وحي در زرتشت

تب‌های اولیه

279 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

در خصوص توسل به اهل بيت پيامبر مفصلاً پاسخ دادم. ما نميگوييم كه چاه جمكران شفا ميدهد. آرزوها را بر آورده ميكند. نميگوييم كه پول انداختن داخل ضريح امامان و امامزاده ها باعث ميشود كه ما از مرگ خلاصي پيدا كنيم. اصلاً پول را براي چه ميدهيم؟ پول ميدهيم كه ضريح و بارگاه برايشان درست كنند. كجاي اين شرك است؟ بله گفتم اگر ما از امامان و امامزاده بخواهيم كه گناهان ما را ببخشند ما ميشويم مشرك و حرف شما درست است و ما بايد توبه كنيم.
ضمناً تعريف شما از وحي از نظر ما كاملاً غلط است. خوش باشيد

خب در کجای این آیه نوشته دوازده امام (ع) چنین وسیله ای هستند؟

مهران گرامی درود

هر وسیله ای می تونه باشه

اما چه وسیله ای بهتر از امامان صالح
و معصوم؟:Gol:

مهران گرامی درود

هر وسیله ای می تونه باشه

اما چه وسیله ای بهتر از امامان صالح
و معصوم؟:gol:


محمد گرامی
درود
دیروز ماموریت اداری داشتم و به ارزوییه و روستاهای آن رفتم. ارزوییه قطب تولید گندم و هندوانه کرمان است.
ده ها تابلوی تبلیغاتی بود که نوشته بود: زکات وسیله تقربه به خداست.
این یعنی چه؟ چرا آنجا ننوشته بود که بهترین وسیله امامان هستند؟
راستی در آن مسیر هرچه تابلوی امامزاده بود، نام پیر داشت، سه تا پیر غیب، پیر مراد و پیر پرنده از نامهایی است که یادم مانده. این یعنی چه؟ در خود کرمان هم همه پیر را شاه و شاهزاده مینامند. این یعنی چه؟
از دیدگاه من ریشه باور شما به امامزاده ها، در پیرهای زرتشتیان ساسانی دارد که تا امروز ادامه دارد. همانگونه که برای نمونه آتشکده را مسجد سلیمان گفتند.

در خصوص توسل به اهل بيت پيامبر مفصلاً پاسخ دادم. ما نميگوييم كه چاه جمكران شفا ميدهد. آرزوها را بر آورده ميكند. نميگوييم كه پول انداختن داخل ضريح امامان و امامزاده ها باعث ميشود كه ما از مرگ خلاصي پيدا كنيم. اصلاً پول را براي چه ميدهيم؟ پول ميدهيم كه ضريح و بارگاه برايشان درست كنند. كجاي اين شرك است؟ بله گفتم اگر ما از امامان و امامزاده بخواهيم كه گناهان ما را ببخشند ما ميشويم مشرك و حرف شما درست است و ما بايد توبه كنيم.
ضمناً تعريف شما از وحي از نظر ما كاملاً غلط است. خوش باشيد

جمهوری گرامی
درود
آری درست است. بارها و بارها گفتید، ولی همواره چون چماقداری که میگوید تنها و تنها سخن من درست است. هیچگاه سندی قرآنی، دلیلی دانشی (علمی) یا حتی خردپسندانه ارایه نکردید.
در باره وحی هم شما چکاره اید که قبول داشته باشید یا نه، این خداوند است که میداند و انجام میدهد و هر کار که دلش خواست میکند. یکی بدینگونه، دیگری بدانگونه. یکی با این فرهنگ و دیگری با آن فرهنگ.
شما جز عناد چیزی دیگر ارایه نکرده اید. با عناد هم نمتوان راستی و حق را پیدا کرد.

دیروز ماموریت اداری داشتم و به ارزوییه و روستاهای آن رفتم. ارزوییه قطب تولید گندم و هندوانه کرمان است. ده ها تابلوی تبلیغاتی بود که نوشته بود: زکات وسیله تقربه به خداست.


مهران گرامی درود

دوست من هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد

وسایل زیاداند

نام پیر داشت، سه تا پیر غیب، پیر مراد و پیر پرنده از نامهایی است که یادم مانده. این یعنی چه؟ در خود کرمان هم همه پیر را شاه و شاهزاده مینامند. این یعنی چه؟

جواب را خودتان دادید
شاه و شاه زاده
امام و امام زاده

البته شایان ذکر است که ما امامان مان را 12 خلیفه گفته شده توسط پیامبر می دانیم(قبلا دوستان هم باید ذکر کرده باشند)

در مورد امام زاده ها منم تا حدودی با شما موافقم اما مخالفت نمی کنم
چرا؟
چون حقیقت امر را نمی دانم که چرا امام زاده ها این قدر زیاد اند
امام اگر شجره نامه هایشان را بخوانیم متوجه می شویم چرا
حتما توضیح داده
شده است:Gol::Gig:


مهران گرامی درود

دوست من هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد

وسایل زیاداند

جواب را خودتان دادید
شاه و شاه زاده
امام و امام زاده

البته شایان ذکر است که ما امامان مان را 12 خلیفه گفته شده توسط پیامبر می دانیم(قبلا دوستان هم باید ذکر کرده باشند)

در مورد امام زاده ها منم تا حدودی با شما موافقم اما مخالفت نمی کنم
چرا؟
چون حقیقت امر را نمی دانم که چرا امام زاده ها این قدر زیاد اند
امام اگر شجره نامه هایشان را بخوانیم متوجه می شویم چرا
حتما توضیح داده
شده است:gol::gig:


محمد گرامی
درود
سخن من در باره شمار و شناسنامه نیست. سخن من در باره چرایی است. مردمی که به پیر باور داشتند، برای از دست ندادن خودشان در برابر فرهنگ مهاجم، نام را عوض کردند و به جای پیرهای زرتشت، نامهای اسلامی بر آن نهادند.

این که میگویید هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد، این همان دکانداری دینی است که گفتم و استادی از دستم ناراحت شد و میخواهد مشت به دهانم بکوبد.
راست و حق راست و حق است. جا و مکان نمیشناسد.

سخن من در باره شمار و شناسنامه نیست. سخن من در باره چرایی است. مردمی که به پیر باور داشتند، برای از دست ندادن خودشان در برابر فرهنگ مهاجم، نام را عوض کردند و به جای پیرهای زرتشت، نامهای اسلامی بر آن نهادند.

سلام

شما چه سندی دارید که این حرف را می زنید

اگر کتاب یکی است پس فرهنگ هم یکی است

این یعنی تناقض گویی:Gol:

سلام

شما چه سندی دارید که این حرف را می زنید

اگر کتاب یکی است پس فرهنگ هم یکی است

این یعنی تناقض گویی:gol:


محمد گرامی
درود
این سخن شما نشان از آن دارد که برای اثبات خودتان حاضرید به روشی دست بزنید که بسیار نادرست است.
آقای محمد، فرهنگ مردمی است، کتاب خدایی.
سخن من در بنیاد نیز همین است که خداوند برای هر امتی با توجه به فرهنگ=زبان کتابش را به آن زبان و فرهنگ فرستاده است. درست مانند پیامی که برای هر کشور به زبان آن کشور تهیه و فرستاده میشود.
شما نیز در آسکدین دو زبان فارسی و انگلیسی دارید.
اگر چیزی آنگونه که شما میفرمایید اسلامی احمدی باشد، باید در قرآن هم نشانش باشد. یا دست کم عرب داشته و بگویید که به همراه اسلام این فرهنگ هم وارد شد.
اگر چنین نباشد، آنگاه میشود، فرهنگ ایرانی که از زرتشتیان ساسانی بجای مانده است.
به هر روی تا زمانی که مدیر این انجمن توبیخمان نکرده، بایستی بگویم که سخن این گروه از نامه نگاری در باره وحی در دین زرتشتیان است.

