جمع بندی وظیفه‌ی مردم نسبت به کاستی های نظام

تب‌های اولیه

173 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

و اگر رهبر اینطور گفتن، این به نظرم اشتباست... مخصوصا هم با اون توجیهاتی که آورده شده صحیح نیست.کسی نمی گه و نگفته ملت سراغ زبان های دیگه نرن. اما قطعا جمعیت قلیلی نیازه که برای تخصص های به خصوصی سراغ زبان هایی خاص برن.خوب برن، مگر کسی جلوشونو گرفته.مگر کسی قفل زده و محدودیت گذاشته. اتفاقا الان کلاس ملت رفته بالا، ملت چندتا چند تا زبان یاد می گیرند.هرکس در صورت نیاز و و تخصصش، زبان های دوم و سوم رو در دستور کار یادگیریش قرار بده.اگر مغزش می کشه، نیازشو حس می کنه، خوب یاد بگیره.
اما بحث اینه که انگلیسی باید همگانی و سراسری و در اولویت باشه.و اینکه بگیم، انگلیسی میراث طاغوته، اینکه بگیم، انگلیسی زبان یک جزیره کوچکه، اینکه بگیم، انگلیسی رو چرا با پول خودمون باید تدریس کنیم و اونو با فارسی مقایسه کنیم که باید با پول خودمون اونو تو کشور های دیگه تدریس کنیم اشتباهه...
و بازم پیشنهاد من به شما اینه، شما به فرزندانتون انگلیسی یاد ندید اصلا.به یکی ایتالیایی و به یکی چینی و به یکی چه می دونم آرامی یاد بدید.خدا وکیلی شما اینکارو می کنید؟؟شما از اهمیت زبان انگلیسی بی اطلاعید و حاظرید اصلا انگلیسی رو به فرزندانتون یاد ندید؟

عذر می خوام اگر خارج از موضوع پیام زدم.مدیر صلاح دونستن پیام رو حذف کنن.

فرشته برمیگردد;1021791 نوشت:
سلام .
جسارتا به نظرم خیلی خودتون رو درگیر احساسی می‌کنید که کلمات بهتون القا میکنه .

مثله یهود
مثله نجاست
مثله قدوسیت
مثله استعمار
مثله خاخام
مثله اسراییل
مثله آیت الله
و ...

برای کشف حقیقت نیاز داریم که ... این بت‌ها رو که کشف حقیقت رو با مشگل روبرو می‌کنند رو بشکونیم

من بارها و بارها مجانی برای دیگران کارکردم ؛

بردهای الکترونیکی دو لایه ؛ معمولا تکنولوژی داره که خیلی از مهندس های الکترونیک بلد هستند

ولی وقتی تعداد لایه ها بالا میره و فرکانس کاری برد بالا میره و محیط پر نویز میشه اونوقت نیاز به طراحی های ویژه ای هست .

من به هر کسی رو انداختم بهم یاد نداد ؛
تا اینکه با مردی تقریبا 45 ساله آشنا شدم که حرفه ای این کار بود ؛

بهم گفت باید برام کار کنی تا بهت بتونم یاد بدم ؛ شش ماه تمام من براش برد میزدم ؛ اونم مجانی ؛ تا الان میتونم برد هایی شانزده لایه بزنم .

خیلی چیزها تنها با مستعمره شدن بدست میاد


برخی کلمات علاوه بر بار احساسی برای خودشان بار معنایی تاریخی هم دارند ...
اگر آن مرد ۴۵ ساله تفنگ گذاشته بود کنار شقیقه‌ی شما که ۶ ماه برایم رایگان کار کن و من هم یک چیزی بهت یاد می‌دهم مگرنه بمیر، آن وقت شما متسعمره‌ی او بودید طوری که انگلستان کشورهای دیگر را استعمار می‌کرد ...

باء;1021809 نوشت:

برخی کلمات علاوه بر بار احساسی برای خودشان بار معنایی تاریخی هم دارند ...
اگر آن مرد ۴۵ ساله تفنگ گذاشته بود کنار شقیقه‌ی شما که ۶ ماه برایم رایگان کار کن و من هم یک چیزی بهت یاد می‌دهم مگرنه بمیر، آن وقت شما متسعمره‌ی او بودید طوری که انگلستان کشورهای دیگر را استعمار می‌کرد ...

سلام
مرسی از شما داریم به جاهای خوبی میرسیم

به نظر شما ایا کار اشتباهی هست که تفنگ رو بزاری رو شقیقه کسی و بخوای استعمارش کنی ....

مثلا تفنگ رو بزاری رو شقیقه کسی و بزور بخوای ببریش بهشت

فرشته برمیگردد;1021815 نوشت:
سلام
مرسی از شما داریم به جاهای خوبی میرسیم
به نظر شما ایا کار اشتباهی هست که تفنگ رو بزاری رو شقیقه کسی و بخوای استعمارش کنی ....
مثلا تفنگ رو بزاری رو شقیقه کسی و بزور بخوای ببریش بهشت

سلام،
اگر می‌شد روی شقیقه‌ی کسی تفنگ گذاشت و او را به بهشت رساند بله درست بود، چون رفتن به بهشت ارزش مردن را دارد، ولی چون نمی‌شود پس درست نیست ...

امر به معروف و نهی از منکری که احتمالاً منظور شما هست، یا اینکه قوانین جامعه که لازم‌الاجرا برای همه‌ی اعضای جامعه هستد اگر بر مبنای احکام اسلامی باشد منظور شما باشد، اینها ربطی به استعمار ندارند ... امر به معروف و نهی از منکر و امثال آن به خوبی در کنار لا اکراه فی الدّین جای می‌گیرد و تضادی در این بین نیست ... شما چرا هر شباهت شکلی ولو اینکه کوچک هم باشد را رابطه‌ی این‌همانی تصور می‌کنید؟ ... این چه منطقی است؟ ... این به عنوان روش فکر کردن خوب است ولی به عنوان روش نتیجه‌گیری کاملاً اشتباه است و باعث می‌شود فضای ذهنی شما یک تصویر درهم و مخدوش از عالم خارج بشود ... برای واقع‌بین بودن باید تمام وجوه اشتراک و افتراق بین دو مثال را با هم در نظر گرفت تا مثالی که برای فهم بهتر مسأله است سبب دور شدن ذهن از واقعیت مسأله نشود

سلام

فرشته برمیگردد;1021791 نوشت:
من بارها و بارها مجانی برای دیگران کارکردم ؛
بردهای الکترونیکی دو لایه ؛ معمولا تکنولوژی داره که خیلی از مهندس های الکترونیک بلد هستند
ولی وقتی تعداد لایه ها بالا میره و فرکانس کاری برد بالا میره و محیط پر نویز میشه اونوقت نیاز به طراحی های ویژه ای هست .
من به هر کسی رو انداختم بهم یاد نداد ؛
تا اینکه با مردی تقریبا 45 ساله آشنا شدم که حرفه ای این کار بود ؛
بهم گفت باید برام کار کنی تا بهت بتونم یاد بدم ؛ شش ماه تمام من براش برد میزدم ؛ اونم مجانی ؛ تا الان میتونم برد هایی شانزده لایه بزنم

شما در فهم معنای استعما همچنان ابهام دارید خواهر من!! اگر استعمار می بود شما بعد از شش ماه هم بلد نبودید بُرد بزنید!
اشتعمار هرگز برای خودش رقیب ایجاد نم یکندف اصلا هدف از استعمار این است که بتواند از دیگران استفاده دائمی ببرد، نه اینکه مدتی بعد برای خودش شاخ شوند!!
ایران در این همه سال که مورد استعمار بود یک پیچ هواپیما را هم یاد نمیدادند که چطور باز و بسته شود، وقتی نیاز به تعمیرات داشت قطعه خراب را میبردند آمریکا اصلاح یا تعویض می کردند و برمی گرداندند!!

شما معنای استعمار را با معنای کار کردن شاگرد پیش اوستا اشتباه گرفته اید!!

در مورد زبان انگلیسی، یه بار که با یکی از طلبه های محترم همسفر شده بودم صحبت شد.
می گفتند الآن تاکید بر اینه که طلبه ها زبان چینی یا سایر زبانها را یاد بگیرند تا بتونیم مبلغ در اون کشورها داشته باشیم. فکر می کنم گفته رهبر هم از این دیدگاه بوده.

سلام.

عذرخواهی میکنم از اینکه به دلیل مشغله ی کاری زیاد فرصت نکردم به انجمن سر بزنم.
از دوستانی که در مباحث شرکت میکنن تشکر میکنم.

تقاضا میکنم بحث رهبری رو جمعش کنیم. جدا از اینکه من در رابطه با دخالت رهبری در ریز و درشت مسائل فعلا سوالی ندارم، اساسا ایشون رو در جایگاهی نمیبینم که قرار باشه در ریز و درشت مسائل دخالت کنه. ایشون یکسری وظایف مشخص داره. تو حیطه مخصوص به خودشون خوب عمل میکنن و البته نقد های جدی هم بهشون وارده. ولی نقد فقط به اندازه جایگاهشون، نه بیشتر.

مقصر انتظارات زیاد از رهبری هم انقلابیون و ولایت مدارها هستند که با معرفی ایشون به عنوان جلوه ی خدا روی زمین سطح انتظارات رو از ایشون بالا میبرن، بعد خودشون به وضعیتی که خودشون ساختن معترض میشن.
ایشون متناسب با دانش و بینش و تجربه ای که دارن، در جایگاه رهبر ایران قرار گرفتن، و الا هیچ چیز خارق العاده ای وجود نداره.

ضمنا عملکرد یک مسئول فقط زمانی نزدیک به کامل میشه که ساز و کاری قوی و مشخص برای نظارت مردمی روی عملکردش وجود داشته باشه که همچین ساز و کاری در ایران برای هیچ مسئولی وجود نداره. اصلا قانونش وجود نداره و در برابر اعمال قانونش هم مقاومت میشه که البته این مقاومت زیاد طول نخواهد کشید. پس بی انصافیه که همش به یه مسئول گیر بدیم.

اگه واقعا دنبال تغییر خاصی هستیم، به جای غر زدن بهتره روی اصلاح قانون تمرکز کنیم.

همچنین بحث در مورد نظر ایشون در رابطه با زبان های بیگانه هم به نظرم یه بحث فرسایشیه.

مسلم;1021823 نوشت:
ایران در این همه سال که مورد استعمار بود یک پیچ هواپیما را هم یاد نمیدادند که چطور باز و بسته شود، وقتی نیاز به تعمیرات داشت قطعه خراب را میبردند آمریکا اصلاح یا تعویض می کردند و برمی گرداندند!!

من چطور باید باور کنم تا قبل از انقلاب حتی تجربه ی عوض کردن یک پیچ هم نداشتیم، ولی بعد از انقلاب یهو خودمون ناوگان هوایی مون رو سر پا کردیم؟
هواپیما کاغذی نیست که، لبه ی تکنولوژیه.

قبل از انقلاب پروژه ای برای ساخت مشترک هواپیما در اصفهان استارت خورد که با وقوع انقلاب و متوقف شد. در ساخت اون چیزی که امروز به اسم جنگنده ی صاعقه میشناسیم، از اسناد به جا مانده از اون پروژه استفاده شده.

خود آمریکا هم امروزه جنگنده ی اصلی نیروی دریاییش، ادامه ی همون پروژه است. همکاری صنعتی بین ایران و آمریکا رو به گسترش بود و این مسئله ی پیچی که شما میگید غیر قابل باوره.

مسلم;1021581 نوشت:
آنچه که موجب شد تاپیک اولتان تأیید نشود

منظورم از تاپیک قبلی تاپیکیه که هفت ماه قبل ایجاد کردم ... چرا همیشه در رسوندن منظورم مشکل دارم؟

مسلم;1021581 نوشت:
این مسئله امری تشکیکی و دارای شدت و ضعف است، یعنی نمیشود که یک خطی کشید و گفت این مرز است و هر کسی آن طرف مرز است غرب گراست و هر کسی این طرف است انقلابی است. حتی در مورد یک شخص ممکن است برخی افکارش انقلابی باشد و برخی افکارش غرب گرایانه!
قضاوت هم به این راحتی نیست، چون هر کسی می خواهد با برداشت خودش دیگران را بسنجد! در حالی که هیچ کسی خود را غرب گرا نمیداند، بلکه خودش را انقلابی و اهل مدیریت جهادی می داند.

