* * * نقد عرفان حلقه یا عرفان کیهانی * * *

تب‌های اولیه

378 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

sourcesoft;62513 نوشت:
سلام
الان تقریبا بیشترش رو خوندم مخصوصا قسمت های علمی.

من هم در کلاس یک سوالاتی شبیه همین داشتم. در جلسات بعد همون استاد پس از پایان مباحث علمی وشروع دنیای موازی و... آخرش گفت که تمام این مباحث علمی فقط حرف هست و نظریه و بهانه حتی اگر برای بعضیها اثبات نشه واقعیت وجود داره.
یک واقعیت ممکن هست وجود داشته باشه بدون اینکه ما بتونیم اثباتش کنیم.

هدفم از این حرف فقط این هست که به خاطر یک سری مباحث علمی کل قضیه رو خط نزنیم بزاریم کنار. تمام این حرف ها، اثبات ها و نقض هایی که براش اومده یک نظریه هست. وقتی وارد این قضیه بشید مطمئن می شید که عین واقعیت هست.

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

بزرگوار اولا" به نظر نمی رسد که این کلاسها اکنون دایر باشد .


ثانیا" اگر محتوای این کلاسها مطابق با اصول علمی ویا شرعی بود مطمئن باشید آنها را ممنوع الکلاس نمیکردند .


ثالثا" شما با چه ذهنیتی وارد این کلاسها شده اید ؟ زیرا ایده آل این نوع از نظریات، ذهنی خالی اما پر از سؤال است لطفا" موازی با این مطالعات به مطالعات عرفان اسلامی و بخصوص شیعی هم بپردازید اگر خدا یاری کند بنده از مدتی بعد به ارا یه ی مطالب کتب معتبر از عرفان شیعی ویا عرفانهای موازی با آن خولاهم پرداخت گرچه هم اکنون هم در انجمن عرفان مطالب ارزنده ای در این باب وجود دارد مراقب باشید که ذهن خالی را میتوان به دلخواه شکل داد . اگر این مطالب عرفان بود که در تحقیقات مشخص می شد و تبرئه میشدند و کاسهایشان هم در شطح وسیع تبلیغ میشد وقتی ممنوع شده اند یعنی اعتبار ندارند ومراقب باشید اگر کلاس دایر است در باب عرفان حلقه در صورت شناسایی مشکل آفرین خواهد بود .

........................................................................ حق یارتان :roz:................................................................................

نقل قول:
شما با چه ذهنیتی وارد این کلاسها شده اید ؟

با ذهنیتی که ببینم چی هست کلا
نقل قول:
اگر این مطالب عرفان بود که در تحقیقات مشخص می شد و تبرئه میشدند و کاسهایشان هم در شطح وسیع تبلیغ میشد وقتی ممنوع شده اند یعنی اعتبار ندارند

چون ممنوع شده است دلیل بر بی اعتباری است؟ به نظر من هر چیزی رو باید در موردش تحقیق کرد، نباید به یک واقعیت تا آخر بچسبیم. شده حتی نظریه های جدیدی که بهش برمی خوریم رد کنیم ولی ارزشش رو داره که اطلاعات در مورد همه چیز داشته باشیم.

sourcesoft;62516 نوشت:
با ذهنیتی که ببینم چی هست کلا

چون ممنوع شده است دلیل بر بی اعتباری است؟ به نظر من هر چیزی رو باید در موردش تحقیق کرد، نباید به یک واقعیت تا آخر بچسبیم. شده حتی نظریه های جدیدی که بهش برمی خوریم رد کنیم ولی ارزشش رو داره که اطلاعات در مورد همه چیز داشته باشیم.

خوب میخواستید ببینید عرفان ناب چی هست کلا" یا عرفان حلقه چی هست کلا" چون این دو بسیار در محتوا متفاوتند
عرفان ناب از سیر وسلوک به الی الله بحث میکند
اما نظریه ی حلقه از نام عرفان سوءاستفاده کرده وارتباط مابعد الطبیه ی خود را (نه ماوراءالطبیعه ی خود را) که شامل ارتباط مخاطره آمیز با عوامل منفی نیز میباشد را به عرفان نسبت داده نظریات این مکتب طبق آیات قران کریم و علم امروزی رد شده .
بزرگوار هر ارتباطی عرفانی نیست . در یکی از تشکلاتی که دانشجویان را به خود جذب میکرد با استفاده از قرصهای روان گردان نوعی عرفان به نام میهمانی در ملکوت را ترویج میکردند .

رسیدن به مراحل عرفان به این سادگی ها که ایشان میگویند میسر نیست بلکه عارف سالک اگر تحت حمایت پیر و مرشد ازموده قرار نداشته باسد باز هم در ان مراحل بالا ممکن است در دام ارتباط منفی با ماوراءالطبیعه بیافتد

چرا پستهایی را که بنده و دوستان در پاسخ به ادعای این گروه داده ایم را مطالعه نمیکنید ؟ حتی سواد پاسخ دادن به مقدمات را هم ندارند ومرتبا" یا توهین میکنند یا انحراف میروند و سوالهای مارا با( جک و حواله به مابعد تاریخ) پاسخ میدهند .

مطمئن باشید این حنا دیگر نزد کسی رنگ ندارد بنده در پاسخ به ایشان میگویم ذیل نوشته هایتان را ببینید و در این مرداب دست و پا نزنید .که حاصل جز بر طبل رسوایی کوبیدن نیست .

در ضمن میشود بفرمایید ممنوع الکلاس بودن یعنی چه؟؟؟؟ این اولین آفت ایشان بر ذهن شماست بزرگوار ممنوع الکلاس یعنی این کلاسها محتوای علمی - دینی - عقیدتی ندارد والی الخصوص یعنی این کلاسها محتوای مخرب دارد غیر از این را شما بفرمایید ماهم بدانیم . واین مطلب کارشناسی شده و از روی سلیقه این حکم داده نشده !!!

................................................................................ حق یارتان :roz:..............................................................................

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

خوب پس معلوم شد تا اینجا که عرفانتان اسلامی نیست:!: :Ealam: در ضمن لازم نبود این تشریفات !!! ثبت نام میکردید 2 ساله به جای مدرک افتخاری مدرک معتبر میگرفتید . انوقت با ارزش بود . شما که زحمت کشیدید لا اقل....... کمی معتبر تر !!!!


............................................................... حق یارتان :roz:...............................................................

با سلام و عرض ادب :Gol:

نقل قول:
مرسی از وقتی که گذاشتین و جواب سوال من رو کامل دادین

خواهش می کنم. :hamdel:

نقل قول:
اگر تمام کتاب های مربوط به این عرفان را بخوانید تعریف دقیقی در این باره هست.

خواهشمندم اگر قصد بحث در این باره را دارید، از دادن پاسخهای اینچنینی بپرهیزید. چرا که این پاسخ دقیقاً مثل این است که کسی در باب اسلام سؤالی بپرسد، و در پاسخ به او گفته شود اگر قرآن را کامل بخوانی خودت می فهمی! عقیده بر حق باید بتواند در بحثها و مناظره ها به صورت مستند از خودش دفاع کند.

نقل قول:
الهام در این عرفان به معنی آگاه شدن قلبی از چیزی به صورت ناگهانی (نه به صورت صوتی یا کلامی، به شدت توصیه شده است که هر کلام حرفی که شنیدیم نادیده بگیریم) است.

بعد از خواندن این قسمت برای من شبهه ای منطقی پیش آمد. اگر کسی باید صوت و کلام را نادیده بگیرد، پس متن قرآن و روایات چه می شود؟ ببینید من اصلاً منظورم از این سؤال این نیست که به کسی انگی بزنم. این یک سؤال کاملاً منطقی است. اگر جمله فوق را بپذیریم، ناچاریم بپذیریم که ظاهر قرآن و روایات هم بی ارزش است. و اگر عرفان حلقه این نتیجه گیری را رد کند (که حتماً هم می کند) باید پاسخ و توضیحی کامل تر ارائه دهد تا این شبهه به صورت منطقی حل شود. انکار خالی مثل این است که من بگویم:

دو با دو می شود سه!

وقتی کسی بگوید خیر می شود چهار، من بگویم منظورم همان چهار بود!

خب این کسی را قانع نمی کند. باید توضیحاتی کامل ارائه دهم که چرا دو با دو هم می شود سه هم می شود چهار. و اگر من از پاسخ به این شبهه فرار کنم، طبیعی است که مخاطبین مرا متهم به فرار از بحث، یا پوچ بودن ادعایم بکنند. البته خطابم به شما که به نظر فردی منطقی می رسید، نیست. به در می گویم که دیوار بشنود.

نقل قول:
این الهام(آگاهی) قلبی می تونه از شبکه مثبت یا منفی به ما داده بشه.

تا اینجا درست.

نقل قول:
در صورتی که الهام داده شده حاوی بازگو شدن راز هایی از آفرینش و هستی و معرفت باشه مثبت می باشد. در صورتی که الهام داده شده طوری باشد که بعد از دریافت آن خودمان نیز متوجه شویم که در مورد چیزی اطلاع کسب کردیم که میشه از آن سو استفاده کرد و به قدرت رسید از طرف منفی(قدرت) می باشد.

این دقیقاً همان توضیح تقسیم بندی مورد نقد است. اینطور نیست که همیشه الهامات مثبت غیر قابل سوء استفاده باشد. از هر علمی می توان سوء استفاده کرد.

نقل قول:
اما بحث مهم که فکر می کنم مشکل سوال شما رو رفع کنه این هست که این الهام از کجا به ما داده می شه.

دقیقاً.

نقل قول:
الهام از طرف هوش(یا شعور) کیهانی به ما داده می شود. شعور کیهانی که در ارتباط حلقه فرادرمانی هم از آن صحبت شد چیزی جز یکی از مخلوقات خدا نیست(برای مثال فقط میگم مثل جبرئیل که وحی میداد و از مخلوقات خدا است) و وظیفه آن هماهنگ کردن هستی می باشد. الهام مستقیم از طرف شعور کیهانی به ما میرسد و مارا از هستی و واقعیت های آن آگاه می کنه.

خب این یک کلام جدید است که تا به حال در این تاپیک هیچکدام از حامیان عرفان حلقه به آن هیچ اشاره ای نکرده بودند. لطفاً به این لینک دقت کنید:

http://interuniversal-tbz.blogfa.com/

ما با تکیه بر حلقه های رحمانیت عام الهی، در صدد چنگ زدن به حبل الله و نجات دسته جمعی هستیم، در کمترین زمان و با کمک: "هوشمندی الهی حاکم بر جهان هستی = روح الامین = روح القدس = جبرئیل".

در این مطلب صراحتاً اعلام شده است که هوشمندی الهی دقیقاً همان روح القدس است، نه چیزی مثل آن... و با توجه به ادعای فوق، شبهاتی که مطرح کردم پدید می آیند.

نقل قول:
توجه کنید که هر حرفی که زدم در مورد این الهام ها، فقط آگاهی می باشد.

فرقی نمی کند. اگر منشاء الهام یکی باشد، جنس آن هم یکی است. جبرئیل فرشته وحی است، نه فرشته الهام. هر آنچه او نازل کند وحی محسوب می شود.

نقل قول:
سحر که شما میگید یا وحی بسیار بالاتر از این الهام می باشد. وحی مستقیم از طرف خدا برای معموریتی به پیامبران داده می شه(خودتون تعریف کاملترش رو بهتر می دونید) و معجزه را به دنبال دارد که با تعریف الهامی که من گفتم بسیار متفاوت است.

فقط در صورتی می توان چنین تفاوتی بین وحی و الهام قائل شد که هوشمندی الهی روح القدس نباشد. از کلام شما اینطور استنباط می شود که هوشمندی الهی روح القدس نیست... ولی ادعای آقایان در سایتهایشان چیز دیگری است.

نقل قول:
امیدوارم یکم مسئله رو باز کرده باشم. حرفایی که اینجا زدم رو اطمینان کامل دارم ازشون.

یعنی مطمئنید که منظور آقایان از هوشمندی الهی، روح القدس نیست؟ پس چرا در مقالاتشان تأکید دارند هوشندی الهی را روح القدس بدانند؟

نقل قول:
برای تحقیق بیشتر کتاب های مربوط به این عرفان رو بخونید و از استاد های این زمینه سوال بپرسید تا جواب های دقیق بگیرید

همانطور که عرض کردم، "پاسخ در کتب موجود است" مطلبی نیست که در مناظره ها مورد استفاده قرار بگیرد. آقایانی که مدعی هستند همه ترمها را پشت سر گذاشته اند خیلی ساده می توانند این شبهات را رفع کنند، ولی نمی کنند:

نقل قول:
در این هشت ترم و دوره تکمیلی و دوره های مستری تمام اینها، معارفی کسب کرده ام که جذب کمال شده ام.

منبع: http://www.askdin.com/showpost.php?p=60522&postcount=208

یعنی جناب mataheri که ادعای اتمام دوره های مستری را دارند، نمی توانند شبهات ما را حل کنند؟ چرا ناگهان بحث را رها می کنند و در تاپیکهای دیگر به بیان فلسفه حج از دیدگاه استادشان می پردازند؟

پس طبیعی است که ما اینطور برداشت کنیم که ایشان پاسخی در برابر تناقضات ارائه شده ندارند. ایشان در حال حاضر به عنوان یک مستر، نماینده عرفان حلقه در این سایت می باشند. ولی به پاسخگوییشان نگاه کنید. همان حرفها را مدام تکرار می کنند، و می گویند که پاسخ در همانها موجود است. خب برادر من، اصلاً من چهارپا؛ شما بیا این پاسخهای موجود را با زبانی دیگر هم ارسال کن شاید دو ریالی ما افتاد!

نقل قول:
(هر چند این حرف هایی که اینجا زدم بعضیاش را اجازه نداریم بزنیم ولی تا حدی گفتم که فقط مسئله باز بشه)

چرا؟

نقل قول:
مطمئن باشید هر سوالی که اینجا دارید یک زمانی سوال من بوده یا هست. قبلا هم گفتم هنوز در حال تحقیق هستم و ارتباط میگیرم.

لطفاً ما را از نتیجه تحقیقاتتان بی نصیب نگذارید. :Gol:

نقل قول:
من هم در کلاس یک سوالاتی شبیه همین داشتم. در جلسات بعد همون استاد پس از پایان مباحث علمی وشروع دنیای موازی و... آخرش گفت که تمام این مباحث علمی فقط حرف هست و نظریه و بهانه حتی اگر برای بعضیها اثبات نشه واقعیت وجود داره.
یک واقعیت ممکن هست وجود داشته باشه بدون اینکه ما بتونیم اثباتش کنیم.

اگر اینطور است، چرا آقایان اصرار دارند اسم ابر الکترونی را در مقالاتشان بیاورند؟ تعریف ابر الترونی چیز دیگری است، و از حرکت سریع الکترونها ایجاد نمی شود. این یعنی اینکه نویسنده مقاله تعریف ابر الکترونی را نمی دانسته و نام آن را آورده است. ماجرای فرکانس چشم چه می شود؟ نتیجه گیری های انجام شده بر اساس فرکانس چشم، اصلاً با حقیقت امر سازگاری ندارد.

اینکه کسی بگوید حرف من بعداً اثبات می شود یک چیز است، اینکه حرفش را بر اساس اصطلاحات علمی استوار کند و تناقضات حرفش با همان اصطلاحاتی که به کار برده است ثابت شود یک چیز دیگر.

نقل قول:
هدفم از این حرف فقط این هست که به خاطر یک سری مباحث علمی کل قضیه رو خط نزنیم بزاریم کنار. تمام این حرف ها، اثبات ها و نقض هایی که براش اومده یک نظریه هست. وقتی وارد این قضیه بشید مطمئن می شید که عین واقعیت هست.

ما هم کل قضیه را خط نزده ایم. سؤالاتی روشن پرسیده ایم. آقایان بیایند بگویند جهان بینی ما هیچ ارتباطی به ابر الکترونی و علم روز ندارد. خودشان اصرار دارند مقالاتشان را علمی جلوه دهند.

با تشکر فراوان
یا حق

سلام خسته نباشین

نقل قول:
بعد از خواندن این قسمت برای من شبهه ای منطقی پیش آمد. اگر کسی باید صوت و کلام را نادیده بگیرد، پس متن قرآن و روایات چه می شود؟

نقل قول:
اگر منشاء الهام یکی باشد، جنس آن هم یکی است.

اشتباه فهمیدید. منظورم از صوت و کلام اینجا این هست که صدایی بشنوید که در گوش ما حرف میزنه و راز هایی رو میگه به زبون خودمون (در این ارتباط ها اتفاق می افته) نه صوت کسی که قرآن بخواند وغیره...(منظورم رو کامل نگفتم) ولی الهام همون طور که گفتم هست(حس میکنیم و می فهمیم)

نقل قول:
ما با تکیه بر حلقه های رحمانیت عام الهی، در صدد چنگ زدن به حبل الله و نجات دسته جمعی هستیم، در کمترین زمان و با کمک: "هوشمندی الهی حاکم بر جهان هستی = روح الامین = روح القدس = جبرئیل"

اتفاقا در مورد این قضیه من خیلی پرسیدم از همه که هوشمندی دقیقا چی هست.

