وجوب ازدواج جوانان و عدم اقدام عملی والدين

تب‌های اولیه

153 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

شروین;735337 نوشت:

سلام رقیه جان :khaneh:
اشتباه تایپی بود خواستم بنویسم اختیار :khandeh!:

برای اینکه آف تاپیک نباشه

یکی از همکارای ما برای اولین بار رفت خواستگاری چند روز پیش
خیلی بچه ساده و پاکیه
ما هم کلی آموزشش دادیم
که دخترو ببر فلان کافی شاپ و فلان چیزو سفارش بده
آدرس دادیم رفت از یه برند خوب لباس گرفتو ...
خلاصه نو شد :khaneh:

بعد از یکی دوجلسه دختره پیچوندش
گفتیم علت چی بود
میگه خیلی اختلاف فرهنگی داشتیم (حالا دختره و خانوادش از اون بچه پیغمبرا)
گفتیم ینی چی ؟ میگه اون تلگرام داشت من نداشتم
آخه پسر انقدر ببو ؟

از اون موقع دستش میندازیم . بهش گفتم یادت باشه دفه بعد تلگرامتو آپدیت کنی وگرنه بهت دختر نمیدن :khandeh!:

خب دختره دیده این با این سادگیش چطور میخواد یه خانواده رو اداره کنه ؟
حق داره خب.

ببخشید یعنی دختره به خاطر این که پسره تلگرام نداشته فکر کرده پسره ساده است؟یا پسری که تلگرام نداشته باشه کلا ببو حساب می شه.

[="Navy"]

ابوالبرکات;735341 نوشت:
ببخشید یعنی دختره به خاطر این که پسره تلگرام نداشته فکر کرده پسره ساده است؟یا پسری که تلگرام نداشته باشه کلا ببو حساب می شه.

هیچکدوم
این همکار ما تعریفش از تفاوت فرهنگی این بوده که اون تلگرام داشته و من نداشتم
ینی اینقدر دیدش سطحیه

دختره مسلما مشکلش با تلگرام نبوده ، مشکلش همین سادگی بیش از حد این همکار ما بوده[/]

یا‌رقیه;735328 نوشت:
با سلام..

ابوالبرکات;735324 نوشت:
الان

شروین;735326 نوشت:
البته

سلام بر همگی .. اول صبحی دیدین تاپیک کسی نیست خوب خلوت کردین دارین درد دل میکنین :Nishkhand:

من حوصله ندارم برم صفحه ی اول ببینم سوال چیه :vamonde: .کلی انرژیم از بین میره:khab:. یکی سوال و بزاره جواب بدیم ..:Khab:

برای اینکه پستم اسپم نشه ، پستی که دوست عزیزم یا رقیه برام گذاشتن و سوال رو آوردن :khandeh!:تو همین پستم ویرایش میکنم و جواب میدم ... :Gol:

نوشت:
سلام
یک مشکلی که گریبان گیر بسیاری از جوون ها شده اينه که یا درگیر گناه شدن یا در معرض گناه هستند، در اینصورت ازدواج برای اونها واجبه.
ولی اتفاقی که تلخ تره اینه که به نوعی متصدی تزویج جوونها والدین هستند و با علم به اینکه جوون خودشون هم احتمال داره جزء همون دسته باشه، هیچ اقدامی رو صورت نمیدن.
از اساتید و کاربران درخواست دارم همکاری کنند که دلایل رو بررسی کنند تا جواب و راه حل مناسبی پیش پای جوون ها بگذاریم.

تشکر.

خب:Graphic (51):

مسأله ی اولی که میخوام در موردش صحبت کنم اینه که گاهی فرزند به پدر و مادرش میگه بنظرم وقتش شده کم کم برام دنبال زن باشین .. مادرش میگه تو هنوز بچه ای بزار

27 یا 28 سالگی برات زن میگیریم .. (کلا بعضیا با زود ازدواج کردن مخالفن..ربطی به بچگی پسر نداره ... مثلا دایی مادرم که پسرش 30 سالش بود باباش میگفت

هنوز زوده بزار 34 سالگی برات میریم .. بعد پسرش من و نشون داد گفتش پس چرا این داره میره خواستگاری؟ :khandeh!:.. منم تو دلم گفتم این و به درخت میگن:khaneh:)

گاهی پدر و مادرا بحث مالی و اقتصادی رو پیش میکشن .. میگن تو کار نداری .. یا طرف کار داره میگن تو پول نداری میدونی چقدر خرج عروسیت میشه؟

یا اینکه زیر بار نمیرن میگن هنوز زوده ..

راضی کردن خونواده ها با یه سری روش ها تو بعضی خونواده ها راحته و جواب میده .. تو بعضی خونواده ها سخته .. نمیتونیم برای همه یه نسخه بپیچیم ..

مثلا فردی مثل جناب صاعقه هرچقدرم بگه من به گناه افتادم فایده ای نداره .. اما برای یه خونواده ممکنه جواب بده ..

من میگم بیایم راه کارهای مختلف بدیم تا هرکس با توجه به شرایط خودش اون راه کار رو پیاده کنه ...

من یه سری راه کار مینویسم:Narahat az:

1- بعضیا بیان از همین حربه ی دارم به گناه میفتم استفاده کنن ... ممکنه خونواده کم کم به فکر بیفته .

2- بعضیا از روش اصرار .. مثلا روایت بیاره .منطقی بشینه صحبت کنه. تو موقعیت های مختلف یادآور بشه بگه هرگناهی بخواطر ازدواج نکردن انجام بدم برای شما هم نوشته میشه و فلان.

3-نشون دادن خودش .. مثلا بره کارهای پاره وقت انجام بده هم یکم پول در بیاره و هم نشون بده آره من تنبل نیستم ...

4-دیگران رو واسطه قرار بده برای راضی کردن پدر و مادر .. مثلا ممکنه مادرش یا پدرش تو فامیل یکی رو قبول داشته باشه ، این بره پیش همون بنده خدا

و از اون بخواد مادرش و راضی کنه .. (مثلا من مادرم حرف داییم رو خیلی قبول داره .. من بعضی کارام رو از همون طریق انجام میدم:Nishkhand:)

یا دوستان پدر و ....

5- باید طرف با تصمیم های منطقی تو زندگی روز مره به پدر و مادرش نشون بده مرد شده .. مثلا یه بنده خدایی بود پدرش تو 22 سالگیش

بهش گفت تو الان میتونی دو تا خونواده رو راه ببری .. پدرش گفته بود پشتم به تو گرمه .. (خب این بنده خدا تا لب تر کنه جان را فدایش میکنند:khandeh!:)

بقیشم از بقیه ان شاءالله استفاده میکنیم:Nishkhand:..:Mohabbat:


اناالعبد;735349 نوشت:
سلام بر همگی .. اول صبحی دیدین تاپیک کسی نیست خوب خلوت کردین دارین درد دل میکنین
[=Microsoft Sans Serif]
تذکر دادن به شیوه ی مهربانانه بود....:khandeh!:

نقل قول:
سلام
یک مشکلی که گریبان گیر بسیاری از جوون ها شده اينه که یا درگیر گناه شدن یا در معرض گناه هستند، در اینصورت ازدواج برای اونها واجبه.
ولی اتفاقی که تلخ تره اینه که به نوعی متصدی تزویج جوونها والدین هستند و با علم به اینکه جوون خودشون هم احتمال داره جزء همون دسته باشه، هیچ اقدامی رو صورت نمیدن.
از اساتید و کاربران درخواست دارم همکاری کنند که دلایل رو بررسی کنند تا جواب و راه حل مناسبی پیش پای جوون ها بگذاریم.

تشکر.


کنیز بانوی بی نشان;735115 نوشت:
[=Arial Narrow]

نمی دونه آدم اینجور مواقع بخنده یا گریه کنه

البته خداییش رو بگم به همون نسبت هم پسری رو ندیدم که اصرار داشته باشه به مهریه کم مثلا 14 سکه، نمی دونم شایدم روشون نمیشه دیگه بیان پایین تر از 110 تا


[/HR]
ولی موضوع بعدی که خودم به عینه دیدم ایناست و از آقایون سایت چه خیلی مذهبی چه اونایی که مذهبی متوسط هستن می خوام جواب بدن:

وقتی مادرتون به خواستگاری دختری میره(مرحله اول خواستگاری) و شما پایین تو ماشین یا تو خونه منتظر برگشت مادرتون هستین، مادرتون که برمی گرده چه سوالایی ازش می کنید؟

وقتی تو همون مرحله اول خانواده پسر اول اظهار علاقه و پسندیدن می کنن ولی وقتی می فهمن خونه دختر اجاره ای هست یا مثلا دختر کنار درس دانشگاهش دروس حوزه هم می خونه می رن و پشت سرشون هم نگاه نمی کنن بین خانواده پسر و خود پسر چه صحبتایی رد و بدل شده که به این نتیجه می رسن؟

وقتی حتی کار به مرحله دوم و صحبتای پسر و دختر می رسه، و دختر به پسر به ظاهر مذهبی می گه من دوست دارم زندگیم جوری باشه که امام زمان می خواد پسر چه فکرایی با خودش می کنه که فوری جلو دختر موضع می گیره که شما پس از اونایی که همش سرت تو کتاب دعاست و نماز و ....؟

ببخشید ولی آقایون محترم من نمی دونم چقدر از این مسائل دست شماست، ولی فرض می گیرم که خبر ندارید از رفتار و کردار خانواده هاتون مخصوصا مادراتون که وقتی میان دختر رو ببینن انگار میان یه جنس بخرن فقط کم مونده بگن بیا موهات رو بکشیم ببینیم مصنوعی نباشه ( فک نکنید اینا برای خانواده های با فرهنگای پایین هست، اتفاقا خانواده منم مثل خیلی از دوستان اینجا که گلایه دارن بسیار گزینشی کسی رو راه میدن که بعدا راجع بهش حرف می زنم)

سلام
من پاسخ شما را خواهم داد
کمی صبر کنید

سلام
مشکلات ازدواج فقط بخاطر والدین نیست در واقع والدین اگر ببینند که شرایط ازدواج فرزندشان محیاست قطعاً اقدام می کنند
1. مشکل مسکن: این همه زمین خالی و بدون استفاده داریم، دولت قبل تا حدودی خوب اقدام کرد ولی باز هم مشکل مسکن داریم
2. وام! بانک ها وام نمی دهند حتی وام ازدواج را هم پرداخت نمی کنند
3. شغل: بیکاری جوانان بیداد می کند
4. شاغل بودن خانم ها: خانمی که شغل داره اول اینکه باعث شده یک آقایی نره سر کار و دوم اینکه توقع خودش هم بیشتر میشه
5. شرایط اشتغال برای خانم ها آسانتر و سریع تر است: بطور میانگین 3 ماه طول می کشد تا خانمی برود سر کار ولی برای آقایان 3 سال
6. عدم فرهنگ سازی مناسب: پیرو رسانه ملی تصور همه این است که هر کس ازدواج می کند از همان لحظه اول باید یک ملک 500 میلیونی و یک ماشین 200 میلیونی داشته باشد
...
...
...

