* * * نقد عرفان حلقه یا عرفان کیهانی * * *

تب‌های اولیه

378 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

ادامه از پست قبلی...

6 - من نظر شخصی شما درباره آرم را نپرسیدم، نظر طراح آرم را پرسیدم. یعنی در کل دم و دستگاه شما هیچکس نمی داند که منظور جناب طاهری از این آرم حقیقتاً چه بوده؟ منظور حقیقی از آرم عرفان حلقه چیست؟

7 - می شود توضیح دهید که قبل از تاریخ اعلام شده چه خبر بوده، و به چه علت مردم در تمام نقاط دنیا به طور 24 ساعته نمی توانستند در این حلقه قرار بگیرند؟ می شود بفرمایید بعد از زمان اعلام شده، چه تحولی در عالم رخ داده؟ و جناب طاهری از کجا به این موضوع پی برده اند؟ اصلاً نقش شخص ایشان در این رویداد کیهانی چیست؟ منبع:

8 - می شود بفرمایید چرا معصومین (ع) هرگز توصیه به انجام چنین عملی نکرده اند؟ چرا آن بزرگواران هرگز اشاره به برقراری ارتباط با روح القدس نکرده اند؟ یعنی نمی دانستند که به این راحتی می توان مردم را به روح القدس متصل کرد؟ اگر موردی هست، با ذکر آدرس روایت، ما را مطلع کنید.

9 - عرفان ایران یعنی چه؟ پس اسلامش کو؟ بنده را یاد بعضی از شعارهای سیاسی، مثل جمهوری ایرانی می اندازد...

10 - منظور از کلمه کارما که در مقاله آشنایی با فرادرمانی آمده چیست؟ اگر کارما را قبول ندارید، چه لزومی دارد که مژده به وجود نیامدن آن داده شود؟ اگر آن را قبول دارید، چطور تناسخ را رد می کنید؟ اگر منظورتان از کارما چیز دیگری است، چرا از چنین کلمه مشکوکی استفاده کردید؟ شما که نام روح القدس را تغییر می دهید، چرا نام کارما را تغییر نمی دهید تا با مفهوم سنتی آن اشتباه گرفته نشود؟

11 - داستانهای قرآنی چیز دیگری می گویند... آنها می گویند که پیامبران الهی معجزات زیادی آورده، ولی تکذیب شدند... حالا شما می گویید ما روشی یافته ایم که مردم را به (به اصطلاح) روح القدس متصل کرده، زمینه ایمان آوردن آنها را ایجاد می کنیم. لطفاً بفرمایید چرا پیامبران و اولیای خدا در اجرای رسالتشان چنین کاری نکردند؟ آیا شما چیزی یافته اید که معصومین (ع) نیافته بودند؟

12 - در یکی از مقالات آمده افرادی که به طمع بهشت یا ترس از جهنم خدا را می پرستند، بهره وافری از این آیات دارند (سوره کهف):

قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا ﴿۱۰۳
بگو آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانم (۱۰۳)

الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا ﴿۱۰۴
[آنان] كسانى‏اند كه كوشش‏شان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مى‏پندارند كه كار خوب انجام مى‏دهند (۱۰۴)

در این پست تناقض این ادعا با قرآن نشان داده شده است، ولی مثل همیشه بی پاسخ ماند:

13 - تناقضات آشکار بین علم روز دنیا و تئوری جهان تک ساختاری جناب طاهری را چگونه توجیه می کنید؟ مطلب:

و سؤالاتی دیگر...

دوستان، فراموش نکنید که بین حرف و عمل فاصله بسیاری هست. اولی کونتور نداره، دومی داره! قبل از پیوستن به یک جریان، درباره حقیقت پشت پرده آن، و هماهنگی آن با قرآن و روایات و اسلام ناب محمدی تحقیق کنید. مبادا چشم بسته، فقط از روی قلمبه سلمبه صحبت کردن شخصی، درباره او قضاوت کنید. شعارهای یک جریان یک طرف، اتفاقات عملی حاصل از آن جریان یک طرف دیگر...

در انتها باز هم توجه تمامی خوانندگان را به کل مطالب طرح شده در این تاپیک جلب می کنم:

نقل قول:
بنده همین الان عضو شدم تا جواب دوستان را بدهم و این اولین پیام من است.

منتظر پاسخهای مستند جنابعالی هستیم. ذکر آدرس دقیق آیات و روایات فراموش نشود.

با تشکر فراوان
یا حق

iranp301;59701 نوشت:
سلام
آقا اونایی که دکان ندارن چیکار می کنن
اگه ریش نشانه .... ظاهری بود اونوقت که بز .... بود

ماهیگیری الان به نعمت علم جدید همه جوره امکان پذیره آب گل آلود نمی خواد

الان همه جامعه ما شده ظواهر
آقایون یه خونه پایین شهر دارن یه وبلا صدامی تو تجریش

زهد و تقوا مگه به ریش و عطر مشدی و تسبیح و یقه سفیدی و این حرفاست ؟ جالبه اینجوری که آخر زهدم چون لباسامم اتو نمی زنم همیشه چروکه

سلام
به نظر من با فرافکنی و کلی گویی و زیر سئوال بردن و همه را با چوب تکفیر راندن کار درستی نیست
اساسا در مشی و سنت و سیره پیامبر و امامان معصوم چیزی به نام دکان بازی نداریم .
بجای گیر به ریش به ریشه ها بپردازید راستی ریشه عرفان حلقه به کجا بر میگردد
راستی تا کنون بیوگرافی مدعی رییس و موسس عرفان حلقه را خواندید آیا از بزم و مرام و مسلک این گروهک و راه زنان معنوی و ایمان مردم اطلاعی دارید ؟! اینجا را ببینید و بهتر بشناسید
اینجا را ببینید که حریم های امن الهی و حدود الهی را چگونه شکسته اند
مگر میشود به صرف ادعا و تزویر و دروغ سر مردم را شیره مالید در طول تاریخ همواره چنین مکتب های انحرافی توسط عده ای سود جو و فرصت طلب بنیان نهاده شده است که جالب است بدانید که بیشتر اینها هم هر کدام یه جورایی به انگلیس وصلند .
بزودی افشاگری های جدید در باره این مکتب جعلی در پی می آید

[=&quot]پاسخ لیست سوالات بی پاسخ جناب بی نام. فونتهایش را هم بزرگ نوشتم تا چشمانتان اذیت نشود. معذرت می خواهم قبلی ها را کوچک تایپ کرده بودم. امیدوارم ظرفیت درکش را هم هوشمندی حاکم بر جهان هستی، برایش فراهم آورد. همه ارتباطات لازم به شما داده شد. توکل بر خدا، بخوانید:[/]

[=&quot]1- بله. همه را هوشمندی حاکم بر جهان هستی نازل می فرمایند. بله. بین وحی و الهامات عادی تفاوت قائلیم. وحی پیام کاملا" مثبت الهی جهت ماموریتهای خاص به مشتاق ترین فرد کمال طلب آن عصر (رسول) است. اما الهامات یا منفی هستند یا مثبت. بر اساس ارسال آنها از شبکه های رحمانی یا شیطانی، بین آنها فرق می گذاریم. شبکه رحمانی هرگز ستارالعیوبی، عدالت الهی و اختیار را نقض نکرده[/]

[=&quot]لا اکراه فی الدین[/]

[=&quot]و اطلاعاتی می دهد که در جهت کمال انسان باشد و این همان عرفان کمال، و اینها همان فاکتورهای تشخیصی ماست که شبکه رحمانی را از شیطانی جدا می سازد. شبکه شیطانی در جهت تسخیر قلوب، طلسم و جادو، نفوذ در دیگران و فکرخوانی و کارهایی از این قبیل است که همان عرفان قدرت است و مظاهر مشرکانه آن در عصر حاضر فراوان. [/]

[=&quot]2 و 3- آیه ها را خوب اومدی ولی ترجمه هایت تقلیدی و ظاهری است. حالا کشف رمزهایش را بخوان:[/]

[=&quot]سوره 40[/][=&quot]:[/]

[=&quot]رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنذِرَ يَوْمَ التَّلَاقِ ﴿[/][=&quot]۱۵[/][=&quot]﴾[/][=&quot]
[/]
[=&quot]"کمال دهنده ذهن پیچیده انسان به سادگی تا عرش را درک کند، با نرم افزار راهنمای روح، به اراده اش، احساس بالا روی را القاء می دهد بر بنده هایی که مشتاقند، تا مهیا کند ذهن را برای درک روزی که آن تلاقی عظیم روی می دهد و من متحرک با من ثابت، یکی می شود تا خلیفه اللهی تجربه گردد."[/]

[=&quot]پس دیدی که هیچ فرقی بین انسانها در برابر بارگاه باریتعالی وجود ندارد و همه با الگو قرار دادن ائمه و پیامبران می توانند کمال طلب شوند.[/]

[=&quot]-------[/]

[=&quot]سوره 6[/][=&quot]:
[/]
[=&quot]وَإِذَا جَاءتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللّهِ اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُواْ يَمْكُرُونَ ﴿[/][=&quot]۱۲۴[/][=&quot]﴾[/][=&quot]
[/]
[=&quot]"و هنگامی که نشانه ای بر ایشان نازل می گردد، می گویند ایمان نمی آوریم تا آنچه به مشتاق کمال (رسول) داده شده به ما نیز داده شود. خداوند عالم است که چگونه اطلاعات مثبت کمال را و در کجا قرار دهد. کسانی که از این اصل مشتاق کمال بودن جهت دریافت آگاهی های کمال، سر باز می زنند، بهره ای از رحمانیت الهی نخواهند برد چرا که به این مکری که می ورزند در لا زمان و لا مکان جهنم، ابدالدهر باقی می مانند. " پس دیدی که باید مشتاق باشی تا به مفاهیم کمال برسی نه اینکه مکر کنی و حتی آیات الهی را با ترجمه های ظاهری ات، مصادره به مطلوب کنی تا عوام الناس را که خودمانیم و خادمانیم، بفریبی.[/]

[=&quot]4- بله. روح القدس بنا به تشخیص کلی خویش و با توجه به ظرفیت هرکس، دانش عظیم الهی را که در من ثابت (روح الله) هر کسی ثبت و ضبط است، به ایشان و با هدایت رسولان ظاهری (همان پیامبران الهی و ائمه ای که می فرمائید چه کاره اند) به انسان آشکار می گرداند.[/]

[=&quot]"کیفیت استفاده از من مثل استفاده ای است که از خورشید می برید وقتی که پشت ابر است[/][=&quot].[/][=&quot]"[/]

[=&quot]این هم فارسی و ترجمه شده کلام عربی امام زمان است. درست است که این هم توضیح واضحات خواهد بود اما، عربی کلام امام زمان را بگویید تا کشف رمزش را بگوییم. [/]

[=&quot]5- بله. قرآن و روایت ملاک تشخیص حق از باطلند و تا حال هیچ تناقضی بین گفته های استاد طاهری با قرآن و روایات و تاریخ ملاحظه نشده است. ذکر مفصل آنها در این مجال نمی گنجد. بیان آنها تریبونی همگانی تر از اینترنت و وقتی فراختر از میزگردهای عادی می خواهد. امیدواریم به زودی بستر فراهم شود تا استاد طاهری با پژوهشگران قرآنی و دینی مجموعه، پاسخگوی زنده همه مبهمات شما باشند. [/]

[=&quot]طبق آیه قرآنی، همه می توانند به حبل الله متصل گردند:[/]

[=&quot]واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا. [/]

[=&quot]6- والله تا حالا کسی به ما نگفته که این آرم یعنی چی و مفهومش چیه. اصلا مهم هم نیست. چرا؟ توجه شما را به نکاتی چند جلب می کنم:[/]

[=&quot]كالبد ذهني مديريتي است كه بخش‌هاي مختلفي را سازمان‌دهي مي‌كند و به‌طور كلي شامل بخش‌هاي زير است. البته هر بخش نيز، خود زيرمجموعه‌هاي مفصلي دارد. بخش‌هاي اصلي عبارت است از: [/]

[=&quot]- سازمان‌دهي بدن و سلول [/]

[=&quot]- سازمان‌دهي ادراكات انسان[/]

[=&quot]- سازمان‌دهي اطلاعات (آرشيو و بايگاني ابدي اطلاعات)[/]

[=&quot] حال سؤالي مطرح مي‌كنيم؛ چه عواملي باعث مي‌شود كه مدير بدن براي سلول و يا سلول‌ها دستور و شرح وظيفه‌ي اشتباه صادر كند و براي مثال، سلولي دچار پر كاري (سرطان) و يا كم كاري (تحليل رفتگي) شود؟ جواب اين است كه بخش زيادي از انرژي مدير بدن هدر رفته و تلف مي‌شود. دلايل اتلاف انرژي ذهني مديريت عبارت است از:[/]

[=&quot]- در‌گيري بيش از حد اين مديريت با مسايلي كه هيچ ارتباطي به فرد نداشته و تأثيري در زندگي او ندارند. [/]

[=&quot]- درگير شدن ذهن انسان با وحدت جهان هستي و چند پارچه كردن آن‌ها و ايجاد تبعيض و كثرت كه خود باعث صرف انرژي ذهني بيش‌تري مي‌شود. سروده‌اي از مرحوم سهراب سپهري به خوبي اين موضوع را بيان مي‌كند:[/]

[=&quot]«من نمي‌دانم كه چرا مي‌گويند، اسب حيوان نجيبي است، كبوتر زيبا‌ست.[/]

[=&quot]و چرا در قفس هيچ‌كسي كركس نيست؟[/]

[=&quot]گل شبدر چه كم از لاله‌ي قرمز دارد؟ چشم‌ها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد، واژه‌ها را بايد شست.[/]

[=&quot]واژه بايد خود باد، واژه بايد خود باران باشد.»[/]

[=&quot]از آن‌جا كه انرژي ذهني انسان محدود است لذا براي صرف اين انرژي، نياز به طرح و برنامه‌اي است كه تحت‌عنوان «مديريت انرژي ذهني» بايد مورد مطالعه قرارگيرد.[/]

[=&quot]از جمله مطالبي كه در مديريت انرژي ذهني مورد بررسي قرار مي‌گيرد بررسي انرژي‌هاي ذهني هدر رفته است. در اين مورد به‌ذكر مثالي مي‌پردازيم. عابري كه از پياده‌رويي عبور مي‌كند و صدها نفر از مقابل او مي‌گذرند، همه‌ي اين افراد را مورد بررسي قرار داده و همه‌ي مشخصات ظاهري و حتي در بعضي مواقع مشخصات دروني (مثلِ، خوش جنسي و بد‌جنسي، شخصيت دروني و...) را ارزيابي كرده و همه‌ي آن‌ها را از نظر چاقي و لاغري، زشتي و زيبايي، كوتاهي و بلندي قد و... مورد بررسي و قضاوت قرار مي‌دهد بدون اين‌كه اين ارزيابي‌ها هيچ‌گونه فايده‌اي براي شخص داشته باشد. اين برآوردها باعث صرف انرژي ذهني بسيار زيادي شده و انرژي‌هاي اين بخش مهم را به‌هدر مي‌دهد، پس از آن مديريت ذهن دچار خستگي و آشفتگي مي‌شود و در اداره و مديريت بدن دچار اختلال مي‌گردد.[/]

[=&quot]چرا انرژی ذهنتان را صرف فهم آرم می کنید ولی در برابر معارف عرفان حلقه مقاومتی لجوجانه می کنید؟ برگردید به خودتان و نفستان. من عرف نفسه، فقد عرف ربه.[/]

[=&quot]7- چه قبل از اتصال ویژه و چه بعد از آن، خبر اصلی این است که شیطان و اذنابش که مقیم شبکه منفی هستند، تشعشعات منفی را در عالم ساطع می کنند. ما هم با ارتباط ویژه در حال ساطع کردن تشعشعات مثبت هستیم. یاد حول نشوید مطلب ثقیلی نگفتم. همان نیت است. نیات منفی در جهان اوج گرفته. با این ارتباط ویژه، نیات مثبت عده ای که در این ارتباط قرار می گیرند، به مقابله شعوری با تشعشعات منفی بر می خیزد. استاد طاهری فقط کانالی هستند که از طریق ایشان، این رحمانیت الهی در حال جاری شدن است. همین. ایشان هیچ نقشی ندارند. فقط متصل کننده هستند. با الهامات مثبت خویش به این مساله پی برده اند. ما هم امتحان کردیم. ضررش را ندیدیم که هیچ،خیرش را هم دیدیم. اینها بسیار ساده و عملی است. کافی است از ذهنتان ارتباط ویژه را گذرانده و با بستن چشمهایتان در ارتباط قرار گیرید. به همین سادگی. راه رسیدن به خدا ساده است بی نام.[/]

[=&quot]8 و 11- کفر نگویید آقا یا خانم بی نام. مسلما" که پیامبران و ائمه و معصومین می دانستند اتصال به هوشمندی الهی یا همان روح القدس را. نماز با کیفیت مولای متقیان، صلح کیفیتی امام حسن، قیام حق امام حسین بر باطل، سجده های امام سجاد و بحثهای قاطعانه باقرالعلوم و امام جعفر و کظم غیظ امام موسی کاظم و ضمانت آهو و بحثهای علمی مستدل امام رضا در برابر سران و الا ما شاء الله... با اتصال به منبع عظیم هوشمندی الهی بوده است. آنها معصوم و مزکی از تشعشعات منفی بوده اند و به قدر کفایت و نهایت، سرشار از علم لدنی الهی. "انا مدینه العلم و علی بابها"ی پیامبر اعظم یادتان نیست؟ خوب هم می دانستند. منتها با انسانهای متمدن امروزی صحبت از شعور الهی حاکم بر جهان هستی می کنی، اییییییییییییییین همه مخالفت و مقاومت می بینی، چه برسد به عرب جاهل 1400 سال پیش. به جای آنکه بگویند تفکر منفی، ذهن را درگیر تشعشعات شعوری منفی می کند، فرموده اند:"معصیت نکنید.حرام است." فکر کنم تا آخر قضیه را گرفته باشید. قرآن مبین: "ان الله و ملائکه یصلون علی النبی. یا ایهاالذین امنوا صلوا الیه و سلموا تسلیما." دیدی بی نام. همه حضراتشان، وصل بوده اند و دریافت آگاهی سرشار داشته اند. سفارش هم شده ایم اگر ایمان داریم متصل گردیم به شعور الهی به واسطه برگزیدگان الهی به هوشمندی و شعور الهی. منتها اگر ایمان داریم. هیچ اجباری نشده است. [/]

[=&quot]9- عرفان ایرانی یعنی عرفانی که همه عارفان ایرانی که مسلمان بوده اند، در طول قرون متمادی، زحمات عدیده ای کشیده اند تا درکهایی حاصل کرده اند. شما یاد شعار جمهوری ایرانی نیفتید چرا که کار ما اصلا سیاسی نیست. عرفان حلقه همیشه در برهه های حساس سیاسی در طی این زمانها بی طرف بوده است. این اساسنامه ماست. ما در پی اتحادیم. سیاست ما، دیانت ماست. مرام ما اسلام و تسلیم شدن به هوشمندی الهی است. [/]

[=&quot]ان الدین عندالهه الاسلام.[/]

[=&quot]بی نام گرامی، یاد مولوی بیفتید که فقیهی عالیقدر بودند اما با اتصال شمس، عاشق شدند و آن هم چه عشقی:[/]

[=&quot]مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم / دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم[/]

[=&quot]یاد خیام بیفتید با آن شعرهای نابش:[/]

[=&quot]دریاب که از روح جدا خواهی رفت / در پرده اسرار، فنا خواهی رفت[/]

[=&quot]می نوش ندانی ز کجا آمده ای / خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت[/]

[=&quot]یاد حافظ بیفتید با آن رشحات قدسی اش:[/]

[=&quot]دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند / واندرآن ظلمت شب آب حیاتم دادند[/]

[=&quot]فارغ از شعشعه پرتو ذاتم کردند / باده از جام تجلی صفاتم دادند[/]

[=&quot]10- حتما روانشناسان و پزشکان را دیده اید. همیشه بعد از سر کار، بسیار خسته و درب و داغان هستند. منظور ما از کارما همین است. تشعشعات منفی بعد از درمان که روی درمانگر می نشیند. شعوری است و غیرقابل اندازه گیری. اما تناسخ را رد می کنیم. مقاله استاد واضح است که؟ من نمی فهمم چرا اینقدر در جملات ساده استاد درگیرید؟[/]

[=&quot]"[/][=&quot]ایمان به تناسخ از سویی موجب قضاوت نادرست درباره­ی افراد تهیدست و بد اقبال شده، آن­ها را به عنوان گنهکاران زندگی قبل، لایق خواری و ذلت بر می­شمارد و از سوی دیگر، با پذیرش فقر در جامعه و بزرگداشت افراد صاحب ثروت و مکنت، عامل دفاع از نظام طبقاتی می­شود.[/]
[=&quot]اشکالات دیگری نیز بر این نوع تفکر وارد است. از جمله این که با توجه به این باور، انتظار می­رود در این رفت و برگشت­های مکرر و با سوزاندن کارما، روز به روز وضعیت عمومی بشر در عالم بهتر شده، خطاهای او نیز کاهش یابد؛ در حالی که تا کنون با گذر زمان و افزایش فکر و هوش بشر، پیشرفت‌های علمی او در زندگی بیشتر شده، به همین نسبت، تبعات منفی آن نیز افزایش یافته است. به‌طوری که برای مثال، یک انسان عصر حاضر می‌تواند به اندازه‌ی همه‌ی انسان‌های نخستین به طبیعت آسیب برساند. پس در عمل، نشانه‌ای از کم شدن آثار منفی هر نسل نسبت به نسل قبل وجود ندارد. در عین حال، شکایت از رنج­های زندگی رو به افزایش بوده، با این روند نمی­توان کاهش کارمای منفی را پذیرفت و به رهایی از آن حتی در بازگشتی مجدد امید داشت. [/]
[=&quot]از طرف دیگر، با اعتقاد به خدا و رحمت او، نمی­توان انسان را محکومی ابدی دانست که برای برطرف کردن بار منفی گناهان و خطاهای خود مجبور به رفتن از این دنیا و بازگشتن به آن است. زیرا اولا هر فردی در همین زندگی امکان تحول (توبه) و رسیدن به کمال دارد و لطف خدا بسیار بیشتر از آن است که چنین امکان و فرصتی را از او دریغ کند و ثانیا اگر راه جبران اشتباهات و گناهان و یا رسیدن به نتیجه­ی خوب و مطلوب یک زندگی انسانی و اخلاقی، تولد مجدد در همین دنیا بوده، هدف متعالی­تری برای ادامه­ی زندگی (آن هم نه در این دنیا) وجود نداشته باشد، طرح عظیم الهی برای خلقت انسان پوچ و بی­معنا خواهد بود.[/]
[=&quot]از این گذشته، در صورتی که بپذیریم زاد و ولد، عامل بازگشت انسان­ها به این جهان است و باور کنیم که پس از مرگ، تعدادی از انسان‌ها تبدیل به جمادات، نباتات و حیوانات می­شوند و تعدادی (هرچند اندک) به رهایی و آرامش ابدی رسیده، از گردونه‌ی تناسخ نجات می­یابند، باید با کاهش جمعیت بشر در جهان مواجه باشیم؛ در حالی که در عمل این­طور نیست. [/]
[=&quot]درباره­ی امکان انتقال انسان به قالب جمادات نیز باید پرسید چه واحدی از جمادات می‌تواند حاصل تبدیل یک انسان به آن باشد؟! برای مثال، مرگ انسانی که قرار است تبدیل به سنگ شود، باعث تشکیل چه مقدار سنگ می­شود؟ آیا او تبدیل به صخره یا کوه و یا رشته کوه خواهد شد؟ آیا در کل می‌توان واحدی برای سنگ در نظر گرفت؟ بر اساس این پرسش­های بی­پاسخ، نمی­توان نظریه‌ی بازگشت انسان (به دنیا) به‌صورت جمادات را پذیرفت.[/]
[=&quot]نکته­ی مهم­تر که باید به آن توجه کنیم این است که وجه تمایز انسان از موجودات دیگر عالم، سرمایه­ای است که حقیقت وجود او را شکل داده، در اثر هیچ مرگ و تولدی از وجود او قابل حذف نیست و او با داشتن این سرمایه­ی الهی که جنس وجود او را از سایر مخلوقات متفاوت کرده است، امکان تولد به صورت موجودی غیر از انسان را نخواهد داشت؛ زیرا اگر موجودات دیگر این قابلیت را در خود داشتند، حتما از آن برخوردار بودند. [/]
[=&quot]اگر چه که هر یک از این مطالب، شرح و تفصیل بیشتری می­طلبد؛ در مجموع و به طور خلاصه می­توان گفت عقیده به تناسخ که با باور به سلسله مراحل معاد مغایرت دارد و نمی­تواند در یک بینش الهی جایگاهی داشته باشد، سرنوشتی را برای انسان ترسیم می­کند که چیزی جز یک رنج جاویدان نیست؛ رنجی که حتی اگر بتوان از آن نجات یافت، اثبات می­کند که طرح آفرینش انسان پوچ و بیهوده­ است و طراح هستی به دلیل طراحی عاقبتی بی­معنا برای انسان، در طرح شکوهمند خلقت دچار اشتباه شده است.[/]
[=&quot]بنابراین، برای بررسی نظری تناسخ، معرفت بیشتر به خود، خداوند و هستی ضروری است و باید گفت که با شناخت و ادراک پیچیدگی وجود انسان و غایتمندی هستی او، به هیچ وجه نمی­توان در برابر این نظریه سر فرود آورد.[/][=&quot]"[/]

12- من از سوالتان چیزی سر درنیاوردم ولی فکر کنم مشکل شما اینه که عبادت بی کیفیت خوبه یا عبادت آگاهانه و با کیفیت؟ خوب این که جوابش مسلمه. عبادت با کیفیت. الگویمان مولای متقیان است. در عبادت تیر از پایشان کشیدند. این عبادت صرفا بی طمع بهشت و جهنم و فقط به صرف عشق و در پله عشق و با ارتباط و فنا و محو شدن میسر است. خوش بود گر محک تجربه آید به میان. چقدر از ماها، نماز که می خوانیم کنترل بر ذهنمان داریم و بعد از اتمام نماز اصلا فکرمان دنبال بدهی ها و آی فلانی امروز به من چی گفت و آی من چی از خدا می خوام و خدایا به من خونه برسون و خدایا من که از عبادات کم نمی ذارم چرا کار منو راه نمی ندازی و ... این قبیل مطالب نمی رود؟

خلاف طریقت بود کاولیا / تمنا کنند از خدا جز خدا

ترم هشت عرفان حلقه ما درباره ادیان و رمز و رموزات آنها و عبادت و نماز است. ما هشت ترم می خوانیم تازه با اتصالات رحمانیت الهی می فهمیم که چگونه نماز کیفیتی باید بخوانیم. می بینید عظمت هوشمندی الهی را؟ شما هم تسلیم شوید. ساده است. ارتباط بسیار ساده است. به صلوه بپیوندید. مقیم الصلوه شدن غایت هدف انسان است. غیر از این است؟ اقرا الصلوه که نگقته اند. فرموده اند" "اقم الصلوه لذکری."