سلام

شما چه سندی دارید که این حرف را می زنید

اگر کتاب یکی است پس فرهنگ هم یکی است

این یعنی تناقض گویی:gol:


محمد گرامی
درود
ما در همه شهرهای زرتشتی نشین، نیایشگاه/زیارتگاه هایی داریم که آنها را پیر مینامیم.
در کرمان: شاه ورهرام ایزد، شاه مهر ایزد، شاه اشتاد ایزد، شاه وهمن امشاسپند، پیر سبز پوش، پیر غیب، پیر خواجه خضر.
در یزد:
پیر سبز، پیر بانو پارس، پیر نارکی، پیر هریشت، ستی پیر، ......

برای باور به توان حاجت برآورده کردن روان (روح) درگذشتگان نیک نیز به فروردین یشت مراجعه کنید.
یاد آوری: در فرهنگ زرتشتی- ایرانی روان اصل است و تن ابزاری برای روان. از این روی روان هر کس به شمار می آید نه تن او. هرگاه روان به آموزشهای فروهر=فروردین = فره ایزدی= راهنمای خدایی گوش کند، روان و فروهر یکی میشود. از این روی در نیایشها به روان فلان کس و به فروهر فلان راستکار درود فرستاده میشود.
در فروردین یشت، این فروهرها توانایی برآورده کردن حاجت را از سوی خداوند دریافت کرده اند. از این رو ایرانیان مسلمان چنین باورهایی را نگه داشته، نام برآورنده حاجت را از فروهر راستکار به امامزاده دگرگون کرده اند.

آقای محمد، فرهنگ مردمی است، کتاب خدایی.

درود

فرهنگی که از جانب خدا نباشد مردمی است

قبول دارم فرهنگ مردمی است
اما همان فرهنگ و روش وقتی مورد تایید خدا قرار گیرد می شود یکی با تفاوت های ظاهری اما در اصل یکی:Gol:

در فروردین یشت، این فروهرها توانایی برآورده کردن حاجت را از سوی خداوند دریافت کرده اند. از این رو ایرانیان مسلمان چنین باورهایی را نگه داشته، نام برآورنده حاجت را از فروهر راستکار به امامزاده دگرگون کرده اند.

منم به دلیلی شما ذکر کرده اید(برای احادیث )
این دلایل را نمی پذیرم

در ضمن مسلمانان شیعه هم پیامبر داشتند و هم امام :Gol:

درود

فرهنگی که از جانب خدا نباشد مردمی است

قبول دارم فرهنگ مردمی است
اما همان فرهنگ و روش وقتی مورد تایید خدا قرار گیرد می شود یکی با تفاوت های ظاهری اما در اصل یکی:gol:


محمد گرامی
درود
همچین از تایید خداوند سخن میگویید که انگار با خداوند پیوند دارید و از خواست او آگاهید.
شما هنوز سندی قرآنی برای ادعاهایتان ارایه نکرده اید. چگونه از تایید خداوند سخن میگویید؟ برای شما خداوند و تایید خداوند یعنی قرآن. پس اگر چیزی در قرآن نیست، یعنی مورد نظر خداوند نبوده است.

منم به دلیلی شما ذکر کرده اید(برای احادیث )
این دلایل را نمی پذیرم

در ضمن مسلمانان شیعه هم پیامبر داشتند و هم امام :gol:


محمد گرامی
درود
چه چیز را نمیپذیرید.
نمیپذیرید که فروردین یشت چه میگوید؟ یا نمیپذیرد که فروهر ها چنین توانی را دارند؟ یا نمیپذیرید که مردم ایران چنین باوری را داشته و با دگرگون کردن نام، آن را از فروهر به امامزاده پرستی دگرگون کرده اند؟
این که فروهرها چنین توانی را ندارند و تنها خداوند است که میتواند و نیازی به هیچ واسطه و حتی دعا هم ندارد، باور بدون شک خود من است.
برای دیگر موارد سند هست. تاریخ هست. و .... کتمان آن جز عناد نمیتواند ریشه ای دیگر داشته باشد.


هادی گرامی
درود
...شما با چه سندی چنین میگویید، شما چگونه از خواست خداوند آگاهید و چگونه دریافتید که خداوند از زرتشت چنین نخواسته است.
شما در وحی بودن قرآن خود قرآن را سند آوردید. خب گاتها هم خودش سند خودش. آیا شما گاتها را نه آنگونه که قرآن را بررسی کرده اید، بلکه نیمی از آن اندازه را، تا کنون بررسی کرده اید؟ چیزی که در آن با خرد، دانش امروزین و با قرآن هم خوانی نداشته باشد، یافته اید؟ در دست کم 4000 سال پیش کدام دانشمندی بوده که بتواند چنین دانشی را ارایه کند؟


با سلام و احترام
جناب مهران ارجمند
ضمن سپاس، سئوال ساده ای دارم ، آیا می توان همانند گاتاها آورد؟
گاتاها به مناسبت اوزان شعري داراي پنج بحر و از روي واژه‌اي كه با آن آغاز مي‌شود به پنج قسمت بخش گرديده:
اهنودگات: ‌كه به واژه اهونه ويتي Ahvna Vaiti ( سرور و مولا ) شروع مي‌شود.
اشتودگات: كه به واژه اوشته وئيتي Ushtavaiti ( سلامت – عافيت ) آغاز مي‌شود.
سپنتا مئينو: Spenta Mainyo ( خرد مقدس ).
وهوخشتر: Vohu Xshathra ( اقتدار نيك و كشور خوب ).
وثيشتوايشت:Vhishto Ishti ( بهترين خواسته و نيكوترين دارائي ).
نيچه فيلسوف و شاعر مشهور آلماني برترين اثر خود را به نام : ‌« زرتشت چنين گفت » نامگذاري كرد. و محققان معتقدند كه در كار شاعري حتي زبان و لحنش از سرودهاي گاتاها الهام گرفته‌است.(1)
اعتقاد ما این است که در طول مدت تحدی قرآن کسی همانند آن نیاورده است.در رد یک کلام دو گونه می توان برخورد کرد، یا یک برهان حلی بیاوریم و یا برهان نقضی ، شما در این باره مثال نقضی بیاورید تا مطلب اثبات شود.
1.طريقه نويسندگي و داستانسرائي تأليف آقاي جمال‌زاده صفحه 18.

با سلام و احترام
جناب مهران ارجمند
ضمن سپاس، سئوال ساده ای دارم ، آیا می توان همانند گاتاها آورد؟
گاتاها به مناسبت اوزان شعري داراي پنج بحر و از روي واژه‌اي كه با آن آغاز مي‌شود به پنج قسمت بخش گرديده:
اهنودگات: ‌كه به واژه اهونه ويتي ahvna vaiti ( سرور و مولا ) شروع مي‌شود.
اشتودگات: كه به واژه اوشته وئيتي ushtavaiti ( سلامت – عافيت ) آغاز مي‌شود.
سپنتا مئينو: Spenta mainyo ( خرد مقدس ).
وهوخشتر: Vohu xshathra ( اقتدار نيك و كشور خوب ).
وثيشتوايشت:vhishto ishti ( بهترين خواسته و نيكوترين دارائي ).
نيچه فيلسوف و شاعر مشهور آلماني برترين اثر خود را به نام : ‌« زرتشت چنين گفت » نامگذاري كرد. و محققان معتقدند كه در كار شاعري حتي زبان و لحنش از سرودهاي گاتاها الهام گرفته‌است.(1)
اعتقاد ما این است که در طول مدت تحدی قرآن کسی همانند آن نیاورده است.در رد یک کلام دو گونه می توان برخورد کرد، یا یک برهان حلی بیاوریم و یا برهان نقضی ، شما در این باره مثال نقضی بیاورید تا مطلب اثبات شود.
1.طريقه نويسندگي و داستانسرائي تأليف آقاي جمال‌زاده صفحه 18.