[=Microsoft Sans Serif]

نیکوکار;735371 نوشت:
6. عدم فرهنگ سازی مناسب: پیرو رسانه ملی تصور همه این است که هر کس ازدواج می کند از همان لحظه اول باید یک ملک 500 میلیونی و یک ماشین 200 میلیونی داشته باشد

با سلام

بی زحمت این مورد رو اصلاح کنید...

هیچ کس چنین توقعاتی نداره.....

ولی همون توقع کمی هم که دارند مهیا نیست!

یا‌رقیه;735378 نوشت:
با سلام

بی زحمت این مورد رو اصلاح کنید...

هیچ کس چنین توقعاتی نداره.....

ولی همون توقع کمی هم که دارند مهیا نیست!


سلام

شاید برخی افراد این انتظارات رو نداشته باشن

ولی شما ببینید تو تمام سریال ها و فیلم های ما دختر و پسر که ازدواج میکنن همیشه حداقل 700-800 میلیون سرمایه دارن. مگر تو سریالهای طنز و کمدی وگرنه همیشه این مورد حفظ میشه
یا اینکه: شاید فقط یکی دو مورد بتونید ذکر کنید که خانواده روی زمین غذا بخورن وگرنه همه روی میز غذا می خورن

بهرحال این افکار روی ضمیر ناخودآگاه همه تاثیر میزاره: وقتی که مدام سرمون تو رسانه ست، بعد یکی که میخواد بیاد خواستگاری، مادر و پدر دختره ناخودآگاه انتظار دارن که پسره 700 تومن پول داشته باشه

ی نمونه دیگه فرهنگ سازی بد رسانه برنامه "شام ایرانی" بود که تاثیرات خیلی بدی داشت روی فرهنگ ما میزاشت ولی فکر کنم خداروشکر جمعش کردن. شاید خیلی ها متوجه نبودن که این برنامه چقدر منفی و بد بود شاید هنوزم بعضیا متوجه نشده باشن ولی اگر دوست داشتید بهتون میگم که به چه دلیل برنامه مناسبی نبود

کنیز بانوی بی نشان;735115 نوشت:
وقتی مادرتون به خواستگاری دختری میره(مرحله اول خواستگاری) و شما پایین تو ماشین یا تو خونه منتظر برگشت مادرتون هستین، مادرتون که برمی گرده چه سوالایی ازش می کنید؟

سلام
بعضی از خانم ها و آقایون به موارد حادی برخورد کرده اند و برخورد می کنند (در مورد والدین خانواده طرف مقابل) و متاسفانه کلا دیدگاه اون شخص رو بهم میزنه که انصافا خیلی ازشون هم به جا هستن و واقعا پدرو مادر اون طرف مقابلشون هیولاست

در مورد سوالی که پرسیدین تو خانواده ما خوشبختانه اول نظر خودمون رو میپرسن. مثلا من اگر به بابام بگم نظرت در مورد فلانی چیه، بهم میگه اول بگو نظر خودت چیه؟ بنظر من این آقایون و خانم هایی که پدر و مادرشون نظر خودشون رو به بچشون تحمیل میکنن نباید خیلی زیر بار برن. چندین مورد هم توی همین سایت داریم. فرزند موظف نیست اونجوری زندگی کنه که والدین دوست دارن! الحدلله که من این مشکل رو ندارم. هر کدوم از اعضای خانواده بخوان کاری کنن فقط در حد مشورت صحبت میشه ولی خود شخص تصمیم نهایی رو میگیره

کنیز بانوی بی نشان;735115 نوشت:
وقتی تو همون مرحله اول خانواده پسر اول اظهار علاقه و پسندیدن می کنن ولی وقتی می فهمن خونه دختر اجاره ای هست یا مثلا دختر کنار درس دانشگاهش دروس حوزه هم می خونه

اگر خونه دختر اجاره ای باشه چه نقطه ضعفی برای دختر محسوب میشه!!!! اگر کسی طرز فکرش این باشه پس بهتر که بره

کنیز بانوی بی نشان;735115 نوشت:
وقتی حتی کار به مرحله دوم و صحبتای پسر و دختر می رسه، و دختر به پسر به ظاهر مذهبی می گه من دوست دارم زندگیم جوری باشه که امام زمان می خواد پسر چه فکرایی با خودش می کنه که فوری جلو دختر موضع می گیره که شما پس از اونایی که همش سرت تو کتاب دعاست و نماز و ....؟

هر کس باید با کفو خودش ازدواج کنه
اگر پسر به دختر بگه باید چادرت رو بزاری کنار یعنی این پسر برای دختره مناسب نیست نه اینکه مشکل از چادر دختره باشه.
اگر پسره با دختره هم کفو باشه این موردی که شما فرمودید بسیار بسیار هم برای پسره باید خوب باشه

مشکلی که اکثرا ما داریم فرق خوب بودن با هم کفو بودن رو نمیدونیم
مثلا خانمی که خیلی اهل نماز و حجاب و حیاست باید با یک اقای اینچنینی ازدواج کنه تا خوشبخت بشه
یا اگر خانمی دزد باشه قطعا میتونه با ی آقایی ازدواج که اونم دزد باشه (هم کفو) اینجوری باهم دیگه به آرامش میرسن
اگر خانمی اهل حجاب و پوشش و روابط بی بند و بار باشه با آقای همتای خودش ازدواج کنه، قطعا طرفین به مشکل بر نمیخورن- همین خانم اگر با آقایی ازدواج کنه که اهل نماز و قرآن و حیا باشه به مشکل بر میخوره. یعنی خانم نباید با شخص خوبی (به معنای مذهبی) ازدواج کنه بلکه باید با شخص هم کفو خودش ازدواج کنه
در واقع هر کس باید با شخص خوب نسبی خودش ازدواج کنه

کنیز بانوی بی نشان;735115 نوشت:
ببخشید ولی آقایون محترم من نمی دونم چقدر از این مسائل دست شماست، ولی فرض می گیرم که خبر ندارید از رفتار و کردار خانواده هاتون مخصوصا مادراتون که وقتی میان دختر رو ببینن انگار میان یه جنس بخرن فقط کم مونده بگن بیا موهات رو بکشیم ببینیم مصنوعی نباشه (

با توجه به روحیات خودتون (اگر مناسب می دونید) در صورت مواجهه با همچین موردی بلافاصله جواب رد بدهید (قبل از اینکه آنها بخواهند شخصیت شما رو زیر سوال ببرند)

یا‌رقیه;735265 نوشت:
خواهر بزرگواری که وقتی پیداشدن شما را بسی دشوار تلقی می کنم... ناراحت می شوی و می گویی از شما توقع نداشتم

منم از شما توقع ندارم بدون اینکه جدول زندگیم را بدانی... همه چیز را به جربزه و این تعابیر ربط بدهی

[=arial black]همه زورمو زدم که جواب ندم دیدم نمیشه
برادر گرامی من هیچوقت مجرد موندن کسی رو به جربزه و ... ربط ندادم
که شما دومیش باشی
بنده عرض کردم اوضاع نابسامان ازدواج نه تقصیر شمای آقاس نه من دختر
بعدشم شما داشتی تو قوطی عطاری دنبالم میگشتی
گفتم آدرسو اشتباه داری میری
فکر کردم رفع سوء تفاهم شد ولی انگار ...

یه پیشنهاد واسه ازدواج مجردای سایت نوشتم
ترسیدم ترورم کنن پاکش کردم.

رهگذر آسمان;735418 نوشت:
[=arial black]

یه پیشنهاد واسه ازدواج مجردای سایت نوشتم
ترسیدم ترورم کنن پاکش کردم.


من موافقم.با این پیشنهادتون که نمیدونم چیه:Gig::ok:

mohsen1990;735424 نوشت:
من موافقم.با این پیشنهادتون که نمیدونم چیه:Gig::ok:

[=arial black]میدونم تو عرض چند ثانیه پاکش میکنن ولی مینویسم
کی حاضره یه اعتصاب راه بندازیم؟؟؟
اعتصاب میکنیم که دیگه تو هیچ بحثی شرکت نکنیم
تا زمانی که یکی از کارشناسای سایت
ترجیحا جناب حامی، مسئولیت واسطه گری بین مجردای سایت رو به عهده بگیرن
به خدا ثواب هم داره
چی میشه جناب حامی به صورت خصوصی شرایط بچه ها رو بدونن
بعد هرکی شرایطش با یکی دیگه جور بود به همدیگه معرفیشون کنن؟
خب هرکی دوس نداره میتونه شرکت نکنه
ولی حتی اگه مشکل ازدواج یه نفر هم حل بشه خیلی خوبه .

رهگذر آسمان;735436 نوشت:
[=arial black]میدونم تو عرض چند ثانیه پاکش میکنن ولی مینویسم
کی حاضره یه اعتصاب راه بندازیم؟؟؟
اعتصاب میکنیم که دیگه تو هیچ بحثی شرکت نکنیم
تا زمانی که یکی از کارشناسای سایت
ترجیحا جناب حامی، مسئولیت واسطه گری بین مجردای سایت رو به عهده بگیرن
به خدا ثواب هم داره
چی میشه جناب حامی به صورت خصوصی شرایط بچه ها رو بدونن
بعد هرکی شرایطش با یکی دیگه جور بود به همدیگه معرفیشون کنن؟
خب هرکی دوس نداره میتونه شرکت نکنه
ولی حتی اگه مشکل ازدواج یه نفر هم حل بشه خیلی خوبه .


من نمیدونم این سایت و مسئولش چقدر برش دارن.ولی همونطور که میدونم سایتهایی که در این زمینه فعالیت میکنن را بهشون گیر میدن از مرکز.اگه بشه که خوبه.ولی خیلی خیلی سخته بنده خدا حامی از زندگی میافته.

