وظايف حجّاج بيت الله الحرام

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
وظايف حجّاج بيت الله الحرام

بسم الله الرحمن الرحيم
اللهم ارزقنا توفيق الطاعة و بعد المعصية

سالی امام سجاد علیه السلام از حج باز میگشتند. شبلی که خود نیز به حج رفته بود به پیشباز حضرت میروند.امام علیه السلام گفتگوی بلندی را با شبلی آغاز میکنند که در این گفتگو اسرار و رموز مناسک حج را بیان میفرمایند.
:
- شبلی! تو نیز حج گزاردی؟
- آری ای پسر پیامبر.
- آیا به میقات فرود آمدی؟جامه های دوخته از خود فرو گذاشتی؟ غسل کردی؟
- آری
- آنگاه که در میقات فرود آمدی، قصدت این بود که میخواهی جامه گناه فرو گذاری و جامه طاعت بپوشی؟
- نه
- آنگاه که از جامه های دوخته بیرون آمدی قصدت این بود که از ریا و نفاق و دو روئی و کارهای شبهه انگیز بیرون آئی؟
- نه
- آنگاه که غسل میکردی و خویش را میشستی، قصدت این بود که خویش را از آلودگی گناه و معصیت میشوئی؟
- نه
- پس نه به میقات فرود آمده ای، نه لباس دوخته از خود در آورده ای و نه غسل کرده ای.
- آنگاه که نظافت میکردی و چرک و پلشتی از بدن خود میزدودی، قصدت این بود که با توبه ای راستین چرک و پلشتی جانت را بزدائی؟
- نه
- آنگاه که محرم میشدی و لباس احرام میپوشیدی، قصدت این بود که هر چه را خدا حرام شمرده، بر خود حرام دانی و گرد آن نگردی؟
- نه
- آنگاه که نیت حج میکردی، و با خدا پیمان حج می بستی، قصدت این بود که هر پیمان دیگری را بشکنی و خود را از هر بندی جز بند خدا رها سازی؟
- نه
- پس نه نظافت کرده ای ، نه محرم شده ای و نه پیمان حج بسته ای.
- آیا به میقات وارد شدی و دو رکعت نماز احرام به جای آوردی و لبیک گفتی؟
- آری
- به هنگام ورود به میقات قصدت زیارت (خدا) بود؟
- نه
- آنگاه که ماز احرام میگذاردی،قصدت این بود که با نماز که برترین عبادت بندگان است، به خدا نزدیک شوی؟
- نه
- آنگاه که لبیک میگفتی، قصدت این بود که تنها بر طاعت خدا دهان بگشائی و بر معصیت او دهان ببندی؟
- نه
- پس نه به میقات وارد شده ای، نه نماز احرام گذارده ای و نه لبیک گفته ای.
آیا نظافت کردی، لباس احرام پوشیدی و نیت حج کردی؟
بله
آنگاه که نظافت میکردی و چرک و پلشتی از بدن خود میزدودی، قصدت این بود که با توبه ای راستین چرک و پلشتی جانت را بزدائی؟
نه
آنگاه که محرم می شدی و لباس احرام میپوشیدی، قصدت این بود که هر چه را خدا حرام شمرده، بر خود حرام دانی و گرد آنها نگردی؟
نه
آنگاه که نیت حج میکردی و با خدا پیمان حج میبستی، قصدت این بود که هر پیمان دیگری را بشکنی و خود را از هر بندی جز بند خدا رها سازی؟
نه
پس نه نظافت کرده ای، نه محرم شده ای و نه پیمان حج بسته ای.
آیا به میقات وارد شدی و دو رکعت نماز احرام به جای آوردی و لبیک گفتی؟
آری
به هنگام ورود به میقات قصدت زیارت خدا بود؟
نه
آن گاه که نماز احرام میگزاردی، قصدت این بود که با نماز که برترین عبادت بندگان است، به خدا نزدیک شوی؟
نه
آنگاه که لبیک میگفتی، قصدت این بود که تنها بر طاعت خدا دهان میگشایم و بر معصیت او دهان میبندم؟
نه
پس نه به میقات وارد شده ای، نه نماز احرام گزارده ای و نه لبیک گفته ای.
آیا وارد حرم شدی کعبه را دیدی و نماز گزاردی؟