هادی گرامی
درود
راستش هرچه گشتم تا ببینم با روش شما چه نمونه ای میتوانم بیاورم، نتوانستم. چون هیچ آگاهی در باره زبان و فرهنگ و ادبیات اوستایی که گاتها با آنها سروده شده است، ندارم. نیمدانم برای چه چنین گفت نیچه را نام بردید؟ این نوشته که به هیچ روی قابل سنجش با گاتها نیست.
در باره خدایی بودن سخن گاتها، یک نکته در خود گاتها است، با اندیشه روشن بنگرید. اگر با اندیشه روشن نگریسته شود، با دانش امروزین بررسی شود، با خرد سنجیده شود و آنگاه ایرادی در آن بود، خب این میشود یک نقص. اگر چیزی با این سه ابزار نقص نداشته باشد، میشود سخن خدایی. چون انسان نمیتواند سخن بدون نقص بگوید. اگر فیثاغورث یک زمانی اعجوبه ریاضی زمان بود، امروزه به اندازه یک شاگرد دبیرستانی هم نمیداند. ولی سخن گاتها با روزآمدترین دانش امروزین، با خرد دانشمندان برای امروز هم قابل استفاده است.
راستی در برگردان فارسی چند نام از بخشهای گاتها نارسایی هایی است:
سپنتا همریشه با سپاه به معنای پیش رونده، پیشرفت کننده است. مقدس را به راستی نمیدانم که در ادبیات عرب به چه معنا و چه مفهومی است. با کاربردهای امروزین این واژه، مقدس برگردان نادرستی برای واژه سپنتا است.
همچنین خرد خود یک واژه اوستایی (خرثو-خرتو) است. از این رو برگردان یک واژه اوستایی به یک واژه اوستایی دیگر از بار معنایی آن میکاهد و به آن آسیب میرساند. مینو در فارسی امروزین منش، من است. واژه مینو در دستور زبان به معنای آن چیزی که به من منسوب است یا از جنس من است. میباشد. من در برابر تن، مینو در برابر گیتی، چیزی نا دیدنی با حواس پنجگانه است.
وهو از ریشه وه (وس در سانسکریت) به معنای دوستداشتنی و دوستدار است.
خشثر از ریشه خشی به معنای توانایی و سلطه است. این صفت یعنی ایاک نعبد و ایاک نستعین. این واژه در فارسی امروزین شهر و شهریار شده است. کشور دگرگونه کشت ور و کشمون بوده، به معنای کشتزار است.
وهو خشتر یعنی آن توانایی که بتوانیم از هر چیزی برای رسایی به سوی خداوند بهره ببریم. برای نمونه اگر حسادت بر ما شهریاری کند، بد است. اگر ما بر حسادت شهریار باشیم، رقابت نام داشته و سودمند است.

فروهر ها


مهران گرامی می شود در این مورد بیشتر توضیح دهید

فروهر ها؟

:Gol:

برای شما خداوند و تایید خداوند یعنی قرآن. پس اگر چیزی در قرآن نیست، یعنی مورد نظر خداوند نبوده است.

مهران گرامی

ما شیعه ها(حداقل من) قران سنت و احادیث را سند می دانیم(میدانم)

ما قران را تنها نمی دانیم(نمی دانم)
ما ثقلین را باهم داریم(دارم)
ما هم از قران هم از رسول و هم از صاحبان امر پیروی می کنیم و قران تنها سند ما(من) نیست:Gol:

مهران گرامی

ما شیعه ها(حداقل من) قران سنت و احادیث را سند می دانیم(میدانم)

ما قران را تنها نمی دانیم(نمی دانم)
ما ثقلین را باهم داریم(دارم)
ما هم از قران هم از رسول و هم از صاحبان امر پیروی می کنیم و قران تنها سند ما(من) نیست:gol:


محمد گرامی
درود
1- سند ثقلین میگوید که قرآن و اهل بیت پیامبر. خب این که اهل بیت کیست، از حدیث کسا، آن پنج نفر هستند. بقیه تا 12 امام را هم خودتان استنتاج کردید. گرچه اگر رای اکثریت را بپذیریم باید دیدگاه سنی ها در رد شما را بپذیریم، ولی من کاری با آن ندارم. پرسش و مشکل من چیز دیگری بود که هی آن را تکرار میکنم و شما آن را نادیده میگیرید.
از همان آغاز سخن گفتم که امامان به عنوان آموزگارانی که تنها و تنها قرآن را درست شناخته و تفسیر میکنند، میپذیرم. ولی شما چیزی فرای این را میگویید. با آن فرای این مخالفم.

2- فروهر {در زبان ساسانی: فروشی؛ در زبان هخامنشی: فرورتی و در زبان فارسی امروزین: فروردین} به معنای راهنما، ذره ای از ذات خداوند است که برای راهنمایی انسان به سوی خداوند به انسان بخشیده شده است. شاید بتوان آن را نفخه فیه من روحی دانست.
هر انسان یک روان دارد. واژه روان به معنای گزینشگر است. انسان از 5 نیروی خداداده برخوردار است. اهو= جان؛ بئوذ= توان درک محیط، دین= بینش=وجدان؛ فروهر= راهنما و روان= گزینشگر.
این روان پاسخگوی (مسوول) کردار (اعمال) هر کس است. اگر گوش به آموزشهای فروهر بکند، با آن یکی میگردد. وگرنه در یک فرآیند بهسازی پس از مرگ که بنا بر گفته موبدان (نه پیامبر) 30 سال زمینی به درازا میکشد، روان و فروهر یکی خواهند شد.
از این روی ما در نیایش بر روان فلان کس و بر فروهر فلان راستکار درود میفرستیم.

2- فروهر {در زبان ساسانی: فروشی؛ در زبان هخامنشی: فرورتی و در زبان فارسی امروزین: فروردین} به معنای راهنما، ذره ای از ذات خداوند است که برای راهنمایی انسان به سوی خداوند به انسان بخشیده شده است. شاید بتوان آن را نفخه فیه من روحی دانست. هر انسان یک روان دارد. واژه روان به معنای گزینشگر است. انسان از 5 نیروی خداداده برخوردار است. اهو= جان؛ بئوذ= توان درک محیط، دین= بینش=وجدان؛ فروهر= راهنما و روان= گزینشگر. این روان پاسخگوی (مسوول) کردار (اعمال) هر کس است. اگر گوش به آموزشهای فروهر بکند، با آن یکی میگردد. وگرنه در یک فرآیند بهسازی پس از مرگ که بنا بر گفته موبدان (نه پیامبر) 30 سال زمینی به درازا میکشد، روان و فروهر یکی خواهند شد. از این روی ما در نیایش بر روان فلان کس و بر فروهر فلان راستکار درود میفرستیم.

مهران گرامی درود

ایا در گات ها تعداد فروهر ها ذکر شده است؟
ایا اشوزرتشت خدارا به فروهر ها سوگند داده است؟:Gol:

مهران گرامی درود

ایا در گات ها تعداد فروهر ها ذکر شده است؟
ایا اشوزرتشت خدارا به فروهر ها سوگند داده است؟:gol:


محمد گرامی
درود
در گاتها راهنمای خدایی هست. ولی نام فروهر نیست. همچنین نه در گاتها و نه در اوستا خدا را سوگند دادن نیست.
در فرهنگ ایرانی زرتشتی، سوگند خوردن کاری بد به شمار می آید. در پند نامه ها هست که نه به راست و نه به دروغ سوگند مخورید.

در گاتها راهنمای خدایی هست.

مهران گرامی درود

می شود مطالبی را که این موضوع را می گوید را بیان کنید:Gol:

مهران گرامی درود

می شود مطالبی را که این موضوع را می گوید را بیان کنید:gol:


محمد گرامی برای کوتاهی سخن تنها یک نمونه می آورم.
هات 31 بند 3-
برگردان فارسی از علی اکبر جعفری
آن خشنودی را که تو در پرتو فروغ مینوی خود و از راه راستی و درستی به این دو گروه (راستکار و دروغکار) خواهی داد، آن آیینی که برای فرزانگان است. آن را ای خدای دانا برای آگاهی و روشنایی ما، از زبان خود به ما بگو تا ما همه را برای برگزیدن راه آماده سازیم.