13- هیچ توجیهی نیست. مقالات استاد طاهری را باید هم که علم نتواند توجیه کند. اگر بکند جای تعجب دارد. علم تازه دارد می فهمد انرژی چیست و ضد انرژی کدام است. چه برسد به اینکه بفهمد شعور چیست و ضد شعور کدام است؟ اینها تئوری هایی صرف هستند که استاد طاهری مطرح فرموده اند، بلکه در عمل اثبات شده اند. امام علم با تکنولوژی فعلی نتوانسته که اثبات کند. البته عالمان علمی کم کم دارند در اثبات دریافتهای ماورائی استاد طاهری، فرمولهای ریاضی و فیزیکی می آورند. استفان هاوکینگ را در google جستجو کنید. من که چیزی سر درنمی یارم. نه از فیزیک و نه از ریاضی. واگذار می کنم به عالمان ریاضی و فیزیکی. انرژی ذهنم را الکی هدر نمی دهم. برای من دریافتهایم از ارتباطات کافی است. در این هشت ترم و دوره تکمیلی و دوره های مستری تمام اینها، معارفی کسب کرده ام که جذب کمال شده ام. تسلیم شده ام و کم کم دارم تمرین مسلمانی می کنم انشاءالله. تا حالا که تقلیدی بوده. کم کم تحقیق که سهل است، تدریکی ام می شود. اما از استادمان در ترم یک یا دو بود فکر کنم، مطلبی عرض می کنم. "فرمولی در آیرودینامیک هواپیماست که اثبات نشده ولی استفاده شده و هواپیما درست کرده اند و ما هم داریم استفاده می کنیم." استاد آن را شرح هم می دهند.

و کدام سؤالات دیگر؟ بفرمائید تا جوابتان دهیم، به امید قانع شدنتان و قدم برداری از پله عقل و ورود به پله عشقتان.

بله حرف شما متین است. من هم تایید می کنم این سخنانتان را و آنها را تکرار می کنم: "دوستان، فراموش نکنید که بین حرف و عمل فاصله بسیاری هست." بشتابید به سوی بهترین اعمال: حی علی خیر العمل. بشتابید بسوی صلوه. حی علی الصلوه. ساده است. از ارتباط ویژه شروع کنید. بقیه ارتباطات را هم خواستید، در اینترنت جستجوی محققانه و نه مغرضانه کنید، خواهید یافت. Google موتور جستجویی است که به سان موتور بخار، انقلابی جدید آغاز کرد.

[=Microsoft Sans Serif]جناب mataheri
اول این که مطمئن باشید تمام مباحث این تاپیک در حال جمع بندی و نتیجه گیری نهایی هست و بعد این که به جای مقاله نویسی ، مطالبتان را مختصر و مفید بیان کنید تا پیگیری بحث برای کاربران آسان باشد .و از تکرار مطالبی که دوستان هم فکر شما در این تاپیک منتشر کرده اند جداَ خود داری کنید .

mataheri;60522 نوشت:
12- من از سوالتان چیزی سر درنیاوردم ولی فکر کنم مشکل شما اینه که عبادت بی کیفیت خوبه یا عبادت آگاهانه و با کیفیت؟ خوب این که جوابش مسلمه. عبادت با کیفیت. الگویمان مولای متقیان است. در عبادت تیر از پایشان کشیدند. این عبادت صرفا بی طمع بهشت و جهنم و فقط به صرف عشق و در پله عشق و با ارتباط و فنا و محو شدن میسر است. خوش بود گر محک تجربه آید به میان. چقدر از ماها، نماز که می خوانیم کنترل بر ذهنمان داریم و بعد از اتمام نماز اصلا فکرمان دنبال بدهی ها و آی فلانی امروز به من چی گفت و آی من چی از خدا می خوام و خدایا به من خونه برسون و خدایا من که از عبادات کم نمی ذارم چرا کار منو راه نمی ندازی و ... این قبیل مطالب نمی رود؟

خلاف طریقت بود کاولیا / تمنا کنند از خدا جز خدا

ترم هشت عرفان حلقه ما درباره ادیان و رمز و رموزات آنها و عبادت و نماز است. ما هشت ترم می خوانیم تازه با اتصالات رحمانیت الهی می فهمیم که چگونه نماز کیفیتی باید بخوانیم. می بینید عظمت هوشمندی الهی را؟ شما هم تسلیم شوید. ساده است. ارتباط بسیار ساده است. به صلوه بپیوندید. مقیم الصلوه شدن غایت هدف انسان است. غیر از این است؟ اقرا الصلوه که نگقته اند. فرموده اند" "اقم الصلوه لذکری."

13- هیچ توجیهی نیست. مقالات استاد طاهری را باید هم که علم نتواند توجیه کند. اگر بکند جای تعجب دارد. علم تازه دارد می فهمد انرژی چیست و ضد انرژی کدام است. چه برسد به اینکه بفهمد شعور چیست و ضد شعور کدام است؟ اینها تئوری هایی صرف هستند که استاد طاهری مطرح فرموده اند، بلکه در عمل اثبات شده اند. امام علم با تکنولوژی فعلی نتوانسته که اثبات کند. البته عالمان علمی کم کم دارند در اثبات دریافتهای ماورائی استاد طاهری، فرمولهای ریاضی و فیزیکی می آورند. استفان هاوکینگ را در google جستجو کنید. من که چیزی سر درنمی یارم. نه از فیزیک و نه از ریاضی. واگذار می کنم به عالمان ریاضی و فیزیکی. انرژی ذهنم را الکی هدر نمی دهم. برای من دریافتهایم از ارتباطات کافی است. در این هشت ترم و دوره تکمیلی و دوره های مستری تمام اینها، معارفی کسب کرده ام که جذب کمال شده ام. تسلیم شده ام و کم کم دارم تمرین مسلمانی می کنم انشاءالله. تا حالا که تقلیدی بوده. کم کم تحقیق که سهل است، تدریکی ام می شود. اما از استادمان در ترم یک یا دو بود فکر کنم، مطلبی عرض می کنم. "فرمولی در آیرودینامیک هواپیماست که اثبات نشده ولی استفاده شده و هواپیما درست کرده اند و ما هم داریم استفاده می کنیم." استاد آن را شرح هم می دهند.

و کدام سؤالات دیگر؟ بفرمائید تا جوابتان دهیم، به امید قانع شدنتان و قدم برداری از پله عقل و ورود به پله عشقتان.

بله حرف شما متین است. من هم تایید می کنم این سخنانتان را و آنها را تکرار می کنم: "دوستان، فراموش نکنید که بین حرف و عمل فاصله بسیاری هست." بشتابید به سوی بهترین اعمال: حی علی خیر العمل. بشتابید بسوی صلوه. حی علی الصلوه. ساده است. از ارتباط ویژه شروع کنید. بقیه ارتباطات را هم خواستید، در اینترنت جستجوی محققانه و نه مغرضانه کنید، خواهید یافت. Google موتور جستجویی است که به سان موتور بخار، انقلابی جدید آغاز کرد.

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

به به جناب ما طاهری خوش آمدید به سایت دینی :!:

گویا روشتان را تغییر داده اید اما هنوز لحنتان همان لحن است :!:

قدم رنجه فرمودید . سایر دوستان که نتوانستند از عهده ی این توضیح بر ایند که معجون کیهان و حلقه چیست!!! در نوشته های شما هم هرقدر دقت کردم چیزی که روشنگر باشد ندیدم !!! کوتاه بیایید جناب !!! در حد کم سوادانی چون بنده توضیح بفرمایید تا بلکه چیزی دستگیرمان شود!!!

چند سؤال استادطاهری:!: لطف بفرمایید پاسخ روشن وواضح بدهید بلکه ماهم قانع شدیم خدا را چه دیدید!!!!

1- در میان مستر های شما چند نفر الگویشان حضرت علی (ع) است؟ چند نفر نماز میخوانند ؟ چند نفر به مرحله ی الگویی علی(ع) رسیده اند؟ کدام دین شناس درون گروهی علی را و روش علی را برای شما تفسیر کرده؟ کدام مطلب درون گروهی شما از روش علی (ع) الگو گرفته ؟ شاید هم جدیدا" میخواهید این روش را در پیش بگیرید؟!!! خوب باید از یکجایی شروع میکردید
البته اگر بخواهید استارت این کار را بزنید اول باید گذشته را پاک کنید آن هم با یک پاک کن که از روح القدس(درون گروهتان) قرض میگیرید .ای آقا کمی تأمل کنید علی (ع)خود فرمودند که دو گروه در ارتباط با من به هلاکت می افتند تفریط کنندگان و افراط کنندگان .
شما که جمع بین این دوگروه شدید تا دیروز همه چیز وامدار شعور به دام انداخته تان بود واز علی خبری نبود از امروز علی شد الگو ان هم الگوی به خدمت گرفتن روح القدس :!::!!:

2- حالا که هیچ توجیهی نیست بفرمایید استاد بزرگوار این علم لدنی شما چرا اینقدر متغیر است و با جو حاکم بر اذهان تغییر میکند ؟

این علماء بنده ی خدا (در تمام علوم) نتوانستند بفمند که شعور چیست وانوقت جناب طاهری شما توانستید بفهمید شعور چیست؟ به نظر نمی اید که چنین باشد. چون از اصول اولیه ی شعور احترام به شعور دیگران است .
البته بد نیست که مارا هم دست کم نگیرید وکمی از شعور را برای ماهم توضیح بدهید شاید یادگرفتیم!!!

واما انچه مهم است که شما وعموم کاربران گرامی در باره ی ادعایتان از زبان دانشمندان اسلام شناس بدانید:

اولا" ادعا میکنید که با شعور کیهانی در ارتباط هستید (نوعی ارتباط وحی گونه) انهم نامحدود از نظر افراد واشخاص؟ ما ان را با شدت رد می کنیم به این دلایل:
وحی تنها بر پیامبران نازل میشود در حالی که الهام بر دل هر انسانی ممکن است که فرود اید« تفاوت وحی با الهام در این است که وحی تنها از جانب خداوند است اما الهام از جانب سایر عوالم وعوامل کائنات میتواند سرچشمه بگیرد از جمله جناب شیطان و عواملش»

ثانیا" وحی و نتیجه ی عملی آن (ارتباط با کائنات ) کاری سهل وساده نیست که هر مدعی ادعای ان را داشته باشد و هر آدم عامی بتواند آن را تجربه کند و حتی به فرمان خود در آورد ومثلا" از آن شفای بیماران را در حد معجزه استخراج کند.

نفس افراد در و وسعت نفس وجودی اشخاص در این مقوله بسیار حائز اهمیت است شما در مورد ارتباط با شعور کیهانی« عقل اول» که عظمت آن خارج از بحث این مقال کوتاه است هر نفس ضعیف و کم ظرفیت را قابل به برقراری ارتباط و دریافت ودستور دادن به آن میدانید؟ راستی چطور میان شعور کیهانی و روح القدس ارتباط بر قرار کردید؟ که این اجسام خاکی - مادی و در حد خودشان الوده به انواع هوسها و گناهان توانستنداین عظمت را تحمل کنند ؟شاید عفو عمومی گرفتید ووسعت نفس همه ی دوستانتان را نعوذا" بالله به حد وسعت نفس پیامبر(ص) رساندید که قادر به برقراری ارتباط دلخواه در هر زمان ومکان با اول و اخر خلقت شدید ؟ تا جایی که بنده مطالعه دارم پیامبر (ص) گاها" مدتها منتظر دریافت وحی میشدند با آن وسعت نفس!!! بعد مستر شما هر وقت اراده کند با شعور کیهانی و روح القدس ارتباط پیدا کرده و .... «به نظر شما اگر این توهین به خداوند و پیامبر نیست پس چه نام دارد؟ » پیامبران الولعزمی چون ابراهیم (ع) ادعای شما را نکردندو وحی خود را از طریق رؤیا دریافت می نمودنددر هر حال هرگاه که خداوند می خواست و لازم می دانست بر پیامبرش وحی نازل میکرد ویا روح ا لقدس را به عنوان واسطه ی وحی مأمور میکرد نه هروقت که پیامبر اراده میکرد!!! شما فکر نمی کنید کمی تند میروید ؟

نظرتان را در تأمل این مطالب به مقاله ی بعدی که در پست بعد ذکر خواهم نمود و گزیده ای از تفسیر المیزان در این باب است جلب مینمایم .

..................................................................................... حق یارتان :roz:...................................................................................

با سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان :Gol:

نقل قول:
1- بله. همه را هوشمندی حاکم بر جهان هستی نازل می فرمایند. بله. بین وحی و الهامات عادی تفاوت قائلیم. وحی پیام کاملا" مثبت الهی جهت ماموریتهای خاص به مشتاق ترین فرد کمال طلب آن عصر (رسول) است. اما الهامات یا منفی هستند یا مثبت. بر اساس ارسال آنها از شبکه های رحمانی یا شیطانی، بین آنها فرق می گذاریم.

از دو حال خارج نیست:

1 - پس با این حساب پیامها نسبی اند. یعنی بعضی 100 درصد مثبتند (وحی)، برخی 95 درصد، الی آخر؟ اگر منظورتان این باشد پس این اعتقاد شما باطل است. چرا که الهام یا حق است یا باطل. الهام کمی حق و کمی باطل نداریم.

2 - اگر الهام یا مثبت باشد یا منفی، و حد وسط نداشته باشد، باز هم بین الهام و وحی نمی توانید تفاوتی قائل شوید. چرا که بر این اساس، وحی، الهام مثبت برای مأموریت خاص محسوب می شود، و الهام مثبت هم همان وحی است ولی نه برای مأموریت خاص. که نتیجه آن اجباراً این اعتقاد است که الهاماتی که مردم عادی هم دریافت می کنند از همان جنس وحی پیامبر است، فقط هدفش فرق دارد.

از طرفی فرمودید که بین الهامات مثبت و منفی تفاوت قائلید. خوب اینکه تفاوت بین وحی و الهام نیست. این تفاوت بین الهام مثبت و منفی است. پس به سؤال اصلی ربطی ندارد. ولی سؤال خاصی اینجا مطرح می شود؛ فرمودید که همه را روح القدس نازل می کند... یعنی روح القدس الهامات منفی و شیطانی هم نازل می کند؟! یعنی شیاطینی هم که در گوش مردم نجوا می کنند تا آنها را از راه به در کنند، از روح القدس بهره مند هستند؟ پس تکلیف این آیات چه می شود (سوره 26):

وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ ﴿۲۱۰﴾
و شيطانها آن را فرود نياورده‏اند (۲۱۰)

وَمَا يَنبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ ﴿۲۱۱﴾
و آنان را نسزد و نمى‏توانند [وحى كنند] (۲۱۱)

إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿۲۱۲﴾
در حقيقت آنها از شنيدن معزول [و محروم]اند (۲۱۲)

از توضیح شما (و البته آرم شما) اینطور برداشت می شود که شبکه مثبت و منفی، هر دو متصل به روح القدس هستند، و این با قرآن تناقض دارد.

نقل قول:

شبکه رحمانی هرگز ستارالعیوبی، عدالت الهی و اختیار را نقض نکرده
[=&quot]لا اکراه فی الدین
[=&quot]و اطلاعاتی می دهد که در جهت کمال انسان باشد و این همان عرفان کمال، و اینها همان فاکتورهای تشخیصی ماست که شبکه رحمانی را از شیطانی جدا می سازد. شبکه شیطانی در جهت تسخیر قلوب، طلسم و جادو، نفوذ در دیگران و فکرخوانی و کارهایی از این قبیل است که همان عرفان قدرت است و مظاهر مشرکانه آن در عصر حاضر فراوان.



پس یعنی برخی از معجزات معصومین (ع) که در آنها از وضعیت اشخاص خبر می دادند، از شبکه منفی دریافت شده بود؟ نه فقط معصومین (ع)، بلکه خیلی از علمای بزرگ در طول تاریخ صاحب چنین کراماتی بوده اند. عرفان قدرت یعنی چه؟ آنچه نام بردید اصلاً عرفان نیست. نام آن سحر است، و عصای موسی عصای ساحر را می بلعد. شما نمی توانید قدرتهای یک عارف را با قدرتهای یک جادوگر مقایسه کنید و آنها را کنار هم قرار دهید. قدرتهایی که ضد کمال می دانید ممکن است بعضاً در اختیار سالک قرار بگیرند، حتی اگر سالک هیچ تلاشی در جهت کسب آنها نکرده باشد. پس اینطور نیست که الهامات الهی هیچگاه قدرتهای اینچنینی به همراه نداشته باشند. تقسیم بندی شما اشتباه است.

[=&quot]

نقل قول:
[=&quot]2 و 3- آیه ها را خوب اومدی ولی ترجمه هایت تقلیدی و ظاهری است. حالا کشف رمزهایش را بخوان:

[=&quot]
نقل قول:

[=&quot]سوره 40[=&quot]:

[=&quot]رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنذِرَ يَوْمَ التَّلَاقِ ﴿[=&quot]۱۵[=&quot]﴾
[=&quot]"کمال دهنده ذهن پیچیده انسان به سادگی تا عرش را درک کند، با نرم افزار راهنمای روح، به اراده اش، احساس بالا روی را القاء می دهد بر بنده هایی که مشتاقند، تا مهیا کند ذهن را برای درک روزی که آن تلاقی عظیم روی می دهد و من متحرک با من ثابت، یکی می شود تا خلیفه اللهی تجربه گردد."

[=&quot]پس دیدی که هیچ فرقی بین انسانها در برابر بارگاه باریتعالی وجود ندارد و همه با الگو قرار دادن ائمه و پیامبران می توانند کمال طلب شوند.




[=&quot]
نقل قول:



از کی تا حالا کشف رمز آیه، با ظاهر آیه تناقض دارد؟ از کی تا حالا ترجمه کلمه به کلمه آیات قرآن باطل شده است، و برای درک حقایق باید لقمه را صدها بار دور سر خود بچرخانیم، کلمات را از معنی خودشان منحرف کنیم و کلماتی هم به آن اضافه کنیم؟ اگر قرار باشد قرآن را اینگونه کشف رمز و تحریف کنیم، که من می توانم هر چیزی که دلم می خواهد از داخل قرآن بیرون بکشم.

ترجمه ارائه شده از قرآن تقلیدی و ظاهری نبود. ترجمه فولادوند بود و من آن را فقط کپی کردم. منبع آن این سایت است:

http://www.parsquran.com/

البته من نمی دانم منظور شما از ترجمه ظاهری چیست. ترجمه یعنی اینکه کلمات را آنگونه که هستند به زبان مربوطه بازگردانیم. سه ترجمه فارسی از آیه مربوطه:

فولادوند: بالابرنده درجات خداوند عرش به هر كس از بندگانش كه خواهد آن روح [=فرشته] را به فرمان خويش مى‏فرستد تا [مردم را] از روز ملاقات [با خدا] بترساند.

مکارم: او درجات بندگان صالح را بالا مي‏برد، او صاحب عرش است، روح را به فرمانش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد القاء مي‏كند، تا مردم را از روز ملاقات بيم دهد.

خرمشاهی: او برافرازنده درجات [و] صاحب عرش است، و وحى را به فرمان خويش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد فرو مى‏فرستد، تا از روز همديدارى هشدار دهد.

کشف رمزی که کردید تفسیر به رأی نام دارد، آن هم تفسیری که حتی با ظاهر صریح آیه هم تناقض دارد. مگر آنکه بخواهید مدعی شوید تمام ترجمه های موجود اشتباه هستند!

[=&quot]
نقل قول:
[=&quot]پس دیدی که هیچ فرقی بین انسانها در برابر بارگاه باریتعالی وجود ندارد و همه با الگو قرار دادن ائمه و پیامبران می توانند کمال طلب شوند.


تنها چیزی که دیدم تحریف آیات قرآن در روز روشن و در ملاء عام بود. کمال طلب بودن یک چیز است، اتصال به روح القدس چیزی دیگر.

نقل قول:
سوره 6[=&quot]:
[=&quot]وَإِذَا جَاءتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللّهِ اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُواْ يَمْكُرُونَ ﴿[=&quot]۱۲۴[=&quot]﴾
نقل قول:

[=&quot]"و هنگامی که نشانه ای بر ایشان نازل می گردد، می گویند ایمان نمی آوریم تا آنچه به مشتاق کمال (رسول) داده شده به ما نیز داده شود. خداوند عالم است که چگونه اطلاعات مثبت کمال را و در کجا قرار دهد. کسانی که از این اصل مشتاق کمال بودن جهت دریافت آگاهی های کمال، سر باز می زنند، بهره ای از رحمانیت الهی نخواهند برد چرا که به این مکری که می ورزند در لا زمان و لا مکان جهنم، ابدالدهر باقی می مانند."

پس هر مشتاق کمالی رسول است، و رسالت هم همان اطلاعات مثبت کمال می باشد. چه قدر این تعریف با فرق قائل شدن بین وحی پیامبر و الهام مردم عادی سازگاری دارد!

نقل قول:
پس دیدی که باید مشتاق باشی تا به مفاهیم کمال برسی نه اینکه مکر کنی و حتی آیات الهی را با ترجمه های ظاهری ات، مصادره به مطلوب کنی تا عوام الناس را که خودمانیم و خادمانیم، بفریبی.

ترجمه های ظاهری من؟ مصادره به مطلوب؟ مرد حسابی، کلمات مربوطه کاملاً روشن هستند، این شمایید که مکر می کنید و آیات الهی را با تحریف و تفسیر به رأی و اضافه و کم کردن کلمات از ترجمه خودتان، مصادره به مطلوب می کنید. ظاهر آیه روشن است. عوام الناس هم شعور کافی دارند. این طور دست بردن در ظاهر آیه عذاب اخروی به دنبال دارد عزیز. حواست را جمع کن که چه می کنی.

هیچ تناقضی در قرآن نیست. ظاهر و باطن قرآن با هم تناقض ندارند. این یک اصل قرآنی است. کشف رمز شما نه تنها با ظاهر خود آیه، بلکه با روایات معصومین (ع) هم تناقض دارد.

ادامه در پست بعدی...

ادامه از پست قبلی...

نقل قول:
4- بله. روح القدس بنا به تشخیص کلی خویش و با توجه به ظرفیت هرکس، دانش عظیم الهی را که در من ثابت (روح الله) هر کسی ثبت و ضبط است، به ایشان و با هدایت رسولان ظاهری (همان پیامبران الهی و ائمه ای که می فرمائید چه کاره اند) به انسان آشکار می گرداند.

پس با این حساب معصومین (ع) هادیان باطنی نیستند. پس تکلیف این روایت چه می شود؟

الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى جَمِيعاً عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي سَلَمَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدِ بْنِ غَزْوَانَ عَنِ ابْنِ أَبِى نَجْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِى خَدِيجَةَ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِى الْحَسَنِ ع فَقَالَ لِى إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَيَّدَ الْمُؤْمِنَ بِرُوحٍ مِنْهُ تَحْضُرُهُ فِى كُلِّ وَقْتٍ يُحْسِنُ فِيهِ وَ يَتَّقِى وَ تَغِيبُ عَنْهُ فِى كُلِّ وَقْتٍ يُذْنِبُ فِيهِ وَ يَعْتَدِى فَهِيَ مَعَهُ تَهْتَزُّ سُرُوراً عِنْدَ إِحْسَانِهِ وَ تَسِيخُ فِى الثَّرَى عِنْدَ إِسَاءَتِهِ فَتَعَاهَدُوا عِبَادَ اللَّهِ نِعَمَهُ بِإِصْلَاحِكُمْ أَنْفُسَكُمْ تَزْدَادُوا يَقِيناً وَ تَرْبَحُوا نَفِيساً ثَمِيناً رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً هَمَّ بِخَيْرٍ فَعَمِلَهُ أَوْ هَمَّ بِشَرٍّ فَارْتَدَعَ عَنْهُ ثُمَّ قَالَ نَحْنُ نُؤَيِّدُ الرُّوحَ بِالطَّاعَةِ لِلَّهِ وَ الْعَمَلِ لَهُ
اصول كافى ج : 3 ص : 369 رواية :1
ابو خديجه گويد: خدمت حضرت الوالحسن عليه السلام رسيدم ، بمن فرمود: خداى تبارك و تعالى مؤمن را بوسيله روحى از جانب خود تاءييد كند و هر زمان كه مؤمن نيكى كند و تقوى پيش گيرد، آن روح نزد او حاضر است . و هر گاه گناه كند و تجاوز نمايد، آن روح در آن زمان غايب شود پس آن روح با مؤمن است و در زمان احسان و نيكى او از شادى بجنبش آيد و هنگام بد رفتاريش در زمين فرو رود.
بندگان خدا، نعمتهاى خدا را (كه ايمان و يقين است ) بوسيله اصلاح نفس خويش (بسبب تقوى و ترك گناه ) مراقبت كنيد تا يقين شما بيفزايد و سودى نفيس و گرانبها بريد، خدا رحمت كند بنده ايرا كه تصميم خيرى گيرد و انجام دهد يا تصميم شرى گيرد و از آن باز ايستد، سپس فرمود: ما (اهلبيت ) آن روح را بوسيله اطاعت خدا و عمل براى او تاءييد ميكنيم.

همانطور که می بینید معصومین (ع) فقط هادیان ظاهری نیستند که روزی روزگاری مردم را هدایت کردند و دیگر با ما کاری ندارند. بلکه یاری رسانی به روح مربوطه (که از عالم امر است) بر عهده معصومین (ع) (اولوالامر) می باشد. این اعتقاد تشیع است، و با آنچه فرمودید تناقض آشکار دارد.

نقل قول:

[=&quot]

[=&quot]"کیفیت استفاده از من مثل استفاده ای است که از خورشید می برید وقتی که پشت ابر است[=&quot].[=&quot]"

[=&quot]

[=&quot]این هم فارسی و ترجمه شده کلام عربی امام زمان است. درست است که این هم توضیح واضحات خواهد بود اما، عربی کلام امام زمان را بگویید تا کشف رمزش را بگوییم.




هرچه گشتم عربی آن را نیافتم. البته این روایت بسیار معتبر است، و من بارها آن را هم در تلویزیون و هم جاهای دیگر دیده ام. به هر حال کشف رمز شما از نظر علمی فاقد ارزش اسلامی است. اینگونه تغییر معنی آیات تحریف قرآن نام دارد. ظاهراً شما قصد دارید همین بلا را سر روایات هم بیاورید.

[=&quot]

نقل قول:
[=&quot]5- بله. قرآن و روایت ملاک تشخیص حق از باطلند و تا حال هیچ تناقضی بین گفته های استاد طاهری با قرآن و روایات و تاریخ ملاحظه نشده است. ذکر مفصل آنها در این مجال نمی گنجد. بیان آنها تریبونی همگانی تر از اینترنت و وقتی فراختر از میزگردهای عادی می خواهد. امیدواریم به زودی بستر فراهم شود تا استاد طاهری با پژوهشگران قرآنی و دینی مجموعه، پاسخگوی زنده همه مبهمات شما باشند.

[=&quot]
نقل قول:

[=&quot]طبق آیه قرآنی، همه می توانند به حبل الله متصل گردند:

[=&quot]واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا.