کاملا صحیح میفرمایید.
اما من در سطح کشور نمیبینم به این گفته ی شما عمل بشه. بالاخره یه عده ای باید باشن که رفتار و عمل صحیح رفتار کنن، اینقدر با قاطعیت مرز بندی نکنن. خودشون رو ماموران الهی نجات مردم ندونن و به رقیب به چشم فرزندان شیطان نگاه نکنن.

مسلم;1021581 نوشت:
واقعا همه ما چه مدم و چه مسئولین نباید خودمان را وابسته به احزاب، اشخاص، و جناح ها کنیم، باید اولویتمان اسلام و حق باشد.

این خاصیت جناح و حربه که وقتی عضوش شدی، باید ازش حمایت کنی.
میشه اینطور گفت که کلا حرب گرایی در کشوری مثل ایران جواب نمیده؟

مسلم;1021823 نوشت:
شما در فهم معنای استعما همچنان ابهام دارید خواهر من!! اگر استعمار می بود شما بعد از شش ماه هم بلد نبودید بُرد بزنید!
اشتعمار هرگز برای خودش رقیب ایجاد نم یکندف اصلا هدف از استعمار این است که بتواند از دیگران استفاده دائمی ببرد، نه اینکه مدتی بعد برای خودش شاخ شوند!!
ایران در این همه سال که مورد استعمار بود یک پیچ هواپیما را هم یاد نمیدادند که چطور باز و بسته شود، وقتی نیاز به تعمیرات داشت قطعه خراب را میبردند آمریکا اصلاح یا تعویض می کردند و برمی گرداندند!!

شما معنای استعمار را با معنای کار کردن شاگرد پیش اوستا اشتباه گرفته اید!!

سلام ...
جناب مسلم ...
زمانی هستش که شخصی میخواد مثلا ICDL یاد بگیره ( علم اولیه آشنایی با کامپیوتر و نرم افزار های مربوطه ) در این صورت هر موسسه و هر سازمان آموزشی هم که بره به راحتی بهش سرویس می دهند ؛ شماره گوشیش رو هم ازش میگیرند و براش سرویس های جانبی رایگان هم ارایه میکنند . چرا !!! چون علم سوخته هست ... دانشی هستش که در انحصار کسی نیست و انسانهای زیادی اون دانش رو دارند .

حالا اگر شما بخواید برید و دانشی رو بدست بیارید که کاربردی باشه ؛ در انحصار تعداد افراد کمی باشه ؛ بالاجبار باید تن به استعمار و استبداد اونها بدید ... این یک اصل هستش ... فکر میکنم این بدیهی ترین مطلبی باشه که در موردش بخوام پست بنویسم .

از طرفی هم حق دارند ؛ ولی برای تامین منافع باید زرنگ بود ؛ نه اینکه استعمار رو زیرسوال برد .

همین آقایی که در موردش براتون صحبت کردم قرار شد که به من زدن بردهایی که تعداد لایه هاش زیاد هستش رو یاد بدهند ؛ ساختن این بردها نیاز به نرم افزارهای جانبی داره که بتونین نویز های مختلفی که روی برد ایجاد میشن ( چون فرکانس کاریشون بالا هست ) رو مدیریت کنه ؛ هر کاری هم که میکردم اسم اون نرم افزار ها رو بهم نمیگفت . میگفت برد رو برام تلگرام کن من اصلاحش میکنم و ...

من قبول کرده بودم که براشون مجانی برد بزنم ؛ بنابراین پورت ارتباطی بین من و ایشون باز بود ؛ وقتی که ایشون داشتند برد من رو اصلاح میکردند یهو من سرم رو مینداختم پایین و میرفتم بالا سرشون و ... و اولین کاری که میکردم میدیدم که بالا سمت چپ مانیتور اسم چه نرم افزاری درج شده .... اوایلش مقاومت میکردند و برنامه رو میدادند پایین و .... ولی به مرور زمان نتونستند ادامه بدهند چون از لحاظ اخلاقی ؛ زیر سوال میرفتند ؛ و کارگر مفتشون رو از دست میدادند ؛ کارگری که نمیتونستند هیچ جور دیگه ای استخدامش کنند ؛ وقتی هم که اون سد بشکنه ... دیگه به راحتی بهتون اطلاعات میدهند ؛ انگار محرم محرم میشن .

شرکتی دیگر هم رفته بودم و قرار بود براشون کاری دیگر انجام بدهم ؛ اون شرکت سالها در مورد سیستم های Battery Base تحقیق کرده بودند ؛ توضیحا دو نوع سیستم Battery Base داریم ؛ یک سری شون مثل گوشی همراه هستند که هر شب شارژ میشوند و فردا میتونی از سیستم استفاده کنی و تقریبا ساخت چنین سامانه هایی راحت هست ؛ ولی سیستم هایی وجود دارند که دو تا باتری 1.5 ولتی درونشون میندازی و باید 11 سال کار کنند . مثلا باید یک کنتور آب خانگی بسازی و مطمین باشی تا 11 سال نیاز به تعویض باتری ندارند .

طراحی و ساخت این سیستم ها بی نهایت ملاحظات داره و شرکت مذکور مجبور شده بود کتابهای زیادی رو بخره و ترجمه کنه ... باتری های زیادی رو تست کنه .... الگوریتم های سخت افزاری زیادی رو چک کنه تا در نهایت به این علم برسه و چون من برای طراحی سیستم نیاز به اون علم داشتم باید اون علوم در اختیارم قرار میگرفت .... ولی آیا شما فکر میکنید که مدیر پروژه قبلی حاضر می شد اون همه اطلاعات رو که با رنج و زحمت بدست آورده رو در عرض یک هفته به من انتقال بده .

شاید این دانش رو اگر بخواین بنویسید 10 صفحه هم نشه .... ولی همون 10 صفحه میتونم بگم حاصل میلیونها تومن هزینه کردن و صدها بار سعی و خطا و ساعتها کار پرسنل شرکت بود . و این دانشی بود که مدیر پروژه قبلی بابتش مو سفید کرده بود .

مطمینا در اختیارم قرار نمیداد ؛ البته اینجوری که نمیگن .... نمیگن که بهت نمیگیم ... بلکه سیاستهایی رو می چینند که اون دانش رو در اختیارت قرار ندهند و به نحوی مدیریتت کنند ؛

دانش برای شرکت بود و قانونا و شرعا باید اون اطلاعات رو بهم می داد ولی خوب نمیخواست بده ... چرا .... چون دوست داشت شرکت همیشه بهش وابسته باشه و کار درستی هم میکرد ... و من وظیفم چی بود .... وظیفه من این بود که به هر حال اون دانش رو از ایشون کسب کنم و ابتدائا اون دانش رو داکیومنت کنم ؛ ثانیا پروژه رو ادامه بدم .... ( که من هم تمام دانش مربوطه رو داکیومنت نکردم ؛ تا شرکت مذکور همیشه معطل من بمونه و بتونم بابت حقوق چانه زنی بکنم و البته مدیر مربوطه هم این رو حدس میزد و براش استراتژی داشت و من باید خودم رو براش آماده میکردم ..... )

ببینید ... همینه ....
دانش و تکنولوژی جدید همین هست ....

اگر خودت بخوای کسب بکنیش .... باید گاها 10 ها سال کار کنی ....
یا اینکه تن به استعمار بدی ... نازش رو بکشی .... در بحث ها سیاست مدارانه رفتار کنی ؛ منافعش رو تهدید کنی ؛ منافعش رو حمایت کنی و باهاش بازی کنی تا پله پله بهت اون دانش رو بده ....

سلام

فرشته برمیگردد;1021999 نوشت:
دانش و تکنولوژی جدید همین هست ....

اگر خودت بخوای کسب بکنیش .... باید گاها 10 ها سال کار کنی ....
یا اینکه تن به استعمار بدی ... نازش رو بکشی .... در بحث ها سیاست مدارانه رفتار کنی ؛ منافعش رو تهدید کنی ؛ منافعش رو حمایت کنی و باهاش بازی کنی تا پله پله بهت اون دانش رو بده ....

سرکار خانم این مثالتون هم بی ارتباط هست، چون به اصل استعمار توجه نمیکنید! استعمار، حاکمیت کشور رو در دست میگیره، خواهش می کنم استعمار رو خوب درک کنید تا با یک کسی که رفتید تا یک فنی رو ازش یاد بگیرید مقایسه نکنید!! اینها از اساس با هم متفاوت هستند!

momi14;1021832 نوشت:
من چطور باید باور کنم تا قبل از انقلاب حتی تجربه ی عوض کردن یک پیچ هم نداشتیم، ولی بعد از انقلاب یهو خودمون ناوگان هوایی مون رو سر پا کردیم؟

سخنان رهبر معظم انقلاب به عنوان یک شخص آگاه و در متن ماجرا:
«این جتهای جنگنده‌ای که در زمان رژیم گذشته از امریکا خریداری کرده بودند، اگر در قطعه‌ای از آنها - که هر قطعه، گاهی خودش متشکّل از دهها قطعه است - عیبی پیدا میشد؛ یعنی یک قطعه ریز در یک مجموعه قطعه، اشکال پیدا کرده بود، امریکاییها اصلاً اجازه نمیدادند که عناصر فنّی نیروی هوایی ما، این قطعه بزرگ را باز کنند و عیب آن را بیابند و آن قطعه ریز را عوض کنند! فقط قطعه کامل - که گاهی متشکّل از دهها و گاهی صدها قطعه بود - سوار هواپیما میشد، به امریکا میرفت، عوض میشد و برمیگشت! این‌گونه رفتار میکردند»

momi14;1021832 نوشت:
قبل از انقلاب پروژه ای برای ساخت مشترک هواپیما در اصفهان استارت خورد که با وقوع انقلاب و متوقف شد

مثل قرارداد پژو و رنو با ایران خودرو!! اولش سخن از انتقال تکونولوژی و این حرف هاست، اما وقتی جمع می کنند و می روند و خط تولید با مشکل مواجه میشود می فهمیم که چقدر انتقال تکنولوژی بوده!

momi14;1021832 نوشت:
منظورم از تاپیک قبلی تاپیکیه که هفت ماه قبل ایجاد کردم ... چرا همیشه در رسوندن منظورم مشکل دارم؟

خب من که از آن تاپیک خبر ندارم، اگر خیلی این تعبیر من ناراحتتون کرده عذرخواهی می کنم.

momi14;1021833 نوشت:
این خاصیت جناح و حربه که وقتی عضوش شدی، باید ازش حمایت کنی.
میشه اینطور گفت که کلا حرب گرایی در کشوری مثل ایران جواب نمیده؟

من فقط این را می دانم که حزب گرایی و جناح گرایی به این معنا که از همه سیاست ها و تصمیمات حزب حمایت کنیم حتی اگر خلاف مصلحت باشد خلاف اسلام و حقانیت است.
عیبی ندارد انسان عضو حزب یا جناح باشد اما تعصبر در این امور ر غیر منطقی و غیر اسلامی است.