شما منظورتون از روح القدس همون معنی جبرئیل پاک(روح خدا) هست؟ درست میگم؟(چون در این زمینه اطلاعاتم از شما کمتر هست می خوام مطمئن شم) من گفتم که هوشمندی هم مثل جبرئیل هست. هر دو مخلوقی از خدا هستند. هدفم از این جمله که شما درشتش کردین این بود که کاملا با خدا یکتا فرق داره ومثل جبرئیل خدمتگزار خدا و وظیفه خودش رو داره(شاید با کلمات درست بازی نکردم و منظورمو نرسوندم، اگر اشتباهی گفتم درستم کنین) خودم هم میخوام مطمئن تر شم در این مورد، از چند نفر می پرسم

نقل قول:
(هر چند این حرف هایی که اینجا زدم بعضیاش را اجازه نداریم بزنیم ولی تا حدی گفتم که فقط مسئله باز بشه)

چرا؟


بعضی حرف ها راز هستند در این قضیه که بعد از گرفتن یک سری ارتباط می تونید بفهمین. لطفا در مورد این قضیه دوباره نقل قول نکین که نمی تونم جواب بدم
نقل قول:
اگر اینطور است، چرا آقایان اصرار دارند اسم ابر الکترونی را در مقالاتشان بیاورند؟ تعریف ابر الترونی چیز دیگری است، و از حرکت سریع الکترونها ایجاد نمی شود. این یعنی اینکه نویسنده مقاله تعریف ابر الکترونی را نمی دانسته و نام آن را آورده است. ماجرای فرکانس چشم چه می شود؟ نتیجه گیری های انجام شده بر اساس فرکانس چشم، اصلاً با حقیقت امر سازگاری ندارد.

من خودم هنوز هم بسیار از این قضایای علمی رو باور ندارم و جا نیوفتاده برام و واسم هم مهم نیست چون در مورد عرفان و خدا به دنبال اثبات علمی نمی گردم(وقتی یکی از بیماری های خودم با یک ارتباط ساده در عرض یک دقیقه کامل تموم شد کلا بیخیال اثبات علمی شدم چون نمی شد با جنبه های علمی که به من گفتن دلیلش رو توضیح داد مثل همه چی در حال حرکت هست و...).

حالا اصرار به علمی جلوه دادن، درست بودنش یا نبودنش برام مهم نیست چون نمی خوام دنبال این جنبه از این قضیه باشم فقط می خوام تجربه کنم و به دانسته هام اضافه بشه. هر سوالی هم که از من می پرسید توقع نداشته باشید که جواب بدم(جواب هایی هم که تا به حال دادم فقط از نظر دید خودم به این مسئله هست و چیزایی که تا به حال فهمیدم) حتی به درستی حرفام هم شک کنید.

نقل قول:
ما هم کل قضیه را خط نزده ایم. سؤالاتی روشن پرسیده ایم. آقایان بیایند بگویند جهان بینی ما هیچ ارتباطی به ابر الکترونی و علم روز ندارد. خودشان اصرار دارند مقالاتشان را علمی جلوه دهند.

حرفتون کاملا درست هست در یک بحث که بخواد به نتیجه برسه باید همه چیز باز بشه و جواب داده بشه ولی لطف اینارو از من نپرسید

با تشکر

با سلام و عرض ادب :Gol:

نقل قول:
اشتباه فهمیدید. منظورم از صوت و کلام اینجا این هست که صدایی بشنوید که در گوش ما حرف میزنه و راز هایی رو میگه به زبون خودمون (در این ارتباط ها اتفاق می افته) نه صوت کسی که قرآن بخواند وغیره...(منظورم رو کامل نگفتم) ولی الهام همون طور که گفتم هست(حس میکنیم و می فهمیم)

حالا متوجه شدم. ممنون از توضیحی که دادید. البته همین مطلب نادیده گرفتن الهامات کلامی هم خودش داستانی است که می توان آن را نقد کرد، ولی به خاطر گستردگی شبهات وارده و عدم پاسخگویی آقایان، به ذکر روایاتی در این باب اکتفا می کنم:

عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَمّنْ حَدّثَهُ عَنِ الْمُفَضّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ ع رُوّينَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع أَنّهُ قَالَ إِنّ عِلْمَنَا غَابِرٌ وَ مَزْبُورٌ وَ نَكْتٌ فِي الْقُلُوبِ وَ نَقْرٌ فِي الْأَسْمَاعِ فَقَالَ أَمّا الْغَابِرُ فَمَا تَقَدّمَ مِنْ عِلْمِنَا وَ أَمّا الْمَزْبُورُ فَمَا يَأْتِينَا وَ أَمّا النّكْتُ فِي الْقُلُوبِ فَإِلْهَامٌ وَ أَمّا النّقْرُ فِي الْأَسْمَاعِ فَأَمْرُ الْمَلَكِ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 394 رواية: 3
مفضل بن عمر گويد بحضرت ابوالحسن عليه السلام عرض كردم: براى ما از امام صادق عليه السلام روايت كرده‏اند كه فرموده است: همانا علم ما يا مربوط به گذشته است و يا نوشته شده و يا وارد شدن در دل و تأثير در گوش. فرمود: اما گذشته مربوط بامور پيشين است كه مى‏دانيم و اما نوشته شده مربوط به آينده است و اما وارد شدن بدل الهامست و اما تأثير در گوش امر فرشته است.
توضيح: در كتاب بصائر الدرجات بعد از ذكر اين خبر گويد: زراره مثل اين خبر را از امام صادق عليه السلام روايت كرده، گويد بحضرت عرض كردم: امام كه شخص گوينده را نمى‏بيند چگونه مى‏فهمد كه آن امر از فرشته است و از شيطان نيست؟ فرمود: آرامش و سكونى بر امام القا شود كه بفهمد از جانب فرشته است و اگر از جانب شيطان باشد هراسى عارضش شود، علاوه بر آنكه اى زراره شيطان متعرض صاحب امر امامت نگردد. مرآت العقول -.

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا مِنْ قَلْبٍ إِلَّا وَ لَهُ أُذُنَانِ عَلَى إِحْدَاهُمَا مَلَكٌ مُرْشِدٌ وَ عَلَى الْأُخْرَى شَيْطَانٌ
مُفْتِنٌ هَذَا يَأْمُرُهُ وَ هَذَا يَزْجُرُهُ الشَّيْطَانُ يَأْمُرُهُ بِالْمَعَاصِى وَ الْمَلَكُ يَزْجُرُهُ عَنْهَا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاّ لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ
اصول كافى ج : 3 ص : 366 رواية :1
امام صادق (ع ) فرمود: قلبى نيست جز آنكه دو گوش دارد، بر سر يكى از آندو فرشته ايست راهنما و بر سر ديگرى شيطانيست فتنه انگيز، اين فرمانش دهد و آن بازش دارد. شيطان به گناهان فرمانش دهد، و فرشته از آنها بازش دارد، و اين است كه خداى عزوجل فرمايد: (در جانب راست و چپ نشسته ايست ، بگفته ئى زبان نگشايد، جز آنكه نزدش ‍ رقيب و عقيد حاضرند، 17سوره 50).


با توجه به اینکه در روایت نخست، امام (ع) ملاک تشخیص نجوای فرشته از شیطان را ذکر کرده اند، و بعد از آن فرموده اند که شیطان متعرض صاحب امر امامت نمی شود، معلوم می شود این ملاک را برای افراد عادی ذکر کرده اند. چرا که اگر نجوای فرشته فقط و فقط منحصر به امام (ع) باشد، دیگر نیازی به داشتن ملاک تشخیص نجوای الهی از شیطانی نیست. نجوای شیطانی که اصلاً قرار نیست به سراغ امام (ع) بیاید.

روایت دوم را که به آن اضافه کنیم متوجه حکمت بیان ملاک تشخیص نجوای فرشته از نجوای شیطان می شویم. و البته تجارب علما و سالکان الی الله را هم به آن اضافه کنیم متوجه می شویم که باطل دانستن الهامات کلامی دستور صحیحی نیست.

نقل قول:
اتفاقا در مورد این قضیه من خیلی پرسیدم از همه که هوشمندی دقیقا چی هست.


آقایان در مقالاتشان پاسخ این سؤال را صراحتاً داده اند. در عرفان حلقه هوشمندی الهی دقیقاً معادل روح القدس = جبرئیل = روح الامین است. متنی که کپی کردم صفحه نخست یکی از سایتهای عرفان حلقه بود که لینکش را هم ارائه دادم.

نقل قول:
شما منظورتون از روح القدس همون معنی جبرئیل پاک (روح خدا) هست؟ درست میگم؟(چون در این زمینه اطلاعاتم از شما کمتر هست می خوام مطمئن شم)

بله. روح القدس همان جبرئیل، فرشته وحی است.

نقل قول:
من گفتم که هوشمندی هم مثل جبرئیل هست. هر دو مخلوقی از خدا هستند. هدفم از این جمله که شما درشتش کردین این بود که کاملا با خدا یکتا فرق داره ومثل جبرئیل خدمتگزار خدا و وظیفه خودش رو داره(شاید با کلمات درست بازی نکردم و منظورمو نرسوندم، اگر اشتباهی گفتم درستم کنین) خودم هم میخوام مطمئن تر شم در این مورد، از چند نفر می پرسم

ایرادی که گرفتم به فرمایش شما نبود. به روح القدس دانستن هوشمندی الهی بود. طبیعی است که هوشمندی الهی مخلوق خداوند باشد. در این باب ایرادی نداریم.

نقل قول:
بعضی حرف ها راز هستند در این قضیه که بعد از گرفتن یک سری ارتباط می تونید بفهمین. لطفا در مورد این قضیه دوباره نقل قول نکین که نمی تونم جواب بدم


به روی چشم. البته من به ارتباطات و حلقه های متعدد معتقد نیستم و معتقدم تنها راه کسب لیاقت درک معارف اطاعت از دستورات خداوند متعال و تزکیه نفس است. و البته اینکه چه معارفی به چه کسی داده شود به خواست خداوند بستگی دارد و بنده باید راضی باشد به رضای خداوند.

نقل قول:
من خودم هنوز هم بسیار از این قضایای علمی رو باور ندارم و جا نیوفتاده برام و واسم هم مهم نیست چون در مورد عرفان و خدا به دنبال اثبات علمی نمی گردم(وقتی یکی از بیماری های خودم با یک ارتباط ساده در عرض یک دقیقه کامل تموم شد کلا بیخیال اثبات علمی شدم چون نمی شد با جنبه های علمی که به من گفتن دلیلش رو توضیح داد مثل همه چی در حال حرکت هست و...).

حالا اصرار به علمی جلوه دادن، درست بودنش یا نبودنش برام مهم نیست چون نمی خوام دنبال این جنبه از این قضیه باشم فقط می خوام تجربه کنم و به دانسته هام اضافه بشه.

بنا نداشتیم بحث علمی وسط بکشیم. این آقایان هستند که اصرار دارند مقاله خودشان را با لینک علمی پر کنند و از اصطلاحات کیهان شناسی روز دنیا استفاده کنند.

نقل قول:
هر سوالی هم که از من می پرسید توقع نداشته باشید که جواب بدم(جواب هایی هم که تا به حال دادم فقط از نظر دید خودم به این مسئله هست و چیزایی که تا به حال فهمیدم) حتی به درستی حرفام هم شک کنید.

البته. ما هم چنین انتظاری از کسی که خودش اعلام می کند در حال تحقیق است نداریم. شما که نماینده یا مدافع عرفان حلقه نیستید. داریم تبادل نظر می کنیم. ما از آن آقایانی انتظار پاسخ روشن و شفاف داریم که ادعا می کنند تمام دوره های مستری را پشت سر گذاشته اند.

نقل قول:
حرفتون کاملا درست هست در یک بحث که بخواد به نتیجه برسه باید همه چیز باز بشه و جواب داده بشه ولی لطف اینارو از من نپرسید

سؤالات ما خطاب به هر کسی است که پاسخ آن را داشته باشد. کماکان منتظر پاسخگویی مدافعین دو آتیشه عرفان حلقه هستیم، و تا پاسخی روشن و در خور و مستند و مستدل ارائه نکنند چیزی عوض نمی شود.

با تشکر فراوان
یا حق

سلام به همه دوستان
اینکه عرفان حلقه ادعای فرادرمانی دارد یا حتی شفای بیماران(بر فرض صحت) دلیل بر حقانیت نمی شود ، مرتاض های هندی هم چنین توانایی هایی دارند، مشکل اصلی عرفان حلقه جای دیگر است مثلا:
«براي بهره‌برداري از عرفان عملي عرفان کيهاني (حلقه)، نياز به ايجاد اتصال به حلقه‌هاي متعدد شبکة شعور کيهاني مي‌باشد و اين اتصالات،‌ اصل لاينفک اين شاخه‌ي عرفاني است. جهت تحقق بخشيدن به هر مبحث در عرفان عملي، نياز به حلقه‌ي خاص و حفاظ‌هاي خاص آن حلقه مي‌باشد. اتصال به دو دسته کاربران و مربيان ارايه مي‌شود، که تفويضي بوده، در قبال مکتوب نمودن سوگندنامه‌هاي مربوط، به آنان تفويض مي‌گردد. تفويض‌ها، توسط مرکزيت که کنترل و هدايت‌کننده‌ي جريان عرفان کيهاني (حلقه) مي‌باشد، انجام مي‌گيرد.» (عرفان کيهاني (حلقه).ص80)
به اين ترتيب مربيان عرفان حلقه که اتصال را از مرکز مديريت عرفان حلقه دريافت کرده‌اند مي‌توانند آن را به ديگران انتقال دهند يعني اتصال به رحمت عام الاهي با وساطت فيض در سلسله مراتب عرفان حلقه امکان پذير است! با اين وصف يک مربي عرفان حلقه اگر چه دروغ گو باشد و يا به ناپاکي‌هاي ديگر آلوده باشد، چون اتصال به رحمت عام الاهي فراتر از اين قيدهاست، چون او اتصال را از مرکزيت و سلسله مراتب عرفان حلقه و شعور کيهاني دريافت کرده و اجازة تفويض را هم گرفته است، مي‌تواند آن را به ديگران منتقل کند، اگرچه گيرندة اتصال از مربي‌خود پرهيزکارتر باشد، در غير اين صورت شايد، بلکه قطعاً به رحمت عام الاهي نمي‌رسد!
بنابراين رحمت عام الاهي با اجازة مرکزيت عرفان حلقه در دسترس بندگان خدا قرار مي‌گيرد. توسل و توجه به انبياء و اولياء و واسطة فيض بودن آنها مردود است و تنها مرکزيت عرفان حلقه و سلسله مراتب مربيان آن واسطة فيض شعور الاهي و اتصال به رحمت عام حق تعالي هستند.
و این است یکی از مشکلات لاینحل این حلقه!

سلام

نقل قول:
با اين وصف يک مربي عرفان حلقه اگر چه دروغ گو باشد و يا به ناپاکي‌هاي ديگر آلوده باشد، چون اتصال به رحمت عام الاهي فراتر از اين قيدهاست، چون او اتصال را از مرکزيت و سلسله مراتب عرفان حلقه و شعور کيهاني دريافت کرده و اجازة تفويض را هم گرفته است، مي‌تواند آن را به ديگران منتقل کند، اگرچه گيرندة اتصال از مربي‌خود پرهيزکارتر باشد، در غير اين صورت شايد، بلکه قطعاً به رحمت عام الاهي نمي‌رسد!

حتما استاد نباید ارتباط رو بده. هر ارتباط فقط کافی هست یک بار گرفته بشه بعد از آن طرف می تواند برای دیگران هم اعلام کنه. البته بعضی از ارتباط ها هم هست که به اجازه طرف بستگی داره که نمیشه اعلامش کرد.

نکته که اینجاست و در ابتدای این بحث بارها شنیدم این هست که طرفی که برای بار اول به شما ارتباطی می ده خودش هیچ نیرویی نداره و دقیقا بعد از گرفتن ارتباط شما هیچ فرقی با اون ندارید. اون فرد فقط یک رابط هست(چیزی که در ارتباط گفته شد من، تو، او)

برای دادن یا گرفتن ارتباط هیچ تمرکزی لازم نیست جز نیت هر دو طرف.