[=&quot]
نقل قول:



روایت به آن بزرگی را ندیدید که صراحتاً اعلام می کرد روح القدس متعلق به بندگان خاص خداست؟

چه کسی گفته حبل الله همان روح القدس است؟ از کدام آیه و روایت چنین چیزی برداشت می شود؟ به این روایت دقت کنید:

امام باقر علیه السلام در ضمن خطبه‌ای اهل‌بیت را معرفی می‌نمایند که ابن شهر آشوب در مناقب خود آن را ذکر نموده است که در این متن به ذکر آن خطبه پرداخته می‌شود:

«نحن جنب الله و نحن حبل الله و نحن رحمة الله علی خلقه و بنا یفتح الله و بنا یختم الله، نحن ائمة الهدی و مصابیح الدجی و نحن العلم المرفوع لاهل الدنیا و نحن السابقون و نحن الآخرون، من تمسك بنا لحق و من تخلف عنا غرق. نحن قادة المحجلین و نحن حرم الله و نحن الطریق والصراط المستقیم الی الله عزوجل و نحن من نعم الله علی خلقه و نحن المنهاج و نحن معدن النبوة و نحن موضع الرسالة و نحن اصول الدین و الینا یختلف الملائكة و نحن السراج لمن استضاء بنا و نحن السبیل لمن اقتدی بنا و نحن الهداة الی الجنة و نحن عروة الاسلام و نحن الجسور و نحن القناطر من مضی علینا اسبق و من تخلف عنا محق و نحن السنام الاعظم و بنا یصرف الله عنكم العذاب من ابصر بنا و عرفنا و عرف حقنا و اخذ بامرنا فهومنا.»

شرح روایت: http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=43470

اگر نام این تناقض با روایات نیست، پس چیست؟

نقل قول:
6- والله تا حالا کسی به ما نگفته که این آرم یعنی چی و مفهومش چیه. اصلا مهم هم نیست. چرا؟

مفهوم آرم بسیار بسیار مهم است. این آرم، آرم شرکت پفک سازی نیست که اهمیت نداشته باشد. آرم یک فرقه است. بسیار هم شبیه به آرم یین و یانگ می باشد که از آن در فرقه های منحرف بسیار استفاده شده است.

حالا اگر شما فکر می کنید اهمیتی ندارد، خب باشد. این نظر شخصی شماست. من سؤالی پرسیدم، و جواب قطعی می خواهم.

[=&quot]
نقل قول:
[=&quot]چرا انرژی ذهنتان را صرف فهم آرم می کنید ولی در برابر معارف عرفان حلقه مقاومتی لجوجانه می کنید؟ برگردید به خودتان و نفستان. من عرف نفسه، فقد عرف ربه.


انرژی خاصی صرف نشده است. مقاومتی لجوجانه هم صورت نگرفته است. تناقضاتی آشکار نشان داده شده، و منتظر پاسخ مستند و مستدل هستیم. ولی چیزی که دریافت کردیم تحریف و تغییر ظاهر صریح آیات بود. البته تکلیف کسانی که اینطور محکمات را رها می کنند و به متشابهات رو می آورند را خود قرآن مشخص کرده است (سوره 3):

هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ ﴿۷﴾
اوست كسى كه اين كتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره‏اى از آن آيات محكم [=صريح و روشن] است آنها اساس كتابند و [پاره‏اى] ديگر متشابهاتند [كه تاويل‏پذيرند] اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنه‏جويى و طلب تاويل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پيروى مى‏كنند با آنكه تاويلش را جز خدا و ريشه‏داران در دانش كسى نمى‏داند [آنان كه] مى‏گويند ما بدان ايمان آورديم همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمى‏شود (۷)

بگذریم از این که کار شما یک پیروی ساده از متشابهات نبود، بلکه از آیه ای محکم آیه ای متشابه ساختید.

نقل قول:
7- چه قبل از اتصال ویژه و چه بعد از آن، خبر اصلی این است که ...

این جواب سؤال من نیست. در اطلاعیه آمده است که از فلان تاریخ به بعد می توان ارتباط ویژه برقرار کرد. که یعنی قبل از آن نمی شد. این را توضیح دهید.

نقل قول:
استاد طاهری فقط کانالی هستند که از طریق ایشان، این رحمانیت الهی در حال جاری شدن است.

یعنی اگر ایشان نباشند این ارتباط ویژه ممکن نیست؟

نقل قول:
اینها بسیار ساده و عملی است. کافی است از ذهنتان ارتباط ویژه را گذرانده و با بستن چشمهایتان در ارتباط قرار گیرید. به همین سادگی. راه رسیدن به خدا ساده است بی نام.

اتفاقاً راه رسیدن به خدا از این هم ساده تر است. هیچ نیازی نیست چشمتان را ببندید و در ارتباط قرار گیرید، بعد هم تشعشع مثبت از خود رها کنید تا تشعشعات منفی از بین بروند. کافی است همان اصول دین را که 1400 سال قدمت دارد با نیت خالص انجام دهید. همین.

نقل قول:
8 و 11- کفر نگویید آقا یا خانم بی نام. مسلما" که پیامبران و ائمه و معصومین می دانستند اتصال به هوشمندی الهی یا همان روح القدس را. نماز با کیفیت مولای متقیان، صلح کیفیتی امام حسن، قیام حق امام حسین بر باطل، سجده های امام سجاد و بحثهای قاطعانه باقرالعلوم و امام جعفر و کظم غیظ امام موسی کاظم و ضمانت آهو و بحثهای علمی مستدل امام رضا در برابر سران و الا ما شاء الله... با اتصال به منبع عظیم هوشمندی الهی بوده است. آنها معصوم و مزکی از تشعشعات منفی بوده اند و به قدر کفایت و نهایت، سرشار از علم لدنی الهی. "انا مدینه العلم و علی بابها"ی پیامبر اعظم یادتان نیست؟ خوب هم می دانستند.

در این که آن بزرگواران به روح القدس متصل بودند شکی نیست. این که همه مردم مستقیماً به روح القدس متصل شوند کذب است.

ادامه در پست بعدی...

ادامه از پست قبلی...

نقل قول:
منتها با انسانهای متمدن امروزی صحبت از شعور الهی حاکم بر جهان هستی می کنی، اییییییییییییییین همه مخالفت و مقاومت می بینی، چه برسد به عرب جاهل 1400 سال پیش.

خودتان چند جمله قبل گفتید خیلی ساده است. حالا می گویید مردم آن زمان ظرفیت آن را نداشته اند؟ پیامبر (ص) از نفوذ بسیار زیادی برخوردار بودند، به طوری که همه مسلمانان خود را موظف به پیروی از دستورات آن حضرت می دانستند. بستن چشم و فکر کردن به اینکه در ارتباط با روح القدس هستیم اینقدر سخت و پیچیده است که باید 1400 سال بگذرد تا مردم ظرفیت آن را بیابند؟ خطبه های عرفانی حضرت علی (ع) که هزاران بار از عرفان حلقه پیچیده تر است. پس چرا حضرت علی (ع) آن سخنرانی ها را کرد؟ پس یا مردم آن زمان درک آن را داشته اند، یا اینکه مخاطب آن حضرت آیندگان بوده اند.

حتی اگر نظر شما صحیح باشد، باز هم چیزی عوض نمی شود. چرا آن بزرگوران حدیثی، روایتی، خطبه ای، چیزی در این باب از خود باقی نگذاشتند تا آیندگان بهره مند شوند؟ باز هم می گویم، بار اثبات به دوش مدعی است. کدام آیه و روایت نظر شما درباره ارتباط عموم با روح القدس را تأیید می کند؟

نقل قول:
به جای آنکه بگویند تفکر منفی، ذهن را درگیر تشعشعات شعوری منفی می کند، فرموده اند:"معصیت نکنید.حرام است."

عجب. پس معصیت خلاصه می شود به تفکر منفی.

نقل قول:
فکر کنم تا آخر قضیه را گرفته باشید. قرآن مبین: "ان الله و ملائکه یصلون علی النبی. یا ایهاالذین امنوا صلوا الیه و سلموا تسلیما." دیدی بی نام. همه حضراتشان، وصل بوده اند و دریافت آگاهی سرشار داشته اند. سفارش هم شده ایم اگر ایمان داریم متصل گردیم به شعور الهی به واسطه برگزیدگان الهی به هوشمندی و شعور الهی. منتها اگر ایمان داریم. هیچ اجباری نشده است.

بنده تا به حال بارها اعلام کرده ام که حضرات معصومین (ع) به روح القدس متصل هستند. با این که مشکلی نداریم. مشکل زمانی ایجاد می شود که شما ادعای اتصال مستقیم عموم به روح القدس را می کنید.

فرمودید به واسطه برگزیدگان الهی... جالب است. پس یعنی عموم مستقیماً به روح القدس متصل نمی شوند، بله؟ اگر اینطور است چرا مدام روی طبل اتصال به روح القدس می کوبید؟ حال می گویید واسطه هایی هستند. پس شما به واسطه ها متصل می شوید، نه خود روح القدس... بفرمایید که این واسطه ها چه کسانی هستند. آیا غیر از معصومین (ع) هم کسی می تواند واسطه این امر باشد؟

[=&quot]

نقل قول:
[=&quot]بی نام گرامی، یاد مولوی بیفتید که فقیهی عالیقدر بودند اما با اتصال شمس، عاشق شدند و آن هم چه عشقی:

[=&quot]
نقل قول:

[=&quot]مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم / دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

[=&quot]یاد خیام بیفتید با آن شعرهای نابش:
[=&quot]دریاب که از روح جدا خواهی رفت / در پرده اسرار، فنا خواهی رفت
[=&quot]می نوش ندانی ز کجا آمده ای / خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت
[=&quot]یاد حافظ بیفتید با آن رشحات قدسی اش:
[=&quot]دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند / واندرآن ظلمت شب آب حیاتم دادند

[=&quot]فارغ از شعشعه پرتو ذاتم کردند / باده از جام تجلی صفاتم دادند



[=&quot]
نقل قول:



این اشعار را هم همانطور که آیات را کشف رمز می کنید، کشف رمز کرده اید؟ لابد جام تجلی صفات همان روح القدس است. سؤال این است که چرا ما باید تفسیر (و بعضاً تحریف) شما را بپذیرم، در حالی که با ظاهر روشن و مسلم آیات و روایات متعدد در تناقض آشکار است.

نقل قول:
10- حتما روانشناسان و پزشکان را دیده اید. همیشه بعد از سر کار، بسیار خسته و درب و داغان هستند. منظور ما از کارما همین است. تشعشعات منفی بعد از درمان که روی درمانگر می نشیند. شعوری است و غیرقابل اندازه گیری. اما تناسخ را رد می کنیم. مقاله استاد واضح است که؟

ولی تعریف کارما چیز دیگری است. می شود بفرمایید چرا مثل بچه آدم در مقاله اعلام نشده است که فرادرمانی درمانگر را خسته نمی کند؟

در ضمن من نپرسیدم که آیا تناسخ را رد می کنید یا خیر. پرسیدم اگر کارما را قبول دارید، پس چطور تناسخ را رد می کنید. پس این توضیح دراز درباره رد تناسخ بی مورد بود. لطفاً حاشیه نروید.

نقل قول:
من نمی فهمم چرا اینقدر در جملات ساده استاد درگیرید؟

من نمی فهمم چرا اینقدر در آیات و روایات محکم و صریح و روشن درگیرید؟

نقل قول:
12- من از سوالتان چیزی سر درنیاوردم ولی فکر کنم مشکل شما اینه که عبادت بی کیفیت خوبه یا عبادت آگاهانه و با کیفیت؟ خوب این که جوابش مسلمه. عبادت با کیفیت. الگویمان مولای متقیان است. در عبادت تیر از پایشان کشیدند. این عبادت صرفا بی طمع بهشت و جهنم و فقط به صرف عشق و در پله عشق و با ارتباط و فنا و محو شدن میسر است. خوش بود گر محک تجربه آید به میان. چقدر از ماها، نماز که می خوانیم کنترل بر ذهنمان داریم و بعد از اتمام نماز اصلا فکرمان دنبال بدهی ها و آی فلانی امروز به من چی گفت و آی من چی از خدا می خوام و خدایا به من خونه برسون و خدایا من که از عبادات کم نمی ذارم چرا کار منو راه نمی ندازی و ... این قبیل مطالب نمی رود؟

اصلاً به این پست مراجعه کردید؟

http://www.askdin.com/showpost.php?p=51774&postcount=152

اصل مطلب در آن پست موجود است.

در ضمن، تعداد کسانی که بی طمعِ نعمتهای ظاهری بهشت عبادت می کنند آنقدرها هم که شما فکر می کنید کم نیست.

نقل قول:
13- هیچ توجیهی نیست.

خودمان می دانستیم.

نقل قول:
مقالات استاد طاهری را باید هم که علم نتواند توجیه کند.

موضوع این نیست که علم آن را توجیه نمی کند. موضوع این است که علم آن را رد می کند.

نقل قول:
اگر بکند جای تعجب دارد. علم تازه دارد می فهمد انرژی چیست و ضد انرژی کدام است. چه برسد به اینکه بفهمد شعور چیست و ضد شعور کدام است؟

ایراد ما به مقاله چیزهای دیگری بود.

نقل قول:
اینها تئوری هایی صرف هستند که استاد طاهری مطرح فرموده اند، بلکه در عمل اثبات شده اند. اما علم با تکنولوژی فعلی نتوانسته که اثبات کند.

تا به حال جمله ای ندیده بودم که اینقدر خودش را نقض کند. اول می گویید تئوری صرف... بعد می گویید در عمل (یعنی عملی، یعنی با تکنولوژی) اثبات شده اند. بعد می گویید علم آن را با تکنولوژی (یعنی عملاً) اثبات نکرده است. بالاخره اثبات شده است یا نه؟

ادامه در پست بعدی...

ادامه از پست قبلی...

نقل قول:
البته عالمان علمی کم کم دارند در اثبات دریافتهای ماورائی استاد طاهری، فرمولهای ریاضی و فیزیکی می آورند.

مثلاً؟

نقل قول:
استفان هاوکینگ را در google جستجو کنید.

بفرمایید:
http://www.google.com/#sclient=psy&hl=en&q=hawking+god&aq=f&aqi=&aql=&oq=&gs_rfai=&fp=4b3eeabb4c23868d

نقل قول:
من که چیزی سر درنمی یارم.

نتایج جستجویی که لینکش را دادم این است که حضرت استفان هاوکینگ (ع) فرمودند خداوند عالم را خلق نکرده است.

نقل قول:
نه از فیزیک و نه از ریاضی.

پس چرا اظهار نظر می کنید؟

نقل قول:
واگذار می کنم به عالمان ریاضی و فیزیکی.

تعریف ابر الکترونی در مقاله استاد، با تعریف حقیقی آن مغایرت دارد. جالب آنکه اگر این تعریف را از مقاله استاد حذف کنیم، جهان بینی ایشان ویران می شود. برای درک تعریف حقیقی ابر الکترونی نیازی به سواد آنچنانی نیست. این ابر، یک ابر فرضی است از احتمال وجود الکترون در مکانهای مختلف، و اصلاً و ابداً به خاطر حرکت سریع الکترون ایجاد نمی شود.

نقل قول:
انرژی ذهنم را الکی هدر نمی دهم.

اینکه آدم بفهمد استاد اعظم مطلب چرندی در مقاله آورده اند که نشان از بیسوادی ایشان دارد، هدر دادن انرژی ذهنی محسوب نمی شود.

نقل قول:
برای من دریافتهایم از ارتباطات کافی است.

می شود بفرمایید این دریافتها چه قدر باعث شده اند تا دنیا از چشم شما بیافتد و نفس شما از لذایذ دنیوی زده شود؟

نقل قول:
در این هشت ترم و دوره تکمیلی و دوره های مستری تمام اینها، معارفی کسب کرده ام که جذب کمال شده ام.

پس برای خودتان استادی هستید و نمی دانید آرم این عرفان به چه معنی است. چرا از یکی از معلمانتان نمی پرسید معنی این آرم چیست تا ما را هم مطلع کنید؟

نقل قول:
تسلیم شده ام و کم کم دارم تمرین مسلمانی می کنم انشاءالله. تا حالا که تقلیدی بوده. کم کم تحقیق که سهل است، تدریکی ام می شود.

انشاءالله.

نقل قول:
اما از استادمان در ترم یک یا دو بود فکر کنم، مطلبی عرض می کنم. "فرمولی در آیرودینامیک هواپیماست که اثبات نشده ولی استفاده شده و هواپیما درست کرده اند و ما هم داریم استفاده می کنیم." استاد آن را شرح هم می دهند.

کدام فرمول؟ منبع؟ حرف که کونتور ندارد.

نقل قول:
و کدام سؤالات دیگر؟ بفرمائید تا جوابتان دهیم، به امید قانع شدنتان و قدم برداری از پله عقل و ورود به پله عشقتان.

آنچه مطرح کردم سؤالات اصلی و مهم بود. شما به همین ها بپردازید کافی است.

در ضمن، ترجیه می دهم وارد پله رضا (راضی بودن به رضای خداوند) شوم.

نقل قول:
بشتابید به سوی بهترین اعمال: حی علی خیر العمل. بشتابید بسوی صلوه. حی علی الصلوه. ساده است. از ارتباط ویژه شروع کنید. بقیه ارتباطات را هم خواستید، در اینترنت جستجوی محققانه و نه مغرضانه کنید، خواهید یافت. Google موتور جستجویی است که به سان موتور بخار، انقلابی جدید آغاز کرد.

بقیه ارتباطات؟ مگر چند جور ارتباط داریم؟

ارتباط با خدا خیلی ساده است. نیازی به این کارها نیست. از زبان مبارک امام معصوم (ع) بشنویم:

امام محمد باقر علیه السلام:
اَفضَلُ العِبادَةِ عِفَّةُ البَطنِ وَ الفَرجِ؛
بالاترین عبادت، عفت شکم و شهوت است.
تحف العقول، ص 296

رسول اكرم صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله :

مَن أَعرَضَ عَن مُحَرَّمٍ أَبدَلَهُ اللّهُ بِهِ عِبادَةً تَسُرُّهُ؛
هر كس از حرام دورى كند، خداوند به جاى آن عبادتى كه او را شاد كند نصيبش مى‏گرداند.
بحارالأنوار، ج 77، ص 121، ح 20

امام حسن عسکری علیه السلام:
اِنَّ الوُصُولَ اِلی اللهِ عَزّوجلَّ سَفَرٌ لا یُدرَکُ اِلّا بِامتِطاءِ اللَّیلِ؛
وصول به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد.
مسند الامام العسکری، ص290

این موقعیتهای متعدد برای دوری کردن از حرام، این شب و سکوتش، این سجاده، این قرآن، کلام خدا. این هم آیاتی روشن در باب کسب معرفت ناب الهی (75):

لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿۱۶﴾
زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن [= قرآن] حركت مده (۱۶)

إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿۱۷﴾
چرا كه جمع‏كردن و خواندن آن بر عهده ماست (۱۷)

فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿۱۸﴾
پس هر گاه آن را خوانديم از خواندن آن پيروى كن (۱۸)

ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿۱۹﴾
سپس بيان و توضيح آن نيز بر عهده ماست (۱۹)

نه نیازی به کشف رمز هست، نه نیازی به ارتباطات مختلف. آقا جان، نمازت بی کیفیت است؟ از حرام دوری کن. هم بالاترین عبادت است، و هم باعث می شود عبادتی نصیبت شود که شاد شوی. می خواهی به خدا برسی؟ عبادت در شب. علم الهی می خواهی؟ از قرآن پیروی کن. قرآنی شو. والسلام.

یا حق

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

این مقاله را هم در مورد تفاوت دریافتهای الهی و دریافتهای شیطانی
از پایگاه اینترنتی حوزه نت بخوانید تا شاید کمی به خود بیایید .

فرق الهامات غیبی و خواطر شیطانی

منابع مقاله:
ترجمه تفسیر المیزان جلد سوم ، طباطبایی، سید محمد حسین؛

در سابق مکرر این معنا گذشت که هر لفظی در برابر معنائی وضع شده که مشتمل برغرضی است که از آن معنا منظور است، از آن جمله دو کلمه"قول"و"کلام"است که اگرصوت خارج از دهان آدمی را کلام و قول می گویند برای این است که معنای مورد نظر صاحب صوت را به شنونده منتقل می کند.
بنا بر این هر چیزی که این اثر و خاصیت را داشته باشد، یعنی مقصد یکی را به دیگری منتقل سازد، آن نیز کلام است، چه صوتی و لفظی باشد و یا اصوات و الفاظی متعدد باشد، وچه آنکه اصلا از جنس صوت نباشد، مثلا اشاره و رمز باشد و انسانها در اینکه صوت مفید فایده تام و کامل را کلام بنامند، هیچ توقف و تردید ندارند، هر چند آن صوت از دهان بیرون نیاید، وهمچنین در نامیدن اشاره هر چند مشتمل بر صوت نباشد.
قرآن کریم هم مانند همه عقلا معانی و مفاهیمی را که به دلها القا می شود کلام خوانده و می بینیم آنچه از ناحیه شیطان به دلهای آدمیان می افتد کلام، قول، امر، وسوسه، وحی و وعده خوانده است.
مثلا در آیه: "و لامرنهم، فلیبتکن آذان الانعام" (1) القای شیطان در دل انسانها را، امر خوانده و در آیه"کمثل الشیطان اذ قال للانسان اکفر" (2) قول نامیده و در آیه: "یوسوس فی صدور الناس" (3) وسوسه و در آیه: "یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول" (4) وحی و نیزدر حکایت کلام ابلیس یعنی آیه: "ان الله وعدکم وعد الحق و وعدتکم" (5) و در آیه: "الشیطان یعدکم الفقر، و یامرکم بالفحشاء، و الله یعدکم مغفرة منه و فضلا و الله واسع علیم" (6) وعده شیطان خوانده است.
و این معنا واضح است که اینگونه خطورها که به دل وارد می شود و ما آن را به شیطان نسبت داده یکجا می گوئیم شیطان گفت من به ایشان امر می کنم و جای دیگر می گوییم شیطان گفت یا وعده داد، و یا به اولیای خود وحی کرد و یا وسوسه نموده همه اش قول و کلامی است که از دهان و با حرکت زبان صورت نمی گیرد.
و از همینجا به دست می آید که وعده خدا به مغفرت و فضل که در آیه دیگر در قبال وعده شیطان آمده، نیز کلام است، اما کلامی که به وسیله فرشته صورت می گیرد و آن نیز مانندوسوسه و کلام شیطان متکی بر زبان و فضای دهان نیست، و خدای تعالی در آن آیه وعده به مغفرت و فضل را حکمت خوانده و فرمود"یؤتی الحکمة من یشاء و من یؤت الحکمة فقداوتی خیرا کثیرا" (7).
و نظیر آن، آیه شریفه زیر است که خطور و الهام خدائی را نور خوانده و می فرماید: "ویجعل لکم نورا تمشون به" (8) و آیه شریفه: "هو الذی انزل السکینة فی قلوب المؤمنین، لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم و لله جنود السموات و الارض" (9) است که بیانش درتفسیر کلمه"سکینة"در آیه(248)سوره بقره گذشت.
و همچنین آیه: "فمن یرد الله ان یهدیه، یشرح صدره للاسلام، و من یرد ان یضله یجعل صدره ضیقا حرجا کانما یصعد فی السماء، کذلک یجعل الله الرجس علی الذین لا یؤمنون" (10) است که وسوسه شیطان را رجس خوانده و در آیه" رجزالشیطان" (11) آنرا رجز نامیده.
پس از همه این آیات بر می آید که شیطان و ملائکه با آدمی تکلم می کنند اما نه بازبان، بلکه با القای معانی در دل او.
در این میان یک قسم دیگر از تکلم هست که مخصوص خدای تعالی است، و در آیه شریفه: "و ما کان لبشر ان یکلمه الله الا وحیا، او من وراء حجاب" (12) از آن سخن رفته وآنرا به دو قسم تقسیم کرده، یکی تکلم از راه وحی که در این قسم بین خدا و بنده اش حجابی نیست و دوم تکلم از ورای حجاب این بود اقسامی از کلام خدا و کلام ملائکه و شیطانها.
اما کلام خدای سبحان آن قسمش که به نام وحی خوانده می شود کلامی است که برای طرف خطابش بالذات متعین است و محال است که یک پیامبر وحی را به چیز دیگراشتباه کند، برای اینکه گفتیم وحی آن قسم از تکلم خدا است که بین او و بنده مورد خطابش هیچگونه حجابی نیست، و اما آن قسم دیگر از تکلم محتاج به روشنگریها و محکم کاری هائی است که سرانجام منتهی به وحی گردد.
و اما کلام فرشته و شیطان، آیاتی که در همین نزدیکی ملاحظه کردید در تشخیص آن دو کافی است، برای اینکه خطورهای فرشتگان همواره توام با شرح صدر است، و آدمی را به سوی مغفرت و فضل خدا می خواند که آن دو هم به ملاکهای دینی بر می گردد، به چیزی برمی گردد که مطابق دین مبین خدا است، دینی که در کتابش و سنت پیامبرش بیان شده است.
و خطورهای شیطانی همواره ملازم با تنگی سینه و بخل نفس است و آدمی را به پیروی هوای نفس می خواند، و از فقر می ترساند، و به فحشا امر می کند، که همه اینها بالاخره به ملاکهائی بر می گردد، که مطابق با کتاب و سنت خدا و پیامبرش نیست، و با فطرت خود آدمی نیز مخالف است.
مطلب دیگری که تذکرش لازم است این است که انبیا و افراد برجسته ای که پشت سرانبیا هستند بسیار می شود که فرشته و یا شیطان را هم می بینند و هم می شناسند، همچنان که قرآن کریم از آدم و ابراهیم و لوط حکایت کرده است، و این خود بهترین دلیل است بر اینکه آن حضرات احتیاجی به نشانه و ممیز ندارند و اما در آن مواردی که صدائی می شنوند، و صاحب صدا را نمی بینند، البته احتیاج به ممیز دارند همانطور که سایر مؤمنین بدان نیازمندند و آن ممیزهم همانطور که گفتیم باید بالاخره به وحی منتهی گردد و این معنا واضح است.
پی نوشتها:
(1)سوره نساء آیه 119.
(2)سوره حشر آیه 16.
(3)سوره ناس آیه 5.
(4)سوره انعام آیه 112.
(5)سوره ابراهیم آیه 22.
(6)سوره بقره آیه 269.
(7)سوره بقره آیه 270.
(8)و برایتان نوری قرار می دهد تا با آن راه زندگی را طی کنید(سوره حدید آیه 28).
(9)سوره فتح آیه 4.
(10)سوره انعام آیه 125.
(11)سوره انفال آیه 11.
(12)هیچ بشری شایستگی آن را ندارد که خدا با او تکلم کند، مگر به وحی یا از ورای حجاب(سوره شوری آیه 51).

................................................................................ حق یارتان :roz:...........................................................................

سلام. ماشاءالله به آقایان. چقدر لجوجید انصافا".
جناب بی نام. شما فقط دارید بحثها را دور می زنید که طلبه مومن! چرا اول کلام رو می خونی ولی آخرش رو حذف می کنی؟ در مورد وحی و الهام اینها را گفتم که مجبورم بازم بگم چون به دلخواه سانسور می کنی. همه را بخوان.

