظلومی یاری کنید که اگر چنین کنید آن مظلوم شما را نفرین می کند و دعایش درباره شما اجابت می شود، همانا پدر ما رسول خدا صلی الله علیه و اله می فرمود : به راستی که دعای مسلمان مظلوم برآورده می شود، و باید برخی از شما برخی دیگر را یاری کند زیرا پدر ما رسول خدا صلی الله علیه و اله می فرمود : یاری کردن مسلمانی، پاداشش بهتر و بزرگتر از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجدالحرام است.

751 : امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش روایت فرمود که :
در وصیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله به علی علیه السلام آمده است : ای علی! بدترین مردمان کسی است که آخرتش را به دنیایش بفروشد و بدتر از او کسی است که آخرتش را به دنیای دیگری بفروشد.

752 : عبدالله بن سنان گوید :
از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود : کسی که ظالمی را بر علیه مظلومی یاری کند پیوسته خداوند از او خشمگین است تا اینکه دست از یاری او بردارد.

753 : امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :
برای مردان ستمگر سه نشانه وجود دارد: با نافرمانی کردن بر مافوق خود ستم میکند و با غلبه و چیره شدن بر زیر دست خود ستم روا می دارد و ستمکاران را یاری و پشتیبانی می کند.



81 – باب تحریم پیروی کردن از آن خواهش نفسانی که مخالف شرع است


754 : ابی محمد وابشی گوید :
از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود : همانگونه که از دشمنانتان حذر می کنید از خواهشهای نفسانی خود حذر کنید زیرا هیچ چیزی برای مردان دشمن تر از پیروی خواهشهای نفسانی و درو شده های زبانها نیست.

755 : امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :
من از دو چیز بر شما ترسانم : یکی پیروی از خواهش نفس و دیگری درازی آرزو، اما پیروی خواهش نفس ؛ زیرا آدمی را از راه حق باز می دارد و اما درازی آرزو؛ زیرا آخرت را فراموش انسان می سازد.

756 : عبدالرحمن بن حجاج گوید :
امام رضا علیه السلام به من فرمود : از اوج گرفتن و بالا رفتنی که آسان است بپرهیزید آنگاه که سراشیبی آن دشوار باشد- و فرمود: - نفس و خواهش نفس را به حال خود وامگذار زیرا خواسته نفس در هلاکت آن است و به حال خود گذاردن نفس با آنچه که دوست دارد مایه آزار نفس است و بازداشتن نفس از پرداختن به آنچه که دوست می دارد دوای نفس است.






82 – باب وجوب اقرار نمودن و اعتراف کردن شخص گناهکار در پیشگاه خداوند به گناهان خویش و به اینکه مستحق کیفر است

757 : امام باقر علیه السلام فرمود :
به خدا سوگند که رهایی و خلاصی از (عقوبت) گناه برای کسی حاصل نمی شود مگر کسی که ( در پیشگاه خداوند) به آن اقرار و اعتراف کند – و فرمود : - پشیمانی از گناه برای توبه کفایت می کند.

758 : امام باقر علیه السلام فرمود :
به خدا سوگند که خداوند از مردمان جز دو خصلت را نخواسته است : یکی اینکه به نعمتهایی که به آنان بخشیده است اعتراف کنند تا او نیز بر نعمتهایشان بیفزاید و دیگر اینکه به گناهان خویش ( در پیشگاه او ) اقرار و اعتراف کنند تا او نیز از گناهانشان در گذرد.

759 : معاویه بن عمار گوید :
از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود : همانا سوگند به خدا که هیچ بنده ای با اصرار و پافشاری بر گناه از گناه بیرون نرفته است و هیچ بنده ای جز با اقرار و اعتراف بر گناهش از گناه خارج نگشته است.

760 : امام صادق علیه السلام فرمود :
کسی که مرتکب گناهی شده باشد پس از آن بداند که خداوند بر گناه او واقف است اگر بخواهد می تواند او را کیفر دهد و اگر بخواهد می تواند او را ببخشاید، چنین کسی اگر چه طلب مغفرت هم نکند خداوند از گناهش در می گذرد.

761 : امام صادق علیه السلام فرمود :
همانا خداوند بنده ای را که پس از ارتکاب گناهی بزرگ دست خواهش بخشایش به سوی او دراز کند دوست می دارد و بنده ای را که انجام گناهی کوچک را سبک می شمارد دشمن می دارد.

762 : امام صادق علیه السلام از پدر بزرگوارش علیه السلام و ایشان از پدران خود :
و آنان از رسول خدا صلی الله علیه و اله و ایشان از جبرئیل علیه السلام روایت فرمود که : خدای عزوجل فرموده است : کسی که مرتکب گناهی خواه کوچک یا بزرگ گردد در حالی که نداند که می توانم او را عذاب کنم یا ببخشایم هرگز آن گناه را بر او نمی بخشم و کسی که گناهی کوچک یا بزرگ را مرتکب شود و بداند که عذاب نمودن یا چشم پوشی از او در دست من است از گناهش در می گذرم و او را می بخشایم .

763 : امام باقر علیه السلام فرمود :
همانا خداوند مردی صحرانشین را به خاطر دو جمله که در دعایش به خداوند عرض کرد ، آمرزید آن دو جمله این بود : ( خداوندا اگر مرا عذاب کنی من سزاوار عذابم و اگر بر من ببخشایی تو اهل بخششی) خداوند نیز او را بخشید .

764 : امام صادق علیه السلام فرمود :
پیامبر صلی الله علیه و اله فرموده است : خداوند عزوجل فرمود :کسی که مرتکب گناهی شود پس بداند که عذاب کردن و عفو کردنش تنها به دست من است ، او را مشمول عفو خود قرار می دهم .



83 – باب وجوب پشیمانی بر گناهان

765 : امام صادق علیه السلام فرمود :
کسی که نیکو کاری اش او را شادمان کند و بدی اش وی را بد حال گرداند چنین کسی مؤمن است .

766 : امام صادق علیه السلام فرمود :
به راستی که (گاه باشد که) مردی مرتکب گناهی می شود پس خداوند او را به سبب گناهش وارد بهشت می کند – راوی گوید: - عرض کردم : خداوند او را به سبب گناه وارد بهشت می کند؟!فرمود : آری، او کسی است که گناه می کند ولی پیوسته از گناهش ترسان است و از خود (به خاطر گناهکاری اش) نفرت دارد ، پس خداوند به او رحم می آورد و او را وارد بهشت می سازد.