خدارو شکر خونواده ما اینطور نیست، من الان بگم فلان دختر رو میخوام میگن مبارکت باشه عزیزم ،برا انتخابم ارزش قائل هستن ،تو خونه ما مادر شوهر بازی اینجور چیزا وجود نداره، وبرام تعجب هستش بعضی ها این حرفارو میزنن،وقتی میگم فلان دختر رو میخوام خونوادم هیچ منعی تو کار نمیارن اگه مشکلی داشته باشه مودبانه و با احترام میگن فلانی این مشکل رو داره حالا اتخاب با خودت هستش اگه تو دوستش داشته باشب ماهم برانون عزیز هستش،یه چیز خونواده ما خوبه روشن فکری هستش وبابت این خیلی خدارو شکر میکنم

من قبلا هم گفتم اگه بخوام زن بگیرم به کمک سایت یه دختر مذهبی رو میگیرم، وسایت هم باید کمک کنه

پسر زمستان;735451 نوشت:
من قبلا هم گفتم اگه بخوام زن بگیرم به کمک سایت یه دختر مذهبی رو میگیرم، وسایت هم باید کمک کنه

یعنی خرابه این جملت شدم من.:khandeh!: الان دوباره پستتو ویرایش میکنن.میخای بری از سایت؟

رهگذر آسمان;735436 نوشت:
[=arial black]میدونم تو عرض چند ثانیه پاکش میکنن ولی مینویسم
کی حاضره یه اعتصاب راه بندازیم؟؟؟
اعتصاب میکنیم که دیگه تو هیچ بحثی شرکت نکنیم
تا زمانی که یکی از کارشناسای سایت
ترجیحا جناب حامی، مسئولیت واسطه گری بین مجردای سایت رو به عهده بگیرن
به خدا ثواب هم داره
چی میشه جناب حامی به صورت خصوصی شرایط بچه ها رو بدونن
بعد هرکی شرایطش با یکی دیگه جور بود به همدیگه معرفیشون کنن؟
خب هرکی دوس نداره میتونه شرکت نکنه
ولی حتی اگه مشکل ازدواج یه نفر هم حل بشه خیلی خوبه .

استاد حامی که چند مدت پیش خودش این پیشنهاد رو داد....
ولی مدیر سایت شدیدا مخالف بود و گفت از این حرفها در سایت زده نشود
حتی در تاپیک شوخ طبعی های طلبگی که ستاد حامی همیشه مطلب میذاره یه بار چندتا پست گذاشته بود و گفته بود سه پسر آشنا به خواستگاری سه دختر سیده رفتن براشون دعا کنید خوشبخت بشن....یکی از کاربران سایت هم نوشته بود فکر کنم یکیشون mehrant باشه
بعدش مدیر سایت اومد این چند پست استاد حامی رو پاک کرد و نوشت لطفاً صحبتی از ازدواج و بحثهای مربوط و هرچیزی که باعث اسم بردن از کاربری بشه خودداری کنید

یا‌رقیه;735378 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]

با سلام

بی زحمت این مورد رو اصلاح کنید...

هیچ کس چنین توقعاتی نداره.....

ولی همون توقع کمی هم که دارند مهیا نیست!

تاثیر رسانه بسیار پیچیده است. درسته که خیلی کم آدم پیدا می شه که همون اول توقع اون خونه و زندگی رو داشته باشه اما وقتی نگاه می کنند می گن : ما خونه 500میلیونی نمی خواهیم. ما ماشین 200میلیونی نمی خواهیم. یعنی یک ال ای دی نداشته باشیم. یعنی یک سمند نداشته باشیم. البته ته دلش هم همون 200میلیونیه رو توقع داره ها و این توقعی که بیان می کنه به عنوان حداقل بیان می کنه.

صاعقه;735322 نوشت:
من خودم زمانی که رفتم دانشگاه همون ترم 2به مامانم و بابام گفتم من زن می خوام. بهم گفتند تو که کاری نداری هیچکی زنت نمی ده. بهشون گفتم من الان چندساله دارم گناه می کنم. گفتند خوب گناه نکن. حدود 1سال گذشت. دوباره به مامانم گفتم.گفت برو فاسد .برو چشمت رو کنترل کن تا به گناه مبتلا نشوی. گفتم نمی تونم. گفت برو این قدر فکر فلان جات نباش.(ببخشید این قدر نامحترمانه حرف می زنم. می خواهم عمق مسئله رابیان کنم.) خیلی تحقیر شدم. امروز مامانم داره می ره کلاس قرآن و عقاید. امیدوارم همون قرآن جوابشو بده. امیدوارم همون قرآن به کمرش بزنه. بعد از اون دیگه رفتارهای تحقیر آمیز شروع شد. یادم می آیدیک روز مامانم سرنهار گفت می خواهیم بریم تلویزیون ال ای دی بخریم. من گفتم که تلویزیون ال ای دی که لزومی نداره داشته باشیم. مامانم بایک لحن خاصی به خواهرم گفت ((هوم این می خوادما ال ای دی نخریم تا پول بدیم بره برا نامزدش کادو بخره)) من که نامزدی ندارم. مامانم تلویحا داشت بهم می گفت توقع داری خرج نامزدیت رو ما بهت بدیم.خیلی تحقیر آمیز گفت.همون موقع خواهرم بهم با یک لبخند (که معنی اش بی عرضگی من بود) بهم نگاه کرد. همون موقع توی دلم گفتم روزی می رم خواستگاری که دستم توی جیب خودم باشه و اون قدر پول داشته باشم که مامان و بابام رو با خودم هم نبردم بهم دختره رو بدن. اگه تا30سالگی هم شد صبر می کنم ولی با پدرو مادرم نمی رم خواستگاری. فکر کنم یک 5سالی هم باید صبر کنم تا خانواده ای پیداشوند و بااین شرایط به من دختر بدهند. پدر من با یک زن نامحرم رابطه مخفیانه دارد. ببینید او دیگه چه آدم گندی است. اون وقت به هر بهانه ای که می رسه به یک نحوی مرا به خاطر گناهی که به آن مبتلا هستم تحقیر می کنه. مثلا با خنده ی معنی داری می گه:زن می خوای اونم برات می گیرم.حالا ببینید چقدر سخته مرد زن وبچه داری که این قدر فاسداست بیاد آدم رو تحقیر کنه . ما همین جوریش خدا تحقیرمان کرده.من یک بار پیشنماز محلمون سر یک قضیه ای یک حرف تحقیرآمیز بهم زد می خواستم جوری کتکش بزنم که راهی بیمارستان بشه اما به خاطر لباسش هیچ چیز بهش نگفتم. تازه اون آدم خوبی بود. تحقیر شدن جلوی آدم فاسدی مثل پدر من دیگه ببینید چقدر برام گران تموم می شود. بگذار دستم توی جیب خودم بره اون وقت سالی یک بار هم دیدنشان نمی روم. عاقم کنند به درک. اگر عالم این قدر بی حساب وکتاب است که با عاق این ها زندگی من خراب شود به درک .دلیلی که خانواده ها برای همراهی نکردن جوانان دارند نبود شغل مناسب و ثابت است. جوون 18ساله ای که نیاز به ازدواج داشته باشد باید ازدواج کند وخرجش رو پدر و مادرش بدهند. پدرومادر می گویند تا کارنداشته باشی هیچ برات انجام نمی دیم. حالا اگه به پدر و مادرت گفتی باهات این طور برخورد کردند باید چه کار کنی؟ این ها رو نوشتم که بدانید پدر و مادرها همیشه قابل اعتماد نیستند.

یکی از نشانه های اخرالزمان اینه که فرزندان والدین نفرین میکنند!و نمونه هاش الان داریم میبینیم.و حق هم با شماست.
اون هایی که میگن همه پدر و مادرها خیر بچه هاشون میخوان فقط حرف مفت و کلیشه ای میزنن!
من هم مثل شما از پدر و مادرم راضی نیستم.

سلام بر همه
ازدواج رو ماها سخت کردیم
ما اگر میگیم اسلام
همون اسلام
همون پدر ما، امیر ما
همون مادر ما
چجوری ازدواج کردند؟ رسول الله (ص) به حضرت امیر (ع) فرمودند چه چیزی از مال دنیا داری؟ حضرت (ع) فرمود شتر و شمشیر و زره. حضرت (ص) فرمود به شمشیر و شتر نیاز داری اما برای مهریه زره را بفروش. حضرت زره را به 500 درهم فروخت. این 500 درهم شد رسم برای امامان بعدی که به همین اندازه مهریه بدهند.

اما عروس چه می فرمایید؟
حضرت فاطمه (س) فرمود پدر جان، به خداوند عرض کن که مهریه من بخشش گناهان مسلمانان باشد که بتوانم آنها را شفاعت کنم.

جهاز؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کدوم جهاز؟ کدوم رسم؟؟

همین و تمام. اگر ما مسلمونیم این رسم ازدواج اسلامی است.
--------------------------------

خواهران و برادران گرامی
من کاری ندارم الان پدر و مادرتون چجوری باتون برخورد می کنن
ولی شما هم انشاءالله یک روزی پدر و یا مادر می شید

شما فقط دو سال ابتدای یک فرزند رو در نظر بگیرید:

از مادر بگم؟ نه ماه باید تورو بکشونه اینور و اونور. ما خودمون اگه نه ماه یدونه چسب زخم رو انگشتمون باشه چقدررررر اذیت میشیم؟
حالا نه ماه مادر باید این وضع رو تحمل کنه. همش حالت تهوع داشته باشه. همش باید پرهیز کنه حواسش به خوراکش باشه. کلی باید از شمایی که توی شمکش هستی مراقبت کنه
بعدش باید با هزار بدبختی بچه رو به دنیا بیاره. بعدش باید هر شب 4-5 باز از خواب بیدار بشه و هی به بچه شیر بده. کهنه بشور، بچه رو عوض کن، دکتر برو
مواظبش باش نخوره زمین، خراب کاری نکنه، با چاقو بازی نکنه، هر شب گریه و شب نخوابی

واسه پدر هم همینطوره

از خوبی های دیگران یک دیوار درست کنید و هر بار که به شما خوبی کردند یک آجر روی آن بگذارید
هر بار هم که به شما بدی کردند فقط یک آجر از آن دیوار بردارید
بی انصافی ست که با یک بدی بزنید کل دیوار رو خراب کنید

اگر شما 100 سال در خدمت کامل پدر و مادر باشید باز هم نمی توانید فقط به اندازه دو سال ابتدای کودکی را برای آنها جبران کنید.

pantan;735476 نوشت:
یکی از نشانه های اخرالزمان اینه که فرزندان والدین نفرین میکنند!و نمونه هاش الان داریم میبینیم.و حق هم با شماست.
اون هایی که میگن همه پدر و مادرها خیر بچه هاشون میخوان فقط حرف مفت و کلیشه ای میزنن!
من هم مثل شما از پدر و مادرم راضی نیستم.