سلام بر همه دوستان
آقا کسی جواب ما رو نداد، اینکه
در عرفان حلقه، رحمت عام الاهي با اجازه مرکزیت عرفان حلقه در دسترس بندگان خدا قرار مي‌گيرد. توسل و توجه به انبياء و اولياء و واسطة فيض بودن آنها مردود است و تنها مرکزيت عرفان حلقه و سلسله مراتب مربيان آن واسطة فيض شعور الاهي و اتصال به رحمت عام حق تعالي هستند.
من اینجا از سروران فهیم عرفان حلقه ای چند تا سوال ساده دارم اگه جواب گرفتم ، من خودم از جمله کسانی هستم که یک کرسی تدریس در دانشگاه علوم پزشکی تهران برای شما فراهم می کنم ،ولی اول حرفتونو اثبات کنید.
ببینید من درمورد اصل شعور کیهانی و همچنین کارکردهای شعور کیهانی در بعد درمان حرفی ندارم یعنی اختلافم با شما اساسی نیست و بعدا بهش می پردازم ولی در مورد نحوه اتصال به شعور کیهانی چرا ،مطالب هست.
سئوالات من رو یه تاملی بکنید
1. حلقه حلقه بودن شعور کیهانی یعنی چی؟ یعنی چی شهود کردید؟ چه تبیینی دارید؟
2. اصل مرکزیت چه کارست؟
3. اتصال یعنی تفویض و تسلیم یعنی چی؟ چون تسلیمی که اسلام میگه یعنی یک خضوع و خشوع عالمانه در برابر خدا ولی شما میگید شرط و شروط نداره، حتی ایمان لازم نیست، یه جور تسلیم دربرابر موجودات ناشناخته است، یعنی کاری بهش نداشته باش، هیچ پیش داوری نداشته باش، تسلیم اسلام آگاهانس، شعورمنده،نه جاهلانه و شیطانی.
4. شما جهان هستی و ماده رو میگید از شعور آفریده شده، رحمت عام الهی در اسلام خیلی با این فرق می کنه
5. شما میگید عرفان کیفیت است نه کمیت، و بدون ابزار. کی گفته ابرار نداره؟!
ما دو جور ابزار داریم ؛ واقعی و مجازی ، واقعی مثل پند و نصیحت،مجازی مثل تخیل. هر دو تاش لازمه.شما کتاب اسرار نماز امام رو بخونید، ببینید ، در اونجا میگه که باید بتونی خیالت رو کنترل کنی، حافظ چه قشنگ میگه
آن خیالاتی که دام اولیاست *عکس مه رویان بستان خداست
قسمت عمده ای از مکاشفات در عالم خیاله، شما ببین در مورد حضرت مریم، سلام خدا بر او ، وقتی که جبرئیل آومد
فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا
(مریم 17)جبرییل به صورت یک انسان کامل و تمام بر او ظاهر شد.آقای حسن زاده آملی می گن جبرییل در عالم خیال حضرت مریم تنزل پیدا کرد.
ولی شما در عرفان حلقه همه اینها رو کنار زدید اصولا ابزار ی برای عرفان نذاشتید، همش میگید شهود کردیم، خوب یعنی چی شهود کردید؟ با کدوم ابزار ؟
من باز رو حرفم هستم من اگه حرف شما رو اثبات شده ببینم خودم یه کاری برای این حلقه میکنم ولی کو، جواب مطلب قبلی منو هم ندادید.

بینام;62221 نوشت:
با سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان :gol:
یعنی شما منکر صحت این روایات هستید؟ جوابش یک کلمه است، بله یا خیر!

لازم نیست من کس خاصی باشم. علاقه ای هم ندارم در چشم شما کس خاصی باشم. با ارائه دلایل و مستنداتی که مو لای درزش نمی رود، در حد وسع خودم از دین حق دفاع می کنم و دفع شر می نمایم.
وقتی که مستنداتی بر علیه عقیده ای ارائه شود، و سؤالاتی بارها و بارها تکرار شوند و هیچ پاسخ مستدل و مستندی به نقدها داده نشود، عقیده مزبور را چرند می نامند.
بی احترامی و بی ادبی اصلی این است که کسی وارد بحثی شود، و وقتی مستنداتی بر علیه عقیده او ارائه شد، با کمال ... همانطور دست به کمر از بحث فرار کند. به قول خودتان که در پست 19 همین تاپیک موجود است:
دوست خوبم آيينه ايست در مقابل رفتار دوستان.
همانطور که پیشتر اشاره شد، درمان نشان دهنده حقانیت چیزی نیست. تا وقتی مشکل تناقضات آشکار با آیات و روایات را حل نکنید، عقیده شما غیر اسلامی باقی می ماند.
ان الله احکم الحاکمین
یا حق

استفاده شما از آیات و روایات تفسیر به نفع شخص هستش. هر وقت بیطرف بودین در خدمتیم.
مستند و مستدل که هستند ولی خوب مذاق میل شما نیستند.
مشکلی نیست ما صبورم هر چه می خواهد دل تنگت بگو.
دوست خوبم شما در بارگاه حضرت ضامن آهو چند بار دیدین شفا صورت گرفته ؟ این درمان با اون درمان فرق داره که اونو میشه باور کرد و اینو نه چون اونو شما متولی هستین اینو یه نفره دیگه ؟
هزار نکته باریکتر از مو اینجاست
تناقض آشکاری هست متاسفانه در جوابهای دوستان که اکثرا تفسیر به نفع میشه
همانطور که پیشتر اشاره شد، درمان نشان دهنده حقانیت چیزی نیست. تا وقتی مشکل تناقضات آشکار با آیات و روایات را حل نکنید، عقیده شما غیر اسلامی باقی می ماند.
ان الله احکم الحاکمین

پرهام دوست عزیز

وعده و وعید زیاد دیدیم مال شما پیشکش
کسی که بخواد عرفان کیهانی رو نقد بکنه اول باید یه چیزای خونده باشه یا حداقل یه تحقیق کوچولویی کرده باشه نه اینکه فلانی میگه یا من شنیدم یا میگن و از این دست حرفها.
تا حالا دیدی من راجع به آیات و روایات چیزی گفته باشم ؟ اصلا تو حیطه اطلاعات من نیست. اکثرا دوستان گل مثل شما میگن ما هم گوش می کنیم.

شما خودت میگی مرکز و راس و این حرفها که ما ندیدم کسی مرکز و مرید و مراد و مرشد این حرفا رو بگه. اونا اکثرا تو جمع دوستای دیگه مطرحه.

شما مدرکتون رو از کجا گرفتین ؟ امتحان دادین ؟ استاد تایید کرده ؟ یه جایی مهر کرده ؟ یه اداره ای اونو ثبت کرده ؟ تو دبیر خونه شماره خورده ؟ جشن فارغ التحصیلی گرفتین ؟ به همسایه ها پز دادین ؟

اینا حرفایی هستش که از شما که ادعای کرسی دارین بعیده ؟ چطوره این همه کلاس یوگا ، آب درمانی ، طب سوزنی ، هومیوپاتی و .... کارکرد علمیشونو ثابت کردین و مدرک دانشگاهی میدین ولی با فرادرمانی مشکل دارین ؟

لازم نیست شما تایید کنین خیلی قبل تر از شما تایید شده و هنوز هم با اینکه همه کلاسها و فعالیتها تعطیله باز میان و از ما می خوان که برای درمان با مردم همراه باشیم.

چه عیبی داره فی سبیل الله یه درد کوچولو که با ویزیت شما آقایون و خانم دکترهای عزیز حداقل 45000 تومن خرج داره دارو میشه 200 - 300 هزار تومن عمل کنین میشه 7 - 8 - 10 میلیون !!! آره خوب جیب شما خالی میمونه نه ؟

اونوقت نمی تونین بگین اول فیش بیار بعد عمل کنیم ؟ نه ؟

همه سوالهای شما جواب داره ولی عینک بدبینی نمیزاره ببینی

همه عالم شعور داره. شعور آفرینندش خداست. پس شما در واقع تسلیم خدا میشی.

شما که انقدر اهل تحقیقی هستی چند تا دین رو تحقیق کردین و رسیدین به دین مبین اسلام ؟

این سوال های شما خیلی ابتدایی هستش و نشان از کینه توزی.

از این دوستان ورزشکار تیراندازی بپرس ببین وقتی می خوان چله رو بکشن و رها کنن چی میگن چیکار می کنن بعد بیا در خدمتم.

شما بپرسین ببین این بیماری اصلا قابل درمان هست که با این روش درمان شده بعد بیا بگو مرتاضان هندی هم درمان می کنن

ما که تا حالا دیدیم اونا پشگل گاو رو ماچ می کنن یا رو میخ میخوابن یا آتیش قورت میدن

گزارش درمان (2)



گزارش یک مورد درمان قطعی مدولوبلاستوم مخچه ای با استفاده از « فرادرمانی »



مقدمه:



مدولوبلاستوم، 20% تومورهای بدخیم دوران کودکی را شامل می شود. در سنین 10-5 سال شایعتر است.نسبت ابتلا در پسرها بیشتر از دختر هاست( 2- 1.3 برابر).این تومور در ورمیس مخچه و کف بطن چهارم تشکیل می شود. علائم آن شامل افزایش فشار داخل جمجمه، هیدروسفالی انسدادی( تجمع مایع مغزی – نخاعی در جمجمه )، آتاکسی( اختلال راه رفتن )، متاستاز به مایع مغزی – نخاعی و تحت فشار قرار گرفتن نخاع است. درمانهای رایج شامل جراحی و پرتو درمانی به همراه شیمی درمانی است. از کورتیکوسترویید ها برای کاهش فشار داخل جمجمه استفاده می شود. با درمانهای رایج در بهترین حالت، طول عمر پنج ساله 55-44% و یا طول عمر 10-5 ساله 80-50% گزارش شده و محو شدن کامل توده شایع نیست. در بیمار مورد گزارش که از " فرادرمانی" به همراه درمانهای رایج استفاده کرده است، توده بدخیم کاملاً از بین رفته، عود و متاستاز وجود نداشته و بیمار بعد از گذشت چهارسال بدون هیچ مشکلی در قید حیات است.

با سلام و احترام خدمتiran301عزیز
بزرگوار
من فقط وعده دادم نه وعید، اون وعده هم به شرط اثبات حقانیت حرفتونه، اصولا وعید وعده به عذابه ولی تو حرف من این نبود.
من چند تا سئوال ساده مطرح کردم ولی شما از پول حرف زدید ، من ایرادی به وجوه شما نگرفتم.
شما جواب سئوال های منو ندادید، صرفا منو به یه عده که از اونا مطالبی رو شندید منتسب کردید، در حالی که این طور نیست، اصولا اگه کسی در قبال زحمتی که می کشه حقشو بگیره این عین عدالته و حقشه، و تو این مورد من با شما موافقم و جانمازم آب نمی کشم ولی به این شرط که حقانیت حرفتونو اثبات کنید، به نظرت حرفمم غیر منطقیه؟
شما پستی که من گذاشتم نگاه کن ، اونجا گفتم من با شما توی دو حیطه زیاد مشکلی ندارم یکی شبکه شعور کیهانیه که قرآن هم اون رو با کلماتی مثل " یسبح لله ما فی السموات و الارض" هر آنچه در زمین و آسمان است تسبیح خدا می کند، هر آنچه یعنی جمادات ، سنگها ، درختان، پرنده گان و... پس من با مفهوم شعور کیهانی مشکل اساسی ندارم.
در مورد کارکردهای شعور کیهانی هم عرض کردم کلیتا قبول دارم ،میشه کارهایی کرد، مرتاضهای هندی هم این کارا رو می کنن، منتهی بین کرامت و سایر چیز ها فرقه، ولی من تو این قسمت هم با شما مشکل اساسی ندارم ، که شما یوگا و آب در مانی و ... اینا رو علم کردید بزرگوار.
مطلبی که من گفتم و از شما جواب صریح می خوام به نحوه اتصال با این شبکه شعور کیهانی بر میگرده، شما یه حرف غیر منطقی زدی و گفتی" همه سوالهای شما جواب داره ولی عینک بدبینی نمیزاره ببینی"
من کی بدبینم، منی که تو دو قسمت از سه قسمت با شما راه اومدم، چرا یه سری پیش فرض ها تو ذهنتون با عث میشه به هر کسی که سئوال میپرسه انگ بد بینی بزنید.
شما گفتی :"شما که انقدر اهل تحقیقی هستی چند تا دین رو تحقیق کردین و رسیدین به دین مبین اسلام ؟"
مطلبی رو در باره فرقه بهاییت تو پستهای اینجا زدم و مطالعاتی هم دارم ، ایشالله در آینده از نظرات هم بیشتر مطلع میشیم.
ببین اگه همه سئوالات من به گفته شما جواب داره ، خوب این که دیگه شق القمر نیست سئواله و جواب ساده داره یه بار دیگه من مطرحشون می کنم ، حاشیه نرو جواب اینا رو بده .
1. حلقه حلقه بودن شعور کیهانی یعنی چی؟ یعنی چی شهود کردید؟ چه تبیینی دارید؟
2. اصل مرکزیت چه کارست؟
3. اتصال یعنی تفویض و تسلیم یعنی چی؟ چون تسلیمی که اسلام میگه یعنی یک خضوع و خشوع عالمانه در برابر خدا ولی شما میگید شرط و شروط نداره، حتی ایمان لازم نیست، یه جور تسلیم دربرابر موجودات ناشناخته است، یعنی کاری بهش نداشته باش، هیچ پیش داوری نداشته باش،
4.شما میگید عرفان کیفیت است نه کمیت، و بدون ابزار.چرا ابزار نداره؟ پس با چی سنجیده میشه؟
iran 301 عزیز مشتاقانه منتظرم.

با سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان :Gol:

بنده تا به حال بارها اعلام کرده ام که بحث ما سر طب مکمل نیست. بلکه سر عرفان حلقه است. جناب پرهام هم سؤالاتی بسیار روشن پرسیدند:

1. حلقه حلقه بودن شعور کیهانی یعنی چی؟ یعنی چی شهود کردید؟ چه تبیینی دارید؟
2. اصل مرکزیت چه کارست؟
3. اتصال یعنی تفویض و تسلیم یعنی چی؟ چون تسلیمی که اسلام میگه یعنی یک خضوع و خشوع عالمانه در برابر خدا ولی شما میگید شرط و شروط نداره، حتی ایمان لازم نیست، یه جور تسلیم دربرابر موجودات ناشناخته است، یعنی کاری بهش نداشته باش، هیچ پیش داوری نداشته باش،
4. شما میگید عرفان کیفیت است نه کمیت، و بدون ابزار.چرا ابزار نداره؟ پس با چی سنجیده میشه؟

و در پاسخ فیلم اخبار شبکه چهار را برای ما گذاشته اند که در آن اعلام می شود دانشگاه طب سنتی ارمنستان به جناب طاهری مدرک افتخاری اعطا کرده است.

حالا مدرک افتخاری جناب طاهری چه ربطی به سؤالات مطرح شده دارد خدا می داند. و البته این قبیل پاسخگویی ها فقط باعث مفتضح تر شدن آقایان می شود. پس ما مشکلی نداریم. هرچه قدر دلتان می خواهد طفره بروید و خود را مضحکه عام و خاص کنید.

نقل قول:

استفاده شما از آیات و روایات تفسیر به نفع شخص هستش. هر وقت بیطرف بودین در خدمتیم.

تفسیر به نفع شخص؟ من اصلاً تفسیر نمی کنم. ظاهر آیه و روایت کافی است تا نظر شما را رد کند. شما مثال خواستید از نقض ستارالعیوبی توسط معصومین (ع)، من هم ارائه کردم.

نقل قول:
مستند و مستدل که هستند ولی خوب مذاق میل شما نیستند.

عاقلان دانند.

نقل قول:
مشکلی نیست ما صبورم هر چه می خواهد دل تنگت بگو.

جواب سؤال بنده را بدهید. روایت را قبول دارید یا نه؟

نقل قول:
دوست خوبم شما در بارگاه حضرت ضامن آهو چند بار دیدین شفا صورت گرفته ؟ این درمان با اون درمان فرق داره که اونو میشه باور کرد و اینو نه چون اونو شما متولی هستین اینو یه نفره دیگه ؟

بحث ما سر طب مکمل نیست. در ضمن بنده متولی جایی نیستم.

نقل قول:
هزار نکته باریکتر از مو اینجاست
تناقض آشکاری هست متاسفانه در جوابهای دوستان که اکثرا تفسیر به نفع میشه

شما گفتی و مردم هم باور کردند. عاقلان دانند. حرف که باد هواست. اگر راست می گویید به سؤالات پاسخ دهید تا ببینیم چه کسی به تناقض گویی افتاده است.