- بله. همه را هوشمندی حاکم بر جهان هستی نازل می فرمایند. بله. بین وحی و الهامات عادی تفاوت قائلیم. وحی پیام کاملا" مثبت الهی جهت ماموریتهای خاص به مشتاق ترین فرد کمال طلب آن عصر (رسول) است. اما الهامات یا منفی هستند یا مثبت. بر اساس ارسال آنها از شبکه های رحمانی یا شیطانی، بین آنها فرق می گذاریم. شبکه رحمانی هرگز ستارالعیوبی، عدالت الهی و اختیار را نقض نکرده

لا اکراه فی الدین

و اطلاعاتی می دهد که در جهت کمال انسان باشد و این همان عرفان کمال، و اینها همان فاکتورهای تشخیصی ماست که شبکه رحمانی را از شیطانی جدا می سازد. شبکه شیطانی در جهت تسخیر قلوب، طلسم و جادو، نفوذ در دیگران و فکرخوانی و کارهایی از این قبیل است که همان عرفان قدرت است و مظاهر مشرکانه آن در عصر حاضر فراوان.

حالا گیریم که این طور شد. معجزه هم کردند اولیاء الله. آیا مشکل جهالت از بشر حل شد؟ آقا بحث را نپیچانید. معرفت حقایق را بچسبید. دست بردارید از این ظاهربینی کفرآمیزتان که حتی درباره قرآن هم سرایت داده اید و می گویید معنای ظاهری همان اول و آخر است. پس به فرموده شما همه تفاسیر قرآن هم باطل است؟ ما هم تفسیری و معنی باطنی و کشف رمزی از رياقرآن آوردیم. اگر یارای رد کردن دارید، تفسیر و کشف رم دقیق تری بیاورید. به این فرمایشات امام خمینی هم درباره قرآن توجه فرمائید.

قرآن، شریف به قدری جامع لطایف و حقایق و سرایر و دقایق توحید است که عقول اهل معرفت در آن حیران می‏ماند.
پس دست از عقل بردارید و با عشق به معنای باطنی آن دقت فرمائید.

راست می گویید. جمله از لحاظ انشائی مشکل داشت. اصلاح می کنم تا مشکلتان حل شود بی نام جان:
اینها تئوری هایی هستند که استاد طاهری مطرح فرموده اند، و در عمل اثبات شده اند. اما علم با تکنولوژی فعلی نتوانسته که اثبات کند. این عمل همان استفاده عملی از حلقه های رحمایت عام الهی است که ازلی و ابدی ساری و جاری است تا انسان در اسفل سافلین تنها نباشد. دستمان را گرفته اند با این حلقه ها تا زمین نیفتیم.

در مورد فیزیک و ریاضی هم، ما که اظهار نظر نکردیم. گویا شما سوالاتی طرح کرده و لینکهایی گذاشته بودید و من هم مراجعه کردم و دیدم که مربوط به ریاضی و فیزیک است، بی خیال شدم.

در مورد علم و توجیه علمی و اینکه دنبال توجیه علمی هستید که جوابتان را دادم. شما نگران نباش. پایه های جهان بینی استاد را رحمانیت الهی حافظ است. پایه های جهان بینی استاد همان کشف رمز ادیان و علی الخصوص دین مبین اسلام است. فراموش نکنید که اساس کار ما تسلیم شدن به شعور الهی است. این مورد اصل اول و آخر ماست. قرآن هم تایید کرده اند. ان الدین عندالله الاسلام. اسلام یعنی تسلیم شدن. به ما انگ نچسبانید. ما ملزم به رعایت اصول فقهی اسلامیم و رعایت هم می کنیم. حلال و حراممان را هم با بینشی وسیعتر اط شما که تنها با بال فقه سعی دارید ذهنتان را پرواز دهید، رعایت می کنیم. ذهن ما به مدد هوشمندی تسلیم شعور الهی است. خدا هم وکیل و ناجی مان. شما نگران عذاب اخروی ما نباش. ما به همان هم راضی ایم. ما به درک همان رضایی که شما سعی در بودنش دارید، رسیده ایم بی نام محترم.

ارتباط، اول و آخر، یکی است. منتهی از فرط عظمت، ما آن را ته تکه بررسی می کنیم و در هر ترم، درکی از این ارتباط عظیم را به مدد هوشمندی شاهد می شویم. منظور از ارتباطات بعدی همین است. همان کل است که نامی می گذاریم تا درکش کنیم. همان ارتباط اول و آخر فرادرمانی است. همان ارتباط ویژه است. شما هم امتحان کنید. ساده است. پیچیده نیست. این ما و ذهن پیچیده مان هستیم که آن را پیچیده می کنیم. کافی است از ذهنتان بگذرانید. همین. با نظری در ارتباط قرار می گیرید. در نظر بازی ما بی خبران حیرانند.
قرآن و روایت ملاک تشخیص حق از باطلند و تا حال هیچ تناقضی بین گفته های استاد طاهری با قرآن و روایات و تاریخ ملاحظه نشده است. ذکر مفصل آنها در این مجال نمی گنجد. بیان آنها تریبونی همگانی تر از اینترنت و وقتی فراختر از میزگردهای عادی می خواهد. امیدواریم به زودی بستر فراهم شود تا استاد طاهری با پژوهشگران قرآنی و دینی مجموعه، پاسخگوی زنده همه مبهمات شما باشند.
اینکه گفته اند در شب نماز بخوان، منظور این بوده است که در شب جهل و ناآگاهی خودت، اتصال برقرار کن با صلوه تا نور شعور الهی بر ذهنت سرازیر شود. خدای بی نام لا مکان و لازمان، نیازی ندارد که شما در شب یا در روز برایش نماز بخوانید. همه اینها قراردادهایی هستند که ما گذاشته ایم تا مساله روح جمعی را رعایت کرده باشیم. روح جمعی نماز جماعت وقتی در آن لحظه حاکم می شود، چه لذتی می برید؟ انشاءالله که نماز جماعت می روید طلبه عزیز. ما ملزم به رعایت وقتهای نمازها و ایفای نماز شب هستیم ولی اگر فکر می کنید راه رسیدن به خدا فقط شبهاست، در اشتباهید. نکنید این ظلم را با ذهن خودتان. آن می خواهد درک کند ولی این عقل پیچ در پیچ شما نمی گذارد.
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی / عشق داند که در این دایره سرگردانند
کمی این عقل سرکش را با می وحدت الهی مست کنید تا مشغول شود و بگذارد عشق کارش را بکند. نور چشمتان را به این عشق الهی مدیونید عالیجنابان. مخالفتتان نا آگاهانه است. به امید آگاهی تان، آگاهی همگان و وحدت با حبل الله. واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا. کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ. کار ما این است که پی آواز حقیقت بدویم.

حقیقت این است که دایره ای که از چرخاندن همان تسبیح در دستتان در هوا ایجاد می شود، واقع شده و مجازی است. همین را درک کنید کافی است. حرکت تسبیح باعث ایجاد آن دایره شد. در لا زمان و لامکان که حرکت را از اتمهای عالم گرفته اند، اینها وجود ندارند. به خاطر این مجاز هستیم.
دانی ز چه روست توبه ناکردن من / زیرا که حرام نیست می خوردن من
بر اهل مجاز است به تحقیق حرام / می خوردن اهل راز بر گردن من
اهل راز شوید و از ظاهربینی و اهل مجاز بودن فارغ شوید: با رحمانیت عام الهی و با الگو قرار دادن استفاده ائمه و معصومین و اولیاء الله و تمام قدیسین تاریخ از این منبع شعور عظیم الهی. مولای متقیان استفاده کرد و نماز با کیفیت خواند. شما هم استفاده کنید، خواهید خواند. همچنان که ما می خوانیم. دیگر این را که به شما نباید اثبات کنم. خودم می دانم و خدا. شما می خواهید به خدا برسید؟ به "خود آ" تا به "خدا" برسی. این درگه ما درگه ناامیدی نیست. به مدد هوشمندی الهی شادیم و مسرور از آشنایی و استفاده از منبع عظیم شعور الهی. منتظر امام زمانمان هستیم تا آخرین درسهای خلقت را به بشریت بدهد. تکلیف منتظران است تا بشریت را آگاه کند و نحوه آگاه شدنشان را بیان کند. علم الهی می خواهید، متصل شوید به شعور الهی که ته همه اتمها را که بشکافی در آنجا قرار دارد. والله نورالسموات والارض. اگر این نور و اراده الهی نبود، تو اصلا نمی توانستی نفس بکشی چه برسد به اینکه همان شعور الهی را رد کنی و با علم بخواهی به جنگ عشق بروی.
عاشق نشدی، اگر چه نامی داری.
شما که بی نامید. شما دیگه چرا لجاجت می کنید؟ جوابهای به این واضحی وی دهم ولی مصرانه مقاومت می کنید؟
••ostad•• که عالمند و همکار علمی، با حکمت معمای هستی را درک نخواهند فرمود، چون که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را. ما همان چیزهایی را نوشتیم که ایشان نوشته اند. ما هم می دانیم که الهامات از شبکه منفی و مثبت است و فاکتورهایش را هم بیان کردیم، ایشان ولی نمی دانم چه پیش قضاوت ذهنی از عرفان حلقه برای خودشان درست کرده اند که عقلشان همان حرفهایی را که خودش معتقد است ولی از زبان ما و همفکرانمان می شنود رد می کند؟ شما چرا آقای بی نام. شما که لا اقل از اسمتان بر می آید که به بی نامی خدا معتقدید؟ پس آقایان:
به نام بی نام او بیا تا شروع کنیم / در امتداد شب نشینیم و طلوع کنیم
مهم نیست چگونه و چطور و چند / به یک تلنگر ساده بیا تا رجوع کنیم
ببین که خاک چپونه به سجده افتاده است / چرا غرور و تفاخر بیا تا رکوع کنیم

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

به به جنابmataheri میبینم جوابی در پاسخ به پستهای بنده نداشتید که بدهید .

شما چرا به دستورات خودتان هم که شده عمل نمیکنید؟؟؟

شما که حق دایر کردن کلاس ندارید چرا مرتبا" ترم ترم میکنید آقا به شما میگویند نره شما میگویید بدوشیم ؟ واقعا" که با این همه گیجی که خودتان را به ان راه میزنید جای حیرت باقی میماند از صداقت کلامتان .

اقا شما ممنوع التبلیغ و ممنوع الکلاس شدید این ابلاغ عمومی را خودتان هم در سایت خودتان تایید کردید . قرار شده دیگرسر افراد ساده دل را کلاه نگذارید به سایتتان مراجعه کنید وصد باره ببینید !!!خودتان راهم گول میزنید؟:Ealam:

.................................................................................. حق یارتان :roz:...............................................................................

mataheri;60796 نوشت:
••ostad•• که عالمند و همکار علمی، با حکمت معمای هستی را درک نخواهند فرمود، چون که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را. ما همان چیزهایی را نوشتیم که ایشان نوشته اند. ما هم می دانیم که الهامات از شبکه منفی و مثبت است و فاکتورهایش را هم بیان کردیم، ایشان ولی نمی دانم چه پیش قضاوت ذهنی از عرفان حلقه برای خودشان درست کرده اند که عقلشان همان حرفهایی را که خودش معتقد است ولی از زبان ما و همفکرانمان می شنود رد می کند؟

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

عجب!!!! لطف میفرمایید جناب! شما که معمای هستی را درک فرمودید توضیح بدهید تا ما هم درک ابتدایی پیدا کنیم .

جناب چرا مغلطه میفرمایید بنده کجا حرفهای شما را تکرار میکنم ؟ شاید در ظاهر
شما هم بین الهامات (مثبت و منفی ) تفاوت را قایل باشید اما فرق میان بنده وشما در این است که شما دریافت الهام منفی خودتان را با اصرار میخواهید در یافت مثبت جلوه دهید اما واقعیت این است که ظرفیت وجودی دریافت مثبت برای نفوس عمومی نیست و اختصاص به اولیاء دارد طبق ایات قران کریم که در پستهای قبلی آورده شد.این است تفاوت درک بنده با درک شما!!!

شما خود را در ردیف اولیاء میدانید؟؟؟ که ادعای ارتباط با روح القدس و دریافت الهامات مثبت از کائنات را آنهم به صورت پیوسته و دلخواه دارید؟؟؟متوجه تفاوت نگرش بنده وخودتان شدید؟؟؟

................................................................................................ حق یارتان :roz:.................................................................................

کسب درآمدهای غیر قانونی فرقه عرفان به اصطلاح حلقه

علیرغم اینکه هیچ گونه مجوز آموزشی برای آقای "محمد علی طاهری "صادر نشده بود؛ ولی کلاسهای گسترده ای را در تهران و چند شهر کشور فعال نمود که در برخی از این کلاسهای تا 300 هزار تومان برای 6 دوره کوتاه مدت آموزشی دریافت می کرد و از این طریق میلیون ها تومان ثروت نامشروع وغیر قانونی کسب نمود.

کلاسهای خلاف شرع و عرف

در برخی از جلسات این فرقه مسائل شرعی رعایت نشده و متاسفانه نوامیس مردم ملعبه گردانندگان فرقه قرار گرفته و روابط خلاف ضوابط شرعی صورت پذیرفته است. مانند بسیاری از فرقه های دیگر برخی از مریدان از همسرانشان جدا شده اند که شکایتهایی نیز در محاکم قانونی صورت گرفته است.
در پست های قبلی همین تاپیک عکس های مختلط از مجلس و پارتی مختلط این عارف نمایان می توانید ببینید .

انحرافات و ادعاها

فرقه حلقه یا کیهانی نمونه ای کپی شده از برخی فرقه های هندو است. مشاوران "محمد علی طاهری" مانند بسیاری از فرقه های نوپدید از مسائلی همچون درمان، فرارمانی، شفای بیماران، آرامش و غیره برای تبلیغ خود بهره جسته است.


تبلیغ پلورالیسم دینی در قالب کتابی با عنوان "عرفان حلقه" که تالیف "محمد علی طاهری " است، و طرح مباحثی همچون صراط های مستقیم و همچنین رد به جای آوردن مناسک دینی و از این قبیل موارد، از جمله خطوط فکری این فرقه است.


موسس این فرقه انحرافی نوعی ولایت برای خود قائل است و مدعی است که به کمک او مرتبطین حلقه می توانند از طریق روح القدس به خداوند متصل شوند.


وی می گوید: "فیض حلقه ی وحدت از برکت نزدیکی و وحدت حداقل دو نفر ایجاد می شود و هر کجا حداقل دونفر در حلقه جمع باشند، عضو سوم روح القدس (شبکه شعور کیهانی) و عضو چهارم آن خداوند است."

با سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان و تشکر فراوان به خاطر زحماتشان :Gol:

نقل قول:
به به جناب mataheri میبینم جوابی در پاسخ به پستهای بنده نداشتید که بدهید .

تا بوده همین بوده دوست عزیز. ایشان به بسیاری از مطالب بنده هم پاسخ نداده اند. هرگاه من پاسخ می دهم، پاراگراف به پاراگراف مشخص می کنم که فلان قسمت از پست من، به فلان قسمت از پست ایشان مربوط می شود. ولی وقتی ایشان پاسخ می دهند، کلی گویی کرده، سخنرانی می کنند.

نقل قول:
سلام. ماشاءالله به آقایان. چقدر لجوجید انصافا".

اسم این لجاجت نیست. ما به آیات و روایات استناد کرده ایم، و شما ظاهر مسلم این آیات و روایات را به سلیقه خود می پیچانید تا هر نتیجه ای که خواستید از آن بگیرید.

نقل قول:
جناب بی نام. شما فقط دارید بحثها را دور می زنید که طلبه مومن! چرا اول کلام رو می خونی ولی آخرش رو حذف می کنی؟ در مورد وحی و الهام اینها را گفتم که مجبورم بازم بگم چون به دلخواه سانسور می کنی. همه را بخوان.

اول اینکه، بنده سعادت طلبه بودن ندارم. نمی دانم شما از کجا به این نتیجه رسیدید که من طلبه ام. البته برای من جای خوشحالی دارد که از کلام من چنین برداشتی شود. ولی به نظر می رسد شما انرژی ذهنیتان را خیلی صرف قضاوت بی پایه و اساس درباره دیگران می کنید.

آقا جان، من کجای مطلب شما را سانسور کردم؟ کی اولش را خواندم و آخرش را حذف کردم؟ کی از بحث فرار کردم؟ این شمایید که بیشتر عرایض بنده را نادیده گرفته اید. پست بنده موجود است، اگر کامل بخوانید متوجه می شوید که به کل فرمایشات شما در باب وحی و الهام پاسخ داده ام. مطلب شما از دو قسمت تشکیل شده بود، و من به هر دو قسمت به صورت جداگانه پاسخ دادم و پاسخ من موجود، و به دلیل عدم پاسخگویی شما به آن، همچنان پابرجاست.

نقل قول:
حالا گیریم که این طور شد. معجزه هم کردند اولیاء الله. آیا مشکل جهالت از بشر حل شد؟ آقا بحث را نپیچانید.

حالا گیریم اینطور شد؟ مگر شما منکر معجزات اولیاء الله هستید؟ صراحتاً پاسخ دهید. بحث نپیچیده است، شما کراماتی که بعضاً از اولیاء الله صادر شده است را وابسته دانستید به پدیده ای به نام عرفان قدرت که از شبکه منفی و شیطانی نشأت می گیرد. این خیلی مهم است.

نقل قول:
معرفت حقایق را بچسبید.

ما راضی هستیم به رضای خداوند. اگر خدا بخواهد به ما معرفتی بچشاند، شکر. اگر هم لیاقت نداریم، باز هم شکر. مهم مطیع امر خدا بودن است. معرفت پاداشی است که خداوند به هرکه خواهد عطا می کند. کسی به زور نمی تواند معرفت کسب کند.

نقل قول:
دست بردارید از این ظاهربینی کفرآمیزتان که حتی درباره قرآن هم سرایت داده اید و می گویید معنای ظاهری همان اول و آخر است.

بنده کی گفتم معنای ظاهری همان اول و آخر است؟ من گفتم قرآن تناقض ندارد، پس بین معنای ظاهری آن و معنای باطنی آن نمی تواند تناقض وجود داشته باشد. این یک اصل قرآنی - اسلامی است.

نقل قول:
پس به فرموده شما همه تفاسیر قرآن هم باطل است؟

تفسیر آداب و رسومی دارد که مفصلاً در کتب مربوطه بیان شده است. خیر تفاسیر باطل نیست. وقتی باطل است که با ظاهر مسلم آیات و روایات تناقض آشکار داشته باشد.

نقل قول:
ما هم تفسیری و معنی باطنی و کشف رمزی از رياقرآن آوردیم. اگر یارای رد کردن دارید، تفسیر و کشف رم دقیق تری بیاورید.

دوست عزیز. اول اینکه خوب است پست خود را قبل از ارسال یک بار بخوانید تا پر از غلط املائی نباشد. دوم اینکه خود آیه، کشف رمز شما را رد می کند. با این حال روایاتی هم در باب عدم اتصال عموم به روح القدس ارائه شده اند، و ظاهراً به نفعتان نیست به آنها اشاره کنید.

نقل قول:
به این فرمایشات امام خمینی هم درباره قرآن توجه فرمائید.
نقل قول:

قرآن، شریف به قدری جامع لطایف و حقایق و سرایر و دقایق توحید است که عقول اهل معرفت در آن حیران می‏ماند.

البته که همین طور است. ولی به نظر می رسد شما فرمایشات امام خمینی (ره) را هم کشف رمز می کنید.

نقل قول:
پس دست از عقل بردارید و با عشق به معنای باطنی آن دقت فرمائید.

از کجای فرمایش امام (ره) چنین چیزی برداشت می شود که باید عقل را به کلی کنار بگذاریم و چشم بسته اراجیف هر کسی درباره معنی آیات را بپذیریم؟

نقل قول:
راست می گویید. جمله از لحاظ انشائی مشکل داشت. اصلاح می کنم تا مشکلتان حل شود بی نام جان:
اینها تئوری هایی هستند که استاد طاهری مطرح فرموده اند، و در عمل اثبات شده اند. اما علم با تکنولوژی فعلی نتوانسته که اثبات کند. این عمل همان استفاده عملی از حلقه های رحمایت عام الهی است که ازلی و ابدی ساری و جاری است تا انسان در اسفل سافلین تنها نباشد. دستمان را گرفته اند با این حلقه ها تا زمین نیفتیم.

یکی از سؤالاتی را که پاسخ ندادید تکرار می کنم:

فرمودید به واسطه برگزیدگان الهی... جالب است. پس یعنی عموم مستقیماً به روح القدس متصل نمی شوند، بله؟ اگر اینطور است چرا مدام روی طبل اتصال به روح القدس می کوبید؟ حال می گویید واسطه هایی هستند. پس شما به واسطه ها متصل می شوید، نه خود روح القدس... بفرمایید که این واسطه ها چه کسانی هستند. آیا غیر از معصومین (ع) هم کسی می تواند واسطه این امر باشد؟

این حلقه ها را معرفی کنید.

نقل قول:
در مورد فیزیک و ریاضی هم، ما که اظهار نظر نکردیم. گویا شما سوالاتی طرح کرده و لینکهایی گذاشته بودید و من هم مراجعه کردم و دیدم که مربوط به ریاضی و فیزیک است، بی خیال شدم.

شما همیشه بی خیال چیزهایی می شوید که از آنها سر در نمی آورید؟

نقل قول:
در مورد علم و توجیه علمی و اینکه دنبال توجیه علمی هستید که جوابتان را دادم.

دوست عزیز، تعریف ابر الکترونی در مقاله اشتباه است، که یعنی جناب طاهری نمی دانند ابر الکترونی چیست. یعنی ایشان بر اساس چیزی که نمی دانند چیست، تئوری بافی کرده اند. آن هم چیزی که می توانستند بروند و تحقیق کنند، بعد سخن بگویند. مگر آنکه ادعا کنید تعریف ابر الکترونی در مقاله درست است، و بزودی دانشمندان آن را کشف می کنند!

نقل قول:
شما نگران نباش. پایه های جهان بینی استاد را رحمانیت الهی حافظ است.

نگرانی برای چه؟ خداوند خودش دین حق را حفظ می کند، حتی اگر هزاران شیاد دست به دست هم دهند تا آن را به نفع خود تغییر دهند.

نقل قول:
پایه های جهان بینی استاد همان کشف رمز ادیان و علی الخصوص دین مبین اسلام است. فراموش نکنید که اساس کار ما تسلیم شدن به شعور الهی است. این مورد اصل اول و آخر ماست. قرآن هم تایید کرده اند.

کدام آیه می گوید تسلیم روح القدس شوید؟

نقل قول:
ان الدین عندالله الاسلام. اسلام یعنی تسلیم شدن.

دوست عزیز، اسلام که هر تسلیم شدنی نیست. شما این تسلیم روح القدس شدن را از کجا آورده اید؟

نقل قول:
به ما انگ نچسبانید. ما ملزم به رعایت اصول فقهی اسلامیم و رعایت هم می کنیم.

من انگ نمی زنم. مشاهدات عینی کسی را که با پیروان شما رفت و آمد داشت بیان کردم.

نقل قول:
حلال و حراممان را هم با بینشی وسیعتر اط شما که تنها با بال فقه سعی دارید ذهنتان را پرواز دهید، رعایت می کنیم.

شما از کجا فهمیدید که ما چگونه حلال و حراممان را رعایت می کنیم؟ از کجا فهمیدید که ما چگونه ذهنمان را پرواز می دهیم؟ از کجا به کنه اعتقادات ما پی بردید؟

نقل قول:
ذهن ما به مدد هوشمندی تسلیم شعور الهی است. خدا هم وکیل و ناجی مان.

انشاءالله.

نقل قول:
شما نگران عذاب اخروی ما نباش.

اگر خداوند بخواهد کسی را عذاب کند، چرا من باید کاسه داغتر از آش بشوم؟ خلایق هرچه لایق. من فقط به وظیفه خودم عمل می کنم، و آنچه را که یقین دارم حق است ارائه می کنم. اینکه دیگران هدایت می شوند یا نه به من ربطی نداشته، در حیطه اختیاراتم هم نیست. یقین دارم که در دادگاه الهی به کسی ظلم نمی شود، پس نگرانی بی مورد است.

ادامه در پست بعدی...

ادامه از پست قبلی...

نقل قول:
ما به همان هم راضی ایم. ما به درک همان رضایی که شما سعی در بودنش دارید، رسیده ایم بی نام محترم.

به نظر می رسد شما دارای من بسیار غول پیکری هستید، چرا که مدام در حال تعریف از خود هستید. اصلاً شما می دانید درجه رضا چیست؟ از زبان مبارک معصوم (ع) بشنویم:

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْمِنْقَرِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ هَاشِمِ بْنِ الْبَرِيدِ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ لِى عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا الزُّهْدُ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ أَعْلَى دَرَجَةِ الزُّهْدِ أَدْنَى دَرَجَةِ الْوَرَعِ وَ أَعْلَى دَرَجَةِ الْوَرَعِ أَدْنَى دَرَجَةِ الْيَقِينِ وَ أَعْلَى دَرَجَةِ الْيَقِينِ أَدْنَى دَرَجَةِ الرِّضَا
اصول كافى ج : 3 ص : 102 رواية :10
على بن الحسين صلوات الله عليهما فرمود: زهد را ده جزء است ، بالاترين درجه زهد پست ترين درجه ورع است ، و بالاترين درجه ورع پست ترين درجه يقين است ، و بالاترين درجه يقين پست ترين درجه رضاست.

یعنی شما تمام این مراتب را طی کرده اید؟ سؤال بی پاسخم را تکرار می کنم:

می شود بفرمایید دریافتهایتان چه قدر باعث شده اند تا دنیا از چشم شما بیافتد و نفس شما از لذایذ دنیوی زده شود؟

نقل قول:
ارتباط، اول و آخر، یکی است. منتهی از فرط عظمت، ما آن را ته تکه بررسی می کنیم و در هر ترم، درکی از این ارتباط عظیم را به مدد هوشمندی شاهد می شویم. منظور از ارتباطات بعدی همین است. همان کل است که نامی می گذاریم تا درکش کنیم. همان ارتباط اول و آخر فرادرمانی است. همان ارتباط ویژه است. شما هم امتحان کنید. ساده است. پیچیده نیست. این ما و ذهن پیچیده مان هستیم که آن را پیچیده می کنیم. کافی است از ذهنتان بگذرانید. همین. با نظری در ارتباط قرار می گیرید. در نظر بازی ما بی خبران حیرانند.

سؤال مرا پاسخ ندادید. اگر اینقدر ساده است، پس چرا معصومین (ع) هرگز توصیه به انجام چنین اعمالی نکردند؟

نقل قول:
قرآن و روایت ملاک تشخیص حق از باطلند و تا حال هیچ تناقضی بین گفته های استاد طاهری با قرآن و روایات و تاریخ ملاحظه نشده است.

آیات و روایاتی ارائه شده اند که صراحتاً اعلام می کنند روح القدس متعلق به عموم نیست. این هم تناقض.

نقل قول:
اینکه گفته اند در شب نماز بخوان، منظور این بوده است که در شب جهل و ناآگاهی خودت، اتصال برقرار کن با صلوه تا نور شعور الهی بر ذهنت سرازیر شود.

چه جالب. چرا آن بزرگواران همین را نفرمودند؟ پس چرا خودشان اصرار داشتند که در شب نماز بخوانند؟ چرا نماز شب بر پیامبر (ص) واجب شد؟

نقل قول:
خدای بی نام لا مکان و لازمان، نیازی ندارد که شما در شب یا در روز برایش نماز بخوانید.