دوستان عزیز، این پست ها و نظرات برای بررسی مشکلات رو به روی جوانان و پیدا کردن راه حل مناسبه، لذا خواهش میکنم از والدین بدگویی نکنید چرا که بدترین والدین هم نعمت خداوند هستند و اگر با انصاف بنشینیم و دوران زندگی رو مرور کنیم، برکات وجود والدين رو خواهیم دید.
این دوران میگذره و همه جوون ها ازدواج میکنن اما وای بر کسانی که در همین دوران کوتاه و گذرا بر والدین خودشون سخت گرفتند و عاق شدند.
همه پدر و مادر ها دوست دارند که فرزندانشان به خونه بخت برن و این اتفاق در بهترین و سهل ترین حالت رخ بده. درسته که این پست مشکلات ازدواج از سوی والدین رو میخواد بررسی کنه اما در مرحله اول باید دید که آیا خود جوان زمینه همسر گزینی رو داره یا نه ? و بعد رفت سراغ والدین.
با دید منصفانه اگر مشاهده کنیم، از حدود یازده میلیون جوان آماده ازدواج بیش از نیمی هنوز زمینه ها و پیش فرض های لازم رو ندارند، جوونی که یه مدرک با هزار جور زور زدن و کمک این و اون گرفته و صبح تا شب در منزل نشسته تا برای او دعوت نامه بیاد بره مدیر سازمان و کارخانه بشه چطور میتونه بگه من میتونم زندگی رو اداره کنم? حالا چطور میتونه به خانواده ایراد بگیره?
همه جوون ها از شروع زندگی والدین میگن که تو یه اتاق کوچیک و ساده شروع کردن، ولی هیچ کدوم از کارگری توصیفت فعاليت و زحمت های بیش از توان قدیمی ها نميگن که باعث رونق زندگی شده و امروز حاصلش رو دارند میبینند. واقعا جوون های ما حاضر به اون نوع تلاش کردن هستند?
خواهش میکنم از والدین بد نگید چون شب عروسی وقتی میخواهید دست و روی اونها رو ببوسید باید با شرمندگی این کار رو انجام بدید.
مخاطب بنده خاص جناب pantan نیستند.

mohsen1990;735454 نوشت:
یعنی خرابه این جملت شدم من.:khandeh!: الان دوباره پستتو ویرایش میکنن.میخای بری از سایت؟
میگم بیایم خرج عروسیمون رو بندازیم گردن سایت خخخخ

نیکوکار;735479 نوشت:
سلام بر همه
ازدواج رو ماها سخت کردیم
ما اگر میگیم اسلام
همون اسلام
همون پدر ما، امیر ما
همون مادر ما
چجوری ازدواج کردند؟ رسول الله (ص) به حضرت امیر (ع) فرمودند چه چیزی از مال دنیا داری؟ حضرت (ع) فرمود شتر و شمشیر و زره. حضرت (ص) فرمود به شمشیر و شتر نیاز داری اما برای مهریه زره را بفروش. حضرت زره را به 500 درهم فروخت. این 500 درهم شد رسم برای امامان بعدی که به همین اندازه مهریه بدهند.

اما عروس چه می فرمایید؟
حضرت فاطمه (س) فرمود پدر جان، به خداوند عرض کن که مهریه من بخشش گناهان مسلمانان باشد که بتوانم آنها را شفاعت کنم.

جهاز؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کدوم جهاز؟ کدوم رسم؟؟

همین و تمام. اگر ما مسلمونیم این رسم ازدواج اسلامی است.
--------------------------------

خواهران و برادران گرامی
من کاری ندارم الان پدر و مادرتون چجوری باتون برخورد می کنن
ولی شما هم انشاءالله یک روزی پدر و یا مادر می شید

شما فقط دو سال ابتدای یک فرزند رو در نظر بگیرید:

از مادر بگم؟ نه ماه باید تورو بکشونه اینور و اونور. ما خودمون اگه نه ماه یدونه چسب زخم رو انگشتمون باشه چقدررررر اذیت میشیم؟
حالا نه ماه مادر باید این وضع رو تحمل کنه. همش حالت تهوع داشته باشه. همش باید پرهیز کنه حواسش به خوراکش باشه. کلی باید از شمایی که توی شمکش هستی مراقبت کنه
بعدش باید با هزار بدبختی بچه رو به دنیا بیاره. بعدش باید هر شب 4-5 باز از خواب بیدار بشه و هی به بچه شیر بده. کهنه بشور، بچه رو عوض کن، دکتر برو
مواظبش باش نخوره زمین، خراب کاری نکنه، با چاقو بازی نکنه، هر شب گریه و شب نخوابی

واسه پدر هم همینطوره

از خوبی های دیگران یک دیوار درست کنید و هر بار که به شما خوبی کردند یک آجر روی آن بگذارید
هر بار هم که به شما بدی کردند فقط یک آجر از آن دیوار بردارید
بی انصافی ست که با یک بدی بزنید کل دیوار رو خراب کنید

اگر شما 100 سال در خدمت کامل پدر و مادر باشید باز هم نمی توانید فقط به اندازه دو سال ابتدای کودکی را برای آنها جبران کنید.

پدرو مادر دلشون نمیادبچه شون رو در دوسال کودکی یا 9ماه بارداری تحمل کنند. شماببین پدر ومادر دلشون میاد بچه شون رو بندازند بیرون.برای دلشون کار می کنند همونطور که اگه حالشون بد بود بچه رامی اندازند اون ور. یک روز یکی از اعضای فامیلمان که من زمانی که 2 ساله بودم توی خونشون مستاجر بودیم و اون حدودا 10ساله بود تعریف می کرد و می گفت : مامانت وقتی (ببخشید) خراب کاری می کردی تا دم در دستشویی کتکت می زده و هی دعوات می کرده . آره مال این بی خوابی هاش بوده که منو کتک می زده. اصلا من مامانم رو نفرین می کنم که چرا منو ننداخت یک گوشه ای تا بمیرم و خلاص. می دونید چراننداخت؟ چون بعضی اوقات که بچه احتیاج داشت که.این همه لطمه روحی و روانی و عقده همه ناشی از این پدر و مادره اون وقت شما چشماتون رو می بندید می گید اگر صد سال هم خدمت کنی .....

[="Tahoma"][="DarkRed"]

pantan;735476 نوشت:
یکی از نشانه های اخرالزمان اینه که فرزندان والدین نفرین میکنند!و نمونه هاش الان داریم میبینیم.و حق هم با شماست.
اون هایی که میگن همه پدر و مادرها خیر بچه هاشون میخوان فقط حرف مفت و کلیشه ای میزنن!
من هم مثل شما از پدر و مادرم راضی نیستم.

سلام دوست عزیز.
دعا میکنم زودتر ازدواج کنی... و زودتر پدر بشی تا متوجه عمق علاقه پدر و مادر به فرزند بشی...
تقریبا هیچ فرزندی قدر پدر و مادرش رو نمیدونه و هرگز و هرگز عمق محبتشون رو حس نمیکنه تا وقتی که خودش بچه ای داشته باشه.
اونوقته که میخوای شمشیر به تنت بخوره اما خار توی پای بچه ت نره!
فقط صبر داشته باش...
صبر کن تا به امید خدا اونروز رو ببینی...
روزی که بچه ت توی پارک بدوه و تو در عین لذت بردن از شادی فرزندت، با تمام وجود نگران زمین خوردنش باشی!
لذت و نگرانی توام و هر دو هم عمیق..
صبر داشته باش...
ان شاءالله به زودی...:Gol:
[/]

ریاح;735507 نوشت:

سلام دوست عزیز.
دعا میکنم زودتر ازدواج کنی... و زودتر پدر بشی تا متوجه عمق علاقه پدر و مادر به فرزند بشی...
تقریبا هیچ فرزندی قدر پدر و مادرش رو نمیدونه و هرگز و هرگز عمق محبتشون رو حس نمیکنه تا وقتی که خودش بچه ای داشته باشه.
اونوقته که میخوای شمشیر به تنت بخوره اما خار توی پای بچه ت نره!
فقط صبر داشته باش...
صبر کن تا به امید خدا اونروز رو ببینی...
روزی که بچه ت توی پارک بدوه و تو در عین لذت بردن از شادی فرزندت، با تمام وجود نگران زمین خوردنش باشی!
لذت و نگرانی توام و هر دو هم عمیق..
صبر داشته باش...
ان شاءالله به زودی...:Gol:

بگذارید یک مثال از عمق علاقه والدین به بچه ها براتون بزنم.از یکی از اقواممون. یکی از اقوام ما پسرش در جبهه شهید شده. وقتی شهید شد زنش بچه 6 ماهه اش را گذاشت و رفت. این قوم ما خودش بچش رو شیر داد. زن 50ساله ای بود اون موقع. این هم از عمق علاقه والدین. حالا شما هی بگو پدر و مادرها عمق علاقه دارند.

