وسواس در احکام : به مي سجاده رنگين كن گرت پير مغان گويد

تب‌های اولیه

147 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام آقای حامی امروز نبودید
خوبین

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام بر شما
چه خبر
امروز حال تون بهتر بود؟
تمرين ها رو انجام دادين؟
[/]

حامی;789289 نوشت:
سلام بر شما
چه خبر
امروز حال تون بهتر بود؟
تمرين ها رو انجام دادين؟

خداروشکر
ممنون امروز خیلی مقاومت کردم
بهتر بود ولی همچنان بعضی موقع ها احساس بدی داشتم
ولی نسبت به دوروز پیش بهتر بود

بزرگوار نبايد هم انتظار معجزه داشته باشيد
مدت ها شما درگير اين مشكل بوده ايد و طبيعي است گاهي سست شويد و احساس كنيد كه اضطراب زياد بر شما پيروز مي شود
ولي مهم اين است كه به مقاومت خود در برابر تحريكات دروني ادامه دهيد و قدرت تمام ايستادگي كنيد مانند ورزشكاري كه در هفته پيوسته تمرين مي كند سخت عرق مي ريزد گاهي زمين مي خورد تا اين كه عضلاتش قوي قوي تر شود
بدانيد كه در تصميم گيري شما محور هستيد
خداوند به شما اختيار داده و گفته برو ببينم چه مي كنيد طبيعي است كه خداوند هم مدد مي رساند: از تو حركت از خدا بركت.
اگر شما حركت نمي كرديد با اين سايت هم آشنا نمي شديد
و دوستان خوبي پيدا نمي كرديد افرادي كه براي شما دعا مي كنند و تشويقتان مي كنند كه خودتان را نبازيد. همان طور كه در ميدان فوتبال و واليبال تشويق كنندگان نقش مهمي دارند دعا و تشويق اين همراهان را كم نگيريد.
باز همان يك تكليف به شما مي دهم
همان شعر را تكرار كنيد تا حفظ سويد و ديگران كه تا فردا شب به شك هاي خود اعتنا نكنيد
منتظر هستيم ببينيم كه چه مي كنيد
تكليف ديگر اين كه:
از وسواس ها و شك هايي كه داريد در ذهن خودتان كاريكاتور طنزي بسازيد و يا به گوشه هاي خنده دار آنها بخنديد اگر نيافتيد خودتان تجسم مي كنيد و بخنديد
مانند اين كسي كه از پله ها سر خورده و زمين خورده است به جاي آه و ناله به تصور مي كنند كه چه طوري سر خورده و مي خندد.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]يادتونه
يادتونه روزهاي اول ماه رمضان مقاومت چه قدر سخت است ولي وقتي مقاومت مي كنيد روز به روز اراده شما قوي تر مي شود؟
مطمئن باشيد ابتداي كار سخت است ولي مقاومت كنيد وقتي به سربالايي رسيديد سرازيري موفقيت را هم خواهيد ديد

قرآن می فرماید: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً[شرح/۶] (آرى) مسلّماً با (هر) سختى آسانى است.»


[/]

به نام خدا

این هم آخر عاقبت فرامن زورگو

:ok::ok:

حامی;789347 نوشت:
تكليف ديگر اين كه:
از وسواس ها و شك هايي كه داريد در ذهن خودتان كاريكاتور طنزي بسازيد و يا به گوشه هاي خنده دار آنها بخنديد اگر نيافتيد خودتان تجسم مي كنيد و بخنديد
مانند اين كسي كه از پله ها سر خورده و زمين خورده است به جاي آه و ناله به تصور مي كنند كه چه طوري سر خورده و مي خندد.

سلام عليكم
اين كاريكاتور را خودتون كشيديد؟

حامی;789347 نوشت:
بزرگوار نبايد هم انتظار معجزه داشته باشيد
مدت ها شما درگير اين مشكل بوده ايد و طبيعي است گاهي سست شويد و احساس كنيد كه اضطراب زياد بر شما پيروز مي شود
ولي مهم اين است كه به مقاومت خود در برابر تحريكات دروني ادامه دهيد و قدرت تمام ايستادگي كنيد مانند ورزشكاري كه در هفته پيوسته تمرين مي كند سخت عرق مي ريزد گاهي زمين مي خورد تا اين كه عضلاتش قوي قوي تر شود
بدانيد كه در تصميم گيري شما محور هستيد
خداوند به شما اختيار داده و گفته برو ببينم چه مي كنيد طبيعي است كه خداوند هم مدد مي رساند: از تو حركت از خدا بركت.
اگر شما حركت نمي كرديد با اين سايت هم آشنا نمي شديد
و دوستان خوبي پيدا نمي كرديد افرادي كه براي شما دعا مي كنند و تشويقتان مي كنند كه خودتان را نبازيد. همان طور كه در ميدان فوتبال و واليبال تشويق كنندگان نقش مهمي دارند دعا و تشويق اين همراهان را كم نگيريد.
باز همان يك تكليف به شما مي دهم
همان شعر را تكرار كنيد تا حفظ سويد و ديگران كه تا فردا شب به شك هاي خود اعتنا نكنيد
منتظر هستيم ببينيم كه چه مي كنيد
تكليف ديگر اين كه:
از وسواس ها و شك هايي كه داريد در ذهن خودتان كاريكاتور طنزي بسازيد و يا به گوشه هاي خنده دار آنها بخنديد اگر نيافتيد خودتان تجسم مي كنيد و بخنديد
مانند اين كسي كه از پله ها سر خورده و زمين خورده است به جاي آه و ناله به تصور مي كنند كه چه طوري سر خورده و مي خندد.