آری
آنگاه که وارد حرم میشدی قصدت این بود که هر غیبتی را که بر اهل اسلام روا داشته ای برخود حرام کنی
نه
آنگاه که به مکه رسیدی، یادت بود که بسوی خدا آمده ای؟
نه
پس نه به حرم رفته ای، نه کعبه را دیده ای و نه نماز گزارده ای.
آیا گرد کعبه طواف کردی، ارکان کعبه را لمس کردی، سعی صفا و مروه به جای آوردی؟
آری
آنگاه که سعی میکردی قصدت این بود که به خدا میگریزی و به او پناه میبری؟ و او که داننده نهانهاست خود بر این گواه است؟
نه
پس نه طواف کرده ای، نه ارکان کعبه را لمس کرده ای و نه سعی به جای آورده ای.
آیا با حجر الاسود مصافحه کردی، در مقام ابراهیم ایستادی و دو رکعت نماز گزاردی؟
آری
امام فریادی بر آوردند که بیم آن بود با آن فریاد از دنیا بروند، سپس فرمودند: " آه ،آه، آنکه با حجر الاسود مصافحه کند با خدا مصافحه کرده. بیچاره! به هوش باش مبادا حرمت کاری بدین بزرگی را بشکنی و با دستی که به خدا داده ای به گناهان دست دهی و با مخالفت و نافرمانی اجر و مزد مصافحه با او را بیهوده سازی!"
امام علیه السلام فرمودند:
-آنگاه که در مقام ابراهیم می ایستادی، قصدت این بود که بر طاعت خدا می ایستی و ار معصیت او مینشینی؟
- نه
- آنگاه که در مقام ابراهیم نماز میگزاردی، قصدت این بود که کاری ابراهیمی میکنی و با این کار بینی شیطان به خاک می مالی؟
- نه
- پس نه با حجر الاسود مصافحه کرده ای، نه در مقام ابراهیم ایستاده ای و نه در آنجا نماز گزارده ای.
- آیا به سر چاه زمزم رفتی و از آب آن نوشیدی؟
- آری
- در آن هنگام قصدت این بود که به سر طاعت خدا میروی و از نافرمانی او چشم میپوشی؟
- نه
- پس نه بر سر چاه زمرم رفته ای و نه از آن آب نوشیده ای.
- آیا میان صفا و مروه سعی کردی و رفت و آمد نمودی؟
- آری
- آنگاه که میان صفا و مروه اردد و رفت و آمد داشتی، قصدت این بود که میان خوف و رجا و ترس و امید تردد کنی؟
- نه
- پس نه سعی کرده ای و نه میان صفا و مروه رفت و آمد نموده ای.
- به منی رفتی؟
- آری
- آنگاه که از مکه به منی بیرون میرفتی، قصدت این بود که مردم را از دست و زبان و دلت ایمن داری؟
- نه
- پس از مکه به منی بیرون نرفته ای.
- آیا در عرفات وقوف کردی؟ بر کوه رحمت بالا رفتی؟ وادی نمره راشناختی؟ در میل و حجرات خدا را خواندی؟*
- آری
- آیا آنگاه که در عرفات وقوف داشتی، دانستی که همه ی معرفتها و شناختها از او و نزد اوست، دانستی که هستی در دست اوست، و او بر باطن و نهان تو آگاه است؟
- نه
- آنگاه که از کوه رحمه بالا رفتی، قصدت این بود که خدا بر هر زن و مرد مومن رحمت می آوردو هر زن و مرد مسلمان را دوست میدارد و سر پرستی میکند؟
- نه
- در نمره قصدت این بود که تا خود امر و نهی خدا را گردن ننهی، به کسی امر و نهی نکنی؟
-نه
- در علم و نمرات به یاد داشتی که آنها گواه طاعات تو هستند، و همراه با نگهبانان الهی، نگهبان تو؟
-نه
- پس نه در عرفات وقوف داشته ای، نه بر جبل الرحمه بالا رفته ای، نه نمره رو شناخته ای، و نه در نمرات مانده ای و دعا کرده ای.*
* کوه رحمه، وادی نمره و .... تپه ها و دره ها و مکانهایی هستند در راه مکه به منی.
* منابع: وبلاگ ابرار به نقل از کتاب سلوک عارفان، ملکی تبریزی