جمع بندی پایین بودن آمار فساد در یک کشور غیر مذهبی

تب‌های اولیه

83 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

بی ادعا;1026632 نوشت:
شما ژاپن رو با ایران و بخصوص با عراق و عربستان مقایسه مکنی؟

ما هیچ جا را با جایی محاسبه نمی کنیم. ولی حداقل انتظار از شما اینه که وقتی میگیم هیچ کشور مذهبی در جهان، شرایط کرۀ شمالی رو نداره، متوجه منظور بشوید و نفرمایید کره مذهبی نیست و سکولاره.

مطلبتان خیلی طولانی است و من فرصت کافی برای پاسخگویی به مطالب شما را ندارم. ان شاء الله که نیتتان خیر و مسیرتان مسیر رشد باشد.

بی ادعا;1026574 نوشت:
زیاد تفاوتی نمی کند

چون وقتی سال 2005 وضع این باشد وای به حال الان

مثلا سال 2005 وضع دین داری مردم ایران بهتر از الان هستش.

الان کار به جایی رسیده که جوانان زیر 20 هم به دین ایراد میگرن مثلا من یه روز داشتم فیلم یوسف پیامبر رو میدیدم پسر دادشم بهم گفت ول کن اینا همش دروغه
دیگه خودت ببین ایران این وضع باشه کشورهای اسکاندیناوی چه خبره

اینکه مردم ایران و جهان دارند به سمت بی دینی میروند مطلبی نیست که به این سادگی قابل اثبات باشد، بنده که 100 درصد مخالف این نظر را دارم. اگر کسی شبهات میان مردم و یا بدحجابی و مانند آن را می بیند باید مقابل آن را هم ببیند، اعتکاف ها، زیارت حرم ها، مراسم های معنوی و...
در خصوص جهان هم اگر بخواهیم چند نفر از مشهورترین جامعه شناسان معاصر دنیا را نام ببریم قطعا آنتونی گیدنز یکی از آنهاست، قبلا هم در چند تاپیک گفته ام که این شخصیت معتقد است جهان بعد از انقلاب اسلامی دارد از بی دینی به سمت دین میرود.

ولی به هر حال به لحاظ منطقی تلازمی میان عمل و درستی باور نیست، میتواند بهترین برنامه به بدترین شکل ممکن اجرا شود، و بدترین برنامه به بهترین شکل، به همین خاطر از روی عمل نمیشود برنامه را سنجید، باید خود برنامه را دید و به قضاوت نشست.

مسلم;1026830 نوشت:
اینکه مردم ایران و جهان دارند به سمت بی دینی میروند مطلبی نیست که به این سادگی قابل اثبات باشد، بنده که 100 درصد مخالف این نظر را دارم. اگر کسی شبهات میان مردم و یا بدحجابی و مانند آن را می بیند باید مقابل آن را هم ببیند، اعتکاف ها، زیارت حرم ها، مراسم های معنوی و...

بنظ ر میاد درست متوجه منظورم نشدیدجسارتا.
عرض من این نبود همه مردم دارن یواش یواش به سمت بی دینی و الحاد میرن.عرضم این بود تعداد افراد بی اعتنا به دین و ملحد بیشتر از سابق شده.وگرنه حتی در اخر زمان هم مردم مومن هست اما بی دینی با توجه به امار منابع مختلف و ارزیابی اعتقادات مردم در کوچه بازار مدرسه و دانشگاه این طور به نظر میرساند که در حال رشد هست.

هرگز طبق نظر شخصی نظر نمیدم با این حال متعجبم شما بعنوان کارشناس چطور میفرمایید نظر صد در صد مخالف انرا دارید؟

حد اقل میگفتید این طور و با این شدت بی دینی رشد نمیکند باز حرفتان منطقی تر از اینه که بگید صد در صد مخالفید.

با سلام.

مسلم;1026135 نوشت:
بلکه در حقیقت آنها ناخواسته به دین عمل کرده اند

مسلم;1026135 نوشت:
اگر کشورهای آتئیست در این زمینه موفق بوده اند، علی رغم نداشتن اعتقاد صحیح، اما در عمل دین دارانه، و صحیح رفتار کرده اند.

مسلم;1026830 نوشت:
ولی به هر حال به لحاظ منطقی تلازمی میان عمل و درستی باور نیست، میتواند بهترین برنامه به بدترین شکل ممکن اجرا شود، و بدترین برنامه به بهترین شکل، به همین خاطر از روی عمل نمیشود برنامه را سنجید، باید خود برنامه را دید و به قضاوت نشست.

این فرمایشات تلویحا یعنی اینکه وضع جوامع مورد بحث (اسکاندیناوی بخصوص) بلحاظ عملی و محقق شده از ما بهتر است. هرچند کسانی سعی کنند با مغلطه و آمارهای غیرصحیح خلاف آن را نشان دهند. اندکی انصاف کفایت میکند که قبول کنیم وضع آنها من حیث المجموع از ما بهتر است. اینکه چرا اینگونه است که سوال اصلی تاپیک هم هست ، موضوع جداگانه ای است.
بنابراین در اینکه میانگین آنها از ما بهتر است که شکی نیست.
اگر فرضیات شما را بپذیریم ناچاریم که مطابق آنچه شما میفرمایید قبول کنیم که ترتیب مطلوبیت جوامع از اسفل تا اکمل و از بدترین تا بهترین قاعدتا باید اینگونه باشد:
1-نه به ظاهر دین و نه به باطن و روح دین عمل میکنند (جوامعی که در اسفل السافلین هستند...و حرفی برای گفتن ندارند کلا!!)
2- به ظاهر دین عمل میکنند ولی به باطن دین عمل نمیکنند (مثل کشورهای اسلامی و کشور خودمان)
3- به ظاهر دین عمل نمیکنند ولی به باطن دین عمل میکنند (مثل کشورهای حوضه اسکاندیناوی)
4-هم به ظاهر دین و هم به باطن دین عمل میکنند (یک مدینه فاضله که هنوز مثالی برای آن نمیتوان یافت! ولی ظاهرا شما و هم فکرانتان میخواهید جامعه ما را به آن وارد کنید!)

بنابراین بعید است که انسان منصفی با ارجحیت مورد 3 بر مورد 2 تشکیکی داشته باشد. در صحت این مهم هم سخنها گفته شده. مرحوم شریعتی که نقل به مضمون روح اسلام را در منش کشورهای غربی یافته بودند یا جمله مشهور هر عیب که هست از مسلمانی ماست یا موارد مشابه که فرمایشات خود شماست که در صدر این گفته نقل قول کرده ام!
به هر حال هیچ شکی نیست که صرفا در مقام مقایسه این دو (مقایسه 2 و 3)، عمل به باطن دین ( همانند کشورهای غربی و بخصوص حوضه اسکاندیناوی) بسیار مرجح است بر عمل به ظاهر دین و فراموشی باطن دین ( که بدیهی است مهم تر از ظاهر است!)
مطلب دیگر اینکه هر جامعه ای را بخواهید رشد دهید قاعدتا از ردیف 1 باید آغاز کنید و به ردیف 4 برسید. این هم کاملا عاقلانه است. و چه بسا نامعقول و غیرعملی خواهد بود که کسی بخواهد ییهویی! از ردیف 1 بپرد به ردیف 4!!!!
به دیگر سخن حتی خداوند هم جامعه ای که باطن اش دینی است (مورد3) را بر جامعه ای که فقط ظاهرش دینی است (مورد2) بیشتر میپسندد..اینها که بدیهی به نظر میرسد! غیر از این است؟

بنابراین حتی خدا! و احیانا پیامبرش! و احیانا شما برادر گرامی! باید جوامعی که باطنی هستند (اسکاندیناوی) را بر جوامع ظاهری (ما و کشورهای مسلمان کنونی) مرجح بدانید!

بنابراین نتیجه گیری معقول این بحث این است که ما اول به شرایط کشورهای مورد 3 برسیم. بعد پیشرفت کنیم! و به مدینه فاضله ای که مورد 4 باشد برسیم! آیا اینگونه به ثواب نزدیکتر نیست؟!!! چه اصراری دارید که مستقیم ما را از 2 به شکل جهشی! به 4 برسانید!!!

معترضه عرض کنم طبق آمارگیری که اخیرا اعلام شد حدود یک سوم هم وطنان خواهان زندگی در جایی به غیر از ایران هستند! و البته سالانه کرور کرور مردمان از کشورهای اسلامی (و من جمله کشور اسلامی عزیز خودمان! به سمت کشورهای غربی مهاجرت میکنند ولی طی صد سال اخیر به اندازه انگشتان دست هم کسی از آنطرف تمایلی نداشته وارد کشورهای اسلامی (و یا کشور عزیز خودمان) شود! (هرچند به نظر مخلص اگر شرایط برای دیگران فراهم باشد و آمارگیری در شرایط نرمال انجام شود تعداد افراد خواهان جلای وطن از یک سوم هم فراتر میرود)
پس اکثریت مردمان هم وطن ما هم به راه حل مخلص باور دارند! که دم نقدی از 2 به 3 بروند!!!!!

بی ادعا;1026915 نوشت:
عرض من این نبود همه مردم دارن یواش یواش به سمت بی دینی و الحاد میرن

بی ادعا;1026915 نوشت:
عرضم این بود تعداد افراد بی اعتنا به دین و ملحد بیشتر از سابق شده

من قصد مخالفت با شما را ندارم، اما باز هم به نظرم چنین حرفی نمی تواند صحیح باشد. ببینید طبق آنچه که از شما نقل قول گرفته ام چگونه میشود که مردم به سمت بی دینی و الحاد نمی روند اما افراد بی اعتنا به دین و ملحد بیشتر میشود؟!
خب روشن است که گزینه دوم به گزینه اول بر می گردد، یعنی اگر الحاد و بی دینی دارد بیشتر میشود طبیعتا مردم دارن دبه سمت آن میروند؛ وگرنه بعید می دانم منظور شما این باشد که زاد و ولد افراد ملحد بیشتر از انسان های دین دار است.

بی ادعا;1026915 نوشت:
هرگز طبق نظر شخصی نظر نمیدم با این حال متعجبم شما بعنوان کارشناس چطور میفرمایید نظر صد در صد مخالف انرا دارید؟
حد اقل میگفتید این طور و با این شدت بی دینی رشد نمیکند باز حرفتان منطقی تر از اینه که بگید صد در صد مخالفید.

همانطور که عرض کردم قصد من مخالفت با نظر شما نیست، منظورم این است که بنده نظرم این است که 100 درصد دنیا دارد به سمت دین داری می رود به گونه ای که احتمال خلاف آن را نمیدهم.
این هم یک دیدگاهی نیست که نشسته باشم و تاس انداخته باشم؛ من هم چون شما در این امور بی ادعا هستم، این دیدگاه من مبتنی بر سخنان کارشناسان و جامعه شناسان است، از جمله همین آنتونی گیدنز که اشاره کردم.
برای آگاهی دقیق تر و جزئی تر در این خصوص به کتاب عصر امام خمینی نوشته آقای میراحمدرضا حاجتی مراجعه کنید.

manmehdiam;1026927 نوشت:
با سلام.

این فرمایشات تلویحا یعنی اینکه وضع جوامع مورد بحث (اسکاندیناوی بخصوص) بلحاظ عملی و محقق شده از ما بهتر است. هرچند کسانی سعی کنند با مغلطه و آمارهای غیرصحیح خلاف آن را نشان دهند. اندکی انصاف کفایت میکند که قبول کنیم وضع آنها من حیث المجموع از ما بهتر است. اینکه چرا اینگونه است که سوال اصلی تاپیک هم هست ، موضوع جداگانه ای است.
بنابراین در اینکه میانگین آنها از ما بهتر است که شکی نیست.
اگر فرضیات شما را بپذیریم ناچاریم که مطابق آنچه شما میفرمایید قبول کنیم که ترتیب مطلوبیت جوامع از اسفل تا اکمل و از بدترین تا بهترین قاعدتا باید اینگونه باشد:
1-نه به ظاهر دین و نه به باطن و روح دین عمل میکنند (جوامعی که در اسفل السافلین هستند...و حرفی برای گفتن ندارند کلا!!)
2- به ظاهر دین عمل میکنند ولی به باطن دین عمل نمیکنند (مثل کشورهای اسلامی و کشور خودمان)
3- به ظاهر دین عمل نمیکنند ولی به باطن دین عمل میکنند (مثل کشورهای حوضه اسکاندیناوی)
4-هم به ظاهر دین و هم به باطن دین عمل میکنند (یک مدینه فاضله که هنوز مثالی برای آن نمیتوان یافت! ولی ظاهرا شما و هم فکرانتان میخواهید جامعه ما را به آن وارد کنید!)

بنابراین بعید است که انسان منصفی با ارجحیت مورد 3 بر مورد 2 تشکیکی داشته باشد. در صحت این مهم هم سخنها گفته شده. مرحوم شریعتی که نقل به مضمون روح اسلام را در منش کشورهای غربی یافته بودند یا جمله مشهور هر عیب که هست از مسلمانی ماست یا موارد مشابه که فرمایشات خود شماست که در صدر این گفته نقل قول کرده ام!
به هر حال هیچ شکی نیست که صرفا در مقام مقایسه این دو (مقایسه 2 و 3)، عمل به باطن دین ( همانند کشورهای غربی و بخصوص حوضه اسکاندیناوی) بسیار مرجح است بر عمل به ظاهر دین و فراموشی باطن دین ( که بدیهی است مهم تر از ظاهر است!)
مطلب دیگر اینکه هر جامعه ای را بخواهید رشد دهید قاعدتا از ردیف 1 باید آغاز کنید و به ردیف 4 برسید. این هم کاملا عاقلانه است. و چه بسا نامعقول و غیرعملی خواهد بود که کسی بخواهد ییهویی! از ردیف 1 بپرد به ردیف 4!!!!
به دیگر سخن حتی خداوند هم جامعه ای که باطن اش دینی است (مورد3) را بر جامعه ای که فقط ظاهرش دینی است (مورد2) بیشتر میپسندد..اینها که بدیهی به نظر میرسد! غیر از این است؟

بنابراین حتی خدا! و احیانا پیامبرش! و احیانا شما برادر گرامی! باید جوامعی که باطنی هستند (اسکاندیناوی) را بر جوامع ظاهری (ما و کشورهای مسلمان کنونی) مرجح بدانید!

بنابراین نتیجه گیری معقول این بحث این است که ما اول به شرایط کشورهای مورد 3 برسیم. بعد پیشرفت کنیم! و به مدینه فاضله ای که مورد 4 باشد برسیم! آیا اینگونه به ثواب نزدیکتر نیست؟!!! چه اصراری دارید که مستقیم ما را از 2 به شکل جهشی! به 4 برسانید!!!

