هشدار براي اكبر( عبرت از داستان تلخ خميني شهر. لذت هاي آني و حسرت هاي باقي)

با سلام و تشکر از استاد حامی بزرگوار


متاسفانه خیلی از آقایون فکر می کنند که فقط خانمها باید خودشون رو برای همسرشون بیارایند و زینت کنند و در این رابطه مرد در مقابل همسرش وظیفه ای نداره !!!
بسیار مشاهده کردم در اطرافم زنان مومنه ای که غبطه ی آراستگی و خوش تیپ بودن مردان دیگه رو میخورند و متاسفانه همسرشون در این مورد کوتاهی می کنه
و صد اسف که آقا این کارش رو حمل بر دینداری و زهد میدونه !!!!!
وقتی که نسبت به روایات و سیره ی اهلبیت کم معرفت باشیم، توقعی بیش از این نیست !

حالا درسته که در این مورد به خانمها بیشتر توصیه شده ولی متاسفانه اکثریت آقایون حداقل رو هم فراموش کردند و هیچ وقت خودشون رو برای همسرشون آراسته و مزین نمی کنند.
فکر می کنند شیک پوشی و خوش تیپ بودن اگر هم بخواد باشه برای مجالس عروسی و اعیاد مذهبی و ملی هست، والسلام .

در حالی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به اصحاب می فرمایند :
هر کدام از شما خودش را برای همسرش مهیا و آراسته کند، همانطوری که دوست دارد همسرش هم برای او آراسته باشد .


حسن ابن جهم می گوید : امام کاظم یا امام رضا علیه السلام را دیدم که خضاب کرده بودند .
عرض کردم : جانم فدایتان شود ، خضاب کرده اید ؟!!
حضرت فرمودند : بلی ، آراستگی مردان موجب افزایش عفت زنان می شود ، زنان به این خاطر که شوهران شان زیباسازی و آراستگی خود را ترک کردند ، عفت را وداع گفتند .
سپس حضرت افزودند : آیا اگر او را چنان مشاهده کنی که او تو را بدون آراستگی مشاهده می کند خوشحال و مسرور می شوید ؟
عرض کردم : خیر
حضرت فرمودند : پس او هم همانند توست
...

چی میشه اگر آقایون ماهی یکبار فقط و فقط به خاطر همسرشون بطور ویژه خودشون رو آراسته کنند ؟

موفق باشید :Gol:

خانمها فقط وقتی کاری خیلی زیاد بیخ پیدا میکنه اون وقت میگن: آقایون چرا قبلاً این کار رو کردن یا نکردن؟ ما این یا اون چیز رو میخواستیم.
خوب خانمها که نظر خاصی در موردی دارن ، همون وقت بگن. چرا نمیگن؟

شاید این به دلیل حیاء خانمها باشه. اما اگر هم باشه ، شاید جای حیاء اینجا نباشه.

نمیدونم..... واقعاً خدا موجود خیلی ضعیفی خلق کرده....
واقعاً باید علت این همه « ضعف » در جنس زن را کشف کرد. این که دیگه مسأله قدرت بدنی نیست.
شاید بتونیم بگیم ضعیف بودن جنس زن ، در حقیقت ، « حساس » بودنشه... اما تا این حد؟؟
اگه ما آقایون بدونیم که جنس زن اینقده ضعیف (یا حساس یا هر چی ) هست ، خوب از ضروری ترین کارهامون میزنیم و به اموری که باعث حفاظت از اون میشه می پردازیم...

راستی ، این همه ضعف (یا حساسیت یا ...) چطور با حکمت خدا که کارهاش همه متقن و استواره ، قابل جمع هست؟ (میدونیم که هست. اما چطوریش را باید بررسی کرد).

آیا این فرمول درسته؟ نیاز به تصحیح داره یا تکمیل؟
زن = موجودی بسیار بسیار ضعیف ( یا حساس یا....)

یه تفاوت دیگه ای هم هست بین خانمها و آقایون :

آقایون هرچی از خانم هاشون بخوان معمولاً خانمها سریع این نیاز و خواسته رواجابت می کنند (حتی در اوج خستگی)چون میترسن آقا همین رو بهونه کنه و بره به سمت ازدواج مجدد و صیغه و ماهواره و ...

ولی تا حالا دیدم خانم هایی رو که از همسرشون صریحاً می خوان که آراستگی بیشتری داشته باشه و ... ولی آقا خیلی اهمیت نمیده .

