واقعه ردالشمس چیست؟

تب‌های اولیه

75 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

abcdefg;192743 نوشت:
سلام همانطور که میدانیم حرکت ظاهری خورشید در اثر گردش زمین به دور محور خود رخ می دهد. درواقع خورشید از خود حرکتی ندارد. بنابراین برای بازگشت خورشید، باید زمین توقف کرده و شروع به چرخش برعکس نماید!! به نظر شما اگر امام علی و امام صادق به هنگام نقل این معجزه روشنگری میکردند و به مردم اعلام می کردند که این واقعه ردالشمس نیست ( مثلا یاایهالناس خورشیدثابت است وحرکتی ندارد!!) بلکه ردالارض می باشد، دامنه تاثیر این معجزه بیشتر نبود؟؟ حداقل این معجزه برای آیندگان بعد از گالیله قابل استنادتر بود!!

با سلام خدمت شما دوست عزيز

اين سوال كه چرا پيامبر(ص) و ائمه(ع) در مواردي برخي از چيزهارا بيان نمي كردند خود بحث جداگانه اي طلب مي كند و ممكن است از موضوع اين بحث خارج شويم ولي به طور خلاصه ذكر مي كنم كه پيامبران و ائمه (ع) بنا نداشتند تمام امور را آماده در اختيار بشر قرار دهند بلكه هدف اصلي آن هاآشنايي مردم با سعادت و رستگاري در پرتو شناخت دين و معارف الهي بود.

از اين گذشته در مواردي مانند همين مثال حضرت در مقام بيان ويژگي هاي خورشيد و زمين و چگونگي حركات سيارات نبودند بلكه در مقام بيان معجزه حضرت رسول(ص) بودند و بديهي است در چنين مقامي و همچنين زماني كه مردم هنوز از نظر علم سيارات ، در آن حد نبودند كه چنين چيزهايي را درك كنند اين سخنان شايد هدف اصلي سخنان حضرت(بيان معجزه) را تحت الشعاع قرار مي داد.

موفق باشيد

متحیر;192912 نوشت:
آیا هر نقل قول متواتری قابل قبول است؟




متحیر;192912 نوشت:
گر چه که حاملگی خارج از رحم امکان وقوع دارد و اکثر آن منجر به موارد حاد و اورژانس میشود و در صورت عدم رسیدگی امکان تلف شدن مادر وجود دارد و گاهاً هم جنین سقط میگردد و منجر به حادثه وخیمی نمیشود از لحاظ تئوری کاشتن جنین در داخل بدن خارج از محل رحم حتی در بدن مرد چنانچه کسی داوطلب و قادر به پرداخت هزینه های آن باشد امکان دارد ولی داستان شما شاهدان بی طرف و مدارک پزشکی قابل قبول دارد؟


با سلام

این یک داستان بود وصدها مورد دیگر که بعضا عجیبتر هم هستند اما آنقدر شاهد دارند وداریم که اینجانب اگر خودم مویدی برآنها نداشتم قبولشان نمیکردم توصیه میشود خودتان در پی بررسی چنین مسائلی باشید .

اما در مورد حاملگی که اصلا بحث خارج وداخل رحمی نیست مثلا حضرت مریم سلام الله علیها که بدون شوهر حامله شد و این مورد هم از مواردی بوده که طرف کلا مایوس بوده و برای وی یک معجزه ....در هر صورت بحث بر سر ناقص بودن علم وقدرت بشر نسبت به بعضی موضوعات است.

درتواتر بعضی اخبار شکی نیست و اگر تواتر معنوی ولفظی قرین هم شوند عقلا نمیتوان آنرا رد کرد مثلا همین واقعه سونامی ژاپن که هم ظاهر اخبار و هم آثار وعلل دیگر تاییدش کرد، فکر نکنم کسی قادر به انکارش باشد .

اندیشمند;193096 نوشت:
اين سخنان شايد هدف اصلي سخنان حضرت(بيان معجزه) را تحت الشعاع قرار مي داد.


سلام
این که پیامبر و امامان مطلبی را بیان نکنند یک مسئله است و اینکه خلاف واقع بیان کنند مسئله ای دیگر.
ایشان با استفاده از کلمه "ردالشمس" خواسته یا ناخواسته یک اندیشه غلط که همان حرکت خورشید باشد را ترویج کردند.
[spoiler]
به هر حال باید منتظر مرگ بود تا پاسخ خیلی از سوالات را بدون توجیح دریافت کرد!! شاید هم با آمدن مرگ دیگر فرصتی نباشد!! شاید!
[/spoiler]
به خاطر مطالب خارج از بحث عذرخواهی میکنم.

abcdefg;193128 نوشت:
سلام این که پیامبر و امامان مطلبی را بیان نکنند یک مسئله است و اینکه خلاف واقع بیان کنند مسئله ای دیگر. ایشان با استفاده از کلمه "ردالشمس" خواسته یا ناخواسته یک اندیشه غلط که همان حرکت خورشید باشد را ترویج کردند.

