جمع بندی نمیتونم گناه نکنم! (می خوام ولی نمیشه)

تب‌های اولیه

63 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با سلام
من قبلا یه جایی گفتم یه راهی بهتون نشون میدم.... خودمم انجام ندادم ولی فک کنم بشه

1-تو خونه که صد در صد نمی تونین گناه رو ترک کنین باید برین یه جایی که حصار داشته باشه دیده نشین صداتون هم شنیده نشه (مثل حرم)
2-باز اگه دیدین نمی تونین ...هر شیش ساعت دو رکعت نماز بخونین به نیت اینکه گناهتون نوشته نشه! (چون شنیدم ملائکه نویسنده هفت ساعت صبر می کنن (این علتی داره گمونم)
وقتی گناهتون نوشته نشه عوارض سلب توفیق (مثل بد شانسی عدم محبوبیت تصادف و یا حتی بی اشتهایی!) رو هم تجربه نمی کنین که طبیعتا خیلی امتیاز خوبیه!

[="RoyalBlue"]یا مهدی مددی عزیز!
من چون در این امور صاحب نظر نیستم فقط کار خودمو برات میگم! (که بیشتر جنبه عملی و کاربردی داره و مورد به مورد ذکرشون می کنم!)

این طور مواقع چندتا کار می کنم. (البته اگر گول شیطونو نخورم و خودمم قاطی غیبت نشم! و یادم بمونه که باید ازش دوری کنم!)

یا به طرفم (با توجه به سن و سال و شرایط و موقعیت) میگم خوب که چی؟! به من (یا به شما یا به ما ) چه ربطی داره؟ زندگیشه دیگه! خودش میدونه!

یا میگم شاید منظورش از این کار یا این حرف ، فلان چیز بوده (یه مورد خوب و یه توجیه مناسب درباره کار یا حرفش میگم!) معمولا این روش خیلی جواب میده! یه لحظه شنونده جا میخوره و فکری میشه و میگه شاید هم اینطوره باشه که تو میگی! و همین کافیه تا موضوع بحث عوض بشه و دیگه غیبت یا تهمتش رو ادامه نده! (برای هر گروه سنی و هر جنسیت و هر شرایطی هم مناسبه)

یا موضوع حرف رو میکشم و به یه چیز دیگه منحرف می کنم. مثلا از اینکه داره وسط حرفاش مثلا از لباس طرف حرف می زنه منم از فرصت استفاده می کنم و در مورد لباسه می پرسم و بعد بحثو میکشونم که میخوام یه لباس بخرم اما نمیدونم از کجا و ... یا مثلا تو حرفاش از دانشگاه حرف می زنه بحثو میکشونم به این که دانشگاه ما اینطوره و اونطوره و ... معمولا هم یه کم که حرف زدیم کلا طرف یادش می ره داشته در مورد فلانی غیبت می کرده و کلا موضوع عوض میشه!

یا اصلا کاملا ظاهر و آشکار وسط حرفاشون یه موضوع دیگه رو پیش می کشوندم و اونام می فهمن که برای چی این کارو کردم و با کمی غرغر که خوب دارم راستشو میگم! موضوع بحث عوض می شد!

یا حتی در شرایطی که اوضاع خراب بود و کسی به حرف من توجه نمی کرد و هر طور شده میخواستن غیبتشونو انجام بدن به ظاهر باهاشون همراه می شدم و بعد طوری از طرف دفاع می کردم و توجیهات (بعضا صدتا یه غاز (منظورم توجیهات الکی که ربطی به موضوع نداره) ) براشون میاوردم که مجبور می شدن بالاخره بحث رو تموم کنن!