اصلاً خداوند نیازی ندارد که ما نماز بخوانیم.

نقل قول:
همه اینها قراردادهایی هستند که ما گذاشته ایم تا مساله روح جمعی را رعایت کرده باشیم. روح جمعی نماز جماعت وقتی در آن لحظه حاکم می شود، چه لذتی می برید؟

سؤالی که مطرح می شود این است که چرا شب؟ اگر موضوع این است، خود آن بزرگواران می فرمودند که نماز را همه در فلان وقت بخوانید تا روح جمعی حاکم شود. اصلاً مگر وقتی که من در این اتاق نماز بخوانم، و کس دیگری در اتاق دیگر، نماز ما جماعت محسوب می شود؟ نماز جماعت آدابی دارد. البته من فکر می کنم که اصلاً نماز شب را نمی توان به جماعت خواند (مطمئن نیستم).

نقل قول:
ما ملزم به رعایت وقتهای نمازها و ایفای نماز شب هستیم ولی اگر فکر می کنید راه رسیدن به خدا فقط شبهاست، در اشتباهید.

راه رسیدن به خدا مختص شبها نیست؛ چه فایده ای دارد کسی شبها تا صبح نماز بخواند، ولی روز کلاه مردم را بردارد؟ ولی طبق فرموده معصوم (ع)، نماز شب از شروط بسیار مهم است.

نقل قول:
نکنید این ظلم را با ذهن خودتان. آن می خواهد درک کند ولی این عقل پیچ در پیچ شما نمی گذارد.

نمی دانستیم ذهن برتر از عقل است... دوست عزیز، شما نکنید این کار را با خودتان. چرا اینقدر از متشابهات پیروی می کنید؟ چرا اینقدر متشابه تراشی می کنید؟ از کجای کلام و عمل معصوم (ع) این برداشت می شود که نماز شب، یعنی نماز در شب جهل و ناآگاهی؟ پس چرا نماز شب بر پیامبر (ص) واجب شد؟

نقل قول:
کمی این عقل سرکش را با می وحدت الهی مست کنید تا مشغول شود و بگذارد عشق کارش را بکند. نور چشمتان را به این عشق الهی مدیونید عالیجنابان. مخالفتتان نا آگاهانه است.

معمولاً این نفس است که سرکش است، نه عقل. مخالفت ما هم از تناقضات آشکار عقاید شما با آیات و روایات نشأت گرفته است.

نقل قول:
به امید آگاهی تان، آگاهی همگان و وحدت با حبل الله. واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا. کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ. کار ما این است که پی آواز حقیقت بدویم.

پس تکلیف روایتی که درباره حبل الله آوردم چه می شود؟

چه کسی گفته حبل الله همان روح القدس است؟ از کدام آیه و روایت چنین چیزی برداشت می شود؟ به این روایت دقت کنید:

امام باقر علیه السلام در ضمن خطبه‌ای اهل‌بیت را معرفی می‌نمایند که ابن شهر آشوب در مناقب خود آن را ذکر نموده است که در این متن به ذکر آن خطبه پرداخته می‌شود:

«نحن جنب الله و نحن حبل الله و نحن رحمة الله علی خلقه و بنا یفتح الله و بنا یختم الله، نحن ائمة الهدی و مصابیح الدجی و نحن العلم المرفوع لاهل الدنیا و نحن السابقون و نحن الآخرون، من تمسك بنا لحق و من تخلف عنا غرق. نحن قادة المحجلین و نحن حرم الله و نحن الطریق والصراط المستقیم الی الله عزوجل و نحن من نعم الله علی خلقه و نحن المنهاج و نحن معدن النبوة و نحن موضع الرسالة و نحن اصول الدین و الینا یختلف الملائكة و نحن السراج لمن استضاء بنا و نحن السبیل لمن اقتدی بنا و نحن الهداة الی الجنة و نحن عروة الاسلام و نحن الجسور و نحن القناطر من مضی علینا اسبق و من تخلف عنا محق و نحن السنام الاعظم و بنا یصرف الله عنكم العذاب من ابصر بنا و عرفنا و عرف حقنا و اخذ بامرنا فهومنا.»

شرح روایت: http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=43470

اگر نام این تناقض با روایات نیست، پس چیست؟

نقل قول:
حقیقت این است که دایره ای که از چرخاندن همان تسبیح در دستتان در هوا ایجاد می شود، واقع شده و مجازی است. همین را درک کنید کافی است. حرکت تسبیح باعث ایجاد آن دایره شد. در لا زمان و لامکان که حرکت را از اتمهای عالم گرفته اند، اینها وجود ندارند. به خاطر این مجاز هستیم.

دوست عزیز، این مفهوم بسیار پیش پا افتاده است و ما آن را به خوبی درک می کنیم. درد اینجاست که ابر الکترونی از حرکت الکترونها ایجاد نمی شود. به همین دلیل، تئوری بافی های استاد اعظم فاقد مبنای علمی است، و علم آن را رد می کند. نه اینکه توجیه نکند. مثل این است که کسی بگوید زمین مکعب است. هر چه قدر هم که صبر کنید، علم هیچگاه این ادعا را تأیید نمی کند. توضیح واضحات است.

نقل قول:
دانی ز چه روست توبه ناکردن من / زیرا که حرام نیست می خوردن من
نقل قول:

بر اهل مجاز است به تحقیق حرام / می خوردن اهل راز بر گردن من

نوش جان.

نقل قول:
اهل راز شوید و از ظاهربینی و اهل مجاز بودن فارغ شوید:

دوست عزیز، باطن قرآن ظاهر آن را نقض نمی کند. این را قبول دارید یا نه؟

نقل قول:
با رحمانیت عام الهی و با الگو قرار دادن استفاده ائمه و معصومین و اولیاء الله و تمام قدیسین تاریخ از این منبع شعور عظیم الهی.

روایاتی ارائه شد که روح القدس فقط در اختیار برخی از بندگان است. پس رحمانیت عام الهی روح القدس نیست. تا این تناقض را برطرف نکنید عقایدتان فاقد مبنای اسلامی باقی می ماند.

نقل قول:
مولای متقیان استفاده کرد و نماز با کیفیت خواند. شما هم استفاده کنید، خواهید خواند.

بنده نمی توانم از روح القدس بهره مند شوم، چون در اختیار من نیست. مگر روح القدس بازیچه دست ماست که هروقت خواستیم استفاده کنیم؟ اصلاً ما کی هستیم که از روح القدس استفاده کنیم؟ من راضیم به رضای خداوند، و پایم را از گلیمم درازتر نمی کنم.

جناب ostad سؤالاتی در این زمینه مطرح کردند، ولی شما نادیده گرفتید و آنها را دور زدید. چرا پاسخ نمی دهید؟

ادامه در پست بعدی...

ادامه از پست قبلی...

نقل قول:
همچنان که ما می خوانیم. دیگر این را که به شما نباید اثبات کنم. خودم می دانم و خدا.

به ما هیچ ربطی ندارد که شما چه می کنید، نکته اینجاست که هرچه پیرو عرفانهای جعلی (از جمله عرفان حلقه) دیدم و شنیدم، اهل اباحه گری و رعایت نکردن واجبات و حلال حرام بود. شما می خوانید، خب چه خوب. خوشحالیم. ولی جناب طاهری به عنوان بنیان گذار این عرفان باید پاسخگو باشند. چرا صراحتاً اعلام نمی کنند که نخواندن نماز و رعایت نکردن واجبات عذاب اخروی به دنبال دارد؟

نقل قول:
شما می خواهید به خدا برسید؟ به "خود آ" تا به "خدا" برسی.

راه رسیدن به این اهداف را در پست قبلی اعلام کردم. شما سعی کردید آن را زیر کشف رمز مدفون کنید. ولی خوشبختانه این کشف رمزها در دل اهل ایمان جایی ندارد. پیروان قرآن، هرگز آنچه با ظاهر قرآن تناقض داشته باشد را نمی پذیرند. این دستور معصومین (ع) است. آن بزرگواران در حد فهم مردم سخن می گفتند، و نیازی به طاهری ها نیست که بعد از 1400 سال نماز شب را برای ما موشکافی کنند. اگر نیازی به موشکافی بود، خود آن بزرگواران این کار را می کردند.

نقل قول:
علم الهی می خواهید، متصل شوید به شعور الهی که ته همه اتمها را که بشکافی در آنجا قرار دارد.

ته همه اتمها هنوز متعلق به عالم ماده است. ما بنا به دستور قرآن به غیب آسمانها و زمین معتقدیم، و اینکه ملکوتی هست که خارج از دسترس علم مادی قرار دارد.

نقل قول:
والله نورالسموات والارض. اگر این نور و اراده الهی نبود، تو اصلا نمی توانستی نفس بکشی چه برسد به اینکه همان شعور الهی را رد کنی و با علم بخواهی به جنگ عشق بروی.

ما با علم به جنگ عشق نرفته ایم. این جناب طاهری است که تعریف اشتباهی از ابر الکترونی ارائه داده است. اگر ایشان تلاش نمی کردند مقاله خودشان را علمی نمایی کنند، اصلاً این بحث پیش نمی آمد.

سؤال: نوری که در این آیه به آن اشاره شده است، چیست؟ آیا همان روح القدس است؟ منتظر پاسخ صریح شما هستم.

نقل قول:
شما که بی نامید. شما دیگه چرا لجاجت می کنید؟ جوابهای به این واضحی وی دهم ولی مصرانه مقاومت می کنید؟

لجاجتی در کار نیست. تناقضاتی آشکار نشان داده شده است. منتظر پاسخ قانع کننده ایم. جوابهای شما هم واضح است، ولی با اسلام مغایرت دارد. به همین دلیل غیر قابل قبول است. مغایرت آن نشان داده شده است. آن چیزی هم که نام آن را کشف رمز گذاشته اید، عقایدی بی پایه و اساس است که با ظاهر خود آیه، و آیات دیگر، و روایات محکم و روشن معصومین (ع) تناقض دارد. شرعاً موظفیم آن را نپذیریم، و مردم را از شر آن حفظ کنیم.

نقل قول:
••ostad•• که عالمند و همکار علمی، با حکمت معمای هستی را درک نخواهند فرمود، چون که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را. ما همان چیزهایی را نوشتیم که ایشان نوشته اند. ما هم می دانیم که الهامات از شبکه منفی و مثبت است و فاکتورهایش را هم بیان کردیم، ایشان ولی نمی دانم چه پیش قضاوت ذهنی از عرفان حلقه برای خودشان درست کرده اند که عقلشان همان حرفهایی را که خودش معتقد است ولی از زبان ما و همفکرانمان می شنود رد می کند؟

حتی اگر فرض کنیم که اینطور باشد، ایشان سؤالاتی هم کرده اند. چرا به آنها نمی پردازید؟ مثال:

نفس افراد در و وسعت نفس وجودی اشخاص در این مقوله بسیار حائز اهمیت است شما در مورد ارتباط با شعور کیهانی« عقل اول» که عظمت آن خارج از بحث این مقال کوتاه است هر نفس ضعیف و کم ظرفیت را قابل به برقراری ارتباط و دریافت ودستور دادنبه آن میدانید؟ راستی چطور میان شعور کیهانی و روح القدس ارتباط بر قرار کردید؟ که این اجسام خاکی - مادی و در حد خودشان الوده به انواع هوسها و گناهان توانستنداین عظمت را تحمل کنند ؟شاید عفو عمومی گرفتید ووسعت نفس همه ی دوستانتان را نعوذا" بالله به حد وسعت نفس پیامبر(ص) رساندید که قادر به برقراری ارتباط دلخواه در هر زمان ومکان با اول و اخر خلقت شدید ؟ تا جایی که بنده مطالعه دارم پیامبر (ص) گاها" مدتها منتظر دریافت وحی میشدند با آن وسعت نفس!!! بعد مستر شما هر وقت اراده کند با شعور کیهانی و روح القدس ارتباط پیدا کرده و .... «به نظر شما اگر این توهین به خداوند و پیامبر نیست پس چه نام دارد؟ » پیامبران الولعزمی چون ابراهیم (ع) ادعای شما را نکردندو وحی خود را از طریق رؤیا دریافت می نمودنددر هر حال هرگاه که خداوند می خواست و لازم می دانست بر پیامبرش وحی نازل میکرد ویا روح ا لقدس را به عنوان واسطه ی وحی مأمور میکرد نه هروقت که پیامبر اراده میکرد!!! شما فکر نمی کنید کمی تند میروید ؟

نقل قول:
شما که لا اقل از اسمتان بر می آید که به بی نامی خدا معتقدید؟ پس آقایان:
نقل قول:

به نام بی نام او بیا تا شروع کنیم / در امتداد شب نشینیم و طلوع کنیم
مهم نیست چگونه و چطور و چند / به یک تلنگر ساده بیا تا رجوع کنیم
ببین که خاک چپونه به سجده افتاده است / چرا غرور و تفاخر بیا تا رکوع کنیم

خیر بنده چنین اعتقادی ندارم. این اعتقاد اعتقادی باطل است، و قبلاً درباره آن مطلبی خطاب به جناب azyazan ارسال کرده ام:

"ببینید، من اصلاً نمی دانم این شعر از کیست. از اول هم هیچ علاقه ای به شعر نداشتم. اصلاً هم معتقد نیستم که اشعار شعرا، مبرا از خطا هستند، به همین دلیل هرگز به آنها استناد نمی کنم. در نظر من تنها مستند قرآن و روایات معصومین (ع) است. ملاک تشخیص روایت جعلی از حقیقی هم به فرموده خود ائمه (ع) قرآن است... سوره 20:

اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى ﴿۸﴾
خدايى كه جز او معبودى نيست [و] نامهاى نيكو به او اختصاص دارد (۸)
سوره 7:
وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَآئِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴿۱۸۰﴾
و نامهاى نيكو به خدا اختصاص دارد پس او را با آنها بخوانيد و كسانى را كه در مورد نامهاى او به كژى مى‏گرايند رها كنيد زودا كه به [سزاى] آنچه انجام مى‏دادند كيفر خواهند يافت (۱۸۰)

بر اساس قرآن، کسی حق ندارد خداوند را بی نام بداند. احتمالاً منظور شاعر اسم اعظم خداوند است که بنا بر بعضی اقوال، لفظ ندارد."

در ضمن اگر فکر کرده اید که ما در برابر بدعتها و تحریفهای شما در دین حق رکوع می کنیم، باید بگویم که اینطور نیست. شما تا دلایل قوی و محکم در صحت کشف رمزتان ارائه ندهید، این کشف رمز از نظر اسلامی فاقد ارزش علمی خواهد بود.

جناب مسعود به نکته جالبی اشاره کردند:

نقل قول:
وی می گوید: "فیض حلقه ی وحدت از برکت نزدیکی و وحدت حداقل دو نفر ایجاد می شود و هر کجا حداقل دونفر در حلقه جمع باشند، عضو سوم روح القدس (شبکه شعور کیهانی) و عضو چهارم آن خداوند است."

می شود بفرمایید در غار حرا نفر دوم چه کسی بود؟

با تشکر فراوان
یا حق

••ostad••;60844 نوشت:
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

عجب!!!! لطف میفرمایید جناب! شما که معمای هستی را درک فرمودید توضیح بدهید تا ما هم درک ابتدایی پیدا کنیم .

جناب چرا مغلطه میفرمایید بنده کجا حرفهای شما را تکرار میکنم ؟ شاید در ظاهر


شما هم بین الهامات (مثبت و منفی ) تفاوت را قایل باشید اما فرق میان بنده وشما در این است که شما دریافت الهام منفی خودتان را با اصرار میخواهید در یافت مثبت جلوه دهید اما واقعیت این است که ظرفیت وجودی دریافت مثبت برای نفوس عمومی نیست و اختصاص به اولیاء دارد طبق ایات قران کریم که در پستهای قبلی آورده شد.این است تفاوت درک بنده با درک شما!!!

شما خود را در ردیف اولیاء میدانید؟؟؟ که ادعای ارتباط با روح القدس و دریافت الهامات مثبت از کائنات را آنهم به صورت پیوسته و دلخواه دارید؟؟؟متوجه تفاوت نگرش بنده وخودتان شدید؟؟؟

سلام
حاج خانوم
ما که خودمون رو در ردیف ندونستیم !!! نعوذبالله شما در ردیفین مگه ؟

masood;60855 نوشت:
کسب درآمدهای غیر قانونی فرقه عرفان به اصطلاح حلقه

علیرغم اینکه هیچ گونه مجوز آموزشی برای آقای "محمد علی طاهری "صادر نشده بود؛ ولی کلاسهای گسترده ای را در تهران و چند شهر کشور فعال نمود که در برخی از این کلاسهای تا 300 هزار تومان برای 6 دوره کوتاه مدت آموزشی دریافت می کرد و از این طریق میلیون ها تومان ثروت نامشروع وغیر قانونی کسب نمود.

عزیز دل
دعوت نامه واسه کسی فرستاده نشده بود
شما وقتی میخوای بری کلاس نعودبالله زبان انگلیسی حتی خصوصی گندم و جو میبری ؟ یا مرغ و تخم مرغ ؟ یا پول میدی ؟

همین دوستای شما یه خطبه عقد میخونن 10 دقیقه 300 تومن پول میگیرن.
یه مراسم ترحیم تشریف میبرن واسه 20 دقیقه آخر مراسم 50 تومن پول میگیرن.
یه سفره خانم فاطمه سلام الله علیه میرن واسه 10 دقیقه 100 تومن میگیرن.
باز بشمارم
انصافت رو شکر اخوی .....

حالا طرف دوس داره تا دوره 4 هر دوره 6 هفته میشه 24 هفته دوره 5 و 6 هم 12 هفته سر جم 36 هفته هر دوره هم به قول شما 50 تومن بگیره میشه 300 تومن میشه میشه به عبارت 252 روز 2000 تومن میشه پول یه ساندویج کالباس با نوشابه.

حالا حتما خرفشون درخور گوش دادن بوده که تونسته میلیونها به جیب بزنه. دستش درست.

masood;60856 نوشت:
کلاسهای خلاف شرع و عرف

در برخی از جلسات این فرقه مسائل شرعی رعایت نشده و متاسفانه نوامیس مردم ملعبه گردانندگان فرقه قرار گرفته و روابط خلاف ضوابط شرعی صورت پذیرفته است. مانند بسیاری از فرقه های دیگر برخی از مریدان از همسرانشان جدا شده اند که شکایتهایی نیز در محاکم قانونی صورت گرفته است.
در پست های قبلی همین تاپیک عکس های مختلط از مجلس و پارتی مختلط این عارف نمایان می توانید ببینید .

یکی از این محاکم قضایی که شما پیگیرش هستی مثل اون عکس و فیلم ها شما بیار . الکی از این حرفای دهن پر کن حساسیت دار که همیشه برچسب میزنین نزن. شما که میگین ما بیشتر از شما به آخرت و معاد و جهنم اعتقاد داریم ( که ادعا داریم که ما بیشتر از شما اعتقاد داریم چون مثل شما برچسن نمی زنیم، ) بترس از خشم خدا بترس از تهمت زدن بترس اخوی

masood;60857 نوشت:
انحرافات و ادعاها
فرقه حلقه یا کیهانی نمونه ای کپی شده از برخی فرقه های هندو است. مشاوران "محمد علی طاهری" مانند بسیاری از فرقه های نوپدید از مسائلی همچون درمان، فرارمانی، شفای بیماران، آرامش و غیره برای تبلیغ خود بهره جسته است.
تبلیغ پلورالیسم دینی در قالب کتابی با عنوان "عرفان حلقه" که تالیف "محمد علی طاهری " است، و طرح مباحثی همچون صراط های مستقیم و همچنین رد به جای آوردن مناسک دینی و از این قبیل موارد، از جمله خطوط فکری این فرقه است.
موسس این فرقه انحرافی نوعی ولایت برای خود قائل است و مدعی است که به کمک او مرتبطین حلقه می توانند از طریق روح القدس به خداوند متصل شوند.
وی می گوید: "فیض حلقه ی وحدت از برکت نزدیکی و وحدت حداقل دو نفر ایجاد می شود و هر کجا حداقل دونفر در حلقه جمع باشند، عضو سوم روح القدس (شبکه شعور کیهانی) و عضو چهارم آن خداوند است."

آقا جان اون موقع که هندیها پشگل گاو رو ماچ میکردن شمس با مولوی بحث عرفانی میکرد.
فرادرمانی کاملا ایرانی هستش.

اگه حسودیت میشه ما چیزی واسه قایم کردن نداریم.
6 هفته ترم اول رو بیا که متاسفانه الان دیگه نمیتونی بیای چون چشم دیدن نداشتین.

شکر خدا ما که رفتیم 12 هفته هم ترم 8 بود که فقط از نماز گفتن و از مراتبی که واسه ارتقای همه جانبه می تونیم از نماز استفاده کنیم.

بنده خدا اگه ولایتی بود که هیچی نمی گفت همش سر کارمون میذاشت بنده خدا هر چی داشت یادمون داد.

اصلا ارتباطی در کار نیست حتی شما هم همین الانشم در ارتباطی خودت نمی دونی حالا شما اسمشو هر چی دوست داری بزار. خدا که مثل شما بخیل نیست نترس هیچی ازش کسر نمیشه بلکه هر روز و هر روز بیشتر از دیروز پی به بزرگیش می بری.

فقط مواظب باش ظرفیتشو داشته باشی که جو گیر نشی. از فردا بری درجه بزاری رو دوشت سنگینی میکنه.

شکر خدا اونایی که یاد گرفتی هم اشتباهه عزیز جان حلقه ای در کار نیست اون حلقه همیشه هست مثل اون وقتایی که میگن اول دیگران رو دعا کنین بعد خودتون رو. خدا هم میبینه شما خیر خواهین یه نظر کوچولو میکنه همه چی حل میشه.

حالا شما میگی نمیشه بفرما همون کتابهارو با همه مقاله ها من واستون بفرستم بشینین بخونین اگه شد والا منم ول میکنم میام تو حلقه شما.

دوست بینام
من این پارگراف به پاراگراف رو بلد نیستم همینجوری می نویسم مرسی که تحمل می کنین :

خوب آخه شما هم اشکال کلی گرفتین لابد.
حالا شما هم لجاجت نکن شاید شما هم برداشتی میکنین که باب میل شماست

از این انرژی ذهنی معلومه که چند ترم از کلاسا رو اومدی ناقلا !!!

ما هم معجزات رو قبول داریم

اتفاقا قرآن رو قانون اساسی میدونیم مثل شما

اتفاقا همه میتونن حتی شما ولی حیف کاش تا آخر میومدین خوب انشاالله دفعه بعد

خیلی وقتا بعضی آدما یه حرفی میزنین بعد از 10 سال بعد مرگش واسش کنگره میگیرن میگن این بنده خدا اون موقع این حرف رو زده ما الان فهمیدیم چی گفته درسته ؟؟؟

حالا غلطاشونو بگیر فکر کنم رفوزه میشه !

آقا جان هر وقت دانشمندان تصمیم بگیرن که چای ضرر داره یا منفعت اون وقت علم ثابته همه چی تعطیل

چه عیبی داره یه نفر یه نظریه جدید بگه دلشو داری بیا بگو غلطه نه که نداری بزار بره جلو شاید تو هم 10 سال دیگه گفتی بابا اون بنده خدا راست می گفت وا !!!

بله درست میگین شما هم نگران نباشین

مشکلی نیست شما هم هر کجا انرژی ذهنیت خالی شد بیخیال شو

این اواخرای قسمت اول هم بیشتر من میگم و شما میگی شد ارزش جواب دادن نداره.

ببین دلاور اون بابا که شما خودتون هم اومدین دوره ها رو دیدین فرق میکنه شما خودت کاش تا تهش میومدی برداشت خودتو میگفتی منم تنهایی برم پیش قاضی برنده میام بیرون استاد گفتن که بیان بشینیم بحث کنیم نیومدین متلک انداختین.

به جای این حرفا که میدونم لازمه باید بپرسی که شک و شبهت بره اونایی که مشکلی کسالتی دارن رو معرفی کن هم شما دعاشون کنین هم ما فرادرمانی باهاشون کار کنیم اونا خوب بشن منم قول میدم تا سر صبح اینجا با هم کله کله بزنیم خوبه ؟؟؟ این بهتره اقلا درسته که با هم اختلاف فکری داریم ولی این وسط یه ثوابی هم ببریم.

با سلام و عرض ادب :Gol:

دوست گرامی جناب irap301

من تقریباً متوجه نشدم فرمایشات شما خطاب به بنده چه ارتباطی به مسائلی که مطرح کردم دارد... شما به هیچکدام از نکات مطرح شده و تناقضات ارائه شده پاسخ مستند ندادید. به هر حال:

نقل قول:
من این پارگراف به پاراگراف رو بلد نیستم همینجوری می نویسم مرسی که تحمل می کنین:

کاری ندارد، کافی است یک پاراگراف از پست بنده را مطالعه کنید، بعد آن را در پست خودتان کپی کنید، و بعد پاسخ آن را زیرش ارائه دهید.

نقل قول:
خوب آخه شما هم اشکال کلی گرفتین لابد.

این که دلیل نشد دوست عزیز. اشکال، اشکال است. اشکال گیری بنده مستند به آیات و روایات محکم و واضح بوده. ظاهراً شما اصلاً بحث را دنبال نمی کنید.

نقل قول:
حالا شما هم لجاجت نکن شاید شما هم برداشتی میکنین که باب میل شماست

منظورتان برداشت از آیات و روایات است؟ خیر بنده برداشت خاصی نمی کنم، خود آیه یا روایت را بدون توضیح کپی می کنم. ظاهر صریح آن با عقاید شما مغایرت دارد، اصلاً لازم نیست من برداشت خاصی کنم یا کشف رمز بتراشم.

نقل قول:
از این انرژی ذهنی معلومه که چند ترم از کلاسا رو اومدی ناقلا !!!

خیر. این اصطلاح را جناب mataheri در این پست مطرح کردند:

http://www.askdin.com/showpost.php?p=60520&postcount=206

نقل قول:
ما هم معجزات رو قبول داریم

مگر نمی گویید:

نقل قول:

اما الهامات یا منفی هستند یا مثبت. بر اساس ارسال آنها از شبکه های رحمانی یا شیطانی، بین آنها فرق می گذاریم. شبکه رحمانی هرگز ستارالعیوبی، عدالت الهی و اختیار را نقض نکرده
[=&quot]لا اکراه فی الدین
[=&quot]و اطلاعاتی می دهد که در جهت کمال انسان باشد و این همان عرفان کمال، و اینها همان فاکتورهای تشخیصی ماست که شبکه رحمانی را از شیطانی جدا می سازد. شبکه شیطانی در جهت تسخیر قلوب، طلسم و جادو، نفوذ در دیگران و فکرخوانی و کارهایی از این قبیل است که همان عرفان قدرت است و مظاهر مشرکانه آن در عصر حاضر فراوان.

پس اگر گفته بالا را قبول کنیم، ناچاریم بپذیریم زمانی که معصومین (ع) بعضاً از وضعیت افراد خبر می دادند، از عرفان قدرت استفاده کرده بودند، که از شبکه های شیطانی کسب می شود.