سلام

باید دید از نظر لغوی در حقیقت رد به معنای عقب گرد است؟
یا خیر؟

آیا منظور به حقیقت بازگشت خور شید است یا استفاده از علم روز مردم در جهت بیان معجزه

سلام علیکم

بله دلیل قرآنی بر رد الشمس وجود دارد و کاملا امری منطقی است.

وارثین کسانی هستند که خلیفه الله بر زمین هستند. خداوند آسمانها و زمین را تحت خدمت آنها در آورده و اصلا برای نها خلق کرده است.

رد الشمس که چیزی نیست اخوی

بزرگانی هستند که به دعای آنها خداوند جهانی را دگرگون میسازد .

یا من هو اسمه رب الرحیم

یاحق

اندیشمند;193096 نوشت:
اين سوال كه چرا پيامبر(ص) و ائمه(ع) در مواردي برخي از چيزهارا بيان نمي كردند خود بحث جداگانه اي طلب مي كند و ممكن است از موضوع اين بحث خارج شويم ولي به طور خلاصه ذكر مي كنم كه پيامبران و ائمه (ع) بنا نداشتند تمام امور را آماده در اختيار بشر قرار دهند بلكه هدف اصلي آن هاآشنايي مردم با سعادت و رستگاري در پرتو شناخت دين و معارف الهي بود. از اين گذشته در مواردي مانند همين مثال حضرت در مقام بيان ويژگي هاي خورشيد و زمين و چگونگي حركات سيارات نبودند بلكه در مقام بيان معجزه حضرت رسول(ص) بودند و بديهي است در چنين مقامي و همچنين زماني كه مردم هنوز از نظر علم سيارات ، در آن حد نبودند كه چنين چيزهايي را درك كنند اين سخنان شايد هدف اصلي سخنان حضرت(بيان معجزه) را تحت الشعاع قرار مي داد.

با سلام خدمت همه ی عزیزان
در تأیید فرمایشات دوست عزیز اگر به قرآن مراجعه کنیم می بینیم تمام مطالب عالم از ریز ودرشت در قرآن نیامده است ،بلکه مطالبی که برای تربیت نفوس مطرح می باشد عنوان گردیده است یا به تعبیری که تعبیر بلندی است قرآن کتاب انسان ساز است نه کتاب علم که تمام مطالب علمی را بیان کند ،ویا می بینیم که در بحث قصص قرآن هم خداوند قصه تمام انبیاءرا مطرح نکرده است بلکه گزیده ای از زندگی بعضی از انبیاءرا مطرح کرده است و تمام زندگی آن ها را مورد بررسی نداده است لذا بنا نیست که اگر معجزه ای در زمان پیامبر رخ داده است تمام جوانب آن مورد بررسی قرار گیرد و همین که ما بدانیم این معجزه ای واقع شده است که خلاف طبیعت بوده است این برای ما حجت می باشد که البته این روایت تواتر را نیز به دنبال دارد .

ABCDEFG;193128 نوشت:
سلام این که پیامبر و امامان مطلبی را بیان نکنند یک مسئله است و اینکه خلاف واقع بیان کنند مسئله ای دیگر. ایشان با استفاده از کلمه "ردالشمس" خواسته یا ناخواسته یک اندیشه غلط که همان حرکت خورشید باشد را ترویج کردند.

با سلام مجدد و ممنون از سوال خوبي كه مطرح كرديد


براي اينكه ببينيم منظور از رد الشمس در سخن معصوم(ع) چيست لازم است به عنوان مقدمه مطالبي ذكر شود:


در کتاب معجم الوسیط آمده است : « ردّه – ردّا ، تردادا ، ورده : منعه و صرفه و – ارجعه . یقال : ردّه الیه : اعاده . و ردّه علی عقبه : دفعه » (معجم الوسیط 337). (منع – بر گرداندن – دفع کردن )


راغب اصفهاني در مورد اين كلمه می گوید : « الرّد : صرف الشیﺀ بذاته ، أو بحاله من احواله ، یقال : رددته فارتد »(مفردات الفاظ القرآن 348)


ابن منظور می گوید : « ردد: الرد : صرف الشیﺀ و رجعه » (لسان العرب 3/172). (برگرداندن )


رافعی می گوید : « رددت ؛ الشی ( ردّا ) : منعته فهو مردود . و ردّت الیه جوابه أی رجعت و ارسلت »(مصباح المنیر 2/224) . (ردت الیه جوابه یعنی برگشت داده شد و ارسال گردید)

حال در پاسخ اشكال شما مي توان به سه صورت جواب داد:




الف) بايد ديد برگشت و رجوع خورشيد به حالت قبل نسبت به چه چيزهايي قابل تصور است؟مي توان بازگشت خورشيد را به حالت قبل نسبت به خودش لحاظ كرد كه طبق اين فرضيه جاي مطرح كردن اشكال شما است اما اگر بازگشت خورشيد نسبت به بيننده در نظر گرفته شده باشد آن موقع اشكال شما وارد نمي شود زيرا به هر حال حتي اگر هم خورشيد را ثابت در نظر بگيريم باز وقتي مي گوييم زمين بر مي گردد در آن صورت به صورت حقيقي هم خورشيد نسبت به بيننده و هم زمين به حالت قبل برگشته است.