[="Tahoma"][="DarkRed"]به نظر من بیشتر مشکلات ازدواج از سختگیری های زیادی نشأت میگیره.
واقعا فکر نمیکنم اگر کسی به والدینش بگه که میخواد ازدواج کنه و توقع زیادی هم نداره و فقط میخواد که سروسامان بگیره، مشکل خاصی پیش بیاد.
احتمالا خانواده ها میدونن که رفتن خواستگاری همان و افتادن در مسیر خرج های کلان (و عمدتا اضافی!) همان؛ و احساس میکنن که اینهمه پول رو از کجا بیارن؟!؟ نتیجه ش این میشه که از همون اول در مسیر خواستگاری و انتخاب سنگ بندازند یا حتی زودتر پیشگیری کنن و بگن "حالا زوده!"
اگر والدین متوجه بشوند که قرار نیست در مسیر ازدواج سخت و ریخت و پاش و اسراف و ... بیفتیم، قطعا راحت تر برخورد میکنند و راه میان.
ضمن اینکه کسی میتونه بگه میخوام ازدواج کنم که به یک بلوغ فکری و استقلال عقلی رسیده باشه و بتونه برای خودش تصمیم بگیره! اگر کسی فکر میکنه به اون مرحله رسیده که بسم الله. دیگه نیازی به اجازه گرفتن از مامان وبابا نیست!
منظورم ابدا بی احترامی و بی ادبی نسبت به والدین نیست. میشه خیلی راحت و بدون ناراحتی باهاشون صحبت کنیم.
در کمال آرامش و نهایت احترام حرفها و دلایلشون رو بشنویم و بعد هم حرفها ودلایل خودمون رو بگیم؛ بعد هم مثل عده ای انسان متمدن و با شعور تصمیم نهائی رو بگیریم و اقدام کنیم.
اما اگر کسی به اون مرحله خاص یعنی بلوغ فکری و استقلال عقلی نرسیده، خوب صبر کنه تا مامان جون و بابائی براش تصمیم بگیرن دیگه!!!!
[/]

[="Tahoma"][="DarkRed"]

صاعقه;735512 نوشت:
بگذارید یک مثال از عمق علاقه والدین به بچه ها براتون بزنم.از یکی از اقواممون. یکی از اقوام ما پسرش در جبهه شهید شده. وقتی شهید شد زنش بچه 6 ماهه اش را گذاشت و رفت. این قوم ما خودش بچش رو شیر داد. زن 50ساله ای بود اون موقع. این هم از عمق علاقه والدین. حالا شما هی بگو پدر و مادرها عمق علاقه دارند.

استثناء هیچوقت قاعده کلی رو نقض نمیکنه. هیچکس منکر این نیست که بعضی آدمها هم بوئی از عطوفت پدر یا مادرانه نبرده اند! ولی با اینحال همیشه مثال مهربانی مادره و هیچوقت هم این مثال نقض نمیشه و از بین نمیره.
ضمن اینکه گاهی شرایط انسان رو وادار به انجام کاری میکنه که صددرصد با اصولش متضاده و فقط به جبر محیط و شرایط خاص، داره اون کار رو انجام میده. علیرغم میلش!
[/]

ریاح;735516 نوشت:

استثناء هیچوقت قاعده کلی رو نقض نمیکنه. هیچکس منکر این نیست که بعضی آدمها هم بوئی از عطوفت پدر یا مادرانه نبرده اند! ولی با اینحال همیشه مثال مهربانی مادره و هیچوقت هم این مثال نقض نمیشه و از بین نمیره.
ضمن اینکه گاهی شرایط انسان رو وادار به انجام کاری میکنه که صددرصد با اصولش متضاده و فقط به جبر محیط و شرایط خاص، داره اون کار رو انجام میده. علیرغم میلش!

نمی دانم تحصیلات شما درچه زمینه ایه اما یک چیزی در منطق هست که بهش می گن مثال نقض . با مثال نقض شما می توانید کلیت یک قضیه را زیر سوال ببرید. روشنه که همه ی پدر و مادرها عاطفه مند نیستند. اما چه دلیلی داریم که بگیم اونایی که عاطفه مندنیستند (چه تعبیری بکار بردم) در اقلیتند؟ خیر علاقه به فرزند غریزی است همانطور که علاقه به خواب و خوراک غریزی است. این غریزه ها بعضی اوقات با هم تداخل می کنند و کار را خراب می کنند.

صاعقه;735512 نوشت:
بگذارید یک مثال از عمق علاقه والدین به بچه ها براتون بزنم.از یکی از اقواممون. یکی از اقوام ما پسرش در جبهه شهید شده. وقتی شهید شد زنش بچه 6 ماهه اش را گذاشت و رفت. این قوم ما خودش بچش رو شیر داد. زن 50ساله ای بود اون موقع. این هم از عمق علاقه والدین. حالا شما هی بگو پدر و مادرها عمق علاقه دارند.

شاید میدونن کسی بهت زن نمیده.برای همین نمیرن خواستگاری.پسر خوب من26 سالمه و به جونه خودم زیادم پسر بدی نیستم و موقعیتم بد نیست(البته از دید دختر کم توقع) :khandeh!: ولی کسی بهم دختر نمیده.یا هیچ دختری زنم نمیشه.اگه بشه هم مطمئنم پس فردا غر میزنه.دیگه خودت از اوضاع حداقل بچه های سایت که مجردن مثل دکی و رقیه و پن تن و ... که خبر داری.سنشون از تو بیشتره شرایطشونم بهتر ولی دختر درست حسابی پیدا نمیکنن.(البته به یارقیه که اصلن کسی دختر نمیده مشکل اون فرق میکنه :Khandidan!::khaneh::khandeh!:)

mohsen1990;735530 نوشت:
شاید میدونن کسی بهت زن نمیده.برای همین نمیرن خواستگاری.پسر خوب من26 سالمه و به جونه خودم زیادم پسر بدی نیستم و موقعیتم بد نیست(البته از دید دختر کم توقع) :khandeh!: ولی کسی بهم دختر نمیده.یا هیچ دختری زنم نمیشه.اگه بشه هم مطمئنم پس فردا غر میزنه.دیگه خودت از اوضاع حداقل بچه های سایت که مجردن مثل دکی و رقیه و پن تن و ... که خبر داری.سنشون از تو بیشتره شرایطشونم بهتر ولی دختر درست حسابی پیدا نمیکنن.(البته به یارقیه که اصلن کسی دختر نمیده مشکل اون فرق میکنه :Khandidan!::khaneh::khandeh!:)
این چه ربطی داشت به مطلبی که از من نقل قول کردید.

صاعقه;735531 نوشت:
این چه ربطی داشت به مطلبی که از من نقل قول کردید.

من میبینم همه ی بحثت اینه که به مادرت گفتی نیاز جنسی داری.اونا نرفتن خواستگاری و.... بعد به گناه افتادی.منم میگم شاید میدونن دختر بهت نمیدن.مگه همین مشکلت نیست؟

[="Navy"]با سلام خدمت کاربران محترم:

از شما تقاضا دارم،در ارتباط با موضوع اصلی تاپیک بحث بفرمایید،و از موضوع خارج نشوید،تا سایر کاربران نیز بتوانند از بحث های مفید بهره ببرند،و وقتشان به دلیل خواندن پست های بی ارتباط با موضوع تلف نشود

از توجه شما سپاسگذار هستم.[/]

صاعقه;735528 نوشت:
نمی دانم تحصیلات شما درچه زمینه ایه اما یک چیزی در منطق هست که بهش می گن مثال نقض . با مثال نقض شما می توانید کلیت یک قضیه را زیر سوال ببرید. روشنه که همه ی پدر و مادرها عاطفه مند نیستند. اما چه دلیلی داریم که بگیم اونایی که عاطفه مندنیستند (چه تعبیری بکار بردم) در اقلیتند؟ خیر علاقه به فرزند غریزی است همانطور که علاقه به خواب و خوراک غریزی است. این غریزه ها بعضی اوقات با هم تداخل می کنند و کار را خراب می کنند.

تشکر از شما.
بله در این حد از منطق سردرمیارم. ولی فکر نمیکردم در مورد منطق داریم صحبت میکنیم. :Gig:
قاعده ای که بنده عرض کردم از نوع قواعد منطقی و ریاضی نیست که با یک مثال نقض بشه کلا گذاشتش کنار.
البته قاعده دیگری هم داریم که میگه "ما مِن عامٍ و قَد خُصّ" یعنی هیچ عامی نیست که استثنائی نداشته باشه!
اگه شما یک کیلو لیموشیرین بخری و حتی نصفش هم تلخ باشه، این مسئله که لیمو شیرین ها به طور عام شیرین هستند، نقض نمیشه!
به همین صورت صدتا پدرمادر هم پیدا کنی که بی عاطفه باشند، قاعده مهربان بودن والدین نقض نمیشه.
پدرمادرها به طور کلی مهربان و دلسوزترین نسبت به فرزند هستند. شک نکنید!:ok:

khodaie71;735482 نوشت:
دوستان عزیز، این پست ها و نظرات برای بررسی مشکلات رو به روی جوانان و پیدا کردن راه حل مناسبه، لذا خواهش میکنم از والدین بدگویی نکنید چرا که بدترین والدین هم نعمت خداوند هستند و اگر با انصاف بنشینیم و دوران زندگی رو مرور کنیم، برکات وجود والدين رو خواهیم دید.
این دوران میگذره و همه جوون ها ازدواج میکنن اما وای بر کسانی که در همین دوران کوتاه و گذرا بر والدین خودشون سخت گرفتند و عاق شدند.
همه پدر و مادر ها دوست دارند که فرزندانشان به خونه بخت برن و این اتفاق در بهترین و سهل ترین حالت رخ بده. درسته که این پست مشکلات ازدواج از سوی والدین رو میخواد بررسی کنه اما در مرحله اول باید دید که آیا خود جوان زمینه همسر گزینی رو داره یا نه ? و بعد رفت سراغ والدین.
با دید منصفانه اگر مشاهده کنیم، از حدود یازده میلیون جوان آماده ازدواج بیش از نیمی هنوز زمینه ها و پیش فرض های لازم رو ندارند، جوونی که یه مدرک با هزار جور زور زدن و کمک این و اون گرفته و صبح تا شب در منزل نشسته تا برای او دعوت نامه بیاد بره مدیر سازمان و کارخانه بشه چطور میتونه بگه من میتونم زندگی رو اداره کنم? حالا چطور میتونه به خانواده ایراد بگیره?
همه جوون ها از شروع زندگی والدین میگن که تو یه اتاق کوچیک و ساده شروع کردن، ولی هیچ کدوم از کارگری توصیفت فعاليت و زحمت های بیش از توان قدیمی ها نميگن که باعث رونق زندگی شده و امروز حاصلش رو دارند میبینند. واقعا جوون های ما حاضر به اون نوع تلاش کردن هستند?
خواهش میکنم از والدین بد نگید چون شب عروسی وقتی میخواهید دست و روی اونها رو ببوسید باید با شرمندگی این کار رو انجام بدید.
مخاطب بنده خاص جناب pantan نیستند.