767 : امام صادق علیه السلام فرمود :
امیر المؤمنین علیه السلام فرموده است : همانا پشیمانی از بدی، آدمی را به سوی ترک بدی فرا می خواند.

768 : ابان بن تغلب گوید : از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود :
هیچ بنده ای نیست که مرتکب گناهی شود پس از آن پشیمان گردد جز اینکه خداوند او را می بخشاید پیش از اینکه طلب آمرزش کند و هیچ بنده ای نیست که خداوند نعمتی به او ببخشد پس بشناسد که این نعمت از جانب خداست جز اینکه خداوند پیش از اینکه او شکر خدای را به جا آورد او را مشمول آمرزش خویش قرار می دهد.

769 : امام باقر علیه السلام فرمود :
از الفاظ رسول خدا صلی الله علیه و اله است که فرمود : پشیمانی توبه است.

770 : امام باقر علیه السلام فرمود :
پشیمانی از گناه برای توبه کفایت می کند.

771 : امام باقر علیه السلام فرمود :
امام سجاد علیه السلام فرموده است : چهار چیز است که در هر کسی باشد ایمانش کامل و گناهانش پاک و آمرزیده می گردد: کسی که به خاطر خدا به آنچه که ( به آن عهد و پیمانی که ) برای مردم بر خود قرار داده است وفا کند، و زبانش با مردم راست بگوید ، و از هر زشتی در نزد خدا و مردم شرم کند، و با اهل و خانواده خود خوش اخلاق باشد .

772 : حسین بن سلیمان زاهدی گوید :
از ابا جعفر طایی واعظ شنیدم که می گفت : از وهب بن منبه شنیدم که می گفت : در زبور حضرت داود علیه السلام چند سطر خواندم که برخی از آنها را حفظ نموده و برخی را فراموش کرده ام از جمله از آنچه حفظ کرده ام گفتار خدای تعالی است که فرمود : ای داود ! آنچه می گویم از من بشنو و حق را می گویم : هر کسی به نزد من آید در حالی که از گناهانی که به وسیله آنها نافرمانی ام نموده شرمگین باشد آن گناهان را بر او می بخشایم و آن گناهان را از خاطر دو فرشته نگهبان او فراموش می سازم .



84 – باب وجوب پنهان کردن گناهان و تحریم آشکارا گناه کردن

773 : عباس بنده امام رضا علیه السلام گوید :
از امام رضا علیه السلام شنیدم که فرمود : آن کس که پوشاننده نیکی خود باشد آن نیکی با هفتاد نیکی برابری می کند و آن کس که آشکارا بدی می کند به خود واگذارده شده است و آن کس که پوشاننده بدی است مورد غفران و بخشش الهی است .

85 – باب وجوب استغفار از گناه و مبادرت به استغفار نمودن پیش از اینکه هفت ساعت از گناه بگذرد

774 : فضیل بن عثمان مرادی گوید : از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : ( در مواجهه با عمل) چهار حالت وجود دارد که پس از رفتار به آن چهار حالت تنها کسی که تیره روز و شقاوتمند است به فرمان خدای تعالی به هلاکت می رسد : بنده ای قصد می کند که کار خیری انجام دهد پس آ را انجام می دهد پس اگر انجام نداد خداوند به خاطر نیت نیکویش برای او یک نیکی ثبت می کند و اگر آن را انجام داد برایش ده نیکی می نویسد و بنده ای قصد می کند که بدی کند پس اگر آن بدی را به جا نیاورد چیزی بر علیه او نوشته نمی شود و اگر آن بدی را انجام داد تا هفت ساعت مهلت داده می شود و فرشته ای که نیکی ها را می نگارد به فرشته دیگر که نگارنده بدیها و همان فرشته سمت چپ است می گوید : شتاب مکن امید است که این بنده در پی بدی اش نیکی ای انجام دهد و با نیکوکاری اش بدی را محو و نابود کند زیرا خدای عزوجل می فرماید : ( همانا نیکی ها بدیها را از بین می برد) یا شاید استغفار کند زیرا اگر بگوید : ( استغفر الله الذی لا اله الا هو عالم الغیب و الشهاده العزیز الحکیم الغفور الرحیم ذالجلال و الاکرام و اتوب الیه) بر علیه او چیزی نوشته نمی شود ، و اگر هفت ساعت بگذرد و در پی بدی اش نه کار نیکی انجام دهد و نه استغفار کند فرشته ای که نگارنده نی کی هاست به نویسنده بدیها گوید : بر علیه این تیره روز محروم از رحمت بنویس.

775 : امام صادق علیه السلام فرمود :
کسی که کار بدی انجام دهد هفت ساعت از روز به او مهلت داده می شود پس اگر سه مرتبه بگوید : ( استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم و اتوب الیه ) آن بدی بر او نوشته نمی­شود .

776 : احمد بن محمد بن خالد از ده ای از شیعیان روایت کند و آنان این حدیث را به معصوم علیه السلام رسانده اند ، گفته اند که :
معصوم علیه السلام فرمود : برای هر چیزی (دردی) دوایی هست و دوای گناهان استغفار نمودن است .

777 : زراره گوید : از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود :
به راستی که هرگاه بنده مرتکب گناهی شود از صبحگاهان تا شامگاه به او فرصت داده می شود پس اگر از خداوند طلب مغفرت نمود چیزی بر علیه او نوشته نمی شود.

778 : امام صادق علیه السلام فرمود :
هرگاه بنده مؤمن مرتکب گناهی گردد خداوند به او هفت ساعت مهلت می دهد پس اگر از خداوند طلب بخشش نمود چیزی بر علیه او نوشته نم شود و اگر هفت ساعت گذشت و او استغفار نکرد یک گناه بر او نوشته می شود .