اين مثال را براي ملموس شدن مي زنم: خود را در نظر بگيريد وقتي حول يك شيء ثابت مي گرديد.حال يك نقطه اي را در همين حين حركت در نظر بگيريد كه اسم آن را مي گذاريم x (كه در اين نقطه شيء نسبت به شما يك حالتي دارد) بعد از طي زماني شما به حالتي ميرسيد به نقطه اي به نام y(كه در اين نقطه هم شي ء نست به شما حالتي ديگر دارد با اينكه خود ثابت است).

وقتي شما حركت را دوباره به عقب بر مي گرديد آنگاه حالتي كه شيء در نقطه y نسبت به شما داشت به همان حالت x بر مي گردد با اينكه آن شي ء ثابت است و شما داريد حول آن مي گرديد.

ب) این سخن که «خورشید برگشت» می تواند بر اساس کنایه باشد که حتی در زمان کنونی نیز با تمامی پیشرفت های علمی و اثبات اینکه زمین به دور خورشید می گردد و مسلم بودن آن در نزد همه ، باز هم به صورت کنایه گفته می شود ؛ خورشید غروب کرد ، خورشید طلوع کرد ، خورشید پشت ابرها رفت و ...


در واقع برگشت خورشيد به جاي قبل از نظر عرفي مورد بررسي قرار گرفته است و براي اينكه بگوييم سخني درست است يا خير بايد با توجه به قيد آن ،نتيجه گيري كنيم.در واقع اين سخن با توجه به قيد عرفي بودن چنين مي شود:خورشيد از نظر عرفي به جاي قبل بازگشت.

ج) جواب سومي كه به اين پرسش مي دهيم مطابق علم جديد و دستاورد هاي بشري است.در واقع كسي كه اين اشكال را گرفته است خورشيد را ثابت در نظر گرفته است در حالي كه علم جديد اين نظريه را رد ميكند.


انسان‌ها تا قرن‌ها فكر می‌كردند كه خورشید به دور زمین می‌چرخد و هیئت پیشیده بطلمیوسی نیز بر همین اساس پایه‌گذاری شده بود كه زمین، مركز جهان است.


هیئت بطلمیوسی هفده قرن بر فكر بشر حكومت كرد و پس از آن كپرنیك (1544 م ) هیئت جدید (هیئت كپرنیكی) را ارائه داد كه بر اساس آن زمین به دور خورشید می‌چرخید؛ ولی شكل چرخش را دایره‌ای می‌دانست كه پس از كپلر(1650 م) شكل بیضوی گردش زمین به دور خورشید را كشف كرد. سپس عقیده این دو نفر توسط گالیله ایتالیایی مدلل گردید . و از آن پس نظام منظومه شمسی به صورت نوین پایه‌گذاری شد كه سیارات به دور خورشید می‌چرخد (عطارد ـ زهره ـ زمین ـ مریخ ـ مشتری ـ زحل ـ اورانوس ـ نپتون ـ پلوتون ).

ولی هنوز عقیده اخترشناسان (حتی كپرنیك، كپلر و گالیله) بر آن بود كه خورشید ثابت ایستاده است.


در اعصار جدید روشن شد كه خورشید دارای چند حركت است:

اول: حركت وضعی كه هر 5/25 روز یك بار به دور خود می‌چرخد.

دوم: حركت انتقالی از جنوب آسمان به سوی شمال آن كه هر ثانیه 5/19 كیلومتر همراه با منظومه شمسی حركت می‌كند.

سوم : حركتی انتقالی كه با سرعت 225 كیلومتر در ثانیه به دور مركز كهكشان می‌گردد؛ كه در این حركت نیز منظومه شمسی را به همراه خود می‌برد(براي اطلاعات بيشتر ر.ج سیدهبة الدین شیرازی: اسلام و هیئت ، مطبعة الغری ، نجف، 1356 ق،)


مي بينيد كه اگر علمي هم به اين قضيه نگاه كنيم هيچ منافاتي ندارد خورشيد هم از لحاظ مكاني به جاي قبلي خويش باز گردد و اين ها همه تحت قدرت باري تعالي است.