بند 5-
ای خدای دانا بگو و راه بنما تا در پرتو آیین راستی راه بهتری را برگزینیم...
بند 21-
خدای دانا، از خداوند خویش به کسی رسایی، جاودانی، نیک راستی، بهره شهریاری و یاری منش نیک ارزانی میدارد که در اندیشه و کردار دوستش باشند.

هات 45 بند 3-
اینک سخن میدارم از والاترین جنبه زندگی که آن را خدای دانای همه آگاه به من گفت.
برای کسانی از شما که این پیام اندیشه برانگیز را آن چنان که من دریافته ام و می گویم، بکار نبرند، پایان زندگی افسوسناک خواهد بود.

ای خدای دانا بگو و راه بنما تا در پرتو آیین راستی راه بهتری را برگزینیم...


مهران گرامی من درست متوحه نشدم

مگه چند راه وجود دارد؟

ان راهنمای خدایی را جایی بهتر مشخص نکرده؟

:Gig::Gol:


مهران گرامی من درست متوحه نشدم

مگه چند راه وجود دارد؟

ان راهنمای خدایی را جایی بهتر مشخص نکرده؟:gig::gol:


محمد گرامی
درود
پیش روی هر انسانی بیشمار راه است. از اینها تنها یک راه به سوی خداست و دیگر راهها به سوی نا خدا. از آنجا که این یگانه راه برای هر کسی تفاوت دارد، اینست که هر کس باید خود بجوید و آن یگانه راه را بیابد. شما یک ریسمان را بنگرید، این ریسمان از رشته های گوناگون و پراکنده ساخته شده، که با تابیده شدن به گرد هم یک ریسمان را میسازند. هر کس یکی از آن رشته ها را دردست بگیرد و برای رسایی بکوشد، کم کم به آن ریسمان و با آن ریسمان به خداوند خواهد رسید.
در فرهنگ گاتها دو چیز نشانه راهنمایی خداوند است. یکی با واژه آتش و سوختن که هر دو به معنای روشنایی نه آتش چوب، است، گفته شده است. این همان است که فره ایزدی، فروغ ایزدی و مانند آن نیز گفته شده است.
دیگری منش نیک (وهومنه=بهمن)، دانش نیک (هودا) است. این دو نیز با نیایش از خداوند خواسته شده است. همچنین خداوند راه درست زندگی کردن را با این دو به پیامبر و هر کس که این دو ابزار را داشته باشد، آموزش میدهد. در بیش از 180 بند از گاتها واژه بهمن و یا منش نیک دیده میشود. این را استاد رضا شریک خداوند و نماد شرک زرتشتیان دانسته اند.

نمونه:
هات 28-بند2:
ای دانای هستی بخش، با منش نیک به تو نزدیک میشوم، بگذار به من بخشیده شود در هر دو هستی گیتی و مینو، پاداشی که به دینداران خرسندی و آسایش میبخشد.

هات 51 بند 3:
کسانی که با کارهایشان به تو پیوسته اند، برای گوش دادن گرد هم آیند. زیرا ای خای دانا تو از راه راستی و با گفته های منش نیک، خداون سخن هستی و از آغاز آموزگار اینها هستی.

هات 51 بند 16-
کی گشتاسب از نیروی انجمن مغان و سرودهای منش نیک به دانش درونی رسید. دانشی که خدای دانای آفریدگار از راه راستی مقرر داشته تا ما را به خرسندی {سعادت} راهنمایی کند.

هات 51 بند20-
اینک شما همه با ما برای رساندن سود هماهنگ هستید. میدانید که آیین راستی و پیام منش نیک آرامش را می افزایند. همه مزدا را نماز میگزاریم و از او یاری میخواهیم.

هات 51 بند21-
کسی که آرامش درونی دارد، با دانش و گفتار و کردار و دین {بینش، وجدان} خود راستی را می افزاید. خدای دانا به چنین کسی با منش نیک شهریاری {توانایی=تسلط بر نفس و هر چیز دیگر} ارزانی میدارد. من نیز برای او خواستار پاداش نیک هست.

هات 30 بند 1-
اینک برای کسانی که خواستار شنیدن هستند، از آن دو راه اندیشیدن سخن میرانم. آن دو راه که برای دانایان دو نکته ارزشمند است. به نیایش خداوند پرداخته از نیک منشی و نیک اندیشی ستایش خواهم کرد. و از آیین راستی و درستی خواهم گفت تا شما در روشنایی بوده به خرسندی برسید.

هات 30 بند 2-
پس بهترین گفته را با گوش بشنوید و با اندیشه روشن {سوچا مننگها به معنای اندیشه سوزان است. سوچا در فارسی امروزین سوختن است. این همان سوی چراغ یا سوی چشم است.} بنگرید. سپس هر مرد و زن از شما از این دو راه یکی را برای خویش برگزینید. این آیین را پیش از آنکه روز بزرگ فرا رسد، دریابید و نیک بفهمید.

هات30 بند 11-
ای مردم اگر شما این دو اصل آرامش و ناآرامی را دریابید که خدای دانا مقرر کرده و آن اینست که زیان دیرپای از برای دروغکار است و فروغ (سوچا) بی پایان از برای راستکار، هر آینه به خرسندی و شادکامی خواهید رسید.

هات 31 بند 3-
آن خشنودی را که تو در پرتو فروغ مینوی خود {مئینیو آثرا= آتش مینوی= آتشی که در اندیشه روشن است، نه آتش چوب} و از راه راستی و درستی به این دو گروه راستکاران و دروغکاران خواهی داد، آن آیینی که برای دانایان نیک {= هودا= فرزانگان در برابر دانای بد=دوژدا=دزد}، آن را ای خدای دانا برای آگاهی ما با زبان خود بگو تا ما همه را برای برگزیدن راه آماده سازیم.

هات 31 بند 17-
......... ای خدای دانا تو برای ما با منش نیک راه بنما.

هات31 بند 19-
ای خدای دانا، کسی که به آوای راستی گوش میدهد، و می اندیشد، دانشمندی است که چاره زندگانی را میداند. او در گفتار راستین خود سخنوری تواناست. او از فروغ فروزان تو ای مزدا به هر دو گروه راستکار و دروغکار نیکویی خواهد داد.

س بهترین گفته را با گوش بشنوید و با اندیشه روشن {سوچا مننگها به معنای اندیشه سوزان است. سوچا در فارسی امروزین سوختن است. این همان سوی چراغ یا سوی چشم است.} بنگرید. سپس هر مرد و زن از شما از این دو راه یکی را برای خویش برگزینید. این آیین را پیش از آنکه روز بزرگ فرا رسد، دریابید و نیک بفهمید.

مهران گرامی درود

دقت کنید خود گات ها هم دارد می گوید راه را انتخاب کنید

خوب این بهرین را چیست؟

ایاین به معنای ان نیست که راه پایان نیافته است؟

ببینید مدام داره می گوید که برگزیدن راه این راه چیست؟

آن خشنودی را که تو در پرتو فروغ مینوی خود {مئینیو آثرا= آتش مینوی= آتشی که در اندیشه روشن است، نه آتش چوب} و از راه راستی و درستی به این دو گروه راستکاران و دروغکاران خواهی داد، آن آیینی که برای دانایان نیک {= هودا= فرزانگان در برابر دانای بد=دوژدا=دزد}، آن را ای خدای دانا برای آگاهی ما با زبان خود بگو تا ما همه را برای برگزیدن راه آماده سازیم.