779 : حفص گوید : از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود :
هیچ مؤمنی نیست که مرتکب گناهی شود جز اینکه خداوند هفت ساعت از روز را به او فرصت می دهد پس اگر توبه کرد چیزی بر علیه او نوشته نمی شود و اگر توبه نکرد یک گناه برایش نوشته می شود ، پس از این عباد بصری به خدمت امام صادق علیه السلام رسید و عرض کرد : به ما خبر رسیده است که شما فرموده اید : هیچ بنده ای نیست که ....حضرت فرمود : خیر من چنین نگفته ام بلکه گفته ام : هیچ مؤمنی نیست که .

780 : امام صادق علیه السلام فرمود :
وقتی که این آیه نازل شد که می فرماید : ( آن کسانی که هرگاه کار زشتی انجام می دهند یا هر گاه به خود ستمی می کنند خدای را به یاد می آورندو از او طلب بخشش گناهانشان را می نمایند ) ابلیس به بالای کوه ثور واقع در مکه رفت و با بلندترین صدایش شیطانهایش را فریاد زد پس همگی گرد آمدند ، پس گفت : چه کسی برای این آیه چاره ای می اندیشد ؟ پس هر یک از شیاطین برخاسته و سخنی گفتند و ابلیس راه حل آنها را نپذیرفت تا اینکه وسوسه گر خناس برخاسته و گفت : من چاره ساز این آیه ام . گفت : به وسیله چه چیزی؟ گفت : به مردمان وعده می دهم و در دل آنان آرزو می افکنم ( آرزومندشان می کنم) تا در گناه بیافتند پس هنگامی که در گناه افتادند استغفار را از یادشان می برم پس ابلیس رأی او را پسندید و تا روز قیامت کار این آیه را به او سپرد.

781 : امام محمد باقر علیه السلام فرمود :
از رسول خدا صلی الله علیه و اله درباره بهترین بندگان پرسیده شد ، حضرت فرمود : بهترین بندگان کسانی هستند که هنگامی که نیکی می کنند شادمان می شوند و هنگامی که بدی می کنند استغفار می کنند و هنگامی که به آنان عطا می شود شکر آن را به جای می آورند و هنگامی که گرفتار می شوند صبر پیشه می کنند و هنگامی که خشمگین می شوند می بخشایند .

782 : امام صادق علیه السلام فرمود :
هیچ مؤمنی نیست که در شبانه روز مرتکب چهل گناه کبیره شود و پس از آن با حالت پشیمانی بگوید : ( استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم بدیع السموات و الارض ذاالجلال و الاکرام و اسأله ان یتوب علی ) جز اینکه خداوند بر او می بخشاید- سپس فرمود : - در کسی که هر شبانه روزی مرتکب چهل گناه کبیره شود خیری نیست .

783 : امام صادق علیه السلام فرمود :
هرگاه خداوند عزوجل خیر بنده گنه کاری را بخواهد پس از گناهانش از او انتقام می کشد و استغفار را به او یادآوری می کند و هرگاه خدای عزوجل برای بند گنه کارش بد بخواهد پس از گناهش به او نعمتی می بخشد و استغفار را فراموش وی می سازد و این حالت را طولانی می کند و معنای گفتار خدای عزوجل همین است که می فرماید : ( اندک اندک آنان را از جایی که نمی دانند به شقاوت می رسانیم ) یعنی به وسیله نعمتهایی که در هنگام گناهانشان به آنان می دهیم .

784 : امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش روایت فرمود که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : هر دردی دوایی دارد و دوای گناهان استغفار کردن است .

785 : عبدالله بن محمد جعفی گوید :
از امام باقر علیه السلام شنیدم که فرمود : رسول خدا صلی الله علیه و اله و استغفار برای شما به منزله دو قلعه و حصار محکم در برابر عذاب الهی بودند ، بزرگترین این دو حصار ( رسول خدا صلی الله علیه و اله ) درگذشت و استغفار باقی مانده است پس زیاد استغفار کنید زیرا استغفار پاک کننده گناهان است، خدای عزوجل فرموده است : ( ای پیامبر تا زمانی که تو در میان آنان هستی خداوند ایشان را عذاب نخواهد کرد و تا زمانی که آنان از خداوند طلب مغفرت می کنند خداوند عذاب کننده آنان نخواهد بود ) .

786 : اسماعیل بن سهل گوید :
به خدمت امام جواد علیه السلام نوشتم که : به من چیزی بیاموز که هر گاه آن را بگویم در دنیا و آخرت با شما باشم . حضرت با خط شریف خود که آن را می شناختم نوشت : سوره مبارکه (انا انزلناه) را زیاد تلاوت کن و دو لب خود را با گفتن استغفار تر کن (نیروی تازه بخش) .

787 : امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش روایت فرمود که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : خوشا به حال کسی که در روز قیامت در نامه عملش زیر هر گناهی ( استغفرالله) بیابد.

788 : شعبی گوید : از علی علیه السلام شنیدم که فرمود :
شگفت آور است کسی که در حالی که ( پاک کننده) همراه اوست باز هم ناامید می شود . پرسیده شد : پاک کننده چیست ؟ فرمود : استغفار .

789 : امام صادق علیه السلام از پدر و جد بزرگوارش روایت فرمود که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : فرشته سمت راست بر فرشته سمت چپ امیر است پس هرگاه بنده ای گناهی کند فرشته سمت راست به سمت چپی گوید : شتاب مکن و او را هفت ساعت مهلت ده . پس اگر هفت ساعت بگذرد و او استغفار نکند به فرشته سمت چپ گوید : بنویس، چقدر بنده کم حیایی است!

790 : امام رضا علیه السلام از پدران بزرگوارش:
روایت فرمود که : امیر المؤمنین علیه السلام فرموده است : به وسیله استغفار خود را خوش بو کنید ، مبادا بوی بد گناهان شما را رسوا کند .

791 : امام صادق علیه السلام از پدر بزرگوارش روایت فرمود که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : چهار چیز هست که هر کس آنها را دارا باشد او در نور پر عظمت الهی قرار دارد: کسی که حافظ و نگهدار کار او شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت من باشد . کسی که هرگاه مصیبتی به او برسد بگوید : ( انالله و انا الیه راجعون)، و کسی که هرگاه خیری به او برسد بگوید : ( الحمد لله رب العالمین )، و کسی که هرگاه مرتکب خطا و گناهی شود بگوید : ( استغفر الله و اتوب الیه ) .