معترضه عرض کنم طبق آمارگیری که اخیرا اعلام شد حدود یک سوم هم وطنان خواهان زندگی در جایی به غیر از ایران هستند! و البته سالانه کرور کرور مردمان از کشورهای اسلامی (و من جمله کشور اسلامی عزیز خودمان! به سمت کشورهای غربی مهاجرت میکنند ولی طی صد سال اخیر به اندازه انگشتان دست هم کسی از آنطرف تمایلی نداشته وارد کشورهای اسلامی (و یا کشور عزیز خودمان) شود! (هرچند به نظر مخلص اگر شرایط برای دیگران فراهم باشد و آمارگیری در شرایط نرمال انجام شود تعداد افراد خواهان جلای وطن از یک سوم هم فراتر میرود)
پس اکثریت مردمان هم وطن ما هم به راه حل مخلص باور دارند! که دم نقدی از 2 به 3 بروند!!!!!

سلام
اولا کسی که به دین عمل میکند هم به ظاهرش و هم به باطنش هر دو شدنیست ولی در بعد حکومت بله حکومت اسلامی ایجادش قبل قیام امام زمان(عج) شدنی نخواهد بود ولی به معنای بی دین شدن نیست این حرفتان مغلطه هست ضمنا همیشه هم اروپا از ایران جلو نبوده پس مشکلات را سر دین نیندازید مغلطه نکنید.

با سلام.

س.سعید;1026936 نوشت:
اولا کسی که به دین عمل میکند هم به ظاهرش و هم به باطنش هر دو شدنیست

من هم عرض نکردم که شدنی نیست! شما فرض بفرمایید یک دانش آموز مثلا نمره اش در یک درس زیر 10 شده است. عرفا و منطقا و آنگونه که معمولا توصیه میشود، اینگونه است که به این دانش آموز خواهیم گفت سعی کند مثلا در امتحان بعدی اقلا 10 بگیرد. بعدی را 12 بگیرد...در بعدی 15 ...در بعدی 17....و در نهایت هم اگر 20 بگیرد که دیگر عالی است! لکن ییهو انتظار داشته باشید از نمره صفر ییهویی 20بگیرد!! هم ثقیل است هم به ندرت امکان پذیر است...هرچند غیرممکن نیست!

اینکه دین هم ظاهر و هم باطنش عمل بشود که علی حده هست! لکن مساله این است که اگر قرار باشد میان ظاهر و باطن یکی انتخاب کنید شما کدام را می پسندید؟ لطفا منصفانه بفرمایید!

س.سعید;1026936 نوشت:
ضمنا همیشه هم اروپا از ایران جلو نبوده

بالاخره ملاک وضع فعلی است. اگر از نظر شما در حال حاضر ایران (و کشورهای اسلامی به طور عام) وضعشان بهتر از اروپاست که بحثی نمیماند . فرض مخلص این است که شما پذیرفته باشید که بالاخره وضع آنها هم اکنون بهتر از ماست. ظاهرا بسیارانی این فرض را قبول دارند. برای این حالت من عرض کردم.

اگر این فرض را میپذیرید... بفرمایید چه بخشی از عرایض من مغلطه است؟ حرکت کردن از وضعیت 1 تا 4 به صورت گام به گام کجایش مغلطه است؟ بالاخره حالت 4 یا همان مدینه فاضله هیچ مثال عینی و عملی ندارد لکن 2و 3 هم اکنون محقق است. و وقتی شما میدانید که 3 بر 2 مرجح است چه دلیلی بر عدم انتخابش دارید؟

من حدس میزنم اکثریت ملت مافی الضمیرشان این است که از طلا گشتن پشیمان گشته اند...مرحمت فرموده ما را مس کنید! لکن عزیزان اصرار دارند که حتما و حکما آهن وجودی این ملت را طلا کنند! اول مس کنید.....بعدش ان شا الله به وقتش طلا!
اصلا ما ییهویی از وضع 2 به 4 برویم، خودمان را گم میکنیم! ییهویی ما وضعی پیدا کنیم که مثلا کشورهای اسکاندیناوی حسرت ما را داشته باشند!! خیلی زیادی نیست؟ اصلا باور بفرمایید رودل میکنیم!

با سلام و احترام

manmehdiam;1026927 نوشت:
اگر فرضیات شما را بپذیریم ناچاریم که مطابق آنچه شما میفرمایید قبول کنیم که ترتیب مطلوبیت جوامع از اسفل تا اکمل و از بدترین تا بهترین قاعدتا باید اینگونه باشد:
1-نه به ظاهر دین و نه به باطن و روح دین عمل میکنند (جوامعی که در اسفل السافلین هستند...و حرفی برای گفتن ندارند کلا!!)
2- به ظاهر دین عمل میکنند ولی به باطن دین عمل نمیکنند (مثل کشورهای اسلامی و کشور خودمان)
3- به ظاهر دین عمل نمیکنند ولی به باطن دین عمل میکنند (مثل کشورهای حوضه اسکاندیناوی)
4-هم به ظاهر دین و هم به باطن دین عمل میکنند (یک مدینه فاضله که هنوز مثالی برای آن نمیتوان یافت! ولی ظاهرا شما و هم فکرانتان میخواهید جامعه ما را به آن وارد کنید!)

manmehdiam;1026927 نوشت:
به دیگر سخن حتی خداوند هم جامعه ای که باطن اش دینی است (مورد3) را بر جامعه ای که فقط ظاهرش دینی است (مورد2) بیشتر میپسندد..اینها که بدیهی به نظر میرسد! غیر از این است؟

بنابراین حتی خدا! و احیانا پیامبرش! و احیانا شما برادر گرامی! باید جوامعی که باطنی هستند (اسکاندیناوی) را بر جوامع ظاهری (ما و کشورهای مسلمان کنونی) مرجح بدانید!


manmehdiam;1026927 نوشت:
بنابراین نتیجه گیری معقول این بحث این است که ما اول به شرایط کشورهای مورد 3 برسیم. بعد پیشرفت کنیم! و به مدینه فاضله ای که مورد 4 باشد برسیم! آیا اینگونه به ثواب نزدیکتر نیست؟!!! چه اصراری دارید که مستقیم ما را از 2 به شکل جهشی! به 4 برسانید!!!

نباید صفر و صدی به مسئله نگاه کرد، اینطور نیست که بگوییم کشورهای اسلامی چون ایران فقط به ظاهر دین عمل می کنند و کشورهای اسکاندیناوی به باطن دین!
بلکه این مسئله نسبی است، برای مقایسه باید بگوییم مثلا فلان کشور چند درصد عمل می کند و فلان کشور چند درصد؛ فلان کشور به کدامین دستورات اسلام عمل می کند، و بهمان کشور به کدامین تعالیم.

روشن است که کشورهایی که ابراز بی دینی و الحاد و تبلیغ آتئیسم و خداناباوری در میان توده مردم آزاد است نمیتواند از این لحاظ اسلامی به شمار برود، کشوری که همجنس بازی در آن به رسمیت شناخته میشود نمیتواند اسلامی به شمار برود.
نه سید جمال الدین اسدآبادی، نه دکتر شریعتی و نه سایر شخصیت هایی که جملات اینچنینی دارند منظورشان این نیست که آن کشورهای غربی کاملا از ما اسلامی تر عمل می کنند. بنابراین اصلا این تقسیم بندی صفر و صد درصدی صحیح نیست.

قطعا خداوند جامعه ای که بر محور توحید و تلاش برای تحقق تعالیم اسلامی بنا شده باشد ر ترجیح خواهد داد، نه آن جامعه ای که بدون اعتقاد به خدا، و بدون اینکه رضایت خدا برایشان اهمیتی داشته باشد فقط برای رفاه خودشان سعی کرده اند با جدیت کار و تلاش کنند

manmehdiam;1026927 نوشت:
بنابراین نتیجه گیری معقول این بحث این است که ما اول به شرایط کشورهای مورد 3 برسیم. بعد پیشرفت کنیم! و به مدینه فاضله ای که مورد 4 باشد برسیم! آیا اینگونه به ثواب نزدیکتر نیست؟!!! چه اصراری دارید که مستقیم ما را از 2 به شکل جهشی! به 4 برسانید!!!

طبق آنچه که عرض کردم اصلا تقسیم بندی شماره دو و سه و چهار درست نیست
ما باید اسلام را به عنوان الگوی کامل در نظر گرفته و به آن نزدیک شویم، نه اینکه یک ملتی که مثل خود ما دارند نصفه و نیمه به اسلام عمل می کنند را الگوی خود قرار داده و پیاده کنیم!
اگر منظورتان فقط آن بخش هایی است که به اسلام عمل می کنند خب ما در خود اسلام آن تعالیم را داریم، لازم نیست از آنها پیروی کنیم
و اگر به طور کلی منظورتان این است که آنها را للگوی خود قرار دهیم که دراین صورت در بسیاری از عرصه ها اصلا از اسلام دور خواهیم شد

manmehdiam;1026927 نوشت:
معترضه عرض کنم طبق آمارگیری که اخیرا اعلام شد حدود یک سوم هم وطنان خواهان زندگی در جایی به غیر از ایران هستند! و البته سالانه کرور کرور مردمان از کشورهای اسلامی (و من جمله کشور اسلامی عزیز خودمان! به سمت کشورهای غربی مهاجرت میکنند ولی طی صد سال اخیر به اندازه انگشتان دست هم کسی از آنطرف تمایلی نداشته وارد کشورهای اسلامی (و یا کشور عزیز خودمان) شود! (هرچند به نظر مخلص اگر شرایط برای دیگران فراهم باشد و آمارگیری در شرایط نرمال انجام شود تعداد افراد خواهان جلای وطن از یک سوم هم فراتر میرود)
پس اکثریت مردمان هم وطن ما هم به راه حل مخلص باور دارند! که دم نقدی از 2 به 3 برون

اولا این آمار جای بررسی دارد، هم به لحاظ اعتبار، هم به لحاظ این که آمار گیری در کدام مناطق و بین کدام اقشار انجام شده و نوع پرسش چگونه بوده و...
اما بر فرض صحت این آمار باید به سراغ علت آن رفت، نمیشود سریعا آن را به پای دین، یا حتی مشکلات اقتصادی و یا سطح رفاه گذاشت. بلکه علل متعددی میتواند داشته باشد، از تنوع طلبی، از ضعف اعتماد به نفس در برابر غرب، از تبلیغات، و...

با سلام

مسلم;1026949 نوشت:
نباید صفر و صدی به مسئله نگاه کرد، اینطور نیست که بگوییم کشورهای اسلامی چون ایران فقط به ظاهر دین عمل می کنند و کشورهای اسکاندیناوی به باطن دین!

بنده هم عرض نکردم صفر و صد است! به نظرم میرسد شما اینگونه میگویید. مخلص که یک مسیر را مشخص کردم و نه مطلق بد و مطلق مدینه فاضله. ضمنا همه میدانند که در غرب و شرق و همه جوامع بالاخره سطحی از بی قانونی ، فقر، جرم و جنایت و .... هست . بحث بر سر یک شاخص میانگین است که فرض کردیم غرب وضعیت بهتری دارد. و البته تکرار میکنم اگر چنین فرضی را شما نمی پذیرید بحث دیگری است!
ادامه فرمایشات شما بیانگر این است که این فرض را قبول ندارید! یعنی شما متوسط وضعیت ما را (دست کم در موضوع بحث تاپیک) بهتر میدانید که البته در این صورت بحث دیگری است و عرایض مخلص متوجه شما نیست. مخلص با قبول این فرض که غرب وضعش بهتر است چون به روح دین عمل میکنند آن دسته بندی را انجام دادم .

مسلم;1026949 نوشت:
بلکه این مسئله نسبی است، برای مقایسه باید بگوییم مثلا فلان کشور چند درصد عمل می کند و فلان کشور چند درصد؛ فلان کشور به کدامین دستورات اسلام عمل می کند، و بهمان کشور به کدامین تعالیم.

مسلم;1026949 نوشت:
روشن است که کشورهایی که ابراز بی دینی و الحاد و تبلیغ آتئیسم و خداناباوری در میان توده مردم آزاد است نمیتواند از این لحاظ اسلامی به شمار برود، کشوری که همجنس بازی در آن به رسمیت شناخته میشود نمیتواند اسلامی به شمار برود.


درود بر شما! معلوم است که نمیتواند اسلامی باشد! بنابراین عمل کردن به روح دین! دیگر چه صیغه ای است!
بنابراین وقتی که صحبت از سطح رفاه بالا، کم بودن آمار جرم و جنایت ، احترام به حقوق انسان و .... به طور کلی از پیشرفتهای مطلوب غرب و اروپا صحبت میشود، نفرمایید که اینها دلیلش این است که آنها به روح دین عمل کرده اند!!! وقتی که میخواهید دلیل پیشرفت آنها را بفرمایید به دلایل حقیقی اشاره کنید! که هر انسان منصف و عاقلی میداند که آنها چرا و چگونه آن شده اند! هر انسان منصف و عاقلی که مختصر سوادی در ارتباط با تاریخ معاصر بخصوص رنسانس و نحوه تحول غرب بداند...دلایل واقعی را ذکر میکند. نه اینکه در برابر پیشرفت غرب یا آن را کتمان کند! یا آنکه بگوید آنها فکر میکنند که خوشبخت و پیشرفته هستند بلکه در اصل خیلی هم بدبخت و بیچاره هستند و چندین جمله از سطح همجنسبازی!(که توهین آمیز است و همجنسگرایی عبارت صحیح آن است) یا آمار درست و غلط از قتل و تجاوز غرب را بفرمایید! و در آخر هم از آنجا که شاخصهای رفاه و برخورداری غرب نسبت به کشورهای جهان سوم (که عموما مسلمان هم هستند) اظهر من الشمس است و نمیشود کتمانش کرد ، به شکل مضحک آن را به عمل کردن به روح دین!!!!! نسبت دهید!!

بررسی کلیات وضعیت و شاخص های برخورداری غرب و یا به طور کلی وضع غرب امروز نه به دین داری آنها و نه به بی دینی شان ارتباطی دارد. دلیل آن هم روشن است. مقوله دین آنچنان در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی جوامع غربی دخالت ندارد بنابراین دینداری و بی دینی آنها نمیتواند نقش اساسی در سرنوشت آنها داشته باشد.
حال آنکه موضوع در مورد کشورهای اسلامی و دین اسلام متفاوت است. بخصوص قرائتی که مد نظر شما ست (یعنی قرائت شیعه 12امامی ، اصولی ، باورمند به غیبت امام دوازدهم و ولایت مطلقه فقیه) در تمامی وجوه زندگی فردی و اجتماعی دخالت دارد. تقریبا هیچ وجهی از وجوه زندگی شهروند ایرانی از نظر شما خالی از دخالت دین نیست.