فروردین;1021639 نوشت:
آقا رضا قیاس شما نادرسته. اگر بنا به قیاس باشه رهبر نقش مربی رو دارند نه نقش بازیکن
من قیاس نکردم، مثال زدم
عرض کردم در این مورد که انتظار داریم یک نفر تمام کارها را یک تنه انجام بدهد، حرف ما درمورد رهبری با نظرمان درمورد علی دایی شباهت دارد

فروردین;1021639 نوشت:
یه مثال به طور مشخص مطرح کردم: دولتها ترجیح داده اند ظرفیت دانشگاهها را افزایش دهند تا آمار بیکاری کم بشه به قیمت اینکه آمار فارغ التحصیلان بیکار در دولت بعد افزایش پیدا کنه. این یکی از آفات دموکراسیه که دولت برای بدست آوردن رای مردم گاهی رضایت کوتاه مدتشون رو به منافع بلندمدت ترجیح میده
مشکل در قسمت بولد شده است. این ما مردم هستیم که نمی‌خواهیم بفهمیم
تفاوت امام با پیامبر (که ولایت فقیه نمونه‌ای بسیار کوچک و ناچیز از امامت است) در این است که پیامبر از آسمان به زمین می‌آورد و امام از زمین به آسمان می‌برد
پیامبر به دنبال مردم می‌آید اما امام را مردم باید به دنبالش بروند. پیامبر مردم را دعوت می‌کند، اما امام را مردم باید دعوت کنند
امام علی(ع) هم که باشد، تا وقتی مردم نفهمند و ظرفیت پیدا نکنند، به حکمیت تن خواهد داد

تفاوت
"جمهوری" با "جمهوری اسلامی" در چنین مواردی است
البته مقصودم رد کردن کل صحبت شما نیست. ایراد شما ایراد درستی است، منتهی ریشه‌اش به شخص رهبری نمی‌رسد
بلکه یک ایراد کلی است که از نظر من باید ریشه‌اش را در متولیات دین جستجو کرد

فروردین;1021639 نوشت:
اینجا بایستی یک نهادی بیاد و دولت رو موظف به حل مشکل کنه. اون نهاد هم نباید نیازمند رای مردم باشه، افراد ذینفع نباید بتونند بر علیهش جوسازی کنند و ... چنین جایگاهی هم در قانون ما پیش بینی شده که رهبری است
وقتی اهم و مهم را نفهمیم همین می‌شود
زمانی که امام علی(ع) عمرو بن عبدود را به ضرب شمشیر کشت، پیامبر(ص) فرمودند این ضربه با کل اعمال خیر مردم برابری می‌کند

خب یک جنبه از سخن ایشان وصف عمل امام علی(ع) بوده
اما جنبهء دیگر این سخن این است که گاهی یک عمل می‌تواند ارزشی داشته باشد که هزاران عمل دیگر به پای آن نرسد
منتهی بستگی دارد که در چه زمان و مکانی آن عمل انجام شود

از نظر من بزرگترین مشکل امروز در کشور ما حتی در بین متدینین و حتی در بین برخی از بزرگان و مسئولان عالی رتبه
این است که آنقدر که برای کمیت ارزش و اعتبار قائل هستیم برای کیفیت ارزشی قائل نیستیم
و آنقدر که سرگرم حواشی و موضوعات پیش پا افتاده هستیم، حواسمان به مسائل اصلی، ریشه‌ای و مهم نیست

من بارها این جمله را گفته‌ام که ای کاش حزب‌اللهی‌ها سر از سجاده‌هایشان برمی‌داشتند

با سلام و احترام خدمت دوستان عزیز
با توجه به گذشت نزدیک به 10 روز از آخرین پاسخ بنده، تاپیک ظرف 24 ساعت آینده جهت جمع بندی بسته میشود
با تشکر از همراهی شما
@};-

سلام.

تاپیک رو از اول خوندم. متاسفانه مطلب خاصی که به پیدا کردن جواب سوال تاپیک کمک کنه ندیدم.
به علت مشغله ی کاری زیاد، خودم هم دیگه فرصت ندارم به تاپیک سر بزنم و مباحث رو ادامه بدم.

صحبت از کاستی نظام که میشه، چیز زیاد برای گفتن وجود نداره و ظاهرا اگه به بیگانه مراجعه کنیم بیشتر به جواب نزدیک میشیم.

کاستی نظام رو بخوام تو یه جمله خلاصه کنم اینه که "نظام جمهوری اسلامی بر اساس انقلابی با آرمان های بزرگ و بی همتا شکل گرفته، در حالی که مسیر دستیابی به این آرمان ها از قبل مشخص نبوده و با آزمون و خطا داریم پیش میریم"

وظیفه ی رسوندن جامعه به آرمان های انقلاب بر عهده ی کسانیست که به این آرمان ها اعتقاد دارند و کسانی که اعتقادی به انقلاب ندارند، وظیفه ای هم ندارند.
بنابر این اگه کم کاری وجود داشته باشه (که داره) از انقلابی هاست.

مشکل اصلی مملکت، انداختن تقصیر به گردن دیگران توسط همه ست. وقتی میگم همه، منظورم دقیقا همه ست و استثنایی وجود نداره. کسی نیست که بتونه اثبات کنه این کارو نمیکنه.

در حال حاضر، رویه ی اصلی نسبت به مشکلات جامعه، استفاده از هر روش در دسترسی برای پیچاندن ملت از اصل قضیه و عدم پاسخگوییست.

روش انحراف افکار عمومی توسط همه ی طیف ها دنبال میشه. فریاد آی دزد آی دزد خود دزد از همه بلندتره. هیچ طیفی نسبت به فساد و تخلفات هم تیمی های خودش واکنش نمیده و همیشه این رقیبان هستند که وقیحانه تخلف میکنند. مثالش رو همینجا شاهد بودیم به کرات ...

در برابر هیچ مشکل جدیدی، آمادگی قبلی وجود نداره. دشمن همیشه یک قدم جلوتره.

کار سیستمی تعریف نشده ست. بی تحرکی از یک طرف و اقدامات هیئتی از طرف دیگه، مملکت رو فرسوده کرده. منابع رو به باد میده.

همه چی صفر و صدی بررسی میشه. یا من خوبم، یا تو بدی!!! چه منطقی ...

تمام ساختارهای موجود، یا باقیمانده از رژیم قبلیست، بدون هیچ تغییری (البته بجز اضافه شدن کلمه اسلام به آخر اسمش) یا با تغییرات ناگهانی شکل جدید به خودش گرفته، بدون کارشناسی.
شما هیچ ساختاری رو در ایران پیدا نمیکنید که بتونه روی نمودار به شکل تقریبی بگه بیست سال آینده کجا خواهیم بود.

اثر نبود امکانات برای مردم به جهت آشنایی دقیق با "حقوق" و "وظایف" خودشون به وضوح در کنش های مردم جامعه مشخصه.
عدم ایجاد زیرساخت و امکانات به نظر عمدی میرسه. منافع خیلی ها در ناآگاه بودن جامعه ست. چرا که جامعه ی بی دانش رو بهتر میشه کنترل کرد. چه مردم بی دانش، چه مسئول بی دانش.

وقتی مردم ندونند ترکش های یک یا چند نارنجک، توان لازم برای عبور از زره ی تانک رو ندارند، افسانه ها را باور میکنند. حتی شخص اول مملکت هم باور میکنه.

کاستی اصلی چه نظام و چه کل جامعه ی ایران اینه
هیچ کی دقیقا نمیدونه چه چیزی نیست که باید باشه؟ تعریفی از نداشته ها نداریم.

از این تاپیک و این تاپیک ها هم چیز خاصی در نمیاد. البته گفت و گو همیشه یه نکته ی مثبت داره، اینکه عمق شکاف ها بیشتر نمایان میشه. این خیلی مهمه.
[SPOILER]از دوستان و کاربرانی که این چند ماه حضور من موجب آزار و ناراحتی شون شده، عمیقا پوزش میطلبم و درخواست حلالیت دارم، اگه به درد کسی هم خوردم، تو این ماه عزیز برام طلب خیر کنه که بدجوری دارم تو زندگیم درجا میزنم
در پناه حق[/SPOILER]

با سلام و احترام

momi14;1023095 نوشت:
صحبت از کاستی نظام که میشه، چیز زیاد برای گفتن وجود نداره و ظاهرا اگه به بیگانه مراجعه کنیم بیشتر به جواب نزدیک میشیم

تفاوت بیان بنده و شما در بیان کاستی های این بود که بنده محورها را به طور کلی عرض کردم، اما این شما را قانع نکرده و دوست دارید پررنگ تر و جزئی تر به کاستی ها اشاره شود، و خصوصا اینکه انگار تمایلی هم اصلا به پرداختن به راهکارها ندارید!!

در هر صورت آیینه ای که شما برای دیدن کاستی هایتان باید به آن مراجعه می کنید مومن است طبق روایات، نه دشمنی که 8 سال با تمام توان با شما جنگیده، و 40 سال است شما را با تمام توان تحریم کرده و حالا بعد از ناکامی های متعدد شبکه ماهواره ای راه اندازی کرده تا عیوب شما را به شما نشان دهد!!
نه عقل و نه دین به اعتماد به چنین دشمنی برای سنجش کاستی ها توصیه نمی کند!

momi14;1023095 نوشت:
وظیفه ی رسوندن جامعه به آرمان های انقلاب بر عهده ی کسانیست که به این آرمان ها اعتقاد دارند و کسانی که اعتقادی به انقلاب ندارند، وظیفه ای هم ندارند.
بنابر این اگه کم کاری وجود داشته باشه (که داره) از انقلابی هاست

بله، اما کسانی که اعتقادی به انقلاب و آرمان های آن ندارند، به مسئولیت پذیرفتن اعتقاد جدّی دارند!! اگر اینگونه بود که کسانی که انقلاب و آرمان های آن را از ته دل قبول ندارند وارد گود مسئولیت پذیری نمیشدند حرف شما صحیح بود! اتفاقا برخی از این ها هیچ ترمزی هم برای رأی گرفتن از مردم ندارند!

momi14;1023095 نوشت:
هیچ طیفی نسبت به فساد و تخلفات هم تیمی های خودش واکنش نمیده و همیشه این رقیبان هستند که وقیحانه تخلف میکنند

بله همان مشکلی که بنده تحت عنوان جناح گرایی و حزب زدگی عرض کردم.

momi14;1023095 نوشت:
در برابر هیچ مشکل جدیدی، آمادگی قبلی وجود نداره. دشمن همیشه یک قدم جلوتره.

بله، چیزی که بارها مقام معظم رهبری بدان اشاره کرده و مسولین را بدان فراخوانده اند...

momi14;1023095 نوشت:
کار سیستمی تعریف نشده ست. بی تحرکی از یک طرف و اقدامات هیئتی از طرف دیگه، مملکت رو فرسوده کرده. منابع رو به باد میده.

بله، این هم به همان مدیریت ناکارآمد، نبود شایسته سالاری، و عدم مدیریت جهادی بازمیگردد که اشاره کردم...

momi14;1023095 نوشت:
همه چی صفر و صدی بررسی میشه. یا من خوبم، یا تو بدی!!!

این هم نوع نگاه اشتباهی است که بنده بارها در تاپیک های مختلف به آن اشاره کرده ام، که البته باز هم عمدتا نشأت گرفته از همان حزب و جناح گرایی است.

momi14;1023095 نوشت:
تمام ساختارهای موجود، یا باقیمانده از رژیم قبلیست، بدون هیچ تغییری (البته بجز اضافه شدن کلمه اسلام به آخر اسمش) یا با تغییرات ناگهانی شکل جدید به خودش گرفته، بدون کارشناسی.
شما هیچ ساختاری رو در ایران پیدا نمیکنید که بتونه روی نمودار به شکل تقریبی بگه بیست سال آینده کجا خواهیم بود


این حرف، حرف درستی نیست!! کدامین ساختار بین جمهوری اسلامی و دیکتاتوری پهلوی یکسان است؟ امروز به وضوح می بینیم مملکت با سلیقه های مختلف دارد اداره میشود، اما زمان شاه هر کسی در برابر شاه تسلیم تر بود نخست وزیر میشد! تفکیک قوای سه گانه کجا در حکومت پهلوی حقیقی بود؟! ساختار فرهنگ و ارشاد، آموزش و پرورش، قانون اساسی و مانند آن تغییر نکرده است؟! من واقعا تعجب می کنم از شما!!

momi14;1023095 نوشت:
اثر نبود امکانات برای مردم به جهت آشنایی دقیق با "حقوق" و "وظایف" خودشون به وضوح در کنش های مردم جامعه مشخصه.
عدم ایجاد زیرساخت و امکانات به نظر عمدی میرسه. منافع خیلی ها در ناآگاه بودن جامعه ست. چرا که جامعه ی بی دانش رو بهتر میشه کنترل کرد. چه مردم بی دانش، چه مسئول بی دانش

مردم هیچ کجای جهان به اندازه مردم ایران به لحاظ سیاسی آگاه نیستند، این را شما از هر کسی که مدت قابل توجهی خارج بوده، یا در خارج سکونت دارد یا به اروپا و آمریکا مسافرت های متوالی داشته است بپرسید. اصلا مردم دنیا سیاسی نیستند کاری با سیاست ندارند.


momi14;1023095 نوشت:
از این تاپیک و این تاپیک ها هم چیز خاصی در نمیاد. البته گفت و گو همیشه یه نکته ی مثبت داره، اینکه عمق شکاف ها بیشتر نمایان میشه. این خیلی مهمه.

بنده به عنوان کارشناس در تجربیات خودم بارها دیده ام که بحث ها به نقطه مشترک ختم شده است، حتی آتئیست هم بوده که در خلال تاپیک ها به دین بازگشته است.
حتی در صورت به نتیجه نرسیدن هم نتیجه مثبت آن آگاهی از اقوال یکدیگر است، اینکه ما ثمره این بحث ها را عمیق تر شدن شکاف ها بدانیم اوج بدبینی است!!


momi14;1023095 نوشت:
و این ماه عزیز برام طلب خیر کنه که بدجوری دارم تو زندگیم درجا میزنم

آرزو می کنم که به آبروی این ماه عزیز گره از کار شما و تمام مردم عزیز ایران گشوده شود@};-

سلام.