یا یکی دو نفرو پیدا می کردم و شروع می کردم با اونا در مورد یه موضوع دیگه حرف زدن با سر و صدا و شلوغ بازی تا توجه بقیه به بحث ما جلب بشه و بحث خودشونو ول کنن!
(برای اینکار نیاز به مواد اولیه ای شامل یکی دو تا دختر هم سن و سال و شلوغ و شاد داری که پایه حرف زدن و شوخی و ... باهات باشن!)
(یا یکی دو تا خانم سن بالای علاقه مند به مباحث خانه داری و بچه داری و ...)
(یا یکی دو تا خانم جوان علاقه مند به مباحث سیاسی و افتصادب و حقوق زنان و طب سنتی و ... )

در نهایت هم که نمیتونستم کاری انجام بدم! یا میرفتم بیرون (تو حیاط یا اتاق کناری یا ... ) تا حرفاشون تموم بشه بعد بر می گشتم! یا کلا خداحافظی می کردم و خیلی زودتر از اونی که قرار بود از جلسه مهمونی خارج می شدم!

کمی طولانی شد از این بابت معذرت
اما اگر چیز دیگه ای هم به ذهنم رسید باز میگم!
موفق باشی و شاد[/]

gonahkar6;522871 نوشت:
سلام
من خیلی وقته که دچار بعضی از گناهان هستم،
خیلی سعی کردم و مطالعات کمی هم داشتم ولی وقتی نیاز به گناه پیدا می کنم(!) دیگه همه چیز یادم میره یا اصلا نمی خوام به چیزی غیر از اون فکر کنم.
حتی دلم نمیخواد به خدا، ائمه و آخرت و ... فکر کنم، کلا نمی تونم ذهنم را منحرف کنم، پس از انجام گناه تازه دچار عذاب وجدان می شم و افسوس میخورم که عجب غلطی کردم و میخوام دیگه تکرار نکنم ولی پس از چند روز دوباره همه چیز را عمداً فراموش میکنم و وای بر من.
تا بحال خیلی از خدا و امام رضا (ع) و امام زادگان و ... کمک خواستم ولی ظاهرا تا دلم پر از ذوق گناهه کارساز نیست! دیگه حتی از توبه و استغفار خودم هم خندم میگیره که نعوذبالله مگه خدا را به تمسخر گرفتم که مدام توبه شکنی! آخه هر چیزی حدی داره! حتی دیگه خجالت می کشم اسم بعضی از ائمه را به زبون بیارم
احساس میکنم دیگه بطور کل هدایت شونده نیستم، و قطعاً اهل عذاب جهنم هستم، حتی توی امور اقتصادی و اشتغال هم به مشکل برخوردم که احساس می کنم از همین ناحیه لطمه خورده و باید به معیشت سخت دچار بشم. (طبق آیه قرآن که هرکس از یاد من رویگردان شود به سختی معیشت دچار می شود)
شدم بنده شیطان و هوی نفس و با یک اشاره اونا اقدام میکنم.
حتی زیارت اما رضا (ع) هم کمکم نکرد. دیگه دیوانه شدم و از خودم نا امید، حتی از خدا خواستم اگه اصلاح پذیر نیستم و شدم چراگاه شیطان، جونم را بگیره تا حداقل با بار گناه کمتری به سرای ابدی برم!
نمی خوام به جز خدا جلوی کس دیگه به گناهام اعتراف کنم ، ولی تا این حدش را مجبور شدم بنویسم.
(توضیح: به شدت تنبل و سست شدم، مدام دچار اضطراب و استرس هستم، ظاهراً افسردگی هم گرفتم، مجرد هم هستم)