بنابراین اگر نتوان نسبتی بین دینداری و سطح برخورداری (وضعیت کلی) غرب پیدا کرد امری قابل انتظار است ولی همین حکم را به هیچ وجه در مورد کشورهای اسلامی (و بخصوص ما) نمیتوان صادر کرد.
بنابراین چگونه دوستانی میفرمایند:

س.سعید;1026936 نوشت:
پس مشکلات را سر دین نیندازید

بنابراین دوستان چگونه تنها سعی میکنند دلایل گوناگون بی ارتباط با نقش دین در جوامع اسلامی را بیابند؟! از قبیل موقعیت جغرافیایی و فرهنگی و ...استعمار و ....تبلیغات مسموم استکبار و ... ما فرض میکنیم این دلایل هم با میزانی از شدت و ضعف موثر بوده باشند...لکن اینکه 40-50کشور اسلامی داشته باشید که اکثر قریب به اتفاق در میدان عمل این باشند که هستند! اینها دلایل کافی نیست....

manmehdiam;1026952 نوشت:
بررسی کلیات وضعیت و شاخص های برخورداری غرب و یا به طور کلی وضع غرب امروز نه به دین داری آنها و نه به بی دینی شان ارتباطی دارد. دلیل آن هم روشن است. مقوله دین آنچنان در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی جوامع غربی دخالت ندارد بنابراین دینداری و بی دینی آنها نمیتواند نقش اساسی در سرنوشت آنها داشته باشد.
حال آنکه موضوع در مورد کشورهای اسلامی و دین اسلام متفاوت است. بخصوص قرائتی که مد نظر شما ست (یعنی قرائت شیعه 12امامی ، اصولی ، باورمند به غیبت امام دوازدهم و ولایت مطلقه فقیه) در تمامی وجوه زندگی فردی و اجتماعی دخالت دارد. تقریبا هیچ وجهی از وجوه زندگی شهروند ایرانی از نظر شما خالی از دخالت دین نیست.

بنابراین اگر نتوان نسبتی بین دینداری و سطح برخورداری (وضعیت کلی) غرب پیدا کرد امری قابل انتظار است ولی همین حکم را به هیچ وجه در مورد کشورهای اسلامی (و بخصوص ما) نمیتوان صادر کرد.
بنابراین چگونه دوستانی میفرمایند:

بنابراین دوستان چگونه تنها سعی میکنند دلایل گوناگون بی ارتباط با نقش دین در جوامع اسلامی را بیابند؟! از قبیل موقعیت جغرافیایی و فرهنگی و ...استعمار و ....تبلیغات مسموم استکبار و ... ما فرض میکنیم این دلایل هم با میزانی از شدت و ضعف موثر بوده باشند...لکن اینکه 40-50کشور اسلامی داشته باشید که اکثر قریب به اتفاق در میدان عمل این باشند که هستند! اینها دلایل کافی نیست....


سلام
من حکومت فعلی را توجیه نمی کنم ایرادات زیادی دارد ربطی هم به دین ندارد بلکه دین را وسیله ای برای منفعتهای شخصی خود کرده اند دغدغه اصلی آنها نه اسلام بلکه منافع شخصی خویش می باشد همه فساد مملکت ناشی از این هست یک نفر عادی که مقداری درس حوزوی خوانده در راس قرار گرفته و هیچ انتقادی را برنمی تابد وی با این همه قدرتی که به او داده شده مسئولیت هیچ معضلی را بر عهده نمیگیرد ولایت مطلقه ایشان هست بیش از این حرفی نمیزنم.

با سلام و احترام

manmehdiam;1026951 نوشت:
بحث بر سر یک شاخص میانگین است که فرض کردیم غرب وضعیت بهتری دارد. و البته تکرار میکنم اگر چنین فرضی را شما نمی پذیرید بحث دیگری است!

بله قطعا بنده به عنوان یک قضاوت کلی این را نمی پذیرم که غرب در عمل به روح اسلام از ما کاملا و در همه موضوعا جلوتر باشد.
ما در برخی شاخص ها به جدّ از غربی ها پیش تر هستیم

manmehdiam;1026951 نوشت:
بنابراین وقتی که صحبت از سطح رفاه بالا، کم بودن آمار جرم و جنایت ، احترام به حقوق انسان و .... به طور کلی از پیشرفتهای مطلوب غرب و اروپا صحبت میشود، نفرمایید که اینها دلیلش این است که آنها به روح دین عمل کرده اند!!! وقتی که میخواهید دلیل پیشرفت آنها را بفرمایید به دلایل حقیقی اشاره کنید! که هر انسان منصف و عاقلی میداند که آنها چرا و چگونه آن شده اند! هر انسان منصف و عاقلی که مختصر سوادی در ارتباط با تاریخ معاصر بخصوص رنسانس و نحوه تحول غرب بداند...دلایل واقعی را ذکر میکند. نه اینکه در برابر پیشرفت غرب یا آن را کتمان کند! یا آنکه بگوید آنها فکر میکنند که خوشبخت و پیشرفته هستند بلکه در اصل خیلی هم بدبخت و بیچاره هستند و چندین جمله از سطح همجنسبازی!(که توهین آمیز است و همجنسگرایی عبارت صحیح آن است) یا آمار درست و غلط از قتل و تجاوز غرب را بفرمایید! و در آخر هم از آنجا که شاخصهای رفاه و برخورداری غرب نسبت به کشورهای جهان سوم (که عموما مسلمان هم هستند) اظهر من الشمس است و نمیشود کتمانش کرد ، به شکل مضحک آن را به عمل کردن به روح دین!!!!! نسبت دهید!!

مخلص هم متوجه منظور شما نشدمhappy@};-
ببینید ما نباید در برابر اشخاص و یا کشورها یک قضاوت کلی داشته باشیم، قضاوت باید بر اساس رفتارها باشد، باید بگوییم این رفتارشان خوب است و آن رفتارشان بد.
به عنوان مثال در غرب وجدان کاری، پیشرفت های علمی، شایسته سالاری و مانند آن ممکن است برتر از ما باشد، خب این ها همان اموری است که دین هم بدان ها فرمان داده است، اما در مقابل به لحاظ فرهنگی، دینی، اعتقادی، و مانند آن در سطح پایین تی هستند.

بنابراین نباید به کشورهای غربی به عنوان حلقه ی وسط ما و اسلام نگاه کرد، بلکه باید دید آن رموز موفقیتی که داشته اند و هر کجا از ما به اسلام بیشتر عمل کرده اند خوب است از تجربه ی آنها استفاده شود و هر کجا خلاف اسلام عمل کرده اند نباید از آنها پیروی کرد. به عبارت دیگر نه باید غرب ستیز بود، و نه غرب پذیر، باید غرب گزین بود، یعنی با نگاه گزینشی آنها را قضاوت کرد.

س.سعید;1026962 نوشت:
من حکومت فعلی را توجیه نمی کنم ایرادات زیادی دارد ربطی هم به دین ندارد بلکه دین را وسیله ای برای منفعتهای شخصی خود کرده اند دغدغه اصلی آنها نه اسلام بلکه منافع شخصی خویش می باشد همه فساد مملکت ناشی از این هست یک نفر عادی که مقداری درس حوزوی خوانده در راس قرار گرفته و هیچ انتقادی را برنمی تابد وی با این همه قدرتی که به او داده شده مسئولیت هیچ معضلی را بر عهده نمیگیرد ولایت مطلقه ایشان هست بیش از این حرفی نمیزنم

شما که همه حرف هایتان را زدید؛ بنده به سخنان شما ایرادات جدّی دارم اما برای حفظ محور تاپیک سکوت می کنم، خواهش می کنم این مطلب را ادامه ندهید

بی ادعا;1026314 نوشت:
سلام با تشکر از مشارکت شما در این بحث
با حرفتون تقریبا موافقم اما کسی مثل قدرت برتر جهان یعنی امریکا بیاد مثلا ایسلند را تحریم کنه به چه بهانه ای.کشوری که نه خواهان جنگه نه عامل بی ثباتی در منطقه خودش نه میاد دیگر کشورها را مرگ بر و کافر حربی و اینا بنامه چرا تحریم بشه.امریکا هیچ بهانه ای برای تحریم انها نداره.
من از خدامه اسم کشورهای به ظاهر خوب و مرفهی مثل نروز سوئد و .. بد در بیاد چون نمی خوام فقط کشور خودمون و کشورهای اسلامی بد در بیاد و از این بابت ناراحتم
اما نیاز به منابع موثق داریم.ممکنه این مواردم واقعیت داشته باشه اما در هر منبعی که من وضعیت کشورها را بررسی کرده ام از لحاظ کلی این کشورها هنوزم پایین ترین امار جرم را دارند و مردمانشون شاد تر از بقیه کشورهان.
وگرنه از این جور جرمها در ایران و عربستان هم ممکنه اتفاق بیفته و بخاطرمجازات های حکومتی اتفاق نمی افته .مردمان کشور ما و عربستان و .. مثل مرغ زندانی در قفس اند
تصور کنید در ایران مثل نروژ هم جنس بازی مجازات شلاق و زندان و اعدام نداشت چه اتفاقی میفتاد؟

متاسفانه یه دید غرب گرایانه عجیبی تو خیلی از مردم ما هست و من تعجب می کنم چرا مردم ما هنوز هم این دید رو دارند! اون هم بعد از مشاهده این همه کارشکنی و جنایت از سمت آمریکاییها!!!
هیچ کشوری خواهان جنگ نیست! از جمله کشور ما! اون کسی که خواهان جنگ هست خود آمریکاست! کشوری که برای کل دنیا یه تهدید اساسی هست! چرا؟
چون هم پول داره هم قدرت!!! یک دهم کشورهای دنیا رو تحریم کرده و از شرق تا غرب به همه جا لشکر کشی می کنه و خیلی جاها رو فتح کرده و عملا دنیا رو ایالت های خودش در نظر گرفته!!!
الان هم که جنگ اقتصادی با ما شروع کرده! مایی که رفتیم و قرارداد برجام بستیم و دنیا پذیرفت و اروپایی ها گفتن: ایران به تمام تعهداتش تو برجام عمل کرد! اونوقت ترامپ یه تنه برجام رو پاره کرد و کلی سلاح به عربستان فروخت! اروپایی هایی هم که قرار بود اینستکش رو برای مبادلات مالی ما و خودشون بوجود بیارن زدن زیرش بعده ها شد فقط معاملات نفت در برابر غذا و دارو... حالا همونشم دارن زیرش می زنن!
جالبه عده ای از دوستان تو داخل بعد از این همه کارشکنی همچنان سنگ آمریکا رو به سینه می زنن و ما رو جنگ طلب می دونن!!!!
شما نباید از خداتون باشه که اسم اون کشورها بد در بره!!! باید خیر خواه دنیا باشید!
خوب خودتون هم منطقا باید قبول کنید آمار زندانهای بدون زندانی و ... هم خیلی درست به نظر نمی رسه!!! بالاخره درصدی از مردم همه کشورها خلافکار از آب در میان!
نهایتا اینو تکرار می کنم!!! درد شکم و گرسنگی چه از نظر مالی و چه از نظر فرهنگی بلای جون مردم یه کشور هست و تا مردم از نظر اقتصادی مرفه و درست نشن، نمی شه انتظار معجزه داشت!
اگر حجاب و مساله همجنس گرایی آزادانه بود حتما درصدی از مردم ما به صورت علنی دست به این کارها می زدند! اما من مطمئنم اگر مردم کشورهای توسعه یافته رو با تحریم و تهدید و ... به ورطه ورشکستگی و گرسنگی می کشیدند و بلاهایی رو که بر سر ما آوردن رو به سر اونها میاوردن، قطعا درصد قابل توجهی از مردم گوگوری و خوب و شریفشون تبدیل به زامبی هایی می شدند که فروشگاهها و منازل و ... از شرشون در امان نبود!!! این ماها هستیم که در شرایط سخت اقتصادی با وجودی که داریم جون می دیم تحمل می کنیم!!! اگر قرار باشه ماها مرغ در قفس باشیم، این بخاطر درد شکم و جوونای عذب و جیب های خالی هست، نه به خاطر موارد دیگه!!! همین بلاها رو سر همونا بیارن، بعد می شینیم با هم صحبت می کنیم که ما کی بودیم و اونها کی!!!

سلام .
من هم دانشگاه صنعتی شریف رفتم هم دانشگاه علم و صنعت مدتی بودم و خودم هم فارغ التحصیل دانشگاه آزاد بودم ؛

مدت زیادی در دانشگاه صنعتی شریف میرفتم و با دانشجوها شون برخورد داشتم همچنین با دانشجوهای علم و صنعت . مدتی هم در درون پردیس دانشگاه تهران بودم . این چند وقته هم به تعدادی از دانشگاه‌های منچستر و بیرمنگهام سر زدم .

به صورت قطع بهتون میگم که بهترین مغزها رو ما ایرانی ها داریم . بهترین تمدن و فرهنگ رو ما ایرانی ها داریم ؛ ‌و سخت کوش ترین مردم جهان هم دانش جویان ایرانی هستند .

منظورم از بهترین مغزها لزوما باهوش ترین ها نیست ؛ خیلی پیشترها یک مقاله ای رو میخوندم که تقریبا خیلی مستند به نظر میومد . و ایرانی ها رو از لحاظ هوش و توانایی ذهنی رتبه 18 ام بهشون در دنیا داده بود .

اولیشون از لحاظ هوشمندی : هنگ کنگ بود
بعدش کره شمالی و ژاپن
بعدش کره جنوبی
بعدش آلمان و انگلیس
بعدش روسیه
بعدش چین
....
و ایران رتبه 18 ام داشت

انگلیس هم آدم‌های متشخص ایرانی خیلی زیاد داره ؛ دکترهای ایرانی واقعا زبانزد هستند اینجا ؛

رفته بودم بیمارستان و خیلی بهم میرسیدند ؛ بعدا فهمیدم چند تا از کله گنده های اون بیمارستان ایرانی هستند ؛ پرستارها همش بالا سرم لبخند میزدند و میگفتن ایرانیه

و البته به نظر من از همشون ؛ تمیز تر هستیم ؛ از لحاظ فکری ؛ از لحاظ شستشو ؛

ولی یک چیزهایی ایرانی ها دارن که واقعا نقطه ضعف ایرانی ها هست و‌من به شخصه اینو دیدم .

1. مثلا در ایران میان شایعه می ندازن که بنزین می‌خواد بشه لیتری 1500 تومن ؛ مردم می‌رن تو صف وای میایستند که یک باک 1000 تومنی بریزند ؛ یعنی منافع کلی خودشون رو‌نمیبینند ؛

2. ایرانی ها تیم ورک بلد نیستند

3. عصبی هستند و تندی هیجانی میشن

4. خرافاتی هستند ؛ به شدت ؛ من چند سال پیش در همین سایت عنوان کردم که چندی روی طلسم و اینجور چیزها کار میکردم ؛ فقط برای اینکه اطلاعاتم زیاد بشه ؛ در همون مدت در همین سایت مذهبی دو تا تقاضای دعا نویسی داشتم ؛

5. تعصبات بی جا دارن ؛

اینی که چرا در کشورمون اینقدر جرم و‌جنایت زیاد هست ؛ و در کشورهای اروپایی نیست ؛ به نظره من به خاطر این هستش که نمیخوان درستش کنند ؛

واقعا من به اینجا رسیدم که دولتمردان ایرانی نمیخواهند مساله درست بشه .

