جمع بندی وحشت در حالت خواب و بیداری

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وحشت در حالت خواب و بیداری
به نام خدا با سلام لطفا همه ی متن رو بخونید مشکل من از دوران کودکی شروع شد از اونجایی که ذهنم نسبت به باقی هم سن هام فعالیت بیشتری داشت از موقعی که یادمه ذهنم درگیر سوالات مذهبی و فلسفی بود متاسفانه  نبود افراد آگاه و با سواد اطرافم نبود که بتوانند سوالات رو جواب بدهند در کودکی چیزی در ذهنم ایجاد شد که قیامت به معنای فنا است و لذا از ۸ سالگی به بعد من ترس میکردم متاسفانه با جلو اومدن و مطالعه کردن وپرسیدن جواب سوالامو گرفتم ولی ترسام هنوز پا برجا موند یهو ترس میکنم و قدیما میرفتم بغل مامانم  بزرگتر که میشدم خودمو میزدم اما با تمام تلاشام تونستم کنترلش کنم ولی فقط زمان بیداری کنترل شده دو سه سالی هست وقتی میخوابم و بین خواب وقتی که در حالت نیمه هوشیار هستم که نه میشه گفت خوابم نه میشه گفت بیدارم یهو همه اون افکار میان و من نمیتونم کنترلش کنم و در نتیجه پا میشم به جیغ و فریاد زدن در حد ۱۰ الی ۳۰ ثانیه بعد به خودم میام ضمنا ۲۹ سالمه و دو سری پیش روان پزشکم رفتم ولی انقد داروهاشون قوی بودن که کلا خواب بودم و پدر و مادر نذاشتن بخورم و همچنین خودم آدم مذهبی هستم و سعی میکنم واجباتو انجام بدم ممنون میشم اگر کمک کنید    
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد نشاط
سلام دوست خوبم؛ براتون آرزوی سلامتی داریم؛ امیدوارم راهکارهای ما براتون موثر واقع شود. این مشکلاتی را که مطرح کردین به نظر می رسد؛ از همان دوره کودکی طبق همان بیانی که مطرح کردید؛ ترس، اضطراب و استرس ایجاد شده  و همین مشکل به طور اساسی حل نگشته و الان به شکل یک وسواس فکری در آمده و براتون مشکل ساز شده است. برداشتهای غلط، یادگیری های اشتباه و غیر منطقی در دوره  کودکی در ذهن و افکار شما تاثیر منفی گذاشته و بعدا به طور ریشه ای این مسئله حل نشده است. تصور ما این است که بعد شناختی شما در مورد مسائل اعتقادی به طور عمیق تقویت نشده و لازم است به طور دقیق هر گونه سوالات و اشکالات خودتان را چه به شکل پرسشی (از اهل فن) و چه به شکل تحقیق باید به طور ریشه ای حل بکنید. از آنجایی که ذهن شما فلسفی است؛ لازم است با همان دقت خودتان سوالات را به طور عمیق رفع بکنید. احساسات و رفتارهای ما بازتاب افکار ماست. تا زمانی که باورهای شما اصلاح نشده؛ این وحشت و اضطراب از شما دست بردار نخواهد شد. در کنار اصلاح باورهای غلط؛ روی معنویت خودتان هم کار بکنید. معمولا خواندن نماز، تلاوت قرآن و دائم الوضوء بودن در آرامش روحتان خیلی موثر واقع می شود. بنابراین گام نخست برای درمان؛ اراده آهنین و تصمیم قوی شماست که نسبت به افکار غلط و یا باورهایی که به شکل اشتباه و ناقص در ذهنتان نفوذ پیدا کرده است؛ با حوصله بیشتر برای رفع آنها اقدام شود. در مباحث اعتقادی مراجعه به یک استاد کلام (متخصص مباحث اعتقادی) برای شما لازم است. در این مرکز اساتید قوی در مباحث اعتقادی وجود دارند که می توانید از آنها هم کمک بگیرید. برای شناسایی باورهای غیر منطقی لازم است به طور حضوری به یک روانشناسی که با رویکرد CBT آشناست، کمک بگیرید. تصور ما این است که مشکل شما قابل درمان است، منتها تلاش و همت شما خیلی مهم می باشد؛ هر چند این مسئله بتدریج حل خواهد شد. این بحث ادامه دارد....  
