وضعیت بد اخلاقی در خانواده ما و ازدواج من
تبهای اولیه
با نام و یاد دوست
سلام
یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود
لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:
من یه دوست دارم که خودش عضو اسک دین نیست و از من خواسته سوالش رو بپرسم:
27 سالشه. فوق لیسانس. مذهبی در همین قدر که چادری هست و آرایش نمی کنه و نماز و روزه سر وقت داره و نماز جمعه هم گاهی اوقات میره . با نامحرم هم اختلاط نداره.
پدرش معتاده بصورتی که یه مقدار تابلو هست اما نه خیلی. در خانواده شان همواره جنگ و دعواست. پدر و مادرش حدود دوسالی هست که با هم حرف نزده اند و حدود ده سال است که همه اعضای خانواده با هم سر یک سفره غذا نخورده اند و تک تک سفره می اندازند. ارتباطشان با فامیل قطع شده است. و بگونه ایی رفتار کرده اند که الان همه فامیل از مشکلات آن ها با خبرند. برادر بزرگتر و پدر نماز و روزه را کاملا ترک کرده اند. البته همواره یه مقدار بی ادبی و بد زبانی و فحاشی چاشنی کلام این دو هست. پدر و برادر بسیار دروغ گو هستند . با وجود این که خانواده وضع مالی خوبی دارد اما مثل گداها زندگی می کنند. در حال حاضر پدر دختر به اکراه به او خرجی می دهد.الان دوست من دچار چند تا مشکل شده:
1- بسیار به مردها بدبین شده به طوری که فکر میکنه همشون میخوان اذیتش کنن، بهش فحاشی کنن و حقوقش رو زیر پا بذارن.
2- فکر میکنه که اکثر افراد وقتی باهاش حرف میزنن دارن بهش دروغ میگن.
3- بیشتر وقت ها دوست داره تنها باشه و وقتی تنها هست واقعا احساس بهتری داره و شاد تره. و بازدهی کارهاش بالاتره. نمیخواد ازدواج کنه چون بسیار میترسه که زندگی جدیدش هم خراب بشه.
4- خواستگارهای بسیاری داشته که اکثرشون بعد از فهمیدن وضع خانوادگی دختر، با تحقیر اونو پس زدن و رفتن و پشت سرشون رو نگاه نکردن.البته چندین بار پیش روانشناس مجرب هم رفته اما جلسات به دلیل عدم همکاری خانواده و اصرار مداوم بر دعوا و ناسازگاری عملا پیش نمیره و کنسل شده.
خوب حالا برای این دختر خواستگاری آمده که از نظر ایمان ( البته ظاهرا چون فقط خداست که از دل افراد خبر داره) از دختر خیلی بالاتره. خانواده شان 6 بچه دارند و با هم بسیار خوب هستند و از نظر مذهبی از خانواده دختر بالاترند. از نظر مالی و تحصیلی از دختر بسیار پایین تر هستند. البته هنوز برای خواستگاری حضوری نیامده اند و فقط تماس گرفته اند.
به نظر شما کلا دوست من باید مشکلات خانوادگی رو به این خواستگارش بگه.
کلا این بنده خدا چکار کنه که عاقبت بخیر بشه؟
اینطور که به من گفته خیلی حالش خوب نیست و مغزش داره می پکه و خیلی خسته است چون حدود 15 سال از عمرش رو درگیر دعواهای خانوادگی شدید ( همراه با زد و خورد و آبروریزی) بوده و انرژیش رو از دست داده.با تشکر
با تشکر
در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:
من یه دوست دارم که خودش عضو اسک دین نیست و از من خواسته سوالش رو بپرسم:27 سالشه. فوق لیسانس. مذهبی در همین قدر که چادری هست و آرایش نمی کنه و نماز و روزه سر وقت داره و نماز جمعه هم گاهی اوقات میره . با نامحرم هم اختلاط نداره.
پدرش معتاده بصورتی که یه مقدار تابلو هست اما نه خیلی. در خانواده شان همواره جنگ و دعواست. پدر و مادرش حدود دوسالی هست که با هم حرف نزده اند و حدود ده سال است که همه اعضای خانواده با هم سر یک سفره غذا نخورده اند و تک تک سفره می اندازند. ارتباطشان با فامیل قطع شده است. و بگونه ایی رفتار کرده اند که الان همه فامیل از مشکلات آن ها با خبرند. برادر بزرگتر و پدر نماز و روزه را کاملا ترک کرده اند. البته همواره یه مقدار بی ادبی و بد زبانی و فحاشی چاشنی کلام این دو هست. پدر و برادر بسیار دروغ گو هستند . با وجود این که خانواده وضع مالی خوبی دارد اما مثل گداها زندگی می کنند. در حال حاضر پدر دختر به اکراه به او خرجی می دهد.
