جمع بندی وظیفه اخلاقی در تعارض دین با عرف

تب‌های اولیه

69 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

شریعت عقلانی;345997 نوشت:
البته در این که بنده فقه نخواندم شکی نیست. ولی مطالعات فقهی و مقالات فقهی زیاد خواندم و حداقل تا آنجا می دانم که یکی از شرایط تکلیف علم است.

سلام
خدا رفتگانت رو بیامرزه اخوی
والله الموفق

ask;345923 نوشت:
سوالی دارم:آیا جایی وجود دارد که اخلاق و فقه دو نظر خلاف داشته باشند؟

در همین مورد اخیر که عرض شد. فرض شما یک قاضی باشید و می خواهید بر اساس فقه اسلام حکم کنید؟ چه حکم می کنید؟
حال خود را عالم علم اخلاق فرض کنید. این بار چه حکم می کنید؟
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;346011 نوشت:
در همین مورد اخیر که عرض شد. فرض شما یک قاضی باشید و می خواهید بر اساس فقه اسلام حکم کنید؟ چه حکم می کنید؟ حال خود را عالم علم اخلاق فرض کنید. این بار چه حکم می کنید؟

سلام
2 حالت وجود دارد با اینکه او عمدا این کار را نکرده
1-من علم دارم که او عمدا این کار را نکرده:طبق علم قاضی عمل می کنم و حد بر او جاری نمی شود که مطابق اخلاق است.
2-من علم ندارم که او عمدا این کار را نکرده:بنا بر علم قاضی حد را بر او جاری ساخته و مطابق اخلاق است،چون نمی دانم که او عمدا این کار را نکرده.

ask;346024 نوشت:
2-من علم ندارم که او عمدا این کار را نکرده:بنا بر علم قاضی حد را بر او جاری ساخته و مطابق اخلاق است،چون نمی دانم که او عمدا این کار را نکرده.

اصولا علم اخلاق دنبال مجازات های دنیوی نیست تا بگوییم این حکم مانند علم اخلاق است. علم اخلاق بسیار لطیف تر به این امور نگاه می کند.
ضمنا اگر هم بخواهد حکم کند اینگونه حکم می کند :
یکی از امور اخلاقی که بسیار در شریعت اسلام به آن تاکید شده خوش بینی است. در این زمینه احادیث بسیار زیادی داریم که به این مفهوم اشاره کرده که سعی شود نیمه پر لیوان را نگاه کنیم و با برادران مسلمان با دید خوش بینی نگاه کنیم. به اعتقاد بنده تنها در صورت خوش بین بودن با بندگان خدا خداوند هم به اعمالمان با دید خوش بینی نگاه می کند. حال حکم اخلاقی بر اساس خوش بینی این است که او نمی دانسته که مایع مذکور شراب است و حد لازم نیست. در نتیجه میان حکم فقهی و اخلاقی تعارض بوجود می آید که حکم اخلاقی به حکم خداوند نزدیکتر است چرا که می دانیم خداوند ستار العیوب است. لذا ما هم با دید خوش بینی سعی کنیم با خطاهای دیگران برخورد کنیم و آنها را بپوشانیم.
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;346072 نوشت:
لذا ما هم با دید خوش بینی سعی کنیم با خطاهای دیگران برخورد کنیم و آنها را بپوشانیم.

سلام
شما که شریعت عقلانی هستید،آیا عقل این را می پذیرد که از خطا ها و از جرم های انجام شده به دلیل خوش بینی بگذریم؟آیا اگر در یک جامعه چنین شود،آنوقت نظم حاکم می شود؟ و این خوش بینی هم فقط در این مورد نیست.شخص مرتکب سرقت مسلحانه می شود با خوش بینی می گوییم به پول نیاز داشته و ..
چون عقل نمی پذیرد،بنا بر این حجت شرعی است و همان که گفتم صحیح است.
سوال: اگر بین اخلاق و عقل تضاد پیش آید سراغ کدام میروید؟ جواب واضح است:سراغ عقل چون اگر عقل چیزی را قبول نکرد بلکه رد کرد اصلا آن اخلاق نیست!! اخلاق چیزی است که مورد پذیرش عقل هم باشد.