موفق باشيد

سلام.
بنده این واقعه رد الشمس را در دعای مشلول هم دیدم . یک جای آن می گوید:"یا من رد لیوشع بن نون الشمس بعد غروبها"(دعای مشلول مفاتیح الجنان)

با صلوات برمحمد وآل محمد
وسلام بر دوستان
بله در دعا مشلول معجزات متعددی مطرح شده است از جمله این که «خداوند بر گرداند برای یوشع بن نون آفتاب را پس از غروب »که این قسمت داخل پرانتز ترجمه قسمتی است که دوست عزیز به آن استشهاد کرده اند.و به رد الشمس اشاره دارد .
محتاج دعای شما هستم.
:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

[="darkgreen"]وَلِسُلَیمَانَ الرِّیحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَینَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ یعْمَلُ بَینَ یدَیهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ یزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِیرِ«سبأ/12»
و باد را برای سلیمان [رام کردیم] که رفتن آن بامداد یک ماه و آمدنش شبانگاه یک ماه [راه] بود و معدن مس را برای او ذوب [و روان] گردانیدیم و برخی از جن به فرمان پروردگارشان پیش او کار می‏کردند و هر کس از آنها از دستور ما سر برمی‏تافت از عذاب سوزان به او می‏چشانیدیم[/]

[="blue"] (رواح): نقيض صباح و آن از ظهر است تا بشب (صحاح)[/]

سلام

چرا سخت میگیرید این واقعه با وسائل امروز هم ممکن است لزومی ندارد خورشید و زمین از حرکت بایستند یا بعکس حرکت کنند کافی است انسان با سرعت بادی که یک بامداد یا یک بعد از ظهر راه یکماهه را طی میکند در جهت حرکت خورشید یا در واقع خلاف جهت حرکت زمین حرکت کند تا به محلی برسد که خورشید هنوز غروب نکرده است نمازش را بخواند و با همان سرعت باز گردد خداوند حافظ معصومین است و اوست که علل بروز گناه را مرتفع مینماید و الا هیچ انسانی مبرا از گناه نیست .

دقت فرمایید خداوند در این ایه میفرماید انکه را که باد در دست است یک بامدادش یا یک بعد ازظهرش میتواند یک ماه طول بکشد یعنی میتواند بیش از سرعت زمین بدور خودش سرعت داشته باشد ، و برای انکه وجودش به نور بدل بشود اینگونه کارها اسان است .

[="darkgreen"]بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیهُ مِنْ آیاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ«الاسراء-1»
منزه است آن [خدایی] که بنده‏اش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الاقصی که پیرامون آن را برکت داده‏ایم سیر داد تا از نشانه‏های خود به او بنمایانیم که او همان شنوای بیناست[/]

و اینهم دلیلی بر اینکه انسان میتواند بنا به خواست خداوند چون باد حرکت کند .

سلام بر همه

من بدنبال صحت و سقم این موضوع نیستم اما سوالی که برایم پیش آمده این است که : اگر این اتفاق ( ردالشمس)نمی افتاد بنظر شما چه مشکلی خاصی در نظم کائنات پیش میامد؟

ارادتمند .بهارتون سبزونوروزتان پیروز:Gol:

دارا;197975 نوشت:
سلام بر همه من بدنبال صحت و سقم این موضوع نیستم اما سوالی که برایم پیش آمده این است که : اگر این اتفاق ( ردالشمس)نمی افتاد بنظر شما چه مشکلی خاصی در نظم کائنات پیش میامد؟ ارادتمند .بهارتون سبزونوروزتان پیروز

دوست گرامي بنده منظور سوال شما رو متوجه نشدم ولي اين اتفاق خارج از قاعده علت و معلول و خارج از نظام سبب و مسبب نبود و يك امر خارق العاده بوده است و اگر اتفاق رد الشمس نمي افتاد هيچ تاثيري در نظم كائنات به وجود نمي آمد(در واقع اشكالات به اين واقعه در مورد اتفاق افتادن اين ماجراست وگرنه اتفاق نيفتادن آن ، همان سير طبيعي زمين و خورشيد بوده است.)

بنام خدا ، سلام

اندیشمند;198441 نوشت:
اين اتفاق خارج از قاعده علت و معلول و خارج از نظام سبب و مسبب نبود

ممنون می شم اگه در باره ی چگونگی اتفاق افتادن اون توضیح بدید. البته نه اینکه شرح ماجرا بدید بلکه بگید چطور چنین چیزی از نظر علمی امکان پذیر است.وگرنه اینکه حمل بر خواست خداوند کنید ، بله اراده خداوند محدود به اسباب مادی نیست.

اندیشمند;198441 نوشت:
يك امر خارق العاده بوده است و اگر اتفاق رد الشمس نمي افتاد هيچ تاثيري در نظم كائنات به وجود نمي آمد

خب مسلم است که هیچ اتفاق خاصی پیش نمب آمد ..و منظورم من هم این نبود بلکه می گویم وقتی ما ادعا می کنیم این اتفاق به این بزرگی افتاده است باید دلیل خیلی بزرگی داشته باشد..