گوشه ای کوچک از تناقض بین عرفان حلقه و عرفان ناب شیعی:

http://www.askdin.com/showpost.php?p=61110&postcount=237

تکرار سؤال بسیار روشن:

شما روایات مطرح شده را قبول دارید یا نه؟
یک طور دیگر می پرسم: شما عرضه اعمال بر معصومین (ع) را قبول دارید یا نه؟
بله یا خیر؟

یا حق

[=Microsoft Sans Serif]1-چرا ايشان گفته اند: " شيطان معلم اول انسان هاست " در كدام حديث و آيه به اين نكته اشاره شده است؟ و تحقيقا بگويند اين جمله مبناي كدام تفكر ديني در جهان است؟
[=Microsoft Sans Serif]2-چرا ايشان مطرح مي كنند كه خداوند متعال شيطان را اغوا نموده است. سند ايشان در اين رابطه چيست؟
[=Microsoft Sans Serif]3-ايشان جريان خلقت را كه خداوند متعال با ظرافت خاص قرآن بيان كرده است به عنوان يك برنامه از پيش تعيين شده مي داند كه در اين برنامه اگر ابليس طبق دستور الهي به انسان سجده مي كرد باز هم خداوند متعال بهانه آورده و او را از مرتبه اش دور مي كرد اين ادعا چه مبنائي دارد؟
[=Microsoft Sans Serif]4-به چه مجوزي ايشان قرآن را كلمات و جملاتي دانسته است كه پيامبر مكرم اسلام (ص) بر تسلطش بر ادبيات عرب، خود طراحي و نگارش كرده است، آيا اين نظريه به صراحت با آيات الهي در تناقص و جنگ نيست؟
[=Microsoft Sans Serif]5-درعرفان تعريف شده كيهاني تا به حال وجود مبارك معصومين عليهم السلام مطرح شده و مبنا قرار گرفته است كه اكنون ما طراحان اين عرفان را شيعه معصومين (ع) بدانيم ؟

[=Microsoft Sans Serif]6-با چه مجوزي ايشان خودش را هم فاز با روح القدس دانسته و مي گويد مي تواند اين ارتباط را به صورت عام تفويض كند. اگر از اساس عالم بوده پس چرا به طور خاص اين ارتباط را مختص خودش دانسته است. ارتباط با روح القدس چگونه و با چه منظوري ايجاد شده است؟ آيا شخص ايشان در دستگاه الهي به طور ويژه نقش آفريني مي كند و آيا عنايت هاي خاصي روي ايشان است و آيا شبكه مثبت و رحماني را شخص ايشان از طريق روح القدس خودش كشف كرده است ويا همه اينها يك ادعا بيش نيست؟
[=Microsoft Sans Serif]7-ايشان بارها در جلسات مختلف اعلام كرده كه تاكنون نه استادي داشته و نه كتابي خوانده است. آيا كسي كه بدون استاد و بدون خواندن كتاب، خود به مقامات استاد اعظمي و صاحب كتابي مي رسد؛ ادعاي بزرگ نبوت نمي تواند داشته باشد؟ همان طور كه همه انبيا بدون استاد و بدون خواندن كتاب به نبوت رسيده اند. اين ادعا و اين جملات كه هر چه دارند از دريافت هاي كيهاني است، منطقي به نظر نمي رسد؟ از كجاي اين كيهان اين دريافت ها حاصل شده است؟ آيا هوشمندي كيهان در همه كيهان جاري و ساري است يا مكان خاصي دارد؟ اگر در همه كيهان جاري و ساري است پس همه انسانها در محاط اين هوشمندي قرار دارند در يك فرد و اگر از مكانيست كه روح القدس آنجا وجود دارد، پس چرا فقط ايشان منتخب تفويض عام شده اند؟
[=Microsoft Sans Serif]8-ايشان كه تا به حال يك بار هم قرآن را از ابتدا تا انتها نخوانده و حتي حمد وسوره را هم نمي تواند درست بخواند( بماند كه تفسير مفسران بزرگ را نخوانده است) چگونه به خود اجازه مي دهد آيات الهي را مورد تفسير قرار دهد و از اين آيات براي عرفان تعريف شده خود برهان اقامه كند؟
[=Microsoft Sans Serif]9-فرض بر اين كه ايشان استعداد دارد با انرژي هاي خاصي براي برخي بيماري ها را به طور موقت درمان كند؛ آيا اين مجوز داشتن عرفان الهي است؟ خوب است بدانيم حضرت ايشان از كدام سير و سلوك به اين مراتب خاص رسيده است؟
[=Microsoft Sans Serif]10-به نظر نمي رسد كه ايشان كه خود را شيعه ناب اسلامي مي داند تاكنون و در عمر بالاي 50 ساله خود سري هم به بيوت عظام زده باشد و از ايشان براي مقامات عرفاني خود و آن چه مي گويد و مي نويسد كسب تكليف كرده باشد. ( حال اينكه سال گذشته ) سري به يكي از علماي مرحوم زده داستان ديگري دارد! پس چگونه است كه اكنون دنبال كسب تاييد از برخي بيوت مي باشد؟ مگر قبلا تفكر حاكم بر حوزه هاي علميه را تحجر تعريف نكرده بودند؟
[=Microsoft Sans Serif]11- سئوالات ديگري هم به طور جد مطرح است كه اگر ايشان شخصا قلم زده و به سئوالات فوق پاسخ دهد، آنها را نيز مطرح خواهيم كرد. حال ايشان و مسترهايشان توقع دارند امثال دكتر منصوري لاريجاني با گلايه مندي اعلام برائت ننمايد؟
[=Microsoft Sans Serif]

چرا تا به حال مسئول اين موسسه به آقاي منصوري لاريجاني و برخي اساتيد ديگر نگفته است اعتقادات فوق را دارد. طبيعي است كه هر كس ديگري هم جاي استاد لاريجاني باشد اعلام برائت خواهد كرد.از اينكه با كدام مجوز شرعي و يا عرفاني و....دست و سينه زنان و دختركان معصوم را به بهانه هاي واهي و به قول خودشان درمان! مي گرفته و....مي گذرم. منتظر پاسخ هستم.1

پی نوشت :
1 - مقدمه و متن این سئوالات در آدرس :http://79.175.167.47/Nsite/FullStory/?Id=328628

سلیم;64428 نوشت:

[=Microsoft Sans Serif]8-ايشان كه تا به حال يك بار هم قرآن را از ابتدا تا انتها نخوانده و حتي حمد وسوره را هم نمي تواند درست بخواند( بماند كه تفسير مفسران بزرگ را نخوانده است) چگونه به خود اجازه مي دهد آيات الهي را مورد تفسير قرار دهد و از اين آيات براي عرفان تعريف شده خود برهان اقامه كند؟
[=Microsoft Sans Serif]9-فرض بر اين كه ايشان استعداد دارد با انرژي هاي خاصي براي برخي بيماري ها را به طور موقت درمان كند؛ آيا اين مجوز داشتن عرفان الهي است؟ خوب است بدانيم حضرت ايشان از كدام سير و سلوك به اين مراتب خاص رسيده است؟
[=Microsoft Sans Serif]10-به نظر نمي رسد كه ايشان كه خود را شيعه ناب اسلامي مي داند تاكنون و در عمر بالاي 50 ساله خود سري هم به بيوت عظام زده باشد و از ايشان براي مقامات عرفاني خود و آن چه مي گويد و مي نويسد كسب تكليف كرده باشد. ( حال اينكه سال گذشته ) سري به يكي از علماي مرحوم زده داستان ديگري دارد! پس چگونه است كه اكنون دنبال كسب تاييد از برخي بيوت مي باشد؟ مگر قبلا تفكر حاكم بر حوزه هاي علميه را تحجر تعريف نكرده بودند؟
[=Microsoft Sans Serif]11- سئوالات ديگري هم به طور جد مطرح است كه اگر ايشان شخصا قلم زده و به سئوالات فوق پاسخ دهد، آنها را نيز مطرح خواهيم كرد. حال ايشان و مسترهايشان توقع دارند امثال دكتر منصوري لاريجاني با گلايه مندي اعلام برائت ننمايد؟
[=Microsoft Sans Serif]

چرا تا به حال مسئول اين موسسه به آقاي منصوري لاريجاني و برخي اساتيد ديگر نگفته است اعتقادات فوق را دارد. طبيعي است كه هر كس ديگري هم جاي استاد لاريجاني باشد اعلام برائت خواهد كرد.از اينكه با كدام مجوز شرعي و يا عرفاني و....دست و سينه زنان و دختركان معصوم را به بهانه هاي واهي و به قول خودشان درمان! مي گرفته و....مي گذرم. منتظر پاسخ هستم.1

پی نوشت :
1 - مقدمه و متن این سئوالات در آدرس :http://79.175.167.47/Nsite/FullStory/?Id=328628

[=Century Gothic]با سلام و تشکر از سلیم گرامی !
در ادامه سخنان سلیم عزیز :
یک نمونه را در این تاپیک متوانید از تفسیرهای جناب طاهری ملاحظه کنید!تا با افکارانحرافی او بیشتر آشنا شوید !

عرفان کيهاني ، توطئه عليه امامت

تا چندی پیش اعلام میشد که عرفان حلقه و فرادرمانی یک شیادی و عوام فریبی بیش نیست بعد از مدتی که دیگر جای انکاری برای درمانهای انجام شده و تاثیرات مثبت مشهود نبود دستاویزهای دیگری انتخاب شد . هشدار به دانشجویان و رشد این مکتب در میان اساتید و دانشجویان و اظهار نگرانی از این بابت . اگر ما در کشور خود این تعداد افراد ساده لوح و زودباور داریم واقعا جای تاسف است .
حالا مسولین دانشگاه تهران و یا دانشگاه علوم پزشکی ایران زودباور و فریب خورده هستند آیا دو هزار نفری که در دوره سایمنتولوژِ دانشگاه علوم پزشکی شرکت کردند انها هم همه همینطور هستند و فقط بعضی از اقایان از فهم و شعور بالایی برخوردارند

بیهوده سخن به این درازی نبود

navid ba;64552 نوشت:
تا چندی پیش اعلام میشد که عرفان حلقه و فرادرمانی یک شیادی و عوام فریبی بیش نیست بعد از مدتی که دیگر جای انکاری برای درمانهای انجام شده و تاثیرات مثبت مشهود نبود دستاویزهای دیگری انتخاب شد . هشدار به دانشجویان و رشد این مکتب در میان اساتید و دانشجویان و اظهار نگرانی از این بابت . اگر ما در کشور خود این تعداد افراد ساده لوح و زودباور داریم واقعا جای تاسف است .
حالا مسولین دانشگاه تهران و یا دانشگاه علوم پزشکی ایران زودباور و فریب خورده هستند آیا دو هزار نفری که در دوره سایمنتولوژِ دانشگاه علوم پزشکی شرکت کردند انها هم همه همینطور هستند و فقط بعضی از اقایان از فهم و شعور بالایی برخوردارند
بیهوده سخن به این درازی نبود


دوست عزیز navid ba سلام
اصولا بحث در اینجا بر سر فرادرمانی نیست، همونطور که قبلا گفته شده این امر امکان وقوع داره، منتهی باید مشخص بشه از چه کانالی و با چه پیش فرض های تئوریکی.بله کارلوس کاستاندا هم فرادرمانی میکنه با همون ذهنیات خودش،نکته مهم اینه که زیربنای تئوریک جناب طاهری( که البته آقای منصوری لاریجانی هم از او اعلام برائت کرده!) با مبانی عرفانی اسلامی نه تنها یکی نیست بلکه در تقابله، اینکه من چند تا سئوال ساده مطرح کردم و آقایون جواب ندادن، یا اینکه فیلم پخش کردن، اینا نشون دهنده چیه، توی اون فیلم که جواب من نبود، عزیزم.
چرا شبکه شعور کیهانی حلقه حلقه است؟ در تسلیم از دیدگاه حلقه ایمان لازم نیست ، این کجاش با عرفان اسلامی سازگاره؟ شما تمام کرک و پر عرفان رو زدید و اونو بدون ابزار کردید یعنی چی شهود می کنید، چه جوری با چه ابزاری؟
ببین navid جان یا هر شخص محترمی از این حلقه، من تو پست های اول یه حرفایی زدم که شماها به شدت منکر شدید، گفتم این حرفا رو از عرفان یهودی و کابالا گرفتید، بعد iranp301 فرمودن، "کابالا که ما نشنیده بودیم و نمی دو نیم چی بود شما با بد سلیقگی تون اونو به همه شناسوندید"، ولی من می خوام بگم یه کمی وجدان هم خوبه آقای طاهری ، شما واقعا چیزی از کابالا نشنیدید؟ در برابر وجدانتون چی می گید.اگه حضور ذهن داشته باشید در یه جلسه ای که افاضه می فرمودید، یه دانشجویی بلند شد و گفت من مسیحی هستم و این حرفایی که شما می زنید دقیقا همون حرفای کابالیست هاست، شما یه تاملی کردید و گفتید اگه اینه پس کابالا منافاتی با حرف ما نداره.
شما که لااقل اون یه بار اسم کابالا رو شنیده بودید چرا منکر شدید؟

دوست عزیز به نظر مشکل اینه که همه چیز انحصاریه حتا خداشناسی اگر کسی دقیقا طبق چارچوب فکری ما بخواد حرکت کنه حقه اگر نه یا منافقه یا بیگانگان فرستادنش .
من مثل خیلی دیگر از دوستان تو یه خانواده ایرانی و مسلمان بزرگ شدم وقتی به دنبال جواب سوالاتم نسبت به دین و مذهبم رفتم نه تنها به جواب درستی نرسیدم بلکه تضادم هم بیشتر شد شاید احترامی که قبلا به قران و ائمه و معصومین-ع داشتم فقط از روی یک ترس ناخوداگاه از غضب و این چیزا بود با مطالعه و تحقیق هم فقط تضاد بود که بیشتر میشد ولی الان حداقل اینو میدونم که از طریق همین دوره های استاد طاهری نه تنها به یک حس اشتی با خودم و خدا رسیدم بلکه تمامی چیزهایی که تا به حال فقط حکم یک رسم یا فیگور برایم داشت الان برایم رنگ و بوی ذیگری گرفته و اگر در گذشته از روی وظیفه و ادای تکلیف به نماز میایستادم ولی الان برای این نماز میخونم که دلم میخواد بخونم اگر از ترس عذاب قبر و اتش جهنم سعی میکردم گناه نکنم الان به خاطر این که میبینم چه اثری داره انجام نمیدم
شاید اینایی که میگم جواب سوالای شما نباشه ولی خودتون قضاوت کنید درسته که استاد تو اول راه میگه هر کسی و با هر عقیده ای که باشه میتونه بیاد و امتحان کنه , مهم این نیست که کی میاد و چطوری میاد مهم اینه که خروجی چیه , حالا به نظر شما اگر شخصی با یک زبان دیگه یک راهی رو معرفی کنه که باعث اشتی انسانها با خدا و درک معرفت مراسم به جای فقط ظاهر انها بشه
غـلـــطـــه؟

با سلام و عرض ادب :Gol:

نقل قول:
دوست عزیز به نظر مشکل اینه که همه چیز انحصاریه حتا خداشناسی اگر کسی دقیقا طبق چارچوب فکری ما بخواد حرکت کنه حقه اگر نه یا منافقه یا بیگانگان فرستادنش .

بحث چارجوب فکری مطرح نیست. بحث تضاد با آیات و روایات صریح مطرح است.

نقل قول:
من مثل خیلی دیگر از دوستان تو یه خانواده ایرانی و مسلمان بزرگ شدم وقتی به دنبال جواب سوالاتم نسبت به دین و مذهبم رفتم نه تنها به جواب درستی نرسیدم بلکه تضادم هم بیشتر شد شاید احترامی که قبلا به قران و ائمه و معصومین-ع داشتم فقط از روی یک ترس ناخوداگاه از غضب و این چیزا بود با مطالعه و تحقیق هم فقط تضاد بود که بیشتر میشد

پاسخ تمام سؤالات و تضادها در خود قرآن و روایات معصومین (ع) موجود است. فقط برای درک آن احتیاج به دلی پاک و بصیرت باطنی است، که جز با ترک گناه و تزکیه نفس و عبادت پروردگار حاصل نمی شود.

نقل قول:
ولی الان حداقل اینو میدونم که از طریق همین دوره های استاد طاهری نه تنها به یک حس اشتی با خودم و خدا رسیدم بلکه تمامی چیزهایی که تا به حال فقط حکم یک رسم یا فیگور برایم داشت الان برایم رنگ و بوی ذیگری گرفته و اگر در گذشته از روی وظیفه و ادای تکلیف به نماز میایستادم ولی الان برای این نماز میخونم که دلم میخواد بخونم اگر از ترس عذاب قبر و اتش جهنم سعی میکردم گناه نکنم الان به خاطر این که میبینم چه اثری داره انجام نمیدم

خدا رو شکر. ولی برای رسیدن به این چیزها نیازی به استاد طاهری ها نیست.

نقل قول:
شاید اینایی که میگم جواب سوالای شما نباشه

مسلماً همینطور است.

نقل قول:
ولی خودتون قضاوت کنید درسته که استاد تو اول راه میگه هر کسی و با هر عقیده ای که باشه میتونه بیاد و امتحان کنه , مهم این نیست که کی میاد و چطوری میاد مهم اینه که خروجی چیه ,

همه خروجی ها آنطور که شما ادعا می کنید نیستند. اینطور نیست که ما در جریان امور و خروجی های جناب طاهری نباشیم.

نقل قول:
حالا به نظر شما اگر شخصی با یک زبان دیگه یک راهی رو معرفی کنه که باعث اشتی انسانها با خدا و درک معرفت مراسم به جای فقط ظاهر انها بشه
غـلـــطـــه؟

دقیقاً بحث همین است که معرفت و راه ارائه شده جعلی است. در این تاپیک هم به صورت خیلی علمی بر اساس آیات و روایات بحث شده است. و البته هیچ پاسخی هم ارائه نشد.

یا حق

اگر بخواهیم این را جعل بنامیم پس تمامی عرفا و بزرگان دیگر هم جاعل بوده اند و شاید به نظر شما پیامبران هم همینطور چون مثلا حضرت مسیح همان حرفهای حضرت موسی را میزد ولی با کمی تغییر ( نکند که ایشان هم جاعل بوده اند؟) یا پیامبر اسلام که در قران هم داریم که به ایشان میگفتند ( و همین الان هم میگویند ) که از تلفیق ایین موسی(ع) و عیسی(ع) را به نام اسلام ارائه فرمودند.
فقط و فقط یک حقیقت مطلق وجود دارد و ان هم خداوند میباشد پس هر کسی که به نحوی به ادراک این حقیقت نائل شود اگر درست باشد اصولا ترسیمی که از آن میکند منطبق بر دیگر ترسیمهایی است که بزرگان و پیامبران داشته اند .
با همین ادله شما گروهی از به قولی اندیشمندان هستند که عرفان اسلامی را برگرفته از مسیحیت میدانند و با دلایلی که مطرح میکنند ثابت میشود که چیزی به نام عرفان اسلامی از ابتدا وجود نداشته و متفکران اسلامی با تقلید از مسیحیت و یهودیت ان را ابداع کرده اند و اگر سخن شما درست است پس قائدتا انها هم درست میگویند

navid ba;64811 نوشت:
اگر بخواهیم این را جعل بنامیم پس تمامی عرفا و بزرگان دیگر هم جاعل بوده اند و شاید به نظر شما پیامبران هم همینطور چون مثلا حضرت مسیح همان حرفهای حضرت موسی را میزد ولی با کمی تغییر ( نکند که ایشان هم جاعل بوده اند؟) یا پیامبر اسلام که در قران هم داریم که به ایشان میگفتند ( و همین الان هم میگویند ) که از تلفیق ایین موسی(ع) و عیسی(ع) را به نام اسلام ارائه فرمودند.