سلام علیکم مؤمن،
در کنار توصیه‌های کارشناس محترم این موارد را هم در نظر داشته باشید:
۱. کسی که اراده‌اش ضعیف شده است نمی‌تواند به یکباره کار سنگینی مثل ترک گناهی را کند که به آن عادت کرده است، ترک عادت به خودی خود موجب مرض است تا چه برسد به اینکه انسان اراده‌اش هم ضعیف شده باشد. اگر آن عادت گناه باشد هم که دیگر وضع وخیم‌تر است چون در روایت مبارکه داریم که گناه نکردن راحت‌تر از توبه کردن است،‌ یعنی توبه کردن از گناهی که انسان بهش عادت نکرده همه سخت است تا چه برسد که بهش عادت هم کرده باشد، یا معتادش شده باشد ...
۲. شما که قصد رکورد زدن در ترک گناه ندارید، قاعدتا در این شرایطی که هستید ترک گناه مهم‌تر از راه ترک گناهه، بنابراین اگر ضعف اراده دارید خوبه که:
الف) روی پارامترهای دیگر ترغیب به گناه هم کار کنید. یکیش ترک محیط گناهه، قبل از اینکه تحریک بشوید آنجا را ترک کنید، یکیش ترک حالاتی که معمولا به تجربه دیده‌اید بعد از آن کم‌کم وسوسه در شما شعله می‌کشد، یعنی باز نزدیک به آن حالات شدید ترکش کنید ... .
ب) یکی دیگر از کارهایی که می‌توانید بکنید هم شستن سر با سدر است که در روایت مبارکه داریم که وسوسه را از دل دور می‌کند و انسان به گناه نمی‌افتد،
ج) یکی دیگرش ذکر لاحول‌ولاقوة‌الابالله‌العلی‌العظیم است که شیاطین جنی را دور می‌کند،‌بخصوص سعی کنید معنایش را در ذهن داشته باشید که لا حول من الذنوب و لا قوة فی طاعة الله الا بالله العلی العظیم
د) یکی دیگرش همراه داشتن حرز است که انسان را از شر شیاطین دور نگه بدارد
ه) یکی دیگرش هم حضور در فعالیت‌های اجتماعی است و دوری از بی‌کاری و تنهایی است (البته در جمع‌هایی بروید که شما را به یاد خدا بیاندازد و اگر نمی‌اندازد لااقل به یاد آن گناه یا گناه دیگری نیاندازد)
و) مطالعه‌ی قرآن و حدیث و کتاب‌های علمای اخلاق افق‌هایی را برای انسان ترسیم می‌کند که در آن افق‌ها انسان میل به گناهش را حقیرانه می‌بیند و راحت‌تر می‌تواند جلوی آنها بایستد،‌ تا وقتی اثر آنچه خوانده در وجودش باشد، کتاب سیره‌ی زندگی علما و شهدا هم همینطور، اراده را قوی می‌کند
...

تحریک که ضعیف باشه اراده‌ی کم هم از پسش مقابله‌ی با آن برمیاد، وقتی هم مدتی گناه نکنید کم‌کم اراده‌تون هم قوی میشه ان شاء الله.

(توصیه‌های برادرانه بود نه عالمانه، یعنی تجربیات شخصی بود گارانتی و خدمات پس از عرضه نداره!)

ان شاء الله در پناه خداوند و در داخل کهف حصین قرار بگیرید و بگیریم که آنها غیاث المضطر المستکین و ملجأ الهاربین و عصمة المعتصمین هستند
در نهایت هم التماس دعا و یا علی،

مهبان;531411 نوشت:
وقتی در معرض گناه هستی فقط کافیه گوش ندی
بله ولی وقتی مثلا تو چشای من نگاه میکنن بامن حرف میزنن وسطش میزنن جاده خاکی.:Ghamgin:

ازهمه دوستان کمال تشکر رو دارم:Gol:


پنج كار را انجام بده و سپس هر گناهی خواستی بكن!

روایت شده است كه مردی نزد امام حسین علیه السلام آمد و گفت من مردی معصیتكار م و در برابر گناه شكیبایی ندارم مرا اندرزی ده .

امام علیه السلام فرمود : پنج كار را انجام بده و سپس هر گناهی خواستی بكن!

نخست: آن كه روزی خدا را نخور و هر گناهی خواستی بكن.