مسلم;1023117 نوشت:
تفاوت بیان بنده و شما در بیان کاستی های این بود که بنده محورها را به طور کلی عرض کردم، اما این شما را قانع نکرده و دوست دارید پررنگ تر و جزئی تر به کاستی ها اشاره شود، و خصوصا اینکه انگار تمایلی هم اصلا به پرداختن به راهکارها ندارید!!

راهکارها مشخص هستند. مثلا نقش مردم در جامعه سازی مشخص و بدون نیاز به بحث کردنه. اما اینکه دقیقا چه نقشی باید ایفا بشه؟ این به همون کاستی برمیگرده که روش توافقی وجود نداره. مثلا من الان میام میگم ساختار امنیتی و ساختار مذهبی ایران، مشکل اصلی هستند، شما قبول مدارید، پس توافق نداریم. شما انتظار دارید وقتی هنوز مشخص نیست مشکل کجاست ملت بیان نقششون رو ایفا کنند؟ کدوم نقش؟

مسلم;1023117 نوشت:
آیینه ای که شما برای دیدن کاستی هایتان باید به آن مراجعه می کنید مومن است طبق روایات

مومن میشناسید معرفی کنید برسیم خدمتشون.
اولین نشانه ایمان برای مراجعه از نظر من اینه که هر کی در حوزه تخصص خودش اظهار نظر کنه.
شما از رهبری به عنوان شخص آگاه نام میبرید. در حالی که سخنان ایشون در تضاد سخنان با افسران وقت نیروی هوایست. الان من ایمان رهبر رو بچسبم یا تخصص افسر نیروی هوایی؟
مسلم;1023117 نوشت:
بله، اما کسانی که اعتقادی به انقلاب و آرمان های آن ندارند، به مسئولیت پذیرفتن اعتقاد جدّی دارند!!

من به اینکه کی چکار میکنه کاری ندارم. به این که کار درست چیه کار دارم.
مسلم;1023117 نوشت:
جناح گرایی

جناح یعنی چپ و راست یا انقلابی و غیر انقلابی هم شاملش میشه؟
مسلم;1023117 نوشت:
چیزی که بارها مقام معظم رهبری بدان اشاره کرده و مسولین را بدان فراخوانده اند

مسئولین جمهوری اسلامی مریخ دیگه.
مسلم;1023117 نوشت:
عدم مدیریت جهادی

منظورم از هیئتی همون جهادی بود.
مسلم;1023117 نوشت:
این حرف، حرف درستی نیست!! کدامین ساختار بین جمهوری اسلامی و دیکتاتوری پهلوی یکسان است؟ امروز به وضوح می بینیم مملکت با سلیقه های مختلف دارد اداره میشود، اما زمان شاه هر کسی در برابر شاه تسلیم تر بود نخست وزیر میشد! تفکیک قوای سه گانه کجا در حکومت پهلوی حقیقی بود؟! ساختار فرهنگ و ارشاد، آموزش و پرورش، قانون اساسی و مانند آن تغییر نکرده است؟! من واقعا تعجب می کنم از شما!!

من گفتم هیچ چیز تغییر نکرده؟ جمله ی من ادامه نداشت؟ قبل و بعد از رژیم قبلی از حرف "یا" استفاده نکردم؟ میخواید یه بار دیگه ادامه ی جمله م رو هفت هشت بار با رنگ قرمز بولد کنم تا شاید دیده بشه؟
مسلم;1023117 نوشت:
مردم هیچ کجای جهان به اندازه مردم ایران به لحاظ سیاسی آگاه نیستند

مردم هیچ کجای جهان به اندازه ی مردم ایران وظایف به عهدشون نیست. چی رو با چی مقایسه میکنید؟
مسلم;1023117 نوشت:
نتیجه مثبت آن آگاهی از اقوال یکدیگر است

خب این چه فرقی با اونیکه من گفتم داشت؟

با سلام و احترام

جناب momi عزیز احساس می کنم کمی به هم ریخته هستید
لحنتان نشان میدهد از چیزی ناراحت هستید، شاید مشکلاتی که اشاره کردید در زندگی دارید، نمیدانم اما در هر صورت خواهش میکنم همان جناب momi باشید که بنده پیش تر با ایشان بحث می کردم و او را بسیار منطقی یافتم.

momi14;1023136 نوشت:
مثلا من الان میام میگم ساختار امنیتی و ساختار مذهبی ایران، مشکل اصلی هستند، شما قبول مدارید، پس توافق نداریم. شما انتظار دارید وقتی هنوز مشخص نیست مشکل کجاست ملت بیان نقششون رو ایفا کنند؟ کدوم نقش؟

من که نگفتم نقدها و کاستی های مد نظرتان را نگویید؛ بنده میگویم در کنار کاستی ها، راهکار را هم بیان کنید، اینطوری منظورتان از کاستی بهتر روشن میشود.
من الان نمی فهمم منظورتان از ساختار امنیتی و مذهبی چیست؟ میدانید خود این دوتا چقدر شاخ و برگ دارد؟
به این صورت کلی خب نظر بنده هم این است که هیچ ساختاری در جمهوری اسلامی ایران بی عیب نیست! آن حکومتی که ساختارهایش از بالا تا پایین بی عیب است حکومت حضرت مهدی(عج) است.

momi14;1023136 نوشت:
مومن میشناسید معرفی کنید برسیم خدمتشون.
اولین نشانه ایمان برای مراجعه از نظر من اینه که هر کی در حوزه تخصص خودش اظهار نظر کنه.
شما از رهبری به عنوان شخص آگاه نام میبرید. در حالی که سخنان ایشون در تضاد سخنان با افسران وقت نیروی هوایست. الان من ایمان رهبر رو بچسبم یا تخصص افسر نیروی هوایی؟

در این که تخصص و تعهد هر دو در کنار هم لازم است حرفی نیست! اما اینکه آمریکایی ها نمی گذاشتند مهندسین ایرانی هواپیماهای جنگنده را تعمیر کنند چه تخصصی می خواهد؟
علاوه بر اینکه ایشان شخصیت ناآگاهی نیستند، نماینده امام در شورای عالی دفاع بودند، در تمام مراحل جنگ حضور داشتند، چرا می فرمایید ایشان بی اطلاع بودند؟
و باز علاوه بر اینکه اگر سخنی در تعارض با سخنان ایشان گفته شده آن هم باید شنیده شود تا قضاوت کنیم اولا در تعارض هست یا خیر، و ثانیا اگر در تعارض است ایمان گوینده آن را هم محک بزنیم، چرا که تخصص بدون ایمان هم قابل اعتماد نیست!

اما فارغ از این مسئله شخصی اینکه انسان به خاطر اینکه در درون کشور خودش مومن 100 درصدی نمی یابد که عیوب و کاستی هایش را در آیینه او ببیند دلیلی نمیشود به دامن کسی پناه ببرد که 100 درصد بویی از ایمان نبرده است!! پناه بردن از کسی که نمیدانیم مومن است یا خیر به دامن کسی که میدانیم مومن نیست پذیرفتنی نیست!

momi14;1023136 نوشت:
جناح یعنی چپ و راست یا انقلابی و غیر انقلابی هم شاملش میشه؟


باور کنید فرقی نمیکند! ما که بر سر اسم انقلابی و غیر انقلابی نزاع نمی کنیم!! ما دغدغه ای جز اسلام و انقلاب نداریم! اگر عزیزترین شخص در نگاه ما خلاف اسلام و انقلاب رفتار کند بدون هیچگونه وابستگی به او انتقاد می کنیم...

momi14;1023136 نوشت:
منظورم از هیئتی همون جهادی بود.

مدیریت جهادی به معنای مدیریت بدون هدف و بدون برنمه ریزی نیست! جهاد ناظر به بُعد نیت آن است، یعنی کسی که نیتش از مدیریت جهاد در راه خداست، این نیت او را به صورت کمّی و کیفی متمایز می سازد!

momi14;1023136 نوشت:
من گفتم هیچ چیز تغییر نکرده؟ جمله ی من ادامه نداشت؟ قبل و بعد از رژیم قبلی از حرف "یا" استفاده نکردم؟ میخواید یه بار دیگه ادامه ی جمله م رو هفت هشت بار با رنگ قرمز بولد کنم تا شاید دیده بشه؟

عذرخواهی می کنم، ندیدم@};-
اما شما آنچه را با «یا» جدا کردید قید غیر کارشناسی به آن زدید، خب این همه چیز را خراب می کند! تمام تغییرات را زیر سوال میبرد.

momi14;1023136 نوشت:
مردم هیچ کجای جهان به اندازه ی مردم ایران وظایف به عهدشون نیست. چی رو با چی مقایسه میکنید؟

بحث بر سر وظیفه نبود، بحث بر سر آگاهی بود، بله به لحاظ وظیفه قبول دارم که مردم ایران سنگین ترین وظیفه را بر عهده دارند

momi14;1023136 نوشت:
خب این چه فرقی با اونیکه من گفتم داشت؟

ببینید به لحاظ مفهومی: آگاهی از دیدگاه های دیگران به همان معنای عمیق تر شدن اختلافات که نیست؛ الان من م فهمم که با شما اختلاف نظر دارم و ادله شما را می شنوم و ادله خودم را به شما می گویم، اما هرگز احساسم نسبت به شما تفاوتی نمیکند! و نباید هم بگذارم تفاوت کند.
شما برای ما عزیز هستید چه موافق ما باشید و چه مخالف، چون میدانم از روی دلسوزی حرف میزنید نه لجاجت، و این برای ارزشمندی شما در نگاه ما کافیست
@};-

سلام.

به هم ریختگی وجود نداره. فقط فرصت کمه.

مسلم;1023139 نوشت:
در کنار کاستی ها، راهکار را هم بیان کنید

ارائه راهکار بدون تحلیل دقیق کاستی و عامل کاستی پشیزی ارزش نداره. و گرنه الی ماشاءالله راهکار ارائه شده.
مسلم;1023139 نوشت:
من الان نمی فهمم منظورتان از ساختار امنیتی و مذهبی چیست؟

مهم نیست. گفتنی ها قبلا گفته شده.
مسلم;1023139 نوشت:
اینکه آمریکایی ها نمی گذاشتند مهندسین ایرانی هواپیماهای جنگنده را تعمیر کنند چه تخصصی می خواهد؟

اینکه بعد از هر پرواز، هواپیما نیاز به چک و بازبینی کامل داره و انجام این کار به صورت کاملا مستشاری غیر ممکنه. و امکان نداره بدون تربیت نیروی کارامد داخلی، یهو بعد از انقلاب همه ی کارهارو خودمون انجام داده باشیم. چون داریم در مورد پیشرفته ترین سازه های دست بشر صحبت میکنیم.
اینکه خود آمریکایی ها از سر پا موندن ناوگان هوایی بعد از انقلاب متعجب بودن چون انتظارش رو نداشتن و در این زمینه گزارش هایی ارائه دادن به جای خود، اینکه صدام به ایران حمله کرد به خیال اینکه ایران نمیتونه خودش از ناوگان هواییش استفاده کنه، چون آمریکا اینجوری بهش گفته بود به جای خود، ولی این فرق میکنه با اینکه یه پیچ هم فلان و بهمان.
مسلم;1023139 نوشت:
علاوه بر اینکه ایشان شخصیت ناآگاهی نیستند، نماینده امام در شورای عالی دفاع بودند، در تمام مراحل جنگ حضور داشتند، چرا می فرمایید ایشان بی اطلاع بودند؟

اگه اون موقع نماینده امام بودند، امروز خود امام هستند و عملکردشون رو شاهدیم ....
مسلم;1023139 نوشت:
ایمان گوینده آن را هم محک بزنیم

علاقه ای به این کار ندارم، چون فکر نمیکنم توانایی تشخیصش رو داشته باشم. شما دارید؟
مسلم;1023139 نوشت:
دلیلی نمیشود به دامن کسی پناه ببرد ...

خب دیگه، ما شدیم پناه برنده به دامن بیگانه. باشه، اگه گفته هام رو اینطور تفسیر میکنید، بکنید دیگه، چی بگم؟
مسلم;1023139 نوشت:
پناه بردن از کسی که نمیدانیم مومن است یا خیر به دامن کسی که میدانیم مومن نیست پذیرفتنی نیست!