ارادتمند بهارتون سبز نوروزتان پیروز :Gol:

دارا;198477 نوشت:
ممنون می شم اگه در باره ی چگونگی اتفاق افتادن اون توضیح بدید. البته نه اینکه شرح ماجرا بدید بلکه بگید چطور چنین چیزی از نظر علمی امکان پذیر است.وگرنه اینکه حمل بر خواست خداوند کنید ، بله اراده خداوند محدود به اسباب مادی نیست.

دوست گرامي


بايد ببينيم آيا تمام يافته هاي علمي ما در آن اندازه هست كه بتوانيم چنين واقعه اي رو توضيح دهيم؟مضافا بر اين اصلا بايد براي اثبات چنين واقعه اي ، حتما خودمان از لحاظ علمي نيز چگونگي آن را توضيح دهيم؟

طبيعي است كه نه يافته هاي علمي ما به آن حد رسيده و نه نيازي هست كه آن را توضيح دهيم! اصلا اگر امري عادي و طبيعي بود ديگر معنا نداشت كه ما آن را جزو امور خارق العاده و از معجزات رسول خدا (ص) بدانيم.

مهم در اين موارد اين است كه اتفاق افتادن اين امور از محالات عقلي نيست و ندانستن علت آن و چگونگي آن(از لحاظ علمي) دليل بر عدم وقوع نيست.

[=Microsoft Sans Serif]بنام خدا ، سلام
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]

اندیشمند;198441 نوشت:
ولي اين اتفاق خارج از قاعده علت و معلول و خارج از نظام سبب و مسبب نبود

[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]
اندیشمند;198684 نوشت:
طبيعي است كه نه يافته هاي علمي ما به آن حد رسيده و نه نیازی هست كه آن را توضيح دهيم!

[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]دوست گرامی وقتی شما نظر می دهید که يافته هاي علمي ما به آن حد نرسيده كه آن را توضيح دهيم دیگر طرح این نظر که این اتفاق خارج از قاعده علت و معلول و خارج از نظام سبب و مسبب نیست قابل قبول نیست .
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]و اگر نظرتان این است که این اتفاق خارج از قاعده علت و معلول و خارج از نظام سبب و مسبب نیست یعنی اینکه من می توانم این موضوع را بر حسب قوانین علت و معلول و قوانین علمی موجود توضیح دهم و ...و اما بعد که نمی توانید موضوع را توجیه کنید می گویید که نیازی به توضیح نیست.
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]بسیار خوب بگذریم سوال اصلی من این نبود.بلکه آن چه من در پی آن هستم این سوال بود که چرا ؟
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]
اندیشمند;198441 نوشت:
اگر اتفاق رد الشمس نمي افتاد هيچ تاثيري در نظم كائنات به وجود نمي آمد

[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]چرا پیامبر درخواست چنین عمل خارق العاده ای کند در حالی که اتفاق افتادن یا نیافتادن آن هیچ گونه تاثیری بر هیچ چیز نداشته باشد ...پیامبر درخواست بی دلیل کرد و خداوند کار عبث انجام داد....(خداوندا مرا ببخش)
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]ارادتمند بهارتون سبز نوروزتان پیروز :Gol:
[=Microsoft Sans Serif]

دارا;198713 نوشت:
دوست گرامی وقتی شما نظر می دهید که يافته هاي علمي ما به آن حد نرسيده كه آن را توضيح دهيم دیگر طرح این نظر که این اتفاق خارج از قاعده علت و معلول و خارج از نظام سبب و مسبب نیست قابل قبول نیست . و اگر نظرتان این است که این اتفاق خارج از قاعده علت و معلول و خارج از نظام سبب و مسبب نیست یعنی اینکه من می توانم این موضوع را بر حسب قوانین علت و معلول و قوانین علمی موجود توضیح دهم و ...و اما بعد که نمی توانید موضوع را توجیه کنید می گویید که نیازی به توضیح نیست.

نه دوست عزيز اينطور نيست كه اگر انسان علت چيزي را نمي داند پس خارج از نظام سبب و مسبب است! الان اين همه اتفاق در جهان مي افتد(حتي شما از آن خبر هم نداريد) ولي روي حساب و كتاب و علتي اين اتفاق ها مي افتد.


آيا شما به تمام علت و علل اين جهان آگاهي داريد؟آيا شما به نظام سبب و مسبب اشراف كامل داريد؟قوانين علمي امروز هم تنها گوشه اي از اسباب مادي اين جهان را به ما نشان داده است.