ریاح;735507 نوشت:

سلام دوست عزیز.
دعا میکنم زودتر ازدواج کنی... و زودتر پدر بشی تا متوجه عمق علاقه پدر و مادر به فرزند بشی...
تقریبا هیچ فرزندی قدر پدر و مادرش رو نمیدونه و هرگز و هرگز عمق محبتشون رو حس نمیکنه تا وقتی که خودش بچه ای داشته باشه.
اونوقته که میخوای شمشیر به تنت بخوره اما خار توی پای بچه ت نره!
فقط صبر داشته باش...
صبر کن تا به امید خدا اونروز رو ببینی...
روزی که بچه ت توی پارک بدوه و تو در عین لذت بردن از شادی فرزندت، با تمام وجود نگران زمین خوردنش باشی!
لذت و نگرانی توام و هر دو هم عمیق..
صبر داشته باش...
ان شاءالله به زودی...:Gol:

علرغم احترامی که برای نظراتتون قائل هستم این حرف ها بسیار کلیشه است و با توجه به پست هایی که کاربران ارسال میکنند با واقعیت فاصله دارند.
والدین زیادی هستند که با بی فکری فرزندان در شرایط بسیار بدی قرار دادند.نمونه این فیلم ها هم زیاد تولید شده
برای نمونه توصیه میکنم فیلم گرگ های شیشه ای ببینید و ببینید که والدین با تعصبات بیجا باعث میشند یک پدر فرزند 3 ساله به قتل برسونه!
نمونه های زیادی از سهل انگاری و بی تفاوتی های والدین در همین سایت میتونید ببینید.
پدر و مادر های خیانت کار(به همسران و به فرزندان)اینا دروغ نیست واقعیت هایی هست که باید ببینید و بپذیرید.
پدری که نوشتند خودش با زن دیگری رابطه ناشمروع داره و وقتی بهش میگند نیاز به ازدواج دارم فرزند به تمسخر میگیره(پست همون دسوت ما در همین تاپیک)اینا نمونه های پدر دلسوز نیست.
روز به روز هم از عاطفه پدر و مادری داره کم میشه.نسل خود ما اکثرا عاطفه و احساس مادری و پدری گذشته رو ندارند.

والدین دلسوزی هم هستند(اکثریت)ولی باید بپذیرید که عکس این موضوع هم هست و روز به روز در حال افزایش هست.

[="Tahoma"][="DarkRed"]

pantan;735567 نوشت:
نمونه های زیادی از سهل انگاری و بی تفاوتی های والدین در همین سایت میتونید ببینید.

متشکرم که به نظرات دیگران احترام میگذارید.:Gol:

بنده هم منظورم این نبود که همه پدرومادرها از درجات بالای عطوفت برخوردار هستند.
حرف من همونه که خود حضرتعالی هم اشاره کردید.
والدین دلسوز در اکثریت هستند. ولی انسان بی عاطفه هم کم نداریم.

البته خوبه در نظر داشته باشیم که دلسوزی معنیش این نیست که حتی همین والدین دلسوز، تمام تصمیماتی که میگیرند درست و به جاست.
فرق هست بین انسان قاصر و انسان مقصر!
یعنی گاهی پدر و مادر دلسوز، تشخیصشون اشتباه هست.
با نیت فداکاری و خیرخواهی فرزند رو حتی به چاه میندازند.:god:
مهم اینه که اشتباهاتشون از سر خباثت و بدذاتی نیست، اشتباه کردند! همین!:badbakht:
هرچند این اشتباه ممکنه سرنوشت فرزندشون رو عوض کنه و عواقب بدی داشته باشه.
ولی نمیشه گفت دلسوز نبودند!
دلسوز بودند ولی راه رو اشتباه تشخیص دادند و حداکثر شامل صفت "نادان" (با عرض پوزش از همه پدرمادرها) میشند.
یعنی در عین دلسوزی و با نیت خالص فرزندشون رو بدبخت کردند!!:khobam:
این رو ما هم قبول داریم و در غم این دسته از فرزندان شریک هستیم. :hey:
من به شخصه معتقدم اگر چنین اتفاقی برای کسی بیفته، در صورتیکه همچنان وظایفش رو انجام بده و احترام والدینش رو به نحوی که اسلام فرموده نگه داره، "قطعا" خداوند براش جبران میکنه.:deldari:
[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام بر شما بزرگواران
وحی آمد سوی موسی از خدا

بندهٔ ما را ز ما کردی جدا

تو برای وصل کردن آمدی

یا برای فصل کردن آمدی

دوستان مجموعه كارشناسان هم براي وصل كردن شما به دين و خدا اينجا هستند و اين رسالتشان در سايت هست و بايد نسبت به اينها پاسخگو باشند
خبر داريد كارشناسان بايد هر ماه گزارش كاري بدهند
خبر داريد كه بنده چقدر سؤال خصوصي و عمومي برام مياد و همه اصرار دارند كه از من را زودتر پاسخ بدهيد حالم خوب نيست؟
اين سايت با همه عظمتش يكي از بخش هاي مركز ملي است بنابراين ضوابط و مقرارتش از بالا مشخص مي شود
سايت همسريابي تبيان زير نظر چندين كارشناس زبده است كه رسالتشان همان كار است نه پاسخگويي و مشاوره. حال تصور كنيد آنها به جاي وظايف مشخص شده خود بيايند و مشغول پاسخگويي شوند
از سويي ديگر همين سايت ارزيابان مختلفي دارد كه براي ارتقا و بهبود پاسخ ها و مشاوره ها تاپيك ها را ارزيابي مي كنند اگر كسي از مسير پاسخگويي كه وظيفه او است خارج شود ارزياب به او تذكر مي دهد
نه اين كه اين دوستان ندانند كه همسريابي مهم است همه را مي دانند ولي وظايف هر نهادي مشخص است
الان مراكز پژوهشي به عنوان منابع از همين پرسش و پاسخ براي رفع مشكلات جامعه استفاده مي كنند و مركز مشكلات و مسائل و آمار سؤالات در زمينه هاي مختلف را به مسؤولان و نهادهاي مختلف ارائه مي دهند تا متناسب با نياز تصميم گيري كنند

رهگذر آسمان;735436 نوشت:
میدونم تو عرض چند ثانیه پاکش میکنن ولی مینویسم
کی حاضره یه اعتصاب راه بندازیم؟؟؟
اعتصاب میکنیم که دیگه تو هیچ بحثی شرکت نکنیم
تا زمانی که یکی از کارشناسای سایت
ترجیحا جناب حامی، مسئولیت واسطه گری بین مجردای سایت رو به عهده بگیرن
به خدا ثواب هم داره
چی میشه جناب حامی به صورت خصوصی شرایط بچه ها رو بدونن
بعد هرکی شرایطش با یکی دیگه جور بود به همدیگه معرفیشون کنن؟
خب هرکی دوس نداره میتونه شرکت نکنه
ولی حتی اگه مشکل ازدواج یه نفر هم حل بشه خیلی خوبه .

موارد زيادي از من مورد براي ازدواج مي خواهند و اصرار دارند كه برايشان كاري كنم از سويي واقعا چنين امكان و شناختي ندارم از سوي ديگر تعداد افراد زياد است
به هر حال سايت و كارشناسان ضوابط خودش را دارد حالا فردي با توجه به مشخصات فردي تشخيص دهد كه كاربري همتاي اوست و از او بخواهد كه براي ازدواج گفتگو كنند اين ديگر از حوزه سايت و كارشناسان خارج است
البته به عنوان روان شناس و كسي كه تجربه زيادي در فضاي مجازي دارد مي گويم كه
هر بيشه گمان مبر كه خالي است
شايد كه پلنگ خفته باشد
در ازدواج اينترنتي بايد با عصاي احتياط گام برداشت و از همان گام نخستين خانواده ها در جريان باشند و راه هاي فريب بسته شود. گاهي هم فريب نيست داشته ايم كه كسي يك سال دختر را معلق گذاشته و بعد با ديدن تصوير او گفته خانواده مخالف هستند يا من مشكلي دارم يا ما به درد هم نمي خوريم و...

mohsen1990;735444 نوشت:
من نمیدونم این سایت و مسئولش چقدر برش دارن.ولی همونطور که میدونم سایتهایی که در این زمینه فعالیت میکنن را بهشون گیر میدن از مرکز.اگه بشه که خوبه.ولی خیلی خیلی سخته بنده خدا حامی از زندگی میافته.
[/]

صاعقه;735485 نوشت:
پدرو مادر دلشون نمیادبچه شون رو در دوسال کودکی یا 9ماه بارداری تحمل کنند. شماببین پدر ومادر دلشون میاد بچه شون رو بندازند بیرون.برای دلشون کار می کنند همونطور که اگه حالشون بد بود بچه رامی اندازند اون ور. یک روز یکی از اعضای فامیلمان که من زمانی که 2 ساله بودم توی خونشون مستاجر بودیم و اون حدودا 10ساله بود تعریف می کرد و می گفت : مامانت وقتی (ببخشید) خراب کاری می کردی تا دم در دستشویی کتکت می زده و هی دعوات می کرده . آره مال این بی خوابی هاش بوده که منو کتک می زده. اصلا من مامانم رو نفرین می کنم که چرا منو ننداخت یک گوشه ای تا بمیرم و خلاص. می دونید چراننداخت؟ چون بعضی اوقات که بچه احتیاج داشت که.این همه لطمه روحی و روانی و عقده همه ناشی از این پدر و مادره اون وقت شما چشماتون رو می بندید می گید اگر صد سال هم خدمت کنی .....

بهرحال پدر و مادرتون شمارو خوب یا بد به اینجا رسوندن
الان شما روی اونا حساب نکنید. توکل بر خدا کنید و خودتون تلاش کنید

[="Arial"][="Blue"][quote=یا‌رقیه;735265]غم عالم بر دلم رخنه می کرد.....

سلام یعنی مثال من اینقدر ناراحت کننده بود؟:Moteajeb!:

یا‌رقیه;735265 نوشت:
جربزه نداری... مرررررد نیستی....