دوم: از ولایت خدا بیرون برو و هر گناهی خواستی بكن

سوم :جایی كه خدا تو را نبینند پیدا كن و هر گناهی خواستی بكن

چهارم : چون فرشته مرگ آمد تا قبض روحت كند او را از خود بران و هر گناهی خواستی بكن

پنجم : چون مالك (فرشته جهنم ) تو را به دوزخ آورد به آن وارد نشو وهرگناهی خواستی بكن .

وقتی نمیتوانیم این پنج كار رو انجام بدیم براستی چرا گناه!

بحار ج 78 ص 126.

owari;531505 نوشت:
مطالعه‌ی قرآن و حدیث و کتاب‌های علمای اخلاق افق‌هایی را برای انسان ترسیم می‌کند که در آن افق‌ها انسان میل به گناهش را حقیرانه می‌بیند و راحت‌تر می‌تواند جلوی آنها بایستد،‌ تا وقتی اثر آنچه خوانده در وجودش باشد، کتاب سیره‌ی زندگی علما و شهدا هم همینطور، اراده را قوی می‌کند

این راهکار جناب owari واقعا به درد بخور است (البته همه راهکارهای ایشان به درد بخور و زیباست اما) من خودم به شخصه آن را تجربه کرده و به همه پیشنهاد می کنم، مثلا چند وقتی درگیر مطالعه کتاب عطش (شرح حال آیت الله قاضی) بودم و تا چند وقت با افقهای ایشان آشنا شدم و سعی در هم افق شدن با ایشان داشتم و در این مدت از بسیاری از گناهان به دور بودم (ای کاش دچار غفلت نشده بودم و ادامه میدادم)، یا چند وقتی است که درگیر بعضی مباحث معرفت النفس هستم و واقعا گناه کردن را عین حقیر کردن خود می دانم (البته زمانهایی که دچار غفلت نیستم)، مهمتر هم اینکه در این روش تداوم داشته باشیم و اِلا با کمی فاصله گرفتن از این مباحث، باز شیطان فعال می شود و افق ما را تغییر می دهد

هو البصیر ....
سلام علیکم !
دوست عزیز یه راهکاری برای همچین گناهانی هست که فقط باید از این راه حل بشه ، چون راه های دیگه پیشنهادی هستند و ممکن است آسیب جدی تری از گناهی که بهش اعتیاد پیدا کردین داشته باشه !
طبق تجربیات بنده و دستورالعملی که بزرگان سفارش کرده اند اینه که شما با استاد اخلاق یا با کسی که تایید استاد اخلاق هستند این موضوع رو مطرح کنید تا ایشون به شما راهکاری بدن که موفق بشین ...
علت موفق نشدن در گزینه هایی مثل نماز خواندن سر خود(نماز مستحبی به نیت ترک گناه) و ... در اینه که اولا سر خود این کارو انجام میدین ثانیا ممکنه عجب ای به شما روی بده که حتی خودتونم متوجه نشیده باشین (در اصطلاح عجب نامرئی) ...
بنده کسی رو میشناسم که با اساتید اخلاق ارتباط دارن و حتی در اینترنتم فعالیت میکنن (سایت یا وبلاگ هم به گفته ی استادمون زدن و فعالیت میکنن) ... اگه خواستید میتونم شماره یا آی دی ایشون رو به شما بدم تا با ایشون ارتباط داشته باشین ....
البته اینم بگم که ممکنه بعضی از دوستان احتمال بدین که این افراد عرفان های کاذب رو در جامعه القاء میدن ... ایشون که بنده معرفی میکنم کاملا مطمئن هستن و رفت و آمدی در حوزه ی علمیه ی شهرمون و بسیج و ... دارن ... بنده یکی دو ساله با ایشون ارتباط دارم و واقعا نتایجشو تو زندگیم دیدم ... در مورد این که گفتین پند و اندرز دیگه بهتون کار ساز نیست باید بدونین این از حقه های کثیف شیطان است که نمیخواد به راه بیاین پس شما باید به حرفای استادتون دقیق گوش بدین و به صورت احسن انجامشون بدین !
این راه ، راه بندگی خداست و وارد شدن به این راه قوانین خودش را میطلبد چناچه امام خمینی(ره) در این باره فرموده است :
انسان باید کوشش کند تا طبیب حاذق پیدا کند ... در سیر ملکوتی باید انسان کوشش کند تا هادی طریق پیدا کند و چون هادی پیدا کرد باید تسلیم او شود ... ما مریضان و گمراهان ، باید نسخه های سیر ملکوتی امراض قلبیه خود را از راهنمایان طریق هدایت و اطّبای نفوس و پزشکان روح دریافت کنیم ، و بی (به) کار بستن افکار ناقصه و آرای ضعیفه ی خود به آنها عمل کنیم تا به مقصد که رسیدن به سرای توحید است برسیم.
یا علی ....