آقای حامی ولی من اصلا نمیتونم بهشون بخندم چون چون همش با خودم میگم موضوع خنده داری نیس که بخندم موضوع تکلیف دینیه که من دارم کمکاری می کنم
شوفاژ خونه ما با واسطه ای نجس شده بود دیروز دادا شم یه مهر خیس گذاشت روش و بعدش گذاشت زمینو باهاش نماز خوند هرچی که از صب بیخیالی کرده بودم یکباره پاره شد و ذهن من رفت به ابن سمت که آیا فرشم نجس شده آیا سر داداشمم نجس شده؟؟
نسبت به هر موضوعی که بیخیال میشم موضوع دیگه ای درمیاد

حامی;789406 نوشت:
سلام عليكم
اين كاريكاتور را خودتون كشيديد؟

به نام خدا

با سلام و عرض ادب

نه استاد خودم نکشیدم. چند تا کاریکاتور رو با هم ترکیب کردم

الهه ۱۲;789427 نوشت:
شوفاژ خونه ما با واسطه ای نجس شده بود دیروز دادا شم یه مهر خیس گذاشت روش و بعدش گذاشت زمینو باهاش نماز خوند هرچی که از صب بیخیالی کرده بودم یکباره پاره شد و ذهن من رفت به ابن سمت که آیا فرشم نجس شده آیا سر داداشمم نجس شده؟؟
نسبت به هر موضوعی که بیخیال میشم موضوع دیگه ای درمیاد

سلام
بايد بشه قسم خورد كه واقعا رطوبت مهر آن قدر زياد بوده كه به شوفاژ برسه و بعد هم رطوبت بعدي ان قدر زياد بوده كه به فرش برسه
واقعا نميشه اين قدر مطمئن شد
تازه خود شما هم نه، برادرتان بايد بتونه اين قسم رو بخوره (تازه نه افرادي كه براي هر چيزي راحت قسم مي خورند. افرادي كه براي قسم خيلي ارزش قائل هستند)
بازم اگر هم قسم هم بخوره
خب چي ميشه نجس شده نه آسمون به زمين آمده نه زمين به آسمون رفته
شما پاتون خشك باشه هيچ اتفاقي نمي افتاده اگر پاي شما خيس خيس باشه و برسه آنجا و بتواني قسم بخوري كه خيسي به نجاست رسيده و سرايت كرده اون وقت مي تونين بگيد نجس است تازه نه خودتان ديگري كه مي بيند
اگر هم بگويند نجس شده باز هم دنيا به آخر نرسيده شما براي نماز ي لباس و ي بدن پاك و ي سجاد نياز داريد خودتونو اذيت نكنين و اين قدر در اين قضايا خرد نشيد
خب شعر را تكرار كرديد
حفظ شديد؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;789462 نوشت:
تازه خود شما هم نه، برادرتان بايد بتونه اين قسم رو بخوره (تازه نه افرادي كه براي هر چيزي راحت قسم مي خورند. افرادي كه براي قسم خيلي ارزش قائل هستند)

دقت كنيد
وقتي مي گويم بتوانند قسم بخورند به اين معنا نيست كه قسم خوردن ملاك باشد منظور اين است كه به يقين رسيدن كار سختي است و همين كه نمي تونيد به يقين برسيد بايد بگيد پاك است[/]

واقعا ممنون از این همه امیدواری که به من میدین
راستش شعره خیلی طولانیه به این راحتیا نمیشه حفظش کرد:ok:

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

الهه ۱۲;789542 نوشت:
واقعا ممنون از این همه امیدواری که به من میدین
راستش شعره خیلی طولانیه به این راحتیا نمیشه حفظش کرد

سلام
خب 5 بيت اول را حفظ كنيد بعد 5 بيت دوم و...
گفتم مي توانيد خودتان بخوانيد با گوشي همراه ضبط كنيد و موقع بي كاري يا قبل از خواب گوش كنيد[/]

آ‌قای حامی یه موضوع دیگه ای هم که منو خیلی خیلی عذاب میده یعنی واقعا کلافم کرده زخما و خراشایی هستش که رو بدن ایجاد میشه یا مثل جوش که وقتی که میترکه طبیعتا یه مقداری خون ازش خارج میشه حالا من نمیدونم که وقتی خشک میشه وقتی که آبش نکشم آیا اون خشکه نجسه یعنی هربار که آب میخوره به اون خشکه نجس میشه و به جاهای دیگه دست و صورت میرسه یا نه
چون من زنگ زدم از دفتر رهبری پرسیدم گفتن نجس نیست ولی نمیدونم منظورمو درست فهمیدن و درست جواب دادن یا اینکه واقعا نجسه وقتی که وآبش نکشم!!
شما میتونین منو راهنمایی کنین؟

یه باری ما رفته بودیم پیک نیک و دست من خورد به یه تیزی و پوستش رفت و اندازه یه وزن خون زده بود بیرون یعنی کل اون پیک نیک من از ترس اینکه نکنه چیزای دیگم نجس بشه من دستمو نشستم و واقعا کلافه شده بودم حتی با دستم نمیتونستم خوردنی بخورم چون واقعا حکمشو نمیدونم

حامی;789544 نوشت:

سلام
خب 5 بيت اول را حفظ كنيد بعد 5 بيت دوم و...
گفتم مي توانيد خودتان بخوانيد با گوشي همراه ضبط كنيد و موقع بي كاري يا قبل از خواب گوش كنيد


چشم حتما پنج تا پنج تا میرم جلو

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

الهه ۱۲;789545 نوشت:
آ‌قای حامی یه موضوع دیگه ای هم که منو خیلی خیلی عذاب میده یعنی واقعا کلافم کرده زخما و خراشایی هستش که رو بدن ایجاد میشه یا مثل جوش که وقتی که میترکه طبیعتا یه مقداری خون ازش خارج میشه حالا من نمیدونم که وقتی خشک میشه وقتی که آبش نکشم آیا اون خشکه نجسه یعنی هربار که آب میخوره به اون خشکه نجس میشه و به جاهای دیگه دست و صورت میرسه یا نه
چون من زنگ زدم از دفتر رهبری پرسیدم گفتن نجس نیست ولی نمیدونم منظورمو درست فهمیدن و درست جواب دادن یا اینکه واقعا نجسه وقتی که وآبش نکشم!!
شما میتونین منو راهنمایی کنین؟