من حرفی از مردانگی زدم؟

یا‌رقیه;735265 نوشت:
خواهر بزرگواری که وقتی پیداشدن شما را بسی دشوار تلقی می کنم... ناراحت می شوی و می گویی از شما توقع نداشتم

منم از شما توقع ندارم بدون اینکه جدول زندگیم را بدانی... همه چیز را به جربزه و این تعابیر ربط بدهی

متوجه این قسمت هم نشدم متاسفانه

باید ظرفیت ها رو کمی بالاتر ببریم روی صحبت من باشما نبود من فقط نظرم رو گفتم در آخر هم تصریح کردم که این مثال ها به این معنی نیست که تاخیر در ازدواج فقط به خاطر کار وپول باشد
مشکلات زیادی سر راه ازدواج جوانان هست که بقیه به آن اشاره کردند

در آخر برای خوشبختی وازدواج آسان شما وبقیه دعا می کنم[/]

منم با جناب ریاح موافقم
اینکه بگیم پدر و مادرا عاطفه ندارن خیلی ظلم بزرگیه
حالا بگذریم از یک در میلیون پدر و مادری که واقعا عاطفه نداشته باشن

آدم تا خودش بچه دار نشه متوجه نمیشه که حاضره تمام امراض دنیارو بگیره ولی بچش سرما نخوره
حاضره حسرت همه چیز به دلش بمونه ولی حسرت چیزی به دل بچش نمونه

ندانم کاری های برخی پدر مادر هارو به پای بی عاطفگی نگذارید
به پای تصمیم گیری غلط بگذارید

اون پدر و مادر که دارن با سختگیری در امر ازدواج بچشونو اذیت میکنن اتفاقا از روی علاقه و نگرانیه
وگرنه میگفت برو هرکاری میخوای بکنی بکن

فقط راهو غلط میره

شروین;735705 نوشت:
منم با جناب ریاح موافقم
اینکه بگیم پدر و مادرا عاطفه ندارن خیلی ظلم بزرگیه
حالا بگذریم از یک در میلیون پدر و مادری که واقعا عاطفه نداشته باشن

آدم تا خودش بچه دار نشه متوجه نمیشه که حاضره تمام امراض دنیارو بگیره ولی بچش سرما نخوره
حاضره حسرت همه چیز به دلش بمونه ولی حسرت چیزی به دل بچش نمونه

ندانم کاری های برخی پدر مادر هارو به پای بی عاطفگی نگذارید
به پای تصمیم گیری غلط بگذارید

اون پدر و مادر که دارن با سختگیری در امر ازدواج بچشونو اذیت میکنن اتفاقا از روی علاقه و نگرانیه
وگرنه میگفت برو هرکاری میخوای بکنی بکن

فقط راهو غلط میره


اولا وقتی کلیت یک قضیه زیر سوال رفت دیگه نمی توانید اثبات کنید استثناها کم اند. احساساتی حرف نزنید. پدرمن گفت برو هر کاری می خوای بکن. (البته مودبانه اش را گفتم) چه دلیلی دارید که پدر و مادر هایی که عاطفه ندارند کم اند؟ ندانم کاری نیست بلکه خودپرستی محضه اکثر رفتار های والدین.

[="Navy"]

صاعقه;735719 نوشت:
اولا وقتی کلیت یک قضیه زیر سوال رفت دیگه نمی توانید اثبات کنید استثناها کم اند. احساساتی حرف نزنید. پدرمن گفت برو هر کاری می خوای بکن. (البته مودبانه اش را گفتم) چه دلیلی دارید که پدر و مادر هایی که عاطفه ندارند کم اند؟ ندانم کاری نیست بلکه خودپرستی محضه اکثر رفتار های والدین.

شما نمیتونی با آوردن استثنا بگی کلیت قضیه زیر سوال رفت .
قضیه ریاضی که نیست .
مطمئن باش نمیتونی انقدر مثال بیاری که ثابت کنی علاقه والدین به فرزند یک قاعده نیست.
در ضمن این شما هستی که داری احساساتی بحث میکنی[/]

شروین;735724 نوشت:

شما نمیتونی با آوردن استثنا بگی کلیت قضیه زیر سوال رفت .
قضیه ریاضی که نیست .
مطمئن باش نمیتونی انقدر مثال بیاری که ثابت کنی علاقه والدین به فرزند یک قاعده نیست.
در ضمن این شما هستی که داری احساساتی بحث میکنی
چه نوع قضیه ای است؟ قضیه عقلی است یا نیست؟ اگر عقلی است همونی که گفتم درسته یعنی با آوردن استثنا کلیت آن زیر سوال می ره. همچنین وقتی استثنا باشه دیگه نمی توانیم بگوییم استثنا کمه.

حامی;734547 نوشت:

ما داريم جواناني را كه از نظر مالي و مسكن هم بي نياز هستند ولي براي ازدواج منتظرند كه اتفاقي بيفتد
و به طور جدي به خانواده نمي گويند و يا حيا مي كنند
يا فكر مي كنند حالا زود است
وقتي كه پير پسر شدند تازه مي خواهند ازدواج كنند اگر ايشان به آفات ازدواج با تأخير دقت كنند اين كار را نمي كنند.[HL]
با آموزش و مشاوره ازدواج و مطالعه و استفاده از نرم افزارها مي توان بلوغ و پختگي را افزايش داد و جلو انداخت

[/HL]
این جوانانی که گفتید در اقلیتند برای جوانانی که نه کاری دارند و نه آینده ای چی دارید بگید.

[="Navy"]

صاعقه;735747 نوشت:
چه نوع قضیه ای است؟ قضیه عقلی است یا نیست؟ اگر عقلی است همونی که گفتم درسته یعنی با آوردن استثنا کلیت آن زیر سوال می ره. همچنین وقتی استثنا باشه دیگه نمی توانیم بگوییم استثنا کمه.

دوست عزیز واقعا بحث سر چنین چیز بدیهی ای برای من جای سوال داره
چون شما دوست داری از دید علمی بحث کنی منم از همین طریق میرم با یک مثال خیلی ساده

شما یک قضیه رو میتونید با حتی یک استثنا باطل اعلام کنید
یک معادله به شکل
اگر X آنگاه y
اگر فقط و فقط یک جواب غیر از y بیارید قضیه باطله

ولی حتی همین معادله رو با محدود کردن دامنه و برد میتونید صحیح در نظر بگیرید

مثلا ax^2+b/x فقط و فقط در x=0 تعریف نشدس
ولی در بینهایت نقطه تعریف شدس و جواب داره
شما میتونی بگی حد این معادله در بازه R تعریف نشدس ولی فقط با حذف 0 یعنی در بازه R-{0} دیگه تعریف شدس و میشه ازش استفاده کرد

حالا قضیه علاقه والدین هم همینه
شاید چند استثنا باشه
هرچند این چند زیاد باشه
ولی در مقابل گونه انسان از ازل تا ابد به نظر من هیچه

و نمیتونید بگید پدر ها و مادر ها به فرزندانشون علاقه ندارند چون چند استثنا هست
فقط میتونید بگید هستند پدرها و مادرانی که به فرزندانشون علاقه ندارند و بد آنها را میخواهند

مثال لیمو شیرینی که یکی از دوستان زدند هم خیلی منطقی هست
ذاتا لیمو شیرین ، شیرین است
اگر یکی تلخ بود نمیشه گفت لیمو شیرین تلخ است

فقط میتونیم بگیم لیمو شیرینی هست که تلخ است
ولی باز بطور کلی لیمو شیرین شیرین است

پ.ن : این بحث کاملا در راستای تاپیک هست . بررسی نقش والدین هست[/]

[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]اینا رو برای شما ننوشتم....دارم به خودم می گم.... ولی شما هم اگه بدرد می خوره استفاده کن[=Microsoft Sans Serif]

صاعقه;735323 نوشت:
چرا جای اولی بهتون ندادند. اونا که می گید آدم های خوبی بودند.

سلام

[=Microsoft Sans Serif]

یه جواب کامل تر بهتون می گم... چون حیفه جوونی که با افکار اشتباه بگذره

[=Microsoft Sans Serif]
[HL]الان که خدا به خودم تلنگر زده.[/HL]...
[=Microsoft Sans Serif]می گم تا شما هم بهش فکر کنی[=Microsoft Sans Serif]... شاید بدردت بخوره....

[=Microsoft Sans Serif]خوبان... برای خوبان هستند....[=Microsoft Sans Serif] همون موقع هم به خودم نهیب می زدم که لیاقت چنین دختری و چنین خانواده ای رو ندارم

شاید اگه برای خدا خالص می بودم... جای اول که هیچی... خیلی زود تر و در بهترین شرایط ممکن من رو به آرامش می رسوند...

برادر عزیز.... امروز خدا هم اتاقیمو فرستاد تا یه چیزایی رو بهم خاطر نشان کنه....

نمی خوام نصیحتت کنم... چراکه سر تا پا اشکال هستم... [HL][=Microsoft Sans Serif]خیلی اوقات نفهمیدم که اگه مطلب خوبی قرار می دم.... برای رضای خداست و یا لایک و تشکر....!!![=Microsoft Sans Serif][/HL].... پس تو بدجور تو کار خودم موندم....

.
.
.
یه روزی می خواستم ازدواج کنم تا با آرامش.. بدون خوف گناه... بتونم بندگی خدا رو بکنم....

[=Microsoft Sans Serif]اما غافل از زمانی که ازدواج شد هدف اصلی و خدا به حاشیه رفت... دو ریال برای حرف خدا حرمت قائل نشدم... فک کردم دیگه حق دارم که دل پدر و مادرم رو بشکونم....

[=Microsoft Sans Serif].........................................................................................................................................

تا اینجا رو داشته باش.... حالا اگه ناراحت شدی......

اصلا ناراحت نشو..... درد و دلتم نه به من بگو نه به هیچ کس دیگه... تو تاپیک درد و دل با خدا هم ننویس... فقط مستقیم برو در خونه خدا.... بدون حاشیه و فقط خود خدا....

یه عبارتی هست... نمی دونم مال دعای ندبه س یا دعای کمیل...[=Microsoft Sans Serif] می گه لای الامور الیک اشکو

[=Microsoft Sans Serif]البته قبل اینکه خواستی با خدای خودت خلوت کنی... بهش بگو.. [=Microsoft Sans Serif]تو همون خدایی هستی که ستار العیوبی[=Microsoft Sans Serif]...[=Microsoft Sans Serif] تو خدایی هستی که هم روقت گفتم غلط کردم، خطا کردم[=Microsoft Sans Serif]... [=Microsoft Sans Serif]گفتی شتر دیدی ندیدی.. حسابتو پاک کردم... بیا تو بغلم!!

خوب که همه صفات خدا رو شمردی....

تازه بیا بگو... خدا مشکل دارم... لای الامور الیک اشکو....

اگه درد رو خدا داده باشه.... کاملا مشخصه که درمان هم پیش خودشه....و خدا قادر هست....

نه... لطف خدا بیشتر از این حرفاست... خدا ارحم الراحمین است....اگه گرفتاری رو خودمون تو کار خودمون انداخته باشیم... باز هم خدا می بخشه و از سر لطف... ضرری که خودمون به خودمون زدیم رو... میاد جبران می کنه....