استاد;765437 نوشت:
امام صادق علیه السلام فرمود :
هیچ مؤمنی نیست که در شبانه روز مرتکب چهل گناه کبیره شود و پس از آن با حالت پشیمانی بگوید : ( استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم بدیع السموات و الارض ذاالجلال و الاکرام و اسأله ان یتوب علی ) جز اینکه خداوند بر او می بخشاید- سپس فرمود : - در کسی که هر شبانه روزی مرتکب چهل گناه کبیره شود خیری نیست .

بسمه العلیم

عرض سلام و ادب

استاد گرامی ظاهرا انتهای حدیث ابتدای آن را نقض می کند.

اگر برای کسی که در روز چهل گناه کبیره انجام دهد خیری نیست چگونه موفق به ذکر استغفار می شود؟

یا مقصود این است که اگر آن شخص توبه و استغفار کند بخشیده می شود اما چون در او خیری باقی نمی ماند موفق به استغفار نمی گردد؟

با تشکر



86 – باب وجوب توبه نمودن از همه گناهان و تصمیم بر اینکه هرگز به گناه باز نگردد

792 : معاویه بن وهب گوید : از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود :
هرگاه بنده توبه ای خالص و پاک کند خداوند او را دوست می دارد و در دنیا و آخرت (گناهان وی را) بر او می پوشاند، -راوی گوید : - عرض کردم : چگونه بر او می پوشاند؟ فرمود : گناهانی را که دو فرشته بر علیه او نوشته اند فراموششان می سازد و به اعضای بدنش وحی می فرستد که گناهان او را پوشیده کنید و به مکانهایی از زمین که در آنجا مرتکب گناه شده است وحی می کند که گناهانی را که بر روی تو انجام داده است پنهان دارید، پس او زمانی که خدای را ملاقات می کند شاهدی بر علیه او نیست که بر گناهانش گواهی دهد.

793 : محمد بن مسلم از امام صادق یا امام باقر علیهما السلام روایت نمود که حضرت درباره گفتار خدای عزوجل که می فرماید :
(پس کسی که او را موعظه ای از جانب پروردگارش آمد و او باز ایستاد پس آنچه که گذشته است برای اوست (به نفع اوست) )فرمود : مراد از موعظه، توبه است .

794 : ابی بصیر گوید : به امام صادق علیه السلام عرض کردم :
مراد این آیه چیست که می فرماید : ( ای کسانی که ایمان آورده اید به سوی خداوند توبه کنید توبه ای پاک و خالص) فرمود : مراد آن گناهی است که شخص هرگز به آن بازگشت نمی کند و تا ابد مرتکب آن نمی شود، عرض کردم : کدامیک از ماست که به انجام گناه باز نگردد؟ فرمود : ای ابا محمد! راستی که خداوند از بندگانش آن بنده ای را که آزموده شده و بسیار توبه کننده است را دوست می دارد.

795 : ابی الصباح کنانی گوید : از امام صادق علیه السلام درباره گفتار خداوند پرسیدم که می فرماید :
( ای کسانی که ایمان آورده اید به سوی خداوند توبه کنید توبه ای پاک و خالص ) فرمود : توبه خالص این است که بنده از گناه خویش توبه کند سپس دیگر آن گناه را مرتکب نشود . محمد بن فضیل گوید : از امام رضا علیه السلام همین پرسش را نمودم حضرت فرمود : بنده از گناه توبه کند سپس دیگر به آن گناه باز نگردد و دوست داشتنی ترین بندگان در نزد خداوند بندگانی هستند که بسیار آزموده شده و توبه کننده اند .

796 : ابن ابی عمیر از یکی از اصحاب ما روایت کند که امام معصوم علیه السلام فرمود :
به راستی که خداوند به توبه گنندگان سه خصلت عطا کرده است که اگر یکی از آنها را به همه اهل آسمانها و زمین عطا کند به وسیله آن نجات می یابند : یکی گفتار خدای عزوجل : (همانا خداوند توبه کنندگان و پاکیزگان را دوست می دارد) پس کسی که خداوند دوستش می دارد به عذاب الهی گرفتار نمی شود . و دیگری گفتار خداوند : ( پس ببخشا بر کسانی که توبه کردند و راه تو را پیروی نمودند و آنان را از عذاب دوزخ نگاه دار ) و آایت بعد از این آیه، و دیگری گفتار خداوند : (مگر آن کسی که توبه کرد و ایمان آورد و کردار شایسته نمود پس آنان کسانی هستند که خداوند بدیهایشان را به نیکی بدل می کند ) .

797 : ابی عبیده گوید : از امام باقر علیه السلام شنیدم که فرمود :
همانا شادمانی خداوند تبارک و تعالی به سبب توبه بنده اش بسیار بیشتر از شادمانی کسی است که مرکب و توشه خود را در شبی تاریک گم کرده و سپس آن را یافته است پس خداوند به خاطرتوبه بنده اش شادمانی اش از شادمانی چنین کسی در هنگام یافتن مرکب خود بیشتر است .

798 : امام صادق علیه السلام فرمود :
راستی که خداوند عزوجل به خاطر توبه بنده مؤمنش شادمان می شود همانند شادمانی یکی از شما زمانی که گمشده خود را می یابد.

799 : جابر گوید : از امام باقر علیه السلام شنیدم که فرمود :
آن کس که از گناه توبه کند مانند کسی است که گناهی ندارد و آن کس که استغفار می کند ولی بر گناه خویش پا برجاست مانند کسی است که مسخره کننده است (خویش را به مسخره و ریشخند گرفته است ) .

800 : ابی بصیر گوید : از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود :
خداوند به داود پیامبر علیه السلام وحی فرستاد که : ای داود ! همانا بنده مؤمن من هرگاه مرتکب گناهی شود سپس بازگردد و از آن گناه توبه کند و هر وقت به یاد آن گناه می افتد از من شرم کند ، او را می بخشایم و فرشتگان نگاهبان او را به فراموشی می اندازم و آن گناهش را به حسنه و نیکی بدل می کنم و ( از این کار) باکی ندارم و من مهربان ترین مهربانانم.

801 : امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :
کسی که توبه کند خداوند توبه اش را می پذیرد و به اعضای بدنش دستور داده می شود که بر گناه او پرده ای بکشید و به جای جای زمین فرمان داده می شود که بر گناه او سرپوش بگذارید و فرشتگان نگاهبان او آنچه را که بر علیه او نوشته اند فراموش می کنند .