جناب حامد به پست قبلی در صفحه قبل جواب ندادید

[SPOILER]سلام
این هم حدیث:

المحاسن، ج‏1، ص: 233

186 عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحِيمِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ قَامَ مِنْ مَجْلِسِهِ تَعْظِيماً لِرَجُلٍ قَالَ مَكْرُوهٌ إِلَّا لِرَجُلٍ فِي الدِّينِ‏.

مکروه است مگر برای عالم
و در سایر کتب:

16155- 3- أَحْمَدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فِي الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ‏عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ قَامَ مِنْ مَجْلِسِهِ تَعْظِيماً لِرَجُلٍ قَالَ مَكْرُوهٌ إِلَّا لِرَجُلٍ فِي الدِّينِ‏.

دوست گرامی مطلب زیر را با دقت بیشتری بخوان:

هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام، ج-5، ص: 159

1020- وَ قَالَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَا تَقُومُوا كَمَا يَقُومُ الْأَعَاجِمُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ.

أَقُولُ: يُفْهَمُ مِنْ هَذَا وَ مَا قَبْلَهُ النَّهْيُ عَنْ دَوَامِ الْقِيَامِ.

1021وَ سُئِلَ الصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ عَمَّنْ قَامَ مِنْ مَجْلِسِهِ تَعْظِيماً لِرَجُلٍ، قَالَ:

مَكْرُوهٌ، إِلَّا لِرَجُلٍ فِي الدِّينِ.

1022 وَ قَصَّ رَجُلٌ قِصَّةً طَوِيلَةً عَلَى أَبِي الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، وَ الرَّجُلُ قَائِمٌ، ثُمَّ قَالَ لَهُ: إِنْ أَذِنْتَ‏[3] لِي، كَفَّرْتُ لَكَ وَ جَلَسْتُ، فَقَالَ: آذَنُ لَكَ أَنْ تَجْلِسَ، وَ لَا آذَنُ لَكَ أَنْ تُكَفِّرَ

روایات را باید با هم در نظر گرفت:
عن الامام الرضا علیه السلام انه قال: «من رد متشابه القرآن إلى محکمه هدی إلى صراط مستقیم»( ثم قال: «ان فی اخبارنا تشابها کمتشابه القرآن فردوا متشابهها إلى محکمها ولاتتبعوا متشابهها فتضلوا

لَمَّا جَاءَ جَعْفَرُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ مِنَ الْحَبَشَةِ قَامَ إِلَيْهِ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اسْتَقْبَلَهُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ خُطْوَةً، وَ عَانَقَهُ وَ قَبَّلَ مَا بَيْنَ عَيْنَيْهِ، وَ بَكَى فَرَحاً بِرُؤْيَت[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]

و السلام علی من اتبع الهدی

[/SPOILER]

سلام
بحث در شروعش بسیار خوب بوده اما در ادامه به حاشیه رفته
یک سوال:
در صورت امکان چند مورد از تعارضات عرف با دین در امور اخلاقی را مطرح فرمائید؟

حامد;345918 نوشت:
اتفاقا این بحث در فقه مطرح است و برای فرد هیچ گناه و حدی نیست
ask;345923 نوشت:
مستی از آثار وضعی شراب است و او را حد شرعی نمی ­زنند، زیرا حد شرعی از آثار تکلیفی شراب است.

یعنی اگر مستی را در ماه رمضان دستگیر کنند و بگوید حواسم نبود آب خوردم و الآن فهمیدم شراب بوده است او را رها می کنند؟!

عجب مسأله ای شد!