سلام
خودتون بهش زياد دقت نكنيد
دنبالش نگرديد
اگر هم احيانا جايي شك كرديد از مادرتون بپرسيد
وسواس نبايد مانند پلوماهي پر تيغ باشه و گرنه لذت زندگي و عبادت را ازت مي گيره
من مي دونم چي دارم ميگم
مي دونم چي مي كشي
چون خودم درگير بودم
بي اعتنايي هم مي كني انگاري بي چيزي گم كرده اي
ايرادي نداره
خدا از ما در اين موقع اين طوري خواسته
[HL]بشكن بعد از بي خيال را فراموش نكنيد[1]
[/HL]
(بشكن به معني عرفانيش يعني سجده شكر: شكرت مخلصتم كه هواي ما رو داريم ميوه را برامو پوست كندي بخورم.
هر جايي هم كه شك داشتم گفته طوري بگير كه به نفعته. اين يعني ما با خدا در اين شرايط خيلي رفيقيم خداي نكرده برا خودت سخت نگيري و بعدا بگي تقصير خداست ها.....آخر سخت گيري بي نمازي است اينا گفته باشم)
همون زخم هم بايد بتوانند قسم بخورند خودت هم نه فعلا به شكت عمل كن نه به يقينت در اين موارد ببين افراد ديندار چي ميگن)[/]

حامی;789555 نوشت:

سلام
خودتون بهش زياد دقت نكنيد
دنبالش نگرديد
اگر هم احيانا جايي شك كرديد از مادرتون بپرسيد
وسواس نبايد مانند پلوماهي پر تيغ باشه و گرنه لذت زندگي و عبادت را ازت مي گيره
من مي دونم چي دارم ميگم
مي دونم چي مي كشي
چون خودم درگير بودم
بي اعتنايي هم مي كني انگاري بي چيزي گم كرده اي
ايرادي نداره
خدا از ما در اين موقع اين طوري خواسته
[HL]بشكن بعد از بي خيال را فراموش نكنيد[1]
[/HL]
(بشكن به معني عرفانيش يعني سجده شكر: شكرت مخلصتم كه هواي ما رو داريم ميوه را برامو پوست كندي بخورم.
هر جايي هم كه شك داشتم گفته طوري بگير كه به نفعته. اين يعني ما با خدا در اين شرايط خيلي رفيقيم خداي نكرده برا خودت سخت نگيري و بعدا بگي تقصير خداست ها.....آخر سخت گيري بي نمازي است اينا گفته باشم)
همون زخم هم بايد بتوانند قسم بخورند خودت هم نه فعلا به شكت عمل كن نه به يقينت در اين موارد ببين افراد ديندار چي ميگن)

ببخشید چیو از مامانم بپرسم مادرم چجوری میتونه تشخیص بده اون خشکه خون بوده یا چیز دیگه وقتی که خودم میدونم و دیدم موقع ترکیدن خون اومده ازش؟؟!!
ممنونم که میفهمین من چی میگم واقعا اون شرایطو درست گفتین که آدم بی اعتنایی میکنه ولی انگار یه چیزو گم کرده واقعا راسته
خیلی خوبه که شما میدونین من چی میگم

وقتي مامانتون متوجه هست اگر هم نديدندخودتون تا وقتي يقين نكرديد بي اعتنا باشيد
تكنيك عشقم ميكشه مگه فضولي را در تاپيك بي خيال درماني به كار بگيريد
نترسيد مراجع فرمودند ما به جاي شما مي رويم جهنم:ok: (البته اگر قرار باشه به خاطر بي اعتنايي كسي را جهنم ببرن)
پس ديگه راه شما تاريك و باريك نيست اتوبان بي خيالي خلوت است بايد تخت گاز برويد تو آينه هم نگاه نكنيد پليس هم كاري به شما نداره شما خط ويژه داريد اصلا مقايسه مردود است مانند اين كه من پام شكسته باشه استاد ورزش از منم بخواد مانند بقيه امتحان دو بگيري اين خيلي نامردي و خدا خيلي مرده كه حال ما رو درك مي كنه پس اعتماد كنيد به رفيق تون خداي مهربون.
خدا گفته كسي مريض بشه دعاش به استجابت نزديك تره گناهانش ريخته ميشه س ديگه از اون حرفا نزنيدها خيلي بهم بر خورد آخه خداي شما خداي من و بقيه هم اتفاقي گفتيد شيطون در من حلول كرده ....
شيطون غلط كرده ....بي جا كرده. شما بريد پيش خدا و اوليائش در محضر قرآن باشيد ببينم جرأت مي كنه نزديك بشه
اههههه
پس تو را خدا خونه تكوني وجود خودتونو زودتر از خونه تون شروع كنيد سال نو را هم به خودتون زودتر تبريك بگيد
هر روزي كه گناه نكنيم عيد است هر چيزي خدا گفته بگو چشم قربان اين يعني طاعت يعني گناه نكردن = عـــــــــــــــــــــــــيـــــــــــــــــد

[="Tahoma"][="DarkGreen"][=&quot]راه درمان ترس
[=&quot]امام علي (ع) فرمود: «إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِيهِ- فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّيهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ، هرگاه از انجام كارى ترس داشتى، خود را يكباره در آن كار وارد كن، زيرا [ناراحتى ترس و] حذر داشتن سخت تر از انجام آن كار است.»
[=&quot]شرح: به راستى نفوس انسانى در موردى كه احتمال ناروايى را مى دهد كاملا تحت تأثير قرار مى گيرد و راجع به چگونگى دفع و خلاصى از آن، سخت به انديشه مى افتد، و اين خود به مراتب دشوارتر از درگيرى با آن مورد است، چون مدت ترس در آنجا طولانى است، و اين ترس با انتظار ترس شديدتر مى گردد. امام (ع) ترغيب كرده است كه بايد وارد كار شد، با قياس مضمرى كه صغرايش عبارت: فانّ... است و كبراى مقدّر نيز چنين است: و هرگاه ترس از ورود به كار دشوارتر است پس بايد از آن پرهيز كرد و بر انجام كار روآورد. نتيجه اين مى شود كه سزاوار آن است كه به جاى بيم زياد يكباره وارد صحنه كار شويم.[1]
[=&quot]چه ترسي ز امري بينداز خويش ** در آن و بپيراى تشويش خويش[=&quot]
[=&quot]دو دل بودن و خود نگهداشتن** بسي سخت تر مي‌كند قلب ريش[=&quot]
[=&quot]نظم
[=&quot] اگر گيتيت كارى پيش آورد ** كه فكرت درهم مغشوش از آن كرد
[=&quot] به چشمت بود كارى سخت و دشوار ** وز آن سختى دل و جانت در آزار
[=&quot] سزد آن ترس و بيم از دل گذارى ** به همّت روى در انجامش آرى
[=&quot] در آن از روى عزم آرى چو اقدام ** شود طى ترس و كار آيد به انجام
[=&quot] همان امرى كه مى بودت چنان كوه ** وز آنت در درون انبوه اندوه
[=&quot] به آسانىّ و نيكوئى سرآيد *** وز آن خار پريشانى بر آيد
[=&quot] شنيدستم نخستين بار فرهاد ** نظر بر بى ستونش چون كه افتاد
[=&quot] ز دل فرياد جانگاهى بر آورد ** كه انگيزم چسان زين كوه من گرد
[=&quot] ز سر اين فكر با تندى بدر كرد ** به انديشه سوى تيشه نظر كرد
[=&quot] بفرّ عزم و عشق آنكه تراشيد *** ز هم آن كوه را چون گرد پاشيد
[=&quot]
[=&quot]...
[=Calibri]1. [=&quot]ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص570.
[=Calibri]2. [=&quot]( شرح نهج البلاغه منظوم، ج9، ص199.[=&quot]
[/]