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما خواهر گرامی
پيامبر اكرم(ص) به دعوت يكي از مسلمانان به خانه اش رفت. هنگام ورود به حياط خانه، مرغي را ديد كه بالاي ديوار تخم ميگذاشت. تخم مرغ افتاد و نشكست. پيامبر(ص) در شگفت شد. صاحبخانه گفت: «آيا تعجب فرمودید؟. به خدايي كه شما را به رسالت برگزيد، هيچگاه زياني به من نميرسد و هيچ حادثهاي بر من فرود نميآيد.» همان دم پيامبر(ص) از خانه اش خارج شد. صاحبخانه پرسيد: چرا باز ميگرديد؟!. رسول خدا (ص) فرمود: «كسي كه هرگز مصيبت نميبيند، لطف خدا شامل حال او نيست.» بحارالانوار، ج 15، ص 56.
امام صادق (ع) فرمود: «گرفتارترين و مبتلاترين مردم دنيا، پيامبران هستند، سپس هر كس كه به آنان نزديكتر است.» همان، ص 53.
هر كه در اين بزم مقرّبتر است
جام بلا بيشترش ميدهند
البته واقعا مشکل سختی است و تحمل آن نیز ساده نیست ولی با مژده هایی که از جانب خداوند و حضرات معصومین علیهم السلام به ما رسیده است در زمینه تحمل مشکلات و صبر و شکر به درگاه خداوند نعمتهای بسیار با ارزشتری به ما خواهد رسید و با توجه به آن نعمات تحمل مشکلات راحتتر می شود.
در زمینه مشکلات و گرفتاریها به تاپیک :سردرگم و خسته
سری بزنید
ادامه دارد...
باسلام:
به نظرمن برای حل مشکلات دوستتون موارد1و2و3حتمابامراجعه به یک مرکزمشاوره طی جلسات گوناگون به تصیح طرزفکرشون بپردازند،متاسفانه به دلیل شرایط نامناسب زندگی واطرافیانشون دچاربدبینی افراطی شدند،که اگرادامه پیداکند،خدایی نکرده درزندگی دچارمشکل میشند.
درموردخواستگارهاشون هم ،شمابه دوستتون بگین:
این خدابودکه خواست هرکدوم ازمادرخانواده ی فعلیمون به دنیابیاییم،بااین پدرومادر ،سعی کنندبه پدروبرادرشون محبت کنندواون قدربه اونهاخوبی کنندکه خودپدروبرادرشون هم ازرفتارناپسندشون باخانواده شرمنده بشن،واگرپدروبرادرشون بددهنی می کنند،درمقابل این رفتارجزصبرومتانت رفتاردیگه ای بروزندهند،وگرچه کاربسیارسختیست،ولی باروش های گوناگون سعی کنندپدرشون روترک بدن،وبامحبت فراوان توضیح بدن که رفتارهاشون آزاردهنده هست وتاثیرنامطلوبی برسرنوشت اعضاخانواده خواهدداشت...
ازهمه چیزمهم تر:ااین خداست که اگه بخوادمحبت آدم رودردل کسی بندازه هیچ کس نمیتونه مانعش بشه،ماهمه وسیله ایم،اگرخدابخواهدچنان محبت این خانم رودردل خانواده ی همسرشون میندازه که هیچ عیبی ازخانواده ی اونهارونبینند!پس ازتوکل وتوسل غافل نباشند...ان شاءالله خداوندبه زودی اسباب ازدواج سعادتمندانشون روفراهم می کنه.
الان دوست من دچار چند تا مشکل شده:
1- بسیار به مردها بدبین شده به طوری که فکر میکنه همشون میخوان اذیتش کنن، بهش فحاشی کنن و حقوقش رو زیر پا بذارن.
2- فکر میکنه که اکثر افراد وقتی باهاش حرف میزنن دارن بهش دروغ میگن.
3- بیشتر وقت ها دوست داره تنها باشه و وقتی تنها هست واقعا احساس بهتری داره و شاد تره. و بازدهی کارهاش بالاتره. نمیخواد ازدواج کنه چون بسیار میترسه که زندگی جدیدش هم خراب بشه.