عبدالرحیم;346669 نوشت:
در صورت امکان چند مورد از تعارضات عرف با دین در امور اخلاقی را مطرح فرمائید؟

البته این مسأله را اساتید فقه خوانده بهتر می توانند بیان کنند. اما به نظرم فقها گاهی/اغلب تلاش می کنند تا در اجتهاد حکم فقهی مسائل اخلاقی و عرفی جامعه را در نظر بگیرند. به عنوان مثال جبران صدمه به مال دیگران واجب است. اما گاهی با معذورات اخلاقی در تعارض قرار می گیرد. مثلاً فردی را در نظر بگیرید که یکی از وسایل مبلمان میزبان را به طور ناخواسته نجس کرده است. در اینجا برخی فقها اعتقاد دارند که وقتی شستشوی آن ساده نیست یا اعلام آن مایه شرمساری میهمان است لازم نیست به صاحب خانه بگوید (اگر اشتباه می کنم اساتید اصلاح بفرمایند). در اینجا گویی مسائل اخلاقی و شرایط عرفی به یک قاعده کلی تبصره ای وارد کرده است. ببخشید اگر مثال مناسبی نبود.

ask;346207 نوشت:
سلام این هم حدیث: المحاسن، ج‏1، ص: 233 186 عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحِيمِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ قَامَ مِنْ مَجْلِسِهِ تَعْظِيماً لِرَجُلٍ قَالَ مَكْرُوهٌ إِلَّا لِرَجُلٍ فِي الدِّينِ‏. مکروه است مگر برای عالم و در سایر کتب: 16155- 3- أَحْمَدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فِي الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ‏عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ قَامَ مِنْ مَجْلِسِهِ تَعْظِيماً لِرَجُلٍ قَالَ مَكْرُوهٌ إِلَّا لِرَجُلٍ فِي الدِّينِ‏. دوست گرامی مطلب زیر را با دقت بیشتری بخوان: هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام، ج-5، ص: 159 1020- وَ قَالَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَا تَقُومُوا كَمَا يَقُومُ الْأَعَاجِمُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ. أَقُولُ: يُفْهَمُ مِنْ هَذَا وَ مَا قَبْلَهُ النَّهْيُ عَنْ دَوَامِ الْقِيَامِ. 1021وَ سُئِلَ الصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلَامُ عَمَّنْ قَامَ مِنْ مَجْلِسِهِ تَعْظِيماً لِرَجُلٍ، قَالَ: مَكْرُوهٌ، إِلَّا لِرَجُلٍ فِي الدِّينِ. 1022 وَ قَصَّ رَجُلٌ قِصَّةً طَوِيلَةً عَلَى أَبِي الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، وَ الرَّجُلُ قَائِمٌ، ثُمَّ قَالَ لَهُ: إِنْ أَذِنْتَ‏[3] لِي، كَفَّرْتُ لَكَ وَ جَلَسْتُ، فَقَالَ: آذَنُ لَكَ أَنْ تَجْلِسَ، وَ لَا آذَنُ لَكَ أَنْ تُكَفِّرَ روایات را باید با هم در نظر گرفت: عن الامام الرضا علیه السلام انه قال: «من رد متشابه القرآن إلى محکمه هدی إلى صراط مستقیم»( ثم قال: «ان فی اخبارنا تشابها کمتشابه القرآن فردوا متشابهها إلى محکمها ولاتتبعوا متشابهها فتضلوا لَمَّا جَاءَ جَعْفَرُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ مِنَ الْحَبَشَةِ قَامَ إِلَيْهِ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اسْتَقْبَلَهُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ خُطْوَةً، وَ عَانَقَهُ وَ قَبَّلَ مَا بَيْنَ عَيْنَيْهِ، وَ بَكَى فَرَحاً بِرُؤْيَت و السلام علی من اتبع الهدی

سلام
خوب دوست گرامی این مطالب در تایید ماست یا شما ؟
شما منکر روایات بودید
بنده هم بحثم تعارض سنتهای دینی با عرف است و سنتها همین امور غیر الزامی اند
پست اول بنده را دوباره بخوانید لطفا !
نمی دانم مقصودتان چیست ؟
والله الموفق

عبدالرحیم;346669 نوشت:

در صورت امکان چند مورد از تعارضات عرف با دین در امور اخلاقی را مطرح فرمائید؟

سلام

آیا میشه گفت که کار کردن خانمها در بیرون خانه هم یک نمونه از تعارضات عرف با دین هست؟
این مسئله در عرف و مخصوصا بین خانمها پسندیده هست ولی از نظر دین چندان پسندیده نیست ...

taghdir0;347405 نوشت:
آیا میشه گفت که کار کردن خانمها در بیرون خانه هم یک نمونه از تعارضات عرف با دین هست؟ این مسئله در عرف و مخصوصا بین خانمها پسندیده هست ولی از نظر دین چندان پسندیده نیست ...