802 : امام صادق علیه السلام از پدران خویش روایت فرمود که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : به راستی که برای خداوند از روزی اش ( که به مردمان می بخشد ) زیادتی و فزونی وجود دارد که آن زیادتی را به هر کس از مخلوقش که بخواهد عطا می کند و خداوند هر سپیده دم دست خود را برای کسی که در شبانگاه مرتکب گناهی شده می گشاید (که ببیند) آیا توبه کرده است تا اورا ببخشاید ؟ و هنگام غروب آفتاب نیز برای کسی که در روز گناهی انجام داده است دست خود را می گشاید ( که ببیند ) آیا توبه نموده است تا او را ببخشاید ؟

803 : امام صادق علیه السلام درباره گفتار خداوند که می فرماید :
( سپس توبه آنان را پذیرفت ) فرمود : این توبه ( از جانب خداوند به معنای ) پذیرفتن توبه است .

804 : امام رضا علیه السلام از پدران بزرگوارش روایت فرمود که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : مثل مؤمن در نزد خداوند تعالی همانند فرشته مقرب است و مؤمن در پیشگاه خداوند از فرشته مقرب نیز بزرگتر و برتر است و هیچ چیز در نزد خداوند تعالی از مرد و زن با ایمانی که توبه کننده باشند محبوبتر نیست .

805 : امام رضا علیه السلام از پدران بزرگوارش روایت فرمود که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : آن کس که از گناه توبه کند همانند کسی است که گناهی نکرده است .

806 : امام صادق علیه السلام فرمود :
هیچ خیری در دنیا نیست مگر برای دو مرد : یکی مردی که در هر روز بر نیکوکاری اش بیفزاید و دیگری مردی که گناه خویش را با توبه نمودن جبران کند ، و او کجا و توبه کجا؟ به خدا سوگند اگر به قدری سجده کند که گردنش قطع شود خداوند از او نمی پذیرد مگر به سبب ولایت ما اهل بیت .

807 : امام رضا علیه السلام از پدرانش علیهم السلام روایت فرمود که :
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرموده است : به نعمتهای خداوند که پروردگار شماست اعتراف و اقرار کنید و از همه گناهانتان به درگاه خداوند توبه آورید زیرا خداوند بندگان شکرگزار خود را دوست می دارد .

حبیبه;765445 نوشت:
بسمه العلیم

عرض سلام و ادب

استاد گرامی ظاهرا انتهای حدیث ابتدای آن را نقض می کند.

اگر برای کسی که در روز چهل گناه کبیره انجام دهد خیری نیست چگونه موفق به ذکر استغفار می شود؟

یا مقصود این است که اگر آن شخص توبه و استغفار کند بخشیده می شود اما چون در او خیری باقی نمی ماند موفق به استغفار نمی گردد؟

با تشکر


سلام علیکم و رحمة الله
مقصود اینست که حتی برای کسی که در روز چهل گناه کبیره انجام دهد نیز راه توبه هست و اگر واقعا پشیمان شود مشمول رحمت الهی می گردد.انتهای حدیث نیز این ذهنیت را که گناه کردن و توبه کردن آسان است را از بین می برد و چنین می فرماید: در کسی که هر شبانه روزی مرتکب چهل گناه کبیره شود خیری نیست .





87 –
باب وجوب خالص بودن توبه و شرایط آن

808 : محمد بن احمد بن هلال گوید :
از امام هادی علیه السلام پرسیدم که : توبه نصوح (خالص) چیست ؟ حضرت در پاسخ من نوشت : اینکه باطن و درون ( در مقام توبه ) همانند ظاهر باشد و بلکه باطن از ظاهر برتر باشد .

809 : امام صادق علیه السلام فرمود :
توبه پاک و خالص آن است که باطن مرد ( در مقام توبه ) همانند ظاهرش و برتر از ظاهرش باشد .

810 : شیخ صدوق (ره)گوید : روایت شده است که :
توبه خالص آن است که مرد از گناهی توبه کند و قصد کند که دیگر هرگز به سوی آن گناه باز نگردد .

811 : از امیر المؤمنین علیه السلام روایت شده است که کسی در حضور ایشان گفت :
استغفر الله . حضرت فرمود : مادرت به عزایت بنشیند آیا می دانی استغفار چیست ؟ استغفار مرتبه برتران است و آن اسمی است که بر شش معنا ثابت گردیده است : اول : پشیمانی بر آنچه که گذشته است و دوم : عزم و قصد جزمی نمودن بر اینکه هرگز به سوی گناه باز نگردد و سوم : اینکه حقوق مردم را ( که در اثر گناه تو ضایع گردیده است ) به آنان باز گردانی تا اینکه خداوند عزوجل را (با رویی)تابناک دیدار کنی و بر گردن تو گناهی نباشد و چهارم : اینکه به سوی هر امر واجبی که بر گردن تو بوده و آن را ضایع ساخته ای مصمم شوی و حق آن را به جا آوری و پنجم : اینکه تصمیم جدی بگیری که آن گوشتی را که بر اساس حرام بر بدن تو روییده است با حزن و اندوه بگذاری تا آنجا که پوست به استخوان بچسبد و بین آن دو ، گوشتی جدید بروید و ششم : اینکه بر بدن خود سختی طاعت و بندگی را بچشانی همانگونه که شیرینی معصیت را به او چشانده بودی، پس در این هنگام است که می توانی بگویی : استغفرالله (مرتبه برتر استغفار پس ازطی این مراحل است ) .