اما با توجه به وسواس فکری که مبتلا شده اید و ریشه اصلی آن اضطراب می باشد و طبق توضیح قبلی باید برای رفع آن اقدام بکنید. این اندیشه یا تصویر ذهنیِ مزاحم که شما با آن درگیر هستید و به نوعی تبدیل به رفتار وسواسی شما شده است. سیستم ذهنی و زندگی شما را با مشکل جدی مواجه کرده است. واکنش شما در مقابل این موقعیت فکری و ذهنی این است که شما تلاش می‌کنید این افکار، تمایلات یا تصورات را نادیده گرفته یا سرکوب کنید یا با پرداختن به افکار یا فعالیت‌های دیگر (مثل انجام یک وسواس عملی)، خنثی سازید. منتها خیلی مشکل می باشد و در واقع مدیریت این افکار غیرقابل کنترل شده و از دسترس شما خارج می شود. در درمان وسواس هر چند اراده و تصمیم شما خیلی مهم می باشد؛ منتها بدون کمک روانشناس بالینی متخصص نمیشه به طور اساسی درمان کرد. لطفا مراجعه کردن را جدی بگیرید. آنچه در وسع ماست و می توانیم برای درمان شما توصیه بکنیم؛ عبارتند؛ ۱- نوع نگرش و سبک زندگی خودتان را تغییر بدهید. سبک زندگی و نوع نگاه و باورهای شما خیلی مهم می باشد؛ با کمک مشاور  یا با کمک فردی آگاه ( به ویژه کارشناس اعتقادی) نگاهتان را به دنیا و زندگی و ابعاد آن تغییر بدهید. تصمیم شما نقش مهمی در چگونگی احساس شما بازی می‌کند و می‌تواند به کنترل اضطراب و عملکرد شما موثر واقع شود. 2- قبل از خواب فکرتان را درگیر مسائل گذشته و اضطراب آور نکنید. از این رو بهتر است برنامه قبل خواب داشته باشید؛ از جمله؛ تلاوت قرآن ( ولو نیم صفحه) یا گفتن ذکر یا وضوء گرفتن. خواندن کتابهای جذاب و شیرین و حتی خنده دار در صورت امکان تنها نخوابید. و تا خسته نشده اید؛ و خوابتان نمی آید به رختخواب نروید( البته به شرطی که ظهر هم نخوابید؛ چون بد خواب میشید و خود این مسئله به نوبه خود مشکل ساز خواهد شد) در جای خیلی گرم هم نخوابید. نظم خوابتان را جدی بگیرید. خواب کافی داشته باشید. 3. حتما برنامه ورزشی منظمی داشته باشید.  ورزش یک روش طبیعی و بسیار مؤثر در کاهش اضطراب است. با ورزش می‌توان نشانه‌های OCD را به وسیله‌ی تقویت سیستم عصبی کنترل کرد تا هنگام بروز وسواس فکری و عملی، به ذهن‌تان تمرکز دوباره بدهید. برای اینکه از بیشترین مزایای ورزش بهره ببرید، سعی کنید اغلب روزها، ۳۰ دقیقه یا بیشتر، تمرین‌های هوازی (ایروبیک) را انجام بدهید. این کار تسلط و توانایی شما را بر نفستان بیشتر کرده و براحتی می توانید مقابله مفیدی با این مسائل داشته و حتما غالب و پیروز شوید. ...  
با سلام و تشکر از استاد نشاط ممنون از راهنمایی های بالا اگر میشه یک کارشناس مذهبی خبره در زمینه سوالات فلسفی و الهی بهم معرفی کنید
یاعلی۲۹ said in با سلام و تشکر از استاد نشاط
با سلام و تشکر از استاد نشاط ممنون از راهنمایی های بالا اگر میشه یک کارشناس مذهبی خبره در زمینه سوالات فلسفی و الهی بهم معرفی کنید
سلام بزرگوار در این مرکز کارشناسان قوی در این زمینه وجود دارد که می توانید با کمک مدیر ارجاعات سوالتان را مطرح و به پاسختان برسید.