الهه ۱۲;789427 نوشت:
نسبت به هر موضوعی که بیخیال میشم موضوع دیگه ای درمیاد

بسمه الرئوف

وسواس همه وسوسه ی دیو لعین است

چون وسوسه کردت مشنو،راه همین است

آقای حامی من کاملا این حرفو میفهمم که خدا تکلیف ما رو آسون کرده تا به ما سخت نگذره تا ما عذاب نکشیم اینم میفهمم که میتونم به شیطون دهن کجی کنم و بهش بگم مگه فضولی به تو چه ولی این اصلا تو ذهن من نمی گنجه که چن وقت دیگه که وسواس از بین بره تکلیف جاهایی رو که به واسطه بی خیالی نجس کردم چی میشه اگه واقعا روی جوش نجس باشه وقتی صورت میشوریم آبش میچکه رو زمین میزنیم به حوله میزنیم به دستگیره در!!
تکلیف اینا چی میشه چن وقت دیگه؟؟
آقای حامی فقط خواهش می کنم اینو به من بگین واقعا نجسه که شما میگی بیخیالی کنم یعنی اون آقا تو دفتر رهبری اشتباه گفته آخه من یوالای دیگم ازش پرسیدم میخام بدونم اوناروهم راست گفته یا مثل اینه!!:Ghamgin::Ghamgin:

الان شما یا دیگران که دارن میخونن هم دیگه حالشون بهم میخوره از این تفکرات مریض و داغون
واقعا حق دارین اگه خسته بشین از من
من از همتون معذرت میخام

الان دو روز پیش روی پای من خراش خورد ولی هیچ خونی نیومد فرداش روش بسته شد از یکی از دوستان اینجا پرسیدم گفتن نجس نیست حالا به اونم شک کردم چون من وقتی روش بسته شد و کاملا خشک شد پامو آب کشیدم و خیس خیس رو فرش راه رفتم
الان شما حساب کنین دیگه

[="Tahoma"][="Black"]

الهه ۱۲;789590 نوشت:
الان شما یا دیگران که دارن میخونن هم دیگه حالشون بهم میخوره از این تفکرات مریض و داغون
واقعا حق دارین اگه خسته بشین از من
من از همتون معذرت میخام

سلام دوست عزیز
اصلا اینجوری نیست که میگی و ما همه خوشحال میشیم مشکلتون هرچه زودتر برطرف بشه .[/]

[="Tahoma"][="Black"]

الهه ۱۲;789589 نوشت:
آقای حامی فقط خواهش می کنم اینو به من بگین واقعا نجسه

حالا شما بحثت روی جوشه ؛ هیچ میدونستید وقتی پوست لب رو میکنیم ، اگه دردمون بگیره اون پوست نجسه؟ حتی اگه خون نیاد :Moteajeb!:
من اولا که نمیدونستم ، خب نمیدونستم ؛ اما الان که میدونم بازم نمیدونم یعنی چی نجسه ؟ :Gig: اما به حرف جناب استاد حامی گوش دادم و بی خیالی طی میکنم ... شما هم کلا بیخیال شو :ok:[/]

خواهش می کنم به من بگین اگه خون نیاد بازم نجسه
اگه خون بیاد و آب نکشمم اونم نجسه
دارم دیوونه میشم واقعا!!



من تاپیکت رو خوندم و شاید بیشتر از هر خواننده دیگه ای تک تک جملات و حرفات رو فهمیدم چون من خودم حدود 10 سال پیش به شدت وسواس داشتم
تک تک جملاتی که نوشتی برام اشنا بود
همین که یکسره روی صورتم جای جوش و خون پیدا میشد و ساعتها و روزها درگیرش بودم و بعد هم مجبور بودم کلی از وسایلم رو اب بکشم
همینکه وقتی یک سوالی رو از یک روحانی یا دفتر مرجع تقلید میپرسیدم و بهم یک جواب سازنده میدادن ، بعد سریع شیطون میرفت توی جلدم و میگفتم نکنه اونها منظورم رو نفهمیده باشن و اشتباه جواب داده باشن ، نکنه من حرفشون رو نفهمیده باشم و حرف خدا روی زمین بمونه و از این داستانهای اشنا....

یادم میاد گاهی برای یک غسل ساده حدود دو ساعت توی حمام بودم
گاهی برای یک دستشویی ساده رفتن و طهارت حدود 45 دقیقه توی توالت بودم!!
یکسره ذهنم درگیر این بود که چی پاکه چی نجسه و...
و موارد دیگه که از گفتنش شرم دارم و واقعا از زندگی عاصی شده بودم.