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

تعریفی را که شما ارایه داده اید متاسفانه در علم منطق مغلطه نام دارد . استفاده از دوکلمه با معانی نزدیک به هم که در میانه ی جمله ذهن خواننده را دچار نوعی ایهام میکند .

جعل در جمله ی اول شمابه معنای کپی برداری از اصل به نام خود میباشد .

اما روش پیامبران تأکید بر توحید از پیامبر قبلی و تکمیل سیره وروش پیامبر قبلی بوده نه اینکه جعل باشد .اگر جعل بود عیسی(ع) موسی(ع) را تایید نم یکرد ویا در قرآن کریم به پاکی مریم(س)که تایید است نه جعل تاکید نمی شد وسایر پیامبران قبلی را تایید نمیکرد .

عرفان اسلامی به خصوص عرفان شیعی هم که از سیره وروش پیامبر (ص) و نور قلوب عارفان ؛ علی (ع) سرچشمه گرفته از اصالت خاص و ویژه ی کرامت روح وجسم انسانی خبر میدهد واز ارکان آن اتقو الله وذکر آن الا بذکر الله تطمئن القلوب است یعنی انسانیت انسانها با تقوا درجه بندی میشود وخطا کاران و .... را در این وادی بهره ای از جام عشق حق تعالی نیست . بر این عرفان عشق به مبداء نور الهی حاکم است بر عکس جاعلان کذاب که همه را یکسان میانگارند و از این چشمه ی حیات بی خبرند که عشق و وصال اورا به بها میدهند ونه به بهانه .نکند این کلمات واضح و معتبر قرآنی را هم منکرید؟

............................................................. حق یارتان :roz:......................................................................................

با سلام و عرض ادب :Gol:

نقل قول:

اگر بخواهیم این را جعل بنامیم پس تمامی عرفا و بزرگان دیگر هم جاعل بوده اند و شاید به نظر شما پیامبران هم همینطور چون مثلا حضرت مسیح همان حرفهای حضرت موسی را میزد ولی با کمی تغییر ( نکند که ایشان هم جاعل بوده اند؟) یا پیامبر اسلام که در قران هم داریم که به ایشان میگفتند ( و همین الان هم میگویند ) که از تلفیق ایین موسی(ع) و عیسی(ع) را به نام اسلام ارائه فرمودند.
فقط و فقط یک حقیقت مطلق وجود دارد و ان هم خداوند میباشد پس هر کسی که به نحوی به ادراک این حقیقت نائل شود اگر درست باشد اصولا ترسیمی که از آن میکند منطبق بر دیگر ترسیمهایی است که بزرگان و پیامبران داشته اند .
با همین ادله شما گروهی از به قولی اندیشمندان هستند که عرفان اسلامی را برگرفته از مسیحیت میدانند و با دلایلی که مطرح میکنند ثابت میشود که چیزی به نام عرفان اسلامی از ابتدا وجود نداشته و متفکران اسلامی با تقلید از مسیحیت و یهودیت ان را ابداع کرده اند و اگر سخن شما درست است پس قائدتا انها هم درست میگویند

دوست عزیز. ما نگفتیم علت جعلی بودن عرفان حلقه تقلید از مفاهیم پیش است. چه کسی گفته عرفان حلقه منطبق بر عرفان اسلامی است؟ ما می گوییم این عرفان با آموزه های اسلامی در تضاد است. این است علت جعلی و غلط بودن آن.

نقل قول:
پس هر کسی که به نحوی به ادراک این حقیقت نائل شود اگر درست باشد اصولا ترسیمی که از آن میکند منطبق بر دیگر ترسیمهایی است که بزرگان و پیامبران داشته اند.

و بر اساس آیات و روایات ارائه شده، ترسیم جناب طاهری منطبق بر ترسیمهای پیامبران و اولیاء و بزرگان نیست. می بینید که طبق استدلال خود شما، عرفان حلقه جعلی است.

با تشکر از همه دوستان
یا حق

خیلی از دوستان صاحب نظر و کارشناس مسائل مذهبی یا عقیدتی هم این دوره ها را گذرانده اند نه بنده و نه هیچ یک از صدها نفری که من میشناسم کوچکترین تناقضی با محکمات قران ندیده ایم . با شنیدن حرف دیگران و خواندن یک کتاب یا مقاله نمیشود به حق یا ناحق بودن کسی یا چیزی حکم داد

با سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان :Gol:

نقل قول:
خیلی از دوستان صاحب نظر و کارشناس مسائل مذهبی یا عقیدتی هم این دوره ها را گذرانده اند نه بنده و نه هیچ یک از صدها نفری که من میشناسم کوچکترین تناقضی با محکمات قران ندیده ایم . با شنیدن حرف دیگران و خواندن یک کتاب یا مقاله نمیشود به حق یا ناحق بودن کسی یا چیزی حکم داد


البته اینها که ادعایی بیش نیست. بنده هم حکم قطعی صادر نکرده ام. تناقضات آشکار در پستهای قبلی ارائه شده است. و البته اعتقادات شیعه فقط بر پایه محکمات قرآن استوار نیست، و روایات هم ملاک هستند. پس به جای ادعاهای واهی، اگر راست می گویید، به صفحات قبل رجوع کنید و از اعتقادتان دفع تضاد کنید تا از عرفان حلقه رفع اتهام شود.

و البته چنین چیزی عملاً غیر ممکن است، چرا که در روایات مطرح شده صراحتاً اعلام شده است که عموم از حضرت روح القدس بهره مند نمی شوند.

در ضمن صاحب نظر بودن دوستانی که به آنها اشاره کردید چیزی را عوض نمی کند. بنده بر اساس آیات و روایات عقیده عرفان حلقه را رد می کنم. حالا هر کسی که می خواهد از آن حمایت بکند، فرقی نمی کند. من با هر کسی در هر جایگاهی حاضر به مناظره هستم.

ببینیم شرایط اتصال به حضرت روح القدس، نازل کننده قرآن، در عرفان حلقه چیست:

نکته‌ی خیلی مهم: سن، جنسیت، ملیت، میزان تحصیلات، مطالعات،تعالیم و تجارب عرفانی و فکری،استعداد و لیاقتهای فردی و... همچنین نحوه و نوع تغذیه، ورزش، ریاضت و... در کار با شبکه شعور کیهانی هیچ گونه تاثیری ندارند. زیرا، این اتصال و برخورداری از مدد آن، فیض و رحمت عام الهی بوده که بدون استثنا شامل حال همه‌ی انسان‌ها می‌باشد.

این است تضاد آشکار با اسلام. حال اگر دوستان صاحب نظر شما قادر به دیدن این تضاد آشکار نیستند، این مشکل خودشان است.

حضرت روح القدس، رحمت عام الهی نیست که در اختیار هر فرد هوس باز و شهوت ران قرار بگیرد. والسلام.

یا حق

روایتی که مخالف نص صریح قران باشه و با هزار تا توجیه و تفسیر اثبات شده باشه هیچ اعتباری نداره در کجای قران راه خدا و رستگاری انحصاری اعلام شده یا این که رحمت خداوند رو برای عده ای خاص دانسته

با سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان :Gol:

نقل قول:
روایتی که مخالف نص صریح قران باشه و با هزار تا توجیه و تفسیر اثبات شده باشه هیچ اعتباری نداره


عجب. این چه طرز بحث علمی است؟ کدام یک از روایات ارائه شده مخالف نص صریح قرآن است؟ اگر قصد بحث علمی دارید صفحات قبلی را مطالعه کنید، بعد به طور مستقیم و مستند پاراگراف به پاراگراف به مطالب ما پاسخ دهید. اگر هم چنین قصدی ندارید و صرفاً می خواهید افتضاح عرفان حلقه در حل تضادهایش با قرآن کریم و روایات گوهربار معصومین (ع) را ماستمالی کنید، باید بگویم کارتان تأثیری نخواهد داشت، چرا که مردم خودشان قادرند بحث را مطالعه کرده و قضاوت نمایند. خوشبختانه همه چیز در این تاپیک (از جمله رفتارها و نحوه پاسخگویی پیروان این عرفان جعلی) کاملاً آرشیو شده است.

نقل قول:
در کجای قران راه خدا و رستگاری انحصاری اعلام شده یا این که رحمت خداوند رو برای عده ای خاص دانسته


در کجای قرآن راه خدا و رستگاری اتصال به روح القدس معرفی شده است؟ در کجای قرآن آمده هوس بازان رستگار می شوند، یا الهام دریافت می کنند؟ در کجای قرآن آمده بهره مندی از روح القدس هیچ شرطی ندارد؟

مطالب ارائه شده در صفحات قبلی موجود است. شما اگر روایتی خاص را قبول ندارید، این را صراحتاً اعلام کنید تا بحث پیش رود. همینطوری کلی گویی و ادعاهای واهی چیزی را عوض نخواهد کرد.

دوستان شاید صاحب نظر شما که هیچ، همه اهل زمین هم جمع شوند و از عرفان حلقه دفاع کنند، چیزی عوض نخواهد شد، مگر آنکه به موارد اشاره شده به طور مستقیم و مستند پاسخ داده شود. البته چنین پاسخهایی وجود خارجی ندارند، چرا که تضادهای ارائه شده همگی حقیقت محض هستند، و کسی نمی تواند به صورت مستقیم و مستند حقیقت را کتمان کند.

ان الله احکم الحاکمین
یا حق

navid ba;64751 نوشت:
دوست عزیز به نظر مشکل اینه که همه چیز انحصاریه حتا خداشناسی اگر کسی دقیقا طبق چارچوب فکری ما بخواد حرکت کنه حقه اگر نه یا منافقه یا بیگانگان فرستادنش .
من مثل خیلی دیگر از دوستان تو یه خانواده ایرانی و مسلمان بزرگ شدم وقتی به دنبال جواب سوالاتم نسبت به دین و مذهبم رفتم نه تنها به جواب درستی نرسیدم بلکه تضادم هم بیشتر شد شاید احترامی که قبلا به قران و ائمه و معصومین-ع داشتم فقط از روی یک ترس ناخوداگاه از غضب و این چیزا بود با مطالعه و تحقیق هم فقط تضاد بود که بیشتر میشد ولی الان حداقل اینو میدونم که از طریق همین دوره های استاد طاهری نه تنها به یک حس اشتی با خودم و خدا رسیدم بلکه تمامی چیزهایی که تا به حال فقط حکم یک رسم یا فیگور برایم داشت الان برایم رنگ و بوی ذیگری گرفته و اگر در گذشته از روی وظیفه و ادای تکلیف به نماز میایستادم ولی الان برای این نماز میخونم که دلم میخواد بخونم اگر از ترس عذاب قبر و اتش جهنم سعی میکردم گناه نکنم الان به خاطر این که میبینم چه اثری داره انجام نمیدم
شاید اینایی که میگم جواب سوالای شما نباشه ولی خودتون قضاوت کنید درسته که استاد تو اول راه میگه هر کسی و با هر عقیده ای که باشه میتونه بیاد و امتحان کنه , مهم این نیست که کی میاد و چطوری میاد مهم اینه که خروجی چیه , حالا به نظر شما اگر شخصی با یک زبان دیگه یک راهی رو معرفی کنه که باعث اشتی انسانها با خدا و درک معرفت مراسم به جای فقط ظاهر انها بشه
غـلـــطـــه؟

با سلام و احترام به navid جان عزیز
ببین این حرف که همه چیز انحصاریه مخالف قرآنه، قرآن که لا اکراه فی الدین داره، همه حق دارن تحقیق کنن، از اصول مسلم انسانیه که بتونه برای آینده خودش در این سرا یا سرای دیگه تحقیق کنه، منم با تو موافقم،اینکه تو حس خوبی به خدا پیدا کردی یا با اون آشتی کردی خیلی خوبه ولی به چه قیمتی!
به این بها که آقای طاهری می فرمان :" رسول خدا تنها موضوعات کلی رو در قرآن از خداوند گرفته و بقیه مطالب پرداخته ذهن رسول خداست!"
مگه نمیگه معنی قرآن ز قرآن پرس و بس! قرآن که می فرماید: وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوی،إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى‏ -عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوی- و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‏گويد. آنچه آورده چيزى جز وحى نيست كه به او وحى شده است آن كس كه قدرت عظيمى دارد او را تعليم داده.(نجم 3،4 و 5)
یعنی رسول خدا چیزی از خودش درست نکرده ، حتی یک کلمه پس این چه زیربنایی که ایشون طراحی کرده، می دونی نوید جان در طول تاریخ چه کسانی به رسول خدا گفتن این حرفا ساخته و پرداخته خود رسول خداست؟!

با سلام و احترام به دوستان
من که جواب هیچ کدوم از حرفامو نگرفتم.بالاخره چی شد، اگه واقعا پشت صحبتها عقلانیتی هست جواب داده بشه، همش بحث روی فرا درمانی کشیده نشه، که عرض کردم با فرادرمانی مشکلی ندارم ، آقا هی نگید ، بله میدونم آمریکا مرکز طب مکمل و جایگزین داره(NCCAM), و سازمان بهداشت جهانی هم مرکزی داره و این در مقالات متعدد به طور مبسوط بیان شده
[=Times New Roman][=Times New Roman]WHO Traditional Medicine Strategy 2002-2005،
[=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman]History and Role of OCCAM CAM NCI
[=Times New Roman][=Times New Roman](office of Cancer Complementary and Alternative Medicine [=Mitra,Bold][=Mitra,Bold]([=Times New Roman][=Times New Roman]OCCAM
و اصولا میشه کارهایی کرد، اما حتی شفای مریضان دلیل بر حقانیت تئوریک نمیشه ، اگه اینطور باشه مرتاض هندی که جز نیروانا چیزی رو نمیشناسه و به خدایان متعدد متوسل میشه و در عین حال شمشیر از جلو شکمش داخل میشه از ستون فقرات بیرون میاد ولی یه قطره خون هم نمیاد ، همه باید بهشش ایمان بیارن ، خدا وکیلی اون بیشتر مستحق ایمان آوردنه اگه ملاک این چیز ها باشه.
دوستان من
ما یه ملاکی داریم که خدشه ناپذیره و اون قرآنه ، این همه در قرآن فرموده؛ الا الذین آمنو و عملوا الصالحات، نقش ایمان پررنگه و عمل بدون ایمان معنی نداره در سیستم عرفان اسلامی، حالا چطور میشه مدعی شد عرفان حلقه ،تضادی با اسلام نداره در حالی که ایمان و شرط نمیدونه و هر کسی با هر مسلکی میتونه وارد بشه ، این یعنی چی، جز همون پلورالیسم دینی؟
پس حرف قرآنه کجا میره إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِآياتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ ( آل عمران 19)
همانا دين (مورد پذيرش) نزد خداوند، اسلام است و اهل كتاب اختلافى نكردند، مگر بعد از آنكه علم برايشان حاصل شد، (اين اختلاف) از روى دشمنى ميان آنان بود و هر كس به آيات خداوند كفر ورزد، پس همانا خداوند زود حساب است.
بالاخره این کلام خداست که اجماع علمای اسلام تمام اونو از طرف خدا می دونن، آقای طاهری چطور میفرمایین جزییات این کتاب از طرف رسول اکرم ساخته شده.
بالاغیرتا یه جوابی چیزی بدین ما دلمون خوش بشه اینجا چیزی بنویسیم .
شما نوع رابطتونو با شبکه شعور کیهانی تعیین نکردید، ابزارهای عرفانی رو بیان نکردید، نقش مرکزیت رو مشخص نکردید، بابا همین چند تا سئوال منو جواب بدین شاید یه فرجی شد ما هم اومدیم تو صف شما!

کبر و ناز و حاجب و دربان در این درگاه نیست
هرکه خواهد گو بیا و هر که خواهد گو برو

navid ba;66505 نوشت:
کبر و ناز و حاجب و دربان در این درگاه نیست
هرکه خواهد گو بیا و هر که خواهد گو برو

سلام نوید خان
کبر چیه ناز چیه، سئوال منطقی جواب داره، من کی ناز کردم و یا متکبرانه چیزی گفتم، هرکی می خواد بیاد هرکی می خواد بره این یعنی اینکه شما به راهتون خیلی معتقدید، باریک الله آفرین، استقامت تو راهتون دارید، ولی پشتوانه تئوریک چی؟ هست؟ اگه موجوده که سئوالات من شفاف ولی همچنان بدون پاسخ.بالاخره من می خوام با پذیرفتن این مسلک عرفانی مسیر زندگیمو تغییر بدم شاید این حرف که " هر که خواهد گو بیا و هر که خواهد گو برو" برای یه نفر که صرفا عشق این جور کارها رو داره ولی مطالعه ای نداره خوب باشه ولی خدایی شما این شعر و در جواب سئوالای من در یه مرکز آکادمیک بدی بهت می خندن، بخدا زشت این طور جواب دادن، من به عنوان یه محقق بی طرف که در شبکه شعور کیهانی و کارکردهای اون زیاد مشکلی نداشتم اما در نحوه اتصال شما به این شبکه و نوع نگاهتون به فرایند وحی مسائلی رو مطرح کردم به هیچ وجه قانع نشدم، خواهش می کنم جواب سئوالهای منو شفاف بدین.
با احترام فراوان.