جمع بندی پرسش: در کودکی مطلبی در ذهنم ایجاد شد که قیامت به معنای فنا است و لذا از ۸ سالگی به بعد، ترس بر من غالب شده است؛ ذهن فلفسی داشتم و پیگیر بودم. بعدا با پرسیدن و مطالعه کردن، جواب سوالاتم را گرفتم ولی هنوز ترسم رفع نشده است، دو سه سالی هست وقتی میخوابم  یک حالتی که نه می توان گفت؛ خواب هستم و نه بیدار؛ همه افکار ترس و وحشت سراغم می آید و من نمی توانم کنترلش کنم و با وحشت بیدار می شوم و داد و فریاد می کشم؛ لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید. پاسخ: این مشکلاتی را که مطرح کردید به نظر می رسد؛ از همان دوره کودکی طبق همان بیانی که خودتان توضیح دادید؛ ترس، اضطراب و استرس ایجاد شده  و همین مشکل به طور اساسی حل نگشته و الان به شکل یک وسواس فکری در آمده و برای تان مشکل ساز شده است. برداشتهای غلط، یادگیری های اشتباه و غیر منطقی در دوره  کودکی در ذهن و افکار شما تاثیر منفی گذاشته و ادامه پیدا کرده و چون بعدا به طور ریشه ای این مسئله حل نشده است شما اثراتش را در زندگی می بینید. تصور ما این است که بعد شناختی شما در مورد مسائل اعتقادی به طور عمیق تقویت نشده و لازم است به طور دقیق هر گونه سوالات و اشکالات خودتان را چه به شکل پرسشی (از اهل فن) و چه به شکل تحقیق باید حل بکنید. از آنجایی که ذهن شما فلسفی است؛ لازم است با همان دقت خودتان؛ سوالات را به طور عمیق رفع بکنید. احساسات و رفتارهای ما بازتاب افکار ماست. تا زمانی که باورهای شما اصلاح نشده؛ این وحشت و اضطراب از شما دست بردار نخواهد شد. در کنار اصلاح باورهای غلط؛ روی معنویت خودتان هم کار بکنید. معمولا خواندن نماز، تلاوت قرآن و دائم الوضوء بودن در آرامش روحتان خیلی موثر واقع می شود. بنابراین گام نخست برای درمان؛ اراده آهنین و تصمیم قوی شماست که نسبت به افکار غلط و یا باورهایی که به شکل اشتباه و ناقص در ذهنتان نفوذ پیدا کرده است؛ با حوصله بیشتر برای رفع آنها اقدام شود. در مباحث اعتقادی مراجعه به یک استاد کلام (متخصص مباحث اعتقادی) برای شما لازم است. برای شناسایی باورهای غیر منطقی لازم است به طور حضوری به یک روانشناسی که با رویکرد CBT آشناست، مراجعه کرده و کمک بگیرید. تصور ما این است که مشکل شما قابل درمان است، منتها تلاش و همت شما خیلی مهم می باشد؛ هر چند این مسئله بتدریج حل خواهد شد. این درگیری های ذهنی می تواند حاکی از وسواس فکری هم باشد و در واقع ریشه اصلی آن اضطراب است و طبق توضیح قبلی باید برای رفع آن اقدام بکنید. این اندیشه یا تصویر ذهنیِ مزاحم که شما با آن درگیر هستید و به نوعی تبدیل به رفتار وسواسی شما شده است. سیستم ذهنی و زندگی شما را با مشکل جدی مواجه کرده است. واکنش شما در مقابل این موقعیت فکری و ذهنی این است که شما تلاش می‌کنید این افکار، تمایلات یا تصورات را نادیده گرفته یا سرکوب کنید یا با پرداختن به افکار یا فعالیت‌های دیگر (مثل انجام یک وسواس عملی) خنثی سازید. منتها خیلی مشکل می باشد و در واقع مدیریت این افکار غیرقابل کنترل شده و از دسترس شما خارج می شود. در درمان وسواس هر چند اراده و تصمیم شما خیلی مهم می باشد؛ منتها بدون کمک روانشناس بالینی متخصص نمی توان به طور اساسی درمان کرد. آنچه در وسع ماست و می توانیم برای درمان شما توصیه بکنیم؛ عبارتند؛ ۱- نوع نگرش و سبک زندگی خودتان را تغییر بدهید. سبک زندگی و نوع نگاه و باورهای شما خیلی مهم می باشد؛ با کمک مشاور  یا با کمک فردی آگاه ( به ویژه کارشناس اعتقادی) نگاهتان را به دنیا و زندگی و ابعاد آن تغییر بدهید. تصمیم شما نقش مهمی در چگونگی کنترل احساس شما دارد و می‌تواند در کنترل اضطراب و عملکرد شما موثر واقع شود. 2- قبل از خواب فکرتان را درگیر مسائل گذشته و اضطراب آور نکنید. از این رو بهتر است برنامه قبل خواب داشته باشید؛ از جمله؛ تلاوت قرآن ( در حد نیم صفحه) یا گفتن ذکر یا وضوء گرفتن. خواندن کتابهای جذاب و شیرین و حتی خنده دار در صورت امکان تنها نخوابید. و تا خسته نشده اید؛ و خوابتان نمی آید به رختخواب نروید (البته به شرطی که ظهر هم نخوابید؛ چون بد خواب می شوید و خود این مسئله به نوبه خود مشکل ساز خواهد شد) در جای خیلی گرم هم نخوابید. نظم خوابتان را جدی بگیرید. خواب کافی داشته باشید. 3. حتما برنامه ورزشی منظمی داشته باشید.  ورزش یک روش طبیعی و بسیار مؤثر در کاهش اضطراب است. با ورزش می‌توان نشانه‌های OCD را به وسیله‌ی تقویت سیستم عصبی کنترل کرد تا هنگام بروز وسواس فکری و عملی، به ذهن‌تان تمرکز دوباره بدهید. برای اینکه از بیشترین مزایای ورزش بهره ببرید، سعی کنید اغلب روزها، ۳۰ دقیقه یا بیشتر، تمرین‌های هوازی (ایروبیک) را انجام بدهید. این کار تسلط و توانایی شما را بر نفستان بیشتر کرده و براحتی می توانید مقابله مفیدی با این مسائل داشته و حتما پیروز شوید.  
موضوع قفل شده است