سلام
دین مبین توصیه هایی در خصوص پرهیز از حضور زنان در جامعه دارد اما این توصیه ها در احکام دینی از قبیل حرام و مکروه (مگر در موارد خاص) منعکس نشده است لذا نمی توان آنرا از موارد تعارض گرفت چون تا چیزی به حوزه احکام وارد نشود از سنتها محسوب نمی گردد
والله العالم الموفق

taghdir0;347405 نوشت:
آیا میشه گفت که کار کردن خانمها در بیرون خانه هم یک نمونه از تعارضات عرف با دین هست؟ این مسئله در عرف و مخصوصا بین خانمها پسندیده هست ولی از نظر دین چندان پسندیده نیست ...

با سلام

به نظرم بله این هم می تونه از همین موارد باشه. بخصوص وقتی بحث اختلاط مطرح می شه (نه صرف کار کردن).

ما در فرمایشات حضرت فاطمه (س) داریم که برای زن بهترین چیز اینه که نه مردی او رو ببینه و نه او مردی رو ببینه.

این توصیه عملاً در تقابل با عرف کنار گذاشته شده و کمتر می بینیم که خانم های متدین هم به سمت این توصیه حرکت کنن و وقتی ازشون می پرسی می گن شرایط جامعه امروز فرق می کنه.

البته مرز این تعارض تا زمانی که به حرام مشخصی نرسیدیم خیلی روشن نیست. در زمان های قدیم این تعارض بیشتر دیده می شد. اما در حال حاضر دیده نمی شه و عملاً جانب عرف گرفته شده.

موفق باشید.:Gol:

مؤمن;347552 نوشت:
به نظرم بله این هم می تونه از همین موارد باشه. بخصوص وقتی بحث اختلاط مطرح می شه (نه صرف کار کردن). ما در فرمایشات حضرت فاطمه (س) داریم که برای زن بهترین چیز اینه که نه مردی او رو ببینه و نه او مردی رو ببینه.

سلام
در روایت مورد اشاره آمده برای زن بهتر است . مثل اینکه به شما بگویند در این هوای گرم بهتر است بیرون نروید اما اگر بروید کسی شما را مذمت نمی کند لذا این مورد از توصیه های غیر الزامی هم نیست
توصیه های غیر الزامی شامل اموری است که مستحب یا مکروه باشد
والله الموفق

حامد;347587 نوشت:
در روایت مورد اشاره آمده برای زن بهتر است . مثل اینکه به شما بگویند در این هوای گرم بهتر است بیرون نروید اما اگر بروید کسی شما را مذمت نمی کند لذا این مورد از توصیه های غیر الزامی هم نیست

چه جالب!

یعنی سفارش حضرت زهرا (س) در حد توصیه های غیرالزامی دین هم نیست ؟!

اگر یک پزشک متخصص به ما توصیه کند بهتر است بخاطر آلودگی هوا این هفته از منزل خارج نشوید ما سفارش او را جدی گرفته و حتی روی چشم می گذاریم. حالا اگر والاترین زن عالم به ما بگوید برای زنان شما این بهتر است این توصیه حتی در حد مستحبات و مکروهات غیرالزامی دین هم نیست ؟!


مؤمن;347869 نوشت:
اگر یک پزشک متخصص به ما توصیه کند بهتر است بخاطر آلودگی هوا این هفته از منزل خارج نشوید ما سفارش او را جدی گرفته و حتی روی چشم می گذاریم. حالا اگر والاترین زن عالم به ما بگوید برای زنان شما این بهتر است این توصیه حتی در حد مستحبات و مکروهات غیرالزامی دین هم نیست ؟!