4- خواستگارهای بسیاری داشته که اکثرشون بعد از فهمیدن وضع خانوادگی دختر، با تحقیر اونو پس زدن و رفتن و پشت سرشون رو نگاه نکردن.البته چندین بار پیش روانشناس مجرب هم رفته اما جلسات به دلیل عدم همکاری خانواده و اصرار مداوم بر دعوا و ناسازگاری عملا پیش نمیره و کنسل شده.
با عرض سلام و ادب
این ویژگیهای روحی که بیان نمودند متاسفانه دز زندگی آینده بسیار تاثیر گذار می باشد و البته همچنانکه مشخص است تحت تاثیر از برخورد اطرافیان بوده است لذا باید حتما به فکر درمان و اصلاح آنها باشد.البته ننوشتند که برای اصلاح و درمان خود پیش روانشناس رفتند یا برای اصلاح اطرافیان.ولی باید بدون در نظر گزفتن اطرافیان(فعلا)به فکر درمان خود باشند و به همین خاطر پیش روانشناس برود.
اما این را بدانید که يك خلبان براى به پرواز درآوردن هواپيما به برنامه پرواز نياز دارد. او بايد، افزون بر شناخت حدود مسؤوليت خود، از فاصله مبدأ تا مقصد، شمار مسافران و نوع بار، سوخت مورد نياز، وضعيت هوا، ويژگىهاى موتور و روش هدايت هواپيما آگاه باشد تا بتواند در شرايط مساعد به درستى تصميم گيرد و عمل كند.
در سفر زندگى نيز هركس ناخداى كشتى سرنوشت خويش است و بايد با مقصد و راه رسيدن به آن آشنا باشد تا فراز و فرودهاى زندگى را با موفقيت پشت سرگذارد به عبارت ديگر، انسان بايد اهدافش را برگزيند و در جهت دستيابى به آنها بكوشد. در غير اين صورت، چون كشتى بىسكان است و مسير حركتش را امواج دريا تعيين مىكند.
چه بوديد؟ چه هستيد؟ چه خواهيد شد؟
ارزيابى صادقانه رويدادهاى گذشته مقدمه برنامهريزى درست آينده است.
تأثير زندگى گذشته انسان بر زندگى كنونى اش يكسان نيست و مىتواند مثبت( قوت و موفقيت )و يا منفى( ضعف و شكست )باشد. براى كسب موفقيت، بايد كاستىها و توانايىهاى خود را شناخت بر توانايىها تأكيد ورزيد و كاستىها را كاهش داد از اشتباهات و تجربه هاى ناگوار گذشته عبرت گرفت و آنها را به وادى فراموشى سپرد به بيان ديگر، بايد رويدادهاى تلخ گذشته را رها كرد و رخدادهاى مطلوبش را به زمان حال تسرّى داد. آنگاه اهداف و آرزوها به وسوسههايى سوزان و جانكاه تبديل مىشوند و ما را به سوى آينده حركت مىدهند.
بيشتر مردم به دليلهاى زير از آينده خويش بيمناكند:
عدم دانش و آگاهی
عدم درك درست
عدم مهارت در كنترل احساسات
توصيه هاى عملى زير، براى چيرگى بر ترسهاى واهى سودمند مىنمايد.
ادامه دارد...
توصيه هاى عملى زير، براى چيرگى بر ترسهاى واهى سودمند مىنمايد.
1- تا وقتى از دانش و درك موقعيت كنونى خويش بهرهمنديد، مىتوانيد آتيه خويش را تصور كنيد. اگر براى كنترل احساسات و هيجانات منفى آمادگى داريد، از رويدادهاى ناگوار نهراسيد و نيرومندانه بر آنها بتازيد. به هر حال، براى چيرگى بر ترس، نخست بايد آگاهى خود را گسترش داد.
2- هر روز را بهترين روز زندگى خود به شمارآورده، به آن عشق ورزيد و به تمام رويدادهاى خوب، بد و زشتش احترام بگذاريد. زندگى موهبتى زيبا است.
با برخوردارى از تدبير درست، همواره مىتوان موقعيتها را دگرگون ساخت و كاستىها را به توانايى و سرمايه تبديل كرد. گردونه زندگى پيوسته مىگردد. به آسمان بالاى سرتان بنگريد: لحظهاى آبى است و لحظهاى ديگر آكنده از ابرهاى تيره.