یک روز متوجه شدم مرجع تقلیدم میخواد بیاد شهرمون ، خیلی خوشحال شدم که میتونم حضوری ببینمش و مشکلم رو باهاش حضوری مطرح کنم و چون میدونستم بعدش هر جوابی بده ، شیطون وارد ذهن و قلبم میشه ، و طوری دیگه جوابش رو تفسیر میکنه ، یکی از اشنایان رو هم بعنوان شاهد پاسخهای مرجع تقلید ، همراه خودم بردم.
از مرجع تقلیدم خواهش کردم که با هم دیگه سه نفری بریم توی یک اتاق دیگه تا سوالم رو بصورت خصوصی مطرح کنم و ایشون با بزرگواری قبول کردند
وقتی مشکل رو مطرح کردم ، ایشون اینطور گفتند که حتی من میتونم خون و ادرار رو بمالم به دستم و حتی عین نجاست هم برای من نجس نیست!
وقتی این جواب رو داد و گرچه با اینکه خیلی شفاف پاسخ من رو داده بود ولی کمی مقاومت در من بود ، ولی کم کم به لطف خدا و اهل بیت به روال عادی زندگی برگشتم وگرنه خدای نکرده کارم به مراکز اعصاب و روان کشیده میشد .

دوست عزیز شما همونطور که خودت گفتی یک وسواسی هستی ، و احکام وسواسی متفاوت با سایر افراد عادی هست ، اینکه شما چندین پست رو به این اختصاص دادی که وقتی صورتت خونی میشه و بعد خشک میشه و ال میشه و بل.... اصلا باید ببینی اصل همون خون و یقین به نجس بودن اون ، برای شما نجسه؟ تا بعد بری سراغ بقیه مسائل... چون احکام فرد وسواسی متفاوت با سایر افراده.

همون خدایی که گفته روزه واجبه ، برای یک سری افراد گفته حرامه
مهم این نیست که روزه بگیریم یا نگیریم ، مهم اینه که از طریق روزه گرفتن قصد داریم حرف خدا رو گوش کنیم ، پس اگر واقعا هدف تابع خدا بودنه ، همون خدا یک جا میگه روزه بگیر ، یکجا هم میگه نگیر. و ما هم باید چشم مطلق بگیم

حالا مهم نیست که خون و ادرار نجس هست یا نیست ، اگر اینها نجس هم هستند ، بخاطر اینه که خدا گفته نجسه ، و اگر همون خدا بگه پاکه ، برای ما پاک میشه و اگر ما به چشم نجاست ،اونموقع بهش نگاه کنیم ، در واقع خلاف دستور خدا گام برداشتیم و شما که وسواس داری ، باید ببینی خدا برای شما چه نظری داره و احکام این موضوعات برای فرد وسواسی و غیر وسواسی متفاوته ، خون برای یک ادم غیر وسواسی نجسه ولی برای فرد وسواسی احکامش متفاوته . و وظیفه ما اینه که در هر شرایطی فقط به حرف خدا گوش کنیم ، چه خدا بگه پاکه و چه بگه نجسه.

رويارويي با مشکلات زندگي اگر با دقت در طبيعت بنگريم درس‌هاي زندگي زيادي از آن مي‌گيريم مانند:
جدا شد يكي چشمه از كوهسار*** به ره گشت ناگه به سنگي دچار
به نرمي چنين گفت با سنگ سخت*** كرم كرده راهي ده اي نيكبخت
گران سنگ تيره دل سخت سر*** زدش سيلي و گفت : دور اي پسر
نجنبيدم از سيل زورآزماي ***كه اي تو كه پيش تو جنبم ز جاي
نشد چشمه از پاسخ سنگ ، سرد*** به كندن در استاد و ابرام كرد
بسي كند و كاويد و كوشش نمود*** كز آن سنگ خارا رهي بر گشود
ز كوشش به هر چيز خواهي رسيد*** به هر چيز خواهي كماهي رسيد
برو كارگر باش و اميدوار ***كه از ياس جز مرگ نايد به بار
گرت پايداري است در كارها*** شود سهل پيش تو دشوارها

یامحمد;789610 نوشت:
من تاپیکت رو خوندم و شاید بیشتر از هر خواننده دیگه ای تک تک جملات و حرفات رو فهمیدم چون من خودم حدود 10 سال پیش به شدت وسواس داشتم
تک تک جملاتی که نوشتی برام اشنا بود
همین که یکسره روی صورتم جای جوش و خون پیدا میشد و ساعتها و روزها درگیرش بودم و بعد هم مجبور بودم کلی از وسایلم رو اب بکشم
همینکه وقتی یک سوالی رو از یک روحانی یا دفتر مرجع تقلید میپرسیدم و بهم یک جواب سازنده میدادن ، بعد سریع شیطون میرفت توی جلدم و میگفتم نکنه اونها منظورم رو نفهمیده باشن و اشتباه جواب داده باشن ، نکنه من حرفشون رو نفهمیده باشم و حرف خدا روی زمین بمونه و از این داستانهای اشنا....

یادم میاد گاهی برای یک غسل ساده حدود دو ساعت توی حمام بودم
گاهی برای یک دستشویی ساده رفتن و طهارت حدود 45 دقیقه توی توالت بودم!!
یکسره ذهنم درگیر این بود که چی پاکه چی نجسه و...
و موارد دیگه که از گفتنش شرم دارم و واقعا از زندگی عاصی شده بودم.

یک روز متوجه شدم مرجع تقلیدم میخواد بیاد شهرمون ، خیلی خوشحال شدم که میتونم حضوری ببینمش و مشکلم رو باهاش حضوری مطرح کنم و چون میدونستم بعدش هر جوابی بده ، شیطون وارد ذهن و قلبم میشه ، و طوری دیگه جوابش رو تفسیر میکنه ، یکی از اشنایان رو هم بعنوان شاهد پاسخهای مرجع تقلید ، همراه خودم بردم.
از مرجع تقلیدم خواهش کردم که با هم دیگه سه نفری بریم توی یک اتاق دیگه تا سوالم رو بصورت خصوصی مطرح کنم و ایشون با بزرگواری قبول کردند
وقتی مشکل رو مطرح کردم ، ایشون اینطور گفتند که حتی من میتونم خون و ادرار رو بمالم به دستم و حتی عین نجاست هم برای من نجس نیست!
وقتی این جواب رو داد و گرچه با اینکه خیلی شفاف پاسخ من رو داده بود ولی کمی مقاومت در من بود ، ولی کم کم به لطف خدا و اهل بیت به روال عادی زندگی برگشتم وگرنه خدای نکرده کارم به مراکز اعصاب و روان کشیده میشد .