علت زیادی عشق هم که باشه علت دیگه عدم درکه نیازه فرزنده


خوب اشتباهتون همینه وقتی یه دختری همیشه تو سختیه تو رویا زندگی میکنه که وقتی ازدواج کنه از این همه سختی وزندگی جهنمی راحت میشه ومیره تو یه بهشت مخصوصابا طرز فکری که ماخانوما داریم همگی به چشم خودمون زیباترین ولایق ترین فرشته ی زمینی هستیم البته پدر من زندگی متوسطی داره وما کم بودی تو زندگی نداشتیم منم وقتی ازدواج کردم فکرکردم شروع زندگی از صفرکاره راحتیه اما الان که ازاون زندگی دور شدم وتقریبا دارم به زورحقوق همسرم وبامخارج مطابقت میدم میبینم اصلنم جالب وراحت نیس یعنی ارزو به دل میمونی مثله قدیما بری سفر بری خرید بری گردش و.......شماهم باید کسی روانتخاب کنی که دوستش داری وحاضری به خاطره رفاهش تلاش کنی همسره من منو دوست داره اما خودشو بیشترحاضرنیس به خودش سختی بده اما من دوسش دارم وهمین هیچی رو تحمل میکنم ودعا که....وخواهرم که تازه عروسه شوهراون ازهمسره منم بدتره حتی کار نداره اما دله پاک واراده قوی وعشقه زیادی به خواهرم داره وهمیشه دنباله کاره از7تا11شب دنباله کارمیگرده شمام باید ببینی شخصیت وتوقعت اززندگیه چیه بهترین مشورت دهنده واسه تو خودتی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

ابوالبرکات;735753 نوشت:
این جوانانی که گفتید در اقلیتند برای جوانانی که نه کاری دارند و نه آینده ای چی دارید بگید.

سلام
من خودم ازاين جوان ها بوده م از سويي هم در تاپيك هاي مختلف صحبت كرديم لطفا مراجعه بفرمايد
الان ممنون مي شوم روي سؤال اصلي متمركز شويم
چرا والدين اقدام عملي نمي كنند براي جوانشان[/]


باسلام

پدر مادر را از نظر بنده مثل پدر مادرهای گذشته نیستند
با توجه به تشخیص خودشون برای فرزندانشون همسر مناسب انتخاب میکردند و حالا اکثریت هم قبول داشتند
یه سری به خاطر نداشتن شرایط مناسب فرزندانشون پا پیش نمیزارند
یه سری متاسفانه بزرگترها خودشون درگیر چشم به هم چشمی و... هستند
یه سری نگران این هستند در آینده مشکلات زندگی رو از چشم بزرگترها ببینند
یه سری خودشون از زندگی مشترک ناراضی هستند میگن خبری نیست عجله نکنی
یه سری اصلا از نیازهای فرزندانشون خبر ندارند
دوری بزرگترها از فرزندان با دغدغه های کاذبی که تو زندگی دیده میشه از حال و احوال هم گویی خبر ندارند
سختگیری در انتخاب خود فرزندان هم به اینها اضافه میشه
یه بخشش هم اعتقادات این که خدا تو این امر کم مینماید قبول ندارند
انتظار غیر معقول
و...
اینا چیزهایی هست که بنده تو دور اطراف میبینم

کنیز بانوی بی نشان;735115 نوشت:
برادر قبول کنید تقریبا همچین مواردی نایاب هست که پسری در جلسه خواستگاری عنوان کنه جهیزیه رو من می دم، حتی تو قشر خیلی مذهبی. تقریبا من تا حالا نه برای خودم پیش اومده نه شنیدم دور و اطرافم

سلام
من اعتقادم اینه اگر با هر شخصی قرار است عهدی ببندی یا قرار دادی منعقد کنی باید راست بگوئی حال اگر طرف مقابلت حیله کرد شخصیت خودش را نشان داده و باعث شده از خودش صلب اعتماد و اطمینان شود و دیگر کسی سراغ او نرود.خوب مبحث ازدواج خیلی مهمه.من در زندگی اهل دروغ و دقل نیستم .اگر قرار است یک زندگی شکل بگیرد طرف مقابلم باید همه چیز را بداند و با آگاهی قبلو کند نه اینکه من ده ها مطلب می دانم و به خاطر جهل طرف مقابلم سرش کلاه بگذارم. من رک و راست همه چیز را گفتم!حقیقت را گفتم.خوب این از جهتی هم باعث افزایش اعتماد و اطمینان طرف می شود.البته از نظر من.

کنیز بانوی بی نشان;735115 نوشت:
وقتی مادرتون به خواستگاری دختری میره(مرحله اول خواستگاری) و شما پایین تو ماشین یا تو خونه منتظر برگشت مادرتون هستین، مادرتون که برمی گرده چه سوالایی ازش می کنید؟

مادر من دو بار برای دیدن منزل رفته بود.فقط دو بار.من تنها سوالی که می پرسم می گویم:چی شد؟همین!
بعد مادرم و خواهرم مطالبی را که باید بگویند می گویند!البته مشکل من تفاوت در دیدگاه هاست.نگاه من با مادر و خواهرانم زمین تا آسمان فرق دارد!من تا به خود خانم صحبت نکنم و خوب به حرف هایش گوش نده هیچ قضاوتی نمی کنم!باید با خودش صحبت کنم ببینیم چند مرده حلاجه!من هم دربست در اختیار فرد هستم تا هر سوالی در هر زمینه ای که می خواهد پاسخگو باشم!

کنیز بانوی بی نشان;735115 نوشت:
وقتی تو همون مرحله اول خانواده پسر اول اظهار علاقه و پسندیدن می کنن ولی وقتی می فهمن خونه دختر اجاره ای هست

خوب قبول دارم کمتر پسری قبول می کند نمی دانم چرا!ولی من باشم اگر ببینم که خانم خوب باشد و واقعا هم کفو و هم سطح من باشد با یک برنامه ریزی و با منطق حرفم را می زنم.منتها از طرفی دوست خودم هم چنین موردی براش پیش آمد منتها حرفی شنید که قبول نکرد!

کنیز بانوی بی نشان;735115 نوشت:
مثلا دختر کنار درس دانشگاهش دروس حوزه هم می خونه می رن و پشت سرشون هم نگاه نمی کنن بین خانواده پسر و خود پسر چه صحبتایی رد و بدل شده که به این نتیجه می رسن؟

ناراحت نوشید خوب بالاخره اینگونه افراد و خیلی های دیگر برای آقایان زن می گیرند تا کارهای پسر ها را انجام دهند و تر و خشکش کنند.خوب وقتی مرد می رود سرکار و خسته بر می گردد که نمی تواند لباس بشورد و یا آشپزی کند می تواند؟هدف از زندگی خیلی بالاتر از اینهاست ولی هستند که اینگونه می خواهند.چون می بینند طرف مقابل مشغول کاری است و به زندگی نمی تواند برسد از خیرش می گذرند.مثلا می گویند به فکر زندگی نیست!ما سال گذشته 20 تن از همکارانمان از همسرانشان طلاق گرفتند.نزدیک به 300 نفر در قسمت ما کار می کنند.کل آقایانی که در سالن ما هستند و همسرانشان را طلاق داده اند به 70 نفر می رسد!چون خانم ها نمی خواستند کار کنند.به فکر گردش و تفریح و گشت و گذار بودند ولی کی از این کارها بدش می آید من هم کوه رفتن را دوست دارم 8 سال است کوه نرفته ام به خاطر خانواده ام مادر و خواهرانم.حالا نرفته ام بیایم بنای ناسازگاری بگذارم؟!!خوب تحمل نکردند و طلاق گرفتند با مهریه کامل!!!!
مورد اولی خود من رفتم خانم به فکر درس بود!به من گفته بودند که خانم لیسانس دارد ولی فوق دیپلم بود.هر سوالی می پرسیدم می گفت حجابم برام خیلی مهمه!گفتم خانم کسی با حجاب شما کار ندارد!کل زندگی حجاب نیست خیلی مسائل مهمتر از حجاب هست.اصلا دختری که حجاب نداشته باشد من بهش فکر هم نمی کنم چه برسد بروم سراغش!
دومی هم که خیلی خیلی رویائی بود!درصدد بود دنیا را اصلاح کند!تعریف کرده ام

کنیز بانوی بی نشان;735115 نوشت:
وقتی حتی کار به مرحله دوم و صحبتای پسر و دختر می رسه، و دختر به پسر به ظاهر مذهبی می گه من دوست دارم زندگیم جوری باشه که امام زمان می خواد پسر چه فکرایی با خودش می کنه که فوری جلو دختر موضع می گیره که شما پس از اونایی که همش سرت تو کتاب دعاست و نماز و ....؟

به عنوان برادر کوچکتر می گویم کمی در مورد انتخاب صحیح و نحوه تشخیص و شناخت طرف مقابلتان تحقق و پژوهش کنید!فکر می کنم کمی اطلاعاتتان کم است.و یا آنگونه که من می بینم اطلاعات ندارید.شاید ده تا مطلب بدانید و لی ده تا دیگری را قطعا نمی دانید!سعی کنید راههای شناخت بیشتر را بدانید.

کنیز بانوی بی نشان;735115 نوشت:
ببخشید ولی آقایون محترم من نمی دونم چقدر از این مسائل دست شماست، ولی فرض می گیرم که خبر ندارید از رفتار و کردار خانواده هاتون مخصوصا مادراتون که وقتی میان دختر رو ببینن انگار میان یه جنس بخرن فقط کم مونده بگن بیا موهات رو بکشیم ببینیم مصنوعی نباشه ( فک نکنید اینا برای خانواده های با فرهنگای پایین هست، اتفاقا خانواده منم مثل خیلی از دوستان اینجا که گلایه دارن بسیار گزینشی کسی رو راه میدن که بعدا راجع بهش حرف می زنم)

خوب برای این کار شما اولا نباید هر کسی را به منزل راه بدهید قبل از این یک هفته مهلت بگیرید و در مورد پسر و خانواده اش تحقیق کنید.آدم که هر کسی را خانه راه نمی دهد مخصوصا اینگونه افراد را.یک بزرگتر را بفرستید تا حدودی تحقیق کند و اگر مورد تائید بود راه بدهید.این سوای آن تحقیقات جامع و کاملی است که باید حسابی در مورد آقا پسر از همه جوانب و خانواده اش تحقیق کنید.به تحقیق اولی بسنده نکنید.تحقیق اولی این است که بدانید آیا آقا لیاقت دارد پایش به فرش منزل شما برسد یا خیر!
موضوع قفل شده است