این چیزی که اشو زرتشت(ع) از خدا می خواهند چیست؟

[quote=mkk1369;104972]

مهران گرامی درود

دقت کنید خود گات ها هم دارد می گوید راه را انتخاب کنید

خوب این بهرین را چیست؟

ایاین به معنای ان نیست که راه پایان نیافته است؟

ببینید مدام داره می گوید که برگزیدن راه این راه چیست؟

این چیزی که اشو زرتشت(ع) از خدا می خواهند چیست؟[/quote]
محمد گرامی
درود
بهترین راهی که هر کس را در رسایی به سوی خدا راهنمایی میکند.
به هر روی آن راهی که شما میگویید نیسیت. راه شما یکسرش طالبان و وهابیون است. یک سرش هم مردمی که در کوچه و بازار میبینم. پس از بیش از 30 سال حکومت دینی، یک آپاراتی بی سواد میگوید، تایر چینی بهتر از تایر ایرانی است. یا یک بنگاهی میگوید، پرایدی که کارگران نامسلمان کره ای ساختند، از همان پراید کارگران مسلمان مونتاژ کرده اند بهتره.
با این همه ادعای دینداری، دست توسل به دامن روسهای کمونیست از خدا بی خبر میبرید، تا برایتان باران ببارد. چرا در این درگاه های ملکوتی و ربانی و قدسی و ... که حاجت میدهند، از خداوند نخواستید که باران بباراند؟

به هر روی آن راهی که شما میگویید نیسیت. راه شما یکسرش طالبان و وهابیون است.

مهران گرامی یک توصیه برادرانه

خود را موبدیار معرفی نکن و نامت را عوض کن

چون خود حتی سخن پیابمرت را گوش نمی دهی

گوش نمی دهی که می گوید بهترین را برگزین

تو فراموش کردی که بین 72 مذهب تنها یکی از ان بهترین است

انی که 12 امام دارد که مخذن علم اند و اموزگار قران
ان مذهبی که امامی دارد که در مقابل ظلم ایستاد
و امامان دیگر که اگر از فضائلشان بگویم کل سایت پر خواهد شد

فراموش کردی که اسلام شیعه است نه طالبان نه وهابی
ایا رفتار طالبانی از امامان ما دیدی؟

ایا ادعای حکومتی که تلاش می کند در راه اسلام باشد کم است؟

تو کی جواب این تهمت هایت را خواهی داد؟

تو می دانی که چند بار جواب سوالاتت داده شد؟

چرا در این درگاه های ملکوتی و ربانی و قدسی و ... که حاجت میدهند، از خداوند نخواستید که باران بباراند؟

پایا نگفتم که معجزه از خدا است ؟ نه از انبیا؟

ایا نگفتم که برای کسب روزی و علم و.. باید تلاش کرد؟

و هزاران جواب دیگر .....

:Gol:


مهران گرامی یک توصیه برادرانه

خود را موبدیار معرفی نکن و نامت را عوض کن

چون خود حتی سخن پیابمرت را گوش نمی دهی

گوش نمی دهی که می گوید بهترین را برگزین

تو فراموش کردی که بین 72 مذهب تنها یکی از ان بهترین است

انی که 12 امام دارد که مخذن علم اند و اموزگار قران
ان مذهبی که امامی دارد که در مقابل ظلم ایستاد
و امامان دیگر که اگر از فضائلشان بگویم کل سایت پر خواهد شد

فراموش کردی که اسلام شیعه است نه طالبان نه وهابی
ایا رفتار طالبانی از امامان ما دیدی؟

ایا ادعای حکومتی که تلاش می کند در راه اسلام باشد کم است؟

تو کی جواب این تهمت هایت را خواهی داد؟

تو می دانی که چند بار جواب سوالاتت داده شد؟

پایا نگفتم که معجزه از خدا است ؟ نه از انبیا؟

ایا نگفتم که برای کسب روزی و علم و.. باید تلاش کرد؟

و هزاران جواب دیگر .....

:gol:


محمد گرامی
درود
تو هنوز سندی ارایه نکرده ای که بهترین هستی. آن چیزی هم که تا کنون نوشته ای جز ادعا و تفسیر به رای نبوده است. همان تفسیر به رای هم بهتر از آن چیزی که دارم نیست.
اگر همه چیز به اذن الله است، چرا باید به مادون الله روی کرد؟

هنوز هم مساله حق تقدم هست که نادیده گرفته ای. این حق تقدم را حتی محمد (ص) هم قبول دارد. به هر روی اشو زرتشت در مقدس شمردن تلاش برای پیشرفت و خرسندی دیگران (نه تنها خود) و مقدس شمردن دانش و آنچه که ادعایش را دارید ولی در عمل چیز دیگری هستید، ایاک نعبد و ایاک نستعین، و ..... بر شما حق تقدم دارد.


مهران گرامی یک توصیه برادرانه

خود را موبدیار معرفی نکن و نامت را عوض کن

چون خود حتی سخن پیابمرت را گوش نمی دهی

گوش نمی دهی که می گوید بهترین را برگزین

تو فراموش کردی که بین 72 مذهب تنها یکی از ان بهترین است

انی که 12 امام دارد که مخذن علم اند و اموزگار قران
ان مذهبی که امامی دارد که در مقابل ظلم ایستاد
و امامان دیگر که اگر از فضائلشان بگویم کل سایت پر خواهد شد

فراموش کردی که اسلام شیعه است نه طالبان نه وهابی
ایا رفتار طالبانی از امامان ما دیدی؟

ایا ادعای حکومتی که تلاش می کند در راه اسلام باشد کم است؟

تو کی جواب این تهمت هایت را خواهی داد؟

تو می دانی که چند بار جواب سوالاتت داده شد؟

پایا نگفتم که معجزه از خدا است ؟ نه از انبیا؟

ایا نگفتم که برای کسب روزی و علم و.. باید تلاش کرد؟

و هزاران جواب دیگر .....

:gol:


محمد گرامی
درود
شما از یاد برده اید که این 72 ملت، همه شان فرقه های گوناگون اسلامی هستند، نه دینهای گوناگون.
به یاد داشته باشید که شهید بهشتی گفت: در اروپا اسلام را دید، ولی مسلمان ندید. در ایران مسلمان دید، اسلام ندید.

اگر همه چیز به اذن الله است، چرا باید به مادون الله روی کرد؟

مهران گرامی درود

جواب واضح است

ما کجا در زندگی مان بدون کمک از دیگران زندگی کردیم؟

ما برای راه رفتن دست پدر مادرمان را گرفتیم و راه رفتن را به اذن الله یاد گرفتیم
ما به دنبال قلم رفتیم و به اذ الله علم یاد گرفتیم
و شما شده بروید پیش دکنر و درمان بخواهید؟
چرا رفتید مگر خدا از رگ گردن نزدیکتر نیست؟
از خودش می خواستید

نه دوست من ایت معنای برای ان است که بدا نیم هرجا که هستیم و هرکجا که باشیم و به هر وسیله ای که داریم خدایمان را یاد کنیم
هروقت که می نویسیم بدانیم که این خدا است که به ما یاد می دهد به وسیله ی قلم

این خدا است که با پیامبرش خود را نشانمان داد
و...

ایا این کار ها شرک است؟
ایا اینکار ها بده؟

یا نه همه به اذن خدا است

هیچ برگی جز به اذن خدا روی زمین نمی افتد:Gol:

شما از یاد برده اید که این 72 ملت، همه شان فرقه های گوناگون اسلامی هستند

مهران گرامی درود

این تعداد نشانه های اخر الزمان است (البته اگر درست یادم باشد)

از این تعداد فقط 1 مذهب راه درست را نشان می دهد:Gol:

مهران گرامی درود

این تعداد نشانه های اخر الزمان است (البته اگر درست یادم باشد)

از این تعداد فقط 1 مذهب راه درست را نشان می دهد:gol:


محمد گرامی
درود
راستش من هم درست نمیدانم. استاد ادبیاتمان در تفسیر شعر حافظ: جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه *** چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند.
این را گفته که 72 ملت، نماد هفتاد و دو فرقه اسلامی در زمان حافظ است.
راستی رمز این 72، چیست؟ در روایت ما اشو زرتشت با 72 تن از یارانش از ری به بلخ کوچ کرد. یسنا 72 هات دارد. کمربند کشتی ما هم 72 رشته نخ پشمین (صوف) است.