رويدادهاى گذشته با زندگى كنونىتان ارتباط ندارد. ازاينرو، اشتباهات خود را تصحيح كنيد و آنچه قابل تغيير نيست از لوح ضميرتان بزداييد. هر يك از ما طيف گستردهاى از مسائل خُرد و كلان پيش رو داريم، آنچه برنده را از بازنده جدا مىكند، چگونگى برخورد با اين مسائل است. تنها كسانى پيروزند كه از لحظه لحظه عمرشان بهره برند و به روش درست با چالشها و ناهموارىهاى زندگى پيكار كنند. پس با مسائل زندگى برخورد جدى داشته باشيد و در عين حال، از هر لحظه آن كام جوييد.
شما يكى از مهمترين افراد زمين به شمار مىآييد، پس بايد به خوبى از اهدافتان آگاه باشيد و كوتاهترين راه رسيدن به مقصد را بدانيد. هنگام بالا رفتن از نردبان ترقى، ديگران را در پيمودن اين مسير يارى كنيد زيرا مهمترين پيامد جانبى موفقيت، يارى كردن ديگران است. فراموش نكنيد تنها هنگام توانايى مىتوان به ديگران يارى رساند. در اين صورت بىترديد بهترين و دوست داشتنىترين انسان شمرده مىشويد.
برنامهتان را به طور كامل روى كاغذ بياوريد.
وقتى هر بخش از هدفتان جامه عمل پوشيد، بىدرنگ با علامت ضربدر تحقق آن را روى برنامه مشخص كنيد. البته، پيش از هر اقدامى، فراموش نكنيد كه ديگران مىتوانند در اجراى برنامه ها بهترين هادى و حامى شما باشند به عبارت ديگر، شما مىتوانيد از
مهارت،
اشتباهات،
سرمايه و امكانات
و روشهاى ديگران
در تحقق اهداف خود بهرهگيريد. شما ناگزيريد در هر موقعيتى به طور سنجيده خطر كنيد و به ماجرا تن دهيد زيرا آنچه بايد بياموزيد، در طول مسير خواهيد آموخت. البته يكباره خود را در امواج سهمگين دريا نيفكنيد. از عمق كم شروع كنيد و به تدريج كه مهارت فزونتر يافتيد، به عمق بيشتر گام نهيد1- اگر نتوانيد شنا كنيد، غرق مىشويد. پس ضرورت دارد پيشاپيش براى نجات خود چارهاى بينديشيد. در حقيقت آن كه بدون آشنايى به فن شنا و بدون امكانات ايمنى در نقاط عميق به شنا مىپردازد، يك ابله تمام عيار است.
2- ممكن است به رغم عدم مهارت در شنا غرق نشويد زيرا، طبق قانون ارشميدس، يك جسم غوطهور در مايع به اندازه آب هم حجمش سبك مىشود. بنابراين، اگر در ميان تلاطم امواج دريا خونسردى خود را حفظ كنيد امكان نجات مىيابيد.
3- با توسل به مهارتتان در شنا، آسوده خاطر به هر سو كه مىخواهيد مىرويد. در اين موقعيت ايدهآل، شما همه چيز را تحت كنترل خواهيد داشت.
1- بسیار به مردها بدبین شده به طوری که فکر میکنه همشون میخوان اذیتش کنن، بهش فحاشی کنن و حقوقش رو زیر پا بذارن.
2- فکر میکنه که اکثر افراد وقتی باهاش حرف میزنن دارن بهش دروغ میگن.
با عرض سلام و ادب
در اینگونه موارد علاوه بر سخنان گفته شده ، راهکارهای زیر پیشنهاد می شود:
- مقایسه و مد نظر قرار دادن زندگی های خوب و مردان خوب و خوش اخلاق : اینکار سبب می شود که همه را به یک چشم نبیند و تعمیم ندهد.
- پدر و برادر خود را همچون انسان مریض بداند و در درمان آنها بکوشد(از مهارتهای تاثیر گذاردن روی دیگران و جلب محبت دیگران استفاده نماید) .والبته این را بداند که حق هیچ گونه جسارت و بی ادبی نسبت به پدر را ندارد
- هدفش را از زندگی مشخص نماید و سعی کند تا در زندگی به اهدافش نزدیک شود
- سعی کنید به نکات مثبت زندگی خود توجه نموده و آنها را برجسته نمایید و به نکات زندگی و پدر و برادرتون فکر نکند.