دارا;198713 نوشت:
بسیار خوب بگذریم سوال اصلی من این نبود.بلکه آن چه من در پی آن هستم این سوال بود که چرا ؟ چرا پیامبر درخواست چنین عمل خارق العاده ای کند در حالی که اتفاق افتادن یا نیافتادن آن هیچ گونه تاثیری بر هیچ چیز نداشته باشد ...پیامبر درخواست بی دلیل کرد و خداوند کار عبث انجام داد....(خداوندا مرا ببخش)

كاش سوال خود را از اول اينقدر واضح مي گفتيد :Labkhand:


دوست گرامي


كسي نگفته است اين كار بي تاثير بود! در واقع سوال شما تاثير در نظم كائنات بود و پرسيده بوديد:اگر این اتفاق ( ردالشمس) نمی افتاد بنظر شما چه مشکلی خاصی در نظم کائنات پیش میامد؟ و بنده نيز روي همين سوال شما جواب خود را دادم.


اما اين سوال شما از هدف دار بودن و يا بي هدف بودن اين امر خارق العاده است كه جواب ديگري مي طلبد.

اما در مورد هدف : بديهي است كه يكي از اهداف درخواست رسول خدا(ص) به خاطر جايگاه اميرالمومنين (ع) است و اين امر نشان دهنده مقام رفيع حضرت ، نزد خدا و رسولش است تا جايي كه به خاطر اميرالمومنين(ع) ، روال عادي نظام عالم به هم مي خورد و...


بنام خدا و سلام

اندیشمند : اگر انسان علت چيزي را نمي داند پس خارج از نظام سبب و مسبب است! ؟

دارا :بله از این جهت حق باشماستاگر انسان علت اتفاقی را نمي داند دلیل بر خارج از نظام سبب و مسبب بودن نیست.

اندشمند :الان اين همه اتفاق در جهان مي افتد(حتي شما از آن خبر هم نداريد) ولي روي حساب وكتاب و علتي اين اتفاق ها مي افتد.

دارا :بله روی حساب و کتاب است و دقیقن به همین علت معمولن علم تا آنجا ییکه اتفاقاتی را رصد می کند می تواند نطریاتی هم در مورد منشاء و چگونگی آن عنوان کند...
اما در مورد این اتفاق هیچگونه توضیح نه عقلی و نه علمی بر ان نیست.و من نمی دانم شما بر چه مبنا یی وقوع چنین اتفاقی را تایید می کنید..اگر مبنای تایید شما، فقط اسناد روایی است من حرفی ندارم.

اندیشمند :اما اين سوا لشما از هدف دار بودن و يا بي هدف بودن اين امر خارق العاده(ردالشمس) است كه جواب ديگري ميطلبد.اما در مورد هدفاین اتفاق :بديهي است كه يكي از اهداف درخواست رسول خدا(ص) به خاطر جايگاه اميرالمومنين (ع) است و اين امر نشان دهنده مقام رفيع حضرت ، نزد خدا و رسولش است تا جايي كه به خاطراميرالمومنين(ع) ، روال عادي نظام عالم به هم مي خورد و...


دارا: در رفعت مقام حضرت شکی نیست .و دلیلی نیست که برای نشان دادن رفعت مقام ایشان نزد کسانی که او را قبول دارند چنین اتفاقی لازم بوده باشد. و اگر کسی ایشان را قبول نداشته باشد دلیل روایی برای این اتفاق، دلیل قانع کننده نیست.


ارادتمند بهارتون سبز نوروزپیروز:Gol:

با سلام مجدد و آرزوي توفيق


بنده در اين تاپيك فقط نقد هاي عقلي وارد شده به اين ماجرا را بررسي كردم و در مورد صحت و يا رد اقوال نقل شده بحثي نكردم.(در واقع هدف من اين بود كه نشان دهم نمي توان با چنين دلايلي ، ماجراي رد الشمس را زير سوال برد).بديهي است روايات نقل شده چه در كتب روايي و تاريخي شيعه وچه اهل سنت نياز به بررسي دارد.


اما در مورد اين ماجرا ، مبناي آن نقل است نه عقل و علم.

اما در مورد هدف نيز بايد خدمت شما عرض كنم نقل براي كسي كه حضرت(ع) را قبول نداشته باشد هم مي تواندحجت باشد و آن در صورتي است كه خود نقل براي شخص منكر حجت باشد.به عنوان مثال شايد در بين اهل سنت كساني باشند كه در مقام حضرت شك و ترديد داشته باشند و كرامات حضرت را انكار كنند .در اين صورت نقل رواياتي كه مورد قبول آن ها ست مي تواند اين شك و ترديد را از بين ببرد(مگر كسي كه معاند باشد)


کتب اهل سنت که به این حدیث اعتماد کرده اند و آن را نقل نموده اند :


مرحوم فیروزآبادی این حدیث را از منابع زیر نقل فرموده اند :

1- تفسیر کبیر ؛ ذیل سوره مبارکه کوثر

2- قصص الانبیا ؛ ص 340

3- کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال ؛ ج 6 ، ص 277

4- الریاض النضره فی مناقب العشره ؛ ج 2 ، ص 179 و 180

5- مجمع الزوائد و منبع الفوائد ؛ ج 8 ص 297

6- الصواعق المحرقه فی الردّ علی اهل البدع و الزندقه .