سلام برادر
قبلا هم ما معیاری برای تشخیص امور غیر الزامی دین مطرح کردیم و آن اینستکه در حد مستحب یا مکروه مطرح شده باشد
لذا اگر شما در فتاوای مراجع بزرگوار از این مساله اطلاعی دارید ممنون میشویم بیاورید
والله الموفق

حامد;348059 نوشت:
قبلا هم ما معیاری برای تشخیص امور غیر الزامی دین مطرح کردیم و آن اینستکه در حد مستحب یا مکروه مطرح شده باشد لذا اگر شما در فتاوای مراجع بزرگوار از این مساله اطلاعی دارید ممنون میشویم بیاورید

سلام و احترام خدمت برادر عزیز جناب حامد

اطلاعات بنده که بیشتر از شما نیست و شایستگی تفسیر روایات را هم ندارم. اما به نظرم می رسد این حدیث از حضرت زهرا (س) به مسأله اختلاط اشاره می کند. زیرا حضور اجتماعی بی قید یا افراطی زن موجب اختلاط زن و مرد است و این اختلاط است که موجب دیدن نامحرم و دیده شدن توسط نامحرم می شود و گویی حضرت زهرا (س) به لزوم پرهیز از این مطلب و مقدمه آن یعنی اختلاط توصیه فرموده اند. البته این برداشت شخصی است ولی در بیان مراجع عظام نیز این پرهیز از اختلاط مورد تأکید قرار گرفته است. مثل این نقل قول از قول آیت الله العظمی صافی: «معلوم است كه اختلاط بین نامحرم مفسده زیاد دارد. به‌طور كلی ورود زن بدون رعایت موازین اسلامی در صحنه اجتماع و دوشادوش مردان در همه امور شركت كردن مفاسد بسیار دارد كه مجال شرحش نیست و بلكه از كثرت وضوح نیاز به شرح ندارد.»

راستی مگر کراهت برخاستن در مقابل دیگران که شما فرمودید از واضحات است در فتوای مراجع آمده است؟

مؤمن;348815 نوشت:
اطلاعات بنده که بیشتر از شما نیست و شایستگی تفسیر روایات را هم ندارم. اما به نظرم می رسد این حدیث از حضرت زهرا (س) به مسأله اختلاط اشاره می کند. زیرا حضور اجتماعی بی قید یا افراطی زن موجب اختلاط زن و مرد است و این اختلاط است که موجب دیدن نامحرم و دیده شدن توسط نامحرم می شود و گویی حضرت زهرا (س) به لزوم پرهیز از این مطلب و مقدمه آن یعنی اختلاط توصیه فرموده اند. البته این برداشت شخصی است ولی در بیان مراجع عظام نیز این پرهیز از اختلاط مورد تأکید قرار گرفته است. مثل این نقل قول از قول آیت الله العظمی صافی: «معلوم است كه اختلاط بین نامحرم مفسده زیاد دارد. به‌طور كلی ورود زن بدون رعایت موازین اسلامی در صحنه اجتماع و دوشادوش مردان در همه امور شركت كردن مفاسد بسیار دارد كه مجال شرحش نیست و بلكه از كثرت وضوح نیاز به شرح ندارد.» راستی مگر کراهت برخاستن در مقابل دیگران که شما فرمودید از واضحات است در فتوای مراجع آمده است؟

سلام
اگر تفسیر مد نظر شما درست باشد این مساله در تحت عنوان کلی تر عدم اختلاط قرار می گیرد که مصادیق دیگری هم دارد و آنوقت بحث بر سر یک عنوان کلی خواهد بود
اما موضوع طرح شده ما خودش موضوع احکام شرعی است و در پستهای قبلی بعضی دوستان فتاوا و نظرات فقها و مراجع را بیان کردند
خلاصه این موضوع را نمی توان تحت عنوان : سنت اسلامی این است که زن مرد را نبیند و بالعکس مطرح کرد
چون تمام موارد نقضش نقض سنت اسلامی خواه بود و این مساله اینطور نیست
اما اگر بگوییم مردم بخاطر عدم اطلاع یا عدم تقید سنت اسلامی بلند نشدن در مقابل فرد وارد را رعایت نمی کنند صحیح است
والله الموفق