- سعی کنید با بدست آوردن مهارتهای جدید و اخلاق بهتر هم روحیه خود را بالا ببرید و هم مقبولیت خود را در جامعه افزایش دهد که اینکار خود موجب افزایش تعداد خواستگارها و در نتیجه ازدواج بهتر می شود.
- نگاه خود را به افراد و جامعه منطقی نماید و این نگاه منطقی را به خود تلقین نماید،هر روز به خود بگوید مردان خوب بسیارند .
- دعا و توسل به اهل بیت را هرگز فراموش ننماید.
- با تعدیل این افکار و سپس ازدواج مناسب بسیاری از این افکار از ذهن او خارج می شود البته به شرط آنکه سعی نماید روحیه و مهارت و خوش اخلاقی و... را بالا ببرد.
خوب حالا برای این دختر خواستگاری آمده که از نظر ایمان ( البته ظاهرا چون فقط خداست که از دل افراد خبر داره) از دختر خیلی بالاتره. خانواده شان 6 بچه دارند و با هم بسیار خوب هستند و از نظر مذهبی از خانواده دختر بالاترند. از نظر مالی و تحصیلی از دختر بسیار پایین تر هستند. البته هنوز برای خواستگاری حضوری نیامده اند و فقط تماس گرفته اند.به نظر شما کلا دوست من باید مشکلات خانوادگی رو به این خواستگارش بگه.
با عرض سلام و ادب
در صورتی که این خواستگار ملاکهای اصلی ایشان را تا حدود 70 درصد دارند با نگاه و بیان منطقی به صورت درست با ایشان در میان گذارد
البته توجه داشته باشد که در زمانهای پایانی جلسه بازگو نماید چرا که در صورتی از ابتدا عنوان کند باعث پیش داوری می شود ولی در صورت عنوان کردن در زمانهای پایانی از قبل نگرشی ایجاد شده و لذا فرد آن نگرش را با این مورد مقایسه می کند هرچه نگرش بهتر باشد (به همین خاطر عرض کردیم مهارتهای زندگی و خوش اخلاقی و ویژگیهای مثبت را افزایش دهد) امکان تاثیر ندادن به این مورد بیشتر می باشد.
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی
سلام.نمیدونم این تجربه من چقد ب دردتون میخوره ولی خب میگم شاید استفاده کنین.منم یکی از دوستان همسرم حدودا همین مشکلات رو داشتن و کلا ب خواستگاری نمیرفتن چون فک میکردن ک کیه ک بهشون همسر بده با این وضعیت ولی من با یکی از دوستانم در موردشون صحبت کردم و موضوع رو بهشون گفتم و کامل وضعیت رو توضیح دادم و حتی یه جلسه گذاشتیم همدیگه رو دیدن و وقتی دوستم تایید کرد بعد ایشون همراه خانواده شون رفتن خواستگاری و مباحث البته یه کم طول کشید ولی حل شد خدا رو شکر ... این میتونه راه حلی باشه واسه ازدواج ایشون البته بعد از درمان این تفکرات و بدبینی هایی ک دارن چون با این تفکرات اگه وارد زندگی جدیدشون بشن حتی اگه همسرشون فرشته هم باشه خودشون زندگی شونو خراب میکنن ... موفق باشین ...
سلام
دختر همسايه ما پس از چندین بار شکست در ازدواج و عقد و... وخانواده معتاد و نداشتن تیپ و........ افسرده وبسیار مایوس ....ناگهان در سن بالای 30 سال ازدواج کرد آنهم با یک دکتر از بالا شهر و الان هم دو تا بچه دارد وبسیار خوشبخت ... بچه مذهبی آنچنانی هم نیست ....
همه همسایگان انگشت بدهان از کار خدا وسرنوشت !!!!!
این یعنی انسان تحت هیچ شرایطی نباید مایوس باشد .
[="Navy"]باسلام مطلب تقریبا مرتبطی، بااین موضوع رودرهمین انجمن مطالعه کردم که برای بنده بسیارجالب بودمیتونیداین داستان واقعی روهم برای دوستتون تعریف کنید:این قصه مربوط به ازدواج دختری هست که پدرخانواده معتادهست و...
البته فکرمی کنم وضعیت دوست شماخیلی بهترازاین خانم باشد:
نمیدونم این چه کاریه مد شده.خودتون تاپیک بزنین خب!...شما که میگین دوستتون نسبت به مردا بدبینه و از مردا خوشش نمیاد و تنهایی شادتر و ...ازین حرفا.پس با این حساب ازدواج نکنه و تنهایی که راحت تره ادامه بده!