ضمن اینکه بنده اینطور فکر می کنم چون آقایون یه غرور خاصی دارند اگه خانمها اینقدر دقیق از آقا درخواست کنند و تذکر بهشون بدن به آقا بربخوره ؟ :Gig:

موفق باشید

با سلام
به نظر بنده مشکل از اینجا آب میخوره که نه زن با روحیات و نیازهای مرد آشنایی داره و نه مرد از روحیات ونیازهای خانم اطلاع کامل و درستی داره !

خانمها آقایون رو در ازدواج موقت و برطرف نشدن نیازغریزی شون به یک خانم ، یا نیاز بیشترشون محکوم می کنند و برچسب "هوس بازی" رو به آقایون می چسبونند .
آقایون هم گاهی نیازها و احساسات خانمها رو بازیچه میگیرند و اهمیتی براش قائل نیستند و برچسب "ضعف و حساسیت" رو به خانمها میچسبونند .

در حالی که :
اولاً : این کلام افرادی هست که به رمز و رموز این عالم و نیازهای اصلی زن و مرد کاملاً واقف هستند .
همچنانکه به زن در اطاعت و اجابت نیازهای مرد اینقدر توصیه های اکید و فراوان کردند ، به آقایون هم کمی تاکید می کنند که : ناآراستگی مرد باعث بی عفتی همسرش می شود .

ثانیاً : به طور معمول قد و اندام و چهره ی آقایون خیلی برای خانمها محرک و جذاب نیست ،
بنابراین با توجه به نیاز غریزی بیشتر در آقایون پس باید از یک محرک برای خانم استفاده کنند تا میل و رغبت زن هم به مرد بیشتر بشه .

ثالثاً : چرا بعضی از آقایون نیازهای خودشون رو مهم میدونند و اینقدر دفاع می کنند ، ولی نیازهای خانم شون رو چون با نیازهای خودشون خیلی متفاوت هست رو حقیر میشمرند !!!؟؟؟

امیدوارم از این به بعد که متوجه شدین بیشتر به فکر حفاظت از همسرتون باشید .

بدون تعصب نظرم رو عرض می کنم اصلا درست نیست .

ضمن اینکه یک توصیه دارم خدمت تون و اونم اینه هیچ وقت واژه ی "ضعیف" رو برای خانمها بکار نگیرین

واژه ی "لطیف" "حساس" قشنگ تر و قابل قبول تر هست تا واژه "ضعیف"

خواهشمندم از استاد حامی در این مورد کمی توضیح بدن و اگر بنده اشتباه گفتم بفرمایند .

موفق و پیروز باشید

سلام

یک مشکلی که در این مشاغل مشاهده میشه این هست که دیگه آقا به دلیل موقعیت شغلی کلاً خیلی اهمیت نمیده به تمیزی و خیلی احتیاط نمی کنه لباسش کثیف نشه ، دستش سیاه و روغنی نشه و ...

ولی ظاهرا این آقا خیلی مواظب بودند که حتی الامکان لباس شون آلوده نشه و ظاهر و آراستگی شون حفظ بشه . در این صورت خیلی زحمت برای خانم ایشون ایجاد نمیشه که مدام لباسهای چرب و کثیف همسرشون رو بشورند .

ضمن اینکه بعضی از آقایون انصاف دارند و اینطور لباسها رو به دوش همسرشون نمیزارن و حتی الامکان خودشون میشورن . ( چون اینطور لباسها رو باید جدای از لباسهای دیگه با دست شست ، پس بنابراین مرد میتونه خودش در حمام این لباسش رو بشوره . )

موفق باشید

ضمناً بنده انتظار داشتم وقتی این سوال رو از آقایون محترم پرسیدم که : چی میشه اگر آقایون ماهی یکبار فقط و فقط به خاطر همسرشون بطور ویژه خودشون رو آراسته کنند ؟

آقایون "ویژه" بودنش رو بپرسند که مثلاً چطور ویژه خودمون رو زینت کنیم ! :Nishkhand:

ولی یک نکته رو عرض می کنم :
وقتی استاد حامی آراستگی مرد برای همسر ذکر کردند و بنده پیرامون آراستگی مرد و زینت اهلبیت علیهم السلام برای همسران شون مطالعات دقیق تری کردم سوالی به ذهنم رسید که دوست دارم نظرتون رو بدونم :