نقل قول:
اتفاقا قرآن رو قانون اساسی میدونیم مثل شما

قرآن را، یا قرآن تحریف شده را (منظورم همان کشف رمز خودتان است)؟

نقل قول:
اتفاقا همه میتونن حتی شما

همه می توانند چه؟ چرا واضح صحبت نمی کنید؟ اگر منظورتان این است که همه می توانند به روح القدس مستقیماً متصل شوند، که این ادعا با ظاهر صریح آیات و روایات ارائه شده تناقض دارد. مگر نه اینکه قرآن را قانون اساسی می دانید؟ چطور چشمتان را روی چنین تناقض آشکاری می بندید؟

نقل قول:
ولی حیف کاش تا آخر میومدین خوب انشاالله دفعه بعد

تا آخر چی میامدم؟ کلاسها؟

نقل قول:
خیلی وقتا بعضی آدما یه حرفی میزنین بعد از 10 سال بعد مرگش واسش کنگره میگیرن میگن این بنده خدا اون موقع این حرف رو زده ما الان فهمیدیم چی گفته درسته ؟؟؟

من همین حالا کاملاً می دانم جناب طاهری چه می گویند: اتصال عموم به روح القدس، آن هم به صورت آزاد و بدون هیچ شرطی و در هر زمانی از شبانه روز. خیر. 10 سال که هیچ، 10000 سال دیگر هم این اعتقاد باطل می ماند.

نقل قول:
حالا غلطاشونو بگیر فکر کنم رفوزه میشه!

نفهمیدم این جمله یعنی چه. غلط چه کسی را بگیریم و چه کسی رفوزه می شود؟

نقل قول:
آقا جان هر وقت دانشمندان تصمیم بگیرن که چای ضرر داره یا منفعت اون وقت علم ثابته همه چی تعطیل

باز هم نفهمیدم. یعنی چه که دانشمندان تصمیم بگیرند؟ دانشمندان این مسائل را کشف می کنند، از خودشان که در نمی آورند.

نقل قول:
چه عیبی داره یه نفر یه نظریه جدید بگه دلشو داری بیا بگو غلطه نه که نداری بزار بره جلو شاید تو هم 10 سال دیگه گفتی بابا اون بنده خدا راست می گفت وا !!!

دلش را دارم و همین حالا آمده ام و گفته ام غلط است. با دلیل و سند و مدرک. شما به عنوان پیروی نظریه جدید اگر دلش را دارید بیایید و با دلیل و سند و مدرک ادعای مرا رد کنید.

در ضمن این مقوله یک مقوله ساده نیست که هر کسی هرچه خواست بگوید. اگر یک نظریه علمی ساده بود، عیبی نداشت. ولی اینجا پای اعتقادات و سرنوشت معنوی مردم مطرح است.

نقل قول:
بله درست میگین شما هم نگران نباشین

همانطور که قبلاً عرض کردم نگران نیستم. عرفان حلقه فاقد نفوذ کافی است تا عموم مردم را منحرف کند. با تلاشهای دوستان هم شر این مسائل انشاءالله برای همیشه از سر مردم کم شود.

نقل قول:
مشکلی نیست شما هم هر کجا انرژی ذهنیت خالی شد بیخیال شو

بی خیال چه چیزی شوم؟

نقل قول:
این اواخرای قسمت اول هم بیشتر من میگم و شما میگی شد ارزش جواب دادن نداره.

چی؟ :Gig:

نقل قول:
ببین دلاور اون بابا که شما خودتون هم اومدین دوره ها رو دیدین فرق میکنه شما خودت کاش تا تهش میومدی برداشت خودتو میگفتی

اصلاً دارم کم کم شک می کنم که این جملات حقیقتاً خطاب به من است یا نه. این اون بابا دقیقاً به چه کسی برمی گردد؟

نقل قول:
منم تنهایی برم پیش قاضی برنده میام بیرون استاد گفتن که بیان بشینیم بحث کنیم نیومدین متلک انداختین.

بنده همین حالا حاضرم. به استاد بفرمایید تشریف بیارند اینجا عضو شوند تا ما با ایشان مناظره کنیم. در ضمن من تنهایی پیش قاضی نرفته ام، دلایل محکم قرآنی و روایی ارائه داده ام که اعتقاد شما باطل است. شما هم هر چه قدر بالا و پایین بپرید فرقی نمی کند. تا دلایل محکم قرآنی و روایی در تأیید عقیده خود ارائه نکنید، چیزی عوض نمی شود.

شیوه کشف رمز کردنتان را هم پیش هر عالم دینی ببرید، آن را رد می کند.

نقل قول:
به جای این حرفا که میدونم لازمه باید بپرسی که شک و شبهت بره

قبلاً پرسیده ام. مثال:

چرا تعریف ابر الکترونی در مقاله مربوطه اشتباه است؟
بر اساس کدام آیه و روایت عموم مردم می توانند در هر زمان و مکانی، و با هر شرایطی به روح القدس متصل شوند و الهام الهی دریافت کنند؟
چرا معصومین (ع) هیچگاه تلاشی برای اتصال مردم به روح القدس انجام ندادند؟
مگر نمی گویید که برای متصل شدن باید حداقل دو نفر در حلقه باشند... پس:
می شود بفرمایید در غار حرا نفر دوم چه کسی بود؟

نقل قول:
اونایی که مشکلی کسالتی دارن رو معرفی کن هم شما دعاشون کنین هم ما فرادرمانی باهاشون کار کنیم اونا خوب بشن

فکر نکنم قبول کنند که در درمان شما شرکت کنند.

نقل قول:
منم قول میدم تا سر صبح اینجا با هم کله کله بزنیم خوبه ؟؟؟

شما اگر راست می گویید مطالبی را که ارائه کرده ام، و همین حالا موجود و قابل مطالعه است بخوانید و به آنها مستند و مستدل پاسخ دهید.

نقل قول:
این بهتره اقلا درسته که با هم اختلاف فکری داریم ولی این وسط یه ثوابی هم ببریم.

ترسم از این است که اندوخته ثواب اعمال خیر خودتان را با گمراه کردن مردم بر باد دهید.

با تشکر
یا حق

روی صحبتم فقط با شما نیست این طرز فکر توی خیلی از محافل رایجه و ناچار تاثیر پذیرین

دست شما درد نکنه

لطف می کنین

خوب یک مشکل همیینجاست که فقط ظاهر قضیه رو دنبال کردیم

دستشون درد نکنه یه چیزی هم شما یاد گرفتین

نه عزیز جان ناچار نیستین چون برداشت اشتباه کردین. کدام معجزه ستارالعیوبی رو نقض کرده که ناچار بشین. سفسطه نکنین.

اون قرآن تحریف شده که شما میگین کجاست ؟ مال ما همونیه که مثل مال شما فقط رو طاقچه خاک می خوره.

همه ، همه چی هر چی بخواین. اگه فقط یه نفر می تونست این کارهارو انجام بده پس شما بادمجان دور قابچین هستین تو این دنیا ؟

شما این یاد بگیر هر وقت خواستین که بشه میشه نترس

غلطهای املایی

حاج آقا عرفا همه این چیزایی که شما الان می دونین رو همشونو از خودشون در آوردند عرفان ریاضی نیست که بگی 2 دو تا میشه چهار تا خیلی ها این راه رفتن آخرش هیچی به هیچی شما اینو فراموش که ما به خودمون عارف نمی گیم ادعای عرفان اونجوری که شما میگی رو هم نداریم. اینا یکی از راههای عرفانیه.

سند و مدرک که همه دارن بحث قبول کردنه یا نکردن شما همین سمینار اصفهان تشریف میاوردین دوستان در خدمت بودن

کسی با سرنوشت و اعتقادات مردم کاری نداره باز از این حرفای قلنبه سلمبه میزنی که خود زنی کنین ؟

انشاالله هم هیچوقت نتونه مردم رو منحرف کنه. اجرتون با مولا. اگه انحراف باشه من خودم در خدمتم. بحث نفوذ و نفوذی در کار نیست. شما هر وقت می خواستین می تونستین برین سر کلاسا یا نه ؟

هیچی

بازم بیخیال شو

شک نکن

کارهای مهمتر دارن این همه برای درمان میان اونا وجب تره

باشه مهم نیست ما هم از شما چیزی یاد میگیریم. این چیزا زوری نیست. حتما اختلاف سلیقست.

همه چیز رو که واسه همه باز نمی کنن. هومن آیات و روایات گفتند یخورده دقت کنین هست.
ابولهب وقتی پیامبر رو سنگ بزنن از ائمه چه انتظاری دارین وقتی حضرت برای همه مردم دعا می کنن واسه چیه وقتی میگن خدا از تقصیر اینا بگذر اینا نمی دونن همه اینا کشف رمز می خوان.
حضرت محمد (ص) آنچنان شوق اشتیاق داشتند که خودشون این راه رو رفتن.
اون باید واسه شماست اونم فعلا هر وقت نمرتون 20 شد خودشون عنایت می کنن.

نیازی به راه نزدیک نیست شما اسم بدین تو پیغام خصوصی یه ساعت اتصال هم بدین ما در خدمتتونیم.

شما خودتون گفتین که حساب من جدا حساب شما جدا پس ترس واسه چی انشااله ما میریم جهنم شما راحت میشین.

ممنونم از حوصلتون.

iranp301;60903 نوشت:

سلام
حاج خانوم
ما که خودمون رو در ردیف ندونستیم !!! نعوذبالله شما در ردیفین مگه ؟

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

وقتی شما که پاسخ یک آیه از قران وامری بدیهی را اینطور میدهید وای بر آن استادی که شما را درس داده .

شما عملا" و کلاما" و کتبا" خود را از پیامبر هم بالاتر میدانید طبق آیات قران کریم . اگر میتوانید به پستهای قبل مراجعه کنید و اآیات مربوطه را ببینید

من که ادعای اتصال به روح القدس را ندارم که خودم را در ردیف پیامبر بدانم !!! شما اصلا" از بحثی که میکنیم جه ذهنیتی دارید؟ اصلا" مثل اینکه در باغ بحث نیستید فقط از همه چیز طفره میروید و ..... حرف های خودتان را تکرار میکنید باور کنید بحث واقعا" علمی است و استاد شما و مستر های دانشگاه رفته شان هم هنوز پرسشهای ما را بدون پاسخ گذاشته اند !!! زیرا مطالبی که عنوان کرده ایم حق است و مکتب شما تا عرفان بسیار فاصله دارد .

............................................................................. حق یارتان :roz:................................................................................

••ostad••;61072 نوشت:
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

وقتی شما که پاسخ یک آیه از قران وامری بدیهی را اینطور میدهید وای بر آن استادی که شما را درس داده .

شما عملا" و کلاما" و کتبا" خود را از پیامبر هم بالاتر میدانید طبق آیات قران کریم . اگر میتوانید به پستهای قبل مراجعه کنید و اآیات مربوطه را ببینید

من که ادعای اتصال به روح القدس را ندارم که خودم را در ردیف پیامبر بدانم !!! شما اصلا" از بحثی که میکنیم جه ذهنیتی دارید؟ اصلا" مثل اینکه در باغ بحث نیستید فقط از همه چیز طفره میروید و ..... حرف های خودتان را تکرار میکنید باور کنید بحث واقعا" علمی است و استاد شما و مستر های دانشگاه رفته شان هم هنوز پرسشهای ما را بدون پاسخ گذاشته اند !!! زیرا مطالبی که عنوان کرده ایم حق است و مکتب شما تا عرفان بسیار فاصله دارد .
................................................................................

سلام بر منتظرانی که حداقل یه حرکتی به خودشون میدن
از تو حرکت از خدا برکت

شما از سر لج و لجبازی و دگم اندیشی می خوای همش برچسب بزنی حاج خانوم. نمی چسبه خودتو خسته نکن.

موسی به شبان ایراد گرفت حضرت حق پیامبرش رو سرزنش کرد که تو چیکار داری اون تا اونجا فهمیده تو چه حقی داری اونو از من برونی ؟

من طفره نمی رم شما ظرفیتتون پره و نمی دونین چیه ؟ هر وقت شما تونستی مغز و ذهنیات خودتونو خالی کنی اونوقت می فهمین که باغ و گلستان کجاست.

بکن از رو ذهنت اون هر چی مناسبات داری از دار دنیا

حالا منم باید از شما اشکال بگیرم که شما این همه مدت تو حوزه ها زحمت کشیدین چرا نمی تونین مطالعه آزاد و بدون تمایل انجام بدین ؟ چرا اساتید شما یاد ندادن که اول گوش کن بعد مقایسه کن بعد قضاوت کن ؟

شما دادگاه نرفته حکم صادر می کنی !

از اون موقعی که شما کسالت داشتین چقدر بهتر شدین ؟ فکر می کنین دوا و دکتر خوبتون کرده ؟

همه جا بلای آسمانی و زمینی می باره چرا ایران از این چیزا خبری نیست ؟ فکر می کنین سرخوده ؟؟؟

با سلام و عرض ادب :Gol:

جناب iranp301

این راهش نیست. شما اصلاً در حال بحث علمی نیستید. صرفاً جملاتی را ارسال می کنید که فاقد اعتبار علمی می باشند. بر اساس کدام سند؟ بر اساس کدام مدرک؟ من سؤالاتی روشن پرسیده ام، و آیات و روایاتی محکم ارائه داده ام. وقتی ظاهر مسلم و محکم و غیر متشابه یک آیه یا روایت با مطلبی مغایرت داشته باشد، آن مطلب اسلامی نیست. تنها استدلال شما این است که آیات را جور دیگری می توان تفسیر کرد. پاسخ روشن است، تفسیر شما از نظر اسلامی فاقد ارزش علمی است. پس نمی توانید به آن استناد کنید. توضیح واضحات است. بر اساس فرمایش معصومین (ع) ما موظفیم روایتی که به آن بزرگواران نسبت داده شده، و با قرآن مغایرت دارد را نپذیریم. کلام افراد عادی مثل طاهری ها که جای خود را دارد.

از آنجا که پست شما بسیار مبهم بوده، پشتوانه ای از آیات و روایات نداشته، و صرفاً شامل تعدادی ادعای پوچ است، به همین دلیل از پاسخ دادن به ادعاهای پوچ مربوطه خودداری می کنم. فقط مطلبی لازم به ذکر است که عرض می کنم:

نقل قول:
نه عزیز جان ناچار نیستین چون برداشت اشتباه کردین. کدام معجزه ستارالعیوبی رو نقض کرده که ناچار بشین. سفسطه نکنین.


روایات مثال:

1- مُحَمّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمّدٍ عَنْ عَلِيّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ تُعْرَضُ الْأَعْمَالُ عَلَى رَسُولِ اللّهِ ص أَعْمَالُ الْعِبَادِ كُلّ صَبَاحٍ أَبْرَارُهَا وَ فُجّارُهَا فَاحْذَرُوهَا وَ هُوَ قَوْلُ اللّهِ تَعَالَى اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ سَكَتَ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 318 روايه: 1
ابوبصير گويد امام صادق عليه‏السلام فرمود: در هر بامداد كردار بندگان نيكوكار و فاسق بر رسول خدا صلى الله عليه و آله عرضه ميشود، پس بر حذر باشيد (از كردار ناشايست) و همين است معنى قول خدايتعالى (105 سوره 9) (در عمل كوشيد كه خدا و رسولش كردار شما را ميبينند) و ساكت شد.

2- عِدّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَى الْحَلَبِيّ عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ الطّائِيّ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللّهِ عَزّ وَ جَلّ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ هُمُ الْأَئِمّةُ
اصول كافى جلد 1 صفحه: 318 روايه: 2
يعقوب بن شعيب گويد: از امام صادق عليه‏السلام راجع بقول خداى عزوجل (105- سوره‏9) (در كار باشيد كه خدا و پيغمبر و مؤمنين كردار شما را مى‏بينند) پرسيدم، فرمود: مؤمنين ائمه هستند.

3- عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ مَا لَكُمْ تَسُوءُونَ رَسُولَ اللّهِ ص فَقَالَ رَجُلٌ كَيْفَ نَسُوؤُهُ فَقَالَ أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنّ أَعْمَالَكُمْ تُعْرَضُ عَلَيْهِ فَإِذَا رَأَى فِيهَا مَعْصِيَةً سَاءَهُ ذَلِكَ فَلَا تَسُوءُوا رَسُولَ اللّهِ وَ سُرّوهُ
اصول كافى جلد 1 صفحه: 318 روايه: 3
سماعة گويد: از امام صادق عليه‏السلام شنيدم كه مى‏فرمود: شما را چه مى‏شود كه پيغمبر صلى الله عليه و آله را ناخوش و اندوهگين ميكنيد؟ مردى گفت: ما او را ناخوش مى‏كنيم؟!! فرمود: مگر نميدانيد؟ كه اعمال شما بر آنحضرت عرضه ميشود و چون گناهى در آن بيند، اندوهگينش ميكند؟ پس نسبت بپيغمبر بدى نكنيد و او را (با عبادات و طاعات خويش) مسرور سازيد.

1- عَلِيّ بْنُ مُحَمّدٍ وَ غَيْرُهُ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَيّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ بَدْرِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ أَبِي الرّبِيعِ الشّامِيّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ إِنّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ عُلّمَ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 382 رواية: 1
امام صادق عليه السلام فرمود: امام هرگاه خواهد بداند، بداند.

1- عِدّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيّوبَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الْوَاحِدِ بْنِ الْمُخْتَارِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَوْ كَانَ لِأَلْسِنَتِكُمْ أَوْكِيَةٌ لَحَدّثْتُ كُلّ امْرِئٍ بِمَا لَهُ وَ عَلَيْهِ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 393 رواية: 1
امام باقر عليه السلام فرمود: اگر زبانهاى شما لجام و بندى مى‏داشت سود و زيان هر مردى را برايش گزارش مى‏دادم.

پس معصومین (ع) از گناهان و بدی های ما با خبر می شوند. پس اعتقاد و تقسیم بندی شما در باب عرفان کمال و عرفان قدرت اشتباه است.

نقل قول:
کسی با سرنوشت و اعتقادات مردم کاری نداره باز از این حرفای قلنبه سلمبه میزنی که خود زنی کنین ؟


کسی حق ندارد در حیطه دین چرندبافی کند.

یا حق

کاربر گرامی
لطفا مطالب در باره حج را در انجمن دیگری ایجا کنید

با تشکر

مدیر سایت;61846 نوشت:
کاربر گرامی
لطفا مطالب در باره حج را در انجمن دیگری ایجا کنید

با تشکر


اطاعت امر شد. اینم آدرسهای مطلبی که می خواستم ارائه کنم: "معراج حج"

http://www.askdin.com/showthread.php?t=121
http://www.askdin.com/showthread.php?t=817

با سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان :Gol:

جناب طاهری، شما که در بدو ورودتان فرمودید:

"بنده همین الان عضو شدم تا جواب دوستان را بدهم و این اولین پیام من است."

پس کو جواب؟ چه شد؟ سؤالات مثال:

فرمودید به واسطه برگزیدگان الهی... جالب است. پس یعنی عموم مستقیماً به روح القدس متصل نمی شوند، بله؟ اگر اینطور است چرا مدام روی طبل اتصال به روح القدس می کوبید؟ حال می گویید واسطه هایی هستند. پس شما به واسطه ها متصل می شوید، نه خود روح القدس... بفرمایید که این واسطه ها چه کسانی هستند. آیا غیر از معصومین (ع) هم کسی می تواند واسطه این امر باشد؟

این حلقه ها را معرفی کنید.

-----------------------------------------------------------------

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْمِنْقَرِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ هَاشِمِ بْنِ الْبَرِيدِ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ لِى عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا الزُّهْدُ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ أَعْلَى دَرَجَةِ الزُّهْدِ أَدْنَى دَرَجَةِ الْوَرَعِ وَ أَعْلَى دَرَجَةِ الْوَرَعِ أَدْنَى دَرَجَةِ الْيَقِينِ وَ أَعْلَى دَرَجَةِ الْيَقِينِ أَدْنَى دَرَجَةِ الرِّضَا
اصول كافى ج : 3 ص : 102 رواية :10
على بن الحسين صلوات الله عليهما فرمود: زهد را ده جزء است ، بالاترين درجه زهد پست ترين درجه ورع است ، و بالاترين درجه ورع پست ترين درجه يقين است ، و بالاترين درجه يقين پست ترين درجه رضاست.

یعنی شما تمام این مراتب را طی کرده اید؟ سؤال بی پاسخم را تکرار می کنم:

می شود بفرمایید دریافتهایتان چه قدر باعث شده اند تا دنیا از چشم شما بیافتد و نفس شما از لذایذ دنیوی زده شود؟

-----------------------------------------------------------------

فرمودید:
اینکه گفته اند در شب نماز بخوان، منظور این بوده است که در شب جهل و ناآگاهی خودت، اتصال برقرار کن با صلوه تا نور شعور الهی بر ذهنت سرازیر شود.

چه جالب. چرا آن بزرگواران همین را نفرمودند؟ پس چرا خودشان اصرار داشتند که در شب نماز بخوانند؟ چرا نماز شب بر پیامبر (ص) واجب شد؟

این کشف رمز شما از روایات بنده را یاد روایاتی می اندازد. امام صادق (ع) فرمودند:

قَوْمٌ یَزْعَمونَ أنّی إمامُهُمْ، وَاللّهِ ما أنَا لَهُمْ بِإمامٍ لَعَنَهُم اللّهُ کُلّ ما سَتَرْتُ سِتْرا هَتَکوهُ، أقولُ: کذا وکذا، فَیَقولون: اِنّما یَعْنی کذا وکذا. اِنَّما أَنَا إمامُ مَنْ أطاعَنی

گروهی خیال می کنند که من امام آنها هستم، به خدا قسم من امام آنها نیستم، نفرین خدا بر آنها باد. [زیرا] هر گاه رازی را پنهان می کنم آنها آشکار می کنند، من می گویم: چنین و چنین است و آنها می گویند چنین و چنان اراده کرده است. همانا من امام کسی هستم که از من پیروی کند.
منتخب میزان الحکمة، ص285.

-----------------------------------------------------------------

چه کسی گفته حبل الله همان روح القدس است؟ از کدام آیه و روایت چنین چیزی برداشت می شود؟ به این روایت دقت کنید:

امام باقر علیه السلام در ضمن خطبه‌ای اهل‌بیت را معرفی می‌نمایند که ابن شهر آشوب در مناقب خود آن را ذکر نموده است که در این متن به ذکر آن خطبه پرداخته می‌شود:

«نحن جنب الله و نحن حبل الله و نحن رحمة الله علی خلقه و بنا یفتح الله و بنا یختم الله، نحن ائمة الهدی و مصابیح الدجی و نحن العلم المرفوع لاهل الدنیا و نحن السابقون و نحن الآخرون، من تمسك بنا لحق و من تخلف عنا غرق. نحن قادة المحجلین و نحن حرم الله و نحن الطریق والصراط المستقیم الی الله عزوجل و نحن من نعم الله علی خلقه و نحن المنهاج و نحن معدن النبوة و نحن موضع الرسالة و نحن اصول الدین و الینا یختلف الملائكة و نحن السراج لمن استضاء بنا و نحن السبیل لمن اقتدی بنا و نحن الهداة الی الجنة و نحن عروة الاسلام و نحن الجسور و نحن القناطر من مضی علینا اسبق و من تخلف عنا محق و نحن السنام الاعظم و بنا یصرف الله عنكم العذاب من ابصر بنا و عرفنا و عرف حقنا و اخذ بامرنا فهومنا.»

شرح روایت: http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=43470

اگر نام این تناقض با روایات نیست، پس چیست؟

-----------------------------------------------------------------

گفته شده:
فیض حلقه ی وحدت از برکت نزدیکی و وحدت حداقل دو نفر ایجاد می شود و هر کجا حداقل دونفر در حلقه جمع باشند، عضو سوم روح القدس (شبکه شعور کیهانی) و عضو چهارم آن خداوند است.

می شود بفرمایید در غار حرا نفر دوم چه کسی بود؟

-----------------------------------------------------------------

البته سؤال باز هم هست. فعلاً همین کافی است.

عدم پاسخگویی صریح شما خودش ملاکی است برای قضاوت خوانندگان.