قبلا راجع به شناخت انگیزه ها صحبت هایی داشتیم، استقبال نکردید، بی خیال ...
مسلم;1023139 نوشت:
اگر عزیزترین شخص در نگاه ما خلاف اسلام و انقلاب رفتار کند بدون هیچگونه وابستگی به او انتقاد می کنیم...

باشه
مسلم;1023139 نوشت:
جهاد ناظر به بُعد نیت آن است

کل صحبت سر همین نیته دیگه. چیزی غیر از این نیست. من تقریبا نیت خالصانه نمیبینم. البته من آدم بدبینی هستم دیگه، جه میشه کرد!!
مسلم;1023139 نوشت:
شما آنچه را با «یا» جدا کردید قید غیر کارشناسی به آن زدید، خب این همه چیز را خراب می کند! تمام تغییرات را زیر سوال میبرد.

تقصیر من چیه این وسط؟؟
مسلم;1023139 نوشت:
بحث بر سر وظیفه نبود، بحث بر سر آگاهی بود، بله به لحاظ وظیفه قبول دارم که مردم ایران سنگین ترین وظیفه را بر عهده دارند

آگاهی باید با وظیفه تناسب داشته باشه.
مسلم;1023139 نوشت:
آگاهی از دیدگاه های دیگران به همان معنای عمیق تر شدن اختلافات که نیست

منم نگفتم بعد از مشخص شدن اختلافات سر همدیگه رو ببریم.

حداقل تجربه ی خود من اینه که سر کلاف رو گرفتم تا به تهش برسم، از جایی که باید شروع کرد، ولی هر چی بیشتر میرم، کمتر میرسم.

مسلم;1023139 نوشت:
شما برای ما عزیز هستید چه موافق ما باشید و چه مخالف، چون میدانم از روی دلسوزی حرف میزنید نه لجاجت، و این برای ارزشمندی شما در نگاه ما کافیست

مرسی.

با سلام و عرض ادب

momi14;1023176 نوشت:
فقط فرصت کمه

ظاهرا این فرصت کم دقت هم علاقه شما به ادامه بحث را گرفته است:

momi14;1023176 نوشت:
مهم نیست

momi14;1023176 نوشت:
علاقه ای به این کار ندارم

momi14;1023176 نوشت:
باشه

momi14;1023176 نوشت:
تقصیر من چیه این وسط؟؟

و هم دقت شما در نوشته هایتان را تحت الشعاع قرار داده است، برخی پست هایتان نشان میدهد در بحث نیستید، و فکرتان جای دیگری است! مثلا به بنده اشکال می گیرید:

momi14;1023176 نوشت:
خب دیگه، ما شدیم پناه برنده به دامن بیگانه. باشه

اما خودتان فرمودید:
momi14;1023095 نوشت:
ظاهرا اگه به بیگانه مراجعه کنیم بیشتر به جواب نزدیک میشیم

یا در مورد آگاهی و وظیفه می فرمایید:

momi14;1023176 نوشت:
آگاهی باید با وظیفه تناسب داشته باشه.

اما فراموش کرده اید سخن از آگاهی مردم ایران بود، نه مسئولین:
momi14;1023136 نوشت:
مردم هیچ کجای جهان به اندازه ی مردم ایران وظایف به عهدشون نیست

و علت آغاز بحث هم این بود که شما مردم ایران را مردمی توصیف کردید که مسئولین نمی گذارند آگاه باشند:
momi14;1023095 نوشت:
منافع خیلی ها در ناآگاه بودن جامعه ست. چرا که جامعه ی بی دانش رو بهتر میشه کنترل کرد

خلاصه این نحوه پست گذاشتن جسارتا یعنی فقط می آیید که با پست های بنده مخالفت کنید، کار ندارید اصلا بحث بر سر چیست!! به همین خاطر ناخودآگاه به پست های خودتان هم که از جانب بنده موافقت شده حمله می کنید!

سایر پست هایتان هم صرفا تکرار ادعاست که بدین منوال نمیشود بحث کرد، چون بنده هم میتوانم خلاف آن را ادعا کنم.
با این اوصاف بنده هم تمایلی به ادامه بحث ندارم
ممنونم از مشارکت شما@};-

سلام.

من که مدت هاست میگم گفت و گو بی نتیجه ست.

در رد ادعا بدون دلیل بین من و شما هیچ تفاوتی وجود نداره. مگه اینکه دلیلی براش آورده بشه.

........

وقتی صحبت از آرمان های اصلی انقلاب باشه، دسته بندی جامعه به مردم و مسئول بین معنیه.

نقطه ی اصلی که باید روش تمرکز بشه، اصل آرمان انقلابه. تو این فضا مسئولان جزئی از مردمند و مردم هم به نوعی مسئولند.

جدایی مردم و مسئول رو در فضای خارج از انقلاب میشه تعریف کرد و نکته ش هم همینجاست. ما در فضای انقلاب نیستیم.

.................

نه اینجا جاشه که درس زبان شناسی بدیم که منظور از کلمه به کلمه گفته ها چیه، نه جاشه علت اختلافات رو روانشناسی کنیم، و مثل بعضیا به ریشه یابی علت تفاوت گفتمان ها علاقه دارم.

اصل هدف اینه که آدم به کسی یا جایی مراجعه میکنه که ازش انتظار یه ظرفیت هایی رو داشته باشه.

شما مشاهده کردید که من و خیلی از کاربران با بعضی از کاربران و کارشناسان اصلا بحثی نداریم. نه به این معنی که حرفامون یکیه. به این معنی که طرف رو اینقدر شوت میدونیم که در هیچ کجای وقت و انرژیمون محاسبه ش نمیکنیم.
در سطح کلان هم همینه. طرف حساب خودی ها هستند. هر چه خودی تر، حساب و کتاب هم سخت تر.

سلام

momi14;1023216 نوشت:
وقتی صحبت از آرمان های اصلی انقلاب باشه، دسته بندی جامعه به مردم و مسئول بین معنیه...
تو این فضا مسئولان جزئی از مردمند و مردم هم به نوعی مسئولند

بله کاملا درست است
پس ما وقتی مردم را عامل بخشی از این کاستی ها معرفی می کنیم اعتراض نکنید...
وقتی مردم و مسئولین را به دو دسته انقلابی و غیر انقلابی تقسیم کرده و اشکالات را متوجه جزئی میدانیم که به آرمان های انقلاب باور عمیقی ندارند(از مستقل ها گرفته تا احزاب و جناح ها) به ما اعتراض نکنید...

خود شما هم این مسائل را بحمدالله باور دارید، بنابراین باید گفتمان انقلاب را ترویج کرد، باید در تمام عرصه های این حکومت از انتخاب مسئولین گرفته تا توقعاتی که از آنها داریم، تا اولویت هایمان، همه و همه مبتنی بر گسترش تفکر انقلابی باشد که اتفاقا در سایه گفتگو حاصل میشود، نباید بفرمایید که:

momi14;1023216 نوشت:
من که مدت هاست میگم گفت و گو بی نتیجه ست.

سلام.

در عملکرد ناقص مردم که شکی نیست، شیوه ی برخورد مردم جامعه با مشکلات پیش روشون ایرادهای اساسی داره.

مشکل اینجاست که از همین مردم هستند که مسئول میشن. یک فرد عادی وقتی میتونه مسئولش رو درست انتخاب کنه که بدونه اگه خودش مسئول بشه، چه چیزی رو باید تو اولویت بزاره. درسته که یک فرد عادی نمیتونه با دانش اندکش، برای مملکت داری نسخه بپیچه، ولی در حد خودش باید بتونه نظریه هایی ارائه بده.

اگه من از شما بپرسم اگر شما امروز کاره ای بودید، چه چیزی رو در اولویت قرار میدادید؟ شما باید بتونید در این رابطه صرف نظر از عملی بودن راهکارتون، پاسخی بدهید که جالب توجه باشد. در غیر این صورت یا بی سواد هستید یا مخاطب شناسی ندارید.

همچنین شما هم اگه از من بپرسید، باید بتونم پاسخی بدهم. در غیر این صورت، نباید بیام اینجا وقت خودم و بقیه رو حروم کنم.

مسلم;1023328 نوشت:
اشکالات را متوجه جزئی میدانیم که به آرمان های انقلاب باور عمیقی ندارند(از مستقل ها گرفته تا احزاب و جناح ها) به ما اعتراض نکنید...

پس یعنی اشکالات به باورمندان مربوط نمیشه. حالا که شما اشکالات رو متوجه ناباوران میدونید، به من بگید چطور باید بین "متوجه بودن اشکالات به ناباوران" و "عدم عصمت و ممکن الخطا بودن باورمندان" جمع ببندم؟
مسلم;1023328 نوشت:
باید گفتمان انقلاب را ترویج کرد

اگه منظورتون از ترویج گفتمان اینی باشه که الان شما دارید انجام میدید، من انقلابی توش نمیبینم که بخوام ترویجش کنم. مشکل من با شما هم دقیقا همینجاست.
من که همچین ادعایی ندارم.
مسلم;1023328 نوشت:
باید در تمام عرصه های این حکومت از انتخاب مسئولین گرفته تا توقعاتی که از آنها داریم، تا اولویت هایمان، همه و همه مبتنی بر گسترش تفکر انقلابی باشد

آیا میشه انتظار داشت چیزی که ازش تعریف یکسان وجود نداره رو ترویج کرد؟

شما بدون توجه به اینکه بخش زیادی از جامعه ی فعال، تعریف شما از انقلاب رو قبول ندارند، توصیه به ترویج تفکر خودتون میکنید.

من عاشق بحث کردن جناب مومی هستم

میان بحث میکنن و پشت سره هم میگن

بحث کردن فایده نداره
دیگران شوت هستن و‌نمی فهمند ; من شوت نیستم
وقت ندارم و فرصت کم هست
تا دلتون بخواد راهکار تا حالا دادن
من حرف زدن رو مفید فایده نمی دونم

و....

نقل قول:

در عملکرد ناقص مردم که شکی نیست، شیوه ی برخورد مردم جامعه با مشکلات پیش روشون ایرادهای اساسی داره.

خوب چه ربطی به مردم داره ؛
برادر من شیوه تفکر کردن یک اجتماع رو قانون گذران اون جامعه تعیین می‌کنند

یه بنده خدایی که سیر فروش بود میگفت کافی هست یک شب از تلویزیون در مورد فواید سیر صحبت بشه تا یک هفته فروش من دو برابر میشه ؛

نمیدونم تا حالا لیموترش دستتون گرفتین یا نه ؛ بعدش اون رو با چاقو از وسط به دو نیم بکنید ؛ و سپس آرام آرام فشارش بدید که آب لیمو ترش در بیاد ؛ مقداری بر روی اون نمک بریزید و‌نمک ها آب لیمو ترش رو جذب بکنند ؛ سپس کمی باز اون رو فشار بدید و هسته های لیمو ترش رو از روش بردارید و دهانتون رو باز کنین که بخواهید اون رو در درون دهانتون قرار بدید . مزه ترش لیمو ترش بزاق دهانتون رو‌جذب کنه و ....

من با دو خط مطلب نوشتن مسیر فکری شما رو تغییر دادم و آب دهانتون رو در آوردم و شما رو در آرزوی یک لیمو ترش گذاشتم

چطور یک جامعه ای که 40 سال هست ادعای بهترین آرمان‌ها رو داره میکنه نتونسته چنین ذایقه ای رو در مردم بوجود بیاره

سلام

فرشته برمیگردد;1023416 نوشت:
من عاشق بحث کردن جناب مومی هستم

میان بحث میکنن و پشت سره هم میگن

بحث کردن فایده نداره
دیگران شوت هستن و‌نمی فهمند ; من شوت نیستم
وقت ندارم و فرصت کم هست
تا دلتون بخواد راهکار تا حالا دادن
من حرف زدن رو مفید فایده نمی دونم

و....


!!!!!
تحریک احساسات میکنم!!
فرشته برمیگردد;1023418 نوشت:
یه بنده خدایی که سیر فروش بود میگفت کافی هست یک شب از تلویزیون در مورد فواید سیر صحبت بشه تا یک هفته فروش من دو برابر میشه

اون آدم باید وایسه تا تلویزیون یه شب این کارو انجام بده یا خودش بره با یادگیری اصول بازاریابی فروشش رو ده برابر کنه؟
فرشته برمیگردد;1023418 نوشت:
چطور یک جامعه ای که 40 سال هست ادعای بهترین آرمان‌ها رو داره میکنه نتونسته چنین ذایقه ای رو در مردم بوجود بیاره

ما هم که همینو میگیم.
ناتوانی یک مجموعه، اثراتش رو روی تک تک اعضای اون مجموعه میزاره، ولی از این تک تک افراد سلب مسئولیت نمیکنه که خودشون جهت توانمندسازی خودشون اقدامی نکنند.