دوست عزیز شما همونطور که خودت گفتی یک وسواسی هستی ، و احکام وسواسی متفاوت با سایر افراد عادی هست ، اینکه شما چندین پست رو به این اختصاص دادی که وقتی صورتت خونی میشه و بعد خشک میشه و ال میشه و بل.... اصلا باید ببینی اصل همون خون و یقین به نجس بودن اون ، برای شما نجسه؟ تا بعد بری سراغ بقیه مسائل... چون احکام فرد وسواسی متفاوت با سایر افراده.

همون خدایی که گفته روزه واجبه ، برای یک سری افراد گفته حرامه
مهم این نیست که روزه بگیریم یا نگیریم ، مهم اینه که از طریق روزه گرفتن قصد داریم حرف خدا رو گوش کنیم ، پس اگر واقعا هدف تابع خدا بودنه ، همون خدا یک جا میگه روزه بگیر ، یکجا هم میگه نگیر. و ما هم باید چشم مطلق بگیم

حالا مهم نیست که خون و ادرار نجس هست یا نیست ، اگر اینها نجس هم هستند ، بخاطر اینه که خدا گفته نجسه ، و اگر همون خدا بگه پاکه ، برای ما پاک میشه و اگر ما به چشم نجاست ،اونموقع بهش نگاه کنیم ، در واقع خلاف دستور خدا گام برداشتیم و شما که وسواس داری ، باید ببینی خدا برای شما چه نظری داره و احکام این موضوعات برای فرد وسواسی و غیر وسواسی متفاوته ، خون برای یک ادم غیر وسواسی نجسه ولی برای فرد وسواسی احکامش متفاوته . و وظیفه ما اینه که در هر شرایطی فقط به حرف خدا گوش کنیم ، چه خدا بگه پاکه و چه بگه نجسه.

آخه دفتر رهبری اصلا ازمنرسید که وسواس دارم یا نه که بخاد حکمشو بهم بگه عادیه عای جواب داد
یعنی الان اون خراشه که خون نیومدبعد روئه بست نجسه من باهاش تو کل خونه راه رفتم فرشامونو تازه شستیم یعنی الان اونا کثیف شد پاهامم خیس بود

الهه ۱۲;789597 نوشت:
خواهش می کنم به من بگین اگه خون نیاد بازم نجسه
اگه خون بیاد و آب نکشمم اونم نجسه
دارم دیوونه میشم واقعا!!

سلام
اين سؤالات تمومي نداره
اگر به حرفام گوش نديد بايد دارو درماني هم بكنيد ها
نه نحس نيست
هرجا شك داريد نجس نيست
نگران نباشيد
اعتنا نكنيد
* البته اگر اضطراب بالا باشه دارو درماني خيلي كمك تون مي كنه كه آرامش تون برگرده و تجديد قوا كنيد و با نيروي بيشتر با وسواس مقابله كنيد

حامی;789623 نوشت:

سلام
اين سؤالات تمومي نداره
اگر به حرفام گوش نديد بايد دارو درماني هم بكنيد ها
نه نحس نيست
هرجا شك داريد نجس نيست
نگران نباشيد
اعتنا نكنيد
* البته اگر اضطراب بالا باشه دارو درماني خيلي كمك تون مي كنه كه آرامش تون برگرده و تجديد قوا كنيد و با نيروي بيشتر با وسواس مقابله كنيد


آخه چرا اینجوری میگین شک به چی شک به اون روئه ای که بسته؟

خودتون مگه نگفتین ریشه خیلی از وسواسا تو بی اطلاعی از احکام دینه
خب منم همینو پرسیدم دیگه که نجسه یا نه که هرجا دچارش شدم دیگه وسواس نگیرم و دودل نشم

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

الهه ۱۲;789625 نوشت:
خودتون مگه نگفتین ریشه خیلی از وسواسا تو بی اطلاعی از احکام دینه
خب منم همینو پرسیدم دیگه که نجسه یا نه که هرجا دچارش شدم دیگه وسواس نگیرم و دودل نشم

سلام
مطمئن باشيد براي كمك به خودتون دارم ميگم
جدي باشيد
اعتنا نكنيد
اگر عادت كنيد به پرسيدن آرام نمي شويد بايد مرتب بپرسيد
سعي كنيد خودتان پاسخگوي خودتان باشد
الان اطلاعات خودتونو كم نگريد شما هزارتا وسواسي را مي تونيد آموزش بدهيد
همين كه شك داريد نبايد اعتنا كنيد[/]

روی سخن به بانوان


حامی;789635 نوشت:
بعضی از زنها پایه تقدس آنها روی وسواس است اگر تو پای بند اسلامی کجا اسلام فرموده مسلمانها را نجس بدانی؟

بسمه القدّوس

عرض سلام و ادب

یکی از دوستانم تعریف می کردند، خانم همسایه از ایشون خواستند بروند منزلشان و با شماره ای در خارج کشور تماس بگیرند(خانم سواد نداشتند)

موقع ورود به منزل یک جفت کفش روفرشی گذاشته بودند جلوی پاشون که بپوشند !

شماره هم إشغال بوده یا مشکلی داشته نمی دانم، بالاخره چندین بار تماس را تکرار کردند و هر دفعه خانم جای دست ایشون را با دستمالی

که دستشون بوده تمیز می کردند!!!!

بعد هم که از منزلشون بیرون رفتند متوجه شدند شلنگ دستشون گرفتند و دارند جای پاشون را در حیاط آب می کشند!

پ.ن

خواهرم،هر چه بیشتر در این امور فکر کنید و حساسیّت

نشان بدهید وضعیّت بدتر می شود،تا جائیکه ممکن است

علناً و ناخواسته به مؤمنین اهانت کنید و آنها را نجس بدانید.