ان الله احکم الحاکمین

یا حق

گر چه دوست ندارم در این وب مطالبی بنویسم که شخصی ناراحت بشه، اما بعضی مواقع انتقاداتی لازمه که مسیر درست رو مشخص کنه حتی اگه کسی یا کسانی رو نگران کنه.
نظر من در مورد عده ای که جلساتی رو در تهران و چند شهر دیگه تحت عنوان عرفان حلقه کیهانی برگزار می کنن. جناب آقای طاهری که لیسانس مکانیک هستن مدعی هستن به نوعی اشراق و دریافت درونی دست پیدا کردن که توسط اون می تونن به درمان بیماران از طریق مسائل فرا درمانی بپردازند. احضار جن و روح در بعضی از این جلسات ادعا شده، اگر چه بعضی طرفدارهای آقای طاهری اینو تکذیب می کنن.
ایشون مدعی هستن به این خاطر اسمی از عرفان اسلامی نمیارن که این اسم اسلامی باعث نشه یه عده موضع گیری کنن و اصلا به سمتشون نرن.
اخیرا اطرافیان ایشان یه جزوهای رو منتشر کردن که اسم خودشونو هوشمندی مثبت الهی گذاشتن و به منتقدهای خودشون شبکه هوشمند منفی میگن و خصوصیات این شبکه منفی منتقدان رو اینها می دونن؛ بی حیا بی اخلاق بی ادب،درغگو و تهمت زننده، حسود و کینه توز، ضد صلح و جنگ افروز، جاهل و معاند و...
آقای طاهری عزیز ابتدائا باید بگم من شما رو مسلمان می دانم ، شما رو عامل صهیونیست و استعمار نمی دانم، و اصلا کاری ندارم که شما قبل از انقلاب در چه گروه هایی بودید، بر عکس اینکه شما همه منتقدین خودتونو رو افرادی می دونید که سریع به شما انگ فرقه سازی و عامل استعماری میزنن، من اینطور نیستم، اما صادقانه چند تا مطلبو به شما می گم که جواب بدید؟
اول. من از شماسئوال می کنم، چطور بدون گذروندن تحصیلات خاص در عرفان اسلامی مدعی بر پایی عرفان اصیلی هستید که هیچ عارفی به گرد پای شما نمیرسه؟
دوم .شما که به اصول فرادرمانی به ادعای خود مسلط هستید تا کنون چه کراماتی داشته اید که این مطلب را اثبات کنه. حتی در حرم علی بن موسی الرضا ( علیه الصلوۀ و السلام) که عده ای شفا می گیرند، به سرعت حرف آنها را نمی پذیرند تا پزشک متخصصی آن مرض و شفای آن را تایید نکنه ، هرگز در دفتر کرامات رضوی ثبت نمی شه.جناب آقای طاهری تا کنون کدام پزشک متخصص شفای مراجعین شما را تایید کرده .
سوم. من کاری ندارم که آیا شما یا شاگردانتان در جلسات توانسته اید احضار روح یا تسخیر جن بکنید یا نه اصلا به صحت یا سقم این مطلب کاری ندارم، اما اینکه شما مدتی پیشه یک جن گیر بوده اید رو که نمیخواید منکر بشید. اگر اصل مطلب رو رد کنید صداقت شما زیر سئوال میره ، چون این مطلب قابل تحقیقه، و بازهم نمی خوام بگم بیش از همه فرقه ها کابالیست ها به ارتباط با اجنه می پردازن ، مطلبی که در اسلام حرام اعلام شده.ممکنه اشکال بشه که عرفایی مثل شیخ بهایی یا مرحوم نخودکی هم سحر بلد بودن،و اصولا به عده ای سفارش می کردن که اونو یاد بگیرن، ضمن تایید این حرف باید بگم هدف از اون یادگیری ابطال سحر و جادو بود ، مثل کاری که شیخ بهایی با ساحری در عالی قاپو در مقابل شاه عباس کرد و اون رو از حیات ساقط کرد، اصولا راه ابطال سحر با خود سحر متفاوته و از یه مجرا نمیگذره، همون کاری که دو فرشته الهی هاروت و ماروت به مردم بابل یاد می دادن و قرآن در سوره بقره به این مطلب صحه میگذاره، علت تحریم سحر هم چیزی جز شرک جلی به خدا نیست که شخص ساحر قدرت هایی غیر ازقدرت خداوند قادر رو در عالم دخیل می دونه. اگه کسی همچین ادعایی رو مطرح بکنه و یه سری متخصص اونو بررسی کنن و معلوم بشه چیزی نبوده اسمش دیگه جلسه عرفان نیست بلکه جلسه دغل بازیه ُ نمی خوام بگم شیادی.
اما احضار روح، شما در جزوه نتیجه امواج تهاجم، بد جوری موضع گرفتید،من فتوای علمای اسلام رو براتون می خونم که احضار روح اگر غرض عقلایی بر آن مترتب باشد اشکالی ندارد، اما این غرض عقلایی چیه مهمه . شما انتقاد کردید که چرا به وجوه سیصد هزار تومنی شما در جلسات کوتاه مدتتون عده ای معترض شدن ، و گفتن این مصداق دکان باز کردنه، من اصلا به این کار ندارم، نوش جونتون ، شاید دوست داشته باشن بیشتر از اینها به شما بدن، اما درستش اینه که اگه ادعا میشه کسی از این طریق خوب شده یه گروه پزشکی اینو بررسی کنن، این با عقل و منطق سازگارتره . ضمن اینکه به احضار روح انتقاداتی هست ، اگر چه 30 تا روش برای این کار هست ولی همون روش متداول میز و صفحه و استکان با بله خیر. اینکه از کجا معلوم روح حاضر شده روح همون شخص باشه شاید ارواح خبیثه سرگردان القائاتی رو مطرح کنن یا شاید اجنه موجود باشن.دیگه اینکه هر روحی رو نمیشه احضار کرد. یا اینکه روح ها همه چیز رو نمی دونن بلکه ذهنیت افراد در این مورد موثره. تازه احضارش یه طرف دردسرهای دور کردنش که دیگه از دست اون شخص دست بر نمی دارن یه طرف. بماند که قالب افراد هم علمی وارد نمیشن یعنی اینکه جراحی برای یه نفر واجبه و برای دیگری حرام.
ممکنه آقای طاهری با این همه مشکلات منکر احضار روح بشه، پس جواب شاگردانشون رو که این مطلب رو مطرح می کنن چی میدن؟!
آیا جهان هستی حقیقت وجودی دارد یا خیر؟"، پاسخ دادید در جواب می‌توان گفت: با توجه به این که جهان هستی از حرکت آفریده شده است، لذا جلوه‌های گوناگون آن نیز ناشی از حرکت می‌باشد و همانطور که گفته شد هر جلوه‌ای که ناشی از حرکت باشد، مجازی است؛ در نتیجه جهان هستی نیز مجازی بوده و حقیقت وجودی ندارد.
در توضیح تون فرمودید. اصولا ابر الکترونی اطراف هسته اتم همواره مجازی است و اگر حرکت الکترون متوقف شود فضای خالی از بین رفته و فقط نوترون و پروتون باقی می ماند و اونها حقیقت اتم هستن نه فضای مجازی ایجاد شده توسط حرکت الکترون ، و نتیجه گرفتید که این عالم هم ناشی از حرکته پس مجازیه و حقیقت نداره.
شما در اینجا یه قیاس مع الفارق انجام دادید. خدا وکیلی ، بدون پیش داوری این چه مقایسه ای که شما به خاطر اون دارید زیر آب حقیقت عالم هستی رو می زنید .
جناب آقای طاهری ؛ این حرف ، سخن بسیار سنگینیه. وقتی آنچه که ما می بینیم همان فضای مجازی ساختگی باشه پس اصولا واقعیتی نداره و لزومی نداره که درآثار اون دقت بشه، چون حقیقتی نداره و شبهی بیش نیست، یعنی علمیتی نداره. شما ندونسته! وارد موج خطرناکی شدید که بارها در اروپا اتفاق افتاده ؛ مکاتب فلسفی مثل سوفیسم یا سوفسطایی گری و انکار حقیقت علم، و سپتی سیسم و شک گرایی و آگنوستی سیسم .
جناب طاهری بازم می گم من شما رو مسلمان می دونم همنطور که خودتون اصرار به این مطلب دارید.شما مدعی هستید عرفان اصیل را رهبری می کنید و دیگران به بیراهه رفتن.با شنیدن این جمله به یاد سخنی از استاد مرحوممون شیخ احمد مجتهدی تهرانی افتادم که می گفت: محمد گودرزی (قاتل شهید مطهری) شاگردم بود ،2 سال بیش تر در حوزه نموند و مدعی بود که اسلام راستین رو بهش رسیده و امثال آقای مطهری ضد اسلام راستین هستن،اون 23 جلد کتاب در تفسیر قرآن نوشت از جمله این آیه" ان الله لمع المحسنین" مطمئنا خدا با نیکوکارانه، هر کی یکی دو سال ادبیات عرب خونده باشه می دونه " لمع" دو تا حرف متشکل از لام (ل) و مع که به تنهایی معنی نمیده اما گودرزی مدعی اسلام ناب می گفت: لمع فعله از ماده لمع به معنای درخشندگی و تابش ! یعنی حرفی رو که توی هیچ تفسیری پیدا نمیشه و استدلالش این بود که بقیه نفهمیدن.
آقای طاهری عزیز؛
بزرگوار شما که همون 2 سال تحصیلات علوم اسلامی رو هم نداشتید ، چطور مدعی میشید که عرفان اصیل رو هدایت می کنید و بقیه به بیراه می رن؟! پس شما نباید بعضی از منتقدان خودتونو که می گن شما بعضی از این مطالبو از عرفان هندی گرفتید متهم به دروغ کنید.

بینام;61110 نوشت:
با سلام و عرض ادب :gol:

جناب iranp301

این راهش نیست. شما اصلاً در حال بحث علمی نیستید. صرفاً جملاتی را ارسال می کنید که فاقد اعتبار علمی می باشند. بر اساس کدام سند؟ بر اساس کدام مدرک؟ من سؤالاتی روشن پرسیده ام، و آیات و روایاتی محکم ارائه داده ام. وقتی ظاهر مسلم و محکم و غیر متشابه یک آیه یا روایت با مطلبی مغایرت داشته باشد، آن مطلب اسلامی نیست. تنها استدلال شما این است که آیات را جور دیگری می توان تفسیر کرد. پاسخ روشن است، تفسیر شما از نظر اسلامی فاقد ارزش علمی است. پس نمی توانید به آن استناد کنید. توضیح واضحات است. بر اساس فرمایش معصومین (ع) ما موظفیم روایتی که به آن بزرگواران نسبت داده شده، و با قرآن مغایرت دارد را نپذیریم. کلام افراد عادی مثل طاهری ها که جای خود را دارد.

از آنجا که پست شما بسیار مبهم بوده، پشتوانه ای از آیات و روایات نداشته، و صرفاً شامل تعدادی ادعای پوچ است، به همین دلیل از پاسخ دادن به ادعاهای پوچ مربوطه خودداری می کنم. فقط مطلبی لازم به ذکر است که عرض می کنم:



روایات مثال:

1- مُحَمّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمّدٍ عَنْ عَلِيّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ تُعْرَضُ الْأَعْمَالُ عَلَى رَسُولِ اللّهِ ص أَعْمَالُ الْعِبَادِ كُلّ صَبَاحٍ أَبْرَارُهَا وَ فُجّارُهَا فَاحْذَرُوهَا وَ هُوَ قَوْلُ اللّهِ تَعَالَى اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ سَكَتَ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 318 روايه: 1
ابوبصير گويد امام صادق عليه‏السلام فرمود: در هر بامداد كردار بندگان نيكوكار و فاسق بر رسول خدا صلى الله عليه و آله عرضه ميشود، پس بر حذر باشيد (از كردار ناشايست) و همين است معنى قول خدايتعالى (105 سوره 9) (در عمل كوشيد كه خدا و رسولش كردار شما را ميبينند) و ساكت شد.

2- عِدّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَى الْحَلَبِيّ عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ الطّائِيّ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللّهِ عَزّ وَ جَلّ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ هُمُ الْأَئِمّةُ
اصول كافى جلد 1 صفحه: 318 روايه: 2
يعقوب بن شعيب گويد: از امام صادق عليه‏السلام راجع بقول خداى عزوجل (105- سوره‏9) (در كار باشيد كه خدا و پيغمبر و مؤمنين كردار شما را مى‏بينند) پرسيدم، فرمود: مؤمنين ائمه هستند.

3- عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ مَا لَكُمْ تَسُوءُونَ رَسُولَ اللّهِ ص فَقَالَ رَجُلٌ كَيْفَ نَسُوؤُهُ فَقَالَ أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنّ أَعْمَالَكُمْ تُعْرَضُ عَلَيْهِ فَإِذَا رَأَى فِيهَا مَعْصِيَةً سَاءَهُ ذَلِكَ فَلَا تَسُوءُوا رَسُولَ اللّهِ وَ سُرّوهُ
اصول كافى جلد 1 صفحه: 318 روايه: 3
سماعة گويد: از امام صادق عليه‏السلام شنيدم كه مى‏فرمود: شما را چه مى‏شود كه پيغمبر صلى الله عليه و آله را ناخوش و اندوهگين ميكنيد؟ مردى گفت: ما او را ناخوش مى‏كنيم؟!! فرمود: مگر نميدانيد؟ كه اعمال شما بر آنحضرت عرضه ميشود و چون گناهى در آن بيند، اندوهگينش ميكند؟ پس نسبت بپيغمبر بدى نكنيد و او را (با عبادات و طاعات خويش) مسرور سازيد.

1- عَلِيّ بْنُ مُحَمّدٍ وَ غَيْرُهُ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَيّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ بَدْرِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ أَبِي الرّبِيعِ الشّامِيّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ إِنّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ عُلّمَ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 382 رواية: 1
امام صادق عليه السلام فرمود: امام هرگاه خواهد بداند، بداند.

1- عِدّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيّوبَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الْوَاحِدِ بْنِ الْمُخْتَارِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَوْ كَانَ لِأَلْسِنَتِكُمْ أَوْكِيَةٌ لَحَدّثْتُ كُلّ امْرِئٍ بِمَا لَهُ وَ عَلَيْهِ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 393 رواية: 1
امام باقر عليه السلام فرمود: اگر زبانهاى شما لجام و بندى مى‏داشت سود و زيان هر مردى را برايش گزارش مى‏دادم.

پس معصومین (ع) از گناهان و بدی های ما با خبر می شوند. پس اعتقاد و تقسیم بندی شما در باب عرفان کمال و عرفان قدرت اشتباه است.



کسی حق ندارد در حیطه دین چرندبافی کند.

یا حق

سرکار بینام
شما 1 2 3 4 5 کردی نتیجه گرفتی اینا چرنده
خوب بنابه همونایی که نتیجه گرفتی ابن فلان ابن فلان ابن فلان ابن فلان واسه من یکی که جواب نمیشه. بهرحال خیلی ممنونم از زحمتی که کشیده بودین. شما هم یه آدم عادی هستین واسه من. چون هنوز آداب و اخلاق رعایت ادب و احترام رو مردودید.

پرهام;61939 نوشت:
گر چه دوست ندارم در این وب مطالبی بنویسم که شخصی ناراحت بشه، اما بعضی مواقع انتقاداتی لازمه که مسیر درست رو مشخص کنه حتی اگه کسی یا کسانی رو نگران کنه.
نظر من در مورد عده ای که جلساتی رو در تهران و چند شهر دیگه تحت عنوان عرفان حلقه کیهانی برگزار می کنن. جناب آقای طاهری که لیسانس مکانیک هستن مدعی هستن به نوعی اشراق و دریافت درونی دست پیدا کردن که توسط اون می تونن به درمان بیماران از طریق مسائل فرا درمانی بپردازند. احضار جن و روح در بعضی از این جلسات ادعا شده، اگر چه بعضی طرفدارهای آقای طاهری اینو تکذیب می کنن.
ایشون مدعی هستن به این خاطر اسمی از عرفان اسلامی نمیارن که این اسم اسلامی باعث نشه یه عده موضع گیری کنن و اصلا به سمتشون نرن.
اخیرا اطرافیان ایشان یه جزوهای رو منتشر کردن که اسم خودشونو هوشمندی مثبت الهی گذاشتن و به منتقدهای خودشون شبکه هوشمند منفی میگن و خصوصیات این شبکه منفی منتقدان رو اینها می دونن؛ بی حیا بی اخلاق بی ادب،درغگو و تهمت زننده، حسود و کینه توز، ضد صلح و جنگ افروز، جاهل و معاند و...
آقای طاهری عزیز ابتدائا باید بگم من شما رو مسلمان می دانم ، شما رو عامل صهیونیست و استعمار نمی دانم، و اصلا کاری ندارم که شما قبل از انقلاب در چه گروه هایی بودید، بر عکس اینکه شما همه منتقدین خودتونو رو افرادی می دونید که سریع به شما انگ فرقه سازی و عامل استعماری میزنن، من اینطور نیستم، اما صادقانه چند تا مطلبو به شما می گم که جواب بدید؟
اول. من از شماسئوال می کنم، چطور بدون گذروندن تحصیلات خاص در عرفان اسلامی مدعی بر پایی عرفان اصیلی هستید که هیچ عارفی به گرد پای شما نمیرسه؟
دوم .شما که به اصول فرادرمانی به ادعای خود مسلط هستید تا کنون چه کراماتی داشته اید که این مطلب را اثبات کنه. حتی در حرم علی بن موسی الرضا ( علیه الصلوۀ و السلام) که عده ای شفا می گیرند، به سرعت حرف آنها را نمی پذیرند تا پزشک متخصصی آن مرض و شفای آن را تایید نکنه ، هرگز در دفتر کرامات رضوی ثبت نمی شه.جناب آقای طاهری تا کنون کدام پزشک متخصص شفای مراجعین شما را تایید کرده .
سوم. من کاری ندارم که آیا شما یا شاگردانتان در جلسات توانسته اید احضار روح یا تسخیر جن بکنید یا نه اصلا به صحت یا سقم این مطلب کاری ندارم، اما اینکه شما مدتی پیشه یک جن گیر بوده اید رو که نمیخواید منکر بشید. اگر اصل مطلب رو رد کنید صداقت شما زیر سئوال میره ، چون این مطلب قابل تحقیقه، و بازهم نمی خوام بگم بیش از همه فرقه ها کابالیست ها به ارتباط با اجنه می پردازن ، مطلبی که در اسلام حرام اعلام شده.ممکنه اشکال بشه که عرفایی مثل شیخ بهایی یا مرحوم نخودکی هم سحر بلد بودن،و اصولا به عده ای سفارش می کردن که اونو یاد بگیرن، ضمن تایید این حرف باید بگم هدف از اون یادگیری ابطال سحر و جادو بود ، مثل کاری که شیخ بهایی با ساحری در عالی قاپو در مقابل شاه عباس کرد و اون رو از حیات ساقط کرد، اصولا راه ابطال سحر با خود سحر متفاوته و از یه مجرا نمیگذره، همون کاری که دو فرشته الهی هاروت و ماروت به مردم بابل یاد می دادن و قرآن در سوره بقره به این مطلب صحه میگذاره، علت تحریم سحر هم چیزی جز شرک جلی به خدا نیست که شخص ساحر قدرت هایی غیر ازقدرت خداوند قادر رو در عالم دخیل می دونه. اگه کسی همچین ادعایی رو مطرح بکنه و یه سری متخصص اونو بررسی کنن و معلوم بشه چیزی نبوده اسمش دیگه جلسه عرفان نیست بلکه جلسه دغل بازیه ُ نمی خوام بگم شیادی.
اما احضار روح، شما در جزوه نتیجه امواج تهاجم، بد جوری موضع گرفتید،من فتوای علمای اسلام رو براتون می خونم که احضار روح اگر غرض عقلایی بر آن مترتب باشد اشکالی ندارد، اما این غرض عقلایی چیه مهمه . شما انتقاد کردید که چرا به وجوه سیصد هزار تومنی شما در جلسات کوتاه مدتتون عده ای معترض شدن ، و گفتن این مصداق دکان باز کردنه، من اصلا به این کار ندارم، نوش جونتون ، شاید دوست داشته باشن بیشتر از اینها به شما بدن، اما درستش اینه که اگه ادعا میشه کسی از این طریق خوب شده یه گروه پزشکی اینو بررسی کنن، این با عقل و منطق سازگارتره . ضمن اینکه به احضار روح انتقاداتی هست ، اگر چه 30 تا روش برای این کار هست ولی همون روش متداول میز و صفحه و استکان با بله خیر. اینکه از کجا معلوم روح حاضر شده روح همون شخص باشه شاید ارواح خبیثه سرگردان القائاتی رو مطرح کنن یا شاید اجنه موجود باشن.دیگه اینکه هر روحی رو نمیشه احضار کرد. یا اینکه روح ها همه چیز رو نمی دونن بلکه ذهنیت افراد در این مورد موثره. تازه احضارش یه طرف دردسرهای دور کردنش که دیگه از دست اون شخص دست بر نمی دارن یه طرف. بماند که قالب افراد هم علمی وارد نمیشن یعنی اینکه جراحی برای یه نفر واجبه و برای دیگری حرام.
ممکنه آقای طاهری با این همه مشکلات منکر احضار روح بشه، پس جواب شاگردانشون رو که این مطلب رو مطرح می کنن چی میدن؟!
آیا جهان هستی حقیقت وجودی دارد یا خیر؟"، پاسخ دادید در جواب می‌توان گفت: با توجه به این که جهان هستی از حرکت آفریده شده است، لذا جلوه‌های گوناگون آن نیز ناشی از حرکت می‌باشد و همانطور که گفته شد هر جلوه‌ای که ناشی از حرکت باشد، مجازی است؛ در نتیجه جهان هستی نیز مجازی بوده و حقیقت وجودی ندارد.
در توضیح تون فرمودید. اصولا ابر الکترونی اطراف هسته اتم همواره مجازی است و اگر حرکت الکترون متوقف شود فضای خالی از بین رفته و فقط نوترون و پروتون باقی می ماند و اونها حقیقت اتم هستن نه فضای مجازی ایجاد شده توسط حرکت الکترون ، و نتیجه گرفتید که این عالم هم ناشی از حرکته پس مجازیه و حقیقت نداره.
شما در اینجا یه قیاس مع الفارق انجام دادید. خدا وکیلی ، بدون پیش داوری این چه مقایسه ای که شما به خاطر اون دارید زیر آب حقیقت عالم هستی رو می زنید .
جناب آقای طاهری ؛ این حرف ، سخن بسیار سنگینیه. وقتی آنچه که ما می بینیم همان فضای مجازی ساختگی باشه پس اصولا واقعیتی نداره و لزومی نداره که درآثار اون دقت بشه، چون حقیقتی نداره و شبهی بیش نیست، یعنی علمیتی نداره. شما ندونسته! وارد موج خطرناکی شدید که بارها در اروپا اتفاق افتاده ؛ مکاتب فلسفی مثل سوفیسم یا سوفسطایی گری و انکار حقیقت علم، و سپتی سیسم و شک گرایی و آگنوستی سیسم .
جناب طاهری بازم می گم من شما رو مسلمان می دونم همنطور که خودتون اصرار به این مطلب دارید.شما مدعی هستید عرفان اصیل را رهبری می کنید و دیگران به بیراهه رفتن.با شنیدن این جمله به یاد سخنی از استاد مرحوممون شیخ احمد مجتهدی تهرانی افتادم که می گفت: محمد گودرزی (قاتل شهید مطهری) شاگردم بود ،2 سال بیش تر در حوزه نموند و مدعی بود که اسلام راستین رو بهش رسیده و امثال آقای مطهری ضد اسلام راستین هستن،اون 23 جلد کتاب در تفسیر قرآن نوشت از جمله این آیه" ان الله لمع المحسنین" مطمئنا خدا با نیکوکارانه، هر کی یکی دو سال ادبیات عرب خونده باشه می دونه " لمع" دو تا حرف متشکل از لام (ل) و مع که به تنهایی معنی نمیده اما گودرزی مدعی اسلام ناب می گفت: لمع فعله از ماده لمع به معنای درخشندگی و تابش ! یعنی حرفی رو که توی هیچ تفسیری پیدا نمیشه و استدلالش این بود که بقیه نفهمیدن.
آقای طاهری عزیز؛
بزرگوار شما که همون 2 سال تحصیلات علوم اسلامی رو هم نداشتید ، چطور مدعی میشید که عرفان اصیل رو هدایت می کنید و بقیه به بیراه می رن؟! پس شما نباید بعضی از منتقدان خودتونو که می گن شما بعضی از این مطالبو از عرفان هندی گرفتید متهم به دروغ کنید.

دوست خوبم ما ناراحت نمیشیم ولی شما حتما طرف دوستاتون رو داشته باشین چون ناراحت میشن و کاربری شمارو حذف میکنن. اکثرا تا حالا دوستان دیگه هم چون جوابی که میارن قانع کننده شروع می کنن به قبل و بعد انقلاب و حالا عکس و فیلم و از این حرفا. شما هم خجالت نکش شروع کن. الکی جانماز آب نکش.

جن و روح و تسخیرو این حرفا ما ندیدیم نشنیدیم شما دیدی کجا دیدی چرا از اونا فیلم و عکس نداری شما که از قبل و بعد همه خبر داری ؟

ایشون اصلا مدعی نیستن همیشه تکیه کلامشون اینه که بیاین با هم تحقیق کنیم.

گفتن بیاین بشینیم حرف بزنیم اومدین تو سایتها هو کردین که آره حجه الاسلام شده میخواد بیاد حوزه می خواین اسم کاربری اون دوستتون رو هم بگم که رسوای عالم بشه.

بحث پول رو کردیم لطفا مطالب قبلی رو بخونین.

اونی که شما میگی نعلبکی و استکانه که بیشتر اونورا رایجه اینجا خبری نیست.

برین مجلات طب کل نگر رو بگیرین بخونین براتون می فرستم که مطالعه کنین تا عقل سلیمتون یخورده تکون بخوره.

این کابالا هر چی بود ما که نمی دونستیم به لطف کج اندیشی شما و دوستان تبلیغات گسترده ای شد برای این افراد واقعا که.

دوست خوبم مجازی هست ولی حتما واسه یه چیزی بود که حضرت حق این همه زحمت خلقت کشیدن می خواستین هو نکنین کلاسا تعطیل نشه می یومدین کلاس می فهمیدین واسه چیه. نمی گم که دلتون بسوزه.

ماشاالله حتما شما هم لمع رو فهمیدین که اشکال تراشی می کنین.

راجع به این هندیها قبلا گفتم بازم میگم : خیلی خیلی معذرت می خوام باز هم معذرت می خوام : اونموقع که این هندیها از اون جایی که پشگل گاو میاد اونجارو ماچ می کردن نصف بیشتر مردم ایران از عرفای بزرگ تاثیر گذار بودن الکل اسم این هندیهارو با اون قابالیهارو نیار. اینا کجا عرفان کجا.

درمان می خوای امیدوارم اینارو پاک نکنن تا همه ببینن که شما کجای کارین ؟


گزارش درمان (1)


گزارش یک مورد بهبود عیب انکساری چشم با فرادرمانی


مقدمه:


تصاویر اجسام در چشم توسط یک سیستم سه لنزی شامل مایع زلالیه، عدسی و زجاجیه روی پرده شبکیه تشکیل می شود. در عیوب انکساری چشم تصویر دقیقاً روی شبکیه تشکیل نمی شود. اگر تصویر اجسام در جلوی شبکیه تشکیل شود، چشم دچار «نزدیک بینی» (Myopia) و اگر تصویر در پشت شبکیه تشکیل شود چشم دچار « دوربینی» (Hyperopia) است.


«پیرچشمی» ((Presbyopia :


عبارت است از کاهش قدرت تطابق که با پیشرفت سن رخ می دهد. این عیب با اشکال در خواندن حروف ریز چاپی یا افتراق بین اجسام ریز مشخص می شود. بیشتر نوزادان در هنگام تولد « دوربین » هستند و در دوره نوجوانی به حالت طبیعی می رسند.« پیر چشمی » در دهه پنجم زندگی بروز می کند. بر خلاف تصور عامه « نزدیک بینی» با افزایش سن کاهش نمی یابد و با افزایش سن « دوربینی» ایجاد نمی شود. عیوب انکساری ارثی بوده و توارث پیچیده ای داشته و با فاکتورهای متعددی بستگی دارد. بهبود خودبخود برای عیوب انکساری چشم وجود ندارد. برای اصلاح این عیوب از عینک، لنزهای تماسی، جراحی انکساری قرنیه (Keratorefractive Surgery و لنزهای داخل چشمی استفاده می شود.


معرفی بیمار:


بیمار آقای 79 ساله که از 20 سال قبل دچار مشکل بینایی شد و از 8 سال پیش به دلیل عیوب انکساری چشم از عینک استفاده می کرد. از بهمن 1385به دلیل مشکلات قلبی، فشار خون، آسم، درد مفصلی و مشکل بینایی تحت ارتباط فرادرمانی قرار گرفت. پس از شروع فرادرمانی در معاینات تغییر نمره عینک مشخص شد.(ضمیمه 1؛2).سایر آزمایشات بیمار در ضمیمه 3 موجود است.

ادامه در فایلهای پیوست

با سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان :Gol:

نقل قول:
خوب بنابه همونایی که نتیجه گرفتی ابن فلان ابن فلان ابن فلان ابن فلان واسه من یکی که جواب نمیشه.

یعنی شما منکر صحت این روایات هستید؟ جوابش یک کلمه است، بله یا خیر!

نقل قول:
شما هم یه آدم عادی هستین واسه من.

لازم نیست من کس خاصی باشم. علاقه ای هم ندارم در چشم شما کس خاصی باشم. با ارائه دلایل و مستنداتی که مو لای درزش نمی رود، در حد وسع خودم از دین حق دفاع می کنم و دفع شر می نمایم.

نقل قول:
چون هنوز آداب و اخلاق رعایت ادب و احترام رو مردودید.

وقتی که مستنداتی بر علیه عقیده ای ارائه شود، و سؤالاتی بارها و بارها تکرار شوند و هیچ پاسخ مستدل و مستندی به نقدها داده نشود، عقیده مزبور را چرند می نامند.

بی احترامی و بی ادبی اصلی این است که کسی وارد بحثی شود، و وقتی مستنداتی بر علیه عقیده او ارائه شد، با کمال ... همانطور دست به کمر از بحث فرار کند. به قول خودتان که در پست 19 همین تاپیک موجود است:

دوست خوبم آيينه ايست در مقابل رفتار دوستان.