کاستی های نظام در قوانینش است.
از قانون اساسی شروع کنید
بعد قوانین مجلس
قوانین دولت
قوانین بانکی
قوانین حقوقی و جزا
قوانین شهرداری

نظام و نظام سازی یعنی قوانین درست...
نظام یعنی قانون

تورم و گرانی و بیکاری
جزو بزرگترین مشکلات کشور است.
ریشه اش در قوانین ما است.
ابتدا باید قوانین پولی و بانکی و مرتبط با آن را پیش رویمان بگذاریم...
وارد مصادیق نمیشوم....روضه باز نمیشود خواند...

مقصرین اصلی هم مسئولین هستند...
و به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر عمل نکردند
و همانطور که می دانید این وظیفه، ربطی به قانون ندارد... و کسی نمیتواند به این بهانه که قانون به من اختیارات نداده، از این وظیفه شانه خالی کند...
و به نظر من و خیلی های دیگر آن بالایی و خیلی های دیگر شاید قانون را مانع انجام وظیفه شرعی خود می دانند

من تقریبا چیزی از سیاست سر در نمیارم .به نظرم باید یک پاکسازی انجام بشه اون مسعولین بی عرضه بی سواد رو باید برکنار کرد اون مسعولین دوتابعیتی اونایی که غرب پستن اربابشون آمریکاست فکر کنم بهشون لیبرال میگن این هارو باید بر کنار کرد اصلا چرا باید در یک حکومت اسلامی این افراد مسعولیتی داشته باشند؟ چرا کسی نیست این مسعولین بی عرضه را مجازات کند؟ یا همین رییس جمهور خودمان که به برخی وعده هایش عمل نکرد. مثلا این وام بانک ها که مراجع می گویند رباست جنگ با خداست این بانک در مملکت اسلامی چه غلطی می کند چرا نابودشان نمی کنیم چگونه این همه بانک ساخته شده یا این دخانیات سیگار قلیان که خیلی ها را معتاد کرده در مملکت اسلامی چه غلطی می کند چرا کسی کاری نمی کند.هی می خوام به خودم بقبولونم که این مملکت اسلامی است ولی فکر نکنم این طور باشد.

بیت المعمور;1023421 نوشت:
تورم و گرانی و بیکاری
جزو بزرگترین مشکلات کشور است.
ریشه اش در قوانین ما است.

اینها که میفرمایید به طور عام مشکلات اقتصادی است. اقتصاد هم در کشور ما به شدت سیاسی است (یا به بیان دقیق تر سیاست زده است)
پس ناکارایی اقتصادی (که به باور بسیارانی مهم ترین یا یکی از مهمترین معضلات فعلی کشور است) سیاسی است. سیاست هم برگرفته ای کلیت نظام است. پس برای حل اقتصاد باید....!

شما فقط در حیطه انرژی دقت بفرمایید. ایران فقط حدود 18میدان مشترک نفت و گاز با کشورهای همسایه دارد که تقریبا چیزی از آنها عاید کشور نمیشود و حال آنکه در طی این چهل سال که سهل است چهار سال! اگر سرمایه گذاری درستی در آنها میشد سالانه صدها میلیارد دلار ارز به کشور سرازیر میشد و میلیونها شغل و ....

به یاد بیاورید در مجموع منابع نفت و گاز ایران در صدر کشورهای جهان است! به نظر شما همین یک موضوع چقدر سنگین است؟ چه میزان پتانسیل دارد؟ یک لحظه تصور بفرمایید بزرگترین منبع انرژی جهان!!!!! خیلی حرف است!!!
آیا انتظار زیادی است که می باید ایران اصلی ترین تعیین کننده سیاستهای انرژی جهان می بود؟ حال آنکه امروزه تقریبا روزانه 30میلیون بشکه نفت در جهان فروش میرود که سهم ایران به روزانه کمتر از 300-400هزار بشکه آن هم دزدکی! قاچاقی! .... بازار سیاهی! ...نصف قیمتی!!!! از همین یک قلم شما اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را در نظر آورید!

شما فقط تصور کنید ایران که بزرگترین منابع گاز جهان را در اختیار دارد ، یک خط لوله ناقابل کشیده شده بود تا اروپا. (کاری که روسیه تقریبا مونوپولی آن را در اختیار دارد). آنوقت با همین خط لوله فقط! به جز نتایج اقتصادی بی حساب! شما فکرش را بکنید که چه نقشی میتوانست در کنترل اروپا و اصلا شرق و غرب عالم داشته باشد؟! البته اقتدار نظام....!!

و اما وظیفه مردم ...به نظرم وظیفه همه آگاهی است..اشاعه آگاهی... دور شدن از جزم اندیشی و ایدئولوگ بودن که معمولا قاتل آگاهی و خردورزی است...اجالتا این یک قلم مهم ترین وظیفه من و شما و مردم است.

با سلام و احترام

momi14;1023413 نوشت:
حالا که شما اشکالات رو متوجه ناباوران میدونید، به من بگید چطور باید بین "متوجه بودن اشکالات به ناباوران" و "عدم عصمت و ممکن الخطا بودن باورمندان" جمع ببندم؟

شما هرگز در انتخاب هیچ پستی به این خاطر که مردم معصوم نیستند بین آنها تساوی قائل نمیشوید! اگر شما مسئولی با وجدان باشید بهترین ها و معتقدترین ها و متعهدترین ها و متخصص ترین ها را انتخاب می کنید، هرگز نمی گویید چون اینها معصوم نیستند تفاوتی با بقیه ندارند!!
این از بدیهیات روزمره زندگی ما هم هست که نزد پزشکی می رویم که او را بهتر و حاذق تر و باوجدان تر میدانیم، نزد مکانیکی میرویم که او را کاربلدتر و منصف تر میدانیم، نزد وکیلی می رویم که او را کارآمدتر و دلسوزتر میدانیم، هرگز عصمت نداشتن اینها مانع نمیشود که بگوییم فرقی میان اینها و سایرین نیست.

اگرچه هیچ کدام معصوم نیستند و در همه درصد خطا وجود دارد اما این درصد خیلی متغیر و متفاوت است!! کسی که اعتقادی به آرمان های انقلاب ندارد خیلی فرق می کند با کسی که اعتقاد دارد و آنها را دنبال می کند!

momi14;1023413 نوشت:
اگه منظورتون از ترویج گفتمان اینی باشه که الان شما دارید انجام میدید، من انقلابی توش نمیبینم که بخوام ترویجش کنم. مشکل من با شما هم دقیقا همینجاست.
من که همچین ادعایی ندارم.

momi14;1023413 نوشت:
آیا میشه انتظار داشت چیزی که ازش تعریف یکسان وجود نداره رو ترویج کرد؟
شما بدون توجه به اینکه بخش زیادی از جامعه ی فعال، تعریف شما از انقلاب رو قبول ندارند، توصیه به ترویج تفکر خودتون میکنید.

نمیدانم منظورتون از انقلابی که من ترویج می کنم چیست؟ اصلا من چه کاره هستم؟! شاخصه های انقلابی را باید اسلام ترسیم کند، ما از انقلاب اسلامی دفاع می کنیم، نه انقلاب شخصی، جناحی، حزبی یا مانند آنها...

اگر اسلام می گوید اشرافی گری نباید در میان مسئولین باشد من همین را شاخصه انقلابی بودن می دانم...
اگر اسلام می گوید برابری و عدالت باید بر توسعه و آزادی مقدم باشد، من همین را شاخه انقلابی بودن می دانم...
اگر اسلام می گوید مسئول باید با برنامه کار کند و تلاشش هم تلاش مجاهدانه باشد، من همین را شاخصه انقلابی بودن میدانم...
اگر اسلام می گوید اولویت کاری مسئول حکومت اسلام باید دین و فرهنگ و معیشت مردم باشد، من همین را شاخصه میدانم، نه کنسرت و آزادی و مانند آن را...

ما موظف هستیم همه اشخاص و احزاب و افعال را با اسلام بسنجیم، نه بالعکس؛ هر چه که اسلام گفته همان شاخص است
اما وقتی مسئولی می آید به راحتی از ثروتش سخن می گوید این یعنی پرهیز از اشرافی گری را به عنوان ملاک انتخاب مردم نمیداند، و از بابت رأی آوردن مجدد دغدغه ای ندارد!!

خلاصه در یک کلام اگر به اسلام برگردیم، چه در انتخاب مسئولین، و چه در توقعات بعدی مان از مسئولین بسیاری از مشکلات حل میشود.

فرشته برمیگردد;1023418 نوشت:
من با دو خط مطلب نوشتن مسیر فکری شما رو تغییر دادم و آب دهانتون رو در آوردم و شما رو در آرزوی یک لیمو ترش گذاشتم
چطور یک جامعه ای که 40 سال هست ادعای بهترین آرمان‌ها رو داره میکنه نتونسته چنین ذایقه ای رو در مردم بوجود بیاره

مسئله را خیلی راحت تلقی می کنید سرکار خانم!!
فکر می کنید تربیت و جهت دهی مردم مثل راه انداختن آب دهان با یک لیموترش است!! همین مثال ها نشان میدهد که چقدر از مسئله دور هستید!
حتی اگر همین باشد باز هم باید بدانید که رسانه های بیگانه هم بیکار نیستند! امروز 85 درصد اخبار جهان توسط چهار غول خبری غربی مخابره میشود! بیش از 200 شبکه ماهواره ای فارسی زبان تربیت و جهت دهی زندگی مردم را هدف قرار داده اند چه در سبک زندگی، و چه در جهت دهی سیاسی و اجتماعی.

ali 000;1023423 نوشت:
من تقریبا چیزی از سیاست سر در نمیارم .به نظرم باید یک پاکسازی انجام بشه اون مسعولین بی عرضه بی سواد رو باید برکنار کرد اون مسعولین دوتابعیتی اونایی که غرب پستن اربابشون آمریکاست فکر کنم بهشون لیبرال میگن این هارو باید بر کنار کرد اصلا چرا باید در یک حکومت اسلامی این افراد مسعولیتی داشته باشند؟ چرا کسی نیست این مسعولین بی عرضه را مجازات کند؟ یا همین رییس جمهور خودمان که به برخی وعده هایش عمل نکرد. مثلا این وام بانک ها که مراجع می گویند رباست جنگ با خداست این بانک در مملکت اسلامی چه غلطی می کند چرا نابودشان نمی کنیم چگونه این همه بانک ساخته شده یا این دخانیات سیگار قلیان که خیلی ها را معتاد کرده در مملکت اسلامی چه غلطی می کند چرا کسی کاری نمی کند.هی می خوام به خودم بقبولونم که این مملکت اسلامی است ولی فکر نکنم این طور باشد.


قطعا این مملکت 100 درصد اسلامی نیست و حتی رهبری هم بدین مسئله اشاره کرده اند، اما بدین معنا هم نیست که غیر اسلامی باشد.
اما بالاخره رهبر جامعه در مواجهه با افراد دچار یک سری جبرهای نامرئی است که کلید گشایش آنها در دست مردم است، امام خمینی از همان ابتدا بنی صدر را قبول نداشت، اما زمانی حکم تنفیذ را از او پس گرفته و را کنار گذاشت که نمایندگان خود مردم رأی به عدم صلاحیت او دادند.
نمیخواهم بگویم مسئولین امروز مثل بنی صدر هستند، از قاعده سخن می گویم، رهبر چاره ای ندارد که به مردم هم در یک چارچوبی آزادی عمل دهد تا پایه های اصل حکومت سست نشود، همان طور که علی(ع) اشخاصی چون اشعث و ابوموسی اشعری و مانند ایشان را تحمل کرد...

manmehdiam;1023426 نوشت:
در مجموع منابع نفت و گاز ایران در صدر کشورهای جهان است! به نظر شما همین یک موضوع چقدر سنگین است؟ چه میزان پتانسیل دارد؟ یک لحظه تصور بفرمایید بزرگترین منبع انرژی جهان!!!!! خیلی حرف است!!!
آیا انتظار زیادی است که می باید ایران اصلی ترین تعیین کننده سیاستهای انرژی جهان می بود؟ حال آنکه امروزه تقریبا روزانه 30میلیون بشکه نفت در جهان فروش میرود که سهم ایران به روزانه کمتر از 300-400هزار بشکه آن هم دزدکی! قاچاقی! .... بازار سیاهی! ...نصف قیمتی!!!! از همین یک قلم شما اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را در نظر آورید!