812 : کمیل بن زیاد گوید به امیر المؤمنین علیه السلام عرض کردم :
بنده مرتکب گناه می شود پس استغفار نموده و از خداوند طلب بخشایش می کند . حضرت فرمود : ای ابن زیاد ! آیا مراد تو، توبه است ؟ عرض کردم : آیا همین استغفار توبه نیست ؟ حضرت فرمود : خیر ، عرض کردم : چگونه ؟ فرمود : همانا بنده هرگاه مرتکب گناهی شود با تحریک بگوید : استغفرالله . عرض کردم : تحریک چیست ؟ فرمود : یعنی دو لب و زبان حقیقتا اراده پیروی از استغفار را داشته باشند . عرض کردم : حقیقتا یعنی چه ؟ فرمود : یعنی قلب استغفار را تصدیق کند و در نهان خود بازنگشتن به آن گناهی را که از آن استغفار نموده است را داشته باشد . عرض کردم : آیا اگر من چنین که فرمودید کنم از مستغفرین خواهم بود ؟ فرمود : خیر ؛ زیرا هنوز به اصل و ریشه استغفار نرسیده ای . عرض کردم : اصل استغفار چیست ؟ فرمود : یکی مراجعه کردن به سوی توبه نمودن از گناهی که از آن استغفار نموده ای و این اولین درجه و رتبه (عبادت کنندگان) است ، و دیگری ترک نمودن گناه، و استغفار اسمی است که برای شش معنا ثابت گردیده است – سپس حضرت حدیث گذشته را فرمود .



88 – باب استحباب روزه گرفتن روز چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه و همچنین استحباب غسل و نماز برای توبه

813 : امام صادق علیه السلام درباره گفتار خداوند عزوجل که می فرماید :
( به سوی خداوند توبه آورید (باز گردید) توبه ای ( بازگشتنی) خالص ) فرمود : توبه آوردن ( بازگشتن) به سوی خدا همان روزه گرفتن روز چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه است (یا اینکه توبه خالص توبه ای است که متعاقب روزه این سه روز واقع شود ) .

814 : امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :
گناهی که پس از آن ، مهلت به جا آوردن دو رکعت نماز به من داده شود مرا اندوهگین و بی آرام نمی سازد .

815 : امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :
هیچ بنده ای نیست که مرتکب گناهی شود پس برخیزد و طهارت گیرد و دو رکعت نماز به جای آورد و از خداوند طلب مغفرت کند جز اینکه مغفرت الهی شامل حالش می شود و بر خداوند سزاوار است که استغفار او را بپذیرد زیرا خدای سبحان فرموده است : ( و هر کس کار بدی به جای آورد یا به خویشتن ستم کند سپس از خداوند طلب مغفرت کند خداوند را آمرزنده و مهربان می یابد)

استاد;763244 نوشت:
694: ابی حمزه گوید : به امام باقر علیه السلام عرض کردم که :
برخی از اصحاب ما افترا می زنند و به مخالفین خود نسبت زنا می دهند (آیا این کار سزاوار است ؟) حضرت فرمود : نیکوتر این است که از دادن نسبت بد به آنان دست بکشند – سپس فرمود :- ای ابا حمزه ! به خدا سوگند که این مردم همگی ( در واقع) فرزندان فحشا هستند به جز شیعیان ما – سپس فرمود : - ما اصحاب خمس هستیم و آن را بر همه مردم بجز شیعیانمان حرام کرده ایم .

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی
از محضر شریفتان خواهشمندم در مورد منظور از اینکه همه مردم بجز شیعیان ما فرزندان فحشا هستند و بخصوص در مورد اصحاب خمس توضیح بفرمایید.

استاد;763251 نوشت:
695: امام صادق علیه السلام فرمود :
امیر المؤمنین علیه السلام فرموده است : ای مردم! راستی که ستم ، یاران خود را به سوی آتش رهنمون می کند و همانا اولین کسی که ستم و تعدی بر خدا نمود عناق دختر حضرت آدم علیه السلام بود پس اولین کسی هم که خداوند او را به قتل رساند همین عناق بود ، جایگاه نشستن او به اندازه یک جریب در یک جریب بود و دارای بیست انگشت بود و در هر انگشت دو ناخن همانند دو داس داشت پس خداوند بر او شیری همانند فیل و گرگی همانند شتر و کرکسی همانند قاطر را مسلط ساخت و خداوند ستمکاران را با وجود بهترین حالاتی که داشتند و امن و امانی که در آن بودند به قتل رساند.

همینطور در مورد این حدیث و اینکه ستمی که دختر آدم روا داشت چه بوده و در مورد این توصیفات و منظور از آنها هم اگر توضیح بفرمایید بسیار ممنون خواهم شد

با تقدیم احترام و سپاس

یکی دیگه.;766297 نوشت:
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی
از محضر شریفتان خواهشمندم در مورد منظور از اینکه همه مردم بجز شیعیان ما فرزندان فحشا هستند و بخصوص در مورد اصحاب خمس توضیح بفرمایید.

سلام علیکم
بر فرض صحت سند این حدیث، توضیح حدیث اینست که:
در جنگهایی که بین مسلمین و غیر مسلمین در می گرفت غنائمی به دست مسلمین می افتاد که از جمله ی آن غنائم اسیران و کنیزان بودند که باید پول خمس آنان به ائمه علیهم السلام پرداخت می گردید، ولی بسیاری از مسلمین بدون پرداخت خمس،آنان را مورد تملک و تصرف قرار می دادند و از آنان کودکانی متولد می گردید و این حدیث نظر به چنین کودکانی دارد.
از نظر ادبیات عرب ((ال)) در ((الناس)) ال عهد می باشد.

یکی دیگه.;766297 نوشت:
همینطور در مورد این حدیث و اینکه ستمی که دختر آدم روا داشت چه بوده و در مورد این توصیفات و منظور از آنها هم اگر توضیح بفرمایید بسیار ممنون خواهم شد

در مورد آن ستم متاسفانه جستجوی بنده نتیجه ای نداشت.آن توصیفات را هم می توان بدون تأویل دانست و هم برایشان تأویلاتی ذکر کرد.البته تأویل باید دلیل داشته باشد.
از جمله تأویلات می توان به قدرت های نفسانی داشتن آن زن اشاره کرد و منظور از آن اوصاف را قدرت های نفسانی خارق العاده دانست.
این تمثیلات و تأویلات معمولا وقتی رخ می دهند که مخاطب احادیث معصومین علیهم السلام افراد با فهم و درکهای نه چندان بالا بوده اند.لذا معصومین علیهم السلام به قدر فهمشان سخن می گفته اند.