[quote=mkk1369;105347]

مهران گرامی درود

جواب واضح است

ما کجا در زندگی مان بدون کمک از دیگران زندگی کردیم؟

ما برای راه رفتن دست پدر مادرمان را گرفتیم و راه رفتن را به اذن الله یاد گرفتیم
ما به دنبال قلم رفتیم و به اذ الله علم یاد گرفتیم
و شما شده بروید پیش دکنر و درمان بخواهید؟
چرا رفتید مگر خدا از رگ گردن نزدیکتر نیست؟
از خودش می خواستید

نه دوست من ایت معنای برای ان است که بدا نیم هرجا که هستیم و هرکجا که باشیم و به هر وسیله ای که داریم خدایمان را یاد کنیم
هروقت که می نویسیم بدانیم که این خدا است که به ما یاد می دهد به وسیله ی قلم

این خدا است که با پیامبرش خود را نشانمان داد
و...

ایا این کار ها شرک است؟
ایا اینکار ها بده؟

یا نه همه به اذن خدا است

هیچ برگی جز به اذن خدا روی زمین نمی افتد:gol:
[/quote]
محمد گرامی درود
شما یک نکته را نادیده گرفته اید. اینهایی که شما یاد کردید، وسیله هستند. هر کدام برای کاری تخصص آن کار را دارند. برای نمونه اگر کسی برای درمان درد استخوان پیش دندانپزشک برود، همه سرزنشش میکنند که مگه کسی برای درد استخوان پیش دندانپزشک میرود؟
خب تخصص امامان چیست؟ سند این تخصص کجاست؟
چرا به خود خدا مراجعه نکنیم؟
به کدام سند، این امامان با این توانایی ها اسیر گور خودشان هستند و برای حاجت خواهی باید به سر گور ایشان رفت؟
چرا همه این توانایی ها به امامزادگان سرایت داده شده است؟ با کدام سند؟

خب تخصص امامان چیست؟ سند این تخصص کجاست؟

مهران گرامی درود

خب تخصص امامان چیست؟ سند این تخصص کجاست؟

امامان ما پیامبر بدون رسالت اند و سند قبلا ارائه شد

چرا به خود خدا مراجعه نکنیم؟


یه سوال چرا خود خدا پیامبر فرستاد؟

مگر خودش توانایی نداشت ؟


این امامان با این توانایی ها اسیر گور خودشان هستند

به همان سندی که ما اسیر این دنیا اییم

برای حاجت خواهی باید به سر گور ایشان رفت؟

انجا مرد شان و مکان مقدس است و جایی که مقدس باشد
نیازی نیست به گورشان برویم همه جا می شود خواست
(رضا زاده و...)
اما در انجا هم به عهدمان وفا کردیم و هم احساس نزدیکی بیشتری با ان بزرگواران می کنیم

چرا همه این توانایی ها به امامزادگان سرایت داده شده است؟ با کدام سند؟

روان پاک
و گفته امامان و...
:Gol:

مهران گرامی درود



امامان ما پیامبر بدون رسالت اند و سند قبلا ارائه شد



یه سوال چرا خود خدا پیامبر فرستاد؟

مگر خودش توانایی نداشت ؟


به همان سندی که ما اسیر این دنیا اییم



انجا مرد شان و مکان مقدس است و جایی که مقدس باشد
نیازی نیست به گورشان برویم همه جا می شود خواست
(رضا زاده و...)
اما در انجا هم به عهدمان وفا کردیم و هم احساس نزدیکی بیشتری با ان بزرگواران می کنیم



روان پاک
و گفته امامان و...:gol:

محمد گرامی
درود
سندهایی که میفرمایید پیشتر (قبلا) ارایه کردید، همگی بازی با واژه ها و تفسیر به رای بود.

سندهایی که میفرمایید پیشتر (قبلا) ارایه کردید، همگی بازی با واژه ها و تفسیر به رای بود.


مهران گرامی درود

ثابت کنید که بازی با واژه ها است

اگر ثابت نکنید داوری تهمتتان به همان خدایی است که به پیامبرش رسول الله فرمان داد که نامه به ایران بفرست
و بگو که به راه حق بر گردید
:Sham:


محمد گرامی درود
شما یک نکته را نادیده گرفته اید. اینهایی که شما یاد کردید، وسیله هستند. هر کدام برای کاری تخصص آن کار را دارند. برای نمونه اگر کسی برای درمان درد استخوان پیش دندانپزشک برود، همه سرزنشش میکنند که مگه کسی برای درد استخوان پیش دندانپزشک میرود؟
خب تخصص امامان چیست؟ سند این تخصص کجاست؟
چرا به خود خدا مراجعه نکنیم؟
به کدام سند، این امامان با این توانایی ها اسیر گور خودشان هستند و برای حاجت خواهی باید به سر گور ایشان رفت؟
چرا همه این توانایی ها به امامزادگان سرایت داده شده است؟ با کدام سند؟

با سلام و احترام جناب مهران
امامت منصبى است خدايى، كه از ناحيه پروردگار عالم تعيين شده، و عهدى است از طرف او. چنانچه در سوره بقره آيه 124 درباره حضرت ابراهيم(ع) مى فرمايد «انى جاعلك للناس اماماً قال و من ذريتى قال لاينال عهدى الظالمين» يعنى خداوند به ابراهيم(ع) فرمود: من تو را امام و پيشواى مردم قرار دادم، ابراهيم عرض كرد از نژاد من (نيز امامانى قرار بده) خداوند فرمود: عهد و پيمان من به ستمكاران نمى رسد. (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند شايسته اين مقامند) پس همانطور كه پيامبرى منصب خدايى است و از طرف خدا تعيين مى شود، به طور مسلم امامت نيز چنين است. و همانطور كه پيامبرى انتخابى نيست، امامت هم كه جانشينى پيامبر است، نمى تواند انتخابى باشد. یعنی امام توسط خدای متعال انتخاب می شود و عالم به شرایط هدایت مردم است، اتفاقا تخصصش دقیقا همین هدایت انسان هاست .

امامت ولايتى است از سنخ ولايت خدا و پيامبر. چنانچه خداوند متعال مى فرمايد: انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكوة و هم راكعون
از كتب شیعه و اهل سنت نقل است که اين آيه شريفه در حق «على(ع)» نازل شده است. و مراد از كسى كه بر خدا و پيامبر در اين آيه عطف شده و ولايت منحصر به خدا و پيامبر و او قرار داده شده است على(ع) است.اين نوع ولايت، ولايت ويژه اى است و از سنخ ولايت بعضى از مومنين بر بعضى ديگر، نيست. كه قرآن مى گويد: «المومنون و المومنات بعضهم اولياء بعض[/color]. (يعنى: مردان و زنان باايمان ولى يكديگرند) زيرا در اينصورت مخصوص كسانى كه در حال ركوع زكات مى دهند نمى شد.
امام؛ هادى و راهنماى امت بعد از رسول اكرم(ص) مى باشد. آيه شريفه مى گويد: «انما انت منذر و لكل قوم هاد». يعنى همانا تو اى پيامبر بيم دهنده هستى و براى هر قوم هدايت كننده اى است.
در تفاسير اهل سنت، از ابن عباس به طور مسند نقل شده كه فرمود: وقتى اين آيه شريفه نازل شد، پيامبر اسلام دستش را بر سينه خود گذاشت و فرمود: منذر و بيم دهنده منم. و به على(ع) اشاره كرده فرمود: اى على، هادى امت تو هستى و بعد از من مردم به واسطه تو هدايت مى شوند. اين حديث، در تفسير فخر رازى ج 19 ص 14 و تفسير ابن كثير ج 2 ص 500 و تفسير طبرى ج 13 ص 63 و تفسير نيشابورى ج 13 ص 73 و تفسير شوكانى ج 3 ص 66 و تفسير آلوسى ج 13 ص 97، آمده. و همچنين در ساير كتب تفسير و حديث اهل سنت ثبت است.