شما فقط تصور کنید ایران که بزرگترین منابع گاز جهان را در اختیار دارد ، یک خط لوله ناقابل کشیده شده بود تا اروپا. (کاری که روسیه تقریبا مونوپولی آن را در اختیار دارد). آنوقت با همین خط لوله فقط! به جز نتایج اقتصادی بی حساب! شما فکرش را بکنید که چه نقشی میتوانست در کنترل اروپا و اصلا شرق و غرب عالم داشته باشد؟! البته اقتدار نظام....!!



این بزرگ کردن نفت و گاز نباید به گونه ای باشد که مخاطب گمان کند داشتن منابع نفت و گاز موجب بالاترین سطح درآمد در جهان خواهد شد، اتفاقا اقتصادهای قوی غیر وابسته به نفت بسیار ارجحیت بیشتری دارند، به عنوان مثال سود فروش یک سال سیگار آمریکا برابر با حدود 20 سال فروش نفت ایران است!! فقط سیگار!! اما با این حال آمریکا هم مشکل اقتصادی دارد، هم کارتن خواب دارد، هم جمعیت قابل توجهی زیر خط فقر دارد و...

از ضعف های اقتصاد نفتی همین است که درآمدزایی آن در گرو فروش است، و فروش هم در گرو اراده سایر کشورها؛ اگر به اجماع برسند به راحتی می توانند نفت شما را نخرند، یعنی اقتصاد نفتی وابسته به دیگران است و این از بزرگترین ضعف هاست.

اگر دشمن بخواهد با نخریدن نفت شما، شما را تحت فشار قرار دهد، این امکان وجود دارد، همان کاری که آمریکا امروز به دنبال آن است، در چنین مواقعی سخن از آرمان ها و اقتصاد است! شما باید میان برداشته شدن فشارهای اقتصادی و دست برداشتن از آرمان هایتان یکی را انتخاب کنید.
این که ما مشکلات اقتصادی خصوصا نفتی و بانکی که ناشی از تحریم های دشمن است را علائم ضعف بدانیم صحیح نیست! بلکه نشان دهنده ی عزت است؛
تاریخ اسلامی پر است از شعب ابیطالب ها، و واقعه عاشوراها و مانند آن که به ما درس میدهد آرمان هایمان را فدای اقتصاد نکنیم!! و این آسیب اقتصادی را ننگ به شمار نیاوریم، بلکه مایه عزت بدانیم.

در مورد انتقال گاز به اروپا هم وضعیت همینطور است، علاوه بر حرف و حدیث هایی که در به صرفه بودن چنین صادراتی وجود دارد، باید توجه داشت که اروپا از خودش استقلالی ندارد، شما همین قرار داد توتال را ببینید! قرارداد رنو و پژو را ببینید! چطور میخواهید اقصادتان را بر پایه اعتماد و صادرات به اینها بنا کنید؟

در نگاه درست اتفاقا این اقتصاد نفتی شده بلای جان مسئولین ما!! اگر هر سال مجبور میشدند مقداری از صادرات نفت را کاهش بدهند بالاجبار بخش های دیگر اقتصاد غیر نفتی تقویت میشد و امروز اینقدر واهمه نداشتند!!

زمان شاه .... ظرف خیلی بزرگ‌تر از مظروف بود و حالا مظروف خیلی بزرگ‌تر از ظرف .

سلام

مسلم;1023446 نوشت:
این از بدیهیات روزمره زندگی ما هم هست که نزد پزشکی می رویم که او را بهتر و حاذق تر و باوجدان تر میدانیم، نزد مکانیکی میرویم که او را کاربلدتر و منصف تر میدانیم، نزد وکیلی می رویم که او را کارآمدتر و دلسوزتر میدانیم، هرگز عصمت نداشتن اینها مانع نمیشود که بگوییم فرقی میان اینها و سایرین نیست.

دقیقا به همین دلیله که اگه به یه پزشک کارنابلد مراجعه کنم و آسیب ببینم، میگم خودم کردم که لعنت بر خودم باد. ولی اگه به یه پزشک ماهر مراجعه کنم و آسیب ببینم، یقه ی اونو میگیرم.

اینجا هم همینطوره. مگه میشه آدم بینا باشه و این همه آسیبی که خائنان و نفوذی ها به مملکت وارد میکنن نبینه. ولی اینا حکم همون پزشک نفهم رو دارند که وظیفه ی من و سایر افراد جامعه ست که بهشون مراجعه نکنیم. حالا من کاری به بقیه ی مردم ندارم چون نماینده ی مردم نیستم. اما خودم واقعا نیازی به روشنگری درباره ی لیبرال ها و نفوذی ها و غربگراها ندارم.

من دارم درباره ی اون قشری که دستش میرسد کاری کند صحبت میکنم.

مسلم;1023446 نوشت:
کسی که اعتقادی به آرمان های انقلاب ندارد خیلی فرق می کند با کسی که اعتقاد دارد و آنها را دنبال می کند!

خوب من هم که دارم از دنبال کردن این آرمان ها میگم. درباره ی اونایی که به آرمان های انقلاب اعتقادی ندارند چی بگم آخه؟ من با این ها کاری ندارم.

یه بار تو ی تاپیک دیگه گفتم دست از سر دشمن خارجی و داخلی بردارید، دشمن دشمنی میکنه دیگه. ضربه ش رو میزنه، ما هم باید آمادگی مقابله به مثل رو داشته باشیم.
بیاید از خودی ها صحبت کنیم. از آسیب هایی که ندانم کاری خودی ها داره به نظام وارد میکنه.

شما گفتید در این رابطه حرفایی برای گفتن دارید، ولی چون به تاپیک مربوط نمیشه نمیگید. ولی من اعتقاد دارم شما کلا حرفی برای گفتن ندارید. دشمن رو از شما بگیرند، شما هیچ چیزی برای ارائه از خودتون ندارید. به دشمن حالا چه از نوع داخلیش چه از نوع خارجیش احتیاج دارید تا با استفاده از اون بر طبل حقانیت بکوبید.

مسلم;1023446 نوشت:
اگر اسلام می گوید اشرافی گری نباید در میان مسئولین باشد من همین را شاخصه انقلابی بودن می دانم...
اگر اسلام می گوید برابری و عدالت باید بر توسعه و آزادی مقدم باشد، من همین را شاخه انقلابی بودن می دانم...
اگر اسلام می گوید مسئول باید با برنامه کار کند و تلاشش هم تلاش مجاهدانه باشد، من همین را شاخصه انقلابی بودن میدانم...
اگر اسلام می گوید اولویت کاری مسئول حکومت اسلام باید دین و فرهنگ و معیشت مردم باشد، من همین را شاخصه میدانم، نه کنسرت و آزادی و مانند آن را...

اختلاف بر سر گفتمان اسلامی نیست. من واقعا نمیدونم دیگه چجوری باید اینو بگم. اگه در گفتگو با کاربر دیگه ای به همچین اختلافاتی برخورد کردید، الان اینجا من استارتر هستم. من یادم نمیاد تا الان از مثلا کنسرت چیزی گفته باشم.

اختلاف سر تعریف و تفسیر این گفتمانه.
مثلا من اینکه یه نفر با یه خوشه و دوتا ستاره روی دوشش بیل دستش میزنه در حالی که شصت نفر دورش دارن ازش فیلم میگیرن رو کار و تلاش مجاهدانه نمیدونم.
من نمیگم کار جهادی خوب نیست. من اعتقاد دارم اون چیزی که امروز به کار جهادی معرفی میشه، دقیقا نقطه ی مقابل هدف اصلی جهاده.

من امروز جهاد رو معادل غیرکارشناسی میبینم. هر چی غیرکارشناسی تر و یلخی تر، جهادگونه تر. با جهاد مشکل ندارم، با تفسیر ارائه شده ازش مشکل دارم.

مسلم;1023446 نوشت:
خلاصه در یک کلام اگر به اسلام برگردیم، چه در انتخاب مسئولین، و چه در توقعات بعدی مان از مسئولین بسیاری از مشکلات حل میشود.

بر منکرش ...
ولی کدوم اسلام؟

مسلم;1023117 نوشت:
آرزو می کنم که به آبروی این ماه عزیز گره از کار شما و تمام مردم عزیز ایران گشوده شود

بود آیا که در میکده ها بگشایند؟

گره از کار فروبسته ی ما بگشایند؟

صائب تبریزی;1023529 نوشت:
بود آیا که در میکده ها بگشایند؟
گره از کار فروبسته ی ما بگشایند؟

ان شاالله
توکل ما به خداوند باید باشد، اگر خداوند بخواهد گره گشایی کند مسئولین هم نمیتوانند مانع شوند!
:khandeh!:

صائب تبریزی;1023529 نوشت:
بود آیا که در میکده ها بگشایند؟

گره از کار فروبسته ی ما بگشایند؟

[=nassim]ماه رمضان شد می و میخانه برافتاد

[=nassim]عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد

امروز رفتم job center ...
سیستمی بسیار خوب و‌کارامد که به راحتی میشه در درون ایران پیاده سازیش کرد و‌مشگل میلیونها نفر رو حل کرد ... تصمیمات کلان گرفت و متاسفانه افسوس .

وقتی که شما وارد این مرکز می شید ... ازتون می پرسند و اگر کار نداشته باشید دولت خودش رو موظف میدونه که بهتون حقوق بده ؛

بعدش میرید پشت کامپیوتر و یک officer خندان میاد و کنارتون می نشیند و شروع به پرسیدن دهها سوال میکنه .

و اطلاعات شخصی شما در درون کامپیوتر وارد میشه ؛ چند سالتون هست ؛ چه مریضی هایی داشتین ؛ چه کارهایی رو بلد هستید ؛ چه کارهایی رو علاقه دارید و ....

بعدش ازتون میخوان که بگید که حداکثر در چه فاصله ای دوست دارید کار کنید ؛ دوست دارید بیشتر کار کنید و پول در بیارید یا تخصص جدید یاد بگیرید ؛ چند ساعت در هفته دوست دارید کار کنید و‌حداقل حقوقی که مطالبه می‌کنند چقدر هست .

بعدش بهتون یک دفترچه میدن طریقه درست کردن cv طریقه درست کردن cover letter و نمونه هایی ساخته شده از اون رو هم بهتون میدن .

بعدش شما باید برید و cv و cover letter خودتون رو درست کنین . بهتون یک هفته وقت میدن که اینها رو بسازید

بعدش برمیگردین job center آفیسر کنارتون میشینه و در مورد اینکه چه تغییراتی در درونش باید اعمال کنید باهاتون صحبت میکنه با هم پشت کامپیوتر میشینید و مشگلات رو با هم حل می‌کنید

بعدش براتون یک کلاس سه روزه میزارن که چجوری باید در جلسه interview حاضر باشید و چگونه سخن بگید .

از اون طرف اگر هم مشگل زبان داشته باشید براتون کلاس های رایگان زبان میزارند تا زبانتون به مرور زمان بهتر بشه

بعدش کاره job center شروع میشه و رزومه شما به حالتی در میاد که کارفرماها می‌توانند با سرعت خیلی بالا اون رو‌مطالعه کنند و در اختیار کارفرماها قرار میگیره

از فرداش شما باید هر روز به Job center سر بزنید؛ اگر کارفرمایی از تخصص شما خوشش اومده باشه اتوماتیک براتون appointment صادر میشه

اگر مشگل زبان داشته باشید میتونید از job center تقاضا کنید یک مترجم فارسی در جلسه interview همراه شما باشه .

در نهایت شما سه ماه وقت دارید که کار پیدا کنید ؛ اگر کار پیدا نکنید benefit شما شروع به کم شدن میکنه . و دولت کم کم کمک هاش رو قطع میکنه ؛ البته میتونید ادعا کنید که تخصص ندارید در اینصورت benefit قطع نمیشه ولی مهلت زمانی دیگری بهتون میدن و میتونید در کلاس های رایگانی که مثله فنی و حرفه ای خودمون هست شرکت کنید

به مرور زمان که کار کردید و تونستین جون بگیرید با همون شیب دولت حمایت هاش رو از روتون بر میداره و اگر خدایی نکرده دوباره بی کار شدید ناگهان دولت پشتتون وای میایسته و‌نمیذاره ضربه بخورید و باز روز از نو روزی از نو

اگر هم خودتون بخواهید کاری رو راه بیندازید به شدت استقبال می‌کنند دهها مشاور اقتصادی و مدیریتی دارند که میتونید با اونها صحبت کنید و ازشونappointment بگیرید و اگر اونها شما رو تایید کردند میتونید وامهایی تا چندین صد هزار پوند هم بگیرید .