حلقه معتقد است كه هيچ كدام از اهل بيت و هيچ شخصي نبايد در كار باشند جز مسترهايي كه خودشان دارند و هر كس از طريق مسترهايشان به شعور كيهاني متصل شود.
آنها از آيه «واعتصموا بحبل‌الله جميعاً» اين تأويل را ارائه مي‌دهند كه مستر، شعور كيهاني و كسي كه مي‌خواهد عضو فرقه شود و خدا معناي «جميعا» در اين آيه هستند.
عرفان حلقه ویرایشی ایرانی از عرفان یهود( کابالا) است. که با توفیق الهی به ابعاد آن خواهیم پرداخت

سلام علیکم

برادران خسته نباشین به کجا رسیدین ؟

بینام;64143 نوشت:
با سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان :gol:
تکرار سؤال بسیار روشن:

شما روایات مطرح شده را قبول دارید یا نه؟
یک طور دیگر می پرسم: شما عرضه اعمال بر معصومین (ع) را قبول دارید یا نه؟
بله یا خیر؟
یا حق

منم یه سوال از شما بپرسم ؟

شما خدا رو قبول دارین یا ائمه رو ؟

اصلا مهم نیستا خوارج هم خیلی اذیت کردن مولام رو

هر چی رو شما متولی هستین به به چه چه

وای به روزی که یه نفر تو کار دین که مال خودشه ننه باباش همون مسلک و مرام هستند 7 پشتش مسلمونن بگه آقا اینجاشو اینجوری بکنیم بهتر نیست ؟

تازه طرف ادعا نداره میگه بیاین تحقیق کنیم؟

تا حالا جراتشو داشتی بری کلیسا نماز بخونی ببینی چی میشه ؟

تا حالا جراتشو داشتی بری مسجد سنی ها نماز بخونی ؟

شما که جرات نداری تو مکه مهر نماز زیر پیشونیت بزاری که الان شرطه ها میان با باطوم میزنن سرت عین هلو وا میشه الکی ادعای دین و دین مداری نکن؟

الکی همه محققین و ادعاتون تا آسمونه ؟ شما محقق نیستین ؟ 10 تا کتاب رو ازبر کردی شدی محقق برو ببین سنی ها راجع به نماز چی میگن ؟ یه کتاب هم از اونا بخون

یه کتاب از تند رو هاش بخون یه کتاب هم از این ور بخون بعد بیا صحبت کنیم

همه جای دنیا میگه فرادرمانی اثبات شده هستش شما از ترس اینکه اینو قبول کنی بهت میگن پس اونارو هم قبول می کنی داری لج می کنی

عینکتو عوض کن والله اونوقت متوجه میشی که همون حرفهایی هستش که تو کتابهای نمی دونم چند هزار صفحه ای عربی نوشته

خدا بین بنده هاش فرقی نمیزاره که تو لباست کت و شلواره عزیزمی تو که کارگری برو فردا بیا

یه نجاستی رو لباست باشه هزار تا راه داره تا بتونی نماز بخونی بعد که آب پیدا کردی بری طهارت بگیری شما خودتون گفته های خودتون رو نقض می کنین

ما رو میگین ول معطلیم شما که ادعا دارین شما چرا ؟؟؟

[=B Lotus]مخالفت عرفان حلقه کیهانی با قرآن کریم
[=B Lotus]در اصل 59 اساسنامه عرفان كيهاني آمده:
[=B Lotus]"انسان نمي تواند عاشق خدا شود، زيرا انسان از هيچ طريقي قادر به فهم او نيست و در حقيقت خدا عاشق انسان مي‌شود و انسان معشوق مي‌باشد و مشمول عشق الهي. و انسان مي‌تواند فقط عاشق تجليات الهي، يعني مظاهر جهان هستي، شود و پس از اين مرحله است كه مشمول عشق الهي مي‌گردد."[=Calibri][1]
[=B Lotus]و عدم شناخت خداوند مخالف صریح قرآن و کلام ائمه طاهرین [=B Lotus]صلوات الله علیهم اجمعین[=B Lotus] است.
[=B Lotus]از یک طرف قرآن کریم دستور به تدبر و تامل در آیات خود را می دهد به گونه ای که در چهل و هفت مورد دستور تعقل، هیجده مورد دستور تفکر و چهار مورد دستور تدبر داده است و از طرفی متکفل بیان اوصاف و اسمای الهی است، برای نمونه؛
[=B Lotus]هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ .[=Times New Roman][2]
[=B Lotus]او خدايى است كه معبودى جز او نيست، از پنهان و آشكار آگاه است، و او رحمان و رحيم است.
[=B Lotus]او خدايى است كه معبودى جز او نيست، حاكم و مالك اصلى او است، از هر عيب منزه است، به كسى ستم نمى‏كند، به مؤمنان امنيت مى‏بخشد، و مراقب همه چيز است، او قدرتمندى است شكست ناپذير كه با اراده نافذ خود هر امرى را اصلاح مى‏كند، او شايسته بزرگى است. خداوند منزه است از آنچه شريك براى او قرار مى‏دهند.
[=B Lotus]ضمن آن که عقل نیز این صفات را برای خداوند اثبات می کند،به عنوان مثال ادله عقلی اثبات اقسام توحید _ از آن رو که به اثبات دسته ای از صفات سلبی یا ثبوتی خداوند باز می گردد_، نمونه ای از به کار بستن روش عقلی برای اثبات اوصاف الهی است. خواجه نصیر الدین طوسی در تجرید الاعتقاد از همین روش برای اثبات تفصیلی قسمتی از اوصاف ثبوتی و سلبی خداوند، استفاده می کند.[=Times New Roman][3]
[=B Lotus]امير مؤمنان صلوات الله علیه در نهج البلاغه نیز می فرماید:
[=B Lotus]«لَمْ يُطْلِعِ العُقُولَ عَلَى تَحْدِيدِ صِفَتِهِ وَ لَمْ يَحْجُبْهَا عَنْ وَاجِبِ مَعْرِفَتِه‏».

[=B Lotus]عقول و خردها را بر كنه صفاتش آگاه نساخت و (با اين حال) آنها را از مقدار لازم معرفت و شناخت باز نداشته است.[=Times New Roman][4]
[=B Lotus]یعنی درست است که عقول توانایی تحدید صفات الهی را ندارند ، اما این طور هم نیست که اصلا به واسطه عقل شناخته نشوند.
[=B Lotus]نويسنده در همان اصل 59 مي‌گويد:

[=B Lotus]انسان نمي تواند عاشق خدا شود، زيرا انسان از هيچ طريقي قادر به فهم او نيست و در حقيقت خدا عاشق انسان مي‌شود و انسان معشوق مي‌باشد و مشمول عشق الهي.[=Times New Roman][5]

[=B Lotus]عشق به معناي محبت شديد است. چگونه نمي‌توان عاشق خدا شد. اين مطلب با آيات قرآن سازگاري ندارد.

[=B Lotus][=Times New Roman][6]
[=B Lotus]«يَا أيُّهَا الذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ...».

[=B Lotus]اى كسانى كه ايمان آورده ايد هر كس از شما از آئين خود باز گردد (به خدا زيانى نمى رساند) خداوند در آينده جمعيتى را مى آورد ، كه آنها را دوست دارد و آنها (نيز) او را دوست دارند....(بقره 165)

[=B Lotus]در آيه ديگر نيز فرمود:

[=B Lotus]«قُل إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ».[=Times New Roman][7]

[=B Lotus]بگو: اگر خدا را دوست ميداريد، از من پيروى كنيد! تا خدا (نيز) شما را دوست بدارد، و گناهانتان را ببخشد، و خدا آمرزنده مهربان است.

[=B Lotus]آيه صريح‌تر مي‌فرمايد:

[=B Lotus]«..وَالذِينَ آمَنُوا أشَدُّ حُبًّا لِلهِ...».[=Times New Roman][8]

[=B Lotus]آنها كه ايمان دارند عشقشان به خدا (از مشركان نسبت به معبودهاشان) شديدتر است.
[=B Lotus]البته آموزه های این عرفان مخالفت های صریح تری با قرآن دارد که در آینده به آن ها خواهیم پرداخت.

[=B Lotus][=Calibri][1][=B Lotus] . مهندس محمد علي طاهري، عرفان كيهاني(حلقه)، ص 124.

[=B Lotus][=Calibri][2][=B Lotus] .حشر،22 و 23.

[=B Lotus][=Calibri][3][=B Lotus] .علامه حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، قم، انتشارات مصطفوی،ص 314-326.

[=B Lotus][=Calibri][4][=B Lotus] .سید رضی، نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح،موسسه دارالهجره،قم،خطبه 49، ص 88.

[=B Lotus][=Calibri][5][=B Lotus] . عرفان كيهاني(حلقه)، ص 124.

[=B Lotus][=Calibri][6][=B Lotus] . جميل صليبا، المعجم الفلسفى، ج‏2، ص، ص 74. محى الدين ابن عربى‏، الفتوحات (4 جلدي)، جلد2، ص 323 : هو إفراط المحبة و كنى عنه في القرآن بشدة الحب في قوله «وَ الَّذِينَ آمَنُوا أشَدُّ حُبًّا لِلَّه». عشق يعني زيادگي محبت و در قرآن با تعبير شدت محبت از آن ياد شده است در‌ آيه: «وَ الَّذِينَ آمَنُوا أشَدُّ حُبًّا لِلَّه‏.

[=B Lotus][=Calibri][7][=B Lotus] . مائده، 54.

[=B Lotus][=Calibri][8][=B Lotus] . بقره 16.

دوست عزیز همه اینایی که شما فرمودین صحیح ولی شما به جای کلمه اضافه " به " - " برای " بکار ببرین ببینین چی معنی میده.

ترجمه های فعلی ناقص هستند یه ترجمه دیگه بخونین یه جور دیگه فکر کنین باور کنین از بزرگی خداوند هیچی کم نمیشه هیچ بلکه بزرگترمتعالی تر از این میشه که شما خدا رو مثل یک عشق زمینی دوست داشته باشین.

مضمون جملاتتون میگه خداوند از هر چیزی منزه است ولی در عمل اینو نمیگین همه اینها همون نکته های باریک تر از مو هستند که باعث اشتباه و لغزش میشن.

در اصول هیچ شک و شبه ای نداریم و نداریم و نخواهیم داشت و طرز تلقی شما از خداوند مشکل ایجاد می کند

می فرمایید 47 مورد اشاره که تفکر و تعقل کنید ولی فقط در گفتار پهلوان هستیم ولی در عمل همچون زنبور بی عسل

در همان اصل اشاره شده ، اشاره به تجلیات و آفریده ها دارد مگر نه این است ؟

برای همین می گوییم کمی از عالم عقل و اثبات و برهان و دلیل خارج شویم و با پله عشق که پر پرواز عرفان است به قضیه نگاه کنیم

می گوییم خداوند بر همه چیز آگاه است ولی نمی گوییم چرا ؟ غافل از اینکه در لا زمانی و لا مکانی که خداوند در شاهد و ناظر است زمانی در کار نیست پس نیت کردن عمل همان و انجام پذیرفتن عمل همان

پس خداوند نیازی ندارد که از کدام راه بشناسیم فقط شناختن مهم است من در 80 سالگی خدا را شناختم و بهتر بگویم همت کرده ام که بشناسم شما هم در 25 سالگی

کفر و دین در بر عشاق نکوکار یکی است

جالب آنکه ما هم در کشور اسلامی و جد اندر جد مسلمانیم

یک نکته ای هم اشاره کردید به امنیت : حملاتی که از شبکه منفی می شود باید حلقه هایی از رحمانیت داشته باشید که از آن حملات در امان بمانید حالا شما هم می توانید این راه بروید همانند آنهایی که رفته اند و می روند

عرفان ابداعی و اختراعی نیست

با سلام و عرض ادب :Gol:

خوب بحث را عوض می کنید. ببینم، شما واقعاً 80 سالتان است؟

جواب مرا ندادید:

شما روایات مطرح شده را قبول دارید یا نه؟
یک طور دیگر می پرسم: شما عرضه اعمال بر معصومین (ع) را قبول دارید یا نه؟

بله یا خیر؟

یا حق

azyazan;71006 نوشت:
عشق به اولیاءالله
هیچ انسانی نمی تواند بدون عطف به تجلیات الهی به عشق الهی راه پیدا کند. اما از میان همه موجودات عالم که تجلیات خداوند هستند، بعضی از آنها بیشتر جلوه گری می کنند و شاخص می شوند. انسانهایی که در مسیر کمال قدم بر می دارند، همواره از رحمانیت خداوند بهره مند می شوند اولیاء الله به عنوان شاخص ترین این افراد هستند
لزوم شناخت اولیاءالله
بدون شناسایی بلد راه و نقشه ای که او برای پیمودن راه در اختیار می گذارد، احتمال خطا بسیار است. بسیاری از انسانها در زندگی خود هدف کمال را انتخاب می کنند؛ اما به دلیل این که دچار جهل هستند و الگوی مناسبی ندارند و یا در عمل از الگوهای حقیقی راه کمال تبعیت نمی کنند،
اولیای الهی ابر انسانهای معرفت طلب تاریخ کمال بشر هستند که پیروان خود را از این خطر نجات می دهند. هر کدام از ما که خود را «شیعه» می نامیم، باید بدانیم که شیعه یعنی مشایعت کننده و پیرو. ما در صورتی شیعه واقعی خواهیم بود که پای خود را جای پای معصومین (ع) بگذاریم و در صورتی از شفاعت آنها بهره مند می شویم که از آنها پیروی کرده باشیم.

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

یک سؤال : از دیدگاه شما تفاوت میان ائمه واولیاءالله چیست ؟ البته متن شما یک متن غیر کارشناسانه و قابل تأمل است که نقد فراوان بر آن مترتب میباشد اما فعلا" همین یک سؤال را مدتی دیگر کنکاش کنید وپاسخ دهید ما منتظریم .
امید انکه به مطالب مفید ی دست یابید!!! که به نتایج عالی ختم شود :Gol:

..................................................................................... حق یارتان :roz:....................................................................................................

کاربر گرامی azyazan
با سلام
در صورت گذاشتن مطالب غیر مربوط به موضوع و صرفا تبلیغ فرقه های انحرافی آیدی شما مسدود خواهد شد .
با تشکر

در امضای شما دیدم آقای مدیر سایت! شهر جوابتون هم بیاد هیچ کاری از پیش نخواهد برد چون دگم می اندیشید و هیچ حرفی را تحمل شنیدن ندارید و دائم دنبال انگ چسباندن هستید چون خود را برتر می دانید. وای بر شما که مخالف آیات صریح قرآنی عمل می کنید: لا اکراه فی الدین. ان اکرمکم عندالله اتقیکم. آیا خود را بالاتر از اسلام می دانید؟ اسلام که گفته هیچ اکراهی نیست. بالاتر از تقوا هم کرامتی نزد خدا نیست. اسلام شما چرا زورکیه؟ چرا هر حرفی که خوشتون نیاد حذف می کنید؟ چرا دیدگاهتون را گسترش نمی دید؟ چرا خودتون زدین به خواب؟ همگان را برای همیشه نمی توان فریب داد آقایان. آن عمامه ای که بر سر گذاشته اید حرمت دارد. بر سر رسول الله بوده.
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت / به غمزه مساله آموز صد مدرس شد
بر سر امام صادق بوده. چرا الگویتان آنها نیستند؟ چرا مثل امام صادق که با منکر خدا بحث کرد و او را خداشناس کرد، بحث نمی کنید و مغلطه می کنید؟ چرا تعلیم حضرت محمد رسول الله، به بلال حبشی را فراموش کرده اید که سیاه و سفید و عرب و عجم، نزد خدا تفاوتی ندارند؟
سخنانی مکمل هم دارم که امروز به ای میلم رسید. ( جهت اطلاع شما دگم اندیشان که هر تریبونی را هم بگیرید، ای میل را نمی توانید بگیرید. آقا ببندید. بزنید. بکشید. خون و خون ریزی کنید. پشت سپر اسلام قایم شوید و هر چه دلتان می خواهد انگ بچسبانید. بگید ما انحرافی هستیم. به تعالیم اسلام ناب محمدی با دیدگاهیی جدید و منظر شیعه قرن بیست و یکمی (عرفان حلقه) پشت پا هم بزنید ملالی نیست چرا که آبروی اسلام را برده اید و به قول دکتر شریعتی، پوستین وارونه بهش پوشاندید. آقای مدیر سایت! آی دی من را ببندید دیگر وظیفه ای نخواهم داشت تا امر به معروفتان کنم. چون آنگاه دیگر از من سلب مسوولیت می شود و می فهمم که طبق قانون اختیار الهی، نباید به کاری مجبورتان کنم. چون: لا اکراه فی الدین. من انچه شرط بلاغ است با شما گفتم، خواه پند گیرید و خواه ملال.)