نظرتون در مورد گاهاً سرمه کشیدن آقا برای خانم چیه ؟

موفق و پیروز باشید :Gol:

فکر نمی کنید مردها به « شئون » خودشان و مسائل خودشان آگاهتر باشند؟

اما اجازه بدهید تحلیلی در این مفاهیم هم انجام بشود:
بین این واژه ها احتمالاً ارتباط وجود دارد. یعنی مفهوم « لطیف » با مفهوم « ضعیف » ارتباط دارد. اگر « لطیف » بودن موجودی را بپذیریم ، به طور ضمنی « ضعیف » بودن آن را هم پذیرفته ایم. مثلاً « پروانه » و « گل » ، موجوداتی لطیف و ضعیف هستند. ظاهراً فقط خداوند است که « لطیف » و « قوی » است.
دوستان اگر موجودی غیر از خداوند ، را سراغ دارند که لطیف باشد اما ضعیف نباشد ، نام ببرند.

تا حدودی درست می فرمایید ولی یک نکته هست :
آقایی که خیلی اهل مطالعه نیست و خیلی هم تو فاز زینت کردن و آراستگی برای همسرش نیست چطور میخواد خودش رو زینت کنه ؟

بنده اینطور از نوشته تون برداشت کردم که با سرمه خیلی موافق نیستید !!!!!

درسته ؛ معمولاً هر چیزی هرچه لطافت بیشتری داشته باشه آسیب پذیرتر هست ولی ...
من الان چیزی به ذهنم نمی رسه ولی میدونم ضعف و لطافت یک شباهت ها و یک تفاوت هایی عمیقی با هم داره :Gig:

به هرحال خواهشاً هیچ وقت از کلمه ی ضعیف برای خانمها استفاده نکنین ، چون حسابی به روحیه و احساسات خانمها آسیب میزنه

سلام و عرض ادب :Gol:

یکی باید بیاد تو خانواده ما بگه آهای بابا ، مامان من زن نمی خوام :hamdel:

منظورم همون دختر بود ! نه زن

سلام ، استاد حامی در افکار سنجی مهارت خاصی دارند.:Kaf: :Cheshmak:

یکی هم باید بگه به خونواده من که زن که زورکی نیست من . اون دخترو نمیخوام . درسته خونواده داره و خوبه اما قرار نیست هر کی عالی بود من دوسش داشته باشم . کارم به جایی رسیده که بردنم پیش دکتر بهم قرص اعصاب داده ( دیوانه نشدما) بهم میگن چرا اینجوری شدی؟ مثلا میخوان بگن از چیزی خبر ندارن:Ghamgin:

سلام

مسئله بعدی تو ایران است ! پول ، خونه ، ماشین است !

جوان تا 18 سالگی داره درس میخونه ! بعد سال سربازی ؟ 21 سال میشه ، بعدشم چند سالی دنبال کارو جمع آوری پول و انتخاب یک دختر خوب میشه 27 سال !!!!

:Gig::Gig::Gig:

متاسفانه در جامعه ی امروزی یک جوان 18 ساله به بلوغ های لازم جهت چرخاندن زندگی نرسیده است .

پدر بنده در سن 18 سالگی ازدواج کردند اونم با دختری هم سن خودشون نه کوچکتر، ولی چنان مدیریت صحیح و درستی داشتند که برای برگزاری مجلس و مراسم و ... حتی برادرخانم هاشون که بزرگتر از ایشون بودند و حتی پدرخانم شون مطیع محض بودند پیش ایشون و هیچ حرفی روی حرف ایشون نمی زدند.(ماشاالله لا حول و لا قوة الا بالله :Nishkhand:)

نه اینکه با زور و اجبار کاری کنند فقط ثبات رای داشتند و با صراحت حرف حق رو زدند . :Kaf:

سلام
عرف سن ازدواج رو عرض کردم بزرگوار..(البته از زبان دوست عراقی ام)
دختر ها از 13 سالگی تا 15 سالگی
پسر ها از 16 سالگی تا 20 سالگی
این یعنی این که اگر پسری در سن 18 سالگی بره بگه بابا زن میخوام اصلا اتفاق عجیبی نیفتاده....
یکی دیگه از مسایلی که باعث این اتفاق شده صدا و سیما است...شما ملاحظه کنید اکثر فیلم ها و سریال وقتی میخوان یه ازدواج رو نشون بدهند معمولا آقای داماد بالای 28 سال سن داره...این موضوع میره توی ذهن بیننده که سن ازدواج رو همون سنین بدونه....
با این شرایط پسر 18 یا 19 ساله خیلی بچه هست برای ازدواج...چطوری بره بگه بابا ومامان من زن میخوام:taeed::gun::jangjoo:
سینما ها که دیگه هیچی از هنر پیشه های 40 به بالا برای داماد استفاده میکنن....