این داده ها به مرور وارد کامپیوتر ها می‌شود و دانشگاه های بریتانیا جهت گیری می‌کنند؛ و ....

هیچ کسی هم سعی نمیکنه سره سیستم کلاه بزاره چون اعتبارش رو از دست میده . و اعتبار در بریتانیا یعنی همه چیز .

فرشته برمیگردد;1023548 نوشت:
هیچ کسی هم سعی نمیکنه سره سیستم کلاه بزاره چون اعتبارش رو از دست میده . و اعتبار در بریتانیا یعنی همه چیز .

سلام خانم فرشته گرامی
این اعتبار به چه صورته؟ یعنی یک عدد به عنوان اعتبار برای هر فردی تعریف شده؟

فرشته برمیگردد;1023541 نوشت:
[=nassim]ماه رمضان شد می و میخانه برافتاد

[=nassim]عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد

ای بابا یعنی یک ماه عقب افتادیم ؟!

فروردین;1023549 نوشت:
سلام خانم فرشته گرامی
این اعتبار به چه صورته؟ یعنی یک عدد به عنوان اعتبار برای هر فردی تعریف شده؟

شما میتونید نرم افزارش رو روی گوشیتون نصب کنید و شروع کنید در درون اتوبان های بریتانیا چراغ قرمزها رو رد کنین و همینجوری شاهد کم شدن اعتبارتون باشید

قبض آبتون اگر چهار ماه دیر پرداخت کنید همون نرم افزار بهتون نشون میده که اعتبارتون پایین اومده

اگر در یک دادگاه محاکمه باشید و سو بشید بسته به حکم دادگاه اعتبارتون کم میشه

بسته به اعتبارتون هم میتونید وام بگیرید و میتونید شغل های خوب داشته باشید و اثر گذارتر باشید

هر چقدر هم که کار بهتری انجام بدید و مالیات بهتری به بریتانیا بدید تشویقتون می‌کنند و اعتبارتون رو بالا می برن

خانم فرشته ی گرامی.

شما همیشه ساز و کارهایی رو مثال میزنید که تنظیم شدن تا جامعه رو از یکسری معضلات دور نگه داره.

این مثال های شما خیلی خوبه. ولی قبلش به نکته ای دقت داشته باشید.

نگاه فعلی در ایران اینه که روزی خواهد آمد که مردمی با تقوا در ایران زندگی میکنند، بعد این مردم مسئولینی رو انتخاب خواهند کرد که اول تقوا بودند بعد دست و پا دراوردن. بعد این مسئولین برای تصمیم گیری از علم و دانش و تخصص کارشناسان و مشاورانی استفاده خواهند کرد که صبحونه نون و پنیر و تقوا میخورند. بعد این کارشناسان طرح هایی میدن و برای اجرای این طرح ها افرادی استخدام میشن که لباسی از تقوا بر تن دارند.
خلاصه اینکه اون روز همه به اینکه خدا اونها رو میبینه اعتقاد دارند. همه همینجوری تقوا پیشه میکنند و تقوا پیشه میکنند. و هیچ کی خلاف و اشتباهی مرتکب نمیشه تا اعتبارش نزد خدا کم نشه.
اما تا اون روز، همینه که هست!!!

پر واضحه شما نمیتونید سیستم کشوری که دهه هاست بر اساس نظم و قانونی شاید بی رحم کارش رو پیش میبره برای مملکتی که روی تقوا حساب کرده جا بندازید.

اونا راهکارهایی ارائه میدن که جامعه رو مجبور به درست رفتار کردن میکنه. اینجا میگن مردم باید خودشون رشد کنن.

فرشته برمیگردد;1023551 نوشت:
شما میتونید نرم افزارش رو روی گوشیتون نصب کنید و شروع کنید در درون اتوبان های بریتانیا چراغ قرمزها رو رد کنین و همینجوری شاهد کم شدن اعتبارتون باشید

قبض آبتون اگر چهار ماه دیر پرداخت کنید همون نرم افزار بهتون نشون میده که اعتبارتون پایین اومده

اگر در یک دادگاه محاکمه باشید و سو بشید بسته به حکم دادگاه اعتبارتون کم میشه

بسته به اعتبارتون هم میتونید وام بگیرید و میتونید شغل های خوب داشته باشید و اثر گذارتر باشید

هر چقدر هم که کار بهتری انجام بدید و مالیات بهتری به بریتانیا بدید تشویقتون می‌کنند و اعتبارتون رو بالا می برن

تو اتوبانهاشون چراغ قرمز دارن مگه؟؟ کی آخه تو اتوبان چراغ میگذاره؟ نهایتا دست انداز یا پلیس مخفی پشت گردنه. در ضمن مشابه اون جاب سنترها، اینجا کاریابی داریم....... که خیلیم بهتره!

سریع داشتم تایپ میکردم ؛ منظورم خیابون‌ها بود ;

سلام

momi14;1023526 نوشت:
خوب من هم که دارم از دنبال کردن این آرمان ها میگم. درباره ی اونایی که به آرمان های انقلاب اعتقادی ندارند چی بگم آخه؟ من با این ها کاری ندارم.

یه بار تو ی تاپیک دیگه گفتم دست از سر دشمن خارجی و داخلی بردارید، دشمن دشمنی میکنه دیگه. ضربه ش رو میزنه، ما هم باید آمادگی مقابله به مثل رو داشته باشیم.
بیاید از خودی ها صحبت کنیم. از آسیب هایی که ندانم کاری خودی ها داره به نظام وارد میکنه.

شما گفتید در این رابطه حرفایی برای گفتن دارید، ولی چون به تاپیک مربوط نمیشه نمیگید. ولی من اعتقاد دارم شما کلا حرفی برای گفتن ندارید. دشمن رو از شما بگیرند، شما هیچ چیزی برای ارائه از خودتون ندارید. به دشمن حالا چه از نوع داخلیش چه از نوع خارجیش احتیاج دارید تا با استفاده از اون بر طبل حقانیت بکوبید.

بحث سر نیروهای انقلابی و غیر انقلابی است، من چکار به دشمن دارم! دشمن که همانطور که شما فرمودید چه داخلی و چه خارجی دارد کارش را می کند.
سخن از نیروهایی است که دشمن نیستند، این نیروها هم در عمل به انقلابی و غیر انقلابی تقسیم میشوند، نه شعار!!

momi14;1023526 نوشت:
من امروز جهاد رو معادل غیرکارشناسی میبینم. هر چی غیرکارشناسی تر و یلخی تر، جهادگونه تر. با جهاد مشکل ندارم، با تفسیر ارائه شده ازش مشکل دارم.


چنین تفسیری ارائه نشده!! این تفسیر رو شما در درون ذهن خودتون ساختید و دارید نقدش می کنید!! یحتمل علتش هم بدبینی پیشینی باشد.

momi14;1023526 نوشت:
بر منکرش ...
ولی کدوم اسلام؟

momi14;1023526 نوشت:
اختلاف سر تعریف و تفسیر این گفتمانه.

ما یک اسلام و یک گفتمان انقلابی بیشتر نداریم
مسیر اسلام و انقلاب ابهامی ندارد که بر سر تشخیص تعاریف و مسیر گم شویم! شاهد مدعا این که بنده هر مثالی زدم از مسیر انقلاب و گفتمان انقلابی شما پذیرفته اید! و حتی در مواردی چون کنسرت ناراحت شدید که چرا آنها را مثال میزنم! بنابراین معلوم میشود که مصادیق مبهم نیستند اگر ما اسلام را خوب بشناسیم، اسلام به گونه ای شفاف و روشن سخن گفته است که دچار دوراهی نشویم.

momi14;1023553 نوشت:
شما همیشه ساز و کارهایی رو مثال میزنید که تنظیم شدن تا جامعه رو از یکسری معضلات دور نگه داره.

این مثال های شما خیلی خوبه. ولی قبلش به نکته ای دقت داشته باشید.

نگاه فعلی در ایران اینه که روزی خواهد آمد که مردمی با تقوا در ایران زندگی میکنند، بعد این مردم مسئولینی رو انتخاب خواهند کرد که اول تقوا بودند بعد دست و پا دراوردن. بعد این مسئولین برای تصمیم گیری از علم و دانش و تخصص کارشناسان و مشاورانی استفاده خواهند کرد که صبحونه نون و پنیر و تقوا میخورند. بعد این کارشناسان طرح هایی میدن و برای اجرای این طرح ها افرادی استخدام میشن که لباسی از تقوا بر تن دارند.
خلاصه اینکه اون روز همه به اینکه خدا اونها رو میبینه اعتقاد دارند. همه همینجوری تقوا پیشه میکنند و تقوا پیشه میکنند. و هیچ کی خلاف و اشتباهی مرتکب نمیشه تا اعتبارش نزد خدا کم نشه.
اما تا اون روز، همینه که هست!!!

پر واضحه شما نمیتونید سیستم کشوری که دهه هاست بر اساس نظم و قانونی شاید بی رحم کارش رو پیش میبره برای مملکتی که روی تقوا حساب کرده جا بندازید.

اونا راهکارهایی ارائه میدن که جامعه رو مجبور به درست رفتار کردن میکنه. اینجا میگن مردم باید خودشون رشد کنن.

جناب momi عزیز شما دارید تقوای الهی که رکن دین هست، و هدایت پذیری در سایه اون محقق میشه رو مسخره می کنید!! توجه دارید؟
اگر می خواهید به بی تقوایی مسئولین اشاره کنید عیبی نداره شفاف حرف بزنید، اما این لحن شما بیش از اون که به بی تقوایی مسئولین ما اشاره کنه، خود تقوا رو به تمسخر گرفته است! اگر باور نمیکنید برگردید یک بار دیگه متنتون رو بخونید!!

متن شما به گونه ای القاء می کند که مشکلات ما از تقواست، در حالی که تمام مشکلات ما از بی تقوایی است!!

نقل قول:

جناب momi عزیز شما دارید تقوای الهی که رکن دین هست، و هدایت پذیری در سایه اون محقق میشه رو مسخره می کنید!! توجه دارید؟
اگر می خواهید به بی تقوایی مسئولین اشاره کنید عیبی نداره شفاف حرف بزنید، اما این لحن شما بیش از اون که به بی تقوایی مسئولین ما اشاره کنه، خود تقوا رو به تمسخر گرفته است! اگر باور نمیکنید برگردید یک بار دیگه متنتون رو بخونید!!

متن شما به گونه ای القاء می کند که مشکلات ما از تقواست، در حالی که تمام مشکلات ما از بی تقوایی است!!

هر چیزی اگر سره جای خودش نباشه مفهوم طنز میگیره ؛ تقوی طنز نیست ؛ کارکردی که از استخدام تقوی انتظار دارید طنز هست . فکر هم می‌کنم این مساله به قدری ظاهر بود که نیاز به توضیح نداشت .

مبرز باشید

فرشته برمیگردد;1023632 نوشت:
هر چیزی اگر سره جای خودش نباشه مفهوم طنز میگیره ؛ تقوی طنز نیست ؛ کارکردی که از استخدام تقوی انتظار دارید طنز هست . فکر هم می‌کنم این مساله به قدری ظاهر بود که نیاز به توضیح نداشت .
مبرز باشید

منظورتان از انتظار ما از کارکرد تقوا چیست؟!
سرکار خانم همه چیز در تقوا هست، تقوا ما را از غیر آن بی نیاز می کند.
تقوا یعنی مسئولیت پذیری
تقوا یعنی شایسته سالاری
تقوا یعنی پرهیز از رشوه و رانت و پارتی بازی
تقوا یعنی نپذیرفتن مسئولیتی که برای آن اصلح نیستیم
تقوا یعنی به کار گیری تمام تلاش در خصوص مسئولیتی که پذیرفته ایم
تقوا یعنی ظلم نکردن به دیگران
تقوا یعنی دلسوزی برای دیگران و خود را جای آنها گذاشتن
...

موضوع قفل شده است