مرحوم سید محمد هادی حسینی میلانی این حدیث را از منابع زیر نقل می کنند :

1- مناقب خوارزمی فصل 19 ص 217

2- مشکل الآثار (ابو جعفر طحاوی ) ج 2 ص 9 ، 11 و 12

3- ترجمه الامام علی بن ابی طالب من تاریخ دمشق (ابن عساکر ) ج 2 ص 292 رقم 808

4- اسنی المطالب ( الوصابی ) باب 11 ص 69 رقم 11 ، 12 و 13

5- الخصائص الکبری ( سیوطی ) ج 2 ص 324 و 325

6- کفایه الطالب ( کنجی شافعی ) ص 383 .

همچنین در کتابهای زیر این روایت مطرح گردیده است :

1- اعلام النبوه (ماوردی) ص 142

2- الذریه الطاهره (دولابی ) ص 191 ح 157

3- فتح الباری شرح صیح بخاری (ابن حجر عسقلانی ) ج 6 ص 222

4- معجم الکبیر (طبرانی) ج 24 ص 144

5- الشفا بتعریف حقوق المصطفی ص 280

6- اللآلی المصنوعه (سیوطی) ج 1 ص 308-312

7- عمده القاری فی شرح صحیح البخاری (عینی) ج 22 ص 261 رقم 4213

8- مناقب الامام علی بن ابی طالب علیه السلام (ابن غزالی) ص 126



ابن حجر از علمای عامّه می گوید : « ... حدیث ردّها صحّحه الطحاوی و القاضی فی الشفا
و حسّنه شیخ الاسلام ابوزرعه و تبعه غیره (الصّواعق المحرقه فی الردّ علی اهل البدع و الزندقه 2/376). ( حدیث بازگشت خورشید را طحاوی و قاضی در شفا صحیح دانسته اند و شیخ الاسلام ابو زرعه آن را حسن دانسته است و دیگران از او تبعیت کرده اند ) .


جلال الدین سیوطی از علمای عامه می گوید : از چیزهایی که شهادت بر صحت این روایت می دهد گفتار امام شافعی و غیر اوست که ؛ « ما اوتی نبی معجزه الا اوتی نبینا نظیرها أو ابلغ منها »(به هیچ پیامبری معجزه ای داده نشد مگر اینکه به پیامبر ما نظیر آن یا بهتر از آن داده شده است) ، و خورشید حبس گردید برای یوشع در شبهایی که کشت در آن ستمکاران را پس چاره ای نیست که برای پیامبر ما نیز چنین ماجرایی اتفاق افتاده باشد (اللئالی المصنوعه فی الاحادیث الموضوعه 1/312).


همچنين شما بايد همان زمان را نيز در نظر بگيريد كه شايد اشخاصي بودند كه پيامبر(ص) صلاح در اين ديدند كه به آن ها جايگاه علي (ع) را نشان دهند.

همچنين چنين كراماتي براي حضرت (ع) مي توانست در مقام احتجاج با ديگران ، تاثير گذار باشد.(البته اين ها بخشي از حكمت انجام اين واقعه است )

درباره ی معجزه ی بزرگ ردالشمس نباید دلایل عقلی را وارد ماجرا کرد چون اگر قضیه ی عقل به میان بیاد باید 99 درصد معجزات امیرالمومنین را انکار نمود مثل : سلام ملک موکل اب به حضرت امیر

شيربيشه;200488 نوشت:
درباره ی معجزه ی بزرگ ردالشمس نباید دلایل عقلی را وارد ماجرا کرد چون اگر قضیه ی عقل به میان بیاد باید 99 درصد معجزات امیرالمومنین را انکار نمود مثل : سلام ملک موکل اب به حضرت امیر

با سلام

يك موقع است كه عقل امري را از محالات مي داند( مانند اجتماع نقيضين) و طبيعي است كه اگر امري از محالات عقلي باشد نمي توان وقوع آن را قبول كرد.اما بايد توجه داشت معجزات انبیاء جریان هایی است برخلاف قوانین " طبیعی " که بشر وجود آنها را کشف کرده است نه برخلاف قوانین " عقلی " از قبیل قوانین‏ ریاضی که عقل بشر ضرورت آنها و محال بودن خلاف آنها را کشف کرده است.