سلام و درود :Gol:

یاد یکی از همسایه هامون افتادم....

پسر 19 ساله میگفت زن میخوام ...

خانواده هم.....

آخرش گفت حتما باید به گناه بیفتم!!!!

ولی کار نداریمااا

پسر تو این سن میتونه یک خانواده رو بچرخونه و اداره کنه؟؟؟

کم پیدا میشه احساس مسولیت داشته باشه

نه کار ,نه سربازی ,احتمال زیاد دانشجو...

مگه خانواده دختر خانم بچشونو از سر راه آوردن!!!!

کسی حاظر با این شرایط تن به ازدواج بده!!!!

علی یارتان :Gol:

سلام

برخلاف عده ای از دوستان ، درست است که در بیش از 80 درصد جوانها این توانایی وجود نداره اما من معتقد هستم هنوز هم افرادی که در حدود 18 سالگی می توانند ازدواج کنند زیاد هستند 20 درصد فکر نکنم کم باشه تازه اگر من کم نگفته باشم ، من هر روز به غیر از اونهایی که خودشون را هم نمی تونند جمع کنند افراد دیگری را هم می بینم که با وجود سن کم مسولیت های بزرگ ، اهداف بزرگ و فکر بزرگی دارند .

امیدوارم نفرمایید که الان عرف ! حداقل یک خونه 80 متری (100) یک ماشین متوسط (15) پول بقیه خرج ها (10) و حقوق ماهیانه متوسط (1) میلیون است !!!

من که خودم می دونم زودتر از 25 نمی تونم ازدواج کنم ولی اگه دست خودم بود این طور نمی شد !

یادمه داشتیم با دوستان در مورد همین سن ازدواج بحث می کردیم و تعدادی می گفتیم باید حداقلی از مادیات را داشته باشیم (حالا نه اون عرف بالا ولی حداقل نصف اون) یکی از دوستان مثال معروف ریس بانک مرکزی را بیان کرد :

گفت که اگه ریس بانک مرکزی به شما یه دست نوشته بدهد که شما برو ازدواج کن هر وقت مشکل مالی داشتی بیا از بانک پول بگیر (وام هم نه ، پول بلا عوض) شما ازدواج میکنی ؟ اگه جواب نه باشه که مشکلت مادی نیست اما اگه جواب آری است ؛
پس برای سخن خدا ، اندازه ریس بانک مرکزی ارزش قائل نیستی ؟!

به علاوه یکی از دوستان طلبه که از شاهدان عینی بود از ازدواج خودش گفت و سختی ها و این که چگونه امدادهای الهی از سر و گردنش بالا میرفته در صورتی که خیلی از مواقع متوجه نبوده + اینکه ساختن زندگی از پایه ، در سختی ها ، زیباست و خاطره ی دم پیری است این قبیل یادکردن ها و تلاش در مشکلات است که دل هردو را نزدیک میکند نه زندگی در شرایط عرف بالا که جای تلاش جانانه را از زوجین می گیرد .

خدایا ما که نمی تونیم ، خودت عرف را تغییر بده !!!

من که خودم تجربه ای ندارم ولی دوست دارم از زبون کسانی که توی این سن تجربه ازدواج داشته اند بشنوم که مشکلاتشون چی بوده از بقیه کارهاشون موندند ، دیگه نتونستند مسیر ترقی و پیشرفت را طی کنند ؟
+
یک مشکل دیگه فکر می کنم این باشه که دختر مورد نظر چه طور باید به من نوعی اعتماد کنه و زندگی اش را بدون شناخت کامل از من(چون با توجه به این که شغل و مال درست حسابی ندارم ، به قول معروف چند مرده حلاجم ، یعنی ...) شروع کنه ، آیا الان که دیگه شهرها کوچک نیست که همه از همدیگه خبر داشته باشند ، پدر و مادرمون میتونند کاری بکنند و از روی خانواده تشخیص بدهند یا نه !