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]شنیده بودیم کسی که تفرقه می اندازد منافق است. استاد(طاهری) میگوید منافق کسی است که کثرت ایحاد می کند و موحد کسی است که رو سوی وحدت دارد. عزیزان من! حاشا و زینهار وارد تفرقه نشویم! یادمان نرود که منافق همیشه با ماست و از یک لحظه غفلت خود ما استفاده می کند. مگر داستان اسب تراوا یادمان رفته است؟ مبادا وارد فاز منفی شویم.[/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]هر کس بخواهد با تفرقه و ایجاد کثرت، دانسته یا ندانسته موجبات تزلزل مجموعه را فراهم نماید، بداند که منافق است و با عامل تضاد شریک جرم! و تکلیفش از همین الان روشن است. بر ماست که با رعایت اصول اولیه ای که یادمان داده اند عمل کنیم. [/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]دوستان! مجموعه ما همانند کشتی اقیانوس پیمایی است که کسی با ادعوانی و با اشتیاق وحشتناکی که به آفریدگار و آفریده داشته توانسته آنرا بدست آورد. [/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]قوانین و مقررات و استراتژی حرکت را که در دفترچه راهنمای آن، سازنده بعنوان تسهیلات راه برای ما به عاریت گذارده بوده را مطالعه و به ما انتقال داده است. و ما می دانیم که این سفینه را در اختیار ما گذارده اند، حال اگر ناخدا باشد یا ناخدا سفینه را به هر علتی رها نماید و یا هر اتفاقی بیفتد ما ناچار از آنیم تا پیداکردن سفینة دیگر یا بهتر، از آن نگسلیم. در مقیاس کوچک تر نیز باید بدانیم که هر کلاس و بچه های هر دوره، خود قایق نجاتی است که باید به کشتی برسد. حال با ناخدا یا بی ناخدا![/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]در هرحال فرقی به حال غریق نمی کند، ما به قایق و کشتی نجات احتیاج حیاتی داریم. فارغ از اینکه شاید برخی قایق و سفینة خود را در بحر و اقیانوس دیگری جستجو می کنند که آن دیگرحکم جداگانه ای دارد و تکلیف ایشان از بقیه جداست. [/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]ولی همسفران، بهوش باشید و بگوش! که اهریمن نخوت و غرور و کبر و منیّت، هیچ گاه.... هیچ گاه.... هیچ گاه.... هیچ کس.... هیچ کس.... هیچ کس.... را رها نکرده است.[/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]و گرنه این بود که خواجه حافظ شیراز میفرماید:[/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] تا علم و عقل بینی بی معرفت نشینی یک نکته ات بگویم خود را مبین که رستی[/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]و اگر این چنین است که هست: حساب من و تو عزیز، دیگر معلوم است، اگر این سخن ملعونش در گوش بپیچد که: انا خیر منهُ.... اینک مربی باشی که تعالیم الهی را عرضه می داری که عجب مخلصی هست بنده! و یا آن تلمیذ عزیزتر از جان که هر از گاهی، به شوق سرشار آگاهی می آوراند که به شمار نوشتگان افزاید. و هر دو از این موهبت الهی که رحمان نصیبشان فرموده غرق در غرّه و وجد و سرور. به قول عزیزی از خدا خواسته چند نفر نیز دورشان را گرفته و امر مشتبه گردیده. [/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]نگو آنها بوی کسی را از ایشان شنیده و به دورشان حلقه زده اند و اگر این تلمیذ و مربی لحظه ای پایگاه و منزلتشان بوی منیّت یابد فاتحه شان خوانده است چون کارگزار الهی از آنها انتقام خواهد ستاند.[/][=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] که دیگر نه منزلتی ماندست و نه پایگاهی![/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]ای همسفر، ما دلباخته راه و مسیر هستیم نه دلسوخته استاد و هدف و کس دیگر! [/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]مگر نمی دانیم که ابلیس اولین آموزگار ما است و باید از وسوسه های او پناه به خدا بریم و از ترفندش درس فراگیریم؟ پس کو درس اولی که از ابلیس یاد گرفته ایم؟ کو آن گوش شنوایی که می شنود و چپ و راستِ قانون صلیب را می شناسد؟ کو آن چشم بینایی که نبیند و نداند که قانون تاثیر متقابل تاثیر از کدام سویه می گیرد؟ [/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]کو آن جاهلی که قضاوت نمی کند و از بهره اش شیاطین مستفیض نمی شوند؟ عزیزان من در اینجا بیشتر خود را خطاب قرار میدهم، یاد بگیریم قضاوت نکنیم.[/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]یاد بگیریم از اصولمان عدول نکنیم. یاد بگیریم به فاز منفی وارد نشویم که بد وادی یی است و بد لغزشگاهی است. اگر عزیزی بد گفت یا خلاف میلمان گفت که بدمان آمد از روی احساس بر او خرده نگیریم. [/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]نگران پاسخش نیز نباشیم زیرا که هوشمندی اسباب سنجش و ارزیابی اش دقیق تر و پاسخش شکننده تر از ماست:[/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی[/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]مگر نیک نمی دانیم که فقط باید پرواز را بخاطر بسپاریم و پرنده ها می آیند و میروند و فقط خاطره ی پرواز است که می ماند؟ هر چه بودیم و هر که هستیم را کنار بگذاریم و به مخلصین پناه ببریم که: [/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]آب دریا مرده رابرسرنهد.[/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]به: عمّا یصفون نرسیده، خود را گم و گمراه نکنیم. در آخر اینکه در هر مرحله چندین نفرمان که یارای دوری از خویشتنمان را نداریم غربال خواهیم شد فقط مواظب باشیم که آن چند نفر این مرحله ما نباشیم.[/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/]

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]و چون قرار است در هستی با شیاطین کوچک و بزرگ نیز به وحدت برسیم، از منیّت خود بکاهیم آنگاه خود را در اوج وحدت خواهیم یافت.

[/]

در آخر یک سخن از امام خمینی(ره):

( ... سعی کن اگر اهلش نیستی و نشدی ، انکار مقامات عارفین و صالحین را نکنی و معاندت با آنان را
از وظایف دینی نشمری . بسیاری از آنچه آنان گفته اند در قرآن کریم به طور رمز و سربسته و در ادعیه و
مناجات اهل عصمت بارزتر، آمده است و چون ما جاهلان از آنها محرومیم با آن به معارضه
برخاستیم ... . )


azyazan;71260 نوشت:
در امضای شما دیدم آقای مدیر سایت! شهر جوابتون هم بیاد هیچ کاری از پیش نخواهد برد چون دگم می اندیشید و هیچ حرفی را تحمل شنیدن ندارید و دائم دنبال انگ چسباندن هستید چون خود را برتر می دانید. وای بر شما که مخالف آیات صریح قرآنی عمل می کنید: لا اکراه فی الدین. ان اکرمکم عندالله اتقیکم. آیا خود را بالاتر از اسلام می دانید؟ اسلام که گفته هیچ اکراهی نیست. بالاتر از تقوا هم کرامتی نزد خدا نیست. اسلام شما چرا زورکیه؟ چرا هر حرفی که خوشتون نیاد حذف می کنید؟ چرا دیدگاهتون را گسترش نمی دید؟ چرا خودتون زدین به خواب؟ همگان را برای همیشه نمی توان فریب داد آقایان. آن عمامه ای که بر سر گذاشته اید حرمت دارد. بر سر رسول الله بوده............

به به چقدر قشنگ و اطو کشیده حرف می زنید البته این گونه حرف زدن و تظاهر را از اساتید خود آموخته اید
کلمه الحق یراد بها الباطل را حتما شنیده اید شما که مدعی پیروی از امام صادق و امام علی و امام خمینی و علمای راستین را دارید پس چرا بر اساس سیره عملی و نظری آن بزرگواران عمل نمیکنید بر سر خلق شیره میمالید و در جلسات خصوصی به اسم عرفان حلقه سور و سات بر پا میکنید و بزم پارتی و اختلاط راه می اندازید و و بر حماقت برخی از خلق الله پوزخند می زنید .
راستی چرا امام علی و امام باقر و
امام صادق و امام خمینی و عرفای بزرگ و علمای فرهیخته را همه رها کرده اید و به استاد فلان چسبیده اید چرا سرچشمه را رها کرده و به دنبال کوره جوی ها رفته اید ؟؟ این سئوال من است !!!
من گفتم در اینجا تبلیغ نکنید چون تبلیغ فرقه های منحرف ممنوع هستش و از شما خواستم قوانین و ضوابط سایت را رعایت کنید اما شما از هیچ توهین و تهمتی فرو گذار نکردی من میتونستم مطالب سراسر از تهمت و توهین شما را حذف کنم ولی حذف نکردم تا کاربران خود قضاوت کنند و آزادانه انتخاب کنند . امثال فرقه های حلقه و کیهانی تا کنون زیاد آمده و رفته اند و همچون کف روی آب یارای مقابله با فرهنگ و سیره اهل بیت و قرآن را نداشته و ندارند
من برای هدایت شما دعا میکنم شما هم موضوع تاپیک را منحرف نکنید اجازه دهید بحث ادامه پیدا کند

azyazan;71260 نوشت:
وای بر شما که مخالف آیات صریح قرآنی عمل می کنید: لا اکراه فی الدین. ان اکرمکم عندالله اتقیکم. آیا خود را بالاتر از اسلام می دانید؟ اسلام که گفته هیچ اکراهی نیست. بالاتر از تقوا هم کرامتی نزد خدا نیست. اسلام شما چرا زورکیه؟ چرا هر حرفی که خوشتون نیاد حذف می کنید؟

با سلام

ابتدا تشكر مي كنم ازمدير محترم سايت كه مطالب توهين اميز اين كاربر را حذف نكردند تا خود ابروي خود ببرد و براي همه گان معلوم شود كه كساني كه مدعي

azyazan;71260 نوشت:
به تعالیم اسلام ناب محمدی با دیدگاهیی جدید و منظر شیعه قرن بیست و یکمی (عرفان حلقه)


اسلام ناب و شيعه در قرن 21 هستند چه كساني هستند

كساني كه مدعي اند در جهان نو تفسيري تازه از اسلام شيعه داده اند و كاري نو كرده اند.... زهي خيال باطل

ثانيا :
كاش كساني كه براي جوانان اين دوره زمانه از عرفان حلقه سخن مي رانند و تفسيري نو از شيعه مي كنند اندكي هم از ايات قران بر اين جوانان مي گفتند كه جوان با ديدن چنين اياتي هول نكند كه در دين اجباري نيست

ما اين سخن را با نداي عالي سر مي دهيم كه دين هم تكليف دارد و هم حقوق
دين اجبار دارد و انسان مختار است كه اين اجبارها را يا انتحاب كند و يا انتخاب نكند

برادر

azyazan

بپرسيد از اساتيد خود كه ايات را بر شما درست معنا كنند كه اين اختيار قبل از انتخاب دين است و كسي كه با اختيار دين را انتخاب كرد بايد تن به اجبارهايش هم بدهد

azyazan;71260 نوشت:
بر سر امام صادق بوده. چرا الگویتان آنها نیستند؟ چرا مثل امام صادق که با منکر خدا بحث کرد و او را خداشناس کرد، بحث نمی کنید و مغلطه می کنید؟ چرا تعلیم حضرت محمد رسول الله، به بلال حبشی را فراموش کرده اید که سیاه و سفید و عرب و عجم، نزد خدا تفاوتی ندارند؟

فقط در مقابل اين سخنان اين حرف مدير بس است

مدیر سایت;71317 نوشت:
کلمه الحق یراد بها الباطل


azyazan;71260 نوشت:
جهت اطلاع شما دگم اندیشان که هر تریبونی را هم بگیرید، ای میل را نمی توانید بگیرید. آقا ببندید. بزنید. بکشید. خون و خون ریزی کنید. پشت سپر اسلام قایم شوید و هر چه دلتان می خواهد انگ بچسبانید. بگید ما انحرافی هستیم.


اين مطالب را هم از امام صادق (ع) و امام باقر (ع) اموخته ايد يا از اساتيد
و عرفان حلقه ها ياد گرفته ايد ؟؟؟

چه كساني كشته اند؟؟؟

و چه كساني پشت اسلام قائم شده اند؟؟؟

واعجبا


مدیر سایت;71317 نوشت:
به به چقدر قشنگ و اطو کشیده حرف می زنید البته این گونه حرف زدن و تظاهر را از اساتید خود آموخته اید
کلمه الحق یراد بها الباطل را حتما شنیده اید شما که مدعی پیروی از امام صادق و امام علی و امام خمینی و علمای راستین را دارید پس چرا بر اساس سیره عملی و نظری آن بزرگواران عمل نمیکنید بر سر خلق شیره میمالید و در جلسات خصوصی به اسم عرفان حلقه سور و سات بر پا میکنید و بزم پارتی و اختلاط راه می اندازید و و بر حماقت برخی از خلق الله پوزخند می زنید .
راستی چرا امام علی و امام باقر و امام صادق و امام خمینی و عرفای بزرگ و علمای فرهیخته را همه رها کرده اید و به استاد فلان چسبیده اید چرا سرچشمه را رها کرده و به دنبال کوره جوی ها رفته اید ؟؟ این سئوال من است !!!
من گفتم در اینجا تبلیغ نکنید چون تبلیغ فرقه های منحرف ممنوع هستش و از شما خواستم قوانین و ضوابط سایت را رعایت کنید اما شما از هیچ توهین و تهمتی فرو گذار نکردی من میتونستم مطالب سراسر از تهمت و توهین شما را حذف کنم ولی حذف نکردم تا کاربران خود قضاوت کنند و آزادانه انتخاب کنند . امثال فرقه های حلقه و کیهانی تا کنون زیاد آمده و رفته اند و همچون کف روی آب یارای مقابله با فرهنگ و سیره اهل بیت و قرآن را نداشته و ندارند
من برای هدایت شما دعا میکنم شما هم موضوع تاپیک را منحرف نکنید اجازه دهید بحث ادامه پیدا کند

مدیر سایت;71317 نوشت:
به به چقدر قشنگ و اطو کشیده حرف می زنید البته این گونه حرف زدن و تظاهر را از اساتید خود آموخته اید
کلمه الحق یراد بها الباطل را حتما شنیده اید شما که مدعی پیروی از امام صادق و امام علی و امام خمینی و علمای راستین را دارید پس چرا بر اساس سیره عملی و نظری آن بزرگواران عمل نمیکنید بر سر خلق شیره میمالید و در جلسات خصوصی به اسم عرفان حلقه سور و سات بر پا میکنید و بزم پارتی و اختلاط راه می اندازید و و بر حماقت برخی از خلق الله پوزخند می زنید .
راستی چرا امام علی و امام باقر و امام صادق و امام خمینی و عرفای بزرگ و علمای فرهیخته را همه رها کرده اید و به استاد فلان چسبیده اید چرا سرچشمه را رها کرده و به دنبال کوره جوی ها رفته اید ؟؟ این سئوال من است !!!
من گفتم در اینجا تبلیغ نکنید چون تبلیغ فرقه های منحرف ممنوع هستش و از شما خواستم قوانین و ضوابط سایت را رعایت کنید اما شما از هیچ توهین و تهمتی فرو گذار نکردی من میتونستم مطالب سراسر از تهمت و توهین شما را حذف کنم ولی حذف نکردم تا کاربران خود قضاوت کنند و آزادانه انتخاب کنند . امثال فرقه های حلقه و کیهانی تا کنون زیاد آمده و رفته اند و همچون کف روی آب یارای مقابله با فرهنگ و سیره اهل بیت و قرآن را نداشته و ندارند
من برای هدایت شما دعا میکنم شما هم موضوع تاپیک را منحرف نکنید اجازه دهید بحث ادامه پیدا کند

سلام و درود:Gol:

((ان الباطل کان زهوقا))
:pirooz::yes::pirooz::yes:

((اللهم عجل لولیک الفرج))

یا علی

با سلام و عرض ادب :Gol:

بعضی ها واقعاً عجب رویی دارند...

نقل قول:
چرا هر حرفی که خوشتون نیاد حذف می کنید؟


اتفاقاً چون بنده می دانستم مطالب شما با قوانین سایت مغایرت دارد و دیر یا زود حذف می شود، آنها را ذخیره کردم تا در صورت لزوم به آنها استناد کنم. مطالبتان هیچ ارتباطی به موضوع بحث تاپیک نداشت. در ضمن اگر کسی ادعا کند پیروی معصومین (ع) است، صرف ادعا اتهام از او برداشته نمی شود. بلکه باید تناقضات را توجیه کند.

نقل قول:
چرا الگویتان آنها نیستند؟ چرا مثل امام صادق که با منکر خدا بحث کرد و او را خداشناس کرد، بحث نمی کنید و مغلطه می کنید؟


ما کلی بحث کرده ایم، سؤالاتی هم پرسیده ایم که شما پاسخ نمی دهید. آن کسی که مغلطه می کند شمایید.

نقل قول:
سیاه و سفید و عرب و عجم، نزد خدا تفاوتی ندارند


ما هم به همین معتقدیم. هر کدام که عرفان جعلی بتراشند گناهکارند و ما با همه آنها بحث می کنیم.

نقل قول:
استاد(طاهری) میگوید منافق کسی است که کثرت ایحاد می کند و موحد کسی است که رو سوی وحدت دارد.


وحدت با هر جریانی جایز نیست. وحدت فقط زیر پرچم ولی عصر (عج) معنا دارد و بس.

نقل قول:
دوستان! مجموعه ما همانند کشتی اقیانوس پیمایی است که کسی با ادعوانی و با اشتیاق وحشتناکی که به آفریدگار و آفریده داشته توانسته آنرا بدست آورد.