ببینید ...
حل کردن مشگلات ایران با فرهنگ سازی انجام پذیر هست ؛ کافی هستش ده تا ارگان دست به دست هم بدن تا کشور درست بشه .

مثلا اگر همکنون در کتابهای ابتدایی یک دونه داستان دهقان فداکار هستش ؛ در هر سال 5 تا داستان از ملیت ها و قهرمانان های سایر کشورها بزارن

مثلا بازی هایی که در پارک های انگلیس هست خیلی باحاله ... همونجور که اله کلنگ طوری هست که یک نفری نمیشه اون رو بازی کرد ؛ تاپ ها و ابزارهایی دارند که به کودکان یاد میده با هم باشند تا با کنار هم بودن مشکلشون رو حل کنند

و ...

فرض کنین که تمام مشگل ها حل شد ... برای حل این مشگل ها هم واقعا نیاز به روحانی و اخوند نیست ؛ نیاز به سیستم های درست هست .

فرض کنین سیستم های درستی داشتیم ؛ مردم دیگه چه نیازی به اخوند و روحانی دارن ؛

قبلا جای دیگه هم من گفتم ...

اگر علم رشد کنه ... در اون کشور خدا از قدرت عقب نشینی میکنه ؛ چون اولش خدا کسی بوده که باران میفرستاده ؛ بعدا مردم فهمیدن که علت باران ابرها هستند ؛ بنابراین خدا کسی بوده که ابرها رو میفرستاده ؛ و بعدا متوجه شدن ابر از تبخیر آب دریا شکل گرفته ؛ و در نهایت دیگه بی خیال علت قائی میشن ؛ چون کاری باهاش ندارند ؛ فقط پروسه ابر سازی رو مدیریت می‌کنند .

اگر علم در کشورمون زیاد بشه ؛ اگر خرافات از بین بره ؛ اگر سیستم های قوی فرهنگ سازی بوجود بیان ؛ دیگه جایی برای روضه خونی نمی مونه .

مردم هم براشون کافی هست که جامعشون سالم بشه ؛ علت قائی فقط برای عده ای معدود مهم هست و به سمتش می‌رن ؛ بنابراین باید دزدی و قتل و دروغ و اختلاص و ... وجود داشته باشه و سیستم ها جلوش رو نگرفته باشند تا

گدایی در خیابان باشد تا علی زمانه انگشتر از دستانش بیرون کند و به ایشان بدهد

++Hadi++;1027137 نوشت:
متاسفانه یه دید غرب گرایانه عجیبی تو خیلی از مردم ما هست و من تعجب می کنم چرا مردم ما هنوز هم این دید رو دارند! اون هم بعد از مشاهده این همه کارشکنی و جنایت از سمت آمریکاییها!!!
هیچ کشوری خواهان جنگ نیست! از جمله کشور ما! اون کسی که خواهان جنگ هست خود آمریکاست! کشوری که برای کل دنیا یه تهدید اساسی هست! چرا؟
چون هم پول داره هم قدرت!!! یک دهم کشورهای دنیا رو تحریم کرده و از شرق تا غرب به همه جا لشکر کشی می کنه و خیلی جاها رو فتح کرده و عملا دنیا رو ایالت های خودش در نظر گرفته!!!

شما حتی پست شروع این تاپیک را هم درست نخواندید!!

کی از امریکا حرف زد؟ کی سنگ سینه امریکا یا غرب رو به سینه زد؟

اصلا مورد سوال از امریکا نبود که.

مورد سوال راجع به کشورهای اروپای شمالی بود که برخلاف امریکا صلح طلب و ارام اند.

چرا اینقدر نسبت به همه بدبینید؟

شما اگر ادامه پستهای دیگر من رو میخوندید اتفاقا خودم گفتم امریکا نیز همانند عربستان جزو کشورهای جنگ افروز و عامل بی ثباتی در کل کره زمین هست:

بی ادعا;1026306 نوشت:
یا نوع حکومتشون زورگو و جنگ طلب و عامل بی ثباتی منطقه یا جهان(مثل امریکا ایران عربستان)

یعنی من چشم ندارم جنگ اقتصادی امریکا بین چین و دیگر کشورهای و نیز تحریمها علیه ایران رو ببینم؟

پس بزرگوار بار دیگه پستهای من رو دقیق بخونید ببین اصلا چه گفتم بعد قضاوت کنید.قضاوت نا به جا کار درستی نیست.

بی ادعا;1027164 نوشت:
شما حتی پست شروع این تاپیک را هم درست نخواندید!!
کی از امریکا حرف زد؟ کی سنگ سینه امریکا یا غرب رو به سینه زد؟
اصلا مورد سوال از امریکا نبود که.
مورد سوال راجع به کشورهای اروپای شمالی بود که برخلاف امریکا صلح طلب و ارام اند.
چرا اینقدر نسبت به همه بدبینید؟
شما اگر ادامه پستهای دیگر من رو میخوندید اتفاقا خودم گفتم امریکا نیز همانند عربستان جزو کشورهای جنگ افروز و عامل بی ثباتی در کل کره زمین هست:
یعنی من چشم ندارم جنگ اقتصادی امریکا بین چین و دیگر کشورهای و نیز تحریمها علیه ایران رو ببینم؟
پس بزرگوار بار دیگه پستهای من رو دقیق بخونید ببین اصلا چه گفتم بعد قضاوت کنید.قضاوت نا به جا کار درستی نیست.

(من صرفا به جهت پاسخ به ادعاهای جناب بی ادعا این پاسخ رو می نویسم و چون باعث انحراف بحث می شه و ارتباطی با موضوع نداره از این بیشتر کش نمی دم و ادامه نخواهم داد!!!)
جناب بی ادعا...
خوب طبیعیه!
من پاسخ پست شماره 1 شما رو که ندادم!
من پاسخ ادعاهای شما رو در پاسخ به پست اول من در این تایپیک دادم!
وقتی تو تایپیک ها بحث شما رو نقل قول می کنم، یعنی پاسخم به همون پست هست!!! این رو از این به بعد مد نظر قرار بدید!!!
در ضمن در همون پست پاسخی خودتون فرمودید: "کشوری که نه خواهان جنگه نه عامل بی ثباتی در منطقه خودش نه میاد دیگر کشورها را مرگ بر و کافر حربی و اینا بنامه چرا تحریم بشه.امریکا هیچ بهانه ای برای تحریم انها نداره."
یعنی فرمودید کشور ما عامل بی ثباتی منطقه هست!!!
منطقا من فکر می کنم نظر شما شبیه به اون دوستانی هست که ما رو عامل بد بختی و بی ثباتی منطقه می دونن!
اون هم در شرایطی که این ما نیستیم که رفتیم تو خلیج مکزیک با مکزیک یا ونزوئلا قرارداد نظامی ببندیم و پایگاه نظامی تاسیس کنیم و بهشون در مقابله با آمریکا موشک و ... بفروشیم! این آمریکا هست که چند هزار کیلومتر اومده به این منطقه و تو کار همه کشورها دخالت می کنه و به ما می گه دنبال دخالت در منطقه خودمون نباشیم!!! چرا؟؟؟ چون آمریکا کلا اعتقادی به وزارت امور خارجه نداره و کل دنیا رو ایالت های خودش می دونه و ایالت middle east خودشو هم دست مرکزی به اسم سند کام داده!!!
خوب حالا فرض کنیم اگر ایران بره همین کارهای آمریکا رو با مکزیک و ونزوئلا و ... انجام بده، آیا آمریکا با ایران مقابله نمی کنه؟ آیا تو اون شرایط مردم ما و مردم اونها، ایران رو عامل بی ثباتی منطقه آمریکا می دونن یا خود آمریکاییهایی رو که دارن در امنیت منطقه خودشون تلاش می کنن؟؟؟
در ضمن اینکه ما شعار مرگ بر آمریکا و ... بدیم کجا و کشوری که هواپیمای مسافری ما و خیلی موارد دیگه ما رو حقیقتا به کام مرگ کشیده کجا؟؟؟
تمام...

++Hadi++;1027173 نوشت:
من پاسخ پست شماره 1 شما رو که ندادم!
من پاسخ ادعاهای شما رو در پاسخ به پست اول من در این تایپیک دادم!
وقتی تو تایپیک ها بحث شما رو نقل قول می کنم، یعنی پاسخم به همون پست هست!!! این رو از این به بعد مد نظر قرار بدید!!!

همون پست اولتون را که اشاره کردید را در جواب به سوال ابتدای تاپیک فرموده اید.

سر رشته بحث ها را دنبال کنید به همون پست اولی تاپیک میرسید

پست ایتدای تاپیک راجع به چی بود؟

چرا کشورهای اروپای شمالی که از کافرند صلح جو ارامتر از ما هستند از نظر و جرم جنایت امار بسیار کمتری نسبت به کشورهای اسلامی دارند؟
روی این موضوع متمرکز شوید و از امریکا بحث نکنید

امریکا چنانچه من گفتم و چنانچه خودتان نیز گفتید یک کشور جنگ طلب و عامل بی ثباتی در بسیاری از مناطق هست.و مربوط به مورد سوال تاپیک نمیشود و روی ان متمرکز نشید چون خارج از بحث ماست.

بنابراین پاسختون روی پست من بی ربط بود.

++Hadi++;1027173 نوشت:
در ضمن در همون پست پاسخی خودتون فرمودید: "کشوری که نه خواهان جنگه نه عامل بی ثباتی در منطقه خودش نه میاد دیگر کشورها را مرگ بر و کافر حربی و اینا بنامه چرا تحریم بشه.امریکا هیچ بهانه ای برای تحریم انها نداره."
یعنی فرمودید کشور ما عامل بی ثباتی منطقه هست!!!

چون شما اشاره کردید علت بدبختی ما این است که امریکا تحریمهای ظالمانه ای بر ما اعمال کرده ولی بر کشوری مثل ایسلند نکرده بنده هم در جواب شما عرض کردم اگر مردم ایسلند تحریم نیستند چون حکومت انها بر خلاف حکومت ما کاری به کار هیچ کشوری ندارند.شعارهای توخالی مرگ بر هیچ دردی رو دوا نمیکند جز دشمن تراشی بیشتر و هیزم روی اتش دشمنی ریختن و شعله ور تر شدن جنگ
++Hadi++;1027173 نوشت:
عنی فرمودید کشور ما عامل بی ثباتی منطقه هست!!!
خیر منظور م حکومت کشور ماست نه مردمش.مردم ما هیچ گناهی ندارند. بنابارین وقتی میگویید کشورمان دارید مردم رو هم شامل میکنید و این توهین به هم وطنانتان است

++Hadi++;1027173 نوشت:
منطقا من فکر می کنم نظر شما شبیه به اون دوستانی هست که ما رو عامل بد بختی و بی ثباتی منطقه می دونن!
گفتید ما؟؟؟؟؟؟؟؟؟happyhappyhappyhappy

عامل بدبختی و بی ثباتی حکومت و سیاست های غلط حکومت هست نه مردم بی گناه ایران.

++Hadi++;1027173 نوشت:
(من صرفا به جهت پاسخ به ادعاهای جناب بی ادعا این پاسخ رو می نویسم و چون باعث انحراف بحث می شه و ارتباطی با موضوع نداره از این بیشتر کش نمی دم و ادامه نخواهم داد!!!)

علت انحراف بحث خود شمایید که به سوال اصلی بحث توجه نکرددی .برای بار چندم عرض کنم بحث ما روی اینکه ایا عامل بدبختی ما امریکاست یا طرفداری از امریکا و .. نیست.

اگر در رابطه با موضوع تاپیک بحثی دارید که ما رو به جواب رسانید خیلی مشتاقیمو از اطلاعاتتان استفاده میکنیم وگرنه اگر بحثات باز روی امریکاست که خب همان طور که خودتان هم گفتید باعث انحراف بحث میشه

سلام
خوب برای اینکه برگردم به مسیر تایپیک و به قول شما من عامل انحراف نشم!!!
شما در پست اول ادعاهایی رو فرمودید که به نظرم رسید همه اش ادعای صد در صد درستی نبود و بنده گفتم همه این ادعاها صد در صد درست نبوده و بعضی آمارهایی که از بعضی رسانه ها به دستم رسیده بود خلاف بخش هایی از این ادعاها رو ثابت می کرد!
البته قطعا از نظر جرم و مسایل دیگه، کشورهای مرفه وضعیت بهتری رو باید داشته باشند! همچنین تعریف جرم از نظر ما با اونها فرق داره!!! مثلا در کشور ما همچنس گرایی و مشروب خواری در ملا عام و ... جرم هست ولی این موارد برای اونها جرم نیست و باعث می شه درصد زندانیان اونها هم کمتر از مال ما بشه!
بعدش گفتم عامل اصلی بدبختی ما چه از نظر فرهنگی چه از نظر انسانی و ... فقر و معیشت سخت مردم هست! هر وقت اکثریت قریب به اتفاق مردم احساس فراغت کردند و راحت تونستند زندگی کنند، کم کم (می تونند) از نظر فرهنگی و انسانی و ... رشد کنند و رفته رفته آمار جرم و جنایت پایین میاد!
اگر جوونها به جای بیکار بودن، کار داشته باشند و کارشون کفاف زندگی رو بده و سر خونه بخت برند، آمار جرم و مزاحمتشون کمتر می شه!
اینکه گفته می شه فقر ریشه همه بدبختی ها دور از حقیقت نیست! درصد زیادی از مردم دنیا وقتی فقیر و گرسنه باشند، برای سیر کردن شکم خودشون و خانوادشون قطعا دست به دزدی و جرم و ... می زنند!
حاکمیت کشورهای اسکاندیناوی و کشورهای متروپل و جهان اولی و دومی، اکثرا سوابق چند صد ساله دارند و تو نهاد سازی به درجاتی رسیدند که قوانینشون به صورت تدریجی اصلاح شده و به مانند قانون فرگشت یا انتخاب طبیعی، قوانین بدشون اصلاح شده و مثلا اگر سود بانکی در کشور ما همچنان عامل بدبختی اقتصاد ماست، اونها به تجربه مضراتشو فهمیدن و دیگه سود آنچنانی به کسی نمی دن! از این مثالها و قوانین زیاد داریم که ما همچنان در حال اجرای اونها هستیم و اونها به تدریج اصلاح کردند و درستش کردند مثل همونهایی که در پست اول عرض کردم! از قضا جالبه بعضی قوانینشون از منظر اسلام هم بهتر از مال ما هست!! مثلا در آلمان اگر متوجه بشند شما منزلی دارید که خالی هست و نه مستاجری در اون سکونت داره و نه شما در اونها سکونت دارید، مالیات سنگینی از شما می گیرند! این همون منطق خمس در اسلام (بدون در نظر گرفتن میزان خسارت) هست! در اسلام خمس باعث می شه افراد مجبور به گردش پولشون بشند و همین موجب اشتغال زایی و تولید و ... می شه!
در مورد ادعاتون که در منطقه دخالت می کنیم و ... فکر می کنم دخالت ایران در منطقه خودش لازم و ضروری هست و البته دلایل خاص خودمو دارم و بیشتر هم کش نمی دم چون به قول شما ارتباطی با موضوع نداره! اگر ارتباط هم داشته باشه فکر نمی کنم به توافق برسیم! اگر خواستید هم در تایپیک جداگانه ای دلایلم رو می گم!!!
نهایتا مهمترین قانون و اصلی که به نظر می رسه کشورهای اروپایی رو اروپایی می کنه، اصل شفافیت هست!
مجلس ما تو بحث آرای نمایندگان و محل تامین بودجه تبلیغاتیشون و طرح هایی که معرفی می کنند و بحث حضور و غیاب نماینده ها و ... شفاف نیست، اقتصاد بخش دولتی ما در بخش هایی برای نمایندگان مردم شفاف نیست، آرای قضات قوه قضاییه شفاف نیست!و ...
هر وقت تونستیم قوانینی مثل قانون سوت زن (ویسل بلور) رو پیاده کنیم و ناظران و گزارش دهندگان جرم های بزرگ رو به جای زندانی کردن پاداش سنگین بدیم می تونیم کم کم امیدوار به اصلاح امور باشیم!
همچنین دخالت بخش دولتی به عنوان بخش های خصوصی و زمین زدن کارخانه ها هم یکی دیگه از عوامل فقر و ... می شه! چون قوانین ما در بخش های خصوصی اشکالات زیادی داره و باعث می شه دولتیون تلاش کنند با رانت و ... بخش های خصوصی رو ورشکست اعلام کنند و بعد کارخونه های موفق چند سال پیش رو تعطیل کنند و اونها رو بکوبند و ویلا بسازند!
نتیجه: اصلاح قوانین و وضع قوانین استراتژیک + اقتصاد قدرتمند + شفافیت + اقتصاد خصوصی حقیقی و ...
باعث می شه مام به حال و روز اونها دچار بشیم و نبود همینها برای اونها هم فاجعه بار هست! تفاوت ما با اونها این هست که ما در این تحریم های افسار گسیخته و مشکلات اقتصادی به قول عامینه Ser شدیم!!!
بیشتر از این بحث رو کش نمی دم.. امیدارم مطلب مفیدی بوده باشه!
موفق باشید...

