وسواس در ریبه

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وسواس در ریبه

با سلام.
پسری هستم، 20 ساله و دانشجوی برق.
سعی دارم "دقیق" سوالم را مطرح کنم:

بنده در نگاه به نامحرم، دچار وسواس ریبه شده ام؛ یعنی چون میدانم که اگر در اثر نگاه، تحریکی صورت بگیرد، حکم ریبه است، مدام این فکر که مبادا نگاهت موجب تحریک شود، مرا اذیت میکند. و آنچه که مشکل من است، اینست که همین مدام فکر کردن باعث میشود تا چشمان و ذهن بنده بیش از حد حساس شود، و با کوچک ترین بی مبالاتی خانم ها در پوشش، احساس ریبه میکنم.

چند نکته:
1. در مناسبات روزمره ممکن است برخورد با نامحرم داشته باشیم ( و بنده مقید به مراقبت هستم) حال، نمیشود که هیچ وقت به خانم های سهل انگار نگاه نکرد، (مثلا در پیاده رویی که در اطرافت خانم های بدپوشش حرکت میکنند، نمیشود چشم را بست! فقط میتوان پایین انداخت که باز هم پا های این خانم ها از دایره دید خارج نمیشوند و خود پا ها هم الآنه مستعد تحریک همگان است) اگر این موضوع هرروز تکرار شود، نمیشود برای جلوگیری از تحریک مختصر، هرروز مسیر را عوض کرد و رفتار نامعقول داشت؛ یعنی به نوعی برای بنده حرج ایجاد شده.

2. از راهکار های جلوگیری وسواس، بی اعتنایی است؛ ولی وقتی من میدانم اگر تحریک شوم، ریبه است و معصیت خدا را میکنم، چطور بی اعتنایی کنم؟

3. مطمئنا دین اسلام برای شخصی وسواس مثل من راهکاری دارد تا هم رفع حرج شود، هم گناه صوت نگیرد. "و من یتق الله یجعل له مخرجا"

4. در ضمن سعیم بر اینست که از اذکار، کتب معنوی، فعالیت های مفید و... استفاده کرده و از بیکاری، فکر های نامناسب و... پرهیز کنم.

خواهشمندم بسیار دقیق پاسخ دهید.
ممنون، یا علی.

برچسب: 

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد اسراء

امیرحسین. ک.;912981 نوشت:
با سلام.
پسری هستم، 20 ساله و دانشجوی برق.
سعی دارم "دقیق" سوالم را مطرح کنم:

بنده در نگاه به نامحرم، دچار وسواس ریبه شده ام؛ یعنی چون میدانم که اگر در اثر نگاه، تحریکی صورت بگیرد، حکم ریبه است، مدام این فکر که مبادا نگاهت موجب تحریک شود، مرا اذیت میکند. و آنچه که مشکل من است، اینست که همین مدام فکر کردن باعث میشود تا چشمان و ذهن بنده بیش از حد حساس شود، و با کوچک ترین بی مبالاتی خانم ها در پوشش، احساس ریبه میکنم.

چند نکته:
1. در مناسبات روزمره ممکن است برخورد با نامحرم داشته باشیم ( و بنده مقید به مراقبت هستم) حال، نمیشود که هیچ وقت به خانم های سهل انگار نگاه نکرد، (مثلا در پیاده رویی که در اطرافت خانم های بدپوشش حرکت میکنند، نمیشود چشم را بست! فقط میتوان پایین انداخت که باز هم پا های این خانم ها از دایره دید خارج نمیشوند و خود پا ها هم الآنه مستعد تحریک همگان است) اگر این موضوع هرروز تکرار شود، نمیشود برای جلوگیری از تحریک مختصر، هرروز مسیر را عوض کرد و رفتار نامعقول داشت؛ یعنی به نوعی برای بنده حرج ایجاد شده.

2. از راهکار های جلوگیری وسواس، بی اعتنایی است؛ ولی وقتی من میدانم اگر تحریک شوم، ریبه است و معصیت خدا را میکنم، چطور بی اعتنایی کنم؟

3. مطمئنا دین اسلام برای شخصی وسواس مثل من راهکاری دارد تا هم رفع حرج شود، هم گناه صوت نگیرد. "و من یتق الله یجعل له مخرجا"

4. در ضمن سعیم بر اینست که از اذکار، کتب معنوی، فعالیت های مفید و... استفاده کرده و از بیکاری، فکر های نامناسب و... پرهیز کنم.

خواهشمندم بسیار دقیق پاسخ دهید.
ممنون، یا علی.

عرض سلام و ادب
اینکه تقید زیاد برای ندیدن نامحرم دارید بسیار ستودنی و خوب است اما وسواس در هر حکم و موضوعی در اسلام مطلوب و پسندیده نیست و همانطور که از کلمه ی وسواس فهمیده می شود این وسوسه ی شیطان است و با هدف اذیت کردن و خسته شدن شما و در نهایت بی اعتنا نمودن شما به ان مساله وسوسه میکند،وظیفه ی شما در مواجهه با نامحرمان بی مبالات:
1)ترک نگاه عمدی است: که با کنترل چشم و اراده میسر است به لطف خدا.
2) به کمترین مقدار رساندن احتمال نگاه سهوی است : که با نگاه به زمین و مانند ان، ان را میسر میکنید .
بیش از این تکلیفی ندارید بنابر این اگر با رعایت دو مطلب فوق باز هم چشمتان به نامحرم خورد شما گناهی مرتکب نشده اید و فقط برای از بین رفتن اثار ان دیدن(که طبیعتا دیدن است نه نگاه کردن)از اذکاری که دستور فرموده اند استفاده کنید.بارعایت این دو نکته ،دیگر خود خوری و ناراحت شدن از اینکه گناه کرده ام درست نیست،بله اگر با دیدن سهوی و ناخواسته ی این افراد ، دچار تحریک شدید فورا با ارتباط با خدا و در خواست از او برای رفع اثار سوءش،یک قدم به معنویات نزدیکتر شوید( در این صورت شیطان قصد دور کردن شما از خدا را داشت ولی شما این وضعیت را دستمایه و وسیله ای برای یاد خدا و ارتباط با حضرتش قرار داده اید)