معصومین (ع) تنها کشتی نجات هستند و بس. هر کس از آنها عقب بماند یا پیشی بگیرد غرق می شود. و البته پیروان عرفان های جعلی ید طولایی در پیشی گرفتن بر معصومین (ع) دارند. روایتی که در امضایم قرار داده ام به خوبی حال بعضی ها را بیان می کند.

نقل قول:
ولی همسفران، بهوش باشید و بگوش! که اهریمن نخوت و غرور و کبر و منیّت، هیچ گاه.... هیچ گاه.... هیچ گاه.... هیچ کس.... هیچ کس.... هیچ کس.... را رها نکرده است.


شما به سؤالات جواب بدهید. اینکه من از سر غرور سؤال می پرسم، یا از سر هر چیز دیگری به شما هیچ ربطی ندارد. مادامی که تناقضات ارائه شده را رفع نکنید، جریان شما غیر اسلامی باقی می ماند.

نقل قول:
ای همسفر، ما دلباخته راه و مسیر هستیم نه دلسوخته استاد و هدف و کس دیگر!


این کس دیگر شامل معصومین (ع) هم می شود؟

نقل قول:
مگر نمی دانیم که ابلیس اولین آموزگار ما است


نمی دانم در این عرفان چرا اینقدر به ابلیس بها می دهند. البته من سؤالاتی هم در این باب پرسیده بودم که در صفحات قبلی موجود است.

نقل قول:
یاد بگیریم قضاوت نکنیم.


قضاوت بی پایه و اساس بد است. وقتی گند چیزی درآمد جا برای قضاوت کردن بسیار است. همین عدم پاسخگویی شما به سؤال بسیار بسیار روشن بنده (و دیگر سؤالات دوستان) خودش گویای همه چیز است.

نقل قول:
یاد بگیریم از اصولمان عدول نکنیم.


تا آن اصول چه باشد.

نقل قول:
در آخر اینکه در هر مرحله چندین نفرمان که یارای دوری از خویشتنمان را نداریم غربال خواهیم شد فقط مواظب باشیم که آن چند نفر این مرحله ما نباشیم.


منظورتان از هر مرحله، و این مرحله چیست؟

نقل قول:
و چون قرار است در هستی با شیاطین کوچک و بزرگ نیز به وحدت برسیم، از منیّت خود بکاهیم آنگاه خود را در اوج وحدت خواهیم یافت.


در قرآن احوال کسانی که با شیاطین محشور می شوند به خوبی بیان شده است. به نظر می رسد که شما اصلاً معنای وحدت را هم نمی دانید. وگرنه شیاطین را به آن نسبت نمی دادید.

نقل قول:
در آخر یک سخن از امام خمینی(ره):


شما سؤال را جواب بدید:

شما روایات مطرح شده را قبول دارید یا نه؟
یک طور دیگر می پرسم: شما عرضه اعمال بر معصومین (ع) را قبول دارید یا نه؟
بله یا خیر؟


شما همین رو فعلاً جواب بده، مقاماتت پیش کش.

یا حق

بینام;69888 نوشت:
با سلام و عرض ادب :gol:

خوب بحث را عوض می کنید. ببینم، شما واقعاً 80 سالتان است؟

جواب مرا ندادید:

شما روایات مطرح شده را قبول دارید یا نه؟
یک طور دیگر می پرسم: شما عرضه اعمال بر معصومین (ع) را قبول دارید یا نه؟

بله یا خیر؟

یا حق

شما نگفتین خدا رو قبول دارین یا ائمه رو ؟

با سلام و عرض ادب :Gol:

نقل قول:
شما نگفتین خدا رو قبول دارین یا ائمه رو ؟

مگر شما به سؤال بنده پاسخ داده اید که از من انتظار پاسخ دارید؟ با این حال پاسختان را می دهم:

به خداوند اعتقاد دارم، از این رو به معصومین (ع) اعتقاد دارم.

امام صادق عليه السلام فرمود: شما صالح نباشيد جز اينكه معرفت پيدا كنيد و معرفت نيابيد جز اينكه تصديق كنيد و تصديق نكنيد جز اينكه تسليم باشيد. هر چهار در (تسليم و تصديق و معرفت و صلاح) را بكوبيد كه نخستين آنها جز بهمراهى آخرشان شايسته نگردد، كسانيكه همراه سه در باشند گمراه گشته و در بيراهى دورى افتاده‏اند. خداى تبارك و تعالى جز عمل صالح نپذيرد و جز وفاء بشروط و پيمانها را نپذيرد كسى كه شرطش را با خداى عزوجل وفا كند و آنچه خدا در پيمانش بيان كرده بكار بندد به آنچه نزد خداست برسد و وعده خدا را كاملا در يابد، خداى تبارك و تعالى بندگانش را به راههاى هدايت خبر داده و براى ايشان در آن راهها چراغهاى بلند قرار داده و به آنها خبر داده است كه چگونه راه پيمايند و فرموده است (و من آمرزگار آنكسانم كه توبه كرده و عمل صالح داشته و سپس راه هدايت پيمايد. فرموده است) (خدا فقط از پرهيزكاران مى‏پذيرد) پس كسى كه از خدا نسبت باو امرش باك داشته باشد خدا را ملاقات كند در حاليه مؤمن باشد به آنچه محمد (ص) آورده است، افسوس، افسوس، كه مردمى گذشتند و پيش از آنكه هدايت يابند بمردند و گمان بردند كه مؤمن هستند ولى از آنجا كه نمى‏دانستند مشرك بودند، هر كه از در بخانه در آيد ره يافته و آنكه راهى غير از در پيش گيرد راه هلاكت پيموده. خدا اطاعت ولى امرش را بطاعت رسولش پيوسته و طاعت رسولش را بطاعت خودش، پس هر كه از واليان امر اطاعت نكند خدا و رسولش را اطاعت نكرده و همانست اقرار به آنچه از طرف خداى عزوجل نازل گشته كه فرموده است (در هر مسجدى پوشاك زيوربتن كنيد ) و خواهش نمائيد و بجوئيد خانه‏هائى را كه خدا اجازه داده رفعت گيرند و نامش در آنها برده شود، زيرا خدا بشما خبر داده كه آنها (مردانى باشند كه هيچ تجارت و داد و ستدى ايشان را از ياد خدا و گزاردن نماز و دادن زكوة باز ندارد و از روزى كه دلها و ديده‏ها در آن دگرگون شود بيم دارند) همانا خدا فرستادگانش را براى امرش برگزيد و سپس ايشان را باور دارندگان به بيمهاى خويش انتخاب كرده و فرموده (هيچ امتى نيست مگر اينكه در ميانشان بيم رسانى بوده است) گمراه شد آنكه ندانست و ره يافت آنكه بينا و عاقل گشت. خداى عزوجل فرمايد (نكته ايست!! ديدگان كور نيست بلكه دلهائى كه در سينه‏هاست كور است) چگونه ره يابد كسى که بينا نيست و چگونه بينا شود كسى که تفكر نكند. از رسول خدا و اهل بيتش پيروى كنيد و به آنچه از نزد خدا نازل گشته اعتراف نمائيد و در پى نشانه‏هاى هدايت رويد، زيرا كه ايشان علامات امانت و تقوايند و بدانيد كه اگر كسى عيسى بن مريم را انكار كند و به پيغمبران ديگر اعتراف نمايد، ايمان ندارد. روشنى گاه را بجوئيد و راه پيمائيد و آثار پشت پرده (امام پنهان و يا اخبار و احاديث و يا عنايات مخصوص خدا) را بخواهيد تا امر دينتان كامل شود و بخداى پروردگارتان مؤمن شويد.
اصول كافى جلد 1 صفحه: 257 رواية 6

محمد بن مسلم گويد شنيدم كه امام باقر عليه السلام مى‏فرمود: هر كه ديندارى خداى عزوجل كند به وسيله عبادتى كه خود را در آن بزحمت افكند ولى امام و پيشوائى كه خدا معين كرده نداشته باشد، زحمتش ناپذيرفته و خود او گمراه و سرگردانست و خدا اعمال او را مبغوض و دشمن دارد، حكايت او حكايت گوسفندى است كه از چوپان و گله خود گم شده و تمام روز سرگردان ميرود و برميگردد، چون شب فرا رسد گله‏اى باشبان بچشمش آيد، بسوى آن گرايد و به آن فريفته شود و شب را در خوابگاه آن گله بسر برد، چون چوپان گله را حركت دهد، گوسفند گمشده گله و چوپان را ناشناس بيند، باز متحير و سرگردان در جستجوى شبان و گله خود باشد كه گوسفندانى را با چوپانش به بيند، بسوى آن رود و به آن فريفته گردد، شبان او را صدا زند كه بيا و بچوپان و گله خود پيوند كه تو سر گردانى و از چوپان و گله خود گمگشته‏اى، پس ترسان و سرگردان و گمراه حركت كند و چوپانيكه او را بچراگاه رهبرى كند و يا بجايش برگرداند نباشد، در همين ميان گرگ گمشدن او را غنيمت شمارد و او را بخورد، بخدا اى محمد كسى كه از اين امت باشد و امامى هويدا و عادل از طرف خداى عزوجل نداشته باشد چنين است، گم گشته و گمراهست و اگر با اين حال بميرد با كفر و نفاق مرده است، بدان اى محمد كه پيشوايان جورو پيروان ايشان از دين خدا بر كنارند، خود گمراهند و مردم را گمراه كنند، اعمالى را كه انجام ميدهند چون خاكسترى است كه تند بادى در روز طولانى به آن تازد، از كردارشان چيزى دست گيرشان نشود. اينست گمراهى دور. (آرى بخدا سوگند هر كه از تحت سرپرستى شما فرار كند گرفتار دين سازان و مذهب تراشان دغل و مخبط مى‏شود پدر و مادرم بفداى شما -).

اصول كافى جلد 1 صفحه: 259 رواية: 8

امام صادق عليه السلام مى‏فرمود: ابن كوا نزد اميرالمؤمنين آمد و گفت: اى امير مؤمنان (بر اعراف مردانى باشند كه همه كس را از رخسارشان شناسند) يعنى چه؟ فرمود: مائيم بر اعراف كه ياران خود را برخسارشان ميشناسيم و مائيم اعراف كه خداى عزوجل جز از طريق معرفت ما شناخته نشود و مائيم اعراف كه خدا ما را در روز قيامت بر روى صراط معرفت قرار دهد، پس داخل بهشت نشود مگر كسى كه ما او را شناسيم و او ما را شناسد و بدوزخ نرود جز آنكه ما او را ناشناس دانيم و او ما را، خداى تبارك و تعالى اگر ميخواست خودش را بيواسطه به بندگانش مى‏شناسانيد ولى ما را درو جاده و راه و طريق معرفت خود قرار داد، كسانى كه از ولايت مارو گردانيده و ديگران را بر ما ترجيح دهند از صراط مستقيم منحرفند (در قيامت از صراط بسر در آيند) برابر نيست كسانيكه مردم به آنها پناه گيرند (كه ما اهل بيت پيغمبر باشيم) با كسانى كه خود محتاج پناهندگى بديگران باشند (كه پيشوايان عامه باشند) زيرا آن مردم (پيروان پيشوايان عامه) بسوى چشمه‏هاى آب تيره اندك كه از چشمه‏اى بچشمه ديگر ريزد رفتند و كسانيكه سوى ما آمدند بسوى چشمه‏هاى صافى آمدند كه آبش بامر پروردگار جاريست و تمام شدن و خشك شدن ندارد.
اصول كافى جلد 1 صفحه: 260 رواية: 9

هر کس ادعای شناخت خداوند را داشته باشد ولی به معصومین (ع) و جایگاه ایشان معرفتی نداشته باشد گمراه است و خدایی که شناخته الله نیست، پس در واقع اصلاً خدا را نشناخته است. خداوند همه را به راه راست هدایت کند.

ادامه در پست بعدی...

ادامه از پست قبلی...

نقل قول:
دوستان! مجموعه ما همانند کشتی اقیانوس پیمایی است که کسی با ادعوانی و با اشتیاق وحشتناکی که به آفریدگار و آفریده داشته توانسته آنرا بدست آورد.
قوانین و مقررات و استراتژی حرکت را که در دفترچه راهنمای آن، سازنده بعنوان تسهیلات راه برای ما به عاریت گذارده بوده را مطالعه و به ما انتقال داده است. و ما می دانیم که این سفینه را در اختیار ما گذارده اند، حال اگر ناخدا باشد یا ناخدا سفینه را به هر علتی رها نماید و یا هر اتفاقی بیفتد ما ناچار از آنیم تا پیداکردن سفینة دیگر یا بهتر، از آن نگسلیم. در مقیاس کوچک تر نیز باید بدانیم که هر کلاس و بچه های هر دوره، خود قایق نجاتی است که باید به کشتی برسد. حال با ناخدا یا بی ناخدا!


در هرحال فرقی به حال غریق نمی کند، ما به قایق و کشتی نجات احتیاج حیاتی داریم. فارغ از اینکه شاید برخی قایق و سفینة خود را در بحر و اقیانوس دیگری جستجو می کنند که آن دیگرحکم جداگانه ای دارد و تکلیف ایشان از بقیه جداست.

.....

ای همسفر، ما دلباخته راه و مسیر هستیم نه دلسوخته استاد و هدف و کس دیگر!


چه قدر این کلمات آدم را به یاد توصیف گوسفند گمشده در فرمایش امام معصوم (ع) می اندازد. بنده خدا! فقط یک کشتی به مقصد می رسد، آن هم کشتی معصومین (ع) است. با ناخدا یا بی ناخدا؟! یعنی بی امام و پیشوا هم می شود مسیر را طی کرد؟ هر دوره یک قایق است؟ پیدا کردن سفینه بهتر؟؟؟ مدام گله عوض می کنید؟؟؟

باقی ماندن در کشتی معصومین (ع) اینقدر دشوار است که به طناب پوسیده هر کس و ناکسی چنگ می اندازید؟ مگر دین جز این است که واجبات و مستحبات را انجام دهیم و از حرام دوری کنیم؟ این دو کلمه اینقدر پیچیده است که باید کسی بیاید و از سر نو آن را کشف رمز کند؟ اگر معارف عمیق الهی تعریف کردنی بود، خود صاحبین اصلی این معارف آن را یک بار برای همیشه برای همه مردم کشف رمز می فرمودند. نکند مدعی هستید که از معصومین (ع) بهتر بلدید معارف الهی را بیان کنید؟

معرفت پاداش عمل است و به خواست و اراده خداوند در حد وسع افراد در اختیار آنها قرار می گیرد. به روایت اولی که اشاره کردم دقت کنید:

شما صالح نباشيد جز اينكه معرفت پيدا كنيد و معرفت نيابيد جز اينكه تصديق كنيد و تصديق نكنيد جز اينكه تسليم باشيد. هر چهار در (تسليم و تصديق و معرفت و صلاح) را بكوبيد كه نخستين آنها جز بهمراهى آخرشان شايسته نگردد، كسانيكه همراه سه در باشند گمراه گشته و در بيراهى دورى افتاده‏اند.

مگر می شود کسی تسلیم باشد، ولی احکام دین را بی چون و چرا اجرا نکند؟

رفته اید معرفت را در کلام فلانی ها می جویید و دل خوش کرده اید به کشف رمزهایشان؟ معصوم (ع) را رها کرده اید به ریسمان پوسیده غیر معصوم چنگ می زنید؟ در همین فرمایشات معصومین (ع) که پیش تر اشاره شد چه قدر معارف عمیق نهفته است؟ همین ارتباط تسلیم و تصدیق و معرفت و اصلاح چه قدر راهگشاست؟ یک پاراگراف کوتاه... حقا که شاه کلید رستگاری است. :Sham:

البته طبیعی است که با مزاج برخی سازگار نباشد. چرا که عده ای به دنبال دینی هستند که در آن تسلیم بی چون و چرا نباشد. در آن عمل به احکام نباشد. تا برایشان هزاران دلیل عقلی و علمی نیاوری که فلان حکم فایده دارد، آن را انجام نمی دهند. تازه اگر در آخر انجام بدهند! اینجاست که هوای نفس موجبات گمراهی مردم را فراهم می کند. خداوند همه را از شر آن حفظ کند انشاءالله.

برخی هم به مرض بدتری دچار هستند. میل به متشابهات... حتماً باید همه چیز خیلی سمبولیک و راز آلود باشند تا جذب شوند. برایشان روایت می آوری درباره نماز شب، شروع می کنند به اراجیف بافی درباره اینکه منظور از نماز چیست، منظور از شب چیست، الی آخر. بنده خدا! منظور از نماز شب دقیقاً همان کاری است که رسول خدا (ص) انجام می داد! کشف رمز می خواهد؟! ببین برای اینکه از بستر بر نخیزند چه ها می کنند!!!

خداوندا، ما را لحظه ای به خودمان وا مگذار. ما را آنگونه کن که می پسندی، و رضایت ما را در رضایت خودت قرار ده.

ریشه تمام بدبختی های بشر در راضی نشدن به رضای پروردگار است. :Sham:

یا حق

[=&quot]قابل توجه دشمنان کور عرفان کیهانی


[=&quot]


[=&quot]این هم حکم دادگاهی که آقای بهرام روشن منش شکایت کرده بودند
[=&quot]سایتها و خبرگزاری هایی که عکسهای خانوادگی را بجای کلاس عرفان کیهانی به مردم قالب می کنید و مردم را نادان فرض می کنید ، ببینید :
[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]
[=Calibri]

...
موضوع قفل شده است