با سلام

++Hadi++;1027228 نوشت:
حاکمیت کشورهای اسکاندیناوی و کشورهای متروپل و جهان اولی و دومی، اکثرا سوابق چند صد ساله دارند و تو نهاد سازی به درجاتی رسیدند که قوانینشون به صورت تدریجی اصلاح شده و به مانند قانون فرگشت یا انتخاب طبیعی، قوانین بدشون اصلاح شده و مثلا اگر سود بانکی در کشور ما همچنان عامل بدبختی اقتصاد ماست، اونها به تجربه مضراتشو فهمیدن و دیگه سود آنچنانی به کسی نمی دن! از این مثالها و قوانین زیاد داریم که ما همچنان در حال اجرای اونها هستیم و اونها به تدریج اصلاح کردند و درستش کردند مثل همونهایی که در پست اول عرض کردم!

خداوند به شما خیر کثیر دهاد...دورد بر شما! شما همه آنچه باید را فرمودید. دقیقا دلیل اصلی رشد این کشورها همین بوده:
قوانینشون به صورت تدریجی اصلاح شده به مانند قانون فرگشت یا انتخاب طبیعی، قوانین بدشون اصلاح شده ، فقط به جای انتخاب طبیعی انتخاب مصنوعی بوده! انتخاب بر مبنای خردجمعی بوده! همین! به همین سادگی!
بنابراین دلیل اینکه به تدریج اصلاح شدن به این خاطر بوده که امکان اصلاح وجود داشته.
مثلا سود بانکی شون چرا کمه؟ به خاطر اینکه اقتصاد سیاست فرهنگ تاریخ .... اینها بر هم تاثیر میگذارند و از هم تاثیر میپذیرند. این همان چیزی است که در کل جهانبینی یک ملتی را تعریف میکند. آنها جهان بینی شنان مبتنی بر جهان بینی علمی است. بنابراین اقتصادشان هم به عنوان یک جز مبتنی بر جهان بینی علمی است.
آنها اقتصادشان را مبتنی بر علم اقتصاد که عقل جمعی شان این را حکم میکند، بنا نهاده اند. و نتیجه اش اقتصاد بهتری شده. هم بهتر نسبت به قبل خودشان. و هم بسیار بهتر از اقتصاد ما. از نظر آنها اقتصاد هم مثل همه بقیه چیزها! وحی منزل نیست و باید به قوه خرد و عقل و علم کار کند و خودش را تصحیح کند و همواره بهترین در زمان خودش باشد و نه اینکه مدعی کامل ترین و بهترین و اصلا کاملا بی نقصی مثل ما، یعنی اقتصاد اسلامی را داشته باشند! البته بلحاظ تئوری! چون هنوز تئوری کاملا کامل ما مصداق عملی قابل مثال ندارد. بهترین نمونه عملی اش قرار است ما باشیم!
نتیجه این شده که آنها با قبول نقص علمی که دارند این اقتصاد را ساخته اند و ما با ادعای علم کامل و تام و تمام به قوانین اقتصاد که از دین اخذ شده است این اقتصادی که داریم را! ما و یا اغلب مسئولین ما معتقدند که در این زمینه ها (البته در بقیه چیزها هم) اغلب معتقدیم که فقط یک سهل انگاری رخ داده! و خلاصه از بدشانسی یا به هر دلیل دیگر تئوری بی مثال ما قبای عمل نپوشیده...
مدیران و مسئولین و انقلابیون (که همگی شان از تئوری پردازهای نظام حاکم هستند) که قاعدتا گوهر تابناک و بی مثال مدیریت اقتصادی اسلامی را با تمام قوانین اش و احکام لایتغیر بالاصل دینی مترتب بر آن را! حتما میدانند! ولی! نمیدانیم چرا عملی نشده! بالاخره یا نمیشود.... کمی شده....ولی کامل نیست...یا زیاد شده فقط یک کم کم اش که اجرا نشده بقیه هم معطل مانده، خلاصه نتیجه مطلوب عملی نشده است! درست مثل عدم وصول مطلوب برای شخصی که با یک کاسه ماست لب دریا و اینکه البته که میدانند دوغ نمیشود!... ولی باید در عوض آرزویش را مردم بکنند! یعنی ما مردم دلخوش باشیم که وای اگر بشه چیییییی میییییییشششه!!!

پس دلیل دارد که ما همچنان در حال اجرای اونها هستیم! مگر یکی از مدیران اقتصادی کشور اسلامی ما حکم ربا را نمیداند؟! چرا قطعا میداند! دولت هم میداند. مجلس هم...یعنی همه مجالس خبرگان و نگهبان و شورای اسلامی و مصلحت نظام و ....رهبری و ...همه خلاصه! میدانند که ربا چیست ولی در سیستم بانکی نظام جمهوری اسلامی هم اکنون آشکارا و حتی قانونی رباخواری را گسترش میدهند؟!!!!! خوب مگر میشود؟ ولی شده است. حال یا نمیتوانند قانون اسلامی را اجرا کنند (به هزار دلیل) و یا نمیخواهند قانون اسلامی را اجرا کنند (باز هم به هزار دلیل) و یا اصلا به هزار دلیل! نشده که اجرا شود و اجرا نشده.
ولی آنها به تدریج اصلاح میکنند.
چرا که رکن اساسی مفهوم دموکراسی هم همین است. که آنها دارند. دموکراسی هم رکن اساسی خوب بودنش این است که سیستمی خودپالای است. یعنی مرتب فیدبک میگیرید و اشکالات قبلی خودش را بهبود میبخشد. به همین دلیل ساده ولی اساسی آنها هر روز بهتر از قبل میشوند.
ولی وقتی شما مدعی باشی که متد و روشی که میخواهی بر مبنای آن عمل کنی منشعب از احکام لایتغیر وحیانی اخذ شده دیگر جایی برای اصلاح وجود ندارد. نقصی وجود ندارد که در طی زمان شما بخواهید رفعش کنید. البته اجتهاد شاید به عنوان حل این مشکل بیان شود ولی پرواضح است که اجتهاد عملا با فرضیات و مسائل بسیار روبنایی احکام دین سر و کار دارد. اجتهاد گرچه عقل را هم در این بازی شرکت دهد! ولی آن عقل قرار است صرفا احکام دین را مبتنی بر خود دین استخراج کند بسیار باعقلی که چنین محدودیت سترگی ندارد متفاوت است.

++Hadi++;1027228 نوشت:
از قضا جالبه بعضی قوانینشون از منظر اسلام هم بهتر از مال ما هست!! مثلا در آلمان اگر متوجه بشند شما منزلی دارید که خالی هست و نه مستاجری در اون سکونت داره و نه شما در اونها سکونت دارید، مالیات سنگینی از شما می گیرند! این همون منطق خمس در اسلام (بدون در نظر گرفتن میزان خسارت) هست! در اسلام خمس باعث می شه افراد مجبور به گردش پولشون بشند و همین موجب اشتغال زایی و تولید و ... می شه!

به هر حال این وضعیت اقتصادی و اجتماعی و ....رفاهی و وضعیت جرم و جنایت و ....همه اینها نتیجه عملی نظام حاکم که نظامی کاملا مبتنی بر دین و قرائتی از دین با قوانینی که از دین منشعب شده است میباشد. و آن وضعیت اقتصادی و اجتماعی........ که غرب یا به طور خاص کشورهای اروپای غربی دارند ، نتیجه عملی نظام حاکم آنها و...و قوانینی که دارند. اگر کسی در بهتر بودن وضع آنها یا ما بحثی داشته باشد موضوع دیگری است. ولی بسیار اشتباه خواهد بود اگر نتیجه ای که آنها گرفته اند را به قوانین و باورهایی که ما داریم! نسبت بدهیم. و توجیه کنیم که آنها به روح قوانین ما!!! عمل میکنند ولی ما عمل نمیکنیم! یکی نیست بپرسد خوب مگر آنها با ظاهر قوانین چه مشکلی دارند که یواشکی بیایند فقط روح اش را عمل کنند!!!! خوب ظاهرش را هم قبول میکنند!
بنابراین چیزی که آنها عمل میکنند باطن قوانین شما یا باطن باورهای دینی شما نیست. باور بفرمایید نیست! ولی اگر اصرار دارید که هست! لطفا اجازه دهید مردم ما هم اول تریجیحا همچون غربی ها ظاهر را در نظر نگیرند و دقیقا به همان بواطینی که آنها عمل میکنند ، اینها هم عمل کنند.
بالاخره یک دلیلی داشته که غربی ها نمیتوانند علنا ظاهر را قبول کنند و بنا بر حکمتی لابد! ظاهر دین را مشکلی برای اجرای باطن اش فهمیده اند! یا هر چیزی..بالاخره آنها موفق شده اند و شیوه شان هم لابد درست بوده که موفق شده اند.

ضمنا دوستانی که آماری ارائه میدهند که در یک یا چند موضوع وضعیت غرب خیلی هم اسفناک تر از ماست...یا به هر دلیلی در یک وجه یا در کلیه وجوه زندگی ما را در رتبه بالاتری از غرب میدانند و قاعدتا موضوع تاپیک در خود سوال تشکیک دارند که آمار فساد مثلا در آنجا بیشتر است، این دوستان قاعدتا نباید به سوال تاپیک جواب دهند. و کافی است به تشکیک در درستی این فرض اشاره بفرمایند.
قاعدتا فرض سوال این است که وضع آنها بهتر است. بیشتر عرایض مخلص هم با این فرض بوده است.

[=arial]سلام

++Hadi++;1027228 نوشت:
البته قطعا از نظر جرم و مسایل دیگه، کشورهای مرفه وضعیت بهتری رو باید داشته باشند! همچنین تعریف جرم از نظر ما با اونها فرق داره!!! مثلا در کشور ما همچنس گرایی و مشروب خواری در ملا عام و ... جرم هست ولی این موارد برای اونها جرم نیست و باعث می شه درصد زندانیان اونها هم کمتر از مال ما بشه!

تفاوت بسیار جدی تر و بنیادیتر از این مسائل هست
به یاد یک لطیفه یا حکایت ساختگی یا واقعی برمبنای سفرهای ناصرالدین شاه به فرنگ افتادم:
وقتی ناصرالدین شاه در سفر فرنگ، مبهوت پیشرفت اروپاییان شده بود. به وزیر خود فرمودند: کی ما به ایشان میرسیم.
وزیر در پاسخ گفت: هیچوقت.
و شاه با تعجب و عصبانیت پرسید :چرا؟
وزیر هم با اشاره دست به دو جهت مخالف در پاسخ گفت : قربان آنها از این طرف میروند،ما از این طرف! معلوم است که هیچوقت نمیرسیم.
یک مثال می زنم:
مثل حکیمانه معروفی هست:
می بخور،منبر بسوزان، مردم آزاری نکن(باطن گرایی)
آن را در نظر داشته باشید و بعد نتیجه گیری کنید
مصرف مشروبات الکلی تبعات مختلف و گاها زیان بار فردی و قربانیان اجتماعی دارد
بعضی از مردم دانسته یا ندانسته به هر دلیلی گرایش به مصرف مشروب دارند (بعضی از سر نادانی، بعضی با کوچک شمردن تبعات آن، بعضی از سر تفنن و تفریح ،یا حتی لجبازی؛ به هر حال مصرف آن را به عنوان یک تقاضا و نیاز با پذیرش هر نوع عواقب آن دنبال میکنند )

در اسلام و ایران، خرید و فروش ،نگهداری مصرف مشروبات الکلی ممنوع هست و برخورد زمانی هست که آشکار،علنی و ضدیت با شعائر اسلام باشد(ظاهر گرایی)
ولی در عمل مواجه با قربانیان مستقیم و غیر مستقیم مصرف مشروبات هستیم. به خصوص تصادفات رانندگی حین مستی که امیدی هم به کاهش آن نیست مگر انقلاب فن آوری در فراهم آمدن «جاده های هوشمند» و فراگیر شدن ماشینهای «خودران» به جای ماشینهای «خودرو»
چرا تصادفات رانندگی را بیان کردم؟ برای اینکه بار مالی و جانی بسیار سنگینی دارد که میتوان از آن جلوگیری کرد
در غرب تبلیغ،مصرف،خرید و فروش مشروبات آزاد هست
ولی به اندازه ما ضایعات و تلفات ناشی از تصادف رانندگی حین مستی را ندارند.
در آمریکا مصرف مشروبات الکلی حین رانندگی جرم جنایی محسوب میشود یعنی شما جنایتکار محسوب میشوید
داشتن برچسب جنایتکار یعنی شما شهروند درجه یک نیستید تاییدیه شغلی و اعتبار بانکی و گواهینامه رانندگی ندارید محروم بودن از اینها یعنی آینده شما از بین میرود
نه اینکه کسی مست رانندگی کند یا اینکه حتی الکل کمی هم مصرف کرده باشد بلکه حتی اگر شیشه مشروب غیر پلمپ در اتوموبیل خود داشته باشید جرم جنایی شما یکسان هست
مسافر مست و درحال نوشیدن میتوانید داشته باشید ولی راننده باید هوشیار و بدور از اتهام مصرف باشد
در خانه میتوانید مست کنید ولی اگر همسایه از شما شاکی باشد یا اهل خانه از شما شاکی باشند شما مجرم اجتماعی و بازداشت هستید