ببخشید یک موضوع هم هست که...
در مناسبات روزمره گاهی به نحوی ناچار به گفت و گو نگاه هستم؛ مثلا برخی از اساتید خانم هستند... یا ادارات و...
به دلیل همین وسواس، مرتب شک میکنم که نگاهم با ریبه بوده یا خیر؛
چند سوال؟

1. آیا میتوان برای درمان این حالت وسواسی، نظر عرف را در نظر گرفت؟ یعنی اکثر افراد (متدین) با نگاه به فلان نفر مشکلی ندارند...

2. راه حل بنده در این اجتماع چیست؟ احتمالا ان شاء الله راه حلی مشکل بنده هست؛ ولی تا زمان بهبودی کامل، نحوه برخورد و ""تکلیف دینی"" بنده چیست؟
مثلا باید سر کلاس بروم، و با رفتنم احساس ریبه میکنم...کدام ارجحیت دارد؟

بنده آرامش قلبی ام را مرتبا از دست میدهم...

« اللهم عجل لولیک الفرج »

امیرحسین. ک.;913968 نوشت:
به دلیل همین وسواس، مرتب شک میکنم که نگاهم با ریبه بوده یا خیر؛

با عرض سلام،

به نظر ميرسه اينجا ميان تلذّذ و ريبه، خلط مبحث شده!

ريبه در اصطلاح، به معناي ترس از افتادن به گناه است.

يعني شما بترسيد که اگر به طرف نگاه کنيد احتمالا اين نگاه شما منجر به ارتکاب عمل حرام با آن شخص خواهد شد، عمل حرام از قبيل لمس او، بوسه، ...، تماسّ جنسي و غيره.

ولي تلذّذ يعني شما از قبل، به قصد لذّت بردن، تصميم به نگاه کردن بگيريد. وگرنه لذّت بدون قصد و عمد که گناه نيست.

الآن کداميک از اين دو مورد فوق، در شما وجود داره؟

آن طور که بنده متوجه شدم، نگاه با تلذذ نگاهی است به قصد لذت بردن.
و ریبه زمانی است که بیم وقوع در گناه داشته باشیم. و این "بیم" رو علاوه بر معنی معمول، (آنطور که فهمیدم) بر آلوده شدن افکار و همچنین تحریک جنسی دانسته اند.

مشکل بنده این است که
بالاخره نگاه به محرم و نامحرم برای فرد یکسان نیست، و احساس میکنم در آن لحظه برای بنده تحریکی بسیار مختصر صورت میگیرد (نه آن تحریکی که معمول است)؛
همان طور که عرض کردم، به نظرم این تحریک مختصر مشمول حکم ریبه شود.
اگر این طور نیست، لطفا راهنمایی بفرمایید. یا علی ع.

عرض سلام و ادب
نگاه کردن به قصد لذت حرام است و اگر ریبه داشته باشد یعنی خوف افتادن به گناه باشد هم نباید نگاه کند. تشخیص مصادیق ان بعهده ی خود مکلف است.
همیشه مشمول دعای حضرت مهدی علیه السلام باشید.

امیرحسین. ک.;913968 نوشت:
ببخشید یک موضوع هم هست که...
در مناسبات روزمره گاهی به نحوی ناچار به گفت و گو نگاه هستم؛ مثلا برخی از اساتید خانم هستند... یا ادارات و...
به دلیل همین وسواس، مرتب شک میکنم که نگاهم با ریبه بوده یا خیر؛
چند سوال؟

1. آیا میتوان برای درمان این حالت وسواسی، نظر عرف را در نظر گرفت؟ یعنی اکثر افراد (متدین) با نگاه به فلان نفر مشکلی ندارند...

2. راه حل بنده در این اجتماع چیست؟ احتمالا ان شاء الله راه حلی مشکل بنده هست؛ ولی تا زمان بهبودی کامل، نحوه برخورد و ""تکلیف دینی"" بنده چیست؟
مثلا باید سر کلاس بروم، و با رفتنم احساس ریبه میکنم...کدام ارجحیت دارد؟

بنده آرامش قلبی ام را مرتبا از دست میدهم...


اگر نمیتوانید تشخیص دهید که ایا قصد لذت هست یا نه و ایا ریبه هست یا نه و حساسیت افراطی پیدا کرده اید :
اولا : ظاهرا این حالت، همان وسواس فکری است که باید حتما با مراجعه به مشاور ان را حل کنید.
ثانیا :این وسواس شما در نهایت منجر به نگاه نکردن به نامحرمان بدحجابی میشود که در موردشان احتمال و ترس ریبه هست یعنی باعث میشود احتیاط کنید و بطور کلی احتیاط در ترک نگاه به نامحرم نه تنها مذموم نیست بلکه حالت خوب وپسندیده ای است.
البته اگر منجر به افراط شدید ، خانه نشینی و مانند ان شود با بی اعتنایی باید ان را درمان کنید.
همیشه در پناه امام زمان موفق باشید
موضوع قفل شده است