دوستان منو کمکم کنین
واسه شما که سالمین راحته گفتنش این که بی خیالی کن ولی نمیدونین به من داره چی میگذره
کل زندگی منو درگیر خودش کرده

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

الهه ۱۲;789688 نوشت:
دوستان منو کمکم کنین
واسه شما که سالمین راحته گفتنش این که بی خیالی کن ولی نمیدونین به من داره چی میگذره
کل زندگی منو درگیر خودش کرده

سلام
من با پوست و گوشتم دركتون مي كنم
اگر تشويش و اضطراب تان بالاست و با راهكارهاي بالا واقعا نمي توانيد مقابل وسواس بايستيد بهتر است تا دير نشده زير نظر روان پزشك برويد و بعد از مراجعه
بياييد پيام بدهيد ببينيم چه كرده ايد راهنمايي هاي بعدي را بيان خواهم كرد
ضمنا به روان پزشك حاذق اعتماد كنيد ايشان سالها زحمت علمي كشيده اند و به اين سخنان كه داروهاي روان پزشكي اعتياد آور است و عوارض دارد هم گوش نكنيد. روان پزشك متوجه عوارض هم هست مانند داروي فشار خون و هر داروي ديگر مقداري عوارض طبيعي است[/]

آقای حامی میخام با راهنماییای شما به نتیجه برسم نه اینکه برم پیش روانپزشک دلم میخاد خودم به خودم کمک کنم نه وابسته به دارو خوب بشم از خدا میخام این مقاومتو به من عنایت کنه شمام منو تو این راه تنها نذارین
از همتون میخام که برام دعا کنین

اعمال منو خدا باید قبول کنه که ان شا الله قبول میشه خدایا خودت شرایط منو میبینی خودت منو یاری کن
من به مهربآنی تو امید دارم دیگه توان فکروخیال ندارم خودت ارحم الراحمینی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

الهه ۱۲;789720 نوشت:
آقای حامی میخام با راهنماییای شما به نتیجه برسم نه اینکه برم پیش روانپزشک دلم میخاد خودم به خودم کمک کنم نه وابسته به دارو خوب بشم از خدا میخام این مقاومتو به من عنایت کنه شمام منو تو این راه تنها نذارین
از همتون میخام که برام دعا کنین

سلام
خب اگر اضطراب بالا باشه
دارو هم اسباب خداوند است و نبايد هيچ نگراني داشته باشيد بله سلامتي خوب است ولي اگر چاره اين باشد خب بايد براي كنترل اضطراب دارو درماني را با جان و دل بپذيريد يكي از انبيا الهي بيمار شد گفت خدا يا مي دانم درمان به دست توست از طبيب و دارو كمك نمي گيرم تا شفايم دهي خطاب شد كه من شفايم را در اسباب و داروها قرار داده ام و نروي شفا نمي يابي.
اين را به خاطر اين گفتم كه اگر شدت اضطراب و وسواس بالا باشد نبايد اهمالكاري كني.
اگر هم شدت بالا نباشد كه خودتان بايد بتوانيد با همت بالا اين اضطراب و عادت را كنترل و مديريت كنيد
باز بنده همان تكاليف جلسه اول را مي دهم در دفترتان بنويسيد و تلاش كنيد روي آن شعر كار كنيد
هر موقع به هر دليلي به ذهن تون اومد كه مثلا دست يا چيزي را از نظر پاكي و نجاست بررسي كنيد شروع كنيد به خواندن اشعار يا زمزمه دعايي يا سوره ناس و فلق.
بگوييد :
خدايي كه خالق من هست در همه حال حافظ من است
تا خدا رو دارم غمي ندارم
با خدا باش و پادشاهي كن
و نكته مهم مهم مهم مهم اين كه از تنهايي و بي كاري فرار كنيد مانند خانمي كه از سوسك يا موش فرار مي كند
برنامه زندگي بخش هاي زير را بايد داشته باشد
يا فعاليت بدني، يا فعاليت ذهني ( بحث علمي، شنيدن سخنراني، بازي فكري، مشاوره، مطالعه) معاشرت سالم و يا تفريح و استفاده از لذت هاي حلال ( فيلم، كتاب لطيفه، بازي، شنا، و..)[/]

حامی;789742 نوشت:

سلام
خب اگر اضطراب بالا باشه
دارو هم اسباب خداوند است و نبايد هيچ نگراني داشته باشيد بله سلامتي خوب است ولي اگر چاره اين باشد خب بايد براي كنترل اضطراب دارو درماني را با جان و دل بپذيريد يكي از انبيا الهي بيمار شد گفت خدا يا مي دانم درمان به دست توست از طبيب و دارو كمك نمي گيرم تا شفايم دهي خطاب شد كه من شفايم را در اسباب و داروها قرار داده ام و نروي شفا نمي يابي.
اين را به خاطر اين گفتم كه اگر شدت اضطراب و وسواس بالا باشد نبايد اهمالكاري كني.
اگر هم شدت بالا نباشد كه خودتان بايد بتوانيد با همت بالا اين اضطراب و عادت را كنترل و مديريت كنيد
باز بنده همان تكاليف جلسه اول را مي دهم در دفترتان بنويسيد و تلاش كنيد روي آن شعر كار كنيد
هر موقع به هر دليلي به ذهن تون اومد كه مثلا دست يا چيزي را از نظر پاكي و نجاست بررسي كنيد شروع كنيد به خواندن اشعار يا زمزمه دعايي يا سوره ناس و فلق.
بگوييد :
خدايي كه خالق من هست در همه حال حافظ من است
تا خدا رو دارم غمي ندارم
با خدا باش و پادشاهي كن
و نكته مهم مهم مهم مهم اين كه از تنهايي و بي كاري فرار كنيد مانند خانمي كه از سوسك يا موش فرار مي كند
برنامه زندگي بخش هاي زير را بايد داشته باشد
يا فعاليت بدني، يا فعاليت ذهني ( بحث علمي، شنيدن سخنراني، بازي فكري، مشاوره، مطالعه) معاشرت سالم و يا تفريح و استفاده از لذت هاي حلال ( فيلم، كتاب لطيفه، بازي، شنا، و..)