[quote=هادي;105587]امامت ولايتى است از سنخ ولايت خدا و پيامبر. چنانچه خداوند متعال مى فرمايد: انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكوة و هم راكعون
از كتب شیعه و اهل سنت نقل است که اين آيه شريفه در حق «على(ع)» نازل شده است. و مراد از كسى كه بر خدا و پيامبر در اين آيه عطف شده و ولايت منحصر به خدا و پيامبر و او قرار داده شده است على(ع) است.اين نوع ولايت، ولايت ويژه اى است و از سنخ ولايت بعضى از مومنين بر بعضى ديگر، نيست. كه قرآن مى گويد: «المومنون و المومنات بعضهم اولياء بعض[/color]. (يعنى: مردان و زنان باايمان ولى يكديگرند) زيرا در اينصورت مخصوص كسانى كه در حال ركوع زكات مى دهند نمى شد.
امام؛ هادى و راهنماى امت بعد از رسول اكرم(ص) مى باشد. آيه شريفه مى گويد: «انما انت منذر و لكل قوم هاد». يعنى همانا تو اى پيامبر بيم دهنده هستى و براى هر قوم هدايت كننده اى است.
در تفاسير اهل سنت، از ابن عباس به طور مسند نقل شده كه فرمود: وقتى اين آيه شريفه نازل شد، پيامبر اسلام دستش را بر سينه خود گذاشت و فرمود: منذر و بيم دهنده منم. و به على(ع) اشاره كرده فرمود: اى على، هادى امت تو هستى و بعد از من مردم به واسطه تو هدايت مى شوند. اين حديث، در تفسير فخر رازى ج 19 ص 14 و تفسير ابن كثير ج 2 ص 500 و تفسير طبرى ج 13 ص 63 و تفسير نيشابورى ج 13 ص 73 و تفسير شوكانى ج 3 ص 66 و تفسير آلوسى ج 13 ص 97، آمده. و همچنين در ساير كتب تفسير و حديث اهل سنت ثبت است.
[/quote]
هادی گرامی
درود
در این نامه و نامه پیشین، نشان دادید که امام چیست، چه جایگاهی دارد و .... آن چیز که از نامه های شما آموختم اینست که امام کسی است که خداوند را به انسانهای دیگر مشناساند.
در این نوشته های شما سندی برای حاجت روایی، درمان بخشی و کروبی و ملکوتی و قدسی و گوشه ای از آسمان بودن و جایگاه آمد و شد فرشتگان گور امامان و امامزادگان نبود.
در این نوشته های شما سندی نبود که نشان دهد این 12 نفر (ع) که شما میفرمایید امام هستند.
ببینید سند شما قرآن است. حدیث و روایت و ... در قرآن سند دانسته نشده اند. قرآن میفرماید، هنگام اختلاف به خدا و رسولش مراجعه کنید. شما هنوز سندی از خدا و رسولش ارایه نداده اید که این دوازده نفر و فرزندانشان و فرزند فرزندانشان توانایی این یا آن کار را دارند و .....
شما هنوز سندی از قرآن ارایه نکردید که سه میلیارد تومان هزینه دو لنگه در برای گور یکی از امامان بکنید. و ......

مهران گرامی درود

ثابت کنید که بازی با واژه ها است

اگر ثابت نکنید داوری تهمتتان به همان خدایی است که به پیامبرش رسول الله فرمان داد که نامه به ایران بفرست
و بگو که به راه حق بر گردید:sham:


محمد گرامی
درود
تطهیر به معنای پاک بودن است. برای نمونه با آب طهارت میکنند.
شما در آیه تطهیر که روی سخن با زنان پیامبر است، این تطهیر را به معنای معصومیت و آگهی از غیب و حاجت روایی و ..... 12 امام و بیشمار امامزادگان میگیرید.
در آیه اطاعت، ولی امر را 12 امام میگیرید. در حالی که شادروان خمینی و آقای خامنه ای را هم ولی امر میدانید.
حدیث ثقلین و کسا، 5 نفر را در بر میگیرد، شما به دوازده امام و بیشمار امامزادگان سرایت میدهید، تازه آن را نشانه آن حاجت روایی و درمان بخشی و پیامبر بدون کتاب و .... هم میدانید.
اینها بازی با واژه ها نیست؟

تطهیر به معنای پاک بودن است. برای نمونه با آب طهارت میکنند. شما در آیه تطهیر که روی سخن با زنان پیامبر است، این تطهیر را به معنای معصومیت و آگهی از غیب و حاجت روایی و ..... 12 امام و بیشمار امامزادگان میگیرید. در آیه اطاعت، ولی امر را 12 امام میگیرید. در حالی که شادروان خمینی و آقای خامنه ای را هم ولی امر میدانید. حدیث ثقلین و کسا، 5 نفر را در بر میگیرد، شما به دوازده امام و بیشمار امامزادگان سرایت میدهید، تازه آن را نشانه آن حاجت روایی و درمان بخشی و پیامبر بدون کتاب و .... هم میدانید. اینها بازی با واژه ها نیست؟

مهران گرامی درود

شما اگر به دنبال حق بودید حتما مستنداتی که ارائه شد را مطالعه می کردید

نه اینکه بعد از کلی مکاتبه باز به سر حرف خود برگردید

من وظیفه هدایت شما را برعهده ندارم هدایت فقط به عهده ی خدا است

و من فقط به شما تذکر می دهم

و شما را از روزی که روز حسرت است می ترسانم

و داوری تهمتان را به خدایی می سپارم که به رسولش فرمان داد که به ایران و روم و... نامه بفرست و انان را به راه حق

دعوت کن

مهران گرامی درود

شما اگر به دنبال حق بودید حتما مستنداتی که ارائه شد را مطالعه می کردید

نه اینکه بعد از کلی مکاتبه باز به سر حرف خود برگردید

من وظیفه هدایت شما را برعهده ندارم هدایت فقط به عهده ی خدا است

و من فقط به شما تذکر می دهم

و شما را از روزی که روز حسرت است می ترسانم

و داوری تهمتان را به خدایی می سپارم که به رسولش فرمان داد که به ایران و روم و... نامه بفرست و انان را به راه حق

دعوت کن


محمد گرامی
درود
آنچنان غرق عجب و خود بزرگ پنداری هستید که نمیتوانید درست بیندیشید. باشد، وعده ما دادگاه داوری خداوند بر سر پل چینوت.

مهران گرامی درود

خوشحال می شوم بدانم شما در دادگاه عدل خداوند چه اسنادی را قرار می دهید

می شود پیش از ملاقات در انجا بدانم؟

اگر حق باشد خواهم پذیرفت

سند می خواهم

:Gol::Sham:

خدا را شاهد بگیر و بگو چند ساعت و چند دقیقه وقت گذاشتید و در مورد اسناد من فکر کردید؟
ایا انقدر فکر کردید که ضعف ناشی از نوشتار را رفع کند؟
:Sham:

مهران گرامی درود

خوشحال می شوم بدانم شما در دادگاه عدل خداوند چه اسنادی را قرار می دهید

می شود پیش از ملاقات در انجا بدانم؟

اگر حق باشد خواهم پذیرفت

سند می خواهم

:gol::sham:

خدا را شاهد بگیر و بگو چند ساعت و چند دقیقه وقت گذاشتید و در مورد اسناد من فکر کردید؟
ایا انقدر فکر کردید که ضعف ناشی از نوشتار را رفع کند؟:sham:

محمد گرامی
درود
خداوند برای نمونه در سوره بقره آیه 62، شرط شما را نگذاشته است. شرط مرا گذاشته است. مرا همین سند بس است.