[="Tahoma"][="Blue"]رهرو آن نيست كه گهر تند و گهي خسته رود
رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود
براي ترك گناه بعد از اينكه فهميدي بايد ترك كني آهسته و كم كم شروع كني به ترك بهتره تا اينكه بخواهي يك شبه ترك كني
[/]

سلام میدونم کلی راهنمایی ام کردید ولی من امشب یه کلیپ دیدم ازآقای قرائتی که میگفتن شنیدن غیبت مثل خودغیبته اگه جایی غیبت بودجلوشوبگیریداگه نتونستید سریع اونجارو ترک کنید.این منظورشنیدنه یاگوش دادن؟این برام سواله.ممنون

[=microsoft sans serif]با سلام خدمت برادر گرامی
همه حرف های کارشناسان بزرگوار و برادر های محفل درست اما مشکل من و شما از نفس اماره است
و نفس مریض با ذکر و قرآن و دعا در همان لحظات از غفلت خارج است و در ساعاتی با شیطان ملعون همدست
تجربه شخصی و مطالعاتی بنده به دو راه حل بسیار خوب و موثر ختم شده که الحمد لله جواب داده
1- روزه است (هر چند روز در میان بستگی به شدت و ضعف وسوسه دارد
2- با توجه به اینکه تقوا و پرهیزکاری در ترک موقیت ها و شرایطی است که به گناه ختم می شود (و خودمون بهتر میدونیم) پس بایستی با برنامه ریزی قبلی خود را از آن شرایط برکنار بداریم
مثلا اگر گرفتار چشم چرانی و تحریک نفس بر اثر نگاه ناخودآگاه به مظاهر بدحجابی در جامعه امروز هستم و یا در اینتر نت نمی توانم جلوی خود را بگیرم اولا در حد ضرورت و ثانیا خیلی سریع و با غض بصر از آنه بگذریم. باز تاکید مینم روزه موثرترین روش است معجزه می کند
3- اعتقاد و مقید بودن به نماز اول وقت و تلاوت قرآن با تدبر مخصوصا سوره های واقعه و سوره های ابتدایی جزء30(عمّ یتسائلون)
4- ورزش روزانه و کار و تلاش فکری تا به قدری در شب خسته باشی که سرت بر بالش نرفته خواب باشی(خیلی باحاله ها:)
وسعینوا بالصبر و الصلاه
5- سلام روزانه به ائمه معصومین و صحبت با آنها و صلوات بسیار فرستادن برآنها
و در آخر برنامه ای روزانه که بر دیوار اتاقت نصب کنی و از اینها غافل نشی
چون اگه ما نفس رو مشغول نکنیم اون ما را به گناه میکشاند شک نکن
همش به یاد گناهانمون شرمنده خدا و به الطاف الهی امیدوار به مغفرت خدا باشیم (خوف و رجا)
علی یارت