با صلوات بر محمد وآل محمد
وسلام بر دوستان عزیز
در زمینه ی جریان رد الشمس یکی از ادله تاریخی استشهاد شاعران به این مطلب است که یکی از دوستان نیز به این مطلی اشاره فرموده بودند و ما در ذیل اشعار سيّد حِمْيَرى پيرامون برگشتن خورشيدرا خدمت شما عزیزان عرض می کنیم:
سيّد حِمْيَرى در اين باره چنين سرود:

رُدَّت عليه الشّمس لَمّـا فاته

وقت الصلوة وقد دنت للمغرب

حتى تبلج نورها فى وقتــــها

للعصر ثم هوت هوى الكوكب

و عليــــه قد رُدّت ببابل مـــرّة

اُخرى ومـارُدّت لِخلق معـــرب

الا ليــوشــع اوّلـه مـن بعـــده

ولردّهـا تأويـــل امــــر مــعجب

يعنى :
«خورشيد براى على (عليه السلام) هنگامى كه نماز عصر در وقتش از او قضا شد، بازگشت با اينكه نزديك بود غروب كند، به گونه اى كه در نقطه وقت عصر قرار گرفت و مى‌درخشيد و بعد از نماز عصر، هم‌چون ستاره‌اى كه در پنهانى فرو رود، فرو‌ رفت.
و بار‌ديگر در سرزمين بابل (نزديك كوفه) خورشيد براى على (عليه السلام) بازگشت و براى هيچ كس از آنان كه بيان قاطع (براى اثبات نبوّت و امامت خود) دارند، خورشيد بازنگشت، مگر براى يوشع (وصىّ موسى)3و بعد از او براى على (عليه السلام) ،و اين بازگشت خورشيد، بيا‌نگر موضوع عجيب و شگفتى است (و داراى معناى بلند است) ».

1درباره حديث«ردّالشّمس» و اسناد آن از طرق سنى و شيعه و مطالبى ديگر، به كتاب : الغدير، ج 3، ص 126 - 140 مراجعه شود.
2- اين حديث در كتب اهل تسنن از جمله در كتاب : الصواعق المحرقه ، ج 3، ص ‍ 126 آمده است .
3- حديث برگشتن خورشيد براى حضرت ((يوشع )) در كتاب الغدير، ج 3، ص 130 آمده است .

منبع: نگاهي بر زندگي دوازده امام (عليه السلام)، نابغه و فقيه بزرگ علامه حلّى


در این جا برای آگاهی بیشتر منابع دیگری که این مطلب را گوشزد کرده اند خدمت شما عزیزان معرفی می شود تا برای مطالعه بيشتراز آنها استفاده فرمایید :

1. کليني، الکافي، تحقيق علي اکبر غفاري، مطبعه حيدري قم، چاپ سوم، 1367.

2. الفقيه، شيخ صدوق، تحقيق غفاري، نشر جامعه مدرسين قم.

3. الاحتجاج، طبرسي، تحقيق خرسان، منشورات دارالنعمان.

4. رسائل المرتضي، سيد مرتضي، تحقيق سيد احمد حسيني، نشر دارالقرآن، چاپ اول، 1410، خيام قم.
5. خصائص الائمه، سيد رضي، تحقيق محمد هادي اميني، نشر آستان قدس، 1406.
6. روضة الواعظين، فتال نيشابوري، نشر الرضي قم، تحقيق سيد مهدي خرسان.
7. المناقب، ابن شهر آشوب مازندراني، مطبعة حيدري نجف، 1376.
8. الغدير، علامه اميني، نشر دارالکتب الاسلاميه، چاپ حيدري نوبت دوم 1366.
9. البدايه و النهايه، ابن کثير دمشقي، تحقيق علي شيري، داراحياء التراث، چاپ اول 1408.
10. المعجم الکبير، الطبراني، داراحياء التراث، نشر مکتبة ابن تيميه، قاهره چاپ دوم.
11. تاريخ مدينة دمشق، ابن عساکر، تحقيق علي شيري، دارالکفر، 1415.
12. فيض القدير في شرح جامع الصغير، المناوي، تحقيق احمد عبدالسلام، دارالکتب العلميه، چاپ اول، 1415.
13. الارشاد، شيخ مفيد، تحقيق مؤسسه آل البيت، نشر دارالمفيد.
14. الخصال، شيخ صدوق، تحقيق غفاري، نشر جامعه مدرسين قم.
15. الامالي، شيخ طوسي، دارالثقافه، چاپ اول 1414.
16. بحارالانوار، علامه مجلسي، مؤسسة الوفاء بيروت، چاپ دوم 1403.
17. کشف الرمس عن حديث ردالشمس، محمد باقر محمودي، المعارف الاسلاميه، چاپ اول، قم، 1419.[1] . ر.ک: محمد بن يعقوب کليني، کافي، ج4، ص562؛ صدوق، الفقيه، ج1، ص203، ح608؛ طبرسي، الاحتجاج، ج1، ص266؛ سيد مرتضي، رسائل المرتضي، ص78ـ83؛ سيد رضي، خصائص الائمه، ص56؛ فتال نيشابوري، روضة الواعظين، ص129.

التماس دعا:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

موضوع قفل شده است