ببينيد من متخصص نيستم اما شما جمله منو نقل كرديد منم از تجربه اطرافيان ناموفق مي نويسم .كه شما هم مي تونيد اطرافيان ناموفق و موفق رو ببينيد و تجربه خوبي هست .

ببينيد كسي كه مي خواد هم درس بخونه هم همسر داري كنه كارش يه مقدار بيشتر ميشه . اين اشخاص اونم توي سنين پايين خيلي نق مي زنن و مواردي كه من از جدايي ها ديدم توي همين سنين پايين بوده .

البته اين براي همه اينطور نيست فكر مي كنم كساني توي همين سن ازدواج موفقي داشن

دو نكته اي كه ديدم كه باعث مشكلاتشون در سن نوزده بيست و يا پاييين تر ميشه يكي اين هست كه انتخاب صحيحي نداشتن يعني يا بيشتر از روي احساسات تصميم گرفتن يا ديگران انتخاب كردن و اونا خيلي هم فكر نكردن و ازدواج كردن .

و نكته ديگه اينكه بلد نيستن از عهده مشكلاتشون بربيان و نمي دونن با عدم تفاهم ها شون چي كار كنن .شايد اگه بيشتر روي چگونه بودن روابطشون و اينكه طرف مقابل چه روحيات ، انتظارات و شرايطي داره خيلي بهشون كمكك كنه .

ديدم دو مشكل بالا براي كساني كه سنينشون بالاتره خيلي راحت باهاش كنار ميان و حلش مي كنن.

كه البته اگه كسي بخواد توي سنين پايين ازدواج كنه اين دو نكته رو مد نظر داشته باشه انشاءالله مشكلات آينده پيش نمياد .
انشاءالله كه واسه هيچ كس مشكلي پيش نياد

سلام

یک پیشنهاد می دم به دوستان

سایت ها همسر یابی خوب جواب می ده ؟؟؟؟ ایده هاتون بدهید همسر اید آل تون پیدا کنید !

از گناه هم بیرون میاید!

[=B Nazanin]اگر من هنوز ازدواج نکرده ام…
[=B Nazanin]تقصير ساعت کاري ام است که صبح خروسخوان مي روم و صلاة ظهر و بعد از ظهر مي آيم و شانس ديده شدن را از دست مي دهم!
[=B Nazanin]تقصير خواهرم است که از شوهرش طلاق گرفت و باعث شد نظر همه نسبت به ما عوض شود!
[=B Nazanin]تقصير بابا است که آن قدر پول ندارد که چشم ملت در بيايد!
[=B Nazanin]تقصير مامان است…[=B Nazanin] مگر نمي گويند مادر را ببين دختر را بگير؟!
[=B Nazanin]تقصير پسرعموست که نفهميد عقد دختر عمو و پسرعمو را در آسمان ها بسته اند!
[=B Nazanin]تقصير استادمان است که جلوي همه به من ابراز علاقه کرد و باعث شد ديگر کسي جرات نکند از من خواستگاري کند!
[=B Nazanin]تقصير مادر شوهر عمه است، مي دانم که بختم را او بسته!
[=B Nazanin]تقصير پسر همسايه دست راستي است که به خودش اجازه داد از من خواستگاري کند!
[=B Nazanin]تقصير پسر همسايه دست چپي است که به خودش اجازه نداد ازمن خواستگاري کند!
[=B Nazanin]تقصير تلويزيون است که توي همه سريال هايش همه جوان ها ازدواج مي کنند و اصلا به مشکلات ما جوان هاي ازدواج نکرده نمي پردازد!
[=B Nazanin]تقصير مطبوعات است که توي مطالبشان همه جوان ها از هم طلاق مي گيرند و مردم را نسبت به ازدواج بدبين مي کنند!
[=B Nazanin]تقصير کره زمين است که جوري نچرخيد که من و نيمه گمشده ام به هم برسيم!
[=B Nazanin]تقصير قمر است که روز به دنيا آمدن من در عقرب بوده[=B Nazanin]!!!!!!!!!!!!!!

البته ازدواج ابعاد مختلفی دارد (جسمی - روحی) طبیعتاً در این موارد نایاب، منظور بعد جسمی اون نیست. بلکه تمایل و علاقه عاطفی به زندگی در کنار جنس مخالف (به عنوان همسر) است.

این امری است که مورد انکار اکثر مردم خواهد بود مگر قلیلی از علماء.