مثل حکیمانه بالا در ایران به این قانون ظاهری بدل شده:
می هم نخور، منبر نسوزان،مردم آزاری هم نکن(ظاهر گرایی)
که در عمل و واقع جامعه اینگونه هست
می خوردی،منبر نسوزان،مردم آزاری هم شد که شد(نتیجه باطنی و عمل به ظاهر)

مثال دیگر حجاب و تفکیک جنسیتی هست که معضل و مضرات اجتماعی و اقتصادی آن بسیار وخیم تر گریبان کشور را گرفته که در زیر پروپاگاندای مبلغین مذهبی و دولتی به آن توجه نمیشود و مسئله را خلاف واقعیت بیان میکنند ولی شرارت آن لحظه به لحظه بیشتر میشود

جناب محمد مهدی سلام
عقل جمعی و دموکراسی لزوما همیشه در جهت اصلاح ساختارها نیست علل الخصوص برای کشورهایی که درصد زیادی از مردمشون جزو عوامی هستند که بواسطه رسانه ها کنترل می شند و می شه براشون نیازسازی کرد و می شه نیازهاشونو فهمید و شعارهای تبلیغاتی رو بر اساس نیازهای مردم تفت داد!
در قرآن هم آمده بیشتر پیامبرانی که به سمت قوم های مختلف گسیل داده می شدند با عدم استقبال از سمت اونها مواجه می شدند!!! البته قرآن مشورت رو هم به مسلمین سفارش می کنه!
در نتیجه من ایرادات زیادی به دموکراسی دارم که جاش نیست اینجا در این مورد ادامه بدم و ادامه هم نمی دم!
اگر هم دموکراسی جایگاه دفاع داشته باشه اونجایی هست که بسیاری از مردم سواد رسانه ای و معلومات زیادی داشته باشند که صد البته نیازمند کتاب خوانی و ... هست که متاسفانه ما نداریمش!
و اما در مورد علم اقتصاد و مباحث دینی و دخالت دین در اقتصاد
جناب استیگلیتز اقتصاد دان بسیار معروف و جایزه نوبلی هستند که کتابی با عنوان سقوط آزاد نوشتند که مخلص کلامش این هست:
این اقتصاد آمریکا نیست که رو به فروپاشی است! این علم اقتصاد است که رو به فروپاشی است!
با اجازتون باید خلاف نظر شما بگم، آمریکا و اروپایی که به نظر خیلی ها اقتصادش قدرتمند ترین اقتصاد دنیا هست، بده کارترین اقتصاد دنیا رو هم دارند! آمریکا 22 تریلیون دلار به صندوق بانک جهانی بدهی داره! بدهیش به خاطر چاپ دلار بدون پشتوانه هست!
https://www.usdebtclock.org/
دولت کنونی ایران هم که با نظریات نئوکینزین ها (کتاب [=iranSans]امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران - حسن روحانی - صفحه 782) در حال جریان هست و دولت قبلی (جناب احمدی نژاد) هم با الگوی شوک اقتصادی فریدمن در حال جریان بوده!
در هیچ کدوم از اینها، اسلام به چشم نمی خورد! چون در اسلام چاپ پول بدون پشتوانه یعنی اکل به باطل و حرام هست! ولی دولتهای ما دارن خلق نقدینگی بدون پشتوانه می کنند اون هم در راستای دلالی و مسایل بانکی که سمت تولید هدایت نمی شه و این باعث افت ارزش پول می شه!
ولی ای کاش همون بانکهای امروزی خارجی ها رو برای ما طراحی می کردند که اسلامی تر و اخلاقی تر هست!
در مورد اینکه موفقیت های اونها رو به اسلام مرتبط نکنیم!!!
اسلام باطنی داره که یه سری فرمول و آموزه و دستور هست! اعمال واجب و مستحب و مباح و مکروه و حرام!
شما یه مساله مثلثاتی رو با فرمول مثلثات حل می کنی! اون مساله شاید با انتگرال حل نشه! ما نمی تونیم انتظار داشته باشم فرد بی عقلی بخواد یک مساله مثلثاتی رو با انتگرال حل کنه و چون به نتیجه نرسه، کل مثلثات رو زیر سوال ببره! بالاخره مثلثات اصولی داره که... بگذریم..
در قرآن ربا جنگ با خدا معرفی شده! اینکه بانکها سود می دن یعنی خلاف اسلام دارن کار می کنن و این یعنی غیر اسلامی! حالا هزار و یک سفسطه و مغلطه به کار ببرن! حرام اندر حرام هست!
اینکه در تهران چند میلیون مسکن خالی وجود داره و ما قوانینی نداریم که از اینها مالیات سنگین بگیریم چون آقایان مسئول خودشون چندین واحد مسکونی خالی دارند و مالیات به نفعشون نیست یعنی آلمان در اخذ مالیات سنگین از این نوع افراد اسلامی تر عمل می کنه!
بنده روح اسلام رو قبول دارم ولو اگر ظاهرا غیر اسلامی باشه ولی با اجازتون بر طبق نظریات وب سایت pew.com و بسیاری از پایگاهای آماری و نظرسنجی هم باید عرض کنم، اسلام سریعترین رشد رو در میان ادیان در دنیا داره و همون اروپایی که می فرمایید مخالف مذهبن با توجه به گزارشات آماری pew.com و .. تا 2050 میلادی بخش زیادیشون به اسلام خواهند گروید و اسلام دین شماره 1 اروپا خواهد بود!!! البته بخش زیادی از اونها به خاطر زاد و ولد بالای اعراب مسلمان هست!! که البته این هم به خاطر استراتژی جمعیتی اسلام و ازدواج هست! در مقابل فرهنگی که تلاش می کنه ازدواج رو بکوبه و همجنسگرایی و استمنا و ازدواج سفید (زنا) رو جایگزین ازدواج کنه! که نتیجه این سه گزینه یا عدم بارداری هست و یا احتمال کمتر بارداری به نسبت ازدواج رسمی!!!
https://www.pewresearch.org/fact-tank/2017/04/06/why-muslims-are-the-worlds-fastest-growing-religious-group/
https://www.pewresearch.org/fact-tank/2017/04/05/christians-remain-worlds-largest-religious-group-but-they-are-declining-in-europe/pf_17-04-05_projectionsupdate_change310px/
https://en.wikipedia.org/wiki/Growth_of_religion

جناب متحیر سلام
یک طرحی توسط استراتژیست های آمریکایی طراحی شده به اسم آنفولانزای نیویورکی
که تلاش می کنه توسط مدیریت رسانه ای کاری با ما بکنه که از خودمون و فرهنگ و تمدن و ... خودمون بدمون بیاد و پیشرفت رو فقط و فقط به غرب نسبت بدیم و همواره خودمونو بی عرضه بدونیم!
این نوع تفکر اصلا تفکر افراد موفق نیست! افرادی در این جامعه موفق بودند که به خودباوری رسیدند و نهایتا کارهایی کردند که باعث پیشرفت در کشور شده!
تفکر ناصرالدین شاه شبیه به این نوع تفکر بوده که متاسفانه در جامعه ما هم کم نیستند افرادی که نظریات این شکلی دارند که صد البته خطرناک هست!
من فکر می کنم حجاب اجباری اصلا نمی تونه ضامن سلامت جامعه بدون پیش شرط های عفاف اسلامی باشه!
در اسلام نیاز جنسی به رسمیت شناخته می شه و جامعه ما به شرطی اسلامی حقیقی بود که ازدواج یک جوان دختر یا پسر راحت تر از زنا و ... می بود! در شرایطی که الان دقیقا برعکس هست! عامل اصلیش سختی تامین مسکن هست و در وهله بعدی بحث اشتغال و مهریه و ....
اگر قرار بود حجاب رو اجباری کنند ای کاش قبلش این مسایل رو رفع می کردند تا بعد از ازدواج و تامین مسایل جنسی، مردم رو به عفاف دعوت می کردند! نتیجه عدم تامین مسایل زناشویی و از اون طرف سختگیری در مساله حجاب می شه مخالفت و لج بازی عده زیادی از خانم های جامعه و ...
از طرفی فرهنگ برهنگی هم نه تنها ضامن سلامت جامعه نیست که بر عکس باعث عدم امنیت خانم ها و ... هست! یک نمونه مثالی که می تونم بزنم هشتک metoo هست! #metoo
که در این جنبش بسیاری از مردان و زنان سلبریتی از جمله لیدی گاگا و ... اعتراف به آزار جنسی از ناحیه مردان و زنان جامعه کردند! خوب در این جوامع که آزادی بوده! از قضا خانم هایی که وضعیت لباسشون محرک هست قعطا بیشتر از دیگران مورد آزار قرار می گیرند! به نظر من سهولت امر ازدواج و رفع مشکل ازدواج خانم هایی که مجرد قطعی هستند و هیچ وقت مردی براشون نخواهد بود که با اونها ازدواج کنه باعث می شه که عفاف عمومی شکل بگیره و تا دولتهای راست و چپ فقط بخوان شعار حل مشکلات جوانان رو بدن بدون اینکه عملی به اونها بکنن، هیچ وقت این موضوع حل نخواهد شد و موجب سرخوردگی اجتماعی و جنسی و عاطفی خواهد بود!
به نظرم در شرایط موجود کشور با مشکلات بر سر راه جوانان، آزادی جنسی و ... فقط فاجعه به بار خواهد آورد ولاغیر...

من داشتم تاپیک رو گذرا میخوندم چند مورد به نظرم اومد که بگم.
اول اینکه این دوست عزیزمان خودش منابعی که ارائه می دهد را گویا مطالعه نمیکند (جناب شایا هم اشاره کردند):

مسلمان ایرانی;1026550 نوشت:
ثانیاً شما می گویید ایسلند، ارتش ندارد؟؟؟؟؟؟ این را از کجا آوردید؟ باز هم طبق تأیید نامۀ ویکی پدیا، فقط در سال 2015، تعداد 73557 مرد و 71172 زن، در خدمت سربازی ایسلند مشغول به خدمت بوده اند. همین منبع، بودجۀ نظامی ایسلند را $45,529,700 می داند.

این هم لینک ویکی پدیای آن: https://en.wikipedia.org/wiki/Military_of_Iceland

ایسلند، ارتش بزرگی ندارد، ولی اینطور نیست که به کل فاقد ارتش باشد. بعلاوه، ایسلند عضو ناتو است، و جنگیدن با آن، مساویِ جنگیدن با ناتو است.


در همین لینک سایت ویکیپدیا در همان چند خط اول قید شده:
Iceland is however the only NATO member which maintains no standing army

اون نزدیک 150 هزار نفر خانم و آقا هم در خدمت سربازی نیستند، به واسطه گروه سنی (18 تا 49 سال) برای دفاع از کشورشون. کشوری که 350 هزار نفره، 150 هزار نفر در سربازی مشغول خدمتن؟! :khandeh!:
نیروی نظامی ایسلند محدود به گارد ساحلی و پلیس شهری هست و بر مبنای لینک پایین 250 نفر نیروی شبه نظامی داره.
https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_countries_by_number_of_military_and_paramilitary_personnel#IISS2018

این بودجه سالانه 45 میلیون دلار که پول یه بازیکن معمولی فوتباله!! که اگر کل پول رو تقسیم کنیم به تعداد نیروها میشه ماهیانه نفری 15000 دلار.
الان این ارتشه مثلا؟:khaneh:

مسلمان ایرانی;1026550 نوشت:
ثالثاً نوشته اید ایسلند زندان ندارد؟ ایسلند دارای سرویس زندان است: https://en.wikipedia.org/wiki/List_o...ons_in_Iceland شما چون با پدیدۀ زندان باز آشنا نیستید، زندان باز را با نبودن زندان یکی فرض کرده اید، که البته فرضی به شدت باطل است. ما در همین ایران خودمان هم، زندان باز و نیمه باز داریم. ایسلند کلاً کمتر از 359هزار نفر جمعیت دارد، یعنی اگر کل ایسلندیها را بیاوریم و در تهران رها کنیم، بین این همه جمعیت تهران خودمان، گم و گور می شوند. بعد شما انتظار دارید از این جمعیت بیشتر از یک بر دو هزارمشان هم زندانی باشند؟

بر منبای همون لینکتون گفته شده:
Prisons in Iceland are few and generally low security

که در ادامش میبینیم در همون لینگ گنجایش مجموع چند زندان 153 نفره! یعنی اگر کل زندان پر بشه از خلافکار، نسبت خلافکارا به کل جمعیت میشه عدد چهار ده هزارم! یعنی از هر ده هزار نفر 4 خلافکار. حالا اگر همین ضریب رو در جمعیت ایران ضرب کنیم میشه 35000 نفر در صورتی که تعداد زندانی های ایران در انتهای سال گذشته بر مبنای این خبر بیش از 240 هزار نفره (تازه اگر فرض رو بر درستی آمار بزاریم) یعنی نزدیک به هفت برابر کشوری مثل ایسلند در نسبت زندانی و جمعیت کل.
http://www.ion.ir/news/439845/%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

.
لذا لینک های خودتان را لاقل بخوانید. سپاس
.
.
دوم اینکه دیدم صحبت از این شده که انسانیت دستور دین است! احتمالا در مرام انسانیت، قتل غیر هم کیشان و تجاوز به ازواج آنها هم وجود داره. چون اینها هم دستور دینه و به اسم خدا و برای خدا متاسفانه کشتند و می کشند. احتمالا انسانیت حقوق نابرابر زن و مرد است و حقوق نابرابر بی ایمان و با ایمان است و ادعا می شود که الگوی کاملی است.
انسانیت و اخلاقیات با ادیان خلق نشده و مسلما چه با خدا باشی و چه بی خدا، میتوانی انسان باشی و اخلاق را رعایت کنی.
.
و نهایتا:

++Hadi++;1027137 نوشت:
ما رو جنگ طلب می دونن

احتمالا شما نیستید که از حذف اسرائیل از روی نقشه و نابودی یک کشور صحبت میکنید و پیام های نابودی را روی موشک میزنید و به عالم و آدم مرگ میفرستید.

hos8sein;1027287 نوشت:

احتمالا شما نیستید که از حذف اسرائیل از روی نقشه و نابودی یک کشور صحبت میکنید و پیام های نابودی را روی موشک میزنید و به عالم و آدم مرگ میفرستید.