89 – باب جواز دوباره توبه کردن و صحت این توبه در صورتی که شرایط آن را به جای آورد اگر چه شکستن آن توبه تکرار گردد

816 : امام باقر علیه السلام به محمد بن مسلم فرمود :
ای محمد بن مسلم! گناهان مؤمن هر گاه از آنها توبه کند آمرزیده می شود ، پس مؤمن باید برای آنچه که بعد از توبه و مغفرت آغاز می کند عمل کند . هان، به خدا سوگند که توبه جز برای اهل ایمان نیست .محمد بن مسلم گوید : عرض کردم : پس اگر بعد از توبه و استغفار از گناهان، دوباره به گناه باز گردد و دوباره توبه کند چگونه است؟ فرمود : ای محمد بن مسلم! آیا تو می پنداری بنده مؤمنی که بر گناهش پشیمان می گردد و از آن استغفار و توبه می کند خداوند توبه اش را نمی پذیرد ؟ عرض کردم : آخر او این کار را بارها انجام داده است گناه می کند سپس توبه و استغفار می کند . حضرت فرمود : تا زمانی که مؤمن با استغفار و توبه به سوی خداوند باز می گردد خداوند نیز با مغفرتش به سوی او می آید و راستی که خداوند آمرزنده مهربان است ، توبه را می پذیرد و از گناهان در می گذرد پس بر حذر باش از اینکه مؤمنین را از رحمت خداوند مأیوس کنی .

817 : امام صادق علیه السلام فرمود :
به راستی که خداوند بنده ای که بوسیله گناه آزموده و آزمایش شده سپس توبه نموده است را دوست می دارد و بنده ای که اصلا به گرد گناه نگشته از بنده ای که گناه کرده و توبه نموده برتر است .

818 : امام صادق علیه السلام فرمود :
هیچ مؤمنی نیست جز اینکه برای وی گناهی است که مدتی از آن گناه بریده و از آن دوری نموده سپس آن را دوباره انجام می دهد و این همان است که در گفتار خدای عزوجل از آن به (لمم) (گناه کوچک نسبت به گناه بزرگ) تعبیر شده است . راوی گوید : از امام صادق علیه السلام درباره آیه شریفه پرسیدم که می فرماید : ( آنان که از گناهان بزرگ و زشتی ها دوری می کنند مگر از لمم( گناهان کوچکی که پیش می آید ) ) حضرت فرمود : مراد از فواحش و زشتی ها ، زنا نمودن و دزدی است و لمم آن است که کسی مرتکب گناهی (که در مسیر او قرار گرفته ) شود پس از آن از خداوند طلب بخشایش کند .

819 : ابو بصیر گوید :
امام صادق علیه السلام درباره گفتار خدای تعالی که می فرماید : ( به سوی خداوند توبه کنید توبه ای خالصانه ) فرمود : توبه نصوح و خالصانه آن است که شخص هرگز دوباره به گناهی که مرتکب شده است باز نگردد . عرض کردم : کدامیک از ما توبه نموی کند و (به گناه) باز نمی گردد؟ حضرت فرمود : ای ابا محمد ! راستی که خداوند از بندگانش آن کسی که به گناه دچار شده و توبه نموده است را ددوست می دارد.

820 : حسن بن محمد دیلمی در کتاب (الارشاد) گوید :
رسول خدا – در هر روز هفتاد مرتبه به درگاه خداوند استغفار می نمود و می گفت : (استغفرالله ربی و اتوب الیه ) همچنین اهل بیت او علیهم السلام و اصحاب شایسته اش چنین سیره ای داشتند ، خداوند تعالی می فرماید : ( از پروردگارتان طلب مغفرت کنید سپس به سوی او توبه آورید ) – راوی گوید : - مردی به رسول خدا صلی الله علیه و اله عرض کرد : ای رسول خدا ! من مرتکب گناه می شوم هنگامی که توبه می کنم چه بگویم ؟ حضرت فرمود : به درگاه خدا استغفار کن . عرض کرد : توبه می کنم و سپس دوباره به گناه باز می گردم ( در این حال چه بگویم ؟ ) فرمود: هر زمان مرتکب گناه شدی از خداوند طلب مغفرت و بخشایش کن . عرض کرد : بنابراین گناهان من زیاد می شود . حضرت فرمود : عفو و بخشایش خداوند زیادتر و بیشتر است پس پیوسته توبه می کنی تا اینکه شیطان تار و مار و رانده می گردد .



90 – باب استحباب یادآوری گناه و استغفار نمودن از آن هر گاه آن را به یاد آورد

821 : امام صادق علیه السلام در حدیثی فرمود :
به راستی که شخص مؤمن گناه خود را پس از بیست سال به یاد می آورد تا به درگاه پروردگارش استغفار کند پس پروردگار او را مشمول غفران خود قرار می دهد ولی شخص کافر گناهش در همان دم که مرتکب آن می شود فراموشش می گردد.

822 : امام صادق علیه السلام فرمود :
به راستی که مؤمن گناهی می کند پس بعد از بیست سال آن را به یاد می آورد و از آن استغفار می کند و مورد آمرزش و بخشایش قرار می گیرد و ای ن یادآوری اش برای این است که مشمول غفران واقع شود و کافر در همان ساعتی که گناه می کند آن را به فراموشی می سپارد .

823 : امام صادق علیه السلام فرمود :
به راستی هرگاه که خداوند خیر بنده ای را اراده کند و آن بنده مرتکب گناهی گردد پیرو آن گناه خداوند او را عقوبتی می کند و انتقامی از او می کشد و استغقفار را به یاد او می آورد .

824 : از امام صادق علیه السلام درباره (استدراج) پرسیده شد (که چیست؟ ) حضرت فرمود :
استدراج آن است که بنده گناهی کند پس به او مهلت داده شود و همزمان با ارتکاب گناه به او نعمت های جدیدی عطا شود و از استغفار باز ماند و سرگرم شود چنین کسی از جایی که نمی داند اندک اندک به شقاوت نزدیک گشته است .



91 – باب استحباب غنیمت شمردن فرصتهای خیر و اینکه در صورت امکان از فرصتهای خیر استفاده شود .

825 : امام صادق علیه السلام از پدرانش :
روایت فرمود که : در وصیت پیامبر به علی علیه السلام آمده است : ای علی ! پیش از چهار چیز به چهار چیز مبادرت کن : جوانیت را پیش از پیر شدن دریاب و سلامتت را پیش از بیماریت غنیمت شمر و از ثروتمندیت قبل از اینکه فقیر شوی استفاده خیر کن و پیش از مردنت زندگی ات را غنیمت دان .