پرسش:

گاهی اوقات بین آنچه عرف قبول دارد و آنچه که دین بدان حکم داده یا توصیه نموده است تعارضی پیش می آید. در صورت تعارض بین امر و نهی غیر الزامی با عرف تکلیف چیست؟

پاسخ:
مقدمتا و با توجه به مثالی که شما مطرح کرده اید باید عرض کنم:
ما باید بین اخلاق و آداب فرق قائل شویم،مرحوم علامه طباطبایی در این زمینه می فرمایند:
اخلاق، عبارت است از ویژگی ها و خصایص پایداری که روح انسان در اثر تکرار و مداومت بر اعمال خاصی، به آن ها متصف می شود؛ ولی آداب، عبارتند از ظرایف اشکال و شرایط مختلفی که اعمال به شرط وجود یا عدم آن ها، پسندیده و خوشایند شمرده می شود و میان این دو معنا، تفاوت زیادی وجود دارد.(1)

در واقع، اخلاق از اوصاف روح به شمار مى‏رود، ولى آداب از اوصاف اعمال و کارهاى انسان است و نحوه صدور کارها بستگى به صفات روحى دارد.

اصول اخلاقى مانند قدرت اراده، شجاعت، سخاوت و غیرت و... با آداب و سنن ملّى، محلى و... فرق دارد چرا که آداب اجتماعى از امور نسبى است که با اختلافات محیطى فرق مى‏کند. ولى زشتى و زیبایى اصول اخلاقى با اختلاف نژادها و ملّیت‏ها دگرگون نمى‏شود لذا در هیچ‏جاى دنیا دیده نشده است که سخاوت و شجاعت را کسى بد بشمارد و دزدى را خوب قلمداد کند
باتوجه به این مقدمه باید عرض کنم:

آداب اجتماعی را می توان به اعتبار خاستگاه های آن ها، به آداب دینی و غیردینی تقسیم کرد:

بر این اساس آداب دینی به آداب منسوب به دین گفته می شود که از نظر شرعی، برخی سنت نامیده شده است؛ یعنی شارع مقدس به آن ها نظر دارد و به انجام آن ها در قالب یک امر مستحب، دستور داده است. نظر به اینکه دستورات اسلام دارای حکمت می باشد باید اموری را که سنت شمرده است، به صورت یک اصل حفظ کنیم. این ها تشریفاتی نیست؛ بلکه حقایق است و به یک زمان خاص نیز اختصاص ندارد؛ بلکه برای تمام زمان ها است.(2)

آداب غیردینی، آدابی هستند که پیدایش و رواج آن ها، ریشه در ویژگی های منطقه ای، نژادی، تاریخی، صنفی، جنسی و امثال این ها دارد؛ برای مثال، سلام کردن، سعی در پیشی گرفتن در سلام، جواب سلام را کامل تر ادا کردن از آداب دینی است و برداشتن کلاه یا دست به سینه گذاردن یا خم شدن هنگام سلام دادن، اَشکال عرفی و غیردینی گوناگونی از ادب سلام دادن در جوامع مختلف هستند.
بنابراین اگر، آدابی اسلامی بود و سنت و امر مستحبی قلمداد می شد مقدم بر آداب غیر دینی می شود.
و اگر تعارضی بین عرف و حکم غیر الزامی شرع رخ دهد باز هم با توجه به فلسفه و حکمتی که در پشت صحنه آن حکم وجود دارد، حکم غیر الزامی شرع مقدم است.
پی نوشت:
1.
طباطبايى، محمدحسين‏، الميزان في تفسير القرآن‏،ج6،ص257، موسسة الاعلمی، للمطبوعات، لبنان-بیروت، 1390 ه.ق.
2.مطهری،مرتضی، اسلام و نیازهای زمان، ج 21، ص 193، تهران،صدار.

موضوع قفل شده است