پاسخ شما به جهت بی ربط بودن به این تایپیک روی پروفایل شما داده شد!

hos8sein;1027287 نوشت:
من داشتم تاپیک رو گذرا میخوندم چند مورد به نظرم اومد که بگم.
اول اینکه این دوست عزیزمان خودش منابعی که ارائه می دهد را گویا مطالعه نمیکند (جناب شایا هم اشاره کردند):

در همین لینک سایت ویکیپدیا در همان چند خط اول قید شده:

Iceland is however the only NATO member which maintains no standing army

اون نزدیک 150 هزار نفر خانم و آقا هم در خدمت سربازی نیستند، به واسطه گروه سنی (18 تا 49 سال) برای دفاع از کشورشون. کشوری که 350 هزار نفره، 150 هزار نفر در سربازی مشغول خدمتن؟! :khandeh!:
نیروی نظامی ایسلند محدود به گارد ساحلی و پلیس شهری هست و بر مبنای لینک پایین 250 نفر نیروی شبه نظامی داره.
https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_countries_by_number_of_military_and_paramilitary_personnel#IISS2018

این بودجه سالانه 45 میلیون دلار که پول یه بازیکن معمولی فوتباله!! که اگر کل پول رو تقسیم کنیم به تعداد نیروها میشه ماهیانه نفری 15000 دلار.
الان این ارتشه مثلا؟:khaneh:

بر منبای همون لینکتون گفته شده:

Prisons in Iceland are few and generally low security

که در ادامش میبینیم در همون لینگ گنجایش مجموع چند زندان 153 نفره! یعنی اگر کل زندان پر بشه از خلافکار، نسبت خلافکارا به کل جمعیت میشه عدد چهار ده هزارم! یعنی از هر ده هزار نفر 4 خلافکار. حالا اگر همین ضریب رو در جمعیت ایران ضرب کنیم میشه 35000 نفر در صورتی که تعداد زندانی های ایران در انتهای سال گذشته بر مبنای این خبر بیش از 240 هزار نفره (تازه اگر فرض رو بر درستی آمار بزاریم) یعنی نزدیک به هفت برابر کشوری مثل ایسلند در نسبت زندانی و جمعیت کل.
http://www.ion.ir/news/439845/%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

.
لذا لینک های خودتان را لاقل بخوانید. سپاس
.
.
دوم اینکه دیدم صحبت از این شده که انسانیت دستور دین است! احتمالا در مرام انسانیت، قتل غیر هم کیشان و تجاوز به ازواج آنها هم وجود داره. چون اینها هم دستور دینه و به اسم خدا و برای خدا متاسفانه کشتند و می کشند. احتمالا انسانیت حقوق نابرابر زن و مرد است و حقوق نابرابر بی ایمان و با ایمان است و ادعا می شود که الگوی کاملی است.
انسانیت و اخلاقیات با ادیان خلق نشده و مسلما چه با خدا باشی و چه بی خدا، میتوانی انسان باشی و اخلاق را رعایت کنی.
.
و نهایتا:

احتمالا شما نیستید که از حذف اسرائیل از روی نقشه و نابودی یک کشور صحبت میکنید و پیام های نابودی را روی موشک میزنید و به عالم و آدم مرگ میفرستید.

خواشا به حال اسلام...

++Hadi++;1027316 نوشت:
پاسخ شما به جهت بی ربط بودن به این تایپیک روی پروفایل شما داده شد!

من یه خط پاسخ دادم به نیم خط صحبت خودتان که نمیدونم به تاپیک مربوط بود یا نه. شرمنده اگر خارج از عنوان و ظرفیت تاپیک صحبت کردم. و ایضا جواب شما در پروفایل من هم مرتبط با همین گفتگوی بی ارتباط با تاپیک، نبود!!
موفق باشید@};-

[=arial]جناب ++Hadi++ سلام

++Hadi++;1027255 نوشت:
جناب متحیر سلام
یک طرحی توسط استراتژیست های آمریکایی طراحی شده به اسم آنفولانزای نیویورکی

در این باره و موارد مشابه، که بر مبنای توهم توطئه و در تشریح توهم توطئه از عناوین مختلف مثل آنفولانزای نیویورکی استفاده میشود .
[SPOILER]تفکر،ذکر و جهان بینی «دایی جان ناپلئون» که در تار و پود زندگی او، نقش بسته بود: حتی در روابط فامیلی
خلاصه زندگی اش فقط این شد:«کار،کار انگلیسی هاست»
فراماسونری
شیطان پرستی
توطئه یهود و....
از این قبیل هستند
که به جای طرح ،بررسی همه جانبه مسئله و راه حل های مرتبط؛ بررسی پیچیدگی و روابط مسئله و به چالش کشیدن راه حل ها ، بررسی راه کارها؛ که دانایی، کاردانی ، استقلال فکری و تلاش بسیار میخواهد..
تمام شرح و حقایق مسئله را قربانی پاسخ از پیش گفته خود کنیم [/SPOILER]
در حقیقت فرافکنی و حواس پرتی دولتمردان برای فریب افکارعمومی و پوشاندن سیاست بازی و نادانی های سیاسی شان هست تا بیشتر و بهتر به چپاول و تطاول خود ادامه دهند.
در این مورد حرف بسیار دارم علاقه ای به ایجاد تاپیک هم ندارم، ولی اگر ادامه آن در این تاپیک نامناسب نباشد و یا اینکه تاپیک مناسبی سراغ دارید در خدمت شما هستم.

++Hadi++;1027255 نوشت:
تفکر ناصرالدین شاه شبیه به این نوع تفکر بوده که متاسفانه در جامعه ما هم کم نیستند افرادی که نظریات این شکلی دارند که صد البته خطرناک هست!

منظور من ناتوانی مردم نیست. که برعکس مردم بسیار مستعد و توانا هستند ولی به خاطر سیاست گذاری های کلان در جهت اشتباه فعالیت دارند.
تفکر ناصرالدین شاه، همچنان تفکر حاکم بر حکومتهای قاجار ، پهلوی و جمهوری اسلامی بوده و هست و با اقتدار بر اریکه حاکمیت ادامه دارد.

تفکر قجری، پهلوی، اسلامی ایرانی؛ بدون تغییر در زیر ساخت فرهنگی و نظام فکری مردم، بدنبال رفورم و اصلاح جامعه هستند. این تفکرات ناکارآمد، ابتر و موجب تنش های اجتماعی هست
همانگونه که با انقلاب مشروطه و کودتا ، قاجار را سرنگون کرد
با انقلاب اسلامی حکومت پهلوی را به سقوط کشاند
و جمهوری اسلامی در باتلاق اقتصادی ساقط شده .با بحران آفرینی از اشغال سفارت به جنگ میرود و با فِرفِرِه و فِشفِشه سرگرم جنگ سرد می ماند

برای اصلاح ،مهم تغییر ذات اصلاح ناپذیر فرهنگ اجتماع، هست.
تا این تغییر ناپذیری فرهنگی عوض نشود (تا روشنگری و رنسانس در جامعه ما اتفاق نیفتد) هیچ اصلاح واقعی صورت نمیگیرد.

در ادامه : به دنبال خواست ثبات اجتماعی به حجاب و فرهنگ برهنگی اشاره داشتید.
شاید یک خواست مشابه مد نظر من و شما باشد ولی خاستگاه متفاوت و متضاد داریم
درست مشابه اشاره دستهای متقابل وزیر ناصرالدین شاه
خواستهای مشابه و خاستگاه های مغایر

متحیر;1027237 نوشت:
به یاد یک لطیفه یا حکایت ساختگی یا واقعی برمبنای سفرهای ناصرالدین شاه به فرنگ افتادم:
وقتی ناصرالدین شاه در سفر فرنگ، مبهوت پیشرفت اروپاییان شده بود. به وزیر خود فرمودند: کی ما به ایشان میرسیم.
وزیر در پاسخ گفت: هیچوقت.
و شاه با تعجب و عصبانیت پرسید :چرا؟
وزیر هم با اشاره دست به دو جهت مخالف در پاسخ گفت : قربان آنها از این طرف میروند،ما از این طرف! معلوم است که هیچوقت نمیرسیم.


سلام و درود بر شما
قبل از شروع بحث باید عرض کنم بنده به هیچ نهاد و ارگانی وصل نیستم. برنامه نویس 35 ساله ای هستم که از دار دنیا یه ماشین سمند دارم و اندک آب باریکه ای جهت گذران زندگی! نه زن دارم نه زندگی آنچنانی!
سال 88 هم طرفدار جدی جناح اصلاحات بودم که بعد از به حکومت رسیدن دولت امید، به ناکارآمدی این طیف هم پی بردم و از جناح فکری اصولگرایان کهن و اصلاح طلبان به سمت انقلابیون تغییر مسیر دادم و الان هم هیچ جریانی رو به مانند انقلابیون و نئو اصولگرایان دلسوز کشور نمی بینم! خوب این نظر منه که با تحقیق بهش رسیدم!

متحیر;1027340 نوشت:
[=arial]
در این باره و موارد مشابه، که بر مبنای توهم توطئه و در تشریح توهم توطئه از عناوین مختلف مثل آنفولانزای نیویورکی استفاده میشود .
در حقیقت فرافکنی و حواس پرتی دولتمردان برای فریب افکارعمومی و پوشاندن سیاست بازی و نادانی های سیاسی شان هست تا بیشتر و بهتر به چپاول و تطاول خود ادامه دهند.
در این مورد حرف بسیار دارم علاقه ای به ایجاد تاپیک هم ندارم، ولی اگر ادامه آن در این تاپیک نامناسب نباشد و یا اینکه تاپیک مناسبی سراغ دارید در خدمت شما هستم.


به هر حال کار با قدرت رسانه ای غرب و کارشکنی های برخی مسئولین داخل کشور که به نظر می رسه نفوذی های خائن همونهان (تحلیل رفتاری)، جوری شده بسیاری از مردم جامعه، ما رو هیچی می پندارند و اونها رو همه چیز! حالا شما بفرمایید توطئه نظام هست! چیزی هست که مشهوده! البته تا حدودی هم عملکرد مسئولین بخش اقتصاد و خودروسازان و ... توش دخیلند! که بنده حزب کارگزاران تکنوکرات رو بیشتر از بقیه در این مورد دخیل می دونم!
اتفاقا در بخش های مذهبی - انقلابی درست و درمون در کشورمون که به این شانتاژهای رسانه ای بی توجه بودند، کارهایی کردند که دشمنان ترجیح دادند به جای اینکه از سمت نظامی وارد جنگ با ایران بشند، از سمت اقتصادی با مدیریت ضعیف و مشکوک نئولیبرالها (به گفته متفکران انقلابی و نئو اصولگرایان)وارد کارزار جنگ بشند و اینه که ما تحت شدیدترین حملات جنگ اقتصادی هستیم! اگر شما بعد از مشاهده این همه فشار اقتصادی و تحریم همچنان این مسایل رو تئوری توطئه می پندارید، با احترام به عقاید شما از این مورد می گذرم و عقیده خودم رو همچنان حفظ می کنم! در مورد تایپیک هم می تونید روی پروفایلم یا به صورت خصوصی به بنده پیام بدید تا در تلگرام یا ... مرتبط بشیم!

متحیر;1027340 نوشت:
[=arial]

منظور من ناتوانی مردم نیست. که برعکس مردم بسیار مستعد و توانا هستند ولی به خاطر سیاست گذاری های کلان در جهت اشتباه فعالیت دارند.
تفکر ناصرالدین شاه، همچنان تفکر حاکم بر حکومتهای قاجار ، پهلوی و جمهوری اسلامی بوده و هست و با اقتدار بر اریکه حاکمیت ادامه دارد.
تفکر قجری، پهلوی، اسلامی ایرانی؛ بدون تغییر در زیر ساخت فرهنگی و نظام فکری مردم، بدنبال رفورم و اصلاح جامعه هستند. این تفکرات ناکارآمد، ابتر و موجب تنش های اجتماعی هست
همانگونه که با انقلاب مشروطه و کودتا ، قاجار را سرنگون کرد
با انقلاب اسلامی حکومت پهلوی را به سقوط کشاند
و جمهوری اسلامی در باتلاق اقتصادی ساقط شده .با بحران آفرینی از اشغال سفارت به جنگ میرود و با فِرفِرِه و فِشفِشه سرگرم جنگ سرد می ماند
برای اصلاح ،مهم تغییر ذات اصلاح ناپذیر فرهنگ اجتماع، هست.
تا این تغییر ناپذیری فرهنگی عوض نشود (تا روشنگری و رنسانس در جامعه ما اتفاق نیفتد) هیچ اصلاح واقعی صورت نمیگیرد.
در ادامه : به دنبال خواست ثبات اجتماعی به حجاب و فرهنگ برهنگی اشاره داشتید.
شاید یک خواست مشابه مد نظر من و شما باشد ولی خاستگاه متفاوت و متضاد داریم
درست مشابه اشاره دستهای متقابل وزیر ناصرالدین شاه
خواستهای مشابه و خاستگاه های مغایر