دست شما درد نکنه انشاالله که بتونم کنترلش کنم

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

[/]

سلامآقای حامی من یه چیزی میگم شما جوابمو بدینمن که گفتم تو لباسشویی لباسی انداختیم که نجس به بول بود لباسا رو با هم شستیم و بعد روی رخت آویز پهن کردیم من الان اعتقاد دارم که رخت آویز نجس شده چن دفعه بعدش که لباس شستیم این دفعه دیگه لباسا نجس نبودن شستیم و آوردیم روی رخت آویز پهن کردیم بین اون لباسام دو سه تا دستمال گردگیری بود خب اگه که ما لباسا رو روی رخت آویز نجس پهن کرده باشیم خب لباسامونم دوباره نجس شده دیگهحالا روی زمین آب ریخت روی سرامیک آب زیاد طوری که جاری شد و ما با همون دستمال اونجا رو خشک کردیمآیا این مورد چیزی هست که آدم بتونه بگه من شک دارم پس پاکه؟؟ اصلا به چی باید شک کرد؟برعکس من فکر می کنم چیزی که نجس بوده شک داری پاک شده پس هنوز نجسه!!به مادرمم شرایطو توضیح دادم میگم حاضری قسم بخوری میگه نه برای اینکه من نمیدونم آخه چیو نمیدونه چیز شک داری این وسط نیست که!!اصلا به حرف من اهمیت نمیده میگه من نمیتونم بگم نجسه و من فک می کنم که داره دروغ میگه!آخه شما بگین به چه چیزی باید شک کنم که بنارو بر پاکی بذارم!!اینم بگم که بعد از اون که اونجا رو با دستمال خشک کردیم بقیه سرامیکاروهم با همون دستمال تر کشیدیم و با پا در همون حالت خیسی رد شدیم و رو فرشا رفتیمالان به من بگین چه کار کنم بی اعتنایی برای وقتی بود که شک کردم الان شک هست اینجا؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

الهه ۱۲;789895 نوشت:
سلامآقای حامی من یه چیزی میگم شما جوابمو بدینمن که گفتم تو لباسشویی لباسی انداختیم که نجس به بول بود لباسا رو با هم شستیم و بعد روی رخت آویز پهن کردیم من الان اعتقاد دارم که رخت آویز نجس شده چن دفعه بعدش که لباس شستیم این دفعه دیگه لباسا نجس نبودن شستیم و آوردیم روی رخت آویز پهن کردیم بین اون لباسام دو سه تا دستمال گردگیری بود خب اگه که ما لباسا رو روی رخت آویز نجس پهن کرده باشیم خب لباسامونم دوباره نجس شده دیگهحالا روی زمین آب ریخت روی سرامیک آب زیاد طوری که جاری شد و ما با همون دستمال اونجا رو خشک کردیمآیا این مورد چیزی هست که آدم بتونه بگه من شک دارم پس پاکه؟؟ اصلا به چی باید شک کرد؟برعکس من فکر می کنم چیزی که نجس بوده شک داری پاک شده پس هنوز نجسه!!به مادرمم شرایطو توضیح دادم میگم حاضری قسم بخوری میگه نه برای اینکه من نمیدونم آخه چیو نمیدونه چیز شک داری این وسط نیست که!!اصلا به حرف من اهمیت نمیده میگه من نمیتونم بگم نجسه و من فک می کنم که داره دروغ میگه!آخه شما بگین به چه چیزی باید شک کنم که بنارو بر پاکی بذارم!!اینم بگم که بعد از اون که اونجا رو با دستمال خشک کردیم بقیه سرامیکاروهم با همون دستمال تر کشیدیم و با پا در همون حالت خیسی رد شدیم و رو فرشا رفتیمالان به من بگین چه کار کنم بی اعتنایی برای وقتی بود که شک کردم الان شک هست اینجا؟

سلام
هر چه مادرتون گفت به همان گوش كنيد
اهميت ندهيد فكر نكنيد
گفتم
اين سؤالات مسلسل وار تكرار مي شود
قيچي را برداريد از همين امشب بند اين سؤالات را بچينيد وگرنه سؤالات يكي بعد از ديگري مياد[/]

سلامآقای حامی ذره ای از ذهن مشغولیای من کم نشده نمیدونم باید چیکار کنم همه میگن هرکیو آقای حامی راهنمایی کرده درست شده وسواسش از بین رفته ولی نمیدونم چرا در من کاریاز نیستشما میگی خودم باید بتونم جواب سوالایی که تو ذهنمه رو پیدا کنم و بدم خودم باید پاسخگوی خودم باشم خب جوابایی که میاد به ذهن من جواباییه که به ضررمه یعنی جواب به قبول نبودن جواب به نجس بودنجواب خودمو نمیتونم جوری بدم که آرامش بگیرم بگم نه قبوله نه نجس نیست

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

الهه ۱۲;790153 نوشت:
سلامآقای حامی ذره ای از ذهن مشغولیای من کم نشده نمیدونم باید چیکار کنم همه میگن هرکیو آقای حامی راهنمایی کرده درست شده وسواسش از بین رفته ولی نمیدونم چرا در من کاریاز نیستشما میگی خودم باید بتونم جواب سوالایی که تو ذهنمه رو پیدا کنم و بدم خودم باید پاسخگوی خودم باشم خب جوابایی که میاد به ذهن من جواباییه که به ضررمه یعنی جواب به قبول نبودن جواب به نجس بودنجواب خودمو نمیتونم جوری بدم که آرامش بگیرم بگم نه قبوله نه نجس نیست

سلام
شب تون به خير
خب طبيعي است كمي بايد مقاومت كنيد به اين زودي نبايد منتظر معجزه باشيد
وقتي ما باشگاه مي رويم هر روز كه تمرين مي كنيم مؤثر است ولي اثرات باشگاه بعد از مدتي برنامه منظم مشخص مي شود.
شما
نبايد به جواب هاي خودتان اعتماد كنيد به جواب هايي اعتماد كنيد كه كارشناسان دين از طرف خود مي گويند
يعني بگوييد به من گفته اند بي اعتنا باشم به شك هايم
...
به تكنيك معشوق درماني رجوع كنيد
در تاپيك بي خيال درماني
[/]

حامی دادا یه سوال, ایا سیتالوپرام رو سوشافوبیا وocd تاثیر داره?

موضوع قفل شده است