5- مطالعات مذهبی
3-

یامهدی مددی;532141 نوشت:
سلام میدونم کلی راهنمایی ام کردید ولی من امشب یه کلیپ دیدم ازآقای قرائتی که میگفتن شنیدن غیبت مثل خودغیبته اگه جایی غیبت بودجلوشوبگیریداگه نتونستید سریع اونجارو ترک کنید.این منظورشنیدنه یاگوش دادن؟این برام سواله.ممنون

سلام
در کتاب گناهان کبیره آیت الله دستغیب بیان شده است که اگر غیبت رو رد نکنید ( منظور جلوی غیبت رو گرفتن نیست بلکه یاری کردن اون فردی هست که از او غیبت می شه) در صورتی که می توانستید این کار رو بکنید، گناهتون 70 برابر فرد غیبت کننده است.

پرسش:
من خیلی وقت است که گناه می‌کنم و پس از آن، پشیمان می‌شود؛ ولی نمی‌توانم جلوی گناه خودم را بگیرم. چه کار کنم؟
پاسخ:
این که فرمودید پس از انجام گناه دچار عذاب وجدان می شوید، این احساس بیانگر اینست که در درون شما روحیه ایمان هنوز وجود دارد، و باید خدا را شکر کنید، چون بعضی از افراد بر اثر تکرار گناه، متاسفانه دیگر نفس لوّامه و سرزنشگرشان کارایی ندارد و قبح گناه از بین رفته است و به راحتی تن به گناه می‌دهند. و هیچ عذاب وجدانی هم ندارند پس این احساس حتما یه نشانه خوبی است.
این احساسی که شما بیان فرمودید قطعا از وسوسه‌های شیطان است که می‌خواهد روحیه نا امیدی را در درون شما شعله‌ور کند.
هیچ خبر دارید که نا امید شدن از درگاه خدا، بدتر ازآن گناهانی است که انجام دادید. پس لطفا این که من هدایت نمی شم و قطعا اهل جهنم هستم را کنار بگذارید، که این حرف‌ها بدون هیچ شکی کار شیطان خبیث است. که می‌خواهد با این نوع القائات، شما را از درب خانه خدا دور کند. بله قطعا گناهانی هستند که باعث از بین رفتن روزی می‌شوند.
لذا حضرت علی (علیه السلام) در دعای کمیل می‌فرماید:
«[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ‏ الذُّنُوبَ‏ الَّتِي‏ تُغَيِّرُ النِّعَمِ‏[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]
(1) خدایا ببخش آن گناهانی که نعمت‌ها را تغییر می‌دهند.»
اگر می‌ترسید که با آن گناهانی که انجام دادید، دیگر خدا شما را نمی‌بخشد، باید عرض کنم که پس شما خدا را نشناختید.

حق تعالی آنقدر کریم است که با توبه واقعی نه تنها آن گناهان را بخشیده، بلکه آن‌ها را تبدیل به ثواب نموده است.
به اين آيه شريفه توجه بفرماييد:
«مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً (2) آن كسانى كه از گناه توبه كنند و عمل صالح به جاى آرند، پس خدا گناهان آنها را بدل به حسنات گرداند، و خداوند بسيار آمرزنده و مهربان است.»
پس نسبت به گذشته و گناهان قبلی هیچ ناراحتی و نگرانی نداشته باشید و اصلا به آن فکر نکنید، انگار نه انگار که گناهی بوده است.
شما الان خودتان را مثل کسی فرض کنید که تازه به سن تکلیف رسیده و پرونده اعمالش پاکِ پاکِ است. پس فقط و فقط به فکر آینده باشید، تا از این به بعد می‌خواهید چه کار کنید.
نسبت به نوع گناه، باید راه کارهای خاص ترک را به کار گیرید، تا به مرور و گذر زمان بتوانید آن را ترک نمایید.
پی نوشت:
1.طوسى، محمد بن الحسن‏،
مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد،ج2،ص844، مؤسسة فقه الشيعة، بيروت‏، 1411 ق‏.
2.فرقان/70.

موضوع قفل شده است