در اینکه ذات و فرهنگ مردم باید غنی بشه حرفی نیست، ولی از نظر من قبل از فرهنگ مردم باید اقتصاد و معیشت و آموزش و بهداشت مردم حل شه! شکم گرسنه با جیب خالی و افکار عذب یارای غنی سازی فرهنگی و ... رو نداره مگر در شرایط خاص!
اینجاست که باید فرد یا گروهی به با مدیریت کارگردان وار، با تعیین اولویت های صحیح، پیش نیازهای اصلاح جمعی و اصلاح قوانین تا روش های اجرا رو فراهم کنند تا ما هم رفته رفته وارد دایره کشورهای پیشرفته دنیا شیم!
البته به گفته آینده پژوهانی همچون ریچارد واتسون، آینده ایران با سیستم عامل شیعی که داره آینده روشنی هست! می تونید ریچارد واتسن رو سرچ بفرمایید!
متاسفانه طیف و لایه های رسوبی مسئولین دولتی و مجلسی و مافیاهای اقتصادی و ... اجازه ورود جوانان نخبه رو برای اداره کشور نمی ده! اگر اجازه می دادند اتاق های فکر از نخبگان جوان با تفکرات انقلابی (مغایر با تفکرات قشری که بنده به اونها لقب آنفولانزای نیویورکی دادم و هیچ اعتقادی به توانایی و باور خود ندارند) شکل بگیره تا با روش طوفان فکری، هر کسی بر اساس رشته تحصیلی و تخصصش، مشکلات کشور رو بازگو کنه و ارتباط بین این مشکلات رو بیان کنه تا مشکلات ریشه ای یافت شند و بعد از طراحی درخت مشکلات برای مشکلات علل الخصوص کلیدی و ریشه ای راه حل ارائه بده و روی راه حل ها بحث و جدل بشه تا بهترین قوانین و راه کارها استخراج بشند و بعد به فکر دوره گذر از مشکلات می افتادند و مدلسازی جامعه ای رو انجام می دادند که برای تک تک مشکلاتش، راه کار های به روز و قدرتمند داره (بعضی از این راه کارها بر اساس تجربیات و قوانین موفق کشورهای دیگر) و همچنین برای حرکت این جامعه مدل به سمت ایده آل هم کلی راهکار خوب داره و نهایتا بعد از چند سال جامعه ای انتزاعی به شکل مدل شکل می گرفت و این قوانین به صورت راهکارها به دولت ها و مجلس ها ارائه می شد، می تونست آینده ای زیبا رو برای کشور به ارمغان بیاره! نکته مهمی که در ایده مد نظرم هست اینه که این نوع مدلها باید ترند گذاری های مهمی رو در آینده برای کشور داشته باشه و به فکر روشها و روندهای تغییر شرایط از اوضاع وخیم کنونی به سمت ایده آل آینده هم باشه! چون هر چقدر هم بخواهیم جامعه رو به سمت ایده ال پیش ببریم باز درصدی از خود قشر مردمی که در بخش هایی سودهای کلان به جیب می زنند با این تغییرات به سمت ایده آلها مقاومت و مخالفت می کنند!
برای مثال جامعه ایده آل جامعه ای هست که معلمین و اساتید دانشگاه جزو مرفه ترین مردمانش هستند ولی آیا پزشکان و مهندسین نفت با این طرح ها موافقت می کنند؟؟؟
در اینجا نیاز می شه ساختارهایی شبه احزاب شکل بگیرند و چندین حزب بوجود بیاند که به کمک نخبگان خودشون، مدلهاشونو طراحی کنند و این مدلها در وب سایتهاشون مقابل چشمان مردم قرار داشته باشه که هر 365 روز سال طرح هاشون آپدیت می شه و هر چند سال یک بار مردم بتونن از بین این احزاب به یکی رای بدن تا حزب مد نظر بیاد و هم بخش اجرایی کشور رو به عهده بگیره و هم بخش قانون گذاری! از قضا خود مردم هم می تونند عضو این احزاب بشند و در پرورش مدلهای اونها دخالت کنند و با کسب درجات و امتیازات بالا بر اساس کارآمدیشون جزو تاپ اعضاشون بشند تا بعد از غربال، باهوش تر ها و با استعدادها و بهترین ها بعدا وارد ساختار اجرایی شند و ...
حداقل مزیت این طرح اینه به جای اینکه برخی نمایندگان کم سواد که قاعدتا در یک رشته سواد دارند به کمک کارگروه های مختلف بیان و به همه طرح ها رای بدن(با اعتماد به کارگروه ها بدون داشتن سواد در نظردهی در بسیاری از طرح ها - رای گیری بر اساس کمیت بر خلاف کیفیت)، نخبگان هر رشته میان و با طوفان فکری، مشکلات بخش خودشونو رو با تشخیص مشکلات و ارائه بهترین راهکارها حل می کنند! هم دموکراسی هست و هم کشور با بهترین قوانین ممکن اصلاح می شه! علل الخصوص اینکه به نظر می رسه با پیشرفت در حوزه IT و internet , social media و ... امکان ساختن سامانه هایی برای مشارکت مردم در طراحی سیستم جامعه وجود داره و دموکراسی به روش سابق و کلاسیک شاید در این زمان خیلی کارآیی نداشته باشه!
اینجا می شه که قوانین کشور اصلاح جدی می شه و شاید حتی بتونیم از اروپایی ها هم جلو بزنیم!
علت این دیدگاه من؟
به خاطر اینکه کشور هم یک ابر سیستم متشکل از زیر سیستم های کوچکتر هست که نهایتا انسانها پایین ترین زیر سیستم ها هستند و بین اعضای مختلف این سیستم باید هماهنگی کامل باشه تا با یک دید کل به جز، سیستم طراحی شه و به سمت جامعه آرمانی حرکت کنه! در واقع دید من دید یه برنامه نویس هست که می خواد طراحی یه جامعه بزرگی رو به عهده بگیره و مجبوره فلوچارت کامل این جامعه رو طراحی کنه و ...

با سلام و عرض ادب و احترام

دوستان عزیزم خواهش می کنم اجازه ندهید بحث از موضوع تاپیک به حواشی منتقل شده و نقد حکومت اصالت یابد.
هیچ کسی از رفتارهای حکومت جمهور اسلامی 100 درصد دفاع ننمی کند، حکومت ما هم چون هر حکومت دیگری در کنار نقاط قوت، ضعف ها و کاستی هایی دارد.
اما آنچه به موضوع تاپیک مربوط میشود این است که ما هر کجا به اسلام عهمل کرده ایم رشد داشته ایم، و هر کجا دنباله روی غرب شده ایم ضرر کرده ایم؛ غرب هم همینطور، فارغ از اعتقاد به خدا هر کجا که رشد داشته اند به همان احکام دین عمل کرده اند، و هر کجا سقوط و نزول داشته اند به خاطر دوری از تعالیم دین و جایگزین ساختن انسان محوری بوده است.

بنابراین نمیشود از روی نتیجه حکومت ها به صورت قطعی حقانیت و یا بطلان اعتقادات را نتیجه گرفت، چرا که بهترین اعتقاد می تواند به بدترین نحو ممکن اجرا شود، و یک اعتقاد و تئوری متوطسط میتواند به بهترین نحو ممکن اجرا شود و نتیجه بهتری را رقم بزند. بنابراین برای قضاوت باید تئوری ها و برنامه ها را سنجید، و سپس رفتار حکومت ها را متناسب با ایدئولوژی آنها سنجید که چقدر مطابق ادعا و اعتقادشان عمل می کنند.

جمع بندی _________________________________________ پرسش: ایسلند کشوری است که بیشترین جمعیت آن آتئیست هستند، اما با این حال ارتش ندارد، زندان و مراکز بانکی رشوه‌خوار ندارد، اقتصادش شدیدا رو به رشد بوده، و شمار تجاوز در آن بسیار ناچیز است و در جهان یکی از پایین ترین آمار جرائم را به خود اختصاص داده است. پس چرا از آن شیاطین و فسادی که ادیان وعده آن را به کفار می‌دادند، در ایسلند خبری نیست؟ پاسخ: برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید: نکته اول: اینکه اکثریت مردم ایسلند آتئیست باشند نیازمند اثبات است، و حتی اگر آمارهایی در این خصوص موجود باشد باز هم قابل اتکا نیست، چرا که طبق برخی آمارهای رسمی حدود 80 درصد از مردم ایسلند مسیحی و عمدتا از شاخه پروتستان هستند(1) بنابراین پیش از ورود به پاسخ اصلی باید توجه داشت که این مبنا که گفته شود عمدتا آتئیست هستند قابل اعتماد و تکیه نیست. نکته دوم: ارتش داشتن و یا نداشتن یک کشور هم به خودی خود ارزش محسوب نمی شود، بلکه بستگی به شرایط داخلی و میزان تهدیدهای بیرونی دارد؛ اگر بر فرض برای این کشور که فقط 350 هزار نفر جمعیت دارد و هیچ خطری او را تهدید نمی کند داشتن ارتش معقول نباشد، اما به هر حال ملاکی برای ارزش گذاری ارتش سایر کشورها تلقی نمیشود. ارتش برای مقابله با خطرات بیرونی است، و از این جهت نمیتوان کشورها را با یکدیگر مقایسه کرد. علاوه بر اینکه ایسلند عضو ناتو بوده و در جنگ علیه عراق و افغانستان مشارکت داشته است. نکته سوم: آمار جرم و جنایت و فساد و رشوه و زندان ارتباط مستقیمی با شکاف و فاصله های طبقاتی در جامعه دارد؛ و کشور ایسلند و به طور کلی کشورهای سوسیال در منطقه اسکاندیناوی دراین عرصه بسیار موفق عمل کرده اند. اما این نه تنها ارتباطی با بی دینی ندارد، بلکه در حقیقت آنها ناخواسته به دین عمل کرده اند، چون هرگز آتئیسم با عدالت اجتماعی و از بین بردن شکاف های اجتماعی تلازمی ندارد، در حالی که دین به شدت بر آن تأکید ورزیده است. این دین است که تأکید بر انسانیت و عدالت می کند، نه آتئیسم! این دین است که رشوه را حرام می داند، نه آتئیسم! این دین است که انواع انفاق را لازم میداند نه آتئیسم. اینطور نیست که هر کجا آتئیسم و سکولاریسم حاکم شده باشد مشکلات رفع شده باشد، بزرگترین جنگ تاریخ بشر جنگ های جهانی اول و دوم است که بیش از 100 میلیون نفر را به کام مرگ کشانید، و کاملا با رویکرد سکولار اتفاق افتاد. الان همین آمریکا که جنگ طلب ترین کشور دنیاست یک کشور سکولار است، اینطور نیست که نگرش سیاسی آن مثل ایران یک نگرش دینی باشد بنابراین باید دین و آتئیسم را به خودی خود با هم مقایسه کرد، نه متدینین را با آتئیست ها؛ چرا که ممکن است یک عده علی رغم داشتن بهترین برنامه به آن عمل نکنند، و عده ای به یک برنامه ضعیف به بهترین وجه عمل کنند. با این رویکرد است که روشن میشود اگر کشورهای مسلمان دچار تبعیض، بی عدالتی، و شکاف طبقاتی هستند چون در عمل اسلامی رفتار نکرده اند، و اگر یک کشور آتئیست در این زمینه موفق بوده، علی رغم نداشتن اعتقاد صحیح، اما در عمل دین دارانه، و صحیح رفتار کرده است. نکته چهارم: نکته بسیار مهمی که در مقام مقایسه باید رعایت کرد شرایط برابر است، مثلا اگر میخواهیم تأثیر یک دارو را بر دو انسان مقایسه کنیم باید بقیه فاکتورها برابر باشد، یعنی دو نفری که مورد مقایسه قرار می گیرند به لحاظ سن و سلامتی و ژنتیک و مانند آن در شبیه ترین شرایط ممکن باشند. در این بحث هم اگر ما می خواهیم تأثیر دین را بر دو کشور مقایسه کنیم باید بقیه ی شرایط دو کشور برابر باشد، و تنها تفاوت در دین باشد؛ یا اگر نیست حداقل آن دو را در شرایط برابر تصور کنیم، وگرنه به راحتی نمیتوان این اختلافات را به پای بی دینی آنها، و دین داری ما دانست، بلکه ممکن است از عوامل دیگری نشأت گرفته باشد که به چند نمونه اشاره میشود: 1. تفاوت های منطقه ای یکی از مهمترین علل موفقیت ایسلند منطقه است، شما می بینید که این موفقیت ها در سطح رفاهیات عمومی و پایین بودن شکاف اجتماعی در همه کشورهای نوردیک در منطقه اسکاندیناوی وجود دارد. روشن است که منظورم از منطقه، جوّ و فضای فرهنگی حاکم بر آن است، که البته طی سال ها و قرن ها کم کم به مرور زمان حاصل شده است...؛ مثلا همین توقف عابرین پیاده در برابر چراغ قرمز، طبیعتا وقتی در یک منطقه ای به عنوان فرهنگ حاکم باشد، بقیه هم تبعیت خواهند کرد. در سایر عرصه ها هم این تفاوت بسیار تاثیرگذار است، برای این که مسئله شفاف شود تصور کنید اگر جای ایران و ایسلند عوض میشد، ایران در منطقه اسکاندیناوی واقع شده بود، و ایسلند در منطقه پر از تنش و جنگ خاورمیانه، و در کنار افغانستانی که بزرگترین تولید کننده مواد مخدر سنتی در دنیاست، و ایسلند بزرگترین دروازه ی ورود آن به اروپا می بود به گونه ای که مثل ایران حدود 70 درصد تریاک دنیا در این کشور کشف میشد وضعیت این کشور چگونه بود؟ علاوه بر اینکه منطقه خاورماینه که کشورهای اسلامی در آن قرار دارد به خاطر معادن و منابعی که دارد همواره در طول قرن های گذشته مورد طمع استعمارگران بوده، و آتش جنگ و خونریزی در آن روشن بوده و هست، و این یکی از مهمترین عوامل در ایجاد ناامنی، فقر، و بی عدالتی های اجتماعی، و همچنین از بین رفتن بستر برای آموزش ها و تربیت های فرهنگی است. 2. تفاوت های در دشمنی ها و حمایت های بین المللی  اسلام همواره از سوی قدرت های جهانی به عنوان یک مانع تلقی میشده است، لذا حجم تبلیغات رسانه ای و فتنه انگیزی غربی ها در میان کشورهای مسلمان بسیار عظیم بوده و هست، البته هر چقدر این اسلام عمیق تر و واقعی تر بوده باشد تبلیغات دشمن هم جدی تر و پررنگ تر بوده است به گونه ای که مثلا تعداد شبکه های فارسی زبان علیه اسلام و جمهوری اسلامی، با بیش از 200 شبکه، علیه هیچ کشور و هیچ نظامی وجود ندارد حتی علیه کشور چین با بیش از یک میلیارد جمعیت! بنابراین از آنجا که کشورهای اسکاندیناوی هرگز با موانع و دشمنان خارجی درگیر نبوده اند، طبیعتا بستر برای رشد آنها فراهم بوده است، اما اگر در شرایط برابر آنها را تصور کنیم که مثلا همین جنگ تحمیلی، همین ایجاد گروهک هایی چون داعش، همین تحریم ها، همین امضاء کردن های برجام ها و پاره کردن ها، همین دخالت ها و... در مورد ایسلند وجود داشت قطعا وضعیتی به مراتب بدتر از کشورهای مسلمان و دین دار داشت. 3. تفاوت های جمعیتی و گستره جغرافیایی نکته سومی که در این نتیجه دخالت دارد گستره جغرافیایی و جمعیت ایسلند است؛ ایسلند فقط 350 هزار نفر جمعیت دارد، یعنی به اندازه سه و نیم ورزشگاه آزادی تهران! آن هم در مساحتی حدود 103000 کیلومتر مربع، روشن است که مدیریت چنین جمعیتی به لحاظ آموزشی و فرهنگی، و همچنین نظارت بر عملکرد آن بسیار آسان تر از مدیریت جمعیت های چند ده میلیونی است. کل کشور ایسلند به لحاظ جمعیت چیزی در حد یک شهر کوچک در ایران مثل کاشان است، بنابراین فاکتور مذکور را هم باید در مقایسه توجه داشت.   پی نوشت ها: 1. پایگاه آماری ایسلند (Statistics Iceland) به آدرس: https://statice.is/publications/news-archive/culture/religious-affiliation-1-january-2011  
موضوع قفل شده است