826 : موسی بن اسماعیل بن موسی بن جعفر علیه السلام از پدران بزرگوارش :
روایت فرمود که : علی علیه السلام درباره گفتار خدای عزوجل که می فرماید : ( و نصیب و بهره ات را از دنیا فراموش مکن) فرمود : فراموش مکن که از سلامتی و توانایی و بیکاری و جوانی و نشاطی که داری برای طلب آخرت بهره ببری .

827 : امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :
ترس با نامرادی و به مقصود نرسیدن مقرون است و حیا با محرومیت همراه است و فرصت مانند ابر گذرنده می گذرد پس فرصتهای نیکو را غنیمت شمرید .

828 : امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :
بر باد دادن و تلف کردن فرصت ( موجب) غصه و اندوه است .

829 : امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :
شتاب کردن ( در کاری ) پیش از ( به دست آوردن) توانایی، و بردباری (سستی کردن) بعد از (به دست آوردن ) فرصت (این هر دو ) از نادانی است .



92 – باب استحباب تکرار توبه و استغفار در هر روز و شب بدون اینکه گناهی صورت گرفته باشد و وجوب توبه و استغفار در صورتی که گناهی انجام شده باشد .

830 : امام صادق علیه السلام فرمود :
روش رسول خدا – چنین بود که در هر روز به درگاه خدای عزوجل هفتاد مرتبه توبه می نمود – راوی گوید : عرض کردم : آیا رسول خدا می گفت : (استغفرالله و اتوب الیه ) ؟فرمود : خیر ، بلکه می گفت : ( اتوب الی الله ). عرض کردم : همانا رسول خدا صلی الله علیه و اله توبه می نمود و بازگشت نمی کرد (همواره در حال تکامل و تعالی بود ) ولی ما توبه می کنیم و (دوباره به حالت گذشته) باز می گردیم . حضرت فرمود : خداوند یاری کننده است (و در این راه باید از او یاری جست ) .

831 : عده ای از اصحاب ما این سخن را به معصوم علیه السلام نسبت داده اند که فرمود :
برای هر دردی دوایی است و دوای گناهان استغفار نمودن است .

832 : امام صادق علیه السلام فرمود :
هر کس که در هر روز صد مرتبه (استغفر الله) بگوید خداوند هفتصد گناه او را می آمرزد و بنده ای که در روز مرتکب هفتصد گناه شود خیری در او نیست .

833 : امام صادق علیه السلام در حدیثی فرمود :
به راستی که رسول خدا صلی الله علیه و اله در هر روز ن اینکه گناهی داشته باشد هفتاد مرتبه به درگاه الهی توبه می آورد .

834 : امام صادق علیه السلام در حدیثی فرمود :
همانا روش رسول خدا صلی الله علیه و اله چنین بود که هر شبانه روز بدون اینکه آنان گناهی داشته باشد به سوی خداوند توبه و استغفار کرد؛به راستی که خداوند مصائب و سختی ها را به اولیا و دوستان خویش اختصاص می دهد بدون اینکه آنان گناهی نموده باشند تا به آنها به خاطر شکیبایی نمودشان بر دشواری ها پاداش دهد.

835 : امام صادق علیه السلام در حدیثی فرمود :
همانا رسول خدا صلی الله علیه و اله را سیره چنین بود هر روز بدون اینکه گناهی از آن حضرت صورت گرفته باشد هفتاد مرتبه به سوی الهی توبه می نمود .

836 : امام باقر علیه السلام فرمود :
یکی از محبوبترین بندگان خدا در نزد خداوند کسی است که نیکوکار و بسیار توبه کننده باشد .

837 : ابراهیم بن ابی البلاد گوید :
امام رضا علیه السلام به من فرمود : همانا من در هر روز پنج هزار مرتبه از خداوند طلب مغفرت می کنم – سپس به من فرمود : پنج هزار زیاد است .

سلام
به نظرم بد نيست در پست اول اين نرم افزار هم اضافه شود

کتاب مالتي مديا وسائل الشيعة

امروز کتاب مالتي مديا مذهبی و مفیدی را برای شما راسخونی های عزیز مهیا کرده ام .
كتاب ((جهاد النفس )) در مجموعه گرانسنگ حديثى ((وسائل الشيعه)) در نزد عالمان اخلاق از اهميت ويژه اى برخوردار بوده است و آن پاك نهادان همواره تشنه كامان اخلاق اسلامى و سالكان طريق را به خواندن و عمل كردن به اين كتاب شريف سفارش مى نموده اند، اين امر ما را بر آن داشت تا به ترجمه اين كتاب كه به حق ((زنده كننده دلها)) و ((شناساننده راه نيكبختى)) است همت گماريم .آيت الله شيخ محمدتقي بهجت می فرمایند : هر روز سعي کنيد يک حديث از کتاب جهاد النفس «وسايل الشيعه » را مطالعه کنيد و سعي نماييد به آن عمل کنيد بعد از يک سال خواهيد ديد که حتما عوض شده ايد مانند دارويي که انسان مصرف کند و بعد از مدتي احساس بهبودي مي کند.
ويژگيهاى اين اثر
1 - از آنجا كه اين ترجمه براى استفاده عموم است از ذكر سلسله سند احاديث كه مورد اعتنا و توجه خواص است ، خوددارى گرديده است .
2 - احاديث با دقت فراوان اعراب گذارى و به صورت مسلسل شماره گذارى شده است .
3 - احاديث در يك طرف و در طرف مقابل دقيقا ترجمه هر يك آورده شده به گونه اى كه به ندرت ترجمه كلمه اى از حديثى در صفحه بعد جاى گرفته است .
4 - هيچ يك از احاديث كتاب حذف يا تقطيع نگرديده است و تنها در يك مورد از ذكر حديثى كه در همان باب از يك معصوم دو بار تكرار گرديده است خوددارى شده است .
5 - آياتى كه در ضمن احاديث آورده شده با قلمى متمايز مشخص گرديده و نشانى هر آيه در زير صفحه ذكر شده است .

دریافت فایل برنامه ( 1.13 مگابایت )
http://rasekhoon.net/software/download/550244/کتاب-مالتي-مديا-وسائل-الشيعة