:gol::sham:

خدا را شاهد بگیر و بگو چند ساعت و چند دقیقه وقت گذاشتید و در مورد اسناد من فکر کردید؟
ایا انقدر فکر کردید که ضعف ناشی از نوشتار را رفع کند؟:sham:


محمد گرامی
درود
من در زنجان به دنیا آمده ام. کودکی ام در تربت حیدریه و مشهد و بروجرد گذشت. از نوجوانی به کرمان آمدم. به دلیل فضای بسته زندگی و تعصبهای ویران کننده، پدر و مادرم به من نگفتند که من زرتشتی هستم. از این روی کودکی من چون دیگر مسلمانان با قرآن و دینی و نماز جماعت و زیارت و .... گذشت. تا آنکه در سن 14 سالگی با دین زرتشتی آشنا شدم. از پدر پرسیدم که دین زرتشتی دیگر چیست، او خرده اوستای موبد آذرگشسب را به دستم داد و گفت خودت بخوان. اینک که کمتر از 50 سال دارم، هنوز در حال خواندن و بیست سالی است که در حال نوشتن هستم.
ادعا دارم که 36 سال است که دارم اندیشه میکنم. سندهای شما را پیش از آنکه با شما آشنا شده باشم، خوانده ام. در آنها جز پافشاری بر پوست چیزی ندیدم در حالی که خداوند از ما مغز میخواهد.


هادی گرامی
[نبود.[/color]
در این نوشته های شما سندی نبود که نشان دهد این 12 نفر (ع) که شما میفرمایید امام هستند.
[color=#006400]ببینید سند شما قرآن است. حدیث و روایت و ... در قرآن سند دانسته نشده اند. قرآن میفرماید، هنگام اختلاف به خدا و رسولش مراجعه کنید. شما هنوز سندی از خدا و رسولش ارایه نداده اید که این دوازده نفر و فرزندانشان و فرزند فرزندانشان توانایی این یا آن کار را دارند و .....[/color][/size]....[/color][/size]

جناب موبدیار عزیز
اینکه شما سند می خواهید بسیار زیباست و ما نیز ابناء الدلیل هستیم. در اینجا آیه شریفه که ما را امر به اطاعت از خدا و رسول و اولی الامر میکند و تمام مفسرین شیعه اذعان دارند که اولی الامر ائمه طاهرین هستند، اما برای اثبات این مطلب از نقل قول های علمای اهل تسنن استفاده می کنیم و توضیح این 12 نفر را میدهیم.
قرآن کریم این گونه می فرماید:

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلاً
( نساء/ 59)
- اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد پيامبر خدا و صاحبان امر را، و هر گاه در چيزى نزاع كرديد آن را به خدا و پيامبر ارجاع دهيد اگر ايمان به خدا و روز رستاخيز داريد، اين براى شما بهتر و عاقبت و پايانش نيكوتر است.

شما سند از قرآن می خواهید ، قرآن می فرماید هرچه رسول خدا آورید بپدیرید:

ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقاب(حشر/7)

آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيريد و اجرا كنيد، و آنچه را از آن نهى كرده خوددارى نمائيد، و از مخالفت خدا بپرهيزيد كه خداوند شديد العقاب است.
دقت کنید ! یعنی اگر به فرمایشات رسول که همان سنت است عمل نشد خدا شدید العقاب است .

اینجا برای اینکه یک طرفه به قاضی نرفته باشیم روایاتی دال بر ائمه 12 گانه از برادران اهل سنت می آوریم.

در روايات، خلفاي پيامبر (صلي الله عليه وآله) را دوازده تن معرفي فرموده است كه در پرتو وجود آنان اسلام و مسلمانان عزيز و سربلند خواهند بود. در روايات پيامبر اكرم ( صلي الله عليه وآله ) دوازده نفر با عنوان: امير، خليفه و نقيب معرّفي فرموده است.
در صحيح بخاري و صحيح مسلم، پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در حدود 26 جا فرموده که خلفاي بعد از من 12 نفر هستند. نه بيشتر و نه كمتر و اين از معجزات اسلام و حقانيت مذهب شيعه است.
صحيح البخاري:
حدَّثني محمد بن المثنى حدثنا غندر حدثنا شعبة عن عبد الملك سمعت جابر بن سمرة قال: سمعت النبي (صلى الله عليه وآله) يقول: "يكون اثنا عشر أميراً فقال كلمة لم أسمعها فقال أبى: انه يقول:" كلهم من قريش
(از رسول خدا صلّي الله عليه و آله شنيدم كه فرمود: بعد از من دوازده امير و جانشين خواهد بود؛ اما كلمه‌اي فرمود كه من متوجه نشده و آن را نشنيدم؛ پدرم گفت: پيامبر اكرم فرمود: تمامي آنها از قريش هستند.)
صحيح البخاري- في الجزء الرابع في كتاب الأحكام في باب جعله قبل باب إخراج الخصوم، وأهل الريب من البيوت بعد المعرفة (صفحة 175 طبعة مصر سنة 1355 هجري )، یا صحيح البخاري: ج8 ص127 ح7222، الناشر: دار الفكر ـ بيروت.

در صحيح مسلم، جابر بن سمره نقل مي کند که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
صحيح مسلم، ج6، ص3 في كتاب الإمارة في باب الناس تبع لقريش والخلافة في قريش.
در برخي روايات است که مي گويد:
کلهم من بني هاشم
ينابيع المودة لذوي القربى قندوزي، ج2، ص315
مسلم در صحيح خود از جابر بن سمره روايت كرده است:
مسلم النيسابوري، صحيح مسلم: ج6 ص3ـ 4 ح4602 وح4603، الناشر: دار الفكر ـ بيروت.
(همراه با پدرم نزد رسول خدا صلّي الله عليه و آله شرفياب شديم؛ از آن حضرت شنيدم كه ‌فرمود: اين دين همواره عزيز و سربلند خواهد بود تا زماني كه دوازده خليفه و جانشين پس از من بيايند؛ پس از آن پيامبر اكرم كلمه‌اي فرمود كه مردم مانع از شنيدن آن شدند. به پدرم گفتم: حضرت چه فرمود؟ گفت: حضرت فرمود تمام آنها از قريش خواهند بود.)
مسلم از جابربن سمره رسول خدا فرمود:
لايزال الاسلام عزيزاً الي اثني عشر خليفه ثم قال كلمة لم افهمها فقلت لابي ما قال؟ قال كلهم من قريش.
اسلام پا برجا خواهد بود تا وقتي كه 12 تن خليفه باشند. راوي مي گويد: سپس حضرت جمله اي فرمود كه آن را نفهميدم درباره آن از پدرم پرسيدم، گفت: پيامبر فرمود: تمامي آن دوازده تن ازقريش اند.

صحيح مسلم، ج6، ص3
فردي نزد عبداللَّه بن مسعود آمد و گفت:

هل حدّثكم نبيكم كم يكون بعده من الخلفا؟ قال نعم. و ما سئلني احد قبلك و انك لمن احدث القوم سناً. قال: يكونون عدة نقباء موسي، اثني عشر نقيباً.
آيا پيامبر شما تعداد خلفاي پس از خود را بيان فرموده است؟ گفتم آري! به او گفتم پيش از تو كسي اين را از من نپرسيده بود. با توجه به اين كه تو جوان ترين هستي، آن گاه پاسخ داد: تعداد خلفاي پيامبر به عدد نقباي حضرت موسي است 12 تن به شمار مي آيند.
مسند احمد، ج 1، ص 398 صحيح بخاري: جلد9، صفحه 720 و جلد8 صفحه 127. و سنن ترمذي، جلد3، صفحه 340. صحيح مسلم، جلد3، صفحه 452، و مسند احمد، جلد5، صفحه 92

نیز در مسند احمد نقل شده:
عزت اين دين، به دوازده خليفۀ من است. اگر مردم به آنها ضرر بزنند يا مردم با اين خلفاي من مخالفت كنند و مايۀ خذلان آنها شوند، اينها به خودشان ضرر مي‌زنند.
مسند احمد، ج5، ص96

صحيح الترمذي ( صفحة 45 الجزء الثاني طبعة دهلى سنة 1342 هجري ) في باب ما جاء في الخلفاء
در رواياتي نيز امامان اهل بيت به صراحت، خليفه و جانشين پيامبر ذكر شده اند:
جويني در فرائد السمطين جويني روايت مي كند:
... ثم تسعة من ولد ابني الحسين واحد بعد واحد.

موضوع قفل شده است