نقل قول:
درمان می خوای امیدوارم اینارو پاک نکنن تا همه ببینن که شما کجای کارین ؟

همانطور که پیشتر اشاره شد، درمان نشان دهنده حقانیت چیزی نیست. تا وقتی مشکل تناقضات آشکار با آیات و روایات را حل نکنید، عقیده شما غیر اسلامی باقی می ماند.

ان الله احکم الحاکمین

یا حق

سلام به همگی
والا من خودم همین الان تو این کلاس ها هستم و ترم یک که برای فرادرمانی هست رو گزروندم، ترم های بعدش هیچ ربطی به درمان ندارن.
یک سری پست های اینجا رو خوندم. فقط می خواستم بگم واقعیتش اینه که منم همون اول که میخواستم بیام کلاسا همه این حرف ها رو میزدم. ولی بعد از این که یکم گذشت و حرف ها رو گوش کردم و یکم تحقیق کردم فهمیدم که تمام این ها بر پایه دین اسلام و عرفان ایرانی هست مثل حافظ و مولوی. هر جلسه از این کلاسا آیه های قرآن خونده میشه. من خیلی چیز ها نمی دونستم در مورد حضرت محمد و ... که تازه فهمیدم( یک جورایی از دین زده شده بودم) ولی الان میخوام قرآن بشینم دوباره بخونم و از این نعمت که گذاشته بودم لب تاقچه استفاده کنم.
چند تا پست هم خوندم در مورد کفر بودن اینا و احضار جن و... والا من که ندیدم این همه که اومدم با تمام افراد در این زمینه هم صحبت کردم. این درمان هیچ ربطی به این که کسی رو به جز خدا عامل شفا دادن بدونیم نداره، همه جای این کلاس ها حرف از یک خداست. شعور کیهانی معنی دیگه ای داره(بعضی حرف ها رو نمیشه اینجا زد)
با این حرفام خواستم بگم که در مورد چیزی که اطلاعات درست و کامل ندارین برای بقیه ظاهر بدی ازش درست نکنین. من هم خودم همون اول از شما بدتر بودم و با نگاهی بدتر از اینا بهش نگاه می کردم چون نمی دونستم چی هست اصلا
اگر واقعا می خواین اطلاعاتتون رو کامل کنین مطلاعتون رو بیشتر کنین یا کلاس ها رو بیاین

اینقدر هم با تندی با هم حرف نزنیم. تو شرایط همدیگه اگر باشیم ما هم همون حرف ها رو میزنیم(امیدوارم منظورمو بفهمین)

با تشکر

با سلام و عرض ادب :Gol:

دوست عزیز، جناب sourcesoft، خوش آمدید :hamdel:

اگر مطالب ارائه شده را با دقت مطالعه بفرمایید متوجه می شوید که ایراد گیری حقیر بر مبنای آیات و روایات استوار است. آقایان تشریف بیاورند پاسخی در خور بدهند، ایراد ما هم رفع می شود. اصلاً مهم نیست که فرادرمانی چیست، یا در کلاسها چه می گویند. مهم این است که اتصال عموم به روح القدس با اسلام مغایرت دارد. مهم این است که تعریف ابر الکترونی در مقاله مربوطه اشتباه است. مهم این است که تقسیم بندی انجام شده بین عرفان کمال و عرفان قدرت با روایات مغایرت دارد. و غیره

اینها ایرادات کمی نیست که به این سادگی از کنارش بگذریم و چشم بسته هرچه را گفتند بپذیریم. و البته خداوند اگر بخواهد، با کلام یک شیطان پرست هم کسی را هدایت می کند، چه رسد به یک عرفان اسلام نما. پس من اصلاً تعجب نمی کنم اگر کسی از این کلاسها بهره خوبی ببرد، چرا که خداوند به نیت افراد کار دارد، و اگر نیت خالص باشد، خداوند بنا ندارد بندگان مخلص خود را گمراه کند.

خود من چند سال پیش عقایدی داشتم که حالا ندارم. چون جستجوگر بودم و به دنبال پاسخ می گشتم، و نیتم فقط خدا بود و نه خرما، خداوند مرا قدم به قدم هدایت فرمود. الحمدالله. همین که شما تصمیم گرفته اید قرآن بخوانید، خودش قدم بسیار بزرگی است. چه بسا همین رجوع شما به قرآن قدم به قدم شما را هدایت کند و به شما علمی دهد که چند سال دیگر اصلاً به مفاهیم عرفان حلقه معتقد نباشید.

شرط اصلی جستجوگر بودن است. آن هم به دنبال خدا نه خرما.

موفق باشید
یا حق

نقل قول:
خود من چند سال پیش عقایدی داشتم که حالا ندارم. چون جستجوگر بودم و به دنبال پاسخ می گشتم، و نیتم فقط خدا بود و نه خرما، خداوند مرا قدم به قدم هدایت فرمود

سلام دوباره

این جمله رو باید طلا گرفت. من هنوز هم در حال تحقیق در این مورد هستم و تجربه کسب می کنم. یک عادتی هم که دارم به هر چیزی که میخوام باور کنم به جز حرف و نوشته و صحبت باید تجربه شخصی هم داشته باشم یا احساس کنم، یک چیزایی مثل معجزه(شاید عادت خوبی نیست)

شاید دلیلش اینه که واسه من رستگار شدن خوب شدن جسم یا ... نیست. حالا هر راهی هم امتحان میکنم و به قول شما چون نیت من همون هست پس به همون راه کشیده میشم.

حالا باز هم در این مورد اگر چیزی یاد گرفتم اینجا میگم.

نقل قول:
تسیم بندی انجام شده بین عرفان کمال و عرفان قدرت با روایات مغایرت دارد.

در مورد این کنجکاو شدم که چه مشکلی داشت. حالا این 25 صفحه رو میخونم سر وقت ببینم چی پیدا میکنم. توی کلاس یک حفاظ در این مورد میگیریم که عرفان قدرت(منفی) رو نگیریم (مثل فکر خوندن یا تلقین کردن و... که گفته میشه این به خودمون هم ضرر می رسونه و تو سوگند نامه نوشته شده که اگر حفاظ رفت دوباره باید اعلام کنیم و بگیریم)

ممنون از هم صحبت شدن با من

با سلام و عرض ادب :Gol:

نقل قول:
این جمله رو باید طلا گرفت.

ممنون از لطفتون.

نقل قول:
من هنوز هم در حال تحقیق در این مورد هستم و تجربه کسب می کنم.

راه جستجو به دنبال حقایق هیچگاه به پایان نمی رسد.

نقل قول:
یک عادتی هم که دارم به هر چیزی که میخوام باور کنم به جز حرف و نوشته و صحبت باید تجربه شخصی هم داشته باشم یا احساس کنم، یک چیزایی مثل معجزه (شاید عادت خوبی نیست)


سوره 2:

وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۶۰﴾
و (ياد كن‏) آنگاه كه ابراهيم گفت‏: پروردگارا، به من نشان ده‏؛ چگونه مردگان را زنده مى‏كنى‏؟ فرمود: مگر ايمان نياورده‏اى‏؟ گفت‏: چرا، ولى تا دلم آرامش يابد. فرمود: پس‏، چهار پرنده برگير، و آنها را پيش خود، ريز ريز گردان‏؛ سپس بر هر كوهى پاره‏اى از آنها را قرار ده‏؛ آنگاه آنها را فرا خوان‏، شتابان به سوى تو مى‏آيند، و بدان كه خداوند توانا و حكيم است‏. (۲۶۰)

همانطور که می بینید، حتی حضرت ابراهیم (ع) هم به دنبال اطمینان بودند. پس دنبال اطمینان قلبی بودن مغایرتی با قرآن کریم ندارد. ولی نکته بسیار ظریفی در این آیه وجود دارد، و آن این است که ایمان مقدمه کسب اطمینان تعریف شده است. لطفاً به این آیات دقت کنید (سوره 75):

لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿۱۶﴾
زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن [= قرآن] حركت مده (۱۶)

إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿۱۷﴾
چرا كه جمع‏ كردن و خواندن آن بر عهده ماست (۱۷)

فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿۱۸﴾
پس هر گاه آن را خوانديم از خواندن آن پيروى كن (۱۸)

ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿۱۹﴾
سپس بيان و توضيح آن نيز بر عهده ماست (۱۹)

قدیسی (نمی دانم کدام قدیس) جمله ای دارد:

نمی آموزم که ایمان بیاورم. ایمان می آورم که بیاموزم.

پس عادت شما عادت خوبی است، و خداوند هم از ما نخواسته که تا ابد کورکورانه او را اطاعت کنیم، بلکه در جای جای قرآن آمده افلا تعقلون؟ لطفاً به این روایات پر مغز توجه فرمایید:

امام رضا ـ عليه السّلام ـ : سر آغاز عبادت خداي تعالي، شناخت اوست و ريشه‌ي شناخت خدا يگانه دانستن او.

امام علي ـ عليه السّلام ـ : شناخت خدايي را كه مي‌پرستيد در جان‌هاي خود جاي دهيد تا خم و راست شدن هايتان براي عبادت كسي كه مي‌شناسيدش، شما را سود دهد.

امام سجاد ـ عليه السّلام ـ : هيچ عبادتي جز با شناخت ارزش ندراد.

امام علي ـ عليه السّلام ـ چون صداي عبادت شبانه و تلاوت قرآن مردي از حروريه (خوارج نهروان) را شنيد، فرمود: خوابي كه با يقين همراه باشد، بهتر از نمازي است كه با شكّ توأم باشد.

امام علي ـ عليه السّلام ـ : انديشيدن در ملكوت آسمان‌ها و زمين، عبادت مخلصان است.

و البته:

امام سجاد ـ عليه السّلام ـ : خدا مي‌فرمايد: فرزند آدم! آنچه بر تو فرض كرده ام عمل كن، تا از عابدترين مردمان باشي.

پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ : هر كس آنچه را كه خداوند بر او واجب ساخته است به جاي آورد، در شمار عابدترين مردمان است.

در حديث معراج آمده است: اي احمد! عبادت ده قسمت است كه نه قسمت آن طلب روزي حلال مي‌باشد; پس، اگر خوراك و نوشيدنيت پاك و حلال باشد در پناه و حمايت من هستي.

پس ما باید ابتدا در راه خداوند قدم برداریم تا هدایت شویم. ولی باید مواظب بود که در راه کسب اطمینان، مصداق این آیه قرار نگیریم (سوره 6):

وَإِذَا جَاءتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللّهِ اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُواْ يَمْكُرُونَ ﴿۱۲۴﴾
و چون آيتى برايشان بيايد مى‏گويند هرگز ايمان نمى‏آوريم تا اينكه نظير آنچه به فرستادگان خدا داده شده است به ما [نيز] داده شود خدا بهتر مى‏داند رسالتش را كجا قرار دهد به زودى كسانى را كه مرتكب گناه شدند به [سزاى] آنكه نيرنگ مى‏كردند در پيشگاه خدا خوارى و شكنجه‏اى سخت ‏خواهد رسيد (۱۲۴)

روایتی دیگر:

امام علي ـ عليه السّلام ـ : چگونه لذت عبادت را بچشد، كسي كه از هوي و هوس باز نمي‌ايستد؟

پس اینکه این عادت، عادت خوبی است یا عادت بدی، بستگی دارد به عملکرد خودمان. عجله کار شیطان است. نتیجه گیری سریع و بی پایه و اساس آفت خطرناکی است. کسی هم نمی تواند انتظار داشته باشد که در راه خداوند قدم بر ندارد، ولی هدایت شود. اگر کسی می خواهد خدای قرآن را بشناسد، باید به قرآن عمل کند. مادامی که هوی و هوس کسی را کور کرده باشد، قادر به دیدن و حس کردن حقایق نیست (سوره 87):

قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى ﴿۱۴﴾
رستگار آن كس كه خود را پاك گردانيد (۱۴)

وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى ﴿۱۵﴾
و نام پروردگارش را ياد كرد و نماز گزارد (۱۵)

بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿۱۶﴾
ليكن [شما] زندگى دنيا را بر مى‏گزينيد (۱۶)

وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى ﴿۱۷﴾
با آنكه [جهان] آخرت نيكوتر و پايدارتر است (۱۷)

در نتیجه جستجو باید همراه با عمل (یا به عبارتی جهاد اکبر) باشد تا نتیجه مطلوب حاصل آید.

امیدوارم حاصل جستجوی چند ساله من به دنبال راه کسب اطمینان برای شما مفید باشد. آنچه بالاتر به آن اشاره کردم شعار نبود. چیزی بود که به آن رسیده ام، و یقین کامل دارم.

منابع روایات:

http://www.rasekhoon.net/Article/Show-3166.aspx
http://www.rasekhoon.net/article/Show-3169.aspx
http://www.rasekhoon.net/Article/Show-3172.aspx
http://www.rasekhoon.net/Article/Show-3174.aspx
http://www.rasekhoon.net/Article/Show-3176.aspx

نقل قول:
در مورد این کنجکاو شدم که چه مشکلی داشت. حالا این 25 صفحه رو میخونم سر وقت ببینم چی پیدا میکنم. توی کلاس یک حفاظ در این مورد میگیریم که عرفان قدرت(منفی) رو نگیریم (مثل فکر خوندن یا تلقین کردن و... که گفته میشه این به خودمون هم ضرر می رسونه و تو سوگند نامه نوشته شده که اگر حفاظ رفت دوباره باید اعلام کنیم و بگیریم)

به این قسمت در پست بعدی می پردازم.

با تشکر فراوان :hamdel:
یا حق

نقل قول:

در مورد این کنجکاو شدم که چه مشکلی داشت...

در این پست:

http://www.askdin.com/showpost.php?p=60520&postcount=206

اعلام شده است:

[=&quot]

نقل قول:
[=&quot]1- بله. همه را هوشمندی حاکم بر جهان هستی نازل می فرمایند. بله. بین وحی و الهامات عادی تفاوت قائلیم. وحی پیام کاملا" مثبت الهی جهت ماموریتهای خاص به مشتاق ترین فرد کمال طلب آن عصر (رسول) است. اما الهامات یا منفی هستند یا مثبت. بر اساس ارسال آنها از شبکه های رحمانی یا شیطانی، بین آنها فرق می گذاریم. شبکه رحمانی هرگز ستارالعیوبی، عدالت الهی و اختیار را نقض نکرده
[=&quot][=&quot]لا اکراه فی الدین

[=&quot]و اطلاعاتی می دهد که در جهت کمال انسان باشد و این همان عرفان کمال، و اینها همان فاکتورهای تشخیصی ماست که شبکه رحمانی را از شیطانی جدا می سازد. شبکه شیطانی در جهت تسخیر قلوب، طلسم و جادو، نفوذ در دیگران و فکرخوانی و کارهایی از این قبیل است که همان عرفان قدرت است و مظاهر مشرکانه آن در عصر حاضر فراوان.

در پاسخ عرض کردم:

نقل قول:
پس یعنی برخی از معجزات معصومین (ع) که در آنها از وضعیت اشخاص خبر می دادند، از شبکه منفی دریافت شده بود؟ نه فقط معصومین (ع)، بلکه خیلی از علمای بزرگ در طول تاریخ صاحب چنین کراماتی بوده اند. عرفان قدرت یعنی چه؟ آنچه نام بردید اصلاً عرفان نیست. نام آن سحر است، و عصای موسی عصای ساحر را می بلعد. شما نمی توانید قدرتهای یک عارف را با قدرتهای یک جادوگر مقایسه کنید و آنها را کنار هم قرار دهید. قدرتهایی که ضد کمال می دانید ممکن است بعضاً در اختیار سالک قرار بگیرند، حتی اگر سالک هیچ تلاشی در جهت کسب آنها نکرده باشد. پس اینطور نیست که الهامات الهی هیچگاه قدرتهای اینچنینی به همراه نداشته باشند. تقسیم بندی شما اشتباه است.

منبع: http://www.askdin.com/showpost.php?p=60579&postcount=211

در پاسخ فرمودند:

نقل قول:
حالا گیریم که این طور شد. معجزه هم کردند اولیاء الله. آیا مشکل جهالت از بشر حل شد؟ آقا بحث را نپیچانید. معرفت حقایق را بچسبید.

منبع: http://www.askdin.com/showpost.php?p=60782&postcount=216

در پاسخ عرض کردم:

نقل قول:
حالا گیریم اینطور شد؟ مگر شما منکر معجزات اولیاء الله هستید؟ صراحتاً پاسخ دهید. بحث نپیچیده است، شما کراماتی که بعضاً از اولیاء الله صادر شده است را وابسته دانستید به پدیده ای به نام عرفان قدرت که از شبکه منفی و شیطانی نشأت می گیرد. این خیلی مهم است.

منبع: http://www.askdin.com/showpost.php?p=60868&postcount=225

جناب mataheri دیگر هیچ پاسخی ندادند. ولی جناب iranp301 فرمودند:

نقل قول:
ما هم معجزات رو قبول داریم

منبع: http://www.askdin.com/showpost.php?p=60907&postcount=232

در پاسخ عرض کردم:

نقل قول:
مگر نمی گویید: (همان توضیح تفاوت عرفان قدرت با عرفان کمال)

پس اگر گفته بالا را قبول کنیم، ناچاریم بپذیریم زمانی که معصومین (ع) بعضاً از وضعیت افراد خبر می دادند، از عرفان قدرت استفاده کرده بودند، که از شبکه های شیطانی کسب می شود.

پاسخ دادند:

نقل قول:
نه عزیز جان ناچار نیستین چون برداشت اشتباه کردین. کدام معجزه ستارالعیوبی رو نقض کرده که ناچار بشین. سفسطه نکنین.

عرض کردم:

نقل قول:
روایات مثال:

1- مُحَمّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمّدٍ عَنْ عَلِيّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ تُعْرَضُ الْأَعْمَالُ عَلَى رَسُولِ اللّهِ ص أَعْمَالُ الْعِبَادِ كُلّ صَبَاحٍ أَبْرَارُهَا وَ فُجّارُهَا فَاحْذَرُوهَا وَ هُوَ قَوْلُ اللّهِ تَعَالَى اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ سَكَتَ‏

اصول كافى جلد 1 صفحه: 318 روايه: 1
ابوبصير گويد امام صادق عليه‏السلام فرمود: در هر بامداد كردار بندگان نيكوكار و فاسق بر رسول خدا صلى الله عليه و آله عرضه ميشود، پس بر حذر باشيد (از كردار ناشايست) و همين است معنى قول خدايتعالى (105 سوره 9) (در عمل كوشيد كه خدا و رسولش كردار شما را ميبينند) و ساكت شد.

2- عِدّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَى الْحَلَبِيّ عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ الطّائِيّ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللّهِ عَزّ وَ جَلّ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ هُمُ الْأَئِمّةُ
اصول كافى جلد 1 صفحه: 318 روايه: 2
يعقوب بن شعيب گويد: از امام صادق عليه‏السلام راجع بقول خداى عزوجل (105- سوره‏9) (در كار باشيد كه خدا و پيغمبر و مؤمنين كردار شما را مى‏بينند) پرسيدم، فرمود: مؤمنين ائمه هستند.

3- عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ مَا لَكُمْ تَسُوءُونَ رَسُولَ اللّهِ ص فَقَالَ رَجُلٌ كَيْفَ نَسُوؤُهُ فَقَالَ أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنّ أَعْمَالَكُمْ تُعْرَضُ عَلَيْهِ فَإِذَا رَأَى فِيهَا مَعْصِيَةً سَاءَهُ ذَلِكَ فَلَا تَسُوءُوا رَسُولَ اللّهِ وَ سُرّوهُ
اصول كافى جلد 1 صفحه: 318 روايه: 3
سماعة گويد: از امام صادق عليه‏السلام شنيدم كه مى‏فرمود: شما را چه مى‏شود كه پيغمبر صلى الله عليه و آله را ناخوش و اندوهگين ميكنيد؟ مردى گفت: ما او را ناخوش مى‏كنيم؟!! فرمود: مگر نميدانيد؟ كه اعمال شما بر آنحضرت عرضه ميشود و چون گناهى در آن بيند، اندوهگينش ميكند؟ پس نسبت بپيغمبر بدى نكنيد و او را (با عبادات و طاعات خويش) مسرور سازيد.

1- عَلِيّ بْنُ مُحَمّدٍ وَ غَيْرُهُ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَيّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ بَدْرِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ أَبِي الرّبِيعِ الشّامِيّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ إِنّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ عُلّمَ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 382 رواية: 1
امام صادق عليه السلام فرمود: امام هرگاه خواهد بداند، بداند.

1- عِدّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيّوبَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الْوَاحِدِ بْنِ الْمُخْتَارِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَوْ كَانَ لِأَلْسِنَتِكُمْ أَوْكِيَةٌ لَحَدّثْتُ كُلّ امْرِئٍ بِمَا لَهُ وَ عَلَيْهِ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 393 رواية: 1
امام باقر عليه السلام فرمود: اگر زبانهاى شما لجام و بندى مى‏داشت سود و زيان هر مردى را برايش گزارش مى‏دادم.

پس معصومین (ع) از گناهان و بدی های ما با خبر می شوند. پس اعتقاد و تقسیم بندی شما در باب عرفان کمال و عرفان قدرت اشتباه است.


نقل قول:
شما 1 2 3 4 5 کردی نتیجه گرفتی اینا چرنده
خوب بنابه همونایی که نتیجه گرفتی ابن فلان ابن فلان ابن فلان ابن فلان واسه من یکی که جواب نمیشه.


نقل قول:
یعنی شما منکر صحت این روایات هستید؟ جوابش یک کلمه است، بله یا خیر!

هنوز پاسخ نداده اند...

خواصی که آقایان برای عرفان قدرت ذکر می کنند، همان خواص سحر است. و در قرآن کریم آمده است که ساحر رستگار نمی شود (سوره 10):

قَالَ مُوسَى أَتقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءكُمْ أَسِحْرٌ هَذَا وَلاَ يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ ﴿۷۷﴾
موسى گفت آيا وقتى حق به سوى شما آمد مى‏گوييد [اين سحر است] آيا اين سحر است و حال آنكه جادوگران رستگار نمى‏شوند (۷۷)

و در اسلام جادوگری و به دنبال قدرتهای اینچنینی بودن حرام است. و البته بین قدرتهای جادوگران و قدرتهای صاحبین مقامات معنوی تفاوتی آشکار وجود دارد. عصای حضرت موسی (ع) عصای ساحران را می بلعد. این نکته بسیار مهمی است.

پر واضح است که عبادت خداوند برای کسب مقامات معنوی به نیت به دست آوردند کرامات آنچنانی از اخلاص به دور بوده، بعید است کسی با این نیت خدا را عبادت کند و به مقامات معنوی دست پیدا کند.

نقل قول:
ممنون از هم صحبت شدن با من

خواهش می کنم. همچنین. :hamdel:

با تشکر فراوان
یا حق


با سلام
مرسی از وقتی که گذاشتین و جواب سوال من رو کامل دادین

نقل قول:
پس یعنی برخی از معجزات معصومین (ع) که در آنها از وضعیت اشخاص خبر می دادند، از شبکه منفی دریافت شده بود؟ نه فقط معصومین (ع)، بلکه خیلی از علمای بزرگ در طول تاریخ صاحب چنین کراماتی بوده اند. عرفان قدرت یعنی چه؟ آنچه نام بردید اصلاً عرفان نیست. نام آن سحر است، و عصای موسی عصای ساحر را می بلعد.

اگر تمام کتاب های مربوط به این عرفان را بخوانید تعریف دقیقی در این باره هست.

الهام در این عرفان به معنی آگاه شدن قلبی از چیزی به صورت ناگهانی(نه به صورت صوتی یا کلامی، به شدت توصیه شده است که هر کلام حرفی که شنیدیم نادیده بگیریم) است.
این الهام(آگاهی) قلبی می تونه از شبکه مثبت یا منفی به ما داده بشه. در صورتی که الهام داده شده حاوی بازگو شدن راز هایی از آفرینش و هستی و معرفت باشه مثبت می باشد. در صورتی که الهام داده شده طوری باشد که بعد از دریافت آن خودمان نیز متوجه شویم که در مورد چیزی اطلاع کسب کردیم که میشه از آن سو استفاده کرد و به قدرت رسید از طرف منفی(قدرت) می باشد.

مانند این که به ما الهام شود که فردا قمیت برنج زیاد می شود(هدف این که تشخیص منفی بودن بسیار ساده است) معمولا هر چند وقت در کلاس یک بار پاکسازی، حفاظ و... اعلام می شود. در صورتی که چنین الهامی داشته باشیم فقط کافیست 1 دقیقه در یک ارتباط بشینیم تا از شبکه منفی به کلی دوری کنیم.

اما بحث مهم که فکر می کنم مشکل سوال شما رو رفع کنه این هست که این الهام از کجا به ما داده می شه.
الهام از طرف هوش(یا شعور) کیهانی به ما داده می شود. شعور کیهانی که در ارتباط حلقه فرادرمانی هم از آن صحبت شد چیزی جز یک از مخلوقات خدا نیست(برای مثال فقط میگم مثل جبرئیل که وحی میداد و از مخلوقات خدا است) و وظیفه آن هماهنگ کردن هستی می باشد. الهام مستقیم از طرف شعور کیهانی به ما میرسد و مارا از هستی و واقعیت های آن آگاه می کنه.
توجه کنید که هر حرفی که زدم در مورد این الهام ها، فقط آگاهی می باشد.

سحر که شما میگید یا وحی بسیار بالاتر از این الهام می باشد. وحی مستقیم از طرف خدا برای معموریتی به پیامبران داده می شه(خودتون تعریف کاملترش رو بهتر می دونید) و معجزه را به دنبال دارد که با تعریف الهامی که من گفتم بسیار متفاوت است.

امیدوارم یکم مسئله رو باز کرده باشم. حرفایی که اینجا زدم رو اطمینان کامل دارم ازشون. برای تحقیق بیشتر کتاب های مربوط به این عرفان رو بخونید و از استاد های این زمینه سوال بپرسید تا جواب های دقیق بگیرید(هر چند این حرف هایی که اینجا زدم بعضیاش را اجازه نداریم بزنیم ولی تا حدی گفتم که فقط مسئله باز بشه)

مطمئن باشید هر سوالی که اینجا دارید یک زمانی سوال من بوده یا هست. قبلا هم گفتم هنوز در حال تحقیق هستم و ارتباط میگیرم.

ممنون

سلام
الان تقریبا بیشترش رو خوندم مخصوصا قسمت های علمی.

من هم در کلاس یک سوالاتی شبیه همین داشتم. در جلسات بعد همون استاد پس از پایان مباحث علمی وشروع دنیای موازی و... آخرش گفت که تمام این مباحث علمی فقط حرف هست و نظریه و بهانه حتی اگر برای بعضیها اثبات نشه واقعیت وجود داره.
یک واقعیت ممکن هست وجود داشته باشه بدون اینکه ما بتونیم اثباتش کنیم.

هدفم از این حرف فقط این هست که به خاطر یک سری مباحث علمی کل قضیه رو خط نزنیم بزاریم کنار. تمام این حرف ها، اثبات ها و نقض هایی که براش اومده یک نظریه هست. وقتی وارد این قضیه بشید مطمئن می شید که عین واقعیت هست.

موضوع قفل شده است